تقیه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث پاسداری از دین است. "تقیه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تقیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

تقیه یکی از احکام قرآنی و از اعتقادات شیعی و آموزه‌های روایی است و مبنای عقلی و شرعی دارد. تقیّه یعنی نگهداری، پرواکردن، عقاید خود را پنهان داشتن جهت مصونیت از خطر دشمنان. وقتی یک مسلمان در میان کافران و مخالفان باشد و از سوی آنان بر مال و جان خود بیمناک باشد، به‌گونه‌ای سخن می‌گوید و عمل می‌کند که پی به عقیدۀ واقعی او نبرند و گزندی به او نرسانند.[۱]

مقدمه

تقیه در موعودنامه

تقیه در فرهنگنامه آخرالزمان

تقیه به معنای خطرپرهیزی و مخفی کردن عقیده و باور خود برای حفظ جان، مال، ناموس یا دین است. برخی از روایات، به طور عموم و بعضی دیگر در دوره غیبت، شیعیان را به تقیه دعوت می‌کنند. امام رضا(ع) می‌فرماید: کسی که از گناهان پرهیز ندارد، دین ندارد. همچنین کسی که از تقیه استفاده نمی‌کند، ایمان ندارد. گرامی‌ترین شما در نزد خداوند، داناترین شما به تقیه است. شخصی از حضرت پرسید: ای فرزند رسول خدا! تقیه تا چه زمانی لازم است؟ حضرت پاسخ داد: تا قیام حضرت قائم(ع).

در روایت دیگری جناب مفضل از امام صادق(ع) نقل می‌کند که تقیه با قیام حضرت قائم(ع) برداشته خواهد شد. برخی با استناد به این روایات، گفته‌اند که دخالت در سیاست و مخالفت با حکومت‌های ستم‌پیشه، خلاف تقیه است. در این که در مبارزه با دشمن لازم است از تقیه و اصول مخفی‌کاری استفاده کرد، تردیدی نیست، اما به نام تقیه، مسئولیت‌های اجتماعی را کنار گذاشتن و تا ظهور امام زمان(ع) در سنگر تقیه ماندن، چیزی نیست که اسلام آن را تأکید کند. اسلام، اجازه داده در جایی که جان، مال و یا ناموس انسان در خطر است و اظهار حق، هیچ‌گونه نتیجه‌ای ندارد، تا آماده شدن شرایط خوددداری کند و وظیفه خود را پنهانی انجام دهد. بنابراین تقیه، گاه لازم است زیرا باعث حفظ جان و یا حفظ دین است، اما گاهی تقیه و سکوت، باعث نابودی دین و انحراف جامعه اسلامی است. پس روایات تقیه در صدد بازداشتن از جهاد، یا امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم نیست، بلکه به انسان مسلمان گوشزد می‌کند، در حالی که به وظایف خود عمل می‌کند، در صورت امکان، جان و مال خود و دیگر مسلمانان را حفظ کند.

امام صادق(ع) به ابوحمزه ثمالی، در رابطه با معنای تحریف شده «تقیه» که چیزی جز فرار از مسؤولیت و رفاه‌طلبی نیست، فرمود: به خدا سوگند، اگر ما شما را به یاری خود علیه حکومت‌های ستم فراخوانیم، رد می‌کنید و به تقیه، تمسک می‌جویید. تقیه در نزد شما از پدران و مادران‌تان دوست‌داشتنی‌تر است. اگر قائم(ع) قیام کند، نیاز به پرسش از شما ندارد و درباره بسیاری از شما که نفاق پیشه کرده اید، حد الهی را جاری خواهد کرد. امام(ع) هشدار می‌دهد که این گونه از تقیه برداشت کردن، نشانه نفاق است و هنگامی که حضرت مهدی(ع) ظهور کند، با این که این عده ادعای شیعه بودن را دارند به عنوان منافق با آنان برخورد خواهد کرد.

افزون بر اینها، روایاتی نیز نقل شده که در آن بسیای از قیام‌های علویان و غیر آنان به گونه‌هایی مورد تأیید ائمه(ع) قرار گرفته است، مانند قیام زید بن علی بن الحسین(ع)، قیام حسین بن علی شهید فخ، قیام مختار، قیام توابین و... [۳۲][۳۳].

پرسش‌های وابسته

منابع

منبع‌شناسی جامع تقیه

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۱.
  2. محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۱۹۳؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب(ع)، ج۴، ص۲۰۰.
  3. احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ص۲۵۹ و ۲۶۰.
  4. "...أَ مَا تَرْضَى أَنْ تُحْسَبَ لَکَ- بِأَرْبَعٍ وَ عِشْرِینَ صَلَاة" (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۰۷). برای دیدن دیگر روایات، ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۷۹-۳۸۱. شیخ حر عاملی نیز روایات متعددی را زیر عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ حُضُورِ الْجَمَاعَةِ خَلْفَ مَنْ لَا یُقْتَدَى بِهِ لِلتَّقِیَّةِ وَ الْقِیَامِ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ مَعَه‏» نقل می‌کند (محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۸، ص۲۹۹).
  5. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۷.
  6. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت صفحه۲۹۲.
  7. " یَا مُعَلَّى اکْتُمْ أَمْرَنَا وَ لَا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ کَتَمَ أَمْرَنَا وَ لَمْ یُذِعْهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ بِهِ فِی الدُّنْیَا وَ جَعَلَهُ نُوراً بَیْنَ عَیْنَیْهِ فِی الْآخِرَةِ یَقُودُهُ إِلَى الْجَنَّةِ. یَا مُعَلَّى مَنْ أَذَاعَ أَمْرَنَا وَ لَمْ یَکْتُمْهُ أَذَلَّهُ اللَّهُ بِهِ فِی الدُّنْیَا وَ نَزَعَ النُّورَ مِنْ بَیْنِ عَیْنَیْهِ فِی الْآخِرَةِ وَ جَعَلَهُ ظُلْمَةً تَقُودُهُ إِلَى النَّارِ. یَا مُعَلَّى إِنَّ التَّقِیَّةَ مِنْ دِینِی وَ دِینِ آبَائِی وَ لَا دِینَ لِمَنْ لَا تَقِیَّةَ لَهُ. یَا مُعَلَّى إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ أَنْ یُعْبَدَ فِی السِّرِّ کَمَا یُحِبُّ أَنْ یُعْبَدَ فِی الْعَلَانِیَةِ. یَا مُعَلَّى إِنَّ الْمُذِیعَ لِأَمْرِنَا کَالْجَاحِدِ لَهُ" (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۲۳ و ۲۲۴).
  8. محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۳۸۰. و نیز، ر.ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۵.
  9. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت صفحه۲۹۲.
  10. عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص۱۲۶. گفتنی است علامه مجلسی پس از نقل این نامه می‌نویسد: "ببین شدت تقیه در زمان امام(ع) را؛ به‌گونه‌ای که حضرت مجبور است چنین نامه‌ای را به خاطر مرگ کافری که به روز جزا ایمان ندارد، بنویسد" (محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۸، ص۱۳۵).
  11. "صَلَّى حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ وَرَاءَ مَرْوَانَ وَ نَحْنُ نُصَلِّی مَعَهُم‏" (على بن جعفر، مسائل على بن جعفر، ص۱۴۴).
  12. برای تفصیل بیشتر در‌این‌باره، ر.ک: محمد جواد واعظی، سیره عملی ائمه معصومین(ع) و اصحاب در برخورد با مخالفین (پایان‌نامه کارشناسی ارشد)، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۰، ص۷۳-۱۰۳. برای نگارش این بخش، از منبع اخیر بسیار استفاده شده است.
  13. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت صفحه۲۹۲.
  14. آل عمران، آیه ۲۸
  15. نحل، آیه ۱۰۶
  16. اصول کافی، ج ۲ ص ۲۱۹
  17. صحیح الأعتقاد، ص ۱۱۵
  18. «" إِنَّ التَّقِيَّةَ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ، وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَه‏"»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۸
  19. اصول کافی، ج ۲ ص ۲۱۸ ح ۸
  20. اصول کافی، ج ۲ ص ۲۱۸ ح۵
  21. اصول کافی، ج ۲ ص ۲۱۹ ح۱۰
  22. «" التَّقِيَّةُ دِينِي وَ دِينُ آبَائِي‏"»؛ اصول کافی، ج ۲ ص ۲۱۹ ح۱۰
  23. برگرفته از تقیه، امر به معروف و نهی از منکر، طیبی شبستری ص ۴۷
  24. ر. ک: الذریعه، ج ۴ ص ۴۰۳، از جمله: تقیه، امر به معروف و نهی از منکر، سیّد احمد طیبی شبستری، التقیة عند اهل البیت مصطفی قصیر العاملی.
  25. دائرة المعارف تشیّع، ج ۵ ص ۳۸، واقع التقیة عند المذاهب و الفرق الاسلامیه، ثامر هاشم و ترجمۀ آن به نام تقیه از دیدگاه مذاهب و فرقه‌های اسلامی غیرشیعی از محمّد صادق عارف، "جایگاه و نقش تقیه در استنباط"، "نعمت اللّه صفری، تقیه در اسلام" علی تهرانی، "مبانی و جایگاه تقیه در استدلال‌های فقهی" محمّد حسین واثقی راد، "التقیة فی الفکر الاسلامی" مرکز الرساله، "التقیّة، اصولها و تطوّرها" کامل الشیبی.
  26. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۷۱.
  27. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۶۶.
  28. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۶۷.
  29. وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۸۳.
  30. چشم‌به‌راه مهدی، ص ۱۳۶.
  31. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۲۵.
  32. موعود نامه: ص ۲۲۵. ر.ک: زید، قیام‌های پیش از ظهور.
  33. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۱۷۸.