نفس زکیه کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله شهید صدر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله شهید صدر؛ | ||
| تصویر = 1368171.jpg | | تصویر = 1368171.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید محمد صدر | | پاسخدهنده = سید محمد صدر | ||
| پاسخ = آیتالله شهید '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«در اینجا بهطور جدی باید ادعا کنیم شواهدی در دست داریم که مقصود از [[نفس زکیه]] همین شخص انقلابی از [[خاندان]] [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} باشد؛ و اگر بتوانیم قرائنی که در رد این نظریه آمده است [[باطل]] کنیم میشود ملتزم به این مطلب بشویم و لذا میبایست در دو زمینه وارد بحث شویم. | ::::::«در اینجا بهطور جدی باید ادعا کنیم شواهدی در دست داریم که مقصود از [[نفس زکیه]] همین شخص انقلابی از [[خاندان]] [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} باشد؛ و اگر بتوانیم قرائنی که در رد این نظریه آمده است [[باطل]] کنیم میشود ملتزم به این مطلب بشویم و لذا میبایست در دو زمینه وارد بحث شویم. | ||
:::::*'''زمینه اول:''' قرائن داله بر رد این نظریه که اثبات میکند [[نفس زکیه]] شخص دیگری است؛ و آنها چند تا است: | :::::*'''زمینه اول:''' قرائن داله بر رد این نظریه که اثبات میکند [[نفس زکیه]] شخص دیگری است؛ و آنها چند تا است: | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله محمدی ریشهری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله محمدی ریشهری؛ | ||
| تصویر = 11046759983.jpg | | تصویر = 11046759983.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد محمدی ریشهری | | پاسخدهنده = محمد محمدی ریشهری | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]، یکی دیگر از نشانههای مشهور [[ظهور]] است. این علامت در [[احادیث]] [[فریقین]] وجود دارد؛ ولی در منابع [[شیعه]] به عنوان نشانهای حتمی معرفی میشود. منظور از [[نفس زکیه]]، انسانی [[صالح]] و با تقواست. از سیزده حدیثی که در متن درباره "[[نفس زکیه]]" [[نقل]] شده، سه [[حدیث]] از نظر سند، معتبر است<ref>روایت سوم نیز درباره سید حسنی است که توضیح لازم در این باره ذیل همین عنوان خواهد آمد.</ref>، در دو [[حدیث]] از این سه [[حدیث]] معتبر هم تنها به ذکر این مطلب اکتفا شده که [[قتل نفس زکیه]]، از [[نشانههای حتمی ظهور]] است<ref>روضة الکافی، ص ۲۲۵.</ref>. [[احادیث]] مربوط به این شخص همانند دیگر [[احادیث]] [[علائم ظهور]]، به دو دسته تقسیم میشوند: بخشی که در آنها سخن از [[مهدی]] و [[ظهور]] او وجود ندارد و به عنوان [[فتن و ملاحم]] و به عبارتی پیشگویی آینده ذکر شده است. در بخش دیگر، به نام [[مهدی]] تصریح شده و [[قتل نفس زکیه]]، یکی از [[نشانههای ظهور]] او دانسته میشود. | ::::::«[[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]، یکی دیگر از نشانههای مشهور [[ظهور]] است. این علامت در [[احادیث]] [[فریقین]] وجود دارد؛ ولی در منابع [[شیعه]] به عنوان نشانهای حتمی معرفی میشود. منظور از [[نفس زکیه]]، انسانی [[صالح]] و با تقواست. از سیزده حدیثی که در متن درباره "[[نفس زکیه]]" [[نقل]] شده، سه [[حدیث]] از نظر سند، معتبر است<ref>روایت سوم نیز درباره سید حسنی است که توضیح لازم در این باره ذیل همین عنوان خواهد آمد.</ref>، در دو [[حدیث]] از این سه [[حدیث]] معتبر هم تنها به ذکر این مطلب اکتفا شده که [[قتل نفس زکیه]]، از [[نشانههای حتمی ظهور]] است<ref>روضة الکافی، ص ۲۲۵.</ref>. [[احادیث]] مربوط به این شخص همانند دیگر [[احادیث]] [[علائم ظهور]]، به دو دسته تقسیم میشوند: بخشی که در آنها سخن از [[مهدی]] و [[ظهور]] او وجود ندارد و به عنوان [[فتن و ملاحم]] و به عبارتی پیشگویی آینده ذکر شده است. در بخش دیگر، به نام [[مهدی]] تصریح شده و [[قتل نفس زکیه]]، یکی از [[نشانههای ظهور]] او دانسته میشود. | ||
::::::نکته قابل توجه این است که قبل از [[قیام]] [[امام زمان]]{{ع}} انسانهای بیگناه و دارای درجات بالای ایمانی بسیاری کشته میشوند. علامت حتمی بودن قتل یکی از آنها، نشانگر [[موقعیت]] ممتاز اجتماعی و [[وظیفه]] مهمی است که بر عهده او گذاشته شده است. به نظر برخی، انتساب به [[سادات حسنی]]، از ویژگیهایی است که برای [[نفس زکیه]] نیز برشمرده شده است. از این رو، [[نفس زکیه]] همان [[سید حسنی]] است؛ ولی شهرت [[نفس زکیه]] و [[روایات]] متعددی که درباره او رسیده است، علامت بودن او را اثبات میکند. بنا بر این میتوان [[احادیث]] [[سید حسنی]] را بر [[نفس زکیه]] حمل کرد. حدیثی را که درباره "مرد [[هاشمی]]" آمده نیز میتوان بر [[نفس زکیه]] حمل کرد؛ چون کشته شدن در میان رکن حجر الأسود و [[مقام ابراهیم]]، درباره هر دو نفر ذکر شده است<ref>ر.ک: الإرشاد، ج ۲، ص ۳۶۸.</ref>. | ::::::نکته قابل توجه این است که قبل از [[قیام]] [[امام زمان]]{{ع}} انسانهای بیگناه و دارای درجات بالای ایمانی بسیاری کشته میشوند. علامت حتمی بودن قتل یکی از آنها، نشانگر [[موقعیت]] ممتاز اجتماعی و [[وظیفه]] مهمی است که بر عهده او گذاشته شده است. به نظر برخی، انتساب به [[سادات حسنی]]، از ویژگیهایی است که برای [[نفس زکیه]] نیز برشمرده شده است. از این رو، [[نفس زکیه]] همان [[سید حسنی]] است؛ ولی شهرت [[نفس زکیه]] و [[روایات]] متعددی که درباره او رسیده است، علامت بودن او را اثبات میکند. بنا بر این میتوان [[احادیث]] [[سید حسنی]] را بر [[نفس زکیه]] حمل کرد. حدیثی را که درباره "مرد [[هاشمی]]" آمده نیز میتوان بر [[نفس زکیه]] حمل کرد؛ چون کشته شدن در میان رکن حجر الأسود و [[مقام ابراهیم]]، درباره هر دو نفر ذکر شده است<ref>ر.ک: الإرشاد، ج ۲، ص ۳۶۸.</ref>. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله طبسی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله طبسی؛ | ||
| تصویر = 7474646.jpg | | تصویر = 7474646.jpg | ||
| پاسخدهنده = نجمالدین طبسی | | پاسخدهنده = نجمالدین طبسی | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] [[نجمالدین طبسی]] در کتاب ''«[[تأملی نو در نشانههای ظهور (کتاب)|تأملی نو در نشانههای ظهور]]»'' و ''«[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tabasi/mahdaviat/88/055/ درسگفتارهای [[مهدویت]]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«احتمال اول، این است که مراد، شخص معینی باشد. مشهور [[علما]] در باره [[نفس زکیه]] نیز همین [[اعتقاد]] را دارند و البته ظاهر [[روایات]] نیز به همین مطلب اشاره دارند. | ::::::«احتمال اول، این است که مراد، شخص معینی باشد. مشهور [[علما]] در باره [[نفس زکیه]] نیز همین [[اعتقاد]] را دارند و البته ظاهر [[روایات]] نیز به همین مطلب اشاره دارند. | ||
::::::احتمال دوم، این است که مراد، افرادی [[پاک]] سرشت هستند که در فتنههای [[آخر الزمان]] به دست [[ظالمان]] کشته میشوند و خونشان به ناحق جاری میگردد<ref>همان گونه که در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] عوامل وهابی حاضر در [[مسجد الحرام]]، مرحوم میرزا [[ابوطالب یزدی]] را که دچار حالت تهوع شده بود، به اتهام جسارت به خانه خدا و قصد تنجیس، اعدام کردند، و آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] پس از این واقعه دلخراش، سه سال رفتن به مکه را تحریم کردند.</ref>. در [[قرآن]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُّکْرًا}}<ref>سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. آیا [[انسان]] پاکی را بیآنکه قتلی کرده باشد،کشتی؟ به [[راستی]] کار زشتی انجام دادی. | ::::::احتمال دوم، این است که مراد، افرادی [[پاک]] سرشت هستند که در فتنههای [[آخر الزمان]] به دست [[ظالمان]] کشته میشوند و خونشان به ناحق جاری میگردد<ref>همان گونه که در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] عوامل وهابی حاضر در [[مسجد الحرام]]، مرحوم میرزا [[ابوطالب یزدی]] را که دچار حالت تهوع شده بود، به اتهام جسارت به خانه خدا و قصد تنجیس، اعدام کردند، و آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] پس از این واقعه دلخراش، سه سال رفتن به مکه را تحریم کردند.</ref>. در [[قرآن]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُّکْرًا}}<ref>سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. آیا [[انسان]] پاکی را بیآنکه قتلی کرده باشد،کشتی؟ به [[راستی]] کار زشتی انجام دادی. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله قزوینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله قزوینی؛ | ||
| تصویر = 13681099.jpg | | تصویر = 13681099.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید محمد کاظم قزوینی | | پاسخدهنده = سید محمد کاظم قزوینی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[قتل نفس زکیه|ذبح نفس زکیه]] بین رکن ومقام در [[مسجدالحرام]] از علایم حتمی و قطعی [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است؛ ولی درباره نسب ایشان، اختلاف وجود دارد، گفته شده، او حسنی است یا میگویند: حسینی است و این اختلاف در نسب بعد از اینکه ثابت گردید که از خاندان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میباشد، ضرری ندارد. در احادیث وارد درباره ایشان آمده: ممکن است در اوایل جوانی یا نوجوانی باشد که [[امام زمان]] {{ع}}، او را به سمت [[مکه]] میفرستد؛ ولی علیه او میشورند و او را بین رکن و مقام<ref>مقصود از رکن، گوشهای است که حجرالاسود در آن مستقر است و مقام، همان مقام ابراهیم {{ع}} نزدیک کعبه است.</ref> ذبح مینمایند و پس از آن، غضب الهی بر مردم فرا خواهد رسید. بین قیام [[امام زمان]] {{ع}} و [[قتل نفس زکیه]]، ۱۵ روز فاصله میباشد و به این سبب [[نفس زکیه]] خوانده شده، که بدون هیچ گناهی به قتل میرسد و همچنین به این دلیل به قتل میرسد که با شفافیت، پیام [[امام زمان]] {{ع}} را به اهل [[مکه]] ابلاغ مینماید و لا غیر. پیام، شامل چیزی از نوع دشنام و تهدید نیست؛ بلکه مشتمل بر یاری خواستن از اهل [[مکه]] است. خداوند تبارک و تعالی از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} به [[حضرت خضر]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً}}<ref> نفس زکیهای را کشتی؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. زیرا از گناهان، پاک بود. احادیثی که در این باره روایت شده است را در این فرصت برای شما باز میگوییم: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]]{{ع}} به یاران خود فرمود: "ای مردم! اهل [[مکه]] من را نمیخواهند؛ ولی من فرستادهای به جانب آنها میفرستم که حجت را بر آنها تمام کنم". پس [[مهدی]]{{ع}}، مردی از اصحابش را فرا میخواند و به او میفرماید: "به طرف [[مکه]] برو و بگو:ای اهل [[مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] [[قائم]]{{ع}} هستم، او به شما میگوید، ما [[اهل بیت]] رحمت، معدن رسالت و خلافت، نوادگان [[محمد]]{{صل}} و نسل [[پیامبران]]{{عم}} هستیم به ما ظلم کردند و ما مظلوم واقع شدیم و مورد فشار قرار گرفتیم و تا به امروز، حق ما را به زور غصب کردند؛ پس از شما میخواهیم که ما را یاری نمایید". هنگامی که این جوان، چنین صحبت نمود، بر سر او میریزند و او را بین رکن و مقام ذبح مینمایند و او نفس زکیه است..."<ref>{{متن حدیث|" يَقُولُ الْقَائِمُ {{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي وَ لَكِنِّي مُرْسِلٌ إِلَيْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. در بعضی احادیث، "[[نفس زکیه]]" به فردی گفته شده است که همراه ۷۰ نفر از صالحان در محدوده [[کوفه]] در هنگام ورود لشکر [[سفیانی]] به قتل میرسند. همچنین این لقب به [[سید هاشمی]] نیز گفته شده است؛ ولی شکی نیست که [[قتل نفس زکیه]] از [[نشانههای حتمی ظهور|علایم حتمی ظهور]] است. او کسی است که ۱۵ شب قبل از [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} بین رکن و مقام ذبح میشود»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۳۸-۳۳۹.</ref>. | ::::::«[[قتل نفس زکیه|ذبح نفس زکیه]] بین رکن ومقام در [[مسجدالحرام]] از علایم حتمی و قطعی [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است؛ ولی درباره نسب ایشان، اختلاف وجود دارد، گفته شده، او حسنی است یا میگویند: حسینی است و این اختلاف در نسب بعد از اینکه ثابت گردید که از خاندان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میباشد، ضرری ندارد. در احادیث وارد درباره ایشان آمده: ممکن است در اوایل جوانی یا نوجوانی باشد که [[امام زمان]] {{ع}}، او را به سمت [[مکه]] میفرستد؛ ولی علیه او میشورند و او را بین رکن و مقام<ref>مقصود از رکن، گوشهای است که حجرالاسود در آن مستقر است و مقام، همان مقام ابراهیم {{ع}} نزدیک کعبه است.</ref> ذبح مینمایند و پس از آن، غضب الهی بر مردم فرا خواهد رسید. بین قیام [[امام زمان]] {{ع}} و [[قتل نفس زکیه]]، ۱۵ روز فاصله میباشد و به این سبب [[نفس زکیه]] خوانده شده، که بدون هیچ گناهی به قتل میرسد و همچنین به این دلیل به قتل میرسد که با شفافیت، پیام [[امام زمان]] {{ع}} را به اهل [[مکه]] ابلاغ مینماید و لا غیر. پیام، شامل چیزی از نوع دشنام و تهدید نیست؛ بلکه مشتمل بر یاری خواستن از اهل [[مکه]] است. خداوند تبارک و تعالی از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} به [[حضرت خضر]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً}}<ref> نفس زکیهای را کشتی؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. زیرا از گناهان، پاک بود. احادیثی که در این باره روایت شده است را در این فرصت برای شما باز میگوییم: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]]{{ع}} به یاران خود فرمود: "ای مردم! اهل [[مکه]] من را نمیخواهند؛ ولی من فرستادهای به جانب آنها میفرستم که حجت را بر آنها تمام کنم". پس [[مهدی]]{{ع}}، مردی از اصحابش را فرا میخواند و به او میفرماید: "به طرف [[مکه]] برو و بگو:ای اهل [[مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] [[قائم]]{{ع}} هستم، او به شما میگوید، ما [[اهل بیت]] رحمت، معدن رسالت و خلافت، نوادگان [[محمد]]{{صل}} و نسل [[پیامبران]]{{عم}} هستیم به ما ظلم کردند و ما مظلوم واقع شدیم و مورد فشار قرار گرفتیم و تا به امروز، حق ما را به زور غصب کردند؛ پس از شما میخواهیم که ما را یاری نمایید". هنگامی که این جوان، چنین صحبت نمود، بر سر او میریزند و او را بین رکن و مقام ذبح مینمایند و او نفس زکیه است..."<ref>{{متن حدیث|" يَقُولُ الْقَائِمُ {{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي وَ لَكِنِّي مُرْسِلٌ إِلَيْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. در بعضی احادیث، "[[نفس زکیه]]" به فردی گفته شده است که همراه ۷۰ نفر از صالحان در محدوده [[کوفه]] در هنگام ورود لشکر [[سفیانی]] به قتل میرسند. همچنین این لقب به [[سید هاشمی]] نیز گفته شده است؛ ولی شکی نیست که [[قتل نفس زکیه]] از [[نشانههای حتمی ظهور|علایم حتمی ظهور]] است. او کسی است که ۱۵ شب قبل از [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} بین رکن و مقام ذبح میشود»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۳۸-۳۳۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛ | ||
| تصویر = 13681131.jpg | | تصویر = 13681131.jpg | ||
| پاسخدهنده = اسماعیل اسماعیلی | | پاسخدهنده = اسماعیل اسماعیلی | ||
| پاسخ = [[حجت]] الاسلام و المسمین '''[[اسماعیل اسماعیلی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی نشانههای ظهور (مقاله)|بررسی نشانههای ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[نفس زکیه]]، یعنی فرد بیگناه، [[پاک]]، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. [[حضرت موسی]]{{ع}} در اعتراض به کار [[حضرت خضر]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ}}<ref>آیا جان پاکی را بیآنکه قتلی انجام داده باشد، میکشی؟؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. گویا در آستانه [[ظهور]] [[مهدی]]{{ع}}، درگیرودار مبارزات زمینهساز [[انقلاب مهدی]]{{ع}}، فردی پاکباخته و مخلص، مخلصانه در راه [[امام]]{{ع}} میکوشد و مظلومانه به قتل میرسد. فرد یاد شده، از اولاد [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} است که در [[روایات]]، گاهی از او به عنوان: "[[نفس زکیه]]"، "[[سید حسنی]]" یاد شده است. | ::::::«[[نفس زکیه]]، یعنی فرد بیگناه، [[پاک]]، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. [[حضرت موسی]]{{ع}} در اعتراض به کار [[حضرت خضر]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ}}<ref>آیا جان پاکی را بیآنکه قتلی انجام داده باشد، میکشی؟؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. گویا در آستانه [[ظهور]] [[مهدی]]{{ع}}، درگیرودار مبارزات زمینهساز [[انقلاب مهدی]]{{ع}}، فردی پاکباخته و مخلص، مخلصانه در راه [[امام]]{{ع}} میکوشد و مظلومانه به قتل میرسد. فرد یاد شده، از اولاد [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} است که در [[روایات]]، گاهی از او به عنوان: "[[نفس زکیه]]"، "[[سید حسنی]]" یاد شده است. | ||
:::::[[قتل نفس زکیه]]، از [[نشانههای حتمی]] و متصل به [[ظهور]] است. هرچند در منابع [[عامه]]، نامی از آن برده نشده، ولی در منابع [[شیعه]]، [[روایات]] آن فراوان و بلکه [[متواتر]] است<ref>منتخب الأثر، ۴۵۹.</ref> ازاینروی، در اصل تحقق چنین حادثهای به عنوان علامت [[ظهور]]، شکی نیست، هرچند اثبات جزئیات آن و نیز زمان و مکان تحقق آن و ویژگیهای مقتول، مشکل است. برخی<ref>تاریخ الغیبة الکبری، ۵۱۱.</ref> احتمال دادهاند که مراد از [[نفس زکیه]]، [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} در منطقه "احجار زیت" در نزدیکی [[مدینه]] کشته شد. این احتمال درست نیست، به چند [[دلیل]]: | :::::[[قتل نفس زکیه]]، از [[نشانههای حتمی]] و متصل به [[ظهور]] است. هرچند در منابع [[عامه]]، نامی از آن برده نشده، ولی در منابع [[شیعه]]، [[روایات]] آن فراوان و بلکه [[متواتر]] است<ref>منتخب الأثر، ۴۵۹.</ref> ازاینروی، در اصل تحقق چنین حادثهای به عنوان علامت [[ظهور]]، شکی نیست، هرچند اثبات جزئیات آن و نیز زمان و مکان تحقق آن و ویژگیهای مقتول، مشکل است. برخی<ref>تاریخ الغیبة الکبری، ۵۱۱.</ref> احتمال دادهاند که مراد از [[نفس زکیه]]، [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} در منطقه "احجار زیت" در نزدیکی [[مدینه]] کشته شد. این احتمال درست نیست، به چند [[دلیل]]: | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ | ||
| تصویر = Pic259.jpg | | تصویر = Pic259.jpg | ||
| پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | | پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«یکی دیگر از علامتهای پنجگانه [[ظهور]] که حتمی شمرده شده و [[روایات]] متعدد از آن نام برده است کشته شدن [[نفس زکیه]] است. [[نفس زکیه]] یعنی مرد بیگناه و پاکی که مرتکب جرمی نشده باشد. با توجه به [[روایات]] متعدد، در رابطه با اصل تحقق این نشانه به عنوان یکی از [[علایم ظهور]]، جای بحث نیست. در مورد [[نفس زکیه]] دو نکته مطرح است: | ::::::«یکی دیگر از علامتهای پنجگانه [[ظهور]] که حتمی شمرده شده و [[روایات]] متعدد از آن نام برده است کشته شدن [[نفس زکیه]] است. [[نفس زکیه]] یعنی مرد بیگناه و پاکی که مرتکب جرمی نشده باشد. با توجه به [[روایات]] متعدد، در رابطه با اصل تحقق این نشانه به عنوان یکی از [[علایم ظهور]]، جای بحث نیست. در مورد [[نفس زکیه]] دو نکته مطرح است: | ||
::::::'''۱.''' این فرد در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته میشود. [[امام باقر]] {{ع}} در روایتی میفرماید: {{متن حدیث|"و قتل غلام من آل محمد بین الرکن و المقام"}}؛ جوانی از [[آل محمد]]{{صل}} بین [[رکن و مقام]] کشته میشود<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ب ۲۲، ح ۱۶؛ </ref> | ::::::'''۱.''' این فرد در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته میشود. [[امام باقر]] {{ع}} در روایتی میفرماید: {{متن حدیث|"و قتل غلام من آل محمد بین الرکن و المقام"}}؛ جوانی از [[آل محمد]]{{صل}} بین [[رکن و مقام]] کشته میشود<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ب ۲۲، ح ۱۶؛ </ref> | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ | ||
| تصویر = 1368299.jpg | | تصویر = 1368299.jpg | ||
| پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | | پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«یکی دیگر از علایم و نشانههای حتمی [[قتل نفس زکیه]] است. چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: پیش از [[قیام]] [[قائم]] {{ع}} پنج علامت حتمی است: [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[صیحه آسمانی]]، [[قتل نفس زکیه]]، فرورفتن...<ref> کمال الدّین و تمام النّعمة، شیخ صدوق، ص ۶۵۰</ref>. و [[شیخ مفید]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: فاصله بین [[قتل نفس زکیه]] و [[ظهور قائم]] {{ع}} بیش از پانزده شبانهروز زیادتر نیست<ref> ارشاد مفید، با ترجمه ساعدی خراسانی، ص ۶۹۷.</ref> مقصود از [[نفس زکیه]]، [[نفس]] کامله [[پاک]] و [[پاکیزه]] است. کلمه زکیه از ریشه زکی به معنای رشد کرد و [[پاکیزه]] شد میباشد. و مقصود از رشد در اصطلاح اسلامی، [[تکامل]] با [[علم]] و [[اخلاص]] و [[فداکاری]] است؛ و ممکن است با دقّت بیشتری برای کمال دو معنی در نظر بگیریم: | ::::::«یکی دیگر از علایم و نشانههای حتمی [[قتل نفس زکیه]] است. چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: پیش از [[قیام]] [[قائم]] {{ع}} پنج علامت حتمی است: [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[صیحه آسمانی]]، [[قتل نفس زکیه]]، فرورفتن...<ref> کمال الدّین و تمام النّعمة، شیخ صدوق، ص ۶۵۰</ref>. و [[شیخ مفید]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: فاصله بین [[قتل نفس زکیه]] و [[ظهور قائم]] {{ع}} بیش از پانزده شبانهروز زیادتر نیست<ref> ارشاد مفید، با ترجمه ساعدی خراسانی، ص ۶۹۷.</ref> مقصود از [[نفس زکیه]]، [[نفس]] کامله [[پاک]] و [[پاکیزه]] است. کلمه زکیه از ریشه زکی به معنای رشد کرد و [[پاکیزه]] شد میباشد. و مقصود از رشد در اصطلاح اسلامی، [[تکامل]] با [[علم]] و [[اخلاص]] و [[فداکاری]] است؛ و ممکن است با دقّت بیشتری برای کمال دو معنی در نظر بگیریم: | ||
::::::معنای اوّل: کمال، عبارت است از آنچه خواسته [[اسلام]] است از یک فرد [[مسلمان]] که در درجه بالای [[ایمان]] و [[اراده]] و از خودگذشتگی باشد، بنابراین مقصود از [[نفس زکیه]] یکی از اشخاص بااخلاص و [[آزمایش]] شده در دوران [[غیبت کبری]] خواهد بود که بر اثر فتنهها و [[انحرافات]] [[حاکم]] در آن زمان، به [[شهادت]] میرسد. | ::::::معنای اوّل: کمال، عبارت است از آنچه خواسته [[اسلام]] است از یک فرد [[مسلمان]] که در درجه بالای [[ایمان]] و [[اراده]] و از خودگذشتگی باشد، بنابراین مقصود از [[نفس زکیه]] یکی از اشخاص بااخلاص و [[آزمایش]] شده در دوران [[غیبت کبری]] خواهد بود که بر اثر فتنهها و [[انحرافات]] [[حاکم]] در آن زمان، به [[شهادت]] میرسد. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ | ||
| تصویر = 151974.jpg | | تصویر = 151974.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | | پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[نفس زکیه]] از [[جایگاه]] ویژهای در [[جامعه اسلامی]] برخوردار است و به همین [[دلیل]]، کشته شدن وی، بازتاب ویژهای دارد، این رویداد با بزرگترین رخداد سیاسی منطقه، کاملا هماهنگی دارد. هرکه این نشانه را اینگونه بداند که یک [[جان]] و [[نفس]] [[پاک]] کشته میشود و منظور، شخصی نامعین باشد و [[جایگاه]] ویژهای در [[جامعه]] نداشته باشد همانند این [[آیه]] که میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ}}<ref>«آیا شخص به گناهی بدون اینکه کسی را به قتل برساند، کشتی» سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>؛ مسئلهای به دور از واقع است و با اینکه آن بزرگترین حادثه تاریخی است، هماهنگی ندارد. علاوه بر آن، معنای نشانه بودن کشته شدن او این است که همه او را میشناسند و این همان چیزی است که با شخصیت [[نفس زکیه]] و مسائل مربوط به او مطابقت دارد. | ::::::«[[نفس زکیه]] از [[جایگاه]] ویژهای در [[جامعه اسلامی]] برخوردار است و به همین [[دلیل]]، کشته شدن وی، بازتاب ویژهای دارد، این رویداد با بزرگترین رخداد سیاسی منطقه، کاملا هماهنگی دارد. هرکه این نشانه را اینگونه بداند که یک [[جان]] و [[نفس]] [[پاک]] کشته میشود و منظور، شخصی نامعین باشد و [[جایگاه]] ویژهای در [[جامعه]] نداشته باشد همانند این [[آیه]] که میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ}}<ref>«آیا شخص به گناهی بدون اینکه کسی را به قتل برساند، کشتی» سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>؛ مسئلهای به دور از واقع است و با اینکه آن بزرگترین حادثه تاریخی است، هماهنگی ندارد. علاوه بر آن، معنای نشانه بودن کشته شدن او این است که همه او را میشناسند و این همان چیزی است که با شخصیت [[نفس زکیه]] و مسائل مربوط به او مطابقت دارد. | ||
::::::لقب [[نفس زکیه]] به [[دلیل]] [[پاک]] بودن او است و به معنی بااخلاص، فداکار بودن، [[اراده]] آهنین داشتن و هدفمند بودن او است. با توجه به این ویژگیها، میتوان، مصداق واقعی چنین شخصیتی را یافت. در تعیین و تشخیص این شخصیت، دو نظریه وجود دارد: | ::::::لقب [[نفس زکیه]] به [[دلیل]] [[پاک]] بودن او است و به معنی بااخلاص، فداکار بودن، [[اراده]] آهنین داشتن و هدفمند بودن او است. با توجه به این ویژگیها، میتوان، مصداق واقعی چنین شخصیتی را یافت. در تعیین و تشخیص این شخصیت، دو نظریه وجود دارد: | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ | ||
| تصویر = 13681056.jpg | | تصویر = 13681056.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید جعفر موسوینسب | | پاسخدهنده = سید جعفر موسوینسب | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«از جمله [[علائم حتمی]] [[ظهور]] قتل [[نفس زکیه]] است. | ::::::«از جمله [[علائم حتمی]] [[ظهور]] قتل [[نفس زکیه]] است. | ||
::::::مرحوم [[شیخ مفید]] از [[امام باقر]] {{ع}} روایتی [[نقل]] میکنند که حضرت فرمودند: فاصله بین قتل [[نفس زکیه]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} بیش از پانزده شبانهروز زیادتر نیست<ref>کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص ۶۵۰.</ref>. | ::::::مرحوم [[شیخ مفید]] از [[امام باقر]] {{ع}} روایتی [[نقل]] میکنند که حضرت فرمودند: فاصله بین قتل [[نفس زکیه]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} بیش از پانزده شبانهروز زیادتر نیست<ref>کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص ۶۵۰.</ref>. | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛ | ||
| تصویر = 151879.jpg | | تصویر = 151879.jpg | ||
| پاسخدهنده = نصرتالله آیتی | | پاسخدهنده = نصرتالله آیتی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] [[نصرتالله آیتی]] در کتاب ''«[[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]»'' در این باره گفته است: | |||
:::::*«پارهای از [[احادیث]] نام [[نفس زکیه]] را "[[محمد]]" معرفی کردهاند، [[امام باقر]] {{ع}} دراینباره فرموده است: {{متن حدیث|"اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَن"}}<ref>اسم [[نفس زکیه]] محمد فرزند حسن است؛ کمالالدین، ص۳۳۰، باب۳۲، ح۱۶.</ref>. از [[امام صادق]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده است: {{متن حدیث|"ِ وَ قُتِلَ غُلَامٌ مِنَ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّکِیَّةُ "}}<ref>[[قائم]] {{ع}} هنگامی قیام میکند که... نوجوانی از [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} که نامش [[محمد بن الحسن]] و لقبش [[نفس زکیه]] است، میان رکن و مقام کشته شود؛ مختصر اثبات الرجعة، ح۱۸. سند این روایت به این صورت است: «حدثنا صفوان بن یحیی عن محمد بن حمران عن جعفر بن محمد الصادق( قال:...»).</ref>. دو [[روایت]] یاد شده به [[دلیل]] ضعف سند قابل اعتماد نیستند. | :::::*«پارهای از [[احادیث]] نام [[نفس زکیه]] را "[[محمد]]" معرفی کردهاند، [[امام باقر]] {{ع}} دراینباره فرموده است: {{متن حدیث|"اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَن"}}<ref>اسم [[نفس زکیه]] محمد فرزند حسن است؛ کمالالدین، ص۳۳۰، باب۳۲، ح۱۶.</ref>. از [[امام صادق]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده است: {{متن حدیث|"ِ وَ قُتِلَ غُلَامٌ مِنَ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّکِیَّةُ "}}<ref>[[قائم]] {{ع}} هنگامی قیام میکند که... نوجوانی از [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} که نامش [[محمد بن الحسن]] و لقبش [[نفس زکیه]] است، میان رکن و مقام کشته شود؛ مختصر اثبات الرجعة، ح۱۸. سند این روایت به این صورت است: «حدثنا صفوان بن یحیی عن محمد بن حمران عن جعفر بن محمد الصادق( قال:...»).</ref>. دو [[روایت]] یاد شده به [[دلیل]] ضعف سند قابل اعتماد نیستند. | ||
::::::[[خبر]] دادن [[امام باقر]] {{ع}} به اینکه [[نفس زکیه]] از فرزندان [[امام حسن]] است، تنها نسب [[نفس زکیه]] را مشخص میکند، اما اثبات نمیکند که مقصود [[امام]] همان [[محمد بن عبدالله بن حسن|محمد بن عبدالله]] باشد و شخص دیگری در زمان آینده به این نسب وجود نخواهد داشت. همچنین کشته شدن [[محمد بن عبدالله بن حسن|محمد بن عبدالله]] در آن مکان مشخص که در قرائن بعدی آمده است نیز هیچ تنافی با تحقق [[نفس زکیه]]ای در پیش از [[ظهور]] [[امام زمان|امام عصر]] {{ع}} نداشته و به اصطلاح بر فرض پذیرش، دو [[دلیل]] مثبت وجود خواهد داشت که اثبات هر یک، با دیگری تنافی ندارد. | ::::::[[خبر]] دادن [[امام باقر]] {{ع}} به اینکه [[نفس زکیه]] از فرزندان [[امام حسن]] است، تنها نسب [[نفس زکیه]] را مشخص میکند، اما اثبات نمیکند که مقصود [[امام]] همان [[محمد بن عبدالله بن حسن|محمد بن عبدالله]] باشد و شخص دیگری در زمان آینده به این نسب وجود نخواهد داشت. همچنین کشته شدن [[محمد بن عبدالله بن حسن|محمد بن عبدالله]] در آن مکان مشخص که در قرائن بعدی آمده است نیز هیچ تنافی با تحقق [[نفس زکیه]]ای در پیش از [[ظهور]] [[امام زمان|امام عصر]] {{ع}} نداشته و به اصطلاح بر فرض پذیرش، دو [[دلیل]] مثبت وجود خواهد داشت که اثبات هر یک، با دیگری تنافی ندارد. | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | ||
| تصویر = 136863.JPG | | تصویر = 136863.JPG | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«"[[نفس زکیه]]" یعنی فرد بیگناه، [[پاک]]، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. در آستانه [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در گیرودار مبارزات زمینهساز [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، فردی پاکباخته و مخلص، در راه [[امام]]{{ع}} میکوشد و مظلومانه کشته میشود. طبق بیان [[روایات]]، این رخداد عظیم، بین رکن و مقام- در [[بهترین]] مکانهای زمین- اتفاق میافتد. فرد یاد شده، از اولاد [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶</ref> که در [[روایات]]، گاهی از او به عنوان "[[نفس زکیه]]" و "[[سید حسنی]]" یاد کردهاند<ref>ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، ح ۴۴۰</ref>. | ::::::«"[[نفس زکیه]]" یعنی فرد بیگناه، [[پاک]]، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. در آستانه [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در گیرودار مبارزات زمینهساز [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، فردی پاکباخته و مخلص، در راه [[امام]]{{ع}} میکوشد و مظلومانه کشته میشود. طبق بیان [[روایات]]، این رخداد عظیم، بین رکن و مقام- در [[بهترین]] مکانهای زمین- اتفاق میافتد. فرد یاد شده، از اولاد [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶</ref> که در [[روایات]]، گاهی از او به عنوان "[[نفس زکیه]]" و "[[سید حسنی]]" یاد کردهاند<ref>ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، ح ۴۴۰</ref>. | ||
::::::[[قتل نفس زکیه]]، از نشانههای حتمی و متصل به [[ظهور]] است. در منابع [[اهل سنت]] کمتر نامی از آن برده شده<ref> ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۷، ص ۵۱۴، ح ۳۷۶۴۲</ref>؛ ولی در منابع [[شیعه]]، [[روایات]] آن، فراوان است؛ از اینرو، در اصل تحقق چنین حادثهای- به عنوان علامت قیام- شکی نیست؛ هر چند اثبات جزئیات آن و نیز زمان تحقق آن و ویژگیهای مقتول، مشکل است<ref> شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۵، ح ۴۲۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۵۹</ref>. برخی گمان کردهاند مراد از [[نفس زکیه]]، [[محمد بن عبد اللّه بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[امام صادق]]{{ع}} در منطقه "احجار زیت" در نزدیکی [[مدینه]] کشته شد. | ::::::[[قتل نفس زکیه]]، از نشانههای حتمی و متصل به [[ظهور]] است. در منابع [[اهل سنت]] کمتر نامی از آن برده شده<ref> ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۷، ص ۵۱۴، ح ۳۷۶۴۲</ref>؛ ولی در منابع [[شیعه]]، [[روایات]] آن، فراوان است؛ از اینرو، در اصل تحقق چنین حادثهای- به عنوان علامت قیام- شکی نیست؛ هر چند اثبات جزئیات آن و نیز زمان تحقق آن و ویژگیهای مقتول، مشکل است<ref> شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۵، ح ۴۲۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۵۹</ref>. برخی گمان کردهاند مراد از [[نفس زکیه]]، [[محمد بن عبد اللّه بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[امام صادق]]{{ع}} در منطقه "احجار زیت" در نزدیکی [[مدینه]] کشته شد. | ||
خط ۲۱۸: | خط ۲۱۸: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین علیزاده؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین علیزاده؛ | ||
| تصویر = 1100794.jpg | | تصویر = 1100794.jpg | ||
| پاسخدهنده = مهدی علیزاده | | پاسخدهنده = مهدی علیزاده | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[مهدی علیزاده]]'''، در کتاب ''«[[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«مشهور آن است که [[نفس زکیه]]<ref>علامه [[سید محمد صدر]] معتقد است صفت «[[زکیه]]» در وهله اول میتواند به یکی از این دو معنا باشد: (۱): [[نفس کامل]] و [[نفس مهذب|مهذب]]؛ (۳): فردی که دستش به خون دیگری آلوده نشده است. سپس در ادامه معنای اول را ترجیح میدهد، همچنین در خود «[[نفس زکیه]]» دو معنا را محتمل میداند: مقصود کشته شدن نوع انسانهای بی گناه باشد. مقصود کشته شدن فرد صالح معینی باشد و این بار احتمال دوم را بر میگزیند. برای مطالعه بیشتر: ر.ک: [[تاریخ الغیبة الکبری (کتاب)|تاریخ الغیبة الکبری]]، صص ۵۰۴ و ۵۰۵.</ref> در [[مکه]] و میان [[رکن و مقام]] [[ابراهیم پیامبر|ابراهیم]] در ۲۵ ذی الحجه به قتل میرسد و میان قتل او و [[ظهور]] بیش از پانزده شب فاصله نیست<ref>اکمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۵.</ref>. او جوانی است که در [[مدینه]] برای [[یاری]] و نصرت [[آل محمد]] {{عم}} به پا میخیزد - از اینرو در برخی از [[احادیث]] از وی با عنوان "[[مستنصر]]"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۵۷؛ بشارة الاسلام، ص ۳۹.</ref> یاد شده است - و هنگامی که [[سپاه]] [[سفیانی]] به [[مدینه]] میرسد، برادر او را میکشد<ref>الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۱؛ بحار، ج ۵۲، ص ۲۰۸؛ عقد الدرر، ص ۹۹؛ الملاحم و الفتن، ص ۶۱ و در برخی روایات به جای «برادر» از کشته شدن «پسر عموی» وی سخن به میان آمده است: ر.ک بشارة الاسلام، ص ۱۸۷ و در پارهای از اخبار، قاتلان شهید مدینه را «بنو فلان» (احتمالاً بنی العباس) معرفی کردهاند: ر. ک: الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷ (چاپ تهران - ۱۳۷۷ ه.ق)؛ الزام الناصب، ص ۸۰.</ref> و وی به [[حرم]] امن الهی - [[مکه]] - میگریزد و در آنجا مظلومانه ذبح میشود و این هتک [[حرمت]] [[حریم]] امن الهی و جنایت وحشیانه، [[سبب نزول]] [[غضب]] الهی بر سفیانیان میگردد<ref>الغیبة، طوسی، ص ۴۶۴؛ اعلام الوری، ص ۴۰۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ الغیبه نعمانی، صص ۱۷۲ و ۱۷۳ و در منابع [[اهل سنت]]: الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵.</ref>. در برخی [[احادیث]]، اسم او "[[محمد بن الحسن]]" ضبط و معرفی شده است<ref>بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۴ و در برخی روایات اسم وی: [[محمد بن عبدالله بن الحسن]] وارد شده است ر.ک: مقاتل الطالبیین، ابو الفرج الاصفهانی، صص ۱۸۴ و ۱۸۹.</ref>. لکن افزون بر "[[نفس زکیه]]"، در [[روایات]] باب از دو تن دیگر نیز یاد شده است: [[سید حسنی]] و فردی [[سید هاشمی|هاشمی]]. | ::::::«مشهور آن است که [[نفس زکیه]]<ref>علامه [[سید محمد صدر]] معتقد است صفت «[[زکیه]]» در وهله اول میتواند به یکی از این دو معنا باشد: (۱): [[نفس کامل]] و [[نفس مهذب|مهذب]]؛ (۳): فردی که دستش به خون دیگری آلوده نشده است. سپس در ادامه معنای اول را ترجیح میدهد، همچنین در خود «[[نفس زکیه]]» دو معنا را محتمل میداند: مقصود کشته شدن نوع انسانهای بی گناه باشد. مقصود کشته شدن فرد صالح معینی باشد و این بار احتمال دوم را بر میگزیند. برای مطالعه بیشتر: ر.ک: [[تاریخ الغیبة الکبری (کتاب)|تاریخ الغیبة الکبری]]، صص ۵۰۴ و ۵۰۵.</ref> در [[مکه]] و میان [[رکن و مقام]] [[ابراهیم پیامبر|ابراهیم]] در ۲۵ ذی الحجه به قتل میرسد و میان قتل او و [[ظهور]] بیش از پانزده شب فاصله نیست<ref>اکمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۵.</ref>. او جوانی است که در [[مدینه]] برای [[یاری]] و نصرت [[آل محمد]] {{عم}} به پا میخیزد - از اینرو در برخی از [[احادیث]] از وی با عنوان "[[مستنصر]]"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۵۷؛ بشارة الاسلام، ص ۳۹.</ref> یاد شده است - و هنگامی که [[سپاه]] [[سفیانی]] به [[مدینه]] میرسد، برادر او را میکشد<ref>الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۱؛ بحار، ج ۵۲، ص ۲۰۸؛ عقد الدرر، ص ۹۹؛ الملاحم و الفتن، ص ۶۱ و در برخی روایات به جای «برادر» از کشته شدن «پسر عموی» وی سخن به میان آمده است: ر.ک بشارة الاسلام، ص ۱۸۷ و در پارهای از اخبار، قاتلان شهید مدینه را «بنو فلان» (احتمالاً بنی العباس) معرفی کردهاند: ر. ک: الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷ (چاپ تهران - ۱۳۷۷ ه.ق)؛ الزام الناصب، ص ۸۰.</ref> و وی به [[حرم]] امن الهی - [[مکه]] - میگریزد و در آنجا مظلومانه ذبح میشود و این هتک [[حرمت]] [[حریم]] امن الهی و جنایت وحشیانه، [[سبب نزول]] [[غضب]] الهی بر سفیانیان میگردد<ref>الغیبة، طوسی، ص ۴۶۴؛ اعلام الوری، ص ۴۰۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ الغیبه نعمانی، صص ۱۷۲ و ۱۷۳ و در منابع [[اهل سنت]]: الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵.</ref>. در برخی [[احادیث]]، اسم او "[[محمد بن الحسن]]" ضبط و معرفی شده است<ref>بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۴ و در برخی روایات اسم وی: [[محمد بن عبدالله بن الحسن]] وارد شده است ر.ک: مقاتل الطالبیین، ابو الفرج الاصفهانی، صص ۱۸۴ و ۱۸۹.</ref>. لکن افزون بر "[[نفس زکیه]]"، در [[روایات]] باب از دو تن دیگر نیز یاد شده است: [[سید حسنی]] و فردی [[سید هاشمی|هاشمی]]. | ||
::::::در میان محققان و مهدیپژوهان متأخر و معاصر در تشخیص این سه تن، [[اختلاف]] نظر به چشم میخورد؛ درباره [[نفس زکیه]] و دو تن دیگر چهار نظریه وجود دارد: | ::::::در میان محققان و مهدیپژوهان متأخر و معاصر در تشخیص این سه تن، [[اختلاف]] نظر به چشم میخورد؛ درباره [[نفس زکیه]] و دو تن دیگر چهار نظریه وجود دارد: | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۱: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اکبرنژاد؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اکبرنژاد؛ | ||
| تصویر = 151888.jpg | | تصویر = 151888.jpg | ||
| پاسخدهنده = مهدی اکبرنژاد | | پاسخدهنده = مهدی اکبرنژاد | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مهدی اکبرنژاد]]'''، در کتاب ''«[[ بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت (کتاب)|بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«کشته شدن [[نفس]] زکیه از نشانههای حتمی [[ظهور]] برشمرده شده و در اصل تحقق چنین حادثهای بهعنوان نشانه [[ظهور]]، تردیدی نیست؛ ولی در تعیین مشخصهها و جزئیات این کشته شدن مطالب زیادی در [[احادیث]] نیامده و تنها چند نکته جزئی که نمیتواند روشن کننده اصل موضوع باشد، اشاره شده است؛ از جمله اینکه وی از [[آل محمد]]{{عم}} است: {{متن حدیث|و قتل غلام من آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}}... اِسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۳۰، ح۷.</ref>. و یا: {{متن حدیث|"إِنَّ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ هُوَ غُلاَمٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ"}}<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۵۴.</ref>. در این [[احادیث]]، وی [[محمد بن الحسن]] معرفی شده، ولی روشن نیست که منظور از این «[[حسن]]» چه کسی است؟ آیا منظور این است که وی از نسل [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} است یا نام پدر وی [[حسن]] میباشد؟ | ::::::«کشته شدن [[نفس]] زکیه از نشانههای حتمی [[ظهور]] برشمرده شده و در اصل تحقق چنین حادثهای بهعنوان نشانه [[ظهور]]، تردیدی نیست؛ ولی در تعیین مشخصهها و جزئیات این کشته شدن مطالب زیادی در [[احادیث]] نیامده و تنها چند نکته جزئی که نمیتواند روشن کننده اصل موضوع باشد، اشاره شده است؛ از جمله اینکه وی از [[آل محمد]]{{عم}} است: {{متن حدیث|و قتل غلام من آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}}... اِسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۳۰، ح۷.</ref>. و یا: {{متن حدیث|"إِنَّ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ هُوَ غُلاَمٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ"}}<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۵۴.</ref>. در این [[احادیث]]، وی [[محمد بن الحسن]] معرفی شده، ولی روشن نیست که منظور از این «[[حسن]]» چه کسی است؟ آیا منظور این است که وی از نسل [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} است یا نام پدر وی [[حسن]] میباشد؟ | ||
::::::از دیگر ویژگیهای ذکر شده برای [[نفس زکیه]] این است که وی در میان [[رکن و مقام]] کشته میشود: {{متن حدیث|إِنَّ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ هُوَ غُلاَمٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ اِسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ یُقْتَلُ بِلاَ جُرْمٍ فَإِذَا قُتِلَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَبْعَثُ اَللَّهُ قَائِمَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۳۳۰، ح۱۶.</ref>. (از نشانههای [[ظهور]])... کشته شدن جوانی از [[آل محمد]]{{عم}} در میان [[رکن و مقام]] است که نام وی [[محمد بن الحسن]] [معروف به] [[نفس زکیه]]... که در این هنگام [[قائم]] ما [[خروج]] خواهد کرد. بیش از آنچه یاد شد، ویژگی دیگری در معرفی [[نفس زکیه]] و ماجرای کشته شدن او، ذکر نشده و تنها با همین عبارت کشته شدن [[نفس زکیه]] در [[روایات]] مطرح شده است. | ::::::از دیگر ویژگیهای ذکر شده برای [[نفس زکیه]] این است که وی در میان [[رکن و مقام]] کشته میشود: {{متن حدیث|إِنَّ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ هُوَ غُلاَمٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ اِسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ یُقْتَلُ بِلاَ جُرْمٍ فَإِذَا قُتِلَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَبْعَثُ اَللَّهُ قَائِمَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۳۳۰، ح۱۶.</ref>. (از نشانههای [[ظهور]])... کشته شدن جوانی از [[آل محمد]]{{عم}} در میان [[رکن و مقام]] است که نام وی [[محمد بن الحسن]] [معروف به] [[نفس زکیه]]... که در این هنگام [[قائم]] ما [[خروج]] خواهد کرد. بیش از آنچه یاد شد، ویژگی دیگری در معرفی [[نفس زکیه]] و ماجرای کشته شدن او، ذکر نشده و تنها با همین عبارت کشته شدن [[نفس زکیه]] در [[روایات]] مطرح شده است. | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۰: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۷. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۷. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | ||
| تصویر = 32465.jpg | | تصویر = 32465.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید مجتبی السادة | | پاسخدهنده = سید مجتبی السادة | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[حضرت مهدی]] {{ع}}، فرستادهای از جانب خویش به [[مکه]] اعزام میکنند که علاوه بر روشن شدن اوضاع و کسب [[خبر]] از آنها مقدمات آن [[انقلاب]] مبارک را فراهم کند. جوانمردی [[هاشمی]] ([[محمد]] بن الحسن که همان [[نفس زکیه]] است)، در بیست و پنجم ماه ذیحجه پس از [[قیام]] خویش وارد [[مسجد الحرام]] شده و بین [[رکن و مقام]] [[ایستاده]] و نامهای شفاهی از [[ناحیه]] حضرت را برای [[مردم]] [[مکه]] قرائت میکند که در این نامه خبری از توهین و بیاحترامی و تهدید نیست و ضمن آن حضرت از [[مردم]] [[مکه]] [[طلب یاری]] و نصرت میکنند. بقایای [[نظام]] منحوس [[حاکم]] در [[حجاز]] جرمی شنیع مرتکب شده و وی را درحالیکه بین [[رکن و مقام]] [[ایستاده]]، شهید میکنند که این جرم [[حکم]] عاقبتشان را مشخص میکند و حضرت [[صاحب]] {{ع}} پانزده روز بعد که بناست [[ظهور]] شریفشان رخ بدهد، باید با آنها چگونه [[رفتار]] بکنند. | ::::::«[[حضرت مهدی]] {{ع}}، فرستادهای از جانب خویش به [[مکه]] اعزام میکنند که علاوه بر روشن شدن اوضاع و کسب [[خبر]] از آنها مقدمات آن [[انقلاب]] مبارک را فراهم کند. جوانمردی [[هاشمی]] ([[محمد]] بن الحسن که همان [[نفس زکیه]] است)، در بیست و پنجم ماه ذیحجه پس از [[قیام]] خویش وارد [[مسجد الحرام]] شده و بین [[رکن و مقام]] [[ایستاده]] و نامهای شفاهی از [[ناحیه]] حضرت را برای [[مردم]] [[مکه]] قرائت میکند که در این نامه خبری از توهین و بیاحترامی و تهدید نیست و ضمن آن حضرت از [[مردم]] [[مکه]] [[طلب یاری]] و نصرت میکنند. بقایای [[نظام]] منحوس [[حاکم]] در [[حجاز]] جرمی شنیع مرتکب شده و وی را درحالیکه بین [[رکن و مقام]] [[ایستاده]]، شهید میکنند که این جرم [[حکم]] عاقبتشان را مشخص میکند و حضرت [[صاحب]] {{ع}} پانزده روز بعد که بناست [[ظهور]] شریفشان رخ بدهد، باید با آنها چگونه [[رفتار]] بکنند. | ||
چنین فاجعه دردناکی در [[مدینه]] بر سر پسر عموی [[نفس زکیه]]- که نام خودش [[محمد]] و نام خواهر (احتمالا دوقلویش) [[فاطمه]] است- میآید و هر دو را بر سر در [[مسجد النبی]] {{صل}} اعدام میکنند. | چنین فاجعه دردناکی در [[مدینه]] بر سر پسر عموی [[نفس زکیه]]- که نام خودش [[محمد]] و نام خواهر (احتمالا دوقلویش) [[فاطمه]] است- میآید و هر دو را بر سر در [[مسجد النبی]] {{صل}} اعدام میکنند. | ||
خط ۲۸۴: | خط ۲۸۴: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۸.آقای کامل سلیمان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۸.آقای کامل سلیمان؛ | ||
| تصویر = 151955.jpg | | تصویر = 151955.jpg | ||
| پاسخدهنده = کامل سلیمان | | پاسخدهنده = کامل سلیمان | ||
| پاسخ = آقای '''[[کامل سلیمان]]'''، در کتاب ''«[[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«'''رسول اکرم {{صل}} میفرماید:''' "مهدی {{ع}} خارج نمیشود تا نفس زکیه کشته شود. چون نفس زکیه کشته شود، ساکنان آسمان و زمین بر آنها غضبناک میشوند آنگاه مهدی {{ع}} ظهور میکنند و مردم در اطراف شمع وجودش گرد آیند آنسان که در شب زفاف در اطراف عروس گرد آیند"<ref>{{متن حدیث|" إِنَّ الْمَهْدِيِّ لَا يَخْرُجُ حَتَّى تُقْتَلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ. فَإِذَا قَتَلْتَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ غَضِبَ عَلَيْهِمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ، فَأُتِيَ النَّاسِ الْمَهْدِيِّ فزفوه كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى زَوْجِهَا لَيْلَةَ عُرْسِهَا! "}}؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵؛ بشارة الاسلام، ص ۱۸۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۱۳، ۱۴۸.</ref>. نفس زکیه لقب یک جوان هاشمی است از آل محمد {{صل}} که در میان قوم خود صاحب مقامی بس رفیع است، در آغاز جنبش سفیانی به مدینه منوره پناهنده میشود و دومین گروه از لشکر سفیانی که برای مقابله با دعوت حق و رویارویی با سپاه حضرت بقیة الله روحی فداه به سوی مدینه گسیل میشوند او را به شهادت میرسانند. هنگامی که سپاه سفیانی مردم حجاز را طعمه شمشیر میسازند و خانههایشان را ویران میکنند و به حریم نوامیس مردم و به حریم حرمین شریفین تجاوز میکنند، نفس زکیه به مکه میرود و در آنجا بانگ دادخواهی و دعوت به سوی آل محمد {{صل}} را بلند میکند. روز ۲۵ ذیحجة الحرام او را بدون هیچ گناهی در میان رکن و مقام مظلومانه ذبح میکنند. خداوند دیگر ستمکاران را مهلت نمیدهد که در شهر حرام و در ماه حرام و در بیت الله الحرام، خون حرام ریختهاند. پس به فاصله ۱۵ روز قیام جهانی حضرت بقیة الله روحی فداه آغاز میشود، که هرگز چنین جنایتی در تاریخ سابقه نداشته است. در مورد سبب ذبح نفس زکیه از امیر مؤمنان {{ع}} چنین نقل شده است که او در مدینه به سوی حق و حقیقت دعوت میکند، چون آنجا نیز ناامن میشود به مکه میگریزد که آنجا نیز صدای خود را برای دعوت به سوی حق و حقیقت بلند میکند و از این حدیث استفاده میشود که نفس زکیه به فرمان حضرت بقیة الله رهسپار مکه میشود و اینک متن حدیث:"قائم {{ع}} به اصحاب خود میفرماید: اهل مکه مرا نمیخواهند ولی من کسی را به سوی آنها میفرستم تا حجت را بر آنها تمام کنم، آنچنان که برای مثل من شایسته است" <ref> {{متن حدیث|" الْقَائِمُ {{ع}} يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: يا قَوْمِ، إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يريدونني، وَ لَكِنَّنِي مُرْسَلُ إِلَيْهِمْ لأحتج عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يُحْتَجُّ عَلَيْهِمْ "}}.</ref>. آنگاه یکی از کسان خود را فرا میخواند و به او میفرماید: به سوی مکه برو و به اهل مکه بگو: ای اهل مکه من فرستاده فلانی هستم به سوی شما، او به شما میفرماید:"ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و خلافت هستیم، ما عترت پیامبر و سلاله پیامبرانیم. ما مظلوم شدیم، به ما ستم کردند و از روزیکه پیامبر رحلت کرد، حق ما را غصب کردند و تا به امروز در دست غاصبان است. ما از شما یاری میطلبیم، ما را یاری کنید. چون پیام آن حضرت را ابلاغ میکند او را میگیرند و در میان رکن و مقام او را ذبح میکنند، که او همان نفس زکیه است"<ref>{{متن حدیث|" إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةَ. وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ {{صل}} وَ سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ. وَ إِنَّا قَدْ ظَلَمَنَا وَ اضطهدنا، وَ قَهَرَنَا وَ ابتز حَقَّنَا مُذْ قُبِضَ نَبِيِّنَا إِلَيَّ وقتنا هَذَا.. وَ نَحْنُ نستنصركم فانصرونا.. فَإِذَا تَكَلَّمَ بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فذبحوه بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، وَ هُوَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ الزام الناصب، ص ۲۲۶؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۴؛ المهدی، ص ۱۹۹.</ref>. پس از ارتکاب این جرم تاریخی، وجدان جهانی بیدار میشود و به دنبال حضرت مهدی {{ع}} میگردند که با او بیعت کنند و این جنایت را محکوم نمایند. بین ذبح نفس زکیه و آغاز قیام شکوهمند حضرت مهدی {{ع}} فقط ۱۵ روز فاصله است که او در ۲۵ ذیحجه به شهادت میرسد و قیام آن حضرت در دهم محرم اتفاق میافتد. یکبار دیگر بانگ جبرئیل در فضا طنینانداز میشود که جهانیان را به بیعت آن حضرت دعوت کرده میفرماید:{{متن حدیث|" الْبَيْعَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}} این بانگ به دنبال بانگ اولی که در ماه رمضان بلند شده و گوش جهانیان را نوازش داده، هرگونه شک و تردید را از بین میبرد و دلها را به سوی آن کعبه موعود جلب میکند. و طومار جنایتها و خیانتها برای همیشه درهم پیچیده میشود. | ::::::«'''رسول اکرم {{صل}} میفرماید:''' "مهدی {{ع}} خارج نمیشود تا نفس زکیه کشته شود. چون نفس زکیه کشته شود، ساکنان آسمان و زمین بر آنها غضبناک میشوند آنگاه مهدی {{ع}} ظهور میکنند و مردم در اطراف شمع وجودش گرد آیند آنسان که در شب زفاف در اطراف عروس گرد آیند"<ref>{{متن حدیث|" إِنَّ الْمَهْدِيِّ لَا يَخْرُجُ حَتَّى تُقْتَلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ. فَإِذَا قَتَلْتَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ غَضِبَ عَلَيْهِمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ، فَأُتِيَ النَّاسِ الْمَهْدِيِّ فزفوه كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى زَوْجِهَا لَيْلَةَ عُرْسِهَا! "}}؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵؛ بشارة الاسلام، ص ۱۸۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۱۳، ۱۴۸.</ref>. نفس زکیه لقب یک جوان هاشمی است از آل محمد {{صل}} که در میان قوم خود صاحب مقامی بس رفیع است، در آغاز جنبش سفیانی به مدینه منوره پناهنده میشود و دومین گروه از لشکر سفیانی که برای مقابله با دعوت حق و رویارویی با سپاه حضرت بقیة الله روحی فداه به سوی مدینه گسیل میشوند او را به شهادت میرسانند. هنگامی که سپاه سفیانی مردم حجاز را طعمه شمشیر میسازند و خانههایشان را ویران میکنند و به حریم نوامیس مردم و به حریم حرمین شریفین تجاوز میکنند، نفس زکیه به مکه میرود و در آنجا بانگ دادخواهی و دعوت به سوی آل محمد {{صل}} را بلند میکند. روز ۲۵ ذیحجة الحرام او را بدون هیچ گناهی در میان رکن و مقام مظلومانه ذبح میکنند. خداوند دیگر ستمکاران را مهلت نمیدهد که در شهر حرام و در ماه حرام و در بیت الله الحرام، خون حرام ریختهاند. پس به فاصله ۱۵ روز قیام جهانی حضرت بقیة الله روحی فداه آغاز میشود، که هرگز چنین جنایتی در تاریخ سابقه نداشته است. در مورد سبب ذبح نفس زکیه از امیر مؤمنان {{ع}} چنین نقل شده است که او در مدینه به سوی حق و حقیقت دعوت میکند، چون آنجا نیز ناامن میشود به مکه میگریزد که آنجا نیز صدای خود را برای دعوت به سوی حق و حقیقت بلند میکند و از این حدیث استفاده میشود که نفس زکیه به فرمان حضرت بقیة الله رهسپار مکه میشود و اینک متن حدیث:"قائم {{ع}} به اصحاب خود میفرماید: اهل مکه مرا نمیخواهند ولی من کسی را به سوی آنها میفرستم تا حجت را بر آنها تمام کنم، آنچنان که برای مثل من شایسته است" <ref> {{متن حدیث|" الْقَائِمُ {{ع}} يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: يا قَوْمِ، إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يريدونني، وَ لَكِنَّنِي مُرْسَلُ إِلَيْهِمْ لأحتج عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يُحْتَجُّ عَلَيْهِمْ "}}.</ref>. آنگاه یکی از کسان خود را فرا میخواند و به او میفرماید: به سوی مکه برو و به اهل مکه بگو: ای اهل مکه من فرستاده فلانی هستم به سوی شما، او به شما میفرماید:"ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و خلافت هستیم، ما عترت پیامبر و سلاله پیامبرانیم. ما مظلوم شدیم، به ما ستم کردند و از روزیکه پیامبر رحلت کرد، حق ما را غصب کردند و تا به امروز در دست غاصبان است. ما از شما یاری میطلبیم، ما را یاری کنید. چون پیام آن حضرت را ابلاغ میکند او را میگیرند و در میان رکن و مقام او را ذبح میکنند، که او همان نفس زکیه است"<ref>{{متن حدیث|" إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةَ. وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ {{صل}} وَ سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ. وَ إِنَّا قَدْ ظَلَمَنَا وَ اضطهدنا، وَ قَهَرَنَا وَ ابتز حَقَّنَا مُذْ قُبِضَ نَبِيِّنَا إِلَيَّ وقتنا هَذَا.. وَ نَحْنُ نستنصركم فانصرونا.. فَإِذَا تَكَلَّمَ بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فذبحوه بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، وَ هُوَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ الزام الناصب، ص ۲۲۶؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۴؛ المهدی، ص ۱۹۹.</ref>. پس از ارتکاب این جرم تاریخی، وجدان جهانی بیدار میشود و به دنبال حضرت مهدی {{ع}} میگردند که با او بیعت کنند و این جنایت را محکوم نمایند. بین ذبح نفس زکیه و آغاز قیام شکوهمند حضرت مهدی {{ع}} فقط ۱۵ روز فاصله است که او در ۲۵ ذیحجه به شهادت میرسد و قیام آن حضرت در دهم محرم اتفاق میافتد. یکبار دیگر بانگ جبرئیل در فضا طنینانداز میشود که جهانیان را به بیعت آن حضرت دعوت کرده میفرماید:{{متن حدیث|" الْبَيْعَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}} این بانگ به دنبال بانگ اولی که در ماه رمضان بلند شده و گوش جهانیان را نوازش داده، هرگونه شک و تردید را از بین میبرد و دلها را به سوی آن کعبه موعود جلب میکند. و طومار جنایتها و خیانتها برای همیشه درهم پیچیده میشود. | ||
:::::: '''امیر مؤمنان {{ع}} میفرماید:'''"از نشانههای ظهور، ذبح شدن او (نفس زکیه) در میان رکن و مقام است"<ref>{{متن حدیث|" الْمَذْبُوحُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "}}؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶.</ref>. "خداوند روی زمین را از لوث ستمگران پاکیزه نمیسازد جز هنگامی که خون حرام ریخته شود"<ref>{{متن حدیث|" لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ الْأَرْضَ مِنَ الظَّالِمِينَ حَتَّى يَسْفِكُ الدَّمَ الْحَرَامِ! "}}؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۶؛ بشارة الاسلام، ص ۴۹.</ref>. | :::::: '''امیر مؤمنان {{ع}} میفرماید:'''"از نشانههای ظهور، ذبح شدن او (نفس زکیه) در میان رکن و مقام است"<ref>{{متن حدیث|" الْمَذْبُوحُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "}}؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶.</ref>. "خداوند روی زمین را از لوث ستمگران پاکیزه نمیسازد جز هنگامی که خون حرام ریخته شود"<ref>{{متن حدیث|" لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ الْأَرْضَ مِنَ الظَّالِمِينَ حَتَّى يَسْفِكُ الدَّمَ الْحَرَامِ! "}}؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۶؛ بشارة الاسلام، ص ۴۹.</ref>. | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۹۴: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۹. خانم دکتر خیراللهی و موسوی شکور ؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۹. خانم دکتر خیراللهی و موسوی شکور ؛ | ||
| تصویر = 152019.jpg | | تصویر = 152019.jpg | ||
| پاسخدهنده = فخری سادات موسوی شکور | | پاسخدهنده = فخری سادات موسوی شکور | ||
| پاسخ = خانم دکتر '''[[زهرا خیراللهی]]'''و خانم [[فخری سادات موسوی شکور]]، در مقاله ''«[[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
::::::«یکی دیگر از [[نشانههای حتمی ظهور]] کشته شدن انسان پاک و بی گناه در آستانه قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} بین رکن و مقام است. در حدیثی از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} "[[نفس زکیه]]" را از اولاد [[امام حسین]] {{ع}} دانسته و کشته شدن او را یکی از نشانههای بارز ظهور قرار داده است. {{متن حدیث|"وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}} بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ"}}. در مورد نحوه کشته شدن وی گفته شده او مأمور است که در کنار کعبه بگوید: "ما از [[اهل بیت]] رسالت هستیم و از ذریه [[محمد]]{{صل}} و سلاله پیغمبرانیم ما مظلوم واقع شدیم و مردم به ما ستم نمودند و از هنگام رحلت [[پیامبر خاتم|رسول]]{{صل}} تا امروز حق ما غصب شده است. اکنون از شما چشم یاری داریم پس ما را یاری کنید". وقتی آن جوانمرد به این سخن تکلم مینماید، بر او هجوم میآورند و او را بین رکن و مقام به شکل خاصی سر میبرند<ref>زمینهسازان انقلاب جهانی «هاشم شهیدی»، ص ۷۹ - ۸۰.</ref>. فاصله کشته شدن او تا قیام [[قائم]] بیشتر از پانزده روز نمیکشد<ref>جلوههای اعجاز «راوندی»، ص ۸۰۷.</ref>. [[مهدی موعود]]{{ع}} کنار کعبه میایستد و گریه و تضرع میکند، خداوند عزوجل در همین مورد میفرماید: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ}}<ref>یا چه کسی است که وقتی مضطر او را میخواند اجابت کند و ناراحتی را از بین ببرد و شما را خلیفههای در زمین قرار دهد؛ سوره نمل، ۶۲.</ref> این آیه مخصوص به [[اهل بیت]] است<ref>اسرار آل محمد {{صل}}، ص ۴۴۷.</ref>. سپس قیام [[قائم]] از [[مکه]] خواهد بود در حالی که در کنار بیت الله الحرام مردم را صدا میزند و میفرماید: "ای مردم ما از خدا یاری میطلبیم هر کس از مردم که به ما پاسخ داد، چه بهتر، که ما خاندان [[پیامبر]]{{صل}} میباشیم و ما سزاوارترین مردم هستیم به خدا و به [[محمد]]{{صل}}، و هر کس که با من درباره آدم محاجه کند من سزاوارترین مردم به آدم هستم، و هر کس با من درباره نوح گفتگو کند بداند که من سزاوارترین مردم به نوح میباشم، و هر کس با من درباره ابراهیم احتجاج کند باید بداند که من سزاوارترین مردم به ابراهیم هستم، و هر کس با من درباره [[محمد]]{{صل}} محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به محمد هستم، و هر کس با من درباره پیامبران محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به پیامبران هستم، مگر نه اینست که خداوند در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>"آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را خداوند بر جهانیان برگزید فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خداوند شنوا و دانا است؛ سوره آل عمران، ۳۳-۳۴.</ref>؛ منم بازمانده [[حضرت آدم|آدم]] و ذخیره [[حضرت نوح|نوح]] و برگزیده از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{عم}} و [[محمد]]{{صل}} پس خداوند سیصد و سیزده نفر یاران آن حضرت را بر او گرد میآورد، بدون قرار قبلی و هم چون پارههای ابر پائیز که بهم میپیوندند. و خدا هم در قرآنش در مورد همین افراد است که میفرماید: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>هر جا باشید خداوند همه شما را میآورد که خداوند بر همه چیز توانا است؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref><ref>الغیبة «نعمانی ترجمه فهری»، ص ۳۲۹.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودهاند: "آنها که از بستر خود برای یاری [[امام]] [[قائم]]{{ع}} ناپدید شوند سیصد و سیزده مرد هستند به شماره اهل بدر، آن شب در [[مکه]] باشند و در این مورد خدا میفرماید: "هر جا که باشید خدا شما را بیاورد" آنان اصحاب [[قائم]]{{ع}} باشند. و اولین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل، و بعد سیصد و سیزده نفرند، و این عده هر کدام بتوانند راه افتاده و خود را به وی برسانند، که میرسانند، و هر کدام به این صورت به وی نرسند، در رختخوابشان ناپدید میشوند". و منظور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از عبارت: {{متن حدیث|"هُمُ الْمَفْقُودُونَ عَنْ فُرُشِهِمْ"}}؛ ایشان از رختخواب مفقود میشوند" همین است؛ و نیز منظور از آیه: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هر جا باشید خدا همگیتان را میآورد؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref>؛ همین است. و فرمود: "منظور از خیرات، ولایت و محبت [[اهل بیت]]{{عم}} است". هم چنین در مورد اصحاب [[قائم]]{{ع}} در سوره هود فرمودند: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ}}<ref>اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده؛ سوره هود، ۸.</ref>؛ منظور از امت معدوده اصحاب [[قائم]]{{ع}} است که در عرض یک ساعت همه یک جا جمع میشوند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۵۹۳.</ref>»<ref>[[زهرا خیراللهی|خیراللهی، زهرا]]؛ [[فخری سادات موسوی شکور|موسوی شکور،فخری سادات]]، [[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]، ص 237-239.</ref>. | ::::::«یکی دیگر از [[نشانههای حتمی ظهور]] کشته شدن انسان پاک و بی گناه در آستانه قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} بین رکن و مقام است. در حدیثی از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} "[[نفس زکیه]]" را از اولاد [[امام حسین]] {{ع}} دانسته و کشته شدن او را یکی از نشانههای بارز ظهور قرار داده است. {{متن حدیث|"وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}} بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ"}}. در مورد نحوه کشته شدن وی گفته شده او مأمور است که در کنار کعبه بگوید: "ما از [[اهل بیت]] رسالت هستیم و از ذریه [[محمد]]{{صل}} و سلاله پیغمبرانیم ما مظلوم واقع شدیم و مردم به ما ستم نمودند و از هنگام رحلت [[پیامبر خاتم|رسول]]{{صل}} تا امروز حق ما غصب شده است. اکنون از شما چشم یاری داریم پس ما را یاری کنید". وقتی آن جوانمرد به این سخن تکلم مینماید، بر او هجوم میآورند و او را بین رکن و مقام به شکل خاصی سر میبرند<ref>زمینهسازان انقلاب جهانی «هاشم شهیدی»، ص ۷۹ - ۸۰.</ref>. فاصله کشته شدن او تا قیام [[قائم]] بیشتر از پانزده روز نمیکشد<ref>جلوههای اعجاز «راوندی»، ص ۸۰۷.</ref>. [[مهدی موعود]]{{ع}} کنار کعبه میایستد و گریه و تضرع میکند، خداوند عزوجل در همین مورد میفرماید: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ}}<ref>یا چه کسی است که وقتی مضطر او را میخواند اجابت کند و ناراحتی را از بین ببرد و شما را خلیفههای در زمین قرار دهد؛ سوره نمل، ۶۲.</ref> این آیه مخصوص به [[اهل بیت]] است<ref>اسرار آل محمد {{صل}}، ص ۴۴۷.</ref>. سپس قیام [[قائم]] از [[مکه]] خواهد بود در حالی که در کنار بیت الله الحرام مردم را صدا میزند و میفرماید: "ای مردم ما از خدا یاری میطلبیم هر کس از مردم که به ما پاسخ داد، چه بهتر، که ما خاندان [[پیامبر]]{{صل}} میباشیم و ما سزاوارترین مردم هستیم به خدا و به [[محمد]]{{صل}}، و هر کس که با من درباره آدم محاجه کند من سزاوارترین مردم به آدم هستم، و هر کس با من درباره نوح گفتگو کند بداند که من سزاوارترین مردم به نوح میباشم، و هر کس با من درباره ابراهیم احتجاج کند باید بداند که من سزاوارترین مردم به ابراهیم هستم، و هر کس با من درباره [[محمد]]{{صل}} محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به محمد هستم، و هر کس با من درباره پیامبران محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به پیامبران هستم، مگر نه اینست که خداوند در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>"آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را خداوند بر جهانیان برگزید فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خداوند شنوا و دانا است؛ سوره آل عمران، ۳۳-۳۴.</ref>؛ منم بازمانده [[حضرت آدم|آدم]] و ذخیره [[حضرت نوح|نوح]] و برگزیده از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{عم}} و [[محمد]]{{صل}} پس خداوند سیصد و سیزده نفر یاران آن حضرت را بر او گرد میآورد، بدون قرار قبلی و هم چون پارههای ابر پائیز که بهم میپیوندند. و خدا هم در قرآنش در مورد همین افراد است که میفرماید: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>هر جا باشید خداوند همه شما را میآورد که خداوند بر همه چیز توانا است؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref><ref>الغیبة «نعمانی ترجمه فهری»، ص ۳۲۹.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودهاند: "آنها که از بستر خود برای یاری [[امام]] [[قائم]]{{ع}} ناپدید شوند سیصد و سیزده مرد هستند به شماره اهل بدر، آن شب در [[مکه]] باشند و در این مورد خدا میفرماید: "هر جا که باشید خدا شما را بیاورد" آنان اصحاب [[قائم]]{{ع}} باشند. و اولین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل، و بعد سیصد و سیزده نفرند، و این عده هر کدام بتوانند راه افتاده و خود را به وی برسانند، که میرسانند، و هر کدام به این صورت به وی نرسند، در رختخوابشان ناپدید میشوند". و منظور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از عبارت: {{متن حدیث|"هُمُ الْمَفْقُودُونَ عَنْ فُرُشِهِمْ"}}؛ ایشان از رختخواب مفقود میشوند" همین است؛ و نیز منظور از آیه: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هر جا باشید خدا همگیتان را میآورد؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref>؛ همین است. و فرمود: "منظور از خیرات، ولایت و محبت [[اهل بیت]]{{عم}} است". هم چنین در مورد اصحاب [[قائم]]{{ع}} در سوره هود فرمودند: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ}}<ref>اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده؛ سوره هود، ۸.</ref>؛ منظور از امت معدوده اصحاب [[قائم]]{{ع}} است که در عرض یک ساعت همه یک جا جمع میشوند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۵۹۳.</ref>»<ref>[[زهرا خیراللهی|خیراللهی، زهرا]]؛ [[فخری سادات موسوی شکور|موسوی شکور،فخری سادات]]، [[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]، ص 237-239.</ref>. | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۰۲
نفس زکیه کیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / قتل نفس زکیه |
مدخل اصلی | هویت نفس زکیه |
یکی از علائم و نشانههای حتمی ظهور، قتل نفس زکیه است. نفس زکیه فردی است که قبل از ظهور امام زمان(ع) قیام میکند و در کنار کعبه ما بین رکن یمانی و مقام حضرت ابراهیم(ع) مظلومانه کشته میشود.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به اين پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
صدر | ریشهری | طبسی | قزوینی | هاشمی شهیدی | اسماعیلی | زهادت | رجالی تهرانی | حسنی | موسوینسب | |
آیتی | سلیمیان | علیزاده | اکبرنژاد | طاهری | رضوانی | السادة | کامل سلیمان | خیراللهی |
معنای نفس زکیه و احتمالات درباره آن
- از جمله نشانههای حتمی ظهور امام مهدی، قتل نفس زکیه است.[۱] نفس زکیه به معنای نفس کامله، پاک و پاکیزه است.[۲] در مورد اینکه منظور از نفس زکیه چیست دو احتمال وجود دارد:
- مراد شخص خاصی است که دارای این ویژگی است. هنگامیکه چنین شخصی کشته میشود، طبیعی است شهادت او در جامعه موج ایجاد کرده و تأثیر میگذارد.[۳]
- احتمال داده شده است منظور از نفس زکیه، افراد پاک سرشت باشند که در فتنههای آخر الزمان به دست ظالمان کشته میشوند و خونشان به ناحق جاری میگردد.[۴]
- احتمال اول با روایات تناسب بیشتری دارد، چرا که قتل نفس زکیه در بین جامعه تأثیر و انعکاس ایجاد میکند.[۵] بنابراین منظور از نفس زکیه یکی از اشخاص با اخلاص و آزمایش شده در دوران غیبت کبری خواهد بود که بر اثر فتنههای آخر الزمان و انحرافات حاکم در آن زمان به شهادت میرسد و خونشان به ناحق جاری میگردد. در قرآن کریم آمده است: ﴿أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُّكْرًا﴾[۶]»[۷] نفس زکیه انسانی است که بر اثر شخصیت والای او قتل آن اهمیتی بسزا دارد، که جلب نظر میکند و موجب تأثر و تأسف عمیق مردم میشود. در ضمن چیزی که میخواهد نشانه شود میبایست در مورد کسی باشد که در بین مردم شناخته شده باشد، و گرنه نمیتواند دلالت بر چیزی بکند و نشانۀ ظهور قرار گیرد.[۸]
مصادیق نفس زکیه
- در مورد اینکه نفس زکیه کیست و به چه کسی اطلاق میشود و به عبارت دیگر آیا قتل نفس زکیه یک واقعه در گذشته بوده که اتفاق افتاده یا اینکه هنوز به وقوع نپیوسته و از علائم نزدیک به ظهور حضرت مهدی (ع) است نظرات مختلفی بیان شده است که به آنها اشاره میشود:[۹]
- نفس زکیه همان محمد بن عبدالله محض ملقب به نفس زکیه است که در زمان بنی العباس به قتل رسید و از اولاد امام حسن مجتبی (ع) است.[۱۰] قرائنی بر این دلیل ارائه شده است[۱۱] لکن این سخن و نظر را نمیتوان پذیرفت، زیرا پس از بررسی روایات نفس زکیه، اشکالاتی به این دیدگاه وارد است از جمله:
- قتل نفس زکیه بین رکن و مقام است، در حالی که محمد بن عبدالله محض در نزدیکی مدینه و منطقه احجار الزیت به قتل رسیده است.[۱۲]
- نفس زکیه یعنی نفسی پاک و طاهر، اما این شخص را نمیتوان با چنین صفتی معرفی کرد و او را مورد تأیید اهل بیت دانست؛ چرا که او خود را مهدی(ع) میدانست و مردم را برابر اهل بیت، به خود دعوت میکرد.[۱۳] لذا باید در انتظار کشته شدن شخصی با اخلاص تر و آزمایش شده تر از او بود[۱۴].
- روایاتی بعد از کشته شدن محمد بن عبدالله (نفس زکیه) صادر شده که نشان میدهد بعد از کشته شدن او، هنوز امامان(ع) منتظر این علامت بودهاند و آن را از علایم ظهور دانسته اند[۱۵].
- قتل محمد بن عبدالله پیش از تولد حضرت مهدی(ع) بوده است و در این صورت، نمیتوان آن را جزء علایم ظهور دانست و باید منتظر شخص دیگری بود[۱۶].
- پیش گویی قتل نفس زکیه در روایات همراه یا بعد از وقایعی ذکر شده که به یقین تاکنون تحقق نیافتهاند. لذا فهم عمومی از سیاق عبارات همان است که این علامت نیز تاکنون انجام نشده باشد. بنابراین، نمیتوان مقصود از نفس زکیه را محمد بن عبدالله دانست، بلکه اشاره به کشته شدن شخص دیگری است که در آینده انجام خواهد گرفت[۱۷].
- فاصله میان ظهور تا قتل این شخص، پانزده روزاست که به زمان قیام حضرت مهدی (ع) اشاره دارد؛ لذا با محمد بن عبدالله محض مطابقت نمیکند و این مطلب، هنوز رخ نداده است.[۱۸]
- خود نفس زکیه و پیروان وی تنها ادعای مهدی بودن او را داشتهاند نه اینکه کشته شدن او را نشانه ظهور مهدی(ع) بدانند و همین ادعای کاذب، سبب میشود آن فرد آرمانی که کشته شدنش در روایات از نشانههای ظهور معرفی شده، بر این ادعاکننده دروغگو منطبق نشود.[۱۹]
- نفس زکیه فردی است که قبل از ظهور امام زمان (ع) قیام میکند و در کنار کعبه ما بین رکن و مقام کشته میشود. از روایات استفاده میشود در آستانه ظهور حضرت مهدی (ع) در گیر و دار مبارزات زمینهساز انقلاب مهدی(ع)، فردی پاک باخته و مخلص، در راه امام(ع) میکوشد و مظلومانه کشته میشود. این رخداد عظیم، طبق بیان روایات بین رکن و مقام ـ در بهترین مکانهای زمین ـ اتفاق میافتد. فرد یادشده از اولاد امام حسن مجتبی (ع) است[۲۰].[۲۱] و نیز گفته شده حسینی نسب است.[۲۲] امام باقر (ع) در حدیثی طولانی نقل فرمودهاند:[۲۳] «قائم(ع) به اصحاب خود میفرماید: "ای قوم! اهل مکه مرا نمیخواهند؛ ولی من کسی را به سوی آنها میفرستم تا حجت را بر ایشان تمام کنم... پس مردی از اصحاب خود را میخواند و به او میفرماید: به سوی اهل مکه برو و بگو:ای اهل مکه! من فرستادۀ مهدی هستم. او خطاب به شما میگوید: ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستیم و ما فرزندان محمد(ص) و سلالۀ پیامبرانیم و به راستی که مورد ظلم و ستم قرار گرفتیم و از زمانی که پیامبر از دنیا رفت، تا امروز، حق ما گرفته نشده است. پس اکنون ما شما را به یاری میخوانیم؛ ما را یاری کنید. چون آن جوان این سخن را بگوید مردم، او را بین رکن و مقام میکشند. او نفس زکیّه است.»[۲۴] برابر بعضی از روایات[۲۵] بین کشته شدن نفس زکیه و قیام قائم آل محمد (ص) تنها پانزده شب فاصله خواهد بود.[۲۶] محدث قمی میگوید:[۲۷] "نفس زکیه پسری است از خاندان محمد (ص) که مابین رکن و مقام در مسجد الحرام کشته میشود".[۲۸]
- نفس زکیه مجاهدی است از زمره بسترسازان ظهور که رهبری عدهای از عاشقان امام مهدی (ع) را بر عهده دارد و در راه حضرت در میان هفتاد تن از علمای زمانه در منطقهای پشت شهر کوفه به شهادت میرسد. او غیر از سید هاشمیتباری است که در مکه و بین رکن کعبه و مقام ابراهیم سر از تنش جدا میشود و این هر دو، غیر از سید حسنی هستند که به قتل میرسد[۲۹].[۳۰]
- نفس زکیه شخصی است به نام محمد بن الحسن که میان رکن کعبه و مقام ابراهیم کشته خواهد شد. از فحوای این نظریه و تعابیر قائل آن چنین استنباط میشود که نفس زکیه، از سادات حسنی و در واقع همان سید حسنی است[۳۱].[۳۲]
- نفس زکیه سیدی والا تبار و حسینینسب است و هموست که مظلومانه در ۲۵ ذی الحجه سر مبارکش در حرم امن الهی مکه مکرمه از تن جدا میشود و کمی پیش از ذبح شدن وی، سیدی هاشمی و حسنیتبار در کوفه به همراه هفتاد تن از علمای امت به دست سپاهیان سفیانی و در اثنای ورود سپاه مجاهد خراسانی از طریق شهرهای قصر شیرین و خانقین به شهادت میرسد. طبق این نظریه، رجل هاشمی و سید حسنی یک تن هستند[۳۳].[۳۴]
- شایان ذکر است، از برخی اخبار چنین استفاده میشود، دو سید در مکه و دو سید در مدینه کشته میشوند اما دو سیدی که در مکه کشته میشوند یکی همان "نفس زکیه" است که برخی او را سید حسینی میدانند و ما بین رکن و مقام کشته میشود.[۳۵] و دیگری سیدی است که اهل مکه بر او یورش میبرند و او را میکشند و سرش را به شام میفرستند و او سید حسنی است[۳۶].و اما آن دو سید دیگر که در مدینه، کشته میشوند، یکی برادر نفس زکیه و دیگری پسر عموی اوست[۳۷]. کشته شدن پسر عموی نفس زکیه از نشانههای ظهور دانسته شده است[۳۸]. و درباره شیوه قتلش در روایتی از امیرالمؤمنین اینگونه آمده: سفیانی مینویسد، برای آن کسی که در کوفه است بعد از آن که کوفه را کوبیده باشد، به او فرمان میدهد که به طرف حجاز برود، پس او به طرف مدینه حرکت میکند و شمشیر کشیده چهار صد نفر از قریش و انصار را میکشد و شکمها را دریده و بچهها را به قتل میرساند و یک برادر و خواهر را که نام آنها (محمد و فاطمه) است میکشد و کشته آنها را بر در مسجد مدینه به دار میزند[۳۹][۴۰].
جمع بندی
- با توجه به مجموعه متون و روایات میتوان گفت نفس زکیه، یکی از علائم مشهور و حتمی ظهور است که درباره مصداق او روایات مختلفی وجود دارد؛ اما معروف این است که نفس زکیه فردی است که قبل از ظهور امام زمان(ع)قیام میکند و در کنار کعبه ما بین رکن و مقام کشته میشود[۴۱]. اگر چه همانند دیگر علائم، جزئیات مرتبط با او از ابهام برخوردار است.[۴۲]. البته به نظر نفس زکیهای که کشته شدنش از علایم حتمی ظهور است همان "محمد بن الحسن" است که پانزده روز پیش از ظهور حضرت ما بین رکن و مقام شربت شهادت را مینوشد و در روایات با اسامی و القاب مختلفی نظیر: نفس زکیه (شخص بیگناه)، مستنصر (طلبکننده نصرت و یاری) مرد هاشمی و جوانی از آل محمد (ص) حسنی یاد کردهاند[۴۳].
پاسخها ودیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله شهید صدر؛ |
---|
آیتالله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در اینباره گفته است:
|
۲. آیتالله محمدی ریشهری؛ |
---|
آیتالله محمد محمدی ریشهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در اینباره گفته است:
|
۳. آیتالله طبسی؛ |
---|
آیتالله نجمالدین طبسی در کتاب «تأملی نو در نشانههای ظهور» و «درسگفتارهای مهدویت» در اینباره گفته است:
|
۴. آیتالله قزوینی؛ |
---|
آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسمین اسماعیل اسماعیلی، در مقاله «بررسی نشانههای ظهور» در اینباره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی در کتاب «تأملی در نشانههای حتمی ظهور» در این باره گفته است:
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین علیزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی علیزاده، در کتاب «نشانههای یار و چکامه انتظار» در اینباره گفته است:
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین اکبرنژاد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی اکبرنژاد، در کتاب «بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت» در اینباره گفته است:
|
۱۵.حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۱۶. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
علی اصغر رضوانی در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این باره گفته است:
|
۱۷. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای سید مجتبی السادة، در کتاب «شش ماه پایانی» در اینباره گفته است:
چنین فاجعه دردناکی در مدینه بر سر پسر عموی نفس زکیه- که نام خودش محمد و نام خواهر (احتمالا دوقلویش) فاطمه است- میآید و هر دو را بر سر در مسجد النبی (ص) اعدام میکنند.
|
۱۸.آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
|
۱۹. خانم دکتر خیراللهی و موسوی شکور ؛ |
---|
خانم دکتر زهرا خیراللهیو خانم فخری سادات موسوی شکور، در مقاله «علائم ظهور در آیات قرآن» در اینباره گفتهاند:
|
- آیا قتل نفس زکیه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قتل محمد پسر عموی نفس زکیه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- نفس زکیه که قتلش از نشانههای حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
- معنای نفس زکیه چیست؟ (پرسش)
- منظور از قتل نفس زکیه چیست؟ (پرسش)
- آیا ماجرای قتل نفس زکیه اتفاق افتاده است؟ (پرسش)
- اهداف نفس زکیه چیست؟ (پرسش)
- قتل نفس زکیه در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا برخی نفس زکیه را مهدی موعود نامیدهاند؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹؛ هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۰، ۸۱، ۲۶۹ و ۲۷۰؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۳، ۵۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۱۴؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۷؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۳؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۳۸ـ ۳۳۹؛ خیراللهی، زهرا، موسوی شکور، فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص ۲۳۳ ـ ۲۳۵؛ اکبرنژاد، مهدی، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت، ص 174
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۷؛حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲ و درس گفتارهای مهدویتدرس گفتارهای مهدویت
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲ و درس گفتارهای مهدویتدرس گفتارهای مهدویت؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۷
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور، صفحه؟؟؟؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳
- ↑ سوره کهف، آیه ۷۴: «آيا جان پاكى را بىآنكه مرتكب قتلى شده باشد مىكشى؟ مرتكب كارى زشت گرديدى.»
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص ۲۰۳-۲۰۶؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۷
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۱۴
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۶۳۰ ـ ۶۳۵؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۶۳۰ ـ ۶۳۵
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۱۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۴۵ و ۳۴۶؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۱۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۴۵ و ۳۴۶؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ر.ک. طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۱۴؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۲۲۸ و ۲۵۹؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۴۵ و ۳۴۶؛ اکبرنژاد، مهدی، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت، ص 174؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ اکبرنژاد، مهدی، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت، ص 174
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ ـ ۲۲۹ و سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص 345 و 346؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۵۲ ـ ۲۶۲؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۸۴؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۷؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶ ـ ۱۶۰.
- ↑ ر.ک. علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص ۳۴ ـ ۳۵
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ص ۸۱: «یَا قَوْمِ إِنَّ أَهْلَ مَکَّةَ لَا یُرِیدُونَنِی وَ لَکِنِّی مُرْسِلٌ إِلَیْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَیْهِمْ بِمَا یَنْبَغِی لِمِثْلِی أَنْ یَحْتَجَّ عَلَیْهِمْ فَیَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَیَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَی أَهْلِ مَکَّةَ فَقُلْ یَا أَهْلَ مَکَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَیْکُمْ وَ هُوَ یَقُولُ لَکُمْ إِنَّا أَهْلُ بَیْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّیَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِیِّینَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِیُّنَا إِلَی یَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُکُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَکَلَّمَ هَذَا الْفَتَی بِهَذَا الْکَلَامِ أَتَوْا إِلَیْهِ فَذَبَحُوهُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِیَ النَّفْسُ الزَّکِیَّةُ»
- ↑ ر.ک. یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۷؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶ ـ ۱۶۰؛ کامل سلیمیان، روزگار رهایی، ج ۲، ص ۷۸۰ ـ ۷۸۲؛ پورسیدآقایی، سید مسعود، ادیان، مذاهب و عرفان، مشرق موعود، زمستان ۱۳۸۶، ش۴، ۷ـ ۲۸.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۷، ح ۲، ص ۵۵۴
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۳، ۵۴؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۷؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶ ـ ۱۶۰.
- ↑ قمی، عباس، منتهی الآمال، ج ۲، ص ۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ب ۲۲، ح ۱۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۳، ۵۴.
- ↑ نظریه شیخ مفید، ر.ک: الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸
- ↑ ر.ک. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۰، ۸۱، ۲۶۹ و ۲۷۰؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۳۸ ـ ۳۳۹
- ↑ نظر آیت الله صافی گلپایگانی، ر.ک: منتخب الاثر، ص ۴۵۴
- ↑ ر.ک. علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص ۳۴ ـ؛ ۳۵؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص ۲۷۸
- ↑ نظر کامل سلیمان ر.ک: یوم الخلاص، صص ۶۳۳ ـ ۶۳۸ و صص ۶۶۱ ـ ۶۶۸
- ↑ ر.ک. علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص ۳۴ ـ ۳۵
- ↑ ر.ک. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۰، ۸۱، ۲۶۹ و ۲۷۰؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶-۱۶۰.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۱۳۹، روضه کافی، ص ۲۲۵ ح ۶۶ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷- ۲۰۸ ح ۴۵ و غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۹.
- ↑ ر.ک. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۰، ۸۱، ۲۶۹ و ۲۷۰؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶-۱۶۰.
- ↑ الملاحم و الفتن، ص ۵۶، باب ۱۰۷ ط- منشورات الرضی.
- ↑ ر.ک. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۰، ۸۱، ۲۶۹ و ۲۷۰؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶-۱۶۰.
- ↑ ر.ک هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۰، ۸۱، ۲۶۹ و ۲۷۰؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶-۱۶۰؛ طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹؛ اکبرنژاد، مهدی، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت، ص۱۷۴؛ هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۸۰، ۸۱، ۲۶۹ و ۲۷۰؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶-۱۶۰.
- ↑ ر.ک: الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶ ـ ۱۶۰.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ۱۸۹.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ۱۸۸.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ۱۸۹.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ۱۷۷.
- ↑ غیبت نعمانی، ۲۵۲.
- ↑ غیبت نعمانی، ۲۵۲.
- ↑ کمال الدین، ۶۴۹.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ۱۸۴.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ۱۸۴.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۳۰- ۶۳۵.
- ↑ روایت سوم نیز درباره سید حسنی است که توضیح لازم در این باره ذیل همین عنوان خواهد آمد.
- ↑ روضة الکافی، ص ۲۲۵.
- ↑ ر.ک: الإرشاد، ج ۲، ص ۳۶۸.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۸، ۴۳۹.
- ↑ همان گونه که در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی عوامل وهابی حاضر در مسجد الحرام، مرحوم میرزا ابوطالب یزدی را که دچار حالت تهوع شده بود، به اتهام جسارت به خانه خدا و قصد تنجیس، اعدام کردند، و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی پس از این واقعه دلخراش، سه سال رفتن به مکه را تحریم کردند.
- ↑ سوره کهف، آیه ۷۴.
- ↑ تحقیق: مقدمه ۱. آیت الله سید محمد صدر در کتاب تاریخ غیبت کبری پس از ذکر نکاتی در باره معنای اصطلاحی و لغوی نفس زکیه و احتمالاتی که در باره این نشانه داده شده است، نظر خود را چنین بیان فرموده است: انطباق این روایت بر محمد بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن علی بن ابی طالب، ابوعبدالله ملقب به نفس زکیه که در زمان ابوجعفر خلیفه عباسی قیام کرد. در این جا به طور جدی باید ادعا کنیم شواهدی در دست داریم که مقصود از نفس زکیه، همین شخص انقلابی از خاندان حضرت علی (ع) باشد؛ و اگر بتوانیم قرائنی که در ردّ این نظریه آمده است را باطل کنیم، میشود ملتزم به این مطلب بشویم. تاریخ غیبت کبری، سید محمد صدر، ترجمه سیدحسین افتخارزاده، ص۶۳۰). وی سپس به شش قرینه اشاره میکند که با توجه به آنها، نفس زکیهای که در روایات آمده است، غیر از محمد بن عبدالله محض میباشد؛ اما آنها را نقد کرده و پس از آوردن دلایلی، نظر نهایی خود را چنین بیان میکند: بنابراین، نفس زکیه شخصی جز همین محمد بن عبدالله نیست. به جان خودم سوگند که آن، نشانهای مهم و جالب نظر بود؛ زیرا نهضتش ادامه داشته، به اندازهای که منصور دوانیقی از او به وحشت افتاده است. این مسأله، برای هر کس که به کتاب مقاتل الطالبیین مراجعه کند، روشن و واضح میشود و ما فعلا نمیخواهیم در جزئیات آن وارد شویم. (صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۶۳۵).ابوالفرج اصفهانی در مورد محمد بن عبدالله محض میگوید: محمّد بن عبد الله بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب (ع) و یکنی أبا عبد الله... وکان یقال له: صریح قریش لأنه لم یقم عنه أم ولد فی جمیع آبائه و أمهاته وجداته. وکان أهل بیته یسمونه المهدی، ویقدرون أنه الذی جاءت فیه الروایه.وکان علماء آل أبی طالب یرون فیه أنه النفس الزکیه، وأنه المقتول بأحجار الزیت. «کنیهاش اباعبدالله بود و او را از خالص ترین افراد قریش از حیث نسب میدانستند، چرا که در هیچ کدام از اجدادش کنیز و بندهای نبوده است، خانوادهاش او را همان مهدی موعود میدانستند که در روایات به او اشاره گردیده است. ولی علمای آل ابی طالب اعتقاد داشتند که او نفس زکیه بوده و او در منطقه احجار الزیت کشته شده است». مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، ص۲۰۷.
- ↑ طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانههای ظهور ، ص۱۱، ۱۲.
- ↑ مثلا همانند مرحوم میرزا ابوطالب یزدی. او شخصی بود بیگناه که در حال احرام ودرهنگام طواف دچارحالت تهوع میشود، وهابیون اورا متهم میکنند به اینکه میخواسته کعبه و مسجدالحرام را نجس کند، وبه این اتهام اورا اعدام میکنند. به خاطر این قضیه موج عجیبی به راه میافتد تا جائی که مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی سه سال مردم را از رفتن به مکه منع کردند
- ↑ سوره کهف، آیه ۷۴. آیا انسان پاکی را بیآنکه قتلی کرده باشد،کشتی؟ به راستی کار زشتی انجام دادی.
- ↑ طبسی، نجم الدین، [درس گفتارهای مهدویت
- ↑ مقصود از رکن، گوشهای است که حجرالاسود در آن مستقر است و مقام، همان مقام ابراهیم (ع) نزدیک کعبه است.
- ↑ نفس زکیهای را کشتی؛ سوره کهف، آیه ۷۴.
- ↑ «" يَقُولُ الْقَائِمُ (ع) لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي وَ لَكِنِّي مُرْسِلٌ إِلَيْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "»؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۰۷.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۳۸-۳۳۹.
- ↑ روضه کافی، ص ۲۲۴- ۲۲۵-، حدیث ۲۸۵ و غیبت نعمانی، ص ۲۷۰ ط- صدوق، باب ۱۴، حدیث ۴۲ و ۴۳ و بشارة الاسلام، ص ۱۳۸، ۱۳۹.
- ↑ الملاحم و الفتن، ص ۵۶، باب ۱۰۷ ط- منشورات الرضی.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۶۶ ط- صدوق و منتخب الاثر، ص ۵۰۱.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۱۳۹، روضه کافی، ص ۲۲۵ ح ۶۶ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷- ۲۰۸ ح ۴۵ و غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۹.
- ↑ خدایا خودت را به من بشناسان، زیرا اگر تو خودت را به من نشناسانی من رسولت را نخواهم شناخت، خدایا پیغمبرت را به من بشناسان، زیرا اگر پیغمبرت را به من نشناسانی من حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا حجت خودت را به من بشناسان، زیرا اگر حجتت را به من نشناسانی من از دینم دور، و گمراه میشوم.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۳۷ و بحار، ج ۵۲، ص ۱۴۷ و منتخب الاثر، ص ۵۰۱ و غیبت نعمانی ط صدوق، ص ۱۶۶، حدیث ۶.
- ↑ ظهور صاحب الامر (ع) زمانی صورت خواهد گرفت که آن سید مظلوم در مدینه کشته شود و پسر عمویش در مکه و حرم امن خدا به قتل برسد؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۷۰.
- ↑ هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۸۰، ۸۱، ۲۶۹، ۲۷۰، ۲۷۱.
- ↑ آیا جان پاکی را بیآنکه قتلی انجام داده باشد، میکشی؟؛ سوره کهف، آیه ۷۴.
- ↑ منتخب الأثر، ۴۵۹.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ۵۱۱.
- ↑ «"لَیْسَ بَیْنَ قِیَامِ الْقَائِمِ وَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ أَکْثَرُ مِنْ خَمْسَ عَشْرَةَ لَیْلَةً"»؛ الارشاد، ج ۲، ۳۷۴؛ اعلام الوری، ۴۲۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۷، ۱۳۱، ۱۳۲. بعد از کشته شدن ولید بن یزید بن عبد الملک و رو به زوال و ضعف نهادن حکومت بنی امیه، عدهای از بنی هاشم و بنی عباس از جمله منصور و سفاح از بنی عباس و عبد الله محض و پسرانش محمد و ابراهیم از بنی عباس، در منطقه ابواء در نزدیکی مدینه جمع شدند و محمد بن عبد الله (نفس زکیه را به خلافت برگزیدند و با او بیعت کردند. امام صادق (ع) پس از آنکه در جریان کارشان قرار گرفت به آنان فرمود: این کار را نکنید؛ چه آنکه اگر بیعت شما با محمد (نفس زکیه) به تصور آن است که او همان مهدی موعود (ع) است، این گمان خطاست و او مهدی موعود نیست و این زمان نیز، زمان خروج وی نیست و اگر بیعت شما بدان جهت است که خروج کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید، باز هم- بیعت با محمد درست نیست؛ زیرا درحالیکه عبد الله، شیخ بنی هاشم هست، چرا وی را بگذاریم و با پسرش بیعت کنیم....؛ ر.ک:مقاتل الطالبین، ۲۰۵- ۲۰۸ بحار الأنوار، ج ۴۶، ۵۳- ۱۸۷؛ ج ۴۷، ۱۸، ۲۷۶؛ ارشاد، ۲، ۱۹۲؛ منتهی الآمال، ۱، ۳۲۷.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ب ۲۲، ح ۱۶؛
- ↑ غیبة طوسی، ص ۴۴۵، ش ۴۴۰
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۸.
- ↑ کمال الدّین و تمام النّعمة، شیخ صدوق، ص ۶۵۰
- ↑ ارشاد مفید، با ترجمه ساعدی خراسانی، ص ۶۹۷.
- ↑ سوره کهف، آیه ۷۴.
- ↑ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۳۷
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۷.
- ↑ «آیا شخص به گناهی بدون اینکه کسی را به قتل برساند، کشتی» سوره کهف، آیه ۷۴.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص ۶۵۰.
- ↑ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۳۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۳، ۵۴.
- ↑ اسم نفس زکیه محمد فرزند حسن است؛ کمالالدین، ص۳۳۰، باب۳۲، ح۱۶.
- ↑ قائم (ع) هنگامی قیام میکند که... نوجوانی از اهل بیت پیامبر (ص) که نامش محمد بن الحسن و لقبش نفس زکیه است، میان رکن و مقام کشته شود؛ مختصر اثبات الرجعة، ح۱۸. سند این روایت به این صورت است: «حدثنا صفوان بن یحیی عن محمد بن حمران عن جعفر بن محمد الصادق( قال:...»).
- ↑ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۲۲۸، ۲۵۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶
- ↑ ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، ح ۴۴۰
- ↑ ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۷، ص ۵۱۴، ح ۳۷۶۴۲
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۵، ح ۴۲۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۵۹
- ↑ «" لَیْسَ بَیْنَ قِیَامِ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَیْنَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ إِلَّا خَمْسَ عَشْرَةَ لَیْلَةً "»، شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۴۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۴۵ - ۳۴۶.
- ↑ علامه سید محمد صدر معتقد است صفت «زکیه» در وهله اول میتواند به یکی از این دو معنا باشد: (۱): نفس کامل و مهذب؛ (۳): فردی که دستش به خون دیگری آلوده نشده است. سپس در ادامه معنای اول را ترجیح میدهد، همچنین در خود «نفس زکیه» دو معنا را محتمل میداند: مقصود کشته شدن نوع انسانهای بی گناه باشد. مقصود کشته شدن فرد صالح معینی باشد و این بار احتمال دوم را بر میگزیند. برای مطالعه بیشتر: ر.ک: تاریخ الغیبة الکبری، صص ۵۰۴ و ۵۰۵.
- ↑ اکمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۵.
- ↑ الملاحم و الفتن، ص ۵۷؛ بشارة الاسلام، ص ۳۹.
- ↑ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۱؛ بحار، ج ۵۲، ص ۲۰۸؛ عقد الدرر، ص ۹۹؛ الملاحم و الفتن، ص ۶۱ و در برخی روایات به جای «برادر» از کشته شدن «پسر عموی» وی سخن به میان آمده است: ر.ک بشارة الاسلام، ص ۱۸۷ و در پارهای از اخبار، قاتلان شهید مدینه را «بنو فلان» (احتمالاً بنی العباس) معرفی کردهاند: ر. ک: الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷ (چاپ تهران - ۱۳۷۷ ه.ق)؛ الزام الناصب، ص ۸۰.
- ↑ الغیبة، طوسی، ص ۴۶۴؛ اعلام الوری، ص ۴۰۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ الغیبه نعمانی، صص ۱۷۲ و ۱۷۳ و در منابع اهل سنت: الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۴ و در برخی روایات اسم وی: محمد بن عبدالله بن الحسن وارد شده است ر.ک: مقاتل الطالبیین، ابو الفرج الاصفهانی، صص ۱۸۴ و ۱۸۹.
- ↑ نظر آیت الله صافی گلپایگانی ر.ک: منتخب الاثر، ص ۴۵۴.
- ↑ نظر علامه سید محمد صدر ر.ک: تاریخ الغیبة الکبری، صص ۵۰۶ - ۵۱۱.
- ↑ نظریه شیخ مفید ر.ک: الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸.
- ↑ نظر کامل سلیمان ر.ک: یوم الخلاص، صص ۶۳۳ - ۶۳۸ و صص ۶۶۱ - ۶۶۸.
- ↑ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص۳۴، ۳۵.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۳۰، ح۷.
- ↑ راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۵۴.
- ↑ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۳۳۰، ح۱۶.
- ↑ سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، ص۵۳.
- ↑ ابو الفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۲۰۵- ۲۰۸ و مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، ج۲، ص۱۹۲.
- ↑ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۴۵، ح۴۴۰، صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۶۴۹، ح۲ و راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۶۲.
- ↑ طوسی، کتاب الغیبه، ۵۰۷، ۵۱۱.
- ↑ اکبرنژاد، مهدی، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت، ص۱۷۴.
- ↑ طاهری؛حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۲۷۸.
- ↑ میان قیام قائم خاندان محمد و کشته شدن نفس زکیّه، تنها پانزده شب فاصله است؛ کمال الدین: ص۶۴۹ ح۲.
- ↑ ارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح ۸۱.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص ۱۷۱.
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۲۵.
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳.
- ↑ الغیبة نعمانی، ص ۱۶۹؛ بشارة الاسلام، ص ۱۱۹؛ یوم الخلاص، ص ۶۶۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۴؛ المهدی (ع)، من المهد الی الظهور، ص ۳۶۸؛ یوم الخلاص، ص ۶۶۲؛ بیان الائمه (ع) ج ۳، ص ۲۰.
- ↑ الغیبة نعمانی، ص ۱۷۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۴؛ الممهدون للمهدی (ع)، ص ۶۱.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۷۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص ۶۴۹؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۲۸؛ قزوینی، سید محمد کاظم، المهدی (ع)، من المهد الی الظهور، ص ۳۶۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۱۷؛ یوم الخلاص، ص ۶۶۶.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۱۷۷؛ یوم الخلاص، ص ۶۶۵.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۱۸۷؛ یوم الخلاص، ص ۶۶۶.
- ↑ طی داستان حضرت موسی در قرآن کریم (آیه ۷۴ سوره کهف (۱۸)) هم آمده است: آیا نفس زکیهای (یعنی مبرا از گناه) را کشتی؟
- ↑ فراموش نکنیم که او کلامش را با طلب یاری برای حضرت (آل محمد (ص)) و پیروانش آغاز میکند.
- ↑ جهت اثبات سیادت وی و اینکه از ناحیه امام مجتبی(ع)، هستند.
- ↑ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۱۵۶-۱۶۰.
- ↑ «" إِنَّ الْمَهْدِيِّ لَا يَخْرُجُ حَتَّى تُقْتَلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ. فَإِذَا قَتَلْتَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ غَضِبَ عَلَيْهِمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ، فَأُتِيَ النَّاسِ الْمَهْدِيِّ فزفوه كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى زَوْجِهَا لَيْلَةَ عُرْسِهَا! "»؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵؛ بشارة الاسلام، ص ۱۸۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۱۳، ۱۴۸.
- ↑ «" الْقَائِمُ (ع) يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: يا قَوْمِ، إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يريدونني، وَ لَكِنَّنِي مُرْسَلُ إِلَيْهِمْ لأحتج عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يُحْتَجُّ عَلَيْهِمْ "».
- ↑ «" إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةَ. وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) وَ سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ. وَ إِنَّا قَدْ ظَلَمَنَا وَ اضطهدنا، وَ قَهَرَنَا وَ ابتز حَقَّنَا مُذْ قُبِضَ نَبِيِّنَا إِلَيَّ وقتنا هَذَا.. وَ نَحْنُ نستنصركم فانصرونا.. فَإِذَا تَكَلَّمَ بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فذبحوه بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، وَ هُوَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ "»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ الزام الناصب، ص ۲۲۶؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۴؛ المهدی، ص ۱۹۹.
- ↑ «" الْمَذْبُوحُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "»؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶.
- ↑ «" لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ الْأَرْضَ مِنَ الظَّالِمِينَ حَتَّى يَسْفِكُ الدَّمَ الْحَرَامِ! "»؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۶؛ بشارة الاسلام، ص ۴۹.
- ↑ «" وَ قُتِلَ غُلَامُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ، اسمه مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ ، النَّفْسُ الزَّكِيَّةِ "»؛ الامام المهدی، ص ۲۲۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸.
- ↑ «" لَا يَزَالُ الْقَوْمُ فِي فُسْحَةٍ مِنْ مُلْكِهِمْ مَا لَمْ يُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ فَإِذَا أَصَابُوا ذَلِكَ الدَّمَ فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَهُمْ مِنْ ظَهْرِهَا فَيَوْمَئِذٍ لَا يَكُونُ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ نَاصِرٌ وَ لَا فِي السَّمَاءِ عَاذِرٌ. وَ إِذَا أَصَابُوا مِنَّا الدَّمُ الْحَرَامِ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَبْداً مِنْ عَبِيدِهِ أَعْوَرَ وَ لَيْسَ بِأَعْوَرَ، يَكُونُ استئصالهم عَلِيِّ يَدِهِ وَ يَدِ أَصْحَابِهِ "»؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۵.
- ↑ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج2، ص 780-782.
- ↑ زمینهسازان انقلاب جهانی «هاشم شهیدی»، ص ۷۹ - ۸۰.
- ↑ جلوههای اعجاز «راوندی»، ص ۸۰۷.
- ↑ یا چه کسی است که وقتی مضطر او را میخواند اجابت کند و ناراحتی را از بین ببرد و شما را خلیفههای در زمین قرار دهد؛ سوره نمل، ۶۲.
- ↑ اسرار آل محمد (ص)، ص ۴۴۷.
- ↑ "آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را خداوند بر جهانیان برگزید فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خداوند شنوا و دانا است؛ سوره آل عمران، ۳۳-۳۴.
- ↑ هر جا باشید خداوند همه شما را میآورد که خداوند بر همه چیز توانا است؛ سوره بقره، ۱۴۸.
- ↑ الغیبة «نعمانی ترجمه فهری»، ص ۳۲۹.
- ↑ پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هر جا باشید خدا همگیتان را میآورد؛ سوره بقره، ۱۴۸.
- ↑ اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده؛ سوره هود، ۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۵۹۳.
- ↑ خیراللهی، زهرا؛ موسوی شکور،فخری سادات، علائم ظهور در آیات قرآن، ص 237-239.