انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== منبعشناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی مهدویت؛↵* مقالهشناسی مهدویت؛↵* پایاننامهشناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵' به '') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]] | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]] | ||
| مدخل اصلی = [[انواع انتظار]] | | مدخل اصلی = [[انواع انتظار]] | ||
| مدخل وابسته = | | مدخل وابسته = | ||
| | | تعداد پاسخ = ۱۵ | ||
}} | }} | ||
'''انواع برداشت از [[انتظار]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''انواع برداشت از [[انتظار]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۴: | ||
* دربارۀ چیستی و تحلیل ماهیت [[انتظار]]، دو برداشت اصلی و عمده وجود دارد: | * دربارۀ چیستی و تحلیل ماهیت [[انتظار]]، دو برداشت اصلی و عمده وجود دارد: | ||
==== [[انتظار مثبت]] و سازنده ==== | ==== [[انتظار مثبت]] و سازنده ==== | ||
* در این نگرش"[[انتظار]]" تنها [[امید]] و [[چشم به راهی]] نیست، بلکه [[گرایش]] عملی و از سنخ "حرکت" و "کار" و "تلاش" است و با منش و [[رفتار]] [[منتظر]] پیوند دارد، زیرا برپایۀ [[آیات]]<ref>سوره نور، آیه: ۵۵. </ref> و [[روایات]]<ref>رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|"لَنْ تَنْقَضِیَ الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّی یَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"}}؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰.</ref>، [[هدف]] والای [[انتظار]]، [[حاکمیت]] فراگیر [[اسلام]] به دست [[آخرین حجت الهی]]، [[امام مهدی]] {{ع}} است. برپایه این [[تفسیر]]، "[[انتظار]]"، اندیشۀ حرکتآفرین و پویاست که [[منتظر]] را به [[رفتار]] و اقدامات اصلاحگرایانه وامیدارد<ref>ر.ک. [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ص۳۵۷، ۳۶۶.</ref> و [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} حلقهای است از حلقههای مبارزۀ [[اهل حق]] و [[باطل]] که [[پیروزی]] به [[اهل حق]] منتهی میشود و فرد [[منتظر]] در هر شرایط، در گروه [[اهل حق]] جای دارد و در هر شرایطی بر علیه [[اهل باطل]] است<ref>ر.ک. [[اصغر طهماسبی بلداجی|طهماسبی بلداجی، اصغر]] و [[فاطمه مرادی|مرادی، فاطمه]]، [[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]]،ص؟؟؟؛ [[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟</ref>. [[منتظران]] [[ظهور امام زمان]] خود نیز مصلحانی کوچکترند که در محدودۀ خود به روشنگری و [[اصلاح]] و [[ارشاد]] میپردازند و از خاموش ماندن [[چراغ هدایت]] و [[نور]] جلوگیری مینمایند<ref>ر.ک. [[سید مهدی شمسالدین|شمسالدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۳۱-۳۳.</ref> و [[جامعه]] را مهیای [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] مینمایند<ref>ر.ک. [[شریف لکزایی|لکزایی، شریف]]، [[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]]، ص؟؟؟</ref>. [[انتظار مثبت]]، [[انتظار]] فعال، پویا و تأثیرگذاری است که [[منتظر]] را در تکاپوی تحولات و تغییرات شدید [[جامعه]] [[یاری]] میرساند و او را در ترسیم جامعۀ مطلوب [[مهدوی]] [[قوی]] و [[توانمند]] میسازد. روحیۀ [[انتظار سازنده]] در فرد موجب میگردد تا او [[جامعه]] را از جامعۀ موجود به [[جامعۀ منتظر]] تبدیل کند و از آن رهگذر، به [[جامعه مطلوب]] و [[عصر ظهور]] رهنمون گردد<ref>ر.ک. [[محمد رضا ضمیری|ضمیری، محمد رضا]]، [[کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی (مقاله)|کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی]]، ص ۲۸۳ ـ ۲۸۴.</ref>. | * در این نگرش"[[انتظار]]" تنها [[امید]] و [[چشم به راهی]] نیست، بلکه [[گرایش]] عملی و از سنخ "حرکت" و "کار" و "تلاش" است و با منش و [[رفتار]] [[منتظر]] پیوند دارد، زیرا برپایۀ [[آیات]]<ref>سوره نور، آیه: ۵۵. </ref> و [[روایات]]<ref>رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|"لَنْ تَنْقَضِیَ الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّی یَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"}}؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰.</ref>، [[هدف]] والای [[انتظار]]، [[حاکمیت]] فراگیر [[اسلام]] به دست [[آخرین حجت الهی]]، [[امام مهدی]] {{ع}} است. برپایه این [[تفسیر]]، "[[انتظار]]"، اندیشۀ حرکتآفرین و پویاست که [[منتظر]] را به [[رفتار]] و اقدامات اصلاحگرایانه وامیدارد<ref>ر.ک. [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ص۳۵۷، ۳۶۶.</ref> و [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} حلقهای است از حلقههای مبارزۀ [[اهل حق]] و [[باطل]] که [[پیروزی]] به [[اهل حق]] منتهی میشود و فرد [[منتظر]] در هر شرایط، در گروه [[اهل حق]] جای دارد و در هر شرایطی بر علیه [[اهل باطل]] است<ref>ر.ک. [[اصغر طهماسبی بلداجی|طهماسبی بلداجی، اصغر]] و [[فاطمه مرادی|مرادی، فاطمه]]، [[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]]،ص؟؟؟؛ [[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟</ref>. [[منتظران]] [[ظهور امام زمان]] خود نیز مصلحانی کوچکترند که در محدودۀ خود به روشنگری و [[اصلاح]] و [[ارشاد]] میپردازند و از خاموش ماندن [[چراغ هدایت]] و [[نور]] جلوگیری مینمایند<ref>ر.ک. [[سید مهدی شمسالدین|شمسالدین، سید مهدی]]، [[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]، ص۳۱-۳۳.</ref> و [[جامعه]] را مهیای [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] مینمایند<ref>ر.ک. [[شریف لکزایی|لکزایی، شریف]]، [[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]]، ص؟؟؟</ref>. [[انتظار مثبت]]، [[انتظار]] فعال، پویا و تأثیرگذاری است که [[منتظر]] را در تکاپوی تحولات و تغییرات شدید [[جامعه]] [[یاری]] میرساند و او را در ترسیم جامعۀ مطلوب [[مهدوی]] [[قوی]] و [[توانمند]] میسازد. روحیۀ [[انتظار سازنده]] در فرد موجب میگردد تا او [[جامعه]] را از جامعۀ موجود به [[جامعۀ منتظر]] تبدیل کند و از آن رهگذر، به [[جامعه مطلوب]] و [[عصر ظهور]] رهنمون گردد<ref>ر.ک. [[محمد رضا ضمیری|ضمیری، محمد رضا]]، [[کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی (مقاله)|کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی]]، ص ۲۸۳ ـ ۲۸۴.</ref>. | ||
==== [[انتظار منفی]] و ویرانگر ==== | ==== [[انتظار منفی]] و ویرانگر ==== | ||
خط ۲۸: | خط ۲۵: | ||
# عدهای [[انتظار فرج]] را فقط به معنای [[دعا برای ظهور]] [[امام عصر]] معنی میکنند هر چند امکان دارد در مواردی خاص دست به عمل شوند یعنی در موارد جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنند<ref>ر.ک. [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. | # عدهای [[انتظار فرج]] را فقط به معنای [[دعا برای ظهور]] [[امام عصر]] معنی میکنند هر چند امکان دارد در مواردی خاص دست به عمل شوند یعنی در موارد جزئی [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنند<ref>ر.ک. [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. | ||
# گروهی معتقدند [[انتظار فرج]] یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ [[اقدام عملی]] نباید انجام داد فرق این دسته با دستۀ فوق این چنین است که در دسته بالا در مواردی [[امر به معروف]] انجام میشد اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. | # گروهی معتقدند [[انتظار فرج]] یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ [[اقدام عملی]] نباید انجام داد فرق این دسته با دستۀ فوق این چنین است که در دسته بالا در مواردی [[امر به معروف]] انجام میشد اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. | ||
# عدهای دیگر [[اعتقاد]] دارند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید<ref>ر.ک. [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>، یعنی اگر در جایی نیاز بود [[امر به معروف]] و یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد، به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]]{{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] [[مفاسد]] را برطرف کند این مثل آن است [[معتقد]] باشیم در شب تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. | # عدهای دیگر [[اعتقاد]] دارند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید<ref>ر.ک. [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>، یعنی اگر در جایی نیاز بود [[امر به معروف]] و یا [[نهی از منکر]] شود نباید به این [[وظیفه]] عمل کرد، به بیان دیگر [[مکلف]] باید از هر عمل مثبتی (حتی [[دعا کردن]]) و از هر [[اقدام]] و هر [[مجاهدت]] و هر اصلاحی دست بکشد و [[منتظر]] بماند تا [[امام عصر]] {{ع}} خودش بیاید و اوضاع را [[اصلاح]] [[مفاسد]] را برطرف کند این مثل آن است [[معتقد]] باشیم در شب تاریک، [[انسان]] چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست [[خورشید]] عالمتاب بیاید و روز شود و همه [[دنیا]] را روشن کند<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۱۶۱، ۱۶۲.</ref>. | ||
# عدهایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به [[گناهان]] و [[فساد]] دامن زد<ref>ر.ک. [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. یعنی باید [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته، هم افراد ساده [[لوح]] وجود داشتند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناصواب<ref>ر.ک: [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>. | # عدهایی [[اعتقادی]] فراتر از [[اعتقاد]] دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به [[گناهان]] و [[فساد]] دامن زد<ref>ر.ک. [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۱۱.</ref>. یعنی باید [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] شود. در این دسته، هم افراد ساده [[لوح]] وجود داشتند و هم اشخاص [[منحرف]] با مقاصدی ناصواب<ref>ر.ک: [[زهرا مصباحی|مصباحی، زهرا]]، [[امام زمان (کتاب)|امام زمان]]، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>. | ||
# برخی هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند این عمل با [[روایات]] مغایر است و هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref><ref>ر.ک. [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟</ref>. | # برخی هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند این عمل با [[روایات]] مغایر است و هر عَلَمی [[قبل از ظهور]] [[حضرت]] بلند شود، [[طاغوت]] است<ref>{{متن حدیث|کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ {{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref><ref>ر.ک. [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟</ref>. | ||
:'''دوم: [[مسلک اعتراض]]''': درباره انواع برداشتهای منفی از [[انتظار]]، شاید اینگونه گفته شود که رکن و اساس [[انتظار]] را تنها [[اعتراض]] تشکیل میدهد؛ به این معنا که ماهیت و ریشه [[انتظار]] چیزی جز [[اعتراض]] به وضعیت موجود [[حکومتها]] یا [[اعتراض]] به [[ظلم و ستم]] و غیره نیست. در پاسخ به چنین سخنی باید گفت [[اعتراض]] صرف را نمیتوان بهعنوان تنها رکن [[انتظار]] پنداشت؛ زیرا ارکان دیگری چون [[آگاهی از وضع مطلوب]]، [[اعتقاد]] به وضع مطلوب و [[اقدام عملی]] برای رسیدن وضعیت مطلوب نیز وجود دارند که [[اعتراض]] صرف، شامل این موارد نمیشود و نیز باید افزود چنین فرضیهای با پرسشهایی مواجه است مانند اینکه اولاً، گستره و دامنه این [[اعتراض]] تا کجاست؟ ثانیاً: این [[اعتراض]] چه باری بر دوش [[منتظران]] میگذارد و این نفی با چه اثباتی میتواند همراه باشد؟ افزونبر این [[پرسشها]]، این فرضیه ارتباطی با [[معنای انتظار]] ندارد؛ زیرا [[انتظار]]، [[امید]] داشتن به [[آینده]] ای است که [[ظلم]]، [[فساد]]، [[تباهی]] و بی عدالتی درآن نباشد و با آمدن [[رهبری الهی]] [[جهان]] پر از [[عدل و داد]] میگردد و این [[هدف]] با [[اعتراض]] صرف حاصل نمیشود؛ بلکه باید در نهایت به [[اقدام]] و [[زمینهسازی]] عملی منجر شود؛ بنابراین، فرضیه [[مسلک اعتراض]] نمیتواند جامع و کامل باشد»<ref>ر.ک: [[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | :'''دوم: [[مسلک اعتراض]]''': درباره انواع برداشتهای منفی از [[انتظار]]، شاید اینگونه گفته شود که رکن و اساس [[انتظار]] را تنها [[اعتراض]] تشکیل میدهد؛ به این معنا که ماهیت و ریشه [[انتظار]] چیزی جز [[اعتراض]] به وضعیت موجود [[حکومتها]] یا [[اعتراض]] به [[ظلم و ستم]] و غیره نیست. در پاسخ به چنین سخنی باید گفت [[اعتراض]] صرف را نمیتوان بهعنوان تنها رکن [[انتظار]] پنداشت؛ زیرا ارکان دیگری چون [[آگاهی از وضع مطلوب]]، [[اعتقاد]] به وضع مطلوب و [[اقدام عملی]] برای رسیدن وضعیت مطلوب نیز وجود دارند که [[اعتراض]] صرف، شامل این موارد نمیشود و نیز باید افزود چنین فرضیهای با پرسشهایی مواجه است مانند اینکه اولاً، گستره و دامنه این [[اعتراض]] تا کجاست؟ ثانیاً: این [[اعتراض]] چه باری بر دوش [[منتظران]] میگذارد و این نفی با چه اثباتی میتواند همراه باشد؟ افزونبر این [[پرسشها]]، این فرضیه ارتباطی با [[معنای انتظار]] ندارد؛ زیرا [[انتظار]]، [[امید]] داشتن به [[آینده]] ای است که [[ظلم]]، [[فساد]]، [[تباهی]] و بی عدالتی درآن نباشد و با آمدن [[رهبری الهی]] [[جهان]] پر از [[عدل و داد]] میگردد و این [[هدف]] با [[اعتراض]] صرف حاصل نمیشود؛ بلکه باید در نهایت به [[اقدام]] و [[زمینهسازی]] عملی منجر شود؛ بنابراین، فرضیه [[مسلک اعتراض]] نمیتواند جامع و کامل باشد»<ref>ر.ک: [[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۴۹: | ||
«درباره چیستی و تحلیل ماهیت [[انتظار]]، دو نگره هست: | «درباره چیستی و تحلیل ماهیت [[انتظار]]، دو نگره هست: | ||
#نگاه درست برپایه [[آیات]] و [[روایات]]. | # نگاه درست برپایه [[آیات]] و [[روایات]]. | ||
#کج فهمی و برداشت [[انحرافی]] از [[آموزههای دینی]]. نگاه نخست بر کاربردی بودن آموزه [[انتظار]] تأکید میورزد؛ اما نگاه دوم آن را [[ایمان]] قلبی غیر تکلیفآور میپندارد. | # کج فهمی و برداشت [[انحرافی]] از [[آموزههای دینی]]. نگاه نخست بر کاربردی بودن آموزه [[انتظار]] تأکید میورزد؛ اما نگاه دوم آن را [[ایمان]] قلبی غیر تکلیفآور میپندارد. | ||
'''۱. [[انتظار مثبت]] و سازنده:''' در نگره نخست "[[انتظار]]" تنها [[امید]] و چشم بهراهی نیست، بلکه گرایش عملی و از سنخ "حرکت" و "کار" و "تلاش" است و با منش و [[رفتار]] [[منتظر]] پیوند دارد، زیرا برپایه [[آیات]] <ref>ر.ک . سوره نور، آیه : ۵۵.</ref> و روایات <ref>رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث| لَنْ تَنْقَضِيَ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي يَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا}} (الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰).</ref>، [[هدف]] والای [[انتظار]]، [[حاکمیت]] فراگیر [[اسلام]] به دست [[آخرین حجت]] الاهی، [[حضرت مهدی]]{{ع}} است، پس ماهیت [[انتظار]] تنها در جهت تحقق این [[هدف]] متعالی، در خور بازکاوی است. براین اساس میتوان گفت که "[[انتظار]]" انگیزهای برآمده از [[ایمان]] عمیق به حتمی بودن [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ [[اعتقادی]] برانگیزاننده و حرکتآفرین که در ساختار [[فکری]] و شیوه [[زندگی]] [[دینی]] [[منتظر]] مؤثر است و او را به [[رفتاری]] همگون با [[هدف]] [[انتظار]] و تعامل سازنده با پیشامدهای گوناگون در عرصههای مختلف حیات فردی و [[اجتماعی]] وامیدارد. | '''۱. [[انتظار مثبت]] و سازنده:''' در نگره نخست "[[انتظار]]" تنها [[امید]] و چشم بهراهی نیست، بلکه گرایش عملی و از سنخ "حرکت" و "کار" و "تلاش" است و با منش و [[رفتار]] [[منتظر]] پیوند دارد، زیرا برپایه [[آیات]] <ref>ر.ک . سوره نور، آیه : ۵۵.</ref> و روایات <ref>رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث| لَنْ تَنْقَضِيَ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي يَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا}} (الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰).</ref>، [[هدف]] والای [[انتظار]]، [[حاکمیت]] فراگیر [[اسلام]] به دست [[آخرین حجت]] الاهی، [[حضرت مهدی]] {{ع}} است، پس ماهیت [[انتظار]] تنها در جهت تحقق این [[هدف]] متعالی، در خور بازکاوی است. براین اساس میتوان گفت که "[[انتظار]]" انگیزهای برآمده از [[ایمان]] عمیق به حتمی بودن [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} است؛ [[اعتقادی]] برانگیزاننده و حرکتآفرین که در ساختار [[فکری]] و شیوه [[زندگی]] [[دینی]] [[منتظر]] مؤثر است و او را به [[رفتاری]] همگون با [[هدف]] [[انتظار]] و تعامل سازنده با پیشامدهای گوناگون در عرصههای مختلف حیات فردی و [[اجتماعی]] وامیدارد. | ||
برپایه این [[تفسیر]]، "[[انتظار]]" [[اندیشه]] حرکتآفرین و پویاست که [[منتظر]] را به [[رفتار]] و اقدامات اصلاحگرایانه وامیدارد. در این نگاه، رویش [[روح]] [[مقاومت]] و اصلاحگری ریشه گرفته از [[اندیشه]] [[انتظار]] در وجود [[انسان]]، سبب پیدایی دو رویکرد، یعنی پرهیز از همسویی با عوامل [[ظلم]] و [[فساد]] و [[مبارزه]] با نمادها و نمودهای [[بیعدالتی]] از یکسو، و [[خودسازی]] و اقدامات زمینهساز برای تحقق [[حکومت عدل جهانی]] از سوی دیگر است، پس آنان که به وضع موجود [[دل]] بسته و فراتر از آن را برنمیتابند، [[منتظر]] نیستند، زیرا کسی [[منتظر]] است که با [[پایداری]] در برابر مظاهر [[باطل]] و [[اصلاح]] ناراستیها و بیدادگریها، در پی دستیابی به [[آرمان]] بلند و [[هدف]] سترگی باشد که به [[انتظار]] آن نشسته است. | برپایه این [[تفسیر]]، "[[انتظار]]" [[اندیشه]] حرکتآفرین و پویاست که [[منتظر]] را به [[رفتار]] و اقدامات اصلاحگرایانه وامیدارد. در این نگاه، رویش [[روح]] [[مقاومت]] و اصلاحگری ریشه گرفته از [[اندیشه]] [[انتظار]] در وجود [[انسان]]، سبب پیدایی دو رویکرد، یعنی پرهیز از همسویی با عوامل [[ظلم]] و [[فساد]] و [[مبارزه]] با نمادها و نمودهای [[بیعدالتی]] از یکسو، و [[خودسازی]] و اقدامات زمینهساز برای تحقق [[حکومت عدل جهانی]] از سوی دیگر است، پس آنان که به وضع موجود [[دل]] بسته و فراتر از آن را برنمیتابند، [[منتظر]] نیستند، زیرا کسی [[منتظر]] است که با [[پایداری]] در برابر مظاهر [[باطل]] و [[اصلاح]] ناراستیها و بیدادگریها، در پی دستیابی به [[آرمان]] بلند و [[هدف]] سترگی باشد که به [[انتظار]] آن نشسته است. | ||
'''۲. [[انتظار منفی]] و ویرانگر:''' برخی [[ظهور امام عصر]]{{ع}} را تنها به [[اراده]] الاهی وابسته میدانند و تلاش [[جامعه انسانی]]، به ویژه اقدامات انقلابی در برابر [[حاکمان جور]]، در تحقق [[وعده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بیتأثیر میشمارند و [[اصلاح]] امور را به آمدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} واگذار میکنند. این دیدگاه، نه تنها [[اقدام]] برای برپایی [[حکومت]] در [[عصر غیبت]] را برنمیتابد، آن را مانع [[رخداد ظهور]] و محکوم به بطلان میپندارد. | '''۲. [[انتظار منفی]] و ویرانگر:''' برخی [[ظهور امام عصر]] {{ع}} را تنها به [[اراده]] الاهی وابسته میدانند و تلاش [[جامعه انسانی]]، به ویژه اقدامات انقلابی در برابر [[حاکمان جور]]، در تحقق [[وعده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بیتأثیر میشمارند و [[اصلاح]] امور را به آمدن [[حضرت مهدی]] {{ع}} واگذار میکنند. این دیدگاه، نه تنها [[اقدام]] برای برپایی [[حکومت]] در [[عصر غیبت]] را برنمیتابد، آن را مانع [[رخداد ظهور]] و محکوم به بطلان میپندارد. | ||
برپایه این نگرش عافیتطلبانه و مسئولیتگریز، [[رخداد ظهور]]، فراتر از حوزه اثرگذاری [[بشر]] است و تنها به [[اراده]] الاهی پیوند دارد؛ [[انتظار ظهور]] نیز به معنای مترصد بودن [[مردم]] تا فرارسیدن روز [[موعود]] و دست روی دست گذاشتن و بیتأثیر انگاشتن تلاش [[جامعه منتظر]] در زودهنگامی یا دیرکرد این رخداد بزرگ است. نگرش جدا انگاری [[ظهور امام زمان]]{{ع}} از کارکرد [[جامعه منتظر]]، برخاسته از نگاه سطحی<ref>نمود بارز این سطحینگری را میتوان در تفکر جریان مشهور به "انجمن حجتیه" مشاهده کرد.</ref> و [[فهم]] نادرست از روایاتی است که درباره [[وضع سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شیعه]] در [[دوران غیبت]] و [[قیامهای پیش از ظهور]] وارد شده است. | برپایه این نگرش عافیتطلبانه و مسئولیتگریز، [[رخداد ظهور]]، فراتر از حوزه اثرگذاری [[بشر]] است و تنها به [[اراده]] الاهی پیوند دارد؛ [[انتظار ظهور]] نیز به معنای مترصد بودن [[مردم]] تا فرارسیدن روز [[موعود]] و دست روی دست گذاشتن و بیتأثیر انگاشتن تلاش [[جامعه منتظر]] در زودهنگامی یا دیرکرد این رخداد بزرگ است. نگرش جدا انگاری [[ظهور امام زمان]] {{ع}} از کارکرد [[جامعه منتظر]]، برخاسته از نگاه سطحی<ref>نمود بارز این سطحینگری را میتوان در تفکر جریان مشهور به "انجمن حجتیه" مشاهده کرد.</ref> و [[فهم]] نادرست از روایاتی است که درباره [[وضع سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شیعه]] در [[دوران غیبت]] و [[قیامهای پیش از ظهور]] وارد شده است. | ||
برخی [[روایات]]، بر ناکامی و بیثمر بودن تلاشهای زمینهساز اشاره دارد و از ناپختگی [[قیام]] در این دوران خبر داده است؛ مانند [[سخن امام]] [[زین العابدین]]{{ع}}: {{متن حدیث| وَ اللَّهِ! لَا يَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ{{ع}} إِلَّا كَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَكْرِهِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَويَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْيَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴.</ref>. | برخی [[روایات]]، بر ناکامی و بیثمر بودن تلاشهای زمینهساز اشاره دارد و از ناپختگی [[قیام]] در این دوران خبر داده است؛ مانند [[سخن امام]] [[زین العابدین]] {{ع}}: {{متن حدیث| وَ اللَّهِ! لَا يَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ {{ع}} إِلَّا كَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَكْرِهِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَويَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْيَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴.</ref>. | ||
برخی دیگر، هرگونه [[قیام]] در [[دوران غیبت]] را "[[طاغوت]]" دانسته است؛ مانند سخن [[امام باقر]]{{ع}}: {{متن حدیث| كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} با [[نکوهش]] برافراشتن [[پرچم قیام]] در [[زمان غیبت]]، [[قیام]] کنندگان را "[[طاغوت]]" خوانده و [[پیروی]] از آنان را [[شرک]] شمرده است: {{متن حدیث| كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>. | برخی دیگر، هرگونه [[قیام]] در [[دوران غیبت]] را "[[طاغوت]]" دانسته است؛ مانند سخن [[امام باقر]] {{ع}}: {{متن حدیث| كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ {{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} با [[نکوهش]] برافراشتن [[پرچم قیام]] در [[زمان غیبت]]، [[قیام]] کنندگان را "[[طاغوت]]" خوانده و [[پیروی]] از آنان را [[شرک]] شمرده است: {{متن حدیث| كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>. | ||
برپایه این دیدگاه، ظاهر دو [[روایت]] اخیر، با توجه به عمومیت لفظ "{{متن حدیث| كُلُّ}}" و اضافه آن به واژه "{{متن حدیث|رَايَةٍ}}" که نکره است (گرچه در سیاق نفی نیست)، همگان را از اقدامات مصلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان]] طاغوتی [[پیش از ظهور امام مهدی]]{{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند. غور نکردن در محتوا و [[پیام]] [[روایات]] یادشده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و [[قیام]] در [[روزگار غیبت]] را بینتیجه و [[باطل]] شمارد؛ غافل از آنکه یادکرد جمله {{متن حدیث| يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ }} پس از واژه "{{متن حدیث|طَاغُوتٌ}}" در [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} بیانگر آن است که مقصود از [[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]]{{ع}} پرچمی است که نه برای [[خدا]]، بلکه در پی رسیدن به مقاصد [[دنیایی]] و [[دعوت]] به خود باشد؛ اما پرچمی که با [[هدف]] [[حاکمیت]] [[دین]] الاهی برافراشته شود و [[مردم]] را به [[قرآن]] و [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} فراخواند، قطعا مخاطب این گونه [[روایات]] نخواهد بود، همانگونه که [[امام باقر]]{{ع}} در تأیید [[قیام]] حقطلبانه [[یمانی]]، وی را به سبب فراخوان [[مردم]] به [[امام مهدی]]{{ع}} ستود و با هدایتبخش خواندن [[پرچم]] او همگان را به [[حمایت]] از [[نهضت]] [[یمانی]] سفارش فرمود: {{متن حدیث| لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ فَانْهَضْ إِلَيْهِ فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ هُدًى}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.</ref>. | برپایه این دیدگاه، ظاهر دو [[روایت]] اخیر، با توجه به عمومیت لفظ "{{متن حدیث| كُلُّ}}" و اضافه آن به واژه "{{متن حدیث|رَايَةٍ}}" که نکره است (گرچه در سیاق نفی نیست)، همگان را از اقدامات مصلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان]] طاغوتی [[پیش از ظهور امام مهدی]] {{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند. غور نکردن در محتوا و [[پیام]] [[روایات]] یادشده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و [[قیام]] در [[روزگار غیبت]] را بینتیجه و [[باطل]] شمارد؛ غافل از آنکه یادکرد جمله {{متن حدیث| يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ }} پس از واژه "{{متن حدیث|طَاغُوتٌ}}" در [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} بیانگر آن است که مقصود از [[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} پرچمی است که نه برای [[خدا]]، بلکه در پی رسیدن به مقاصد [[دنیایی]] و [[دعوت]] به خود باشد؛ اما پرچمی که با [[هدف]] [[حاکمیت]] [[دین]] الاهی برافراشته شود و [[مردم]] را به [[قرآن]] و [[مکتب اهل بیت]] {{عم}} فراخواند، قطعا مخاطب این گونه [[روایات]] نخواهد بود، همانگونه که [[امام باقر]] {{ع}} در تأیید [[قیام]] حقطلبانه [[یمانی]]، وی را به سبب فراخوان [[مردم]] به [[امام مهدی]] {{ع}} ستود و با هدایتبخش خواندن [[پرچم]] او همگان را به [[حمایت]] از [[نهضت]] [[یمانی]] سفارش فرمود: {{متن حدیث| لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ فَانْهَضْ إِلَيْهِ فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ هُدًى}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.</ref>. | ||
با درنگ در مجموع اینگونه [[روایات]]، بیپایگی و بطلان تلقی منفی از [[انتظار ظهور]] آشکار میگردد، زیرا [[روایات]] پیشگفته به حرکت براندازانه [[حاکمان جور]] و اقدامات سازنده برای [[اصلاح]] امور و [[اجرای احکام]] [[دین الهی]] نظر دارد و تخصصا از شمول [[روایات]] دسته دوم، بیروناند. در [[حقیقت]]، اینگونه [[روایات]] برای پیشگیری از سوء استفاده برخی عناصر فرصتطلب از نام "[[مهدی]]" است، تا کسی برای رسیدن به اغراض [[سیاسی]] خویش، خود را [[مهدی موعود]] موجود قلمداد نکند، از این رو [[روایات]] یادشده به قیامهایی نظر دارند که با نام [[مهدی موعود]]{{ع}} انجام میگیرند؛ نه هر [[قیام]] و اصلاحی حتی برای [[اقامه حق]] و احیای معروف در [[جامعه]] که از [[احکام]] قطعی [[اسلام]] است. | با درنگ در مجموع اینگونه [[روایات]]، بیپایگی و بطلان تلقی منفی از [[انتظار ظهور]] آشکار میگردد، زیرا [[روایات]] پیشگفته به حرکت براندازانه [[حاکمان جور]] و اقدامات سازنده برای [[اصلاح]] امور و [[اجرای احکام]] [[دین الهی]] نظر دارد و تخصصا از شمول [[روایات]] دسته دوم، بیروناند. در [[حقیقت]]، اینگونه [[روایات]] برای پیشگیری از سوء استفاده برخی عناصر فرصتطلب از نام "[[مهدی]]" است، تا کسی برای رسیدن به اغراض [[سیاسی]] خویش، خود را [[مهدی موعود]] موجود قلمداد نکند، از این رو [[روایات]] یادشده به قیامهایی نظر دارند که با نام [[مهدی موعود]] {{ع}} انجام میگیرند؛ نه هر [[قیام]] و اصلاحی حتی برای [[اقامه حق]] و احیای معروف در [[جامعه]] که از [[احکام]] قطعی [[اسلام]] است. | ||
همچنین این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز [[مردم]] در [[آمادهسازی]] مقدمات [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند این سخن [[رسول خدا]]{{صل}} {{متن حدیث| يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref>شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.</ref>. | همچنین این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز [[مردم]] در [[آمادهسازی]] مقدمات [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند این سخن [[رسول خدا]] {{صل}} {{متن حدیث| يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref>شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.</ref>. | ||
افزون بر آن، نگرش منفی به آموزه [[انتظار]]، سبب تعطیلی دستورهای [[سیاسی]] [[اسلام]]، مانند [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[جهاد]] و [[حمایت از مظلوم]] و...، خواهد بود که با صریح [[آیات]] و [[روایات]] منافات دارد. | افزون بر آن، نگرش منفی به آموزه [[انتظار]]، سبب تعطیلی دستورهای [[سیاسی]] [[اسلام]]، مانند [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[جهاد]] و [[حمایت از مظلوم]] و...، خواهد بود که با صریح [[آیات]] و [[روایات]] منافات دارد. | ||
[[امام خمینی]] که خود از [[مصلحان]] بزرگ [[شیعه]] و [[احیاگر]] [[اندیشه]] [[انتظار]] است، با [[انحرافی]] خواندن این دیدگاه، [[فهم]] نادرست و تفریطی درباره [[انتظار]] را با آموزههای [[دین]] ناهمگون دانسته و با طبقه بندی هواداران این نگرش به چند دسته انزواگرا و عافیتطلب و [[فریب]] خورده، چنین گفته است: بعضیها [[انتظار فرج]] را به این میدانند که در [[مسجد]] و [[حسینیه]] و منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند... یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه میگذرد؛ بر [[ملتها]] چه میگذرد؛ بر [[ملت]] ما چه میگذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم؛ ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم؛ برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] - [[مهدی]]{{ع}} - بیایند إن شاء [[الله]]، درست میکنند... یک دسته میگفتند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود، تا آن [[حضرت]] بیاید؛ ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم؛ [[امر به معروف]] هم نکنیم، تا [[مردم]] هر کاری میخواهند بکنند تا [[گناه]] زیاد شود و [[فرج]] نزدیک شود! یک دسته از این بالاتر میگفتند: باید دامن زد به [[گناهان]]؛ [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد، تا [[دنیا]] پر از [[ظلم و جور]] بشود و آن [[حضرت]]{{ع}} تشریف بیاورند... یک دسته دیگری بودند که میگفتند هر [[حکومتی]] اگر در [[زمان غیبت]] محقق بشود، این [[حکومت]] [[باطل]] است و برخلاف [[اسلام]] است<ref>صحیفه امام خمینی، ج ۲۱، ص ۱۳ - ۱۴.</ref>. | [[امام خمینی]] که خود از [[مصلحان]] بزرگ [[شیعه]] و [[احیاگر]] [[اندیشه]] [[انتظار]] است، با [[انحرافی]] خواندن این دیدگاه، [[فهم]] نادرست و تفریطی درباره [[انتظار]] را با آموزههای [[دین]] ناهمگون دانسته و با طبقه بندی هواداران این نگرش به چند دسته انزواگرا و عافیتطلب و [[فریب]] خورده، چنین گفته است: بعضیها [[انتظار فرج]] را به این میدانند که در [[مسجد]] و [[حسینیه]] و منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]] {{ع}} را از [[خدا]] بخواهند... یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه میگذرد؛ بر [[ملتها]] چه میگذرد؛ بر [[ملت]] ما چه میگذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم؛ ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم؛ برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] - [[مهدی]] {{ع}} - بیایند إن شاء [[الله]]، درست میکنند... یک دسته میگفتند باید عالم پر از [[معصیت]] بشود، تا آن [[حضرت]] بیاید؛ ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم؛ [[امر به معروف]] هم نکنیم، تا [[مردم]] هر کاری میخواهند بکنند تا [[گناه]] زیاد شود و [[فرج]] نزدیک شود! یک دسته از این بالاتر میگفتند: باید دامن زد به [[گناهان]]؛ [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد، تا [[دنیا]] پر از [[ظلم و جور]] بشود و آن [[حضرت]] {{ع}} تشریف بیاورند... یک دسته دیگری بودند که میگفتند هر [[حکومتی]] اگر در [[زمان غیبت]] محقق بشود، این [[حکومت]] [[باطل]] است و برخلاف [[اسلام]] است<ref>صحیفه امام خمینی، ج ۲۱، ص ۱۳ - ۱۴.</ref>. | ||
براین اساس، [[ظهور]] [[مهدی موعود]] موجود{{ع}} آخرین حلقه [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[باطل]] است که به [[پیروزی]] پایانی [[مؤمنان]] میانجامد. سهیم بودن هر کسی در این [[سعادت]] بزرگ، در گرو تأثیر مهم وی در تحققبخشی به [[پیروزی]] نهایی اهل [[ایمان]] است»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.</ref>. | براین اساس، [[ظهور]] [[مهدی موعود]] موجود {{ع}} آخرین حلقه [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[باطل]] است که به [[پیروزی]] پایانی [[مؤمنان]] میانجامد. سهیم بودن هر کسی در این [[سعادت]] بزرگ، در گرو تأثیر مهم وی در تحققبخشی به [[پیروزی]] نهایی اهل [[ایمان]] است»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۶: | خط ۸۳: | ||
«به رغم روشنی و قطعیت معنای [[راستین]] [[انتظار]]، [[تفاسیر]] و برداشتهای مختلفی از آن ارائه شده است. بخش عمده این برداشتها، مربوط به [[فهم]] اندیشوران و [[دانشمندان]] و بخش دیگر، مربوط به برداشت برخی [[شیعیان]] از مسئله [[انتظار]] است. دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از: | «به رغم روشنی و قطعیت معنای [[راستین]] [[انتظار]]، [[تفاسیر]] و برداشتهای مختلفی از آن ارائه شده است. بخش عمده این برداشتها، مربوط به [[فهم]] اندیشوران و [[دانشمندان]] و بخش دیگر، مربوط به برداشت برخی [[شیعیان]] از مسئله [[انتظار]] است. دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از: | ||
#'''صحیح و سازنده:''' [[انتظار]] سازنده، تحرک بخش و تعهدآور، همان [[انتظار]] راستینی است که در [[روایات]]، آن را با "فضیلتترین [[عبادت]]" و "[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] [[پیامبر]]{{صل}}" دانستهاند. مرحوم [[مظفر]] در گفتاری کوتاه و جامع، [[انتظار]] را این گونه [[تفسیر]] کرده است که: معنای [[انتظار]] [[ظهور]] [[مصلح]] حقیقی و [[نجات]] بخش الهی [[حضرت مهدی]] {{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف]] دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها [[واجب]] است، مانند پاری [[حق]]، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای دینی، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[قائم آل محمد]]{{ع}} بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند. هر [[مسلمان]]، موظف است خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند؛ برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح، از هر کوششی فروگذاری نکند و به [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد؛ هم چنان که [[پیامبر]] بزرگوار فرمود: {{عربی|" كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْؤول عَنْ رَعِيَّتِهِ "}}<ref>همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید؛ صحيح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸ و بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۳۸ </ref>. بر این پایه، یک [[مسلمان]] نمیتواند به [[دلیل]] [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]]، از [[وظایف]] مسلم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، [[انتظار]] به [[ظهور]]، نه اسقاط [[تکلیف]] میکند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را میدهد. سستی در [[وظایف]] [[دین]] و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست.<ref> محمدرضا مظفر، عقاید الأمامية، ترجمه علی رضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸ </ref> | # '''صحیح و سازنده:''' [[انتظار]] سازنده، تحرک بخش و تعهدآور، همان [[انتظار]] راستینی است که در [[روایات]]، آن را با "فضیلتترین [[عبادت]]" و "[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] [[پیامبر]] {{صل}}" دانستهاند. مرحوم [[مظفر]] در گفتاری کوتاه و جامع، [[انتظار]] را این گونه [[تفسیر]] کرده است که: معنای [[انتظار]] [[ظهور]] [[مصلح]] حقیقی و [[نجات]] بخش الهی [[حضرت مهدی]] {{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف]] دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها [[واجب]] است، مانند پاری [[حق]]، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای دینی، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[قائم آل محمد]] {{ع}} بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند. هر [[مسلمان]]، موظف است خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند؛ برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح، از هر کوششی فروگذاری نکند و به [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد؛ هم چنان که [[پیامبر]] بزرگوار فرمود: {{عربی|" كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْؤول عَنْ رَعِيَّتِهِ "}}<ref>همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید؛ صحيح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸ و بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۳۸ </ref>. بر این پایه، یک [[مسلمان]] نمیتواند به [[دلیل]] [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]]، از [[وظایف]] مسلم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، [[انتظار]] به [[ظهور]]، نه اسقاط [[تکلیف]] میکند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را میدهد. سستی در [[وظایف]] [[دین]] و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست.<ref> محمدرضا مظفر، عقاید الأمامية، ترجمه علی رضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸ </ref> | ||
#'''غلط و ویرانگر:''' [[انتظار]] ویرانگر، فلج کننده و بازدارنده که در واقع نوعی "اباحی گری" است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان [[دین]] قرار گرفته است و این بزرگان [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را از آن پرهیز دادهاند. [[علامه مطهری]] در این باره مینویسد: این نوع [[انتظار]] حاصل برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج مستمها، [[تبعیض]] ها، اختناقها، [[حق]] کشیها و [[تباهیها]] ناشی میشود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکّه تاز میدان گردد و جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] - نه اهل [[حقیقت]]، زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد - از آستین بیرون میآید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود. بر عکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ستم]]، [[تبعیض]]، [[حق]] کشی و هر [[پلیدی]] - به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند - روا است؛ زیرا "[[هدف]] وسیله های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می کند"؛ پس [[بهترین]] کمک به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است....... این نوع برداشت از [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} و این نوع [[انتظار فرج]] که به نوعی تعطیل در [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] منجر میشود و نوعی "اباحیگری" باید شمرده شود، به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و قرآنی وفق نمیدهد<ref> [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۵۴ (با تصرف) </ref>. بنیانگذار [[نظام اسلامی ایران]] نیز، در سخنانی ارزشمند پس از بیان برداشتهای نادرست از [[انتظار]]، به شدت کسانی را که چنین تصوراتی دارند، مذمت کرده است<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱ (۱۴ فروردین ۱۳۶۷ش)</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۳-۱۹۵.</ref>. | # '''غلط و ویرانگر:''' [[انتظار]] ویرانگر، فلج کننده و بازدارنده که در واقع نوعی "اباحی گری" است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان [[دین]] قرار گرفته است و این بزرگان [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]] را از آن پرهیز دادهاند. [[علامه مطهری]] در این باره مینویسد: این نوع [[انتظار]] حاصل برداشت قشری [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی موعود]] {{ع}} است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج مستمها، [[تبعیض]] ها، اختناقها، [[حق]] کشیها و [[تباهیها]] ناشی میشود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکّه تاز میدان گردد و جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] - نه اهل [[حقیقت]]، زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد - از آستین بیرون میآید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود. بر عکس، هر [[گناه]]، [[فساد]]، [[ستم]]، [[تبعیض]]، [[حق]] کشی و هر [[پلیدی]] - به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند - روا است؛ زیرا "[[هدف]] وسیله های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می کند"؛ پس [[بهترین]] کمک به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و [[اشاعه فساد]] است....... این نوع برداشت از [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی موعود]] {{ع}} و این نوع [[انتظار فرج]] که به نوعی تعطیل در [[حدود]] و [[مقررات اسلامی]] منجر میشود و نوعی "اباحیگری" باید شمرده شود، به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و قرآنی وفق نمیدهد<ref> [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص ۵۴ (با تصرف) </ref>. بنیانگذار [[نظام اسلامی ایران]] نیز، در سخنانی ارزشمند پس از بیان برداشتهای نادرست از [[انتظار]]، به شدت کسانی را که چنین تصوراتی دارند، مذمت کرده است<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱ (۱۴ فروردین ۱۳۶۷ش)</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۳-۱۹۵.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۶: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر فروهی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر فروهی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار]] دوگونه است: انتظاری سازنده، تحرک بخش و تعهدآور، این نوع [[انتظار]] (...) با فضیلتترین [[عبادت]] شمرده شده است. در مقابل انتظاری است ویرانگر، بازدارنده، و فلج کننده، این دو نوع [[انتظار]] معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] [[عظیم]] [[تاریخی]] [[مهدی موعود]]{{ع}} است. | «[[انتظار]] دوگونه است: انتظاری سازنده، تحرک بخش و تعهدآور، این نوع [[انتظار]] (...) با فضیلتترین [[عبادت]] شمرده شده است. در مقابل انتظاری است ویرانگر، بازدارنده، و فلج کننده، این دو نوع [[انتظار]] معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] [[عظیم]] [[تاریخی]] [[مهدی موعود]] {{ع}} است. | ||
در [[انتظار ویرانگر]]، نوع برداشت از [[انتظار]] این است که، [[ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت]] صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، اختناقها و حقکشیها ناشی میشود، و این انفجار وقتی رخ میدهد که [[اصلاح]] به نقطه صفر برسد و [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود، پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. | در [[انتظار ویرانگر]]، نوع برداشت از [[انتظار]] این است که، [[ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت]] صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، اختناقها و حقکشیها ناشی میشود، و این انفجار وقتی رخ میدهد که [[اصلاح]] به نقطه صفر برسد و [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود، پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۲: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین ''' [[محمد صابر جعفری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین ''' [[محمد صابر جعفری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
#«برخی [[انتظار فرج]] را در [[دعا برای فرج]] و [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزیی، منحصر دانسته و بیشتر از آن وظیفهای برای خویش قایل نیستند. | #«برخی [[انتظار فرج]] را در [[دعا برای فرج]] و [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزیی، منحصر دانسته و بیشتر از آن وظیفهای برای خویش قایل نیستند. | ||
#گروهی دیگر، حتّی [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزیی را نیز برنمیتابند چرا که معتقدند، از آن جا که در [[دوران غیبت]]، کاری از آنها برنمیآید، تکلیفی برعهده ندارند. [[امام زمان]]{{ع}} خود، [[هنگام ظهور]]، [[کارها]] را حل میکند. گفتنی است بسیاری از معتقدان این دو [[فکر]]، ممکن است افراد صالحی باشند، لیک کوته [[فکر]]. | # گروهی دیگر، حتّی [[امر به معروف]] و [[نهی]] از منکرهای جزیی را نیز برنمیتابند چرا که معتقدند، از آن جا که در [[دوران غیبت]]، کاری از آنها برنمیآید، تکلیفی برعهده ندارند. [[امام زمان]] {{ع}} خود، [[هنگام ظهور]]، [[کارها]] را حل میکند. گفتنی است بسیاری از معتقدان این دو [[فکر]]، ممکن است افراد صالحی باشند، لیک کوته [[فکر]]. | ||
# [[پندار]] گروه سوم چنین است: [[جامعه]] بایستی به حال خود رها شود و کاری به [[فساد]] نباید داشت تا [[زمینه ظهور]] که [[دنیایی]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] است، فراهم آید. | # [[پندار]] گروه سوم چنین است: [[جامعه]] بایستی به حال خود رها شود و کاری به [[فساد]] نباید داشت تا [[زمینه ظهور]] که [[دنیایی]] پر از [[ظلم]] و [[فساد]] است، فراهم آید. | ||
#گروه چهارم (به تعبیر حضرت امام؛ برخی [[سادهلوح]] و برخی [[منحرف]]<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۴، چاپ اوّل، پاییز ۱۳۷۸.</ref>)، [[انتظار]] را چنین [[تفسیر]] میکنند: نه تنها نباید جلوی [[مفاسد]] و [[گناهان]] را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن هم زد تا [[زمینه ظهور]] حجّت{{ع}}، هرچه بیشتر فراهم آید. | # گروه چهارم (به تعبیر حضرت امام؛ برخی [[سادهلوح]] و برخی [[منحرف]]<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۴، چاپ اوّل، پاییز ۱۳۷۸.</ref>)، [[انتظار]] را چنین [[تفسیر]] میکنند: نه تنها نباید جلوی [[مفاسد]] و [[گناهان]] را گرفت، بلکه بایستی به آنها دامن هم زد تا [[زمینه ظهور]] حجّت{{ع}}، هرچه بیشتر فراهم آید. | ||
#دیدگاه پنجم، هر [[حکومتی]] را به هر شکل، [[باطل]] و برخلاف [[اسلام]] میداند و قایل است: "هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]]، خلاف [[شرع]] و مخالف [[نصوص]] و [[روایات معتبر]] است"، به این [[استدلال]] که در [[روایات]] آمده: هر عَلَم و پرچمی [[قبل از ظهور]] قائم{{ع}} [[باطل]] است. اینها نیز مانند دسته قبل، برخی [[فریب]] خورده و ساده [[لوح]] بوده و برخی [[منحرف]]، به دنبال اهداف و مقاصد [[سیاسی]]<ref>برگرفته از صحیفه امام، ج۲۱،ص ۱۳ ۱۴، چاپ اوّل، پاییز۱۳۷۸.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>. | # دیدگاه پنجم، هر [[حکومتی]] را به هر شکل، [[باطل]] و برخلاف [[اسلام]] میداند و قایل است: "هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]]، خلاف [[شرع]] و مخالف [[نصوص]] و [[روایات معتبر]] است"، به این [[استدلال]] که در [[روایات]] آمده: هر عَلَم و پرچمی [[قبل از ظهور]] قائم{{ع}} [[باطل]] است. اینها نیز مانند دسته قبل، برخی [[فریب]] خورده و ساده [[لوح]] بوده و برخی [[منحرف]]، به دنبال اهداف و مقاصد [[سیاسی]]<ref>برگرفته از صحیفه امام، ج۲۱،ص ۱۳ ۱۴، چاپ اوّل، پاییز۱۳۷۸.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۶۷: | ||
«برخی از "[[انتظار]]" برداشت ناصوابتری کردهاند، و آن را [[مذهب احتراز]] پنداشتهاست. براساس این نگرش، [[منتظران]] باید گوشهگیری نمایند و در برابر [[فسادها]] و [[بیعدالتیها]] از خود حرکت و خیزشی انجام ندهند. [[میرفطروس]] میگوید: "[[انتظار]]، [[مذهب احتراز]] است؛ مذهبی است که [[منتظر]] را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود؛ مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد؛ پس دهنکجی میکند و کنار میکشد". | «برخی از "[[انتظار]]" برداشت ناصوابتری کردهاند، و آن را [[مذهب احتراز]] پنداشتهاست. براساس این نگرش، [[منتظران]] باید گوشهگیری نمایند و در برابر [[فسادها]] و [[بیعدالتیها]] از خود حرکت و خیزشی انجام ندهند. [[میرفطروس]] میگوید: "[[انتظار]]، [[مذهب احتراز]] است؛ مذهبی است که [[منتظر]] را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود؛ مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد؛ پس دهنکجی میکند و کنار میکشد". | ||
[[امام خمینی]] (ره) که از این برداشت [[تخریب]] کننده، [[رنج]] میبرد و [[انحرافات]] آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] بود و اصولاً [[حکومت واحد جهانی]] [[حضرت]]{{ع}} زمانی تحقق پیدا میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به [[ترویج]] [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[ظلم و جور]] شود؛ در نتیجه [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] میکند. | [[امام خمینی]] (ره) که از این برداشت [[تخریب]] کننده، [[رنج]] میبرد و [[انحرافات]] آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در [[انتظار ظهور]] بود و اصولاً [[حکومت واحد جهانی]] [[حضرت]] {{ع}} زمانی تحقق پیدا میکند که [[جهان]] پر از [[ظلم و ستم]] شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به [[ترویج]] [[گناه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] دامن زد و [[مردم]] را به [[گناه]] [[دعوت]] کرد تا [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[ظلم و جور]] شود؛ در نتیجه [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] میکند. | ||
[[مذهب احتراز]] میگوید: "عالم باید پر از [[معصیت]] شود. نباید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنیم". در پاسخ میگوییم: | [[مذهب احتراز]] میگوید: "عالم باید پر از [[معصیت]] شود. نباید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنیم". در پاسخ میگوییم: | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۳: | ||
اولاً، این برداشت با [[فلسفه انتظار]] منافات دارد؛ زیرا [[فلسفه انتظار]] حل نشدن و [[تسلیم]] نشدن در برابر آلودگیهای محیط و [[جامعه]] است. [[آیت الله]] مکام شیرازی میفرماید: "[[انتظار ظهور]] مصلحی که هر [[قدر]] [[دنیا]] فاسدتر شود [[امید]] ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنان را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] بیمه میکند. آنان با گسترش دامنه [[فساد]] مأیوس نمیشوند، بلکه به مقتضای "[[وعده]] وصل چون شود نزدیک؛ [[آتش]] [[عشق]] تیزتر گردد" وصول به [[هدف]] را در برابر خویش میبینند و کوشش و تلاششان برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و یا [[حفظ خویشتن]] با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتری تعقیب میگردد". | اولاً، این برداشت با [[فلسفه انتظار]] منافات دارد؛ زیرا [[فلسفه انتظار]] حل نشدن و [[تسلیم]] نشدن در برابر آلودگیهای محیط و [[جامعه]] است. [[آیت الله]] مکام شیرازی میفرماید: "[[انتظار ظهور]] مصلحی که هر [[قدر]] [[دنیا]] فاسدتر شود [[امید]] ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنان را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] بیمه میکند. آنان با گسترش دامنه [[فساد]] مأیوس نمیشوند، بلکه به مقتضای "[[وعده]] وصل چون شود نزدیک؛ [[آتش]] [[عشق]] تیزتر گردد" وصول به [[هدف]] را در برابر خویش میبینند و کوشش و تلاششان برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و یا [[حفظ خویشتن]] با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتری تعقیب میگردد". | ||
ثانیاً، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و [[مورد اتفاق]] [[عالمان دینی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}}<ref>"شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن" سوره آل عمران، آیه 110.</ref>. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: "باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] و روا نمیگرداند". [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لاَ عَلَى أَصْحَابِهِ}}. بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز»<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ثانیاً، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و [[مورد اتفاق]] [[عالمان دینی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}}<ref>"شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن" سوره آل عمران، آیه 110.</ref>. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: "باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] و روا نمیگرداند". [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لاَ عَلَى أَصْحَابِهِ}}. بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز»<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، [[نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی (مقاله)|نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی]]، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۳: | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[شریف لکزایی]]'''، در مقاله ''«[[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[شریف لکزایی]]'''، در مقاله ''«[[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
#«[[انتظار منفی]] و ویرانگر که به معنای دست روی دست گذاشتن و [[منتظر ظهور]] [[مصلح]] ماندن است. در این تلقی هر اصلاحی محکوم به [[شکست]] است و [[گناه]] و [[فساد]] و [[ظلم]] و [[تبعیض]] و [[حق]] کشی، راه را برای [[ظهور]] [[منجی بشریت]] باز میکند. بدیهی است اینگونه [[انتظار]]، عاملی است برای توجیه [[ستمها]] و [[فسادها]] و حقکُشیها و [[بیعدالتیها]]، [[مسئولیتگریزی]] و مسئولیتستیزی و پشت کردن به [[انسان]] و [[بشریت]] و البته بسط [[استبداد]] و فقدان بهرهگیری از [[اختیار]] و [[آزادی]]. در حالی که اگر [[انسان]] به ضمیر خود نگاهی بیندازد بر تحرک و تلاش خود در تحقق و [[تأسیس دولت]] [[صالح]] و [[عادل]] [[مهدوی]] [[حکم]] خواهد کرد. [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] نیز مبتنی بر تلاش و [[بردباری]] و بهرهگیری از [[آزادی]] و [[اختیار]] [[آدمی]] است. اگر قرار بر آن بود که [[جامعه انسانی]] بی هیچ کار و تلاشی و زحمتی دارای دولتی [[صالح]] و [[عادل]] میشد بنابراین چرا این مسأله از ابتدای [[خلقت]] رخ نداد تا [[انسان]] به ناچار این همه درد و [[رنج]] را بر دوش نمیکشید. | #«[[انتظار منفی]] و ویرانگر که به معنای دست روی دست گذاشتن و [[منتظر ظهور]] [[مصلح]] ماندن است. در این تلقی هر اصلاحی محکوم به [[شکست]] است و [[گناه]] و [[فساد]] و [[ظلم]] و [[تبعیض]] و [[حق]] کشی، راه را برای [[ظهور]] [[منجی بشریت]] باز میکند. بدیهی است اینگونه [[انتظار]]، عاملی است برای توجیه [[ستمها]] و [[فسادها]] و حقکُشیها و [[بیعدالتیها]]، [[مسئولیتگریزی]] و مسئولیتستیزی و پشت کردن به [[انسان]] و [[بشریت]] و البته بسط [[استبداد]] و فقدان بهرهگیری از [[اختیار]] و [[آزادی]]. در حالی که اگر [[انسان]] به ضمیر خود نگاهی بیندازد بر تحرک و تلاش خود در تحقق و [[تأسیس دولت]] [[صالح]] و [[عادل]] [[مهدوی]] [[حکم]] خواهد کرد. [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] نیز مبتنی بر تلاش و [[بردباری]] و بهرهگیری از [[آزادی]] و [[اختیار]] [[آدمی]] است. اگر قرار بر آن بود که [[جامعه انسانی]] بی هیچ کار و تلاشی و زحمتی دارای دولتی [[صالح]] و [[عادل]] میشد بنابراین چرا این مسأله از ابتدای [[خلقت]] رخ نداد تا [[انسان]] به ناچار این همه درد و [[رنج]] را بر دوش نمیکشید. | ||
# [[انتظار مثبت]] و سازنده است که لازمه [[ظهور]] و [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] را ساقط شدن [[تکلیف]] از [[آدمی]] نمیداند. در [[روایات]] وارد شده است که در [[زمان ظهور امام زمان]]{{ع}} گروهی زبده به ایشان ملحق میشوند. روشن است که این گروه ناگهانی خلق نمیشوند، بلکه زمینههایی وجود دارد که چنین گروهی ورزیده و آماده پرورش یابند. نخستین فایده [[انتظار]]، حفظ [[آمادگی]] برای [[نبرد]] نهایی و کوشش و تلاش برای رسیدن به [[هدف]] است. | # [[انتظار مثبت]] و سازنده است که لازمه [[ظهور]] و [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] را ساقط شدن [[تکلیف]] از [[آدمی]] نمیداند. در [[روایات]] وارد شده است که در [[زمان ظهور امام زمان]] {{ع}} گروهی زبده به ایشان ملحق میشوند. روشن است که این گروه ناگهانی خلق نمیشوند، بلکه زمینههایی وجود دارد که چنین گروهی ورزیده و آماده پرورش یابند. نخستین فایده [[انتظار]]، حفظ [[آمادگی]] برای [[نبرد]] نهایی و کوشش و تلاش برای رسیدن به [[هدف]] است. | ||
چنین انتظاری، البته بالاترین عبادتها شمرده شده است. چرا که به [[انسان]] حرارت و [[شوق]]، تحرک و جوشش، [[مسئولیت]] و [[تعهد]]، [[عشق]] و [[امید]] و [[عزت]] و [[سرافرازی]] میدهد. [[جان]] [[کلام]] این که [[انتظار مثبت]]، [[اعتراض به وضع موجود]] است برای حرکت به وضع مطلوب ونهایی. بدیهی است که نمیتوان از نقش [[آزادی]] و [[اختیار]] در فراهم آوردن چنین وضعیتی [[غفلت]] کرد. [[آدمی]] با [[آگاهی]] و [[آزادی]] و [[اختیار]] به سمتی و سویی میل میکند که در آن با [[خودسازی]] و محیطسازی و جامعهسازی، [[توان]] خویش [[جامعه]] را مهیای [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] مینماید»<ref>[[شریف لکزایی|لکزایی، شریف]]، [[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]].</ref>. | چنین انتظاری، البته بالاترین عبادتها شمرده شده است. چرا که به [[انسان]] حرارت و [[شوق]]، تحرک و جوشش، [[مسئولیت]] و [[تعهد]]، [[عشق]] و [[امید]] و [[عزت]] و [[سرافرازی]] میدهد. [[جان]] [[کلام]] این که [[انتظار مثبت]]، [[اعتراض به وضع موجود]] است برای حرکت به وضع مطلوب ونهایی. بدیهی است که نمیتوان از نقش [[آزادی]] و [[اختیار]] در فراهم آوردن چنین وضعیتی [[غفلت]] کرد. [[آدمی]] با [[آگاهی]] و [[آزادی]] و [[اختیار]] به سمتی و سویی میل میکند که در آن با [[خودسازی]] و محیطسازی و جامعهسازی، [[توان]] خویش [[جامعه]] را مهیای [[تأسیس دولت]] [[مهدوی]] مینماید»<ref>[[شریف لکزایی|لکزایی، شریف]]، [[آزادی انتظار و آموزه مهدویت (مقاله)|آزادی انتظار و آموزه مهدویت]].</ref>. | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۴: | ||
«[[امام خمینی]] در یکی از بیانات خود برداشتهای متفاوتی که از موضوع "[[انتظار فرج]]" شده، دستهبندی کرده و به شرح زیر مورد نقد و بررسی قرار میدهند: | «[[امام خمینی]] در یکی از بیانات خود برداشتهای متفاوتی که از موضوع "[[انتظار فرج]]" شده، دستهبندی کرده و به شرح زیر مورد نقد و بررسی قرار میدهند: | ||
#دیدگاه کسانی که [[تکلیف]] [[مردم]] در [[زمان غیبت]] را تنها [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت حجت]]{{ع}} میدانند: "بعضیها، [[انتظار فرج]] را به این میدانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]] و در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند. اینها [[مردم]] صالحی هستند که یک همچون [[اعتقادی]] دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا میشناختم بسیار مرد صالحی بودند، یک اسبی هم خریده بودند، یک شمشیری هم داشت و [[منتظر]] [[حضرت صاحب]]{{ع}} بود. اینها به [[تکالیف]] خودشان هم عمل میکردند و [[نهی از منکر]] هم میکردند و [[امر به معروف]] هم میکردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و [[فکر]] این مهم که یک کاری بکنند نبودند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. | # دیدگاه کسانی که [[تکلیف]] [[مردم]] در [[زمان غیبت]] را تنها [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت حجت]] {{ع}} میدانند: "بعضیها، [[انتظار فرج]] را به این میدانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]] و در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]] {{ع}} را از [[خدا]] بخواهند. اینها [[مردم]] صالحی هستند که یک همچون [[اعتقادی]] دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقا میشناختم بسیار مرد صالحی بودند، یک اسبی هم خریده بودند، یک شمشیری هم داشت و [[منتظر]] [[حضرت صاحب]] {{ع}} بود. اینها به [[تکالیف]] خودشان هم عمل میکردند و [[نهی از منکر]] هم میکردند و [[امر به معروف]] هم میکردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و [[فکر]] این مهم که یک کاری بکنند نبودند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. | ||
#دیدگاه دوم بسیار شبیه به دیدگاه اول است؛ با این تفاوت که در دیدگاه دوم، بهطور کلی وظیفهای که هر فرد [[مسلمان]] نسبت به [[جامعه]] خود دارد به [[فراموشی]] سپرده شده و حتی از [[امر به معروف و نهی از منکر]] هم [[غفلت]] شده است: "یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه میگذرد، بر [[ملتها]] چه میگذرد، بر [[ملت]] ما چه میگذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] میگذرد یا در مملکت خودمان میگذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دستهای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. [[امام]] در ادامه بیاناتشان به نقد و بررسی دو دیدگاه یاد شده پرداخته و میفرمایند: "ما اگر دستمان میرسید، [[قدرت]] داشتیم، باید برویم تا [[ظلمها]] و جورها را از عالم برداریم، [[تکلیف]] شرعی ماست؛ لکن ما نمیتوانیم، اینکه هست که [[حضرت]]، عالم را پر میکند از [[عدالت]]، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر [[تکلیف]] ندارید"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. | # دیدگاه دوم بسیار شبیه به دیدگاه اول است؛ با این تفاوت که در دیدگاه دوم، بهطور کلی وظیفهای که هر فرد [[مسلمان]] نسبت به [[جامعه]] خود دارد به [[فراموشی]] سپرده شده و حتی از [[امر به معروف و نهی از منکر]] هم [[غفلت]] شده است: "یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه میگذرد، بر [[ملتها]] چه میگذرد، بر [[ملت]] ما چه میگذرد، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند و کاری به کار آنچه در [[دنیا]] میگذرد یا در مملکت خودمان میگذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دستهای، مردمی بودند که [[صالح]] بودند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. [[امام]] در ادامه بیاناتشان به نقد و بررسی دو دیدگاه یاد شده پرداخته و میفرمایند: "ما اگر دستمان میرسید، [[قدرت]] داشتیم، باید برویم تا [[ظلمها]] و جورها را از عالم برداریم، [[تکلیف]] شرعی ماست؛ لکن ما نمیتوانیم، اینکه هست که [[حضرت]]، عالم را پر میکند از [[عدالت]]، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر [[تکلیف]] ندارید"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. | ||
#سومین برداشت از مفهوم [[انتظار فرج]]، برداشت کسانی است که به استناد برخی [[روایات]] میگویند: [[حضرت قائم]]{{ع}}، زمانی [[ظهور]] میکنند که [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[تباهی]] شده باشد، پس ما نباید در [[زمان غیبت]] با [[انحرافها]] و مفاسدی که در [[جامعه]] وجود دارد مقابله کنیم، بلکه باید [[جامعه]] را به حال خود بگذاریم تا به خودی خود [[زمینه ظهور]] [[حضرت]] فراهم شود. [[امام]] در اینباره میفرمایند: "یک دستهای میگفتند که خوب باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید. ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم، [[امر به معروف]] هم نکنیم تا [[مردم]] هر کاری میخواهند بکنند. گناهها زیاد بشود تا [[فرج]] نزدیک بشود"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. | # سومین برداشت از مفهوم [[انتظار فرج]]، برداشت کسانی است که به استناد برخی [[روایات]] میگویند: [[حضرت قائم]] {{ع}}، زمانی [[ظهور]] میکنند که [[دنیا]] پر از [[فساد]] و [[تباهی]] شده باشد، پس ما نباید در [[زمان غیبت]] با [[انحرافها]] و مفاسدی که در [[جامعه]] وجود دارد مقابله کنیم، بلکه باید [[جامعه]] را به حال خود بگذاریم تا به خودی خود [[زمینه ظهور]] [[حضرت]] فراهم شود. [[امام]] در اینباره میفرمایند: "یک دستهای میگفتند که خوب باید عالم پر از [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیاید. ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم، [[امر به معروف]] هم نکنیم تا [[مردم]] هر کاری میخواهند بکنند. گناهها زیاد بشود تا [[فرج]] نزدیک بشود"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. | ||
#دیدگاه چهارم این است که ما نه تنها نباید جلوی [[معاصی]] و گناهانی که در [[جامعه]] وجود دارد بگیریم، بلکه باید به آنها دامن هم بزنیم تا [[زمینه ظهور]] [[حجت]]{{ع}} هرچه بیشتر فراهم شود: "یک دسته از این بالاتر بودند، میگفتند:باید دامن زد به گناهها، [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] بشود و [[حضرت]]{{ع}} تشریف بیاورند. این هم دستهای بودند که البته در بین این دسته منحرفهایی هم بودند، اشخاص [[سادهلوح]] هم بودند. منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن میزدند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. حضرت امام دو دیدگاه اخیر (سوم و چهارم) را به شدت مورد [[انتقاد]] قرار داده و در ادامه سخنانشان میفرمایند: "یعنی خلاف [[ضرورت]] [[اسلام]]، خلاف [[قرآن]] نیست این معنا که ما دیگر [[معصیت]] بکنیم تا [[حضرت صاحب]] بیاید![[حضرت]] که تشریف میآورند برای چه میآیند؟برای اینکه گسترش بدهند [[عدالت]] را، برای اینکه [[حکومت]] را تقویت کنند، برای اینکه [[فساد]] را از بین ببرند. ما برخلاف [[آیات]] شریفه [[قرآن]]، دست از [[نهی از منکر]] برداریم، دست از امر بهمعروف برداریم و توسعه بدهیم [[گناهان]] را برای اینکه [[حضرت]] بیایند. [[حضرت]] بیایند چه میکنند؟[[حضرت]] میآیند، میخواهند همین [[کارها]] را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر [[بشر]] تکلیفی ندارد؟ بلکه تکلیفش این است که [[دعوت]] کند [[مردم]] را به [[فساد]]!"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. | # دیدگاه چهارم این است که ما نه تنها نباید جلوی [[معاصی]] و گناهانی که در [[جامعه]] وجود دارد بگیریم، بلکه باید به آنها دامن هم بزنیم تا [[زمینه ظهور]] [[حجت]] {{ع}} هرچه بیشتر فراهم شود: "یک دسته از این بالاتر بودند، میگفتند:باید دامن زد به گناهها، [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[جور]] و [[ظلم]] بشود و [[حضرت]] {{ع}} تشریف بیاورند. این هم دستهای بودند که البته در بین این دسته منحرفهایی هم بودند، اشخاص [[سادهلوح]] هم بودند. منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن میزدند"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.</ref>. حضرت امام دو دیدگاه اخیر (سوم و چهارم) را به شدت مورد [[انتقاد]] قرار داده و در ادامه سخنانشان میفرمایند: "یعنی خلاف [[ضرورت]] [[اسلام]]، خلاف [[قرآن]] نیست این معنا که ما دیگر [[معصیت]] بکنیم تا [[حضرت صاحب]] بیاید![[حضرت]] که تشریف میآورند برای چه میآیند؟برای اینکه گسترش بدهند [[عدالت]] را، برای اینکه [[حکومت]] را تقویت کنند، برای اینکه [[فساد]] را از بین ببرند. ما برخلاف [[آیات]] شریفه [[قرآن]]، دست از [[نهی از منکر]] برداریم، دست از امر بهمعروف برداریم و توسعه بدهیم [[گناهان]] را برای اینکه [[حضرت]] بیایند. [[حضرت]] بیایند چه میکنند؟[[حضرت]] میآیند، میخواهند همین [[کارها]] را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر [[بشر]] تکلیفی ندارد؟ بلکه تکلیفش این است که [[دعوت]] کند [[مردم]] را به [[فساد]]!"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. | ||
#آخرین دیدگاهی که حضرت امام در بیانات خود بدان میپردازد، دیدگاه کسانی است که هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند که این عمل با [[نصوص]] [[روایات]] مغایر است: "یک دسته دیگری بودند که میگفتند که هر [[حکومتی]] در [[زمان غیبت]] محقق بشود، این [[حکومت]] [[باطل]] است و برخلاف [[اسلام]] است. آنها [[مغرور]] بودند، آنهایی که بازیگر نبودند [[مغرور]] بودند؛ به بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر [[علمی]] بلند شود [[قبل از ظهور]] [[حضرت]]، آن [[علم]]، [[علم]] [[باطل]] است، آنها [[خیال]] کرده بودند که نه، هر [[حکومتی]] باشد، در صورتی که آن [[روایات]] که هرکس [[علم]] بلند کند، [[علم]] [[مهدی]] به عنوان [[مهدویّت]] بلند کند. حالا ما فرض میکنیم که یک همچون روایاتی باشد، آیا معنایش این است که ما تکلیفمان دیگر ساقط است"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. [[حضرت]] [[امام خمینی]] در ادامه کلامشان به نتایج چنین دیدگاهی پرداخته و میفرمایند: "اینکه میگویند [[حکومت]] لازم نیست معنایش این است که [[هرج و مرج]] باشد. اگر یک سال [[حکومت]] در یک مملکتی نباشد، [[نظام]] در یک مملکتی نباشد، آنطور [[فساد]] پر میکند مملکت را، که آن طرفش پیدا نیست. آنی که میگوید [[حکومت]] نباشد، معنایش این است که [[هرج و مرج]] بشود، همه همدیگر را بکشند، همه به هم [[ظلم]] بکنند، برای اینکه [[حضرت]] بیاید، [[حضرت]] بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را، این یک [[آدم]] اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاستی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی [[آدم]] نفهمی باشد"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. ایشان در ادامه نیز چنین میگویند: "اینهایی که میگویند که هر [[علمی]] بلند بشود... [[خیال]] کردند که هر [[حکومتی]] باشد، این برخلاف [[انتظار فرج]] است، اینها نمیفهمند چه دارند میگویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند، نمیدانند دارند چیچی میگویند، [[حکومت]] نبودن؛ یعنی اینکه همه [[مردم]] به [[جان]] هم بریزند، بکشند همه را، بزنند همه را، از بین ببرند، برخلاف [[نص]] [[آیات الهی]] [[رفتار]] بکنند. ما اگر فرض میکردیم دویست تا [[روایت]] هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم برای اینکه خلاف [[آیات قرآن]] است. اگر هر روایتی بیاید که [[نهی از منکر]] را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. اینگونه [[روایت]] قابل عمل نیست، و این نفهمها، نمیدانند دارند چه میگویند"<ref>>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۱۳-۱۱۸.</ref>. | # آخرین دیدگاهی که حضرت امام در بیانات خود بدان میپردازد، دیدگاه کسانی است که هر اقدامی برای [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] را خلاف [[شرع]] دانسته و [[عقیده]] دارند که این عمل با [[نصوص]] [[روایات]] مغایر است: "یک دسته دیگری بودند که میگفتند که هر [[حکومتی]] در [[زمان غیبت]] محقق بشود، این [[حکومت]] [[باطل]] است و برخلاف [[اسلام]] است. آنها [[مغرور]] بودند، آنهایی که بازیگر نبودند [[مغرور]] بودند؛ به بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر [[علمی]] بلند شود [[قبل از ظهور]] [[حضرت]]، آن [[علم]]، [[علم]] [[باطل]] است، آنها [[خیال]] کرده بودند که نه، هر [[حکومتی]] باشد، در صورتی که آن [[روایات]] که هرکس [[علم]] بلند کند، [[علم]] [[مهدی]] به عنوان [[مهدویّت]] بلند کند. حالا ما فرض میکنیم که یک همچون روایاتی باشد، آیا معنایش این است که ما تکلیفمان دیگر ساقط است"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. [[حضرت]] [[امام خمینی]] در ادامه کلامشان به نتایج چنین دیدگاهی پرداخته و میفرمایند: "اینکه میگویند [[حکومت]] لازم نیست معنایش این است که [[هرج و مرج]] باشد. اگر یک سال [[حکومت]] در یک مملکتی نباشد، [[نظام]] در یک مملکتی نباشد، آنطور [[فساد]] پر میکند مملکت را، که آن طرفش پیدا نیست. آنی که میگوید [[حکومت]] نباشد، معنایش این است که [[هرج و مرج]] بشود، همه همدیگر را بکشند، همه به هم [[ظلم]] بکنند، برای اینکه [[حضرت]] بیاید، [[حضرت]] بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را، این یک [[آدم]] اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاستی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی [[آدم]] نفهمی باشد"<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. ایشان در ادامه نیز چنین میگویند: "اینهایی که میگویند که هر [[علمی]] بلند بشود... [[خیال]] کردند که هر [[حکومتی]] باشد، این برخلاف [[انتظار فرج]] است، اینها نمیفهمند چه دارند میگویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند، نمیدانند دارند چیچی میگویند، [[حکومت]] نبودن؛ یعنی اینکه همه [[مردم]] به [[جان]] هم بریزند، بکشند همه را، بزنند همه را، از بین ببرند، برخلاف [[نص]] [[آیات الهی]] [[رفتار]] بکنند. ما اگر فرض میکردیم دویست تا [[روایت]] هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم برای اینکه خلاف [[آیات قرآن]] است. اگر هر روایتی بیاید که [[نهی از منکر]] را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. اینگونه [[روایت]] قابل عمل نیست، و این نفهمها، نمیدانند دارند چه میگویند"<ref>>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۱۳-۱۱۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۶: | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[اصغر طهماسبی بلداجی]]''' و [[فاطمه مرادی]]، در مقاله ''«[[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[اصغر طهماسبی بلداجی]]''' و [[فاطمه مرادی]]، در مقاله ''«[[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«درباره [[انتظار حضرت مهدی]]{{ع}} دو رویکر متباین وجود دارد. [[انتظار مثبت]] و [[انتظار منفی]]؛ [[انتظار مثبت]] همان سبک و سیاق [[زندگی]] [[منتظران واقعی]] است؛ انتظاری که در آن هر فرد نسبت به خود و [[جامعه]] [[مسئول]] است<ref>موعود نامه، ص ۱۳۰.</ref>. در این دیدگاه [[ظهور]] - [[انتظار مثبت]] - [[حضرت مهدی]]{{ع}} حلقهای است از حلقههای [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[باطل]] که [[پیروزی]] به [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] وابسته به این است که آن فرد عملا در گروه [[اهل حق]] باشد. در [[روایت]] آمده است: "[[خداوند]] [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند پس از آنکه از [[ظلم]] [[جور]] پر شده باشد". در این [[حدیث]] تکیه بر روی [[ظلم]] شده و سخن از گروه [[ظالم]] است که مستلزم وجود گروه [[مظلوم]] است را میرساند که [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} برای [[حمایت]] مظلومانی است که استحقاق [[حمایت]] دارند. بنابراین [[انتظار مثبت]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه است که فرد [[منتظر]] در هر شرایط در گروه [[اهل حق]] جای دارد و در هر شرایطی بر علیه [[اهل باطل]] میباشد. | «درباره [[انتظار حضرت مهدی]] {{ع}} دو رویکر متباین وجود دارد. [[انتظار مثبت]] و [[انتظار منفی]]؛ [[انتظار مثبت]] همان سبک و سیاق [[زندگی]] [[منتظران واقعی]] است؛ انتظاری که در آن هر فرد نسبت به خود و [[جامعه]] [[مسئول]] است<ref>موعود نامه، ص ۱۳۰.</ref>. در این دیدگاه [[ظهور]] - [[انتظار مثبت]] - [[حضرت مهدی]] {{ع}} حلقهای است از حلقههای [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[باطل]] که [[پیروزی]] به [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] وابسته به این است که آن فرد عملا در گروه [[اهل حق]] باشد. در [[روایت]] آمده است: "[[خداوند]] [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند پس از آنکه از [[ظلم]] [[جور]] پر شده باشد". در این [[حدیث]] تکیه بر روی [[ظلم]] شده و سخن از گروه [[ظالم]] است که مستلزم وجود گروه [[مظلوم]] است را میرساند که [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} برای [[حمایت]] مظلومانی است که استحقاق [[حمایت]] دارند. بنابراین [[انتظار مثبت]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه است که فرد [[منتظر]] در هر شرایط در گروه [[اهل حق]] جای دارد و در هر شرایطی بر علیه [[اهل باطل]] میباشد. | ||
و اما [[انتظار منفی]]؛ به انتظاری که در واقع [[زمینهسازی]] عدم [[ظهور امام عصر]]{{ع}} است. [[انتظار منفی]] برداشت قشری و سطحی از [[مهدویت]] است. دیدگاه کسانی که [[انتظار منفی]] را برگزیدهاند اینگونه است که میگویند: آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد [[باطل]] یکهتاز میدان شود؛ جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود؛ دست [[غیب]] از آستین بیرون میآید. این نوع برداشت از [[انتظار]] منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و [[مقررات اسلامی]] میشود و باید نوعی "[[اباحیگری]]" شمرده شود که به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و [[قرآنی]] موافقت ندارد<ref>موعود نامه، ص ۱۳۱.</ref>. کوتاه سخن اینکه یک [[منتظر حقیقی]] باید خود را فراتر از آن بداند که حتی به [[انتظار منفی]] [[فکر]] کند چه برسد که در مورد آن بحث و [[گفتگو]] کند. و همیشه خود را در هر شرایطی در [[جبهه حق]] بداند و در هرجا با [[باطل]] [[مبارزه]] کند و در یک [[کلام]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه داشته باشد. با در نظر گرفتن [[انتظار مثبت]] و سازنده در ادامه به [[سبک زندگی]] و شاخصههای [[منتظر]] در اینباره اشاره میشود»<ref>[[اصغر طهماسبی بلداجی|طهماسبی بلداجی، اصغر]] و [[فاطمه مرادی|مرادی، فاطمه]]، [[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]].</ref>. | و اما [[انتظار منفی]]؛ به انتظاری که در واقع [[زمینهسازی]] عدم [[ظهور امام عصر]] {{ع}} است. [[انتظار منفی]] برداشت قشری و سطحی از [[مهدویت]] است. دیدگاه کسانی که [[انتظار منفی]] را برگزیدهاند اینگونه است که میگویند: آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد [[باطل]] یکهتاز میدان شود؛ جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود؛ دست [[غیب]] از آستین بیرون میآید. این نوع برداشت از [[انتظار]] منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و [[مقررات اسلامی]] میشود و باید نوعی "[[اباحیگری]]" شمرده شود که به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و [[قرآنی]] موافقت ندارد<ref>موعود نامه، ص ۱۳۱.</ref>. کوتاه سخن اینکه یک [[منتظر حقیقی]] باید خود را فراتر از آن بداند که حتی به [[انتظار منفی]] [[فکر]] کند چه برسد که در مورد آن بحث و [[گفتگو]] کند. و همیشه خود را در هر شرایطی در [[جبهه حق]] بداند و در هرجا با [[باطل]] [[مبارزه]] کند و در یک [[کلام]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه داشته باشد. با در نظر گرفتن [[انتظار مثبت]] و سازنده در ادامه به [[سبک زندگی]] و شاخصههای [[منتظر]] در اینباره اشاره میشود»<ref>[[اصغر طهماسبی بلداجی|طهماسبی بلداجی، اصغر]] و [[فاطمه مرادی|مرادی، فاطمه]]، [[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]].</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۳۵: | خط ۲۳۲: | ||
در این نظریه نیز یک طرف [[تعارض]] جدی گرفته شده و آن انجام فرمانها و آموزههای قرآنی است؛ ولی باز نتوانسته [[تفسیر]] مناسبی از پر شدن ستم جهان ارائه دهد؛ زیرا [[اصلاح]] خود و [[جامعه بشری]] درجهت پر شدن [[جهان]] از ظلم نیست<ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر (مقاله)|معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر]]، ص۶-۷.</ref>. | در این نظریه نیز یک طرف [[تعارض]] جدی گرفته شده و آن انجام فرمانها و آموزههای قرآنی است؛ ولی باز نتوانسته [[تفسیر]] مناسبی از پر شدن ستم جهان ارائه دهد؛ زیرا [[اصلاح]] خود و [[جامعه بشری]] درجهت پر شدن [[جهان]] از ظلم نیست<ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر (مقاله)|معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر]]، ص۶-۷.</ref>. | ||
[[منتظران]] [[حضرت ولی عصر]] باید با [[خودسازی]] و دگر سازی و بیدار کردن [[فطرت]] [[آدمیان]]، [[شرط ظهور]] [[قیام]] [[حضرت]] را که "پر شدن جهان از ظلم است" به فعلیت برسانند؛ زیرا [[جهان]] در واقع از [[ظلم]] پر شده است ولی مردم در [[غفلت]] و بیخبری بهسر میبرند. [[بیداری]] [[فطرت]] و [[آگاهی]] [[مردم]]، عنصر اساسی به فعلیت رساندن شرط قیام [[امام]] [[قائم]] است و [[خودسازی]] و دگرسازی نیز چیزی جز عمل به [[آموزههای دینی]] و قرآنی نیست. دگرسازی نیز از طریق [[خودسازی]] ممکن است، و [[خودسازی]] و برپایی [[جامعه]] عادلانه نیز میتواند عامل عملی بیداری [[فطرت]] خفته [[آدمیان]] باشد. [[انسانها]] با دیدن افراد الاهی خودساخته و [[جامعه]] عادلانه، بهتر میتوانند نظامهای ظالمانه خود را تشخیص دهند؛ بنابراین، دیگر تعارضی باقی نمیماند؛ زیرا عمل به آموزههای دین یا به تعبیری تداوم [[رسالت]] [[انبیا]]، خود بستر و زمینه [[قیام]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} میشود» <ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر (مقاله)|معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر]]، ص۱۲.</ref>. | [[منتظران]] [[حضرت ولی عصر]] باید با [[خودسازی]] و دگر سازی و بیدار کردن [[فطرت]] [[آدمیان]]، [[شرط ظهور]] [[قیام]] [[حضرت]] را که "پر شدن جهان از ظلم است" به فعلیت برسانند؛ زیرا [[جهان]] در واقع از [[ظلم]] پر شده است ولی مردم در [[غفلت]] و بیخبری بهسر میبرند. [[بیداری]] [[فطرت]] و [[آگاهی]] [[مردم]]، عنصر اساسی به فعلیت رساندن شرط قیام [[امام]] [[قائم]] است و [[خودسازی]] و دگرسازی نیز چیزی جز عمل به [[آموزههای دینی]] و قرآنی نیست. دگرسازی نیز از طریق [[خودسازی]] ممکن است، و [[خودسازی]] و برپایی [[جامعه]] عادلانه نیز میتواند عامل عملی بیداری [[فطرت]] خفته [[آدمیان]] باشد. [[انسانها]] با دیدن افراد الاهی خودساخته و [[جامعه]] عادلانه، بهتر میتوانند نظامهای ظالمانه خود را تشخیص دهند؛ بنابراین، دیگر تعارضی باقی نمیماند؛ زیرا عمل به آموزههای دین یا به تعبیری تداوم [[رسالت]] [[انبیا]]، خود بستر و زمینه [[قیام]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} میشود» <ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر (مقاله)|معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر]]، ص۱۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۰: | ||
| پاسخ = آقای '''[[منصور هرنجی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[منصور هرنجی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در مسأله [[انتظار]] برداشتها و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که به صورت اجمالی به آن اشاره مینماییم و سپس تقسیمبندی کلی این موضوع را مطرح میکنیم<ref>بهرهگیری از درسهایی از وصیتنامه امام خمینی{{ع}}، تألیف سید محمد شفیعی مازندرانی، ص ۳۲ – ۳۱.</ref>: | «در مسأله [[انتظار]] برداشتها و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که به صورت اجمالی به آن اشاره مینماییم و سپس تقسیمبندی کلی این موضوع را مطرح میکنیم<ref>بهرهگیری از درسهایی از وصیتنامه امام خمینی {{ع}}، تألیف سید محمد شفیعی مازندرانی، ص ۳۲ – ۳۱.</ref>: | ||
#گروهی [[انتظار]] را همان مهیا میدانند و به طور محدود [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکنند و بیش از این، احساس [[تکلیف]] نمیکنند. | # گروهی [[انتظار]] را همان مهیا میدانند و به طور محدود [[امر به معروف و نهی از منکر]] میکنند و بیش از این، احساس [[تکلیف]] نمیکنند. | ||
#عدهای دست به هیچ کاری نمیزنند تا [[جهان]] پر از [[ظلم]] شود و [[امام عصر]]{{ع}} [[ظهور]] کند. | # عدهای دست به هیچ کاری نمیزنند تا [[جهان]] پر از [[ظلم]] شود و [[امام عصر]] {{ع}} [[ظهور]] کند. | ||
#فرقهای نیز [[مردم]] را به ارتکاب [[فسق]] و [[فجور]] و [[ظلم]] [[دعوت]] میکنند و خود نیز به آنها میپردازند تا [[گناه]] [[جهان]] را فراگیرد و [[امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کند!! | # فرقهای نیز [[مردم]] را به ارتکاب [[فسق]] و [[فجور]] و [[ظلم]] [[دعوت]] میکنند و خود نیز به آنها میپردازند تا [[گناه]] [[جهان]] را فراگیرد و [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند!! | ||
#گروهی نیز بر این باورند که هر [[حکومتی]] که قبل از [[حکومت]] [[موعود]] [[اسلام]] تأسیس شود، [[باطل]] است و هر [[علمی]] که برپا شود سرنگون خواهد شد. | # گروهی نیز بر این باورند که هر [[حکومتی]] که قبل از [[حکومت]] [[موعود]] [[اسلام]] تأسیس شود، [[باطل]] است و هر [[علمی]] که برپا شود سرنگون خواهد شد. | ||
#اما نظریه صحیح این است که ما باید با [[همت]]، تلاش، [[تعبد]]، [[تقواپیشگی]] و اجرای کامل أمر به معروف و [[نهی از منکر]] [[جهان]] را به خیر و [[تأسیس حکومت]] [[حق]] و [[عدل]] در [[جامعه]]، [[مردم]] را به گونهای [[اسلامی]] [[تربیت]] کنیم و [[زمینه ظهور]] آن [[منجی]] بزرگ را فراهم آوریم<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج ۲۰، ص ۱۹۶ – ۱۹۷ – ۱۹۸.</ref>. | # اما نظریه صحیح این است که ما باید با [[همت]]، تلاش، [[تعبد]]، [[تقواپیشگی]] و اجرای کامل أمر به معروف و [[نهی از منکر]] [[جهان]] را به خیر و [[تأسیس حکومت]] [[حق]] و [[عدل]] در [[جامعه]]، [[مردم]] را به گونهای [[اسلامی]] [[تربیت]] کنیم و [[زمینه ظهور]] آن [[منجی]] بزرگ را فراهم آوریم<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج ۲۰، ص ۱۹۶ – ۱۹۷ – ۱۹۸.</ref>. | ||
براساس دیدگاههای بیان شده میتوان این نتیجه را گرفت که چهار نظریه اولیه نادرست بوده و باید آن را [[انتظار مخرب]] و ویرانگر دانست، همانگونه که [[علامه]] [[شهید مرتضی مطهری]] نیز در این خصوص [[کلامی]] زیبا عرضه میدارد: | براساس دیدگاههای بیان شده میتوان این نتیجه را گرفت که چهار نظریه اولیه نادرست بوده و باید آن را [[انتظار مخرب]] و ویرانگر دانست، همانگونه که [[علامه]] [[شهید مرتضی مطهری]] نیز در این خصوص [[کلامی]] زیبا عرضه میدارد: | ||
خط ۲۵۴: | خط ۲۵۱: | ||
"[[انتظار فرج]]" و [[آرزو]] و دلبستن به [[آینده]] دو گونه است: یکی انتظاری که سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نیروآفرین و تحرکبخش است، به گونهای است که میتواند نوعی [[عبادت]] و حقپرستی شمرده شود. دیگری انتظاری که [[گناه]] است، ویرانگرا است، اسارتبخش است، فلجکننده است و نوعی "[[اباحیگری]]" باید محسوب گردد<ref>قیام و انقلاب مهدی، شهید مطهری، ص ۷.</ref>. | "[[انتظار فرج]]" و [[آرزو]] و دلبستن به [[آینده]] دو گونه است: یکی انتظاری که سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نیروآفرین و تحرکبخش است، به گونهای است که میتواند نوعی [[عبادت]] و حقپرستی شمرده شود. دیگری انتظاری که [[گناه]] است، ویرانگرا است، اسارتبخش است، فلجکننده است و نوعی "[[اباحیگری]]" باید محسوب گردد<ref>قیام و انقلاب مهدی، شهید مطهری، ص ۷.</ref>. | ||
البته باید این دو قسم از [[انتظار فرج]] را، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} دانست و آن دو نوع برداشت ناشی از دو نوع [[بینش]] درباره تحولات و انقلابات [[تاریخی]] میباشد. از نظر [[شهید مطهری]] [[انتظار]] دو قسم است: | البته باید این دو قسم از [[انتظار فرج]] را، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} دانست و آن دو نوع برداشت ناشی از دو نوع [[بینش]] درباره تحولات و انقلابات [[تاریخی]] میباشد. از نظر [[شهید مطهری]] [[انتظار]] دو قسم است: | ||
# [[انتظار منفی]] ویرانگر، که برداشت عدهای از [[مردم]] است که [[قیام]] و [[انقلاب مهدی]] را صرفاً ماهیتی انفجاری میدانند، فقط و فقط از گسترش، اشاعه، رواج [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، اختناقها و حقکشیها و [[تباهیها]] ناشی میشود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. این نوع [[انتظار ویرانگر]]، اسارتآفرین، ظلمپذیر، فلجکننده، بیتحرک، سلطهبخش، بیهدف، مخرب، [[عصیان]] و رواج بیبند و باری است. [[شهید مطهری]] در ادامه بر نقد دیدگاه [[انحرافی]] از [[انتظار]] میگوید: "آن گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکهتاز میدان گردد، جز نیرویی [[باطل]] نیروبی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] (نه اهل [[حقیقت]] زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد) از آستین بیرون میآید، علیهذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود، برعکس، هر [[گناه]] و هر [[فساد]] و هر [[ظلم]] و هر [[تبعیض]] و هر حقکشی، هر [[پلیدی]] به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریبالوقوع میکند رواست، زیرا {{عربی|الْغَايَاتُ تُبَرِّرُ المَبَادِيَ}} [[هدفها]] وسیلههای [[نامشروع]] را [[مشروع]] میکنند. پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. اینجاست که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم [[لذت]] و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] نهایی... یقیناً این گروه به [[مصلحان]] و [[مجاهدان]] و [[آمران به معروف]] و [[ناهیان از منکر]]؛ به نوعی [[بغض]] و [[عداوت]] مینگرند. زیرا آنان را از تأخیراندازان [[ظهور]] و [[قیام مهدی]]{{ع}} میشمارند. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند در عمق ضمیر و [[اندیشه]] خود با نوعی [[رضایت]] به [[گناهکاران]] و عاملان [[فساد]] مینگرند، زیرا اینان [[مقدمات ظهور]] را فراهم مینمایند<ref>قیام و انقلاب مهدی{{ع}}، شهید مطهری ص ۶۳ – ۶۲.</ref>. | # [[انتظار منفی]] ویرانگر، که برداشت عدهای از [[مردم]] است که [[قیام]] و [[انقلاب مهدی]] را صرفاً ماهیتی انفجاری میدانند، فقط و فقط از گسترش، اشاعه، رواج [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، اختناقها و حقکشیها و [[تباهیها]] ناشی میشود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. این نوع [[انتظار ویرانگر]]، اسارتآفرین، ظلمپذیر، فلجکننده، بیتحرک، سلطهبخش، بیهدف، مخرب، [[عصیان]] و رواج بیبند و باری است. [[شهید مطهری]] در ادامه بر نقد دیدگاه [[انحرافی]] از [[انتظار]] میگوید: "آن گاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد، [[حق]] و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد، [[باطل]]، یکهتاز میدان گردد، جز نیرویی [[باطل]] نیروبی [[حکومت]] نکند، فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] (نه اهل [[حقیقت]] زیرا [[حقیقت]]، طرفداری ندارد) از آستین بیرون میآید، علیهذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر [[اصلاح]] یک نقطه روشن است، تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست [[غیب]] ظاهر نمیشود، برعکس، هر [[گناه]] و هر [[فساد]] و هر [[ظلم]] و هر [[تبعیض]] و هر حقکشی، هر [[پلیدی]] به [[حکم]] این که مقدمه [[صلاح]] کلی است و انفجار را قریبالوقوع میکند رواست، زیرا {{عربی|الْغَايَاتُ تُبَرِّرُ المَبَادِيَ}} [[هدفها]] وسیلههای [[نامشروع]] را [[مشروع]] میکنند. پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. اینجاست که [[گناه]] هم فال است و هم تماشا، هم [[لذت]] و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] نهایی... یقیناً این گروه به [[مصلحان]] و [[مجاهدان]] و [[آمران به معروف]] و [[ناهیان از منکر]]؛ به نوعی [[بغض]] و [[عداوت]] مینگرند. زیرا آنان را از تأخیراندازان [[ظهور]] و [[قیام مهدی]] {{ع}} میشمارند. برعکس، اگر خود هم اهل [[گناه]] نباشند در عمق ضمیر و [[اندیشه]] خود با نوعی [[رضایت]] به [[گناهکاران]] و عاملان [[فساد]] مینگرند، زیرا اینان [[مقدمات ظهور]] را فراهم مینمایند<ref>قیام و انقلاب مهدی {{ع}}، شهید مطهری ص ۶۳ – ۶۲.</ref>. | ||
# [[انتظار سازنده]]، این قسم [[انتظار]] برعکس [[انتظار]] قبلی است، این [[انتظار سازنده]] و تعهدآور، مسئولیتآفرین، تحرکبخش، [[مبارز]]، رهاییبخش، جهتدهنده و تکلیفآور و فراهمکننده [[بستر مناسب برای ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} است. در این معنی [[ظهور مهدی]] | # [[انتظار سازنده]]، این قسم [[انتظار]] برعکس [[انتظار]] قبلی است، این [[انتظار سازنده]] و تعهدآور، مسئولیتآفرین، تحرکبخش، [[مبارز]]، رهاییبخش، جهتدهنده و تکلیفآور و فراهمکننده [[بستر مناسب برای ظهور]] [[امام زمان]] {{ع}} است. در این معنی [[ظهور مهدی]] | ||
# [[موعود]]{{ع}} منتی است بر [[مستضعفان]] و خوارشمردگان و وسیلهای برای [[پیشوا]] و مقتدا شدن آنان، و مقدمهای است برای [[وراثت]] آنها بر روی [[زمین]]. نتیجه کلی این که قطعاً [[مهدی موعود]] تحققبخش، ایدهآل همه [[انبیاء]] و [[اولیاء]] و از مردان [[مبارز]] راه [[حق]] است و باید مقدمات این مسأله را مهیا نمود. | # [[موعود]] {{ع}} منتی است بر [[مستضعفان]] و خوارشمردگان و وسیلهای برای [[پیشوا]] و مقتدا شدن آنان، و مقدمهای است برای [[وراثت]] آنها بر روی [[زمین]]. نتیجه کلی این که قطعاً [[مهدی موعود]] تحققبخش، ایدهآل همه [[انبیاء]] و [[اولیاء]] و از مردان [[مبارز]] راه [[حق]] است و باید مقدمات این مسأله را مهیا نمود. | ||
نتیجه این که همه [[اقوام]] و [[مذاهب]] به نوعی در [[انتظار ظهور]] ابرمردی که سمبل تمام آرمانهای [[بشر]] به حساب میآید به سر میبرند تا سرانجام روزی [[جهان]] را از [[عدل و داد]] پر کند و یقیناً این [[انتظار]] بلکه همراه با [[اقدامات اصلاحی]] و [[زمینهسازی برای ظهور]] آن [[منجی موعود]] است»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۱۰.</ref>. | نتیجه این که همه [[اقوام]] و [[مذاهب]] به نوعی در [[انتظار ظهور]] ابرمردی که سمبل تمام آرمانهای [[بشر]] به حساب میآید به سر میبرند تا سرانجام روزی [[جهان]] را از [[عدل و داد]] پر کند و یقیناً این [[انتظار]] بلکه همراه با [[اقدامات اصلاحی]] و [[زمینهسازی برای ظهور]] آن [[منجی موعود]] است»<ref>[[منصور هرنجی|هرنجی، منصور]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۲ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۱۰.</ref>. | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۴: | ||
| پاسخ = سرکار خانم '''[[مریم کریمیتبار]] '''، در مقاله ''«[[اهداف دولت زمینهساز ظهور (مقاله)|اهداف دولت زمینهساز ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = سرکار خانم '''[[مریم کریمیتبار]] '''، در مقاله ''«[[اهداف دولت زمینهساز ظهور (مقاله)|اهداف دولت زمینهساز ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«گروهی در چگونگی فراهم کردن زمینهها و [[مقدمات ظهور]] [[منجی]] به بی راهه رفتهاند و با استناد به اخباری که [[جهان]] [[عصر ظهور]] را آکنده از [[ستم]] و [[فساد]] یاد کردهاند، چنین پنداشتهاند که [[انتظار مصلح]] جهانی سکون و بی توجهی را میطلبد و باید تماشاگر جنایتها و پلیدیها بود تا به پر شدن [[جهان]] از شرّ و [[فساد]] [[کمک]] کنند و بدین وسیله زمینه را آماده سازند. گروهی نیز پا را فراتر نهادهاند و پنداشتهاند که خود باید به تشدید جنایات و [[ظلمها]] دامن زنند تا زمینه زودتر فراهم گردد. از این رو، برخی دولتهای [[ستم]] پیشه و [[جابر]]، مسئله [[انتظار]] را دست آویزی برای ظلمهای روزافزون خود قرار دادهاند و مدعی شدهاند که با جنایتهای روزافزون به فراهم کردن زمینه و [[مقدمات ظهور]] [[منجی]] [[کمک]] میکنند! در پاسخ به این [[شبهه]] و [[پندار]] باید گفت که پرشدن [[جهان]] از [[ظلم]] و [[فساد]] [[در آستانه ظهور]] که [[روایات]] از آن سخن گفتهاند، چهره غالب آن دوره است که البته خود نوعی [[زمینه سازی]] به شمار میرود؛ چراکه نوع [[مردم]] از این وضع ناراضی میشوند و به ستوه میآیند و همین موضوع آنان را تشنه [[انقلاب]] میکند و نوعی زمینه [[فکری]] و [[معنوی]] ایجاد مینماید، لکن در همین روزگار وجود یاورانی [[پاک]]، مقاوم و [[مبارز]] که [[مصلح]] [[موعود]] را [[یاری]] رسانند، ضروری است و منافاتی ندارد که در کنار این [[فساد]] جهانی، [[دوستان]] و [[یاوران]] [[حضرت]] و دولتهای بیدار با زمینه سازیهای مثبت، افکار جهانیان را برای [[انقلاب جهانی]] [[حضرت]] آماده سازند. بنابر چند [[روایت]]، [[پیش از ظهور امام مهدی]]{{ع}} مردمی [[قیام]] میکنند که مقدمات [[حکومت مهدوی]] را فراهم میسازند. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: مردمی از [[مشرق]] [[قیام]] میکنند و زمینه [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} را فراهم میسازند.<ref>{{متن حدیث| يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۷.</ref>؛ روایاتی از این دست حاکی از حضور [[مردم]] در صحنههای گوناگون [[حکومت]] [[حضرت]] و فراهم ساختن مقدمات آن و [[یاری]] رساندن به [[حضرت]] است»<ref>[[مریم کریمیتبار|کریمیتبار، مریم]]، [[اهداف دولت زمینهساز ظهور (مقاله)|اهداف دولت زمینهساز ظهور]]، ص121-122.</ref>. | «گروهی در چگونگی فراهم کردن زمینهها و [[مقدمات ظهور]] [[منجی]] به بی راهه رفتهاند و با استناد به اخباری که [[جهان]] [[عصر ظهور]] را آکنده از [[ستم]] و [[فساد]] یاد کردهاند، چنین پنداشتهاند که [[انتظار مصلح]] جهانی سکون و بی توجهی را میطلبد و باید تماشاگر جنایتها و پلیدیها بود تا به پر شدن [[جهان]] از شرّ و [[فساد]] [[کمک]] کنند و بدین وسیله زمینه را آماده سازند. گروهی نیز پا را فراتر نهادهاند و پنداشتهاند که خود باید به تشدید جنایات و [[ظلمها]] دامن زنند تا زمینه زودتر فراهم گردد. از این رو، برخی دولتهای [[ستم]] پیشه و [[جابر]]، مسئله [[انتظار]] را دست آویزی برای ظلمهای روزافزون خود قرار دادهاند و مدعی شدهاند که با جنایتهای روزافزون به فراهم کردن زمینه و [[مقدمات ظهور]] [[منجی]] [[کمک]] میکنند! در پاسخ به این [[شبهه]] و [[پندار]] باید گفت که پرشدن [[جهان]] از [[ظلم]] و [[فساد]] [[در آستانه ظهور]] که [[روایات]] از آن سخن گفتهاند، چهره غالب آن دوره است که البته خود نوعی [[زمینه سازی]] به شمار میرود؛ چراکه نوع [[مردم]] از این وضع ناراضی میشوند و به ستوه میآیند و همین موضوع آنان را تشنه [[انقلاب]] میکند و نوعی زمینه [[فکری]] و [[معنوی]] ایجاد مینماید، لکن در همین روزگار وجود یاورانی [[پاک]]، مقاوم و [[مبارز]] که [[مصلح]] [[موعود]] را [[یاری]] رسانند، ضروری است و منافاتی ندارد که در کنار این [[فساد]] جهانی، [[دوستان]] و [[یاوران]] [[حضرت]] و دولتهای بیدار با زمینه سازیهای مثبت، افکار جهانیان را برای [[انقلاب جهانی]] [[حضرت]] آماده سازند. بنابر چند [[روایت]]، [[پیش از ظهور امام مهدی]] {{ع}} مردمی [[قیام]] میکنند که مقدمات [[حکومت مهدوی]] را فراهم میسازند. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: مردمی از [[مشرق]] [[قیام]] میکنند و زمینه [[حکومت]] [[مهدی]] {{ع}} را فراهم میسازند.<ref>{{متن حدیث| يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۷.</ref>؛ روایاتی از این دست حاکی از حضور [[مردم]] در صحنههای گوناگون [[حکومت]] [[حضرت]] و فراهم ساختن مقدمات آن و [[یاری]] رساندن به [[حضرت]] است»<ref>[[مریم کریمیتبار|کریمیتبار، مریم]]، [[اهداف دولت زمینهساز ظهور (مقاله)|اهداف دولت زمینهساز ظهور]]، ص121-122.</ref>. | ||
}} | }} | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسمان انتظار فرج}} | {{پرسمان انتظار فرج}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۳۰
انواع برداشت از انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج |
مدخل اصلی | انواع انتظار |
تعداد پاسخ | ۱۵ پاسخ |
انواع برداشت از انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
انواع انتظار
- آموزۀ انتظار از محوریترین عقاید به حساب میآید، لکن به رغم روشنی و قطعیت معنای راستین انتظار، تفسیر و تبیین انتظار محل اختلاف و برداشتهای گوناگون شده است[۱].
- دربارۀ چیستی و تحلیل ماهیت انتظار، دو برداشت اصلی و عمده وجود دارد:
انتظار مثبت و سازنده
- در این نگرش"انتظار" تنها امید و چشم به راهی نیست، بلکه گرایش عملی و از سنخ "حرکت" و "کار" و "تلاش" است و با منش و رفتار منتظر پیوند دارد، زیرا برپایۀ آیات[۲] و روایات[۳]، هدف والای انتظار، حاکمیت فراگیر اسلام به دست آخرین حجت الهی، امام مهدی (ع) است. برپایه این تفسیر، "انتظار"، اندیشۀ حرکتآفرین و پویاست که منتظر را به رفتار و اقدامات اصلاحگرایانه وامیدارد[۴] و ظهور حضرت مهدی (ع) حلقهای است از حلقههای مبارزۀ اهل حق و باطل که پیروزی به اهل حق منتهی میشود و فرد منتظر در هر شرایط، در گروه اهل حق جای دارد و در هر شرایطی بر علیه اهل باطل است[۵]. منتظران ظهور امام زمان خود نیز مصلحانی کوچکترند که در محدودۀ خود به روشنگری و اصلاح و ارشاد میپردازند و از خاموش ماندن چراغ هدایت و نور جلوگیری مینمایند[۶] و جامعه را مهیای تأسیس دولت مهدوی مینمایند[۷]. انتظار مثبت، انتظار فعال، پویا و تأثیرگذاری است که منتظر را در تکاپوی تحولات و تغییرات شدید جامعه یاری میرساند و او را در ترسیم جامعۀ مطلوب مهدوی قوی و توانمند میسازد. روحیۀ انتظار سازنده در فرد موجب میگردد تا او جامعه را از جامعۀ موجود به جامعۀ منتظر تبدیل کند و از آن رهگذر، به جامعه مطلوب و عصر ظهور رهنمون گردد[۸].
انتظار منفی و ویرانگر
- این انتظار، فلج کننده، بازدارنده و در واقع نوعی"اباحی گری" است و همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته است. در این نوع انتظار، ظهور مهدی (ع) صرفاً ماهیت انفجاری دارد و از اشاعۀ ظلمها، تبعیضها، اختناقها و حقکشیها ناشی میشود. این انفجار زمانی رخ میدهد که اصلاح به نقطۀ صفر برسد و حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطۀ روشن است و تا نقطۀ روشن هست دست غیب ظاهر نمیشود، پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعۀ فساد است. این نوع انتظار فرج به نوعی تعطیلی مقررات اسلامی و به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق ندارد[۹] و اینگونه انتظار، عاملی برای توجیه ستمها و فسادها و حقکُشیها و بیعدالتیهاست[۱۰].
برداشتهای منفی از انتظار
- بهطورکلی برداشتهای نادرست و منفی از انتظار در دو حوزه قابل بیان هستند:
- نخست: مذهب احتراز: برخی انتظار را به معنای احتراز دانستهاند و بر این باورند که ماهیت انتظار، انسان را به گوشهگیری دعوت میکند و مانع تلاش او برای انجام هر کاری میشود[۱۱]. اگر انتظار به معنای احتراز و گوشهگیری باشد، از نظر فردی، عامل رکود و توقف است و از نظر اجتماعی وسیلهای برای خاموش ساختن جنبشهای ضدّ استعماری است[۱۲]. این انتظارِ خاموش و بیتحرک، نوعی عقبگرد، ارتداد و حتی انحراف از آیات تحرکبخش قرآن است. عامل زبونی، بیعدالتی، نابرابری، رکود و سکون و کنارهگیری است. این دیدگاه برای عوامل انسانی و طبیعی، نقش چندانی قائل نیستند. به همین جهت، در عصر غیبت نیز شیعیان را به زمینهسازی و تهیه مقدمات ظهور مکلف نمیدانند[۱۳]. افرادی که چنین دیدگاهی دارند، ظهور را تنها به ارادۀ الهی وابسته میدانند و تلاش در برابر حاکمان جور را بیتأثیر میشمارند، اصلاح امور را به آمدن حضرت مهدی واگذار میکنند و نه تنها برای برپایی حکومت اقدام نمیکنند بلکه آن را مانع ظهور و محکوم به بطلان میپندارند[۱۴].
- این اندیشه را در گونههای مختلفی ازسوی برخی کجاندیشان مطرح شده است:
- عدهای انتظار فرج را فقط به معنای دعا برای ظهور امام عصر معنی میکنند هر چند امکان دارد در مواردی خاص دست به عمل شوند یعنی در موارد جزئی امر به معروف و نهی از منکر کنند[۱۵].
- گروهی معتقدند انتظار فرج یعنی نسبت به حوادثی که پیرامون ما را گرفته هیچ اقدام عملی نباید انجام داد فرق این دسته با دستۀ فوق این چنین است که در دسته بالا در مواردی امر به معروف انجام میشد اما در اینجا تمام اقدامات عملی ساکت میماند[۱۶].
- عدهای دیگر اعتقاد دارند باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید[۱۷]، یعنی اگر در جایی نیاز بود امر به معروف و یا نهی از منکر شود نباید به این وظیفه عمل کرد، به بیان دیگر مکلف باید از هر عمل مثبتی (حتی دعا کردن) و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشد و منتظر بماند تا امام عصر (ع) خودش بیاید و اوضاع را اصلاح مفاسد را برطرف کند این مثل آن است معتقد باشیم در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه دنیا را روشن کند[۱۸].
- عدهایی اعتقادی فراتر از اعتقاد دسته سوم دارد یعنی معتقدند باید به گناهان و فساد دامن زد[۱۹]. یعنی باید مردم را به گناه دعوت کرد تا دنیا پر از جور و ظلم شود. در این دسته، هم افراد ساده لوح وجود داشتند و هم اشخاص منحرف با مقاصدی ناصواب[۲۰].
- برخی هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت را خلاف شرع دانسته و عقیده دارند این عمل با روایات مغایر است و هر عَلَمی قبل از ظهور حضرت بلند شود، طاغوت است[۲۱][۲۲].
- دوم: مسلک اعتراض: درباره انواع برداشتهای منفی از انتظار، شاید اینگونه گفته شود که رکن و اساس انتظار را تنها اعتراض تشکیل میدهد؛ به این معنا که ماهیت و ریشه انتظار چیزی جز اعتراض به وضعیت موجود حکومتها یا اعتراض به ظلم و ستم و غیره نیست. در پاسخ به چنین سخنی باید گفت اعتراض صرف را نمیتوان بهعنوان تنها رکن انتظار پنداشت؛ زیرا ارکان دیگری چون آگاهی از وضع مطلوب، اعتقاد به وضع مطلوب و اقدام عملی برای رسیدن وضعیت مطلوب نیز وجود دارند که اعتراض صرف، شامل این موارد نمیشود و نیز باید افزود چنین فرضیهای با پرسشهایی مواجه است مانند اینکه اولاً، گستره و دامنه این اعتراض تا کجاست؟ ثانیاً: این اعتراض چه باری بر دوش منتظران میگذارد و این نفی با چه اثباتی میتواند همراه باشد؟ افزونبر این پرسشها، این فرضیه ارتباطی با معنای انتظار ندارد؛ زیرا انتظار، امید داشتن به آینده ای است که ظلم، فساد، تباهی و بی عدالتی درآن نباشد و با آمدن رهبری الهی جهان پر از عدل و داد میگردد و این هدف با اعتراض صرف حاصل نمیشود؛ بلکه باید در نهایت به اقدام و زمینهسازی عملی منجر شود؛ بنابراین، فرضیه مسلک اعتراض نمیتواند جامع و کامل باشد»[۲۳].
نتیجهگیری
- بنابراین دو برداشت عمده درباره انتظار وجود دارد: انتظار مثبت و سازنده که موافق آیات و روایات و حرکت آفرین و پویاست و انتظار منفی و ویرانگر که مخالف ضرورت قرآن و اسلام و بازدارنده و فلج کننده است.
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله خامنهای؛ |
---|
آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در کتاب «ما منتظریم» در اینباره گفته است:
«دو جور برداشت از قضیه انتظار و ترقب ظهور امام زمان (ع) میشود داشت؛ یک برداشت منفی و یک برداشت مثبت. برداشت منفی همان چیزی است که استکبار و استعمار در طول سالهای متمادی کوشش میکردند به مردم تزریق کنند. برداشت منفی این است که مردم بگویند که به ما چه و ما چه کاره هستیم که در مقابل ظلم، فساد، کفر، بدی و شرارت بایستیم، ما منتظر خواهیم ماند تا امام زمان (ع) خودش بیاید و مشکل را حل کند، این برداشت منفی است. این همان برداشتی است که در طول سالیان متمادی سعی کردند در ذهن مردم مسلمان این را وارد کنند. سلب مسئولیت نسبت به همه شرارتها و بدیهای موجود در جامعه. یک برداشت، برداشت مثبت و صحیح است و آن این است که اگر امام زمان (ع) خواهد آمد، پس هر حرکتی و هر مبارزهای یک امیدی و یک آینده روشنی برای خود خواهد داشت[۲۴]»[۲۵].
|
۲. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «ادب فنای مقربان» در اینباره گفته است:
«درباره چیستی و تحلیل ماهیت انتظار، دو نگره هست:
۱. انتظار مثبت و سازنده: در نگره نخست "انتظار" تنها امید و چشم بهراهی نیست، بلکه گرایش عملی و از سنخ "حرکت" و "کار" و "تلاش" است و با منش و رفتار منتظر پیوند دارد، زیرا برپایه آیات [۲۶] و روایات [۲۷]، هدف والای انتظار، حاکمیت فراگیر اسلام به دست آخرین حجت الاهی، حضرت مهدی (ع) است، پس ماهیت انتظار تنها در جهت تحقق این هدف متعالی، در خور بازکاوی است. براین اساس میتوان گفت که "انتظار" انگیزهای برآمده از ایمان عمیق به حتمی بودن ظهور حضرت مهدی (ع) است؛ اعتقادی برانگیزاننده و حرکتآفرین که در ساختار فکری و شیوه زندگی دینی منتظر مؤثر است و او را به رفتاری همگون با هدف انتظار و تعامل سازنده با پیشامدهای گوناگون در عرصههای مختلف حیات فردی و اجتماعی وامیدارد. برپایه این تفسیر، "انتظار" اندیشه حرکتآفرین و پویاست که منتظر را به رفتار و اقدامات اصلاحگرایانه وامیدارد. در این نگاه، رویش روح مقاومت و اصلاحگری ریشه گرفته از اندیشه انتظار در وجود انسان، سبب پیدایی دو رویکرد، یعنی پرهیز از همسویی با عوامل ظلم و فساد و مبارزه با نمادها و نمودهای بیعدالتی از یکسو، و خودسازی و اقدامات زمینهساز برای تحقق حکومت عدل جهانی از سوی دیگر است، پس آنان که به وضع موجود دل بسته و فراتر از آن را برنمیتابند، منتظر نیستند، زیرا کسی منتظر است که با پایداری در برابر مظاهر باطل و اصلاح ناراستیها و بیدادگریها، در پی دستیابی به آرمان بلند و هدف سترگی باشد که به انتظار آن نشسته است. ۲. انتظار منفی و ویرانگر: برخی ظهور امام عصر (ع) را تنها به اراده الاهی وابسته میدانند و تلاش جامعه انسانی، به ویژه اقدامات انقلابی در برابر حاکمان جور، در تحقق وعده ظهور آن حضرت را بیتأثیر میشمارند و اصلاح امور را به آمدن حضرت مهدی (ع) واگذار میکنند. این دیدگاه، نه تنها اقدام برای برپایی حکومت در عصر غیبت را برنمیتابد، آن را مانع رخداد ظهور و محکوم به بطلان میپندارد. برپایه این نگرش عافیتطلبانه و مسئولیتگریز، رخداد ظهور، فراتر از حوزه اثرگذاری بشر است و تنها به اراده الاهی پیوند دارد؛ انتظار ظهور نیز به معنای مترصد بودن مردم تا فرارسیدن روز موعود و دست روی دست گذاشتن و بیتأثیر انگاشتن تلاش جامعه منتظر در زودهنگامی یا دیرکرد این رخداد بزرگ است. نگرش جدا انگاری ظهور امام زمان (ع) از کارکرد جامعه منتظر، برخاسته از نگاه سطحی[۲۸] و فهم نادرست از روایاتی است که درباره وضع سیاسی و اجتماعی شیعه در دوران غیبت و قیامهای پیش از ظهور وارد شده است. برخی روایات، بر ناکامی و بیثمر بودن تلاشهای زمینهساز اشاره دارد و از ناپختگی قیام در این دوران خبر داده است؛ مانند سخن امام زین العابدین (ع): « وَ اللَّهِ! لَا يَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ (ع) إِلَّا كَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَكْرِهِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَويَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْيَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!»[۲۹]. برخی دیگر، هرگونه قیام در دوران غیبت را "طاغوت" دانسته است؛ مانند سخن امام باقر (ع): « كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ (ع) صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»[۳۰]. امام صادق (ع) با نکوهش برافراشتن پرچم قیام در زمان غیبت، قیام کنندگان را "طاغوت" خوانده و پیروی از آنان را شرک شمرده است: « كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۳۱]. برپایه این دیدگاه، ظاهر دو روایت اخیر، با توجه به عمومیت لفظ "« كُلُّ»" و اضافه آن به واژه "«رَايَةٍ»" که نکره است (گرچه در سیاق نفی نیست)، همگان را از اقدامات مصلحانه و قیام در برابر حاکمان طاغوتی پیش از ظهور امام مهدی (ع) بازداشته و آنان که پیش از ظهور حضرت پرچم قیام را برافراشته و مردم را سوی آن فراخوانند، خودشان طاغوت هستند. غور نکردن در محتوا و پیام روایات یادشده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و قیام در روزگار غیبت را بینتیجه و باطل شمارد؛ غافل از آنکه یادکرد جمله « يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ » پس از واژه "«طَاغُوتٌ»" در کلام امام صادق (ع) بیانگر آن است که مقصود از پرچم برافراشته شده پیش از قیام قائم (ع) پرچمی است که نه برای خدا، بلکه در پی رسیدن به مقاصد دنیایی و دعوت به خود باشد؛ اما پرچمی که با هدف حاکمیت دین الاهی برافراشته شود و مردم را به قرآن و مکتب اهل بیت (ع) فراخواند، قطعا مخاطب این گونه روایات نخواهد بود، همانگونه که امام باقر (ع) در تأیید قیام حقطلبانه یمانی، وی را به سبب فراخوان مردم به امام مهدی (ع) ستود و با هدایتبخش خواندن پرچم او همگان را به حمایت از نهضت یمانی سفارش فرمود: « لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ فَانْهَضْ إِلَيْهِ فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ هُدًى»[۳۲]. با درنگ در مجموع اینگونه روایات، بیپایگی و بطلان تلقی منفی از انتظار ظهور آشکار میگردد، زیرا روایات پیشگفته به حرکت براندازانه حاکمان جور و اقدامات سازنده برای اصلاح امور و اجرای احکام دین الهی نظر دارد و تخصصا از شمول روایات دسته دوم، بیروناند. در حقیقت، اینگونه روایات برای پیشگیری از سوء استفاده برخی عناصر فرصتطلب از نام "مهدی" است، تا کسی برای رسیدن به اغراض سیاسی خویش، خود را مهدی موعود موجود قلمداد نکند، از این رو روایات یادشده به قیامهایی نظر دارند که با نام مهدی موعود (ع) انجام میگیرند؛ نه هر قیام و اصلاحی حتی برای اقامه حق و احیای معروف در جامعه که از احکام قطعی اسلام است. همچنین این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز مردم در آمادهسازی مقدمات ظهور حضرت مهدی (ع) تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند این سخن رسول خدا (ص) « يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»[۳۳]. افزون بر آن، نگرش منفی به آموزه انتظار، سبب تعطیلی دستورهای سیاسی اسلام، مانند امر به معروف و نهی از منکر، جهاد و حمایت از مظلوم و...، خواهد بود که با صریح آیات و روایات منافات دارد. امام خمینی که خود از مصلحان بزرگ شیعه و احیاگر اندیشه انتظار است، با انحرافی خواندن این دیدگاه، فهم نادرست و تفریطی درباره انتظار را با آموزههای دین ناهمگون دانسته و با طبقه بندی هواداران این نگرش به چند دسته انزواگرا و عافیتطلب و فریب خورده، چنین گفته است: بعضیها انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد و حسینیه و منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (ع) را از خدا بخواهند... یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه میگذرد؛ بر ملتها چه میگذرد؛ بر ملت ما چه میگذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم؛ ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم؛ برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت - مهدی (ع) - بیایند إن شاء الله، درست میکنند... یک دسته میگفتند باید عالم پر از معصیت بشود، تا آن حضرت بیاید؛ ما باید نهی از منکر نکنیم؛ امر به معروف هم نکنیم، تا مردم هر کاری میخواهند بکنند تا گناه زیاد شود و فرج نزدیک شود! یک دسته از این بالاتر میگفتند: باید دامن زد به گناهان؛ مردم را به گناه دعوت کرد، تا دنیا پر از ظلم و جور بشود و آن حضرت (ع) تشریف بیاورند... یک دسته دیگری بودند که میگفتند هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است[۳۴]. براین اساس، ظهور مهدی موعود موجود (ع) آخرین حلقه مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزی پایانی مؤمنان میانجامد. سهیم بودن هر کسی در این سعادت بزرگ، در گرو تأثیر مهم وی در تحققبخشی به پیروزی نهایی اهل ایمان است»[۳۵]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در مقاله «انتظار و منتظران» در اینباره گفته است:
«به رغم روشنی و قطعیت معنای راستین انتظار، تفاسیر و برداشتهای مختلفی از آن ارائه شده است. بخش عمده این برداشتها، مربوط به فهم اندیشوران و دانشمندان و بخش دیگر، مربوط به برداشت برخی شیعیان از مسئله انتظار است. دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین شمسالدین؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی شمسالدین، در کتاب«در ساحل انتظار» در اینباره گفته است:
«با نظری گذرا بر مفهوم و محتوای انتظار مییابیم که اساسا دو نوع انتظار قابل تصور است، و هر نوعی را پیروان و معتقدینی است ولی یکی از آنها انتظاری مخرب و غلط، و دیگری انتظاری سازنده و صحیح است. اما انتظار مخرب آن است که عدهای گمان کردهاند که چون آن حضرت مصلح کل جهان است و زمین را پر از عدل و داد میکند و ظلم و ستم و فساد را ریشه کن میسازد[۴۱]، پس قبل از ظهور او نبایستی هیچگونه حرکتی اصلاحی بهدست پیروان آن حضرت صورت پذیرد، بلکه باید همه صبر کنند تا او خود به اصلاح امور بپردازد. و در این زمینه به روایاتی که از انحرافی بودن هر نوع انقلاب و قیام قبل از ظهور آن حضرت سخن دارد[۴۲] – استناد میکنند. در مقابل این دسته، گروهی هستند که انتظار را به گونهای دیگر تفسیر میکنند و معنای اول را کاملا انحرافی و از القائات دشمنان دانسته، و دستهای مرموز و افکار موذیانه و افراد سلطه جو و منفعت طلب را در ورای آن مشاهده میکنند. اینان میگویند، درست است که مصلح واقعی آن حضرت است ولی پیروان او نیز وظایفی در راستای آمادهسازی خود و جامعه به منظور تسریع در ظهورش دارند، و بقول یکی از بزرگان، معنای در انتظار خورشید و روشنائی آن بودن این نیست که در تاریکی شب چراغی روشن نکنیم و همچنان در ظلمت و سیاهی شب بدون چراغ بمانیم. منتظران ظهور امام زمان خود نیز مصلحانی کوچکترند که در محدوده خود به روشنگری و اصلاح و ارشاد میپردازند و از خاموش ماندن چراغ هدایت و نور جلوگیری مینمایند. اینان حتی اگر احادیث مورد استناد گروه اول را از جهت سند معتبر و قطعی انگارند، اما در دلالت و معنای آن سخن دارند، و در مقابل نیز به روایاتی تمسک میجویند که قیامهای مذهبی و دینی و اصلاحی قبل از قیام مهدوی را تأیید و تمجید میکنند[۴۳]. چگونه میتوان پذیرفت که آن حضرت برای اصلاح جوامع بشری، هر نوع سختی و دشواری انقلاب و قیام، و نیز مشقات غیبت چند صد ساله را تحمل کنند، اما پیروان و شیعیان او در بیتفاوتی کامل بسر برند و از هرگونه حرکت اصلاحی دوری گزینند، و در رفاه و آسودگی زندگی بگذرانند، و از همه مهمتر اینکه دو اصل اساسی دینی یعنی امر به معروف و نهی از منکر را متروک گذارند و از عمل بدان سرباز زنند و توصیهها و حتی اوامر صریح قرآن و سنت در آن زمینه را به فراموشی سپارند. بنابراین، تفسیر صحیح از عنوان انتظار فرج میتواند بکلی بر زندگی فردی انسان و خانوادگی و اجتماعی انسان و حتی خط مشی سیاسی و اقتصادی تأثیرات شگرفی گذارد و در ژرفای زندگی، خودنمایی کند»[۴۴]. |
۵. حجت الاسلام و المسلمین فروهی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر فروهی، در مقاله «انتظار فرج» در اینباره گفته است:
«انتظار دوگونه است: انتظاری سازنده، تحرک بخش و تعهدآور، این نوع انتظار (...) با فضیلتترین عبادت شمرده شده است. در مقابل انتظاری است ویرانگر، بازدارنده، و فلج کننده، این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم تاریخی مهدی موعود (ع) است. در انتظار ویرانگر، نوع برداشت از انتظار این است که، ظهور و قیام حضرت صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه ظلمها، تبعیضها، اختناقها و حقکشیها ناشی میشود، و این انفجار وقتی رخ میدهد که اصلاح به نقطه صفر برسد و حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن هست دست غیب ظاهر نمیشود، پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است. امّا در انتظار سازنده، نوع برداشت از انتظار این است که ظهور مهدی حلقهای از حلقات مبارزه اهل حق و باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق میانجامد. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف بر این است که آن فرد عملاً اهل حق باشد، بنابراین باید اهل حقی باشد نه این که ظهور وقتی محقق میباشد که همه اهل باطل باشند[۴۵]. لذا در روایت وارد شده است که این امر تحقق نمیپذیرد مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند[۴۶]. از طرف دیگر از روایاتی که وظایف و ویژگیهای منتظران را بیان میکند استفاده میشود که از جمله آسیبهایی که ممکن است در زمان غیبت پدیدار شود، شک و تردید، یأس و نا امیدی، از دست رفتن ایمان و تقوا و از دست دادن صبر در مقابل اذیّتها و حرفهای نامربوط میباشد[۴۷]»[۴۸]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی نصیری، در مقاله «نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن» در اینباره گفته است:
«انتظار ظهور منجی، بسان مفاهیمی همچون توکل یا زهد، گاه چنان غلط و نامناسب در اذهان شکل میگیرد که به جای آثار مثبت، پویا و حیاتبخش، پیامدهای تلخ و زیانبار بهویژه در بعد اجتماعی برای آن برشمرده میشود؛ درحالیکه روح و جان توکل، باور به عدم استقلال اسباب و علل ظاهری در تأثیرگذاری بدون حضور فیض و اذن الهی است که بالطبع هیچگاه با بطالت، بیعاری و رخوت دمساز نیست. به دلیل فهم نارسا گمان میشود توکل، به معنای تنبلی و رها کردن هرگونه تلاش و کوشش است. مفهوم انتظار نیز در بعد جامعهشناختیاش دچار کج فهمی شده است. گروهی چنین اعتقاد دارند که به استناد روایات متواتر، مقدمه ظهور منجی، لبالب شدن جهان از ظلم و پلشتی بوده و منجی، چنین جهانی را از عدالت و خوبیها لبریز خواهد کرد[۴۹]. براین اساس، آنان معتقدند تلاش برای بسط عدالت و معنویت در جامعه - چه از رهگذر تشکیل حکومت اسلامی و چه از رهگذر تلاشهای تبلیغی محدود - نه تنها به ظهور منجی کمک نخواهد کرد، بلکه ممکن است آن را برای سالیانی به تاخیر اندازد. نتیجه چنین نگرش ناصحیحی، کنار گذاشتن هرگونه تلاش و کوشش برای اصلاح جامعه و مبارزه با ستمگران و مقابله با هرگونه پلیدی و پلشتی است. به عبارت روشنتر کسانی که از چنین برداشت ناصوابی انتظار داشته و دارند، عملاً دهها آموزه اخلاقی و تربیتی اسلام، در بعد اجتماعی نظیر امر به معروف و نهی از منکر را در تمام دوران انتظار، تعطیلشده میدانند. پیدا است این گردش، نظیر نگرش مجبرّه با انتساب تمام کارها به خداوند و انکار هرگونه مسأولیتپذیری انسانها در کارهای خود و نیز نگرش مرجئه که برای نجات و سعادتمندی، تنها باور قلبی را کافی میدانستند، راه را برای سیطره حاکمان و ستمکاران بر امتهای اسلامی و غارت سرمایههای علمی و فرهنگی آنان و در نتیجه انحطاط هر چه بیشتر آنان برابر دشمنانشان فراهم میسازد»[۵۰]. |
۷. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد صابر جعفری، در مقاله «انتظار فرج» در اینباره گفته است:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین کوثری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم کوثری، در مقاله «انتظار و وظایف منتظران» در اینباره گفته است:
«آموزه انتظار- با توجه به قداستی که آموزههای دینی از آن ارائه میدهد- از محوریترین عقیده به حساب میآید؛ لکن تفسیر و تبیین انتظار، محل اختلاف و برداشتهای گوناگون واقع شده است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین ضمیری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا ضمیری، در مقاله «کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی» در اینباره گفته است:
«برخی چنین میاندیشند که انتظار جز به معنای چشمانتظاری برای حضرت مهدی و سکوت و خمودی چیز دیگری نیست. این انتظار هیچگونه تحول و تغییری در نقش و کارکرد اجتماعی اعضای جامعه بر جای نخواهد گذاشت. قطعا میتوان چنین انتظاری را مخرب و افیون مذهب دانست، زیرا آدمی را از اقامه وظایف اجتماعی و سیاسی باز میدارد. اما سخن ما در انتظار فعال، پویا و تأثیرگذاری است که منتظر را در تکاپوی تحولات و تغییرات شدید جامعه یاری میرساند و او را در ترسیم جامعه مطلوب مهدوی قوی و توانمند میسازد. اینگونه انتظار در قلب منتظر شعلهها برپا میکند و انرژیهای بی پایانی را آزاد ساخته و تا صبحدم ظهور او را از تلاش و مجاهدت و اصلاح خود و جامعه همراهی مینماید. روحیه انتظار سازنده در فرد موجب میگردد تا او جامعه را از جامعه موجود به جامعه منتظر تبدیل کند و از آن رهگذر، به جامعه مطلوب و عصر ظهور رهنمون گردد»[۵۶]. |
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین دانش؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسماعیل دانش، نویسنده مقاله «نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی» در اینباره گفته است:
«برخی از "انتظار" برداشت ناصوابتری کردهاند، و آن را مذهب احتراز پنداشتهاست. براساس این نگرش، منتظران باید گوشهگیری نمایند و در برابر فسادها و بیعدالتیها از خود حرکت و خیزشی انجام ندهند. میرفطروس میگوید: "انتظار، مذهب احتراز است؛ مذهبی است که منتظر را به گوشهگیری میکشاند و مانع تلاش میشود؛ مذهبی است که نمیتواند کاری صورت دهد؛ پس دهنکجی میکند و کنار میکشد". امام خمینی (ره) که از این برداشت تخریب کننده، رنج میبرد و انحرافات آن را به خوبی پی برده بود، (...) طرفداران این نظریه بر این باوراند که فعلاً کاری از ما ساخته نیست و باید در انتظار ظهور بود و اصولاً حکومت واحد جهانی حضرت (ع) زمانی تحقق پیدا میکند که جهان پر از ظلم و ستم شود. دسته دیگر از این هم پا را فراتر نهاده و میگویند: باید به ترویج گناه و فساد در جامعه دامن زد و مردم را به گناه دعوت کرد تا دنیا پر از فساد و ظلم و جور شود؛ در نتیجه حضرت مهدی (ع) ظهور میکند. مذهب احتراز میگوید: "عالم باید پر از معصیت شود. نباید امر به معروف و نهی از منکر کنیم". در پاسخ میگوییم: اولاً، این برداشت با فلسفه انتظار منافات دارد؛ زیرا فلسفه انتظار حل نشدن و تسلیم نشدن در برابر آلودگیهای محیط و جامعه است. آیت الله مکام شیرازی میفرماید: "انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر شود امید ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنان را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه میکند. آنان با گسترش دامنه فساد مأیوس نمیشوند، بلکه به مقتضای "وعده وصل چون شود نزدیک؛ آتش عشق تیزتر گردد" وصول به هدف را در برابر خویش میبینند و کوشش و تلاششان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب میگردد". ثانیاً، امر به معروف و نهی از منکر، یکی از اصول مسلّم و از ضروریات اسلام و مورد اتفاق عالمان دینی است. قرآن کریم میفرماید: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾[۵۷]. از نظر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر بر هر کسی که توان و قدرت دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود واجب است. پیامبر اسلام (ص) میفرماید: "باید امر به معروف و نهی از منکر کنید، و گرنه خداوند بدترین و شرورترین شما را بر نیکان و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را مستجاب و روا نمیگرداند". امام صادق (ع) میفرماید: «اَلْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيُ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ ذَلِكَ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لاَ عَلَى أَصْحَابِهِ». بیگمان امر به معروف و نهی از منکر با انتظاری سازگاری دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز»[۵۸]. |
۱۱. آقای دکتر قائمی؛ |
---|
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در اینباره گفته است:
«فلسفه انتظار میتواند گاهی از منحطترین و زمانی از مترقیترین فلسفهها باشد. منحطترین میشود به هنگامی که برداشتها از آن تخدیری و بدینگونه باشد که برای ایجاد تحول و تغییر باید دست به دامان یافتن مدد غیبی زد و منتظر بود که رهبری آسمانی برای نجات مردم بپا خیزد بدون اینکه خود مردم را در این زمینه وظیفهای باشد. این چنین انتظار که متاسفانه گریبانگیر عدهای از مردم است در دین وجود ندارد، امری است ساختگی و حتی بهتر است بگوئیم پدید آمده از سوی کسانی که میخواهند جامعه را به سوی فنا و نابودی بکشانند، مردم را تحت استعمار و استثمار فکری خود قرار داده و از حاصل کوشش و تلاش از استفاده کنند. مترقیترین به هنگامی است که انسان خود زمینهساز تحقق انتظار باشد. تلاشی و کوششی پیگیر برای پاکسازی محیط، ساختن و آباد کردن ویرانیها، ترمیم خرابیها داشته باشد. او با خود بیندیشد که وی را وظیفهای است انسانی، بهرگونهای که باشد وظیفه از او سلب نمیگردد، حرکت و تلاش او کاری است که بر دوش اوست و او میبایست بدان اقدام نماید. او میداند که نظام حیات بر اساس قواعد علت و معلولی است، مبتنی بر اصل عمل و عکسالعمل است. این خطاست که همه قواعد اصیل حاکم بر طبیعت محو و فانی شوند تا او به خواسته دل برسد. بر این اساس انتظار نوع اول عامل رکود و در جا زدن، منتظر ماندن، و در حین آن طعمه بلاها و عقوبتها شدن است و انتظار نوع دوم عامل حرکت و ترقی و سببی برای پیشرفت، انجام وظیفه و سببسازی است. دشمن از انتظار نوع اول استقبال میکند وحتی میکوشد آن را پرو بال دهد، فلسفهاش را در اذهان بگستراند. در حالی که از این نوع دوم وحشت و خوف دارد. سعی مینماید از رشد و گسترش آن جلوگیر باشد»[۵۹]. |
۱۲. آقای دکتر لکزایی؛ |
---|
آقای دکتر شریف لکزایی، در مقاله «آزادی انتظار و آموزه مهدویت» در اینباره گفته است:
|
۱۳. دکتر نصرآبادی (هیئت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی)؛ |
---|
آقای دکتر علی باقی نصرآبادی، در مقاله «نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب» در اینباره گفته است:
«امام خمینی در یکی از بیانات خود برداشتهای متفاوتی که از موضوع "انتظار فرج" شده، دستهبندی کرده و به شرح زیر مورد نقد و بررسی قرار میدهند:
|
۱۴. آقای دکتر طهماسبی؛ |
---|
آقای دکتر اصغر طهماسبی بلداجی و فاطمه مرادی، در مقاله «قرآن و سبک زندگی مهدوی» در اینباره گفته است:
«درباره انتظار حضرت مهدی (ع) دو رویکر متباین وجود دارد. انتظار مثبت و انتظار منفی؛ انتظار مثبت همان سبک و سیاق زندگی منتظران واقعی است؛ انتظاری که در آن هر فرد نسبت به خود و جامعه مسئول است[۷۱]. در این دیدگاه ظهور - انتظار مثبت - حضرت مهدی (ع) حلقهای است از حلقههای مبارزه اهل حق و باطل که پیروزی به اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت وابسته به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. در روایت آمده است: "خداوند زمین را پر از عدل و داد میکند پس از آنکه از ظلم جور پر شده باشد". در این حدیث تکیه بر روی ظلم شده و سخن از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است را میرساند که قیام حضرت مهدی (ع) برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. بنابراین انتظار مثبت انتظار پخته و مسئولانه است که فرد منتظر در هر شرایط در گروه اهل حق جای دارد و در هر شرایطی بر علیه اهل باطل میباشد. و اما انتظار منفی؛ به انتظاری که در واقع زمینهسازی عدم ظهور امام عصر (ع) است. انتظار منفی برداشت قشری و سطحی از مهدویت است. دیدگاه کسانی که انتظار منفی را برگزیدهاند اینگونه است که میگویند: آنگاه که صلاح به نقطه صفر برسد حق و حقیقت طرفداری نداشته باشد باطل یکهتاز میدان شود؛ جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود؛ دست غیب از آستین بیرون میآید. این نوع برداشت از انتظار منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و مقررات اسلامی میشود و باید نوعی "اباحیگری" شمرده شود که به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی موافقت ندارد[۷۲]. کوتاه سخن اینکه یک منتظر حقیقی باید خود را فراتر از آن بداند که حتی به انتظار منفی فکر کند چه برسد که در مورد آن بحث و گفتگو کند. و همیشه خود را در هر شرایطی در جبهه حق بداند و در هرجا با باطل مبارزه کند و در یک کلام انتظار پخته و مسئولانه داشته باشد. با در نظر گرفتن انتظار مثبت و سازنده در ادامه به سبک زندگی و شاخصههای منتظر در اینباره اشاره میشود»[۷۳]. |
۱۵. آقای دکتر محمدرضایی؛ |
---|
آقای محمد محمدرضایی، در مقاله «معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر» در اینباره گفته است:
«برخی بر آنند که ما باید تمام کوشش خود را جهت گسترش ستم در جوامع انسانی به کار گیریم تا شرط ظهور حضرت قائم تحقّق یابد و معنای انتظار هم فقط سلبی است؛ یعنی باید به امید آینده نشست تا حضرت، خود قیام کند و ریشه ستم را بَرکَند. این راه حل به نظر میرسد در پر شدن جهان از ظلم موفق بوده، ولی تمام اوامر و نواهی قرآنی را بدون پاسخ گذاشته است. در مقابل، نظریه دیگری مطرح است که ما وظیفه داریم به تلاشهای اصلاحی فردی و اجتماعی خود همت گماریم تا زمینه ظهور حضرت فراهم آید. استفاده از خورشید در روز به معنای آن نیست که شب از نعمت چراغ بی بهره باشیم؛ از این رو هر چند حکومت عادلانه و تجلی کامل دین خدا در زمان ظهور حضرت متحقق میشود، به آن معنا نیست که از نعمت حکومت عادلانه و تکامل فردی در زمان غیبت بیبهره باشیم. در این نظریه نیز یک طرف تعارض جدی گرفته شده و آن انجام فرمانها و آموزههای قرآنی است؛ ولی باز نتوانسته تفسیر مناسبی از پر شدن ستم جهان ارائه دهد؛ زیرا اصلاح خود و جامعه بشری درجهت پر شدن جهان از ظلم نیست[۷۴]. منتظران حضرت ولی عصر باید با خودسازی و دگر سازی و بیدار کردن فطرت آدمیان، شرط ظهور قیام حضرت را که "پر شدن جهان از ظلم است" به فعلیت برسانند؛ زیرا جهان در واقع از ظلم پر شده است ولی مردم در غفلت و بیخبری بهسر میبرند. بیداری فطرت و آگاهی مردم، عنصر اساسی به فعلیت رساندن شرط قیام امام قائم است و خودسازی و دگرسازی نیز چیزی جز عمل به آموزههای دینی و قرآنی نیست. دگرسازی نیز از طریق خودسازی ممکن است، و خودسازی و برپایی جامعه عادلانه نیز میتواند عامل عملی بیداری فطرت خفته آدمیان باشد. انسانها با دیدن افراد الاهی خودساخته و جامعه عادلانه، بهتر میتوانند نظامهای ظالمانه خود را تشخیص دهند؛ بنابراین، دیگر تعارضی باقی نمیماند؛ زیرا عمل به آموزههای دین یا به تعبیری تداوم رسالت انبیا، خود بستر و زمینه قیام حضرت ولی عصر (ع) میشود» [۷۵]. |
۱۶. آقای هرنجی (کارشناس ارشد فقه)؛ |
---|
آقای منصور هرنجی، در کتاب «انتظار و وظایف منتظران» در اینباره گفته است:
«در مسأله انتظار برداشتها و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که به صورت اجمالی به آن اشاره مینماییم و سپس تقسیمبندی کلی این موضوع را مطرح میکنیم[۷۶]:
براساس دیدگاههای بیان شده میتوان این نتیجه را گرفت که چهار نظریه اولیه نادرست بوده و باید آن را انتظار مخرب و ویرانگر دانست، همانگونه که علامه شهید مرتضی مطهری نیز در این خصوص کلامی زیبا عرضه میدارد: "انتظار فرج" و آرزو و دلبستن به آینده دو گونه است: یکی انتظاری که سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نیروآفرین و تحرکبخش است، به گونهای است که میتواند نوعی عبادت و حقپرستی شمرده شود. دیگری انتظاری که گناه است، ویرانگرا است، اسارتبخش است، فلجکننده است و نوعی "اباحیگری" باید محسوب گردد[۷۸]. البته باید این دو قسم از انتظار فرج را، معلول دو نوع برداشت از ظهور حضرت مهدی (ع) دانست و آن دو نوع برداشت ناشی از دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابات تاریخی میباشد. از نظر شهید مطهری انتظار دو قسم است:
|
۱۷. سرکار خانم کریمیتبار؛ |
---|
سرکار خانم مریم کریمیتبار ، در مقاله «اهداف دولت زمینهساز ظهور» در اینباره گفته است:
«گروهی در چگونگی فراهم کردن زمینهها و مقدمات ظهور منجی به بی راهه رفتهاند و با استناد به اخباری که جهان عصر ظهور را آکنده از ستم و فساد یاد کردهاند، چنین پنداشتهاند که انتظار مصلح جهانی سکون و بی توجهی را میطلبد و باید تماشاگر جنایتها و پلیدیها بود تا به پر شدن جهان از شرّ و فساد کمک کنند و بدین وسیله زمینه را آماده سازند. گروهی نیز پا را فراتر نهادهاند و پنداشتهاند که خود باید به تشدید جنایات و ظلمها دامن زنند تا زمینه زودتر فراهم گردد. از این رو، برخی دولتهای ستم پیشه و جابر، مسئله انتظار را دست آویزی برای ظلمهای روزافزون خود قرار دادهاند و مدعی شدهاند که با جنایتهای روزافزون به فراهم کردن زمینه و مقدمات ظهور منجی کمک میکنند! در پاسخ به این شبهه و پندار باید گفت که پرشدن جهان از ظلم و فساد در آستانه ظهور که روایات از آن سخن گفتهاند، چهره غالب آن دوره است که البته خود نوعی زمینه سازی به شمار میرود؛ چراکه نوع مردم از این وضع ناراضی میشوند و به ستوه میآیند و همین موضوع آنان را تشنه انقلاب میکند و نوعی زمینه فکری و معنوی ایجاد مینماید، لکن در همین روزگار وجود یاورانی پاک، مقاوم و مبارز که مصلح موعود را یاری رسانند، ضروری است و منافاتی ندارد که در کنار این فساد جهانی، دوستان و یاوران حضرت و دولتهای بیدار با زمینه سازیهای مثبت، افکار جهانیان را برای انقلاب جهانی حضرت آماده سازند. بنابر چند روایت، پیش از ظهور امام مهدی (ع) مردمی قیام میکنند که مقدمات حکومت مهدوی را فراهم میسازند. رسول خدا (ص) فرمودند: مردمی از مشرق قیام میکنند و زمینه حکومت مهدی (ع) را فراهم میسازند.[۸۱]؛ روایاتی از این دست حاکی از حضور مردم در صحنههای گوناگون حکومت حضرت و فراهم ساختن مقدمات آن و یاری رساندن به حضرت است»[۸۲].
|
پرسشهای وابسته
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک. کوثری، ابراهیم، انتظار و وظایف منتظران، ص ۸؛ نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص ۱۱۴-۱۱۶.
- ↑ سوره نور، آیه: ۵۵.
- ↑ رسول خدا (ص) فرمود: «"لَنْ تَنْقَضِیَ الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّی یَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"»؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ص۳۵۷، ۳۶۶.
- ↑ ر.ک. طهماسبی بلداجی، اصغر و مرادی، فاطمه، قرآن و سبک زندگی مهدوی،ص؟؟؟؛ فروهی، ناصر، انتظار فرج، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. شمسالدین، سید مهدی، در ساحل انتظار، ص۳۱-۳۳.
- ↑ ر.ک. لکزایی، شریف، آزادی انتظار و آموزه مهدویت، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. ضمیری، محمد رضا، کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی، ص ۲۸۳ ـ ۲۸۴.
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۴؛ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۳-۱۹۵؛ طهماسبی بلداجی، اصغر و مرادی، فاطمه، قرآن و سبک زندگی مهدوی،ص؟؟؟؛ فروهی، ناصر، انتظار فرج، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. لکزایی، شریف، آزادی انتظار و آموزه مهدویت،؟؟؟؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۹-۴۰.
- ↑ ر.ک: دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ ر.ک. مهدوی فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۸۹ ـ ۹۴؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵ به نقل از مهدی منتظر، ص ۳۶.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۷ و ۳۸؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۲۵ محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی، ص ۲۷؛ صمدی، قنبر علی، آموزه انتظار و زمینه سازی ظهور، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ص۳۵۷، ۳۶۶
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲؛ مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳؛جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک. مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۱، ۱۶۲.
- ↑ ر.ک. جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: مصباحی، زهرا، امام زمان، ص ۱۹، ۲۳؛ صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۳.
- ↑ «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ (ع) صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»؛ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴؛ کافی، ج ۸، ص ۲۹۵.
- ↑ ر.ک. نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۱۳-۱۱۸؛ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک: دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ بیانات در خطبههای نماز جمعه، ۱۲/۱/۱۳۶۷.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۵۷.
- ↑ ر.ک . سوره نور، آیه : ۵۵.
- ↑ رسول خدا (ص) فرمود: « لَنْ تَنْقَضِيَ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي يَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا» (الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰).
- ↑ نمود بارز این سطحینگری را میتوان در تفکر جریان مشهور به "انجمن حجتیه" مشاهده کرد.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴.
- ↑ الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵.
- ↑ الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.
- ↑ شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.
- ↑ صحیفه امام خمینی، ج ۲۱، ص ۱۳ - ۱۴.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۷، ۳۶۶.
- ↑ همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید؛ صحيح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸ و بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۳۸
- ↑ محمدرضا مظفر، عقاید الأمامية، ترجمه علی رضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸
- ↑ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۴ (با تصرف)
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱ (۱۴ فروردین ۱۳۶۷ش)
- ↑ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۳-۱۹۵.
- ↑ کنزالعمال حدیث ۳۸۶۹۱.
- ↑ وسائل الشیعه ۳۶/۱۱.
- ↑ وسائل الشیعه ۳۹/۱۱ بحار الانوار ۱۷۲/۴۶.
- ↑ شمسالدین، سید مهدی، در ساحل انتظار، ص۳۱-۳۳.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی، ص ۵۳.
- ↑ کمال الدین وتمام النعمة، ص ۳۴۶، ج۳۲.
- ↑ منتخب الأثر، ص ۴۷۸.
- ↑ فروهی، ناصر، انتظار فرج.
- ↑ برای نمونه ر.ک: ارشاد، ص ۳۷۳.
- ↑ نصیری، علی، نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن، ص 114-116.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۴، چاپ اوّل، پاییز ۱۳۷۸.
- ↑ برگرفته از صحیفه امام، ج۲۱،ص ۱۳ ۱۴، چاپ اوّل، پاییز۱۳۷۸.
- ↑ جعفری، محمد صابر، انتظار فرج.
- ↑ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، انتشارات صدرا، چ۵، ص۶۱- ۶۷.
- ↑ کوثری، ابراهیم، انتظار و وظایف منتظران، ص 8.
- ↑ ضمیری، محمد رضا، کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی، ص ۲۸۳-۲۸۴.
- ↑ "شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن" سوره آل عمران، آیه 110.
- ↑ دانش، اسماعیل، نقش آموزه انتظار در پایداری جنبشهای اسلامی، ص؟؟ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص39-40.
- ↑ لکزایی، شریف، آزادی انتظار و آموزه مهدویت.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
- ↑ >صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
- ↑ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۱۳-۱۱۸.
- ↑ موعود نامه، ص ۱۳۰.
- ↑ موعود نامه، ص ۱۳۱.
- ↑ طهماسبی بلداجی، اصغر و مرادی، فاطمه، قرآن و سبک زندگی مهدوی.
- ↑ محمدرضایی، محمد، معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر، ص۶-۷.
- ↑ محمدرضایی، محمد، معنای جدیدی از انتظار فرج حضرت ولی عصر، ص۱۲.
- ↑ بهرهگیری از درسهایی از وصیتنامه امام خمینی (ع)، تألیف سید محمد شفیعی مازندرانی، ص ۳۲ – ۳۱.
- ↑ صحیفه نور، امام خمینی، ج ۲۰، ص ۱۹۶ – ۱۹۷ – ۱۹۸.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی، شهید مطهری، ص ۷.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی (ع)، شهید مطهری ص ۶۳ – ۶۲.
- ↑ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۱۰.
- ↑ « يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ»؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۷.
- ↑ کریمیتبار، مریم، اهداف دولت زمینهساز ظهور، ص121-122.