آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'امام معصوم' به 'امام معصوم')
جز (جایگزینی متن - 'جهان آفرینش' به 'جهان آفرینش')
خط ۹۴: خط ۹۴:
:::::'''۲. [[محبت]] [[امام]]{{ع}}''': لازمه طبیعی [[معرفت]] و یاد [[حضرت]]، [[محبت]] و انس و [[ارتباط روحی]] با [[امام عصر]]{{ع}} است. ممکن نیست کسی [[حضرت]] بدرستی بشناسد، اما به یاد وی نباشد و یا [[محبت]] وی [[قلب]] او را تسخیر ننماید و پیوسته و بی‌قرار در طلب او برنیاید. [[امامی]] که در قلب‌ها و دل‌های [[مردم]] جادارد و [[حکومت]] او [[حکومت]] بر [[دل‌ها]] و [[جان‌ها]] است که بر پایه [[ایمان]]، [[معرفت]]، [[عشق]] و عاطفه [[استوار]] است، [[مردم]] از عمق [[قلب]] به [[امام]] خود [[عشق]] می‌ورزند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مورد [[محبوبیت]] [[امام مهدی]]{{ع}} در میان [[مردم]] می‌فرماید: "شما را به آمدن [[مهدی]] [[بشارت]] می‌دهم که اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] و خشنودند"<ref>{{متن حدیث|أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي... يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً... يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸.</ref>. در جای دیگر می‌فرماید: "[[مهدی]] کسی است که همه اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] است حتی پرندگان [[آسمان]]"<ref>{{متن حدیث| الْمَهْدِيُّ ...  يَرْضَى بِخِلَافَتِهِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ فِي الهواء}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.</ref>. این [[محبوبیت]] و [[مقبولیت]] به خاطر آن است که [[مردم]] [[جهان]] [[دولت مهدی]]{{ع}} را نماد تحقق آرزو‌های خود می‌دانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی می‌آورند. در [[روایت]] دیگری آمده است: "شور و علاقه و [[دلبستگی]] [[مردم]] به [[رهبر]] [[حکومت جهانی امام مهدی]]{{ع}} به‌گونه‌ای است که [[مردم]] همانند [[زنبور عسل]] نسبت به ملکه آن، علاقه‌مند‌ند و به او [[پناه]] می‌آورند"<ref>{{متن حدیث| تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النِّحْلَةُ إِلَى يعسوبها}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.</ref>. [[محبوبیت]] مردمی، یکی از [[ویژگی‌های حکومت]] [[مهدوی]] است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمی‌شود. بدیهی است که نمود این [[محبت]] و [[عشق]]، بیش از همه در [[عصر انتظار]]، زیبنده و نکوهیده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۴.</ref>
:::::'''۲. [[محبت]] [[امام]]{{ع}}''': لازمه طبیعی [[معرفت]] و یاد [[حضرت]]، [[محبت]] و انس و [[ارتباط روحی]] با [[امام عصر]]{{ع}} است. ممکن نیست کسی [[حضرت]] بدرستی بشناسد، اما به یاد وی نباشد و یا [[محبت]] وی [[قلب]] او را تسخیر ننماید و پیوسته و بی‌قرار در طلب او برنیاید. [[امامی]] که در قلب‌ها و دل‌های [[مردم]] جادارد و [[حکومت]] او [[حکومت]] بر [[دل‌ها]] و [[جان‌ها]] است که بر پایه [[ایمان]]، [[معرفت]]، [[عشق]] و عاطفه [[استوار]] است، [[مردم]] از عمق [[قلب]] به [[امام]] خود [[عشق]] می‌ورزند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مورد [[محبوبیت]] [[امام مهدی]]{{ع}} در میان [[مردم]] می‌فرماید: "شما را به آمدن [[مهدی]] [[بشارت]] می‌دهم که اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] و خشنودند"<ref>{{متن حدیث|أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي... يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً... يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸.</ref>. در جای دیگر می‌فرماید: "[[مهدی]] کسی است که همه اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] است حتی پرندگان [[آسمان]]"<ref>{{متن حدیث| الْمَهْدِيُّ ...  يَرْضَى بِخِلَافَتِهِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ فِي الهواء}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.</ref>. این [[محبوبیت]] و [[مقبولیت]] به خاطر آن است که [[مردم]] [[جهان]] [[دولت مهدی]]{{ع}} را نماد تحقق آرزو‌های خود می‌دانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی می‌آورند. در [[روایت]] دیگری آمده است: "شور و علاقه و [[دلبستگی]] [[مردم]] به [[رهبر]] [[حکومت جهانی امام مهدی]]{{ع}} به‌گونه‌ای است که [[مردم]] همانند [[زنبور عسل]] نسبت به ملکه آن، علاقه‌مند‌ند و به او [[پناه]] می‌آورند"<ref>{{متن حدیث| تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النِّحْلَةُ إِلَى يعسوبها}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.</ref>. [[محبوبیت]] مردمی، یکی از [[ویژگی‌های حکومت]] [[مهدوی]] است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمی‌شود. بدیهی است که نمود این [[محبت]] و [[عشق]]، بیش از همه در [[عصر انتظار]]، زیبنده و نکوهیده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۴.</ref>
:::::'''۳. [[رضایت]] [[امام]]{{ع}}''': از لوازم دیگر [[معرفت امام زمان]]{{ع}}، اهتمام نسبت به رضایت‌مندی و جلب [[خشنودی]] [[امام عصر]]{{ع}} است که [[رضایت خداوند]] در گرو آن است؛ زیرا اگر بنا است ما در پی کسب [[رضایت الهی]] باشیم، قطعاً راهش [[تبعیت]] از [[حجت الهی]] و جلب [[رضایت]] [[حضرت]]، در این عصر است آن وقت [[خداوند]] نیز از ما [[راضی]] و [[خشنود]] خواهند شد. براساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>"بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، [[رضایت]] [[حضرت]] نیز فقط از راه [[تبعیت]] از [[دستورات]] [[دین]]، یعنی عمل به [[تقوی]] و آراستن به [[اخلاق نیکو]]، میسر است. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} به مرحوم [[شیخ مفید]]، صادر گردیده است، [[اعمال ناشایست]] و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌‌زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که ما میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناخوشایندی که از آنان [[انتظار]] نمی‌رود، از آنان سر می‌زند و ما آن را نمی‌پسندیم"<ref>{{متن حدیث|فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref>؛ "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که موعظه‌ها و سفارش‌های لازم را نمودم، و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است"<ref>{{متن حدیث| اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>. ازاین‌رو، [[پیروی]] از خواسته‌های [[امام]]{{ع}} و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال ناشایست]]، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به [[امام]]{{ع}} است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>
:::::'''۳. [[رضایت]] [[امام]]{{ع}}''': از لوازم دیگر [[معرفت امام زمان]]{{ع}}، اهتمام نسبت به رضایت‌مندی و جلب [[خشنودی]] [[امام عصر]]{{ع}} است که [[رضایت خداوند]] در گرو آن است؛ زیرا اگر بنا است ما در پی کسب [[رضایت الهی]] باشیم، قطعاً راهش [[تبعیت]] از [[حجت الهی]] و جلب [[رضایت]] [[حضرت]]، در این عصر است آن وقت [[خداوند]] نیز از ما [[راضی]] و [[خشنود]] خواهند شد. براساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>"بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، [[رضایت]] [[حضرت]] نیز فقط از راه [[تبعیت]] از [[دستورات]] [[دین]]، یعنی عمل به [[تقوی]] و آراستن به [[اخلاق نیکو]]، میسر است. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} به مرحوم [[شیخ مفید]]، صادر گردیده است، [[اعمال ناشایست]] و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌‌زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که ما میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناخوشایندی که از آنان [[انتظار]] نمی‌رود، از آنان سر می‌زند و ما آن را نمی‌پسندیم"<ref>{{متن حدیث|فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref>؛ "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که موعظه‌ها و سفارش‌های لازم را نمودم، و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است"<ref>{{متن حدیث| اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>. ازاین‌رو، [[پیروی]] از خواسته‌های [[امام]]{{ع}} و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال ناشایست]]، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به [[امام]]{{ع}} است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>
:::::'''۴. [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل]] [[ظهور امام]]{{ع}}''': از آثار مهم دیگری [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] و پیوند نسبت به [[امام زمان]]{{ع}}، [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است. مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی احساس [[قلبی]] وعشق است. یعنی همچنان که [[امام زمان]]{{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزو‌های [[انسان منتظر]] است، می‌‌باید بزرگ‌ترین دغدغه [[انسان منتظر]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نمایند. زیرا -چنانچه قبلاً اشاره گردید- [[جهان]] [[آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] می‌باشد و پیدایش هر پدیده‌ای مشروط به وجود شرایط و زمینه‌های آن است. طبق [[آموزه‌های دینی]]، [[دعا]] یکی از اساب و عوامل تحجیل [[ظهور]] است. یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینه‌های آن می‌باشد و [[دعا]] یکی از اسباب [[تعجیل فرج]] و جزء سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]]، تأکید شده است و آن را موجب [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] عنوان نموده است. خود [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]]، صادر فرموده است، [[شیعیان]] را توصیه نموده است که برای [[تعجیل]] در ظهورش زیاد [[دعا]] نمایند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] می‌‌فرماید: "برای زودرس بودن امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>. گرچه کلمه "[[فرج]]" به معنای مطلق [[گشایش]] است. اما در اینجا به قرینه سیاق [[توقیع]] و کلمه "[[تعجیل]]" که بیانگر موضوع [[دعا]] است، مراد از "[[فرج]]"، [[ظهور]] [[حضرت]] است. ضمن اینکه خود "[[ظهور]]" بارزترین مصداق [[فرج]] است لذا [[ظهور]] [[حضرت]] که [[فرج]] اکبر و مصداق اتم آن است، مشمول کلمه "[[فرج]]" می‌‌باشد. همچنین، تأکید با کلمه {{متن حدیث|إِنَّ}} و کاربرد {{متن حدیث|ذَلِكَ}} به جای ضمیر "ه"، بر اهمیت موضوع [[دعا]] و تأثیر قطعی آن در [[تعجیل]] [[ظهور]]، دلالت دارد. این [[دعوت]]، خطاب به عموم [[مردم]] است نه فرد و یا افراد خاصی. [[پیام]] [[حضرت]] در این فراز از [[توقیع]] این است که:
:::::'''۴. [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل]] [[ظهور امام]]{{ع}}''': از آثار مهم دیگری [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] و پیوند نسبت به [[امام زمان]]{{ع}}، [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است. مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی احساس [[قلبی]] وعشق است. یعنی همچنان که [[امام زمان]]{{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزو‌های [[انسان منتظر]] است، می‌‌باید بزرگ‌ترین دغدغه [[انسان منتظر]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نمایند. زیرا -چنانچه قبلاً اشاره گردید- [[جهان آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] می‌باشد و پیدایش هر پدیده‌ای مشروط به وجود شرایط و زمینه‌های آن است. طبق [[آموزه‌های دینی]]، [[دعا]] یکی از اساب و عوامل تحجیل [[ظهور]] است. یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینه‌های آن می‌باشد و [[دعا]] یکی از اسباب [[تعجیل فرج]] و جزء سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]]، تأکید شده است و آن را موجب [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] عنوان نموده است. خود [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]]، صادر فرموده است، [[شیعیان]] را توصیه نموده است که برای [[تعجیل]] در ظهورش زیاد [[دعا]] نمایند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] می‌‌فرماید: "برای زودرس بودن امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>. گرچه کلمه "[[فرج]]" به معنای مطلق [[گشایش]] است. اما در اینجا به قرینه سیاق [[توقیع]] و کلمه "[[تعجیل]]" که بیانگر موضوع [[دعا]] است، مراد از "[[فرج]]"، [[ظهور]] [[حضرت]] است. ضمن اینکه خود "[[ظهور]]" بارزترین مصداق [[فرج]] است لذا [[ظهور]] [[حضرت]] که [[فرج]] اکبر و مصداق اتم آن است، مشمول کلمه "[[فرج]]" می‌‌باشد. همچنین، تأکید با کلمه {{متن حدیث|إِنَّ}} و کاربرد {{متن حدیث|ذَلِكَ}} به جای ضمیر "ه"، بر اهمیت موضوع [[دعا]] و تأثیر قطعی آن در [[تعجیل]] [[ظهور]]، دلالت دارد. این [[دعوت]]، خطاب به عموم [[مردم]] است نه فرد و یا افراد خاصی. [[پیام]] [[حضرت]] در این فراز از [[توقیع]] این است که:
:::::*فرا رسیدن هرچه زودتر امر [[ظهور]] [[حضرت]]، می‌‌باید به یک خواسته [[قلبی]] [[مردم]] تبدیل شود چون "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی [[شناخت]] همراه با [[عشق]] و احساس [[قلبی]] است و این در صورتی است که [[تعجیل]] [[ظهور]]، به عنوان مهم‌ترین دغدغه، در صدر فهرست خواسته‌های [[مردم]]، قرار گیرد و بزرگ‌ترین [[حاجت]] آنان محسوب شود.
:::::*فرا رسیدن هرچه زودتر امر [[ظهور]] [[حضرت]]، می‌‌باید به یک خواسته [[قلبی]] [[مردم]] تبدیل شود چون "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی [[شناخت]] همراه با [[عشق]] و احساس [[قلبی]] است و این در صورتی است که [[تعجیل]] [[ظهور]]، به عنوان مهم‌ترین دغدغه، در صدر فهرست خواسته‌های [[مردم]]، قرار گیرد و بزرگ‌ترین [[حاجت]] آنان محسوب شود.
:::::*این خواستن و احساس [[نیاز]] به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} باید فراگیر باشد و به صورت یک [[اراده]] جمعی تبدیل شود تا موجب جلب [[عنایت الهی]] بر [[تحقق ظهور]] گردد. [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز در روایتی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را، یکی از ویژگی‌های [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]]، ذکر نموده است. [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] می‌‌فرماید: "بخدا [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهدداشت که در آن زمان از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] کسی [[نجات]] نمی‌یابد مگر اینکه [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم، موفق نمایند و برای [[تعجیل]] ظهورش دعاکنند"<ref>{{متن حدیث| وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی{{ع}}، ص۱۰۵.</ref>. اینکه در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت [[دوران غیبت]] را [[درک]] نمایند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]]{{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیاء]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، می‌‌باید تمامی توجهات و نگاه‌ها بسوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خداوند]] خواسته شود. در میان [[خواسته‌ها]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]]، مهم‌ترین خواسته و بلکه مقدم بر همه خواسته‌های [[مردم]] باشد. به همین جهت، در دعای [[شریف]] افتتاح، در [[مقام]] [[توسل]] به ساحت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و سایر [[معصومین]]{{ع}}، برای هر کدام یکبار [[توسل]] ذکر شده است که جمعاً حدود یازده سطر است اما وقتی نوبت به [[امام دوازدهم]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} می‌رسد، بیش از بیست و پنج سطر و تعداد شش بار [[توسل]] به پیشگاه [[مقدس]] آن [[حضرت]]، ذکر شده است. در این دعای [[شریف]]، همه حوائج مادی و [[معنوی]]، [[دنیوی]] و [[اخروی]]، فردی و جمعی، در ذیل توجه به آن [[حضرت]]، از [[خداوند]] مسئلت می‌‌شود. {{متن حدیث|...اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ يَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَيِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُكَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِيدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا...}}<ref>مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».</ref>. در تمامی این [[خواسته‌ها]]، انگشت اشاره در کلمه {{متن حدیث|بِهِ}}، بسوی وجود [[مقدس]] [[امام عصر]]{{ع}} است. همه این تأکیدات و این نوع تعلیمات در [[ادعیه]]، برای این است که می‌‌باید آن وجود [[مقدس]]، مرکز ثقل توجهات [[مردم]] در [[عصر غیبت]] باشد. بنابراین، [[دعا]] به عنوان یک عامل [[معنوی]] مؤثر در [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] و نیز عطف توجه [[مردم]] به سوی [[امام عصر]]{{ع}} در این زمان، یکی از بایسته‌های مهم [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است تا تدریجاً این [[دعاها]] و احساس پیوندها، بستر را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم سازد. در روایتی، [[زراره]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] نموده است که [[حضرت]] فرمود: "آیا می‌‌خواهید شما را به چیزی [[راهنمایی]] کنم که [[پیامبر]]{{صل}} در مورد تأثیر آن استثنائی قائل نشده است؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}</ref>؛ بعد فرمود: [[دعاء]] جلو [[قضای الهی]] را بعد از [[تأیید]] نیز می‌‌گیرد و آن را تغییر می‌‌دهد!<ref>{{متن حدیث|الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً}}؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.</ref>. توضیح مطلب این است که: گاهی مقدرات و زمینه‌های یک امر فراهم می‌‌گردد تا [[قضا]] بیاید و به آن حتمیت و فعلیت بخشد اما وقتی عاملی مثل [[دعا]] بیاید، در تقدیرات اولیه اثر می‌‌گذارد و شرایط را عوض می‌‌کند آنوقت با تغییر در تقدیرات، [[قضا]] نیز دچار تغییر می‌‌شود و در نتیجه آنچه مقدر شده بود، محقق نمی‌گردد. اینکه گفته می‌‌شود: همه امور به [[قضای الهی]] تحقق می‌‌پذیرد، با تأثیرات [[دعا]] منافات ندارد زیرا [[دعاء]] خودش دارای تأثیرات جوهری و [[تکوینی]] است و می‌‌تواند در سلسله طولی [[علل]] تحقق اشیأ قرار گیرد. البته این تاثیرگذاری نیز به [[اذن]] و [[اراده الهی]] انجام می‌گیرد و لذا [[اعتقاد]] به تأثیر [[دعاء]] عین [[توحید]] است زیرا همان خدای که ما را [[مأمور]] به [[دعا کردن]] کرده است {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>"مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>، دعاهای [[بندگان]] را نیز، دارای اثر [[استجابت]] نموده و آن را مجرای تحقق [[اراده]] خود قرار داده است. بنابراین، امر [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} و [[تعجیل]] و یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وا بسته به [[قضای الهی]] است در عین حال ما نیز موظف به دعاییم و دعای ما نیز، می‌‌تواند در [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]]، مؤثر باشد. مهم این است که [[دعا]]، ناشی از خواست [[قلبی]] [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملا در تسریع امر [[فرج]]، سهم گیرند و زمینه را برای پذیرش حرکت عدالت‌خواهانه [[امام عصر]]{{ع}} آماده نمایند. در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده راست که [[ائمه]]{{ع}} خوندن و مداومت بر آن را توصیه نموده است نظیر: دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏}}. دعای [[معروف]] به [[دعای غریق]]: {{متن حدیث|يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ‏}}. و دعاهای مثل: [[دعای ندبه]]، دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ...}}، [[دعای عهد]]، دعای [[صاحب الامر]]، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت جامعه]] و... از جمله [[دعاها]] و اذکاری است که [[خواندن]] آن در [[زمان غیبت]]، سفارش شده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>
:::::*این خواستن و احساس [[نیاز]] به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} باید فراگیر باشد و به صورت یک [[اراده]] جمعی تبدیل شود تا موجب جلب [[عنایت الهی]] بر [[تحقق ظهور]] گردد. [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز در روایتی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را، یکی از ویژگی‌های [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]]، ذکر نموده است. [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] می‌‌فرماید: "بخدا [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهدداشت که در آن زمان از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] کسی [[نجات]] نمی‌یابد مگر اینکه [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم، موفق نمایند و برای [[تعجیل]] ظهورش دعاکنند"<ref>{{متن حدیث| وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی{{ع}}، ص۱۰۵.</ref>. اینکه در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت [[دوران غیبت]] را [[درک]] نمایند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]]{{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیاء]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، می‌‌باید تمامی توجهات و نگاه‌ها بسوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خداوند]] خواسته شود. در میان [[خواسته‌ها]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]]، مهم‌ترین خواسته و بلکه مقدم بر همه خواسته‌های [[مردم]] باشد. به همین جهت، در دعای [[شریف]] افتتاح، در [[مقام]] [[توسل]] به ساحت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و سایر [[معصومین]]{{ع}}، برای هر کدام یکبار [[توسل]] ذکر شده است که جمعاً حدود یازده سطر است اما وقتی نوبت به [[امام دوازدهم]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} می‌رسد، بیش از بیست و پنج سطر و تعداد شش بار [[توسل]] به پیشگاه [[مقدس]] آن [[حضرت]]، ذکر شده است. در این دعای [[شریف]]، همه حوائج مادی و [[معنوی]]، [[دنیوی]] و [[اخروی]]، فردی و جمعی، در ذیل توجه به آن [[حضرت]]، از [[خداوند]] مسئلت می‌‌شود. {{متن حدیث|...اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ يَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَيِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُكَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِيدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا...}}<ref>مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».</ref>. در تمامی این [[خواسته‌ها]]، انگشت اشاره در کلمه {{متن حدیث|بِهِ}}، بسوی وجود [[مقدس]] [[امام عصر]]{{ع}} است. همه این تأکیدات و این نوع تعلیمات در [[ادعیه]]، برای این است که می‌‌باید آن وجود [[مقدس]]، مرکز ثقل توجهات [[مردم]] در [[عصر غیبت]] باشد. بنابراین، [[دعا]] به عنوان یک عامل [[معنوی]] مؤثر در [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] و نیز عطف توجه [[مردم]] به سوی [[امام عصر]]{{ع}} در این زمان، یکی از بایسته‌های مهم [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است تا تدریجاً این [[دعاها]] و احساس پیوندها، بستر را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم سازد. در روایتی، [[زراره]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] نموده است که [[حضرت]] فرمود: "آیا می‌‌خواهید شما را به چیزی [[راهنمایی]] کنم که [[پیامبر]]{{صل}} در مورد تأثیر آن استثنائی قائل نشده است؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}</ref>؛ بعد فرمود: [[دعاء]] جلو [[قضای الهی]] را بعد از [[تأیید]] نیز می‌‌گیرد و آن را تغییر می‌‌دهد!<ref>{{متن حدیث|الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً}}؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.</ref>. توضیح مطلب این است که: گاهی مقدرات و زمینه‌های یک امر فراهم می‌‌گردد تا [[قضا]] بیاید و به آن حتمیت و فعلیت بخشد اما وقتی عاملی مثل [[دعا]] بیاید، در تقدیرات اولیه اثر می‌‌گذارد و شرایط را عوض می‌‌کند آنوقت با تغییر در تقدیرات، [[قضا]] نیز دچار تغییر می‌‌شود و در نتیجه آنچه مقدر شده بود، محقق نمی‌گردد. اینکه گفته می‌‌شود: همه امور به [[قضای الهی]] تحقق می‌‌پذیرد، با تأثیرات [[دعا]] منافات ندارد زیرا [[دعاء]] خودش دارای تأثیرات جوهری و [[تکوینی]] است و می‌‌تواند در سلسله طولی [[علل]] تحقق اشیأ قرار گیرد. البته این تاثیرگذاری نیز به [[اذن]] و [[اراده الهی]] انجام می‌گیرد و لذا [[اعتقاد]] به تأثیر [[دعاء]] عین [[توحید]] است زیرا همان خدای که ما را [[مأمور]] به [[دعا کردن]] کرده است {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>"مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>، دعاهای [[بندگان]] را نیز، دارای اثر [[استجابت]] نموده و آن را مجرای تحقق [[اراده]] خود قرار داده است. بنابراین، امر [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} و [[تعجیل]] و یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وا بسته به [[قضای الهی]] است در عین حال ما نیز موظف به دعاییم و دعای ما نیز، می‌‌تواند در [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]]، مؤثر باشد. مهم این است که [[دعا]]، ناشی از خواست [[قلبی]] [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملا در تسریع امر [[فرج]]، سهم گیرند و زمینه را برای پذیرش حرکت عدالت‌خواهانه [[امام عصر]]{{ع}} آماده نمایند. در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده راست که [[ائمه]]{{ع}} خوندن و مداومت بر آن را توصیه نموده است نظیر: دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏}}. دعای [[معروف]] به [[دعای غریق]]: {{متن حدیث|يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ‏}}. و دعاهای مثل: [[دعای ندبه]]، دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ...}}، [[دعای عهد]]، دعای [[صاحب الامر]]، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت جامعه]] و... از جمله [[دعاها]] و اذکاری است که [[خواندن]] آن در [[زمان غیبت]]، سفارش شده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>

نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۱۳

الگو:پرسش غیرنهایی

آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / امامت و ولایت امام مهدی / امامت امام مهدی / دلایل اثبات امامت امام مهدی
مدخل اصلیآثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی

آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
موسوی‌نسب سلیمیان صمدی محدثی عارفی کرمی ملکی راد تونه‌ای نویسندگان کتاب آفتاب مهر

ضرورت شناخت امام

آثار شناخت امام مهدی(ع)

آثار معرفتی

  1. زندگی با یاد امام (ع): شناخت امامت، اعتقاد به حضور امام را در همۀ عرصه‌ها به دنبال دارد و به تبع آن زندگی را با یاد او رقم می‌زند. وقتی منتظر از چنین بینشی برخوردار باشد، حضور امام را در همۀ لحظه‌های زندگی احساس خواهد کرد. منتظر واقعی همواره به یاد حضرت بوده و هر روز برای سلامتی و فرج او دعا می‌‌کند و یاد و نام حضرت را در هر محفل و مجلسی زنده نگه می‌‌دارد همانطور که حضرت می‌‌فرماید: «برای تعجیل در امر فرج، بسیار دعا کنید زیرا گشایش شما در آن است»[۵]. در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده است نظیر: دعای: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفسُک...‏»، دعای ندبه، دعای: «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ...»، دعای عهد، دعای صاحب الامر، زیارت آل یاسین، زیارت جامعه و...[۶].
  2. احساس نظارت دائمی امام (ع) در زندگی: یکی از آثار معرفت و شناخت امام، احساس نظارت امام بر زندگی است که باعث می‌‌شود منتظر هیچ گاه از او غفلت نکرده و در تمام مراحل زندگی با او و در حضور او قرار داشته باشد و به زندگی منتظر، معنا و مفهومی قدسی می‌‌دهد و جامعه‌ای که از چنین بینشی برخوردار باشد، روابط مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را با شاخص و معیار الهی تنظیم می‌کند، همچنین خطر انحرافات و شبهات او را مورد تهدید قرار نمی‌دهد[۷].
  3. احساس حضور امام در میان مردم: امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: «ما پیشوایان مسلمانان و حجت‌های خداوند بر اهل عالمیم. از زمانی که خداوند حضرت آدم (ع) را خلق کرده، زمین هرگز خالی از حجت الهی نبوده است. یا این حجت ظاهر و مشهور بوده و یا غایب و مستور و همچنین تا قیامت نیز خالی از حجت نخواهد بود»[۸]. این اعتقاد موجب می‌شود تا حضور امام در همۀ عرصه‌ها به خوبی احساس شود[۹].
  4. پذیرش استمرار وجود امام در جهان هستی: وجود امام بر روی زمین لازم و ضروری است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «آخرین فردی که از دنیا می‌رود، امام خواهد بود»[۱۰]. مادامی که موجودی به نام انسان در زمین است، ممکن نیست زمین از وجود امام خالی شود[۱۱].
  5. پذیرش ولایت امام بر باطن افراد: امام علاوه بر ارائۀ طریق از راه نصحیت و موعظۀ حسنه، هدایت باطنی نیز دارد که یک نحوه ولایتی است که امام دست خلق را گرفته و به راه حق می‌‌رساند[۱۲].

آثار عاطفی و انگیزشی

  • برخی دیگر از آثار شناخت امام، عاطفی و انگیزشی است. مهم‌ترین این آثار عبارت‌اند از:
  1. محبت و عشق به امام: زمانی که امام را درست بشناسیم و به نقش او در هدایت باطنی پی ببریم، خودبه‌خود عشق و محبت او در دل ما زنده خواهد شد؛ زیرا امام در محبت خداوند کامل شده است و کسی که در محبت خداوند کامل شده باشد، مورد محبت مردم است. این شناخت به هر میزان بیشتر باشد، محبت آنان فزون‌تر می‌شود و هرقدر محبت بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن انوار مقدس است. در دعایی خطاب به ائمه (ع) می‌خوانیم: «هر که شما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و هر که با شما کینه ورزد، با خدا کینه ورزیده است»[۱۳].[۱۴] این محبوبیت و مقبولیت به خاطر آن است که مردم جهان دولت مهدی (ع) را نماد تحقق آرزو‌های خود می‌دانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی می‌آورند. در روایت آمده است: «شور و علاقه و دلبستگی مردم به رهبر حکومت جهانی امام مهدی (ع) به گونه‌ای است که مردم همانند زنبور عسل نسبت به ملکۀ آن، علاقه‌مند‌ند و به او پناه می‌آورند»[۱۵]. محبوبیت مردمی، یکی از ویژگی‌های حکومت مهدوی است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمی‌شود[۱۶].
  2. ایجاد حالت انگیزشی قوی برای پیروی از امام: شناخت امام، محبت وی را به دنبال دارد و محبت به امام زمان (ع) موجب می‌شود انگیزۀ لازم در افراد برای پیروی از آن حضرت به وجود آید؛ زیرا بر اثر دوستی و محبت، ارتباط عمیق و صمیمی با امام زمان (ع) برقرار می‌شود و با ایجاد چنین ارتباطی، فرد به وجود امام (ع) احساس نیاز بیشتری می‌کند[۱۷].
  3. محبت به دوستان و پیروان امام: در روایتی امام (ع) معیار دشمنی با خود را دشمنی با دوستان خود می‌داند. راوی می‌پرسد چگونه با شما دشمنی می‌ورزیم، بعد از اینکه مقام و منزلت شما را نزد خدا شناخته‌ایم؟ امام (ع) فرمودند: «این‌گونه که دشمنی کنید با دوستان ما و دوست بدارید دشمنان ما را. به خدا پناه برید از دوست داشتن دشمنانمان و دشمنی دوستانمان..».[۱۸]. در دعایی خطاب به ائمه (ع) می‌خوانیم: «با شما و دوستان شما دوستم..».[۱۹].
  4. بغض و نفرت از دشمنان امام: امام صادق (ع) می‌فرماید: «دروغ می‌گوید کسی که مدعی است ما را دوست دارد، ولی از دشمنان ما بیزاری نمی‌جوید»[۲۰]. از حضرت رضا (ع) روایت شده است: «کمال دین با ولایت ما و بیزاری از دشمنان ماست»[۲۱]. همچنین در دعا خطاب به ائمه (ع) می‌خوانیم: «با دشمنان شما دشمنم و معاند ایشانم. با هر که با شما بر سر آشتی باشد، در آشتی به سر می‌برم و با هر که با شما سر جنگ دارد در حال جنگم..».[۲۲].[۲۳]

آثار رفتاری

  1. الگو گرفتن از امام: معرفت به امام موجب می‌شود فرد به متعالی و بزرگ بودن امام بیشتر پی ببرد. از طرفی الگو قرار دادن انسان‌های متعالی و اسوه‌پذیری از جمله ویژگی‌های مشترک میان همۀ انسان‌هاست. این نکته در حقیقت از معنای واژۀ "امام" نیز به دست می‌آید؛ زیرا امام باید به گونه‌ای باشد که دیگران بتوانند به او اقتدا و از او متابعت کنند و گفتار و کردار خود را مطابق کردار او بیاورند[۲۴]. امامان (ع) الگوهای هدایت و رشد هستند که پیروان خویش را از سراب حیرت و گمراهی رهانیده و به بزرگراه هدایت می‌کشانند. امام صادق(ع) در بیان آیۀ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى[۲۵] هدایت ویژه‌ای که گمراهی و رنج در آن راه ندارد را هدایت ناشی از پیروی از امامان (ع) معرفی کرده و کسانی را شامل این هدایت دانسته که با معرفت قلبی و عمل به فرمان پیشوایان الهی، هرگز از پیروی آنان کوتاهی نمی‌کنند[۲۶].
  2. عمل به دستورهای امام در زندگی: معرفت به امام موجب می‌شود امام را مصداق اتم انسان کامل و مظهر اسماء و صفات الهی بدانیم. به دنبال همین شناخت است که مردم اطمینان می‌یابند رفتار و منش و دستورهای امام غیر از دستور خداوند نیست. در نتیجه تلاش خواهند کرد دستورهای امام را با جان و دل بپذیرند. در دعا خطاب به امام (ع) می‌خوانیم: «من به شما و آنچه شما به آن ایمان دارید ایمان دارم»[۲۷].[۲۸] تاریخ شهادت می‌دهد انسان‌هایی که امام خود را شناختند و دست در دست او قرار دادند و سرسپرده اوامر و نواهی ایشان شدند به خیر و سعادت نایل گشته و کسانی که از امام نور فاصله گرفتند، گرفتار امام نار شدند[۲۹]. در نامه حضرت صاحب الامر (ع) به شیخ مفید آمده است: «تنها چیزی که میان ما و شیعیان فاصله انداخته است، همانا اعمال و رفتار ناخوشایندی که از آنان انتظار نمی‌رود، از آنان سر می‌زند و ما آن را نمی‌پسندیم»[۳۰]؛ ازاین‌رو، پیروی از خواسته‌های امام (ع) و دوری گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست، لازمۀ معرفت و محبت صادقانه نسبت به امام (ع) است[۳۱].
  3. یاری امام و پیروان امام: منتظر با آگاهی از مقام و منزلت ائمه (ع)، دوستدار امام و راه امام می‌شود. سپس در راه حفظ دین و مکتب به آنان یاری می‌رساند و با دشمنانشان دشمنی خواهد کرد. در دعا می‌خوانیم: «قلبم تسلیم اراده شما و رأیم تابع رأی شما و یاری‌ام برای شما آماده است، تا آنکه خدا دینش را به وسیله شما زنده سازد..».[۳۲].[۳۳]

پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة»؛ کمال الدین، ج۲، ص ۴۰۹.
  2. «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلِلْتُ عَنْ دِینِی»؛ خدایا! حجّتت را به من بشناسان وگرنه از دین خود گمراه خواهم شد؛ مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  3. «لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّی یَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ کُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ یَرُدَّ إِلَیْهِ وَ یُسَلِّمَ لَهُ»؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
  4. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵؛ عارفی، اسحاق، امامت‌پژوهی، ص۹۴ – ۹۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵؛ صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۵-۱۲۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶؛ کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۳-۱۶۴؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۸۶ - ۸۸.
  5. «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ»؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
  6. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴؛ صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
  7. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴؛ کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷.
  8. «لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ»؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۱۷.
  9. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴.
  10. «إِنَّ آخِرَ مَنْ یَمُوتُ الْإِمَام»؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۰.
  11. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴.
  12. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۴.
  13. «وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۷.
  14. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵.
  15. «تَأْوِی إِلَیْهِ أَمَتَهُ کَمَا تَأْوِی النِّحْلَةُ إِلَی یعسوبها»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
  16. ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴.
  17. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۸.
  18. «وَ کَیْفَ نُبْغِضُکُمْ بَعْدَ مَا عَرَفْنَا مَحَلَّکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْزِلَتَکُمْ قَالَ (ص) بِأَنْ تُبْغِضُوا أَوْلِیَاءَنَا وَ تُحِبُّوا أَعْدَاءَنَا فَاسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنَ مَحَبَّةِ أَعْدَائِنَا وَ عَدَاوَةِ أَوْلِیَائِنَا...»؛ مجلسی، محمدباقر، ج۲۷، ص۵۹، ح۲۰.
  19. «مُوَالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  20. «کَذَبَ مَنِ ادَّعَی مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۸، ح۱۸.
  21. «کَمَالُ الدِّینِ وَلَایَتُنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۸، ح۱۹.
  22. «مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِکُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  23. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۸.
  24. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۶۱.
  25. «هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد» سوره طه، آیه ۱۲۳.
  26. ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۵۹-۶۲.
  27. «أَنِّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  28. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۶۱.
  29. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵.
  30. «فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  31. ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
  32. «وَ قَلْبِی لَکُمْ سِلْمٌ وَ رَأْیِی لَکُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یُحْیِیَ اللَّهُ دِینَهُ بِکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
  33. ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۶۱.
  34. موسوى نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (ع)، ۲ جلد، فرهنگ منهاج - تهران (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۶ ه.ش.
  35. معجم احادیث امام مهدى، ج ۴، ص ۱۴۸.
  36. مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  37. کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ص ۳۰۱.
  38. مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.
  39. محاسن برقعى، ص ۱۵۵؛ الثقات ابن حبّان، ج ۷، ص ۴۹.
  40. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۱۲.
  41. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵.
  42. علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶.
  43. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۱۱۸ و ج ۴۱، ص ۳۵۳ و ج ۵۱، ص ۱۲۱.
  44. نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۲، ح ۱.
  45. نعمانی، الغیبة، ص ۸۶.
  46. نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۵، ح ۲۳.
  47. نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳، ح ۵۰.
  48. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷، باب ۳۵، ح ۳.
  49. الغیبة، ص ۱۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  50. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۸۱، ح ۸.
  51. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ۱، ص ۳۷۷.
  52. سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر (ع)، ص ۱۱۱.
  53. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵.
  54. امام رضا(ع) درباره آیه وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ فرمود: "َ نَحْنُ الْعَلَامَاتُ وَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ(ص)"؛ (الکافی، ج۱، ص۲۰۷).
  55. ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۷، ص۲۵۸-۲۵۷.
  56. سوره طه، آیه ۱۲۳.
  57. کسی که قائل به امامت ائمه(ع) بوده و از ایشان اطاعت کند و پیروی از دیگران را جایز نشمارد؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۱۴؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۴۷.
  58. "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّبِعُوا هُدَى اللَّهِ تَهْتَدُوا وَ تَرْشُدُوا وَ هُوَ هُدَايَ هُدَى هَذَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاهُ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَايَ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى‏"؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۵؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۴۹.
  59. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۳.
  60. سوره طه، آیه ۱۳۵.
  61. تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۷؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰. جناب جابر از آن حضرت، درباره این آیه پرسید و ایشان فرمود: "عَلِيٌّ صَاحِبُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى‏ أَيْ إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْت‏"؛ (بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰).
  62. "يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى‏"؛ کشف الغمه، ج ۱، ص۱۴۳.
  63. "مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاه‏"؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.
  64. "فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ "؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۲۱۸.
  65. سوره اعراف، آیه ۴۳.
  66. " إِذَا كَانَ‏ يَوْمُ‏ الْقِيَامَةِ دُعِيَ‏ بِالنَّبِيِ‏ (ص) وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ (ع) فَيُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِيعَتُهُمْ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ‏ يَعْنِي هَدَانَا اللَّهُ فِي وَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۸.
  67. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۵۹ - ۶۲.
  68. مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.
  69. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴.
  70. «أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي... يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً... يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ»؛ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸.
  71. « الْمَهْدِيُّ ... يَرْضَى بِخِلَافَتِهِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ فِي الهواء»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
  72. « تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النِّحْلَةُ إِلَى يعسوبها»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
  73. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴.
  74. "بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  75. «فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  76. « اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ»؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.
  77. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
  78. «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ»؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
  79. « وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ»؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی(ع)، ص۱۰۵.
  80. مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».
  81. «أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص)»
  82. «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً»؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.
  83. "مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.
  84. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۵-۱۲۷.
  85. کمال‌الدین، ج‌۲، ص‌۱۰۵.
  86. کمال‌الدین، ج‌۲، ص‌۱۰۶؛ بحار الانوار، ج‌۱۳، ص‌۴.
  87. الغیبه طوسی، ص‌۱۵۹؛ بحار الانوار، ج‌۱۳، ص‌۴.
  88. زندگانی خاتم‌الاوصیاء امام مهدی‌(ع)، ص‌۳۲.
  89. فصلنامه انتظار، شماره ۸، ص۱۹۶.
  90. تشیع و انتظار، ص۱۷۱-۱۷۲.
  91. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۷-۱۲۸.
  92. صمدی، قنبر علی، بایسته‌های ظهور، ص ۱۲۸.
  93. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
  94. اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۰
  95. اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۳
  96. اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۷
  97. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
  98. عارفی، اسحاق، امامت‌پژوهی، ص۸۵.
  99. عارفی، اسحاق، امامت‌پژوهی، ص۹۴ - ۹۸.
  100. کافی، ج۵، ص۳۳۷.
  101. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۲.
  102. کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷.
  103. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینه‌سازی ظهور، ص ۱۵۳-۱۶۴
  104. اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
  105. اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۷.
  106. غیبة نعمانی، ص ۶۲.
  107. مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۷.
  108. البرهان، ج ۲، ص ۳۴.
  109. کافی، ج ۱، ص ۱۶۳.
  110. کافی، ج ۱، ص ۳۳۷.
  111. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴.
  112. " لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ‏ فِيهِ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ وَ يَهْلِكُ‏ فِيهِ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهِ الْمُسْلِمُونَ‏ ‏"؛ کمال الدین، ص۳۷۸.
  113. آفتاب مهر، ج۲، ص ۸۶ - ۸۸.