آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
خط ۶۹: خط ۶۹:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«'''[[محبت]] و [[دوستی]] امام‌''': یکی از [[وظایف]] مهم [[شیعیان]]، [[محبت]] و [[دوستی]] [[امام]] است و حتی از برجسته‌ترین آثار [[معرفت]] او، [[محبت]] به آن وجود [[مقدس]] است. این [[شناخت]] به هر [[میزان]] بیشتر باشد، [[محبت]] آنان فزون‌تر می‌شود و هرقدر [[محبت]] بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن [[انوار]] [[مقدس]] است. این هم سنخی نیز هرقدر افزایش یابد، نشان از [[تقرب]] به [[ذات اقدس الهی]] است و این والاترین کمال است. از آنجایی که خود [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} به [[مقام والای امام]] و [[امامت]] شناختی کامل دارند؛ وقتی سخن از یک [[امام]] پیش می‌آید، در نهایت بزرگداشت از او یاد می‌کنند.
:::::*«'''[[محبت]] و [[دوستی]] امام‌''': یکی از [[وظایف]] مهم [[شیعیان]]، [[محبت]] و [[دوستی]] [[امام]] است و حتی از برجسته‌ترین آثار [[معرفت]] او، [[محبت]] به آن وجود [[مقدس]] است. این [[شناخت]] به هر [[میزان]] بیشتر باشد، [[محبت]] آنان فزون‌تر می‌شود و هرقدر [[محبت]] بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن [[انوار]] [[مقدس]] است. این هم سنخی نیز هرقدر افزایش یابد، نشان از [[تقرب]] به [[ذات اقدس الهی]] است و این والاترین کمال است. از آنجایی که خود [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} به [[مقام والای امام]] و [[امامت]] شناختی کامل دارند؛ وقتی سخن از یک [[امام]] پیش می‌آید، در نهایت بزرگداشت از او یاد می‌کنند.
::::::[[رسول اکرم]] {{صل}} آن‌گاه که سخن از [[آخرین وصی]] خود به میان می‌آورد، در نهایت [[احترام]] از زیباترین واژگان [[محبت]] بهره برده، می‌فرماید: {{عربی|"بِأَبِي وَ أُمِّي! سَمِيّ جَدِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ عَلَيهِ جُيوبُ النُّورِ..."}}<ref>علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶.</ref>؛ "[[پدر]] و مادرم فدایش [[باد]] که او هم‌نام من و شبیه من و [[شبیه ]][[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد...".
::::::[[رسول اکرم]] {{صل}} آن‌گاه که سخن از [[آخرین وصی]] خود به میان می‌آورد، در نهایت [[احترام]] از زیباترین واژگان [[محبت]] بهره برده، می‌فرماید: {{عربی|"بِأَبِي وَ أُمِّي! سَمِيّ جَدِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ عَلَيهِ جُيوبُ النُّورِ..."}}<ref>علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶.</ref>؛ "[[پدر]] و مادرم فدایش [[باد]] که او هم‌نام من و شبیه من و [[شبیه ]] [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد...".
::::::[[امام]] [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} نیز می‌فرماید: "{{عربی|فانظروا اهل بیت نبیکم فان لبدوا فالبدوا وان استنصروکم فانصروهم فلیفرجن الله بغتة برجل منا اهل البیت . بابی ابن خیرة الاماء]]"}}<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۱۱۸ و ج ۴۱، ص ۳۵۳ و ج ۵۱، ص ۱۲۱.</ref>؛ "شما همواره به [[اهل بیت]] پیامبرتان نگاه کنید؛ اگر آنان ساکت شدند و در خانه نشستند، شما نیز [[سکوت]] کرده، به [[زمین]] بچسبید و اگر از شما [[یاری]] طلبیدند، به [[یاری]] آنان بشتابید. [[خدای متعال]] به دست مردی از ما [[اهل بیت]]، ناگهان [[فرج]] [[عنایت]] خواهد کرد. پدرم فدای او [[باد]] که [[فرزند]] [[بهترین]] کنیزان است".
::::::[[امام]] [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} نیز می‌فرماید: "{{عربی|فانظروا اهل بیت نبیکم فان لبدوا فالبدوا وان استنصروکم فانصروهم فلیفرجن الله بغتة برجل منا اهل البیت . بابی ابن خیرة الاماء]]"}}<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۱۱۸ و ج ۴۱، ص ۳۵۳ و ج ۵۱، ص ۱۲۱.</ref>؛ "شما همواره به [[اهل بیت]] پیامبرتان نگاه کنید؛ اگر آنان ساکت شدند و در خانه نشستند، شما نیز [[سکوت]] کرده، به [[زمین]] بچسبید و اگر از شما [[یاری]] طلبیدند، به [[یاری]] آنان بشتابید. [[خدای متعال]] به دست مردی از ما [[اهل بیت]]، ناگهان [[فرج]] [[عنایت]] خواهد کرد. پدرم فدای او [[باد]] که [[فرزند]] [[بهترین]] کنیزان است".
::::::[[حضرت]] [[حسین بن علی]] {{عم}} [[نقل]] کرده است: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف [[مهدی]] {{ع}} پرسید. ایشان وقتی صفات او را ذکر کرد، با حالتی سرشار از [[عشق]] و شیدایی، به سینه خود اشاره کرده، آهی کشید و از شدت [[اشتیاق]] به ایشان، به سینه خود اشاره فرمود (و أومأ بیده إلی صدره شوقا إلی رؤیته)<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۲، ح ۱.</ref>.
::::::[[حضرت]] [[حسین بن علی]] {{عم}} [[نقل]] کرده است: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف [[مهدی]] {{ع}} پرسید. ایشان وقتی صفات او را ذکر کرد، با حالتی سرشار از [[عشق]] و شیدایی، به سینه خود اشاره کرده، آهی کشید و از شدت [[اشتیاق]] به ایشان، به سینه خود اشاره فرمود (و أومأ بیده إلی صدره شوقا إلی رؤیته)<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۲، ح ۱.</ref>.
خط ۷۵: خط ۷۵:
::::::خلاد بن صفار می‌گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا [[قائم]] به [[دنیا]] آمده است؟ [[حضرت]] فرمود: {{عربی|"لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۵، ح ۲۳.</ref>؛ "خیر! اگر او را [[درک]] کردم، در ایام زندگانی‌ام خدمت‌گزار او خواهم بود".
::::::خلاد بن صفار می‌گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا [[قائم]] به [[دنیا]] آمده است؟ [[حضرت]] فرمود: {{عربی|"لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۵، ح ۲۳.</ref>؛ "خیر! اگر او را [[درک]] کردم، در ایام زندگانی‌ام خدمت‌گزار او خواهم بود".
::::::آن [[حضرت]] در روایتی دیگر فرموده است: {{عربی|"... اَما اِنِّی لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسی لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳، ح ۵۰.</ref>؛ "به درستی اگر من آن روز را [[درک]] می‌کردم، جانم را برای [[صاحب]] این امر نگه می‌داشتم".
::::::آن [[حضرت]] در روایتی دیگر فرموده است: {{عربی|"... اَما اِنِّی لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسی لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳، ح ۵۰.</ref>؛ "به درستی اگر من آن روز را [[درک]] می‌کردم، جانم را برای [[صاحب]] این امر نگه می‌داشتم".
::::::[[امام]] [[علی بن موسی الرضا]] {{عم}} فرمود: "بأبی و أمی! سمی جدی و شبیهی و [[شبیه ]][[موسی‌]] بن [[عمران]] علیه جیوب النور تتوقد بشعاع [[ضیاء]] القدس..."<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷، باب ۳۵، ح ۳.</ref>؛ "[[پدر]] و مادرم فدای تو که هم‌نام جدم و شبیه من و [[شبیه ]][[موسی]] بن عمرانی...".
::::::[[امام]] [[علی بن موسی الرضا]] {{عم}} فرمود: "بأبی و أمی! سمی جدی و شبیهی و [[شبیه ]] [[موسی‌]] بن [[عمران]] علیه جیوب النور تتوقد بشعاع [[ضیاء]] القدس..."<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷، باب ۳۵، ح ۳.</ref>؛ "[[پدر]] و مادرم فدای تو که هم‌نام جدم و شبیه من و [[شبیه ]] [[موسی]] بن عمرانی...".
:::::*'''[[نجات]] از [[مرگ]] جاهلی‌''': در [[روایات]] فراوانی وارد شده است: "هرکس از [[دنیا]] برود و [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] از [[دنیا]] رفته است". این [[روایت]] در مورد [[شناخت]] و [[معرفت]] تمامی [[ائمه]] {{عم}} [[صادق]] است؛ ولی در خصوص [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز روایاتی وارد شده است.
:::::*'''[[نجات]] از [[مرگ]] جاهلی‌''': در [[روایات]] فراوانی وارد شده است: "هرکس از [[دنیا]] برود و [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] از [[دنیا]] رفته است". این [[روایت]] در مورد [[شناخت]] و [[معرفت]] تمامی [[ائمه]] {{عم}} [[صادق]] است؛ ولی در خصوص [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز روایاتی وارد شده است.
::::::معاویة بن وهب گوید: "شنیدم از [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[من مات]] لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة"<ref>الغیبة، ص ۱۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>؛ "هرکس بمیرد در حالی‌که [[امام]] خودش را نمی‌شناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است".
::::::معاویة بن وهب گوید: "شنیدم از [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[من مات]] لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة"<ref>الغیبة، ص ۱۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>؛ "هرکس بمیرد در حالی‌که [[امام]] خودش را نمی‌شناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است".
خط ۸۲: خط ۸۲:
::::::شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: منظور از [[جاهلیت]]، [[جهل]] مطلق و نسبت به همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن [[حضرت]] فرمود: {{عربی|"جَاهِلِیَّةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ ضَلَالٍ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ۱، ص ۳۷۷.</ref>؛ "منظور، [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است".
::::::شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: منظور از [[جاهلیت]]، [[جهل]] مطلق و نسبت به همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن [[حضرت]] فرمود: {{عربی|"جَاهِلِیَّةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ ضَلَالٍ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ۱، ص ۳۷۷.</ref>؛ "منظور، [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است".
::::::پس نتیجه عدم [[شناخت امام زمان]] {{ع}}، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است. البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام زمان]] {{ع}} از سوی [[خدا]] باشد (بدون کوتاهی خود شخص). این حالت "ضلال" نامیده می‌شود و مرادف با "[[استضعاف]]" است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به‌هرحال از [[هدایت الهی]] و [[دین‌داری]] [[محروم]] گشته است. حالت [[کفر]] و [[نفاق]] مربوط به شخصی است که برایش معرفی [[الهی]] صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز می‌دارد که [[کفر]] نامیده می‌شود و یا آن را مخفی می‌دارد که "[[نفاق]]" است. در هر سه صورت، شخص از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند]]، دور افتاده و [[عاقبت]] به خیر نیست.
::::::پس نتیجه عدم [[شناخت امام زمان]] {{ع}}، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است. البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام زمان]] {{ع}} از سوی [[خدا]] باشد (بدون کوتاهی خود شخص). این حالت "ضلال" نامیده می‌شود و مرادف با "[[استضعاف]]" است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی به‌هرحال از [[هدایت الهی]] و [[دین‌داری]] [[محروم]] گشته است. حالت [[کفر]] و [[نفاق]] مربوط به شخصی است که برایش معرفی [[الهی]] صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز می‌دارد که [[کفر]] نامیده می‌شود و یا آن را مخفی می‌دارد که "[[نفاق]]" است. در هر سه صورت، شخص از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند]]، دور افتاده و [[عاقبت]] به خیر نیست.
::::::پس [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}، نه از [[باب ]][[تعبد]]؛ بلکه به [[حکم]] [[عقل انسان]] است. چرا که [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد؛ مگر از طریقی که خود [[خداوند]] قرار داده است. جز از این راه، نمی‌تواند از [[رضا]] و [[خشم]] [[الهی]] [[آگاه]] شود. مراجعه [[مردم]] به [[ائمه اطهار]] {{عم}}، از باب مراجعه [[نادان]] به [[دانا]] است. این یک [[حکم عقلی]] است؛ همچنان‌که [[عاقل]] در [[امور مادی]] و [[دنیوی]] خود، به [[دانا]] و متخصص آن مراجعه می‌کند، در امور [[معنوی]] و غیرمادی نیز [[عقل]] همین گونه [[حکم]] می‌کند<ref>سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر {{ع}}، ص ۱۱۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۲۲-۱۲۵.</ref>.
::::::پس [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}، نه از [[باب ]] [[تعبد]]؛ بلکه به [[حکم]] [[عقل انسان]] است. چرا که [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد؛ مگر از طریقی که خود [[خداوند]] قرار داده است. جز از این راه، نمی‌تواند از [[رضا]] و [[خشم]] [[الهی]] [[آگاه]] شود. مراجعه [[مردم]] به [[ائمه اطهار]] {{عم}}، از باب مراجعه [[نادان]] به [[دانا]] است. این یک [[حکم عقلی]] است؛ همچنان‌که [[عاقل]] در [[امور مادی]] و [[دنیوی]] خود، به [[دانا]] و متخصص آن مراجعه می‌کند، در امور [[معنوی]] و غیرمادی نیز [[عقل]] همین گونه [[حکم]] می‌کند<ref>سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر {{ع}}، ص ۱۱۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۲۲-۱۲۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[جواد محدثی]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[جواد محدثی]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امام]]، [[حجت]] [[خدا]] بر [[مردم]] است. [[قول و فعل]] او برای [[امّت]] [[سند]] است. [[امام]] [[حق]]، [[هادی]] [[مردم]] است و [[شناخت]] [[امام]] و [[حجت]] [[الهی]] یک [[تکلیف]] است. این یک وظیفۀ مسلمانی در هر زمان است و بدون آن، نه [[اعمال]] پذیرفته است، نه راه بی‌امام، به [[حق]] و [[سعادت]] می‌رساند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>.
::::::«[[امام]]، [[حجت]] [[خدا]] بر [[مردم]] است. [[قول و فعل]] او برای [[امّت]] [[سند]] است. [[امام]] [[حق]]، [[هادی]] [[مردم]] است و [[شناخت]] [[امام]] و [[حجت]] [[الهی]] یک [[تکلیف]] است. این یک وظیفۀ مسلمانی در هر زمان است و بدون آن، نه [[اعمال]] پذیرفته است، نه راه بی‌امام، به [[حق]] و [[سعادت]] می‌رساند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>.
:::::: در [[منابع روایی]] عنوان "کتاب الحجّه"، [[ضرورت]] و اهمیّت و آثار [[امام‌شناسی]] و تبعیّت از او را بیان می‌کند. [[احادیث]] متعدّدی بر این مضمون است که هرکه بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] مرده است. مصداق [[امام]] هم [[ائمه]] [[معصوم]] از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] خدایند که [[معرفت]] و اطاعتشان لازم است و اهمیت [[امام‌شناسی]] مثل [[پیغمبرشناسی]] و [[خداشناسی]] است. در [[حدیث]] است: {{عربی|لا یکون العبد مؤمنا حتّی یعرف اللّه و رسوله و الأئمّة کلّهم و إمام زمانه و یردّ إلیه و یسلّم له}}<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۰</ref> که می‌رساند [[ایمان]] درست، در سایۀ [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[امامان]] و [[امام زمان]] و [[تسلیم]] بودن در برابر اوست. با معیارهایی که در [[قرآن]] و [[حدیث]] [[پیامبر]] برای [[امام]] [[راستین]] و [[وصی]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بیان شده است، انطباق آن اوصاف و شرایط بر [[ائمه]] [[معصوم]] است و آنان که راهی جدا از خط [[ائمه]] پیموده‌اند، به [[خطا]] رفته‌اند و آنان که [[توفیق]] این [[معرفت]] را داشته‌اند، به [[سعادت]] می‌رسند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{عربی|"من منّ اللّه علیه بمعرفة أهل بیتی و ولایتهم فقد جمع اللّه له الخیر کلّه"}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۳</ref> بر هرکس [[خداوند]] منّت نهد و [[معرفت]] [[خاندان]] من و ولایتشان را به او ارزانی دارد، همۀ خیر را برای او فراهم آورده است. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در [[لزوم]] این [[امام‌شناسی]] و معذور نبودن [[مردم]] در نشناختن [[امام]] فرمود: {{عربی|"نحن الّذین فرض اللّه طاعتنا، لا یسع النّاس إلاّ معرفتنا و لا یعذر النّاس بجهالتنا..."}}<ref> اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۷</ref> ازاین‌رو در برخی [[دعاها]] از [[خدا]] می‌خواهیم که این [[حجت‌شناسی]] را نصیب ما سازد، چون بدون آن [[گمراه]] می‌شویم {{عربی|أللّهمّ عرّفنی حجّتک...}} بابافغانی شیرازی [[شعر]] بلند و پرنکته‌ای در [[باب ]][[مناقب علوی]] و [[امام‌شناسی]] و بی‌لیاقتی دیگران برای [[امامت]] دارد(...)»<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>
:::::: در [[منابع روایی]] عنوان "کتاب الحجّه"، [[ضرورت]] و اهمیّت و آثار [[امام‌شناسی]] و تبعیّت از او را بیان می‌کند. [[احادیث]] متعدّدی بر این مضمون است که هرکه بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] مرده است. مصداق [[امام]] هم [[ائمه]] [[معصوم]] از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] خدایند که [[معرفت]] و اطاعتشان لازم است و اهمیت [[امام‌شناسی]] مثل [[پیغمبرشناسی]] و [[خداشناسی]] است. در [[حدیث]] است: {{عربی|لا یکون العبد مؤمنا حتّی یعرف اللّه و رسوله و الأئمّة کلّهم و إمام زمانه و یردّ إلیه و یسلّم له}}<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۰</ref> که می‌رساند [[ایمان]] درست، در سایۀ [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[امامان]] و [[امام زمان]] و [[تسلیم]] بودن در برابر اوست. با معیارهایی که در [[قرآن]] و [[حدیث]] [[پیامبر]] برای [[امام]] [[راستین]] و [[وصی]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بیان شده است، انطباق آن اوصاف و شرایط بر [[ائمه]] [[معصوم]] است و آنان که راهی جدا از خط [[ائمه]] پیموده‌اند، به [[خطا]] رفته‌اند و آنان که [[توفیق]] این [[معرفت]] را داشته‌اند، به [[سعادت]] می‌رسند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{عربی|"من منّ اللّه علیه بمعرفة أهل بیتی و ولایتهم فقد جمع اللّه له الخیر کلّه"}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۳</ref> بر هرکس [[خداوند]] منّت نهد و [[معرفت]] [[خاندان]] من و ولایتشان را به او ارزانی دارد، همۀ خیر را برای او فراهم آورده است. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در [[لزوم]] این [[امام‌شناسی]] و معذور نبودن [[مردم]] در نشناختن [[امام]] فرمود: {{عربی|"نحن الّذین فرض اللّه طاعتنا، لا یسع النّاس إلاّ معرفتنا و لا یعذر النّاس بجهالتنا..."}}<ref> اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۷</ref> ازاین‌رو در برخی [[دعاها]] از [[خدا]] می‌خواهیم که این [[حجت‌شناسی]] را نصیب ما سازد، چون بدون آن [[گمراه]] می‌شویم {{عربی|أللّهمّ عرّفنی حجّتک...}} بابافغانی شیرازی [[شعر]] بلند و پرنکته‌ای در [[باب ]] [[مناقب علوی]] و [[امام‌شناسی]] و بی‌لیاقتی دیگران برای [[امامت]] دارد(...)»<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۵۹

الگو:پرسش غیرنهایی

آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / امامت و ولایت امام مهدی / امامت امام مهدی / دلایل اثبات امامت امام مهدی
مدخل اصلیآثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی

آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
موسوی‌نسب سلیمیان صمدی محدثی عارفی کرمی ملکی راد تونه‌ای نویسندگان کتاب آفتاب مهر

ضرورت شناخت امام

آثار شناخت امام مهدی(ع)

آثار معرفتی

  1. زندگی با یاد امام (ع): شناخت امامت، اعتقاد به حضور امام را در همۀ عرصه‌ها به دنبال دارد و به تبع آن زندگی را با یاد او رقم می‌زند. وقتی منتظر از چنین بینشی برخوردار باشد، حضور امام را در همۀ لحظه‌های زندگی احساس خواهد کرد. منتظر واقعی همواره به یاد حضرت بوده و هر روز برای سلامتی و فرج او دعا می‌‌کند و یاد و نام حضرت را در هر محفل و مجلسی زنده نگه می‌‌دارد همانطور که حضرت می‌‌فرماید: «برای تعجیل در امر فرج، بسیار دعا کنید زیرا گشایش شما در آن است»[۵]. در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده است نظیر: دعای: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفسُک...‏»، دعای ندبه، دعای: «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ...»، دعای عهد، دعای صاحب الامر، زیارت آل یاسین، زیارت جامعه و...[۶].
  2. احساس نظارت دائمی امام (ع) در زندگی: یکی از آثار معرفت و شناخت امام، احساس نظارت امام بر زندگی است که باعث می‌‌شود منتظر هیچ گاه از او غفلت نکرده و در تمام مراحل زندگی با او و در حضور او قرار داشته باشد و به زندگی منتظر، معنا و مفهومی قدسی می‌‌دهد و جامعه‌ای که از چنین بینشی برخوردار باشد، روابط مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را با شاخص و معیار الهی تنظیم می‌کند، همچنین خطر انحرافات و شبهات او را مورد تهدید قرار نمی‌دهد[۷].
  3. احساس حضور امام در میان مردم: امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: «ما پیشوایان مسلمانان و حجت‌های خداوند بر اهل عالمیم. از زمانی که خداوند حضرت آدم (ع) را خلق کرده، زمین هرگز خالی از حجت الهی نبوده است. یا این حجت ظاهر و مشهور بوده و یا غایب و مستور و همچنین تا قیامت نیز خالی از حجت نخواهد بود»[۸]. این اعتقاد موجب می‌شود تا حضور امام در همۀ عرصه‌ها به خوبی احساس شود[۹].
  4. پذیرش استمرار وجود امام در جهان هستی: وجود امام بر روی زمین لازم و ضروری است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «آخرین فردی که از دنیا می‌رود، امام خواهد بود»[۱۰]. مادامی که موجودی به نام انسان در زمین است، ممکن نیست زمین از وجود امام خالی شود[۱۱].
  5. پذیرش ولایت امام بر باطن افراد: امام علاوه بر ارائۀ طریق از راه نصحیت و موعظۀ حسنه، هدایت باطنی نیز دارد که یک نحوه ولایتی است که امام دست خلق را گرفته و به راه حق می‌‌رساند[۱۲].

آثار عاطفی و انگیزشی

  • برخی دیگر از آثار شناخت امام، عاطفی و انگیزشی است. مهم‌ترین این آثار عبارت‌اند از:
  1. محبت و عشق به امام: زمانی که امام را درست بشناسیم و به نقش او در هدایت باطنی پی ببریم، خودبه‌خود عشق و محبت او در دل ما زنده خواهد شد؛ زیرا امام در محبت خداوند کامل شده است و کسی که در محبت خداوند کامل شده باشد، مورد محبت مردم است. این شناخت به هر میزان بیشتر باشد، محبت آنان فزون‌تر می‌شود و هرقدر محبت بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن انوار مقدس است. در دعایی خطاب به ائمه (ع) می‌خوانیم: «هر که شما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و هر که با شما کینه ورزد، با خدا کینه ورزیده است»[۱۳].[۱۴] این محبوبیت و مقبولیت به خاطر آن است که مردم جهان دولت مهدی (ع) را نماد تحقق آرزو‌های خود می‌دانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی می‌آورند. در روایت آمده است: «شور و علاقه و دلبستگی مردم به رهبر حکومت جهانی امام مهدی (ع) به گونه‌ای است که مردم همانند زنبور عسل نسبت به ملکۀ آن، علاقه‌مند‌ند و به او پناه می‌آورند»[۱۵]. محبوبیت مردمی، یکی از ویژگی‌های حکومت مهدوی است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمی‌شود[۱۶].
  2. ایجاد حالت انگیزشی قوی برای پیروی از امام: شناخت امام، محبت وی را به دنبال دارد و محبت به امام زمان (ع) موجب می‌شود انگیزۀ لازم در افراد برای پیروی از آن حضرت به وجود آید؛ زیرا بر اثر دوستی و محبت، ارتباط عمیق و صمیمی با امام زمان (ع) برقرار می‌شود و با ایجاد چنین ارتباطی، فرد به وجود امام (ع) احساس نیاز بیشتری می‌کند[۱۷].
  3. محبت به دوستان و پیروان امام: در روایتی امام (ع) معیار دشمنی با خود را دشمنی با دوستان خود می‌داند. راوی می‌پرسد چگونه با شما دشمنی می‌ورزیم، بعد از اینکه مقام و منزلت شما را نزد خدا شناخته‌ایم؟ امام (ع) فرمودند: «این‌گونه که دشمنی کنید با دوستان ما و دوست بدارید دشمنان ما را. به خدا پناه برید از دوست داشتن دشمنانمان و دشمنی دوستانمان..».[۱۸]. در دعایی خطاب به ائمه (ع) می‌خوانیم: «با شما و دوستان شما دوستم..».[۱۹].
  4. بغض و نفرت از دشمنان امام: امام صادق (ع) می‌فرماید: «دروغ می‌گوید کسی که مدعی است ما را دوست دارد، ولی از دشمنان ما بیزاری نمی‌جوید»[۲۰]. از حضرت رضا (ع) روایت شده است: «کمال دین با ولایت ما و بیزاری از دشمنان ماست»[۲۱]. همچنین در دعا خطاب به ائمه (ع) می‌خوانیم: «با دشمنان شما دشمنم و معاند ایشانم. با هر که با شما بر سر آشتی باشد، در آشتی به سر می‌برم و با هر که با شما سر جنگ دارد در حال جنگم..».[۲۲].[۲۳]

آثار رفتاری

  1. الگو گرفتن از امام: معرفت به امام موجب می‌شود فرد به متعالی و بزرگ بودن امام بیشتر پی ببرد. از طرفی الگو قرار دادن انسان‌های متعالی و اسوه‌پذیری از جمله ویژگی‌های مشترک میان همۀ انسان‌هاست. این نکته در حقیقت از معنای واژۀ "امام" نیز به دست می‌آید؛ زیرا امام باید به گونه‌ای باشد که دیگران بتوانند به او اقتدا و از او متابعت کنند و گفتار و کردار خود را مطابق کردار او بیاورند[۲۴]. امامان (ع) الگوهای هدایت و رشد هستند که پیروان خویش را از سراب حیرت و گمراهی رهانیده و به بزرگراه هدایت می‌کشانند. امام صادق(ع) در بیان آیۀ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى[۲۵] هدایت ویژه‌ای که گمراهی و رنج در آن راه ندارد را هدایت ناشی از پیروی از امامان (ع) معرفی کرده و کسانی را شامل این هدایت دانسته که با معرفت قلبی و عمل به فرمان پیشوایان الهی، هرگز از پیروی آنان کوتاهی نمی‌کنند[۲۶].
  2. عمل به دستورهای امام در زندگی: معرفت به امام موجب می‌شود امام را مصداق اتم انسان کامل و مظهر اسماء و صفات الهی بدانیم. به دنبال همین شناخت است که مردم اطمینان می‌یابند رفتار و منش و دستورهای امام غیر از دستور خداوند نیست. در نتیجه تلاش خواهند کرد دستورهای امام را با جان و دل بپذیرند. در دعا خطاب به امام (ع) می‌خوانیم: «من به شما و آنچه شما به آن ایمان دارید ایمان دارم»[۲۷].[۲۸] تاریخ شهادت می‌دهد انسان‌هایی که امام خود را شناختند و دست در دست او قرار دادند و سرسپرده اوامر و نواهی ایشان شدند به خیر و سعادت نایل گشته و کسانی که از امام نور فاصله گرفتند، گرفتار امام نار شدند[۲۹]. در نامه حضرت صاحب الامر (ع) به شیخ مفید آمده است: «تنها چیزی که میان ما و شیعیان فاصله انداخته است، همانا اعمال و رفتار ناخوشایندی که از آنان انتظار نمی‌رود، از آنان سر می‌زند و ما آن را نمی‌پسندیم»[۳۰]؛ ازاین‌رو، پیروی از خواسته‌های امام (ع) و دوری گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست، لازمۀ معرفت و محبت صادقانه نسبت به امام (ع) است[۳۱].
  3. یاری امام و پیروان امام: منتظر با آگاهی از مقام و منزلت ائمه (ع)، دوستدار امام و راه امام می‌شود. سپس در راه حفظ دین و مکتب به آنان یاری می‌رساند و با دشمنانشان دشمنی خواهد کرد. در دعا می‌خوانیم: «قلبم تسلیم اراده شما و رأیم تابع رأی شما و یاری‌ام برای شما آماده است، تا آنکه خدا دینش را به وسیله شما زنده سازد..».[۳۲].[۳۳]

پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة»؛ کمال الدین، ج۲، ص ۴۰۹.
  2. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلِلْتُ عَنْ دِینِی»؛ خدایا! حجّتت را به من بشناسان وگرنه از دین خود گمراه خواهم شد؛ مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  3. «لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّی یَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ کُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ یَرُدَّ إِلَیْهِ وَ یُسَلِّمَ لَهُ»؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
  4. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵؛ عارفی، اسحاق، امامت‌پژوهی، ص۹۴ – ۹۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵؛ صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۵-۱۲۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶؛ کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۳-۱۶۴؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۸۶ - ۸۸.
  5. «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ»؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
  6. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴؛ صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
  7. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴؛ کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷.
  8. «لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ»؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۱۷.
  9. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴.
  10. «إِنَّ آخِرَ مَنْ یَمُوتُ الْإِمَام»؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۰.
  11. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴.
  12. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴.
  13. «وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۷.
  14. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵.
  15. «تَأْوِی إِلَیْهِ أَمَتَهُ کَمَا تَأْوِی النِّحْلَةُ إِلَی یعسوبها»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
  16. ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴.
  17. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۸.
  18. «وَ کَیْفَ نُبْغِضُکُمْ بَعْدَ مَا عَرَفْنَا مَحَلَّکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْزِلَتَکُمْ قَالَ (ص) بِأَنْ تُبْغِضُوا أَوْلِیَاءَنَا وَ تُحِبُّوا أَعْدَاءَنَا فَاسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنَ مَحَبَّةِ أَعْدَائِنَا وَ عَدَاوَةِ أَوْلِیَائِنَا...»؛ مجلسی، محمدباقر، ج۲۷، ص۵۹، ح۲۰.
  19. «مُوَالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  20. «کَذَبَ مَنِ ادَّعَی مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۸، ح۱۸.
  21. «کَمَالُ الدِّینِ وَلَایَتُنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۸، ح۱۹.
  22. «مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِکُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  23. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۸.
  24. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۶۱.
  25. «هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد» سوره طه، آیه ۱۲۳.
  26. ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۵۹-۶۲.
  27. «أَنِّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  28. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۶۱.
  29. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵.
  30. «فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  31. ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
  32. «وَ قَلْبِی لَکُمْ سِلْمٌ وَ رَأْیِی لَکُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یُحْیِیَ اللَّهُ دِینَهُ بِکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  33. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۶۱.
  34. موسوى نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (ع)، ۲ جلد، فرهنگ منهاج - تهران (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۶ ه.ش.
  35. معجم احادیث امام مهدى، ج ۴، ص ۱۴۸.
  36. مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  37. کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ص ۳۰۱.
  38. مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.
  39. محاسن برقعى، ص ۱۵۵؛ الثقات ابن حبّان، ج ۷، ص ۴۹.
  40. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۱۲.
  41. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵.
  42. علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶.
  43. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۱۱۸ و ج ۴۱، ص ۳۵۳ و ج ۵۱، ص ۱۲۱.
  44. نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۲، ح ۱.
  45. نعمانی، الغیبة، ص ۸۶.
  46. نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۵، ح ۲۳.
  47. نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳، ح ۵۰.
  48. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷، باب ۳۵، ح ۳.
  49. الغیبة، ص ۱۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  50. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۸۱، ح ۸.
  51. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ۱، ص ۳۷۷.
  52. سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر (ع)، ص ۱۱۱.
  53. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵.
  54. امام رضا(ع) درباره آیه وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ فرمود: "َ نَحْنُ الْعَلَامَاتُ وَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ(ص)"؛ (الکافی، ج۱، ص۲۰۷).
  55. ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۷، ص۲۵۸-۲۵۷.
  56. سوره طه، آیه ۱۲۳.
  57. کسی که قائل به امامت ائمه(ع) بوده و از ایشان اطاعت کند و پیروی از دیگران را جایز نشمارد؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۱۴؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۴۷.
  58. "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّبِعُوا هُدَى اللَّهِ تَهْتَدُوا وَ تَرْشُدُوا وَ هُوَ هُدَايَ هُدَى هَذَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاهُ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَايَ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى‏"؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۵؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۴۹.
  59. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۳.
  60. سوره طه، آیه ۱۳۵.
  61. تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۷؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰. جناب جابر از آن حضرت، درباره این آیه پرسید و ایشان فرمود: "عَلِيٌّ صَاحِبُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى‏ أَيْ إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْت‏"؛ (بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰).
  62. "يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى‏"؛ کشف الغمه، ج ۱، ص۱۴۳.
  63. "مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاه‏"؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.
  64. "فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ "؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۲۱۸.
  65. سوره اعراف، آیه ۴۳.
  66. " إِذَا كَانَ‏ يَوْمُ‏ الْقِيَامَةِ دُعِيَ‏ بِالنَّبِيِ‏ (ص) وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ (ع) فَيُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِيعَتُهُمْ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ‏ يَعْنِي هَدَانَا اللَّهُ فِي وَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۸.
  67. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۵۹ - ۶۲.
  68. مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.
  69. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴.
  70. «أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي... يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً... يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ»؛ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸.
  71. « الْمَهْدِيُّ ... يَرْضَى بِخِلَافَتِهِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ فِي الهواء»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
  72. « تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النِّحْلَةُ إِلَى يعسوبها»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
  73. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴.
  74. "بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  75. «فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  76. « اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ»؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.
  77. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
  78. «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ»؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
  79. « وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ»؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی(ع)، ص۱۰۵.
  80. مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».
  81. «أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص)»
  82. «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً»؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.
  83. "مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.
  84. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۵-۱۲۷.
  85. کمال‌الدین، ج‌۲، ص‌۱۰۵.
  86. کمال‌الدین، ج‌۲، ص‌۱۰۶؛ بحار الانوار، ج‌۱۳، ص‌۴.
  87. الغیبه طوسی، ص‌۱۵۹؛ بحار الانوار، ج‌۱۳، ص‌۴.
  88. زندگانی خاتم‌الاوصیاء امام مهدی‌(ع)، ص‌۳۲.
  89. فصلنامه انتظار، شماره ۸، ص۱۹۶.
  90. تشیع و انتظار، ص۱۷۱-۱۷۲.
  91. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۷-۱۲۸.
  92. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۸.
  93. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
  94. اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۰
  95. اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۳
  96. اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۷
  97. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
  98. عارفی، اسحاق، امامت‌پژوهی، ص۸۵.
  99. عارفی، اسحاق، امامت‌پژوهی، ص۹۴ - ۹۸.
  100. کافی، ج۵، ص۳۳۷.
  101. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۲.
  102. کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷.
  103. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۳-۱۶۴
  104. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
  105. اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۷.
  106. غیبة نعمانی، ص ۶۲.
  107. مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۷.
  108. البرهان، ج ۲، ص ۳۴.
  109. کافی، ج ۱، ص ۱۶۳.
  110. کافی، ج ۱، ص ۳۳۷.
  111. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴.
  112. " لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ‏ فِيهِ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ وَ يَهْلِكُ‏ فِيهِ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهِ الْمُسْلِمُونَ‏ ‏"؛ کمال الدین، ص۳۷۸.
  113. آفتاب مهر، ج۲، ص ۸۶ - ۸۸.