نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۹ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
انتظارفرج چه ضرورتی دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
اهمیت و ضرورت دورۀ انتظار را میتوان از زوایای مختلف بررسی کرد:
توجه به معنا و حقیقت انتظار: انتظار یک دورۀ آمادهسازی و زمینهسازی است و هر انقلاب و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. این خاصیت انتظار است که منتظر را وادار میکند تا کمبودها را حدس بزند و مانعها را بشناسد و برای زدودن آنها، برنامه بریزد. بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دورۀ انتظارضرورت است و هر قدر اهداف انقلابی بزرگتر باشد، دورۀ انتظار آن هم گستردهتر خواهد بود[۳].
توجه به معنا و حقیقت انتظار همان گونه که گذشت، انتظار یک دوره آمادهسازی و زمینهسازی است و هر انقلاب و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. کسانی را میبینیم که به پا ایستادهاند و راه افتادهاند، ولی دوره انتظاری نداشتهاند. گویا چیزی نمیخواستهاند و تنها بر اساس جو محیط و جریان حاکم به رفتن وادار شدهاند. اینها بدون انتظار و بدون آماده باش در گامهای نخست گرفتار شدهاند و به خودخوری و فرار از خویشتن رسیدهاند و سرانجام زیر فشار ابهامها و اشکالها، در مرحله فکر و اعتقاد، ظرفیت و تحمل، طرح و برنامه، اجرا و عمل، از کمبود امکانات گرفته تا نیازهای اقتصادی و نیازهای تخصصی و علمی، حتی آمادگی بدنی و توانایی جسمی، به انزوا و فرار از کار و جدایی از عمل روی آوردهاند. طبیعی است آنها که عمل زده بودند، بعدها با نفرت، عرفان زده، فلسفه زده و علم زده و کلاس زده هم بشوند و به دنبال پناه گاهی بگردند. باز هم طبیعی است که به پناهی نرسند و سرگردان بمانند.
بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دوره انتظارضرورت است و هر قدر اهداف انقلابی بزرگتر باشد، دوره انتظار آن هم گستردهتر خواهد بود. سنت تغییرناپذیر الاهی، بر این است که ایجاد تغییرات اصلاح گرایانه در گرو سلسله شرایط و زمینههای خارجی است و تا همه آن شرایط کاملاً تحقق نیابد، امکان رسیدن به هدف وجود ندارد.
این خاصیت انتظار است که تو را وادار میکند تا کمبودها را حدس بزنی و برای فراهم آوردن آن بکوشی. این خاصیت انتظار است که تو را به آمادگی و حضوری میرساند که مانعها را بشناسی و برای زدودن آنها، برنامه بریزی. آن جا که انسان افراد استخوانداری را میبیند که پس از سالها تحصیل چگونه سر در گم هستند و نمیدانند چه کنند و خسته و رنجور و آزرده شدهاند، به این نتیجه میرسد که علتانزوا و خستگی اینها نداشتن دوره انتظار است. اینها ندیده آمدهاند و طبیعی است که با دیدن مشکلات، سرگردان شوند یا این که تجدید نظر دوباره داشته باشند و از اساس، کارشان را درست کنند و بنیادی پیش بیایند.
بررسی اوراق زرین تاریخضرورت و اهمیت دوره انتظار را از لابه لای صفحات تاریخ نیز میتوان به دست آورد. پس از رحلترسول اکرم (ص) و شهادتامیرالمؤمنین (ع) و سیدالشهداء (ع) تا امروز، ریشه تمام حرکتها و نهضتهای شیعی علیه باطل و استثمارگران، همین فلسفهاجتماعیانتظار و عقیده به ادامه مبارزه تا پیروزیحق بوده است. این امر چنان مورد توجه بزرگان دین قرار گرفته تا آن جا که یکی از معیارهای پذیرش اعمال نامیده شده است. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ: ... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع)»[۱۱].
از مهمترین رازهای نهفته بقای تشیع همین روح انتظاری است که کالبد هر شیعه را آکنده ساخته، پیوسته او را به کوشش و جنبش وامیدارد و از نومیدی و بیتابی و افسردگی و درماندگی او را باز میدارد. این تأثیر چنان ملموس و کارساز بوده که اسلام پژوهان غربی[۱۲] نیز از آن گفتوگو کردهاند.
«هانری کربن»[۱۳]اسلام شناس شهیر فرانسوی میگوید: ...مفهوم غیبت، اصل و حقیقتغیبت هرگز در چارچوب درخواستهای دنیای امروز در معرض تفکر عمیق قرار نگرفته است... معنای این امر به عقیده این جانب، چشمهای بینهایت و ابدی از معانی و حقایق است... معنویتاسلام تنها با تشیع، امکان حیات و دوام و تقویت دارد و این معنا در برابر هرگونه تحول و تغییری که جوامع اسلامی دستخوش آن باشند، پایداری خواهد کرد.
بررسی مواضع دشمنان: در اهمیت دوران انتظار همین بس که دشمنان، آن را مانع تسلط خود بر مسلمانان برشمردهاند: «میشل فوکو، کلر بریر» در بحث مبارزه با تفکرمهدی باوری، نخست امام حسین (ع) سپس امام زمان (ع) را مطرح میکنند و دو نکته را عامل پایداریشیعه میدانند: نگاه سرخ و نگاه سبز. در کنفرانس «تل آویو» هم افرادی مانند «برنارد لوییس، مایکلام جی، جنشر، برونبرگ و مارتین کرامر» بر این بحث خیلی تکیه میکنند. آنها در تحلیل انقلاب اسلامی، به «نگاه سرخ» شیعیان، یعنی عاشورا و «نگاه سبز» شان یعنی انتظار میرسند. جمله مشهوری دارند: «اینها به اسم امام حسینقیام میکنند و به اسم امام زمان (ع)، قیام شان را حفظ میکنند»[۱۵] . دشمن به اهمیت مدیریتشیعه، آن هم زمانی که رهبر آن غایب و از نظرها پنهان است پی برده، و به همین منظور اقداماتی در این زمینه انجام داده و سناریوهای متعددی را جهت تضعیف و نابودی این اندیشهمقدس طراحی کرده، متناوباً عملی ساخته است.
دخالت مستقیم و حمایت از پروسه «شخصیت پردازی و مهدی تراشی»، تخریب پایههای فکری «مهدی باوری» از طریق ژستهای علمی و به ظاهر شرق شناسی، پرورش و حمایت از سرسپردههای داخلی مانند احمدکسروی، شریعت سنگلجی، سلمان رشدی و اخیراً احمد الکاتب، انتشار تبلیغات مسموم رسانه ای، امپراتوری اهریمنی رسانههای استکباری و بمباران تبلیغاتی توپ خانههای صوتی و تصویری ژورنالیستی نظامسلطه، یکی از قویترین ابزارهای کودتای فکری و شستوشوی مغزی توده هاست.
در واپسین دهههای قرن بیستم، هجومی از این نوع را علیه ایده «ظهورمهدی موعود» شاهد بودیم. در سال ۱۹۸۲ میلادی، سریالی با نام «نوستر آداموس» به مدت سه ماه متوالی از شبکه تلویزیونی آمریکا پخش شد. این فیلم سرگذشت ستاره شناس و پزشک فرانسوی به نام «میشل نوستر آداموس» بود که نزدیک به ۵۰۰ سال پیش میزیسته است.
این سریال، پیشگوییهای وی را درباره آینده جهان به تصویر کشیده بود که مهمترین آنها پیش گویی وی درباره ظهور نواده پیامبر اسلام در مکه مکرمه و متحد ساختن مسلمانان و پیروزی بر اروپاییان و ویران کردن شهرهای بزرگ سرزمین جدید (آمریکا) بود[۱۶].
حجت الاسلام و المسلمین محبوب شفائی، در کتاب «موعود حق» در اینباره گفته است:
«اهمیت و ضرورت دورهای انتظار را میتوان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد: توجه به معنا و حقیقت انتظار: انتظار یک دوره آمادهسازی و زمینهسازی است و هر انقلاب و حرکتی که این دوره پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بیثمر است. کسانی را میبینیم که به پا ایستادهاند و راه افتادهاند، ولی دوره انتظاری نداشتهاند. گویا چیزی نمیخواستهاند و تنها براساس جو محیط و جریان حاکم به رفتن وارد شدهاند. اینها بدون انتظار و بدون آماده باش در گامهای نخست گرفتار شدهاند و به خود خودی و فرار از خویشتن رسیدهاند و سرانجام زیر فشار ابهامها و اشکال ها، در مرحله فکر و اعتقاد ظرفیت و تحمل، طرح و برنامه، اجرا و عمل، از کمبود امکانات گرفته تا نیازهای اقتصادی و نیازهای تخصصی و علمی، حتی آمادگی بدنی و توانایی جسمی، به انزوا و فرار از کار و جدایی از عمل روی آوردهاند. طبیعی است آنها که عمل زده بودند، بعدها با نفرت، عرفانزده، فلسفهزده و علمزده و کلاسزده هم بشوند و به دنبال پناهگاهی بگردند. باز هم طبیعی است که به پناهی نرسند و سرگردان بمانند.
بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دوره انتظارضرورت است و هر قدر اهداف انقلابی بزرگتر باشد، دوره انتظار آن هم گستردهتر خواهد بود. سنت تغییرناپذیر الاهی، بر این است که ایجاد تغییرات اصلاحگرایانه در گرو سلسله شرایط و زمینههای خارجی است و تا همه آن شرایط کاملاً تحقق نیابد، امکان رسیدن به هدف وجود ندارد[۱۸].
این خاصیت انتظار است که تو را وادار میکند تا کمبودها را حدس بزنی و برای فراهم آوردن آن تلاش نمایی، و تو را به آمادگی و حضوری میرساند که مانعها را بشناسی و برای زدودن آنها، برنامه بریزی. آنجا که انسان افراد استخوان داری را میبیند که پس از سالها تحصیل چگونه سر درگم هستند و نمیدانند چه کنند و خسته و رنجور و آزرده شدهاند، به این نتیجه میرسد که علتانزوا و خستگی اینها نداشتن دوره انتظار است. اینها ندیده آمدهاند و طبیعی است که با دیدن مشکلات، سرگردان شوند یا اینکه تجدید نظر درباره داشته باشند و از اساس، کارشان را درست کنند و بنیادی پیش بیایند.
"پس از رحلترسول اکرم(ص) و شهادتامیر المؤمنین(ع) و سیدالشهدا(ع) تا امروز، ریشه تمام حرکتها و نهضتهای شیعی علیه باطل و استثمارگران، همین فلسفهاجتماعیانتظار و عقیده به ادامه مبارزه تا پیروزیحق بوده است. این امر چنان مورد توجه بزرگان دین قرار گرفته تا آنجا که یکی از معیارهای پذیرش اعمال نامیده شده است"[۲۰]. "از مهمترین رازهای نهفته بقای تشیع همین روح انتظاری است که کالبد هر شیعه را آکنده ساخته، پیوسته او را به کوشش و جنبش وا میدارد و از نومیدی و بیتابی و افسردگی و در ماندگی او را باز میدارد. این تاثیر چنان کارساز بوده که اسلامپژوهان غربی نیز از آن گفتوگو کردهاند."[۲۱]»[۲۲].
↑«إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ» (منتخب الأثر، ص ۲۲۳). چون در لابه لای مباحث گذشته و آینده، از روایاتی در مورد ارزش و فضیلت و اهمیت انتظار سخن رفته است، در این جا از پرداختن به این مسأله خودداری شده است. ر.ک: بحارالأنوار، ج ۵۲، صص ۱۲۲ - ۱۲۵، ۱۴۰ و ۲۲۳؛ الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰؛ منتخب الأثر، صص ۴۹۶ - ۴۹۸ و ۲۳۴؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۷۶.
↑امام صادق (ع) به راوی فرمود: آیا ملاک قبولی اعمال بندگان را به شما خبر دهم؟ راوی گفت: آری. امام فرمود: آنها عبارت است از... و انتظار مهدی قائم آل محمد (ع)» (الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰).
↑به دلیل مفصل شدن کتاب از نقل نظریات دانشمندان مسلمان در اهمیت و ضرورت این دوران میگذریم. زیرا ما را از هدف اصلی دور میکند. شنیدن حقایق از زبان دیگران، اثر گذارتر و روشن گر بسیاری از واقعیتهای پنهان میشود که ما به سبب تکرار و زیاد شنیدن از کنارشان به سادگی گذشتهایم.