امام مهدی آمدنی است یا آوردنی؟ نقش مردم در زمینهسازی ظهور چیست؟ (پرسش)
امام مهدی آمدنی است یا آوردنی؟ نقش مردم در زمینهسازی ظهور چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت - شرایط ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | نقش مردم در زمینهسازی ظهور |
تعداد پاسخ | ۱۸ پاسخ |
قانون الهی در تعیین و تغییر سرنوشت انسان و جامعه به اراده و خواست انسانها و جوامع قرار گرفته است. یعنی تا انسانها یا به عبارت بهتر جوامع نخواهند تغییری در روند زندگی و سرنوشتشان اتفاق نمیافتد. ظهور حضرت مهدی (ع) هم بر این اساس باید توسط جوامع محقق شود یعنی تا آمادگی عمومی در میان انسانها و پذیرش جوامع نسبت به ظهور رقم نخورد، ظهور محقق نخواهد شد و این آمادگی و پذیرش بر عوامل زیر مترتب است: ۱. معرفت و آگاهی نسبت به اسلام و قوانین آن و اجرا کننده آن قوانین یعنی حضرت مهدی (ع)؛ ۲. تحول روحی افراد؛ ۳. تحول جامعه بشری که از مکاتب بشرساخته و مدیریت آن خسته و ناامید شده و خواستار مکتب نجاتبخش الهی شوند؛ ۴. برپایی قیامها و انقلابهای تحولی و زمینهساز مانند انقلاب اسلامی ایران؛ ۵. شناخت و اطاعت از نائب و جانشین امام (ع)؛ ۶. انتظار سازنده و حرکتساز و....
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- مردم چه نقشی در زمینهسازی ظهور دارند؟
- شرایط عمومی مردم برای ظهور امام مهدی چیست؟
- آیا اختیار و عامل انسانی در تحقق ظهور دخیل است یا خیر؟
- دنیا و مردم چه شرایطی باید داشته باشند تا امام مهدی ظهور کنند؟
- آیا انسانها میتوانند نقشی در تعجیل ظهور امام مهدی داشته باشند؟
پاسخ جامع اجمالی
درباره اینکه آیا اختیار و اراده آدمی و تکامل یافتن شخصیت فردی و اجتماعی او در تحقق ظهور دخیل است یا خیر، دو دیدگاه اساسی وجود دارد:
- تنها خواست و اراده الهی، در تحقق ظهور دخالت دارد، بیآنکه عامل انسانی کوچکترین نقشی داشته باشد. شاید مستند این دیدگاه تمسک به برخی روایات باشد؛ از جمله در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَادِ إِنَّ لِهَذَا الْأَمْرِ غَایَةً یُنْتَهَی إِلَیْهَا فَلَوْ قَدْ بَلَغُوهَا لَمْ یَسْتَقْدِمُوا سَاعَةً وَ لَمْ یَسْتَأْخِرُوا»؛ «خداوند به دلیل تعجیل بندگان، شتاب نخواهد کرد. همانا برای این امر پایانی است که به آن منتهی میشود. چون آن پایان فرارسد، لحظهای پیش و تأخیری نخواهد»[۱].
- افزونبر اراده الهی، عامل انسانی نیز در ظهور تأثیرگذار است؛ زیرا انتظار مورد تأکید معصومان (ع)، انتظار پویا، سازنده و حرکتآفرین است و نه انتظاری خاموش که منجر به فرار از تکلیف فردی و مسئولیتهای اجتماعی میشود. مستند این دیدگاه آیاتی همچون ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۲] است[۳].
حال کدام دیدگاه به حق و واقعیت نزدیکتر است؟ به نظر میرسد این اختلافنظر به اختلاف بر تفسیر مفهوم «انتظار فرج» و برداشتهای مختلف از آموزه «انتظار ظهور امام مهدی» است. پیروان نظریههای «انتظار خاموش»[۴]؛ یعنی تنها علت ظهور را اراده و مشیت الهی است یا «انتظار مذهب احتراز»[۵]؛ یعنی افراد هیچ تحرکی نداشته باشند و منتظر بمانند تا امام ظهور کند یا نظریه «مشغول بودن به وظایف فردی و نه اجتماعی»[۶] و امثال آنها، قطعاً نقشی برای تأثیرگذاری انسان فرد یا انسان جامعه به تعجیل یا تأخیر فرج آل محمد (ص) قائل نخواهند بود. اما پیروان نظریه دیگر که استناد اصلی آنان آموزههای قرآنی و روایی و ادله عقلی است معتقد به انتظار سازنده، پویا و تغییرآفرین به سمت رشد و تعالی فرد و جامعه هستند. این دیدگاه بر اساس یکی از سنتهای الهی مورد تأکید قرآن کریم استوار است. مفاد این سنّتِ غیرقابل تغییر خدای متعال، در آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۷] بیان شده است. این آیه با صراحت و روشنی، راههای غیرعادی و معجزهآسا را نفی کرده، و اعلام میدارد هرگز خداوند اوضاع و احوال را به سود مردم عوض نمیکند مگر زمانی که آنها آنچه مربوط به خودشان است (از جمله: اخلاق، روحیهها، ملکات، جهتها، نیتها و غیره) عوض کنند. رابطه سنتها با اراده و رفتار فردی و اجتماعی انسانها مورد تأکید آیات فراوان است. علاوه بر آیه مذکور، میتوان به آیه ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾[۸] نیز اشاره کرد. این بیانات قرآنی نشان میدهد که سنتها متأثر از رفتار و اراده انسانی است[۹].
به اجمال باید گفت که قرآن بسیاری از رخدادها را به خواست و نحوه عملکرد انسانها مربوط میسازد و مقتضای عبرت و سیر و نظر، که در آیات تأکید شده است نیز مختار بودن انسان در قبال سنن است[۱۰]. ازاینرو، میتوان تلاش انسانها و اراده و اختیار آنها در تحقق ظهور، مسئلهای تاثیرگذار است و هرچه تلاش بیشتر و آمادگی زودتری به دست آید، ظهور نیز زودتر رخ میدهد[۱۱]. بنابراین، افزونبر وابستگی ظهور امام مهدی به تعدادی از شرایط الهی، مواردی وجود دارند که تحقق آنها منوط به فرد و جامعه انسانی است و شرایط الهی بدون تحقق آنها - طبق سنت الهی مذکور- محقق نخواهد شد. این شرایط انسانی همان است که گاهی از آنها به «آمادگی و زمینهسازی ظهور» یا «انتظار سازنده» یا «وظایف منتظران راستین» تعبیر میشود.
شرایط انسانی ظهور فراهم نخواهد شد مگر اینکه جامعه منتظران تمامی وظایف الهی خود را برای دستیابی به اهداف انتظار محقق سازند. این وظایف را میتوان براساس آن اهداف اینگونه دستهبندی کرد:
- وظایف عام نسبت به امام مهدی: مانند: شناخت او؛ و ولایتپذیری از او؛ یعنی: انحصار ایمان به امامت و ولایت او؛ محبت و مودت او؛ اطاعت و نصرت او و اقتدا به سنت و سیره او. همچنین: تبری از طاغوت و دشمنان او.
- وظایف خاص نسبت به امام مهدی: مانند: آمادگی و زمینهسازی برای ظهور او (که شامل اصلاح فرد و جامعه در همه عرصههای فکری ـ فرهنگی، روحی ـ روانی، اخلاقی ـ رفتاری، سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره)؛ استقامت و صبر بر سختیهای دوران غیبت او؛ پیروی از نواب عام او (فقهای جامع الشرایط).
- به دست آوردن ارکان انتظار راستین: یعنی: اعتراض به وضع موجود؛ آگاهی از وضع مطلوب؛ اعتقاد به تحقق وضع مطلوب؛ امید و اشتیاق به وضع مطلوب و اقدام برای تحقق وضع مطلوب.
- عمل به وظایف الهی نسبت به ولایت با مؤمنان: مانند: امر به معروف و نهی از منکر؛ دعا برای مؤمنان؛ رفع هم و غم مؤمنان؛ یاریرسانی به مؤمنان؛ نزدیک کردن مؤمنان به امام.
- عمل به وظایف الهی نسبت به امت اسلامی: مانند: حفظ و تحکیم اتحاد در امت اسلامی.
این به معنای داشتن انتظاری زنده و سازنده است. در پیِ این انتظار، تحولی چشمگیر در خودسازی فردی و زمینه سازی اجتماعی رخ خواهد داد؛ آن یاران بصیر و مخلص گرد هم خواهند آمد و آن پذیرش عمومی جهانی اندکاندک مهیا خواهد شد.
نتیجهگیری
پدید آمدن ظهور موعود منجی -بهعنوان بزرگترین دگرگونی اجتماعی، با گستره جهانی، که بشریت چشم به راه آن است- به فراهمشدن زمینهها و مقدماتی بستگی دارد که عوامل انسانی و آمادگی اوضاع اجتماعی، بخشی مهم از این بسترها و زمینههاست. به عبارت دیگر امام مهدی (ع)، هم آمدنی است و هم آوردنی؛ آمدنی است چون خدای متعال هرگاه اراده کند، با توجه به شرایط جامعه و مناسب بودن زمینهها، اذن ظهور و قیام را صادر خواهد کرد؛ و آوردنی است چون این انسانها هستند که بایستی زمینهها و بسترهای فردی و اجتماعی مناسب را برای ظهور امام مهدی (ع) فراهم کنند[۱۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله شهید مطهری؛ |
---|
آیتالله شهید مرتضی مطهری در کتاب «حماسه حسینی ج۲» در اینباره گفته است:
«﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۱۳]. این آیه آب بسیار صاف و پاکی است که بر سر منتظرها، آنهایی که به انتظار هستند که همیشه خدا از یک راه غیرعادی کارها را درست کند، میریزد. انتظار بیهوده نکشید. «انَّ» یعنی تحقیقاً مطلب این است. تحقق و واقعیت این است که هرگز خداوند اوضاع و احوال را به سود مردم عوض نمیکند ﴿حَتّی یغَیروا ما بِانْفُسِهِمْ﴾ مگر وقتی که خود آن مردم آنچه مربوط به خودشان است، آنچه که در خودشان هست: اخلاق، روحیه، ملکات، جهت، نیات و بالأخره خودشان را عوض کنند. آیا شما میتوانید صریحتر از این، مسئولیت پیدا کنید؟ آنهم مسئولیت در برابر یک اجتماع، یعنی اجتماع را برای مسئولیت مخاطب قرار بدهد. در آیه دیگر که سرنوشت یکی از امم فاسد گذشته را ذکر میکند، میفرماید: ﴿ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۱۴] از یک نظر، تأکید در این آیه بیشتر است. بعد که میگوید آنها چنین فاسد شدند و چون وضع خود را خراب کردند ما هم وضع خوبشان را تبدیل به وضع خراب کردیم... قرآن میفرماید: ﴿حَتّی یغَیروا ما بِانْفُسِهِمْ﴾، نمیگوید: «حَتّی یغَیرَ ما بِانْفُسِهِمْ». اگر چنین میگفت، معنایش این بود: خداوند اوضاع و احوالی را که برای مردمی وجود دارد، چه خوب و چه بد، عوض نمیکند مگر آن وقت که اوضاع و احوالی که مربوط به خودشان است یعنی مربوط به روح، اخلاق و خصوصیاتی که در دست و عملشان است، عوض شود. نه، میفرماید: «یغَیروا» تا خودشان به ابتکار و دست خود و استقلال فکری خویش اقدام نکنند وضعشان عوض نمیشود. یعنی اگر ملت دیگری بیاید و بخواهد به قهر و جبر، اوضاع و احوال مردمی را عوض کند، مادامی که خود آن مردم تصمیم نگرفتهاند، مادامی که خود آن مردم ابتکار به خرج ندادهاند، مادامی که خود آن مردم استقلال فکری پیدا نکردهاند، وضع آنها به سامان نمیرسد. ای مردم! انتظار نداشته باشید دیگران از خارج بیایند وضع شما را سروسامان دهند. ملتی که بخواهد مستشار خارجی برایش تصمیم بگیرد، تا ابد آدم نخواهد شد چون او «یغَیروا» نیست؛ باید «یغَیروا» باشد، باید ابتکار و فکر و نقشه داشته باشد، باید خودش شخصاً برای خود تصمیم بگیرد و انتخاب کند. هر وقت ملتی رسید به جایی که خودش برای خودش تصمیم گرفت و خودش راه خود را انتخاب کرد و خودش در کار خود ابتکار به خرج داد، چنین ملتی میتواند انتظار رحمت و تأیید الهی را داشته باشد، انتظار آن چیزهایی که قرآن نام میبرد: فیضهای الهی، اعانتهای الهی، نصرتهای الهی. اگر انتظار بیهوده داشتن کار صحیحی بود و انسان میخواست فقط به شخص خود اتکا کند، حسین بن علی شایسته تر از هرکس بود که منتظر بنشیند تا خدا رحمت خود را بر او و امت او نازل کند. چرا نکرد؟ حسین میخواست ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۱۵] باشد»[۱۶].
در این زمینه مخصوصاً در نهجالبلاغه مطالب زیادی است. خطبهای هست به نام خطبه قاصعه. وجود مقدس امیرالمؤمنین علی درباره همین مسئله که قرآن بیان کرده است راجع به عزت و ذلت امم، یک فصل مُشبعی بحث میکند یعنی مطلبی که میگوید توضیح همین آیه قرآن است. اکنون دو حدیث را که در تفسیر آمده است به عنوان نمونه برایتان میخوانم. حدیث اول در کافی است که از امام صادق روایت میکند: «إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِهِ إِلَى قَوْمِهِ وَ أَوْحَى إِلَيْهِ» خدا به یکی از پیغمبرانش که او را به سوی قومش فرستاده بود چنین وحی کرد: «انْ قُلْ لِقَوْمِک» به مردمت اطلاع بده که «انَّهُ لَیسَ مِنْ اهْلِ قَرْیةٍ وَ لا ناسٍ» (قریه یعنی محل جمع شدن. لازم نیست که حتماً ده باشد. در اصطلاح امروز ما قریه یعنی ده، ولی در اصطلاح قرآن قریه به شهر هم اطلاق میشود. از ماده «قَرْی» به معنی محل اجتماع است.) مردم یک محلی، دهی، شهری و به طور کلی مردمی نیستند که کانوا عَلی طاعَتی که بر راه من و اطاعت من باشند یعنی صالح باشند «فَاصابَهُمْ فیها سَرّاءُ» و به همین جهت برای آنها خوشی و نعمت و سعادت بیاید« فَتَحَوَّلوا عَمّا احِبُّ الی ما اکرَهُ» و بعد اینها از این نعمتها سوء استفاده کنند یعنی بیفتند در عیش و فساد اخلاق و فاسد بشوند (به عبارت دیگر مردمی نیستند که صالح باشند و پشت سر این صلاح، من برایشان سعادت بیاورم ولی بعدْ این سعادت و خوشی، آنها را به سوی فساد بکشاند یعنی از این نعمت سوء استفاده کنند) «الّا تَحَوَّلْتُ لَهُمْ عَمّا یحِبّونَ الی ما یکرَهونَ» مگر اینکه من هم نظرم را درباره آنها تغییر بدهم و آنچه را که آنها دوست میدارند از ایشان بگیرم و چیزی به آنها بدهم که از آن بدشان میآید، یعنی به جای نعمت، نقمت بدهم: «وَ انَّهُ لَیسَ مِنْ اهْلِ قَرْیةٍ وَ لا اهْلِ بَیتٍ کانوا عَلی مَعْصِیتی» و مردمِ جایی یا حتی مردمِ خانوادهای نیستند که بر معصیت من و در راه فساد باشند «فَاصابَهُمْ فیها ضَرّاءُ» و در نتیجه به ایشان سختی برسد «فَتَحَوَّلوا عَمّا اکرَهُ الی ما احِبُ» و برگردند از آنچه من مکروه میدارم به سوی آنچه محبوب من است «الّا تَحَوَّلْتُ لَهُمْ عَمّا یکرَهونَ الی ما یحِبّونَ» مگر آنکه من دومرتبه نظرم را درباره آنها تغییر بدهم و آنچه را که بر آنها سختی بود عوض کنم و به ایشان خوشی بدهم که آنها هم راضی بشوند و آن را دوست داشته باشند. حدیث دیگری را در اینجا از تفسیر صافی نقل میکنند و این هم ظاهراً از کافی است که امام صادق فرمود: «کانَ ابی یقولُ» پدرم امام باقر میفرمود: «انَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَضی قَضاءً حَتْماً» خدا تقدیر و حکم حتمی و تخلفناپذیر کرده است که «لاینْعِمُ عَلَی الْعَبْدِ بِنِعْمَةٍ فَیسْلُبُها ایاهُ حَتّی یحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْباً یسْتَحِقُّ بِذلِک النِّقْمَةَ» خداوند نعمتی را به بندهاش نمیدهد که آن نعمت را از او سلب کند مگر آنکه قبلًا آن بنده گناهی مرتکب شده است، یعنی قبلًا آن بنده خودش، خودش را تغییر داده است»[۲۰]. |
۲. آیتالله خامنهای؛ |
---|
آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در کتاب «ما منتظریم» در اینباره گفته است:
«این انتظار، تکلیف بر دوش انسان میگذارد. وقتی انسان یقین دارد که یک چنین آیندهای هست؛ همچنانی که در آیات قرآن هست: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ * إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِقَوْمٍ عَابِدِينَ﴾[۲۱] - مردمانی که اهل عبودیت خدا هستند، میفهمند - باید خود را آماده کنند، باید منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمهاش آمادهسازی خود هست... ما که منتظر هستیم، باید خودمان را به این امور نزدیک کنیم، خودمان را با عدل آشنا کنیم، آماده عدل کنیم، آماده پذیرش حق کنیم[۲۲]. امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه آماده اقدام بکند[۲۳]. ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان (ع) خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفهای نداریم؛ نه، به عکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم[۲۴]. کسی که در انتظار آن مصلح بزرگ است، باید در خود زمینههای صلاح را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق صلاح بایستد[۲۵]. امروز... روز فراهم ساختن زمینه برای حکومت حضرت مهدی (ع) است[۲۶]. ما دنیای آینده را میشناسیم، خصوصیاتش را اجمالاً میدانیم، آیندهساز و دست قدرتمندی که آن دنیا را بناست به وجود بیاورد و راه بیاندازد و اداره کند، میشناسیم و خودمان را موظفیم آماده کنیم برای رسیدن به آن دنیا[۲۷]»[۲۸]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، در کتاب «شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم» در اینباره گفته است:
«برخی از این آمادگیها که البته در سطح پایین تری از یاوران حضرت مهدی (ع) است، عبارتند از:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین پورسید آقایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید مسعود پورسید آقائی در مقاله «زمینهسازی ظهور» در اینباره گفته است:
«مبانی کلامی و بسیاری از آیات و روایات ... به وضوح بر تاثیر انسانها در تحول وضعیت خود و تغییر جوامع دلالت دارند. از اینرو، میتوان ادعا کرد ظهور امری است تحصیلی و نه حصولی؛ به عبارت روشنتر، تلاش انسانها و اراده و اختیار آنها در تحقق ظهور، مسئلهای تاثیرگذار است و هرچه تلاش بیشتر و آمادگی زودتری به دست آید، ظهور نیز زودتر رخ میدهد. نه آنکه تلاش و عدم تلاش انسانها در ظهور هرگز تأثیرگذار نباشد و ظهور، مثل قیامت باشد که در زمانی معین و بدون دخالت و تلاش انسانها اتفاق خواهد افتاد. از این رو، نه تنها زمینهسازی ظهور امکان دارد بلکه شیعیان در تعجیل و تحقق آن تاثیری اساسی و بیبدیل دارند و به آن مکلفند:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین بهروز محمدی منفرد در کتاب «مهدویت» (ج۱۰ «چلچراغ حکمت»؛ برگرفته از آثار شهید مطهری) در اینباره گفته است:
«براساس بینشهای فطری و دینی از تاریخ، نبرد درونی انسانها که قدما آن را نبرد میان عقل و نفس میخواندند، خواه ناخواه به نبرد میان گروههای انسانی – نبرد میان کمالیافته و آزادی معنوی بهدست آورده از یک سو و انسان منحط حیوانصفت از سوی دیگر –کشیده میشود و تضاد و کشمکش بین حق و باطل که هم اکنون نیز ادامه دارد، با پیروزی نهایی حق بر باطل و غلبۀ قطعی صالحان به انجام رسیده و گوهر تاریخ به تکامل نهایی خود میرسد و سنت لایتخلف خداوند در این امر محقق میشود. اما اختیار و ارادۀ آدمی در تحقق ظهور و تکامل یافتن ارزشهای انسانی تا چه اندازه تأثیرگذار بوده و آیا اختیار و عامل انسانی در تحقق ظهور دخیل است یا خیر؟ در اینباره دو دیدگاه کلی قابل ترسیم است:
در حقیقت هر چند حرکت تاریخ تکاملی بوده و تاریخ بشر در مجموع در یک خط سیر تکاملی گام برمیدارد، ولی نظر به اینکه عامل اصلی این حرکت انسان است و انسان موجودی آزاد و انتخابگر است، در تحولات تاریخ بسیار مؤثر است و نقش او در انتخاب آیندۀ خویش هم آگاهانه است و هم آزادانه؛ یعنی انسان هم به محیط خود آگاه است و هم با اختیار و ارادۀ خود، با توجه به آینده میتواند آزادانه آیندۀ خویش را به هر شکلی که خود بخواهد انتخاب کند[۴۰]. و سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند، زیرا سنتهای حاکم بر سرنوشتها در حقیقت یک سلسله عکسالعملها و واکنشها در برابر عملها و کنشها است و عملهای معین اجتماعی عکسالعملهای معین به دنبال خود دارد. از اینرو است که بر اصلاحات آدمیان برای نظام جامعه تأکید شده است و اشاره شده است که اصلاحات آدمیان برای نظام جامعه تأکید شده است و اشاره شده است که اصلاحات جزئی و آرامآرام که ارادۀ آدمی آنها را میسازد، به نوبۀ خود کمک به مبارزۀ انسان حقجو و حقطلب با انسان منحط بوده و آهنگ حرکت تاریخ را بهسوی اهل حق تند میکند و ظهور منجی و تکامل نهایی تاریخ را محقق میسازد[۴۱]»[۴۲].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین یوسفیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی یوسفیان، در کتاب «شرایط ظهور» در اینباره گفته است:
«شاید در یک جمله بتوان گفت که مردم باید با همه وجود، خواستار و پذیرای منجی باشند. توضیح آن که:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت دوران ظهور» در اینباره گفته است:
«یکی از مطالب مهمی که در میان آیات نورانی قرآن بارها مورد تصریح قرار گرفته، مسئله "قانونهای حاکم بر جهان هستی و تاریخ و جامعه" است.
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین پناهیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا پناهیان، در کتاب «انتظار عامیانه عالمانه عارفانه» در اینباره گفته است:
«گاهی از اوقات برخی امور، آنچنان در نظر ما قدسی و فوق بشری جلوه میکنند، که هرگونه فعالیتی را درباره آن امور، از دایره علم و عمل خود خارج میدانیم. کسانی که به هر دلیلی علاقه به فعالیت برای زمینهسازی ظهور ندارند، فرج را امری فوقالعاده فوق بشری تصور میکنند. در حالی که امر فرج نه تنها وابسته به "معرفت" بشر و "احساس" منتظران است، بلکه به "عمل" آنها هم وابستگی تام دارد. البته اینکه کدام اقدام، در چه زمانی، چه پاسخی مییابد و فرج در نتیجه چه حدی از معرفت، محبت و عمل حاصل میشود، امر روشنی نیست؛ ولی اجمالاً میدانیم که عملکرد ما در مورد ظهور، بسیار موثر است. پیشتر در این خصوص که ادراک و احساس ما در زمینه فراهم شدن شرایط فرج مؤثر است، سخن گفتیم. اما دلیل اینکه اقدام ما در سرنوشت ما موثر است، یک سنت الهی است که در آیه شریفه به آن تصریح شده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۵۵]. چه دلیلی وجود دارد که شرایط ظهور، از این سنّت الهی خارج باشد؟ همیشه اینگونه است که تا ما در خود و اوضاع جامعه و جهان خود تغییری ایجاد نکنیم، از جانب خدا تغییری در وضعیت ما پدید نخواهد آمد. از طرف دیگر، علاوه بر استناد به این آیه شریفه و اتکا به این سنت الهی، به فلسفه خلقت و دیگر سنن الهی و نیز بعثت پیامبران مراجعه کنیم. در این صورت خواهیم دید که همواره فتح، ظفر و نصرت خدا به نصرتی از جانب بندگان منوط شده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾[۵۶]. اگر بناست دین برنامهای باشد برای عبور بشر از تنگناهای طبیعت به سوی خدا، علیالقاعده در هیچ مقطعی نباید این عبور کاملاً منوط به اراده پروردگار و بیتوجه به لیاقت و اقدامات بندگان او باشد. ضمن آنکه ما هیچگاه از انجام تکالیفمان بازداشته نشدهایم و به این بهانه که، حق تنها در زمان ظهور به تمامه مستقر خواهد شد، از اقامه حق در حد توان خود منع نشدهایم و امر به اجرای حق، گرفتن داد مظلومان و مقابله با ظالمان در حد توان از ما برداشته نشده است[۵۷]. طبیعتاً ما در حد خود اقدام کنیم، شرایط جدیدی در عالم ایجاد خواهد شد؛ شرایطی که طبق سنن الهی، نصرت خدا را میطلبد و نصرت خدا در حد و اندازههای جهان کنونی چیزی جز ظهور حضرت حجت (ع) نخواهد بود»[۵۸]. |
۹. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
«نقش مردم در فرآیند ظهور موعود منجی، دستکم در شکل علت فراهمکننده (مُعِده)، موضوعی ناگزیر و انکارناپذیر است؛ چرا که "انتظار ظهور"، چیزی جز چشمداشتِ ازمیانبردن نظامهای ستمگرانه مسلط بر جهان و جایگزینکردن نظام عدل جهانی به جای آن، نیست و مأموریت اساسی حضرت مهدی (ع) نیز در عصر ظهور فراهمکردن همین تحول در اوضاع جهان است. دگرگونیای که پیش از وی هیچ کس شرایط پدیدآوردنش را بهطور کامل و فراگیر نداشته است. او افزون بر دگرگونساختن نظامهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بشر، زمین را از قسط و عدل پر میکند. از این رو میتوان گفت شایعترین و فراگیرترین واژگانی که در شمار فراوانی از روایات به کار رفته، "قسط و عدل" است. که این مضمون را به حد "تواتر" رسانده است[۵۹]. این دگرگونی در عصر ظهور و فراگیرشدن عدالت، بیگمان با همگرایی، میل، رغبت و خواست عمومی مردم همراه است و حضرت مهدی (ع)، ناچار با رهزنان این روند، بهناگزیر برخورد خواهد کرد. کوتاه سخن اینکه تا زمانی که نگرشهای همگانی دگرگون نشود، حکومت دینی نزد مردم جایگاه و ارزش نیابد و آنان حضور رهبری الهی را برای رهایی خویش بایسته ندانند و او را نخواهند، ظهوری پدید نخواهد آمد. ظهور حضرت مهدی (ع)، سرآغازی است بر انقلابی بزرگ، گسترده و فراگیر که همه بنیانهای اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بشر را دگرگون میسازد. این تحول بزرگ در جهان آفرینش - همانند قیام و نهضت همه پیامبران و شایستگان - که بهطور عمده با اسباب و علل طبیعی شکل میگیرد[۶۰]، نیازمند فراهمشدن شرایط[۶۱] و زمینههایی بایسته و شایسته است. حضور مردم در این انقلاب از شرایط مهم این شکلگیری است. نتیجه اینکه، پدیدآمدن ظهور موعود منجی - به عنوان بزرگترین دگرگونی اجتماعی، با گستره جهانی، که بشریت چشم بهراه آن است - به فراهمشدن زمینهها و مقدماتی بستگی دارد که عوامل انسانی و آمادگی اوضاع اجتماعی، بخشی مهم از این بسترها و زمینهها است»[۶۲]. |
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی در مقاله «زمینهسازی ظهور چیستی و چگونگی» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین فاکر میبدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد فاکر میبدی، در مقاله «زمینهسازی ظهور حضرت ولی عصر» در اینباره گفته است:
«دیدگاه نخست: ظهور حضرت حجّت (ع)، همانند وقوع قیامت، به اراده خداوند است و انسانها - خواه دوست آن حضرت باشند یا دشمن وی- نقشی در آن ندارند. باید منتظر بود تا با اراده الهی ظهور فرارسد. دلیل طرفداران نظریه نخست، بعضی روایات است، از جمله روایت مفضّل از امام صادق (ع) که میفرماید: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي ﴾[۶۷]به درستی که آن، همان زمانی است که خداوند فرموده است: درباره قیامت از تو سؤال میکنند، کی فرا میرسد؟ بگو: علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هیچکس جز او (نمیتواند) وقت آن را آشکار سازد"[۶۸] در روایت دیگری تصریح شده که امر ظهور، قابل تعجیل نیست؛ چنانکه در روایتی از امام صادق (ع) میخوانیم: "خداوند به دلیل تعجیل بندگان، شتاب نخواهد کرد. همانا برای این امر پایانی است که به آن منتهی میشود. چون آن پایان فرارسد، لحظهای پیش و تأخیری نخواهد افتاد"[۶۹]. بنابراین دیدگاه، انسان جز انتظار تکوینی، هیچ نقشی ندارد و همانند کسی است که مسافری دارد، اما نمیداند کجاست، باید به حکم تکوین، چشم به راه او باشد تا از راه برسد، زیرا این امر به اراده و مشیّت مطلق الهی بوده و کسی نمیتواند اراده خدا را تغییر دهد و خواستهای جداگانه داشته باشد؛ وجه تشبیه بهره بردن از حضرت -در زمان غیبت- به خورشید در پس ابرها، میتواند مؤید این بینش باشد، چرا که بشر نمیتواند به سادگی ابرها را کنار زده، خورشید را نمایان سازد. این دیدگاه، با همه سمت و سوی توحیدی و معرفتیاش، توجیه عقلانی نداشته و دستکم بااراده، اختیار، تشریع، تکلیف و اذن در دعا، منافات دارد.از سوی دیگر، نکوهش استعجال و سؤال از حال آن حضرت (ع)، اشاره به کسانی دارد که در وجود حضرت (ع) تردید داشته، با پرسشهای مکرر درصدد شبههافکنی در اصل وجود امام مهدی (ع) بودهاند، در حالی که روایات متعددی که در معرفی حضرت (ع) وارد شده، هرگز نشانه "مراء" و "محاجه" نیست. دیدگاه دوم: باید در گسترش ظلم و جور گام برداشت، تا پیمانه پر شده و زمینه ظهور فراهم گردد. با توجه به حدیث: « تُمْلَأُ الْأَرْضُ ظُلْماً وَ جَوْراً»[۷۰]، باید در گسترش ظلم و جور گام برداشت، تا پیمانه پر شده و زمینه ظهور فراهم گردد. پیامبر (ص) درباره حضرت امام مهدی (ع) فرمود: "مهدی (ع) از فرزندان من است که برای او زندگی نهانی خواهد بود. آن هنگام که ظهور نماید، زمین را از عدل و قسط آکنده کند؛ چنانکه از جور و ظلم پر شده باشد"[۷۱]. این روایت که به "امتلا" شهرت دارد، میان شیعه و سنّی متواتر است. امّا ادعای طرفداران این نظریه نمیتواند توجیهگر اشاعه ظلم، جور، فحشا، منکرات و گناهکاری باشد، چرا که با روح قرآن در تضاد کامل قرار دارد، به ویژه با آیات تشکیل حکومت اسلامی و اجرای حدود و احکام و آیات امر به معروف و نهی از منکر، تواصی، ارشاد و تبلیغ، ناسازگار است. خواست خداوند در قرآن دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر است: ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ﴾[۷۲]. پر کردن جامعه از ظلم و جور و گناه و فحشا، خواست شیطان و منافقان است. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ﴾[۷۳]. در آیه دیگر میفرماید: ﴿الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ﴾[۷۴]. بر اساس این دیدگاه، باید به بخش عظیمی از آیات قرآن و پیام آنها بیاعتنایی کرد و مخالف آنها عمل نمود، تا پیمانه پر شود. در سایه شوم این نظریه، تمام انقلابهای آزادیبخش، جنگهای حقطلبی و حتی قیام ائمه (ع) محکوم و دچار بحران مشروعیّت میشود، زیرا باعث تأخیر ظهور منجی میشود. حدیث "امتلا" اشاره به ظهور علایم و نشانهها، از جمله گسترش بیعدالتی، گناه و منکرات در آخر الزمان دارد و این هرگز به معنای جواز ارتکاب گناه نیست. دیدگاه سوم: باید علت یا علتهای غیبت را برطرف نمود، تا زمینه ظهور فراهم آید. این دیدگاه، بر این باور است که باید علت یا علتهای غیبت را برطرف نمود، تا زمینه ظهور فراهم آید و با استناد به برخی روایات، مواردی را مطرح ساخته است:
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین ملکی راد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمود ملکی راد، در کتاب «خانواده و زمینهسازی ظهور» در اینباره گفته است:
«زمینهسازی برای ظهور هرگز بدین معنا نیست که افراد با خواست خود و بدون توجه به مشیت الهی امر ظهور را جلو بیندازند و در آن تعجیل کنند، بلکه به معنای آماده کردن جامعه برای عصر ظهور است تا در هنگام ظهور دچار سرخوردگی نشوند. همانگونه که مردم در عصر دیگر ائمه (ع) در قبال امام حاضر وظایفی داشتند و تلاش میکردند به وظایف خویش به خوبی عمل کنند و حق اهل بیت (ع) را ادا کنند، در عصر غیبت نیز افزون بر تکالیف عمومی، در خصوص مسئله غیبت وظایفی بر دوش دارند و باید گامهایی برای زمینهسازی ظهور بردارند. زمینهسازی به معنای شناخت وظایف و انجام تکالیف و آماده شدن برای ظهور حضرت مهدی (ع) است؛ پس لازم است به وظایفی که در زمان غیبت بر دوش ما گذاشته شده و از ما خواسته شده عمل کنیم تا در ظهور حضرت مهدی (ع) شتاب لازم البته با خواست و مشیت الهی پدید آید. در حقیقت میتوان گفت زمینهسازی برای ظهور و آمادگی برای آن، تحول مثبتی است که در جامعه ایجاد میشود و میتواند مصداقی از مصادیق تغییر در نفوس امت به حساب آید و چنین تغییری ممکن است موجب شود حال و وضع جامعه از حالت غیبت به حالت ظهور تبدیل شود؛ زیرا با ظهور امام مهدی (ع) حکومت جهانی عدل الهی برقرار میشود و استقرار چنین حکومتی بدون شک تغییری مثبت در امت است. خداوند با تأکید بر این سنت میفرماید: ﴿...إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...﴾[۸۲]. باید گفت رحمت الهی و نعمت و لطف او بر حسب قابلیت و استعداد قابل، به حسب اقتضای محل و به مقدار سعه وجودی موجود به وی ارزانی میشود. بر اثبات این مطلب میتوان آیه ﴿أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا﴾[۸۳] را شاهد گرفت؛ زیرا طبق این آیه هرچه انسان از راه تزکیه و تهذیب، در نفس خویش تغییرات مثبت ایجاد کند و بر ظرفیت خود بیافزاید، به همان مقدار مستعد نزول رحمت مضاعف خواهد شد. حال اگر در انسان تغییر مثبت ایجاد شود، بر استعداد و سعه وجودی و قابلیت او نیز افزوده خواهد شد و بر حسب آن، رحمت و نعمت الهی نیز افزایش مییابد. در مقابل، اگر تغییرات منفی باشد، بر عذاب و نقمت افزوده خواهد شد و این سنت دائمی الهی در زندگی بشر است. در نتیجه میتوان گفت زمینهسازی موجب تغییر در نفوس مردم است و تغییر در نفوسِ مردم باعث تغییر سرنوشت آنان از این جهت ممکن است زمینهسازی برای ظهور و ایجاد آمادگی در خویش، تسهیلکننده ظهور باشد و آن را به جلو بیندازد؛ علاوه بر اینکه میتوان از برخی روایات بر لزوم زمینهسازی برای ظهور شاهد آورد؛ نظیر روایتی که طبرانی و ابنماجه از پیامبر (ص) نقل کردهاند که حضرت فرمود: "مردمی از مشرق خروج میکنند و حکومت مهدی (ع) را آماده میسازند"[۸۴](...)[۸۵]. برای زمینهسازی ظهور، تغییر و تحولات فردی و اجتماعی مختلف ضروری است و لازم است اقدامات مختلفی انجام شود، از جمله:
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین فاضلیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد جواد فاضلیان، در مقاله «قیام» در اینباره گفته است:
«نخستین مانع در برابر قیام حضرت حجت (ع)، عدم قابلیت مردم است؛ یعنی همان چیزی که فلسفه غیبت شمرده میشود وغیبت را بر تاریخ تحمیل کرده است. همان طور که گفته شد، مهمترین مانع در آستانه ظهور برطرف میشود، زیرا مردم به نوعی به رشد و بلوغ میرسند. بدین ترتیب، موانع دیگر قیام حضرت نیز برداشته میشود، زیرا وقتی مردم در جهت تغییر سرنوشت خویش گام بردارند، یاری همه جانب خداوند نیز فرا میرسد. مفهوم مخالف آيه: ﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا يغَيرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يغَيرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...﴾،[۸۷] چنین است: هر گاه مردم خود را تغییر دهند، خدای متعال سرنوشت آنها را تغییر میدهد. بنابراین، رفع همه موانع در طول تغییر سرنوشت مردم به دست پروردگار است و زیر مجموعه آن به شمار میآید. آیات ذیل بر درستی این سخن گواهی میدهند: ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُم﴾[۸۸]؛ ﴿إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا ﴾[۸۹]؛ ﴿ وَمَنْ يتَّقِ اللَّهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ﴾؛[۹۰]؛ ﴿ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا﴾[۹۱]؛ ﴿ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ الْمَلَائِكَةُ ﴾[۹۲]. نمونههای روشن از میان رفتن موانع و هموار شدن راهها به یاری خداوند در تاریخ انبیا (ع)، به ویژه رسول گرامی اسلام (ص)، مشاهده میشود. نصرت الهی و امدادهای غیبی در جنگ بدر از این مقوله است. بر این اساس، به بسیاری از پرسشها درباره ویژگیهای سلاح حضرت و یارانش و ابزارهای جنگی پیچیده ستمگران و چگونگی تأثیر جنگ افزاری چنان ابتدایی بر ابزارهای مدرن، پاسخ داده میشود. برای آشنایی با نقش امدادهای الهی در این گستره، اشاره به پرسشی سودمند است: اگر چنان که در روایات تذکر دادهاند، سلاح امام زمان شمشیر است، چگونه بر سلاحهای مدرن چیرگی مییابد؟
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در مقاله «آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور» در اینباره گفته است:
«سنتهای الهی در قرآن نیز مؤید دیگر بر تفسیر زمینهساز از مفهوم انتظار است. قرآن، سنت الهی در مورد روند تحولات در عرصه حیات انسانی، اعم از جنبههای فردی و اجتماعی را اینگونه بیان میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۹۴]. لسان آیه شریفه عام است و اطلاق دارد و هر نوع تغییرات در سرنوشت فردی، اجتماعی، مادی و معنوی را شامل میشود. آیه در صدد آن است که قانونمند بودن تغییرات اجتماعی و نقش اراده و اختیار انسان در چگونگی وضع حال و آینده را بیان فرماید. این قانونمند بودن تغییرات، به فرآیند تحولات اجتماعی و روند شکلگیری سرنوشت آینده مربوط است. انتظار زمینهساز، بر این نگرش قرآنی تکیه دارد. بر اساس این نگرش، هرگز نباید بحث انتظار را جدای از کارکردهای اجتماعی جامعه منتظر، در نظر گرفت و با دست روی دست گذاشتن، به تحقق ظهور و دستآوردهای آن چشم دوخت. بلکه در این نگاه، انتظار ظهور مهدی (ع) به معنای انتظار تحول عظیم جهانی در عرصههای مختلف امنیت، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و تلاش در جهت تحقق آن است. در انتظار فعال و زمینهساز، شخص منتظر، خود را در این فرآیند، دخیل و سهیم میداند و در برابر این پروژه عظیم بشری، دغدغه دارد و با شناخت صحیح از اوضاع، به میزان استعداد و توان، به ایفای نقش میپردازد»[۹۵]. |
۱۵. آقای کوشا؛ |
---|
آقای غلام حیدر کوشا، در مقاله «پژوهشی در الگوی مطالعه سنتهای اجتماعی در قرآن» در اینباره گفته است:
«رابطه سنتها با اراده و رفتار فردی و اجتماعی انسانها مورد تأکید آیات فراوان است. آیههای ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾[۹۶] و ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۹۷]نشان میدهد که سنتها متأثر از رفتار و اراده انسانی است. این ادعا، که قانونمند بودن و الهی بودن سنتها، با اختیار انسان قابل جمع نیست، قابل قبول نبوده و درجای خود رد شده است. اما به اجمال باید گفت که قرآن بسیاری از رخدادها را به خواست و نحوه عملکرد انسانها مربوط میسازد و مقتضای عبرت و سیر و نظر، که در آیات تأکید شده است نیز مختار بودن انسان در قبال سنن است»[۹۸].
|
۱۶. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«شاید بتوان در یک جمله گفت که مردم باید با همه وجود، خواستار و پذیرای منجی باشند. توضیح آن که:
|
۱۷. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«باید توجه داشت که اصل ظهور و آمدن امام مهدی (ع) و پر کردن زمین از عدل و داد، از وعدههای الهی است و خداوند هرگز برخلاف وعدهاش عمل نمیکند. بنابراین، ظهور حتماً اتفاق خواهد افتاد و چیزی نمیتواند مانع شود. تا این حد را میتوان آمدنی دانست و کسی نمیتواند آن را تغییر دهد. اما اینکه امام زمان (ع) چه وقت ظهور میکند؛ زود یا دیر، این به دست مردم و بسته به شرایط است. هرچه شرایط زودتر فراهم شود امام سریعتر ظهور میکند. همینطور با تأخیر شرایط، ظهور نیز به تأخیر میافتد. از این لحاظ میتوان گفت حضرت آوردنی است و برای تعجیل ظهورش باید تلاش کرد. برخی از شرایط که باید فراهم شوند از این قرارند:
|
۱۸. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، در پاسخ به این سؤال گفتهاند:
«ما می توانیم زمینه های ظهور را فراهم آوریم. فراهم آوردن زمینههای ظهور، از جمله شرایط ظهور به حساب میآید، و تا زمینه ظهور فراهم نشود، حضرت مهدی (ع) ظهور نخواهد کرد. حال باید توجه داشت که برخی از شرایط ظهور، با گذشت تاریخ و ظلم و جور انسانها، پیشرفت علم و دانش بشری و در نتیجه آگاهی مردم دنیا و ناامید شدن مردم از نحلهها و مذهبهای بشری و حکومتهای مختلف فراهم میشود؛ و بایسته است برخی دیگر از آنها به دست ما انسانها و دوستداران آن حضرت فراهم آید. اما سؤال این است که چگونه میتوان زمینهظهور را فراهم آورد؟ برای فراهم آوردن زمینههای ظهور حضرت میتوان موارد متعددی را ذکر کرد؛
|
پانویس
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۸؛ کافی، ج ۱، ص ۳۶۹، ح ۷.
- ↑ «خداوند وضع هیچ مردمی را دگرگون نکند، مگر آنکه آن مردم، خود، آن را دگرگون کنند» سوره رعد، آیه 11.
- ↑ محمدی منفرد، مهدویت، ص۶۰-۶۲
- ↑ ر.ک: انتظار خاموش به چه معناست؟
- ↑ ر.ک: انتظار مذهب احتراز به چه معناست؟
- ↑ ر.ک: انتظار ویرانگر به چه معناست؟
- ↑ «خداوند وضع هیچ مردمی را دگرگون نکند، مگر آنکه آن مردم، خود، آن را دگرگون کنند» سوره رعد، آیه۱۱.
- ↑ «بر اثر آنچه مردم کردهاند، فساد در خشکی و دریا آشکار گشته است، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه 41.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج۱۷ (حماسه حسینی ج۲ (کتاب)|حماسه حسینی ج۲)، ص۲۲۲، ۲۲۳؛ آشنایی با قرآن ج۳، ص۲۲۹؛ کوشا، غلام حیدر، پژوهشی در الگوی مطالعه سنتهای اجتماعی در قرآن، ص۳۳-۵۶.
- ↑ کوشا، غلام حیدر، پژوهشی در الگوی مطالعه سنتهای اجتماعی در قرآن، ص۳۳-۵۶.
- ↑ ر.ک: پورسید آقایی، سید مسعود، زمینهسازی ظهور، ص۲۰، ۲۱.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۳۷ ـ ۳۹؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۹۹ و ۲۰۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخ ها، ص ۱۷۱؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۹۹ و ۲۰۰.
- ↑ «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند» سوره رعد، آیه۱۱.
- ↑ «آن، از این روست که خداوند نعمتی را که به گروهی بخشیده است نمیگرداند تا آنان آنچه در خود دارند بگردانند و بیگمان خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه۵۳.
- ↑ «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند» سوره رعد، آیه 11.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج۱۷ (حماسه حسینی ج۲ (کتاب)|حماسه حسینی ج۲)، ص۲۲۲، ۲۲۳.
- ↑ «بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی میبخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز میستانی و هر کس را بخواهی گرامی میداری و هر کس را بخواهی خوار میگردانی؛ نیکی در کف توست بیگمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه 26.
- ↑ «آن، از این روست که خداوند نعمتی را که به گروهی بخشیده است نمیگرداند تا آنان آنچه در خود دارند بگردانند و بیگمان خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه۵۳.
- ↑ «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند» سوره رعد، آیه 11.
- ↑ مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن ج۳، ص۲۲۹.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد * همانا در این (کتاب)، برای گروهی پرستنده، پیامی رساست» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵-۱۰۶.
- ↑ سخنان رهبری در دیدار با اعضای بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع) و مرکز تخصصی مهدویت قم، ۱۸/۴/۱۳۹۰.
- ↑ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد حضرت مهدی (ع)، ۲۵/۹/۱۳۷۶.
- ↑ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۱۳۸۱.
- ↑ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۱۳۸۱.
- ↑ پیام به کنگره عظیم حج، ۲۹/۱۰/۱۳۸۳.
- ↑ ولایت و حکومت، ص ۳۰۶.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۲۷۵.
- ↑ و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۵.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۴۹.
- ↑ اساس دین اسلام و کلید همه خزائن رحمت و فضل کبریایی و نیز وسیله معرفت اشیا و فلاح و رستگاری و ایمن بودن از سخط و غضب ساحت کبریایی، بر اطاعت امام مفترض الطاعه استوار خواهد بود، پس از این که او را شناخته و به ولایت عامه او معتقد باشد؛ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتش را نصیبشان فرماید! وفای به عهد (ولایت ما که جانب خداوند بر آن ها قرار داده شده است) میکردند، از لقای مسرّت افزای ما مأیوس و محروم نمیشدند و هر آینه به سرعت، ظهور و مشاهده ما را به خاطر معرفت و صداقتشان درک میکردند؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص۴۹۹.
- ↑ دولت ما پایان دولت هاست، و هیچ قوم و خاندانی که بخواهند به دولت و حکومت رسند به جای نمانند، جز این که پیش از ما به حکومت رسند، تا این که چون راه و روش ما را ببینند، نگویند: چون ما به حکومت رسیم، مانند اینان رفتار کنیم، و همین است (معنای) گفتار خداوند: و پایان کارها از آن پرهیزکاران است؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۴۷۳.
- ↑ برای تعجیل در فرج من زیاد دعا کنید، زیرا فرج شما در آن است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۵.
- ↑ قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۹۳ - ۱۰۴.
- ↑ «همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی (و ملتی) را تغییر نمیدهد مگر آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.» سوره رعد، آیه۱۱.
- ↑ «و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه۹۶.
- ↑ «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه 7.
- ↑ پورسید آقایی، سید مسعود، زمینهسازی ظهور، ص۲۰، ۲۱.
- ↑ مرتضی مطهری، انسان در قرآن، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۵
- ↑ قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۴۶.
- ↑ چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۶۰-۶۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۸۳؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۹۰.
- ↑ «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند» سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، باب ۲۶، ص۳۰۷-۳۰۸، ح۸۲.
- ↑ محمدی منفرد، بهروز، ظهور حضرت مهدی، ص؟.
- ↑ «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند» سوره رعد، آیه 11.
- ↑ یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص۵۳-۵۵.
- ↑ و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود.و اینکه (بهره) کوشش وی زودا که دیده شود؛ سوره نجم، آیه: ۳۹- ۴۰.
- ↑ ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد؛ سوره محمد ، آیه: ۷.
- ↑ فصلنامه انتظار، ش ۷، ص ۲۳۲.
- ↑ ر. ک: نگارنده، آینده جهان، ص ۴۵- ۳۴.
- ↑ «" يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِ يَعْنِي سُلْطَانَه"»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۷.
- ↑ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، ص ۳۷ - ۳۹.
- ↑ «بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.
- ↑ امام خمینی: "حضرت صاحب که تشریف میآورند برای چی را میآیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه میکنند؟ حضرت میآیند، میخواهند همین کارها را بکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟... ما اگر دستمان میرسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، لکن ما نمیتوانیم. اینی که دست هست بردارید این است که حضرت عالم را پر میکند از عدالت؛ نه شما البته آن از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید... بله، پر کردن دنیا را از عدالت، آن را ما نمیتوانیم [پر] بکنیم. اگر میتوانستیم، میکردیم، اما چون نمیتوانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم است، شما یک نقطه هستید در عالم، عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است،] تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمیتوانیم بکنیم؛ چون نمیتوانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب بشود این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا عالم برای آمدن حضرت (ع)". صحیفه امام، ج ۲۱، صص ۱۴ - ۱۷.
- ↑ پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۲۳۹.
- ↑ دهها روایت به این تعبیر در سخنان پیشوایان معصوم (ع) آمده است. نک: گروهی از پژوهشگران، معجم احادیث الامام المهدی (ع).
- ↑ اگر چه پایه این قیام بزرگ، بر روال طبیعی و سنتهای جاری خداوند است؛ اما به اقتضای عظمت و گستردگی آن در همه کره زمین، و نیز مجهز بودن دشمنان به امکانات بسیار و پیشرفته، خداوند برخی از نیروهای پنهان و فوق طبیعی (امدادهای غیبی) را در اختیار او قرار خواهد داد تا موجبات پیروزی ایشان، هر چه بهتر فراهم شود. نک: محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۹۷؛ محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمالالدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۷، ح۲؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۹۸، ح۹.
- ↑ «شرط» در لغت به معنای چیزی است که تحقق مشروط، به آن بستگی دارد و جمع آن شرایط و شروط است. ر.ک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص ۳۹. مقصود از شرایط ظهور، زمینههایی است که تحقق ظهور امام عصر (ع)، به آنها بستگی دارد و آن را امری منطقی و لازم مینمایاند؛ به گونهای که با فراهم شدن آنها، ظهور حضرت مهدی (ع) برای برپایی حکومت عدل جهانی بهطور حتمی تحقق خواهد یافت. ر.ک: نگارنده، درسنامه مهدویت، جلد ۳، درس شرایط ظهور حضرت مهدی (ع).
- ↑ سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۵۶.
- ↑ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ۳۲۵.
- ↑ قزوینی (ابنماجه)، محمد بن یزید، سنن ابن ماجة، ج۲، ۱۳۶۸.
- ↑ «أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا»؛ شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، ۵۰.
- ↑ زمینهسازی ظهور چیستی و چگونگی، ص21-25.
- ↑ "از تو از برپا شدن رستخیز میپرسند که چه هنگام است؟ بگو: دانش آن، تنها نزد پروردگار من است؛ هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمیدارد؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۷.
- ↑ «... لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ»؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۲، باب ۲۸.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ لَا يَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَادِ إِنَّ لِهَذَا الْأَمْرِ غَايَةً يُنْتَهَى إِلَيْهَا فَلَوْ قَدْ بَلَغُوهَا لَمْ يَسْتَقْدِمُوا سَاعَةً وَ لَمْ يَسْتَأْخِرُوا»؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۸؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۶۹، ح ۷.
- ↑ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۶۸، باب ذکر علامات قیام.
- ↑ «المَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ إِذَا ظَهرَ يَمْلأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛ علی بن حسام الدین متقی، البرهان فی علامات آخر الزمان، ص ۷۸؛ صافی، منتخب الاثر، ص ۳۱۰؛ القندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، ج ۳، ص ۱۱۵.
- ↑ «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ «و هر کس گامهای شیطان را پی بگیرد (بداند که) بیگمان او به کار زشت و ناپسند فرمان میدهد» سوره نور، آیه ۲۱.
- ↑ «مردان و زنان منافق، همگون یکدیگرند که به کار ناپسند فرمان میدهند و از کار شایسته باز میدارند!» سوره توبه، آیه ۶۷.
- ↑ «قَالَ الْإِمَامُ الرِّضَا (ع): لِئَلَّا يَكُونَ فِي عُنُقِهِ لِأَحَدٍ بَيْعَةٌ إِذَا قَامَ بِالسَّيْفِ»؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، ص ۳۳۴؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۷۳، باب ۲۸، ح ۶.
- ↑ «لِلْغُلَامِ غَيْبَةٌ قَبْلَ قِيَامِهِ، قُلْتُ وَ لِمَ؟ قَالَ: يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ الذَّبْحَ»؛ علّامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۷، باب ۲۰، ح ۱۸.
- ↑ «إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ، قُلْتُ: لِمَ؟ قَالَ: يَخَافُ الْقَتْلَ»؛ علّامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۸؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۲۹، فصل ۵.
- ↑ « هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا حَتَّى يُذْهِبَ [اللَّهُ تَعَالَى] الْكَدِرَ وَ يُبْقِيَ الصَّفْوَ»شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۳۹، فصل ۵.
- ↑ «وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ علّامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷؛ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج ۲، ص ۴۶۷؛ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۹۸.
- ↑ علّامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۹۱، ج ۵۲، ص ۱۱۳؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۱، باب ۴۴، ح ۱۱.
- ↑ فاکر میبدی، محمد، زمینهسازی ظهور حضرت ولی عصر، ص ۱۶۱-۱۷۰.
- ↑ «بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند..». سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد.». سوره رعد، آیه ۱۷.
- ↑ «يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ» (اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۷).
- ↑ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۷۸
- ↑ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۸۳
- ↑ خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد، مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند؛ سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ اگر [آیین] خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند؛ سوره محمد، آیه۷.
- ↑ اگر از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، برای شما وسیلهای برای جدا ساختن حق از باطل قرار میدهد؛ سوره انفال، آیه ۲۹.
- ↑ و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند؛ سوره طلاق، آیه۲.
- ↑ و آنها که در راه ما با خلوص نیت جهاد کنند، قطعا به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
- ↑ به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند؛ سوره فصلت، آیه ۳۰.
- ↑ فاضلیان، سید محمد جواد؛ قیام، ص ۲۹۷ تا ۲۹۹.
- ↑ «بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آموزه انتظار و زمینهسازی ظهور، ص ۱34-135.
- ↑ «برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه 41.
- ↑ «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند» سوره رعد، آیه 11.
- ↑ کوشا، غلام حیدر، پژوهشی در الگوی مطالعه سنتهای اجتماعی در قرآن، ص۳۳-۵۶.
- ↑ او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند. بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست؛ سوره رعد، آیه: ۱۱.
- ↑ در ابتدای سوره مائده، آیات ۲۰ _ ۲۶ به یکی از حوادث مربوط به قوم بنی اسراییل در این زمینه اشاره میکند. وقتی حضرت موسی (ع) به بیان نعمات الهی پرداخت و به آنان فرمود: «خداوند ارض مقدس را برای شما نوشته است. بجنگید که به پیروزی میرسید». قوم او حاضر به تلاش و جنگ نشدند. حضرت موسی (ع) هم دعا کرد: «خدایا! میان من و برادرم با قوم فاسق، جدایی بینداز». خداوند هم فرمود: «سکونت در این شهر، چهل سال برای آنان حرام شد».
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۹۷-۱۹۸.
- ↑ او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند. بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست؛ سوره رعد، آیه: ۱۱.
- ↑ یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ میدهد و بلا را (از او) میگرداند؟ و شما را جانشینان زمین میگرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند میپذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۹۹-۲۰۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد ، ج ۲، ص ۳۸۵
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۷۱.
- ↑ آیتالله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۶۲۹؛ و ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص ۳۵۷ ـ ۳۶۱.
- ↑ سخنرانی شهید چمران، سال ۵۸، (به نقل از مجلّه موعود، شماره ۱۲ و ۱۳، اسفند ۷۷ و فروردین۷۸.
- ↑ این احادیث زیادند، از جمله: ۱. حدیث ««حتّی یأتی قومٌ مِن قبل المشرق…»»، ملاحم رفتن، ابن طاووس، ص۳۰ و ۱۱۷؛ ۲. حدیث ««رجلٌ مِن اَهْلِ قُمْ…»»، بحار، ج۶۰، ص۲۱۶ و ۴۴۶؛ ۳. حدیث ««تکونُ قم و اَهلها حُجّه علی الخلائق…»»، بحار، ج۶۰، ص۲۱۳؛ ۴. حدیث««یخرج رجلٌ قبل المهدی…»»، کنزالعمال، ج۷، ص۲۶۱ و…؛ ۵. حدیث ««لَیَضْربتکم علی الدینِ عوداً…»»، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۱۲۸۴؛ ۶. حدیث «کنوز الطالقان…»، کنزالعمال، ج۷، ص۲۶۳ و…؛ ۷. حدیث «"الهاشمی الخراسانی و شعیب…"»، ابن طاووس فی الملاحم و الفتن،ص۳۱؛ ۸. فی تفسیر قوله تعالی: ﴿بَعَثْنا علیکم عباداً لنا﴾، بحار، ج۶۰، ص۲۱۴؛ ۹. فی تفسیر قوله تعالی: ﴿وَ اِنْ تَتَوَلَّوا یَسْتَبْدِلْ قَوماً غیرَکم﴾، کشّاف، ج۴، ص۳۳۱ و المیزان، ج۱۸، ص۲۵؛ ۱۰. فی تفسیر قوله تعالی: ﴿وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِم﴾، الجامع الصحیح، ج۲، ص۳۸۳ و مسند احمد، ج۲، ص۴۱۷ و…. و… همگی به نقل از کتاب اَلْمُمَهّدون لِلمهدی (ع)ـ ، علی الکورانی، مکتب الاعلام الاسلامی، الفصل الثالث، ص۹۵، الطبعه الاولی، محرم ۱۴۰۵.
- ↑ پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی