نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۴ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
نشانههای غیر حتمی ظهور چیستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«علایم غیر حتمی ظهورامام زمان (ع)، مقداری از خطبه مفصل امیرالمؤمنین(ع) است که به خطبه "البیان" نامیده شده؛ این خطبه در بر گیرنده امور بسیار و علایم متفرقه متعددی برای ظهورامام زمان (ع) است: امیرالمومنین(ع) روزی بالای منبر فرمود: "من پدرمهدی (ع) هستم که در آخر الزمانقیام خواهد کرد". مالک اشتر بلند شد و گفت:ای امیرالمومنین(ع)! چه زمانی قائم شما، قیام خواهد کرد؟ پس از آن چیزهایی که در بیان علایم فرمود، این بود: "وای بر شهر ری[۱]، کشتار بزرگ، اسیر بردن زنان، کشتن کودکان و از بین بردن مردان که در آن جا روی میدهد! وای بر جزیره قیس[۲] از دست مرد مخوف و گمراهانش که آن جا میآیند و همه کسانی که آن جا هستند را میکشند و غارت میکنند! وای بر اهل بحرین از واقعههایی که بر آنها، پشت سرهم و از هر طرف و از هر مکانی وارد میشود که بزرگانشان را میگیرند و کوچکان آنها را به اسارت میبرند!
اولین واقعه در جزیرهای- که در شاخ شمالی قرار دارد و "سماهیچ" نام دارد- واقع میشود.
واقعه دوم که در شهر و بین رودخانه و سد- که شاخ شمال غربی شهر است- واقع میشود.
علامت آنها این است که سر مردی از بزرگان عرب را در ساحل جزیره و در خانهاش میبُرند؛ آن گاه است که عرب بر او هجوم میآورند؛ مردان کشته میشوند، اموالشان به غارت برده میشود و عجم بر عرب، حمله میکنند. وای بر اهل "خطه" از واقعههای مختلفی که پشت سرهم بر آنها میآید! اولش واقعهای در بطحاء- روستایی در عراق-، واقعهای در دبیره- منطقهای در بحرین، واقعه صفصف، واقعهای در ساحل، واقعهای در بازار قصابها، واقعهای در شاهراه آن، واقعهای بین منطقه زراقه، واقعهای در جراره- منطقهای در عراق-، واقعه مدارس و واقعه دیگری در تاروت. وای بر اهل بغداد از اهل ری! و از مرگ، قتل و ترسی که تمام اهل عراق زمانی که شمشیر بین آنها فرود میآید و هر چه قدر که خدا بخواهد، کشته میشوند! از نشانههای آن، این است: هنگامی که پادشاه روم ضعیف شود و عرب بر آن جا مسلط شود و آزمایشات مثل هجوم مورچهها به مردمهجوم میآورند و در آن زمان، عجم بر عرب یورش برده، بصره را تسخیر میکند. آگاه باشید! وای بر فلسطین و از آزمایشات- که قابل تحمل نیستند- بر سر آنان فرود میآید! آگاه باشید! وای بر اهل دنیا از فتنهها و بلاهایی که بر سرشان میآید! وای بر همه کشورهای غرب، شرق، جنوب و شمال! آگاه باشید! بعضی از مردم بر بعضی دیگر مسلط میشوند و جنگهای دایمی، دامن گیر آنان میشود و این به سبب اعمال خودشان است و پروردگارت به بندگان، ظلم نمیکند"[۳].
به همین مقدار از علایم غیرح تمی اکتفا میکنیم و مقداری از آن نیز، قبلاً در سخنان شیخ مفید گذشت»[۴].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«نشانههای غیر حتمی: اموری هستند که در صورت فراهم بودن شرایط به عنوان نشانه پدید میآید. بعضی از این نشانهها را بر میشماریم. به روایتی از امام صادق (ع) که به گوشهای از مفاسدآخرالزمان اشاره فرموده توجه کنید:
حکایت شده که امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود: هر گاه دیدی که:
«منظور از علائم غیر حتمی، علائمی است که مشروط به شرایطاند، لذا ممکن است شرایط آنها مهیا شود و واقع شوند و ممکن است شراط محقق نشود و واقع نگردند. ضمناً ممکن است بعضی از این علائم در طول زمان واقع شده و برخی دیگر در آینده واقع گردند، زیرا بسیاری از امور به عنوان علائم ظهور شمرده شده که سالها پیش واقع شدهاند، مانند انقراض دولتبنی عباس، ولی باید دانست که تنها برخی علائم "مانند: خروج سفیانی و دجال و سید حسنی و ندای آسمانی" در ایامی قریب به ظهورحضرت رخ میدهند و گرنه بسیاری از علائم، علائم بعیده هستند که ممکن است بین وقوع آنها و ظهورحضرت فاصلهای طولانی باشد، منظور ائمه از بیان این گونه مسائل به عنوان علائم، این بود که این امور قبل از ظهور واقع میشوند، اما دور یا نزدیک مدنظر نبوده است.
به هر حال، اموری را که در کتب مربوطه به عنوان علائم غیر حتمیه نوشتهاند، عبارتند از:
تمامی آنچه در جو حاکم قبل از ظهور گفته شد مبنی بر این که مردم از لحاظ عقاید و گفتار چگونه خواهند شد، جو حاکم بر جوامع چه خواهد بود، ظلم و جور همه جا را فرا گرفته و معصیت خدا رائج میشود، چون این مسائل در ذیل مطلب دوم بیان شد، از نقل مکرر آن صرفنظر میکنیم.
ادعای نبوت از سوی شصت نفر: در روایات وارد شده که قبل از ظهورحضرتولی عصر شصت نفر از کذابین درروی کره زمین ادعای نبوت میکنند و مردم را به خود و شریعت خود میخوانند که تاکنون عدهای مانند: مسیلمه کذاب، زنی به نام "سجاج"، سید علی محمد باب و... ادعای نبوت کردهاند و ممکن است عدهای دیگر در اینده چنین ادعایی را داشته باشند.
ظهورقحطی شدید، و در بعضی از روایاتقحطی شدید قبل از ظهورحضرت جزء علائم حتمیه شمرده شده که این خود امتحانسختی برای مردم است. امام صادق(ع) پس از بیان این علامت به آیه شریفه: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ﴾ استشهاد کرده و آیه را با آن امتحان تطبیق فرموده است.
نکته دیگر اینکه معمولاً علائم و نشانههای ظهور، اغلب در روایاتملاحم و فتن آمده است و از اخبار غیبی هستند که فهم دقیق آنها و تطبیق صحیح آنها بر مصادیق خارجی، کاری مشکل و در پارهای از آنها برای ما ناممکن است، زیرا گاهی علامتی را در گذشته با مصداقی تطبیق کردند، ولی بعداً نیز همان علامت به وقوع پیوست و باز معلوم نیست که حقیقتاً این مصداق همان علامتی باشد که در روایت آمده است، لذا پیدا کردن مصداق و تطبیق علائم ذکرشده در روایات با آنها کاری بس مشکل است. پس اینکه بعضی از مؤلفان، مانند صاحب کفایة الموحدین بسیاری از علائم غیر حتمیه را به حوادثی که واقع شده تطبیق کرده، معلوم نیست که تطبیقی دقیقی باشد و شاید آنچه در روایات آمده است در آینده واقع شود»[۸].
۳. حجت الاسلام و المسلمین علیپور؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی علیپور، در مقاله «ظهور» در اینباره گفته است:
«پارهای از نشانهها در سال ظهورامام زمان(ع) یا کمی پیشتر از آن به وقوع میپیوندند، اما حتمی نیستند؛ یعنی احتمال "بداء" و تغییر در آنها وجود دارد. بخشی از این علامتها عبارت است از:
خسوف و کسوف:خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی عجیب نیست؛ اما آنچه همه محققان پذیرفتهاند، تحقق کسوف در اواخر و خسوف در اواسط ماه قمری است. تا کنون عکس این حالت شنیده نشده و اگر تحقق یابد، بسیار شگفتی آفرین است. براساس روایات، نزدیک زمان ظهور، این حادثه رخ خواهد داد؛ یعنی خورشید گرفتگی در وسط و ماه گرفتگی در اواخر یا اوایل ماه قمری اتفاق میافتد. امام باقر(ع) فرمود: دو نشانه، اندکی پیش از ظهورحضرت مهدی(ع) رخ خواهد داد؛ خسوف در پنجم ماه و کسوف در پانزدهم. این وضعیت از هبوط حضرت آدم(ع) به زمین تا آن روز بیسابقه است. در آن هنگام، حساب و نظام ستارهشناسان به هم میخورد.[۱۳]. امام صادق(ع) میفرماید: "خورشید در پانزدهم رمضان میگیرد و ماه در آخر آن؛ بر خلاف آنچه تا کنون انس گرفتهاند.[۱۴]. امام صادق(ع) نیز فرمودند: به زودی خداوند این نشانه را خواهد فرستاد: خورشید از هنگام زوال تا عصر در وسط آسمان خواهد ماند؛ همه به این نشانه توجه خواهند کرد. آنگاه سیمای مردی را در خورشید میبینند و نام و نشانش را خواهند شناخت. این نشانه پرشکوه در عهدسفیانی خواهد بود[۱۵]. برخی معتقدند، مراد سیمای حضرت مسیح(ع) است که در خورشیدآشکار میشود؛ او از آسمان فرود میآید، با حسب و نسب شناخته میشود و دیگر کسی دربارهاش تردید نمیکند. هم چنین در روایات آمده است: "در زمان قریب به ظهور، كف دستی در آسمان ظاهر میشود.[۱۶]
« نمایان شدن بدنی کاملا واضح در قرص خورشید و دستی که از آسمان اشاره میکند:
خارج شدن سروسینه مردی در قرص خورشید:امام باقر (ع) ذیل این آیه که: ﴿إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ﴾[۲۵]. فرمودند: خداوند با آنها چنین خواهد کرد؛ راوی میگوید: پرسیدم آنها چه کسانی هستند؟ فرمودند: بنی امیه و پیروان آنها منظور سفیانی و یارانش است[۲۶]. راوی میگوید باز پرسیدم: آن آیه چیست؟ حضرت جواب دادند: "ثابت ماندن خورشید از ظهر تا وقت عصر و خارج شدن سینه و صورت مردی در قرص خورشید که با حسب و نسبش برای مردم شناخته شده است. اینها در زمان سفیانی است و پس از آن او و پیروانش هلاک میشوند"[۲۷]. این حدیث به خوبی تبیین میکند که این علامت پس از خروج سفیانی است و سفیانی هم همانگونه که بیان شد در ماه رجبخروج میکند. علاوه بر این، امام صادق (ع) طی حدیث دیگری تصریح میکنند که این نشانه در ماه رجب واقع میشود و فرمودند: "سالی که در آن صیحه و فریاد آسمانی واقع میشود، قبل از آن آیهای در ماه رجب نمایان خواهد شد"[۲۸]. راوی میگوید: پرسیدم آن آیه چیست؟ فرمودند: چهرهای که در ماه (و به قولی خورشید) و دستی نمایان، دیده میشود. این بدن کامل و نمایان (سینه و صورت) از آن همان کسی است که نداهای سهگانه ماه رجب را- همانگونه که خواهیم دید- سر خواهد داد. از امام رضا (ع) نقل کردهاند که ضمن حدیثی طولانی میفرمایند: "...و صدای سومی که [با آن] بدنی واضح و نمایان در قرص شمس دیده میشود..." [۲۹]. برخی از علما معتقدند که این پیکر همان بدنمطهرامیر المؤمنین(ع) است که مردم ایشان را میشناسند. شیخمحمد نجفی در کتاب بیان الائمه (ع) (ج ۳ ص ۴۸) چنین نظری را بیان میکنند. و بعضی دیگر میگویند حضرت مسیح(ع) است که این نظر را حجة الاسلامعلی کورانی در کتاب الممهدون للمهدی (ع) (ص ۳۷) بیان کردهاند که این نظر قابل قبولتر به نظر میرسد.
دستی که در آسمان ظاهر میشود و اشاره میکند: این حق است این حق است: بعضی از روایات این نشانه را از علایم حتمی شمردهاند: امام صادق (ع) در حدیثی بلند و طولانی فرمودند: "و دستی که از آسمان طلوع کرده و نمایان میشود از علایم حتمی است"[۳۰]. آن حضرت در تبیین علامتهای روز موعود هم اینچنین میفرمایند: "نشانه آنروز دستی است از آسمان بر حکومت و امیر آن زمان دلالت کرده که مردم به آن خواهند نگریست" [۳۱]. چقدر امامان بزرگوار (ع) بلند مرتبهاند که صدها سال قبل ما را از این جریانات باخبر کردند. بدن و دست معجزهای الهی است و درحالیکه انسان در عصر کنونی ثابت کرد میتواند صحبتهایش را با اختراعات و اکتشافات و علم خویش از سطح ماه به زمین منتقل کند و از آنها بیشتر قدرتنمایی کند. از خداوندی که مسلما از مخلوقاتش داناتر و تواناتر است، این مطلب، خیلی عجیب و غیر قابل تصور، نخواهد بود.
بدنآشکار و نمایانی ندا میدهد: " الا ان الله بعث مهدی آل محمد (ص) للقضاء علی الظالمین "[۳۵]. امام رضا (ع) طی حدیثی طولانی فرمودند: "ندایی میآید که هردور و نزدیکی آن را میشنود؛ برای مؤمنانرحمت و برای کافرانعذاب است"[۳۶]. حسن بن محبوب که راوی است، میگوید: به حضرت عرض کردم: پدر و مادرم به فدایتان؛ آن ندا چیست؟ فرمودند: سه ندا در رجب خواهد بود. اولین آنها چنین است: بدانید که لعنت خدا شامل ستمکاران میشود و دومین آنها:ای گروه مؤمنینقیامت (ظهور) نزدیک شده است و سومین بدنی آشکارا در قرص خورشید، مشاهده میشود که ندا درمیدهد: خداوند فلان بن فلان را برای هلاک و نابودی ستمکاران برانگیخته است و در این زمان فرج و گشایش مؤمنین خواهد آمد و خداوند سینههایشان را شفا داده و سختی و غم و غصه را از قلبهایشان میزداید". قریب به این مضمون هم از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمودهاند: "خداوند تبارک و تعالی با پدید آوردن این آیات، انکارکنندگان را مبهوت و متحیر خواهد کرد"[۳۷] و امام صادق (ع) چنین میفرمایند که: "سالی که در آن صیحه آسمانی واقع میشود پیش از آن آیهای در رجب خواهد بود. از ایشان پرسیدند: آن آیه چیست؟ فرمودند: چهرهای که در ماه نمایان میشود و دستی که آشکارا اشاره میکند و ندایی که از آسمان هرکس آن را به زبان خویش میشنود"[۳۸]. با توجه به آنچه گفته شد میتوانیم میان ندا و صیحه تفاوت قایل شویم، چراکه صیحه در ماه رمضان واقع میشود و به شکل ندای جبرئیل(ع) است؛ در حالی که نداهای سهگانه در ماه رجب پدید میآیند و ندای چهارم در ماه محرم و روز ظهورحضرت خواهد بود و به خلاف نداهای چهارگانه در ماههای رجب و محرم، صیحهماه رمضان در زمره علایم محتوم به شمار آمده است.
ثابت ماندن خورشید و خسوف ماه در شب بدر (نیمه ماه): از علایم غیر حتمی سال ظهور ثابت ماندن خورشید و حرکت نکردن آن از ظهر تا هنگام عصر یکی از روزهای ماه رجب است. همچنین در شب بدر این ماه، خسوف و ماهگرفتگی رخ خواهد داد. از امام پنجم(ع) در مورد این آیه (اگر بخواهیم از آسمان بر آنها آیهای نازل میکنیم)[۳۹] پرسیدند حضرت فرمودند: "ثابت ماندن خورشید از ظهر تا هنگام عصر ... که اینها در زمان سفیانی است و به دنبال آن، او و قوم و پیروانش هلاک خواهند شد" [۴۰].
این نشانه به خوبی از خروج و شورشسفیانی در ماه رجب حکایت میکند؛ چرا که این علامت در زمان او اتفاق میافتد. سکون خورشید در آسمان هرچند برای مدت کمی رخ میدهد، ولی معجزهای عجیب از ناحیهخداوند متعال است. مردم از طولانی شدن ناگهانی مدت روز، تابش نامتعارف و بیش از حد گرما و حرارت خورشید به زمین از این واقعه باخبر میشوند. پدید آمدن چنین نشانهای آسمانی در ماه رجب خبر از هلاکت و درهم کوبیده شدن سفیانی و سپاهیان و حزب و پیروانش میدهد. تأکید بر ثابت ماندن خورشید در ماه رجب ناظر به همزمانی این حادثه با خروج سینه و صورت مردی در قرص خورشید است که قبلا در زمره حوادث ماه رجب و همزمان با شورشسفیانی از آن یاد کردیم.
«علائم غیرحتمی، علائمی است که تحقق آن مشروط است. شاید به خاطر تغییر اوضاع جهان اتفاق نیفتد و همچنین معلوم نیست که پس از اتفاق افتادن، چه مدت طول خواهد کشید تا ظهور امام زمان (ع) به وقوع پیوندد. علائم غیرحتمی زیاد است؛ تعدادی از آنها اتفاق افتاده و تعدادی نیز امکان دارد اتفاق بیفتد. اما نکته قابل توجه این است که انسان باید از تطبیق کردن پرهیز نماید و اتفاقات جاری را به آسانی همان نشانه ظهور نداند، زیرا این ادعا دلیلقاطع و یقینی میخواهد و نمیتوان آن را با سلیقه خود تعیین کرد. چهبسا چنین برداشتی باعث امید کاذب و واهی یا باعث بدبینی و یأس گردد. همانطور که قبلاً یادآوری گردید، نشانههای غیرحتمی بسیار است و در صحت و دلالت نیز با یکدیگر تفاوت دارند و برخی از علائمقیامت میباشند، نه ظهور.
فتنه دجال: کلمه "دجّال" از ریشه "دجْل" و به معنای دروغگو و حیلهگر است. این واژه پیش از اسلام در مسیحیت و در کتاب انجیل در معنای "ضدّ مسیح" بارها به کار رفته است. در رساله اوّل یوحنّا نوشته است: دروغگو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند؟ او دجال است که پدر و پسر را انکار میکند.[۴۶] به نظر میرسد حضرت عیسی(ع) خروجدجّال را خبر داده و مردم را از فتنهاش پرهیز میداده است. در اسلام نیز مطالبی درباره دجّال به ویژه در روایات اهل سنت آمده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: تمام پیامبرانی که بعد از نوحمبعوث شدند قوم خود را از فتنه دجال میترسانیدند.[۴۷] نیز فرمود: "قیامت بر پا نشود، تا اینکه سی نفر دجّال و دروغگو ظاهر شوند"[۴۸]. از این روایات، استفاده میشود که دجّال، نام شخص معینی نیست و به هر دروغگو و گمراه کنندهای گفته میشود و اینکه در بعضی از روایات از فردی خاص نام برده شده و برای او و مرکبش اوصاف عجیب و غریبی بیان گردیده، مدرک قابل اعتمادی ندارد؛ بلکه درباره دجال میتوان چنین گفت که در آخر الزمّان و نزدیک ظهورصاحب الامر(ع) شخصی پیدا خواهد شد که در حیله گری، سرآمد حقّهبازان است و در دروغگویی بر تمام دجالهای گذشته برتری دارد. با ادعاهای پوچش گروهی را گمراه میکند و چنین جلوه میدهد که حیات مردم و آب و نام آنها به دست اوست. کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی میکند؛ امّا کفرش بر همگان آشکار است.[۴۹] گفتنی است که بعضی از دانشمندان معتقدند که دجّال، کنایه از استکبار جهانی و سلطهفرهنگ مادی بر جهان است؛ زیرا استکبار با تکیه بر ثروت و قدرت مادّی و نیز فریب و نیرنگ، بسیاری از مردم را به تباهی و فساد میکشاند و از مسیر بندگیخدا به بردگیشیطانمنحرف میکند. طبق این برداشت، "دجّال" جریانی انحرافی است که پیش از ظهورمهدی(ع) ایجاد میشود.[۵۰]»[۵۱].
↑ای گروه مؤمنان قیامت (ظهور) نزدیک شده استآزفة امری است که به نزدیکی وصف میشده و یا واقعا نزدیک شدنی بوده است (ر.ک: علامه مجلسی، سه رساله درباره حجة ابن العسکری (ع)، ص ۱۵۸.) که این لفظ در قرآن به معنای قیامت به کار رفته و در اینجا منظور ظهور حضرت مهدی (ع)، میباشد. (م.)
↑بدانید که خداوند مهدی آل محمد (ص) را برای نابود کردن ستمکاران برانگیخت و فرستاد.