اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
:::::#'''[[بردباری]]:''' دلیرمردانی که در این [[آیه]]، مورد [[ستایش]] [[خداوند]] قرار می‌گیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب [[بردباری]] فوق العاده شان، [[محبوب]] [[ذات اقدس الهی]] شده‌اند: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.</ref>. اگر در [[شأن]] رزمندگان جز همین جمله در [[قرآن]] نازل نشده بود، برای [[پاداش]] آن‌ها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از [[محبوبیت]] نزد [[خداوند]] قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را [[دوست]] بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
:::::#'''[[بردباری]]:''' دلیرمردانی که در این [[آیه]]، مورد [[ستایش]] [[خداوند]] قرار می‌گیرند، مجاهدانی خستگی ناپذیرند که به سبب [[بردباری]] فوق العاده شان، [[محبوب]] [[ذات اقدس الهی]] شده‌اند: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.</ref>. اگر در [[شأن]] رزمندگان جز همین جمله در [[قرآن]] نازل نشده بود، برای [[پاداش]] آن‌ها کافی بود. چه پاداشی بالاتر از [[محبوبیت]] نزد [[خداوند]] قابل تصور است؟! آن که پروردگارش او را [[دوست]] بدارد، چه چیزی کم خواهد داشت؟!
:::::#'''طلب [[آمرزش]]، [[استقامت]] و [[یاری]]:''' چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبت‌های [[جنگ]] و رنج‌های جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب [[آمرزش]]، عذرخواهی و طلب [[استقامت]] و [[یاری]] از پروردگارشان نیست: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>؛ این رزم آوران الهی، نه تنها خود و عمل خود را نمی‌بینند، بلکه همواره عذر [[تقصیر]] به درگاه الهی می‌آورند که خدایا! تو خود کوتاهی‌های ما را در انجام [[وظیفه]] ببخشای و از [[گناه]] و زیاده روی و کوتاهی ما به [[لطف]] و مرحمت خویش در گذر: {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. و افراط‌های ما نیز در انجام [[وظیفه]] [[بندگی]] و [[مجاهدت]] چشم بپوش: {{متن قرآن|وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم می‌کنیم. [[لطف]] و مرحمتی کن و کاستی‌ها و لغزش‌های ما را تو خود جبران و [[اصلاح]] فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رسانده‌ایم؛ اما چه [[امان]] از سستی در ادامه راه و فریب‌های [[شیطان]] و زمین‌گیری [[دنیا]]؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: {{متن قرآن|وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. بار خدایا! هر چند [[مأموریت]] ما انجام [[وظیفه]] است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما [[پیروزی]] بر [[کافران]] و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به [[قدرت]] قاهر خویش ما را بدین [[هدف]] برسان: {{متن قرآن|وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>.
:::::#'''طلب [[آمرزش]]، [[استقامت]] و [[یاری]]:''' چنین مجاهدان راستینی در کشاکش مصیبت‌های [[جنگ]] و رنج‌های جنگاوری، زبان حال و قالشان، چیزی جز طلب [[آمرزش]]، عذرخواهی و طلب [[استقامت]] و [[یاری]] از پروردگارشان نیست: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>؛ این رزم آوران الهی، نه تنها خود و عمل خود را نمی‌بینند، بلکه همواره عذر [[تقصیر]] به درگاه الهی می‌آورند که خدایا! تو خود کوتاهی‌های ما را در انجام [[وظیفه]] ببخشای و از [[گناه]] و زیاده روی و کوتاهی ما به [[لطف]] و مرحمت خویش در گذر: {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. و افراط‌های ما نیز در انجام [[وظیفه]] [[بندگی]] و [[مجاهدت]] چشم بپوش: {{متن قرآن|وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. پروردگارا! همه هستی ما از تو است و اکنون به درگاه تو تقدیم می‌کنیم. [[لطف]] و مرحمتی کن و کاستی‌ها و لغزش‌های ما را تو خود جبران و [[اصلاح]] فرما! بار پروردگارا! این راه خطرخیز را با همه افت و خیزهایش تا بدین جا رسانده‌ایم؛ اما چه [[امان]] از سستی در ادامه راه و فریب‌های [[شیطان]] و زمین‌گیری [[دنیا]]؟! پس اکنون خدایا! ما را تا سرانجام این راه، همواره استوار و پابرجا بدار: {{متن قرآن|وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>. بار خدایا! هر چند [[مأموریت]] ما انجام [[وظیفه]] است، نه رسیدن به نتیجه؛ اما نهایت آرزوی ما [[پیروزی]] بر [[کافران]] و نابکاران عالم است. خدایا! تو خود به [[قدرت]] قاهر خویش ما را بدین [[هدف]] برسان: {{متن قرآن|وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>سوره آل عمران، ۱۴۷.</ref>.
:::::#'''[[رابطه عاشقانه]] با [[پروردگار]]:''' [[آیات]] متعدد دیگری در [[قرآن]] داریم که بنا بر [[روایات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در [[شأن]] گروهی از [[شیعیان]] [[علوی]] نازل شده است که در [[آخر الزمان]] پدیدار خواهند شد. یکی از این [[آیات]] شریف که بر {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ }} نیز تطبیق می‌شود، این [[آیه]] نورانی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمی‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آن‌ها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>. لحن [[آیه]] پیشین، [[رنج]] و ناراحتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مؤمنان راستین]] از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان می‌دهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت [[مسلمانان]] [[سست ایمان]] به حلقه [[کافران]]. این [[آیه]] نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به [[پیامبر]] و [[مؤمنان راستین]] است که هرگز نپندارید قوام [[دین]] [[خدا]] فقط به عده‌ای تازه [[مسلمانان]] ضعیف است که اگر به [[کفر]] و ###[[313]]### بازگردند، [[اسلام]] و افتخارهای آن از بین می‌رود. اگر عده‌ای از [[اسلام]] روی گردانیدند و به [[کفر]] بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که [[خداوند]]، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که [[محبوب]] خداوندگار، و محب اویند: {{متن قرآن|يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}}؛ [[خداوند]] دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی [[مقدس]] و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
:::::#'''[[رابطه عاشقانه]] با [[پروردگار]]:''' [[آیات]] متعدد دیگری در [[قرآن]] داریم که بنا بر [[روایات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} در [[شأن]] گروهی از [[شیعیان]] [[علوی]] نازل شده است که در [[آخر الزمان]] پدیدار خواهند شد. یکی از این [[آیات]] شریف که بر {{متن قرآن|رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ }} نیز تطبیق می‌شود، این [[آیه]] نورانی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمی‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آن‌ها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>. لحن [[آیه]] پیشین، [[رنج]] و ناراحتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مؤمنان راستین]] از سست عنصری و دم دمی مزاجی افراد ضعیف الایمان را نشان می‌دهد؛ ناراحتی و نگرانی از عقبگرد و بازگشت [[مسلمانان]] [[سست ایمان]] به حلقه [[کافران]]. این [[آیه]] نورانی دربردارنده بشارتی شورانگیز به [[پیامبر]] و [[مؤمنان راستین]] است که هرگز نپندارید قوام [[دین]] [[خدا]] فقط به عده‌ای تازه [[مسلمانان]] ضعیف است که اگر به [[کفر]] و [[شرک]] بازگردند، [[اسلام]] و افتخارهای آن از بین می‌رود. اگر عده‌ای از [[اسلام]] روی گردانیدند و به [[کفر]] بازگشتند، هرگز اندوهی به خویش راه ندهید؛ چرا که [[خداوند]]، در آینده، مؤمنانی را برخواهد انگیخت که نخستین صفت و مدال افتخارشان این است که [[محبوب]] خداوندگار، و محب اویند: {{متن قرآن|يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}}؛ [[خداوند]] دوستدار ایشان است و ایشان نیز دوستدار خداوندند. عشقی [[مقدس]] و طرفینی بین ایشان و پروردگارشان برقرار شده است؛ فضیلتی بس ارزشمند که مقامی بالاتر از آن تصور شدنی نیست.
:::::#'''[[فروتنی]] در برابر [[مؤمنان]] و گردن‌فرازی در مقابل [[کافران]]:''' علامت این [[عشق]] [[پاک]] طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ در برابر [[مؤمنان]] متواضع و فروتنند و در مقابل [[کافران]] گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل [[ایمان]]، چنان [[تواضع]] دارند که گویا [[بنده]] ایشانند. در برابر [[مؤمنان]] به هیچ [[وجه]] انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر [[مؤمنان]]، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل [[کافران]]، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج [[عزت]] و [[قدرت]] و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. [[وعده الهی]] در این [[آیه]] نورانی و [[معجزه]] آمیز، از [[ظهور]] خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای [[باطنی]] و روحی خبر می‌دهد که هم [[محبوب]] [[خدا]]، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو [[ویژگی]] قلبی، [[رازی]] [[نهان]] بین عاشق و [[معشوق]] است که بیگانگان از آن [[آگاهی]] ندارند؛ اما کسانی که این دو [[ویژگی]] قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در [[رفتار]] و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}؛ <ref>خاضع و فروتن در برابر مؤمنان</ref>؛ ۲. {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ <ref>عزتمند و مقتدر در برابر کافران.</ref>. این تجلی {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} است که در برابر هیچ [[قدرت]] [[شیطانی]] [[خضوع]] نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که [[روح]] والایش به اقیانوس بیکران [[قدرت]] الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از [[قدرت]] خدایی و عنایت [[اولیای الهی]] است. اینان تحت عنایت‌های خاص [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[امامان]]{{عم}} و در صدر ایشان، تحت [[ولایت]] خاص [[امام عصر]]{{ع}} قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت [[دشمنان]]، [[خم]] به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس [[شکست]] و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن [[کافران]] هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با [[قدرت]] بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و [[محبوب]] او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
:::::#'''[[فروتنی]] در برابر [[مؤمنان]] و گردن‌فرازی در مقابل [[کافران]]:''' علامت این [[عشق]] [[پاک]] طرفینی، دو صفت همراه با هم است: {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ در برابر [[مؤمنان]] متواضع و فروتنند و در مقابل [[کافران]] گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل [[ایمان]]، چنان [[تواضع]] دارند که گویا [[بنده]] ایشانند. در برابر [[مؤمنان]] به هیچ [[وجه]] انانیت و خودبینی ندارند؛ به طوری که گویا خود ایشانند. همینان که در برابر [[مؤمنان]]، چنین خاکی و متواضعند، در مقابل [[کافران]]، سرسخت و عزتمندند. ایشان در مقابل گردن کشان چنان در اوج [[عزت]] و [[قدرت]] و گردن فرازی‌اند که گویا آنان را هرگز به شمار نمی‌آورند. [[وعده الهی]] در این [[آیه]] نورانی و [[معجزه]] آمیز، از [[ظهور]] خداباورانی ثابت قدم با دو صفت والای [[باطنی]] و روحی خبر می‌دهد که هم [[محبوب]] [[خدا]]، و هم محب اویند؛ ویژگی‌های والایی که از راه‌های ظاهری قابل تشخیص نیست؛ زیرا این دو [[ویژگی]] قلبی، [[رازی]] [[نهان]] بین عاشق و [[معشوق]] است که بیگانگان از آن [[آگاهی]] ندارند؛ اما کسانی که این دو [[ویژگی]] قلبی را دارا هستند، دو نشانه ظاهری در [[رفتار]] و گفتارشان پدیدار می‌شود: ۱. {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}؛ <ref>خاضع و فروتن در برابر مؤمنان</ref>؛ ۲. {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}؛ <ref>عزتمند و مقتدر در برابر کافران.</ref>. این تجلی {{متن قرآن|أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}} است که در برابر هیچ [[قدرت]] [[شیطانی]] [[خضوع]] نمی‌کند و اندک باجی نمی‌دهد؛ چرا که [[روح]] والایش به اقیانوس بیکران [[قدرت]] الهی متصل شده است. پشتوانه چنین رادمردانی، کوهساری عظیم از [[قدرت]] خدایی و عنایت [[اولیای الهی]] است. اینان تحت عنایت‌های خاص [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[امامان]]{{عم}} و در صدر ایشان، تحت [[ولایت]] خاص [[امام عصر]]{{ع}} قرار گرفته‌اند؛ از این رو در برابر هیبت و شوکت [[دشمنان]]، [[خم]] به ابرو نمی‌آورند و هیچ گاه احساس [[شکست]] و حقارت نمی‌کنند؛ هر چند در مقابل تجهیزات فوق مدرن [[کافران]] هیچ سلاحی نداشته باشند. این مردان ربانی، با [[قدرت]] بی‌نهایت، رابطه‌ای عاشقانه برقرار کرده و [[محبوب]] او شده‌اند؛ تمام هستی خویش را در برابر او باخته و همه چیز را به او یافته‌اند.
:::::#'''[[نهراسیدن از سرزنش‌ها]]:''' نشانه دیگر این مردان الهی این است که در [[جهاد]] فی [[سبیل]] [[الله]]، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: {{متن قرآن|يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>؛ [[مجاهده]] فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آن‌ها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الهی ملامتی در کار نباشد، این [[آیه]] برای چه بود؟! شیعیانی [[مخلص]] همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و [[شکنجه]] شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از [[ولایت]] مولایشان [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ستایش]] او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و [[عاقبت]] به [[شهادت]] رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار [[شیعیان]] واقعی [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امام]] زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام [[وظیفه]] و اظهار [[حق]]، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش [[دوستان]] نیز نهراسیم. خیلی راحت است که [[انسان]] به دست [[دشمنان]] [[ترور]] و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت [[دوستان]] است. کسانی که [[خداوند]]، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش [[دوستان]] نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و [[فتنه]] جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف [[قرآن]] و [[معارف]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[رفتار]] می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، [[انسان]] نه [[علوی]] می‌شود و نه [[حسینی]]»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)| آفتاب ولایت]]، ص۱۷۷ - ۱۸۳.</ref>.
:::::#'''[[نهراسیدن از سرزنش‌ها]]:''' نشانه دیگر این مردان الهی این است که در [[جهاد]] فی [[سبیل]] [[الله]]، از هیچ سرزنشی نمی‌هراسند: {{متن قرآن|يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ}}<ref>آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.</ref>؛ [[مجاهده]] فرهنگی این رادمردان، زبان ملامتگران را ضدشان می‌گشاید؛ ولی آن‌ها هیچ باکی ندارند. اگر بنا بود، در مجاهدت‌های الهی ملامتی در کار نباشد، این [[آیه]] برای چه بود؟! شیعیانی [[مخلص]] همچون میثم تمارها، عمروبن حمدها، حجربن عدی‌ها و ابوذرها تبعید شدند؛ زندانی و [[شکنجه]] شدند، و بدن‌هایشان را بر دار نگه داشتند؛ اما لحظه‌ای از [[ولایت]] مولایشان [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ستایش]] او دست برنداشتند تا آن که زبانشان را بریدند؛ شکمشان را دریدند و [[عاقبت]] به [[شهادت]] رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم در شمار [[شیعیان]] واقعی [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امام]] زمانمان باشیم، باید خود را آماده کنیم و در راه انجام [[وظیفه]] و اظهار [[حق]]، از هیچ چیزی، حتی از سرزنش [[دوستان]] نیز نهراسیم. خیلی راحت است که [[انسان]] به دست [[دشمنان]] [[ترور]] و کشته شود؛ اما آن چه تحملش مشکل است، ملامت [[دوستان]] است. کسانی که [[خداوند]]، برای زنده کردن دینش برخواهد انگیخت، از سرزنش [[دوستان]] نیز نمی‌هراسند. بر حذر باشیم که اگر خود را برای ایفای چنین مسؤولیت سنگینی آماده نکنیم و یا در دام ملامتگران و [[فتنه]] جویان گرفتار آییم، جزو گروه و حزبی خواهیم شد که خلاف [[قرآن]] و [[معارف]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[رفتار]] می‌کنند؛ البته با شعار و فریاد، [[انسان]] نه [[علوی]] می‌شود و نه [[حسینی]]»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)| آفتاب ولایت]]، ص۱۷۷ - ۱۸۳.</ref>.
خط ۸۲: خط ۸۲:
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«آن چه موجب [[برازندگی]] و [[برگزیدگی]] [[یاران]] خاص حضرت شده، وجود خصوصیات و اوصاف غبطه برانگیزی است که توجه به آن، بسی آموزنده و در ابعاد فردی و اجتماعی قابل تأمل است. [[یاران]] حضرت، هم از بعد جسمانی، نیرومند و پرتوان‌اند و هم در بعد معنوی، مجهز به [[سلاح]] [[ایمان]] و [[تقوی]] و دارای [[قدرت]] و [[اراده]] نافذ هستند؛ به طوری که بر انبوه مشکلات فائق می‌آیند و خواسته‌های [[رهبر]] و پیشوای خویش را بی‌کم و کاست به [[اجرا]] می‌گذارند. آن چه موجب درخشش [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌شود، [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] کامل آنان از [[دستورات]] [[امام]] {{ع}} و ثبات و پایمردی بی‌نظیر آنان در پیشبرد اهداف حضرت، در آن شرایط حساس دوران آغازین [[ظهور]] است. [[یاران مهدی]] {{ع}} انسان‌هایی خودساخته، [[شجاع]]، دریادل و نیرومند ی‌اند و هیچ کسی در برابر آنان، تاب [[مقاومت]] ندارد. [[امام جواد]] {{ع}} از قول اجداد طاهرینش از [[رسول خدا]] {{صل}} قاطعیت و [[اطاعت]] پذیری [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را چنین بیان کرده است: "آنان با [[سختی]] و [[تلاش]] در پی انجام [[فرمان]] مولای خویش است"<ref>{{عربی|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِه‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۱.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} در توصیف [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "گویا می‌بینم که [[قائم]] {{ع}} با [[یاران]] خویش در [[نجف]] نزدیک [[کوفه]] حضور دارند، آثار [[سجده]] در پیشانی آنان نمایان است؛ شیران روز و زاهدان شب‌اند، دل‌های‌شان از شدت [[ایمان]] همانند پاره آهن‌اند هریک از آنان [[توانمندی]] [[چهل]] مرد را دارند، هیچ کدام آنان جز [[منافق]] و [[کافر]] را نمی‌کشند"<ref>{{عربی|"كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ{{ع}}وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ كَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّيْرَ فَنِيَتْ أَزْوَادُهُمْ وَ خَلَقَتْ ثِيَابُهُمْ مُتَنَكِّبِينَ قِسِيَّهُمْ قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرَ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يُعْطِيهِمْ صَاحِبُهُمُ التَّوَسُّمَ لَا يَقْتُلُ أَحَدٌ مِنْهُمْ إِلَّا كَافِراً أَوْ مُنَافِقاً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۸۷.</ref>؛ بر پایه گزارش [[ابی بصیر]]، [[امام صادق]] {{ع}} در بیان [[صلابت]] و [[شهامت]] آنان چنین فرمود: "این گفتار [[حضرت لوط]] به قومش که {{عربی|اندازه=155%| {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}<ref>ای کاش من در برابر شما توانائی داشتم یه به سوی رکن شدیدی ماوی داشتم؛ سوره هود، آیه ۸۰.</ref> مقصودش جز این نبود که نیروی [[حضرت قائم]] {{ع}} و [[یاران]] او را [[آرزو]] داشت، همان استوانه‌هایی [[استواری]] که هرکدام نیروی [[چهل]] مرد را دارد و دل‌های آنان از شدت [[ایمان]] سخت‌تر از پاره‌های آهن‌اند و اگر بر کوه‌های آهن بگذرند، آن را متلاشی می‌کنند! آنان در [[حمایت]] از [[دین خدا]]، هرگز شمشیرها را در نیام نمی‌برند تا خدای بزرگ از آنان [[خشنود]] گردد"<ref>{{عربی|" مَا كَانَ قَوْلُ لُوطٍ{{ع}}لِقَوْلِهِ‏  {{متن قرآن| لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيدٍ}}  إِلَّا تَمَنِّياً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ‏ {{ع}} وَ لَا ذَكَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَيُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِيدِ لَقَلَعُوهَا وَ لَا يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص: ۶۷۴؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۵۶۹؛ نور الثقلین، ج۲، ص۳۸۸؛ ینابیع الموده، ج۳، ص۲۴۲.</ref>؛ از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] است که در [[تأویل]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً}}<ref>و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است؛ سوره اسراء، آیه ۵.</ref>؛ گروهی از [[بندگان]] خویش را که جنگاورانی رزمنده و با [[صلابت]] بودند بر سر شما فرستادیم. سپس فرمود: این [[بندگان]] سخت مقاوم و با [[صلابت]]، [[حضرت قائم]] و [[یاران]] جنگاور او هستند"<ref>{{عربی|" ثُمَّ قَالَ وَ هُوَ الْقَائِمُ وَ أَصْحَابُهُ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ"}}؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۷.</ref>؛ از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} نیز [[نقل]] شده است: "آن گاه [[خداوند متعال]] گروهی را که مانند ابرهای پاره پاره متفرق بوده‌اند جمع و بین آنها [[دوستی]] [[حاکم]] می‌کند. آنان از احدی نمی‌ترسند و از این که کسی به جمع آنها وارد، به آنها اضافه شود، خوشحال نمی‌شوند. زیرا آنان فقط فریفته [[امام]] خویش‌اند و بود و نبود اشخاص دیگر برای آنان مهم نخواهد بود. تعداد آنها به عدد [[اصحاب]] [[بدر]] است. نه کسی از پیشینیان بر آنان سبقت می‌گیرد و نه کسی از آیندگان [[موقعیت]] آنان را در می‌یابد! آنان به تعداد [[اصحاب طالوت]] پیامبرند که همراه با او از نهر گذشتند"<ref>{{عربی|" فَيَجْمَعُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ قَوْماً قَزَعُ كَقَزَعِ السَّحَابِ، يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ، لا يَسْتَوْحِشُونَ إِلَى أَحَدٍ، وَ لَا يَفْرَحُونَ بِأَحَدٍ، يُدْخِلُ فِيهِمْ عَلَى عِدَّةُ أَصْحَابِ بَدْرٍ، لَمْ يَسْبِقُهُمْ الْأَوَّلُونَ وَ لَا يدركهم الْآخَرُونَ، وَ عَلَى عَدَدِ أَصْحَابِ طَالُوتَ الَّذِينَ جاوزوا مَعَهُ النَّهَرِ "}}؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۱۰۰.</ref>؛ روشن است که شدت عمل و انعطاف ناپذیری [[یاران مهدی]] {{ع}} نه از روی [[خشونت]] و بی‌رحمی، بلکه مبتنی بر [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> نوعی شدت آمیخته با [[رحمت]] و عطوفت است. شدت در مقابل [[دشمنان]] بی‌رحم و عطوفت و [[مهربانی]] در برابر سایر خلق [[الله]]. لذا از نظر وجهه اجتماعی، آنان از بیشترین [[محبوبیت]] در میان [[مردم]] و [[جامعه]] برخوردارند. طبق [[نقل]] [[روایات]]، همه [[اصحاب]] [[مهدی]] {{ع}} جوان‌اند، مگر تعداد اندکی، هم چون [[سرمه در چشم]] یا نمک در غذا<ref>الغیبة، طوسی، ص۲۸۴؛ کنزالعمال، ج۱۴، ص۵۹۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۴.</ref>. در برخی [[روایات]]، [[یاران مهدی]] {{ع}} به شیران روز و نیایشگران [[شب زنده دار]] که [[دل]] هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] محکم و استوار است، توصیف شده‌اند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۸۶.</ref>. آنان رادمردانی هستند که جز [[شهادت]] در [[راه خدا]]، آرزوی دیگری ندارند و در برابر [[رهبر]] و مولایشان، سخت [[مطیع]] و فرمانبرند. ابهت و هیبت این [[جنگ]] جویان مصمم و فولادین، در [[دل]] ###[[313]]### ###[[313]]### می‌افکند و آنان را [[زمین]] گیر می‌کنند<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۱۴.</ref>. در راه انجام [[مأموریت]] خود، بسیار [[قاطع]] و نترس‌اند و از [[دشمن]] هراسی به [[دل]] راه نمی‌دهند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>. [[امام مهدی]] {{ع}} با چنین [[اصحاب]] و یارانی، [[اسلام]] را در سراسر [[گیتی]] [[حکم]] فرما و [[عدالت]] و [[دادگری]] را جایگزین [[ستم]] و [[بیداد]] می‌کند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص:213 -217</ref>.
::::::«آن چه موجب [[برازندگی]] و [[برگزیدگی]] [[یاران]] خاص حضرت شده، وجود خصوصیات و اوصاف غبطه برانگیزی است که توجه به آن، بسی آموزنده و در ابعاد فردی و اجتماعی قابل تأمل است. [[یاران]] حضرت، هم از بعد جسمانی، نیرومند و پرتوان‌اند و هم در بعد معنوی، مجهز به [[سلاح]] [[ایمان]] و [[تقوی]] و دارای [[قدرت]] و [[اراده]] نافذ هستند؛ به طوری که بر انبوه مشکلات فائق می‌آیند و خواسته‌های [[رهبر]] و پیشوای خویش را بی‌کم و کاست به [[اجرا]] می‌گذارند. آن چه موجب درخشش [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌شود، [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] کامل آنان از [[دستورات]] [[امام]] {{ع}} و ثبات و پایمردی بی‌نظیر آنان در پیشبرد اهداف حضرت، در آن شرایط حساس دوران آغازین [[ظهور]] است. [[یاران مهدی]] {{ع}} انسان‌هایی خودساخته، [[شجاع]]، دریادل و نیرومند ی‌اند و هیچ کسی در برابر آنان، تاب [[مقاومت]] ندارد. [[امام جواد]] {{ع}} از قول اجداد طاهرینش از [[رسول خدا]] {{صل}} قاطعیت و [[اطاعت]] پذیری [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را چنین بیان کرده است: "آنان با [[سختی]] و [[تلاش]] در پی انجام [[فرمان]] مولای خویش است"<ref>{{عربی|"كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِه‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۱.</ref>؛ [[امام صادق]]{{ع}} در توصیف [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "گویا می‌بینم که [[قائم]] {{ع}} با [[یاران]] خویش در [[نجف]] نزدیک [[کوفه]] حضور دارند، آثار [[سجده]] در پیشانی آنان نمایان است؛ شیران روز و زاهدان شب‌اند، دل‌های‌شان از شدت [[ایمان]] همانند پاره آهن‌اند هریک از آنان [[توانمندی]] [[چهل]] مرد را دارند، هیچ کدام آنان جز [[منافق]] و [[کافر]] را نمی‌کشند"<ref>{{عربی|"كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ{{ع}}وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ كَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّيْرَ فَنِيَتْ أَزْوَادُهُمْ وَ خَلَقَتْ ثِيَابُهُمْ مُتَنَكِّبِينَ قِسِيَّهُمْ قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرَ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يُعْطِيهِمْ صَاحِبُهُمُ التَّوَسُّمَ لَا يَقْتُلُ أَحَدٌ مِنْهُمْ إِلَّا كَافِراً أَوْ مُنَافِقاً "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۸۷.</ref>؛ بر پایه گزارش [[ابی بصیر]]، [[امام صادق]] {{ع}} در بیان [[صلابت]] و [[شهامت]] آنان چنین فرمود: "این گفتار [[حضرت لوط]] به قومش که {{عربی|اندازه=155%| {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}<ref>ای کاش من در برابر شما توانائی داشتم یه به سوی رکن شدیدی ماوی داشتم؛ سوره هود، آیه ۸۰.</ref> مقصودش جز این نبود که نیروی [[حضرت قائم]] {{ع}} و [[یاران]] او را [[آرزو]] داشت، همان استوانه‌هایی [[استواری]] که هرکدام نیروی [[چهل]] مرد را دارد و دل‌های آنان از شدت [[ایمان]] سخت‌تر از پاره‌های آهن‌اند و اگر بر کوه‌های آهن بگذرند، آن را متلاشی می‌کنند! آنان در [[حمایت]] از [[دین خدا]]، هرگز شمشیرها را در نیام نمی‌برند تا خدای بزرگ از آنان [[خشنود]] گردد"<ref>{{عربی|" مَا كَانَ قَوْلُ لُوطٍ{{ع}}لِقَوْلِهِ‏  {{متن قرآن| لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيدٍ}}  إِلَّا تَمَنِّياً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ‏ {{ع}} وَ لَا ذَكَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَيُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِيدِ لَقَلَعُوهَا وَ لَا يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص: ۶۷۴؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۵۶۹؛ نور الثقلین، ج۲، ص۳۸۸؛ ینابیع الموده، ج۳، ص۲۴۲.</ref>؛ از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] است که در [[تأویل]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً}}<ref>و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است؛ سوره اسراء، آیه ۵.</ref>؛ گروهی از [[بندگان]] خویش را که جنگاورانی رزمنده و با [[صلابت]] بودند بر سر شما فرستادیم. سپس فرمود: این [[بندگان]] سخت مقاوم و با [[صلابت]]، [[حضرت قائم]] و [[یاران]] جنگاور او هستند"<ref>{{عربی|" ثُمَّ قَالَ وَ هُوَ الْقَائِمُ وَ أَصْحَابُهُ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ"}}؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۷.</ref>؛ از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} نیز [[نقل]] شده است: "آن گاه [[خداوند متعال]] گروهی را که مانند ابرهای پاره پاره متفرق بوده‌اند جمع و بین آنها [[دوستی]] [[حاکم]] می‌کند. آنان از احدی نمی‌ترسند و از این که کسی به جمع آنها وارد، به آنها اضافه شود، خوشحال نمی‌شوند. زیرا آنان فقط فریفته [[امام]] خویش‌اند و بود و نبود اشخاص دیگر برای آنان مهم نخواهد بود. تعداد آنها به عدد [[اصحاب]] [[بدر]] است. نه کسی از پیشینیان بر آنان سبقت می‌گیرد و نه کسی از آیندگان [[موقعیت]] آنان را در می‌یابد! آنان به تعداد [[اصحاب طالوت]] پیامبرند که همراه با او از نهر گذشتند"<ref>{{عربی|" فَيَجْمَعُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ قَوْماً قَزَعُ كَقَزَعِ السَّحَابِ، يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ، لا يَسْتَوْحِشُونَ إِلَى أَحَدٍ، وَ لَا يَفْرَحُونَ بِأَحَدٍ، يُدْخِلُ فِيهِمْ عَلَى عِدَّةُ أَصْحَابِ بَدْرٍ، لَمْ يَسْبِقُهُمْ الْأَوَّلُونَ وَ لَا يدركهم الْآخَرُونَ، وَ عَلَى عَدَدِ أَصْحَابِ طَالُوتَ الَّذِينَ جاوزوا مَعَهُ النَّهَرِ "}}؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۱۰۰.</ref>؛ روشن است که شدت عمل و انعطاف ناپذیری [[یاران مهدی]] {{ع}} نه از روی [[خشونت]] و بی‌رحمی، بلکه مبتنی بر [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ}}<ref>سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> نوعی شدت آمیخته با [[رحمت]] و عطوفت است. شدت در مقابل [[دشمنان]] بی‌رحم و عطوفت و [[مهربانی]] در برابر سایر خلق [[الله]]. لذا از نظر وجهه اجتماعی، آنان از بیشترین [[محبوبیت]] در میان [[مردم]] و [[جامعه]] برخوردارند. طبق [[نقل]] [[روایات]]، همه [[اصحاب]] [[مهدی]] {{ع}} جوان‌اند، مگر تعداد اندکی، هم چون [[سرمه در چشم]] یا نمک در غذا<ref>الغیبة، طوسی، ص۲۸۴؛ کنزالعمال، ج۱۴، ص۵۹۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۴.</ref>. در برخی [[روایات]]، [[یاران مهدی]] {{ع}} به شیران روز و نیایشگران [[شب زنده دار]] که [[دل]] هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] محکم و استوار است، توصیف شده‌اند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۸۶.</ref>. آنان رادمردانی هستند که جز [[شهادت]] در [[راه خدا]]، آرزوی دیگری ندارند و در برابر [[رهبر]] و مولایشان، سخت [[مطیع]] و فرمانبرند. ابهت و هیبت این [[جنگ]] جویان مصمم و فولادین، در [[دل]] [[دشمنان]] [[رعب]] می‌افکند و آنان را [[زمین]]گیر می‌کنند<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۱۴.</ref>. در راه انجام [[مأموریت]] خود، بسیار [[قاطع]] و نترس‌اند و از [[دشمن]] هراسی به [[دل]] راه نمی‌دهند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>. [[امام مهدی]] {{ع}} با چنین [[اصحاب]] و یارانی، [[اسلام]] را در سراسر [[گیتی]] [[حکم]] فرما و [[عدالت]] و [[دادگری]] را جایگزین [[ستم]] و [[بیداد]] می‌کند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص:213 -217</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۲۴۷: خط ۲۴۷:
:::::#کفاشیطیطوش.
:::::#کفاشیطیطوش.
:::::#منطنواسیس<ref>مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند، البته روایت دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.</ref>. اسامی دیگر افراد:  
:::::#منطنواسیس<ref>مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند، البته روایت دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.</ref>. اسامی دیگر افراد:  
:::::#یوشع بن نون [[وصی]] ###[[313]]### {{ع}}.
:::::#یوشع بن نون [[وصی]] [[حضرت موسی]] {{ع}}.
:::::#[[ابودجانه انصاری]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}.  
:::::#[[ابودجانه انصاری]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}.  
:::::#[[مقداد بن اسود]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و [[یاران]] [[امام علی]] {{ع}}.  
:::::#[[مقداد بن اسود]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و [[یاران]] [[امام علی]] {{ع}}.  
خط ۳۲۹: خط ۳۲۹:
::::::در [[روایت]] دیگری آمده است: آنان مردان شب‌زنده‌داری هستند که زمزمه نمازشان مانند صدای کندوی زنبوران به گوش می‌رسد. شب‌ها را با زنده‌داری سپری می‌کنند و بر فراز اسب‌ها، [[خداوند]] را [[تسبیح]] می‌گویند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۰۸: {{عربی|رِجالٌ لا ینامُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِی فی صلَواتهِمْ كَدَوِی النَّحْلِ، یبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ و یسبّحون علی خیولهم}}</ref> [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]] {{صل}} هم درباره آن بزرگ‌واران می‌فرماید: آنان در طریق [[عبودیت]]، اهل جدیت و تلاش‌اند<ref>کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۲۲۳: {{عربی|مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه}}</ref>.
::::::در [[روایت]] دیگری آمده است: آنان مردان شب‌زنده‌داری هستند که زمزمه نمازشان مانند صدای کندوی زنبوران به گوش می‌رسد. شب‌ها را با زنده‌داری سپری می‌کنند و بر فراز اسب‌ها، [[خداوند]] را [[تسبیح]] می‌گویند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۰۸: {{عربی|رِجالٌ لا ینامُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِی فی صلَواتهِمْ كَدَوِی النَّحْلِ، یبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ و یسبّحون علی خیولهم}}</ref> [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]] {{صل}} هم درباره آن بزرگ‌واران می‌فرماید: آنان در طریق [[عبودیت]]، اهل جدیت و تلاش‌اند<ref>کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۲۲۳: {{عربی|مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه}}</ref>.
:::::*'''بینش عمیق نسبت به [[امام زمان]] {{ع}}''': [[یاران]] [[امام مهدی]] {{ع}} [[معرفت]] و [[شناخت]] و [[اعتقاد]] کامل به امامشان دارند. [[امام سجاد]] {{ع}} دراین‌باره می‌فرماید: آنان قائل به [[امامت امام مهدی]] {{ع}} هستند<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۴۴: القائلین بامامته</ref>.
:::::*'''بینش عمیق نسبت به [[امام زمان]] {{ع}}''': [[یاران]] [[امام مهدی]] {{ع}} [[معرفت]] و [[شناخت]] و [[اعتقاد]] کامل به امامشان دارند. [[امام سجاد]] {{ع}} دراین‌باره می‌فرماید: آنان قائل به [[امامت امام مهدی]] {{ع}} هستند<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۲۴۴: القائلین بامامته</ref>.
::::::نتیجه این بینش عمیق، [[عشق]] و [[محبت]] و [[اطاعت از امام]] است. ###[[313]]### {{ع}} دراین‌باره می‌فرماید: آنان برای [[تبرک]]، بر زین اسب [[امام]] دست می‌کشند و در میان رزم، گردش می‌چرخند و با [[جان]] خود، از او محافظت می‌کنند و [[اطاعت]] آنان از [[امام]]، از فرمان‌برداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است... و [[آرزو]] می‌کنند که در [[راه خدا]] به [[شهادت]] برسند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۰۸: {{عربی|یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه}}</ref> و <ref>در [[روایات]] ویژگی‌های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک‌دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می‌توانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصل‌نامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی {{ع}}، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود {{ع}}، تهران</ref> [[شهدا]] هم جزو [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} هستند؛ در [[روایات]] [[رجعت]] بیان شده است که [[مؤمنین خالص]] که از [[دنیا]] رفته‌اند، برمی‌گردند<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸</ref> مثلاً در [[روایات]] آمده: [[امام حسین]] {{ع}} و [[یاران]] باوفایش [[رجعت]] می‌کنند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۵۶</ref>.
::::::نتیجه این بینش عمیق، [[عشق]] و [[محبت]] و [[اطاعت از امام]] است. [[امام صادق]] {{ع}} دراین‌باره می‌فرماید: آنان برای [[تبرک]]، بر زین اسب [[امام]] دست می‌کشند و در میان رزم، گردش می‌چرخند و با [[جان]] خود، از او محافظت می‌کنند و [[اطاعت]] آنان از [[امام]]، از فرمان‌برداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است... و [[آرزو]] می‌کنند که در [[راه خدا]] به [[شهادت]] برسند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۰۸: {{عربی|یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه}}</ref> و <ref>در [[روایات]] ویژگی‌های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک‌دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می‌توانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصل‌نامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی {{ع}}، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود {{ع}}، تهران</ref> [[شهدا]] هم جزو [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} هستند؛ در [[روایات]] [[رجعت]] بیان شده است که [[مؤمنین خالص]] که از [[دنیا]] رفته‌اند، برمی‌گردند<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸</ref> مثلاً در [[روایات]] آمده: [[امام حسین]] {{ع}} و [[یاران]] باوفایش [[رجعت]] می‌کنند<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۵۶</ref>.
::::::یارانی که همراه [[امام زمان]] هستند، در اوج [[تربیت]] [[نفس]] خویش، به پایگاهی رسیده‌اند که تصور آن مشکل است. ایشان در بحران تضادها و کشمکش‌های مادی [[حاکم]] بر [[اجتماع بشری]]، خودشان را نگه می‌دارند و هیچ موقع تابع [[هواهای نفسانی]] خود و دیگران نمی‌شوند. هیچ کاری را به [[دلیل]] سود مادی انجام نمی‌دهند. در هر کاری [[خدا]] و [[مصالح]] افراد و [[جامعه]] را مدنظر خود قرار می‌دهند. به [[دلیل]] رسیدن به این مرحله، [[امام]] آنها را برای همراهی خود، [[انتخاب]] می‌کند و به مقامی می‌رسند که همیشه همراه [[امامان]]د. در واقع عمل ایشان، سبب رسیدن به [[جایگاه]] و [[مقام]] همراهی [[امام]] می‌شود»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۴۲۲.</ref>.
::::::یارانی که همراه [[امام زمان]] هستند، در اوج [[تربیت]] [[نفس]] خویش، به پایگاهی رسیده‌اند که تصور آن مشکل است. ایشان در بحران تضادها و کشمکش‌های مادی [[حاکم]] بر [[اجتماع بشری]]، خودشان را نگه می‌دارند و هیچ موقع تابع [[هواهای نفسانی]] خود و دیگران نمی‌شوند. هیچ کاری را به [[دلیل]] سود مادی انجام نمی‌دهند. در هر کاری [[خدا]] و [[مصالح]] افراد و [[جامعه]] را مدنظر خود قرار می‌دهند. به [[دلیل]] رسیدن به این مرحله، [[امام]] آنها را برای همراهی خود، [[انتخاب]] می‌کند و به مقامی می‌رسند که همیشه همراه [[امامان]]د. در واقع عمل ایشان، سبب رسیدن به [[جایگاه]] و [[مقام]] همراهی [[امام]] می‌شود»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۴۲۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۱

الگو:پرسش غیرنهایی

اصحاب امام مهدی چه ویژگی‌هایی دارند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

اصحاب امام مهدی(ع) چه ویژگی‌هایی دارند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید محمد صدر
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در این‌باره گفته‌ است:
  • «ویژگی نخست: نامگذاری آنان به سپاه خشم؛ نعمانی[۱] و صدوق[۲] در این باره خبرهایی را نقل کردهاند که برخی از آنها گذشت. راز این نامگذاری آن است که آنها به رهبری امام خود، نماد خشم الهی نسبت به جامعه فاسدی هستند که شیرازه اعتقادی، سیاسی و اخلاقی آن از هم گسیخته است. آنها با در هم پیچیدن طومار آن جامعه، طرحی نو در انداخته و جامعه‌ای عادل را که خوشبختی و رفاه بر آن سایه افکنده بنیان می‌نهند.
  • ویژگی دوم: آنها جوانانی‌اند که جز اندکی پیر در میانشان نیست؛ هم چون سرمه در چشم یا نمک در غذا این تشبیه بیانگر آن است که همین پیران بسیار اندک، مؤمن‌ترین و مخلص‌ترین یاران امام (ع) و دارای بینشی بسیار وسیع می‌باشند که حضورشان در آن جمع ضروری است. همان طور که هر چند مقدار نمک در غذا نسبت به سایر مواد آن کمتر است، اما وجودش بسیار با اهمیت و ضروری است. این ترکیب نیروی انسانی با ویژگی‌های روحی آدمی تناسب دارد زیرا جوان به طور طبیعی انگیزه و اراده‌اش نیرومندتر از پیر است؛ از سویی دیگر پیر از لحاظ رشد فکری و تجربه و بینش برتر از جوان است و یک سپاه پیشرو به هر دو گروه نیازمند است، اما به انگیزه و نیروی اراده نیازمندتر. اگر به ارائه نظر مشورتی از سوی یاران احتیاج افتد، در این صورت تعداد کم هم کفایت می‌کند و روشن است که نظر دهی در مورد کارهای مهم با خود امام (ع) است مگر آنجا که از یارانش مشورت بخواهد؛ همان‌طور که گاهی اوقات پیامبر (ص) چنان می‌کرد. به‌ویژه پس از آن که امام (ع) با آنان پیمان می‌بندد: "آن گونه باشد که آنها می‌خواهند".
  • ویژگی سوم: آن گروه با چند ویژگی از دیگران ممتاز می‌گردند:
  1. در نتیجه آزمایش‌های الهی در دوره پیش از ظهور، به درجه نخست اخلاص بار می‌یابند.
  2. آنها نخستین کسانی‌اند که پس از جبرئیل، با امام مهدی (ع) بیعت می‌نمایند و به سخنان آن حضرت گوش فرا می‌دهند.
  3. آنان در دولت جهانی، فقیه، قاضی، و حاکم و دولتمرد می‌باشند.
  4. آنها در نبرد جهانی، فرماندهان سپاه امام (ع) می‌باشند و نه رزمندگانی ساده.
امام (ع) تنها به آنان بسنده نخواهد کرد بلکه همان طور که در روایات آمده "در مکه می‌ماند تا تعداد یارانش به ده هزار نفر برسد، آنگاه به سوی مدینه حرکت می‌کند" و طبق روایتی دیگر "آنگاه که ده هزار نفر نزد او گرد آمدند، دیگر معبودی جز خدا بر روی زمین باقی نخواهد ماند". روایات از تعیین مدت حضور امام (ع) در مکه سکوت کردهاند؛ هر چند از مجموع قراین به نظر می‌رسد این حضور بیش از یک هفته نخواهد شد»[۳].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: النعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة؛ ص ۱۶۷ به بعد.
  2. ر.ک: الصدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة (نسخه خطی).
  3. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۲۵۳-۲۵۵.
  4. چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراهشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند و خداوند، شکیبایان را دوست می‌دارد. سخنشان فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر! گام‌های ما را استوار بدار و ما را بر جمعیت کافران پیروز کن!؛ سوره آل عمران، ۱۴۶ و ۱۴۷.
  5. از هر صدمه‌ای که در راه خدا دیدند، نه سستی ورزیدند و نه ضعف و زبونی نشان دادند؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
  6. و خداوند، چنین صبرکنندگانی را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، ۱۴۶.
  7. سخنشان جز این نبود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش و از تندروی‌های ما در کارها در گذر؛ سوره آل عمران، ۱۴۷.
  8. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  9. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  10. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  11. سوره آل عمران، ۱۴۷.
  12. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما که از آیین خود بازگردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را برمی‌انگیزاند که ایشان را بسیار دوست می‌دارد و آن‌ها نیز خداوند را دوست می‌دارند و در برابر مؤمنان سرافکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند؛ سوره مائده، ۵۴.
  13. خاضع و فروتن در برابر مؤمنان
  14. عزتمند و مقتدر در برابر کافران.
  15. آن‌ها در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند؛ سوره مائده، ۵۴.
  16. مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۷۷ - ۱۸۳.
  17. به سبب امتی معدود، عذاب را به تأخیر انداختیم؛ سوره هود، آیه ۸.
  18. " إِنَّ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ هُمْ أَصْحابُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَعِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ يَجْتَمِعُونَ فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ ینابیع المودة؛ قندوزی حنفی و تفسیر برهان؛ بحرانی درباره تفسیر این آیه.
  19. در نیکی کردن از یکدیگر سبقت بگیرید هرجا که باشید، خداوند شما را جمع می‌کند.
  20. " أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ (ع) فِي آخِرِ الزَّمَانِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَعِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ يَجْتَمِعُونَ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيف‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۳.
  21. " أَصْحَابُ‏ الْقَائِمِ‏ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَمِ‏ بَعْضُهُمْ يُحْمَلُ فِي السَّحَابِ نَهَاراً يُعْرَفُ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ نَسَبِهِ وَ حِلْيَتِهِ وَ بَعْضُهُمْ نَائِمٌ عَلَى فِرَاشِهِ فَيُوَافِيهِ فِي مَكَّةَ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۸.
  22. " إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۳۳ و غیبت؛ نعمانی؛ باب ۲۰، حدیث ۱۰.
  23. " فَمَنْ‏ كَانَ‏ ابْتُلِيَ‏ بِالْمَسِيرِ وَافَى‏ فِي‏ تِلْكَ‏ السَّاعَةِ وَ مَنْ‏ لَمْ‏ يُبْتَلَ‏ بِالْمَسِيرِ فُقِدَ مِنْ‏ فِرَاشِهِ‏ وَ هُوَ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ(ع)الْمَفْقُودُونَ مِنْ فُرُشِهِمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۴، باب ۲۰، حدیث ۶.
  24. " بَيْنَا شَبَابُ‏ الشِّيعَةِ عَلَى‏ ظُهُورِ سُطُوحِهِمْ نِيَامٌ إِذْ تَوَافَوْا إِلَى صَاحِبِهِمْ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ فَيُصْبِحُونَ بِمَكَّةَ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۳۱۶، باب ۲۱، حدیث ۱۱.
  25. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۶۵-۳۷۰.
  26. بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.
  27. هود، ۸۰.
  28. منتخب الاثر، ص ۶۱۳، ح ۱.
  29. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۷، ح ۱۲.
  30. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۸، ح ۱۷.
  31. همان ۵۲، ۳۳۵، ح ۶۸.
  32. اثباة الهداة، ج ۳، ۵۵۶.
  33. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۰.
  34. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۶، ح ۷۲.
  35. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۱، ح ۲۱۳.
  36. روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.
  37. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۵۹.
  38. الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.
  39. سوره حجر، ۷۵.
  40. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.
  41. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.
  42. کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.
  43. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۱.
  44. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹.
  45. " لَا يَكُونُ‏ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى‏ يَعْرِفَ‏ اللَّهَ‏ وَ رَسُولَهُ‏ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ‏ وَ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
  46. " كُلُ‏ مَنْ‏ دَانَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ‏ وَ لَا إِمَامَ‏ لَهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ فَسَعْيُهُ‏ غَيْرُ مَقْبُولٍ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۳.
  47. غیبت نعمانی، ص ۲۰۰.
  48. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  49. و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ می‌زنند و نماز را بر پا می‌دارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمی‌گردانیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۷۰.
  50. کافی، ج ۱، ص ۱۸۵.
  51. قرائتی، محسن، جهت‌نما، ص ۱۱۷ - ۱۱۸.
  52. "كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِه‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۱.
  53. "كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ(ع)وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ كَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّيْرَ فَنِيَتْ أَزْوَادُهُمْ وَ خَلَقَتْ ثِيَابُهُمْ مُتَنَكِّبِينَ قِسِيَّهُمْ قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرَ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يُعْطِيهِمْ صَاحِبُهُمُ التَّوَسُّمَ لَا يَقْتُلُ أَحَدٌ مِنْهُمْ إِلَّا كَافِراً أَوْ مُنَافِقاً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۸۷.
  54. ای کاش من در برابر شما توانائی داشتم یه به سوی رکن شدیدی ماوی داشتم؛ سوره هود، آیه ۸۰.
  55. " مَا كَانَ قَوْلُ لُوطٍ(ع)لِقَوْلِهِ‏ ﴿ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيدٍ إِلَّا تَمَنِّياً لِقُوَّةِ الْقَائِمِ‏ (ع) وَ لَا ذَكَرَ إِلَّا شِدَّةَ أَصْحَابِهِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَيُعْطَى قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِيدِ لَقَلَعُوهَا وَ لَا يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص: ۶۷۴؛ شرح الاخبار، ج۳، ص۵۶۹؛ نور الثقلین، ج۲، ص۳۸۸؛ ینابیع الموده، ج۳، ص۲۴۲.
  56. و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است؛ سوره اسراء، آیه ۵.
  57. " ثُمَّ قَالَ وَ هُوَ الْقَائِمُ وَ أَصْحَابُهُ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ"؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۷.
  58. " فَيَجْمَعُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ قَوْماً قَزَعُ كَقَزَعِ السَّحَابِ، يُؤَلِّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ، لا يَسْتَوْحِشُونَ إِلَى أَحَدٍ، وَ لَا يَفْرَحُونَ بِأَحَدٍ، يُدْخِلُ فِيهِمْ عَلَى عِدَّةُ أَصْحَابِ بَدْرٍ، لَمْ يَسْبِقُهُمْ الْأَوَّلُونَ وَ لَا يدركهم الْآخَرُونَ، وَ عَلَى عَدَدِ أَصْحَابِ طَالُوتَ الَّذِينَ جاوزوا مَعَهُ النَّهَرِ "؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۱۰۰.
  59. سوره فتح، آیه ۲۹.
  60. الغیبة، طوسی، ص۲۸۴؛ کنزالعمال، ج۱۴، ص۵۹۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۴.
  61. بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۸۶.
  62. مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۱۴.
  63. بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.
  64. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص:213 -217
  65. "قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع): يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"؛ کمال الدین صدوق، ص ۳۲۰.
  66. "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): يَخْرُجُ‏ نَاسٌ‏ مِنَ‏ الْمَشْرِقِ‏ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ"؛ کنز العمال، ج ۷، ص ۱۸۶.
  67. "قَالَ عَلِيٌّ (ع): وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ‏ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۴، به نقل از: منتخب کنز العمال.
  68. "عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) قَالَ: أَصْحَابُ‏ الْمَهْدِيِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"
  69. "عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، لَيْسَ‏ عَلَى‏ الْأَرْضِ‏ يَوْمَئِذٍ مُؤْمِنٌ‏ غَيْرُهُمْ‏؟ قَالَ: بَلَى، وَ لَكِنْ هَذِهِ الَّتِي يُخْرِجُ اللَّهُ فِيهَا الْقَائِمَ (ع)، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِي الدِّينِ، يَمْسَحُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلَا يَشْتَبِهُ عَلَيْهِمْ حُكْمٌ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵.
  70. "وَ قَدْ ذَكَرَ بَعْضُهُمْ أَنَّ أَهْلَ اَلْكَهْفِ كُلَّهُمْ أَعْجَامٌ وَ لا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ بِالعَرَبِيَّةِ وَ أَنَّهُمْ يَكنُّونَ وُزَراءَ المَهْدِيّ"؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۵.
  71. "فَإِنَ‏ الرَّجُلَ‏ مِنْهُمْ‏ يُعْطَى‏ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ‏ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ..."؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷.
  72. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹.
  73. "قَالَ الصّادِقُ (ع): كَأَنِّي‏ أَنْظُرُ إِلَى‏ الْقَائِمِ‏ (ع) وَ أَصْحَابِهِ فِي نَجَفِ الْكُوفَةِ... قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ، لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ، رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ، كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ يُعْطَى الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا..."؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶.
  74. "عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: يَخْرُجُ إِلَى الْقَائِمِ مِنْ‏ ظَهْرِ الْكُوفَةِ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ‏ رَجُلًا خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى الَّذِينَ كَانُوا يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ‏ وَ سَبْعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ الْكَهْفِ وَ يُوشَعُ بْنُ نُونٍ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو دُجَانَةَ الْأَنْصَارِيُّ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ مَالِكٌ الْأَشْتَرُ فَيَكُونُونَ بَيْنَ يَدَيْهِ أَنْصَاراً وَ حُكَّاماً"
  75. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۳۱ - ۲۳۵.
  76. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
  77. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
  78. همان، ج ۵۱، ص ۸۷، ح ۸۳.
  79. همان، ج ۵۲، ص ۳۸۳.
  80. موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۰۷، ۱۰۸.
  81. و اگر عذاب را از آنان چندگاهی پس افکنیم به یقین می‌گویند: چه آن را باز داشت؟ آگاه باشید روزی که به آنان برسد از ایشان بازگردانده نمی‌شود و آنچه به ریشخند می‌گرفتند آنها را فرا می‌گیرد؛ سوره هود، آیه: ۸.
  82. " أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ يَعْنِي‏ عِدَّةً كَعِدَّةِ بَدْرٍ قَالَ‏ يَجْمَعُونَ‏ لَهُ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعاً كَقَزَعِ‏ الْخَرِيفِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۵، ح ۴۲؛ نیز: ر. ک: الغیبة، ص ۲۴۱.
  83. در نیکیها بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا باشید، خدا همه شما را خواهد آورد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۸.
  84. شیخ کلینی، کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷.
  85. کافی، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۴۸۷؛ همچنین ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۴۷۷؛ الغیبة، ص ۲۸۲.
  86. محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  87. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۶۴.
  88. عصر زندگی، ص ۵۷.
  89. ر. ک: نگارنده، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، بخش رجعتکنندگان.
  90. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.
  91. " إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ‏ فِي‏ الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
  92. ر. ک: امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از ولادت تا ظهور، ص ۵۰۶- ۵۰۷.
  93. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۵۷- ۲۶۱.
  94. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  95. سوره حجر: آیه: ۷۵.
  96. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶
  97. عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۵۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۱
  98. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  99. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  100. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰
  101. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵
  102. طوسی، غیبة، ص ۲۸۴؛ نعمانی، غیبة، ص ۳۱۵؛ ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۵؛ کنز العمّال، ج ۱۴، ص ۵۹۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۴؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۷
  103. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷ و۳۲۷
  104. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷، ۳۲۷، ۳۷۲؛ ینابیع المودّه، ص ۴۲۴؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۴۶
  105. مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲
  106. مفید، اختصاص، ص ۲۴؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸، ۴۸۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۷۲
  107. کافی، ج ۸، ص ۲۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۵
  108. خرائج، ج ۲، ص ۸۴۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶؛ ر. ک: حلیة الاولیاء، ج ۳، ص ۱۸۴؛ کشف الغمّه، ج، ص ۳۴۵؛ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸؛ مانند این روایت از امام باقر (ع) رسیده است: بصائر الدرجات، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۹
  109. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  110. کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۹۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۷
  111. مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۴
  112. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۷۶ - ۷۸.
  113. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  114. کمال الدین، ج۱، ب۳۱، ح۲.
  115. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح ۸۲.
  116. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  117. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  118. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  119. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۲.
  120. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  121. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
  122. یوم الخلاص، ص۲۲۳.
  123. منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
  124. خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند، در حالی که پیش از قیامش، به او اقتدا کرده و از او پیروی نماید؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص ۱۲۹
  125. برای آگاهی بیشتر ر.ک: نصرت الله آیتی، فصل نامه انتظار موعود، ش۳، سال ۱۳۸۱.
  126. یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۳۰ - ۳۶.
  127. کمال الدین، ج ۲، ۳۷۸.
  128. کمال الدین، ج ۱، ۲۹۱.
  129. "رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله... كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
  130. "وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ"؛ ینابیع الموده، ۴۴۹.
  131. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۸۶.
  132. " وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاقِعِ الْحَق‏"؛ نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خطبه ۱۷۳، ۱۷۹، انقلاب اسلامی.
  133. " حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ، وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِم‏"؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ۱۵۰.
  134. الزام الناصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ۲۰.
  135. " رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَار"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۰۸.
  136. الملاحم و الفتن، ۱۴۹.
  137. منتخب الاثر، ۳۱۱.
  138. کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۳، ۲۷۱ دار الکتاب الاسلامی.
  139. خصال، شیخ صدوق، ترجمه کمره‌ای، ج ۲، ۳۱۸. اسلامیه.
  140. " لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِينَ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۳.
  141. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۱۰.
  142. "كَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ "؛ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۶۳، طوس.
  143. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۵.
  144. اصول کافی، کلینی، ج ۲، ۱۷۴.
  145. " قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ (ع) إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِي‏ءُ أَحَدُهُمْ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ تناكحهم [نُنَاكِحُهُمْ‏] وَ نُوَارِثُهُمْ‏ وَ نُقِيمُ‏ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّى إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَايَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۷۲؛ اختصاص، شیخ مفید، ۲۴، چاپ‌شده در مصنفات شیخ مفید، ج ۱۲ کنگره هزاره شیخ مفید.
  146. ینابیع الموده، ۴۳۳.
  147. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۰.
  148. بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۰. برداشت از سخنان امام به معلی بن خنیس.
  149. " مَا تَسْتَعْجِلُونَ‏ بِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْف‏‏‏ ‏""}}؛ الغیبة، نعمانی، ۲۳۳.
  150. بحار الانوار، ج ۵۳، ۸۳.
  151. همان مدرک، ۸۵.
  152. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ۳۱۷؛ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، ج ۸، ۱۱۸، دار الفکر، بیروت.
  153. نهج البلاغه، نامه ۴۷.
  154. فروع کافی، ج ۸، ۱۶۷.
  155. رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۷۲ -۳۸۴.
  156. تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.
  157. تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۸.
  158. تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.
  159. تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۴۲.
  160. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۳۲-۱۳۴.
  161. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۵۵.
  162. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱؛ به نقل از الغیبه للنعمانی، صفحه ۲۴۱؛تفسیر قمی، جلد ۱، صفحه ۳۲۳؛ تفسیر عیاشی، جلد ۲، صفحه ۵۶ و ۱۴۰؛الکافی، جلد ۸، صفحه ۳۱۳.
  163. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱.
  164. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، جلد ۵، صفحه ۲۱۸.
  165. «و اگر ببینی، هنگامی که کفار به فزع می‌‌افتند، پس هیچ راه فراری ندارند و هیچ چیز از خدا فوت نمی‌‌شود بلکه از مکانی نزدیک گرفتار می‌شوند». سبأ: ۵۱.
  166. المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳ به نقل از: تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ تا ۲۰۵.
  167. مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶؛ رساله لب اللباب (طبع جدید)، صفحه ۲۷۷.
  168. تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۶۴؛بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۲۲۳.
  169. البته بعضی برخلاف بیان فوق معتقدند که از تعبیر «فیهم» که در روایت آمده است استفاده می‌شود که پنجاه زن مذکور در روایت جزء سیصد و سیزده نفر می‌‌باشند و تعبیر رجل در ثلاثمائه و بضعه عشر رجلا از باب تغلیب می‌‌باشد. موعود‌شناسی، صفحه ۵۹۴.
  170. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰.
  171. الدر المنثور، جلد ۴، صفحه ۲۱۵.
  172. تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.
  173. تمامی این افراد از رجعت‌‌کنندگان می‌‌باشند و در بحث رجعت در فصل سیزدهم خواهد آمد.
  174. مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند، البته روایت دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.
  175. نام افراد دیگر نیز در روایت آمده است که به علت ذکر نشدن این روایات در آثار علامه از ذکر آنها پرهیز می‌‌کنیم. ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی (ع)، جلد ۵، صفحه ۱۲۲.
  176. «و به تحقیق در زبور بعد از ذکر چنین نوشتیم، که زمین را بندگان شایسته من به میراث می‌برند». انبیا: ۱۰۵.
  177. تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۷۷.
  178. المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷.
  179. «پس خدای تعالی به زودی قومی را خواهد آورد که دوستشان دارد و آنان نیز او را دوست دارند، قومی که در برابر مؤمنین خوار و علیه کفار شکست ناپذیرند، در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمی‌ترسند». مائده: ۵۴.
  180. «خدا به کسانی از شما که ایمان آوردند و اعمال صالح کردند وعده داده که به‌زودی آنان را جانشین کفار در زمین خواهد کرد، همانطور که مؤمنین قبل از ایشان را جایگزین کفار نمود و به‌زودی آنان را در عمل به دینی که خدا برایشان پسندیده مطمئن خواهد ساخت، تا مرا بپرستند و چیزی را شریک من در پرستش نگیرند». نور: ۵۵.
  181. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۵۵.
  182. «پس خدای تعالی به زودی قومی را خواهد آورد که دوستشان دارد و آنان نیز او را دوست دارند قومی که در برابر مؤمنین خوار و علیه کفار شکست ناپذیرند، در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمی‌ترسند». مائده: ۵۴.
  183. مراجعه شود به گفتار دوم در فصل نهم:
  184. «ایشان از رختخواب شان مفقود می‌شوند».
  185. «پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هرجا باشید خدا همگی‌‌تان را می‌آورد. بقره:۱۴۸. علامه در المیزان، جلد ۱، صفحه ۳۳۴ نیز بیان می‌کند که مقصود از این آیه اصحاب امام زمان (ع) می‌‌باشند.
  186. «اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده...) هود: ۸.
  187. المیزان، جلد ۱۶، صفحه ۳۹۳ به نقل از: تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۲۰۴ تا ۲۰۵.
  188. همانطور که قطعات ابرهای پاییزی دور هم جمع می‌‌شوند. المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۱۸۱ به نقل از: مجمع البیان، جلد ۵، صفحه ۱۴۴.
  189. علامه پس از ذکر مطلب فوق ادامه می‌دهد که مرحوم قاضی رضوان الله علیه می‌فرمود من می‌دانم آن کلمه‌‌ای را که حضرت به آنها فرمود و همه از دور آن حضرت متفرق شدند چه بود. و من در روایت دیدم که حضرت صادق (ع) می‌‌فرمایند: من آن کلمه را می‌‌دانم. مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶؛ رساله لب اللباب (طبع جدید)، صفحه ۲۷۷.
  190. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۲۷-۲۳۴.
  191. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷و۳۷۸
  192. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳‌۰۷، ح ۸۲
  193. همان، ج ۵‌۱، ص ۸۷، ح ۸۳
  194. همان، ج ۵۲، ص ۳۸۶
  195. همان، ج ۵۲، ص ۲۸‌۰، ح ۶
  196. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۹۹.
  197. نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰.
  198. اسرا، آیه ۵.
  199. تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۸۱، ح ۲۱.
  200. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۲۰۲.
  201. تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۷۰.
  202. کمال الدین، ص ۳۵۷، ح ۵۴.
  203. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۲.
  204. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۸، ص ۲۶۹–۲۸۳.
  205. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۱۴-۱۱۶.
  206. مفاتیح الجنان، ترجمه الهى قمشه‌اى، ص ۹۸۸، انتشارات علمى
  207. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  208. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷
  209. الملاحم و الفتن، ص ۱۴۹
  210. منتخب الاثر، ص ۳۱۱
  211. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸
  212. خصال صدوق، ج ۲، ص ۳۱۸
  213. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳ و ۳۱۰
  214. عیون اخبار الرضا، صدوق، ج ۱، ص ۶۳
  215. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵
  216. الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰
  217. نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۱۱۰
  218. چشم‌به‌راه مهدى، ص ۳۸۳
  219. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص:۷۶۴.
  220. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۰ (به نقل از چشم‌به‌راه مهدی، ص ۳۷۸.).
  221. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۳۱۰.
  222. " عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) قَالَ: أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ"؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.
  223. " إِنَ‏ صَاحِبَ‏ هَذَا الْأَمْرِ مَحْفُوظٌ لَهُ لَوْ ذَهَبَ النَّاسُ جَمِيعاً أَتَى اللَّهُ لَهُ بِأَصْحَابِهِ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ ﴿فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ ‏ وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِيهِمْ‏ ﴿فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت نعمانی، ص ۳۱۶.
  224. حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 259 -260.
  225. مطهری، [شهید] مرتضی، انسان کامل، ص ۱۰۱.
  226. المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.
  227. المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
  228. المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۴.
  229. المجلسی، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷.
  230. مطهری، [شهید] مرتضی، انسان کامل، ص ۱۰۱.
  231. المجلسی، العلامة محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.
  232. شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص.
  233. منتخب الاثر، ص ۶۱۱: رِجَالٌ عَرَفُوا اَللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ
  234. یوم الخلاص، ص ۲۲۴: فهم الذین وحّدوا اللّه حق توحیده
  235. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّ
  236. یوم الخلاص، ص ۲۲۴: لهم فی اللیل اصوات کأصوات الثواکل حزنا من خشیه اللّه
  237. همان: قُوّامٌ بِاللَّيلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ
  238. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: رِجالٌ لا ینامُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِی فی صلَواتهِمْ كَدَوِی النَّحْلِ، یبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ و یسبّحون علی خیولهم
  239. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۲۲۳: مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه
  240. منتخب الاثر، ص ۲۴۴: القائلین بامامته
  241. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸: یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکه و یحفّون به یقونه بانفسهم فی الحروب... هم اطوع له من الأمه لسیدها... و یتمنّون ان یقتلوا فی سبیل اللّه
  242. در روایات ویژگی‌های دیگری مانند شجاعت، ایثار، یک‌دلی، استواری و امثال آن بیان شده است که می‌توانید برای اطلاع بیشتر، نک: فصل‌نامه انتظار، ش ۲، ص ۷۳، مهدی یاوران؛ محمد باقر پورامینی، جوانان یاوران مهدی (ع)، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع)، تهران
  243. تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸
  244. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶
  245. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۴۲۲.
  246. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  247. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  248. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  249. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  250. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  251. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  252. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
  253. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۴۱۴.
  254. روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ج۱، ح۴۷۷، ص۲۲۳.
  255. منتخب الاثر، فصل ۶، ب۱۱، ح۴.
  256. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۰۳- ۱۰۵.
  257. منتخب الاثر، فصل ۸، باب ۱، ح ۲، ص ۶۱۱.
  258. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۴، ح ۱۱، ص ۵۰۴.
  259. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  260. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  261. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  262. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  263. بحار الانور، ج ۵۲، ح ۸۲، ص ۳۰۸.
  264. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  265. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  266. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ح ۶۴۲، ص ۱۳۷.
  267. منتخب الاثر، فصل ۶، باب ۱۱، ح ۴، ص۵۸۱.
  268. " أُولئِكَ هُمُ خِيَارَ الْأَمَةِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت طوسی، ح ۴۹۵، ص ۴۷۳.
  269. " فبابي وَ أُمِّي مَنْ عِدَّةِ قَلِيلَةُ أسمائهم فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۹، ص ۷۵۵.
  270. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۶۰ - ۱۶۳.