امنیت: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
همانطور که [[پیامبر اعظم]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۵.</ref>؛ "[[اهل بیت]] من مایه امنیت و [[امان]] [[اهل]] [[زمین]] است، پس زمانیکه آنان از [[زمین]] بروند، [[اهل]] [[زمین]] نیز از میان خواهند رفت". بر همین اساس، [[امام باقر]] {{ع}}، [[امام]] و [[حجت خدا]] را عامل بقا و مایه امنیت [[اهل]] [[زمین]] معرفی فرموده است: {{متن حدیث|لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا، لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا، وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ، ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ، وَ أَمَاناً فِي الْأَرْضِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}}<ref>عدهای از علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۴۰.</ref>؛ "اگر [[زمین]] یک روز بدون امامی از ما [[اهل بیت]] باشد، اهلش را در خود فرو خواهد بُرد و [[خداوند]] [[اهل]] [[زمین]] را به شدیدترین عذابها گرفتار خواهد کرد. این بدان جهت است که که [[خداوند]] ما [[اهل بیت]] را [[حجت]] خود در [[زمین]] و عامل امنیت [[اهل]] [[زمین]] قرار داده است"<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>. | همانطور که [[پیامبر اعظم]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۵.</ref>؛ "[[اهل بیت]] من مایه امنیت و [[امان]] [[اهل]] [[زمین]] است، پس زمانیکه آنان از [[زمین]] بروند، [[اهل]] [[زمین]] نیز از میان خواهند رفت". بر همین اساس، [[امام باقر]] {{ع}}، [[امام]] و [[حجت خدا]] را عامل بقا و مایه امنیت [[اهل]] [[زمین]] معرفی فرموده است: {{متن حدیث|لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا، لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا، وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ، ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ، وَ أَمَاناً فِي الْأَرْضِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}}<ref>عدهای از علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۴۰.</ref>؛ "اگر [[زمین]] یک روز بدون امامی از ما [[اهل بیت]] باشد، اهلش را در خود فرو خواهد بُرد و [[خداوند]] [[اهل]] [[زمین]] را به شدیدترین عذابها گرفتار خواهد کرد. این بدان جهت است که که [[خداوند]] ما [[اهل بیت]] را [[حجت]] خود در [[زمین]] و عامل امنیت [[اهل]] [[زمین]] قرار داده است"<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>. | ||
== اسباب و مؤلفهها == | == اسباب و مؤلفهها == |
نسخهٔ ۱۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۷
امنیت به معنای در امان بودن، و آسودگی در اصطلاح عبارت است از فقدان تهدید نسبت به ارزشهای حیاتی و اولیه. امنیت از جمله نیازهای نخستین زندگی انسان و از جمله حقوق طبیعی و مقدّم اوست. از دیدگاه اسلام، احساس امنیت واقعی برای انسان، تنها در سایه ایمان به خداوند حاصل میشود. امنیت به حسب مؤلفههای مختلف اقسام گوناگونی دارد مانند: امنیت فردی و اجتماعی؛ امنیت سیاسی؛ امنیت اقتصادی؛ امنیت فرهنگی؛ امنیت قضایی و غیره.
معناشناسی
معنای لغوی
امنیت به معنای در امان بودن، ایمنی و آسودگی[۱] و از بین رفتن هراس و نگرانی است[۲].[۳]
معنای اصطلاحی
امنیت، اصطلاحی است که در جامعهشناسی، علوم سیاسی، فقه، علوم تربیتی، و روانشناسی مورد کاربرد قرار گرفته است. از جهت روانشناختی، احساس امنیت عبارت است از احساس آزادی نسبی از خطر. این احساس، وضع خوشایندی را ایجاد میکند و فرد در آن دارای آرامش روحی و جسمی است[۴].
بنابراین، امنیت، به معنای فقدان تهدید نسبت به ارزشهای حیاتی و اولیه، یا به معنای نبود ترس از تهدید است[۵].
در اصطلاح سیاسی و حقوقی به حالت فراغت از هرگونه تهدید یا حمله و نیز به آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله امنیت گفته میشود و به صورت امنیت فردی، اجتماعی، ملی و بینالمللی کاربرد یافته است.
امنیت فردی حالتی است که در آن، فرد فارغ از ترس آسیب رسیدن به جان یا مال یا آبروی خود یا از دست دادن آن زندگی کند. امنیت اجتماعی نیز حالت فراغت همگانی از تهدیدی است که کردار غیر قانونی دولت یا دستگاهی یا گروهی یا فردی در تمامی یا بخشی از جامعه پدید آورد. امنیت ملی حالتی است که ملتی فارغ از تهدیدِ از دست دادن همه یا بخشی از جمعیت، دارایی یا خاک خود به سر برد و در امنیت بینالمللی قدرتها در حالت تعادل و حفظ وضع موجودند و از دستیازی به قلمرو دیگران خودداری میکنند و در جهت حفظ صلح بینالمللی کوششهای هماهنگی دارند و سازمانهای بینالمللی ضامن آن به شمار میآیند[۶].[۷]
پیشینه
امنیت از جمله نیازهای نخستین زندگی انسان است و تاریخی به درازای عمر بشر دارد[۸] که در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است. قرآن کریم امنیت را نعمت بیبدیل و مقدم بر دیگر نعمتها دانسته و به انسانها توصیه کردهاست خداوند یگانهای را که آنان را از ترس ایمنی بخشیده، ستایش کنند[۹]. احساس امنیت و آرامش یکی از نعمتهای خدا به مؤمنان[۱۰] و رسیدن به آن یکی از اهداف حکومت صالحان در زمین[۱۱] است و خداوند قبلهگاه مسلمانان را شهری دارای امنیت شمرده است[۱۲] جامعه دارای امنیت، از الگوها و مثالهای قرآن است که در آن، امنیت مقدم بر وضع معیشت جامعه دانسته شده است[۱۳] و سختترین مجازاتها برای افرادی در نظر گرفته میشود که امنیت جامعه را به خطر میاندازند که شامل اعدام، به صلیب کشیدن و تبعید است سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>.
از سوی دیگر، پیامبر اکرم(ص) امنیت را نعمتی دانسته است که مورد ناسپاسی مردم قرار گرفته و افراد زمانی قدر آن را میدانند که به مصیبتی گرفتار شوند[۱۴].[۱۵]
امنیت در قرآن کریم
در قرآنکریم افزون بر واژه امن و مشتقات آن[۱۶] از کلید واژههایی مانند سلم[۱۷]، سلام[۱۸]، سکینه[۱۹]، صلح[۲۰] و واژگانی در طرف مقابل امنیت مانند: خوف[۲۱]، رعب[۲۲]، حزن[۲۳] و نیز آیات جهاد[۲۴]، قصاص[۲۵] و حدود[۲۶] موضوع امنیت برداشت میشود. افزون بر این، آیات دیگری نیز در ترسیم حوزه معنایی امنیت نقش دارد که عبارت است از آیاتی که با بیان پارهای احکام فقهی و اخلاقی، امنیت عقیده[۲۷]، جان[۲۸]، مال[۲۹] و آبروی[۳۰] انسانها را محترم شمرده و پیوند میان مؤمنان را بر پایه برادری[۳۱]، صلح[۳۲]، احسان[۳۳] و قسط و عدل[۳۴] دانسته است و بر آمادگی دفاعی مسلمانان[۳۵] و جهاد[۳۶] تأکید کرده است[۳۷].
ضرورت و جایگاه
همه انسانها نیازمند امنیت و آرامش خاطرند. نیاز به امنیت، بیانگر نیاز فرد به یک تکیهگاه و حامی فرابشری است. به گفته روانشناسان، انسان برای تأمین امنیت خویش، همواره به حمایت دیگران نیازمند است؛ از اینرو به پدر، مادر و گروههای اجتماعی وابسته و علاقهمند میشود. به گفته انیشتین، گاهی از هیچکس، حتی سازمانهای اجتماعی هم کاری بر نمیآید، لذا انسان به یک نیروی معنوی و ماورای بشری احساس نیاز میکند که در فائق آمدن بر مشکلات او را یاری کند و همواره از او پشتیبانی نماید[۳۸].
در سایه آرامش و امنیت روانی، بهداشت روانی و سلامت جسمی و شخصیت سالم انسانی شکل میگیرد و انسانها میتوانند به رشد و کمال و توسعه انسانی، اهداف عالی زندگی و سجایای اخلاقی نائل شوند[۳۹]. همانطوری که استرس و اضطراب سرچشمه بسیاری از اختلالات روانی است، شاید بتوان گفت احساس امنیت نیز، زیر بنای بهداشت و سلامت روانی است؛ از اینرو اکثر مباحث بهداشت روانی به نحوی به ایجاد احساس امنیت بازگشت میکند[۴۰].
روایات، امنیت را عِدل سلامتی و صحت قرار قرار داده است. قرآن اهمیت دو چندانی برای امنیت قائل است[۴۱]. یعنی نجات از گرسنگی را با نجات از ناامنی در کنار هم قرار داده است[۴۲]. ضرورت وجود امنیت برای هر جامعه، نیاز زیادی به استدلال و اقامه دلیل و برهان ندارد[۴۳]. انسانها تحقق امنیت را از ضروریترین و استراتژیکترین مسائل برای خود تصور میکنند و درصدد هستند به هر وسیله ممکن به این هدف مهم، حساس و سرنوشتساز در زندگی خود نائل شوند و لذا گاهی در بعضی ادوار تاریخ، مردم تن به قلدری یک قلدر با همه رنجها و سختیهایش دادهاند؛ برای اینکه امنیت را در اختیار آنها بگذارد و این حاکی از اهمیت امنیت است[۴۴].[۴۵]
حق امنیت
حقّ حیات از جمله حقوق طبیعی و مقدّم انسانی است که از برکت آن، افراد قادر به برخورداری از دیگر حقوق و آزادیهای خویش خواهند بود. در روابط گوناگون فردی و اجتماعی و خصوصی و عمومی انسان، ممکن است حیات مادی و معنوی افراد، جزئاً یا کلاً در معرض خطر قرار گیرد. در چنین حالتی است که وجود «امنیت» به عنوان یک تأسیس حقوقی، اخلاقی و اجتماعی برای همگان ضرورت اجتنابناپذیر خواهد داشت.
«امنیت» عبارت از اطمینان خاطری است که بر اساس آن، افراد در جامعهای که زندگی میکنند، نسبت به حفظ جان، حیثیت و حقوق مادی و معنوی خود بیم و هراسی نداشته باشند. این تأسیس مستلزم دو تضمین اساسی است:
- تضمین امنیت افراد در مقابل هر نوع توقیف، زندانی شدن، مجازات و دیگر تعرضات خودکامانه و غیرقانونی حکومتی:
- تضمین امنیت افراد از راه حمایتهای اعمال شده توسط جامعه، برای هر یک از اعضای خود، به منظور حفظ حقوق و تعلقات و برخورداری از آزادیها انسانی با این ترتیب، امنیت برای افراد و دولت ایجاد تکلیف میکند؛ به این معنی که افراد مکلفند حقوق مادی و معنوی یکدیگر را مورد احترام قرار دهند و رعایت نمایند. دولت نیز مکلف است نخست، با وضع قانون و تأسیس تشکیلات اداری و قضایی، برای مردم ایجاد امنیت کند تا با اطمینان خاطر به زندگی خود ادامه دهند و دوم، خود نیز در متابعت از قانون، حقوق و آزادی افراد را محترم شمارد و خودسرانه به آن تعرض نکند[۴۶].
فواید و کارکردها
تعدّد مؤلفههای ایمنیبخش در دین، نشان از اهمیت مسأله و توسعهبخشی در راه این نیازِ محوری است. فارغ از امنیتهای بیرونی که معلول عوامل اجتماعی است، بخشی از پارامترهای ایمنیبخش در درون انسان و مربوط به حوزه تفکر و اندیشه اوست. تنها بودن انسان، یا حتّی حس تنهایی که به جهت عدم همراهیِ روحی اطرافیان رخ میدهد، امنیت و آسایش روانی را سلب مینماید. انواع جداییهای عاطفی و تنها بودنهای ذهنی، با اطمینان به همراهیِ تکیهگاهی امن و مطمئن، از انسان دور میشود. این در حالی است که فرد منتظِر، با تأسی به مؤلفههای انتظار، همراه مهربان و تکیهگاه بیمانندی را در درون خود یافته و به بخش قابل توجهی از نیازی مربوط به حوزه ایمنی و همراهی خود را دست یازیده است؛ زیرا، ایمان به آئین توحیدی اسلام و یقین به مراقبت و دستگیری امام معصومی که حجت و خلیفه خداوند در زمین و سرپرست و پناهگاه انسان است، بسی امنیتبخش است و در زیر چتر این ایمان، انسان دیگر احساس تنهایی، تهدید، و ترس و اضطراب نمیکند. همانطور که خداوند در قرآن کریم فرموده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا... لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۴۷]. ایمان به مهدویت که بر شناختهای حقیقی و باورهای منطقی استوار است و ریشه در آغاز و فرجام تاریخ دارد، مانند دژ مستحکمی آدمی را از هجوم ترس و اضطرابها که ریشه در باورهای غیر منطقی آخرالزمانی دارد، حفظ و صیانت میکند و چتر حفاظت و امنیت ولی و حجت خدا را بر سرِ ساکنان زمین میگستراند. زیرا، بر اساس باور به امامت و مهدویت، خداوند متعال بر اساس لطف و رحمت خود، امام معصوم (ع) را خلیفه و حجت خود در زمین و پناهگاه انسان و مایه امنیت و ایمنی اهل زمین قرار داده است.
همانطور که پیامبر اعظم (ص) فرمود: «وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ»[۴۸]؛ "اهل بیت من مایه امنیت و امان اهل زمین است، پس زمانیکه آنان از زمین بروند، اهل زمین نیز از میان خواهند رفت". بر همین اساس، امام باقر (ع)، امام و حجت خدا را عامل بقا و مایه امنیت اهل زمین معرفی فرموده است: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا، لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا، وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ، ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ، وَ أَمَاناً فِي الْأَرْضِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ»[۴۹]؛ "اگر زمین یک روز بدون امامی از ما اهل بیت باشد، اهلش را در خود فرو خواهد بُرد و خداوند اهل زمین را به شدیدترین عذابها گرفتار خواهد کرد. این بدان جهت است که که خداوند ما اهل بیت را حجت خود در زمین و عامل امنیت اهل زمین قرار داده است"[۵۰].
اسباب و مؤلفهها
انسان دارای دو بُعد جسمانی و روحانی است و برای محافظت از این دو بُعد وجودی خود، به دو سیستم دفاعی نیاز دارد. اسلام نگاه ویژهای به بُعد روحانی و روانی انسان دارد. خداوند متعال به هنگام آفرینش انسان ابعاد وجودی متعددی را مورد توجه قرار داده و ضمن تأکید بر بُعد جسمانی انسان، ابعاد عقلانی، روانی و روحانی او را نیز مورد لطف و نظر رحمت خویش قرار داده است. نقصان و عدم تعادل در ابعاد روحی روانی میتواند در دیگر ابعاد انسان، مانند بعد عقلانی و حتی جسمی وی نیز تأثیرگذار باشد[۵۱].
از دیدگاه اسلام، احساس امنیت واقعی برای انسان، تنها در سایه ایمان به خداوند حاصل میشود؛ به دلیل اینکه "میل به احساس ایمنی از جانب افراد، به دلیل ترس است؛ ترسی که از محرّکهای موجود و یا احتمالی در محیط بیرون ارگانیزم ایجاد میشود"[۵۲]. ترس از جنگ، ترس از آینده موهوم، ترس از بیماری، ترس از مرگ، ترس از فقر، ترس از حوادث طبیعی مانند طوفان، سیل، و زلزله؛ ترس از دشمن، ترس از خیانت، ترس از فقدان عزیزان، و ترسهای احتمالی دیگر، احساس نیاز به امنیت را در انسان بر میانگیزد[۵۳].
احساس امنیتی که از ایمان به آرمانهای مکتب انتظار برمیخیزد و موجب سلامت روانی و ارتقای کارکرد فرد در زندگی میشود، به معنای آن است که فرد منتظِر با تأسّی به مؤلفههای انتظار، تکیهگاه مطمئن و معیّتی بیبدیل را در درون خود یافته و از این طریق، بخش قابل توجهی از انتظاراتِ مربوط به حوزه ایمنی را در خود مییابد. به این معنا که از جهت روانشناختی، مهمترین تأثیر ایمان به امامت و مهدویت برای مقابله با ترس و تهدید و اضطراب و استرس و فشارهای روانی و رسیدن به امنیت روانی، به خاطر نقشی است که در فرآیند ارزشیابی این عوامل دارد؛ به نحوی که فرد مؤمن و منتظِر، چون خدا و حجّت خدا را همراه و نگهبان و پشتیبان و مایه امنیت و امان خود احساس میکند، نگرش مثبت به رویدادیهای زندگی و پایان تاریخ و فرجام نهایی حیات انسان دارد و آینده زندگی انسان را سرشار از عدالت و امنیت و معنویت و رفاه و آرامش و آسایش میبیند. لذا در مواجه با حوادت تنشزا، اضطراب، استرس و فشار روانی کمتری را احساس و تجربه میکند. از این جهت ایمان به مهدویت و التزام به ارزشهای مکتب انتظار، نقش اساسی در ارتقای بهداشت روان افراد در دوران پر تنش و پر استرس و فشارزای عصر غیبت دارد[۵۴].
عوامل تهدیدکننده
در نصوص اسلامی از عواملی چون: «محاربه»، «بغی»، «طاغوت»، «استکبار»، «فتنه»، «ظلم»، «ارهاب» به عنوان سازوکارهای ناامنی نام برده شده که هر کدام از آنها بخشی از حقوق عمومی و آزادیها را در جامعه تهدید میکند.
جامعترین عنوان در این میان، واژه «فتنه» است که هم در قرآن و هم در دیگر نصوص اسلامی از آن به عنوان عوامل مؤثر در تهدید امنیت یاد شده است. همچنین اسلام، ظلم، تعدی، اجبار، تهدید و ارعاب را از عوامل تهدیدکننده امنیت دانسته، به گونهای که هر چهار عمل نامبرده را نه تنها تحریم و به شدت از آن نهی کرده، بلکه از آنها به عنوان جرایم قابل تعقیب و موجب مجازات بینالمللی یاد کرده است[۵۵].[۵۶]
جستارهای وابسته
منابع
- بستان، حسن، مقاله «امنیت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴
- رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲
- غلامی، نجف علی، مقاله «نظام امنیتی دفاعی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲
- نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
- عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱
- نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، فصلنامه بلاغ
- روحبخش، سید مهدی، انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح، گفتمان مهدویت سخنرانی و مقالههای گفتمان نهم ج۱
- جمعی از نویسندگان، گفتمان مهدویت سخنرانی و مقالههای گفتمان نهم ج۱
پانویس
- ↑ تاج العروس، ج ۱۸، ص۲۳، «امن»؛ لغت نامه، ج ۳، ص۳۳۷۶؛ فرهنگ فارسی، ج ۱، ص۳۵۴، «امنیت».
- ↑ مفردات، ص۹۰، «امن».
- ↑ بستان، حسن، مقاله «امنیت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴؛ رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۱۲۵.
- ↑ شاملو، سعید، بهداشت روانی، ص۹۱.
- ↑ انصاری، رضا، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ دانشنامه سیاسی، ص۳۸ ـ ۳۹، «امن».
- ↑ بستان، حسن، مقاله «امنیت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴.
- ↑ افتخاری، مراحل بنیادین اندیشه در مطالعات امنیت اجتماعی، ۳۳.
- ↑ سوره قریش، آیه ۴.
- ↑ سوره فتح، آیه ۴.
- ↑ سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۲۵، سوره آل عمران، آیه ۹۶، سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ سوره نحل، آیه ۱۱۲.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱/۳۴؛ اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ۱۶۲–۱۶۳.
- ↑ رنجبر و مهرابی کوشکی، مقاله «امنیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۲۸۵ ـ ۲۹۳.
- ↑ سوره نور، آیه ۵۵، سوره دخان، آیه ۵۱، سوره بقره، آیه ۱۹۶، سوره نحل، آیه ۱۱۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۰۸.
- ↑ سوره رعد، آیه ۲۴.
- ↑ سوره توبه، آیه ۲۶.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۲۸.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۱۲.
- ↑ سوره حشر، آیه ۲.
- ↑ سوره بقره، آیه ۳۸.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۹۳، سوره نساء، آیه ۹۱.
- ↑ سوره نحل، آیه ۱۲۶، سوره بقره، آیه ۱۷۹.
- ↑ سوره فرقان، آیه ۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۵۶.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۲، سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۵۸، سوره حجرات، آیه ۱۱، سوره حجرات، آیه ۱۲.
- ↑ سوره حجرات، آیه ۱۰.
- ↑ سوره حجرات، آیه 9 و 10
- ↑ سوره نساء، آیه ۳۶.
- ↑ سوره حجرات، آیه ۹.
- ↑ سوره انفال، آیه ۶.
- ↑ سوره نساء، آیه ۸۴.
- ↑ بستان، حسن، مقاله «امنیت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴.
- ↑ سالاریفر، محمدرضا، بهداشت روانی با نگرش به منابع اسلامی، ص۹۹-۱۰۰.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ص92، 98.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت
- ↑ سوره قریش، آیه ۳-۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲/۱۱/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۵/۴/۱۳۷۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۵/۱۱/۱۳۷۹.
- ↑ غلامی، نجف علی، مقاله «نظام امنیتی دفاعی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲، ص ۱۰۰۲.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۶۹۶.
- ↑ «بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند... نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۶۲.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۵.
- ↑ عدهای از علماء، الأصول الستة عشر، ص۱۴۰.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ روحبخش، سیدمهدی، گفتمان مهدویت سخنرانی و مقالههای گفتمان نهم ج۱، انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح، ص۲۷۴.
- ↑ شاملو، سعید، بهداشت روانی، ص۹۲.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ فقه سیاسی، ج۳، ص۳۸۰، ۳۹۵، ۴۰۲ و ۴۰۷.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۳۲۷.