ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
:::::#آن [[رهبر موعود]] از نظرها [[غایب]] بوده؛ زیرا [[اسلام]] [[غریب]] و در [[غربت]] مانده است (با [[فراگیر شدن فساد]] و گسترش [[جور]] و جنایت)، [[قرآن]] مهجور واقع شده و [[عترت]] همان [[امام]] [[معصوم]] و [[عدل]] کتاب [[الله]] است و طبق [[حدیث ثقلین]]<ref>مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.</ref> که با مهجور ماندن یکی، دیگری هم مهجور قرار میگیرد وقتی [[قوانین]] [[قرآن]] و [[دستورات اسلام]] و [[ارزشهای اخلاقی]] آن منزوی گشت و افول نمود، [[امام]] [[حقّ]] و [[عدل]] هم دور از [[مدیریت]] [[دین]] و دنیای [[جامعه بشری]] (در [[غیبت]]) به سر میبرد و همانطور که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "وقتی [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، او که از [[فرزندان]] من است، [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] فرود آید و پشت سر او به [[نماز]] ایستد، [[اسلام]] با [[غربت]] و کمی [[یاور]] شکل گرفت و در آینده نیز [[غریب]] خواهد شد (کمی [[مسلمانان]] [[راستین]] و عدم اجرای دستوراتش) پس خوشا به حال غریبان ([[مسلمانان]] اندکی که [[صبر]] کردند و [[ایمان]] خود را حفظ نمودند و به [[پاداش]] و [[بهشت]] رسیدند). در ادامه از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال شد: بعد از [[غربت]] چه خواهد شد؟ فرمود: آنگاه [[حقّ]] به اهلش برمیگردد ([[خلافت]] و [[حکومت]] به [[امام حق]] و [[جانشینان]] [[معصوم]] [[پیامبر]]{{صل}} میرسد و [[اسلام]] [[عزّت]] و [[اقتدار]] مییابد)<ref>{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ}}؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.</ref>؛ جالب آنکه در برخی از [[روایات]] به [[حضرت مهدی]]{{ع}} نسبت [[غریب]] داده شده؛ از جمله [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث| هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ}}<ref>منتخب الأثر، ص ۲۶۲.</ref>. | :::::#آن [[رهبر موعود]] از نظرها [[غایب]] بوده؛ زیرا [[اسلام]] [[غریب]] و در [[غربت]] مانده است (با [[فراگیر شدن فساد]] و گسترش [[جور]] و جنایت)، [[قرآن]] مهجور واقع شده و [[عترت]] همان [[امام]] [[معصوم]] و [[عدل]] کتاب [[الله]] است و طبق [[حدیث ثقلین]]<ref>مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.</ref> که با مهجور ماندن یکی، دیگری هم مهجور قرار میگیرد وقتی [[قوانین]] [[قرآن]] و [[دستورات اسلام]] و [[ارزشهای اخلاقی]] آن منزوی گشت و افول نمود، [[امام]] [[حقّ]] و [[عدل]] هم دور از [[مدیریت]] [[دین]] و دنیای [[جامعه بشری]] (در [[غیبت]]) به سر میبرد و همانطور که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "وقتی [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، او که از [[فرزندان]] من است، [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] فرود آید و پشت سر او به [[نماز]] ایستد، [[اسلام]] با [[غربت]] و کمی [[یاور]] شکل گرفت و در آینده نیز [[غریب]] خواهد شد (کمی [[مسلمانان]] [[راستین]] و عدم اجرای دستوراتش) پس خوشا به حال غریبان ([[مسلمانان]] اندکی که [[صبر]] کردند و [[ایمان]] خود را حفظ نمودند و به [[پاداش]] و [[بهشت]] رسیدند). در ادامه از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال شد: بعد از [[غربت]] چه خواهد شد؟ فرمود: آنگاه [[حقّ]] به اهلش برمیگردد ([[خلافت]] و [[حکومت]] به [[امام حق]] و [[جانشینان]] [[معصوم]] [[پیامبر]]{{صل}} میرسد و [[اسلام]] [[عزّت]] و [[اقتدار]] مییابد)<ref>{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ}}؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.</ref>؛ جالب آنکه در برخی از [[روایات]] به [[حضرت مهدی]]{{ع}} نسبت [[غریب]] داده شده؛ از جمله [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث| هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ}}<ref>منتخب الأثر، ص ۲۶۲.</ref>. | ||
:::::#ویژگی دیگر آن [[صاحب]] [[حکمت]]، این است که آخرین و باقیمانده [[حجتهای الهی]] و از [[جانشینان]] [[پیامبران]] میباشد (برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[بندگان خدا]]). بدیهی است [[وصف]] [[حجة]] اللّه و خلیفة اللّه فقط به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و ائمّه [[معصوم]] و [[منصوب]] [[پیامبر]]{{صل}} اطلاق میشود (نه به هر عالم یا عارفی بدون [[مقام عصمت]] که [[کلام]] و کارش [[حجت]] نمیباشد) و [[خلیفه]] و [[وارث]] واقعی [[انبیا]] و [[امامان]]{{عم}} در [[عصر غیبت]]، همان [[مهدی منتظر]]{{ع}} میباشد<ref>منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.</ref>. | :::::#ویژگی دیگر آن [[صاحب]] [[حکمت]]، این است که آخرین و باقیمانده [[حجتهای الهی]] و از [[جانشینان]] [[پیامبران]] میباشد (برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[بندگان خدا]]). بدیهی است [[وصف]] [[حجة]] اللّه و خلیفة اللّه فقط به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و ائمّه [[معصوم]] و [[منصوب]] [[پیامبر]]{{صل}} اطلاق میشود (نه به هر عالم یا عارفی بدون [[مقام عصمت]] که [[کلام]] و کارش [[حجت]] نمیباشد) و [[خلیفه]] و [[وارث]] واقعی [[انبیا]] و [[امامان]]{{عم}} در [[عصر غیبت]]، همان [[مهدی منتظر]]{{ع}} میباشد<ref>منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.</ref>. | ||
::::::شاید این همه توصیف و [[تبیین]] ویژگیهای آن [[امام موعود]]، هشدار [[ائمه]]{{عم}} است به [[پیروان]] خود و [[مسلمانان]] تا مبادا در عصر طولانی غیبت و آزمونهای سخت، دنبال هر فرصتطلب مدّعی [[مهدویت]] بروند، بلکه با [[آگاهی]] از معیارهای مکتبی، [[مدعیان دروغین]] را طرد | ::::::شاید این همه توصیف و [[تبیین]] ویژگیهای آن [[امام موعود]]، هشدار [[ائمه]]{{عم}} است به [[پیروان]] خود و [[مسلمانان]] تا مبادا در عصر طولانی غیبت و آزمونهای سخت، دنبال هر فرصتطلب مدّعی [[مهدویت]] بروند، بلکه با [[آگاهی]] از معیارهای مکتبی، [[مدعیان دروغین]] را طرد کنند»<ref>[[حسین ایرانی|ایرانی، حسین]]، [[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]، ص:۳۹-۴۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |
نسخهٔ ۵ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۶
ویژگیهای امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / صفات و ویژگیهای امام مهدی |
مدخل اصلی | قدرت امام مهدی |
ویژگیهای امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در اینباره گفته است:
- «ویژگیهای حضرت مهدی (ع) در نگاه امامیه، ویژگیهایی موقت و غیر اصیل نیست بلکه ویژگیهایی است ثابت و حقیقی که به او امکان میدهد جامعهای عدالت محور را که خداوند وعده فرموده است، پایهریزی نماید.
- ویژگی اول: این ویژگی یعنی عصمت امام مهدی (ع)، ثمرات و نتایجی را به دنبال دارد، از جمله اینکه:
- او وارث علم امامت است؛ علمی که متضمن مبانی اصلی تفکر در رهبری جهانی است. وی این علم را از پدران معصومش (ع) و آنان نیز از پیامبر اکرم (ص) و آن حضرت هم از خداوند متعال دریافت نموده است. چگونه میتوان در دوران متأخر به این عصمت دست یافت مگر با وحی جدیدی از سوی خداوند متعال؛ و البته این چیزی است که سایر مسلمانان - به طور اجماع - آن را برای امام مهدی (ع) منتفی میدانند. پوشیده نماند که آگاهی و احاطه بر مبانی اصلی این تفکر، موجب افزایش قدرت و توانایی در رهبری جهانی است؛ اگر نگوییم که بدون این آگاهی و احاطه، رهبری بر جهان ناممکن است. هرگاه امری برای رهبری جهانی لازم باشد و یا آن که وجودش بهتر باشد، به طور قطع خداوند آن را پدید خواهد آورد؛ زیرا این کار همسو با هدف خلقت آدمی است و حرکت بر خلاف آن، ظلم به بشریت و به معنی تخلف از آن هدف عالی است؛ و این هر دو بر خداوند متعال محال است.
- احساس پدری و عطوفت نسبت به همه انسانها. زمانی که او با کفار و منحرفان میجنگد و شورشیان را میکشد، هرگز در دلش نسبت به آنها کینهای نمیورزد و فقط در جهت مصلحت آنها و گسترش عدالت و خیر در سرزمینهایشان و رساندن سخن حق به آنها، میجنگد. پیوند زدن بین این دو جهت به ظاهر متضاد، یعنی احساس ژرف عاطفی و جنگ و کشتار، با توجه به تجربه تاریخی جنگهای مسلمانان، جز از شخص معصوم ساخته و پرداخته نیست. از این رو در فتوحاتی که در گذشته و در غیاب معصومین (ع) انجام میگرفت، نه تنها از آن حس عاطفی نسبت به قوم مغلوب خبری نبود، بلکه آن جنگها صرفا شکلی غنیمت طلبانه به خود گرفت. هنگامی که این احساس والا برای رهبری غیر معصوم در فتوحات با دامنه محدود، وجود نداشته باشد، چگونه میتوان در آن نبرد جهانی که کشتهها خواهد گرفت و غنایم فراوانی را به دنبال خواهد داشت و دامنه تسلط را به تمام جهان خواهد کشاند، از رهبر غیر معصوم انتظار داشت نسبت به قوم مغلوب، احساس پدری داشته باشد؟ آری، بدون حضور شخص معصوم این نبرد، نبردی کاملا سودجویانه و نامقدس و در جهت گردآوری غنایم مادی خواهد بود[۱].
- رهبری قیام جهانی از مفهوم صحیح اسلامیاش منحرف نخواهد شد؛ زیرا اسلام حقیقی هرگونه سوء استفاده از حکومت را برای ارضای طمعهای شخصی محکوم مینماید. در جایی که این اخلاق زشت و خویهای ناپسند - تقریبا - بر همه حاکمان چیره میباشد، چه سان خواهد بود هنگامی که حکومت، جهانی شود و سلطه و نفوذ از نظر گستره و فراگیری به اوج خود برسد؟ تا زمانی که یک رهبر، از ارتکاب گناهان و پیروی از هوای نفس، عملا مصون و معصوم نباشد - هر چند که پیش از آن صالح و پاک هم بوده باشد - این مقام، محکی برای سنجش میزان کژ رفتاری و آزمندیهایش خواهد شد؛ زیرا پس از کسب قدرت، فشار انگیزههای شخصی و دلبستگیهای فردی بر شخص حاکم بیشتر خواهد شد.
- دقت کامل در اجرای "برنامه جهانی عدالت محور" و از آن رهگذر، سوق دادن اجتماع و هدایت آنان به سوی پرستش حقیقی خداوند بزرگ. به اعتقاد امامیه، این دقتورزی برای شخص معصوم به سادگی امکانپذیر است. وی علاوه بر دوری از گناه، از اشتباه و فراموشی نیز مبراست و طبق روایات هرگاه بخواهد چیزی را بداند خداوند آن را به او میفهماند[۲]. در این صورت هر چه مشکلات جهانی پیچیدهتر شود، امامی که این ویژگیها را داراست میتواند برای رفع آنها، نزدیکترین راه حلها را آماده سازد. و چه بسا سر اساسی در اعطای موهبت "عصمت" به ائمه (ع) همین امر باشد وگرنه در غیر این صورت، امری شخصی است که برای معصوم فقط ثمرات فردی به دنبال دارد.
- ویژگی دوم: (در نظر امامیه، او حتی در زمان غیبت نیز، یگانه رهبر الهی جهان و ملتهای مسلمان است): این ویژگی برای باورمندان به رهبری ایشان ثمراتی دارد؛ همچنین تأثیر بسزایی در عمقبخشی و وسعت دادن به امر پالایش جانهای مؤمنان توسط خداوند بزرگ دارد. در نتیجه کسی که به رهبری امام زمان (ع) در زمان غیبت باور دارد، ایمانش با توفیق الهی صیقل مییابد و با تعمیق اخلاص در وی، به کمال میرسد. اثرات ایمان فرد به رهبری مهدوی، به روشنی تمام در رفتارش منعکس میگردد و سرانجام منجر به عمل و جانفشانی و فداکاری خواهد شد. در حالی که به طور طبیعی کسی که ذهنش از این مفهوم خالی است، کم تر به عمل و فداکاری مبادرت میورزد. این بدان دلیل است که در ذهن مؤمنان، مفهوم رهبری حضرت مهدی (ع) با شماری از حقایق گره خورده است:
- فرد مؤمن سربازی است که برای حرکت در راه خدا و اطاعت از دستورات رهبرش (امام مهدی (ع)) که همان عمل به "احکام اسلامی" است، هدایت شده است. امام (ع) نماد و نماینده حقیقی اسلام است. بنابراین دستورات اسلام، دستورات اوست و خواست پیامبر (ص) برای امتش، خواست او.
- او در برابر امام (ع) هر چند به طور غیر مستقیم، مسئول و مورد محاسبه است؛ او میداند که پیشوایش زنده و از کارهای او آگاه میباشد. پس سزاوار است با اعمال شایسته دل او را شاد نماید و با دوری از گناهان در برابرش شرمنده نگردد.
- درک غربت و مظلومیت این رهبر در زمان غیبت و نیز مظلومیت اسفناک بشریت که غیبت امامشان و عبور از دورانهای ظلم و انحراف، موجب بسیاری از ذلتها و سرکوب آنها شده است.
- درک این موضوع که باید منتظر آن رهبر بود و ظهور وی و برپایی دولت حق را در هر لحظه احتمال داد. بالطبع این حالت اقتضا میکند که شخص در راه دین، به اخلاص و ایمان و فداکاریاش عمق بخشد تا به گاه ظهور از نزدیکان امام مهدی(ع) باشد و شایستگی کمک به او را در اصلاح جهان پیدا نماید. و دیگر حقایقی که هر کدام از آنها میتواند انگیزهای قوی برای فرد مؤمن در راه تلاش و فداکاری بیشتر در خط اسلام صحیح باشد و این خود به طور طبیعی، موجب موفقیت بیشتر و سریع تر در امر "پالایش درونی مؤمنان توسط پروردگار" است. و هیچ یک از این ثمرات، بدون ایمان به رهبری امام مهدی (ع) و غیبت ایشان حاصل نمیشود.
- (که به خود امام (ع) بر میگردد): این معاصرت باعث میشود که امام به طور مستقیم از اصول تحولات تاریخی و زنجیره حوادث آن - که تأثیر بسیار ژرفی در رهبری ایشان پس از ظهور خواهد داشت - آگاه شود[۳].
- (که به بشریت برمیگردد): علاوه بر آن که به حضرت ولی عصر (ع) به عنوان یک رهبر نیاز است؛ بر اساس اخبار امامیه نیاز به ایشان به سان یک نیاز ضروری تکوینی است، از جمله این اخبار، روایتی است که در الکافی نقل شده است. ابو حمزه گوید:به حضرت صادق (ع) عرض کردم: آیا زمین بدون امام باقی میماند؟ فرمود: خیر، زیرا اگر چنین شود زمین اهلش را در کام خود فرو خواهد برد [۴]. نیز از ابو هراسة نقل شده است که حضرت باقر (ع) فرمود: "اگر امام معصوم (ع) ساعتی از زمین حذف و محو شود، زمین اهلش را میبلعد، همان طور که دریا اهلش را در امواج خود فرو میبرد"[۵]. با چشمپوشی از امکان حمل این روایات بر اموری رمزی و تأویلی، میتوان گفت این روایات در ظاهر دلالت بر این دارند که بقای امام به منظور بقای زمین و ساکنان آن، ضروری است و این به دلیل آن است که باید زمینی باشد تا امکان عملی شدن وعده خداوند و نتیجه دهی برنامه کلی الهی بر روی آن وجود داشته باشد و این نیز هنگامی تحقق مییابد که وجود امام با همه سالها و نسلهای بشری، هم عصر باشد. بهویژه پس از اعتقاد به این که امامان (ع) دوازده نفرند و نه بیشتر (حتی به روایت عامه)[۶] و از آن رو که یازده نفرشان رحلت فرمودهاند؛ در این صورت معلوم میشود که خداوند امام دوازدهم(ع) را برای تحقق این نتیجه باقی گذارده است. و شاید مراد امام مهدی (ع) همین موضوع باشد، آنجا که میفرماید: "بیتردید من مایه امان اهل زمینم؛ چنان که ستارهها مایه امان اهل آسماناند"[۷].
- ویژگی چهارم (حضور امام در افقی بالا و والا، آن چنان که هر روزه و هر ساله از حوادث و رویدادها و اسباب و نتایج آنها آگاه میگردد): این ویژگی، دارای فواید متعددی است (علاوه بر آن که فایده اول از ویژگی سوم را نیز داراست). مهمترین فایده آن عبارت است از محافظت از جامعه اسلامی و دفع خطر دشمنان. در نتیجه با توجه به آگاهی امام (ع) از حوادث و علل و عوامل آنها و مشکلات پیچیدهای که با آن مواجه میشود و نیز تکلیف الهی او برای زدودن و دفع ضررها و خطرات از جامعه اسلامی که حضرتش هم به آن وعده داده است[۸] (البته در موارد خاصی که در جای دیگری گفتهایم[۹])، بیتردید به وظیفه الهیاش به بهترین وجه عمل خواهد نمود. ما در جای دیگری درباره روش امام برای کمک به مردم در زمان غیبت سخن گفتهایم[۱۰]. علاوه بر همه اینها، ایشان مردم و اجتماعات را بر طبق ملاک و میزان دقیق و ژرفی که به آن آگاه است، ارزیابی مینماید. این امر ثمراتی را به دنبال دارد که از جمله آنها میتوان موارد زیر را بر شمرد:
- آگاهی امام (ع) از درجه ایمان مؤمنان و اخلاص مخلصان و سمت و سوی عملی و اعتقادی آنها در زندگی.
- اطلاع آن حضرت از راه و روش منحرفان و کفار و نقشههای احتمالی آنها بر ضد اسلام و مسلمین، تا از رهگذر این آگاهی به تلاش برای مقابله با توطئههای آنان برخیزد.
- آگاهی ایشان از آماده شدن تعداد کافی از یاران و حامیانش برای فتح جهان و به دست گرفتن حکومت عدل.
- ویژگی پنجم (ارتباط امام (ع) با مردم و گفتوگو با آنان): این کار حداقل دو فایده دارد؛ یکی برای خود حضرت و دیگری برای جامعه اسلامی:
- اختلاط با مردم و رفع تنهایی؛ تنهاییای که در بعضی روایات به آن اشاره شده و به دلیل دوری از مردم و زندگی در صحراها و بیابانها، برای ایشان وجود دارد[۱۱]. گذشته از رفع تنهایی، این امر موجب میشود که نیازهای شخصی ایشان همانند هر انسان دیگری - البته به طریقی سادهتر - برطرف گردد.
- امام (ع) هنگام ارتباط با مردم، به وظایف اسلامیاش درباره آنها عمل میکند؛ وظایفی هم چون: امر به معروف و نهی از منکر، نزدیک کردن آنها به اطاعت خداوند و دور کردنشان از گناه، تشویق ایشان به کارهای عام المنفعه و پاشیدن بذر اصلاح در میان آنان[۱۲].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ |
---|
|
۹. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۱۰. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
|
۱۱. نویسندگان کتاب آفتاب مهر؛ |
---|
|
- چرا در روایات به بیان ویژگیهای امام مهدی توجه زیادی شده است؟ (پرسش)
- چگونه میتوان شخصیت امام مهدی را توصیف کرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- از دیدگاه اهل سنت امام مهدی چه اوصافی دارد؟ (پرسش)
- در روایات و منابع اسلامی چه اوصاف و خصال ظاهری برای امام مهدی بیان شده و علت بیان این ویژگیها چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- توصیفات امام مهدی در کتب آسمانی چیستند؟ (پرسش)
- امام مهدی دارای چه خصایص و ویژگیهایی است که او را متمایز و برتر میکند؟ (پرسش)
- شاهد بر خلق در هر زمان دارای چه صفاتی باید باشد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی سایه دارند؟ (پرسش)
- در روایات اخلاق امام مهدی چگونه توصیف شده است؟ (پرسش)
- چه شواهدی بر داشتن علم غیب امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
- بشارات کتب آسمانی درباره ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه شباهتهایی میان فعالیتهای ذوالقرنین و امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک: الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری؛ ص ۹۶ به بعد.
- ↑ ر.ک: الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب: إن الأئمة إذا شاءوا أن یعلموا علموا.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۱۴ به بعد.
- ↑ «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ»الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.
- ↑ «لَوْ أَنَّ اَلْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ اَلْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ اَلْبَحْرُ بِأَهْلِهِ» الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.
- ↑ البخاری، محمد بن اسماعیل؛ الصحیح البخاری؛ ج ۹، ص ۱۰۱؛ النیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم؛ ج ۶، ص ۳ و ۴.
- ↑ «إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ »؛ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۴.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۶۷ و ص ۱۷۵.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۳ به بعد.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۷۶.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۷۴.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۴۳-۵۰.
- ↑ " الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً كَأَنَ وَجْهَهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌ فِي خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ أَسْوَدُ عَلَيْهِ عَبَاءَتَانِ قَطَوَانِيَّتَانِ كَأَنَّهُ مِنْ رِجَالِ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَسْتَخْرِجُ الْكُنُوزَ وَ يَفْتَحُ مَدَائِنَ الشِّرْك "اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۵؛ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۲؛ ۷۰۳.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۴.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۳۴۷ به نقل از امام باقر (ع).
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷ ص ۱۰۲ (مسائل رجعت در بحار، ج ۵۳ ص ۳۹ تا ۱۴۴ آمده است).
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰، به نقل از طبرانی.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۰۲.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۰۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۹.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۲۳-۲۶.
- ↑ منظور امامت معصومین است.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۰۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۵.
- ↑ تفسیر صافی، ذیل آیه ۸۶ سوره هود.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۱.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۰.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۷۰-۷۱.
- ↑ در بین عربها این ضرب المثل بوده و کنایه از درماندگی و ناتوانی از قیام و حرکت است و علی(ع) با تشبیه اسلام به شتر آسیب دیده و خفته که حیات و حضور ظاهری دارد ولی بیتحرک و بیفایده مانده استنهایت ضعف و ناتوان شدنش را در آخرالزمان میرساند.
- ↑ «وَ مِنها: قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِيعِ أَدَبِهَا مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ التَّفَرُّغِ لَهَا فَهِيَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِي يَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ الَّتِي يَسْأَلُ عَنْهَا فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِيبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ بَقِيَّةٌ مِنْ بَقَايَا حُجَّتِهِ خَلِيفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِيَائِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱.
- ↑ قال النبی(ص): «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ». حدیث متواتر و مشهور در کتب شیعه و سنی.
- ↑ قال النبیّ(ص)، «الْإِسْلَامَ بَدَا غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً».
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۰، ص ۹۶.
- ↑ شرح نهج البلاغه، محقق خویی، ج ۱۰، ص ۳۵۱.
- ↑ الإمام المهدی عند أهل السنه.
- ↑ «هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان دادهاند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.
- ↑ «بگو: بهره این جهان، اندک است» سوره نساء، آیه ۷۷.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۸۰.
- ↑ مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.
- ↑ «إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ(ع) فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ»؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.
- ↑ منتخب الأثر، ص ۲۶۲.
- ↑ منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.
- ↑ ایرانی، حسین، منجی موعود از منظر نهج البلاغه، ص:۳۹-۴۵.
- ↑ ر.ک: بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۰۰
- ↑ ر.ک: مسعودی، مروج الذهب، ج ۴، ص ۹۳
- ↑ به زودی خداوند، با لطف و عنایتش، مرا فرزندی عطا فرماید؛ مسعودی، اثبات الوصية للامام علی بن أبی طالب، ص ۲۶۸.
- ↑ آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند، هر چند کافران خوش نداشته باشند؛ سوره صف، آیه:۸>
- ↑ ر.ک: سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، ص ۴۵۵
- ↑ رضانژاد، عزالدین، حیات امام مهدی، ص ۱۰۶ - ۱۰۸.
- ↑ النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.
- ↑ همان منبع، ص ۲۴۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۴۳.
- ↑ همان منبع، ص ۳۶.
- ↑ دعای ندبه.
- ↑ عزیز الله العطاردی، مسند الامام الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۱۹.
- ↑ البحر العاملی، وسائل الشیعة، ج ۸، ص ۱۸۵.
- ↑ صحیفة المهدی، ص ۷۰.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۲.
- ↑ برگرفته از آیه ﴿مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ﴾؛ (سوره هود، آیه ۱).
- ↑ "إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أُعْطِيَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَوَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وِرَاثَةً"؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۹.
- ↑ ﴿لاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾؛ (سوره انعام، آیه ۵۹).
- ↑ " مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ(ع)"؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
- ↑ " مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ"؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
- ↑ "إِنَّ مِنْ عِلْمِ مَا أُوتِينَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ وَ أَحْكَامَهُ وَ عِلْمَ تَغْيِيرِ الزَّمَانِ وَ حَدَثَانِهِ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَيْراً أَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَ مَنْ لَمْ يَسْمَعْ لَوَلَّى مُعْرِضاً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْ "
- ↑ " وَ لَوْ وَجَدْنَا أَوْعِيَةً أَوْ مُسْتَرَاحاً لَقُلْنَا وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ"؛ الکافی، ج۱، ص ۲۲۹.
- ↑ " وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ "؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۹۰.
- ↑ ر.ک: اوائل المقالات، ص۶۲؛ عصمة الانبیاء، ص۲۶؛ عقائد الإمامیه، ص۵۴.
- ↑ همانا خداوند میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد؛ سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و پیامبر او و اولوالامر را اطاعت کنید و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید]. این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ " أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ"؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۸۰؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۶؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۵۳؛ غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ " يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ "؛ کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۱۷؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.
- ↑ ر.ک: سوره مائده، آیه ۵۵؛ سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ پس از من دوازده نفر جانشینان من خواهد بود؛ مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ الاحاد و المثانی، ج۳، ص۱۲۶.
- ↑ همواره دین پایدار ماند تا قیامت فرا رسد یا دوازده جانشین که همگی از قریشاند بر شما حکم فرما باشند؛ مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.
- ↑ الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۱۰۴؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۲.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.
- ↑ " الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيل"؛ غایة المرام، ج۳، ص۲۲.
- ↑ " الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيٌّ وَ رَابِعُهُمْ وَ ثَامِنُهُمْ عَلِيٌّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلِيٌّ وَ آخِرُهُمْ مَهْدِي"؛ معارج الیقین، ص۶۲.
- ↑ "هَذَا اللَّوْحُ أَهْدَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ فِيهِ اسْمُ أَبِي وَ اسْمُ بَعْلِي وَ اسْمُ ابْنَيَّ وَ أَسْمَاءُ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِي فَأَعْطَانِيهِ أَبِي لِيَسُرَّنِي بِذَلِك"
- ↑ ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۵۲۷؛ الامامة و التبصرة، ص۱۰۴؛ الإختصاص، ص۲۱۰.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۷۶ -۸۴.
- ↑ خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.
- ↑ خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، باب ۴، ح ۱۱۹.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ خورشید مغرب، ۳۰.
- ↑ آینده بشریت از نظر مکتب ما، ص ۴۹-۵۰.
- ↑ خورشید مغرب، ۳۳، به نقل از بحارالانوار. نک. غیبت نعمانی، ۲۳۷، باب ۱۳، حدیث ۲۶ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴.
- ↑ اصول کافی، ج ۴/۴۲۷.
- ↑ کافی، ج۱،۳۷۷؛ نک بحارالانوار، ج ۵۱، ۷۳.
- ↑ فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۳ -۱۷.
- ↑ " اسْمُهُ كَاسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ كَاسْمِ ابْنِي وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ ابْنَتِي يُظْهِرُ اللَّهُ الْحَقَّ بِهِمْ وَ يُخْمِدُ الْبَاطِلَ بِأَسْيَافِهِمْ "؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۷.
- ↑ " قَالَ النَّبِيُّ (ص) لَا تَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَقُومَ بِأَمْرِ أُمَّتِي رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً "؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۶.
- ↑ " سَتَحْمِلِينَ ذَكَراً وَ اسْمُهُ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي "؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۱.
- ↑ " الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي، اسْمُهُ اسْمِي، وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي، أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقاً، تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ "بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۱.
- ↑ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۳۴-۳۷.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور (مجموعه سخنرانیها و پیامهای حضرت امام خمینی)، (۲۲ جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج ۱۵، ص ۳۲.
- ↑ پیامبر(ص) فرمودهاند: امامان بعد از من دوازدهاند اول ایشان توئی یا علی و آخر ایشان قائم است که فتح نماید حق سبحانه و تعالی بر دستهای او مشارق زمین و مغارب آن را؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، المکتبة الاسلامیة، ج ۵۲، ص ۳۷۸، ح ۱۸۴.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۸، ص ۱۴۹.
- ↑ و هنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت: در زمین جانشین قرار خواهم داد؛ سوره بقره، آیه:۳۰.
- ↑ پیامبر(ص) فرمود که بیرون آید مهدی و بر سر او ابر سایه کرده باشد، پس به آن حالت منادی ندا کند که این مهدی خلیفة اللّٰه است پس پیروی کنید او را؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱؛ و به همین مضمون: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۳ ق، ص ۴۵۲: "...فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي".
- ↑ وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی، قسمتی از بند "ع".
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۴۹.
- ↑ بدانید همانا خدا زنده میکند زمین را پس از مرگش؛ سوره حدید، آیه: ۱۷.
- ↑ " عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾ يَعْنِي يُصْلِحُ اَلْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا يَعْنِي مِنْ بَعْدِ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا "؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۳، ح ۳۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ط. الثانی، ۱۴۱۷ ق، ص ۱۷۵، ح ۱۳۱.
- ↑ سوره هود، آیه:۸۶. مراجعه شود به: العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۳۹۰.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۸۷.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶، ح ۵.
- ↑ بگو: شما را به یک چیز اندرز میدهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.
- ↑ " بِذَلِكَ اَلْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ "؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸ و ۲۹.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۸۰.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۷۹.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ و نیز ص ۴، ح ۶ "...إِنَّهُ لَمَّا سَقَطَ صَاحِبُ الزَّمَانِ (ع) مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ..." همچنین مراجعه شود به: الحر العاملی، [الشیخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره سه جلدی)، ج ۳، ص ۴۴۱، ح ۸ و ص ۴۴۲، ح ۱۴.
- ↑ سوگند به عصر همانا انسان در زیان است؛ سوره عصر: ۱ و ۲
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.
- ↑ "...عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ﴾ ، قَالَ (ع): الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (ع)"؛ علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.
- ↑ " عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي يُشَكُ فِي وِلَادَتِه "؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.
- ↑ الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۵۴.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.
- ↑ الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۶۶.
- ↑ مراجعه شود به: مفاتیح الجنان، (گردآوری: شیخ عباس قمی)، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ هدایتنیا، فرجالله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص353- 360.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۰۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۱.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۵۵.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.
- ↑ مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.
- ↑ نجم الثاقب، باب سوم.
- ↑ نجم الثاقب، باب سوم.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۵۹۱.
- ↑ منتخب الاثر، فصل دوم.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۶۴.
- ↑ ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم (ص ۲۳۲- ۱۹۱).
- ↑ غیبت طوسی، ح ۱۳۶، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳؛ مسند ابو سعید خدری، ص ۳۷.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۰، ح ۱، ص ۵۸۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۵، ح ۵، ص ۶۰.
- ↑ مقصود، سفیدیای است که اندکی پیش از اذان صبح، در افق دیده میشود.
- ↑ این جمله، کنایه از این است که بلا از تو دور باد.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۵، ص ۵۳۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۱۳، ص ۱۴۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ح ۱، ص ۷۰.
- ↑ " فَأَغْلِقُوا أَبْوَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ "احتجاج، ج ۲، ح ۳۴۴، ص ۵۴۴.
- ↑ اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.
- ↑ البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت میشود که به نسبت بسیار کم است.
- ↑ راز طول عمر امام زمان(ع)، ص ۱۳.
- ↑ مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.
- ↑ سوره صافات: ۱۴۴.
- ↑ خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).
- ↑ سوره عنکبوت: ۱۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ح ۳، ص ۳۰۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۱، ح ۴، ص ۵۹۱.
- ↑ سوره نساء: ۱۵۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۷.
- ↑ تورات (ترجمه فاضل خانی)، سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.
- ↑ عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱ – ۱۲.
- ↑ اینها حقایقی است که در قرآن کریم آمده است: سوره انبیاء: ۶۹؛ سورع شعراء: ۶۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۴۳ - ۵۱.
- ↑ " يُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ قُلْتُ بِأَيِّ شَيْءٍ قَالَ وَ تَعْرِفُهُ بِالْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ بِحَاجَةِ النَّاسِ إِلَيْهِ وَ لَا يَحْتَاجُ إِلَى أَحَدٍ "بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۵۶.
- ↑ " فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ "؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۵۴.
- ↑ " يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ "؛ معانی الأخبار، ص۱۰۲.
- ↑ " الْمَهْدِيُّ جَوَادٌ بِالْمَالِ رَحِيمٌ بِالْمَسَاكِينِ شَدِيدٌ عَلَى الْعُمَّالِ "؛ بشاره المصطفی، ص۲۰۷.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۲ - ۵۳.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۱ - ۵۲.