سفیانی که خروجش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
سفیانی که خروجش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ نشانههای ظهور |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / خروج سفیانی |
مدخل اصلی | سفیانی |
تعداد پاسخ | ۱۴ پاسخ |
از مشهورترین نشانههای حتمی ظهور، خروج سفیانی است. وی لشکر سفاک و خونریز خود را بعد از جنایتهای بسیاری که قبل از ظهور مرتکب شده، برای مقابله با حضرت مهدی (ع) به سمت مکه روانه میسازد که سرانجام آن فرو رفتن در سرزمین بیدا (خسف بیدا) است. عدهای او را یک فرد معین از نسل ابوسفیان میدانند و عدهای دیگر آن را نماد جریان باطل در برابر جریان حق معرفی میکنند. البته در روایات به اسم و ویژگیهای شخصی او اشاره شده است.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- سفیانی کیست و چه میکند؟
پاسخ جامع اجمالی
مشهور ترین نشانه ظهور وقوع حتمی خروج سفیانی
- مشهورترین نشانۀ ظهور[۱] حضرت ولی عصر که وقوعش حتمی شمرده شده خروج سفیانی است.[۲] خروج "سفیانی" در بسیاری از منابع حدیث شیعه و اهل تسنن به عنوان یکی از نشانههای ظهور مصلح بزرگ جهانی، و یا به عنوان یکی از حوادث آخر زمان آمده است[۳].[۴] امام صادق فرمودند: «خروج سفیانی از علایم حتمی ظهور است.[۵]»[۶]
- دربارۀ نام سفیانی نظرات مختلفی مطرح شده است اما مشهور آن است که نام او عثمان بن عنبسه است.[۷] و مشهورترین لقب او سفیانی است، او را از آن جهت سفیانی مینامند که از تبار ابوسفیان است.[۸] در مورد خصوصیات سفیانی نیز چنین آمده است: او مردی است به رنگ سرخ و زرد، با چشم کبود،[۹] بی بند و بار، آلوده و پرده در،[۱۰] از نسل بنی امیه و ابوسفیان است.[۱۱] در ظاهر ذکر خدا میگوید،[۱۲] و همواره ذکر یارب یارب بر زبانش جاری است[۱۳]،[۱۴] ولی از پلیدترین و کثیف ترین مردم روزگار است[۱۵] و در پلیدی و خباثت چنان است که زن بچهدارِ خود را از ترس این که مبادا مردم را به مخفیگاه او راهنمایی کند، زنده به گور میکند[۱۶].[۱۷] او با تظاهر به دین داری، گروه زیادی از مردم را فریب میدهد،[۱۸] حدود شش ماه قبل از ظهور امام زمان (ع)[۱۹] خروج و قیام خود را از منطقه وادی یابس ـ احتمالاً در جنوب غرب سوریه واقع است ـ شروع میکند. [۲۰]
احتمال اول: سفیانی نماد یک جریان
- برخی[۲۱] قائلند سفیانی، نماد جریان کفر در برابر اسلام است نه یک شخص؛[۲۲] هرچند از بعضی روایات بر میآید "سفیانی" شخص معیّنی از آل ابوسفیان و فرزندان او است؛ ولی از پارهای دیگر استفاده میشود سفیانی منحصر به یک فرد نبوده[۲۳] بلکه فردی است با ویژگیهای ابوسفیان، که در آستانۀ ظهور مهدی به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند.[۲۴] همچنین اشاره به صفات و برنامههای مشخّصی است که در طول تاریخ افراد زیادی مَظهر آن بودهاند.[۲۵] از جمله در روایتی از امام علی بن الحسین نقل شده:[۲۶] «ظهور قائم از ناحیۀ خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، قطعی است. در برابر هر قیام کننده و مصلحی، یک سفیانی وجود دارد»؛[۲۷] از این حدیث به خوبی روشن میشود سفیانی جنبه "توصیفی" دارد نه "شخصی" و اوصاف او همان برنامهها و ویژگیهای او است و نیز استفاده میشود که در برابر هر مرد انقلابی و مصلح راستین یک یا چند سفیانی قد علم خواهد کرد.[۲۸] در حدیث دیگری امام صادق میفرماید:[۲۹] «ما و خاندان ابوسفیان، دو خاندانی هستیم که بر سر دین خدا با هم دشمنی داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابوسفیان، با پیامبر مبارزه کرد و معاویه با علی و یزید با حسین بن علی به مخالفت برخاستند و سفیانی نیز با قائم خواهد جنگید».[۳۰]
- بر اساس این روایات، سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است و رودررویی بین حق و باطل در این دو خانواده، نمونه بارزی از جریان این دو خط است. پس بر فرض که سفیانی را از نسل ابوسفیان هم بدانیم، آخرین مهرۀ این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانۀ ظهور قائم خروج میکند. اینکه هم زمان با خروج سفیانی از منطقه شام، یمانی و خراسانی به طرفداری از حق در ناحیه خراسان و یمن، قیام میکنند، نیز مؤید این نظر میتواند باشد[۳۱][۳۲]
- در برابر هر قائم و مصلحی، ابوسفیانی با مشخّصاتِ سرمایه دار غارتگر، قدرتمند و ظالم، ارتجاعی و مروّج خرافات، وجود داشته و دارد، و میکوشد، تلاشهای انقلابی قائم و مصلح را خنثی کند؛ در راه او سنگ بیندازد و حدّاقل تاریخ انقلابش را به عقب بکشاند. در برابر قیام مصلح بزرگ جهانی "مهدی" نیز "سفیانی" یا سفیانیها قرار خواهند داشت که با قدرت جهنّمیشان سعی دارند در مسیر انقلاب راستین مهدی وقفه ایجاد کنند؛ زمان را به عقب برگردانند یا لااقل متوقّف سازند؛ از بیداری و برچیده شدن نظامهای ظالمانه طبقاتی به نفع استثمار کنندگان جلوگیری کنند.[۳۳] بر این اساس، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص[۳۴].[۳۵]
احتمال دوم: شخص بودن سفیانی
- احتمال دیگر آن است که سفیانی یک شخص به شمار میرود؛ زیرا ویژگی و خاصیت یک علامت، این است که انسان را به مطلوب دلالت کند، و انسان بین او و مطلوب رابطه ببیند، بنابراین سفیانی نیز باید فردی باشد که با خروج او، مردم پی به ظهور حضرت ببرند.[۳۶] و افزون بر آن اخبار و روایات متعددی وجود دارد که بر خصوصیات و فرد بودن سفیانی دلالت دارند، که برخی از آنها عبارتند از:
- امیر مؤمنان در نامهای به معاویه، این گونه به سفیانی اشاره نموده است:[۳۷] «ای معاویه! پیامبر خدا به من خبر داده است که... فردی از نسل تو (که شوم، ملعون، نابخرد، خشن، با دلی واژگون، بدخو و سخت گیر است و خداوند، رحم و شفقت را از دل او برکنده و از سوی مادر به قبیله کلب میرسد و گویی او را میبینم و اگر میخواستم، نامش، ویژگیهایش و چند ساله بودنش را میگفتم)، لشکری را روانه مدینه میکند و به آن وارد میشود و در کشتار و زشت کاری، زیاده روی میکنند و مردی پاک و پاکیزه از نسل من از او میگریزد؛ کسی که زمین را از عدل و داد پر میکند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است».[۳۸]
- و نیز فرمود:[۳۹] «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان بیرون میآید. او مردی متوسط القامه، قیافهاش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال میکنی یک چشمی است، او از اولاد ابو سفیان است. وی خروج میکند و به کوفه (یا نجف) میآید و بر منبر آن مینشیند. گروه کثیری را فریب میدهد و آنان را با خود هم دست مینماید و مناطق: شام، دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین[۴۰] را تصرف مینماید».[۴۱] و....[۴۲]
نتیجهگیری
- خروج سفیانی یکی از مشهورترین نشانههای ظهور است، فردی که در اوج پلیدی قرار دارد و در آستانۀ ظهور قتل عام زیادی خواهد کرد. البته دربارۀ سفیانی دو احتمال وجود داشت برخی او را نماد یک جریان میدانند که در مقابل هر قیام کننده ایی یک سفیانی وجود دارد و برخی هم او را شخص میدانند که در روایات هم به شکل ظاهری او پرداخته شده است.
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «حکومت جهانی مهدی» در اين باره گفته است:
«ظهور "سفیانی" همانند ظهور "دجال" نیز در بسیاری از منابع حدیث شیعه و اهل تسنّن به عنوان یکی از نشانههای ظهور مصلح بزرگ جهانی، و یا به عنوان یکی از حوادث آخر زمان، آمده است[۴۳] گرچه از بعضی روایات بر میآید که "سفیانی" شخص معیّنی از آل ابوسفیان و فرزندان او است؛ ولی از پارهای دیگر استفاده میشود که سفیانی منحصر به یک فرد نبوده بلکه اشاره به صفات و برنامههای مشخّصی است که در طول تاریخ افراد زیادی مظهر آن بودهاند. از جمله در روایتی از امام علی بن الحسین (ع) نقل شده: «" أَمْرُ السُّفْيَانِيِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَا يَكُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْيَانِي"»[۴۴]. از این حدیث بخوبی روشن میشود که سفیانی جنبه "توصیفی" دارد نه "شخصی" و اوصاف او همان برنامهها و ویژگیهای او است و نیز استفاده میشود که در برابر هر مرد انقلابی و مصلح راستین یک (یا چند) سفیانی قد علم خواهد کرد. در حدیث دیگری از امام صادق (ع) میخوانیم: «" إِنَّا وَ آلُ أَبِي سُفْيَانَ أَهْلُ بَيْتَيْنِ تَعَادَيْنَا فِي اللَّهِ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ قَاتَلَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (ع) وَ السُّفْيَانِيُّ يُقَاتِلُ الْقَائِم"» [۴۵]
|
۲. آیت الله امینی؛ |
---|
آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در اینباره گفته است:
«از احادیث بسیاری استفاده میشود که: پیش از ظهور حضرت صاحب الامر (ع) مردی از نسل ابو سفیان خروج میکند. در توصیف وی گفته شده: مردیست ظاهر الصلاح و ذکر خدا مرتبا بر زبانش جاری است، اما از پلیدترین و خبیثترین مردم است. گروه کثیری را فریب میدهد و با خود همدست میکند. مناطق پنجگانه: شام و حمص و فلسطین و اردن و قنسرین را تصرف مینماید و دولت بنی عباس برای همیشه به دستش منقرض میگردد. گروه زیادی از شیعیان را به قتل میرساند، سپس از ظهور حضرت صاحب الامر اطلاع مییابد. لشکری را به جنگش میفرستد اما به آنجناب دست نمییابد و در بیابان بین مکه و مدینه به زمین فرو میروند. حضرت موسی بن جعفر (ع) در حدیثی فرمود: دولت بنی عباس بر روی حیله و نیرنگ بنا شده است، آن دولت بهطوری از میان خواهد رفت که اثری از آن باقی نماند، لکن دوباره تجدید میشود بهطوری که گویی اصلا آسیبی ندیده است[۴۸]از ظاهر این حدیث استفاده میشود که دولت بنی عباس باز تجدید میگردد و انقراض آخرین دولت آنها به دست سفیانی به وقوع خواهد پیوست. ممکن است گفته شود گرچه اصل خروج سفیانی از حتمیات شمرده شده ولی کیفیت و زمان خروجش معلوم نیست از حتمیات باشد، مثلا ممکن است موضوع انقراض دولت بنی عباس به دست سفیانی از حتمیات نباشد و به دست دیگران واقع شود. میگویند خالد بن یزید بن معاویة بن ابی سفیان چون آرزوی خلافت بر دلش ماند و حکومت را به دست بنیمروان میدید، برای تسلیت خویش و تقویت روحیه بنی امیه، حدیث سفیانی را جعل کرد. صاحب اغانی درباره خالد مینویسد: مرد عالم و شاعری بوده و دربارهاش گفته شده که: حدیث سفیانی را جعل نموده است[۴۹]. طبری مینویسد: علی بن عبد الله بن خالد بن یزید بن معاویه در سال (۱۵۹) در شام خروج نموده میگفت: من همان سفیانی منتظر هستم و بدینوسیله مردم را به سوی خویش دعوت مینمود[۵۰]از این شواهد تاریخی استفاده میشود که موضوع سفیانی از مجعولات است. احادیث سفیانی را عامه و خاصه روایت کردهاند و بعید نیست متواتر باشد و به صرف احتمال و وجود یک مدعی باطل، نمیشود حکم به مجعولیت و بطلان کرد. بلکه باید چنین گفت: چون حدیث سفیانی در بین مردم شایع بود و مردم در انتظارش بودند بعضیها از این موضوع سوءاستفاده نمودند و خروج کرده میگفتند: ما همان سفیانی منتظر هستیم و بدینوسیله گروهی را فریب دادند»[۵۱]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در اینباره گفته است:
«سفیانی از جانب شام برمیخیزد[۵۲]. افراد دیگری نیز که در روایات تا سی یا شصت کذاب ذکر شده است[۵۳]، اینها همه پرچم مخالف برافروزند و سرانجام به دست یاران مهدی و به رهبری آن حضرت شکست میخورند و به هلاکت میرسند. از جمله از شکست خوردگان گروه ده هزار نفری "بتریه" است که در مسیر کوفه با سپاه قائم (ع) جنگ کنند و همگی به هلاکت میرسند. امام در کوفه کاخهای ستمگران را ویران میسازد و همه منافقین توطئهگر به دست یاران مهدی (ع) به هلاکت میرسند.[۵۴]. در وصف سفیانی آمده که: او از نسل ابوسفیان است از پلیدترین مردم، سرخ مایل به زرد است (در ظاهر مقدس مآبی میکند) و ذکرش این است: "یارب، یارب، یارب" سرانجامش دوزخ است، آنقدر پلید است که کنیزش را که از او بچهدار شده، زندهبهگور میکند[۵۵]. و به نقل دیگر امام باقر (ع) فرمود: "در شام سه گروه دارای پرچم، خروج میکنند: اصهب، ابقع و سفیانی"[۵۶]. به هر حال سفیانی پلید با دار و دستهاش بر ضد حضرت مهدی (ع) قیام میکند. مهدی (ع) به مردم فرمان میدهد به جنگ این دشمن خدا و دشمن خودتان برخیزید. سپس خود همراه مسلمانان برای جنگ با سفیانی از مکه به شام رفته و در شام با او میجنگد، سرانجام سفیانی و دار و دستهاش شکست میخورند و سفیانی زیر درخت بغوطه دمشق به هلاکت میرسد[۵۷]. در بعضی از روایات آمده: ارتش و طرفداران او برای جنگ با مهدی (ع) به مکه میروند، وقتی که در راه به سرزمین بیداء رسیدند، به قدرت الهی مسخ میگردند و یا در زمین فرو میروند[۵۸]. سخن کوتاه آنکه: سفیانی یک طاغوت پلید دارای یک رژیم جهنمی است با ویژگیهای خاص که با انقلاب جهانی مهدی (ع) مخالفت میکند و شکست میخورد[۵۹]»[۶۰].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
«از نشانه خروج سفیانی در روایات سخن بسیار به میان آمده است. اهمیّت این علامت از چند جهت است:
سفیانی مردی است که گویا از تبار بنی امیه میباشد. او حدود شش ماه قبل از ظهور امام زمان (ع) در حدود منطقه شامات خروج کرده و آن محدوده (سوریه، فلسطین، اردن) را تحت تصرف خود در میآورد. سپس به عراق حمله کرده و با تصرف آنجا شیعیان را تحت فشار قرار میدهد. همزمان با خروج وی و در مقابل او افراد دیگری بپا میخیزند که از مردی خراسانی و مردی یمانی نام برده شده است. او لشکری را برای مبارزه با امام مهدی (ع) به حجاز میفرستد. لشکر او در منطقه بیداء به زمین فرو میرود. امام مهدی (ع) پس از ظهور و تصرف حجاز، به سمت عراق حرکت کرده و با سفیانی درگیر میشود، و در نهایت سفیانی کشته شده و همۀ لشکریان او نابود میشوند[۶۱]. برخی گمان کردهاند که سفیانی، نماد جریان کفر در برابر اسلام است نه یک شخص؛ ولی به نظر میآید او یک شخص به شمار میرود؛ زیرا ویژگی و خاصیت یک علامت این است که انسان را به مطلوب دلالت کند، و انسان بین او و مطلوب رابطه ببیند بنابراین سفیانی نیز باید فردی باشد که با خروج او، مردم پی به ظهور حضرت ببرند[۶۲][۶۳]. |
۵. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«یکی از علایم ظهور امام مهدی (ع) که وقوعش حتمی و قطعی شمرده شده است، خروج سفیانی است. اخبار و روایاتی که بر وجود و خصوصیات او دلالت دارند، بدین ترتیب میباشند: حتمی بودن خروج او: امام صادق (ع) فرموده است: پیش از قیام قائم (ع) پنج علامت حتمی میباشد: یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه، و فرورفتن سرزمین بیدا.[۶۴] نام و نسب او: امیر المؤمنین (ع) فرمود: فرزند خورنده جگرها، از وادی یابس خارج میشود... اسمش عثمان و پدرش عنبسه و از اولاد ابوسفیان است و امام زین العابدین (ع) فرموده است: سپس سفیانی ملعون از وادی یابس بیرون میآید، وی از فرزندان عنبسة بن ابی سفیان است[۶۵] خصوصیات فردی او: امام باقر (ع) در این رابطه میفرماید: سفیانی، سرخ رویی سپیدپوست و زاغچشم است، هرگز خدا را پرستش نکرده و هرگز مکه و مدینه را ندیده است...[۶۶] عقیده او: از برخی روایات استفاده میشود که وی مسیحی و یا از ساختههای مسیحیت است. مانند روایتی که شیخ طوسی نقل کرده است که: سفیانی از شهرهای روم روی میآورد برای انتقام و در گردنش صلیب است...[۶۷] البته این روایت که از معصوم نقل نشده نمیتواند مورد اعتماد باشد. و از برخی روایات چنین استفاده میشود که وی مسلمان منحرفی است که کینه حضرت علی (ع) را به دل دارد. چنانکه امام صادق (ع) میفرماید: گویا سفیانی را میبینم که در میدان کوفه شما جایگاه خود را گسترده، و منادی او فریاد میزند؛ هرکس سر شیعه علی بن ابی طالب را بیاورد، هزار درهم مزد خواهد گرفت. همسایه بر همسایه میجهد و گردنش را میزند و هزار درهم را میگیرد. آگاه باشید که در آن روز حکومت شما فقط به دست زنازادگان خواهد بود[۶۸]. زمان خروج او: امام صادق (ع) میفرماید: امر سفیانی از مسائل حتمی است، و خروجش در ماه رجب میباشد[۶۹] و نیز میفرماید: خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد[۷۰]. مکان خروج او: امیر المؤمنین (ع) میفرماید: سپس پسر جگرخوار (هند، همسر ابو سفیان) از وادی یابس خروج کند، تا به منبر دمشق نشیند. و امام هادی (ع) در ضمن حدیثی چنین فرموده است: خراسانی و سفیانی خروج خواهند کرد، این از مشرق و آن دیگری از مغرب[۷۱]. مدّت حکومتش: امام صادق (ع) فرمود: سفیانی از علایم حتمی است، خروج او در ماه رجب خواهد بود، و از آغاز خروجش تا پایان آن جمعا ۱۵ ماه است که در ۶ ماه آن جنگ و پیکار میکند، و چون شهرهای پنجگانه (دمشق، حمص، فلسطین، اردن، حلب) را تصرّف کرد، ۹ ماه فرمانروایی میکند، و یک روز هم بر آن افزوده نمیشود.[۷۲] محلّ مرگ او: حضرت امیر المؤمنین (ع) در ذیل آیه شریفه: ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ﴾[۷۳] میفرماید: کمی پیش از قیام قائم ما مهدی (ع)، سفیانی خروج میکند، پس به اندازه دوران حاملگی یک زن که ۹ ماه باشد حکومت میکند، لشکریان او به مدینه وارد میشوند، تا اینکه به بیدا میرسند، خداوند آنها را در زمین فرو میبرد[۷۴]. به فرض صحّت روایت مذکور و مانند آن، تمامی اخباری که از فرورفتن لشکری در صحرای بیدا خبر میدهند، و مورد قبول شیعه و سنّی است، همگی مربوط به سفیانی و برنامهها و کارهای او میشود. این بود مهمترین خصوصیاتی که در کتب حدیث، پیرامون سفیانی ذکر شده است. در آخر، ذکر این نکته شایسته است که در پارهای از روایات استفاده میشود که امکان دارد سفیانی منحصر به یک فرد نبوده، بلکه اشاره به صفات و برنامههای مشخّصی باشد، که در طول تاریخ افراد زیادی مظهر آن بودهاند. از جمله، در روایتی از امام زین العابدین (ع) نقل شده، خروج سفیانی از مسائل حتمی و مسلّم است، و در برابر هر قیام کنندهای یک سفیانی وجود دارد.[۷۵]»[۷۶]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
«پیش از قیام حضرت مهدی (ع) مردی از نسل ابو سفیان در منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه فراوانی از مسلمانان را فریب میدهد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی "شام، حمص، فلسطین، اردن، قنسرین و منطقه عراق" را به تصرّف خود در میآورد[۷۷]. در کوفه و نجف، به کشتار شیعیان میپردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین میکند[۷۸]، مدت حکومت او، نه ماه است[۷۹]. وی، آنگاه که از ظهور حضرت حجّت (ع) آگاه میشود، با سپاهی بزرگ به جنگ وی میرود. در منطقه "بیدا"[۸۰] "بین مکه و مدینه" با سپاه امام (ع) برخورد میکند و به امر خدا، همه لشکریان وی - جز چند نفر- در زمین فرو میروند و هلاک میشوند[۸۱]. اینکه سفیانی کیست و چه ویژگیهایی دارد و چگونه خروج میکند و پرسشهایی از این دست هرگز به گونهای روشن و قابل قبول در روایات و سخنان بزرگان مورد اشاره قرار نگرفته و به طور صرف، به گمانههایی بسنده شده است. از جمله اینکه گفته شده: نام وی عثمان بن عنبسه و از خاندان ابو سفیان است[۸۲] از این رو برخی بر این باورند سفیانی فرد مشخصی نیست؛ بلکه فردی است با ویژگیهای ابو سفیان که در آستانه ظهور حضرت مهدی (ع) به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند. اینها در بیان دیدگاه خود میگویند: در حقیقت، ابو سفیان، به عنوان سرسلسله سفیانیان، نماد پلیدی است. او غارتگری بود که با رباخواری، زورگویی و چپاول اموال مردم، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و استثمار تودههای ستمکشیده و ترویج خرافات و دامن زدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی داشت. ابو سفیان، در جایگاه سردمدار شرک و بتپرستی و سرمایهداری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی میزد، دشمن شماره یک خود میدانست و با قدرت تمام برابر آن به مبارزه برمیخاست[۸۳]. بنابراین، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص. سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است. بر فرض هم که سفیانی را از نسل ابو سفیان بدانیم، اشکالی پدید نمیآید و واپسین مهره این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانه ظهور قائم (ع) خروج میکند[۸۴]. |
۷. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسمین اسماعیل اسماعیلی، در مقاله «بررسی نشانههای ظهور» در اینباره گفته است:
«پیش از قیام قائم (ع)، مردی از نسل ابو سفیان، در منطقه شام، خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را میفریبد و به گرد خود، میآورد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلام را به تصرف خویش درمیآورد و بر مناطق پنجگانه: شام، حمص، فلسطین، اردن، قنسرین[۸۵] و منطقه عراق، سیطره مییابد و در کوفه و نجف، به قتل عام شیعیان میپردازد. و برای کشتن و یافتن آنها جایزه تعیین میکند[۸۶]. سفیانی، با اینکه از خبیثترین و پلیدترین مردمان است، ولی همواره ذکر یارب یارب بر زبانش جاری است[۸۷]. حکومت دودمان بنی عباس به دست وی از هم گسسته میشود. وی، آنگاه که از ظهور مهدی (ع) باخبر میگردد و با سپاهی عظیم به جنگ وی میرود و در منطقه "بیداء" بین مکه و مدینه، با سپاه امام (ع) برخورد میکند و به امر خدا، همه لشکریان وی، به جز چند نفر، در زمین فرو میروند و هلاک میشوند[۸۸]. این خلاصه از ویژگیهای سفیانی است که در منابع دینی و کتابهای معتبر به عنوان نشانه ظهور آمده است: "غیبت " شیخ طوسی و نعمانی، "ارشاد" شیخ مفید، "کمال الدین" شیخ صدوق و... روایات مربوط به خروج سفیانی، به اندازهای است که برخی آنها را متواتر و برای اثبات سفیانی، کافی دانستهاند[۸۹]. بنابراین، اصل خروج سفیانی، صرفنظر از ویژگیها و قضایای جزئی امری مسلم است. پیش از این گفتیم که خروج سفیانی، از نشانههای حتمی ظهور است. ولی اینکه سفیانی کیست و چه ویژگیهایی دارد و چگونه شورش میکند و... چندان روشن نیست. از برخی روایات، استفاده میشود که نام وی عثمان بن عنسبة است و از خاندان ابو سفیان، که در دوره غیبت خروج میکند. این احتمال درست نیست. زیرا، سند این روایات ضعیف است[۹۰]. در منابع شیعه، گویا فقط دو روایت در این مورد وجود دارد که در سند یکی، محمد بن علی الکوفی[۹۱] قرار دارد که توثیق نشده و روایت دوم هم، مرسله است[۹۲]. افزون بر این در برخی از روایات، از امام (ع) در مورد نام سفیانی پرسیده شده و آن حضرت، از بیان آن خودداری کردهاند[۹۳]. حال آنکه اگر نام وی مشخص بود، دلیلی نداشت که از بردن نام وی، خودداری کند. به نظر میرسد، سفیانی فرد مشخصی نیست، بلکه فردی است با ویژگیهای ابو سفیان، که در آستانه ظهور مهدی (ع) به طرفداری از باطل، خروج میکند و مسلمانان را به انحراف میکشاند. در حقیقت، ابو سفیان، به عنوان سرسلسله سفیانیان، سمبل پلیدی است. او غارتگری بود که با رباخواری و زورگویی و چپاول اموال مردم، ثروتهای هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و تحمیق تودههای ستمکشیده و ترویج خرافات و دامنزدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی به دست آورده بود. ابو سفیان، به عنوان سردمدار شرک و بتپرستی و سرمایهداری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری، آزادی میزد، دشمن شماره یک خود میدانست و با قدرت تمام دربرابر آن به مبارزه برمیخاست. سفیانی، فردی است با این ویژگیها که دربرابر انقلاب بزرگ و جهانی حضرت مهدی (ع) خروج میکند و تلاشهای فراوانی برای رودررویی با آن به عمل میآورد»[۹۴].
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در اینباره گفته است:
«خروج او از نشانههای حتمی است. او از نسل یزید بن معاویه و دشمن شیعه است. وی با صد هزار نفر از شام یا از بین مکه و شام خروج میکند[۹۵] و به قتل و خونریزی ادامه میدهد، شهرهایی از جمله دمشق و فسلطین را تصرف میکند، او در مدینه قتل عام میکند. سفیانی در ماه رجب خروج میکند و پس از پانزده ماه جنگ و خونریزی، به دست سپاه حضرت مهدی (ع) کشته میشود[۹۶]».[۹۷].
|
۹.حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۱۰. آقای رضوانی؛ |
---|
علی اصغر رضوانی در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این باره گفته است:
«در روایات اهل بیت (ع) سخن از خروج سفیانی به عنوان یکی از علایم حتمی ظهور حضرت مهدی (ع) به میان آمده است: شیخ طوسی رحمه الله به سندش از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «خروج سفیانی از علایم حتمی ظهور است» [۱۰۱]. از مجموعه روایات شیعه و اهل سنت به دست میآید که سفیانی، شخصی از معاندین است که به قصد مقابله با امام زمان (ع) برمیخیزد و در سرزمینی به نام بیدا به امر خداوند با لشکریانش به زمین فرو خواهند رفت. مسلم به سند خود از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «شخصی به خانه خدا پناه میبرد، آن گاه لشکری به سوی او فرستاده میشود، هنگامی که به بیدا رسیدند به زمین فرو خواهند رفت» [۱۰۲] نعمانی نیز به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «برای قائم پنج علامت است، از آن جمله خسف بیداء را بر میشمارد» [۱۰۳] نعمانی در جایی دیگر، از جمله علایم ظهور را خروج سفیانی و خسف بیداء میداند[۱۰۴]»[۱۰۵]. |
۱۱. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
آقای محمد باقریزاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در اینباره گفته است:
«شورش سفیانی، مشهورترین نشانه ظهور است که به طور گسترده در منابع قدیم و جدید، بیان شده است و در مصادر حدیثی شیعه و اهل سنت تقریباً یکسان آمده است. دلایل اثبات کننده این نشانه این برای ظهور مهدی موعود ، عبارتاند از:
احادیث مرتبط با سفیانی ، متنوعاند و مفصل به بیان جزئیات پرداختهاند. در حدیثی، امام صادق (ع) سفیانی را این گونه معرفی میفرماید: فرزند زن جگرخوار، از بیابان خشک، خروج میکند؛ مردی میانه بالا، ترسناک، با سری ستبر، آبلهرو که چون او را ببینی، میپنداری یک چشم است. نامش عثمان، پدرش عنبسه و از نسل ابوسفیان است، تا این که به سرزمینی که آرامش و آب روان دارد، وارد میشود و بر منبر آن مینشیند[۱۰۶]. امام صادق (ع) در حدیثی دیگر میفرماید: اگر سفیانی را ببینی، او را خبیثترینِ مردم مییابی؛ بور، سرخرو و کبود چشم، که میگوید: خدایا! انتقامم را میگیرم، انتقامم را میگیرم، هر چند با رفتن در آتش باشد. او آن اندازه خبیث است که یکی از کنیزانش را که از او فرزند دارد، زنده به گور میکند، مبادا که جایش را نشان دهد[۱۰۷]. امیر مؤمنان (ع) نیز در نامهای به معاویه، این گونه به سفیانی اشاره نموده است: "ای معاویه! پیامبر خدا (ص) به من خبر داده است که... فردی از نسل تو –که شوم، ملعون، نابخرد، خش، وارانهدل، بدخو و سختگیر است و خداوند، رحم و شفقت را از دل او برکنده و از سوی مادر به قبیله کلب میرسد و گویی او را میبینم و اگر میخواستم، نامش، ویژگیهایش و چندساله بودنش را میگفتم- لشکری را روانه مدینه میکند و به ان وارد میشود و در کشتار و زشتکاری، زیادهروی میکنند و مردی پاک و پاکیزه از نسل من از او میگریزد؛ کسی که زمین را از عدل و داد پر میکند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است[۱۰۸]. در احادیث، شورش سفیانی، یکی از نشانههای حتمی پیش از ظهور امام مهدی (ع) دانسته شده است. برای نمونه، امام زین العابدین (ع) میفرماید: قائم ما [[[خاندان محمد]]]، در سالی که مردم [که همان یاران اویند، گرد او] جمع میشوند، ظهور میکند... قیام قائم، از امور حتمی الهی است و کار سفیانی نیز از امور حتمی الهی است و قیام کنندهای نداریم، جز آن که [پیش از او] سفیانی داریم[۱۰۹]. امام رضا (ع) نیز در توضیح چرایی نپذیرفتن حکومت، به مأمون میفرماید: این کار (به دست گرفتن حکومت از سوی ما) جز پس از شورش سفیانی، شدنی نیست[۱۱۰] امام باقر (ع) میفرماید: [[[خروج]]] سفیانی و قائم، در یک سال است[۱۱۱] امام صادق (ع) در حدیثی به فضل کاتب میفرماید:ای فضل! از جایت تکان نخور تا سفیانی خروج کند و چون سفیانی خروج کرد، ما را لبیک بگویید (سه بار) که خروج او، از نشانههای حتمی است[۱۱۲] درباره زمان و چگونگی شورش سفیانی، در احادیث، توضیحاتی آمده است. از جمله، امام صادق (ع) میفرماید: آنچه را دوست میدارید، نخواهید دید تا فرزندان فلان طایفه با هم اختلاف پیدا کنند که چون با هم اختلاف پیدا کنند، مردم [برای در دست گرفتن قدرت] به طمع میافتند و دو دستگی پدید میآید و سفیانی خروج میکند[۱۱۳] نیز میفرماید: کار سفیانی، از امور حتمی است و خروج او در ماه رجب است[۱۱۴] امام صادق (ع) در حدیثی دیگر میفرماید: خروج سه نفر (سفیانی، خراسانی و یمانی)، در یک سال، در یک ماه و در یک روز است و هیچ کدام، رهیافتهتر از یمانی نیست؛ زیرا او به سوی حق میخواند[۱۱۵] امام علی (ع) درباره سختی شورش سفیانی میفرماید: هنگامی که کار سفیانی بالا میگیرد، هیچ کس از بلای آن در امان نمیماند، جز کسی که بر محاصره و در تنگنا واقع شدند، شکیب ورزد[۱۱۶] امام صادق (ع) درباره مدت فرمانروایی سفیانی میفرماید: ابتدا تا انتهای خروج و شورش او، پانزده ماه است: شش ماه میجنگد و چون مناطق پنجگانه[ی شام یعنی دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین] را به تصرف در آورد، نُه ماه فرمانروایی میکند و یک روز هم بیشتر نمیشود[۱۱۷] امیر مؤمنان (ع) میفرماید: مهدی با موهایی موجدار و خالی در گونه، از سمت شرق میآید و این هنگام، سفیانی خروج میکند و به اندازه بارداریِ یک زن، نُه ماه، فرمانروایی مییابد و در شام خروج میکند و شامیان، مطیع او میشوند –جز برخی دستهها که بر حق پایداری میکنند و خداوند، آنان را از خروج با او نگاه میدارد- و با لشکری انبوه به سوی مدینه میآید تا این که به بیابان میان مدینه و مکه میرسد و خداوند، او را به زمین فرو میبرد و این هما سخن خدای جل جلاله در کتابش است: "و کاش آنان را میدیدی که چه سان هراساناند و راه گریزی ندارند و از جایی نزدیک، فرو گرفته شدهاند!"[۱۱۸][۱۱۹] امام صادق (ع) درباره علت جنگیدن امام مهدی (ع) با سفیانی میفرماید: ما و خاندان ابوسفیان، دو خاندانی هستیم که به خاطر خدا با هم دشمنی میکنیم. ما میگوییم: خدا راست گفت و آنان میگویند: خدا دروغ گفت. ابوسفیان با پیامبر خدا (ص) جنگید و معاویه با علی بن ابی طالب جنگید و یزید بن معاویه با حسین بن علی جنگید و سفیانی با قائم میجنگد[۱۲۰] امام باقر (ع) درباره چگونگی ملاقات امام مهدی (ع) با سفیانی میفرماید: هنگامی که به سفیانی خبر میرسد که قائم از سمت کوفه به سوی او میآید، از لشکرش کناره میگیرد و بیرون میرود تا قائم را ملاقات کند و میگوید: مرا نزد پسر عمویم ببرید. سفیانی را نزد او میآورند و قائم با وی سخن میگوید و سفیانی با او بیعت میکند و سپس به سوی یارانش باز میگردد. آنان به وی میگویند: چه کردی؟ میگوید: تسلیم شدم و بیعت کردم. به او میگویند: خداوند، رأیت را زشت گرداند! در حالی که خلیفهای فرمانروا بودی، به فردی فرمانبردار تبدیل شدی! پس سفیانی [پشیمان و] با او (قائم) رو در رو میشود و با او میجنگد و سپس آن شب را سپری میکنند و صبح دوباره در برابر قائم صفآرایی مینماید و آن روز را نیز میجنگند[۱۲۱] امام علی (ع) درباره رویارویی لشکر سفیانی با پرچمهای سیاه میفرماید: سفیانی و پرچمهای سیاه در دروازه اصطخر[۱۲۲] با هم رو در رو میشوند. میان پرچمهای سیاه، جوانی از بنیهاشم است که در کف دست چپش خالی دارد و فرمانده طلایهداران این سپاه، مردی از بنیتمیم به نام شعیب بن صالح است. جنگی سخت و بزرگ، میان آن دو در میگیرد و پرچمهای سیاه، غلبه میکنند و لشکر سفیانی میگریزد و در این هنگام، مردم، مهدی را آرزو و پیجویی میکنند[۱۲۳] درباره سرانجام لشکر سفیانی نیز امام باقر (ع) میفرماید: چون خبر خروج مهدی به سمت مکه به فرمانده اعزامی سفیانی میرسد، لشکری را در پی او روانه میکند؛ ولی به او نمیرسند و مهدی همچون موسی بن عمران، بیمناک مراقب وارد مکه میشود. سپس فرمانده لشکر اعزامی سفیانی، وارد بَیدا (بیابان میان مدینه و مکه) میشود و منادیای از آسمان، ندا میدهد: "ای بَیدا! این قوم را هلاک کن" و همگی در زمین فرو میروند و جز سه تن از آنها نمیتوانند بگریزند، و خداوند، سر و صورت این را –که از قبیله کلب هستند- وارونه میکند[۱۲۴]. امام باقر (ع) در حدیثی، سرنوشت سفیانی را این گونه توصیف فرموده است: مهدی ، سفیانی را زیر درختی که در حیره است و شاخههایش دراز و تا به زمین رسیده است، شکست میدهد[۱۲۵][۱۲۶]» [۱۲۷]. |
۱۲. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
این سپاه تجاوزکار در راه مکه، به بیابانی میرسند و در آنجا، زمین به امر خدا همه آنان را میبلعد و جز دو نفر باقی نمیماند، یکی از آن دو به سوی حضرت مهدی (ع) میرود تا بشارت نابودی دشمنان حق و عدالت را بدهد و دیگری به سوی سفیانی میرود تا سرنوشت شوم ستونی از سپاه تجاوزکار او را گزارش کند. اما سپاه تجاوزکاری که از سوی سفیانی به عراق گسیل میگردد، در منطقهای از اطراف نجف که "روحاء" نام دارد پیاده میشود و دهها هزار نفر از آنان برای اشغال نجف و کوفه حرکت میکنند. روز عیدی از اعیاد اسلامی، تجاوز خویش را به این دو شهر آغاز میکنند و سر راه خود با ستونی از مدافعان که از بغداد میرسد درگیر میشوند و میان این دهها هزار مدافع عراقی و سپاه سفیانی، جنگ وحشتناکی جریان مییابد که البته سپاه سفیانی، پیروز میشود و کوفه را به اشغال خود درمیآورد و در آنجا سخت به کشتار وسیع غیرنظامیان، جاری ساختن سیلاب خون از بیگناهان، برپا ساختن چوبههای بیشمار دار و به اسارت بردن زنان و دختران، دست میزند. مردی برای دفاع از کوفه و حقوق مردم آن بپا میخیزد و انقلابی به راه میاندازد، اما کشته میشود. سرانجام این بخش از سپاه سفیانی به سوی شام برمیگردد، اما گروهی از کوفه و گروهی به فرماندهی "سید هاشمی" و گروهی به فرماندهی قهرمان پرواپیشه "یمانی"، سپاه ١٠٠ هزار نفری سفیانی را تعقیب میکنند و طی جنگ خونین میان راه عراق و شام همه را درهم میکوبند و انبوهی اسیر و غنایم جنگی، بهدست میآورند. اما سرانجامِ شوم سفیانی و جنبش ارتجاعی او، بدینگونه پایان میپذیرد که: حضرت مهدی (ع) آن اصلاحگر زمین و زمان پس از ظهور خویش، از مکه به تدریج به کوفه میرسد و پس از استقرار عدالت در حجاز و عراق و دمشق، قلمرو سیطره ظالمانه سفیانی را هدف قرار میدهد. در حرکت اصلاحی امام به سوی شام، انبوهی از حقطلبان به او میپیوندند و سفیانی نیز در "رمله"، شمال شرقی فلسطین و قدس برای شرارت آماده میشود. لحظات رویارویی دو سپاه حق و باطل و عدل و بیداد، فرا میرسد، گروههایی از سپاه سفیانی، قرارگاه خویش را رها کرده و به لشکر حق میپیوندند و گروهی نیز به سپاه سفیانی ملحق میشوند. شرایط برای یک پیکار بزرگ و سرنوشتساز آماده میشود. سفیانی با دریافت گزارش رسیدن نیروی حق و آمدن اصلاحگر بزرگ امام مهدی (ع) از عراق به شام و فلسطین، خود را با همه قدرت و امکانات آماده رویارویی و دیدار میکند و بنا به روایتی از امام باقر (ع) میگوید: «"أَخْرِجُوا إِلَيَّ ابْنَ عَمِّي!"» یعنی: عموزادهام را نزد من بیاورید[۱۲۸]. پس از آنکه رویاروی هم قرار میگیرند و امام مهدی (ع) سفیانی را برای گفتگو به حضور میپذیرد و آن گفتگو به بیعت سفیانی با حضرت مهدی و با ایمان به او و حرکت عظیم و عمیق و آسمانی او میانجامد، سفیانی از قرارگاه حضرت مهدی (ع) به سوی سپاه خویش بازمیگردد که سران سپاهش میپرسند: چه کردی؟ پاسخ میدهد: "من در برابر منطق پولادین و موضع بحق حضرت مهدی (ع)، اسلام او را پذیرفتم و به راه و رسم او گردن نهادم و با او دست بیعت دادم و از گذشته سیاه خویش، ندامت کردم." سران سپاه او میگویند: "زشت باد رأی تو! در شرایطی که خلیفهای بلامانع و پراقتدار به سوی امام مهدی (ع) رفتی، اینک بر خطّ اطاعت او گردن نهاده، بازگشتهای؟" سفیانی از پیمان خویش دست کشیده و بیعت خویش با حجّت خدا و خلیفه راستین او را میشکند و به تشویق سران سپاه تجاوزکار خود، برای پیکار با حق و عدالت آماده میشود. سحرگاه یکی از روزها، پیکار نهایی حق و باطل آغاز میگردد و خداوند پس از نبردی خونبار میان دو سپاه عدل و ظلم، حجت خدا و یاران حقگرای او را پیروزی کامل میبخشد و آنان، سپاه حقستیز سفیانی را بهطور کامل نابود میسازند[۱۲۹]. طبق روایت دیگری، سفیانی از سرنوشت شوم و تکاندهنده سپاه خویش که در راه مکه به زمین فرومیرود و زمین به فرمان خدا آنها را میبلعد درس عبرت گرفته و میکوشد تا فرمان امام مهدی (ع) را گردن نهد. به همین جهت بیعت میکند، اما پس از اندکزمانی بیعت خویش را میشکند و سرکشی میکند و پس از نبردی خونین به اسارت درمیآید و نابود میگردد[۱۳۰]. به روایت دیگری، پس از دستگیری به دستور حضرت مهدی (ع) در دروازه بیت المقدس کشته میشود[۱۳۱]»[۱۳۲].
|
۱۳. خانم دکتر خیراللهی و موسوی شکور ؛ |
---|
خانم دکتر زهرا خیراللهیو خانم فخری سادات موسوی شکور، در مقاله «علائم ظهور در آیات قرآن» در اینباره گفتهاند:
«از نشانههای ظهور مهدی موعود (ع)، قیام شخصی به نام "سفیانی" است که در احادیث شیعه در روایات فراوانی بر حتمی بودن آن تاکید شده است، در برخی از احادیث اهل سنت نیز با صراحت از آن به عنوان یکی از نشانههای خروج مهدی (ع) یاد شده است. امام صادق (ع) در ذیل تفسیر آیه: ﴿ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى﴾[۱۴۵] فرمودند: "که خداوند امر فرمودند دو أجل را، أجل موقوف و أجل محتوم، و سپس فرمودند که خروج "سفیانی" أجل حتمی است. که حتما به وقوع میپیوندد"[۱۴۶]. خروج سفیانی که گفته شده او از نسل ابوسفیان است قبل از ظهور اتفاق میافتد که سپاهیان خود را به طرف مدینه و مکه و کوفه و... میفرستد و در این مدت زمانی فجایع بسیاری را به بار میآورد. در آیات پایانی سوره "سبأ" به طور مشخص به این گروه میپردازد که: ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ﴾[۱۴۷]؛ در آیات مورد بحث که آخرین آیات "سوره سبأ" است، در آخرین آیه تعبیری است که نشان میدهد این آیات همه مربوط به دنیا و عذاب استیصال و لحظه جان دادن است، چرا که در آیه آخر میگوید: "میان آنها و آنچه مورد علاقه آنهاست جدایی افکنده میشود، همان گونه که قبل از آن درباره گروههای دیگری از کفار این عمل انجام گرفت. این تعبیر با روز قیامت سازگار نیست، چرا که در آن روز همه انسانها یک جا برای حساب جمع میشوند چرا که در روز رستاخیز اولاً: همه انسانها حضور مییابند و این که در آن موقع چیزی از علائق آنها نیست که بخواهند بین آنها جدایی بیفتد. و در سوره واقعه میخوانیم ﴿قُلْ إِنَّ الأَوَّلِينَ وَالآخِرِينَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ﴾[۱۴۸]؛ پس منظور از جمله ﴿أُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ﴾ این است که این افراد بیایمان و ستمگر نه تنها نمیتوانند از حوزه قدرت خدا فرار کنند بلکه خدا آنها را از جایی گرفتار میکند که بسیار به آنها نزدیک است! همان طور که فرعونیان در امواج نیل که سرمایه افتخار آنها بود دفن شدند؛ یعنی: همان سدّ عظیمی که قلب آبادی آنها و مایه حیات و حرکت آنان بود ولی عذاب الهی آنان را گرفتار کرد و از نزدیکترین مکان گرفتار شدند تا به این وسیله قدرت نمایی خدا را ببینند. بسیاری از پادشاهان ظالم نیز به وسیله نزدیکترین افرادشان به قتل رسیدند و نابود شدند، و بسیاری از قدرتمندان ستمگر از درون خانههایشان آخرین ضربت را خوردند. پس مشخص میشود که این عذاب در دنیا اتفاق میافتد و روایات فراوانی هم از طرق شیعه و اهل سنت نقل شده این آیه تطبیق بر خروج "سفیانی" و گروهی که پیرو مکتب ابوسفیانیاند و تفالههای عصر جاهلیتاند و بر ضد طرفداران حق در آستانه قیام مهدی (ع) خروج میکنند دارد که آنها به هنگام حرکت به سوی مکه به قصد تسخیر آن در صحرا گرفتار میشوند، و زمین لرزه شدیدی سبب شکافتن زمین و فرو رفتن تسخیر آنها در آن میشود، در حقیقت سفیانی از مصادیق ﴿أُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ﴾ است که آنها از نقطهای که زیر پایشان است گرفتار چنگال عذاب الهی میشوند[۱۴۹]. پیامبر (ص) در مورد خروج سفیانی به معاویه گفته بود که مردی از فرزندان تو که شوم و ملعون و احمق و خشن و وارونه قلب و سنگدل و غلیظ است و داییهایش از طایفه کلب است، گویا او را میبینم، و اگر بخواهم نام او و صفتش و این که چند سال سن دارد را ذکر میکنم، او لشگری به مدینه میفرستد آنان وارد شهر میشوند، و کشتار و فواحش را از حد میگذرانند و آنگاه که وارد سرزمین "بیداء" شدند و مستقر گردیدند خداوند آنان را در زمین فرو میبرد. خداوند عزوجل میفرماید: ﴿وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ﴾ اگر ببینی وحشتزده میشوند و از دست نمیروند بلکه از مکانی نزدیک گرفته میشوند؛ یعنی: از زیر پاهایشان، و از لشگر آنها جز فردی که خداوند صورت او را به پشت سرش بر میگرداند، باقی نمیماند[۱۵۰]. و در سوره نساء در مورد همین لشکر سفیانی آورده شده که این افراد همگیشان دچار عذاب الهی میشوند و از بین میروند به جز دو نفر که آنها هم به اذن خدا صورتهایشان به پشت برگرداننده میشود و زنده ماندن آنها با این حالت جز این نیست که سرگذشت لشکریان همراه خود را به گوش دیگران برسانند. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا﴾[۱۵۱]. از شیخ مفید هم به سند از جابر از امام محمد باقر (ع) آمده که این خبر در مورد لشگر سفیانی است[۱۵۲]. در سوره اسراء آمده که: ﴿عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا﴾[۱۵۳]؛ علی بن ابراهیم در تفسیرش -که منسوب به امام صادق (ع) است- گوید: امید است پروردگارتان باز بر شما مهربانی کند یعنی: شما را بر دشمنتان پیروز فرماید. سپس به بنی امیه خطاب کرد و فرمود:و اگر به عصیان و گناه بازگردید، ما هم به عقوبت شما برمیگردیم؛ یعنی: اگر به وسیله سفیانی بازگردید، ما به وسیله قائم از آل محمد (ص) بازمیگردیم، و جهنم را زندان کافران قرار دهیم؛ یعنی: زندانی که در آن محصور بمانند[۱۵۴]»[۱۵۵].
|
۱۴. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«در برخی روایات، یکی از نشانههای حتمی ظهور، خروج فردی معروف به سفیانی شمرده شده است. از جزئیات حرکت وی نمیتوان به روشنی و با قطعیت چیزی گفت؛ اما به صورت کلی میتوان بیان کرد او که گویا از نسل بنی امیه و ابوسفیان است چند ماهی پیش از ظهور، خروج و قیام خود را از منطقه وادی یابس "احتمالاً جنوب غرب سوریه واقع است" شروع میکند و بر منطقه عراق، سوریه، اردن و این نواحی مسلط میشود. او، مردی خونریز است که در زمان تسلط و حکومت او عده زیادی کشته میشوند. او با احساس خبر ظهور، لشکری را برای مبارزه و کشتن امام مهدی (ع) به طرف مدینه و مکه روانه میکند. لشکر وی در منطقه "بیدا" بین مکه و مدینه به اراده خداوند به زمین فرو میرود. امام مهدی (ع) پس از ظهور و حرکت به سمت عراق، سفیانی را میکشد»[۱۵۶].
|
۱۵. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«پیش از قیام حضرت مهدی (ع)، مردی از نسل ابو سفیان از منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مردم را فریب میدهد و بر بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی مثل سوریه، فلسطین، اردن و عراق تسلط مییابد. آنگاه که از ظهور حضرت مهدی (ع) آگاه میشود، سپاهی عظیم به طرف مکه گسیل میدارد و در منطقه بیداء بین مکه و مدینه به امر خداوند قهار، همه لشکریان او به جز چند نفر در زمین فرومیروند. از این حقیقت به خسف در بیداء یاد شده است. از روایات استفاده میشود خروج سفیانی، از نشانههای حتمی ظهور حضرت مهدی (ع) است»[۱۵۷].
|
۱۶. پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان؛ |
---|
پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان، در کتاب «پرسمان نوجوان» در اینباره گفتهاند:
«روایات مربوط به سفیانی متواتر اجمالی است و پارهای از آنها متواتر لفظ میباشد، بنا به تصریح روایات خروج سفیانی از امور و وعدههای حتمی خداوند است، اما درباره مصداق سفیانی دو نظر وجود دارد:
|
پرسشهای وابسته
- سفیانی که خروجش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای جسمانی سفیانی چیست؟ (پرسش)
- روش شناسایی سفیانی چیست؟ (پرسش)
- دین سفیانی چیست؟ (پرسش)
- آیا روایات سفیانی تنها در منابع شیعه آمده است؟ (پرسش)
- سفیانی و دجال چه تفاوتهایی دارند؟ (پرسش)
- خروج سفیانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- اهداف قیام سفیانی چیست؟ (پرسش)
- ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
- جنایات سفیانی چیست؟ (پرسش)
- سپاه سفیانی چه تعداد است؟ (پرسش)
- اصهب و ابقع کیستند و چه ارتباطی با خروج سفیانی دارند؟ (پرسش)
- آیا ظهور امام مهدی همزمان با قیام سفیانی است؟ (پرسش)
- سفیانی در قیام خود چه اقدامهای انجام میدهد؟ (پرسش)
- چگونه ممکن است سفیانی چندین کشور را تصرف کند و جامعه بین الملل واکنشی نشان ندهند؟ (پرسش)
- حکمرانی سفیانی چقدر به طول میانجامد؟ (پرسش)
- آیا به قدرت رسیدن سفیانی بر اساس قوانین است یا کودتا؟ (پرسش)
- آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده صحیح است؟ (پرسش)
- آیا سفیانی واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
- از میان قیامهای یمانی و خراسانی و سفیانی کدام قیام مقدم است؟ (پرسش)
- وظیفه شیعیان در هنگام شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
- رفتار سفیانی با شیعیان اهل بیت چگونه است؟ (پرسش)
- پرچم زرد از آن کدام سپاه است و چه ارتباطی با سفیانی دارد؟ (پرسش)
- آیا سفیانی در مصر پیروانی خواهد داشت؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا امکان دارد در زمانهای مختلف سفیانیهای متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
- قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- محدوده جغرافیایی قرقیسیا چه مناطقی است؟ (پرسش)
- نبرد قرقیسیا چه زمانی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- سفیانی در چه منطقهای با صاحبان پرچم سیاه و پرچم زرد نبرد میکند؟ (پرسش)
- سفیانی در کجا به هلاکت میرسد؟ (پرسش)
- مردمان چه مناطقی سفیانی را یاری میکنند؟ (پرسش)
- فرمانده سپاه سفیانی چه کسی است؟ (پرسش)
- سپاه سفیانی در کجا با سپاه خراسانی نبرد میکند؟ (پرسش)
- امام مهدی در کجا با سپاه سفیانی روبهرو میشود و به نبرد میپردازد؟ (پرسش)
- کدام یک از فرماندهان سپاه امام مهدی سفیانی را دستگیر میکند؟ (پرسش)
- فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
- سفیانی
- ویژگیهای سفیانی
- دین سفیانی
- منبع روایات سفیانی
- تفاوت دجال و سفیانی
- زمان و مکان خروج سفیانی
- اهداف خروج سفیانی
- شورش سفیانی
- جنایات سفیانی
- تعداد سپاه سفیانی
- مخالفان سفیانی
- فاصله زمانی ظهور امام مهدی و خروج سفیانی
- اقدامات سفیانی
- عدم واکنش جهان به شورش سفیانی
- مدت حکمرانی سفیانی
- شیوه به قدرت رسیدن سفیانی
- همزمانی خروج خراسانی، سفیانی و یمانی
- وظیفه شیعیان در برابر شورش سفیانی
- رفتار سفیانی با شیعیان
- جنگ سفیانی با صاحب پرچم زرد
- پیروان سفیانی
- تعدد سفیانی
- قرقیسیا
- محل هلاکت سفیانی
- فرمانده سپاه سفیانی
- جنگ امام مهدی با سپاه سفیانی
- دستگیری سفیانی
- فرجام سفیانی
- حکومت سفیانی
- اختفای امام مهدی بعد خروج سفیانی
- نکوهش سفیانی
پانویس
- ↑ ر.ک. باقری زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ ـ ۷۸
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب، آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۹۰؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ـ۲۷۵؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴
- ↑ ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲، ۱۹۰، ۱۹۲، ۲۰۶، ۲۰۸ و ۲۰۹
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵
- ↑ الغیبه، للطوسی، ص ۴۳۵: «خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الْمَحْتُومِ»
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۴
- ↑ ر.ک. مهدیپور، علی اکبر، در آستانه ظهور، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. مهدیپور، علی اکبر، در آستانه ظهور، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۶۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۶۴؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۳۹۰
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص ۶۵۱؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص 273 ـ 275
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی، فروغ تابان ولایت، ص 68 ـ 69
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۳۹۰؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۶۴
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴
- ↑ ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۶۴
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص 273 ـ 275
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲: «أَمْرُ السُّفْيَانِيِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لَا يَكُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْيَانِي»
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰: «إِنَّا وَ آلُ أَبِي سُفْيَانَ أَهْلُ بَيْتَيْنِ تَعَادَيْنَا فِي اللَّهِ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ قَاتَلَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (ع) وَ السُّفْيَانِيُّ يُقَاتِلُ الْقَائِم (ع)»
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ـ ۱۸۵
- ↑ ر.ک. چشم به راه مهدی، جمعی از نویسندگان مجله حوزه، ص ۲۷۵
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ص۲۶۴
- ↑ کتاب سلیم بن قیس، ج ۲، ص ۷۷۴: «يَا مُعَاوِيَةُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ أَخْبَرَنِي... ٍ وَ أَنَّ رَجُلًا مِنْ وُلْدِكَ مَشُومٌ مَلْعُونٌ جِلْفٌ جَافٍ مَنْكُوسُ الْقَلْبِ فَظٌّ غَلِيظٌ قَدْ نَزَعَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ الرَّأْفَةَ وَ الرَّحْمَةَ أَخْوَالُهُ مِنْ كَلْبٍ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ لَوْ شِئْتُ لَسَمَّيْتُهُ وَ وَصَفْتُهُ وَ ابْنُ كَمْ هُوَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَدْخُلُونَهَا فَيُسْرِفُونَ فِيهَا فِي الْقَتْلِ وَ الْفَوَاحِشِ وَ يَهْرُبُ مِنْهُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي زَكِيٌّ نَقِيٌّ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»
- ↑ ر.ک. باقری زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ۷۸
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص۲۰۶؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ص ۴۵۸: «ِيَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ الْجُدَرِيِّ إِذَا رَأَيْتَهُ حَسِبْتَهُ أَعْوَرَ اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَانَ حَتَّى يَأْتِيَ أَرْضَ قَرَارٍ وَ مَعِينٍ فَيَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِهَا»
- ↑ قنسرین نام شهری بوده در نزدیکی حلب که در سال ۳۵۱ ه.ق در زمان استیلای رومیان بر آن شهر، ویران شد و مردمان آن از ترس، کوچ کردند و از شهر جز کاروانسرایی باقی نماند. (ر.ک. مراصد الإطلاع، ج ۳، ص ۱۱۲۶.)
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ ر.ک. باقری زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲ـ۷۸؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴
- ↑ به کتاب بحارالانوار، ج ۵۳، صفحات ۱۸۲، ۱۹۰، ۱۹۲، ۲۰۶، ۲۰۸ و ۲۰۹ و کتابهای دیگر مراجعه شود.
- ↑ ظهور سفیانی از مسائل حتمیو مسلّم است: و در برابر هر قیام کنندهای یک سفیانی وجود دارد!؛ بحار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ ما و خاندان ابوسفیان دو خاندانیم که در مورد برنامههای الهی با هم مخالفت داریم: ما گفتههای پروردگار را تصدیق کردهایم و آنها تکذیب کردند. ابوسفیان با رسول خدا (ص) مبارزه کرد؛ و معاویه با علی بن ابی طالب (ع)؛ و یزید با حسین بن علی (ع)؛ و سفیانی با امام قائم مبارزه خواهد کرد؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ -۱۸۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۰.
- ↑ الاغانی، ج ۱۶، ص ۱۷۱.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۷، ص ۲۵.
- ↑ امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۲۲۲.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۳۹۱ و ۳۹۲.
- ↑ بحار الانوار ج ۵۲، ص ۲۰۹ و اعلام الوری، ص ۴۲۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸؛ کشف الغمه، ج ۳ ص ۳۶۴.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷ ص ۳۹۸، بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۲۱۳ (از نسل عتبة بن ابی سفیان).
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۲۸.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۲۳؛ درخت بلند و پر شاخهای است که در آن هنگام در حیره است؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۶۸.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۲۳۹.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵ ص ۷۲۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳ ص ۱۰.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۶۸-۶۹.
- ↑ ر.ک: غیبت نعمانی، ص ۲۷۹، ب ۱۴، ح ۶۷ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۴.
- ↑ برای مطالعه بیشتر ر.ک: دادگستر جهان، ص ۲۲۱.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۶۵۰
- ↑ کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۲۷۰.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۸، ص ۴۳۵
- ↑ کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۲۷۸
- ↑ کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۲۷۳
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۸، ص ۴۲۶.
- ↑ همان مأخذ، باب ۱۴، ص ۳۶۹
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۳۲.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۸، ص ۴۲۶
- ↑ سوره سبا آیه۵۱
- ↑ تاریخ غیبت کبری، سید محمد صدر، ص ۶۴۸
- ↑ بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۱ تا ۱۸۳.
- ↑ مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص ۸۶
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۵۱
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۹
- ↑ ر. ک: متقی هندی، کنز العمال، ح ۳۱۵۳۵
- ↑ ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۹، ح ۶۷؛ همچنین ر. ک: نعیم بن حماد، کتاب الفتن، ص ۱۶۸
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۶۵، ح ۹
- ↑ جمعی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۲۷۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۰۵ - ۲۰۶.
- ↑ قنسرین نام شهری بوده در نزدیکی حلب که در سال ۳۵۱ ه.ق در زمان استیلای رومیان بر آن شهر، ویران شد و مردمان آن از ترس، کوچ کردند و از شهر جز کاروانسرایی باقی نماند. ر. ک: مراصد الإطلاع، ج ۳، ۱۱۲۶.
- ↑ کمال الدین، ۶۵۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۲۱۵.
- ↑ کمال الدین، ۶۵۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۲۱۵.
- ↑ کنز العمال، ج ۱۴، ۲۷۲؛ تاریخ غیبت کبری، ۵۱۸- ۵۲۰.
- ↑ منتخب الأثر، ۴۵۹.
- ↑ جامع الرواة، ج ۲، ۱۵۶، اختیار معرفة الرجال، طوسی، تحقیق حسن مصطفوی، ۵۴۵- ۵۴۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۵؛ منتخب الأثر، ۴۵۷.
- ↑ کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۴۴۲؛ اعلام الوری، فضل بن حسن طبرسی، تحقیق علی اکبر غفاری، ۴۲۶، دار المعرفة، بیروت.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۶.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۷۳-۲۷۵.
- ↑ معجم الملاحم، ج ۳، ص ۳۷۰.
- ↑ معجم الملاحم، ج ۳، ص ۱۴ و ۱۶ و بحارالانوار، ج ۵۲، باب ۲۵.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۳.
- ↑ طاهری؛حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۲۷۷.
- ↑ محدث قمی، منتهی الآمال، ص ۳۳۶.
- ↑ طاهری؛حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۳۹۰-۳۹۱.
- ↑ الغیبه، للطوسی، ص ۴۳۵.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۱۶۷.
- ↑ الغیبه، للنعمانی، ص ۲۵۲.
- ↑ الغیبه، للنعمانی، ص ۲۶۴.
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۴.
- ↑ کمال الدین، ص ۶۵۱، ح ۹.
- ↑ کمال الدین، ص ۶۵۱، ح ۱۰.
- ↑ کتاب سلیم بن قیس: ج ۲، ص ۷۷۴.
- ↑ قرب الإسناد: ص ۳۷۴، ح ۱۳۲۹.
- ↑ دلائل الإمامة: ص ۳۴۹، ح ۳۰۴.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۲۶۷، ح ۳۶.
- ↑ الکافی: ج ۸، ص ۲۷۴، ح ۴۱۲.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۰۹، ح ۲۵۴.
- ↑ کمال الدین، ص ۶۵۲، ح ۱۵.
- ↑ الارشاد: ج ۲، ص ۳۷۵.
- ↑ الفتن: ج ۱، ص ۲۴۶، ح ۶۹۹.
- ↑ کمال الدین، ص ۶۵۲، ح ۱۵.
- ↑ سبأ، آیه ۵۱.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۳۰۴، ح ۱۴.
- ↑ معانی الأخبار: ص ۳۴۶، ح ۱.
- ↑ بحار الأنوار: ج ۵۲، ص ۳۸۸، ح ۲۰۶.
- ↑ اصطخر یا استخر: شهری بزرگ در فارس بوده است.
- ↑ الفتن: ج ۱، ص ۳۲۱، ح ۹۱۴.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۹، ح ۶۷.
- ↑ بحار الأنور، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۱۹۹.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۶۵–۱۳۵.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۲-۷۸.
- ↑ به اعتبار اینکه از نسل بنو امیه است و آنان خود را پسر عموهای بنی هاشم میپندارند.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۸؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۳، ص ۳۱۶.
- ↑ عقد الدرر، ص ۱۳۳؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۱، ص ۵۰۵.
- ↑ عقد الدرر، ص ۸۵؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج ۳، ص ۳۱۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۹۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵ و ۲۲۲.
- ↑ همان، ص ۲۳۸.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۲۷۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.
- ↑ همان، ص ۲۰۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
- ↑ همان.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.
- ↑ چشمبهراه مهدی، جمعی از نویسندگان مجله حوزه، ص ۲۷۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۰۴.
- ↑ سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست آنگاه شما تردید میکنید؛ سوره انعام/۲.
- ↑ الغیبة «النعمانی»، ص ۳۰۰.
- ↑ اگر ببینی هنگامی که فریادشان بلند میشود، اما نمیتوانند بگریزند، و آنها را از مکان نزدیکی میگیرند * و در آن حال میگویند ایمان آوردیم، ولی چگونه میتوانند از فاصله دور به آن دسترسی پیدا کنند؟ آنها پیش از این به آن کافر شدند و از مکانی دور دست به جهان غیب پرتاب میشدند نسبتهای ناروا به او میدادند سرانجام میان آنها و آنچه مورد علاقهشان بود جدایی افکنده شده همان گونه که به پیروان آنها از قبل عمل گردید چرا که آنها در شک و تردید بودند؛ سوره سبأ/ ۵۱ - ۵۴.
- ↑ "بگو اولین و آخرین همگی برای وقت روز معینی جمعآوری میشوند؛ سوره الواقعه، ۵۰.
- ↑ تفسیر نمونه، ج ۱۸، ص ۱۵۳.
- ↑ اسرار آل محمد (ص) «سلیم بن قیس»، ص ۴۷۷.
- ↑ ای اهل کتاب! به آنچه بر پیامبر اسلام نازل کردیم که تصدیق کننده آنچه که با شماست کتاب ایمان بیاورید پیش از آن که چهرههایی را بازگردانیم به کیفر تکبر؛ سوره النساء، ۴۷.
- ↑ المیزان، ج ۴، ص ۳۷۹.
- ↑ امید است پروردگارتان باز بر شما مهربانی کند و اگر بازگردید، ما نیز به کار کیفر شما برمیگردیم و جهنم را زندان کافران قرار دادهایم؛ سوره اسراء، ۸.
- ↑ «"علي بن ابراهيم، في تفسيره المنسوب إلی الصادق (ع) قال: ﴿عَسَى رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ﴾ أَيْ يَنْصُرُكُمْ عَلَى عَدُوِّكُمْ ثُمَّ خَاطَبَ بَنِي أُمَيَّةَ فَقَالَ: ﴿وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا﴾ يَعْنِي: إِنْ عُدْتُمْ بِالسُّفْيَانِيِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)، ﴿وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا﴾ أَيْ حَبْساً يحْصرُونَ فِيهَا"»؛ سیمای مهدی در قرآن «سید هاشم بحرینی»، ص ۲۷۱.
- ↑ خیراللهی، زهرا؛ موسوی شکور،فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص 231-233.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۴.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۹۰.
- ↑ دادگستر جهان، ص ۲۲۱.
- ↑ حکومت جهانی مهدی، ص ۱۸۰ – ۱۸۴.
- ↑ پرسمان نوجوان، ص 32-33.