(۷۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = دین
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل = دین
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[دین]]''' است. "'''[[دین]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| مداخل مرتبط = [[دین در لغت]] - [[دین در قرآن]] - [[دین در حدیث]] - [[دین در کلام اسلامی]] - [[دین در فقه سیاسی]] - [[دین در معارف دعا و زیارات]] - [[دین در معارف و سیره علوی]] - [[دین در معارف و سیره سجادی]] - [[دین در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دین در قرآن]] | [[دین در حدیث]] | [[دین در کلام اسلامی]] | [[دین در فلسفه اسلامی]] | [[دین در عرفان اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[دین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==واژهشناسی لغوی==
'''[[دین]]''': مجموعهای از [[باورها]]، [[ارزشها]] و نمادهای [[توحیدی]] یا غیر [[توحیدی]]
*دین در لغت به معنای جزا، [[اطاعت]] و [[انقیاد]]<ref>تاج العروس، ج ۱۸، ص ۲۱۵ و ۲۱۶، «دین».</ref>. آمده است. [[اطاعت]] و [[پیروی]] را بدین جهت دین نامیده اند که [[اطاعت]] برای جزا و پاداش است<ref>مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۷۱۵.</ref>. نیز دین را به چیزی که معبود به واسطه آن [[اطاعت]] میشود، معنا کردهاند<ref>معجم الفروق اللّغویه، ص ۲۹۹.</ref>. در [[شرع]]، دین عبارت است از چیزی که وضع آن الهی باشد و صاحبان خرد را به اختیار خود به سوی [[رستگاری]] در این دنیا و [[حسن عاقبت]] در آخرت [[هدایت]] کند و شامل [[عقاید]] و [[اعمال]] میشود<ref>کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج ۱، ص ۸۱۴ .</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==احکام دین==
== معناشناسی ==
*'''دین الهی، عاری از احکام حرجی و مشقّت آور:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}﴾}}<ref> و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است؛ سوره حج، آیه:۷۸.</ref>
=== معنای لغوی ===
*'''روزه، از احکام ثابت در دین الهی، میان شرایع مختلف:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه:۱۸۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
واژه دِین اسم مصدر<ref>التحقيق، ج۳، ص۲۸۷-۲۹۰؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹، «دین».</ref>، برگرفته از ریشه "د- ی - ن" و در لغت دارای معانی گوناگون و گاه متضادی است؛ [[طاعت]]، [[نافرمانی]]، [[کیفر]] و [[پاداش]]، [[قضاوت]]، عادت و [[خلق و خوی]] از این معانیاند. واژه [[دین]] هر چند با ریشه و ساختاری مشترک بر همه این معانی دلالت دارد، کاربرد فعل مربوط به هریک از معانی با دیگری متفاوت است و با توجه به همین [[اختلاف]] در کاربرد، معانی مختلفی را میرساند؛ گاهی فعلِ برگرفته از ریشه [[دین]]، بیهیچ حرف اضافهای در معنای متعدی به کار میرود "مانند دانَهُ". در این صورت معانی "به او [[پاداش]] داد"، "او را مجازات کرد"، "از او [[فرمانبرداری]] کرد"، "او را به [[اطاعت]] در آورد" و "درباره او [[داوری]] کرد" را میرساند<ref>الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۸-۲۱۱۹؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹-۱۷۰؛ مفردات، ص ۱۷۵، «دین».</ref> گاهی فعل آن همراه حرف [[تعدی]] "لام" به کار میرود "مانند دانَ لَهُ". در این صورت معنای "از او [[اطاعت]] کرد" را میرساند<ref>العین، ج۸، ص۷۳؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۹، «دین».</ref> گاهی نیز همراه حرف تعدى "باء" "مانند دانَ بِالاسلام" به کار رفته و معنای [[ایمان آوردن]] و گرویدن "به [[دین]] و عقیدهای" را میرساند<ref>الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۹؛ لسان العرب، ج۱۳، ص ۱۶۹؛ فرهنگ معاصر، ص ۲۱۲.</ref>
*'''لزوم اجرای احکام دین و عدم توجّه به احساسات افراد، در این مسیر:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref> به هر یک از زن و مرد زناکار صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان باید دستهای از مؤمنان گواه باشند؛ سوره نور، آیه:۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''نماز و زکات، از دستورات و احکام ثابت دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ }}﴾}}<ref> و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار و استوار؛ سوره بینه، آیه: ۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==[[اختلاف در دین]]==
[[دین]] به معنای اصطلاحی آن "[[کیش]] و [[آیین]]" به معنای [[طاعت]] و [[فرمانبرداری]] گرفته شده<ref>مفردات، ص۱۷۵؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹، «دین».</ref> و به اعتبار [[انقیاد]] و تبعیتی که از یک [[آیین]] و [[شریعت]] میشود، به آن [[دین]] گفته میشود<ref>مفردات، ص ۱۷۵، «دین».</ref>.
*'''لزوم پرهیز از اختلاف، در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref> تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد؛ سوره انعام، آیه:۱۵۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ }}﴾}}<ref> و میان خویش کار (دین) خود را پراکندند، همگی به سوی ما باز میگردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَلا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}﴾}}<ref> با بازگشتن به سوی او ؛ و از او پروا کنید و نماز را بپا دارید و از مشرکان نباشید، از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند؛ هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند؛ سوره روم، آیه: ۳۱- ۳۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ}}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اختلاف همیشگی و تاریخی انسانها، در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ}}﴾}}<ref> و اگر پروردگارت میخواست مردم را امّتی یگانه میکرد؛ و آنان هماره اختلاف میورزند؛ سوره هود، آیه: ۱۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اختلاف کنندگان در دین، مورد تهدید و نکوهش خداوند:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref> تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد؛ سوره انعام، آیه:۱۵۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ }}﴾}}<ref> و میان خویش کار (دین) خود را پراکندند، همگی به سوی ما باز میگردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}﴾}}<ref>از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند؛ هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند؛ سوره روم، آیه:۳۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''مهلت خداوند به اختلاف کنندگان در دین، تا زمانی مشخص:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ }}﴾}}<ref> و مردم جز امّتی یگانه نبودند که اختلاف ورزیدند و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری میشد؛ سوره یونس، آیه: ۱۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ}}﴾}}<ref> و به پراکندگی نیفتادند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود و اگر سخنی از سوی پروردگارت تا زمانی معیّن پیشی نگرفته بود بیگمان میان آنان داوری میشد و آنان که پس از ایشان به کتاب (آسمانی) رسیدند از آن در تردیدی گمانانگیزند؛ سوره شوری، آیه:۱۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اختلاف اهل کتاب در دین، پس از تمام شدن حجّت بر آنان:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاء اللَّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ}}﴾}}<ref> برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم؛ از ایشان یکی آن است که خداوند با وی سخن گفت و پایگاههای برخی از ایشان را بالا برد. و ما به عیسی پسر مریم، برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس پشتیبانی کردیم و اگر خداوند میخواست پس از آنان کسانی که این برهانها (ی روشن) به آنان رسید، با هم جنگ نمیکردند ولی اختلاف ورزیدند و برخی از ایشان مؤمن و برخی کافر شدند و اگر خداوند میخواست با یکدیگر به پیکار بر نمیخاستند اما خداوند آنچه بخواهد، همان میکند؛ سوره بقره، آیه:۲۵۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَكَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ }}﴾}}<ref> بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچیک از ایشان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار اوییم.و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است.چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهانها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۴- ۸۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ }}﴾}}<ref> و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود؛ سوره آل عمران، آیه:۱۰۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ}}﴾}}<ref> و اهل کتاب پراکنده نشدند مگر از آن پس که برای آنان آن برهان فرا رسید؛ سوره بینه، آیه:۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''بروز اختلافهای دینی میان اقوام و مخاطبان پیامبران، به رغم وحدت [[انبیا]] در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ }}﴾}}<ref> به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم بنابراین مرا بپرستید و میان خویش کار (دین) خود را پراکندند، همگی به سوی ما باز میگردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۲- ۹۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}﴾}}<ref> و این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم پس، از من پروا کنید.آنگاه کار (دین) خود را در میان خویش پارهپاره کردند؛ هر گروهی بدانچه خود دارد شادمان است؛ سوره مومنون، آیه: ۵۲- ۵۳.ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اختلاف اهل کتاب در دین، بعد از علم و آگاهی، پیامد خوی تجاوزگری آنان:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ }}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ وَمَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ}}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد و به پراکندگی نیفتادند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود و اگر سخنی از سوی پروردگارت تا زمانی معیّن پیشی نگرفته بود بیگمان میان آنان داوری میشد و آنان که پس از ایشان به کتاب (آسمانی) رسیدند از آن در تردیدی گمانانگیزند؛ سوره شوری، آیه:۱۳ - ۱۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}﴾}}<ref> و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد؛ سوره جاثیه، آیه:۱۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''گفتگوی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و اهل کتاب، پیرامون دین و اختلاف پیرامون آن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آوردهام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام میآورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شدهاند و اگر رو گرداندند، بیگمان بر تو جز پیامرسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹ - ۲۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==آثار اختلاف در دین==
برخی واژه پژوهان [[قرآنی]] ریشه "د-ی-ن" را در اصل به معنای [[خضوع]] و [[انقیاد]] در برابر برنامه یا مقرراتی معین - نه هر طاعتی - دانسته و معتقدند که معانی [[طاعت]]، [[تعبد]]، محکوم و [[تسلیم شدن]] در برابر یک [[فرمان]]، [[داوری]]، [[قانون]]، [[کیفر]] و [[پاداش]]، به آن معنای اصلی نزدیکاند، بنابراین، [[جزا]]، حساب، [[طاعت]]، عادت و جز آن، مصادیق معنای یاد شدهاند<ref>التحقيق، ج۳، ص۲۶۹.</ref>.
*'''از بین رفتن وحدت جامعه و تشکیل گروههای مختلف، بر اساس مذاهب گوناگون، از آثار اختلاف در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref> تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد؛ سوره انعام، آیه:۱۵۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}﴾}}<ref> و این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم پس، از من پروا کنید.آنگاه کار (دین) خود را در میان خویش پارهپاره کردند؛ هر گروهی بدانچه خود دارد شادمان است؛ سوره مؤمنون، آیه: ۵۲- ۵۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}﴾}}<ref>از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند؛ هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند؛ سوره روم، آیه:۳۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}﴾}}<ref> و چون عیسی برهانها (ی روشن) آورد گفت: برای شما حکمت آوردهام و (آمدهام) تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید!؛ سوره زخرف، آیه:۶۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَاخْتَلَفَ الأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ }}﴾}}<ref> اما گروهها (ی مشرک) میان خود اختلاف ورزیدند پس وای بر ستمگران از عذاب روزی دردناک!؛ سوره زخرف، آیه:۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''کفر، از آثار اختلاف در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ }}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اجتناب از اختلاف در دین، توصیه خداوند به [[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت عیسی]]{{عم}} و [[پیامبر|محمد]]{{صل}}:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ}}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==اختلافکنندگان در دین==
[[ارتباط]] [[دین]] با مفاهیمی چون [[شریعت]] و [[ملت]] [[مورد اتفاق]] نیست. عموم [[صاحبنظران]]، [[دین]] را فراگیرتر از [[شریعت]] دانسته و براین باورند که "[[دین]]" بر [[اصول عقاید]]، [[احکام]] و [[اخلاق]] اطلاق میشود<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲؛ ج۲، ص۴.</ref>؛ ولی "[[شریعت]]" فقط به [[احکام عملی]] فرعی گفته میشود<ref>نثر طوبی، ج۲، ص۴؛ تفسیر مراغی، ج۶، ص۱۳۰؛ دائرةالمعارف بستانی، ج۱۰، ص۴۳۶.</ref> بر همین اساس، [[اصول دین]] همه [[پیامبران]] برخلاف [[شریعت]] آنان یکی<ref>لسان العرب، ج۸، ص۱۷۶، «شرع».</ref> و [[نسخ]] ناپذیر است<ref>مفردات، ص۴۵۰، «شرع»؛ المیزان، ج۵، ص۳۵۰؛ الموسوعة الذهبية، ج۴۰، ص۵۹۸.</ref>؛ اما [[شریعت]] هر [[پیامبری]] در برخی از [[احکام]] با دیگری فرق دارد<ref>المیزان، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۱؛ المنیر، ج۶، ص۲۱۸؛ نک: شریعت در آیینه معرفت، ص۱۱۸-۱۱۹.</ref> گروهی دیگر [[دین]]، [[شریعت]] و [[ملت]] را مترادف<ref>نک: نثر طوبی، ج۲، ص۴.</ref> و به معنای مجموعهای از اصول و [[فروع]] [[وحیانی]] و گاه دربرگیرنده [[تاریخ]] [[زندگی]] و [[سیره]] [[اولیای دین]] دانستهاند<ref>نک: قبض و بسط تئوریک شریعت، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ گستره شریعت، ص۲۵.</ref> بر این اساس، تفاوت [[دین]]، [[شریعت]] و [[ملت]] فقط اعتباری است.
*'''اهل کتاب، اختلاف کنندگان در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ }}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}﴾}}<ref> و اهل کتاب پراکنده نشدند مگر از آن پس که برای آنان آن برهان فرا رسید و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار و استوار؛ سوره بینه، آیه:۴ - ۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''بدعتگذاران و گمراهان امّت اسلام، از اختلاف کنندگان در دین:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref> تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد؛ سوره انعام، آیه:۱۵۹.</ref><ref>[[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر آیه فرمود: آنان گمراهان و بدعتگذاران این امّت هستند؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۲۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اختلاف و تفرقه و گروه گروه شدن در دین، از صفات مشرکان:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref> تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد؛ سوره انعام، آیه:۱۵۹.</ref><ref>بنا به گفته ابن عبّاس، مقصود از "الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ.." مشرکاناند؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۵، جزء ۸، ص ۱۹۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَلا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}﴾}}<ref> با بازگشتن به سوی او ؛ و از او پروا کنید و نماز را بپا دارید و از مشرکان نباشید، از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند؛ هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند؛ سوره روم، آیه: ۳۱- ۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''یهود و نصارا (مسیحیان) از اختلاف کنندگان در دین، با یکدیگر:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref> تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد؛ سوره انعام، آیه:۱۵۹.</ref><ref>بنا بر احتمالی مراد از «إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ ...» یهود و نصارا هستند که گروهی گروه دیگر را تکفیر می کردند؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۶۰۰.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ }}﴾}}<ref> و میان خویش کار (دین) خود را پراکندند، همگی به سوی ما باز میگردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۳.</ref><ref>آیه درباره یهود و نصارا است که در دین اختلاف کرده ، بعضی، برخی دیگر را لعنت می کردند؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۹۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==عوامل اختلاف در دین==
مجموع آموزههای [[اعتقادی]] و عملی "هست و نیستها و باید و نبایدها" به اعتبار اینکه از آنها [[پیروی]] میشود، [[دین]]، به جهت اینکه املاء و نوشته میشوند، [[ملت]] و از آنجا که برای [[انسان]] [[تشریع]] شدهاند، [[شریعت]] خوانده میشوند<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۱۸-۱۰؛ الموسوعة الذهبيه، ج۴۰، ص۵۹۶؛ دائرةالمعارف بستانی، ج۱۰، ص۴۳۵.</ref>.
*'''حسادت عالمان دین، ریشه اختلاف در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref><ref>«بغی» در اصل به معنای حسد است؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۴۵۸، «بغی».</ref>. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ }}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ وَمَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ}}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد و به پراکندگی نیفتادند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود و اگر سخنی از سوی پروردگارت تا زمانی معیّن پیشی نگرفته بود بیگمان میان آنان داوری میشد و آنان که پس از ایشان به کتاب (آسمانی) رسیدند از آن در تردیدی گمانانگیزند؛ سوره شوری، آیه:۱۳ - ۱۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}﴾}}<ref> و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد؛ سوره جاثیه، آیه:۱۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''ظلم و ستمگری، از عوامل اختلاف در دین:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref><ref>«بغی» به معنای ظلم آمده است؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۴۵۷، «بغی».</ref>. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ }}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ وَمَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ}}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد و به پراکندگی نیفتادند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود و اگر سخنی از سوی پروردگارت تا زمانی معیّن پیشی نگرفته بود بیگمان میان آنان داوری میشد و آنان که پس از ایشان به کتاب (آسمانی) رسیدند از آن در تردیدی گمانانگیزند؛ سوره شوری، آیه:۱۳ - ۱۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَاخْتَلَفَ الأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ }}﴾}}<ref> اما گروهها (ی مشرک) میان خود اختلاف ورزیدند پس وای بر ستمگران از عذاب روزی دردناک!؛ سوره زخرف، آیه:۶۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}﴾}}<ref> و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد؛ سوره جاثیه، آیه:۱۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اختلاف دینی امّتهای پیشین، ناشی از روحیه ظلم و تجاوزگری آنان، به رغم علم و آگاهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ }}﴾}}<ref> بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ}}﴾}}<ref> و به پراکندگی نیفتادند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود و اگر سخنی از سوی پروردگارت تا زمانی معیّن پیشی نگرفته بود بیگمان میان آنان داوری میشد و آنان که پس از ایشان به کتاب (آسمانی) رسیدند از آن در تردیدی گمانانگیزند؛ سوره شوری، آیه:۱۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}﴾}}<ref> و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد؛ سوره جاثیه، آیه:۱۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''هواپرستی ظالمان از روی جهل، ریشه اختلاف در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند؛ سوره روم، آیه:۳۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَلا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}﴾}}<ref> با بازگشتن به سوی او ؛ و از او پروا کنید و نماز را بپا دارید و از مشرکان نباشید، ...از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند؛ هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند؛ سوره روم، آیه: ۳۱- ۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==کیفر اختلاف در دین==
واژه [[دین]] در اصطلاح رشتههایی چون [[فلسفه دین]]، [[جامعهشناسی]] [[دین]] و [[روانشناسی]] [[دین]] در برابر noigiler به کار میرود. تعریف اصطلاحی [[دین]] در این حوزهها [[مورد اتفاق]] نیست. انبوهی از تعاریف وجود دارند که به رغم مشابهتهایی چند، یافتن یک مخرج مشترک برای همه آنها، حتى ارائه فهرست ناقصی از آنها عملاً ناممکن است. تعاریف یاد شده نمایانگر نگرشهایی بسیار متفاوت و گاه غیر قابل جمعاند<ref>نک: فرهنگ و دین، ص۲۰۲-۲۰۳؛ جامعهشناسی دین، ص۲۶-۴۱؛ دینپژوهی، ج۱، (دفتر اول)، ص۸۴-۹۳.</ref> این وضعیت از یک سو زاییده نگرشهای گوناگون به [[دین]] و از سوی دیگر برخاسته از تنوع فراوان چیزی است که به نام [[دین]] شناخته میشود؛ به گونهای که از [[یکتاپرستی]] گرفته تا [[روح]] پرستی، [[بتپرستی]]، [[پرستش]] اجرام آسمانی، [[اعتقاد]] به [[رب]] النوعها و نیروهای جادویی و [[تقدیس]] برخی حیوانات و اشیاء همگی به نام "[[دین]]" شناخته میشوند<ref>نک: دینشناسی، ص۲۵.</ref> از آنجا که ارائه تعریفی فراگیر از آنچه به نام [[دین]] شناخته میشود، نه امکانپذیر است نه ضرورتی دارد، تنها به دستهبندی کلی تعاریف و بيان تعریف مورد نظر خویش میپردازیم<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۱۳، ص ۲۰۶- ۲۰۷.</ref>.
*'''اختلاف آگاهانه در دین، موجب عذابی بزرگ:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ }}﴾}}<ref> و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود؛ سوره آل عمران، آیه:۱۰۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23
، فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>.
*'''عذاب سخت و دردناک، کیفر احزاب و گروههای اختلاف کننده در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَاخْتَلَفَ الأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ }}﴾}}<ref> اما گروهها (ی مشرک) میان خود اختلاف ورزیدند پس وای بر ستمگران از عذاب روزی دردناک!؛ سوره زخرف، آیه:۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''قیامت روزی سخت برای احزاب و گروههای اختلاف کننده در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ فَاخْتَلَفَ الأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}﴾}}<ref> و بیگمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است.آنگاه از میان ایشان چند دسته اختلاف ورزیدند؛ وای بر کافران از دیدارگاه روزی سترگ!؛ سوره مریم، آیه: ۳۶ - ۳۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==موانع اختلاف در دین==
=== معنای اصطلاحی ===
*'''توجّه به قیامت و بازگشت انسانها به سوی پروردگار، منشأ پرهیز از اختلاف در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref> تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد؛ سوره انعام، آیه:۱۵۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ فَاخْتَلَفَ الأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> و بیگمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است.آنگاه از میان ایشان چند دسته اختلاف ورزیدند؛ وای بر کافران از دیدارگاه روزی سترگ! روزی که نزد ما آیند، چه شنوا و چه بینایند! امّا امروز ستمکاران در گمراهی آشکاری به سر میبرند و روز دریغ را به آنان هشدار ده! آنگاه که کار یکسره شود و آنان در غفلت باشند و ایمان نیاورند؛ سوره مریم، آیه: ۳۶ - ۳۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
مفهوم اصطلاحی [[دین]] با دو رویکرد برون [[دینی]] "بدون توجه به [[آموزههای دین]]" و درون [[دینی]] "بر اساس آموزههای خود [[دین]]" تعریف شده است:<ref>فلسفه دین، رشاد، ص۲۰-۲۳.</ref>
# '''رویکرد برون [[دینی]]:''' در این رویکرد، [[دین]] به مثابه یکی از نیازها و لوازم جدا ناشدنی [[زندگی]] [[انسان]] دانسته و غالباً با رویکرد [[جامعه]] شناختی و روان شناختی به تحلیل کارکرد گرایانه آن پرداخته میشود. نادیده گرفتن ماهیت [[الهی]] [[وحیانی]] [[دین]] و در نتیجه، [[تقدسزدایی]] از آن، همچنین به تعبیر "[[جان]] هیک"، بر ساخته بودن تعاریف، از چالشهای جدی این رویکرد است. در تعاریف برون [[دینی]]، عمدتاً [[دین]] از مؤلفههای اصلی [[فرهنگ]] و زاییده [[ذهن]] [[بشر]] و [[جامعه]] پنداشته میشود که در فرایند [[حیات]] جمعی و برای [[پاسخگویی]] به نیازهای [[اجتماعی]] و [[روانی]] [[انسان]] پدید آمده است، برای همین، ابتدا نیازهای بشری شناسایی، آن گاه [[دین]] با توجه به کارکرد آن در برآوردن این نیازها تعریف میشود. تعاریف مبتنی بر این رویکرد هر چند هر یک، بُعدی از ابعاد [[دین]] را بیان میکند، از ترسیم سیمای کامل آن، به ویژه [[ادیان]] [[وحیانی]] ناتواناند.
# '''رویکرد درون [[دینی]]:''' در این رویکرد، با توجه به خاستگاه [[الهی]] [[دین]] و بر اساس آموزهها و منابع اصیل [[دینی]]، به تعریف آن پرداخته میشود. رویکرد درون [[دینی]] که بیشتر مربوط به [[متکلمان]] [[الهی]] است، به سبب توجه به "ماهیت [[وحیانی]]"[[دین]] و آموزههای آن از دقت و [[درستی]] بیشتری برخوردار است، زیرا اساساً برای تعریف درست یک [[دین]] باید آموزههای آن را به دقت [[شناخت]] و آنها را بر اساس منابع اصیل آن [[دین]] تعریف کرد.
==اخلاص در دین==
در رویکرد درون [[دینی]]، [[ادیان]] ابتدا به دو دسته بزرگ [[الهی]] و بشری قسمت میشوند؛ [[ادیان الهی]]، ماهیت [[وحیانی]] و ریشه در [[غیب]] دارند و [[انسان]]، فقط دریافتکننده آن بوده و هرگز در [[ساخت و ساز]] آن نقشآفرین نیست<ref>دینشناسی، ص۲۶.</ref>؛ ولی [[ادیان]] بشری، بازتاب نیازهای زیستی، [[روانی]] و [[اجتماعی]] [[آدمی]] - براساس [[شناخت]] خود او از آنها - و پدید آمده [[انسان]] و عمدتاً دارای درونمایه [[بتپرستی]] و [[اعتقاد]] به نیروهای جادویی است
*'''گرایش خالصانه [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به دین و آیین توحیدی و پیراستگی او از شرک:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}﴾}}<ref> ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود؛ سوره آل عمران، آیه:۶۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}﴾}}<ref> من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم؛ سوره انعام، آیه:۷۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}﴾}}<ref> بگو: بیگمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درستآیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره انعام، آیه: ۱۶۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}﴾}}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درستآیین بود و از مشرکان نبود؛ سوره نحل، آیه:۱۲۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
===آثار اخلاص در دین===
*'''قرار گرفتن در زمره مؤمنان، از آثار اخلاص در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا }}﴾}}<ref> مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد؛ سوره نساء، آیه:۱۴۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''تحسین الهی، نصیبِ دارندگان اخلاص در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّه وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً }}﴾}}<ref> و بهدینتر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت؛ سوره نساء، آیه: ۱۲۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اخلاص در دین، تمسّک به ریسمان الهی و موجب فرجامی نیک:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ}}﴾}}<ref> و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است و سرانجام کارها با خداوند است؛ سوره لقمان، آیه: ۲۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
===اهمّیت اخلاص در دین===
از سوی دیگر، [[ادیان الهی]] موجود نیز به [[دین حق]] و [[دین]] [[باطل]] قسمت میشوند؛ [[دین حق]] دارای [[باورها]]، [[ارزشها]]، [[هنجارها]] و [[مناسک]] درست، مطابق با واقع و برخوردار از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار خویش است، درحالی که [[آموزههای دین]] [[باطل]] در گذر زمان، دستخوش تغییر و [[تحریف]] گشته و با فاصله گرفتن از آموزههای اصلی با [[خرافه]] و [[اباطیل]] درهم آمیختهاند<ref>نک: دینشناسی، ص۲۸.</ref>، بنابراین، [[دین]] الهیِ بر [[حق]]، برخاسته از [[اراده تشریعی]] خداست که در قالب مجموعه گستردهای از [[معارف]] و در حوزههای معینی مانند [[باورها]]، [[ارزشها]]، [[ایدئولوژی]]، [[هنجارها]] و نمادها ارائه و از [[راه وحی]] در [[اختیار انسان]] قرار داده شده است تا [[زندگی]] او را برای رسیدن به [[هدف آفرینش]] [[هدایت]] کند<ref>نک: دینشناسی، ص۲۷-۲۸.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۱۳، ص ۲۰۷- ۲۰۹.</ref>.
*'''ضرورت خالص کردن دین، برای خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي شَكٍّ مِّن دِينِي فَلاَ أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref> بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم؛ سوره یونس، آیه:۱۰۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لاَ يَنفَعُكَ وَلاَ يَضُرُّكَ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بیگمان از ستمگرانی؛ سوره یونس، آیه:۱۰۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ }}﴾}}<ref> ما این کتاب را به حقّ به سوی تو فرو فرستادهایم، از این روی خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب میداری بپرست. آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفتهاند (و میگویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمیپرستیم، در آنچه اختلاف میورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمیکند؛ سوره زمر، آیه: ۲- ۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي}}﴾}}<ref> بگو: من فرمان یافتهام که خداوند را در حالی که دین (خویش) را برای او ناب میدارم بپرستم.و فرمان یافتهام که نخستین فرمانبردارباشم.بگو: من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ میهراسم.بگو: خداوند را در حالی که دینم را برای او ناب میدارم، میپرستم؛ سوره زمر، آیه: ۱۱ -۱۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب میدارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند؛ سوره غافر، آیه:۱۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الْحَيُّ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ }}﴾}}<ref> اوست که زنده است، هیچ خدایی جز او نیست، از این روی او را در حالی که دین خویش را برای او ناب میدارید بخوانید؛ سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره غافر، آیه:۶۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ }}﴾}}<ref> و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار و استوار؛ سوره بینه، آیه: ۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ }}﴾}}<ref> بگو: ای کافران!آنچه شما میپرستید، نمیپرستم.و شما پرستشگران پرستیده من نیستید.و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم.و شما (هم) پرستشگران پرستیده من نیستید.دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه: ۱- ۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اعلان اخلاص در دین در برابر اهل کتاب فرمان خدا به [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ}}﴾}}<ref> بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا میکنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم؛ سوره بقره، آیه:۱۳۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
===پاداش اخلاص در دین===
== دین در [[قرآن]] ==
*'''اخلاص در دین، سبب پاداش بزرگ الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا }}﴾}}<ref> مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد؛ سوره نساء، آیه:۱۴۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
واژه دین دست کم ۹۱ بار در [[قرآن کریم]] آمده است: ۶۱ بار در معنای اصطلاحی یا نزدیک به آن برای نمونه: {{متن قرآن|يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ}}<ref> که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید؛ سوره بقره، آیه: ۱۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref> و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه:۱۹۳.</ref>، {{متن قرآن|لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref> در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۶.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ}}<ref> بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید؛ سوره مائده، آیه: ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاء أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِن وِعَاء أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مِّن نَّشَاء وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ }}<ref> آنگاه (جست و جو را) از باربندهای آنان پیش از باربند برادر (تنیاش) آغازید سپس آن را از باربند برادرش بیرون آورد! بدینگونه برای یوسف چارهگری کردیم (زیرا) او برادرش را بر آیین آن پادشاه نمیتوانست بازداشت کند- مگر آنکه خداوند میخواست- هر کس را که بخواهیم به پایههایی فرا میبریم و ز هر دانندهای داناتری هست؛ سوره یوسف، آیه:۷۶.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ شُرَكَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَوْلا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}<ref> مگر آنان را شریکهایی است که از دین آنچه را که خداوند بدان اذن نداده است برای آنان بیان داشتهاند؟ و اگر فرمان قاطع (خداوند) نبود به یقین میان آنها داوری میشد و بیگمان ستمگران را عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره شوری، آیه:۲۱.</ref>، {{متن قرآن|لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}<ref> دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.</ref> و ۱۸ بار و اغلب با ترکیب {{متن قرآن|يَوْمِ الدِّينِ }} به معنای جزا "کیفر و پاداش" برای نمونه: {{متن قرآن|يَوْمِ الدِّينِ }}<ref> مالک روز پاداش و کیفر؛ سوره فاتحه، آیه:۴.</ref>، {{متن قرآن|يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ }}<ref>میپرسند: روز پاداش و کیفر چه هنگام است؟؛ سوره ذاریات، آیه: ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ}}<ref> این، پذیرایی (از) آنان در روز پاداش و کیفر است؛ سوره واقعه، آیه:۵۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ }}<ref> و آنان که روز پاداش و کیفر را راست میشمارند؛ سوره معارج، آیه:۲۶.</ref> و ۱۲ بار به معنای طاعت و انقیاد به کار رفته است برای نمونه: {{متن قرآن|قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ}}<ref> بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب میسازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز میگردید؛ سوره اعراف، آیه:۲۹.</ref>، {{متن قرآن|إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref> مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد؛ سوره نساء، آیه: ۱۴۶.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنِّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref> اوست که شما را در خشکی و دریا میگرداند تا چون در کشتیها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتیها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شدهاند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود؛ سوره یونس، آیه: ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ }}<ref> و چون در کشتی سوار میشوند خداوند را میخوانند در حالی که دین (خویش) را برای او ناب میگردانند و چون آنان را رهاند (و) به خشکی (رساند) ناگاه شرک میورزند؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۵.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۱۳، ص ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>.
===زمینههای اخلاص در دین===
[[قرآن کریم]] در معنای اصطلاحی با کاربردی نسبتاً گسترده، واژه دین را درباره ادیان بر حق و تحریف شده الهی {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً }}<ref> ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس؛ سوره نساء، آیه: ۱۷۱.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ}}<ref> بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید؛ سوره مائده، آیه: ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref>، ادیان بشری شرکآمیز و آیین بتپرستی {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الأَرْضِ الْفَسَادَ}}<ref> و فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، که میترسم آیین شما را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهی پدید آورد؛ سوره غافر، آیه:۲۶.</ref>، {{متن قرآن|لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}<ref> دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.</ref>. نیز بخشی از آموزههای دینی {{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref> بیگمان شمار ماهها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است؛ سوره توبه، آیه: ۳۶.</ref> به کار برده است. بر همین اساس، واژه دین در کاربردهای قرآنی به تنهایی و بیهیچ قرینهای، بار مثبت یا منفی ندارد و درباره ادیان الهی و ادیان بشری یکسان به کار میرود<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۱۳، ص ۲۰۶- ۲۶۶.</ref>.
*'''احساس خطر، موجب اخلاص در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنِّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}﴾}}<ref> اوست که شما را در خشکی و دریا میگرداند تا چون در کشتیها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتیها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شدهاند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود؛ سوره یونس، آیه:۲۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ}}﴾}}<ref> و چون در کشتی سوار میشوند خداوند را میخوانند در حالی که دین (خویش) را برای او ناب میگردانند و چون آنان را رهاند (و) به خشکی (رساند) ناگاه شرک میورزند؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۵.</ref>،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ}}﴾}}<ref> و چون موجی سایهبانآسا آنان را فراگیرد خداوند را در حالی که دین (خود) را برای وی ناب داشتهاند میخوانند امّا همین که آنان را رهانید و به خشکی رسانید آنگاه (تنها) برخی از ایشان میانهرو هستند و نشانههای ما را جز هر فریبکار ناسپاس انکار نمیکند؛ سوره لقمان، آیه:۳۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''تمسّک به خدا، مایه اخلاص در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا }}﴾}}<ref> مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد؛ سوره نساء، آیه:۱۴۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''توبه و اصلاح گذشته، زمینه اخلاص در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا }}﴾}}<ref> مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد؛ سوره نساء، آیه:۱۴۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''توجّه به معاد، عامل اخلاص در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ}}﴾}}<ref> بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب میسازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز میگردید؛ سوره اعراف، آیه:۲۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''رفاه و آسایش، از موانع اخلاص در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنِّ مِنَ الشَّاكِرِينَ فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنفُسِكُم مَّتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> اوست که شما را در خشکی و دریا میگرداند تا چون در کشتیها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتیها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شدهاند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم میورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را میبرید سپس به سوی ما باز میگردید و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میگردانیم؛ سوره یونس، آیه:۲۲ - ۲۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ وَلِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و چون در کشتی سوار میشوند خداوند را میخوانند در حالی که دین (خویش) را برای او ناب میگردانند و چون آنان را رهاند (و) به خشکی (رساند) ناگاه شرک میورزند تا در آنچه به آنان دادهایم ناسپاسی کنند و به برخورداری گرایند پس زودا که بدانند چه میکنند؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۵ - ۶۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==استقامت در دین==
ادیان یاد شده در [[قرآن کریم]] را میتوان به سه دسته کلی قسمت کرد: [[قرآن کریم]] ابتدا به روایت بخشهای برجستهای از تاریخ ادیان توحیدی و آموزههای آنها به عنوان یک جریان واحد تاریخی پرداخته است. این جریان در فرایند تکاملی همراه زندگی نخستین انسان و اولین [[پیامبر]] الهی بر روی زمین آغاز و با دین [[پیامبر خاتم]] {{صل}} پایان پذیرفته است. در مرحله دوم گونههای مختلف بتپرستی و آیینهای شرکآمیز و تعالیم آنها به عنوان ادیان غیر توحیدی و جریان معارض با ادیان و آموزههای وحیانی گزارش شدهاند. دسته سوم، صورت تحریف شده ادیانِ توحیدی است. این دسته از ادیان، به عبارت دقیق، بیشتر یک پرداخت انتقادی از انحرافات اعتقادی و رفتاری یگانهپرستان در دورههای گوناگون تاریخی و آموزههای تحریف شده در یهودیت و مسیحیتِ رایج است و اغلب به همان یهودیت و مسیحیت اختصاص دارد. ابتدا به سیر پیدایش و تکامل ادیان توحیدی و سپس به کلیاتی درباره ادیان غير توحیدی میپردازیم<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۱۳، ص ۲۰۸- ۲۰۹.</ref>.
*'''پایداری و استقامت در دین، موجب دستیابی به وفور نعمت و رشد اقتصادی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا }}﴾}}<ref> و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب میکنیم؛ سوره جن، آیه: ۱۶.</ref><ref>یعنی آنان را از نعمت و وسعت روزی برخوردار می کردیم؛ الکشّاف، ج ۴، ص ۶۲۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''استقامت و پایداری بر دین، موجب برخورداری از آب گوارا و باران:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا }}﴾}}<ref> و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب میکنیم؛ سوره جن، آیه: ۱۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''استقامت در دین، موجب برخورداری از یاری خداوند در دنیا و آخرت:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ }}﴾}}<ref> فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه: ۳۰ - ۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''استقامت در دین، موجب نزول ملائکه و بشارت به رسیدن به آرامش و بهشت موعود:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ }}﴾}}<ref> فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!؛ سوره فصلت، آیه: ۳۰ .</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''استقامت در دین، موجب برخورداری از نعمتهای مورد علاقه و اجابت خواسته ها در بهشت:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ }}﴾}}<ref> فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید؛ سوره فصلت، آیه: ۳۰ - ۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''توجّه به وقوع حتمی قیامت و از دست رفتن فرصتها، زمینه پایبندی و استقامت در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ}}﴾}}<ref> پس، روی (دل) برای این دین استوار راست بدار پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خداوند بازگشتی ندارد؛ در آن روز (مردم) پراکنده میشوند؛ سوره روم، آیه: ۴۳.</ref><ref>«أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ» یعنی بر دین مستقیم استقامت داشته باش؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۴۸۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''امر خداوند به استقامت و توجّه همه جانبه، در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند؛ سوره روم، آیه:۳۰.</ref><ref>«أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ» تمثیل برای رویکرد به دین و استقامت و ثبات قدم بر آن است؛ الکشّاف، ج ۳، ص ۴۷۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ}}﴾}}<ref> پس، روی (دل) برای این دین استوار راست بدار پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خداوند بازگشتی ندارد؛ در آن روز (مردم) پراکنده میشوند؛ سوره روم، آیه: ۴۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''استقامت بر دین، مطابق فطرت، مورد امر و تأکید خداوند:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند؛ سوره روم، آیه:۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==استهزاگران دین==
== منشأ دين ==
*'''ضرورت پرهیز، از روابط دوستانه با استهزاگران دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید؛ سوره مائده، آیه:۵۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ }}﴾}}<ref> و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کردهاند نومید و نابود گردیدهاند؛ آنان را برای کفری که ورزیدهاند، نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه:۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|منشأ دين}}
*'''لزوم واگذاری استهزاگران دین به حال خود و بیتوجّهی به آنان، از جانب [[پیامبر]]{{صل}}:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ }}﴾}}<ref> و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کردهاند نومید و نابود گردیدهاند؛ آنان را برای کفری که ورزیدهاند، نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه:۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
[[منشأ دین]] از موضوعات مهم فلسفۀ [[دین]] و حوزۀ [[دین]] پژوهی است. نظریههای [[منشأ دین]] در دو دسته [[الحادی]] و خداگرایانه جای میگیرند. بنابر نظریۀ [[الحادی]] دربارۀ [[منشأ دین]]، سه دیدگاه و رویکرد کلان و عمده وجود دارد: دیدگاه [[جامعه]] شناختی؛ دیدگاه روانشناختی و دیدگاه [[اقتصادی]] که هر کدام از اینها مورد نقد قرار گرفته است. اما براساس نظریههای خداگرایانه، منشأ پیدایش [[دین]]، خداست و نیازهای روانی یا [[اجتماعی]] نقشی در پیدایش [[دین]] ندارند. در مورد علت دینگرایی نیز باید گفت: بنابر [[آیات قرآنی]] و [[روایات اسلامی]] علت دینگرایی [[فطرت]] و [[خرد]] [[انسانی]] است و عوامل روانی، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] زمینه ساز گرایش به دین هستند<ref>دینشناسی، ۳۸؛ انتظار بشر از دین، ص ۲۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۵۳- ۲۶۲؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]] ص ۴۳۱.</ref>
===کیفر استهزاگران دین===
*'''آب داغ جهنّم، کیفر استهزاگران دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ }}﴾}}<ref> و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کردهاند نومید و نابود گردیدهاند؛ آنان را برای کفری که ورزیدهاند، نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه:۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''عذاب دردناک، کیفر استهزاگران دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ }}﴾}}<ref> و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کردهاند نومید و نابود گردیدهاند؛ آنان را برای کفری که ورزیدهاند، نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه:۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
===مصادیق استهزاگران دین===
== قلمرو دین ==
*'''استهزاگران دین از اهل کتاب، مردمانی فاسق:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید؛ سوره مائده، آیه:۵۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ}}﴾}}<ref> بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما میستیزید که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟؛ سوره مائده، آیه:۵۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|قلمرو دین}}
*'''کافران، استهزاگران دین الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید؛ سوره مائده، آیه:۵۷.</ref>،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ }}﴾}}<ref> و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کردهاند نومید و نابود گردیدهاند؛ آنان را برای کفری که ورزیدهاند، نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه:۷۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}}﴾}}<ref> و دمسازان آتش بهشتیان را ندا میکنند که از آب یا از آنچه خداوند روزی شما کرده است بر ما (نیز) فرو ریزید! میگویند: خداوند هر دو را بر کافران حرام کرده است.همان کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد میبریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار میورزیدند؛ سوره اعراف، آیه: ۵۰- ۵۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
[[شناخت]] و بررسی دقیق آموزههای [[کتاب و سنت]] به خوبی نشان میدهد که هیچ شأنی از [[شئون]] [[زندگی]] [[انسان]] از قلمرو دین خارج نیست و به دیگر سخن، [[حیات]] [[انسان]] به دو بخش [[دنیوی]] و [[اخروی]] قسمت میشود که رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند و اساساً چگونگی [[زندگی]] [[اخروی]] [[انسان]] با توجه به چگونگی [[زندگی دنیوی]] او شکل میگیرد. بر این اساس، هیچ [[احساس]]، [[اندیشه]] و [[رفتار]] [[خرد]] و کلانی را نمیتوان یافت که به سبب تأثیر مثبت یا منفی آن کم یا زیاد در [[زندگی دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] مورد امر یا [[نهی]] [[دین]] قرار نگرفته باشد<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۶۲- ۲۶۳.</ref>.
==استهزای دین==
== اصول دین ==
*'''استهزای دین از سوی برخی از اهل کتاب، در زمان [[پیامبر]]{{صل}}:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید؛ سوره مائده، آیه:۵۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|اصول دین}}
*'''فسق اهل کتاب، باعث استهزای دین از سوی آنان:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید؛ سوره مائده، آیه:۵۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ}}﴾}}<ref> بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما میستیزید که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟؛ سوره مائده، آیه:۵۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
اصول دین در برابر [[فروع دین]] عبارت است از اعتقاداتی که باید براساس [[دلیل]] و [[استدلال]] به آنها [[معتقد]] و [[تسلیم]] شد که عبارتاند از [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[امامت]] و [[عدل]]. البته دو مورد آخر از اصول مذهب شیعه است<ref>ر.ک: [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۷۲-۷۷؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۰.</ref>.
*'''نابخردی، عامل استهزای دین و احکام و شعائر آن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی میگیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید؛ سوره مائده، آیه:۵۷.</ref> ، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْقِلُونَ }}﴾}}<ref> و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی میگیرند؛ این از آن روست که آنان گروهی هستند که خرد نمیورزند؛ سوره مائده، آیه:۵۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''عدم پذیرش عِدل (فدیه) و شفاعت برای استهزاگران دین، جهت رهایی آنان از عذاب قیامت:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ }}﴾}}<ref> و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کردهاند نومید و نابود گردیدهاند؛ آنان را برای کفری که ورزیدهاند، نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه:۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''استهزای دین الهی، موجب محرومیت از بهشت و مواهب آن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}}﴾}}<ref> و دمسازان آتش بهشتیان را ندا میکنند که از آب یا از آنچه خداوند روزی شما کرده است بر ما (نیز) فرو ریزید! میگویند: خداوند هر دو را بر کافران حرام کرده است.همان کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد میبریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار میورزیدند؛ سوره اعراف، آیه: ۵۰- ۵۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==[[اصول دین]]==
== ادیان توحیدی ==
*'''تقلید کورکورانه در اصول دین، جاهلانه و خلاف عقل:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلاَ يَهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟؛ سوره بقره، آیه:۱۷۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلاَ يَهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟؛ سوره مائده، آیه:۱۰۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ}}﴾}}<ref> گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!؛ سوره اعراف، آیه: ۷۰ - ۷۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref> و بیگمان پیش از آن به ابراهیم کاردانی (در خور) وی را ارزانی داشتیم و به (شایستگی) او دانا بودیم.هنگامی که به پدر و قوم خویش، گفت: این تندیسها چیست که شما به (خدمت) آنها ماندگارید؟گفتند: پدرانمان را پرستنده آنها یافتهایم.گفت: به یقین شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بودهاید؛ سوره انبیاء، آیه: ۵۱- ۵۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
=== دین حضرت آدم {{ع}} ===
*'''تقلید کورکورانه و متعصّبانه از گذشتگان، در معارف اساسی دین، امری نکوهیده و باطل:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلاَ يَهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟؛ سوره بقره، آیه:۱۷۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلاَ يَهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟؛ سوره مائده، آیه:۱۰۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ}}﴾}}<ref> گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!؛ سوره اعراف، آیه: ۷۰ - ۷۱.</ref>{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالُواْ يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةً مِّن رَّبِّي وَآتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَن يَنصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ}}﴾}}<ref> گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم گفت: ای قوم من! مرا خبر دهیداگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او از نزد خویش بخشایشی به من ارزانی داشته باشد، چه کسی مرا در برابر خداوند چنانچه با او نافرمانی کنم، یاری خواهد کرد؟! پس شما جز زیان، بر من نمیافزایید؛ سوره هود، آیه:۶۲ - ۶۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّمَّا يَعْبُدُ هَؤُلاء مَا يَعْبُدُونَ إِلاَّ كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنقُوصٍ}}﴾}}<ref> پس، از آنچه آنان میپرستند در گمان مباش؛ جز به همان روش که پدرانشان پیش از این، (بتها را) میپرستیدهاند پرستش نمیکنند و ما بهره آنان را به ایشان ناکاسته خواهیم داد؛ سوره هود، آیه: ۱۰۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref> و بیگمان پیش از آن به ابراهیم کاردانی (در خور) وی را ارزانی داشتیم و به (شایستگی) او دانا بودیم.هنگامی که به پدر و قوم خویش، گفت: این تندیسها چیست که شما به (خدمت) آنها ماندگارید؟گفتند: پدرانمان را پرستنده آنها یافتهایم.گفت: به یقین شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بودهاید؛ سوره انبیاء، آیه: ۵۱- ۵۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُون أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الأَقْدَمُونَ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلاَّ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref> هنگامی که به پدر و قومش گفت: چه میپرستید؟گفتند: بتهایی را میپرستیم و در کنارشان (به خدمت) ماندگاریم.ابراهیم) گفت: آیا چون فرا میخوانید (شان صدای) شما را میشنوند؟یا به شما سود یا زیان میرسانند؟گفتند: (نه) بلکه دریافتهایم که پدرانمان چنین میکردند! ابراهیم) گفت: آیا آنچه را میپرستیدید دیدهاید؟شما و نیاکانتان؟ اینان (همه) دشمن منند جز پروردگار جهانیان؛ سوره شعراء، آیه: ۷۰- ۷۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ }}﴾}}<ref> و چون به آنان گویند: از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید، میگویند: خیر، ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتّی اگر شیطان آنان را به عذاب آتش (دوزخ) فرا میخواند؟؛ سوره لقمان، آیه:۲۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ}}﴾}}<ref> و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم.گفت: حتّی اگر برای شما از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید چیزی رهنمونتر بیاورم؟ گفتند: ما آنچه را بدان فرستاده شدهاید انکار میکنیم؛ سوره زخرف، آیه: ۲۳- ۲۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین حضرت آدم}}
[[قرآن کریم]] درباره [[نبوت]] [[حضرت آدم]] {{ع}} و [[دین]] او بیان صریحی ندارد؛ اما مواردی مانند [[خلیفه خدا]] بودن وی در [[زمین]]<ref>سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>، [[سخن گفتن]] [[خدا]] با او<ref>سوره اعراف، آیه ۱۹.</ref> و نام بردن از وی در کنار [[حضرت نوح]] {{ع}} و آل ابراهيم و [[آل عمران]] به عنوان [[برگزیده خدا]]<ref>سوره بقره، آیه ۳۳.</ref> [[دلیل]] [[پیامبری]] آن حضرت معرفی شده است<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۲۷۷؛ نور الثقلین، ج۵، ص ۵۶۲.</ref>. برخی [[روایات]] از نزول [[کتاب آسمانی]] "۱۰ [[صحیفه]]" بر [[حضرت آدم]] {{ع}} خبر دادهاند<ref>نور الثقلین، ج۵، ص۵۶۲؛ روح البیان، ج۱۰، ص۴۱۲.</ref>. [[آیات]] [[قرآن کریم]] نیز بر نزول مجموعهای از معارف [[وحیانی]] بر [[حضرت آدم]] {{ع}} دلالت میکنند. آیاتِ بیانگر آموزههای دریافتی [[حضرت آدم]] {{ع}}، محتوای کلی [[دین]] آن حضرت را نشان میدهند. براساس این [[آیات]]، [[پیروی]] از [[هدایت]] "[[دین]]" [[الهی]] مانع [[گمراهی]] و تیره بختی و رویگردانی از [[یاد خدا]] مایه [[سختی]] [[زندگی]] و نابینا [[محشور]] شدن در [[قیامت]] است<ref>سوره طه، آیه ۱۲۳- ۱۲۴.</ref>. [[خداوند]] مجموعهای از معارف [[وحیانی]] را در [[اختیار]] حضرت آدم {{ع}} قرار داد که صورت ساده و ابتدایی و در عین حال بنیادیترین اصول یک [[دین توحیدی]] را به تصویر میکشند<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۱۰- ۲۱۳.</ref>.
==اعتصام به دین==
=== دین حضرت نوح {{ع}} ===
*'''اعتصام به دین خدا و پذیرش ولایت او، زمینه برخورداری از امداد الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ}}﴾}}<ref> و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است؛ سوره حج، آیه:۷۸.</ref><ref>مقصود از «وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ» بنا بر قولی تمسّک به دین خداوند است؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۱۵۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین حضرت نوح}}
*'''اعتصام به دین خداوند، موجب هدایت به صراط مستقیم و دین الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ }}﴾}}<ref> و چگونه کفر میورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما میخوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است.ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید.و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنی و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدینگونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱- ۱۰۳.</ref><ref>مراد از «مَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ» و «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ» تمسّک به دین خدا است؛ تفسیر التحریر والتنویر، ج ۳، جزء ۴، ص ۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
شماری از [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] ۲۱۳سوره بقره براین باورند که [[انسانها]] پس از [[حضرت آدم]] {{ع}} تا زمان حضرت نوح {{عم}} و زندگی اجتماعی سادهای داشتند و عموماً براساس [[فطرت بشری]] میزیستند تا اینکه به تدریج [[خودبرتربینی]] و [[برتری]] جویی، [[استثمار]] دیگران، [[بتپرستی]]، [[اختلافات]] طبقاتی و در نهایت درگیریهای [[اجتماعی]] پدید آمدند<ref>جوامع الجامع، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷؛ الاصفی، ج۱، ص۱۰۲؛ المیزان، ج۱۰، ص۲۴۸.</ref> و در زمان حضرت نوح {{ع}} با [[فساد]] و [[تباهی]] میان [[مردم]] گسترش یافت<ref>سوره اعراف، آیه ۵۹- ۶۰ و سوره هود، آیه ۲۵- ۳۰.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۰، ص۲۴۸.</ref>
==دین ستیزی==
[[توحید]] و [[یگانهپرستی]] از میان [[مردم]] رخت بربست و [[بتپرستی]] رواج یافت<ref>سوره نوح، آیه ۱- ۳ و آیه ۲۳.</ref>. کسانی که [[ثروت]] و [[فرزندان]] بیشتری داشتند به [[استثمار]] و بهرهکشی از [[ناتوانان]] پرداختند. [[عدالت]] برچیده شد و توانمندان براساس [[خواهشهای نفسانی]] خویش بر [[مردم]] [[حاکم]] شدند. در چنین اوضاع [[اجتماعی]] و [[دینی]]، حضرت نوح {{ع}} با کتاب و [[دین]] و [[شریعت الهی]] برانگیخته شده و با [[انذار]] و [[تبشیر]]، [[مردم]] را به [[باورها]] و ارزشهای [[توحیدی]] فراخواند<ref>سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>.<ref>الميزان، ج۱۰، ص۲۴۸.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]؛ ص ۲۱۳- ۲۱۴.</ref>
*'''نقض کنندگان سوگند، مردمانی دین ستیز و باز دارنده مردم از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ تَتَّخِذُواْ أَيْمَانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ السُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}﴾}}<ref> و سوگندهایتان را (دستمایه) نیرنگی میان خود نسازید مبادا گامی پس از استواری بلغزد و برای آنکه (مردم را) از راه خداوند باز داشتید بدی را بچشید؛ و شما راست عذابی سترگ؛ سوره نحل، آیه: ۹۴.</ref><ref>مراد از «سَبِيلِ اللَّهِ»، دین الهی است؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶ ، ص ۵۹۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''نهی و تهدید خداوند، از دین ستیزی و بازدارنده مردم از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِم بَطَرًا وَرِئَاء النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ}}﴾}}<ref> و چون کسانی نباشید که از دیار خویش با سرمستی و برای نمایش به مردم بیرون میآیند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و خداوند به آنچه انجام میدهند نیک داناست؛ سوره انفال، آیه:۴۷.</ref><ref>مقصود از «سَبِيلِ اللَّهِ» دین خدا است؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۸۴۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین ستیزی و بازداشتن مردم از راه خدا، موجب قرار گرفتن در زمره ظالمان:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}﴾}}<ref> و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان میگویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد!همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند؛ سوره هود، آیه: ۱۸- ۱۹.</ref><ref>«يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی خلق را از دین خدا باز می گردانند؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶ ، ص ۲۲۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین ستیزی و بازداشتن مردم از راه خدا، نشانه کفر به آخرت:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}﴾}}<ref> و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان میگویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد!همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند؛ سوره هود، آیه: ۱۸- ۱۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''کفر به خدا و دین ستیزی، از مصادیق افسادگری:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ}}﴾}}<ref> بر عذاب کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند برای تبهکاری که میکردند عذابی میافزاییم؛ سوره نحل، آیه:۸۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین ستیزی، درپی دارنده لعنت خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}﴾}}<ref> و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان میگویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد!همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند؛ سوره هود، آیه: ۱۸- ۱۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین ستیزی و ترسیم چهره ناپسند از دین، موجب فسادگری:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ تَقْعُدُواْ بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُواْ إِذْ كُنتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}}﴾}}<ref>و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آوردهاند از راه خداوند باز دارید و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید و شما را بیشمار گردانید و بنگرید که سرانجام تبهکاران چگونه بود؛ سوره اعراف، آیه:۸۶.</ref><ref>«بِكُلِّ صِرَاطٍ» یعنی به هر راهی از راههای دین، و «سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی دین خدا؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۶۸۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین ستیزی و بازدارندگی شیطان، از دین مستقیم:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ }}﴾}}<ref> او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده میبرند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافتهاند؛ سوره نمل، آیه:۲۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ وَلا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref> و چنین است که او نشان آگاهی (به روز) رستخیز است از این روی هیچگاه در آن (روز) تردید نورزید و از من پیروی کنید! این راهی است راست.و مبادا شیطان شما را (از راه راست) باز دارد که او دشمن آشکار شماست؛ سوره زخرف، آیه: ۶۱- ۶۲.</ref><ref>«وَلا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ» یعنی شیطان با وسوسه هایش شما را از دین خدا منصرف نکند؛ مجمع البیان، ج ۹ - ۱۰، ص ۸۲.<</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''تلاش مداوم و پیگیر یهود، در جهت دین ستیزی و بازداشتن مردم از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا }}﴾}}<ref> آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم؛ سوره نساء، آیه:۱۶۰.</ref><ref>«وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی به سبب اینکه بندگان خدا را از دین او باز می دارند؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۲۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اراده عالمان یهود بر دین ستیزی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ}}﴾}}<ref> آیا به آنان ننگریستهاید که از کتاب (آسمانی) بهرهای (اندک) دارند، خریدار گمراهیاند و میخواهند شما نیز گمراه باشید؟؛ سوره نساء، آیه:۴۴.</ref><ref>«السَّبِيلَ» یعنی دین؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۸۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
===آثار دین ستیزی===
*'''حسرت و پشیمانی مشرکان، از انفاق مال خویش، در جهت دین ستیزی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ}}﴾}}<ref> بیگمان کافران داراییهای خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا میبخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب میگردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده میشوند؛ سوره انفال، آیه:۳۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین ستیزی، موجب رسوایی در دنیا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ}}﴾}}<ref> در حالی که از تکبّر) شانه بالا میاندازد تا (مردم را) از راه خداوند گمراه کند؛ او را در این جهان خواری است و در رستخیز عذاب سوزان را به او میچشانیم؛ سوره حج، آیه:۹.</ref><ref>«سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی دین؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۱۱۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''ظلم و ستمگری، از آثار دین ستیزی و باز داشتن مردم از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ }}﴾}}<ref> و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا میکنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافتهایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافتهاید؟ میگویند: آری آنگاه بانگ برآورندهای در میان آنان بانگ برمیدارد که لعنت خداوند بر ستمکاران! ...همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را ناراست (و ناهموار) میخواهند و به جهان واپسین انکار میورزند؛ سوره اعراف، آیه: ۴۴- ۴۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}﴾}}<ref> و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان میگویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد!همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند؛ سوره هود، آیه: ۱۸- ۱۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین ستیزی، موجب گمراهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّواْ ضَلالاً بَعِيدًا}}﴾}}<ref> به راستی کسانی که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند، به گمراهی ژرفی در افتادهاند؛ سوره نساء، آیه:۱۶۷.</ref><ref>«سبیل اللّه» یعنی دینی را که خداوند تو را به آن مبعوث کرد؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۲۱۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
===روشهای دین ستیزی===
*'''زینت بخشیدن اعمال انسان از روشهای شیطان، جهت دین ستیزی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ }}﴾}}<ref> او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده میبرند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافتهاند؛ سوره نمل، آیه:۲۴.</ref><ref>«السَّبِيلِ» استعاره برای دین است؛ تفسیر التحریر والتنویر، ج ۹، جزء ۱۹، ص ۲۵۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''جدال با حق، از روشهای دین ستیزی و گمراه کردن از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلا هُدًى وَلا كِتَابٍ مُّنِيرٍ}}﴾}}<ref> و از مردم کسی است که درباره خداوند بیهیچ دانش و رهیافت و کتابی روشنیبخش، چالش میورزد؛ سوره حج، آیه:۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ}}﴾}}<ref> در حالی که از تکبّر) شانه بالا میاندازد تا (مردم را) از راه خداوند گمراه کند؛ او را در این جهان خواری است و در رستخیز عذاب سوزان را به او میچشانیم؛ سوره حج، آیه:۹.</ref><ref>«سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی دین؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۱۱۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''تلاش برای گسترش شرک، روشی برای دین ستیزی و باز داشتن مردم از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ}}﴾}}<ref> و چون آدمی را بلایی رسد پروردگارش را با بازگشت به سوی او میخواند سپس چون (خداوند) نعمتی از خویش بدو بخشد آنچه را پیشتر از درگاه او فرا میخواند، از یاد میبرد و برای خداوند همانندهایی برمیسازد تا (دیگران را هم) از راه او گمراه گرداند؛ بگو: چند روزی از کفر خود بهرهور شو که تو از دوزخیان خواهی بود؛ سوره زمر، آیه:۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
===زمینه های دین ستیزی===
*'''دنیاطلبی، زمینه ساز دین ستیزی و تلاش برای بازداشتن مردم از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلاً فَصَدُّواْ عَن سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> آیات خداوند را به بهایی اندک فروختند و (مردم را) از راه او باز داشتند؛ به راستی بد بود رفتاری که آنان میکردند؛ سوره توبه، آیه:۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُوْلَئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ}}﴾}}<ref> آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوستتر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کج میخواهند در گمراهی ژرفی به سر میبرند ؛ سوره ابراهیم، آیه:۳.</ref><ref>«سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی: دین خدا؛ روح المعانی، ج ۸ ، جزء ۱۳، ص ۲۶۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''کفر، موجب دین ستیزی و باز داشتن مردم از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا }}﴾}}<ref> آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم؛ سوره نساء، آیه:۱۶۰.</ref><ref>«وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی بازداشتن بندگان خدا از دین او؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۲۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}﴾}}<ref> و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن داراییهای مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردهایم؛ سوره نساء، آیه:۱۶۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ }}﴾}}<ref>همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را ناراست (و ناهموار) میخواهند و به جهان واپسین انکار میورزند؛ سوره اعراف، آیه:۴۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ}}﴾}}<ref> بیگمان کافران داراییهای خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا میبخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب میگردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده میشوند؛ سوره انفال، آیه:۳۶.</ref>،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ}}﴾}}<ref> بر عذاب کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند برای تبهکاری که میکردند عذابی میافزاییم؛ سوره نحل، آیه:۸۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ }}﴾}}<ref> خداوند) کردارهای کسانی را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند بیراه گرداند؛ سوره محمد، آیه:۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ }}﴾}}<ref> به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمیرسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان میبرد؛ سوره محمد، آیه:۳۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ}}﴾}}<ref> بیگمان خداوند آنان را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند سپس در کفر مردند هرگز نمیآمرزد؛ سوره محمد، آیه:۳۴.</ref><ref>«وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی بازداشتن بندگان خدا از دین او؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۲۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
===کیفر دین ستیزی===
*'''آتش جهنّم، کیفر دین ستیزی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ}}﴾}}<ref> بیگمان کافران داراییهای خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا میبخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب میگردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده میشوند؛ سوره انفال، آیه:۳۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ}}﴾}}<ref> و چون آدمی را بلایی رسد پروردگارش را با بازگشت به سوی او میخواند سپس چون (خداوند) نعمتی از خویش بدو بخشد آنچه را پیشتر از درگاه او فرا میخواند، از یاد میبرد و برای خداوند همانندهایی برمیسازد تا (دیگران را هم) از راه او گمراه گرداند؛ بگو: چند روزی از کفر خود بهرهور شو که تو از دوزخیان خواهی بود؛ سوره زمر، آیه:۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''تحریم نعمتهای پاکیزه و طیبات، کیفر دین ستیزی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا }}﴾}}<ref> آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز میداشتند چیزهای پاکیزهای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم؛ سوره نساء، آیه:۱۶۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''عذاب شدید، کیفر دین ستیزی و باز داشتن مردم از راه خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ}}﴾}}<ref> بر عذاب کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند برای تبهکاری که میکردند عذابی میافزاییم؛ سوره نحل، آیه:۸۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ}}﴾}}<ref> در حالی که از تکبّر) شانه بالا میاندازد تا (مردم را) از راه خداوند گمراه کند؛ او را در این جهان خواری است و در رستخیز عذاب سوزان را به او میچشانیم؛ سوره حج، آیه:۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلا هُدًى وَلا كِتَابٍ مُّنِيرٍ}}﴾}}<ref> و از مردم کسی است که درباره خداوند بیهیچ دانش و رهیافت و کتابی روشنیبخش، چالش میورزد؛ سوره حج، آیه:۸.</ref><ref>«سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی دین؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۱۱۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''لعن خداوند، جزای ظالمان دین ستیز:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ }}﴾}}<ref> و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا میکنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافتهایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافتهاید؟ میگویند: آری آنگاه بانگ برآورندهای در میان آنان بانگ برمیدارد که لعنت خداوند بر ستمکاران! ...همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را ناراست (و ناهموار) میخواهند و به جهان واپسین انکار میورزند؛ سوره اعراف، آیه: ۴۴- ۴۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==دین فرعون==
=== دین حضرت هود {{ع}} ===
*'''خوف فرعون، از تغییر دین مورد نظر خویش، به دست [[حضرت موسی]]{{ع}}:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الأَرْضِ الْفَسَادَ}}﴾}}<ref> و فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، که میترسم آیین شما را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهی پدید آورد؛ سوره غافر، آیه:۲۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین حضرت هود}}
*'''نجات از دین فرعون، از دعاهای همسر وی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانهای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان؛ سوره تحریم، آیه:۱۱.</ref>
[[حضرت هود]] {{ع}} [[پیامبر]] [[قوم عاد]] بود. مستقيماً [[وحی]] دریافت میکرد و دارای [[آموزههای دینی]] و [[معجزه]] بود. [[قرآن کریم]] درباره اینکه [[حضرت هود]] {{ع}} پیرو [[دین]] [[حضرت نوح]] {{ع}} بود یا اینکه [[دین]] و [[کتاب آسمانی]] جداگانهای داشت، سخنی نگفته است؛ اما برخی گزارشهای [[تاریخی]]<ref>الكشاف، ج۲، ص۱۱۷-۱۱۶؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۱۵۴.</ref> و نیز [[روایات]]<ref>الکافی، ج۱، ص۴۷۸.</ref> نه چندان معتبر<ref>شرح اصول کافی، ج۷، ص۲۰۶.</ref> برای آن حضرت [[دین]] و [[کتاب آسمانی]] یاد کردهاند. بر اساس برخی [[احادیث]]، [[حضرت نوح]] {{ع}} آمدن [[حضرت هود]] {{ع}}، [[تکذیب]] وی به وسیله [[قوم عاد]] و نابودی آنان با [[عذاب الهی]] ([[صاعقه]]) را خبر داده بود<ref>کمال الدین، ص۲۱۶؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۴۶-۴۷.</ref>. [[یگانهپرستی]] و [[نفی]] الوهیت خدایان دیگر از آموزههای کانونی [[حضرت هود]] {{ع}} بود<ref>سوره اعراف، آیه ۶۵.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۱۴- ۲۱۶.</ref>
*'''تبرّی جستن آسیه، از دین و اعتقادات فرعون:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانهای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان؛ سوره تحریم، آیه:۱۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==دین قیم==
=== دین حضرت صالح {{ع}} ===
*'''دین توحیدی و مطابق فطرت، دین قیم و حافظ مصالح حیاتی انسانها:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}﴾}}<ref> بیگمان شمار ماهها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است؛ سوره توبه، آیه:۳۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ }}﴾}}<ref> شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند؛ سوره یوسف، آیه:۴۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند؛ سوره روم، آیه:۳۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ}}﴾}}<ref> پس، روی (دل) برای این دین استوار راست بدار پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خداوند بازگشتی ندارد؛ در آن روز (مردم) پراکنده میشوند؛ سوره روم، آیه: ۴۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ }}﴾}}<ref> و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار و استوار؛ سوره بینه، آیه: ۵.</ref><ref>در آیه اشاره به این است که دین توحیدی با دستوراتی به جوامع بشری حافظ مصالح حیات شان است و دینی قیم است که مصالح اجتماع بشر را تأمین می کند؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۳۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین حضرت صالح}}
[[حضرت صالح]] {{ع}} و [[قوم ثمود]] پس از [[حضرت هود]] {{ع}} و پیش از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل]] {{ع}} میزیستهاند. درباره فعالیتهای [[تبلیغی]] [[حضرت صالح]] {{ع}} در میان مردمانی دیگر گزارشی در دست نیست. [[حضرت صالح]] {{ع}} از [[وحی الهی]] برخوردار بود<ref>سوره نساء، آیه۱۶۳.</ref> و در میان [[قوم ثمود]] [[رسالت]] داشت<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> درباره [[کتاب آسمانی]] آن حضرت و نام آن و نیز درباره اینکه وی پیرو [[دین]] [[حضرت نوح]] {{ع}} بود یا نه، گزارشی در دست نیست. [[آموزههای دینی]] [[حضرت صالح]] {{ع}} عمدتاً از [[عقاید]] خداشناختی و شماری از ارزشهای [[توحیدی]] تشکیل میشدند. [[دعوت به یگانهپرستی]] و نفی دیگر خدایان از آموزههای محوری [[حضرت صالح]] {{ع}} بود. [[دعوت به تقوای الهی]]<ref>سوره شعراء، آیه ۱۴۱- ۱۴۴.</ref>، [[پیروی]] نکردن از [[شاعران]]<ref>سوره شعراء، آیه ۱۵۱ - ۱۵۲.</ref> و زوالپذیری [[نعمتهای الهی]] در نتیجه [[گناهان]] و [[نافرمانی خداوند]]<ref>سوره شعراء، آیه ۱۴۶- ۱۵۲.</ref> از دیگر [[آموزههای دین]] [[حضرت صالح]] {{ع}} بودند<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۱۶- ۲۱۷.</ref>.
==دین کافران==
=== دین حضرت ابراهیم {{ع}} ===
*'''لهو و لعب (سرگرمی و بازی)، دین کافران:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ }}﴾}}<ref> و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کردهاند نومید و نابود گردیدهاند؛ آنان را برای کفری که ورزیدهاند، نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه:۷۰.</ref><ref>کافران، به مجموعه ای از سرگرمیها و بازیچه ها نام دین نهادند؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۴، جزء ۷، ص ۲۹۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}}﴾}}<ref> و دمسازان آتش بهشتیان را ندا میکنند که از آب یا از آنچه خداوند روزی شما کرده است بر ما (نیز) فرو ریزید! میگویند: خداوند هر دو را بر کافران حرام کرده است.همان کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد میبریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار میورزیدند ؛ سوره اعراف، آیه: ۵۰- ۵۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین حضرت ابراهیم}}
*'''عدم پذیرش دین کافران مکه، از سوی [[پیامبر]]{{صل}}:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ }}﴾}}<ref> بگو: ای کافران!؛ سوره کافرون، آیه:۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}﴾}}<ref> دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
[[شریعت]] ابراهیم برپایه [[یکتاپرستی]] و [[اخلاص]] و [[نفی]] [[شریک]] برای [[خدا]] بنا شده و از [[احکام]] آن، [[نماز]]، [[ختنه]]، کوتاه کردن شارب، چیدن موی زاید زیر بغل، تراشیدن زهار، بنای [[خانه خدا]] و [[حج]] و [[مناسک]] آن است<ref>علل شرایع، ج۱، ص۱۲۲.</ref> و همه [[پیامبران]] همعصر ابراهیم تا [[زمان]] [[موسی]]{{ع}} تابع شریعت او بودهاند<ref>المیزان، ج۲، ص۱۴۵.</ref>.
*'''رها کردن مشرکان به دین خود در پی ناامیدی [[پیامبر]]{{صل}} از ایمان آوردن آنان به دین اسلام:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}﴾}}<ref> دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==دین [[پیامبر|محمّد]]{{صل}}==
[[آیین]] [[ابراهیم]] بر محور [[توحید]] ویکتاپرستی دور میزند، [[خداوند]] بارها [[دین توحید]] را به [[دین ابراهیم]] و [[دین حنیف]] و [[دین]] [[فطرت]] وصف کرده و [[پیامبر اسلام]] را پیرو آیین او دانسته است<ref>سوره آل عمران، آیه ۶۷، سوره آل عمران، آیه ۶۸.</ref>.
*'''برخی کافران ناتوان از درک دین [[پیامبر|محمّد]]{{صل}} و ارزش آن و نالایق برای استفاده از آن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ }}﴾}}<ref> بگو: ای کافران!؛ سوره کافرون، آیه:۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}﴾}}<ref> دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''کافران مدّعی آمادگی برای سازش با [[پیامبر|محمّد]]{{صل}} فاقد زمینه پذیرش دین آن حضرت:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ }}﴾}}<ref> بگو: ای کافران!؛ سوره کافرون، آیه:۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}﴾}}<ref> دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==دین مستقیم==
گرچه در بخش [[احکام]]، [[دین مقدس اسلام]] از [[شریعت]] ابراهیم{{ع}} کاملتر و جامعتر است، امّا از پاره ای [[آیات]] استفاده میشود که [[شرایع]] و [[احکام اسلام]] همه از آن فطریاتی سرچشمه میگیرد که ابراهیم به زبان [[تشریع]] بیان کرده است و هر عملی که موافق فطرت بود مورد امر، و عملی که مخالف فطرت بود، مورد [[نهی]] قرار داده بود<ref>المیزان، ج۷، ص۲۱۳.</ref>.<ref>[[رحمتالله ضیایی|ضیایی، رحمتالله]]، [[ابراهیم - ضیائی (مقاله)|مقاله «ابراهیم»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۱۴۷-۱۵۰؛ [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۱۷- ۲۱۸.</ref>
*'''داشتن دین مستقیم، در گرو تبعیت [[پیامبر اکرم{{صل}}:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ وَلا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref> و چنین است که او نشان آگاهی (به روز) رستخیز است از این روی هیچگاه در آن (روز) تردید نورزید و از من پیروی کنید! این راهی است راست.و مبادا شیطان شما را (از راه راست) باز دارد که او دشمن آشکار شماست؛ سوره زخرف، آیه: ۶۱- ۶۲.</ref><ref>«وَلا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ» یعنی شیطان شما را با وسوسههایش از دین خدا منصرف نکند. صراط مستقیمی که در پیروی از [[پیامبر]]{{صل}}است؛ مجمع البیان، ج ۹ - ۱۰، ص ۸۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین مستقیم، در گرو تمسّک به وحی الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بیگمان تو بر راهی راست هستی؛ سوره زخرف، آیه:۴۳.</ref><ref>«صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» یعنی دین حق و درست؛ مجمع البیان، ص ۷۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''عبادت پروردگار، موجب قرار گرفتن در دین مستقیم:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}﴾}}<ref> بیگمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست؛ سوره آل عمران، آیه:۵۱.</ref><ref>«صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» یعنی دین خدا؛ مجمع البیان، ج ۱ - ۲ ، ص ۷۵۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}﴾}}<ref> و بیگمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه: ۳۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}﴾}}<ref> بیگمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه:۶۴.</ref><ref>«صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» یعنی دین خدا؛ جامع البیان، ج ۱۳، جزء ۲۵، ص ۱۱۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''دین مستقیم، دین خداوند جهان:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ}}﴾}}<ref> و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی ...راه خداوندی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز میگردد؛ سوره شوری، آیه: ۵۲- ۵۳.</ref><ref>«صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» یعنی دین مستقیم؛ جامع البیان، ج ۱۳، جزء ۲۵، ص ۶۱.</ref>
*'''تاریخ، بستری برای ظهور و تجلّی حقانیت دین مستقیم:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}﴾}}<ref> بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۵.</ref><ref>«الصِّرَاطِ السَّوِيِّ» یعنی دین مستقیم؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۶۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==دین و [[تقوا]]==
=== دین حضرت شعیب {{ع}} ===
*'''سفارش تمامی کتب آسمانی به تقوا، نشانِ ثبات و اهمّیت ویژه تقوا در دین الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُواْ اللَّهَ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا }}﴾}}<ref> و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداوند است؛ و ما به کسانی که به آنان پیش از شما کتاب (آسمانی) داده شده است و به شما، سفارش کردهایم که از خداوند پروا کنید و اگر کفر ورزید، باری، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است بیگمان از آن خداوند است و خداوند بینیازی ستوده است؛ سوره نساء، آیه:۱۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین حضرت شعیب}}
[[حضرت شعیب]] {{ع}} در میان [[مردم]] مَدیَن که امروزه به آن معان گفته میشود، [[مبعوث]] شد. ایشان [[شریعت]] مستقلی نداشته و [[قوم]] خود را به [[آیین]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} میخوانده است. [[قرآن کریم]] نامی از [[کتاب آسمانی]] و [[معجزه]] [[شعیب]] نبرده است.
==دین و شرک==
[[حضرت شعیب]] {{ع}} در آغاز [[مردم]] را به [[توحید]] و پس از آن به پرهیز از [[مفاسد]] گوناگون [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]] [[دعوت]] کرد. [[دعوت به یگانهپرستی]] و نفی دیگر خدایان از آموزههای محوری [[حضرت شعیب]] {{ع}} بود<ref>سوره اعراف، آیه۸۵.</ref>. آن حضرت از [[مردم]] خواست [[آمرزش گناهان]] خود را از خدای یگانه خواسته و با [[ایمان]] به [[دعوت]] [[توحیدی]] وی و انجام [[عمل صالح]] به سوی [[خداوند]] [[توبه]] و بازگشت کنند و در ادامه برای ترغیب آنان، از [[رحمت]] و محبت خدا نسبت به آنان سخن گفت. توحید در الوهیت و [[ربوبیت]]، نامحدود بودن [[علم الهی]]، [[توکل بر خدا]]<ref>سوره اعراف، آیه ۸۹.</ref>، [[داوری]] نهایی و عادلانه [[خدا]] میان [[کافران]] و [[مؤمنان]]<ref>سوره اعراف، آیه ۸۹.</ref>، [[آگاهی]] [[خدا]] از [[اعمال]] [[بندگان]] و منشأ توفيق بودن او<ref>سوره هود، آیه۸۸.</ref> و حتمی بودن [[وعده خداوند]] و [[شکست]] ناپذیری او<ref>سوره هود، آیه ۹۲- ۹۳.</ref> آموزههای خداشناختی دیگریاند که در تعالیم [[حضرت شعیب]] {{ع}} به چشم میخورند<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۲۵- ۲۲۷.</ref>.
*'''مبارزه با شرک، اصلی مهم و اساسی در دین الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ }}﴾}}<ref> بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==دین و عبودیت==
=== دین حضرت موسی {{ع}} ===
*'''عبودیت و بندگی خدا، در دین الهی و کتب آسمانی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ }}﴾}}<ref> بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین حضرت موسی}}
[[حضرت موسی]] {{ع}} حدود سال ۱۳۰۰ پیش از میلاد [[مبعوث]] شد<ref>نک: المرشد الى الكتاب المقدس، ص۱۶۰.</ref> نام [[کتاب آسمانی]] او [[تورات]] است که همانند [[قرآن]] و [[انجیل]] و پیش از آن دو برای [[هدایت مردم]] از سوی [[خدا]] نازل شده است. [[آموزههای دینی]] [[حضرت موسی]] {{ع}} در مقایسه با تعالیم [[پیامبران]] پیش از وی از گستردگی و تنوع بیشتری برخوردار است. [[دین]] [[حضرت موسی]] {{ع}} به معنای مجموعه تعالیم وحیانی نازل شده بر وی در طی چند دهه پدید آمد.
==دین و فطرت==
[[قرآن کریم]]، گاه با برخی اوصاف کلی و گاه با یادکرد پارهای از [[احکام]] و آموزههای اخلاقی و [[اعتقادی]] مشخص، تصویری نسبتاً كامل، از ویژگیهای عمومی و محتوای [[تورات]] و تعالیمِ [[دین]] [[حضرت موسی]] {{ع}} را به دست میدهد. [[توحید در ربوبیت]]، الوهیت و عبودیت، نخستین [[آموزههای وحیانی]] نازل شده بر [[حضرت موسی]] {{ع}} و اصلیترین آنها بود<ref>سوره طه، آیه ۱۱- ۱۴.</ref>، چنان که [[دعوت به پرستش خدای یگانه]] و نفی خدایان دروغین آموزه بنیادین دیگری در [[دین]] [[حضرت موسی]] {{ع}} است<ref>سوره بقره، آیه ۸۳.</ref>. برخی دیگر از آموزها عبارتاند از: پرهیز از اتکال بر غیر [[خدا]]<ref>سوره اسراء، آیه۲.</ref>، [[معادشناسی]]<ref>سوره طه، آیه ۱۴- ۱۵.</ref> و ...<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۲۷- ۲۳۴.</ref>.
*'''هماهنگی دین، با فطرت و سرشت انسانها:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند؛ سوره روم، آیه:۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==طعن به دین==
=== دین حضرت عیسی {{ع}} ===
*'''لزوم جنگیدن با رهبران کافران، در صورت اهانت به دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ}}﴾}}<ref> و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند؛ سوره توبه، آیه:۱۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین حضرت عیسی}}
*'''طعن به دین از سوی یهود، در ضمن سخنان خود با [[پیامبر]]{{صل}}:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً}}﴾}}<ref> برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابهجا میکنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین میگویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر میگفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر میبود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد؛ سوره نساء، آیه:۴۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
[[بعثت]] و [[دین]] [[حضرت عیسی]] {{ع}}، استمرار رسالت [[حضرت موسی]] {{ع}}<ref>سوره بقره، آیه ۸۷.</ref> و در نتیجه [[حضرت عیسی]] {{ع}} و [[انجیل]] [[تصدیق]] کننده [[تورات]] و تعالیم وحیانی [[حضرت موسی]] {{ع}} است<ref>سوره مائده، آیه ۴۶.</ref>. افزون بر تعالیم [[تورات]] و [[شریعت]] [[حضرت موسی]] {{ع}}، [[آیین]] و [[کتاب آسمانی]] [[حضرت عیسی]] {{ع}} هم در حد خود آموزههایی جداگانه داشته است مانند:
# '''[[توحید در ربوبیت]]''' و عبودیت و معرفی آن به عنوان [[صراط مستقیم]] و [[دعوت به تقوای الهی]] از آموزههای مهم و کلیدی [[حضرت عیسی]] {{ع}} است:<ref>سوره آل عمران، آیه ۵۰- ۵۱.</ref>.
# '''[[نبوت]]:''' [[حضرت عیسی]] {{ع}} خود را [[پیامبر خدا]] میخواند و حواریان نیز به این موضوع [[ایمان]] داشتند<ref>سوره مریم، آیه ۳۱.</ref>. [[اعتقاد]] به الوهیت و پسر خدا بودن وی بعدها پدید آمد.
# '''[[معاد]]:''' عهد جدید، در مقایسه با عهد قدیم بیشتر به بحث [[معاد]] و [[جهان]] پس از [[مرگ]] پرداخته است، هر چند آموزههای آن در سنجش با [[قرآن کریم]] بسیار ناچیز است.
# '''[[جهاد]]:''' یکی دیگر از آموزههایی که [[قرآن]] از ذکر آن در [[تورات]] و [[انجیل]] [[سخن]] میگوید، [[جنگ]] و [[جهاد]] در [[راه خدا]] و [[وعده]] حتمی [[بهشت]] از سوی او به مؤمنانی است که در این مسیر، دشمنان خدا را کشته یا خود کشته میشوند<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۳۴- ۲۳۶.</ref>
==غلوّ در دین==
=== دین اسلام ===
*'''غلوّ و گزافه گویی در دین، برخاسته از تمایلات نفسانی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ}}﴾}}<ref> بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید؛ سوره مائده، آیه:۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|اسلام}}
*'''اهل کتاب مردمی آلوده به غلوّ و گزافه گویی در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً }}﴾}}<ref> ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس؛ سوره نساء، آیه:۱۷۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ}}﴾}}<ref> بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید؛ سوره مائده، آیه:۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
اسلام به معانی [[آشتی]] و [[تسلیم شدن]] است<ref>راغب اصفهانی، ابوالقاسم، المفردات فی غریب القرآن، ذیل ماده اسلام؛ الصحاح، ذیل ماده اسلام.</ref>. از کاربریهای این واژه، اسلام به معنای خصوص دین پیامبر خاتم است که آخرین و [[کاملترین دین آسمانی]] است. پایههای اساسی تشکیل این [[دین]] براساس [[توحید]]، [[نبوّت]] و [[معاد]] [[استوار]] است و کسی که با [[صدق]] و [[راستی]] به یکتایی [[خداوند]] و [[نبوت]] [[پیامبر]] معترف باشد [[مسلمان]] محسوب میشود.
*'''عقیده ناروا و غلوّآمیز اهل کتاب در دین، برخاسته از افکار باطل پیشینیان گمراه:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ}}﴾}}<ref> بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید؛ سوره مائده، آیه:۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''نهی اهل کتاب، از غلّو در دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً }}﴾}}<ref> ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس؛ سوره نساء، آیه:۱۷۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ}}﴾}}<ref> بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید؛ سوره مائده، آیه:۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''پندار مسیحیان درباره مسیح(علیه السلام)، موجب غلوّ در دین و اعتقاد به تثلیث:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً }}﴾}}<ref> ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس؛ سوره نساء، آیه:۱۷۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==کاملترین دین==
[[اندیشمندان اسلامی]] [[هدف]] اسلام را رساندن [[انسان]] به [[سعادت حقیقی]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۸۸.</ref>، کسب معارف حقه، [[اخلاق پسندیده]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۴/۱۰۴.</ref> و [[برقراری عدالت]] در [[جامعه]]<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۴۳۰.</ref> برشمردهاند. مجموعه تعلیمات اسلام از یک لحاظ به سه بخش تقسیم میگردد: [[اصول عقاید]]؛ [[اخلاقیات]] و [[احکام]]. این سه بخش خود نیز با یکدیگر مرتبط است؛ به این معنا که [[اعتقادات]] مناسب زمینه ساز پیدایش [[اخلاق]] فاضله و [[اخلاق]] فاضله نیز با [[احکام]] و [[تکالیف شرعی]] مسانخ است و این رابطه از طرف مقابل نیز وجود دارد؛ یعنی عمل به تکالیف شرعی زمینه را برای دستیابی به مراحل [[برتر]] [[اخلاق]] و به تبع آن مرتبه بالاتری از [[اعتقاد]] فراهم میکند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۵۵ـ۱۵۸؛ قرآن در اسلام، ص۱۳ـ۱۴.</ref>.
*'''اسلام، کامل ترین دین و جامع همه معارف نازل شده بر انبیای گذشته:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ}}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==گرایش به دین==
[[آیین]] [[مقدس]] اسلام بر اصول مترقی و متکاملی [[استوار]] است که موجب شده این [[آیین]]، [[دین جهانی]] و [[عقلانی]] و [[جاودانی]] گردد مانند: [[جامعیت اسلام]]؛ [[جاودانگی]] و [[پویایی اسلام]]؛ [[برقراری عدالت]]؛ [[اعتدال]] و [[میانهروی]]؛ هماهنگی با [[فطرت انسانی]]؛ هماهنگی با [[عقل]]؛ سهولت و سادگی؛ انسجام و استحکام درونی؛ [[سازگاری]] [[دین]] و [[دنیا]]؛ اشتمال بر اصول مترقی [[سیاسی]] و [[اقتصادی]]؛ [[خاتمیت]]<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اسلام - کوشا (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام (مقاله)|اسلام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۳۷ ـ ۲۶۰؛ [[علی اللهبداشتی|اللهبداشتی، علی]]، [[اسلام - اللهبداشتی (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۷۲۴ – ۷۳۶.</ref>.
*'''گرایش دسته جمعی مردم به دین الهی، در صورت پیروزی نیروهای الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا }}﴾}}<ref> چون یاری خداوند و پیروزی (بر مکّه) فرا رسد،و مردم را ببینی که دسته دسته به دین خداوند درمیآیند؛ سوره نصر، آیه: ۱- ۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==محرومیت از دین==
== دین جهانی یا منطقهای بودن ادیان الهی ==
*'''مکر کافران، عامل بازداشته شدن آنان از دین خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَاء قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي الأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكْرُهُمْ وَصُدُّواْ عَنِ السَّبِيلِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}﴾}}<ref> آیا آنکه بر آنچه هر کس کرده است، چیرگی دارد؛ (چون کسی است که چنین نیست)؟ و برای خداوند شریکهایی تراشیدند، بگو نامشان را بر زبان آورید؛ آیا به او از آنچه در زمین نمیداند خبر میدهید یا تنها به گفتاری سرسری (زبان میگردانید؟) بلکه نیرنگ کافران را در چشمشان آراستهاند و از راه بازشان داشتهاند و آن را که خداوند بیراه نهد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره رعد، آیه:۳۳.</ref><ref>مقصود از «السَّبِيلِ»، حق و دین خدا است؛مجمع البیان، ج ۵ - ۶ ، ص ۴۵۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|دین جهانی}}
برخی [[مفسران]] با استناد به بعضی از [[آیات]] [[قرآن]]، [[پیامبران اولوالعزم]] را دارای دین جهانی دانستهاند. براساس این دیدگاه، [[پیامبران]] یاد شده، ۵ نفر "[[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت عیسی]] {{عم}} و [[پیامبر|محمد]] {{صل}}" و دارای [[کتاب آسمانی]]، [[شریعت]] و احکام اجتماعی بودند<ref>سوره احقاف، آیه۳۵.</ref>. افزون بر ویژگیهای یاد شده، [[دعوت]] و [[دین]] آنان در زمان خود جهانی بوده و به قومی اختصاص نداشته است<ref>الميزان، ج۱۸، ص۲۱۹-۲۱۸.</ref>، در مقابل، برخی دیگر جهانی بودن [[دین]] و [[رسالت]] [[پیامبران اولوالعزم]] را نپذیرفتهاند. براساس دیدگاه سوم، [[رسالت]] و [[دین]] [[پیامبران]] [[اولواالعزم]] افزون بر جنبه قومی، صبغه جهانی هم داشت. تعالیم مربوط به [[توحید]] و [[نفی]] [[شرک]] و [[بتپرستی]] آن متوجه همه [[مردم]] و [[احکام]] و [[شریعت]] آن متوجه [[قوم]] آنان بود<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۳۷- ۲۳۹.</ref>.
==وحدت در دین==
== اشتراک ادیان الهی ==
*'''اهتمام خداوند به اتحاد و وحدت مؤمنان، بر محور دین الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ }}﴾}}<ref>و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنی و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدینگونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}﴾}}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راهها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ }}﴾}}<ref> به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم بنابراین مرا بپرستید؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ }}﴾}}<ref> و این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم پس، از من پروا کنید؛ سوره مومنون، آیه: ۵۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ}}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|اشتراک ادیان الهی}}
*'''دین، محور اتّحاد و وحدت انسانها و پیروان [[انبیا]]:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}﴾}}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راهها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ }}﴾}}<ref> به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم بنابراین مرا بپرستید؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}﴾}}<ref> و این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم پس، از من پروا کنید؛ سوره مومنون، آیه: ۵۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ}}﴾}}<ref> از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ}}﴾}}<ref> و به پراکندگی نیفتادند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود و اگر سخنی از سوی پروردگارت تا زمانی معیّن پیشی نگرفته بود بیگمان میان آنان داوری میشد و آنان که پس از ایشان به کتاب (آسمانی) رسیدند از آن در تردیدی گمانانگیزند؛ سوره شوری، آیه:۱۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
[[قرآن کریم]] همه [[پیامبران الهی]] را نماینده جریان واحدی میداند که از سوی خدای یگانه برانگیخته شدهاند و [[روح]] [[دعوت]] و محتوای رسالتْ همه آنها "[[دین]]" بر این اصل واحد مبتنی است که باید در برابر خدای یگانه تسليمِ مطلق و بیچون و چرا شد. بر همین اساس، [[خداوند]] از [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} میخواهد تا در برابر او [[تسلیم]] باشد و [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} نیز خود را تسلیمِ مطلق [[پروردگار]] جهانیان خوانده و فرزندانش را هم به آن سفارش میکند. [[حضرت یعقوب]] {{ع}} نیز [[فرزندان]] خود را به این مهم توصیه میکند<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۱ - ۱۳۳.</ref>. با توجه به همین مبنا همه [[انبیای الهی]] نیز [[مسلمان]] نامیده شدهاند و [[قرآن کریم]] همه [[ادیان توحیدی]] را که منشأ، [[هدف]]، ماهیت و اصول واحدی داشته و در بسیاری از فروع مانند [[نماز]]، [[روزه]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] نیز مشترکاند، [[اسلام]] و آن را همان [[دین]] مورد پسند [[خداوند]] مینامد. برهمین اساس، همه [[پیامبران الهی]] موظف بودند تا نسبت به همه [[ادیان]] و انبیای پس از خود [[ایمان]] داشته باشند، زیرا همه آنان به سوی خدای یگانه و [[دین]] او فرا میخواندند و رد یکی از آنان به معنای نپذیرفتن [[دین الهی]] است<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۴۱- ۲۴۴.</ref>.
*'''همه پیروان کتب آسمانی موظّف به پیروی از دین واحد و استوار:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ وَمَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}﴾}}<ref> و اهل کتاب پراکنده نشدند مگر از آن پس که برای آنان آن برهان فرا رسید و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار و استوار؛ سوره بینه، آیه:۴ - ۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''کتابهای آسمانی نازل شده بر انبیا، مروّج دین واحد و مؤید یکدیگر:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}﴾}}<ref> بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچیک از ایشان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّه مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}﴾}}<ref> و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند؛ سوره مائده، آیه:۴۸.</ref><ref>از اینکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و قرآن، تصدیق کننده کتابها و انبیای گذاشته اند، وحدت و یگانگی دین فهمیده میشود.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اعتقاد مؤمنان، به وحدت کتابهای آسمانی و یگانگی دین:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}﴾}}<ref> و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند؛ سوره بقره، آیه:۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}﴾}}<ref> این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (میجوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيدًا }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتابهای (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بیگمان به گمراهی ژرفی در افتاده است؛ سوره نساء، آیه:۱۳۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ}}﴾}}<ref> بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما میستیزید که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟؛ سوره مائده، آیه:۵۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اشتراک در اعتقاد به دین واحد، در جوامع نخستین بشری:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ }}﴾}}<ref> و مردم جز امّتی یگانه نبودند که اختلاف ورزیدند و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری میشد؛ سوره یونس، آیه: ۱۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''[[انبیا]]، تأییدکننده یکدیگر و معتقد به دین واحد:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُولُواْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}﴾}}<ref> بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره بقره، آیه:۱۳۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}﴾}}<ref> این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (میجوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ}}﴾}}<ref> و آنگاه خداوند از پیامبران پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمتی دادم سپس پیامبری نزدتان آمد که آن (کتاب) را که با شماست راست میشمارد، باید بدو ایمان آورید و باید او را یاوری کنید و (آنگاه) فرمود: آیا اقرار کردید و بر (پایه) آن پیمان مرا پذیرفتید؟ گفتند: اقرار کردیم؛ فرمود: پس گواه باشید و من نیز همراه شما از گواهانم؛ سوره آل عمران، آیه:۸۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}﴾}}<ref> آیا جز دین خداوند را باز میجویند با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده میشوند. بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچیک از ایشان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۳- ۸۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}﴾}}<ref> ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم ؛ سوره نساء، آیه:۱۶۳.</ref>،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَن نُّشْرِكَ بِاللَّهِ مِن شَيْءٍ ذَلِكَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ}}﴾}}<ref> و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی میکنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمیگزارند؛ سوره یوسف، آیه:۳۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*ا'''عتقاد [[حضرت یوسف]]{{ع}} به وحدت دین [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت اسحاق]] و [[حضرت یعقوب]]{{عم}}:''' {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَن نُّشْرِكَ بِاللَّهِ مِن شَيْءٍ ذَلِكَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ}}﴾}}<ref> و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی میکنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمیگزارند؛ سوره یوسف، آیه:۳۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اعتقاد به دین واحد الهی و پیروی از آن، موجب نیل به ملکه تقوا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}﴾}}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راهها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
==[[هدایت]] به دین==
== اختلاف ادیان الهی ==
*'''خداوند، هدایت کننده مؤمنان به دین حق:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> و تا کسانی که دانش یافتهاند بدانند که این (قرآن) راستین، از سوی پروردگار توست پس به آن ایمان آورند آنگاه دلهای آنها در برابر آن فروتن گردد و بیگمان خداوند راهنمای مؤمنان به راهی راست است ؛ سوره حج، آیه:۵۴.</ref><ref>هدایت به صراط مستقیم یعنی آنان را بر دین حق ثابت و استوار نگه می دارد؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸ ، ص ۱۴۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
{{اصلی|اختلاف ادیان الهی}}
*'''[[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت اسحاق]]، [[حضرت یعقوب]]، [[حضرت داود]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت ایوب]]، [[حضرت یوسف]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت هارون]]، [[حضرت زکریا]]، [[حضرت یحیی]]، [[حضرت عیسی]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت اسماعیل]]، [[حضرت یسع]]، [[حضرت یونس]] و [[حضرت لوط]]{{عم}}، از هدایت یافتگان به دین خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست.و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم.و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند.و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم.و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۳ - ۸۷.</ref><ref>«صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» یعنی دین آشکار و بدون انحراف که دین حق است؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۵۱۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
[[ادیان الهی]] به رغم اشتراک در [[اصول عقاید]] و [[احکام]] بنیادین، دارای برخی [[اختلافات]] نیز هستند. این اختلافها چند دستهاند:
*'''هدایت یافتن [[پیامبر]]{{صل}} به صراط مستقیم و دین استوار الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}﴾}}<ref> بگو: بیگمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درستآیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره انعام، آیه: ۱۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
# بخشی از آنها ناشی از [[اراده]] خداست و ریشه در [[وحی الهی]] دارد. این اختلافها به اقتضای برخی [[مصالح]]، شرایط [[اجتماعی]] و ویژگی [[فکری]] و [[رفتاری]] امتهای گوناگون پدید آمدهاند. [[اختلافات]] برآمده از [[وحی الهی]] هر چند موجب نوعی تکثر و تعدد میان [[ادیان الهی]] میشود، هرگز به معنای تفاوت جوهری و متناقض بودن آنها نیست. [[حقیقت]] و اساس همه [[ادیان الهی]] یکی و همان [[اسلام]] به معنای [[تسلیم]] بودن در برابر [[خداوند]] با حوزه وسیعی از آموزههای مشترک [[اعتقادی]]، [[احکام]] و [[اخلاق]] است.
*'''هدایت یافتن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، به صراط مستقیم و دین الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درستآیین بود و از مشرکان نبود؛ سوره نحل، آیه:۱۲۰ - ۱۲۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
# اختلافاتی که به سبب [[سرکشی]]، [[هواپرستی]] و منافع شخصی [[مردم]]، به ویژه از سوی [[عالمان]] [[اهل کتاب]] پدید آمده است<ref>سوره آل عمران، آیه۱۹.</ref>.
*'''پیروی از [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، موجب هدایت یافتن به صراط مستقیم و دین الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا}}﴾}}<ref> ای پدر! بیگمان من به چیزی از دانش دست یافتهام که تو بدان دست نیافتهای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم؛ سوره مریم، آیه:۴۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
# [[اختلافات]] ناشی از تحریفگری گروهی از علمای [[اهل کتاب]]. آنها مطالب خودساخته را به [[خدا]] نسبت داده و [[کتاب خدا]] معرفی میکردند<ref>سوره بقره، آیه۷۹.</ref>، آنان همچنین بخشی از آموزههای [[وحیانی]] را از بین برده یا به گونهای دیگر [[تفسیر]] میکردند. همه این موارد موجب پیدایش [[اختلافات]] و [[فرقهها]] و [[عقاید]] متضاد [[دینی]] میشدند<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص ۲۴۷- ۲۴۸.</ref>.
*'''هدایت یافتن برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته به دین خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه:۸۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''آگاهی خداوند از گمراهان در دین و هدایت یافتگان به آن:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}﴾}}<ref> مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بیگمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است؛ سوره نحل، آیه:۱۲۵.</ref><ref>«سَبِيلِ رَبِّكَ» یعنی دین پروردگارت؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶ ، ص ۶۰۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''هدایت یافتن به دین حق، منوط به مشیت خداوند:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> به زودی کمخردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبلهای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد ؛ سوره بقره، آیه:۱۴۲.</ref><ref>مراد از «صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» یعنی دین؛ مجمع البیان، ج ۱ - ۲، ص ۴۱۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> و خداوند به بهشت فرا میخواند و هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون میگردد؛ سوره یونس، آیه:۲۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> به راستی ما آیاتی روشنگر فرو فرستادهایم و خداوند هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون میگردد؛ سوره نور، آیه:۴۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''عمل به پندهای الهی، موجب هدایت شدن به دین مستقیم خداوند:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا }}﴾}}<ref> و اگر بر آنان مقرّر میداشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمیدادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار میبستند برای آنان بهتر و استوارتر میبود؛ سوره نساء، آیه:۶۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}﴾}}<ref> و بیگمان آنان را به راهی راست رهنمون میشدیم؛ سوره نساء، آیه:۶۸.</ref><ref>«لَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا» ممکن است این هدایت، ارشاد به دین باشد؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۱۰۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''ایمان به خداوند، موجب هدایت به دین مستقیم خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}﴾}}<ref> اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد؛ سوره نساء، آیه:۱۷۵.</ref><ref>«صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا» یعنی تبعیت از دین؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۲۲۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}﴾}}<ref> و تا کسانی که دانش یافتهاند بدانند که این (قرآن) راستین، از سوی پروردگار توست پس به آن ایمان آورند آنگاه دلهای آنها در برابر آن فروتن گردد و بیگمان خداوند راهنمای مؤمنان به راهی راست است؛ سوره حج، آیه:۵۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''اعتصام به خداوند، موجب هدایت به دین مستقیم:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}﴾}}<ref> و چگونه کفر میورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما میخوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است؛ سوره آل عمران، آیه:۱۰۱.</ref><ref>«صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» یعنی دین حق؛ روح المعانی، ج ۳، جزء ۴، ص ۲۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}﴾}}<ref> اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد ؛ سوره نساء، آیه:۱۷۵.</ref><ref>«صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا» یعنی دین حق؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴ ، ص ۲۲۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''درخواست هدایت از خدا، به سوی دین الهی و راه راست:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}﴾}}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref><ref>از [[امام رضا]]{{ع}} درباره «اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ » روایت شده است: درخواست هدایت از خداوند به سوی دین او و چنگ زدن به ریسمان اوست؛ من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۱۰؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۰، ح ۸۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''خداوند، هدایتگر [[پیامبر]]{{صل}} به دین مستقیم:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}﴾}}<ref> تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد؛ سوره فتح، آیه:۲.</ref><ref>در معنای آیه آمده است: و خداوند تو را به راهی از دین ارشاد می کند که در آن انحراف نیست؛ جامع البیان، ج ۱۳، جزء ۲۶، ص ۹۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''خداوند، هدایتگر مؤمنان به صراط مستقیم و دین الهی:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}﴾}}<ref> خداوند غنیمتهای فراوانی را به شما وعده داد که به دست میآورید، آنگاه این (وعده) را برایتان پیش افکند و دست مردم را از شما کوتاه کرد و (چنین کرد) تا نشانهای برای مؤمنان باشد و شما را به راهی راست رهنمون گردد؛ سوره فتح، آیه:۲۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
*'''[[حضرت موسی]]{{ع}} و [[حضرت هارون]]{{ع}} از هدایت یافتگان به دین خدا:'''{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ }}﴾}}<ref> و به راستی بر موسی و هارون منّت نهادیم؛ سوره صافات، آیه:۱۱۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}﴾}}<ref> و هر دو را به راه راست رهنمون شدیم؛ سوره صافات، آیه:۱۱۸.</ref><ref>«الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» یعنی دین حق؛ تفسیر التحریر والتنویر، ج ۱۱، جزء ۲۳، ص ۱۶۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/14/9.htm#f23 فرهنگ قرآن، ج۱۴ ، ص۱۹۰- ۲۲۰.]</ref>
ادیان غیر توحیدی از آغاز پیدایش تاکنون گونههایی بسیار متفاوت و متنوع به خود دیدهاند؛ اما [[قرآن کریم]] تنها به نمونههای محدودی از آن مانند [[بتپرستی]] و [[پرستش]] اجرام آسمانی و برخی [[پادشاهان]] پرداخته است. این موضوع از یک سو با جغرافیای سرزمینهایی که [[ادیان]] و [[پیامبران الهی]] در آنجا [[ظهور]] و بروز یافتند در ارتباط است و از سوی دیگر بسیاری از گونههای [[بتپرستی]] و آیینهای شرکآمیز به ویژه نمونههای مشهوری چون بودایی، هندو و کنفوسیوس در دوران پیامبرانی مانند [[حضرت نوح]]، [[حضرت هود]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت ابراهیم]] و [[حضرت موسی]] {{عم}} نبودهاند و [[تاریخ]] پیدایش آنها در نهایت به سدههای پیش از میلاد [[حضرت مسیح]] {{ع}} باز میگردد<ref>نک: آشنایی با ادیان بزرگ، ص۱۱-۶۷.</ref>.
==پانویس==
[[تاریخ]] پیدایش [[ادیان]] شرکآمیز و آیینهای [[بتپرستی]] را میتوان تقریباً با [[تاریخ]] پیدایش [[آدمیان]] همزمان دانست<ref>الميزان، ج۶، ص۷۴.</ref>. برخی [[روایات]] که این [[تاریخ]] را به دوران پس از [[مرگ]] [[حضرت آدم]] {{ع}} رساندهاند، مؤید این معنایند<ref>نک: التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۱۲؛ ج۷، ص۳۵؛ المیزان، ج۲، ص۳۴۹-۳۵۰.</ref>؛ اما یادکرد صریحِ [[قرآن]] درباره وجود [[آیین]] [[بتپرستی]] مربوط به دوران [[حضرت نوح]] {{ع}} است.
#{{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ}}<ref>«آیا کسی که پیوسته روز جزا را انکار میکند دیدی؟!» سوره ماعون، آیه ۱.</ref>.
کاربری «دین» در این معنا در [[قرآن کریم]] معمولاً در مواردی است که کلمۀ «دین» در لفظ یا در معنا مضافالیه کلمۀ «[[یوم]]» باشد؛ لهذا در مجموع مراد از واژۀ «دین» در این نوع کاربری [[روز قیامت]] است که [[روز حساب]] و [[جزاء]] و مکافات است.
روشن است که مراد از «دین» در آیۀ مورد بحث، این معنا نیست؛ زیرا [[نفی اکراه]] در «دین» به این معنا مفهوم معقولی ندارد.
۲. به معنای [[شریعت]] یا [[نظام حاکم]] بر [[زندگی]] [[انسان]].
بیشترین کاربری واژۀ «دین» در قرآن کریم بدین معناست از جمله آیۀ مورد بحث.
بنابراین مراد از «دین» در آیۀ مورد بحث شریعت و [[نظام]] زندگی است، یا قانونی که [[آدمی]] برای [[نظم]] بخشی به زندگی خویش آن را میپذیرد. و خویش را بدان پایبند ساخته و در چهارچوب آن عمل میکند.
در [[حقیقت]] هر انسان [[عاقل]] و متعارفی [[دینی]] دارد که با آن زندگی خویش را نظم و جهت میبخشد. در این [[آیه]] صراحتاً اعلام شده است که [[خداوند]] دین خود (نظام زندگی [[الهی]] فرستاده شدۀ توسط [[انبیاء]]) را با [[اکراه]] و [[جبر]] بر [[مردم]] [[تحمیل]] نمیکند، بلکه همانگونه که در آیات گذشته آمده بود با [[برهان]] و [[وجدان]]، زمینۀ [[اقناع]] [[بشر]] را برای پذیرش آن فراهم نموده، و [[بشریت]] را به پذیرش آن فرا میخواند.
[[دلایل]] و قرائنی که بر کاربری دین در آیۀ مورد بحث به مفهومی که گفته شد - یعنی نظام زندگی که بنیاد آن بر [[حاکمیت]] [[استوار]] است بلکه همان [[حاکمیت]] است - دلالت دارند فراوان است. در اینجا به مجموعهای از این قرائن و [[دلایل]] اشاره میکنیم:
قرنیۀ اول: در خود آیۀ کریمه عبارت {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ...}} [[شاهد]] و قرینۀ روشنی بر ارادۀ این معنا از {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} است؛ زیرا واژۀ «[[طاغوت]]» همانگونه که در گذشته به تفصیل بیان شد بهمعنای [[حاکم]] [[نامشروع]] است، که پذیرش حاکمیت او در [[فرهنگ قرآن]] [[کریم]] خطرناکترین و شایعترین نوع [[شرک]] به شمار آمده و غالب [[آیات]] کریمۀ وارد دربارۀ شرک و [[نهی]] از آن به این نوع از شرک، که [[شرک در اطاعت]] است نظر دارند. افزون بر این در مباحث گذشته بر این نکته نیز مکرّراً تأکید شد که «[[ایمان]]» در [[قرآن کریم]] غالباً به معنای [[خضوع]] در برابر [[امر و نهی]] [[الهی]] و [[گردن نهادن]] به [[حاکمیت خدا]] به کار رفته است که در این [[آیه]] نیز ایمان در جملۀ {{متن قرآن|يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ}} به قرینۀ مقابله با [[کفر به طاغوت]] به همین معنا بکار رفته است.
بنابراین جملۀ {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ}} که در این آیه بر {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} [[تفریع]] شده قرینۀ روشنی بر ارادۀ معنای [[نظام]] [[زندگی]] حاکم بر [[انسان]] - یا همان «حاکمیت» - از واژۀ [[دین]]، در جملۀ {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} است.
قرینۀ دوّم: [[سیاق آیات]] پیش و پس آیۀ مورد بحث - افزون بر [[سیاق]] داخلی آیه که در بالا بدان اشاره شد - قرینۀ روشن دیگری بر ارادۀ معنای [[نظام حاکم]] بر زندگی از واژۀ «دین» در آیۀ مورد بحث است.
در آیۀ پس از این آیه میخوانیم:
{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ}}<ref>«خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوی نور میبرد. ولی کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>.
تأکید بر [[حصر]] [[ولایت]] بر [[مؤمنین]] در [[ذات اقدس حق تعالی]]، و اشاره به تعدّد اولیاءِ [[کافران]] و اینکه همۀ آن اولیاءِ ادّعایی کافران، طاغوتند، [[سیاق]] دلالت بر معنای [[حاکمیت]] را در آیۀ فوقالذکر بهوجود آورده و بر [[حصر حاکمیت]] در [[ذات اقدس خدای متعال]] دلالت دارد.
آیۀ پیش از آیۀ مورد بحث نیز بر همین سیاق دلالت دارد:
{{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«هیچ معبودی جز خداوندِ یگانه زنده و پاینده نیست، (خداوندی که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او). هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمیگیرد؛ (و لحظهای از تدبیر جهان هستی، غافل نمیماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست. کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟! آینده و گذشتۀ بندگان را میداند؛ و کسی از علم او آگاه نمیگردد؛ جز به مقداری که او بخواهد. قلمرو حکومت او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهداری آن دو [= آسمان و زمین]، او را خسته نمیکند. و اوست بلند مرتبۀ بزرگ» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>.
تمام جُمل و مقاطع آیۀ کریمۀ فوقالذکر [[مبیّن]] و شارح حاکمیت حقه و کاملۀ ذات اقدس حق تعالی میباشند، توضیح مختصر این مطلب را به ترتیب [[جمل]] [[آیات]] بیان میکنیم:
این جملۀ شریفه چنانکه روشن است با [[حصر]] [[الوهیت]] - که متضمن حاکمیت است - در [[ذات اقدس حق]] آغاز، و بر ویژگیهای سهگانۀ این حاکمیت تأکید مینماید، این ویژگیها عبارتند از:
#[[نفی]] محدودیت ذاتی، و [[جاودانگی]] بالذات این حاکمیت {{متن قرآن|الْحَيّ}}؛
#تأکید بر [[نفوذ]]، [[اقتدار]] و سلطۀ [[قدرتمند]] و فراگیر این [[حاکمیت]] {{متن قرآن|الْقَيُّوم}}؛
#تأکید براینکه جز در چهارچوب [[حاکمیت خداوند]] ارادۀ هیچ موجودی نمیتواند در جریان امور مملکت دخل و تأثیری داشته باشد {{متن قرآن|مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ}}؛ بنابراین [[اعمال قدرت]] در این مملکت منحصراً در [[اختیار]] اوست، و هیچ موجودی را یارای [[نفوذ]] در دایرۀ [[قدرت]] او بدون ارادۀ او نیست.
{{متن قرآن|يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ}} همانگونه که هیچ موجودی را یارای نفوذ در دایرۀ قدرت او نیست، هیچ موجودی را نیز توان و امکان نفوذ در دایرۀ معلومات و اطلاعات نامحدود او نیست.
خلاصه اینکه راه نفوذ در [[تشکیلات حکومتی]] این [[حاکم]] خواه در [[سیستم]] اعمال قدرت نامحدود او، و خواه در سیستم اطلاعات و معلومات نامحدود او بر همگان بسته است، مگر آنها که خود در این [[تشکیلات]] راه و کاری داشته و جایگاهی دارند و با إذن و [[اجازه]] و إشراف کامل حاکمیت به کار گرفته شدهاند.
{{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}} در پایان اشاره به این [[حقیقت]] شده که [[مدیریت]] این مملکت گسترده و عریض، کار سخت و [[دشواری]] برای این حاکمیت نیست و هیچگاه حاکمیت را [[درمانده]] و خسته نمیکند {{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا}}؛ زیرا او «علی و [[عظیم]]» است، بلند مرتبه و برین جایگاه و بزرگ است.
بنابر آنچه دربارۀ مضامین این [[آیه]] توضیح دادیم روشن است که [[سیاق]] این آیه نیز دربارۀ مسئلۀ [[حاکمیت خدا]] و ویژگیها و ابعاد آن است که قرینۀ دوّم در [[تأیید]] مراد مذکور از واژۀ «[[دین]]» در آیۀ مورد بحث است.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص ۱۲۲.</ref>
۱. قال تعالی:
{{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنها پیکار کنید؛ تا فتنه (و تجاوز و ستمی) باقی نماند؛ و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش ستمکارانۀ خود) دست برداشتند، (با آنان پیکار نکنید؛ زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>.
از ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}} استفاده میشود که مراد از {{متن قرآن|فَإِنِ انْتَهَوْا}} انتهاء از [[ظلم]] است؛ بنابراین معنای «[[فتنه]]» که در صدر آیه آمده نیز معلوم میشود: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ}}؛ زیرا روشن میشود که مراد از فتنه همان ظلم و تعدّی به [[حقوق مردم]] است که در آیۀ قبل به نمونهای از آن - که [[اخراج]] [[مردم]] از [[خانه]] و کاشانه و [[دیار]] و [[وطن]] است - اشاره شده است.
بنابراین معنای صدر آیه چنین میشود: {{عربی|و قاتلوهم حتى لا يكون ظلم و يكون الدّين - اي الحكم - لله و ذلك بقيام العدل و القسط بين الناس}}. با آنان [[پیکار]] کنید تا ستمی باقی نماند و [[قانون]] و [[نظام]] و [[فرمانروایی]] تنها از آنِ [[خدا]] باشد؛ یعنی نظام [[عدل و قسط]] بپا گردد». همان [[عدل]] و قسطی که در [[قرآن کریم]] [[مأموریت]] اصلی [[ادیان الهی]] و بالخصوص [[نبوّت]] [[خاتم پیامبران]] اعلام گردیده است،
{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب آسمانی و میزان (قوۀ اجرای عدل کامل) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>.
{{متن قرآن|وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}}<ref>«و بگو: «به تمام کتابهایی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم»» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>.
۲. قال تعالی:
{{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا آنها (آیینی) غیر از آیین خدا - که اسلام است - میطلبند، در حالی که تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابرِ (فرمانِ) او تسلیماند؛ و به سوی او بازگردانده میشوند؟!» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref>.
جملۀ {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ}} تا آخر [[آیه]] اشاره به [[خضوع]] همۀ اشیاء در برابر ارادۀ خداست. در این آیه به این نکته اشاره شده که جمعی از ساکنان [[زمین]] و [[آسمان]] به طور خواسته و آگاهانه سر [[تسلیم]] و [[طاعت]] در برابر [[حاکمیت]] فراگیر [[ارادۀ الهی]] فرود آورده و جمعی ناخواسته و از سر [[اکراه]] گردن به [[فرمان]] او نهادهاند، [[گردن نهادن]] ناخواسته به [[حاکمیت الهی]] مربوط به کسانی است که به فراخوانی [[انبیاء]] به سوی [[خدا]] و سرسپاری به فرمان او پشت کرده و سر به [[نافرمانی]] نهادهاند.
در این آیه تأکید شده است که آنهایی که به [[زعم]] خود سر به نافرمانی نهادهاند اگرچه به خواست خود به [[نظام]] [[تشریع]] [[خداوند]] گردن ننهادهاند، لکن ناخواسته در چهارچوب حاکمیت [[نظام تکوین]] [[الهی]] درآمده و ناگزیر محکوم [[قوانین طبیعی]] و جبری [[تکوینی]] [[حاکم]] بر [[جهان]] بوده و در برابر آن به ناچار تسلیم و خاضعاند.
بنابراین معنای صدر آیه نیز روشن است: {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ}}؛ زیرا به قرینۀ ذیل معلوم میشود که مراد از {{متن قرآن|دِينِ اللَّهِ}} [[نظام تشریعی]] خداوند است، یعنی همان نظام [[زندگی]] سعادتمندانهای که خداوند توسط انبیاء{{عم}} برای ادارۀ زندگی [[بشر]] فرستاده است. بدین ترتیب روشن شد که معنای مجموع آیه چنین است:
«آیا نظام و قانونی جز آنچه خدا فرستاده میجویند درحالیکه سراسر جهان از جمله خود آنان محکوم [[قانون]] تکوینی الهیاند و در برابر آن تسلیم و خاضعاند؟ اکنون که حاکمیت تکوینی الهی را ناخواسته گردن نهادهاند و بدینوسیله عملاً [[حقّ حاکمیت]] خدا را پذیرفتهاند چرا در برابر [[حاکمیت تشریعی]] خداوند سر فرود نمیآورند؟»
۳. قال تعالی:
{{متن قرآن|فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ}}<ref>«در این هنگام، (یوسف) قبل از بارِ برادرش، به کاوش بارهای آنها [= سایر برادرانش] پرداخت؛ سپس آن را از بارِ برادرش [= بنیامین] بیرون آورد؛ این گونه راه چاره را به یوسف یاد دادیم. او هرگز نمیتوانست برادرش را مطابق قانون پادشاه (مصر) بگیرد» سوره یوسف، آیه ۷۶.</ref>.
روشن است که مراد از {{متن قرآن|دِينِ الْمَلِكِ}} در ذیل آیۀ فوق همان [[نظام]] قانونی [[حاکم]] در مملکت [[مصر]] است.
۴. قال تعالی:
{{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ}}<ref>«هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و عاطفۀ بیجا) نسبت به آن دو شما را از (اجرای) قانون الهی مانع شود» سوره نور، آیه ۲.</ref>.
در این [[آیه]] نیز روشن است که معنای {{متن قرآن|دِينِ اللَّهِ}} شریعة [[الله]] است. و مراد از این [[شریعت]] چیزی نظیر [[عبادات]] و [[اذکار]] نیست بلکه شریعت [[کیفر]] و [[جزاء]] است که بخشی از [[قوانین]] [[حکومتی]] است؛ بنابراین {{متن قرآن|دِينِ اللَّهِ}} در این آیه نیز به معنای نظام و شریعت حاکم بر [[زندگی]] [[مردم]] است.
۵. قال تعالی:
{{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ...}}<ref>«آیا آنها غیر از او را ولی خود برگزیدند؟! درحالیکه «ولی» فقط خداوند است و اوست که مردگان را زنده میکند، و اوست که بر هر چیزی تواناست * در هر چیز اختلاف کنید، حکم آن با خداست؛ این است خداوند، پروردگار من، بر او توکّل کردهام و به سوی او باز میگردم!» سوره شوری، آیه ۹-۱۰.</ref>
تا آنجاکه فرمود: -
{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«آیینی را برای شما مقرر نمود که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: همان دین (خدا) را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید. و آنچه مشرکان را به آن دعوت میکنید [= توحید در اطاعت و فرمانبری] بر آنها گران است. خداوند هرکس را بخواهد برمیگزیند، و کسی را که توبه کند به سوی خویش هدایت مینماید» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>
سپس فرمود:
{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«پس تو نیز مردم را به همان دین فرابخوان و به همان گونه که دستور یافتی راه راست را در پیش گیر و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به تمام کتابهایی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ کردار ما از آنِ ماست و کردار شما از آنِ شما؛ خصومت شخصی در میان ما و شما نیست؛ و خداوند ما و شما را (در قیامت) جمع میکند، و بازگشت (همه) به سوی اوست» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>
تا آنجا که فرمود:
{{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ}}<ref>«خداوند کسی است که کتاب را بحق نازل کرد و میزان (قوۀ اجرای عدل کامل) را؛ تو چه میدانی شاید روز رستاخیز (و داوری خداوند) نزدیک باشد!» سوره شوری، آیه ۱۷.</ref>
و سرانجام:
{{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«آیا معبودانی دارند که بیاذن خداوند آیین و قانونی برای آنها مقرّر کردهاند؟! اگر وعده قطعی (الهی و اجل معینی) برای آنها نبود، در میانشان داوری میشد (و دستور عذاب صادر میگشت) و به یقین برای ستمکاران عذاب دردناکی است» سوره شوری، آیه ۲۱.</ref>.
در این مجموعه از [[آیات]] روشنترین و مفصلترین توضیح و تبیین [[قرآنی]] را دربارۀ مفهوم «[[دین]]» میتوان یافت که راه را بر هرگونه ابهام یا تشکیک در این زمینه میبندد، برای وضوح بیشتر آنچه در آیات فوق در این باره آمده است مطالب بیان شده در این آیات را به ترتیب در چند بند ارائه میکنیم:
#ابتدا تأکید بر ثبوت [[ولایت]] مطلق برای [[ذات اقدس حق]] و [[حصر]] این ولایت در او شده است: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}}.
#سپس دلیل بر ثبوت این ولایت مطلق و انحصاری بر همۀ اشیاء، در ذات اقدس حق بیان شده است که [[حیات]] بخشیدن او بر [[مردگان]] و [[قدرت]] مطلق اوست {{متن قرآن|وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}.
#در آیۀ بعد تصریح شده که [[حق]] [[حکم]] و [[امر و نهی]] - و به طور کلی [[حاکمیت]] بر [[جامعۀ بشر]] -حق مخصوص [[خداوند]] است، و شخص یا گروه و یا منبع دیگری [[شایستگی]] چنین جایگاهی ندارد: {{متن قرآن|وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ}}.
#پس از مقدمات فوق الذکر - که در آن [[حصر حاکمیت]] و ولایت مطلق در همۀ [[جهان هستی]]، با [[برهان]]، بیان و [[اثبات]] شد - بر حصر حاکمیت در جامعۀ بشر نیز در ذات اقدس حق، تأکید شده و به [[تشریع]] [[نظام]] [[زندگی]] که از لوازم و آثار و [[وظایف]] [[حاکمیت الهی]] است اشاره شده، و با تبیین [[تشریع دین]] بهوسیله [[خدا]] در طول [[تاریخ]] زندگی [[بشر]]، وظیفهای که به عهدۀ [[انبیاء]] از نوح{{ع}} تا محمد{{صل}} در جهت تبیین و اجرای آن در میان [[جوامع بشری]] گذاشته شده بیان گردیده است.
و سرانجام مأموریتی که در این راستا به طور ویژه بر عهدۀ [[خاتم پیامبران]] [[محمد مصطفی]]{{صل}} گذاشته شده تبیین شده، و به [[رسول خاتم]] دستور داده شده که خود و [[مأموریت الهی]] خود را برای [[مردم]] تبیین و اعلام کند:
بخش آخرین این [[آیه]] به روشنی مفهوم و مراد از [[دین]] در {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ}} را تبیین، و معلوم میکند که این دین همان آئین [[عدل]] است، که [[حاکم]] نخستین و مطلق [[جهان]] برای ادارۀ [[شئون]] [[جامعۀ بشر]] و [[برقراری نظم]] عادلانه به دست [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرستاده و او را [[مأمور]] اجرای آن نموده است.
بنابر آنچه تاکنون بیان کردیم معلوم شد، قرائن بسیاری وجود دارد که مراد و مقصود را از «دین» در آیۀ کریمۀ {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} همان [[نظام]] [[زندگی]] و [[نظم]] عادلانۀ حاکم بر جامعۀ بشر معیّن و مشخص میکنند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص ۱۳۰-۱۳۷.</ref>.
واژه دِین اسم مصدر[۱]، برگرفته از ریشه "د- ی - ن" و در لغت دارای معانی گوناگون و گاه متضادی است؛ طاعت، نافرمانی، کیفر و پاداش، قضاوت، عادت و خلق و خوی از این معانیاند. واژه دین هر چند با ریشه و ساختاری مشترک بر همه این معانی دلالت دارد، کاربرد فعل مربوط به هریک از معانی با دیگری متفاوت است و با توجه به همین اختلاف در کاربرد، معانی مختلفی را میرساند؛ گاهی فعلِ برگرفته از ریشه دین، بیهیچ حرف اضافهای در معنای متعدی به کار میرود "مانند دانَهُ". در این صورت معانی "به او پاداش داد"، "او را مجازات کرد"، "از او فرمانبرداری کرد"، "او را به اطاعت در آورد" و "درباره او داوری کرد" را میرساند[۲] گاهی فعل آن همراه حرف تعدی "لام" به کار میرود "مانند دانَ لَهُ". در این صورت معنای "از او اطاعت کرد" را میرساند[۳] گاهی نیز همراه حرف تعدى "باء" "مانند دانَ بِالاسلام" به کار رفته و معنای ایمان آوردن و گرویدن "به دین و عقیدهای" را میرساند[۴]
برخی واژه پژوهان قرآنی ریشه "د-ی-ن" را در اصل به معنای خضوع و انقیاد در برابر برنامه یا مقرراتی معین - نه هر طاعتی - دانسته و معتقدند که معانی طاعت، تعبد، محکوم و تسلیم شدن در برابر یک فرمان، داوری، قانون، کیفر و پاداش، به آن معنای اصلی نزدیکاند، بنابراین، جزا، حساب، طاعت، عادت و جز آن، مصادیق معنای یاد شدهاند[۷].
مجموع آموزههای اعتقادی و عملی "هست و نیستها و باید و نبایدها" به اعتبار اینکه از آنها پیروی میشود، دین، به جهت اینکه املاء و نوشته میشوند، ملت و از آنجا که برای انسانتشریع شدهاند، شریعت خوانده میشوند[۱۵].
واژه دین در اصطلاح رشتههایی چون فلسفه دین، جامعهشناسیدین و روانشناسیدین در برابر noigiler به کار میرود. تعریف اصطلاحی دین در این حوزهها مورد اتفاق نیست. انبوهی از تعاریف وجود دارند که به رغم مشابهتهایی چند، یافتن یک مخرج مشترک برای همه آنها، حتى ارائه فهرست ناقصی از آنها عملاً ناممکن است. تعاریف یاد شده نمایانگر نگرشهایی بسیار متفاوت و گاه غیر قابل جمعاند[۱۶] این وضعیت از یک سو زاییده نگرشهای گوناگون به دین و از سوی دیگر برخاسته از تنوع فراوان چیزی است که به نام دین شناخته میشود؛ به گونهای که از یکتاپرستی گرفته تا روح پرستی، بتپرستی، پرستش اجرام آسمانی، اعتقاد به رب النوعها و نیروهای جادویی و تقدیس برخی حیوانات و اشیاء همگی به نام "دین" شناخته میشوند[۱۷] از آنجا که ارائه تعریفی فراگیر از آنچه به نام دین شناخته میشود، نه امکانپذیر است نه ضرورتی دارد، تنها به دستهبندی کلی تعاریف و بيان تعریف مورد نظر خویش میپردازیم[۱۸].
معنای اصطلاحی
مفهوم اصطلاحی دین با دو رویکرد برون دینی "بدون توجه به آموزههای دین" و درون دینی "بر اساس آموزههای خود دین" تعریف شده است:[۱۹]
رویکرد برون دینی: در این رویکرد، دین به مثابه یکی از نیازها و لوازم جدا ناشدنی زندگیانسان دانسته و غالباً با رویکرد جامعه شناختی و روان شناختی به تحلیل کارکرد گرایانه آن پرداخته میشود. نادیده گرفتن ماهیت الهیوحیانیدین و در نتیجه، تقدسزدایی از آن، همچنین به تعبیر "جان هیک"، بر ساخته بودن تعاریف، از چالشهای جدی این رویکرد است. در تعاریف برون دینی، عمدتاً دین از مؤلفههای اصلی فرهنگ و زاییده ذهنبشر و جامعه پنداشته میشود که در فرایند حیات جمعی و برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و روانیانسان پدید آمده است، برای همین، ابتدا نیازهای بشری شناسایی، آن گاه دین با توجه به کارکرد آن در برآوردن این نیازها تعریف میشود. تعاریف مبتنی بر این رویکرد هر چند هر یک، بُعدی از ابعاد دین را بیان میکند، از ترسیم سیمای کامل آن، به ویژه ادیانوحیانی ناتواناند.
رویکرد درون دینی: در این رویکرد، با توجه به خاستگاه الهیدین و بر اساس آموزهها و منابع اصیل دینی، به تعریف آن پرداخته میشود. رویکرد درون دینی که بیشتر مربوط به متکلمانالهی است، به سبب توجه به "ماهیت وحیانی"دین و آموزههای آن از دقت و درستی بیشتری برخوردار است، زیرا اساساً برای تعریف درست یک دین باید آموزههای آن را به دقت شناخت و آنها را بر اساس منابع اصیل آن دین تعریف کرد.
قرآن کریم در معنای اصطلاحی با کاربردی نسبتاً گسترده، واژه دین را درباره ادیان بر حق و تحریف شده الهی ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً ﴾[۴۰]، ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ﴾[۴۱]، ﴿شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ﴾[۴۲]، ادیان بشری شرکآمیز و آیین بتپرستی ﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الأَرْضِ الْفَسَادَ﴾[۴۳]، ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾[۴۴]. نیز بخشی از آموزههای دینی ﴿إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾[۴۵] به کار برده است. بر همین اساس، واژه دین در کاربردهای قرآنی به تنهایی و بیهیچ قرینهای، بار مثبت یا منفی ندارد و درباره ادیان الهی و ادیان بشری یکسان به کار میرود[۴۶].
ادیان یاد شده در قرآن کریم را میتوان به سه دسته کلی قسمت کرد: قرآن کریم ابتدا به روایت بخشهای برجستهای از تاریخ ادیان توحیدی و آموزههای آنها به عنوان یک جریان واحد تاریخی پرداخته است. این جریان در فرایند تکاملی همراه زندگی نخستین انسان و اولین پیامبر الهی بر روی زمین آغاز و با دین پیامبر خاتم (ص) پایان پذیرفته است. در مرحله دوم گونههای مختلف بتپرستی و آیینهای شرکآمیز و تعالیم آنها به عنوان ادیان غیر توحیدی و جریان معارض با ادیان و آموزههای وحیانی گزارش شدهاند. دسته سوم، صورت تحریف شده ادیانِ توحیدی است. این دسته از ادیان، به عبارت دقیق، بیشتر یک پرداخت انتقادی از انحرافات اعتقادی و رفتاری یگانهپرستان در دورههای گوناگون تاریخی و آموزههای تحریف شده در یهودیت و مسیحیتِ رایج است و اغلب به همان یهودیت و مسیحیت اختصاص دارد. ابتدا به سیر پیدایش و تکامل ادیان توحیدی و سپس به کلیاتی درباره ادیان غير توحیدی میپردازیم[۴۷].
منشأ دین از موضوعات مهم فلسفۀ دین و حوزۀ دین پژوهی است. نظریههای منشأ دین در دو دسته الحادی و خداگرایانه جای میگیرند. بنابر نظریۀ الحادی دربارۀ منشأ دین، سه دیدگاه و رویکرد کلان و عمده وجود دارد: دیدگاه جامعه شناختی؛ دیدگاه روانشناختی و دیدگاه اقتصادی که هر کدام از اینها مورد نقد قرار گرفته است. اما براساس نظریههای خداگرایانه، منشأ پیدایش دین، خداست و نیازهای روانی یا اجتماعی نقشی در پیدایش دین ندارند. در مورد علت دینگرایی نیز باید گفت: بنابر آیات قرآنی و روایات اسلامی علت دینگرایی فطرت و خردانسانی است و عوامل روانی، اجتماعی و اقتصادی زمینه ساز گرایش به دین هستند[۴۸].[۴۹]
گرچه در بخش احکام، دین مقدس اسلام از شریعت ابراهیم(ع) کاملتر و جامعتر است، امّا از پاره ای آیات استفاده میشود که شرایع و احکام اسلام همه از آن فطریاتی سرچشمه میگیرد که ابراهیم به زبان تشریع بیان کرده است و هر عملی که موافق فطرت بود مورد امر، و عملی که مخالف فطرت بود، مورد نهی قرار داده بود[۸۱].[۸۲]
قرآن کریم همه پیامبران الهی را نماینده جریان واحدی میداند که از سوی خدای یگانه برانگیخته شدهاند و روحدعوت و محتوای رسالتْ همه آنها "دین" بر این اصل واحد مبتنی است که باید در برابر خدای یگانه تسليمِ مطلق و بیچون و چرا شد. بر همین اساس، خداوند از حضرت ابراهیم (ع) میخواهد تا در برابر او تسلیم باشد و حضرت ابراهیم (ع) نیز خود را تسلیمِ مطلق پروردگار جهانیان خوانده و فرزندانش را هم به آن سفارش میکند. حضرت یعقوب (ع) نیز فرزندان خود را به این مهم توصیه میکند[۱۱۰]. با توجه به همین مبنا همه انبیای الهی نیز مسلمان نامیده شدهاند و قرآن کریم همه ادیان توحیدی را که منشأ، هدف، ماهیت و اصول واحدی داشته و در بسیاری از فروع مانند نماز، روزه، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر نیز مشترکاند، اسلام و آن را همان دین مورد پسند خداوند مینامد. برهمین اساس، همه پیامبران الهی موظف بودند تا نسبت به همه ادیان و انبیای پس از خود ایمان داشته باشند، زیرا همه آنان به سوی خدای یگانه و دین او فرا میخواندند و رد یکی از آنان به معنای نپذیرفتن دین الهی است[۱۱۱].
اختلافات ناشی از تحریفگری گروهی از علمای اهل کتاب. آنها مطالب خودساخته را به خدا نسبت داده و کتاب خدا معرفی میکردند[۱۱۳]، آنان همچنین بخشی از آموزههای وحیانی را از بین برده یا به گونهای دیگر تفسیر میکردند. همه این موارد موجب پیدایش اختلافات و فرقهها و عقاید متضاد دینی میشدند[۱۱۴].
ادیان غیر توحیدی از آغاز پیدایش تاکنون گونههایی بسیار متفاوت و متنوع به خود دیدهاند؛ اما قرآن کریم تنها به نمونههای محدودی از آن مانند بتپرستی و پرستش اجرام آسمانی و برخی پادشاهان پرداخته است. این موضوع از یک سو با جغرافیای سرزمینهایی که ادیان و پیامبران الهی در آنجا ظهور و بروز یافتند در ارتباط است و از سوی دیگر بسیاری از گونههای بتپرستی و آیینهای شرکآمیز به ویژه نمونههای مشهوری چون بودایی، هندو و کنفوسیوس در دوران پیامبرانی مانند حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت ابراهیم و حضرت موسی (ع) نبودهاند و تاریخ پیدایش آنها در نهایت به سدههای پیش از میلاد حضرت مسیح (ع) باز میگردد[۱۱۵].
کاربری «دین» در این معنا در قرآن کریم معمولاً در مواردی است که کلمۀ «دین» در لفظ یا در معنا مضافالیه کلمۀ «یوم» باشد؛ لهذا در مجموع مراد از واژۀ «دین» در این نوع کاربری روز قیامت است که روز حساب و جزاء و مکافات است.
روشن است که مراد از «دین» در آیۀ مورد بحث، این معنا نیست؛ زیرا نفی اکراه در «دین» به این معنا مفهوم معقولی ندارد.
۲. به معنای شریعت یا نظام حاکم بر زندگیانسان.
بیشترین کاربری واژۀ «دین» در قرآن کریم بدین معناست از جمله آیۀ مورد بحث.
بنابراین مراد از «دین» در آیۀ مورد بحث شریعت و نظام زندگی است، یا قانونی که آدمی برای نظم بخشی به زندگی خویش آن را میپذیرد. و خویش را بدان پایبند ساخته و در چهارچوب آن عمل میکند.
در حقیقت هر انسان عاقل و متعارفی دینی دارد که با آن زندگی خویش را نظم و جهت میبخشد. در این آیه صراحتاً اعلام شده است که خداوند دین خود (نظام زندگی الهی فرستاده شدۀ توسط انبیاء) را با اکراه و جبر بر مردمتحمیل نمیکند، بلکه همانگونه که در آیات گذشته آمده بود با برهان و وجدان، زمینۀ اقناعبشر را برای پذیرش آن فراهم نموده، و بشریت را به پذیرش آن فرا میخواند.
دلایل و قرائنی که بر کاربری دین در آیۀ مورد بحث به مفهومی که گفته شد - یعنی نظام زندگی که بنیاد آن بر حاکمیتاستوار است بلکه همان حاکمیت است - دلالت دارند فراوان است. در اینجا به مجموعهای از این قرائن و دلایل اشاره میکنیم:
قرنیۀ اول: در خود آیۀ کریمه عبارت ﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ...﴾شاهد و قرینۀ روشنی بر ارادۀ این معنا از ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾ است؛ زیرا واژۀ «طاغوت» همانگونه که در گذشته به تفصیل بیان شد بهمعنای حاکمنامشروع است، که پذیرش حاکمیت او در فرهنگ قرآنکریم خطرناکترین و شایعترین نوع شرک به شمار آمده و غالب آیات کریمۀ وارد دربارۀ شرک و نهی از آن به این نوع از شرک، که شرک در اطاعت است نظر دارند. افزون بر این در مباحث گذشته بر این نکته نیز مکرّراً تأکید شد که «ایمان» در قرآن کریم غالباً به معنای خضوع در برابر امر و نهیالهی و گردن نهادن به حاکمیت خدا به کار رفته است که در این آیه نیز ایمان در جملۀ ﴿يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ﴾ به قرینۀ مقابله با کفر به طاغوت به همین معنا بکار رفته است.
بنابراین جملۀ ﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ﴾ که در این آیه بر ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾تفریع شده قرینۀ روشنی بر ارادۀ معنای نظامزندگی حاکم بر انسان - یا همان «حاکمیت» - از واژۀ دین، در جملۀ ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾ است.
قرینۀ دوّم: سیاق آیات پیش و پس آیۀ مورد بحث - افزون بر سیاق داخلی آیه که در بالا بدان اشاره شد - قرینۀ روشن دیگری بر ارادۀ معنای نظام حاکم بر زندگی از واژۀ «دین» در آیۀ مورد بحث است.
در آیۀ پس از این آیه میخوانیم:
﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ﴾[۱۲۶].
تأکید بر حصرولایت بر مؤمنین در ذات اقدس حق تعالی، و اشاره به تعدّد اولیاءِ کافران و اینکه همۀ آن اولیاءِ ادّعایی کافران، طاغوتند، سیاق دلالت بر معنای حاکمیت را در آیۀ فوقالذکر بهوجود آورده و بر حصر حاکمیت در ذات اقدس خدای متعال دلالت دارد.
آیۀ پیش از آیۀ مورد بحث نیز بر همین سیاق دلالت دارد:
﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ﴾[۱۲۷].
تمام جُمل و مقاطع آیۀ کریمۀ فوقالذکر مبیّن و شارح حاکمیت حقه و کاملۀ ذات اقدس حق تعالی میباشند، توضیح مختصر این مطلب را به ترتیب جملآیات بیان میکنیم:
﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ﴾.
این جملۀ شریفه چنانکه روشن است با حصرالوهیت - که متضمن حاکمیت است - در ذات اقدس حق آغاز، و بر ویژگیهای سهگانۀ این حاکمیت تأکید مینماید، این ویژگیها عبارتند از:
نفی محدودیت ذاتی، و جاودانگی بالذات این حاکمیت ﴿الْحَيّ﴾؛
تأکید براینکه جز در چهارچوب حاکمیت خداوند ارادۀ هیچ موجودی نمیتواند در جریان امور مملکت دخل و تأثیری داشته باشد ﴿مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ﴾؛ بنابراین اعمال قدرت در این مملکت منحصراً در اختیار اوست، و هیچ موجودی را یارای نفوذ در دایرۀ قدرت او بدون ارادۀ او نیست.
﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ﴾ همانگونه که هیچ موجودی را یارای نفوذ در دایرۀ قدرت او نیست، هیچ موجودی را نیز توان و امکان نفوذ در دایرۀ معلومات و اطلاعات نامحدود او نیست.
خلاصه اینکه راه نفوذ در تشکیلات حکومتی این حاکم خواه در سیستم اعمال قدرت نامحدود او، و خواه در سیستم اطلاعات و معلومات نامحدود او بر همگان بسته است، مگر آنها که خود در این تشکیلات راه و کاری داشته و جایگاهی دارند و با إذن و اجازه و إشراف کامل حاکمیت به کار گرفته شدهاند.
﴿وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ﴾ در پایان اشاره به این حقیقت شده که مدیریت این مملکت گسترده و عریض، کار سخت و دشواری برای این حاکمیت نیست و هیچگاه حاکمیت را درمانده و خسته نمیکند ﴿وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا﴾؛ زیرا او «علی و عظیم» است، بلند مرتبه و برین جایگاه و بزرگ است.
بنابر آنچه دربارۀ مضامین این آیه توضیح دادیم روشن است که سیاق این آیه نیز دربارۀ مسئلۀ حاکمیت خدا و ویژگیها و ابعاد آن است که قرینۀ دوّم در تأیید مراد مذکور از واژۀ «دین» در آیۀ مورد بحث است.[۱۲۸]
۱. قال تعالی:
﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ﴾[۱۲۹].
از ذیل آیه﴿فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ﴾ استفاده میشود که مراد از ﴿فَإِنِ انْتَهَوْا﴾ انتهاء از ظلم است؛ بنابراین معنای «فتنه» که در صدر آیه آمده نیز معلوم میشود: ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾؛ زیرا روشن میشود که مراد از فتنه همان ظلم و تعدّی به حقوق مردم است که در آیۀ قبل به نمونهای از آن - که اخراجمردم از خانه و کاشانه و دیار و وطن است - اشاره شده است.
بنابراین معنای صدر آیه چنین میشود: و قاتلوهم حتى لا يكون ظلم و يكون الدّين - اي الحكم - لله و ذلك بقيام العدل و القسط بين الناس. با آنان پیکار کنید تا ستمی باقی نماند و قانون و نظام و فرمانروایی تنها از آنِ خدا باشد؛ یعنی نظام عدل و قسط بپا گردد». همان عدل و قسطی که در قرآن کریممأموریت اصلی ادیان الهی و بالخصوص نبوّتخاتم پیامبران اعلام گردیده است،
﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[۱۳۰].
﴿وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ﴾[۱۳۱].
۲. قال تعالی:
﴿أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾[۱۳۲].
جملۀ ﴿وَلَهُ أَسْلَمَ﴾ تا آخر آیه اشاره به خضوع همۀ اشیاء در برابر ارادۀ خداست. در این آیه به این نکته اشاره شده که جمعی از ساکنان زمین و آسمان به طور خواسته و آگاهانه سر تسلیم و طاعت در برابر حاکمیت فراگیر ارادۀ الهی فرود آورده و جمعی ناخواسته و از سر اکراه گردن به فرمان او نهادهاند، گردن نهادن ناخواسته به حاکمیت الهی مربوط به کسانی است که به فراخوانی انبیاء به سوی خدا و سرسپاری به فرمان او پشت کرده و سر به نافرمانی نهادهاند.
در این آیه تأکید شده است که آنهایی که به زعم خود سر به نافرمانی نهادهاند اگرچه به خواست خود به نظامتشریعخداوند گردن ننهادهاند، لکن ناخواسته در چهارچوب حاکمیت نظام تکوینالهی درآمده و ناگزیر محکوم قوانین طبیعی و جبری تکوینیحاکم بر جهان بوده و در برابر آن به ناچار تسلیم و خاضعاند.
بنابراین معنای صدر آیه نیز روشن است: ﴿أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ﴾؛ زیرا به قرینۀ ذیل معلوم میشود که مراد از ﴿دِينِ اللَّهِ﴾نظام تشریعی خداوند است، یعنی همان نظام زندگی سعادتمندانهای که خداوند توسط انبیاء(ع) برای ادارۀ زندگی بشر فرستاده است. بدین ترتیب روشن شد که معنای مجموع آیه چنین است:
«آیا نظام و قانونی جز آنچه خدا فرستاده میجویند درحالیکه سراسر جهان از جمله خود آنان محکوم قانون تکوینی الهیاند و در برابر آن تسلیم و خاضعاند؟ اکنون که حاکمیت تکوینی الهی را ناخواسته گردن نهادهاند و بدینوسیله عملاً حقّ حاکمیت خدا را پذیرفتهاند چرا در برابر حاکمیت تشریعی خداوند سر فرود نمیآورند؟»
۳. قال تعالی:
﴿فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ﴾[۱۳۳].
روشن است که مراد از ﴿دِينِ الْمَلِكِ﴾ در ذیل آیۀ فوق همان نظام قانونی حاکم در مملکت مصر است.
۴. قال تعالی:
﴿الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ﴾[۱۳۴].
در این آیه نیز روشن است که معنای ﴿دِينِ اللَّهِ﴾ شریعة الله است. و مراد از این شریعت چیزی نظیر عبادات و اذکار نیست بلکه شریعت کیفر و جزاء است که بخشی از قوانینحکومتی است؛ بنابراین ﴿دِينِ اللَّهِ﴾ در این آیه نیز به معنای نظام و شریعت حاکم بر زندگیمردم است.
و سرانجام:
﴿أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۱۳۹].
در این مجموعه از آیات روشنترین و مفصلترین توضیح و تبیین قرآنی را دربارۀ مفهوم «دین» میتوان یافت که راه را بر هرگونه ابهام یا تشکیک در این زمینه میبندد، برای وضوح بیشتر آنچه در آیات فوق در این باره آمده است مطالب بیان شده در این آیات را به ترتیب در چند بند ارائه میکنیم:
ابتدا تأکید بر ثبوت ولایت مطلق برای ذات اقدس حق و حصر این ولایت در او شده است: ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ﴾.
سپس دلیل بر ثبوت این ولایت مطلق و انحصاری بر همۀ اشیاء، در ذات اقدس حق بیان شده است که حیات بخشیدن او بر مردگان و قدرت مطلق اوست ﴿وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾.
در آیۀ بعد تصریح شده که حقحکم و امر و نهی - و به طور کلی حاکمیت بر جامعۀ بشر -حق مخصوص خداوند است، و شخص یا گروه و یا منبع دیگری شایستگی چنین جایگاهی ندارد: ﴿وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ﴾.
پس از مقدمات فوق الذکر - که در آن حصر حاکمیت و ولایت مطلق در همۀ جهان هستی، با برهان، بیان و اثبات شد - بر حصر حاکمیت در جامعۀ بشر نیز در ذات اقدس حق، تأکید شده و به تشریعنظامزندگی که از لوازم و آثار و وظایفحاکمیت الهی است اشاره شده، و با تبیین تشریع دین بهوسیله خدا در طول تاریخ زندگی بشر، وظیفهای که به عهدۀ انبیاء از نوح(ع) تا محمد(ص) در جهت تبیین و اجرای آن در میان جوامع بشری گذاشته شده بیان گردیده است.
﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى...﴾
و سرانجام مأموریتی که در این راستا به طور ویژه بر عهدۀ خاتم پیامبرانمحمد مصطفی(ص) گذاشته شده تبیین شده، و به رسول خاتم دستور داده شده که خود و مأموریت الهی خود را برای مردم تبیین و اعلام کند:
﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ...﴾
بخش آخرین این آیه به روشنی مفهوم و مراد از دین در ﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ﴾ را تبیین، و معلوم میکند که این دین همان آئین عدل است، که حاکم نخستین و مطلق جهان برای ادارۀ شئونجامعۀ بشر و برقراری نظم عادلانه به دست پیامبر اکرم(ص) فرستاده و او را مأمور اجرای آن نموده است.
بنابر آنچه تاکنون بیان کردیم معلوم شد، قرائن بسیاری وجود دارد که مراد و مقصود را از «دین» در آیۀ کریمۀ ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾ همان نظامزندگی و نظم عادلانۀ حاکم بر جامعۀ بشر معیّن و مشخص میکنند[۱۴۰].
↑ که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید؛ سوره بقره، آیه: ۱۳۲.
↑ و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه:۱۹۳.
↑ در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۶.
↑ بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید؛ سوره مائده، آیه: ۷۷.
↑ آنگاه (جست و جو را) از باربندهای آنان پیش از باربند برادر (تنیاش) آغازید سپس آن را از باربند برادرش بیرون آورد! بدینگونه برای یوسف چارهگری کردیم (زیرا) او برادرش را بر آیین آن پادشاه نمیتوانست بازداشت کند- مگر آنکه خداوند میخواست- هر کس را که بخواهیم به پایههایی فرا میبریم و ز هر دانندهای داناتری هست؛ سوره یوسف، آیه:۷۶.
↑ مگر آنان را شریکهایی است که از دین آنچه را که خداوند بدان اذن نداده است برای آنان بیان داشتهاند؟ و اگر فرمان قاطع (خداوند) نبود به یقین میان آنها داوری میشد و بیگمان ستمگران را عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره شوری، آیه:۲۱.
↑ دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.
↑میپرسند: روز پاداش و کیفر چه هنگام است؟؛ سوره ذاریات، آیه: ۱۲.
↑ این، پذیرایی (از) آنان در روز پاداش و کیفر است؛ سوره واقعه، آیه:۵۶.
↑ و آنان که روز پاداش و کیفر را راست میشمارند؛ سوره معارج، آیه:۲۶.
↑ بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب میسازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز میگردید؛ سوره اعراف، آیه:۲۹.
↑ مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد؛ سوره نساء، آیه: ۱۴۶.
↑ اوست که شما را در خشکی و دریا میگرداند تا چون در کشتیها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتیها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شدهاند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود؛ سوره یونس، آیه: ۲۲.
↑ و چون در کشتی سوار میشوند خداوند را میخوانند در حالی که دین (خویش) را برای او ناب میگردانند و چون آنان را رهاند (و) به خشکی (رساند) ناگاه شرک میورزند؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۵.
↑ ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس؛ سوره نساء، آیه: ۱۷۱.
↑ بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید؛ سوره مائده، آیه: ۷۷.
↑ از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان میخوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد؛ سوره شوری، آیه:۱۳.
↑ و فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، که میترسم آیین شما را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهی پدید آورد؛ سوره غافر، آیه:۲۶.
↑ دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه:۶.
↑ بیگمان شمار ماهها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است؛ سوره توبه، آیه: ۳۶.
↑«آیا کسی که پیوسته روز جزا را انکار میکند دیدی؟!» سوره ماعون، آیه ۱.
↑«خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوی نور میبرد. ولی کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
↑«هیچ معبودی جز خداوندِ یگانه زنده و پاینده نیست، (خداوندی که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او). هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمیگیرد؛ (و لحظهای از تدبیر جهان هستی، غافل نمیماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست. کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟! آینده و گذشتۀ بندگان را میداند؛ و کسی از علم او آگاه نمیگردد؛ جز به مقداری که او بخواهد. قلمرو حکومت او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهداری آن دو [= آسمان و زمین]، او را خسته نمیکند. و اوست بلند مرتبۀ بزرگ» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
↑«و با آنها پیکار کنید؛ تا فتنه (و تجاوز و ستمی) باقی نماند؛ و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش ستمکارانۀ خود) دست برداشتند، (با آنان پیکار نکنید؛ زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست» سوره بقره، آیه ۱۹۳.
↑«ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب آسمانی و میزان (قوۀ اجرای عدل کامل) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند» سوره حدید، آیه ۲۵.
↑«و بگو: «به تمام کتابهایی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم»» سوره شوری، آیه ۱۵.
↑«آیا آنها (آیینی) غیر از آیین خدا - که اسلام است - میطلبند، در حالی که تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابرِ (فرمانِ) او تسلیماند؛ و به سوی او بازگردانده میشوند؟!» سوره آل عمران، آیه ۸۳.
↑«در این هنگام، (یوسف) قبل از بارِ برادرش، به کاوش بارهای آنها [= سایر برادرانش] پرداخت؛ سپس آن را از بارِ برادرش [= بنیامین] بیرون آورد؛ این گونه راه چاره را به یوسف یاد دادیم. او هرگز نمیتوانست برادرش را مطابق قانون پادشاه (مصر) بگیرد» سوره یوسف، آیه ۷۶.
↑«هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و عاطفۀ بیجا) نسبت به آن دو شما را از (اجرای) قانون الهی مانع شود» سوره نور، آیه ۲.
↑«آیا آنها غیر از او را ولی خود برگزیدند؟! درحالیکه «ولی» فقط خداوند است و اوست که مردگان را زنده میکند، و اوست که بر هر چیزی تواناست * در هر چیز اختلاف کنید، حکم آن با خداست؛ این است خداوند، پروردگار من، بر او توکّل کردهام و به سوی او باز میگردم!» سوره شوری، آیه ۹-۱۰.
↑«آیینی را برای شما مقرر نمود که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: همان دین (خدا) را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید. و آنچه مشرکان را به آن دعوت میکنید [= توحید در اطاعت و فرمانبری] بر آنها گران است. خداوند هرکس را بخواهد برمیگزیند، و کسی را که توبه کند به سوی خویش هدایت مینماید» سوره شوری، آیه ۱۳.
↑«پس تو نیز مردم را به همان دین فرابخوان و به همان گونه که دستور یافتی راه راست را در پیش گیر و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به تمام کتابهایی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ کردار ما از آنِ ماست و کردار شما از آنِ شما؛ خصومت شخصی در میان ما و شما نیست؛ و خداوند ما و شما را (در قیامت) جمع میکند، و بازگشت (همه) به سوی اوست» سوره شوری، آیه ۱۵.
↑«خداوند کسی است که کتاب را بحق نازل کرد و میزان (قوۀ اجرای عدل کامل) را؛ تو چه میدانی شاید روز رستاخیز (و داوری خداوند) نزدیک باشد!» سوره شوری، آیه ۱۷.
↑«آیا معبودانی دارند که بیاذن خداوند آیین و قانونی برای آنها مقرّر کردهاند؟! اگر وعده قطعی (الهی و اجل معینی) برای آنها نبود، در میانشان داوری میشد (و دستور عذاب صادر میگشت) و به یقین برای ستمکاران عذاب دردناکی است» سوره شوری، آیه ۲۱.