برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '↵{{پرسمان انتظار فرج}}' به ' == پرسشهای وابسته == {{پرسمان انتظار فرج}}') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]] | ||
| مدخل اصلی = [[برداشتهای انحرافی از انتظار]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | تعداد پاسخ = ۱۲ | ||
| مدخل وابسته | |||
| | |||
}} | }} | ||
'''برداشتهای نادرست از [[انتظار فرج]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''برداشتهای نادرست از [[انتظار فرج]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
== عبارتهای دیگری از این پرسش == | == عبارتهای دیگری از این پرسش == | ||
* در روایتی آمده است که هر حکومتی پیش از [[قیام امام مهدی]]{{ع}} به وجود بیاید [[طاغوت]] است این [[حدیث]] در رابطه با [[نظام]] فعلی چگونه معنا میشود؟ | * در روایتی آمده است که هر حکومتی پیش از [[قیام امام مهدی]] {{ع}} به وجود بیاید [[طاغوت]] است این [[حدیث]] در رابطه با [[نظام]] فعلی چگونه معنا میشود؟ | ||
* برپایه [[روایات]] هر پرچمی قبل از [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} [[طاغوت]] و هر بیعتی [[کفر]] و [[نفاق]] است این [[روایات]] با [[انقلاب اسلامی ایران]] سازگاری دارد؟ | * برپایه [[روایات]] هر پرچمی قبل از [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} [[طاغوت]] و هر بیعتی [[کفر]] و [[نفاق]] است این [[روایات]] با [[انقلاب اسلامی ایران]] سازگاری دارد؟ | ||
== پاسخ جامع اجمالی == | == پاسخ جامع اجمالی == | ||
خط ۲۱: | خط ۱۸: | ||
=== ریشه [[برداشت انحرافی از انتظار]] === | === ریشه [[برداشت انحرافی از انتظار]] === | ||
ریشه اصلی هر نوع [[برداشت نادرست و منفی از انتظار]]، [[فهم]] غلط و کجاندیشانه برخی افراد از روایاتی که هرگونه [[قیام در دوران غیبت]] را طاغوتی دانسته است و تلاش برای [[زمینهسازی ظهور امام مهدی]] را بیثمر میداند؛ روایاتی چون [[سخن امام زین العابدین]]{{ع}}: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ! لَا يَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ{{ع}} إِلَّا كَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَكْرِهِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَويَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْيَانُ فَعَبِثُوا بِهِ}} <ref>بخدا سوگند هیچ یک از ما پیش از ظهور حضرت قائم{{ع}} خروج نکند جز آنکه حکایتش حکایت جوجهای است که پیش از درآمدن بالهایش از میان آشیانۀ خود پرواز کند، پس کودکان او را بگیرند و با او بازی کنند. الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴. </ref> یا فرمایش [[امام باقر]]{{ع}}: {{متن حدیث|كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ «هر پرچمی قبل از [[قیام قائم]]{{ع}} برافراشته گردد صاحب آن [[طاغوت]] است»<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۱۱۴. </ref>. این افراد بر این باورند که این [[روایات]] همگان را از اقدامات مسلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان طاغوتی]] [[پیش از ظهور امام مهدی]]{{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند. | ریشه اصلی هر نوع [[برداشت نادرست و منفی از انتظار]]، [[فهم]] غلط و کجاندیشانه برخی افراد از روایاتی که هرگونه [[قیام در دوران غیبت]] را طاغوتی دانسته است و تلاش برای [[زمینهسازی ظهور امام مهدی]] را بیثمر میداند؛ روایاتی چون [[سخن امام زین العابدین]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ! لَا يَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ {{ع}} إِلَّا كَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَكْرِهِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَويَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْيَانُ فَعَبِثُوا بِهِ}} <ref>بخدا سوگند هیچ یک از ما پیش از ظهور حضرت قائم {{ع}} خروج نکند جز آنکه حکایتش حکایت جوجهای است که پیش از درآمدن بالهایش از میان آشیانۀ خود پرواز کند، پس کودکان او را بگیرند و با او بازی کنند. الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴. </ref> یا فرمایش [[امام باقر]] {{ع}}: {{متن حدیث|كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ «هر پرچمی قبل از [[قیام قائم]] {{ع}} برافراشته گردد صاحب آن [[طاغوت]] است»<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۱۱۴. </ref>. این افراد بر این باورند که این [[روایات]] همگان را از اقدامات مسلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان طاغوتی]] [[پیش از ظهور امام مهدی]] {{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند. | ||
=== گونههای برداشتهای [[نادرست]] از [[انتظار]] === | === گونههای برداشتهای [[نادرست]] از [[انتظار]] === | ||
خط ۳۱: | خط ۲۸: | ||
# عدهای [[انتظار فرج]] را فقط به معنای [[دعا برای ظهور]] میدانند. این گروه تنها در مواردی خاص و جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکنند. | # عدهای [[انتظار فرج]] را فقط به معنای [[دعا برای ظهور]] میدانند. این گروه تنها در مواردی خاص و جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکنند. | ||
# گروهی [[تصور]] میکنند که [[انتظار فرج]] یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ [[اقدام عملی]] نباید انجام داد. فرق این دسته با گروه فوق این است که آنها مواردی خاص و جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکنند اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند. | # گروهی [[تصور]] میکنند که [[انتظار فرج]] یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ [[اقدام عملی]] نباید انجام داد. فرق این دسته با گروه فوق این است که آنها مواردی خاص و جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکنند اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند. | ||
# عدهای دیگر بر این باورند که باید [[جهان]] پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] کنند؛ یعنی حتی اگر در جایی نیاز بود [[امر به معروف]] یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد. به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]]{{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] و [[مفاسد]] را برطرف کند. این مثل آن است که [[معتقد]] باشیم در [[شب]] تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند، چونکه فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند. | # عدهای دیگر بر این باورند که باید [[جهان]] پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند؛ یعنی حتی اگر در جایی نیاز بود [[امر به معروف]] یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد. به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]] {{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] و [[مفاسد]] را برطرف کند. این مثل آن است که [[معتقد]] باشیم در [[شب]] تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند، چونکه فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند. | ||
# عدهایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارند. اینان معتقدند باید به [[گناه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] و [[ظلم]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته، هم افراد ساده [[لوح]] وجود داشتهاند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناصواب. استناد این افراد به روایاتی است که [[ظهور امام مهدی]] را وابسته به وجود [[ظلم]] در [[دنیا]] کرده است همچون این [[روایت]] از [[امام علی]]{{ع}} که فرمود: {{متن حدیث|الْحَادِیَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی هُوَ الْمَهْدِیُ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref> یازدهمین از فرزندان من، مهدی است؛ کسی که زمین را از عدل و داد پر میکند؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است. اصول کافی، ج۱، ص۳۳۸.</ref>. | # عدهایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارند. اینان معتقدند باید به [[گناه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] و [[ظلم]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته، هم افراد ساده [[لوح]] وجود داشتهاند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناصواب. استناد این افراد به روایاتی است که [[ظهور امام مهدی]] را وابسته به وجود [[ظلم]] در [[دنیا]] کرده است همچون این [[روایت]] از [[امام علی]] {{ع}} که فرمود: {{متن حدیث|الْحَادِیَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی هُوَ الْمَهْدِیُ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref> یازدهمین از فرزندان من، مهدی است؛ کسی که زمین را از عدل و داد پر میکند؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است. اصول کافی، ج۱، ص۳۳۸.</ref>. | ||
# بعضی افراد از ظاهر برخی [[روایات]] اینگونه برداشت کردهاند که هر قیامی قبل از [[قیام امام مهدی]]{{ع}} محکوم و مردود است. | # بعضی افراد از ظاهر برخی [[روایات]] اینگونه برداشت کردهاند که هر قیامی قبل از [[قیام امام مهدی]] {{ع}} محکوم و مردود است. | ||
نقطه اشتراکی که در تمام دیدگاههای فوق وجود دارد این است که [[امام مهدی]]{{ع}} زمانی [[ظهور]] میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود و وظیفۀ ما در این باره این است نسبت به این [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] واکنشی نشان ندهیم. در واقع، آنان میپندارند که این عدم واکنش نسبت [[بیعدالتیها]]، [[تبعیضها]] و دیگر مسائل [[جامعه]]، به [[زمینهسازی برای ظهور امام مهدی]] کمک میکند و سبب میشود تا [[امام مهدی]] زودتر [[ظهور]] کنند. و نیز هر شخصی که بخواهد [[قیام]] کند و ادعا کند میخواهد بساط [[ظلم]] را بردارد [[دروغگو]] و قیامش [[حرام]] و [[پرچم]] او نیز [[باطل]] است و به [[شکست]] منجر میشود. در پاسخ به این [[انحراف]] [[عقیدتی]] میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: | نقطه اشتراکی که در تمام دیدگاههای فوق وجود دارد این است که [[امام مهدی]] {{ع}} زمانی [[ظهور]] میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود و وظیفۀ ما در این باره این است نسبت به این [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] واکنشی نشان ندهیم. در واقع، آنان میپندارند که این عدم واکنش نسبت [[بیعدالتیها]]، [[تبعیضها]] و دیگر مسائل [[جامعه]]، به [[زمینهسازی برای ظهور امام مهدی]] کمک میکند و سبب میشود تا [[امام مهدی]] زودتر [[ظهور]] کنند. و نیز هر شخصی که بخواهد [[قیام]] کند و ادعا کند میخواهد بساط [[ظلم]] را بردارد [[دروغگو]] و قیامش [[حرام]] و [[پرچم]] او نیز [[باطل]] است و به [[شکست]] منجر میشود. در پاسخ به این [[انحراف]] [[عقیدتی]] میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: | ||
# برخی از این [[روایات]] از جهانی پر از [[ظلم]] سخن میگوید نه [[ظالم]]! یعنی معنایش این نیست که برای [[زمینهسازی ظهور امام مهدی]] باید به [[شیوع ظلم]] و گسترش آن کمک کرد. طبق بیان [[قرآن کریم]]، هنگام [[ظهور حضرت مهدی]] افراد [[صالح]] و شایستهای وجود دارند که آنان به [[رهبری امام]] عصر{{ع}} [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]]، میشوند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه۱۰۵.</ref>. اگرlمعنای [[فراگیر شدن فساد]] و [[ظلم]]، [[کثرت]] [[ظالم]] باشد؛ بهگونهای که افراد [[صالح]] یافت نشوند، با صریح [[آیه شریفه]] در [[تعارض]] و تنافی است. | # برخی از این [[روایات]] از جهانی پر از [[ظلم]] سخن میگوید نه [[ظالم]]! یعنی معنایش این نیست که برای [[زمینهسازی ظهور امام مهدی]] باید به [[شیوع ظلم]] و گسترش آن کمک کرد. طبق بیان [[قرآن کریم]]، هنگام [[ظهور حضرت مهدی]] افراد [[صالح]] و شایستهای وجود دارند که آنان به [[رهبری امام]] عصر {{ع}} [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]]، میشوند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه۱۰۵.</ref>. اگرlمعنای [[فراگیر شدن فساد]] و [[ظلم]]، [[کثرت]] [[ظالم]] باشد؛ بهگونهای که افراد [[صالح]] یافت نشوند، با صریح [[آیه شریفه]] در [[تعارض]] و تنافی است. | ||
# [[روایات]] مذکور به یک واقعیت در [[هنگام ظهور]] اشاره دارند نه به [[شرایط ظهور]]، این [[روایات]] نمیگویند که وجود [[گناه]] و [[فساد]] شرطی برای [[ظهور]] است، بلکه خبر از این واقعیت میدهند که در [[عصر غیبت]] [[ظلم و جور]] تمامی [[اهل]] [[زمین]] را فرا میگیرد. | # [[روایات]] مذکور به یک واقعیت در [[هنگام ظهور]] اشاره دارند نه به [[شرایط ظهور]]، این [[روایات]] نمیگویند که وجود [[گناه]] و [[فساد]] شرطی برای [[ظهور]] است، بلکه خبر از این واقعیت میدهند که در [[عصر غیبت]] [[ظلم و جور]] تمامی [[اهل]] [[زمین]] را فرا میگیرد. | ||
# این دسته از [[احادیث]] از نظر سندی مشکل دارند و به اصطلاح [[اهل حدیث]] مُرسل هستند؛ یعنی بعضی از [[راویان]] آن حذف شده در نتیجه معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند؛ یا در | # این دسته از [[احادیث]] از نظر سندی مشکل دارند و به اصطلاح [[اهل حدیث]] مُرسل هستند؛ یعنی بعضی از [[راویان]] آن حذف شده در نتیجه معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند؛ یا در سلسله [[سند]] آنها شخصی به نام [[ابوجارود]] است که زیدیمذهب و مؤسس [[فرقه]] [[جارودیه]] است و در کتب [[رجال]] [[تضعیف]] شده است و در هر دو صورت چنین روایاتی معتبر نیستند. | ||
# درصورت [[پذیرش]] این [[روایات]] میتوان گفت منظور از آنها این است که قیامهایی که مدعی [[مهدویت]] هستند محکوم به شکستاند؛ یعنی آنانی که خود را [[مهدی]] معرفی میکند و به این نام قیام میکنند. | # درصورت [[پذیرش]] این [[روایات]] میتوان گفت منظور از آنها این است که قیامهایی که مدعی [[مهدویت]] هستند محکوم به شکستاند؛ یعنی آنانی که خود را [[مهدی]] معرفی میکند و به این نام قیام میکنند. | ||
# اجرای بسیاری از [[احکام اسلامی]] مانند اقامۀ حدود و [[قصاص]] و نیز [[جهاد]] با [[دشمنان]] و مبارزۀ فراگیر با [[فساد]] جز با [[تشکیل حکومت اسلامی]] ممکن نیست؛ بنابراین تلاش برای برقراری [[نظام اسلامی]]، کاری [[پسندیده]] و مورد قبول است و [[نهی]] از [[قیام]] در بعضی از [[روایات]] به معنای شرکت در قیامهای [[باطل]] است که انگیزۀ [[الهی]] ندارد یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که بهعنوان [[قیام مهدوی]] شروع میگردد؛ نه اینکه هر [[انقلاب]] و حرکتی که در میسر [[اصلاح جامعه]] است، مردود شمرده شود. | # اجرای بسیاری از [[احکام اسلامی]] مانند اقامۀ حدود و [[قصاص]] و نیز [[جهاد]] با [[دشمنان]] و مبارزۀ فراگیر با [[فساد]] جز با [[تشکیل حکومت اسلامی]] ممکن نیست؛ بنابراین تلاش برای برقراری [[نظام اسلامی]]، کاری [[پسندیده]] و مورد قبول است و [[نهی]] از [[قیام]] در بعضی از [[روایات]] به معنای شرکت در قیامهای [[باطل]] است که انگیزۀ [[الهی]] ندارد یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که بهعنوان [[قیام مهدوی]] شروع میگردد؛ نه اینکه هر [[انقلاب]] و حرکتی که در میسر [[اصلاح جامعه]] است، مردود شمرده شود. | ||
# این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز [[مردم]] در [[آمادهسازی]] [[مقدمات ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند این سخن [[رسول خدا]]{{صل}}: {{متن حدیث| يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref> شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.</ref>؛ «مردمی از [[شرق]] [[قیام]] میکنند و زمینه را برای حرکت جهانی [[مهدی]] فراهم میسازند». بنابراین نمیتوان [[انسان منتظر]] را از هرگونه [[حرکت اصلاحی]] و تلاش برای [[زمینهسازی ظهور امام مهدی]] [[نهی]] کرد و کار او را بیثمر خواند. | # این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز [[مردم]] در [[آمادهسازی]] [[مقدمات ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند این سخن [[رسول خدا]] {{صل}}: {{متن حدیث| يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref> شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.</ref>؛ «مردمی از [[شرق]] [[قیام]] میکنند و زمینه را برای حرکت جهانی [[مهدی]] فراهم میسازند». بنابراین نمیتوان [[انسان منتظر]] را از هرگونه [[حرکت اصلاحی]] و تلاش برای [[زمینهسازی ظهور امام مهدی]] [[نهی]] کرد و کار او را بیثمر خواند. | ||
# این [[نگرش منفی]] به آموزه [[انتظار]]، سبب تعطیلی دستورهای [[سیاسی]] [[اسلام]]، مانند امربهمعروف و [[نهیازمنکر]]، [[جهاد]] و [[حمایت از مظلوم]] و...، خواهد بود که با صریح [[آیات]] و [[روایات]] منافات دارد. | # این [[نگرش منفی]] به آموزه [[انتظار]]، سبب تعطیلی دستورهای [[سیاسی]] [[اسلام]]، مانند امربهمعروف و [[نهیازمنکر]]، [[جهاد]] و [[حمایت از مظلوم]] و...، خواهد بود که با صریح [[آیات]] و [[روایات]] منافات دارد. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۲: | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[در] [[انتظار منفی]] و ویرانگر برخی [[ظهور امام عصر]]{{ع}} را تنها به [[اراده]] الاهی وابسته میدانند و تلاش [[جامعه انسانی]]، به ویژه اقدامات انقلابی در برابر [[حاکمان جور]]، در تحقق [[وعده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بیتأثیر میشمارند و [[اصلاح]] امور را به آمدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} واگذار میکنند. این دیدگاه، نه تنها [[اقدام]] برای برپایی [[حکومت]] در [[عصر غیبت]] را برنمیتابد، آن را مانع [[رخداد ظهور]] و محکوم به بطلان میپندارد. | «[در] [[انتظار منفی]] و ویرانگر برخی [[ظهور امام عصر]] {{ع}} را تنها به [[اراده]] الاهی وابسته میدانند و تلاش [[جامعه انسانی]]، به ویژه اقدامات انقلابی در برابر [[حاکمان جور]]، در تحقق [[وعده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بیتأثیر میشمارند و [[اصلاح]] امور را به آمدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} واگذار میکنند. این دیدگاه، نه تنها [[اقدام]] برای برپایی [[حکومت]] در [[عصر غیبت]] را برنمیتابد، آن را مانع [[رخداد ظهور]] و محکوم به بطلان میپندارد. | ||
برپایه این نگرش عافیتطلبانه و مسئولیتگریز، [[رخداد ظهور]]، فراتر از حوزه اثرگذاری [[بشر]] است و تنها به [[اراده]] الاهی پیوند دارد؛ [[انتظار ظهور]] نیز به معنای مترصد بودن [[مردم]] تا فرارسیدن روز [[موعود]] و دست روی دست گذاشتن و بیتأثیر انگاشتن تلاش [[جامعه منتظر]] در زودهنگامی یا دیرکرد این رخداد بزرگ است. نگرش جدا انگاری [[ظهور امام زمان]]{{ع}} از کارکرد [[جامعه منتظر]]، برخاسته از نگاه سطحی<ref>نمود بارز این سطحینگری را میتوان در تفکر جریان مشهور به "انجمن حجتیه" مشاهده کرد.</ref> و [[فهم]] نادرست از روایاتی است که درباره [[وضع سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شیعه]] در [[دوران غیبت]] و [[قیامهای پیش از ظهور]] وارد شده است»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.</ref>. | برپایه این نگرش عافیتطلبانه و مسئولیتگریز، [[رخداد ظهور]]، فراتر از حوزه اثرگذاری [[بشر]] است و تنها به [[اراده]] الاهی پیوند دارد؛ [[انتظار ظهور]] نیز به معنای مترصد بودن [[مردم]] تا فرارسیدن روز [[موعود]] و دست روی دست گذاشتن و بیتأثیر انگاشتن تلاش [[جامعه منتظر]] در زودهنگامی یا دیرکرد این رخداد بزرگ است. نگرش جدا انگاری [[ظهور امام زمان]] {{ع}} از کارکرد [[جامعه منتظر]]، برخاسته از نگاه سطحی<ref>نمود بارز این سطحینگری را میتوان در تفکر جریان مشهور به "انجمن حجتیه" مشاهده کرد.</ref> و [[فهم]] نادرست از روایاتی است که درباره [[وضع سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شیعه]] در [[دوران غیبت]] و [[قیامهای پیش از ظهور]] وارد شده است»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۵: | خط ۷۲: | ||
| پاسخ = [[آیت الله]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیت الله]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسألۀ [[انتظار]] است؛ همانطور که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|"اَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>«بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است». تحف العقول، حرانی، ابن شعبه، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، محمد باقر، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref> و مقصود از آن انتظاری است که [[انسان]] را به حرکت و [[حماسه]] در [[راه خدا]] وادار میکند<ref>ر.ک. [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۵۱ ـ ۱۶۰.</ref>. منتها به مرور زمان برداشتهای نادرستی از معنا و مفهوم [[انتظار]] صورت گرفته و موجب شده عدهای از [[منتظران]] را در [[گمراهی]] قرار دهد»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص۱۵۱-۱۶۰.</ref>. | «یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسألۀ [[انتظار]] است؛ همانطور که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است: {{متن حدیث|"اَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>«بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است». تحف العقول، حرانی، ابن شعبه، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، محمد باقر، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref> و مقصود از آن انتظاری است که [[انسان]] را به حرکت و [[حماسه]] در [[راه خدا]] وادار میکند<ref>ر.ک. [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۵۱ ـ ۱۶۰.</ref>. منتها به مرور زمان برداشتهای نادرستی از معنا و مفهوم [[انتظار]] صورت گرفته و موجب شده عدهای از [[منتظران]] را در [[گمراهی]] قرار دهد»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص۱۵۱-۱۶۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۴: | خط ۸۱: | ||
«عدهای با استناد به [[روایات]] به [[تفسیر]] نادرست و منفی از [[انتظار]] روی آوردهاند که در ذیل به نمونههایی از این برداشتها میپردازیم: | «عدهای با استناد به [[روایات]] به [[تفسیر]] نادرست و منفی از [[انتظار]] روی آوردهاند که در ذیل به نمونههایی از این برداشتها میپردازیم: | ||
#از روایاتی که درباره [[زمان ظهور]] گفتهاند: [[امام]]{{ع}} زمانی [[ظهور]] میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود، نتیجه گرفتهاند که وجود [[ستم]] و [[جور]] [[پیش از ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} قهری و طبیعی است، و مقدمه [[فرج]] و [[ظهور]] اوست، بنابراین نمیتوان با مقدمه [[ظهور]] [[مبارزه]] کرد و نباید از [[امر به معروف و نهی از منکر]] سخن گفت! در جواب این [[تفسیر]] میگوئیم: | # از روایاتی که درباره [[زمان ظهور]] گفتهاند: [[امام]] {{ع}} زمانی [[ظهور]] میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و جور]] شود، نتیجه گرفتهاند که وجود [[ستم]] و [[جور]] [[پیش از ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} قهری و طبیعی است، و مقدمه [[فرج]] و [[ظهور]] اوست، بنابراین نمیتوان با مقدمه [[ظهور]] [[مبارزه]] کرد و نباید از [[امر به معروف و نهی از منکر]] سخن گفت! در جواب این [[تفسیر]] میگوئیم: | ||
##باید توجه داشت که این دسته از [[روایات]]، از جهانی پر از [[ظلم]] سخن میگویند نه جهانی پر از [[ظالم]]؛ و تفاوت این دو تعبیر زیاد است؛ زیرا اگر گفتیم [[جهان]] پر از [[ظلم]] است چه بسا ظلمهای جهانی از ظالمانی محدود و قابل شمارش، به وجود آمده باشد همانطور که در عصر حاضر خیلی از ظلمهای که انجام میشوند به [[طواغیت]] و افراد وابسته به آنها مربوط میشود نه همه [[مردم]]، همانند شخصی که هوای سالم اتاقی را پر از [[دود]] سیگار میکند. پس همانطور که لازمه پر از [[دود]] شدن یک اتاق، آن نیست که حتماً چند نفر یا افراد زیادی آن را آلوده کرده باشند لازمه این [[احادیث]] که از جهانی پر از [[ظلم]] سخن میگویند آن نیست که همه افراد [[ظالم]] شوند و [[جهان]] را سرشار از [[ظلم]] کنند. | ## باید توجه داشت که این دسته از [[روایات]]، از جهانی پر از [[ظلم]] سخن میگویند نه جهانی پر از [[ظالم]]؛ و تفاوت این دو تعبیر زیاد است؛ زیرا اگر گفتیم [[جهان]] پر از [[ظلم]] است چه بسا ظلمهای جهانی از ظالمانی محدود و قابل شمارش، به وجود آمده باشد همانطور که در عصر حاضر خیلی از ظلمهای که انجام میشوند به [[طواغیت]] و افراد وابسته به آنها مربوط میشود نه همه [[مردم]]، همانند شخصی که هوای سالم اتاقی را پر از [[دود]] سیگار میکند. پس همانطور که لازمه پر از [[دود]] شدن یک اتاق، آن نیست که حتماً چند نفر یا افراد زیادی آن را آلوده کرده باشند لازمه این [[احادیث]] که از جهانی پر از [[ظلم]] سخن میگویند آن نیست که همه افراد [[ظالم]] شوند و [[جهان]] را سرشار از [[ظلم]] کنند. | ||
##طبق بیان [[قرآن کریم]]، هنگام [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} افراد [[صالح]] و شایستهای وجود دارند که آنان به [[رهبری]] [[امام عصر]]{{ع}} [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]]، میشوند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}؛ و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و اگر [[فراگیر شدن فساد]] و [[ظلم]] آن باشد که به طور کلی افراد [[صالح]] یافت نشوند به لحاظ [[تعارض]] با این [[آیات]]، قابل قبول نیست چون در این فرض چنین روایاتی با صریح [[آیه شریفه]] در [[تعارض]] است. | ## طبق بیان [[قرآن کریم]]، هنگام [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} افراد [[صالح]] و شایستهای وجود دارند که آنان به [[رهبری]] [[امام عصر]] {{ع}} [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]]، میشوند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}؛ و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و اگر [[فراگیر شدن فساد]] و [[ظلم]] آن باشد که به طور کلی افراد [[صالح]] یافت نشوند به لحاظ [[تعارض]] با این [[آیات]]، قابل قبول نیست چون در این فرض چنین روایاتی با صریح [[آیه شریفه]] در [[تعارض]] است. | ||
##از ظاهر [[روایات]] استفاده میشود، که فراگیر شدن "[[ظلم]]" و [[فساد]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است، چون لازمه [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن وجود [[مظلوم]] است بنابراین، هنگام [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، وقتی است که [[ظلم]] طبقه [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت مییابد و فراگیر میشود و این معنا هیچگاه سلب [[مسئولیت]] [[مبارزه با ظلم]] و جانبداری [[عدالت]] را از افراد "[[صالح]]" و مستضعفی که میخواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] باشند، نمیکند<ref>محمدی ری شهری، فلسفه امامت و رهبری، ص ۹۸.</ref>. | ## از ظاهر [[روایات]] استفاده میشود، که فراگیر شدن "[[ظلم]]" و [[فساد]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است، چون لازمه [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن وجود [[مظلوم]] است بنابراین، هنگام [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، وقتی است که [[ظلم]] طبقه [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت مییابد و فراگیر میشود و این معنا هیچگاه سلب [[مسئولیت]] [[مبارزه با ظلم]] و جانبداری [[عدالت]] را از افراد "[[صالح]]" و مستضعفی که میخواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] باشند، نمیکند<ref>محمدی ری شهری، فلسفه امامت و رهبری، ص ۹۸.</ref>. | ||
##[[روایات]] مذکور به یک واقعیت در [[هنگام ظهور]] اشاره دارند نه به [[شرط ظهور]]، این [[روایات]] نمیگویند [[شرط ظهور]] وجود [[گناه]] و [[فساد]] است، بلکه خبر از این واقعیت میدهند که در [[عصر غیبت]] [[بشر]] مسیری را در پیش میگیرد که وقتی [[امام]] [[ظهور]] کند با جهانی مملو از [[ظلم و جور]] و [[فساد]] و [[گناه]] مواجه میشود و [[مأموریت]] او [[اصلاح]] آن وضعیت و ایجاد [[عدل و قسط]] است. در واقع [[پیام]] این [[روایات]] این است که [[مصلح]] زمانی برای [[اصلاح]] [[قیام]] میکند که [[فساد]] فراگیر شده باشد، نه این که شما باید به [[فساد]] دامن بزنید تا [[مصلح]] [[ظهور]] کند. آیا وقتی گفته میشود [[مأمور]] اطفاء حریق در محلی حضور پیدا میکند، که آتشسوزی باشد، معنایش این است که ما با دست خود خانه و کاشانه خود را به [[آتش]] بکشیم تا [[مأمور]] آتشنشانی خود را برساند؟ | ## [[روایات]] مذکور به یک واقعیت در [[هنگام ظهور]] اشاره دارند نه به [[شرط ظهور]]، این [[روایات]] نمیگویند [[شرط ظهور]] وجود [[گناه]] و [[فساد]] است، بلکه خبر از این واقعیت میدهند که در [[عصر غیبت]] [[بشر]] مسیری را در پیش میگیرد که وقتی [[امام]] [[ظهور]] کند با جهانی مملو از [[ظلم و جور]] و [[فساد]] و [[گناه]] مواجه میشود و [[مأموریت]] او [[اصلاح]] آن وضعیت و ایجاد [[عدل و قسط]] است. در واقع [[پیام]] این [[روایات]] این است که [[مصلح]] زمانی برای [[اصلاح]] [[قیام]] میکند که [[فساد]] فراگیر شده باشد، نه این که شما باید به [[فساد]] دامن بزنید تا [[مصلح]] [[ظهور]] کند. آیا وقتی گفته میشود [[مأمور]] اطفاء حریق در محلی حضور پیدا میکند، که آتشسوزی باشد، معنایش این است که ما با دست خود خانه و کاشانه خود را به [[آتش]] بکشیم تا [[مأمور]] آتشنشانی خود را برساند؟ | ||
#عدهای با [[تمسک]] به دستهای از [[روایات]] که [[نهی]] از [[پیروی]] از قیامهای مسلحانه نمودهاند و نیز احادیثی که بیان داشتهاند هر قیامی [[قبل از ظهور]] محکوم به [[شکست]] است گفتهاند ما نباید در برابر [[ظلم]] [[اعتراض]] و [[قیام]] نمائیم بلکه [[وظیفه]] ما [[سکوت]] است. در پاسخ به این گروه باید گفت آن دسته از روایاتی که [[نهی]] از [[قیام]] مسلحانه [[قبل از ظهور]] میکنند، روایاتی میباشند که به [[شیعیان]] سفارش میکنند [[دعوت]] هر کسی را که [[قیام]] کرد بدون [[تفکر]] نپذیرید بلکه شخص قیامکننده و هدفش را بشناسید و اگر واجد شرائط [[رهبری]] نبود یا در [[قیام]] [[هدف]] باطلی داشت [[دعوت]] او را [[اجابت]] نکنید گرچه از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} باشد. بعلاوه این [[نهی]]، [[نهی]] از قیامهایی است که با [[ادعای مهدویت]] و یا [[ارتباط مستقیم]] با آن [[حضرت]] صورت میگیرند. | # عدهای با [[تمسک]] به دستهای از [[روایات]] که [[نهی]] از [[پیروی]] از قیامهای مسلحانه نمودهاند و نیز احادیثی که بیان داشتهاند هر قیامی [[قبل از ظهور]] محکوم به [[شکست]] است گفتهاند ما نباید در برابر [[ظلم]] [[اعتراض]] و [[قیام]] نمائیم بلکه [[وظیفه]] ما [[سکوت]] است. در پاسخ به این گروه باید گفت آن دسته از روایاتی که [[نهی]] از [[قیام]] مسلحانه [[قبل از ظهور]] میکنند، روایاتی میباشند که به [[شیعیان]] سفارش میکنند [[دعوت]] هر کسی را که [[قیام]] کرد بدون [[تفکر]] نپذیرید بلکه شخص قیامکننده و هدفش را بشناسید و اگر واجد شرائط [[رهبری]] نبود یا در [[قیام]] [[هدف]] باطلی داشت [[دعوت]] او را [[اجابت]] نکنید گرچه از [[خاندان پیامبر]] {{صل}} باشد. بعلاوه این [[نهی]]، [[نهی]] از قیامهایی است که با [[ادعای مهدویت]] و یا [[ارتباط مستقیم]] با آن [[حضرت]] صورت میگیرند. | ||
اما احادیثی که دلالت دارند هر قیامی قبل از [[قیام جهانی]] [[حضرت]] انجام بگیرد سرانجام با [[شکست]] مواجه خواهد شد. | اما احادیثی که دلالت دارند هر قیامی قبل از [[قیام جهانی]] [[حضرت]] انجام بگیرد سرانجام با [[شکست]] مواجه خواهد شد. | ||
#این دسته از [[احادیث]] به اصطلاح [[اهل حدیث]] یا مرسل هستند یعنی بعضی از [[راویان]] آن حذف شده و معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند و یا در [[سند]] آنها شخصی به نام [[ابوالجارود]] است که [[زیدی]] [[مذهب]] بوده است و مؤسس [[فرقه]] [[جارودیه]] میباشد و در کتب [[رجال]] تضعیف شده است و در هر دو صورت چنین روایاتی معتبر نمیباشند. و دسته دیگری از [[روایات]] که باز چنین مضمونی را دارند دارای [[ضعف]] سندی و محتوایی هستند. | # این دسته از [[احادیث]] به اصطلاح [[اهل حدیث]] یا مرسل هستند یعنی بعضی از [[راویان]] آن حذف شده و معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند و یا در [[سند]] آنها شخصی به نام [[ابوالجارود]] است که [[زیدی]] [[مذهب]] بوده است و مؤسس [[فرقه]] [[جارودیه]] میباشد و در کتب [[رجال]] تضعیف شده است و در هر دو صورت چنین روایاتی معتبر نمیباشند. و دسته دیگری از [[روایات]] که باز چنین مضمونی را دارند دارای [[ضعف]] سندی و محتوایی هستند. | ||
#در صورت پذیرش این [[روایات]] همانگونه که در پاسخ [[روایات]] قبلی متذکر شدیم قیامهایی که مدعی [[مهدویت]] و یا [[وابستگی]] به آن هستند محکوم به شکستاند نه هر قیامی ولو به قصد [[اصلاح]] نابسامانیهای [[جامعه اسلامی]] باشد. [[تاریخ]] [[گواهی]] میدهد قیامهایی که خود را منتسب به [[مهدی]]{{ع}} نمودهاند به سرانجام نرسیدهاند، مانند [[قیام]] [[محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن]] که با نام [[نفس زکیه]] در عصر [[عباسیان]] [[قیام]] نمود»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص96-100.</ref>. | # در صورت پذیرش این [[روایات]] همانگونه که در پاسخ [[روایات]] قبلی متذکر شدیم قیامهایی که مدعی [[مهدویت]] و یا [[وابستگی]] به آن هستند محکوم به شکستاند نه هر قیامی ولو به قصد [[اصلاح]] نابسامانیهای [[جامعه اسلامی]] باشد. [[تاریخ]] [[گواهی]] میدهد قیامهایی که خود را منتسب به [[مهدی]] {{ع}} نمودهاند به سرانجام نرسیدهاند، مانند [[قیام]] [[محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن]] که با نام [[نفس زکیه]] در عصر [[عباسیان]] [[قیام]] نمود»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص96-100.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۱: | خط ۹۸: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد صابر جعفری]]'''، در کتاب ''«[[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد صابر جعفری]]'''، در کتاب ''«[[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]»'' در اینباره گفته است: | ||
#«برخی [[انتظار فرج]] را در [[دعا برای فرج]]، [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزئی، منحصر دانسته و بیشتر از آن، وظیفهای برای خویش قائل نیستند. | #«برخی [[انتظار فرج]] را در [[دعا برای فرج]]، [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزئی، منحصر دانسته و بیشتر از آن، وظیفهای برای خویش قائل نیستند. | ||
#گروهی دیگر، حتی [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزئی را نیز بر نمیتابند. چون معتقدند در [[دوران غیبت]]، کاری از آنها بر نمیآید و تکلیفی به عهده ندارند، و [[امام زمان]]{{ع}} خود، [[هنگام ظهور]] [[کارها]] را [[اصلاح]] میکند. | # گروهی دیگر، حتی [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزئی را نیز بر نمیتابند. چون معتقدند در [[دوران غیبت]]، کاری از آنها بر نمیآید و تکلیفی به عهده ندارند، و [[امام زمان]] {{ع}} خود، [[هنگام ظهور]] [[کارها]] را [[اصلاح]] میکند. | ||
#[[پندار]] گروه سوم چنین است که [[جامعه]] بایستی به حال خود رها شود و کاری به [[فساد]] آن نباید داشت تا [[زمینه ظهور]] - که [[دنیایی]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] است - فراهم آید. | # [[پندار]] گروه سوم چنین است که [[جامعه]] بایستی به حال خود رها شود و کاری به [[فساد]] آن نباید داشت تا [[زمینه ظهور]] - که [[دنیایی]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] است - فراهم آید. | ||
#گروه چهارم، [[انتظار]] را چنین [[تفسیر]] میکنند: نه تنها نباید جلوی [[مفاسد]] و [[گناهان]] را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن زد تا زمینه [[ظهور حضرت حجت]] هر چه بیشتر فراهم گردد. | # گروه چهارم، [[انتظار]] را چنین [[تفسیر]] میکنند: نه تنها نباید جلوی [[مفاسد]] و [[گناهان]] را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن زد تا زمینه [[ظهور حضرت حجت]] هر چه بیشتر فراهم گردد. | ||
#دیدگاه پنجم، هر [[حکومتی]] را به هر شکل، [[باطل]] و بر خلاف [[اسلام]] میداند و میگوید: "هر اقدامی برای تشکیل و [[حکومت]] در [[زمان غیبت]]، خلاف [[شرع]] و مخالف [[نصوص]] و [[روایات معتبر]] است" به این [[استدلال]] که در [[روایات]] آمده است: "هر عَلَم و پرچمی [[قبل از ظهور]] [[قائم]]{{ع}} [[باطل]] است"<ref>برگرفته از صحیفه امام، پاییز ۱۳۷۸، چاپ اول، ج ۲۱، ص ۱۳ - ۱۴.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. | # دیدگاه پنجم، هر [[حکومتی]] را به هر شکل، [[باطل]] و بر خلاف [[اسلام]] میداند و میگوید: "هر اقدامی برای تشکیل و [[حکومت]] در [[زمان غیبت]]، خلاف [[شرع]] و مخالف [[نصوص]] و [[روایات معتبر]] است" به این [[استدلال]] که در [[روایات]] آمده است: "هر عَلَم و پرچمی [[قبل از ظهور]] [[قائم]] {{ع}} [[باطل]] است"<ref>برگرفته از صحیفه امام، پاییز ۱۳۷۸، چاپ اول، ج ۲۱، ص ۱۳ - ۱۴.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۱: | ||
«برخی از "[[انتظار]]" برداشت ناصوابتری کردهاند، و آن را [[مذهب احتراز]] پنداشتهاست. براساس این نگرش، [[منتظران]] باید گوشهگیری نمایند و در برابر [[فسادها]] و [[بیعدالتیها]] از خود حرکت و خیزشی انجام ندهند. [[میرفطروس]] میگوید: "[[انتظار]]، [[مذهب احتراز]] است؛ مذهبی است که [[منتظر]] را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود؛ مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد؛ پس دهنکجی میکند و کنار میکشد". | «برخی از "[[انتظار]]" برداشت ناصوابتری کردهاند، و آن را [[مذهب احتراز]] پنداشتهاست. براساس این نگرش، [[منتظران]] باید گوشهگیری نمایند و در برابر [[فسادها]] و [[بیعدالتیها]] از خود حرکت و خیزشی انجام ندهند. [[میرفطروس]] میگوید: "[[انتظار]]، [[مذهب احتراز]] است؛ مذهبی است که [[منتظر]] را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود؛ مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد؛ پس دهنکجی میکند و کنار میکشد". | ||
[[امام خمینی]] (ره) که از این برداشت [[تخریب]] کننده، [[رنج]] میبرد و [[انحرافات]] آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] بود و اصولاً [[حکومت واحد جهانی]] [[حضرت]]{{ع}} زمانی تحقق پیدا میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به [[ترویج]] [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[ظلم و جور]] شود؛ در نتیجه [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] میکند. | [[امام خمینی]] (ره) که از این برداشت [[تخریب]] کننده، [[رنج]] میبرد و [[انحرافات]] آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] بود و اصولاً [[حکومت واحد جهانی]] [[حضرت]] {{ع}} زمانی تحقق پیدا میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به [[ترویج]] [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[ظلم و جور]] شود؛ در نتیجه [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] میکند. | ||
[[مذهب احتراز]] میگوید: "عالم باید پر از [[معصیت]] شود. نباید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنیم". در پاسخ میگوییم: | [[مذهب احتراز]] میگوید: "عالم باید پر از [[معصیت]] شود. نباید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنیم". در پاسخ میگوییم: | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۱۷: | ||
اولاً، این برداشت با [[فلسفه انتظار]] منافات دارد؛ زیرا [[فلسفه انتظار]] حل نشدن و [[تسلیم]] نشدن در برابر آلودگیهای محیط و [[جامعه]] است. [[آیت الله]] مکام شیرازی میفرماید: "[[انتظار ظهور]] مصلحی که هر [[قدر]] [[دنیا]] فاسدتر شود [[امید]] ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنان را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] بیمه میکند. آنان با گسترش دامنه [[فساد]] مأیوس نمیشوند، بلکه به مقتضای "[[وعده]] وصل چون شود نزدیک؛ [[آتش]] [[عشق]] تیزتر گردد" وصول به [[هدف]] را در برابر خویش میبینند و کوشش و تلاششان برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و یا [[حفظ خویشتن]] با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتری تعقیب میگردد". | اولاً، این برداشت با [[فلسفه انتظار]] منافات دارد؛ زیرا [[فلسفه انتظار]] حل نشدن و [[تسلیم]] نشدن در برابر آلودگیهای محیط و [[جامعه]] است. [[آیت الله]] مکام شیرازی میفرماید: "[[انتظار ظهور]] مصلحی که هر [[قدر]] [[دنیا]] فاسدتر شود [[امید]] ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنان را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] بیمه میکند. آنان با گسترش دامنه [[فساد]] مأیوس نمیشوند، بلکه به مقتضای "[[وعده]] وصل چون شود نزدیک؛ [[آتش]] [[عشق]] تیزتر گردد" وصول به [[هدف]] را در برابر خویش میبینند و کوشش و تلاششان برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و یا [[حفظ خویشتن]] با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتری تعقیب میگردد". | ||
ثانیاً، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و [[مورد اتفاق]] [[عالمان دینی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}}<ref>"شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن" سوره آل عمران، آیه 110.</ref>. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: "باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] و روا نمیگرداند". [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لاَ عَلَى أَصْحَابِهِ}}. بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز»<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ثانیاً، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و [[مورد اتفاق]] [[عالمان دینی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}}<ref>"شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن" سوره آل عمران، آیه 110.</ref>. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: "باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] و روا نمیگرداند". [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لاَ عَلَى أَصْحَابِهِ}}. بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز»<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۵: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در مقاله ''«[[آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در مقاله ''«[[آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار خاموش]]، به دیدگاه کسانی اطلاق میشود که پدیده [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} را تنها معلول [[اراده]] و [[مشیت الهی]] میدانند و برای عوامل انسانی و طبیعی، نقش چندانی قائل نیستند<ref>این برداشت بدین جهت مردود است که اراده الهی، گرچه علت العلل همه پدیدهها به شمار میآید، باید توجه داشت که تعلق اراده الهی به امری، ضابطهمند و حکیمانه است. در مورد پدیدههای اجتماعی و هر آنچه اختیار و اراده انسان در آن دخالت دارد، تعلق اراده الهی بر وقوع امری، مستلزم وجود مبادی اختیاری و مقدماتی است که جزو علل معده آن پدیده به حساب میآید و بدون آن، اراده الهی بر حتمیت وقوع آن تعلق نمیپذیرد و این یک سنت عام الهی است. پدیده ظهور نیز از شمول این سنت و قانون محسوب میگردد.</ref>. به همین جهت، در [[عصر غیبت]] نیز [[شیعیان]] را به [[زمینهسازی]] و تهیه [[مقدمات ظهور]] [[مکلف]] نمیدانند. | «[[انتظار خاموش]]، به دیدگاه کسانی اطلاق میشود که پدیده [[ظهور حضرت حجت]] {{ع}} را تنها معلول [[اراده]] و [[مشیت الهی]] میدانند و برای عوامل انسانی و طبیعی، نقش چندانی قائل نیستند<ref>این برداشت بدین جهت مردود است که اراده الهی، گرچه علت العلل همه پدیدهها به شمار میآید، باید توجه داشت که تعلق اراده الهی به امری، ضابطهمند و حکیمانه است. در مورد پدیدههای اجتماعی و هر آنچه اختیار و اراده انسان در آن دخالت دارد، تعلق اراده الهی بر وقوع امری، مستلزم وجود مبادی اختیاری و مقدماتی است که جزو علل معده آن پدیده به حساب میآید و بدون آن، اراده الهی بر حتمیت وقوع آن تعلق نمیپذیرد و این یک سنت عام الهی است. پدیده ظهور نیز از شمول این سنت و قانون محسوب میگردد.</ref>. به همین جهت، در [[عصر غیبت]] نیز [[شیعیان]] را به [[زمینهسازی]] و تهیه [[مقدمات ظهور]] [[مکلف]] نمیدانند. | ||
این نگرش منفی و منفعلانه به موضوع [[انتظار]]، از نگاه سطحی و تلقی نادرست نسبت به مفاد برخی روایاتی ناشی میشود که در مورد نفی هر گونه [[قیام]] و حرکتی در [[عصر انتظار]] و بطلان و یا نافرجام بودن آن [[نقل]] شده است. [[امام صادق]]{{ع}} به [[ابوبصیر]] فرمود: هر پرچمی قبل از [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} برافراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] بوده، [[اطاعت]] او خروج از [[اطاعت]] خداست<ref>{{متن حدیث|كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}علی کورانی عاملی، معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۴۳۱.</ref>؛ | این نگرش منفی و منفعلانه به موضوع [[انتظار]]، از نگاه سطحی و تلقی نادرست نسبت به مفاد برخی روایاتی ناشی میشود که در مورد نفی هر گونه [[قیام]] و حرکتی در [[عصر انتظار]] و بطلان و یا نافرجام بودن آن [[نقل]] شده است. [[امام صادق]] {{ع}} به [[ابوبصیر]] فرمود: هر پرچمی قبل از [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} برافراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] بوده، [[اطاعت]] او خروج از [[اطاعت]] خداست<ref>{{متن حدیث|كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}علی کورانی عاملی، معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۴۳۱.</ref>؛ | ||
این نوع برداشت منفی از ظاهر این [[روایات]]، بر این [[استدلال]] [[استوار]] است که اقدامات زمینهساز برای [[ظهور]]، مستلزم [[قیام]] علیه [[حاکمان جور]] و تغییر [[وضع سیاسی]] - [[اجتماعی]] است؛ در حالی که چنین اقداماتی اولاً طبق [[روایات]]، محکوم به بطلان و [[حرام]] است؛ ثانیاً بینتیجه و محکوم به [[شکست]] است. بنابراین، در [[زمان غیبت]] جز [[سکوت]] و به [[انتظار ظهور]] [[حضرت]] نشستن، راه دیگری وجود ندارد! غافل از این که این نوع [[روایات]]، به قیامهایی ناظر است که به نام [[مهدی موعود]]{{ع}} صورت گیرد نه هر نوع [[قیام]] و [[اقدام]] اصلاحی ولو برای [[اقامه حق]] و [[احیای دین]]»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور]]، ص 120-121.</ref>. | این نوع برداشت منفی از ظاهر این [[روایات]]، بر این [[استدلال]] [[استوار]] است که اقدامات زمینهساز برای [[ظهور]]، مستلزم [[قیام]] علیه [[حاکمان جور]] و تغییر [[وضع سیاسی]] - [[اجتماعی]] است؛ در حالی که چنین اقداماتی اولاً طبق [[روایات]]، محکوم به بطلان و [[حرام]] است؛ ثانیاً بینتیجه و محکوم به [[شکست]] است. بنابراین، در [[زمان غیبت]] جز [[سکوت]] و به [[انتظار ظهور]] [[حضرت]] نشستن، راه دیگری وجود ندارد! غافل از این که این نوع [[روایات]]، به قیامهایی ناظر است که به نام [[مهدی موعود]] {{ع}} صورت گیرد نه هر نوع [[قیام]] و [[اقدام]] اصلاحی ولو برای [[اقامه حق]] و [[احیای دین]]»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور]]، ص 120-121.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۳۷: | ||
| پاسخ = آقای '''[[عبدالله محمدهاشمی]]'''، در مقاله ''«[[فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی (مقاله)|فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[عبدالله محمدهاشمی]]'''، در مقاله ''«[[فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی (مقاله)|فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«بهمعنای [[انتظار]] به حالت روحی و [[فکری]] ایستا، چشمبهراهیِ صرف، [[سکوت]]، [[بیتفاوتی]]، انزواگزینی و از هرگونه [[اقدام]] سازنده و مؤثر برای [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] پرهیز کردن میباشد. [[امام خمینی]] میفرماید: اینطور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم پس دیگر بنشینیم توی خانههایمان، [[تسبیح]] را در دست بگیریم و بگوییم "عجّل علی فرجه، عجّل" با این، کار شما باید تعجیل شود؟ شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او<ref>امام خمینی، ۱/۱۰/۱۳۶۲.</ref>»<ref>[[عبدالله محمدهاشمی|محمدهاشمی، عبدالله]]، [[فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی (مقاله)|فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی]]، ص۲۷.</ref>. | «بهمعنای [[انتظار]] به حالت روحی و [[فکری]] ایستا، چشمبهراهیِ صرف، [[سکوت]]، [[بیتفاوتی]]، انزواگزینی و از هرگونه [[اقدام]] سازنده و مؤثر برای [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] پرهیز کردن میباشد. [[امام خمینی]] میفرماید: اینطور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]] {{ع}} هستیم پس دیگر بنشینیم توی خانههایمان، [[تسبیح]] را در دست بگیریم و بگوییم "عجّل علی فرجه، عجّل" با این، کار شما باید تعجیل شود؟ شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او<ref>امام خمینی، ۱/۱۰/۱۳۶۲.</ref>»<ref>[[عبدالله محمدهاشمی|محمدهاشمی، عبدالله]]، [[فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی (مقاله)|فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی]]، ص۲۷.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۴: | ||
ما [[تکلیف]] داریم که، اینی که میگوید [[حکومت]] لازم نیست، معنایش این است که [[هرج و مرج]] باشد. اگر یک سال [[حکومت]] در یک مملکتی نباشد، [[نظام]] در یک مملکتی نباشد، آن طور [[فساد]] پر میکند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست. آنی که میگوید [[حکومت]] نباشد، معنایش این است که [[هرج و مرج]] بشود؛ همه هم را بکُشند؛ همه به هم [[ظلم]] بکنند برای اینکه [[حضرت]] بیاید. [[حضرت]] بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک [[آدم]] عاقل، یک [[آدم]] اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست [[سیاست]] این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری میخواهند انجام بدهند، این باید خیلی [[آدم]] نفهمی باشد! | ما [[تکلیف]] داریم که، اینی که میگوید [[حکومت]] لازم نیست، معنایش این است که [[هرج و مرج]] باشد. اگر یک سال [[حکومت]] در یک مملکتی نباشد، [[نظام]] در یک مملکتی نباشد، آن طور [[فساد]] پر میکند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست. آنی که میگوید [[حکومت]] نباشد، معنایش این است که [[هرج و مرج]] بشود؛ همه هم را بکُشند؛ همه به هم [[ظلم]] بکنند برای اینکه [[حضرت]] بیاید. [[حضرت]] بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک [[آدم]] عاقل، یک [[آدم]] اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست [[سیاست]] این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری میخواهند انجام بدهند، این باید خیلی [[آدم]] نفهمی باشد! | ||
اما مسئله این است که دست [[سیاست]] در کار بوده؛ همان طوری که تزریق کرده بودند به ملتها، به [[مسلمین]]، به دیگر اقشار جمعیتهای [[دنیا]] که [[سیاست]] کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزی که مربوط به [[سیاست]] است، بدهید به دست امپراتورها. خوب، آنها از [[خدا]] میخواستند که [[مردم]] غافل بشوند و [[سیاست]] را بدهند دست [[حکومت]] و به دست [[ظلمه]]، دست آمریکا، دست شوروی، دست امثال اینها و آنهایی که اذناب اینها هستند و اینها همه چیز ما را ببرند، همه چیز [[مسلمانها]] را ببرند، همه چیز [[مستضعفان]] را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید [[حکومت]] باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست [[سیاست]] در کار بوده، این اشخاص غافل را، اینها را بازی دادند و گفتند: شما کار به [[سیاست]] نداشته باشید، [[حکومت]] [[مال]] ما، شما هم بروید توی مسجدهایتان بایستید [[نماز]] بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟ | |||
اینهایی که میگویند که هر علمی بلند بشود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف [[انتظار فرج]] است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردهاند بهشان که این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چی چی میگویند. [[حکومت]] نبودن، یعنی اینکه همه [[مردم]] به [[جان]] هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف [[نص]] [[آیات الهی]] [[رفتار]] بکنند. ما اگر فرض میکردیم دویست تا [[روایت]] هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم؛ برای اینکه خلاف [[آیات قرآن]] است. اگر هر روایتی بیاید که [[نهی از منکر]] را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه [[روایت]] قابل عمل نیست. و این نفهمها نمیدانند چی میگویند، هر حکومتی باشد [[حکومت]] [[باطل]] است! ... اینها یک چیزهایی است که اگر دست [[سیاست]] در کار نبود، ابلهانه بود، لکن آنها میفهمند دارند چی میکنند. آنها میخواهند ما را کنار بزنند. | اینهایی که میگویند که هر علمی بلند بشود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف [[انتظار فرج]] است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردهاند بهشان که این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چی چی میگویند. [[حکومت]] نبودن، یعنی اینکه همه [[مردم]] به [[جان]] هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف [[نص]] [[آیات الهی]] [[رفتار]] بکنند. ما اگر فرض میکردیم دویست تا [[روایت]] هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم؛ برای اینکه خلاف [[آیات قرآن]] است. اگر هر روایتی بیاید که [[نهی از منکر]] را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه [[روایت]] قابل عمل نیست. و این نفهمها نمیدانند چی میگویند، هر حکومتی باشد [[حکومت]] [[باطل]] است! ... اینها یک چیزهایی است که اگر دست [[سیاست]] در کار نبود، ابلهانه بود، لکن آنها میفهمند دارند چی میکنند. آنها میخواهند ما را کنار بزنند. | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۸۸: | ||
«این حالت [[انتظار]]، [[انسان]] [[منتظر]] را به عُزلت و [[انزوا]] کشانده و باعث میشود تا دست روی دست گذاشته و وضعیت موجود را [[تحمل]] کند و به [[امید]] آیندهای روشن، بدون کوچکترین تلاش و تحرکی برای آماده نمودن زمینه [[آینده]] روشن، فقط [[انتظار]] بکشد که این نوع [[انتظار]]، "انتظاری ویرانگر و منفی" نامیده شده است <ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 25.</ref>. | «این حالت [[انتظار]]، [[انسان]] [[منتظر]] را به عُزلت و [[انزوا]] کشانده و باعث میشود تا دست روی دست گذاشته و وضعیت موجود را [[تحمل]] کند و به [[امید]] آیندهای روشن، بدون کوچکترین تلاش و تحرکی برای آماده نمودن زمینه [[آینده]] روشن، فقط [[انتظار]] بکشد که این نوع [[انتظار]]، "انتظاری ویرانگر و منفی" نامیده شده است <ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 25.</ref>. | ||
برخی از [[مردم]]، خود را مدعی [[انتظار مهدی]] [[موعود]]{{ع}} میدانند اما نابخردانه و بدون برپا داشتن عَلَم در برابر [[ظلمها]] و فسادهای زمانه خود، از هرگونه مقاومتی سرباز زده و همواره سکون و [[سکوت]] را برگزیدهاند. این دسته از افراد با این شیوه نامناسب و نادرست خود، هم در گفتار و هم در عملِ خود، از جمله حامیان دشمناند. خیلی طبیعی و [[مسلم]] است که [[دشمن]] هم برای دستیابی به اهداف خود از چنین روشی بهره گرفته تا [[انتظار]]، با از دست دادن معنای واقعی و [[حقیقی]] خود به طور غیر مستقیم [[تحریف]] گردد. بر این اساس، برداشت مفهومی ارتجاعی و بسته از [[انتظار]] که باعث سکون است نه تنها سبب [[انحراف]] تمام [[اعمال انسان]] میگردد بلکه به ایجاد زمینه برای استثمارگری و تسلط [[دشمنان دین]] بر توده [[مسلمانان]] [[کمک]] میکند<ref>مهدی منتظر، ص ۳۶.</ref>. | برخی از [[مردم]]، خود را مدعی [[انتظار مهدی]] [[موعود]] {{ع}} میدانند اما نابخردانه و بدون برپا داشتن عَلَم در برابر [[ظلمها]] و فسادهای زمانه خود، از هرگونه مقاومتی سرباز زده و همواره سکون و [[سکوت]] را برگزیدهاند. این دسته از افراد با این شیوه نامناسب و نادرست خود، هم در گفتار و هم در عملِ خود، از جمله حامیان دشمناند. خیلی طبیعی و [[مسلم]] است که [[دشمن]] هم برای دستیابی به اهداف خود از چنین روشی بهره گرفته تا [[انتظار]]، با از دست دادن معنای واقعی و [[حقیقی]] خود به طور غیر مستقیم [[تحریف]] گردد. بر این اساس، برداشت مفهومی ارتجاعی و بسته از [[انتظار]] که باعث سکون است نه تنها سبب [[انحراف]] تمام [[اعمال انسان]] میگردد بلکه به ایجاد زمینه برای استثمارگری و تسلط [[دشمنان دین]] بر توده [[مسلمانان]] [[کمک]] میکند<ref>مهدی منتظر، ص ۳۶.</ref>. | ||
بنیانگذار [[انقلاب اسلامی ایران]] - [[امام خمینی]] - در سخنان خود، [[هدف]] [[دشمنان اسلام]] را برای قشر [[مسلمانان]]، به وضوح مشخص ساختهاند. ایشان میفرمایند: "اینها از اول در ذهن شما مطالبی وارد کردند تا شما را از امور مملکتی منصرف کنند و آنها مشغول کار خودشان باشند و شما هم مشغول دعاگویی باشید. آنها هم، هر کاری که دلشان میخواهد، هر گونه هرزگی که میخواهند بکنند"<ref>صحیفه امام خمینی، ج ۱۸، ص ۲۰۲.</ref>. | بنیانگذار [[انقلاب اسلامی ایران]] - [[امام خمینی]] - در سخنان خود، [[هدف]] [[دشمنان اسلام]] را برای قشر [[مسلمانان]]، به وضوح مشخص ساختهاند. ایشان میفرمایند: "اینها از اول در ذهن شما مطالبی وارد کردند تا شما را از امور مملکتی منصرف کنند و آنها مشغول کار خودشان باشند و شما هم مشغول دعاگویی باشید. آنها هم، هر کاری که دلشان میخواهد، هر گونه هرزگی که میخواهند بکنند"<ref>صحیفه امام خمینی، ج ۱۸، ص ۲۰۲.</ref>. | ||
[[علامه]] [[شهید مرتضی مطهری]] نیز در معرفی و تبیین [[انتظار ویرانگر]] فرمودهاند: برداشت قشری از [[مردم]]، از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]]{{ع}} این است که این موضوع، صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، اختناقها، [[حق]] کشیها و [[تباهیها]] ناشی میشود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]] یکه تاز میدان گردد، جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] (نه اهل [[حقیقت]]؛ زیرا [[حقیقت]] طرفداری ندارد) از آستین بیرون میآید. [[علی]] هذا هر صلاحی محکوم است؛ زیرا هر [[صلاح]]، یک نقطه روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غیبی ظاهر نمیشود. برعکس، هرگناه و [[فساد]] و هر [[ظلم]] و [[تبعیض]] و هرحق کشی و پلیدیای به [[حکم]] اینکه مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند رواست، زیرا {{عربی|اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ اَلْمُبَادِيَ}} ([[هدفها]] وسیلههای [[نامشروع]] را [[مشروع]] میکنند) پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۵۴.</ref>. | [[علامه]] [[شهید مرتضی مطهری]] نیز در معرفی و تبیین [[انتظار ویرانگر]] فرمودهاند: برداشت قشری از [[مردم]]، از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]] {{ع}} این است که این موضوع، صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، اختناقها، [[حق]] کشیها و [[تباهیها]] ناشی میشود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]] یکه تاز میدان گردد، جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] (نه اهل [[حقیقت]]؛ زیرا [[حقیقت]] طرفداری ندارد) از آستین بیرون میآید. [[علی]] هذا هر صلاحی محکوم است؛ زیرا هر [[صلاح]]، یک نقطه روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غیبی ظاهر نمیشود. برعکس، هرگناه و [[فساد]] و هر [[ظلم]] و [[تبعیض]] و هرحق کشی و پلیدیای به [[حکم]] اینکه مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند رواست، زیرا {{عربی|اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ اَلْمُبَادِيَ}} ([[هدفها]] وسیلههای [[نامشروع]] را [[مشروع]] میکنند) پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۵۴.</ref>. | ||
این نوع برداشت منفی و غلط از مفهوم اصیل [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] [[حضرت مهدی موعود]]{{ع}} در واقع، عاملی مؤثر برای تعطیلی و کنار گذاشتن [[احکام]] و [[قوانین]] [[ناب]] [[اسلامی]] است و به تعبیر [[استاد مطهری]] نوعی "[[اباحیگری]]" محسوب میشود<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۵۵.</ref> و هرگز طبق [[موازین]] [[قرآنی]] نیست. [[امام رضا]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: "آیا [[شیعه]] ما [[رضایت]] نمیدهد که در خانه خود بنشیند و [[دارایی]] خود را برای اهل و عیال خود خرج کند و [[منتظر]] [[فرمان]] ما بماند. اگر [[شیعه]] ما زنده بماند و [[حکومت]] ما را [[درک]] کند، همطراز کسانی است که در رکاب [[رسول الله]]{{صل}} به [[جنگ بدر]]، رفتهاند و اگر در حال [[انتظار]] بمیرد، همطراز کسانی است که با [[قائم آل محمد]]{{عم}} [[قیام]] میکنند و در سراپرده او مانند این دو انگشت [[شهادت]]، در کنار هم مینشینند"<ref> {{متن حدیث|"أَ مَا يَرْضَى أَحَدُكُمْ أَنْ يَكُونَ فِي بَيْتِهِ يُنْفِقُ عَلَى عِيَالِهِ يَنْتَظِرُ أَمْرَنَا فَإِنْ أَدْرَكَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بَدْراً وَ إِنْ لَمْ يُدْرِكْهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ قَائِمِنَا فِي فُسْطَاطِهِ هَكَذَا وَ هَكَذَا وَ جَمَعَ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ"}}؛ گزیده کافی، ج ۳، کتاب الحج، ص ۲۵۷.</ref>. | این نوع برداشت منفی و غلط از مفهوم اصیل [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] [[حضرت مهدی موعود]] {{ع}} در واقع، عاملی مؤثر برای تعطیلی و کنار گذاشتن [[احکام]] و [[قوانین]] [[ناب]] [[اسلامی]] است و به تعبیر [[استاد مطهری]] نوعی "[[اباحیگری]]" محسوب میشود<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۵۵.</ref> و هرگز طبق [[موازین]] [[قرآنی]] نیست. [[امام رضا]] {{ع}} در این زمینه میفرمایند: "آیا [[شیعه]] ما [[رضایت]] نمیدهد که در خانه خود بنشیند و [[دارایی]] خود را برای اهل و عیال خود خرج کند و [[منتظر]] [[فرمان]] ما بماند. اگر [[شیعه]] ما زنده بماند و [[حکومت]] ما را [[درک]] کند، همطراز کسانی است که در رکاب [[رسول الله]] {{صل}} به [[جنگ بدر]]، رفتهاند و اگر در حال [[انتظار]] بمیرد، همطراز کسانی است که با [[قائم آل محمد]] {{عم}} [[قیام]] میکنند و در سراپرده او مانند این دو انگشت [[شهادت]]، در کنار هم مینشینند"<ref> {{متن حدیث|"أَ مَا يَرْضَى أَحَدُكُمْ أَنْ يَكُونَ فِي بَيْتِهِ يُنْفِقُ عَلَى عِيَالِهِ يَنْتَظِرُ أَمْرَنَا فَإِنْ أَدْرَكَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بَدْراً وَ إِنْ لَمْ يُدْرِكْهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ قَائِمِنَا فِي فُسْطَاطِهِ هَكَذَا وَ هَكَذَا وَ جَمَعَ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ"}}؛ گزیده کافی، ج ۳، کتاب الحج، ص ۲۵۷.</ref>. | ||
[[انتظار ویرانگر]] که معلول و محصول بینشی نادرست درباره تحولات و انقلابات [[تاریخی]] است؛ در واقع [[اسارت]] بخش و فلج کننده نیروهای مقاوم [[جامعه]] است و اگر دیدگاه فردی در مورد این اصل [[مقدس]] بر این اساس شکل گرفته باشد که [[ظلم]] را در عالم فراگیر کنیم تا [[مقدمات ظهور]] فراهم گردد و به [[سکوت]] در برابر [[ستم]] که نوعی [[همراهی]] در [[قیام]] است، بپردازیم، اینجاست که به هشدار [[امام رضا]]{{ع}} در مورد اینکه خطر [[مدعیان دروغین]] [[انتظار]] به مراتب از [[فتنه دجال]] زیان بارتر و آسیب پذیرتر است، پی میبریم. [[امام رضا]]{{ع}} در معرفی این گونه افراد میفرمایند: "برخی از کسانی که [[مودت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]] را دستاویز ساختهاند، زیان و [[فتنه]] انگیزیشان بر [[شیعیان]] ما از [[دجال]] بیشتر است"<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ مِمَّنْ يَتَّخِذُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لَمَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ"}}؛ بحارالانوار، ج ۷۲، باب ۸۴، ح ۱۱، ص ۳۹۱</ref> پرسیدند: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! به چه مناسبت فتنهشان از [[دجال]] بیشتر است؟ فرمودند: "زیرا با [[دشمنان]] ما مهر و [[مودت]] میورزند و نسبت به [[دوستان]] ما [[دشمنی]] و [[عداوت]] مینمایند، هرگاه چنین شد [[حق]] و [[باطل]] به هم میآمیزند و [[حقیقت]] مورد اشتباه قرار میگیرد. [[شناخت]] آن دشوار میشود. در نتیجه [[انسان]] با [[ایمان]] از شخص دو چهره باز شناخته نشود»<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 27-30.</ref>. | [[انتظار ویرانگر]] که معلول و محصول بینشی نادرست درباره تحولات و انقلابات [[تاریخی]] است؛ در واقع [[اسارت]] بخش و فلج کننده نیروهای مقاوم [[جامعه]] است و اگر دیدگاه فردی در مورد این اصل [[مقدس]] بر این اساس شکل گرفته باشد که [[ظلم]] را در عالم فراگیر کنیم تا [[مقدمات ظهور]] فراهم گردد و به [[سکوت]] در برابر [[ستم]] که نوعی [[همراهی]] در [[قیام]] است، بپردازیم، اینجاست که به هشدار [[امام رضا]] {{ع}} در مورد اینکه خطر [[مدعیان دروغین]] [[انتظار]] به مراتب از [[فتنه دجال]] زیان بارتر و آسیب پذیرتر است، پی میبریم. [[امام رضا]] {{ع}} در معرفی این گونه افراد میفرمایند: "برخی از کسانی که [[مودت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]] را دستاویز ساختهاند، زیان و [[فتنه]] انگیزیشان بر [[شیعیان]] ما از [[دجال]] بیشتر است"<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ مِمَّنْ يَتَّخِذُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لَمَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ"}}؛ بحارالانوار، ج ۷۲، باب ۸۴، ح ۱۱، ص ۳۹۱</ref> پرسیدند: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! به چه مناسبت فتنهشان از [[دجال]] بیشتر است؟ فرمودند: "زیرا با [[دشمنان]] ما مهر و [[مودت]] میورزند و نسبت به [[دوستان]] ما [[دشمنی]] و [[عداوت]] مینمایند، هرگاه چنین شد [[حق]] و [[باطل]] به هم میآمیزند و [[حقیقت]] مورد اشتباه قرار میگیرد. [[شناخت]] آن دشوار میشود. در نتیجه [[انسان]] با [[ایمان]] از شخص دو چهره باز شناخته نشود»<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 27-30.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۵: | ||
«از آسیبهای مهم در [[فرهنگ]] [[مهدویت]]، تفسیرها و برداشتهای نادرست از موضوعات این [[فرهنگ اسلامی]] است. تحلیل نادرست و ناقص از [[روایات]] به دریافت غیر صحیح میانجامد که چند نمونه از آن را بیان میکنیم. | «از آسیبهای مهم در [[فرهنگ]] [[مهدویت]]، تفسیرها و برداشتهای نادرست از موضوعات این [[فرهنگ اسلامی]] است. تحلیل نادرست و ناقص از [[روایات]] به دریافت غیر صحیح میانجامد که چند نمونه از آن را بیان میکنیم. | ||
#برداشت غلط از مفهوم "[[انتظار]]" سبب شده است که بعضی [[گمان]] کنند که چون [[اصلاح]] [[جهان]] از [[فسادها]] به دست [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} خواهد بود، پس ما در برابر [[تباهیها]] و ناهنجاریها هیچ وظیفهای نداریم و بلکه ممکن است گفته شود که برای [[نزدیک شدن ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} باید برای [[ترویج]] [[بدیها]] و [[زشتیها]] در [[جامعه]] [[اقدام]] کنیم. این [[اندیشه]] نادرست در مقابل دیدگاه [[قرآن]] و [[اهل بیت]]{{عم}} است که [[امر به معروف و نهی از منکر]] را از [[وظایف]] حتمی هر [[مسلمان]] میداند. بنیانگذار [[جمهوری اسلامی]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] در نقد این دیدگاه فرموده است: "ما اگر دستمان میرسید و [[قدرت]] داشتیم، باید برویم تمام [[ظلمها]] و جورها را از عالم برداریم، [[تکلیف]] شرعی ماست؛ منتهی ما نمیتوانیم. اینکه هست، این است که [[حضرت]] [[امام مهدی]]{{ع}} عالم را پر میکند از [[عدالت]]، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر [[تکلیف]] ندارید".<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref> آن [[رهبر]] فقید همچنین در ادامه بیانات خود فرموده است: "آیا ما بر خلاف [[آیات]] شریفه [[قرآن]] دست از [[نهی از منکر]] برداریم؟ دست از [[امر به معروف]] برداریم و توسعه بدهیم [[گناهان]] را برای این که [[حضرت]] بیایند؟<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. | # برداشت غلط از مفهوم "[[انتظار]]" سبب شده است که بعضی [[گمان]] کنند که چون [[اصلاح]] [[جهان]] از [[فسادها]] به دست [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} خواهد بود، پس ما در برابر [[تباهیها]] و ناهنجاریها هیچ وظیفهای نداریم و بلکه ممکن است گفته شود که برای [[نزدیک شدن ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} باید برای [[ترویج]] [[بدیها]] و [[زشتیها]] در [[جامعه]] [[اقدام]] کنیم. این [[اندیشه]] نادرست در مقابل دیدگاه [[قرآن]] و [[اهل بیت]] {{عم}} است که [[امر به معروف و نهی از منکر]] را از [[وظایف]] حتمی هر [[مسلمان]] میداند. بنیانگذار [[جمهوری اسلامی]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] در نقد این دیدگاه فرموده است: "ما اگر دستمان میرسید و [[قدرت]] داشتیم، باید برویم تمام [[ظلمها]] و جورها را از عالم برداریم، [[تکلیف]] شرعی ماست؛ منتهی ما نمیتوانیم. اینکه هست، این است که [[حضرت]] [[امام مهدی]] {{ع}} عالم را پر میکند از [[عدالت]]، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر [[تکلیف]] ندارید".<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref> آن [[رهبر]] فقید همچنین در ادامه بیانات خود فرموده است: "آیا ما بر خلاف [[آیات]] شریفه [[قرآن]] دست از [[نهی از منکر]] برداریم؟ دست از [[امر به معروف]] برداریم و توسعه بدهیم [[گناهان]] را برای این که [[حضرت]] بیایند؟<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. | ||
#بعضی افراد از ظاهر برخی [[روایات]]، این گونه برداشت کردهاند که هر قیامی قبل از [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}} محکوم و مردود است؛ بنابراین در برابر [[قیام]] و [[انقلاب]] شکوهمند [[اسلامی]] [[ایران]] که قیامی ضدّ [[طاغوت]] و [[استکبار]] و در جهت برقراری [[احکام الهی]] بوده است، موضع نادرستی گرفتهاند. در پاسخ باید گفت که اجرای بسیاری از [[احکام اسلامی]] مانند [[اقامه حدود]] و قصاص و نیز [[جهاد]] با [[دشمنان]] و [[مبارزه]] فراگیر با [[فساد]] جز با [[تشکیل حکومت اسلامی]] ممکن نیست؛ بنابراین [[تلاش]] برای برقراری [[نظام اسلامی]]، کاری [[پسندیده]] و مورد قبول است و [[نهی]] از [[قیام]] در بعضی از [[روایات]] به معنای شرکت در قیامهای [[باطل]] است که انگیزه [[الهی]] ندارد یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که به عنوان [[قیام مهدوی]] شروع میگردد؛ نه اینکه هر [[انقلاب]] و حرکتی که در میسر [[اصلاح جامعه]] است، مردود شمرده شود.<ref>برای اطلاع بیشتر درباره این موضوع ر.ک: دادگستر جهان، ص ۲۵۴ – ۳۰۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۲۵۲ - ۲۵۴.</ref>. | # بعضی افراد از ظاهر برخی [[روایات]]، این گونه برداشت کردهاند که هر قیامی قبل از [[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} محکوم و مردود است؛ بنابراین در برابر [[قیام]] و [[انقلاب]] شکوهمند [[اسلامی]] [[ایران]] که قیامی ضدّ [[طاغوت]] و [[استکبار]] و در جهت برقراری [[احکام الهی]] بوده است، موضع نادرستی گرفتهاند. در پاسخ باید گفت که اجرای بسیاری از [[احکام اسلامی]] مانند [[اقامه حدود]] و قصاص و نیز [[جهاد]] با [[دشمنان]] و [[مبارزه]] فراگیر با [[فساد]] جز با [[تشکیل حکومت اسلامی]] ممکن نیست؛ بنابراین [[تلاش]] برای برقراری [[نظام اسلامی]]، کاری [[پسندیده]] و مورد قبول است و [[نهی]] از [[قیام]] در بعضی از [[روایات]] به معنای شرکت در قیامهای [[باطل]] است که انگیزه [[الهی]] ندارد یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که به عنوان [[قیام مهدوی]] شروع میگردد؛ نه اینکه هر [[انقلاب]] و حرکتی که در میسر [[اصلاح جامعه]] است، مردود شمرده شود.<ref>برای اطلاع بیشتر درباره این موضوع ر.ک: دادگستر جهان، ص ۲۵۴ – ۳۰۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۲۵۲ - ۲۵۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسمان انتظار فرج}} | {{پرسمان انتظار فرج}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:پرسش]] | [[رده:پرسش]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۴۴
برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج |
مدخل اصلی | برداشتهای انحرافی از انتظار |
تعداد پاسخ | ۱۲ پاسخ |
برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- در روایتی آمده است که هر حکومتی پیش از قیام امام مهدی (ع) به وجود بیاید طاغوت است این حدیث در رابطه با نظام فعلی چگونه معنا میشود؟
- برپایه روایات هر پرچمی قبل از ظهور امام مهدی (ع) طاغوت و هر بیعتی کفر و نفاق است این روایات با انقلاب اسلامی ایران سازگاری دارد؟
پاسخ جامع اجمالی
مقدمه
در طول زمان برداشتهای نادرستی از معنی و مفهوم انتظار صورت گرفته که موجب انحرافاتی در معنای انتظار شده است. شاید بتوان گفت تمامی برداشتهای غلط از مفهوم انتظار حتی اگر جاهلانه باشد به نفع مغرضان پلیدی است که میخواهند با این حربه به مردم القاء کنند که حکومت دینی در زمان غیبت امام معصوم باطل و حرام است تا به این وسیله به جان و مال و نوامیس مسلمین تعرض کنند[۱].
ریشه برداشت انحرافی از انتظار
ریشه اصلی هر نوع برداشت نادرست و منفی از انتظار، فهم غلط و کجاندیشانه برخی افراد از روایاتی که هرگونه قیام در دوران غیبت را طاغوتی دانسته است و تلاش برای زمینهسازی ظهور امام مهدی را بیثمر میداند؛ روایاتی چون سخن امام زین العابدین (ع): «وَ اللَّهِ! لَا يَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ (ع) إِلَّا كَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَكْرِهِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَويَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْيَانُ فَعَبِثُوا بِهِ» [۲] یا فرمایش امام باقر (ع): «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»؛ «هر پرچمی قبل از قیام قائم (ع) برافراشته گردد صاحب آن طاغوت است»[۳]. این افراد بر این باورند که این روایات همگان را از اقدامات مسلحانه و قیام در برابر حاکمان طاغوتی پیش از ظهور امام مهدی (ع) بازداشته و آنان که پیش از ظهور حضرت پرچم قیام را برافراشته و مردم را سوی آن فراخوانند، خودشان طاغوت هستند.
گونههای برداشتهای نادرست از انتظار
بهطورکلی همه برداشتهای نادرست از انتظار بازگشتش به مسلک احتراز است. برخی انتظار را به معنای احتراز دانستهاند و بر این باورند که ماهیت انتظار، انسان را به گوشگیری دعوت میکند و مانع تلاش او برای انجام هر کاری میشود[۴]. اگر انتظار به معنای احتراز و گوشهگیری باشد، از نظر فردی، عامل رکود و توقف است و از نظر اجتماعی وسیلهای برای خاموش ساختن جنبشهای ضدّ استعماری خواهد بود.
پیروان این دیدگاه برای عوامل انسانی و طبیعی، نقش چندانی قائل نیستند؛ به همین جهت، در عصر غیبت نیز شیعیان را به زمینهسازی و تهیه مقدمات ظهور مکلف نمیدانند. افرادی که چنین دیدگاهی دارند، ظهور را تنها به ارادۀ الهی وابسته میدانند و تلاش در برابر حاکمان جور را بیتأثیر میشمارند، اصلاح امور را به آمدن حضرت مهدی واگذار میکنند و نهتنها برای برپایی حکومت اقدام نمیکنند، بلکه آن را مانع ظهور و محکوم به بطلان میپندارند.
این اندیشه به گونههای مختلفی ازسوی برخی کجاندیشان مطرح شده است:
- عدهای انتظار فرج را فقط به معنای دعا برای ظهور میدانند. این گروه تنها در مواردی خاص و جزئی امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
- گروهی تصور میکنند که انتظار فرج یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ اقدام عملی نباید انجام داد. فرق این دسته با گروه فوق این است که آنها مواردی خاص و جزئی امر به معروف و نهی از منکر میکنند اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند.
- عدهای دیگر بر این باورند که باید جهان پر از معصیت بشود تا حضرت مهدی (ع) ظهور کنند؛ یعنی حتی اگر در جایی نیاز بود امر به معروف یا نهی از منکر شود نباید به این وظیفه عمل کرد. به بیان دیگر مکلف باید از هر عمل مثبتی (حتی دعا کردن) و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشد و منتظر بماند تا امام عصر (ع) خودش بیاید و اوضاع را اصلاح و مفاسد را برطرف کند. این مثل آن است که معتقد باشیم در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند، چونکه فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه دنیا را روشن کند.
- عدهایی اعتقادی فراتر از اعتقاد دسته سوم دارند. اینان معتقدند باید به گناه دامن زد و مردم را به گناه و ظلم دعوت کرد تا دنیا پر از جور و ظلم شود. در این دسته، هم افراد ساده لوح وجود داشتهاند و هم اشخاص منحرف با مقاصدی ناصواب. استناد این افراد به روایاتی است که ظهور امام مهدی را وابسته به وجود ظلم در دنیا کرده است همچون این روایت از امام علی (ع) که فرمود: «الْحَادِیَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی هُوَ الْمَهْدِیُ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»[۵].
- بعضی افراد از ظاهر برخی روایات اینگونه برداشت کردهاند که هر قیامی قبل از قیام امام مهدی (ع) محکوم و مردود است.
نقطه اشتراکی که در تمام دیدگاههای فوق وجود دارد این است که امام مهدی (ع) زمانی ظهور میکند که جهان پر از ظلم و جور شود و وظیفۀ ما در این باره این است نسبت به این ظلم و بیعدالتی واکنشی نشان ندهیم. در واقع، آنان میپندارند که این عدم واکنش نسبت بیعدالتیها، تبعیضها و دیگر مسائل جامعه، به زمینهسازی برای ظهور امام مهدی کمک میکند و سبب میشود تا امام مهدی زودتر ظهور کنند. و نیز هر شخصی که بخواهد قیام کند و ادعا کند میخواهد بساط ظلم را بردارد دروغگو و قیامش حرام و پرچم او نیز باطل است و به شکست منجر میشود. در پاسخ به این انحراف عقیدتی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- برخی از این روایات از جهانی پر از ظلم سخن میگوید نه ظالم! یعنی معنایش این نیست که برای زمینهسازی ظهور امام مهدی باید به شیوع ظلم و گسترش آن کمک کرد. طبق بیان قرآن کریم، هنگام ظهور حضرت مهدی افراد صالح و شایستهای وجود دارند که آنان به رهبری امام عصر (ع) وارث حکومت زمین، میشوند[۶]. اگرlمعنای فراگیر شدن فساد و ظلم، کثرت ظالم باشد؛ بهگونهای که افراد صالح یافت نشوند، با صریح آیه شریفه در تعارض و تنافی است.
- روایات مذکور به یک واقعیت در هنگام ظهور اشاره دارند نه به شرایط ظهور، این روایات نمیگویند که وجود گناه و فساد شرطی برای ظهور است، بلکه خبر از این واقعیت میدهند که در عصر غیبت ظلم و جور تمامی اهل زمین را فرا میگیرد.
- این دسته از احادیث از نظر سندی مشکل دارند و به اصطلاح اهل حدیث مُرسل هستند؛ یعنی بعضی از راویان آن حذف شده در نتیجه معلوم نیست چه کسی یا کسانی بودهاند؛ یا در سلسله سند آنها شخصی به نام ابوجارود است که زیدیمذهب و مؤسس فرقه جارودیه است و در کتب رجال تضعیف شده است و در هر دو صورت چنین روایاتی معتبر نیستند.
- درصورت پذیرش این روایات میتوان گفت منظور از آنها این است که قیامهایی که مدعی مهدویت هستند محکوم به شکستاند؛ یعنی آنانی که خود را مهدی معرفی میکند و به این نام قیام میکنند.
- اجرای بسیاری از احکام اسلامی مانند اقامۀ حدود و قصاص و نیز جهاد با دشمنان و مبارزۀ فراگیر با فساد جز با تشکیل حکومت اسلامی ممکن نیست؛ بنابراین تلاش برای برقراری نظام اسلامی، کاری پسندیده و مورد قبول است و نهی از قیام در بعضی از روایات به معنای شرکت در قیامهای باطل است که انگیزۀ الهی ندارد یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که بهعنوان قیام مهدوی شروع میگردد؛ نه اینکه هر انقلاب و حرکتی که در میسر اصلاح جامعه است، مردود شمرده شود.
- این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز مردم در آمادهسازی مقدمات ظهور حضرت مهدی (ع) تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند این سخن رسول خدا (ص): « يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»[۷]؛ «مردمی از شرق قیام میکنند و زمینه را برای حرکت جهانی مهدی فراهم میسازند». بنابراین نمیتوان انسان منتظر را از هرگونه حرکت اصلاحی و تلاش برای زمینهسازی ظهور امام مهدی نهی کرد و کار او را بیثمر خواند.
- این نگرش منفی به آموزه انتظار، سبب تعطیلی دستورهای سیاسی اسلام، مانند امربهمعروف و نهیازمنکر، جهاد و حمایت از مظلوم و...، خواهد بود که با صریح آیات و روایات منافات دارد.
نتیجه
با فرض صحیح بودن اینگونه روایات، هیچ تنافی با حرکتهای اصلاحی منتظران در جامعه و تلاش عملی برای زمینهسازی ظهور امام مهدی ندارد؛ زیرا، قیامی در دروان غیبت باطل و محکوم به شکست است که به نام مهدی صورت بگیرد؛ یعنی کسی مدعی مهدی بودن کند تا از این رهگذر قیام کرده و خود را به عالم بنمایاند؛ افزونبر این، روایاتی دیگر، بهصراحت منتظران را به سمت زمینهسازی برای ظهور فراخواندهاند[۸].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله خامنهای؛ |
---|
آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در کتاب «ما منتظریم» در اینباره گفته است:
«یک معنای انحرافی در باب انتظار بود که خوشبختانه امروز از آن فهم و برداشت غلط، اثر چندانی نیست. کسانی که مغرض و یا نادان بودند، اینطور به مردم یاد داده بودند که انتظار، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشید و منتظر بمانید، تا صاحب عصر و زمان (ع) خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را برطرف نماید![۹] انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند، دست به هیچ کاری نزند، هیچ اصلاحی را وجهه همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (ع) هستیم. اینکه انتظار نیست[۱۰]. اعتقاد به امام زمان (ع) به معنای گوشهگیری نیست. جریانهای انحرافی قبل از انقلاب تبلیغ میکردند، الان هم در گوشه و کنار تبلیغ میکنند که امام زمان (ع) میآید و اوضاع را درست میکند؛ ما امروز دیگر چه کار کنیم! چه لزومی دارد ما حرکتی بکنیم! این مثل آن است که در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه دنیا را روشن کند. خورشیدِ فردا، ربطی به وضع کنونی من و شما ندارد[۱۱]. اگر امام زمان (ع) دنیای پر از عدل و داد درست خواهد کرد پس ما باید به سهم خودمان در زمینهسازی این دنیا کوشش کنیم. اگر خورشید منوری خواهد درخشید و دنیا را روشن و منور خواهد کرد این بدین معنا نیست که ما در شب تاریک وقتی نمیتوانیم خورشید بیافرینیم چراغی هم روشن نکنیم[۱۲]»[۱۳]. |
۲. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «ادب فنای مقربان» در اینباره گفته است:
«[در] انتظار منفی و ویرانگر برخی ظهور امام عصر (ع) را تنها به اراده الاهی وابسته میدانند و تلاش جامعه انسانی، به ویژه اقدامات انقلابی در برابر حاکمان جور، در تحقق وعده ظهور آن حضرت را بیتأثیر میشمارند و اصلاح امور را به آمدن حضرت مهدی (ع) واگذار میکنند. این دیدگاه، نه تنها اقدام برای برپایی حکومت در عصر غیبت را برنمیتابد، آن را مانع رخداد ظهور و محکوم به بطلان میپندارد. برپایه این نگرش عافیتطلبانه و مسئولیتگریز، رخداد ظهور، فراتر از حوزه اثرگذاری بشر است و تنها به اراده الاهی پیوند دارد؛ انتظار ظهور نیز به معنای مترصد بودن مردم تا فرارسیدن روز موعود و دست روی دست گذاشتن و بیتأثیر انگاشتن تلاش جامعه منتظر در زودهنگامی یا دیرکرد این رخداد بزرگ است. نگرش جدا انگاری ظهور امام زمان (ع) از کارکرد جامعه منتظر، برخاسته از نگاه سطحی[۱۴] و فهم نادرست از روایاتی است که درباره وضع سیاسی و اجتماعی شیعه در دوران غیبت و قیامهای پیش از ظهور وارد شده است»[۱۵]. |
۳. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی، در کتاب «گفتارهای مهدوی» در اینباره گفته است:
«یکی از عناوین مهم معرفتی در فرهنگ دینی، مسألۀ انتظار است؛ همانطور که در روایات از قول پیامبر اکرم (ص) آمده است: «"اَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»[۱۶] و مقصود از آن انتظاری است که انسان را به حرکت و حماسه در راه خدا وادار میکند[۱۷]. منتها به مرور زمان برداشتهای نادرستی از معنا و مفهوم انتظار صورت گرفته و موجب شده عدهای از منتظران را در گمراهی قرار دهد»[۱۸].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین مهدویفرد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین میرزا عباس مهدویفرد، در کتاب «فلسفه انتظار» در اینباره گفته است:
«عدهای با استناد به روایات به تفسیر نادرست و منفی از انتظار روی آوردهاند که در ذیل به نمونههایی از این برداشتها میپردازیم:
اما احادیثی که دلالت دارند هر قیامی قبل از قیام جهانی حضرت انجام بگیرد سرانجام با شکست مواجه خواهد شد.
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد صابر جعفری، در کتاب «اندیشه مهدویت و آسیبها» در اینباره گفته است:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین دانش؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسماعیل دانش، نویسنده مقاله «نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی» در اینباره گفته است:
«برخی از "انتظار" برداشت ناصوابتری کردهاند، و آن را مذهب احتراز پنداشتهاست. براساس این نگرش، منتظران باید گوشهگیری نمایند و در برابر فسادها و بیعدالتیها از خود حرکت و خیزشی انجام ندهند. میرفطروس میگوید: "انتظار، مذهب احتراز است؛ مذهبی است که منتظر را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود؛ مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد؛ پس دهنکجی میکند و کنار میکشد". امام خمینی (ره) که از این برداشت تخریب کننده، رنج میبرد و انحرافات آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در انتظار ظهور بود و اصولاً حکومت واحد جهانی حضرت (ع) زمانی تحقق پیدا میکند که جهان پر از ظلم و ستم شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به ترویج گناه و فساد در جامعه دامن زد و مردم را به گناه دعوت کرد تا دنیا پر از فساد و ظلم و جور شود؛ در نتیجه حضرت مهدی (ع) ظهور میکند. مذهب احتراز میگوید: "عالم باید پر از معصیت شود. نباید امر به معروف و نهی از منکر کنیم". در پاسخ میگوییم: اولاً، این برداشت با فلسفه انتظار منافات دارد؛ زیرا فلسفه انتظار حل نشدن و تسلیم نشدن در برابر آلودگیهای محیط و جامعه است. آیت الله مکام شیرازی میفرماید: "انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر شود امید ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنان را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه میکند. آنان با گسترش دامنه فساد مأیوس نمیشوند، بلکه به مقتضای "وعده وصل چون شود نزدیک؛ آتش عشق تیزتر گردد" وصول به هدف را در برابر خویش میبینند و کوشش و تلاششان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب میگردد". ثانیاً، امر به معروف و نهی از منکر، یکی از اصول مسلّم و از ضروریات اسلام و مورد اتفاق عالمان دینی است. قرآن کریم میفرماید: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾[۲۴]. از نظر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر بر هر کسی که توان و قدرت دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود واجب است. پیامبر اسلام (ص) میفرماید: "باید امر به معروف و نهی از منکر کنید، و گرنه خداوند بدترین و شرورترین شما را بر نیکان و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را مستجاب و روا نمیگرداند". امام صادق (ع) میفرماید: «اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لاَ عَلَى أَصْحَابِهِ». بیگمان امر به معروف و نهی از منکر با انتظاری سازگاری دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز»[۲۵]. |
۷. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در مقاله «آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور» در اینباره گفته است:
«انتظار خاموش، به دیدگاه کسانی اطلاق میشود که پدیده ظهور حضرت حجت (ع) را تنها معلول اراده و مشیت الهی میدانند و برای عوامل انسانی و طبیعی، نقش چندانی قائل نیستند[۲۶]. به همین جهت، در عصر غیبت نیز شیعیان را به زمینهسازی و تهیه مقدمات ظهور مکلف نمیدانند. این نگرش منفی و منفعلانه به موضوع انتظار، از نگاه سطحی و تلقی نادرست نسبت به مفاد برخی روایاتی ناشی میشود که در مورد نفی هر گونه قیام و حرکتی در عصر انتظار و بطلان و یا نافرجام بودن آن نقل شده است. امام صادق (ع) به ابوبصیر فرمود: هر پرچمی قبل از قیام حضرت قائم (ع) برافراشته شود، صاحب آن طاغوت بوده، اطاعت او خروج از اطاعت خداست[۲۷]؛ این نوع برداشت منفی از ظاهر این روایات، بر این استدلال استوار است که اقدامات زمینهساز برای ظهور، مستلزم قیام علیه حاکمان جور و تغییر وضع سیاسی - اجتماعی است؛ در حالی که چنین اقداماتی اولاً طبق روایات، محکوم به بطلان و حرام است؛ ثانیاً بینتیجه و محکوم به شکست است. بنابراین، در زمان غیبت جز سکوت و به انتظار ظهور حضرت نشستن، راه دیگری وجود ندارد! غافل از این که این نوع روایات، به قیامهایی ناظر است که به نام مهدی موعود (ع) صورت گیرد نه هر نوع قیام و اقدام اصلاحی ولو برای اقامه حق و احیای دین»[۲۸]. |
۸. آقای محمدهاشمی؛ |
---|
آقای عبدالله محمدهاشمی، در مقاله «فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی» در اینباره گفته است:
«بهمعنای انتظار به حالت روحی و فکری ایستا، چشمبهراهیِ صرف، سکوت، بیتفاوتی، انزواگزینی و از هرگونه اقدام سازنده و مؤثر برای اصلاح خود و جامعه پرهیز کردن میباشد. امام خمینی میفرماید: اینطور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان (ع) هستیم پس دیگر بنشینیم توی خانههایمان، تسبیح را در دست بگیریم و بگوییم "عجّل علی فرجه، عجّل" با این، کار شما باید تعجیل شود؟ شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او[۲۹]»[۳۰].
|
۹. آقای دکتر قائمی؛ |
---|
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در اینباره گفته است:
«برداشت منفی و غلطی که از انتظار میشود کرد بدینگونه است که آدمی چشم به راه این مسأله باشد که دستی با امکانات به حساب از آستین غیب بیرون آید و انقلاب روحانی، نظامی و اجتماعی خاصی انجام دهد بدون اینکه خود فرد با چنین وضعی همراه و همگام باشد. او میخواهد که قدرتهای مخرب از بین بروند، مفاسد و انحطاط محو شوند، کوششهای محو بشری نابود گردند، زمینه از هر حیث برای زندگی او مساعد شوند بدون اینکه خود در این زمینه گامی بردارد. انتظاری بدینگونه نوعی عقبگرد، ارتداد و حتی انحراف از آیات تحرکبخش قرآن است. عامل زبونی، بیعدالتی، نابرابری، رکود و سکون و کنارهگیری است. این اطمینان باید حاصل باشد که امید به اینکه دیگران بیایند و زیر بازوی کسی که خود امر به معروف و نهی از منکر کرده بگیرند، فردی ساکت را در مقری توام با آسایش فراغ قرار دهند امری بیهوده و بیحساب است»[۳۱]. چه بسیار از انتظارها که به جای سازندگی ویرانگری میکنند، به جای پیشرفت موجب عقب رفتن و برگشت را فراهم میسازند و به جای توجه به آینده استقبال از گذشته دارند. برداشتهای نادرست از انتظار برداشتها و اصالتها را از انسان سلب میکند و نیرومندترین عامل حرکت را به رکود و جمود مبدل میسازد. اینکه منتظر باشیم که امام خود بیاید و کارها را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم فکری خطرناک و اندیشهای نادرست است. وای بر حال جامعهای که این چنین بیندیشند. اندیشههای منحط در این طریقند که در انجام وظیفه تنبلی وکوتاهی کنند. بدین نظر در جنبه انتظار بعد منفی آن را گرفته و خود را بدان سرگرم میکنند. آنان از مشی انتظار قاعد بودن، امضای وضع موجود را دریافتهاند در حالی که واقعیت خلاف آن است و چنین برداشتی نوعی تحریف و حتی ساخته دست دشمنان برای بهرهگیریهای سیاسی و اقتصادی است. انتظار نه تنها آرامش موقت نیست بلکه اعتراضی دائمی علیه بیعدالتیهاست و نه تنها تسلی دادن نیست بلکه برافروختن و تحریک کردن برای احقاق حق و ابطال باطل است. انتظار پذیرش نوعی انقلاب، تحول و تکامل، هدفداری و معنیداری است. موجبی برای دفاع جاودانه از هدف و مسلک است. سرمایهای روحی برای تکامل و تعالی و حفظ جنبههای انسانی و ایدئولوژیکی است. انتظار عامل تحرک است اسلحهای قوی و بران علیه روح مردگی است. نجات از اعتذال و کنارهگیری است. موجد تحول است، بر این اساس انتظاری خلاف چنین جهت از آن بیعرضهها و بیشخصیتهاست»[۳۲]. |
۱۰. خانم مصباحی؛ |
---|
خانم زهرا مصباحی در کتاب «امام زمان»؛ (گزیدهای از آثار و سیره امام خمینی درباره امام زمان (ع)) در اینباره گفته است:
«برداشتهایی که از انتظار فرج شده است؛ بعضیاش را من عرض میکنم. بعضیها انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (ع) را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً میشناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب (ع) بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل میکردند و نهی از منکر هم میکردند و امر به معروف هم میکردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند. یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه میگذرد، بر ملتها چه میگذرد، بر ملت ما چه میگذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله، درست میکنند؛ دیگر ما تکلیفی نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا میگذرد یا در مملکت خودمان میگذرد، نداشته باشیم. اینها هم یک دستهای، مردمی بودند که صالح بودند. یک دستهای میگفتند که خوب، باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری میخواهند بکنند؛ گناهها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. یک دستهای از این بالاتر بودند، میگفتند: باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت (ع) تشریف بیاورند. این هم یک دستهای بودند که البته در بین این دسته، منحرفهایی هم بودند، اشخاص سادهلوح هم بودند، منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن میزدند. یک دسته دیگری بودند که میگفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات اشاره دارد که هر کس علم بلند کند با علم مهدی، به عنوان مهدویت بلند کند، باطل است. حالا ما فرض میکنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟ حضرت صاحب که تشریف میآورند برای چی میآیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه میکنند؟ حضرت میآیند، میخواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟ به حسب رأی این جمعیت، که بعضیشان بازیگرند و بعضیشان نادان، این است که ما باید بنشینیم، دعا کنیم به ... امریکا ... و ... اذنابشان ... و امثال اینها تا اینکه اینها عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند. بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند؛ همان کاری که ما میکنیم و ما دعا میکنیم که ظلم و جور باشد! حضرت میخواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان میرسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمیتوانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر میکند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید. ما تکلیف داریم که، اینی که میگوید حکومت لازم نیست، معنایش این است که هرج و مرج باشد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، آن طور فساد پر میکند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست. آنی که میگوید حکومت نباشد، معنایش این است که هرج و مرج بشود؛ همه هم را بکُشند؛ همه به هم ظلم بکنند برای اینکه حضرت بیاید. حضرت بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک آدم عاقل، یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاست این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری میخواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد! اما مسئله این است که دست سیاست در کار بوده؛ همان طوری که تزریق کرده بودند به ملتها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیتهای دنیا که سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزی که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خوب، آنها از خدا میخواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروی، دست امثال اینها و آنهایی که اذناب اینها هستند و اینها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمانها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، اینها را بازی دادند و گفتند: شما کار به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توی مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟ اینهایی که میگویند که هر علمی بلند بشود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف انتظار فرج است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردهاند بهشان که این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چی چی میگویند. حکومت نبودن، یعنی اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض میکردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم؛ برای اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست. و این نفهمها نمیدانند چی میگویند، هر حکومتی باشد حکومت باطل است! ... اینها یک چیزهایی است که اگر دست سیاست در کار نبود، ابلهانه بود، لکن آنها میفهمند دارند چی میکنند. آنها میخواهند ما را کنار بزنند. بله، البته آن پر کردن دنیا را از عدالت، آن را ما نمیتوانیم پر بکنیم. اگر میتوانستیم، میکردیم، اما چون نمیتوانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن است، تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمیتوانیم بکنیم؛ چون نمیتوانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت (ع) در هر صورت، این مصیبتهایی که هست که به مسلمانها وارد شده است و سیاستهای خارجی دامن بهش زدهاند، برای چاپیدن اینها و برای از بین بردن عزت مسلمین است. و باورشان هم آمده است خیلیها. شاید الآن هم بسیاری باور کنند که نه، حکومت نباید باشد، زمان حضرت صاحب باید بیاید حکومت. و هر حکومتی در غیر زمان حضرت صاحب، باطل است؛ یعنی، هرج و مرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بیاید درستش کند! ما درستش میکنیم تا حضرت بیاید[۳۳]»[۳۴]. |
۱۱. خانم طاووسی؛ |
---|
سرکار خانم سکینه طاووسی، در کتاب «انتظار از دیدگاه اهل بیت» در اینباره گفته است:
«این حالت انتظار، انسان منتظر را به عُزلت و انزوا کشانده و باعث میشود تا دست روی دست گذاشته و وضعیت موجود را تحمل کند و به امید آیندهای روشن، بدون کوچکترین تلاش و تحرکی برای آماده نمودن زمینه آینده روشن، فقط انتظار بکشد که این نوع انتظار، "انتظاری ویرانگر و منفی" نامیده شده است [۳۵]. برخی از مردم، خود را مدعی انتظار مهدی موعود (ع) میدانند اما نابخردانه و بدون برپا داشتن عَلَم در برابر ظلمها و فسادهای زمانه خود، از هرگونه مقاومتی سرباز زده و همواره سکون و سکوت را برگزیدهاند. این دسته از افراد با این شیوه نامناسب و نادرست خود، هم در گفتار و هم در عملِ خود، از جمله حامیان دشمناند. خیلی طبیعی و مسلم است که دشمن هم برای دستیابی به اهداف خود از چنین روشی بهره گرفته تا انتظار، با از دست دادن معنای واقعی و حقیقی خود به طور غیر مستقیم تحریف گردد. بر این اساس، برداشت مفهومی ارتجاعی و بسته از انتظار که باعث سکون است نه تنها سبب انحراف تمام اعمال انسان میگردد بلکه به ایجاد زمینه برای استثمارگری و تسلط دشمنان دین بر توده مسلمانان کمک میکند[۳۶]. بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران - امام خمینی - در سخنان خود، هدف دشمنان اسلام را برای قشر مسلمانان، به وضوح مشخص ساختهاند. ایشان میفرمایند: "اینها از اول در ذهن شما مطالبی وارد کردند تا شما را از امور مملکتی منصرف کنند و آنها مشغول کار خودشان باشند و شما هم مشغول دعاگویی باشید. آنها هم، هر کاری که دلشان میخواهد، هر گونه هرزگی که میخواهند بکنند"[۳۷]. علامه شهید مرتضی مطهری نیز در معرفی و تبیین انتظار ویرانگر فرمودهاند: برداشت قشری از مردم، از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود (ع) این است که این موضوع، صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیضها، اختناقها، حق کشیها و تباهیها ناشی میشود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت (نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت طرفداری ندارد) از آستین بیرون میآید. علی هذا هر صلاحی محکوم است؛ زیرا هر صلاح، یک نقطه روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غیبی ظاهر نمیشود. برعکس، هرگناه و فساد و هر ظلم و تبعیض و هرحق کشی و پلیدیای به حکم اینکه مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند رواست، زیرا اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ اَلْمُبَادِيَ (هدفها وسیلههای نامشروع را مشروع میکنند) پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است[۳۸]. این نوع برداشت منفی و غلط از مفهوم اصیل انتظار فرج و ظهور حضرت مهدی موعود (ع) در واقع، عاملی مؤثر برای تعطیلی و کنار گذاشتن احکام و قوانین ناب اسلامی است و به تعبیر استاد مطهری نوعی "اباحیگری" محسوب میشود[۳۹] و هرگز طبق موازین قرآنی نیست. امام رضا (ع) در این زمینه میفرمایند: "آیا شیعه ما رضایت نمیدهد که در خانه خود بنشیند و دارایی خود را برای اهل و عیال خود خرج کند و منتظر فرمان ما بماند. اگر شیعه ما زنده بماند و حکومت ما را درک کند، همطراز کسانی است که در رکاب رسول الله (ص) به جنگ بدر، رفتهاند و اگر در حال انتظار بمیرد، همطراز کسانی است که با قائم آل محمد (ع) قیام میکنند و در سراپرده او مانند این دو انگشت شهادت، در کنار هم مینشینند"[۴۰]. انتظار ویرانگر که معلول و محصول بینشی نادرست درباره تحولات و انقلابات تاریخی است؛ در واقع اسارت بخش و فلج کننده نیروهای مقاوم جامعه است و اگر دیدگاه فردی در مورد این اصل مقدس بر این اساس شکل گرفته باشد که ظلم را در عالم فراگیر کنیم تا مقدمات ظهور فراهم گردد و به سکوت در برابر ستم که نوعی همراهی در قیام است، بپردازیم، اینجاست که به هشدار امام رضا (ع) در مورد اینکه خطر مدعیان دروغین انتظار به مراتب از فتنه دجال زیان بارتر و آسیب پذیرتر است، پی میبریم. امام رضا (ع) در معرفی این گونه افراد میفرمایند: "برخی از کسانی که مودت و دوستی ما اهل بیت را دستاویز ساختهاند، زیان و فتنه انگیزیشان بر شیعیان ما از دجال بیشتر است"[۴۱] پرسیدند: ای فرزند رسول خدا! به چه مناسبت فتنهشان از دجال بیشتر است؟ فرمودند: "زیرا با دشمنان ما مهر و مودت میورزند و نسبت به دوستان ما دشمنی و عداوت مینمایند، هرگاه چنین شد حق و باطل به هم میآمیزند و حقیقت مورد اشتباه قرار میگیرد. شناخت آن دشوار میشود. در نتیجه انسان با ایمان از شخص دو چهره باز شناخته نشود»[۴۲]. |
۱۲. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«از آسیبهای مهم در فرهنگ مهدویت، تفسیرها و برداشتهای نادرست از موضوعات این فرهنگ اسلامی است. تحلیل نادرست و ناقص از روایات به دریافت غیر صحیح میانجامد که چند نمونه از آن را بیان میکنیم.
|
پرسشهای وابسته
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک: مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ بخدا سوگند هیچ یک از ما پیش از ظهور حضرت قائم (ع) خروج نکند جز آنکه حکایتش حکایت جوجهای است که پیش از درآمدن بالهایش از میان آشیانۀ خود پرواز کند، پس کودکان او را بگیرند و با او بازی کنند. الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۱۱۴.
- ↑ ر.ک: دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی، ص؟
- ↑ یازدهمین از فرزندان من، مهدی است؛ کسی که زمین را از عدل و داد پر میکند؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است. اصول کافی، ج۱، ص۳۳۸.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه۱۰۵.
- ↑ شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۲۵۲ ـ ۲۵۴؛ مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۹۶-۱۰۰؛ بالادستان، محمد امین؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛. جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱؛ حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ص۳۵۷، ۳۶۶؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۰۳، ۱۰۴؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی، ص ۲۷؛ صمدی، قنبر علی، آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱؛ دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی، ص؟؟؛ مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴.
- ↑ سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی در سالروز میلاد امام عصر (ع)، ۱۱/۱۲/۱۳۶۹.
- ↑ دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۸۷.
- ↑ بیانات در دیدا اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۱۳۸۱.
- ↑ سخنرانی رهبر معظم انقلاب، ۱۲/۱/۱۳۶۷.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.
- ↑ نمود بارز این سطحینگری را میتوان در تفکر جریان مشهور به "انجمن حجتیه" مشاهده کرد.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.
- ↑ «بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است». تحف العقول، حرانی، ابن شعبه، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، محمد باقر، ج۵۱، ص۱۵۶.
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۵۱ ـ ۱۶۰.
- ↑ فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص۱۵۱-۱۶۰.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛ و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ محمدی ری شهری، فلسفه امامت و رهبری، ص ۹۸.
- ↑ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص96-100.
- ↑ برگرفته از صحیفه امام، پاییز ۱۳۷۸، چاپ اول، ج ۲۱، ص ۱۳ - ۱۴.
- ↑ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ "شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن" سوره آل عمران، آیه 110.
- ↑ دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ این برداشت بدین جهت مردود است که اراده الهی، گرچه علت العلل همه پدیدهها به شمار میآید، باید توجه داشت که تعلق اراده الهی به امری، ضابطهمند و حکیمانه است. در مورد پدیدههای اجتماعی و هر آنچه اختیار و اراده انسان در آن دخالت دارد، تعلق اراده الهی بر وقوع امری، مستلزم وجود مبادی اختیاری و مقدماتی است که جزو علل معده آن پدیده به حساب میآید و بدون آن، اراده الهی بر حتمیت وقوع آن تعلق نمیپذیرد و این یک سنت عام الهی است. پدیده ظهور نیز از شمول این سنت و قانون محسوب میگردد.
- ↑ «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»علی کورانی عاملی، معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۴۳۱.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور، ص 120-121.
- ↑ امام خمینی، ۱/۱۰/۱۳۶۲.
- ↑ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص۲۷.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص37-38.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص103-104.
- ↑ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ امام زمان، ص ۱۹، ۲۳.
- ↑ انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص 25.
- ↑ مهدی منتظر، ص ۳۶.
- ↑ صحیفه امام خمینی، ج ۱۸، ص ۲۰۲.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۴.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۵.
- ↑ «"أَ مَا يَرْضَى أَحَدُكُمْ أَنْ يَكُونَ فِي بَيْتِهِ يُنْفِقُ عَلَى عِيَالِهِ يَنْتَظِرُ أَمْرَنَا فَإِنْ أَدْرَكَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بَدْراً وَ إِنْ لَمْ يُدْرِكْهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ قَائِمِنَا فِي فُسْطَاطِهِ هَكَذَا وَ هَكَذَا وَ جَمَعَ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ"»؛ گزیده کافی، ج ۳، کتاب الحج، ص ۲۵۷.
- ↑ «"إِنَّ مِمَّنْ يَتَّخِذُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لَمَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ"»؛ بحارالانوار، ج ۷۲، باب ۸۴، ح ۱۱، ص ۳۹۱
- ↑ انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص 27-30.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.
- ↑ برای اطلاع بیشتر درباره این موضوع ر.ک: دادگستر جهان، ص ۲۵۴ – ۳۰۰.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۵۲ - ۲۵۴.