جهاد
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اجرای دین است. "جهاد" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- جهاد در قرآن - جهاد در حدیث - جهاد در نهج البلاغه - جهاد در کلام اسلامی - جهاد در معارف دعا و زیارات - جهاد در اخلاق اسلامی - جهاد در فقه اسلامی - جهاد در فقه سیاسی - جهاد در معارف و سیره حسینی - جهاد در معارف دعا و زیارات - جهاد در معارف و سیره سجادی - جهاد در معارف و سیره رضوی - جهاد در جامعهشناسی اسلامی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جهاد (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
- جهاد: در لغت به معنای تلاش و کوشش همراه با رنج و در اصطلاح دینی نبرد با دشمنان خداست. جهاد یکی از فرایض دینی و از فروع دین است و بر هر کس که عقل و بلوغ و توانایی جسمی داشته باشد، هنگام نیاز واجب است. جهاد، یا بر ضدّ کفّار و مشرکین است، یا بر ضدّ منافقین و متجاوزین داخلی. اولین حکم جهاد، در سال اوّل هجرت پیامبر به مدینه صادر شد. مسلمانانی که در جهاد بر ضدّ کافران شرکت میکردند "مجاهدان" نام داشتند. جهاد باید به فرمان پیشوای عادل باشد، هرگاه که دشمنان اسلام، بر ضدّ مسلمانان و کشور اسلامی هجوم آوردند، دفاع واجب است و این نوع از مبارزه "جهاد دفاعی" نام دارد. کشتهشدگان در جهاد "شهید" محسوب میشوند و جهاد و شهادت مایه عزّت و قدرت اسلام و مسلمانان است و امّتی که از جهاد دست بردارند، زبون و ذلیل میشوند. در آیات قرآن از این فریضه با نام "قتال" هم یاد شده است. جنگهای صدر اسلام نیز عمل به فرمان الهی جهاد با مشرکان و متجاوزان بوده است. جهاد با نفس، اصطلاح دیگری است که در مباحث اخلاقی و مقابله با تمایلات نفسانی و مهار خواستههای دل و شهوات است و پیامبر خدا از آن به عنوان "جهاد اکبر" یاد کرده است[۱].
مقدمه
- جهاد از بزرگترین فرایض الهی است که در قرآن کریم و روایات پیشوایان دین بسیار بدان تأکید شده است. طبیعی است آنگاه که امام(ع) متصدی امر حکومت میشود، مرزبانی از مرزهای جامعه اسلامی را بر عهده دارد، و آنگاه که صلاح بداند، برای گسترش اسلام به کشورهایی که حاکمان آنها مانع از رسیدن پیام اسلام میشوند، حمله میکند. براساس تقسیم رایج، جهاد به دو نوع دفاعی و ابتدایی تقسیم میشود. اینک باید دانست که شأن و جایگاه امام در هریک از این دو نوع جهاد چیست؟ به نظر میرسد امام(ع) در جهاد دفاعی، جایگاهی ویژه ندارد؛ چراکه وجوب این جهاد به اذن امام نیست[۲] و عقل آدمی نیز انسان را ملزم میکند تا در برابر هجوم دشمنان از خود دفاع کند. ضمن آنکه در روایات نیز از مشروط بودن مشروعیت جهاد دفاعی به اذن امام سخنی به میان نیامده است.
- درباره شأن امام در جهاد ابتدایی و اینکه آیا جهاد ابتدایی (جهاد عليه کافران و مشرکان برای دعوت به اسلام) مشروط به حضور معصوم یا نایب خاص اوست یا خیر، دو نظریه وجود دارد:
- مشهور فقهای شیعه بر این باورند که جهاد ابتدایی، مشروط به حضور معصوم یا نایب خاص اوست؛[۳] تا آنجا که صاحب جواهر ادعای اجماع کرده است؛[۴]
- گروهی دیگر از فقها، بهویژه معاصران، بر این باورند که روایات مورد استناد مشهور، دلالت لازم را ندارند، و ازاینرو شرط حضور معصوم برای وجوب جهاد ابتدایی منتفی میشود.[۵]
- روشن است که برای یافتن حقیقت در این مسئله باید روایات معتبر[۶] و مورد استناد بررسی شوند. با ملاحظه مجموع روایات به نظر میرسد برخی روایات بهطور مطلق مشروعیت جهاد را مشروط به حضور و اذن معصوم(ع) دانستهاند. در میان آنها یک روایت صحیح وجود دارد. براساس این روایت، از امام رضا(ع) درباره جهاد با سرزمین قزوین که هممرز با ممالک اسلامی بود و نیز جهاد با سرزمین دیلم که دشمن مسلمانان بود، پرسیده شد؛ امام(ع) بیآنکه پاسخی روشن به پرسش بدهند، فرمودند: "بر شما باد حج خانه خدا"[۷].آنگاه که برای بار دوم از ایشان پرسیده شد، امام(ع) با تکرار پاسخ پیشین فرمودند: «"أَ مَا يَرْضَى أَحَدُكُمْ أَنْ يَكُونَ فِي بَيْتِهِ يُنْفِقُ عَلَى عِيَالِهِ يَنْتَظِرُ أَمْرَنَا فَإِنْ أَدْرَكَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص بَدْراً وَ إِنْ لَمْ يُدْرِكْهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ قَائِمِنَا فِي فُسْطَاطِهِ هَكَذَا(ع) هَكَذَا فِي فُسْطَاطِهِ"». امام(ع) نظریه عدم مشروعيت جهاد را تأیید کردند.[۸]
- دلالت این حدیث بر لزوم اذن امام(ع) اینگونه است که پرسشگر در عصر ائمه جور زندگی میکرده و پرسش وی، از جواز جهاد در چنین برههای از زمان است. اینکه امام بهطور مستقیم پاسخ نمیدهد، اشاره به عدم جواز جهاد در این وضع است. در ادامه نیز که این حکم را تا عصر ظهور امام زمان(ع) استمرار میدهد، دلیل بر آن است که حتی اگر در عصر غیبت امام(ع)، حکومتی حقطلب با پیشوایی عادل نیز تشکیل شود، حکم یادشده پابرجاست. نتیجه آنکه جهاد ابتدایی بدون حضور و اذن معصوم نه تنها واجب نیست، بلکه حرام نیز هست.[۹]
- برخی دیگر از روایات نیز از عدم مشروطیت جواز جهاد به حضور و اذن معصوم(ع) خبر دادهاند. *صریحترین روایت دراینباره موثقه سماعه است. سماعه از امام صادق(ع) نقل میکند که عَبّاد بصْری در مسیر مکه، امام سجاد(ع) را دید و به ایشان عرض کرد که شما سختی جهاد را رها کرده، به آسانی حج روی آوردهاید؛ در حالی که خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ...﴾.[۱۰] امام(ع) فرمودند: آیه را تا آخر بخوان که فرمود: ﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۱] آنگاه فرمود: «اگر چنین کسانی را یافتیم، جهاد در رکاب آنها از حج برتر است».[۱۲]
- در نگاه نخست، ظاهر این حدیث بیان میکند که جهادگران باید متصف به اوصافی ویژه باشند. اما به نظر میرسد چنین شرطی برای جهاد وجود ندارد؛ زیرا ممکن است هیچگاه تمام جهادگران این اوصاف را نداشته باشند. بنابراین، مقصود امام، متصدیان امر جهاد است؛ بدین معنا که مشروعیت جهاد به آن است که متصدیان امر جهاد صفاتی خاص داشته باشند که همگی در عنوان مؤمن حقیقی جمعشدنی است. بنابراین حضور یا اذن امام، شرط مشروعیت جهاد نیست.
- در بررسی حدیث اول، میتوان گفت حکم صادرشده در این حدیث میتواند یک حکم موقت و مربوط به دوره زمانی خاصی باشد. شاهد این مدعا آن است که مسئله مرزبانی در سیاق جهاد آمده است و میدانیم که مرزبانی در هر حالتی و هر زمانی لازم است؛ پس روشن است که اگر نسبت به مسئله مرزبانی هم گفته میشود که باید معصوم(ع) حضور داشته باشد یا اذن بدهد، نشانگر این نکته است که بهطور موقت، مصلحت چنین اقتضایی داشته است. بنابراین، حدیث نخست به لحاظ دلالی نمیتواند متوقف بودن جواز دفاع بر حضور یا اذن معصوم(ع) را اثبات کند.[۱۳].
- اما به نظر میرسد حدیث دوم به لحاظ دلالی تام بوده، براساس آن، جهاد ابتدایی متوقف بر اذن امام معصوم(ع) نیست؛ مگر آنکه گفته شود امام(ع) در این حدیث به دنبال پاسخ اصلی نیست؛ زیرا سؤالکننده به امامت و عصمت ایشان معتقد نبوده تا امام بخواهد بگوید که جهاد، مشروط به اذن امام معصوم(ع) است.[۱۴] در این صورت باز هم از طریق اصل برائت میتوان گفت جهاد ابتدایی مشروط به اذن معصوم نیست؛ زیرا عملاً دلیلی محکم بر وجوب آن اقامه نشده است، و دلیلی نیز بر تحریم جهاد ابتدایی بدون اذن امام نداریم؛ پس اباحه آن اثبات میشود.[۱۵].
جهاد یکی از اسباب رستگاری
- ### 313### و جهاد با جان و مال در راه خدا از اسباب رستگاریاند: ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ﴾[۱۶]؛ نیز ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱۷]؛﴿لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۸]، ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۱۹]، ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۲۰]،
- چنانکه از پایداری در برابر دشمن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۱]،
- مرزبانی از مرزهای کشور اسلامی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۲]
- و دوستی نکردن با دشمنان خدا: ﴿لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۲۳]
- در برخی از آیات یادشده، جهاد معنایی فراگیر دارد و جهاد با نفس را در بر میگیرد[۲۴][۲۵].
جستارهای وابسته
- احکام جهاد
- اذن ابوین در جهاد
- اذن امام
- اذن جهاد
- استعانت در جهاد
- استنجاد در جهاد
- استیجار بر جهاد
- اشتراط در جهاد
- اغتیال
- امنیت راه جهاد
- انصراف از جهاد
- آب بستن در جهاد
- آثار جهاد
- آداب جهاد
- آلات کشتار در جهاد
- آمادگی برای جهاد
- آیات جهاد
- بیرق گرفتن
- تاخیر در جهاد
- تترُّس در جهاد
- تحکیم در جهاد
- تخلف از جهاد
- تربص در جهاد
- ترک جهاد
- تفضیل
- جِبهِه
- جنگ با دشمنان مسلمان
- جهاد ابتدایی
- جهاد اجیر
- جهاد استیجاری
- جهاد اصغر
- جهاد اکبر (جهاد نفس)
- جهاد با اهل بغی
- جهاد با جان
- جهاد با خوف ضرر مالی
- جهاد با خوف نفس
- جهاد با کافر
- جهاد با کمی مسلمین
- جهاد با مال
- جهاد با مانع خراج
- جهاد با ناقض مهادنه
- جهاد با نفس
- جهاد با وسایل کشتار
- جهاد بدنی
- جهاد بدون اذن
- جهاد بدون قصد
- جهاد بعد از امان
- جهاد بعد از دعوت به اسلام
- جهاد بعد از مهادنه
- جهاد به آب بستن
- جهاد به بستن راه
- جهاد به تخریب خانه
- جهاد به تخریب دژ
- جهاد به جعل
- جهاد به قطع درخت
- جهاد به محاصره
- جهاد به منع آب
- جهاد پس از پیامبر خاتم
- جهاد در صدر اسلام
- جهاد در فتنه
- جهاد در ماه حرام
- جهاد زبانی
- جهاد شونده
- جهاد عینی
- جهاد غنی
- جهاد قبل از دعوت به اسلام
- جهاد قلبی
- جهاد کفایی
- جهاد مالی
- جهاد مدیون
- جهاد مرزبان
- جهاد معذور
- جهاد موسر
- جهاد نیابتی
- جهاد همراه امام ظالم
- جهاد همراه امام عادل
- جهاد همراه اهل تسنن
- جهاد همراه غیر امام
- جهاد همراه منصوب امام
- حاکم جهاد
- حمله در جهاد
- دعا در جهاد
- دعوت امام به جهاد
- دعوت کننده جهاد
- دفاع
- دیوان مرصدین
- رَجَز در جهاد
- رضایت امام به تحکیم
- رمی سپر در قتال
- رمی سپر کافر در قتال
- رمی سپر مسلمان در قتال
- روایات جهاد
- سپاه اسلام
- سربازی
- سقوط جهاد
- شرایط امان
- شرایط جهاد
- شرایط حاکم جهاد
- شعار در جهاد
- عجز از جهاد
- عقل حاکم جهاد
- علم حاکم جهاد
- غزوه
- غنیمت به مددکاران جهاد
- غنیمت
- فرار از جهاد بدون عذر
- فرار از جهاد
- فرار مست از جهاد
- فضیلت جهاد
- قتل حربی
- قتل در جنگ
- قتل در جهاد
- قصاص قاتل مسلمان در جهاد
- کفاره قتل مسلمان
- مباشرت امام در جهاد
- مباشرت منصوب امام در جهاد
- مجاهِد
- محاصره در جهاد
- مدیریت جهاد
- مدیریت حاکم جهاد
- مرزبانی
- مستحبات جهاد
- مسقطات جهاد
- مشروعیت جهاد
- مقاومت در جهاد
- مکر در جهاد
- مکروهات جهاد
- منع آب در جهاد
- منع فرزند از جهاد
- مُهاجر
- نذر جهاد
- نقض عهد در جهاد
- نیابت در جهاد
- نیت جهاد
- وجوب جهاد
- وقت جهاد
- هجرت
- هزینه جهاد
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۷۸.
- ↑ زین الدین بن علی عاملی (شهید ثانی)، مسالک الافهام، ج۳، ص۸؛ محمد حسن نجفی، جواهر الكلام، ج۲۱، ص۱۹
- ↑ برای نمونه، ر.ک: شیخ طوسی، النهاية، ص۲۹۰؛ محمد بن علی بن حمزه طوسی، الوسيلة، ص۱۹۹؛ جعفر بن حسن محقق حلى، نكت النهاية، ج۲، ص۵؛ همو، شرایع الاسلام، ج۱، ص۲۸۰؛ محمد بن منصور بن ادریس حلی، السرائر، ج۲، ص۳ و ۴. برای دیدن دیگر نظریات، ر.ک: محمد مؤمن قمی، کلمات سديدة فی مسائل جديدة، ص۳۲۳-۳۵۷.
- ↑ محمد حسن نجفی، جواهر الكلام، ج۲۱، ص۱۱.
- ↑ برای نمونه، ر.ک: سید ابوالقاسم موسوی خویی، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۶۶؛ جواد تبریزی، منهاج الصالحين، ج۱، ص۳۷۵؛ حسین وحید خراسانی، منهاج الصالحين، ج۲، ص۴۱۲؛ سید علی حسینی خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۱، ص۱۸۷؛ حسین علی منتظری نجف آبادی، نظام الحكم فی الاسلام، ص۵۹؛ همو، دراسات فی ولاية الفقيه، ج۱، ص۱۲۰-۱۱۸.
- ↑ به دلیل رعایت اختصار، از نقل روایاتی که به لحاظ سندی مخدوشاند، چشمپوشی کردهایم. برای دیدن مجموعه روایات، ر.ک: محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشيعة، ج۱۵، ص۴۴-۵۰. گفتنی است محقق معاصر، آیت الله خویی عمده دلیل کسانی را که به اعتبار اذن معصوم در مشروعیت جهاد قایلاند، تنها دو دلیل میداند که یکی از آنها به لحاظ سندی مخدوش است و دیگری به لحاظ دلالی سید ابوالقاسم موسوی خویی، منهاج الصالحين، ج۱، ص۳۶۵ و ۳۶۶).
- ↑ «"عَلَيْكُمْ بِهَذَا الْبَيْتِ فَحُجُّوه"»
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۶۰ و ج۵، ص۲۲ و ۲۳.
- ↑ برای تفصیل بیشتر، ر.ک: محمد مؤمن قمی، کلمات سديدة فی مسائل جديدة، ص۳۴۰ و ۳۴۱.
- ↑ توبه (۹)، ۱۱۱.
- ↑ توبه (۹)، ۱۱۲.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۲۲؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسير القمی، ج۱، ص۳۰۶؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۱۵؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشيعة، ج۱۵، ص۴۶.
- ↑ سیدابوالقاسم موسوی خویی، منهاج الصالحين، ج۱، ص۳۶۵.
- ↑ برخی محققان این ایراد را پاسخ دادهاند. البته به نظر میرسد پاسخ دادهشده وافی به مقصود نیست (محمد مؤمن قمی، کلمات سديدة فی مسائل جديدة، ص۳۴۹ و ۳۵۰).
- ↑ ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۲۷۶ تا ۲۷۹.
- ↑ آنان که ایمان آوردهاند و هجرت کردهاند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیدهاند، نزد خداوند بلند پایگاهترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.
- ↑ ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.
- ↑ اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آوردهاند با مال و جان جهاد کردهاند و آنانند که نیکیها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.
- ↑ و خداوند از نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردهاند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستانهایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۰.
- ↑ همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۱.
- ↑ ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.
- ↑ ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه: ۲۰۰.
- ↑ گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند؛ سوره مجادله، آیه: ۲۲.
- ↑ نک. المیزان، ج۵، ص ۳۲۸.
- ↑ یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.