حقوق امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام مهدی
| موضوع مرتبط = امام مهدی
| عنوان مدخل  = امام مهدی
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
* [[حق امام]]{{ع}} پس از [[خدا]] و [[رسول]] از همه [[حقوق]] بر تمامی اهل عالم مهم‌تر است، نظر به مراتبی که [[خدای تعالی]] به او اختصاص داده، و او را از سایر خلایق [[برگزیده]] است، و او واسطه رسیدن هرگونه [[فیض]] به آفریدگان می‌باشد، و نیز به این مطلب [[راهنمایی]] می‌کند آنچه در بخش پنجم گذشت، که [[حق]] [[قرابت]] و [[خویشاوندی]] [[پیغمبر]]{{صل}} از [[خویشاوندی]] نَسَبی مهم‌تر و عظیم‌تر می‌باشد. و از [[امامان]] {{ع}} [[روایت]] آمده که: هر حقی که برای [[خدای تعالی]] هست از آنِ ما می‌باشد<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۳۷.</ref>. و نیز حاصل روایتی چنین است که: [[قدر]] و [[منزلت]] [[مؤمن]] نزد [[امام]] {{ع}} به حسب [[منزلت امام]] نزد او است. و شواهد آنچه یاد کردیم بسیار است و بر اهل [[بصیرت]] پوشیده نیست، و چون بیان شد که رعایت [[حق]] [[خدای تعالی]] با رعایت [[حق]] آن [[حضرت]] {{ع}} حاصل می‌گردد، پس رعایت [[حق]] آن جناب مایه نزدیک شدن و [[تقرب]] یافتن به [[خدای تعالی]] است، و سبک شمردن [[حق]] آن بزرگوار مایه دوری از [[خداوند]] و مبغوض شدن نزد او می‌باشد، چنان که مولایمان [[حضرت سجاد]]{{ع}} در دعای [[ابوحمزه ثمالی]] می‌گوید: {{متن حدیث|أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَأَقْصَيْتَنِي}}<ref>یا شاید مرا دیده‌ای که [[حق]] تو را سبک می‌شمارم که مرا دور ساخته‌ای...؛ اقبال، ص ۷۱.</ref>»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص۳۲۵.</ref>.
* [[حق امام]] {{ع}} پس از [[خدا]] و [[رسول]] از همه [[حقوق]] بر تمامی اهل عالم مهم‌تر است، نظر به مراتبی که [[خدای تعالی]] به او اختصاص داده، و او را از سایر خلایق [[برگزیده]] است، و او واسطه رسیدن هرگونه [[فیض]] به آفریدگان می‌باشد، و نیز به این مطلب [[راهنمایی]] می‌کند آنچه در بخش پنجم گذشت، که [[حق]] [[قرابت]] و [[خویشاوندی]] [[پیغمبر]] {{صل}} از [[خویشاوندی]] نَسَبی مهم‌تر و عظیم‌تر می‌باشد. و از [[امامان]] {{ع}} [[روایت]] آمده که: هر حقی که برای [[خدای تعالی]] هست از آنِ ما می‌باشد<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۳۷.</ref>. و نیز حاصل روایتی چنین است که: [[قدر]] و [[منزلت]] [[مؤمن]] نزد [[امام]] {{ع}} به حسب [[منزلت امام]] نزد او است. و شواهد آنچه یاد کردیم بسیار است و بر اهل [[بصیرت]] پوشیده نیست، و چون بیان شد که رعایت [[حق]] [[خدای تعالی]] با رعایت [[حق]] آن [[حضرت]] {{ع}} حاصل می‌گردد، پس رعایت [[حق]] آن جناب مایه نزدیک شدن و [[تقرب]] یافتن به [[خدای تعالی]] است، و سبک شمردن [[حق]] آن بزرگوار مایه دوری از [[خداوند]] و مبغوض شدن نزد او می‌باشد، چنان که مولایمان [[حضرت سجاد]] {{ع}} در دعای [[ابوحمزه ثمالی]] می‌گوید: {{متن حدیث|أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَأَقْصَيْتَنِي}}<ref>یا شاید مرا دیده‌ای که [[حق]] تو را سبک می‌شمارم که مرا دور ساخته‌ای... ؛ اقبال، ص ۷۱.</ref>»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص۳۲۵.</ref>.


==حقوق امام مهدی در چشم به راه==
== حقوق امام مهدی در چشم به راه ==
* [[پیشوایان معصوم]] [[دین]] {{عم}} [[حقوق]] گوناگونی برعهده ما دارند که بررسی تفصیلی همه این [[حقوق]]، مجالی گسترده می‌طلبد، در این مجال به برخی از مهم‌ترین این [[حقوق]] اشاره می‌کنیم:  
* [[پیشوایان معصوم]] [[دین]] {{عم}} [[حقوق]] گوناگونی برعهده ما دارند که بررسی تفصیلی همه این [[حقوق]]، مجالی گسترده می‌طلبد، در این مجال به برخی از مهم‌ترین این [[حقوق]] اشاره می‌کنیم:  
*'''[[دوست]] داشتن''': [[رسول اکرم]] {{صل}} در ازای زحمات فراوانی که در راه [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] پذیرا شد، تنها یک چیز از [[مردم]] درخواست کرد و آن [[دوستی]] [[خویشاوندان]] خود بود. [[قرآن کریم]] در این باره می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ شخصی که از ایشان درباره [[تفسیر]] این [[آیه]] پرسیده بود، می‌فرماید: ... به [[خدا]] [[سوگند]] که این [[دوستی]]، فریضه‌ای است که [[خداوند]] نسبت به [[اهل بیت]] [[محمد]] بر عهده [[بندگان]] نهاده است<ref>احمدبن محمدبن خالد برقی، المحاسن، چاپ دوم: قم، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ ه- ق، ج ۱، ص ۲۴۴؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۵۶، ح ۸۱۹.</ref>. [[احادیث]] دیگری نیز در این زمینه وارد شده است که به جهت رعایت اختصار به همین مقدار بسنده می‌کنیم<ref>ر.ک: اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، صص ۵۵۱ - ۵۵۹.</ref>.
* '''[[دوست]] داشتن''': [[رسول اکرم]] {{صل}} در ازای زحمات فراوانی که در راه [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] پذیرا شد، تنها یک چیز از [[مردم]] درخواست کرد و آن [[دوستی]] [[خویشاوندان]] خود بود. [[قرآن کریم]] در این باره می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ شخصی که از ایشان درباره [[تفسیر]] این [[آیه]] پرسیده بود، می‌فرماید: ... به [[خدا]] [[سوگند]] که این [[دوستی]]، فریضه‌ای است که [[خداوند]] نسبت به [[اهل بیت]] [[محمد]] بر عهده [[بندگان]] نهاده است<ref>احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، چاپ دوم: قم، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ ه- ق، ج ۱، ص ۲۴۴؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۵۶، ح ۸۱۹.</ref>. [[احادیث]] دیگری نیز در این زمینه وارد شده است که به جهت رعایت اختصار به همین مقدار بسنده می‌کنیم<ref>ر. ک: اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، صص ۵۵۱ - ۵۵۹.</ref>.
*'''[[تمسک]] جستن''': بی‌تردید در تندباد حوادث روزگار و به هنگام برخاستن توفان‌های سهمگین، تنها با چنگ زدن به "دستگیره‌ای محکم" می‌توان از درافتادن به وادی [[گمراهی]] در [[امان]] ماند و راه [[هدایت]] و [[رستگاری]] را باز [[شناخت]]. [[قرآن کریم]] از این دستگیره محکم، گاه با تعبیر "عروة الوثقی: دستاویز [[استوار]]"<ref>ر.ک: سوره بقره، آیه ۲۵۶ و سوره لقمان، آیه ۲۲.</ref> و گاه با تعبیر "حبل [[الله]]؛ ریسمان [[خدا]]"<ref>ر.ک: سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> یاد کرده است. به تصریح [[روایات]]، این دستگیره محکم تنها [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} هستند و به همین [[دلیل]] همه اهل [[ایمان]] موظف شده‌اند که تنها به آنها [[تمسک]] جویند. [[امام علی]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - به من فرمود: "ای [[علی]]...! شما [[حجت خدا]] بر خلق او و آن دستگیره محکم هستید که هر کس بدان چنگ زند، [[هدایت]] شود و هر که رهایش کند، [[گمراه]] گردد<ref>محمدبن محمدبن نعمان (شیخ مفید)، الأمالی، چاپ دوم: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ ه-. ق، ح ۹؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۱، ح ۸۳۴.</ref>. از [[امام صادق]] {{ع}} نیز در این باره چنین [[روایت]] شده است: [[دروغ]] می‌گوید کسی که مدعی است ما را شناخته، ولی به دامن دیگران چنگ آویخته است<ref>محمدبن علی بن حسین (شیخ صدوق)، معانی الأخبار، چاپ اول: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۱، ص ۳۹۹، ح ۵۷؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۵، ح ۸۴۵.</ref>. گفتنی است، برخی از اهل تحقیق معتقدند: احادیثی که بر [[وجوب]] [[تمسک]] به [[اهل بیت]] دلالت دارند، بیش از حد تواترند<ref>ر.ک: اهل بیت در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۵.</ref>.
* '''[[تمسک]] جستن''': بی‌تردید در تندباد حوادث روزگار و به هنگام برخاستن توفان‌های سهمگین، تنها با چنگ زدن به "دستگیره‌ای محکم" می‌توان از درافتادن به وادی [[گمراهی]] در [[امان]] ماند و راه [[هدایت]] و [[رستگاری]] را باز [[شناخت]]. [[قرآن کریم]] از این دستگیره محکم، گاه با تعبیر "عروة الوثقی: دستاویز [[استوار]]"<ref>ر. ک: سوره بقره، آیه ۲۵۶ و سوره لقمان، آیه ۲۲.</ref> و گاه با تعبیر "حبل [[الله]]؛ ریسمان [[خدا]]"<ref>ر. ک: سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> یاد کرده است. به تصریح [[روایات]]، این دستگیره محکم تنها [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} هستند و به همین [[دلیل]] همه اهل [[ایمان]] موظف شده‌اند که تنها به آنها [[تمسک]] جویند. [[امام علی]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - به من فرمود: "ای [[علی]]... ! شما [[حجت خدا]] بر خلق او و آن دستگیره محکم هستید که هر کس بدان چنگ زند، [[هدایت]] شود و هر که رهایش کند، [[گمراه]] گردد<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الأمالی، چاپ دوم: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ ه-. ق، ح ۹؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۱، ح ۸۳۴.</ref>. از [[امام صادق]] {{ع}} نیز در این باره چنین [[روایت]] شده است: [[دروغ]] می‌گوید کسی که مدعی است ما را شناخته، ولی به دامن دیگران چنگ آویخته است<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، معانی الأخبار، چاپ اول: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۱، ص ۳۹۹، ح ۵۷؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۵، ح ۸۴۵.</ref>. گفتنی است، برخی از اهل تحقیق معتقدند: احادیثی که بر [[وجوب]] [[تمسک]] به [[اهل بیت]] دلالت دارند، بیش از حد تواترند<ref>ر. ک: اهل بیت در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۵.</ref>.
*'''[[دوستی]] با [[دوستان]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]]''': آنگاه ما در ادعای [[دوستی]] با [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} [[صادق]] هستیم که [[دوستان]] آنها را [[دوست]] بداریم و با [[دشمنان]] آنها [[دشمنی]] کنیم. از این رو در [[روایات]]، [[دوستی]] با [[دوستان]] [[اهل بیت]]: و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] آنها، یکی از [[حقوق]] [[امامان معصوم]] {{عم}} برشمرده شده و بسیار بر آن تأکید شده است. [[پیامبر خاتم]] {{صل}} در این باره می‌فرماید: هر کس [[دوست]] دارد که بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره محکم چنگ آویزد و ریسمان [[استوار]] [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من، [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با [[دشمن]] او [[دشمنی]] کند و [[امامان]] [[هدایتگر]] از [[نسل]] او را به [[پیشوایی]] بپذیرد؛ زیرا آنان پس از من [[جانشینان]] و اوصیای من و [[حجت خدا]] بر خلقند و سروران [[امت]] هستند و پرهیزگاران را به سوی [[بهشت]] می‌برند. حزب آنها، حزب من و حزب من، حزب خداست و حزب [[دشمنان]] آنان، حزب [[شیطان]] است<ref>عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳؛ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۴۴، ح ۱۰۰؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۱، ح ۸۳۲.</ref>.  
* '''[[دوستی]] با [[دوستان]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]]''': آنگاه ما در ادعای [[دوستی]] با [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} [[صادق]] هستیم که [[دوستان]] آنها را [[دوست]] بداریم و با [[دشمنان]] آنها [[دشمنی]] کنیم. از این رو در [[روایات]]، [[دوستی]] با [[دوستان]] [[اهل بیت]]: و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] آنها، یکی از [[حقوق]] [[امامان معصوم]] {{عم}} برشمرده شده و بسیار بر آن تأکید شده است. [[پیامبر خاتم]] {{صل}} در این باره می‌فرماید: هر کس [[دوست]] دارد که بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره محکم چنگ آویزد و ریسمان [[استوار]] [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من، [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با [[دشمن]] او [[دشمنی]] کند و [[امامان]] [[هدایتگر]] از [[نسل]] او را به [[پیشوایی]] بپذیرد؛ زیرا آنان پس از من [[جانشینان]] و اوصیای من و [[حجت خدا]] بر خلقند و سروران [[امت]] هستند و پرهیزگاران را به سوی [[بهشت]] می‌برند. حزب آنها، حزب من و حزب من، حزب خداست و حزب [[دشمنان]] آنان، حزب [[شیطان]] است<ref>عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳؛ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۴۴، ح ۱۰۰؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۱، ح ۸۳۲.</ref>.  
*'''پذیرفتن [[ولایت]]''': به تصریح [[روایات]]، در [[آموزه‌های اسلامی]] هیچ موضوعی به اندازه موضوع [[ولایت]]، تأکید نشده است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، ص ۱۸، ح ۳.</ref> و به همین [[دلیل]] می‌توان گفت، [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] [[امامان معصوم]] {{عم}} یکی از مهم‌ترین [[حقوق]] آنهاست. در روایتی که از [[پیامبر اعظم]] {{صل}} [[نقل]] شده است، در این زمینه چنین می‌خوانیم: هرکس [[دوست]] دارد که مانند من [[زندگی]] و چون من بمیرد و به بهشتی که پرودگارم مرا [[وعده]] داده است، وارد شود، پس باید [[ولایت]] [[علی بن ابی‌طالب]] و [[وارثان]] [[پاک]] او را که پس از من [[امامان]] [[هدایتگر]] و چراغ‌های تاریکی‌ها هستند، بپذیرد؛ زیرا آنها هرگز شما را از راه راست به کج‌راهه [[گمراهی]] نمی‌کشانند<ref>محمn بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الأمالی، چاپ پنجم: بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰ ه- ق. ص ۸۸، ح ۶۰؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۷، ح ۸۴۹.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز در این باره می‌فرماید: ما را بر عهده [[مردم]]، [[حق]] [[فرمانبری]] و [[ولایت]] است و برای این کار، از [[خداوند سبحان]] [[پاداش نیک]] خواهند گرفت<ref>عبدالواحد الآمدی التمیمی، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق: میر سید جلال الدین المحدث الأرموی، چاپ دوم: تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۰، ج ۵، ص ۱۲۹، ح ۷۶۲۸؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۸، ح ۸۵۶.</ref>.  
* '''پذیرفتن [[ولایت]]''': به تصریح [[روایات]]، در [[آموزه‌های اسلامی]] هیچ موضوعی به اندازه موضوع [[ولایت]]، تأکید نشده است<ref>ر. ک: الکافی، ج ۲، ص ۱۸، ح ۳.</ref> و به همین [[دلیل]] می‌توان گفت، [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] [[امامان معصوم]] {{عم}} یکی از مهم‌ترین [[حقوق]] آنهاست. در روایتی که از [[پیامبر اعظم]] {{صل}} [[نقل]] شده است، در این زمینه چنین می‌خوانیم: هرکس [[دوست]] دارد که مانند من [[زندگی]] و چون من بمیرد و به بهشتی که پرودگارم مرا [[وعده]] داده است، وارد شود، پس باید [[ولایت]] [[علی بن ابی‌طالب]] و [[وارثان]] [[پاک]] او را که پس از من [[امامان]] [[هدایتگر]] و چراغ‌های تاریکی‌ها هستند، بپذیرد؛ زیرا آنها هرگز شما را از راه راست به کج‌راهه [[گمراهی]] نمی‌کشانند<ref>محمn بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الأمالی، چاپ پنجم: بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰ ه- ق. ص ۸۸، ح ۶۰؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۷، ح ۸۴۹.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز در این باره می‌فرماید: ما را بر عهده [[مردم]]، [[حق]] [[فرمانبری]] و [[ولایت]] است و برای این کار، از [[خداوند سبحان]] [[پاداش نیک]] خواهند گرفت<ref>عبدالواحد الآمدی التمیمی، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق: میر سید جلال الدین المحدث الأرموی، چاپ دوم: تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۰، ج ۵، ص ۱۲۹، ح ۷۶۲۸؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۸، ح ۸۵۶.</ref>.  
*'''مقدم داشتن''': به [[دلیل]] برتری‌ها و ویژگی‌های بی‌مانندی که [[خدای متعال]] به [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} ارزانی داشته، سزاوار است که آنها در همه زمینه‌ها بر همگان مقدم داشته شوند و هیچ کس بر آنها ترجیح داده نشود، به این موضوع نیز به عنوان یکی از [[حقوق]] [[امامان معصوم]] {{عم}}، در [[روایات]] بسیار آمده توجه است شده و از جمله در روایتی که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده، چنین آمده است: [[خدای متعال]] ذریه هر [[پیامبری]] را از پشت خود او قرار داده است، ولی ذریه مرا از پشت [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}}.... پس آنان را پیشرو قرار دهید و از ایشان جلو نیفتید؛ زیرا آنان در خردسالی، بردبار‌ترین شما هستند و در بزرگی، داناترینتان. بنابراین، از آنها [[پیروی]] کنید؛ چرا که ایشان شما را به [[گمراهی]] نمی‌کشانند و از راه راست بیرون‌تان نمی‌برند<ref>بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۴۴، ح ۹۸؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، م ۵۷۵، ح ۸۶۹.</ref>.  
* '''مقدم داشتن''': به [[دلیل]] برتری‌ها و ویژگی‌های بی‌مانندی که [[خدای متعال]] به [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} ارزانی داشته، سزاوار است که آنها در همه زمینه‌ها بر همگان مقدم داشته شوند و هیچ کس بر آنها ترجیح داده نشود، به این موضوع نیز به عنوان یکی از [[حقوق]] [[امامان معصوم]] {{عم}}، در [[روایات]] بسیار آمده توجه است شده و از جمله در روایتی که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده، چنین آمده است: [[خدای متعال]] ذریه هر [[پیامبری]] را از پشت خود او قرار داده است، ولی ذریه مرا از پشت [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}}.... پس آنان را پیشرو قرار دهید و از ایشان جلو نیفتید؛ زیرا آنان در خردسالی، بردبار‌ترین شما هستند و در بزرگی، داناترینتان. بنابراین، از آنها [[پیروی]] کنید؛ چرا که ایشان شما را به [[گمراهی]] نمی‌کشانند و از راه راست بیرون‌تان نمی‌برند<ref>بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۴۴، ح ۹۸؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، م ۵۷۵، ح ۸۶۹.</ref>.  
*'''[[پیروی]] کردن''': [[امامان معصوم]] {{عم}} در [[علم]]، [[تقوا]]، [[شجاعت]]، [[سیاست]]، [[سخاوت]]، [[کرامت]] و دیگر صفات [[پسندیده]] [[اخلاقی]]، سرآمد اهل روزگار هستند و به همین [[دلیل]]، [[مردم]] باید آنان را [[پیشوا]] و مقتدای خود سازند و در همه امور به آنها [[اقتدا]] کنند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره می‌فرماید: هر کس خوشحال می‌شود مانند من [[زندگی]] کند و مانند من از [[دنیا]] برود و در [[بهشت]] برینی که پروردگارم آن را کاشته است، ساکن شود، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] دارد و به [[امامان]] پس از من [[اقتدا]] کند؛ زیرا آنان عترت‌ منند، از طینت من آفریده شده‌اند و [[فهم]] و [[دانش]] روزی شده‌اند<ref>الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۸۸، ح ۶۰؛ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۳۹، ح ۸۵؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۷۷، ح ۸۷۴.</ref>.  
* '''[[پیروی]] کردن''': [[امامان معصوم]] {{عم}} در [[علم]]، [[تقوا]]، [[شجاعت]]، [[سیاست]]، [[سخاوت]]، [[کرامت]] و دیگر صفات [[پسندیده]] [[اخلاقی]]، سرآمد اهل روزگار هستند و به همین [[دلیل]]، [[مردم]] باید آنان را [[پیشوا]] و مقتدای خود سازند و در همه امور به آنها [[اقتدا]] کنند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره می‌فرماید: هر کس خوشحال می‌شود مانند من [[زندگی]] کند و مانند من از [[دنیا]] برود و در [[بهشت]] برینی که پروردگارم آن را کاشته است، ساکن شود، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] دارد و به [[امامان]] پس از من [[اقتدا]] کند؛ زیرا آنان عترت‌ منند، از طینت من آفریده شده‌اند و [[فهم]] و [[دانش]] روزی شده‌اند<ref>الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۸۸، ح ۶۰؛ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۳۹، ح ۸۵؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۷۷، ح ۸۷۴.</ref>.  
*'''گرامی داشتن''': [[پیامبر اعظم]] {{صل}} همواره بر [[ضرورت]] گرامی داشتن [[اهل بیت]] طاهرین خود تأکید می‌کرد و [[امت]] خود را از [[آزار]] و اذیت آنان برحذر می‌داشت. به همین [[دلیل]] می‌توان گفت که یکی از [[حقوق]] قطعی و مسلَم [[امامان معصوم]] {{عم}} گرامی داشتن، [[عزیز]] شمردن و [[خوار]] نساختن آنان است. در روایتی که [[ابن عباس]] [[نقل]] کرده، در این زمینه چنین آمده است: [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - بر [[منبر]] رفت و برایمان [[سخنرانی]] کرد و [[مردم]] جمع شدند. آن [[حضرت]] فرمود: "... ای [[مردم]]! ... شما [در [[روز قیامت]] گرد آورده خواهید شد و درباره [[ثقلین]] از شما خواهند پرسید. پس مواظب باشید که پس از من با آنان چگونه عمل می‌کنید. آنان، [[اهل بیت]] من هستند. هر که ایشان را [[آزار]] دهد، مرا [[آزار]] داده و هر که به ایشان [[ستم]] کند، به من [[ستم]] کرده است. هر که ایشان را [[خوار]] دارد، مرا [[خوار]] داشته و هر که ایشان را [[عزیز]] شمارد، مرا [[عزیز]] شمرده است. هر که ایشان را [[یاری]] دهد، مرا [[یاری]] داده و هر که ایشان را تنها و بی‌یاور گذراد، مرا تنها و بی‌یاور گذاشته است"<ref>الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۱۲۱، ح ۱۱۲؛ بحارالأنوار، ج ۳۸، ص ۹۴، ح ۱۰؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۳، ح ۸۸۵.</ref>.  
* '''گرامی داشتن''': [[پیامبر اعظم]] {{صل}} همواره بر [[ضرورت]] گرامی داشتن [[اهل بیت]] طاهرین خود تأکید می‌کرد و [[امت]] خود را از [[آزار]] و اذیت آنان برحذر می‌داشت. به همین [[دلیل]] می‌توان گفت که یکی از [[حقوق]] قطعی و مسلَم [[امامان معصوم]] {{عم}} گرامی داشتن، [[عزیز]] شمردن و [[خوار]] نساختن آنان است. در روایتی که [[ابن عباس]] [[نقل]] کرده، در این زمینه چنین آمده است: [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - بر [[منبر]] رفت و برایمان [[سخنرانی]] کرد و [[مردم]] جمع شدند. آن [[حضرت]] فرمود: "... ای [[مردم]]! ... شما [در [[روز قیامت]] گرد آورده خواهید شد و درباره [[ثقلین]] از شما خواهند پرسید. پس مواظب باشید که پس از من با آنان چگونه عمل می‌کنید. آنان، [[اهل بیت]] من هستند. هر که ایشان را [[آزار]] دهد، مرا [[آزار]] داده و هر که به ایشان [[ستم]] کند، به من [[ستم]] کرده است. هر که ایشان را [[خوار]] دارد، مرا [[خوار]] داشته و هر که ایشان را [[عزیز]] شمارد، مرا [[عزیز]] شمرده است. هر که ایشان را [[یاری]] دهد، مرا [[یاری]] داده و هر که ایشان را تنها و بی‌یاور گذراد، مرا تنها و بی‌یاور گذاشته است"<ref>الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۱۲۱، ح ۱۱۲؛ بحارالأنوار، ج ۳۸، ص ۹۴، ح ۱۰؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۳، ح ۸۸۵.</ref>.  
*'''ادا کردن [[حقوق]] [[مالی]]''': [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]]، [[حقوق]] [[مالی]] مشخصی را برای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[خویشاوندان]] او در نظر گرفته است که در اصطلاح از آن تعبیر به "[[خمس]]" می‌شود: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>. در [[تفسیر]] این [[آیه]]، [[روایات]] متعددی از [[امامان معصوم]] {{عم}} [[نقل]] شده که در همه آنها، از [[خمس]]، به عنوان یکی از [[حقوق]] [[مالی]] [[اهل بیت]] {{عم}} یاد شده است. از آن جمله می‌توان به این [[روایات]] اشاره کرد: [[ابن دیلمی]] [[نقل]] می‌کند که [[علی بن الحسین]] {{ع}} به مردی از [[اهل شام]] فرمود: آیا در سوره [[انفال]] نخوانده‌ای که "بدانید که هر چیزی را به [[غنیمت]] گرفتید، یک پنجم آن برای [[خدا]] و [[پیامبر]] و... است؟" عرض کرد: چرا، پس شما، همانان هستید؟ فرمود: "آری"<ref>بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۰۳، ح ۲۱؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیت، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۸۹۱.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در [[تفسیر]] [[آیه]] یاد شده می‌فرماید: مقصود، [[خویشاوندان پیامبر]] خداست. [[خمس]]، از آنِ [[خدا]] و [[پیامبر]] و ماست<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۳۹، ح ۲؛ بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۲۰۱، ح ۱۵، اهل بیت {{عم}} در قرآن و حیث، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۸۹۳.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود، [[مردم]] را از کوتاهی در [[ادای حقوق]] [[مالی]] اهل ‌بیت {{عم}} برحذر داشته است و می‌فرماید: هر کس به ناحق چیزی از [[اموال]] ما را تصاحب کند، به [[راستی]] درون خویش را از [[آتش]] انباشته است و به زودی به رو در [[آتش]] افکنده خواهد شد<ref>بحارالأنوار ج ۵۳، ص ۱۸۳، ح ۱۱.</ref>. آن [[حضرت]] همچنین درباره [[فلسفه]] پرداخت [[خمس]] می‌فرماید: [[اموال]] شما را نمی‌پذیریم مگر به [[دلیل]] اینکه [[پاک]] شوید، پس هر که می‌خواهد، بپردازد و هر کس می‌خواهد، نپردازد. پس آنچه [[خدا]] به ما ارزانی داشته از آنچه به شما ارزانی داشته بهتر است<ref>همان، ص ۱۸۰، ح ۱۰.</ref>.  
* '''ادا کردن [[حقوق]] [[مالی]]''': [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]]، [[حقوق]] [[مالی]] مشخصی را برای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[خویشاوندان]] او در نظر گرفته است که در اصطلاح از آن تعبیر به "[[خمس]]" می‌شود: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>. در [[تفسیر]] این [[آیه]]، [[روایات]] متعددی از [[امامان معصوم]] {{عم}} [[نقل]] شده که در همه آنها، از [[خمس]]، به عنوان یکی از [[حقوق]] [[مالی]] [[اهل بیت]] {{عم}} یاد شده است. از آن جمله می‌توان به این [[روایات]] اشاره کرد: [[ابن دیلمی]] [[نقل]] می‌کند که [[علی بن الحسین]] {{ع}} به مردی از [[اهل شام]] فرمود: آیا در سوره [[انفال]] نخوانده‌ای که "بدانید که هر چیزی را به [[غنیمت]] گرفتید، یک پنجم آن برای [[خدا]] و [[پیامبر]] و... است؟" عرض کرد: چرا، پس شما، همانان هستید؟ فرمود: "آری"<ref>بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۰۳، ح ۲۱؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیت، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۸۹۱.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در [[تفسیر]] [[آیه]] یاد شده می‌فرماید: مقصود، [[خویشاوندان پیامبر]] خداست. [[خمس]]، از آنِ [[خدا]] و [[پیامبر]] و ماست<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۳۹، ح ۲؛ بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۲۰۱، ح ۱۵، اهل بیت {{عم}} در قرآن و حیث، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۸۹۳.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود، [[مردم]] را از کوتاهی در [[ادای حقوق]] [[مالی]] اهل ‌بیت {{عم}} برحذر داشته است و می‌فرماید: هر کس به ناحق چیزی از [[اموال]] ما را تصاحب کند، به [[راستی]] درون خویش را از [[آتش]] انباشته است و به زودی به رو در [[آتش]] افکنده خواهد شد<ref>بحارالأنوار ج ۵۳، ص ۱۸۳، ح ۱۱.</ref>. آن [[حضرت]] همچنین درباره [[فلسفه]] پرداخت [[خمس]] می‌فرماید: [[اموال]] شما را نمی‌پذیریم مگر به [[دلیل]] اینکه [[پاک]] شوید، پس هر که می‌خواهد، بپردازد و هر کس می‌خواهد، نپردازد. پس آنچه [[خدا]] به ما ارزانی داشته از آنچه به شما ارزانی داشته بهتر است<ref>همان، ص ۱۸۰، ح ۱۰.</ref>.  
*'''پیشکش کردن [[مال]]''': چنان‌که در مقدمه این مبحث یاد آور شدیم، همه فیضهای مادی و [[معنوی]] و همه نعمت‌های [[دنیوی]] و [[اخروی]] که ما از آنها بهره‌مندیم، به [[برکت]] وجود [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] است و از همین رو [[شایسته]] است که ما به هر طریق ممکن [[سپاس]] خود را به پیشگاه این بزرگواران عرضه و به هر بهانه‌ای مهر و [[محبت]] خود را به آنان اعلام کنیم. اگرچه آنها از [[سپاس]]، مهر و [[محبت]] ما کاملاً بی‌نیازند. یکی از این راه‌ها، پیش‌کش کردن [[مال]] به پیشگاه حضرات [[معصومان]] {{عم}} است که در اصطلاح از آن به "صله دادن" تعبیر می‌شود. در روایتی که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده در این زمینه چنین آمده است: صله (هدیه) دادن از [[اموال]] خود به [[آل محمد]] را فرو مگذارید. هرکه داراست به [[قدر]] دارای‌اش [صله دهد] و هر که نادار است به فراخور ناداری‌اش. هرکه می‌خواهد [[خداوند]]، مهم‌ترین حاجت‌هایی را که از [[خدا]] می‌خواهد، برآورده سازد، از [[مال]] خود، آنچه را بیشتر از همه مورد [[نیاز]] اوست، به [[آل محمد]] و [[شیعیان]] آنان صله دهد<ref>بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶، ح ۶؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۷، ح ۸۹۸.</ref>. چنان‌که از [[روایت]] یاد شده هم به دست می‌آید، مراد از صله دادن، این نیست که [[مالی]] را به طور مستقیم به [[اهل بیت]] پیش‌کش کنیم، بلکه منظور این است که ما به قصد [[خشنودی]] این [[خاندان]]، [[اموال]] خود را در راه‌هایی که آنها می‌پسندند، به ویژه در راه دستگیری از [[شیعیان]] درمانده که [[پیمان]] [[آل محمد]] {{عم}} به شمار می‌آیند، هزینه کنیم.  
* '''پیشکش کردن [[مال]]''': چنان‌که در مقدمه این مبحث یاد آور شدیم، همه فیضهای مادی و [[معنوی]] و همه نعمت‌های [[دنیوی]] و [[اخروی]] که ما از آنها بهره‌مندیم، به [[برکت]] وجود [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] است و از همین رو [[شایسته]] است که ما به هر طریق ممکن [[سپاس]] خود را به پیشگاه این بزرگواران عرضه و به هر بهانه‌ای مهر و [[محبت]] خود را به آنان اعلام کنیم. اگرچه آنها از [[سپاس]]، مهر و [[محبت]] ما کاملاً بی‌نیازند. یکی از این راه‌ها، پیش‌کش کردن [[مال]] به پیشگاه حضرات [[معصومان]] {{عم}} است که در اصطلاح از آن به "صله دادن" تعبیر می‌شود. در روایتی که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده در این زمینه چنین آمده است: صله (هدیه) دادن از [[اموال]] خود به [[آل محمد]] را فرو مگذارید. هرکه داراست به [[قدر]] دارای‌اش [صله دهد] و هر که نادار است به فراخور ناداری‌اش. هرکه می‌خواهد [[خداوند]]، مهم‌ترین حاجت‌هایی را که از [[خدا]] می‌خواهد، برآورده سازد، از [[مال]] خود، آنچه را بیشتر از همه مورد [[نیاز]] اوست، به [[آل محمد]] و [[شیعیان]] آنان صله دهد<ref>بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶، ح ۶؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۷، ح ۸۹۸.</ref>. چنان‌که از [[روایت]] یاد شده هم به دست می‌آید، مراد از صله دادن، این نیست که [[مالی]] را به طور مستقیم به [[اهل بیت]] پیش‌کش کنیم، بلکه منظور این است که ما به قصد [[خشنودی]] این [[خاندان]]، [[اموال]] خود را در راه‌هایی که آنها می‌پسندند، به ویژه در راه دستگیری از [[شیعیان]] درمانده که [[پیمان]] [[آل محمد]] {{عم}} به شمار می‌آیند، هزینه کنیم.  
*'''فرستادن [[صلوات]]''': یکی دیگر از [[حقوق]] [[امامان معصوم]] {{عم}} [[درود]] و [[صلوات]] فرستادن بر آنهاست. در این زمینه نیز [[روایات]] فراوانی وارد شده است که در اینجا به دو [[روایت]] بسنده می‌کنیم. از [[رسول]] خاتم {{صل}} [[روایت]] شده است که فرمود: هر که نمازی بخواند و در آن بر من و اهل بیتم [[صلوات]] نفرستد، نمازش پذیرفته نمی‌شود<ref>بحارالأنوار، ج ۸۵، ص ۲۷۹؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۹، ح ۹۰۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز در این باره می‌فرماید: پدرم مردی را دید که به [[کعبه]] آویخته و می‌گوید: اللهم صل [[علی محمد]]. پدرم به او فرمود: "ای [[بنده]] [[خدا]]! آن را ناقص مگو، [[حق]] ما را ضایع مگردان. بگو: اللهم صل [[محمد]] و اهل بیته<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۹۵، ح ۲۱؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۹، ح ۹۰۳.</ref>.
* '''فرستادن [[صلوات]]''': یکی دیگر از [[حقوق]] [[امامان معصوم]] {{عم}} [[درود]] و [[صلوات]] فرستادن بر آنهاست. در این زمینه نیز [[روایات]] فراوانی وارد شده است که در اینجا به دو [[روایت]] بسنده می‌کنیم. از [[رسول]] خاتم {{صل}} [[روایت]] شده است که فرمود: هر که نمازی بخواند و در آن بر من و اهل بیتم [[صلوات]] نفرستد، نمازش پذیرفته نمی‌شود<ref>بحارالأنوار، ج ۸۵، ص ۲۷۹؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۹، ح ۹۰۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز در این باره می‌فرماید: پدرم مردی را دید که به [[کعبه]] آویخته و می‌گوید: اللهم صل [[علی محمد]]. پدرم به او فرمود: "ای [[بنده خدا]]! آن را ناقص مگو، [[حق]] ما را ضایع مگردان. بگو: اللهم صل [[محمد]] و اهل بیته<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۹۵، ح ۲۱؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۹، ح ۹۰۳.</ref>.
*'''یاد کردن''': از آنجا که یاد کردن از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} و بیان [[فضایل]] و صفات برجسته آن‌ها، موجب زنده شدن [[مکتب اهل بیت]] {{عم}} و جلا یافتن دل‌های ما می‌شود، در [[روایات]] سفارش‌های فراوانی به این موضوع شده است. در یکی از این [[روایات]]، [[امام صادق]] {{ع}} خطاب به [[داوود بن سرحان]] می‌فرماید: ای [[داوود]]! [[سلام]] مرا به دوستدارانم برسان و آنچه را می‌گویم و به آنان [[ابلاغ]] کن، [[رحمت خدا]] بر آن بنده‌ای که با دیگری گرد آید و دو نفری درباره امر ما گفت و گو کنند که در این حال، سومین نفر آنان فرشته‌ای است که برای آن دو [[آمرزش]] می‌طلبد. هیچ دو نفری گرد هم نیامدند و از ما یاد نکردند، مگر اینکه [[خداوند متعال]]، به وجود آنان بر [[فرشتگان]] بالید. پس هرگاه گرد هم آمدید، به ذکر مشغول شوید؛ زیرا گردهم‌آیی و [[مذاکره]] شما با یکدیگر باعث زنده شدن ما می‌شود. [[بهترین]] [[مردم]] بعد از ما کسی است که درباره امر ما [[مذاکره]] کند و به یاد و نام‌ ما، فراخواند<ref>ابو جعفرمحمدبن حسن (شیخ طوسی)، الأمالی، تحقیق: مؤسسة البعثة، چاپ اول: قم، دارالثقافة، ۱۴۱۳ ه- . ق، ص ۲۲۴، ح ۳۹۰؛ بحارالأنوار، ج ۱، ص ۲۰۰، ح ۸؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۹۱، ح ۹۱۰.</ref><ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۱۶۳-۱۷۲.</ref>.
* '''یاد کردن''': از آنجا که یاد کردن از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} و بیان [[فضایل]] و صفات برجسته آن‌ها، موجب زنده شدن [[مکتب اهل بیت]] {{عم}} و جلا یافتن دل‌های ما می‌شود، در [[روایات]] سفارش‌های فراوانی به این موضوع شده است. در یکی از این [[روایات]]، [[امام صادق]] {{ع}} خطاب به [[داوود بن سرحان]] می‌فرماید: ای [[داوود]]! [[سلام]] مرا به دوستدارانم برسان و آنچه را می‌گویم و به آنان [[ابلاغ]] کن، [[رحمت خدا]] بر آن بنده‌ای که با دیگری گرد آید و دو نفری درباره امر ما گفت و گو کنند که در این حال، سومین نفر آنان فرشته‌ای است که برای آن دو [[آمرزش]] می‌طلبد. هیچ دو نفری گرد هم نیامدند و از ما یاد نکردند، مگر اینکه [[خداوند متعال]]، به وجود آنان بر [[فرشتگان]] بالید. پس هرگاه گرد هم آمدید، به ذکر مشغول شوید؛ زیرا گردهم‌آیی و [[مذاکره]] شما با یکدیگر باعث زنده شدن ما می‌شود. [[بهترین]] [[مردم]] بعد از ما کسی است که درباره امر ما [[مذاکره]] کند و به یاد و نام‌ ما، فراخواند<ref>ابو جعفرمحمد بن حسن (شیخ طوسی)، الأمالی، تحقیق: مؤسسة البعثة، چاپ اول: قم، دارالثقافة، ۱۴۱۳ ه-. ق، ص ۲۲۴، ح ۳۹۰؛ بحارالأنوار، ج ۱، ص ۲۰۰، ح ۸؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۹۱، ح ۹۱۰.</ref><ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۱۶۳-۱۷۲.</ref>.
*در این زمینه [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} وارد شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم<ref>برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: محمد محمدی ری شهری، اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ترجمه حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، چاپ اول: قم، دارالحدیث، ۱۳۷۹، ج ۲، صص ۵۴۰ - ۵۴۹.</ref>:  
* در این زمینه [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} وارد شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم<ref>برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ک: محمد محمدی ری شهری، اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ترجمه حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، چاپ اول: قم، دارالحدیث، ۱۳۷۹، ج ۲، صص ۵۴۰ - ۵۴۹.</ref>:  
# [[رسول اکرم]] {{صل}} در روایتی می‌فرماید: [[سوگند]] به آنکه جانم در دست اوست، هیچ بنده‌ای را کردارش سود نرساند، مگر در پرتو [[شناخت حق]] ما<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الأمالی، چاپ اول: قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ه- ق، ص ۴۴؛ اهل بیت در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۴۱، ح ۷۸۱.</ref>.  
# [[رسول اکرم]] {{صل}} در روایتی می‌فرماید: [[سوگند]] به آنکه جانم در دست اوست، هیچ بنده‌ای را کردارش سود نرساند، مگر در پرتو [[شناخت حق]] ما<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الأمالی، چاپ اول: قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ه- ق، ص ۴۴؛ اهل بیت در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۴۱، ح ۷۸۱.</ref>.  
# [[امام صادق]] {{ع}} نیز در همین زمینه می‌فرماید: [[خداوند عزوجل]] به وسیله [[پیشوایان]] [[هدایت]] از [[خاندان پیامبر]] ما، دینش را آشکار ساخت و به وسیله ایشان راهش را روشن نمود و به واسطه آنان چشمه‌های پنهان [[دانش]] خود را گشود. پس، از [[امت محمد]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - هر کس که [[حق]] [[واجب]] امامش را بشناسد، مزه ایمانش را بچشد و به [[ارزش]] دل‌پذیری [[اسلام]] خود پی برد<ref>الکافی سوره، ج ۱، ص ۲۰۳؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۴۳، ح ۷۶۸.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۱۶۲.</ref>.
# [[امام صادق]] {{ع}} نیز در همین زمینه می‌فرماید: [[خداوند عزوجل]] به وسیله [[پیشوایان]] [[هدایت]] از [[خاندان پیامبر]] ما، دینش را آشکار ساخت و به وسیله ایشان راهش را روشن نمود و به واسطه آنان چشمه‌های پنهان [[دانش]] خود را گشود. پس، از [[امت محمد]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - هر کس که [[حق]] [[واجب]] امامش را بشناسد، مزه ایمانش را بچشد و به [[ارزش]] دل‌پذیری [[اسلام]] خود پی برد<ref>الکافی سوره، ج ۱، ص ۲۰۳؛ اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۴۳، ح ۷۶۸.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۱۶۲.</ref>.


==حقوق امام مهدی در موعودنامه==
== حقوق امام مهدی در موعودنامه ==
* [[حقوق]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} بر [[شیعیان]]، بسیار و [[الطاف]] او بی‌شمار است. از آن جمله است:
* [[حقوق]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} بر [[شیعیان]]، بسیار و [[الطاف]] او بی‌شمار است. از آن جمله است:
#'''[[حق]] وجود و هستی'''؛ از [[توقیعات]] شریفه آن [[حضرت]] است که فرمود: {{عربی|"نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا"}}<ref>احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۲۷۸.</ref> و [[امام زمان]] و پدران بزرگوارش {{عم}} واسطه هستند در رساندن فیض‌های [[الهی]] به سایر مخلوقات، و به همین معنی در [[دعای ندبه]] اشاره شده که: {{عربی|"أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ"}}.  
# '''[[حق]] وجود و هستی'''؛ از [[توقیعات]] شریفه آن [[حضرت]] است که فرمود: {{عربی|"نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا"}}<ref>احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۲۷۸.</ref> و [[امام زمان]] و پدران بزرگوارش {{عم}} واسطه هستند در رساندن فیض‌های [[الهی]] به سایر مخلوقات، و به همین معنی در [[دعای ندبه]] اشاره شده که: {{عربی|"أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ"}}.  
#'''[[حق]] بقا در [[دنیا]]'''؛ در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که: "اگر [[زمین]] بدون [[امام زمان]] باقی بماند، از هم می‌پاشد"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۷۹.</ref>.
# '''[[حق]] بقا در [[دنیا]]'''؛ در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که: "اگر [[زمین]] بدون [[امام زمان]] باقی بماند، از هم می‌پاشد"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۷۹.</ref>.
#'''[[حق]] [[قرابت]] و [[خویشاوندی]] [[پیامبر]]''' {{صل}}؛ که در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>سوره شوری، ۲۳.</ref>؛ بگو که من از شما بر [[تبلیغ]] [[رسالت]] توقع مزدی ندارم، جز این‌که در مورد خویشاوندانم [[مودّت]] ورزید. و در [[حدیث]] ندای [[حضرت قائم]] {{ع}} هنگام ظهورش آمده، "از شما می‌خواهم شما را به [[حق]] [[خدا]] و [[حق]] [[رسول خدا]] و [[حق]] خودم بر شما که مرا بر شما [[حق]] [[قرابت]] و [[خویشاوندی]] [[پیغمبر]] هست"<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۴۹.</ref>.
# '''[[حق]] [[قرابت]] و [[خویشاوندی]] [[پیامبر]]''' {{صل}}؛ که در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>سوره شوری، ۲۳.</ref>؛ بگو که من از شما بر [[تبلیغ]] [[رسالت]] توقع مزدی ندارم، جز این‌که در مورد خویشاوندانم [[مودّت]] ورزید. و در [[حدیث]] ندای [[حضرت قائم]] {{ع}} هنگام ظهورش آمده، "از شما می‌خواهم شما را به [[حق]] [[خدا]] و [[حق]] [[رسول خدا]] و [[حق]] خودم بر شما که مرا بر شما [[حق]] [[قرابت]] و [[خویشاوندی]] [[پیغمبر]] هست"<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۴۹.</ref>.
#'''[[حق]] واسطه [[نعمت]]'''؛ در [[زیارت جامعه]] درباره [[امامان]] {{عم}} می‌خوانیم {{عربی|"وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ"}} و از [[امام صادق]] {{ع}} آمده که: "اگر ما نبودیم، نه نهرها جاری می‌شد، نه میوه‌ها می‌رسید و نه درخت‌ها سبز می‌گشت"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۴۴.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} نیز به [[ابو حمزه]] فرمود: "ای [[ابو حمزه]]! پیش از طلوع [[آفتاب]] نخواب، که برایت خوش ندارم. به تحقیق که [[خداوند]] در آن وقت، روزی‌های [[بندگان]] را تقسیم می‌کند و بر دست ما آن‌ها را جاری می‌سازد"<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۶۲.</ref>.
# '''[[حق]] واسطه [[نعمت]]'''؛ در [[زیارت جامعه]] درباره [[امامان]] {{عم}} می‌خوانیم {{عربی|"وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ"}} و از [[امام صادق]] {{ع}} آمده که: "اگر ما نبودیم، نه نهرها جاری می‌شد، نه میوه‌ها می‌رسید و نه درخت‌ها سبز می‌گشت"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۴۴.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} نیز به [[ابو حمزه]] فرمود: "ای [[ابو حمزه]]! پیش از طلوع [[آفتاب]] نخواب، که برایت خوش ندارم. به تحقیق که [[خداوند]] در آن وقت، روزی‌های [[بندگان]] را تقسیم می‌کند و بر دست ما آن‌ها را جاری می‌سازد"<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۶۲.</ref>.
#'''[[حق]] [[پدر]] بر [[فرزند]]'''؛ [[شیعیان]] از باقی‌مانده گل [[خاندان وحی]] آفریده شده‌اند، همان‌طور که [[فرزند]] از [[پدر]] به وجود می‌آید. [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: "[[امام]]، همدم و رفیق و [[پدر]] [[مهربان]] است"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۲۰۰.</ref>. از [[امام باقر]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده است که فرمود: "به تحقیق که [[خداوند]] ما را از اعلی علیین خلق فرموده و دل‌های [[شیعیان]] ما را از مایه [[خلقت]] ما و تن‌شان را از پایین‌تر از آن آفرید. پس دل‌های‌شان در هوای ما است، زیرا از آن‌چه ما آفریده شدیم، آن‌ها نیز آفریده شده‌اند<ref>همان، ص ۳۹۰.</ref>.
# '''[[حق]] [[پدر]] بر [[فرزند]]'''؛ [[شیعیان]] از باقی‌مانده گل [[خاندان وحی]] آفریده شده‌اند، همان‌طور که [[فرزند]] از [[پدر]] به وجود می‌آید. [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: "[[امام]]، همدم و رفیق و [[پدر]] [[مهربان]] است"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۲۰۰.</ref>. از [[امام باقر]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده است که فرمود: "به تحقیق که [[خداوند]] ما را از اعلی علیین خلق فرموده و دل‌های [[شیعیان]] ما را از مایه [[خلقت]] ما و تن‌شان را از پایین‌تر از آن آفرید. پس دل‌های‌شان در هوای ما است، زیرا از آن‌چه ما آفریده شدیم، آن‌ها نیز آفریده شده‌اند<ref>همان، ص ۳۹۰.</ref>.
#'''[[حق]] ارباب بر [[بنده]]'''؛ از [[حسین بن علی]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "[[پیامبر خاتم|رسول الله]] {{صل}} به [[امام علی|علی]] {{ع}} فرمود: من به [[مؤمنین]] از خودشان به خودشان سزاوارترم، پس تو ای [[علی]] از [[مؤمنین]] به خودشان سزاوارتری، پس بعد از تو، [[حسن]] سزاوارتر است به [[مؤمنین]] از خودشان... و حجة بن الحسن به [[مؤمنین]] سزاوارتر است از خودشان. [[امامان]] [[نیکوکار]]، ان‌ها با [[حق]] و [[حق]] با آن‌ها است"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ص ۲۷۰.</ref>. و از [[امام رضا]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "[[مردم]] در [[اطاعت]] کردن، بردگان ما هستند"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref>.
# '''[[حق]] ارباب بر [[بنده]]'''؛ از [[حسین بن علی]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "[[پیامبر خاتم|رسول الله]] {{صل}} به [[امام علی|علی]] {{ع}} فرمود: من به [[مؤمنین]] از خودشان به خودشان سزاوارترم، پس تو ای [[علی]] از [[مؤمنین]] به خودشان سزاوارتری، پس بعد از تو، [[حسن]] سزاوارتر است به [[مؤمنین]] از خودشان... و حجة بن الحسن به [[مؤمنین]] سزاوارتر است از خودشان. [[امامان]] [[نیکوکار]]، ان‌ها با [[حق]] و [[حق]] با آن‌ها است"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ص ۲۷۰.</ref>. و از [[امام رضا]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "[[مردم]] در [[اطاعت]] کردن، بردگان ما هستند"<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref>.
#'''[[حق]] عالم بر متعلّم''': [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده است: {{متن قرآن|فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>سوره انبیاء، ۷.</ref>.  
# '''[[حق]] عالم بر متعلّم''': [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده است: {{متن قرآن|فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>سوره انبیاء، ۷.</ref>.  
#'''[[حق امام]] بر رعیت'''؛ [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: مهم‌ترین چیزی که [[خداوند]] آن را از جمله [[حقوق]]، فرض کرده، [[حق]] [[والی]] و [[زمامدار]] بر رعیت است"<ref>روضه کافی، ص ۳۵.</ref>. این‌ها بخشی از [[حقوق حضرت بر شیعیان]] بود<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۵۶.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۸۱.</ref>.
# '''[[حق امام]] بر رعیت'''؛ [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: مهم‌ترین چیزی که [[خداوند]] آن را از جمله [[حقوق]]، فرض کرده، [[حق]] [[والی]] و [[زمامدار]] بر رعیت است"<ref>روضه کافی، ص ۳۵.</ref>. این‌ها بخشی از [[حقوق حضرت بر شیعیان]] بود<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۵۶.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۸۱.</ref>.


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
* [[حقوق امام مهدی بر شیعیان چیست؟ (پرسش)]]
* [[حقوق امام مهدی بر شیعیان چیست؟ (پرسش)]]


خط ۴۹: خط ۴۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:678657.jpg|22px]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|'''تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌''']]
# [[پرونده:678657.jpg|22px]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|'''تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌''']]
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
* [[پرونده:48623.jpg|22px]] [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|'''چشم به راه''']]
# [[پرونده:48623.jpg|22px]] [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|'''چشم به راه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۵۸: خط ۵۷:


[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:حقوق امام مهدی]]
[[رده:حق]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۱

مقدمه

حقوق امام مهدی در چشم به راه

  1. رسول اکرم (ص) در روایتی می‌فرماید: سوگند به آنکه جانم در دست اوست، هیچ بنده‌ای را کردارش سود نرساند، مگر در پرتو شناخت حق ما[۳۰].
  2. امام صادق (ع) نیز در همین زمینه می‌فرماید: خداوند عزوجل به وسیله پیشوایان هدایت از خاندان پیامبر ما، دینش را آشکار ساخت و به وسیله ایشان راهش را روشن نمود و به واسطه آنان چشمه‌های پنهان دانش خود را گشود. پس، از امت محمد - درود خدا بر او و خاندانش باد - هر کس که حق واجب امامش را بشناسد، مزه ایمانش را بچشد و به ارزش دل‌پذیری اسلام خود پی برد[۳۱]»[۳۲].

حقوق امام مهدی در موعودنامه

  1. حق وجود و هستی؛ از توقیعات شریفه آن حضرت است که فرمود: "نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا"[۳۳] و امام زمان و پدران بزرگوارش (ع) واسطه هستند در رساندن فیض‌های الهی به سایر مخلوقات، و به همین معنی در دعای ندبه اشاره شده که: "أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ".
  2. حق بقا در دنیا؛ در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که: "اگر زمین بدون امام زمان باقی بماند، از هم می‌پاشد"[۳۴].
  3. حق قرابت و خویشاوندی پیامبر (ص)؛ که در قرآن کریم آمده است: قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۳۵]؛ بگو که من از شما بر تبلیغ رسالت توقع مزدی ندارم، جز این‌که در مورد خویشاوندانم مودّت ورزید. و در حدیث ندای حضرت قائم (ع) هنگام ظهورش آمده، "از شما می‌خواهم شما را به حق خدا و حق رسول خدا و حق خودم بر شما که مرا بر شما حق قرابت و خویشاوندی پیغمبر هست"[۳۶].
  4. حق واسطه نعمت؛ در زیارت جامعه درباره امامان (ع) می‌خوانیم "وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ" و از امام صادق (ع) آمده که: "اگر ما نبودیم، نه نهرها جاری می‌شد، نه میوه‌ها می‌رسید و نه درخت‌ها سبز می‌گشت"[۳۷]. امام سجاد (ع) نیز به ابو حمزه فرمود: "ای ابو حمزه! پیش از طلوع آفتاب نخواب، که برایت خوش ندارم. به تحقیق که خداوند در آن وقت، روزی‌های بندگان را تقسیم می‌کند و بر دست ما آن‌ها را جاری می‌سازد"[۳۸].
  5. حق پدر بر فرزند؛ شیعیان از باقی‌مانده گل خاندان وحی آفریده شده‌اند، همان‌طور که فرزند از پدر به وجود می‌آید. امام رضا (ع) فرمود: "امام، همدم و رفیق و پدر مهربان است"[۳۹]. از امام باقر (ع) نیز روایت شده است که فرمود: "به تحقیق که خداوند ما را از اعلی علیین خلق فرموده و دل‌های شیعیان ما را از مایه خلقت ما و تن‌شان را از پایین‌تر از آن آفرید. پس دل‌های‌شان در هوای ما است، زیرا از آن‌چه ما آفریده شدیم، آن‌ها نیز آفریده شده‌اند[۴۰].
  6. حق ارباب بر بنده؛ از حسین بن علی (ع) روایت شده که فرمود: "رسول الله (ص) به علی (ع) فرمود: من به مؤمنین از خودشان به خودشان سزاوارترم، پس تو ای علی از مؤمنین به خودشان سزاوارتری، پس بعد از تو، حسن سزاوارتر است به مؤمنین از خودشان... و حجة بن الحسن به مؤمنین سزاوارتر است از خودشان. امامان نیکوکار، ان‌ها با حق و حق با آن‌ها است"[۴۱]. و از امام رضا (ع) روایت شده که فرمود: "مردم در اطاعت کردن، بردگان ما هستند"[۴۲].
  7. حق عالم بر متعلّم: خداوند در قرآن فرموده است: فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[۴۳].
  8. حق امام بر رعیت؛ امیر المؤمنین (ع) فرمود: مهم‌ترین چیزی که خداوند آن را از جمله حقوق، فرض کرده، حق والی و زمامدار بر رعیت است"[۴۴]. این‌ها بخشی از حقوق حضرت بر شیعیان بود[۴۵][۴۶].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
  3. منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
  4. ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
  5. عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
  6. هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  7. انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
    1. ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
    2. ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
  8. آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
  9. جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
  10. نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
  11. انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
  12. شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  13. لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
    1. آیا زندگی با یاد امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    2. آیا آرزوی یاری کردن امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    3. آیا ایجاد آمادگی برا پیوستن به امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    4. آیا تربیت منتظران راستین از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
  14. دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  15. دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  16. آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  17. آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  18. چرا گفته می‌شود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
  19. دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
  20. آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتاب‌زده هستند؟ (پرسش)
  21. آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم می‌شود؟ (پرسش)
  22. آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی می‌شود؟ (پرسش)
  23. آیا اندیشه انتظار موعود در امت‌های پیشین بوده است؟ (پرسش)
  24. آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقه‌ای دارد؟ (پرسش)
  25. منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  26. آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  27. گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
  28. نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
    1. آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    2. آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    3. آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    4. آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    5. آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    6. آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    7. آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    8. آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    9. آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
  29. چرا کسانی که انتظار امام مهدی را می‌کشیده‌اند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمی‌خیزند؟ (پرسش)
  30. ویژگی‌های اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  31. شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  32. منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
  33. مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
  34. چگونه می‌توان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
  35. آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
  36. منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
  37. منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
  38. شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
  39. انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
  40. آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
  41. آیا انتظار به معنای گوشه‌گیری و احتراز است؟ (پرسش)
  42. آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
  43. مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  44. کامل‌ترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  45. انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
  46. مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
  47. منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
  48. منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  50. منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  51. انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
  52. دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  53. دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  54. دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  55. دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  56. دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  57. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  58. علت برداشت‌های انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
  59. آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
  60. عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
  61. لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
  62. نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  63. رابطه انتظار با شدت گرفتاری‌ها چیست؟ (پرسش)
  64. امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
  65. آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
  66. مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  67. رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  68. بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  69. مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید می‌کند؟ (پرسش)
  70. چه رابطه‌ای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
  71. انتظار منجی در ادوار مختلف دعوت‌های الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
  72. اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
  73. آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
  74. انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
  75. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  76. آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  77. آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
  78. مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  79. چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
  80. آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب می‌‏شود؟ (پرسش)
  81. آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالت‌‏آور است؟ (پرسش)
  82. علت سختی انتظار چیست و چرا می‏‌گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
  83. امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
  84. منتظران امام مهدی که در قرن‏های گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کرده‌اند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
  85. آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمی‌شود؟ (پرسش)
  86. فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
  87. خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجات‏‌دهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
  88. دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
  89. دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  90. آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
  91. انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می‏‌کند؟ (پرسش)
  92. رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
  93. رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
  94. فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
  95. باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه می‌شود؟ (پرسش)
  96. انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
  97. جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
  98. چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟ (پرسش)
  99. چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
  100. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  101. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  102. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  103. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  104. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  105. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  106. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  107. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  108. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  109. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  110. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  111. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  112. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  113. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  114. منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
  115. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  116. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  117. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  118. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
  119. ویژگی‌های انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  120. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
  121. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
  122. فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
  123. آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  124. آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  125. آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
  126. چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش می‌شود؟ (پرسش)
  127. عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
  128. چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  129. آیا انتظار فرج منشأ فرج‌های مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
  130. انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
  131. ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  132. ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

بخش نخست: فلسفه انتظار فصل اول: چیستی انتظار

فصل دوم: ضرورت انتظار (وجوب انتظار)

فصل سوم: چرایی انتظار

فصل چهارم: انتظار در ادیان و ملل

بخش دوم: ابعاد و آثار انتظار فصل اول: ابعاد انتظار

فصل دوم: آثار و کارکردهای انتظار (فواید و برکات انتظار)

بخش سوم: لوازم انتظار (وظایف منتظران راستین)

بخش چهارم: آسیب‌های انتظار

بخش پنجم: سرانجام انتظار

منابع

پانویس

  1. الکافی، ج ۱، ص ۵۳۷.
  2. یا شاید مرا دیده‌ای که حق تو را سبک می‌شمارم که مرا دور ساخته‌ای... ؛ اقبال، ص ۷۱.
  3. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص۳۲۵.
  4. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  5. احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، چاپ دوم: قم، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ ه- ق، ج ۱، ص ۲۴۴؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۵۶، ح ۸۱۹.
  6. ر. ک: اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، صص ۵۵۱ - ۵۵۹.
  7. ر. ک: سوره بقره، آیه ۲۵۶ و سوره لقمان، آیه ۲۲.
  8. ر. ک: سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  9. محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الأمالی، چاپ دوم: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ ه-. ق، ح ۹؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۱، ح ۸۳۴.
  10. محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، معانی الأخبار، چاپ اول: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۱، ص ۳۹۹، ح ۵۷؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۵، ح ۸۴۵.
  11. ر. ک: اهل بیت در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۵.
  12. عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳؛ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۴۴، ح ۱۰۰؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۱، ح ۸۳۲.
  13. ر. ک: الکافی، ج ۲، ص ۱۸، ح ۳.
  14. محمn بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الأمالی، چاپ پنجم: بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰ ه- ق. ص ۸۸، ح ۶۰؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۷، ح ۸۴۹.
  15. عبدالواحد الآمدی التمیمی، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق: میر سید جلال الدین المحدث الأرموی، چاپ دوم: تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۰، ج ۵، ص ۱۲۹، ح ۷۶۲۸؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۸، ح ۸۵۶.
  16. بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۴۴، ح ۹۸؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، م ۵۷۵، ح ۸۶۹.
  17. الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۸۸، ح ۶۰؛ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۳۹، ح ۸۵؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۷۷، ح ۸۷۴.
  18. الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۱۲۱، ح ۱۱۲؛ بحارالأنوار، ج ۳۸، ص ۹۴، ح ۱۰؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۳، ح ۸۸۵.
  19. «بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.
  20. بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۰۳، ح ۲۱؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیت، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۸۹۱.
  21. الکافی، ج ۱، ص ۵۳۹، ح ۲؛ بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۲۰۱، ح ۱۵، اهل بیت (ع) در قرآن و حیث، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۸۹۳.
  22. بحارالأنوار ج ۵۳، ص ۱۸۳، ح ۱۱.
  23. همان، ص ۱۸۰، ح ۱۰.
  24. بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۲۱۶، ح ۶؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۷، ح ۸۹۸.
  25. بحارالأنوار، ج ۸۵، ص ۲۷۹؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۹، ح ۹۰۴.
  26. الکافی، ج ۲، ص ۴۹۵، ح ۲۱؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۹، ح ۹۰۳.
  27. ابو جعفرمحمد بن حسن (شیخ طوسی)، الأمالی، تحقیق: مؤسسة البعثة، چاپ اول: قم، دارالثقافة، ۱۴۱۳ ه-. ق، ص ۲۲۴، ح ۳۹۰؛ بحارالأنوار، ج ۱، ص ۲۰۰، ح ۸؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۹۱، ح ۹۱۰.
  28. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۱۶۳-۱۷۲.
  29. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ک: محمد محمدی ری شهری، اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ترجمه حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، چاپ اول: قم، دارالحدیث، ۱۳۷۹، ج ۲، صص ۵۴۰ - ۵۴۹.
  30. محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الأمالی، چاپ اول: قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ه- ق، ص ۴۴؛ اهل بیت در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۴۱، ح ۷۸۱.
  31. الکافی سوره، ج ۱، ص ۲۰۳؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۴۳، ح ۷۶۸.
  32. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۱۶۲.
  33. احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۲۷۸.
  34. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۷۹.
  35. سوره شوری، ۲۳.
  36. غیبة نعمانی، ص ۱۴۹.
  37. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۴۴.
  38. مکیال المکارم، ج ۱، ص ۶۲.
  39. اصول کافی، ج ۱، ص ۲۰۰.
  40. همان، ص ۳۹۰.
  41. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۷۰.
  42. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۷.
  43. سوره انبیاء، ۷.
  44. روضه کافی، ص ۳۵.
  45. مکیال المکارم، ج ۱، ص ۵۶.
  46. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۸۱.