آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی') |
جز (جایگزینی متن - 'حیات' به 'حیات') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
::::#'''جلوگیری از [[انحرافات]] و [[گمراهیها]]:''' [[تاریخ]] [[شهادت]] میدهد انسانهایی که [[امام]] خود را شناختند و دست در دست او قرار دادند و سرسپرده [[اوامر و نواهی]] ایشان شدند به خیر و [[سعادت]] نایل گشته و کسانی که از [[امام نور]] فاصله گرفتند، گرفتار [[امام نار]] شدند<ref>موسوى نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان {{ع}}، ۲ جلد، فرهنگ منهاج - تهران (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۶ ه.ش.</ref>. [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] {{ع}} میفرمایند: [[امام]] [[حجت]] [[بندگان]] است هرکه او را رها کند، [[گمراه]] میشود و هرکه همراه او باشد [[نجات]] مییابد و [[رستگار]] میگردد<ref>معجم احادیث امام مهدى، ج ۴، ص ۱۴۸.</ref>. و در روایتی دیگر است که [[زراره]] از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید اگر در [[دوران غیبت]] ولی و [[حجّت]] [[خدا]] قرار گرفتم چه کنم؟ [[حضرت]] او را توصیه میفرمایند همواره این [[دعا]] را قرائت کن: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلِلْتُ عَنْ دِينِي"}}؛ خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، رسولت را نخواهم [[شناخت]]، خدایا! رسولت را به من بشناسان وگرنه حجّتت را نخواهم [[شناخت]]، خدایا! حجّتت را به من بشناسان وگرنه از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد<ref>مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۴۲.</ref>. | ::::#'''جلوگیری از [[انحرافات]] و [[گمراهیها]]:''' [[تاریخ]] [[شهادت]] میدهد انسانهایی که [[امام]] خود را شناختند و دست در دست او قرار دادند و سرسپرده [[اوامر و نواهی]] ایشان شدند به خیر و [[سعادت]] نایل گشته و کسانی که از [[امام نور]] فاصله گرفتند، گرفتار [[امام نار]] شدند<ref>موسوى نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان {{ع}}، ۲ جلد، فرهنگ منهاج - تهران (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۶ ه.ش.</ref>. [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] {{ع}} میفرمایند: [[امام]] [[حجت]] [[بندگان]] است هرکه او را رها کند، [[گمراه]] میشود و هرکه همراه او باشد [[نجات]] مییابد و [[رستگار]] میگردد<ref>معجم احادیث امام مهدى، ج ۴، ص ۱۴۸.</ref>. و در روایتی دیگر است که [[زراره]] از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید اگر در [[دوران غیبت]] ولی و [[حجّت]] [[خدا]] قرار گرفتم چه کنم؟ [[حضرت]] او را توصیه میفرمایند همواره این [[دعا]] را قرائت کن: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلِلْتُ عَنْ دِينِي"}}؛ خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، رسولت را نخواهم [[شناخت]]، خدایا! رسولت را به من بشناسان وگرنه حجّتت را نخواهم [[شناخت]]، خدایا! حجّتت را به من بشناسان وگرنه از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد<ref>مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۴۲.</ref>. | ||
::::#'''جلوگیری از بطلان عمل:''' ثمره دیگری که بر [[شناخت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} میتواند مترتّب باشد این است که عمل [[انسان]] از بین نمیرود. پر واضح است که [[قبولی اعمال]] در گرو پذیرفتن [[ولایت]] و [[منصب]] [[معصومین|امامان معصوم]] است. [[امام باقر]] {{ع}} به [[زراره]] فرمود: [[اسلام]] بر پنج چیز بنا نهاده شده است: [[نماز]]، [[زکات]]، [[حج]]، [[روزه]]، [[ولایت]]. [[زراره]] میگوید: عرض کردم کدام یک از آنها [[برتر]] است؟ [[امام]] فرمود: [[ولایت]]، زیرا کلید [[حاکم]] و راهنمای آنها است اگر مردی شب تا صبح به [[نماز]] و روز خود را به [[روزه]] سپری کند و تمام [[ثروت]] خود را [[صدقه]] دهد و همه ساله به [[حج]] برود امّا [[ولی خدا]] را نشناخته باشد تا از او [[پیروی]] نماید؛ و تمام کارهایش به [[راهنمایی]] او نباشد، هرگز نزد [[خداوند]] اجر و ثوابی ندارد و از اهل [[ایمان]] نخواهد بود<ref>کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ص ۳۰۱.</ref>. | ::::#'''جلوگیری از بطلان عمل:''' ثمره دیگری که بر [[شناخت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} میتواند مترتّب باشد این است که عمل [[انسان]] از بین نمیرود. پر واضح است که [[قبولی اعمال]] در گرو پذیرفتن [[ولایت]] و [[منصب]] [[معصومین|امامان معصوم]] است. [[امام باقر]] {{ع}} به [[زراره]] فرمود: [[اسلام]] بر پنج چیز بنا نهاده شده است: [[نماز]]، [[زکات]]، [[حج]]، [[روزه]]، [[ولایت]]. [[زراره]] میگوید: عرض کردم کدام یک از آنها [[برتر]] است؟ [[امام]] فرمود: [[ولایت]]، زیرا کلید [[حاکم]] و راهنمای آنها است اگر مردی شب تا صبح به [[نماز]] و روز خود را به [[روزه]] سپری کند و تمام [[ثروت]] خود را [[صدقه]] دهد و همه ساله به [[حج]] برود امّا [[ولی خدا]] را نشناخته باشد تا از او [[پیروی]] نماید؛ و تمام کارهایش به [[راهنمایی]] او نباشد، هرگز نزد [[خداوند]] اجر و ثوابی ندارد و از اهل [[ایمان]] نخواهد بود<ref>کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ص ۳۰۱.</ref>. | ||
::::#'''رسیدن به حیات معنوی:''' وقتی [[انسان]] به [[وجود امام]] خویش عارف شد به [[ماء معین]] دست پیدا کرده است و ثمره وصول به این عرفان رسیدن به حیات [[معنوی]] است، همانگونه که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} میفرمایند: ای [[مردم]] هرکس بخواهد در [[زندگی]] همانند من باشد و همانند من از [[دنیا]] برود [[ولایت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را بپذیرد و از [[امامان]] پس از او [[پیروی]] نماید<ref>مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.</ref>. نهایت آرزوی هرکسی این است که مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[زندگی]] کند و مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} از [[دنیا]] برود، و به این [[آرزو]] وقتی میتوان رسید که طبق فرمایش [[پیامبر خاتم|نبی مکرّم اسلام]] {{صل}} عارف به [[ولایت]] [[ائمه|ائمه معصومین]] {{ع}} شد. | ::::#'''رسیدن به [[حیات]] معنوی:''' وقتی [[انسان]] به [[وجود امام]] خویش عارف شد به [[ماء معین]] دست پیدا کرده است و ثمره وصول به این عرفان رسیدن به [[حیات]] [[معنوی]] است، همانگونه که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} میفرمایند: ای [[مردم]] هرکس بخواهد در [[زندگی]] همانند من باشد و همانند من از [[دنیا]] برود [[ولایت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را بپذیرد و از [[امامان]] پس از او [[پیروی]] نماید<ref>مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.</ref>. نهایت آرزوی هرکسی این است که مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[زندگی]] کند و مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} از [[دنیا]] برود، و به این [[آرزو]] وقتی میتوان رسید که طبق فرمایش [[پیامبر خاتم|نبی مکرّم اسلام]] {{صل}} عارف به [[ولایت]] [[ائمه|ائمه معصومین]] {{ع}} شد. | ||
::::#'''رهایی از [[مرگ]] جاهلیت:''' در [[روایات]] فراوانی که مورد پذیرش [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است تصریح شده، که هرکس [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] میرود. که ذیلاً به دو نمونه اشاره میگردد: | ::::#'''رهایی از [[مرگ]] جاهلیت:''' در [[روایات]] فراوانی که مورد پذیرش [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است تصریح شده، که هرکس [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] میرود. که ذیلاً به دو نمونه اشاره میگردد: | ||
::::::[[امام باقر]] {{ع}} فرمود: هرکس بمیرد و امامی نداشته باشد [[مرگ]] او [[مرگ جاهلیت]] است و هیچ کسی در این جهت معذور نیست تا [[امام]] خود را بشناسد<ref>محاسن برقعى، ص ۱۵۵؛ الثقات ابن حبّان، ج ۷، ص ۴۹.</ref>. و منظور از [[مرگ جاهلیت]] این است که مانند افرادی که پیش از [[اسلام]]، در حال [[شرک]] و [[کفر]] مردند، از [[دنیا]] خواهد رفت. | ::::::[[امام باقر]] {{ع}} فرمود: هرکس بمیرد و امامی نداشته باشد [[مرگ]] او [[مرگ جاهلیت]] است و هیچ کسی در این جهت معذور نیست تا [[امام]] خود را بشناسد<ref>محاسن برقعى، ص ۱۵۵؛ الثقات ابن حبّان، ج ۷، ص ۴۹.</ref>. و منظور از [[مرگ جاهلیت]] این است که مانند افرادی که پیش از [[اسلام]]، در حال [[شرک]] و [[کفر]] مردند، از [[دنیا]] خواهد رفت. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«معرفت [[امامان معصوم]]{{عم}} به ویژه [[امام عصر]]{{ع}} مستلزم پذیرش [[ولایت]] و پیروی از ایشان است. این ولایت پذیری، آثار بیشماری در پی دارد و فلاح و سعادت دنیوی و اخروی را به ارمغان خواهد آورد. | :::::*«معرفت [[امامان معصوم]]{{عم}} به ویژه [[امام عصر]]{{ع}} مستلزم پذیرش [[ولایت]] و پیروی از ایشان است. این ولایت پذیری، آثار بیشماری در پی دارد و فلاح و سعادت دنیوی و اخروی را به ارمغان خواهد آورد. | ||
::::#'''هدایت بخشی:''' [[امامان معصوم]]{{عم}} پرچمهای هدایت کننده به سوی حق<ref>[[امام رضا]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ}} فرمود: {{عربی|"َ نَحْنُ الْعَلَامَاتُ وَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}"}}؛ (الکافی، ج۱، ص۲۰۷).</ref> و الگوهای هدایت و رشد هستند که پیروان خویش را از سراب حیرت و گمراهی رهانیده و به بزرگراه هدایت میکشانند<ref>ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۷، ص۲۵۸-۲۵۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در بیان آیه {{متن قرآن|فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى}}<ref>سوره طه، آیه ۱۲۳.</ref> هدایت ویژهای که گمراهی و رنج در آن راه ندارد را هدایت ناشی از پیروی از [[امامان]]{{عم}} معرفی کرده و کسانی را شامل این هدایت دانسته که با معرفت قلبی و عمل به فرمان پیشوایان الهی، هرگز از پیروی آنان کوتاهی نمیکنند: {{عربی|"مَنْ قَالَ بِالْأَئِمَّةِ وَ اتَّبَعَ أَمْرَهُمْ وَ لَمْ يَجُزْ طَاعَتَهُمْ"}}<ref>کسی که قائل به [[امامت]] [[ائمه]]{{ع}} بوده و از ایشان اطاعت کند و پیروی از دیگران را جایز نشمارد؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۱۴؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۴۷.</ref>؛ [[امامان معصوم]]{{عم}} نماد عینی هدایت خدای رحمان در میان مردم هستند؛ از اینرو، گام نهادن در راه نورانی آنان سبب دوری همیشگی پیروانشان از خطر گمراهی و رنجهای برآمده از آن است. [[امام کاظم]]{{ع}} میفرماید: از پدر بزرگوارم، [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى}} پرسیدم. ایشان فرمود: [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: پیرو هدایت خدا باشید تا راه یابید و رستگار شوید و آن، راه من و راه این شخص، [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. هر که پیرو [[امام علی|علی]] باشد، در حیات من و بعد از مرگم پیرو من بوده و پیرو من پیرو خدا است و هر کس پیرو خدا باشد، گمراه و بدبخت نمیشود"<ref>{{عربی|"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّبِعُوا هُدَى اللَّهِ تَهْتَدُوا وَ تَرْشُدُوا وَ هُوَ هُدَايَ هُدَى هَذَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاهُ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَايَ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى"}}؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۵؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۴۹.</ref>؛ [[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر آیه مذکور فرموده است: {{عربی|" يَهْدِي إِلَى الْوَلَايَةِ"}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۳.</ref>. ایشان در تفسیر آیه {{متن قرآن|فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref>سوره طه، آیه ۱۳۵.</ref> نیز کسانی را هدایت یافته میداند که به [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} راه یافتهاند: {{عربی|"ّاهْتَدَى إِلَى وَلَايَتِنَا"}}<ref>تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۷؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰. جناب جابر از آن حضرت، درباره این آیه پرسید و ایشان فرمود: {{عربی|"عَلِيٌّ صَاحِبُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى أَيْ إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْت"}}؛ (بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰).</ref>. از اینرو، [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در سخنی با جناب عمار یاسر، وی را به گام نهادن در راه [[امام علی|علی]]{{ع}} سفارش کرده است، هرچند همه مردم دنیا از او روی گردان شوند: "ای عمار! هرگاه [[امام علی|علی]]{{ع}} را دیدی که به راهی میرود و تمامی مردم به راهی دیگر، تو راه [[امام علی|علی]]{{ع}} را بگیر که او تو را به هلاکت، راهنمایی و از هدایت، خارج نمیکند"<ref>{{عربی|"يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى"}}؛ کشف الغمه، ج ۱، ص۱۴۳.</ref>. | ::::#'''هدایت بخشی:''' [[امامان معصوم]]{{عم}} پرچمهای هدایت کننده به سوی حق<ref>[[امام رضا]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ}} فرمود: {{عربی|"َ نَحْنُ الْعَلَامَاتُ وَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}"}}؛ (الکافی، ج۱، ص۲۰۷).</ref> و الگوهای هدایت و رشد هستند که پیروان خویش را از سراب حیرت و گمراهی رهانیده و به بزرگراه هدایت میکشانند<ref>ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۷، ص۲۵۸-۲۵۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در بیان آیه {{متن قرآن|فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى}}<ref>سوره طه، آیه ۱۲۳.</ref> هدایت ویژهای که گمراهی و رنج در آن راه ندارد را هدایت ناشی از پیروی از [[امامان]]{{عم}} معرفی کرده و کسانی را شامل این هدایت دانسته که با معرفت قلبی و عمل به فرمان پیشوایان الهی، هرگز از پیروی آنان کوتاهی نمیکنند: {{عربی|"مَنْ قَالَ بِالْأَئِمَّةِ وَ اتَّبَعَ أَمْرَهُمْ وَ لَمْ يَجُزْ طَاعَتَهُمْ"}}<ref>کسی که قائل به [[امامت]] [[ائمه]]{{ع}} بوده و از ایشان اطاعت کند و پیروی از دیگران را جایز نشمارد؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۱۴؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۴۷.</ref>؛ [[امامان معصوم]]{{عم}} نماد عینی هدایت خدای رحمان در میان مردم هستند؛ از اینرو، گام نهادن در راه نورانی آنان سبب دوری همیشگی پیروانشان از خطر گمراهی و رنجهای برآمده از آن است. [[امام کاظم]]{{ع}} میفرماید: از پدر بزرگوارم، [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} درباره آیه {{متن قرآن|فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى}} پرسیدم. ایشان فرمود: [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: پیرو هدایت خدا باشید تا راه یابید و رستگار شوید و آن، راه من و راه این شخص، [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. هر که پیرو [[امام علی|علی]] باشد، در [[حیات]] من و بعد از مرگم پیرو من بوده و پیرو من پیرو خدا است و هر کس پیرو خدا باشد، گمراه و بدبخت نمیشود"<ref>{{عربی|"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّبِعُوا هُدَى اللَّهِ تَهْتَدُوا وَ تَرْشُدُوا وَ هُوَ هُدَايَ هُدَى هَذَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاهُ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَايَ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى"}}؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۵؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۴۹.</ref>؛ [[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر آیه مذکور فرموده است: {{عربی|" يَهْدِي إِلَى الْوَلَايَةِ"}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۳.</ref>. ایشان در تفسیر آیه {{متن قرآن|فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref>سوره طه، آیه ۱۳۵.</ref> نیز کسانی را هدایت یافته میداند که به [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} راه یافتهاند: {{عربی|"ّاهْتَدَى إِلَى وَلَايَتِنَا"}}<ref>تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۷؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰. جناب جابر از آن حضرت، درباره این آیه پرسید و ایشان فرمود: {{عربی|"عَلِيٌّ صَاحِبُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى أَيْ إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْت"}}؛ (بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰).</ref>. از اینرو، [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در سخنی با جناب عمار یاسر، وی را به گام نهادن در راه [[امام علی|علی]]{{ع}} سفارش کرده است، هرچند همه مردم دنیا از او روی گردان شوند: "ای عمار! هرگاه [[امام علی|علی]]{{ع}} را دیدی که به راهی میرود و تمامی مردم به راهی دیگر، تو راه [[امام علی|علی]]{{ع}} را بگیر که او تو را به هلاکت، راهنمایی و از هدایت، خارج نمیکند"<ref>{{عربی|"يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى"}}؛ کشف الغمه، ج ۱، ص۱۴۳.</ref>. | ||
::::#'''سعادتآفرینی:''' از برکات مهم معرفت [[امامان معصوم]]{{عم}} و پیروی از ایشان، راهیابی به بهشت سعادت در جهان پس از مرگ است؛ زیرا همانگونه که هدایت گری پیشوایان معصوم {{عم}} چراغ راه پیروان آنان در این دنیاست، در آخرت نیز مایه نورانیت و شادمانی آنان خواهند بود. [[امام هادی]]{{ع}} ثمره شیرین پیروی از پیشوایان معصوم {{عم}} را مسکن گزیدن در بهشت برین و برخورداری از نعمتهای بیپایان الهی در سرای آخرت شمرده و فرموده است: "هرکه شما را پیروی کند، جایگاهش در بهشت است"<ref>{{عربی|"مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاه"}}؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.</ref>؛ استقرار در این منزلگاه سعادت آفرین و بهرهمندی از مواهب بیپایان الهی در گرو پیروی از اولیای معصوم {{عم}} است؛ چنان که [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} خود را راهنمای پیروانش به بهشت میداند: "اگر از من پیروی کنید، شما را اگر خدا بخواهد به بهشت برین رهنمون میکنم"<ref>{{عربی|"فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ "}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۲۱۸.</ref>؛ [[ابو بصیر]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} در تفسیر قول خدای عزوجل، {{متن قرآن|قَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ}}<ref>سوره اعراف، آیه ۴۳.</ref> سؤال کردم. ایشان فرمود: هنگامی که روز قیامت شود، [[پیامبر خاتم|پیغمبر]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} از فرزندانش را صدا میکنند و آنها را در مقابل چشم مردم قرار میدهند. پس هنگامی که [[شیعیان]]، آنها را میبینند، میگویند: "سپاس از آن خدا است که ما را به این راه هدایت کرد و اگر خدا به ما راه نمینمود، ما هدایت نمیشدیم"، یعنی ما را به ولایت [[امام علی|امیرمؤمنان]] و اولادش راهنمایی کرد"<ref>{{عربی|" إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ دُعِيَ بِالنَّبِيِ {{صل}} وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ {{عم}} فَيُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِيعَتُهُمْ قَالُوا {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ}} يَعْنِي هَدَانَا اللَّهُ فِي وَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ "}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۸.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۵۹ - ۶۲.</ref>. | ::::#'''سعادتآفرینی:''' از برکات مهم معرفت [[امامان معصوم]]{{عم}} و پیروی از ایشان، راهیابی به بهشت سعادت در جهان پس از مرگ است؛ زیرا همانگونه که هدایت گری پیشوایان معصوم {{عم}} چراغ راه پیروان آنان در این دنیاست، در آخرت نیز مایه نورانیت و شادمانی آنان خواهند بود. [[امام هادی]]{{ع}} ثمره شیرین پیروی از پیشوایان معصوم {{عم}} را مسکن گزیدن در بهشت برین و برخورداری از نعمتهای بیپایان الهی در سرای آخرت شمرده و فرموده است: "هرکه شما را پیروی کند، جایگاهش در بهشت است"<ref>{{عربی|"مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاه"}}؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.</ref>؛ استقرار در این منزلگاه سعادت آفرین و بهرهمندی از مواهب بیپایان الهی در گرو پیروی از اولیای معصوم {{عم}} است؛ چنان که [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} خود را راهنمای پیروانش به بهشت میداند: "اگر از من پیروی کنید، شما را اگر خدا بخواهد به بهشت برین رهنمون میکنم"<ref>{{عربی|"فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ "}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۲۱۸.</ref>؛ [[ابو بصیر]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} در تفسیر قول خدای عزوجل، {{متن قرآن|قَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ}}<ref>سوره اعراف، آیه ۴۳.</ref> سؤال کردم. ایشان فرمود: هنگامی که روز قیامت شود، [[پیامبر خاتم|پیغمبر]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} از فرزندانش را صدا میکنند و آنها را در مقابل چشم مردم قرار میدهند. پس هنگامی که [[شیعیان]]، آنها را میبینند، میگویند: "سپاس از آن خدا است که ما را به این راه هدایت کرد و اگر خدا به ما راه نمینمود، ما هدایت نمیشدیم"، یعنی ما را به ولایت [[امام علی|امیرمؤمنان]] و اولادش راهنمایی کرد"<ref>{{عربی|" إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ دُعِيَ بِالنَّبِيِ {{صل}} وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ {{عم}} فَيُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِيعَتُهُمْ قَالُوا {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ}} يَعْنِي هَدَانَا اللَّهُ فِي وَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ "}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۸.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۵۹ - ۶۲.</ref>. | ||
:::::«'''۱. ذکر و [[یاد امام]]{{ع}}''': یک [[منتظر واقعی]] میباید همواره سعی کند به [[یاد حضرت مهدی]]{{ع}} باشد. هر روز صبح با [[خواندن]] [[دعای عهد]]<ref>مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.</ref> با [[امام]] خود [[تجدید پیمان]] کند، برای [[سلامتی]] و [[فرج]] او همیشه [[دعا]] کند و یاد و نام [[حضرت]] را در هر محفل و [[مجلسی]] زنده نگهدارد تا احساس [[انتظار ظهور]] تبدیل به یک امر همگانی گردد و الا ما خود از فضای [[انتظار]] و حضور، [[غائب]] خواهیم بود. در این راه قدم اول، [[لزوم]] [[پیراستگی]] از آلودگیهای مادی و [[روحی]] است. چون این آلودگیها از یکسو موجب [[غفلت]] [[حجاب]] [[قلبی]] است که چشم [[بصیرت]] [[آدمی]] را میپوشاند و از سوی دیگر قابلیت و [[لیاقت]] [[درک]] حضور و ذکر و یاد [[حضرت]] را از ما سلب میکند. در این داستان، غالباً ما غائبایم و چشمان [[حقیقت]] بین خود را از دست دادهایم، ما خود باعث دوری از [[امام]] شدهایم {{عربی|و غيبته منّا}}، وگرنه او حاضر و ناظر است و تا زمانی که [[بشر]] به هوش آید، از سر ناچاری، [[پنهانزیستی]] را [[برگزیده]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص۱۲۴.</ref> | :::::«'''۱. ذکر و [[یاد امام]]{{ع}}''': یک [[منتظر واقعی]] میباید همواره سعی کند به [[یاد حضرت مهدی]]{{ع}} باشد. هر روز صبح با [[خواندن]] [[دعای عهد]]<ref>مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.</ref> با [[امام]] خود [[تجدید پیمان]] کند، برای [[سلامتی]] و [[فرج]] او همیشه [[دعا]] کند و یاد و نام [[حضرت]] را در هر محفل و [[مجلسی]] زنده نگهدارد تا احساس [[انتظار ظهور]] تبدیل به یک امر همگانی گردد و الا ما خود از فضای [[انتظار]] و حضور، [[غائب]] خواهیم بود. در این راه قدم اول، [[لزوم]] [[پیراستگی]] از آلودگیهای مادی و [[روحی]] است. چون این آلودگیها از یکسو موجب [[غفلت]] [[حجاب]] [[قلبی]] است که چشم [[بصیرت]] [[آدمی]] را میپوشاند و از سوی دیگر قابلیت و [[لیاقت]] [[درک]] حضور و ذکر و یاد [[حضرت]] را از ما سلب میکند. در این داستان، غالباً ما غائبایم و چشمان [[حقیقت]] بین خود را از دست دادهایم، ما خود باعث دوری از [[امام]] شدهایم {{عربی|و غيبته منّا}}، وگرنه او حاضر و ناظر است و تا زمانی که [[بشر]] به هوش آید، از سر ناچاری، [[پنهانزیستی]] را [[برگزیده]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص۱۲۴.</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
:::::*فرا رسیدن هرچه زودتر امر [[ظهور]] [[حضرت]]، میباید به یک خواسته [[قلبی]] [[مردم]] تبدیل شود چون "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی [[شناخت]] همراه با [[عشق]] و احساس [[قلبی]] است و این در صورتی است که [[تعجیل]] [[ظهور]]، به عنوان مهمترین دغدغه، در صدر فهرست خواستههای [[مردم]]، قرار گیرد و بزرگترین [[حاجت]] آنان محسوب شود. | :::::*فرا رسیدن هرچه زودتر امر [[ظهور]] [[حضرت]]، میباید به یک خواسته [[قلبی]] [[مردم]] تبدیل شود چون "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی [[شناخت]] همراه با [[عشق]] و احساس [[قلبی]] است و این در صورتی است که [[تعجیل]] [[ظهور]]، به عنوان مهمترین دغدغه، در صدر فهرست خواستههای [[مردم]]، قرار گیرد و بزرگترین [[حاجت]] آنان محسوب شود. | ||
:::::*این خواستن و احساس [[نیاز]] به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} باید فراگیر باشد و به صورت یک [[اراده]] جمعی تبدیل شود تا موجب جلب [[عنایت الهی]] بر [[تحقق ظهور]] گردد. [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز در روایتی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را، یکی از ویژگیهای [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]]، ذکر نموده است. [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] میفرماید: "بخدا [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهدداشت که در آن زمان از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] کسی [[نجات]] نمییابد مگر اینکه [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم، موفق نمایند و برای [[تعجیل]] ظهورش دعاکنند"<ref>{{متن حدیث| وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی{{ع}}، ص۱۰۵.</ref>. اینکه در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت [[دوران غیبت]] را [[درک]] نمایند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]]{{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیاء]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، میباید تمامی توجهات و نگاهها بسوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خداوند]] خواسته شود. در میان [[خواستهها]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]]، مهمترین خواسته و بلکه مقدم بر همه خواستههای [[مردم]] باشد. به همین جهت، در دعای [[شریف]] افتتاح، در [[مقام]] [[توسل]] به ساحت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و سایر [[معصومین]]{{ع}}، برای هر کدام یکبار [[توسل]] ذکر شده است که جمعاً حدود یازده سطر است اما وقتی نوبت به [[امام دوازدهم]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} میرسد، بیش از بیست و پنج سطر و تعداد شش بار [[توسل]] به پیشگاه [[مقدس]] آن [[حضرت]]، ذکر شده است. در این دعای [[شریف]]، همه حوائج مادی و [[معنوی]]، [[دنیوی]] و [[اخروی]]، فردی و جمعی، در ذیل توجه به آن [[حضرت]]، از [[خداوند]] مسئلت میشود. {{متن حدیث|...اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ يَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَيِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُكَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِيدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا...}}<ref>مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».</ref>. در تمامی این [[خواستهها]]، انگشت اشاره در کلمه {{متن حدیث|بِهِ}}، بسوی وجود [[مقدس]] [[امام عصر]]{{ع}} است. همه این تأکیدات و این نوع تعلیمات در [[ادعیه]]، برای این است که میباید آن وجود [[مقدس]]، مرکز ثقل توجهات [[مردم]] در [[عصر غیبت]] باشد. بنابراین، [[دعا]] به عنوان یک عامل [[معنوی]] مؤثر در [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] و نیز عطف توجه [[مردم]] به سوی [[امام عصر]]{{ع}} در این زمان، یکی از بایستههای مهم [[انتظار]] [[زمینهساز]] است تا تدریجاً این [[دعاها]] و احساس پیوندها، بستر را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم سازد. در روایتی، [[زراره]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] نموده است که [[حضرت]] فرمود: "آیا میخواهید شما را به چیزی [[راهنمایی]] کنم که [[پیامبر]]{{صل}} در مورد تأثیر آن استثنائی قائل نشده است؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}</ref>؛ بعد فرمود: [[دعاء]] جلو [[قضای الهی]] را بعد از [[تأیید]] نیز میگیرد و آن را تغییر میدهد!<ref>{{متن حدیث|الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً}}؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.</ref>. توضیح مطلب این است که: گاهی مقدرات و زمینههای یک امر فراهم میگردد تا [[قضا]] بیاید و به آن حتمیت و فعلیت بخشد اما وقتی عاملی مثل [[دعا]] بیاید، در تقدیرات اولیه اثر میگذارد و شرایط را عوض میکند آنوقت با تغییر در تقدیرات، [[قضا]] نیز دچار تغییر میشود و در نتیجه آنچه مقدر شده بود، محقق نمیگردد. اینکه گفته میشود: همه امور به [[قضای الهی]] تحقق میپذیرد، با تأثیرات [[دعا]] منافات ندارد زیرا [[دعاء]] خودش دارای تأثیرات جوهری و [[تکوینی]] است و میتواند در سلسله طولی [[علل]] تحقق اشیأ قرار گیرد. البته این تاثیرگذاری نیز به [[اذن]] و [[اراده الهی]] انجام میگیرد و لذا [[اعتقاد]] به تأثیر [[دعاء]] عین [[توحید]] است زیرا همان خدای که ما را [[مأمور]] به [[دعا کردن]] کرده است {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>"مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>، دعاهای [[بندگان]] را نیز، دارای اثر [[استجابت]] نموده و آن را مجرای تحقق [[اراده]] خود قرار داده است. بنابراین، امر [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} و [[تعجیل]] و یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وا بسته به [[قضای الهی]] است در عین حال ما نیز موظف به دعاییم و دعای ما نیز، میتواند در [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]]، مؤثر باشد. مهم این است که [[دعا]]، ناشی از خواست [[قلبی]] [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملا در تسریع امر [[فرج]]، سهم گیرند و زمینه را برای پذیرش حرکت عدالتخواهانه [[امام عصر]]{{ع}} آماده نمایند. در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده راست که [[ائمه]]{{ع}} خوندن و مداومت بر آن را توصیه نموده است نظیر: دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}. دعای [[معروف]] به [[دعای غریق]]: {{متن حدیث|يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ}}. و دعاهای مثل: [[دعای ندبه]]، دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ...}}، [[دعای عهد]]، دعای [[صاحب الامر]]، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت جامعه]] و... از جمله [[دعاها]] و اذکاری است که [[خواندن]] آن در [[زمان غیبت]]، سفارش شده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref> | :::::*این خواستن و احساس [[نیاز]] به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} باید فراگیر باشد و به صورت یک [[اراده]] جمعی تبدیل شود تا موجب جلب [[عنایت الهی]] بر [[تحقق ظهور]] گردد. [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز در روایتی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] فرزندش در [[زمان غیبت]] را، یکی از ویژگیهای [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]]، ذکر نموده است. [[حضرت]] به [[احمد بن اسحاق قمی]] میفرماید: "بخدا [[سوگند]]، فرزندم غیبتی خواهدداشت که در آن زمان از [[هلاکت]] و [[گمراهی]] کسی [[نجات]] نمییابد مگر اینکه [[خداوند]] او را بر پذیرش [[امامت]] فرزندم، موفق نمایند و برای [[تعجیل]] ظهورش دعاکنند"<ref>{{متن حدیث| وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی{{ع}}، ص۱۰۵.</ref>. اینکه در [[تعلیمات دینی]] ([[ادعیه]] و [[روایات]]) این همه بر توجه [[مردم]] نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} تأکید شده است، برای آن است که [[مردم]] اهمیت [[دوران غیبت]] را [[درک]] نمایند و بدانند که در این دوران، [[امام عصر]]{{ع}} تجسم همه [[انبیا]] و [[اولیاء]] و واسطه همه فیوضات [[الهی]] است و لذا در این عصر و زمان، میباید تمامی توجهات و نگاهها بسوی آن یگانه دوران، معطوف گردد و [[حاجات]] و نیازها، همه در ذیل [[توسل]] به آن وجود [[مقدس]]، از [[خداوند]] خواسته شود. در میان [[خواستهها]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]]، مهمترین خواسته و بلکه مقدم بر همه خواستههای [[مردم]] باشد. به همین جهت، در دعای [[شریف]] افتتاح، در [[مقام]] [[توسل]] به ساحت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و سایر [[معصومین]]{{ع}}، برای هر کدام یکبار [[توسل]] ذکر شده است که جمعاً حدود یازده سطر است اما وقتی نوبت به [[امام دوازدهم]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} میرسد، بیش از بیست و پنج سطر و تعداد شش بار [[توسل]] به پیشگاه [[مقدس]] آن [[حضرت]]، ذکر شده است. در این دعای [[شریف]]، همه حوائج مادی و [[معنوی]]، [[دنیوی]] و [[اخروی]]، فردی و جمعی، در ذیل توجه به آن [[حضرت]]، از [[خداوند]] مسئلت میشود. {{متن حدیث|...اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَ أَعْزِزْ بِهِ ذِلَّتَنَا وَ أَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَ اقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا وَ اجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَ سُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَ يَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَ بَيِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ فُكَّ بِهِ أَسْرَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَ أَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِيدَنَا وَ اسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ سُؤْلَنَا وَ بَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ آمَالَنَا وَ أَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا...}}<ref>مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».</ref>. در تمامی این [[خواستهها]]، انگشت اشاره در کلمه {{متن حدیث|بِهِ}}، بسوی وجود [[مقدس]] [[امام عصر]]{{ع}} است. همه این تأکیدات و این نوع تعلیمات در [[ادعیه]]، برای این است که میباید آن وجود [[مقدس]]، مرکز ثقل توجهات [[مردم]] در [[عصر غیبت]] باشد. بنابراین، [[دعا]] به عنوان یک عامل [[معنوی]] مؤثر در [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] و نیز عطف توجه [[مردم]] به سوی [[امام عصر]]{{ع}} در این زمان، یکی از بایستههای مهم [[انتظار]] [[زمینهساز]] است تا تدریجاً این [[دعاها]] و احساس پیوندها، بستر را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم سازد. در روایتی، [[زراره]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] نموده است که [[حضرت]] فرمود: "آیا میخواهید شما را به چیزی [[راهنمایی]] کنم که [[پیامبر]]{{صل}} در مورد تأثیر آن استثنائی قائل نشده است؟<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}</ref>؛ بعد فرمود: [[دعاء]] جلو [[قضای الهی]] را بعد از [[تأیید]] نیز میگیرد و آن را تغییر میدهد!<ref>{{متن حدیث|الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً}}؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.</ref>. توضیح مطلب این است که: گاهی مقدرات و زمینههای یک امر فراهم میگردد تا [[قضا]] بیاید و به آن حتمیت و فعلیت بخشد اما وقتی عاملی مثل [[دعا]] بیاید، در تقدیرات اولیه اثر میگذارد و شرایط را عوض میکند آنوقت با تغییر در تقدیرات، [[قضا]] نیز دچار تغییر میشود و در نتیجه آنچه مقدر شده بود، محقق نمیگردد. اینکه گفته میشود: همه امور به [[قضای الهی]] تحقق میپذیرد، با تأثیرات [[دعا]] منافات ندارد زیرا [[دعاء]] خودش دارای تأثیرات جوهری و [[تکوینی]] است و میتواند در سلسله طولی [[علل]] تحقق اشیأ قرار گیرد. البته این تاثیرگذاری نیز به [[اذن]] و [[اراده الهی]] انجام میگیرد و لذا [[اعتقاد]] به تأثیر [[دعاء]] عین [[توحید]] است زیرا همان خدای که ما را [[مأمور]] به [[دعا کردن]] کرده است {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>"مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>، دعاهای [[بندگان]] را نیز، دارای اثر [[استجابت]] نموده و آن را مجرای تحقق [[اراده]] خود قرار داده است. بنابراین، امر [[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} و [[تعجیل]] و یا تأخیر در زمان آن، همانند سایر امور، وا بسته به [[قضای الهی]] است در عین حال ما نیز موظف به دعاییم و دعای ما نیز، میتواند در [[تعجیل]] [[ظهور]] آن [[حضرت]]، مؤثر باشد. مهم این است که [[دعا]]، ناشی از خواست [[قلبی]] [[مردم]] باشد و آثارش در عمل و [[رفتار]] آنان نمود پیدا کند یعنی [[شیعیان]] و [[منتظران]] [[عاشق]] آن [[حضرت]]، در پی [[دعوت]] خویش، با تلاش در [[تهذیب نفس]] و [[اصلاح]] امور، عملا در تسریع امر [[فرج]]، سهم گیرند و زمینه را برای پذیرش حرکت عدالتخواهانه [[امام عصر]]{{ع}} آماده نمایند. در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده راست که [[ائمه]]{{ع}} خوندن و مداومت بر آن را توصیه نموده است نظیر: دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ... اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي}}. دعای [[معروف]] به [[دعای غریق]]: {{متن حدیث|يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ}}. و دعاهای مثل: [[دعای ندبه]]، دعای: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ...}}، [[دعای عهد]]، دعای [[صاحب الامر]]، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت جامعه]] و... از جمله [[دعاها]] و اذکاری است که [[خواندن]] آن در [[زمان غیبت]]، سفارش شده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref> | ||
:::::'''۵. [[تجلیل]] از مناسبتهای [[مهدوی]]''': از جمله آثار و بایستههای دیگر [[معرفت امام عصر]]{{ع}} که در [[فرهنگسازی]] و نهادینه شدن [[اندیشه]] [[انتظار]]، اهمیت کاربردی دارد، [[تجلیل]] از مناسبتها و [[اعیاد]] مربوط به [[حضرت حجت]]{{ع}} نظیر [[عید]] [[پانزده شعبان]]، نقش فوقالعاده مؤثری در [[ترویج]] [[فرهنگ مهدوی]] و افزایش [[معرفت]] و [[محبت]] آنان نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} دارد؛ زیرا برگذاری جشنها و [[اعیاد]] مذهبی و مشارکت [[مردم]] در این نوع [[مراسم دینی]]، موجب [[تعظیم]] شعایر [[الهی]] و انس و [[الفت]] [[مردم]] با [[معارف]] [[اهل بیت]] خواهند بود بخصوص اگر اینگونه مراسم و جشنهای مذهبی به صورت صحیح مدیرت شود و از پیرایههای ناسازگار با [[شأن]] [[اهل بیت]]{{ع}} پالایش گردد، میتواند جلوهگاه [[معرفت]]، [[فضیلت]]، [[پاکی]] و [[عشق]] [[مردم]] به ساحت [[مقدس]] [[اهل بیت]]{{ع}} و آقا [[امام زمان]]{{ع}} باشد. این روز، از شیرینترین، خجستهترین و بزرگترین [[اعیاد اسلامی]] است. جشن میلاد [[امام زمان]]{{ع}} در [[نیمه شعبان]]، جشن زنده شدن [[آرزوها]] و [[امیدها]]، جشن [[آمادگی]] برای شرکت در نهضتی بزرگ و [[انسانی]] است. جشن میلاد، جشنی توام با [[آگاهی]]، حرکتی مستمر و سازنده و [[زندگی]] بخش، و [[میثاق]] و همسویی با [[امام عصر]]{{ع}} است و [[عید]] [[ولادت حضرت مهدی]]{{ع}}، [[عید]] همه انسانهای [[پاک]] و آزادهِ عالم است. [[امام عسکری]]{{ع}} بعد از ولادت با [[برکت]] [[فرزند]] گرامیش [[مهدی]]{{ع}}، [[دستور]] دادند که مقدار زیادی نان و گوشت بخرند و میان [[فقیران]] [[شهر]] سامرأ تقسیم کنند. ده هزار رهلنان و دههزار رهل گوشت <ref>کمالالدین، ج۲، ص۱۰۵.</ref>. و نیز برای او هفتاد قوچ [[عقیقه]] کرد. و در برخیاز نقلها آمده است که سیصد گوسفتند عقیقه کرد <ref>کمالالدین، ج۲، ص۱۰۶؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۴.</ref>. و چهار تا از آنها را برای یکی از [[اصحاب]] خود به نام [[ابراهیم]] فرستاد و نامهای به او نوشت: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}. این گوسفندها از فرزندم [[محمد]] [[مهدی]]{{ع}} است. خودت از آنها بخور و هر کس از [[شیعیان]] ما را دیدی، به او هم بخوران <ref>الغیبه طوسی، ص۱۵۹؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۴.</ref>. [[شیعیان]] وقتی از ولادت آن [[حضرت]] با خبر شدند، سرتاسر وجودشان را به سبب ولادت آن [[حضرت]] [[سرور]] و [[شادی]] فرا گرفت و دسته دسته [[خدمت]] [[امام عسکری]] میرسیدند و ولادت آن بزرگوار را به ایشان تبریک میگفتند. [[شاعران]] شعرهای بسیاری در این باره میسرودند و بدین وسیله، [[سرور]] و خوشحالی خود را [[آشکار]] میکردند<ref>زندگانی خاتمالاوصیاء امام مهدی{{ع}}، ص۳۲.</ref>. این روز بزرگ [[مظهر]] [[نشاط]] و [[شادی]] [[مسلمانان]] به ویژه [[شیعیان]] [[جهان]] است و از آنجا که این [[شادی]] برای [[اهل بیت]] و [[شیعه]] است، باید [[شادی]] و فرحش همسو با فرح و [[شادی]] آنان باشد<ref>فصلنامه انتظار، شماره ۸، ص۱۹۶.</ref>. بدون [[شک]] برپا ساختن جشن و چراغانی و [[شادمانی]] اقشار مختلف [[جامعه]] در ایام مثل [[عید]] [[شعبان]]، [[عید]] [[عدالت]]، [[آزادی]]، [[عزت]] و [[کرامت انسانی]]، حاکی از ارادت و [[ایمان]] و شور [[عشق]] برپا کنندگان آن است که رائحه [[دل]] انگیز آن، مشام هر دوستدار [[عدالت]] و [[فضیلت]] را معطر میسازد و نام آن [[مصلح]] [[الهی]] را در [[دلها]] زنده نگه میدارد. این شور و شوقها، جلوهای زیبای نفیسترین [[احساسات]] شیفتگان و [[شیعیان]] آن [[حضرت]] است که [[شکوه]] [[انتظار]] [[مقدس]] آن یگانه دوران، برای [[عاشقان]] دلباختگان و آن [[حضرت]]، بسی شوقانگیز و بهجتآور است و نام و یاد [[مقدس]] آن [[حضرت]] در این ایام، سرفصل بیت الغزل اینگونه محافل و مجالس [[معنوی]] است. این شور و شوقها، داستان تشخیص یکی از نفیسترین تعلیمات [[دین خدا]] است، داستان [[گفتگو]] از [[انسان کامل]]، [[انسان]] [[قرآن]] و [[انسان]] متعالی است که برای تحقق اهداف [[ناب]] و اعلای حیات [[انسانی]] و [[مصلحان]] بزرگ [[تاریخ]] بشری بویژه [[انبیا]] و [[اولیای الهی]]، [[ذخیره]] شده است و ما نیز مؤظف و [[مکلف]] هستیم و بلکه اقتضای [[عشق]] و [[ایمان]] هر [[عاشق]] مؤمنی است که یاد و نام او و [[پیام]] [[انتظار]] او را، زنده و شاداب، به گوش جهانیان برسانیم<ref>تشیع و انتظار، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref> | :::::'''۵. [[تجلیل]] از مناسبتهای [[مهدوی]]''': از جمله آثار و بایستههای دیگر [[معرفت امام عصر]]{{ع}} که در [[فرهنگسازی]] و نهادینه شدن [[اندیشه]] [[انتظار]]، اهمیت کاربردی دارد، [[تجلیل]] از مناسبتها و [[اعیاد]] مربوط به [[حضرت حجت]]{{ع}} نظیر [[عید]] [[پانزده شعبان]]، نقش فوقالعاده مؤثری در [[ترویج]] [[فرهنگ مهدوی]] و افزایش [[معرفت]] و [[محبت]] آنان نسبت به [[امام عصر]]{{ع}} دارد؛ زیرا برگذاری جشنها و [[اعیاد]] مذهبی و مشارکت [[مردم]] در این نوع [[مراسم دینی]]، موجب [[تعظیم]] شعایر [[الهی]] و انس و [[الفت]] [[مردم]] با [[معارف]] [[اهل بیت]] خواهند بود بخصوص اگر اینگونه مراسم و جشنهای مذهبی به صورت صحیح مدیرت شود و از پیرایههای ناسازگار با [[شأن]] [[اهل بیت]]{{ع}} پالایش گردد، میتواند جلوهگاه [[معرفت]]، [[فضیلت]]، [[پاکی]] و [[عشق]] [[مردم]] به ساحت [[مقدس]] [[اهل بیت]]{{ع}} و آقا [[امام زمان]]{{ع}} باشد. این روز، از شیرینترین، خجستهترین و بزرگترین [[اعیاد اسلامی]] است. جشن میلاد [[امام زمان]]{{ع}} در [[نیمه شعبان]]، جشن زنده شدن [[آرزوها]] و [[امیدها]]، جشن [[آمادگی]] برای شرکت در نهضتی بزرگ و [[انسانی]] است. جشن میلاد، جشنی توام با [[آگاهی]]، حرکتی مستمر و سازنده و [[زندگی]] بخش، و [[میثاق]] و همسویی با [[امام عصر]]{{ع}} است و [[عید]] [[ولادت حضرت مهدی]]{{ع}}، [[عید]] همه انسانهای [[پاک]] و آزادهِ عالم است. [[امام عسکری]]{{ع}} بعد از ولادت با [[برکت]] [[فرزند]] گرامیش [[مهدی]]{{ع}}، [[دستور]] دادند که مقدار زیادی نان و گوشت بخرند و میان [[فقیران]] [[شهر]] سامرأ تقسیم کنند. ده هزار رهلنان و دههزار رهل گوشت <ref>کمالالدین، ج۲، ص۱۰۵.</ref>. و نیز برای او هفتاد قوچ [[عقیقه]] کرد. و در برخیاز نقلها آمده است که سیصد گوسفتند عقیقه کرد <ref>کمالالدین، ج۲، ص۱۰۶؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۴.</ref>. و چهار تا از آنها را برای یکی از [[اصحاب]] خود به نام [[ابراهیم]] فرستاد و نامهای به او نوشت: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}. این گوسفندها از فرزندم [[محمد]] [[مهدی]]{{ع}} است. خودت از آنها بخور و هر کس از [[شیعیان]] ما را دیدی، به او هم بخوران <ref>الغیبه طوسی، ص۱۵۹؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۴.</ref>. [[شیعیان]] وقتی از ولادت آن [[حضرت]] با خبر شدند، سرتاسر وجودشان را به سبب ولادت آن [[حضرت]] [[سرور]] و [[شادی]] فرا گرفت و دسته دسته [[خدمت]] [[امام عسکری]] میرسیدند و ولادت آن بزرگوار را به ایشان تبریک میگفتند. [[شاعران]] شعرهای بسیاری در این باره میسرودند و بدین وسیله، [[سرور]] و خوشحالی خود را [[آشکار]] میکردند<ref>زندگانی خاتمالاوصیاء امام مهدی{{ع}}، ص۳۲.</ref>. این روز بزرگ [[مظهر]] [[نشاط]] و [[شادی]] [[مسلمانان]] به ویژه [[شیعیان]] [[جهان]] است و از آنجا که این [[شادی]] برای [[اهل بیت]] و [[شیعه]] است، باید [[شادی]] و فرحش همسو با فرح و [[شادی]] آنان باشد<ref>فصلنامه انتظار، شماره ۸، ص۱۹۶.</ref>. بدون [[شک]] برپا ساختن جشن و چراغانی و [[شادمانی]] اقشار مختلف [[جامعه]] در ایام مثل [[عید]] [[شعبان]]، [[عید]] [[عدالت]]، [[آزادی]]، [[عزت]] و [[کرامت انسانی]]، حاکی از ارادت و [[ایمان]] و شور [[عشق]] برپا کنندگان آن است که رائحه [[دل]] انگیز آن، مشام هر دوستدار [[عدالت]] و [[فضیلت]] را معطر میسازد و نام آن [[مصلح]] [[الهی]] را در [[دلها]] زنده نگه میدارد. این شور و شوقها، جلوهای زیبای نفیسترین [[احساسات]] شیفتگان و [[شیعیان]] آن [[حضرت]] است که [[شکوه]] [[انتظار]] [[مقدس]] آن یگانه دوران، برای [[عاشقان]] دلباختگان و آن [[حضرت]]، بسی شوقانگیز و بهجتآور است و نام و یاد [[مقدس]] آن [[حضرت]] در این ایام، سرفصل بیت الغزل اینگونه محافل و مجالس [[معنوی]] است. این شور و شوقها، داستان تشخیص یکی از نفیسترین تعلیمات [[دین خدا]] است، داستان [[گفتگو]] از [[انسان کامل]]، [[انسان]] [[قرآن]] و [[انسان]] متعالی است که برای تحقق اهداف [[ناب]] و اعلای [[حیات]] [[انسانی]] و [[مصلحان]] بزرگ [[تاریخ]] بشری بویژه [[انبیا]] و [[اولیای الهی]]، [[ذخیره]] شده است و ما نیز مؤظف و [[مکلف]] هستیم و بلکه اقتضای [[عشق]] و [[ایمان]] هر [[عاشق]] مؤمنی است که یاد و نام او و [[پیام]] [[انتظار]] او را، زنده و شاداب، به گوش جهانیان برسانیم<ref>تشیع و انتظار، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref> | ||
:::::'''۶. [[تکریم]] از اماکن و نمادهای [[مهدوی]]''': همچنین [[تکریم اماکن منسوب به حضرت]] نظیر: [[مسجد مقدس جمکران]] و سایر نمادها و اماکن مذهبی اعم از مساجد، [[حرمها]] و بقعههای متبرکه و ارجاع [[مردم]] به این [[اماکن مقدسه]]، نقش اساسی در انگیزش [[احساسات]] مذهبی [[مردم]] و جذب و آشنای بیشتر آنان به مسائل [[مهدویت]]، خواهند داشت. آثار این رویکرد [[مبارک]] را در مورد [[مسجد مقدس جمکران]] به خوبی میتوان مشاهده کرد. امروزه [[مسجد مقدس جمکران]] در اثر گسترش [[گرایش]] [[مهدوی]] در [[جامعه]] و توجه روزافزون اقشار مختلف [[مردم]] به سوی آن [[حضرت]]، به صورت یک پایگاه مهم [[تبلیغ]] [[دینی]] و [[ترویج]] [[معارف مهدوی]]، نه تنها در [[جامعه]] [[شیعی]] بلکه در سطح بینالمللی، تبدیل شده است بگونه که هیچ تریبون و ابزار [[فرهنگی]] دیگری، کارایی آن را ندارد. حجم انبوه [[زائران]] و [[هجوم]] [[مشتاقان]] [[حضرت]] از سرا سر [[جهان]] به آن مکان [[مقدس]] -مخصوصا در ایام [[شعبان]]- گویای عطش و [[عشق]] بیپایان [[مردم]] نسبت به آن [[حضرت]] است. آنچه در این رابطه مهم است جهتگیری صحیح و استفاده بهینه و آسیبشناسانه، از این [[فرصتها]] برای تقویت ارتباط [[مردم]] با [[امام عصر]]{{ع}} است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص ۱۲۸.</ref> | :::::'''۶. [[تکریم]] از اماکن و نمادهای [[مهدوی]]''': همچنین [[تکریم اماکن منسوب به حضرت]] نظیر: [[مسجد مقدس جمکران]] و سایر نمادها و اماکن مذهبی اعم از مساجد، [[حرمها]] و بقعههای متبرکه و ارجاع [[مردم]] به این [[اماکن مقدسه]]، نقش اساسی در انگیزش [[احساسات]] مذهبی [[مردم]] و جذب و آشنای بیشتر آنان به مسائل [[مهدویت]]، خواهند داشت. آثار این رویکرد [[مبارک]] را در مورد [[مسجد مقدس جمکران]] به خوبی میتوان مشاهده کرد. امروزه [[مسجد مقدس جمکران]] در اثر گسترش [[گرایش]] [[مهدوی]] در [[جامعه]] و توجه روزافزون اقشار مختلف [[مردم]] به سوی آن [[حضرت]]، به صورت یک پایگاه مهم [[تبلیغ]] [[دینی]] و [[ترویج]] [[معارف مهدوی]]، نه تنها در [[جامعه]] [[شیعی]] بلکه در سطح بینالمللی، تبدیل شده است بگونه که هیچ تریبون و ابزار [[فرهنگی]] دیگری، کارایی آن را ندارد. حجم انبوه [[زائران]] و [[هجوم]] [[مشتاقان]] [[حضرت]] از سرا سر [[جهان]] به آن مکان [[مقدس]] -مخصوصا در ایام [[شعبان]]- گویای عطش و [[عشق]] بیپایان [[مردم]] نسبت به آن [[حضرت]] است. آنچه در این رابطه مهم است جهتگیری صحیح و استفاده بهینه و آسیبشناسانه، از این [[فرصتها]] برای تقویت ارتباط [[مردم]] با [[امام عصر]]{{ع}} است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص ۱۲۸.</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۶
آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / امامت و ولایت امام مهدی / امامت امام مهدی / دلایل اثبات امامت امام مهدی |
مدخل اصلی | آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی |
آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
موسوینسب | سلیمیان | صمدی | محدثی | عارفی | کرمی | ملکی راد | تونهای | نویسندگان کتاب آفتاب مهر |
ضرورت شناخت امام
- از مهمترین تکالیف مؤمنان، پس از معرفت به خدا و رسول او، معرفت و شناخت ولی امر و امام زمان (ع) است. احادیث متعدّدی بر این مضمون وارد شده است که «هرکه بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است»[۱]. عدم شناخت امام موجب گمراهی است[۲] و مهمترین نیاز هر مسلمان شناخت امام و رهبر دینی است چنانچه در روایت آمده است: «بنده خدا مؤمن نخواهد بود، مگر اینکه خدا و رسول و همه امامان را بشناسد و نیز امام زمانش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و تسلیم امر وی باشد»[۳]. به همین لحاظ معرفت به امام زمان (ع) موجب رهایی جامعه از مشکلات ناشی از غیبت آن حضرت خواهد بود؛ زیرا شناخت امام در اندیشۀ اسلامی، جدا کنندۀ حق از باطل است و این شناخت و آگاهی به ما کمک میکند وظایف دینی و شرعی خود در زمان غیبت را بدانیم و مسئولیتها و وظایف خویش را به درستی انجام دهیم[۴].
آثار شناخت امام مهدی(ع)
آثار معرفتی
- برخی از آثار اعتقاد به امام در امور شناختی و معرفتی است. مهمترین آنها عبارتاند از:
- زندگی با یاد امام (ع): شناخت امامت، اعتقاد به حضور امام را در همۀ عرصهها به دنبال دارد و به تبع آن زندگی را با یاد او رقم میزند. وقتی منتظر از چنین بینشی برخوردار باشد، حضور امام را در همۀ لحظههای زندگی احساس خواهد کرد. منتظر واقعی همواره به یاد حضرت بوده و هر روز برای سلامتی و فرج او دعا میکند و یاد و نام حضرت را در هر محفل و مجلسی زنده نگه میدارد همانطور که حضرت میفرماید: «برای تعجیل در امر فرج، بسیار دعا کنید زیرا گشایش شما در آن است»[۵]. در این زمینه، دعاهای متعددی وارد شده است نظیر: دعای: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفسُک...»، دعای ندبه، دعای: «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ...»، دعای عهد، دعای صاحب الامر، زیارت آل یاسین، زیارت جامعه و...[۶].
- احساس نظارت دائمی امام (ع) در زندگی: یکی از آثار معرفت و شناخت امام، احساس نظارت امام بر زندگی است که باعث میشود منتظر هیچ گاه از او غفلت نکرده و در تمام مراحل زندگی با او و در حضور او قرار داشته باشد و به زندگی منتظر، معنا و مفهومی قدسی میدهد و جامعهای که از چنین بینشی برخوردار باشد، روابط مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را با شاخص و معیار الهی تنظیم میکند، همچنین خطر انحرافات و شبهات او را مورد تهدید قرار نمیدهد[۷].
- احساس حضور امام در میان مردم: امام زینالعابدین(ع) میفرماید: «ما پیشوایان مسلمانان و حجتهای خداوند بر اهل عالمیم. از زمانی که خداوند حضرت آدم (ع) را خلق کرده، زمین هرگز خالی از حجت الهی نبوده است. یا این حجت ظاهر و مشهور بوده و یا غایب و مستور و همچنین تا قیامت نیز خالی از حجت نخواهد بود»[۸]. این اعتقاد موجب میشود تا حضور امام در همۀ عرصهها به خوبی احساس شود[۹].
- پذیرش استمرار وجود امام در جهان هستی: وجود امام بر روی زمین لازم و ضروری است. امام صادق (ع) میفرماید: «آخرین فردی که از دنیا میرود، امام خواهد بود»[۱۰]. مادامی که موجودی به نام انسان در زمین است، ممکن نیست زمین از وجود امام خالی شود[۱۱].
- پذیرش ولایت امام بر باطن افراد: امام علاوه بر ارائۀ طریق از راه نصحیت و موعظۀ حسنه، هدایت باطنی نیز دارد که یک نحوه ولایتی است که امام دست خلق را گرفته و به راه حق میرساند[۱۲].
آثار عاطفی و انگیزشی
- برخی دیگر از آثار شناخت امام، عاطفی و انگیزشی است. مهمترین این آثار عبارتاند از:
- محبت و عشق به امام: زمانی که امام را درست بشناسیم و به نقش او در هدایت باطنی پی ببریم، خودبهخود عشق و محبت او در دل ما زنده خواهد شد؛ زیرا امام در محبت خداوند کامل شده است و کسی که در محبت خداوند کامل شده باشد، مورد محبت مردم است. این شناخت به هر میزان بیشتر باشد، محبت آنان فزونتر میشود و هرقدر محبت بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن انوار مقدس است. در دعایی خطاب به ائمه (ع) میخوانیم: «هر که شما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و هر که با شما کینه ورزد، با خدا کینه ورزیده است»[۱۳].[۱۴] این محبوبیت و مقبولیت به خاطر آن است که مردم جهان دولت مهدی (ع) را نماد تحقق آرزوهای خود میدانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی میآورند. در روایت آمده است: «شور و علاقه و دلبستگی مردم به رهبر حکومت جهانی امام مهدی (ع) به گونهای است که مردم همانند زنبور عسل نسبت به ملکۀ آن، علاقهمندند و به او پناه میآورند»[۱۵]. محبوبیت مردمی، یکی از ویژگیهای حکومت مهدوی است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمیشود[۱۶].
- ایجاد حالت انگیزشی قوی برای پیروی از امام: شناخت امام، محبت وی را به دنبال دارد و محبت به امام زمان (ع) موجب میشود انگیزۀ لازم در افراد برای پیروی از آن حضرت به وجود آید؛ زیرا بر اثر دوستی و محبت، ارتباط عمیق و صمیمی با امام زمان (ع) برقرار میشود و با ایجاد چنین ارتباطی، فرد به وجود امام (ع) احساس نیاز بیشتری میکند[۱۷].
- محبت به دوستان و پیروان امام: در روایتی امام (ع) معیار دشمنی با خود را دشمنی با دوستان خود میداند. راوی میپرسد چگونه با شما دشمنی میورزیم، بعد از اینکه مقام و منزلت شما را نزد خدا شناختهایم؟ امام (ع) فرمودند: «اینگونه که دشمنی کنید با دوستان ما و دوست بدارید دشمنان ما را. به خدا پناه برید از دوست داشتن دشمنانمان و دشمنی دوستانمان..».[۱۸]. در دعایی خطاب به ائمه (ع) میخوانیم: «با شما و دوستان شما دوستم..».[۱۹].
- بغض و نفرت از دشمنان امام: امام صادق (ع) میفرماید: «دروغ میگوید کسی که مدعی است ما را دوست دارد، ولی از دشمنان ما بیزاری نمیجوید»[۲۰]. از حضرت رضا (ع) روایت شده است: «کمال دین با ولایت ما و بیزاری از دشمنان ماست»[۲۱]. همچنین در دعا خطاب به ائمه (ع) میخوانیم: «با دشمنان شما دشمنم و معاند ایشانم. با هر که با شما بر سر آشتی باشد، در آشتی به سر میبرم و با هر که با شما سر جنگ دارد در حال جنگم..».[۲۲].[۲۳]
آثار رفتاری
- یکی دیگر از آثار شناخت امام، آثار رفتاری است. مهمترین این آثار عبارتاند از:
- الگو گرفتن از امام: معرفت به امام موجب میشود فرد به متعالی و بزرگ بودن امام بیشتر پی ببرد. از طرفی الگو قرار دادن انسانهای متعالی و اسوهپذیری از جمله ویژگیهای مشترک میان همۀ انسانهاست. این نکته در حقیقت از معنای واژۀ "امام" نیز به دست میآید؛ زیرا امام باید به گونهای باشد که دیگران بتوانند به او اقتدا و از او متابعت کنند و گفتار و کردار خود را مطابق کردار او بیاورند[۲۴]. امامان (ع) الگوهای هدایت و رشد هستند که پیروان خویش را از سراب حیرت و گمراهی رهانیده و به بزرگراه هدایت میکشانند. امام صادق(ع) در بیان آیۀ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى[۲۵] هدایت ویژهای که گمراهی و رنج در آن راه ندارد را هدایت ناشی از پیروی از امامان (ع) معرفی کرده و کسانی را شامل این هدایت دانسته که با معرفت قلبی و عمل به فرمان پیشوایان الهی، هرگز از پیروی آنان کوتاهی نمیکنند[۲۶].
- عمل به دستورهای امام در زندگی: معرفت به امام موجب میشود امام را مصداق اتم انسان کامل و مظهر اسماء و صفات الهی بدانیم. به دنبال همین شناخت است که مردم اطمینان مییابند رفتار و منش و دستورهای امام غیر از دستور خداوند نیست. در نتیجه تلاش خواهند کرد دستورهای امام را با جان و دل بپذیرند. در دعا خطاب به امام (ع) میخوانیم: «من به شما و آنچه شما به آن ایمان دارید ایمان دارم»[۲۷].[۲۸] تاریخ شهادت میدهد انسانهایی که امام خود را شناختند و دست در دست او قرار دادند و سرسپرده اوامر و نواهی ایشان شدند به خیر و سعادت نایل گشته و کسانی که از امام نور فاصله گرفتند، گرفتار امام نار شدند[۲۹]. در نامه حضرت صاحب الامر (ع) به شیخ مفید آمده است: «تنها چیزی که میان ما و شیعیان فاصله انداخته است، همانا اعمال و رفتار ناخوشایندی که از آنان انتظار نمیرود، از آنان سر میزند و ما آن را نمیپسندیم»[۳۰]؛ ازاینرو، پیروی از خواستههای امام (ع) و دوری گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست، لازمۀ معرفت و محبت صادقانه نسبت به امام (ع) است[۳۱].
- یاری امام و پیروان امام: منتظر با آگاهی از مقام و منزلت ائمه (ع)، دوستدار امام و راه امام میشود. سپس در راه حفظ دین و مکتب به آنان یاری میرساند و با دشمنانشان دشمنی خواهد کرد. در دعا میخوانیم: «قلبم تسلیم اراده شما و رأیم تابع رأی شما و یاریام برای شما آماده است، تا آنکه خدا دینش را به وسیله شما زنده سازد..».[۳۲].[۳۳]
پاسخها ودیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین محدثی؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین عارفی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین کرمی؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین ملکی راد؛ |
---|
|
۸. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة»؛ کمال الدین، ج۲، ص ۴۰۹.
- ↑ «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلِلْتُ عَنْ دِینِی»؛ خدایا! حجّتت را به من بشناسان وگرنه از دین خود گمراه خواهم شد؛ مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
- ↑ «لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّی یَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ کُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ یَرُدَّ إِلَیْهِ وَ یُسَلِّمَ لَهُ»؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵؛ عارفی، اسحاق، امامتپژوهی، ص۹۴ – ۹۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵؛ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص ۱۲۵-۱۲۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶؛ کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷؛ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۳-۱۶۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص ۸۶ - ۸۸.
- ↑ «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ»؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴؛ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴؛ کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷.
- ↑ «لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ»؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۱۷.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴.
- ↑ «إِنَّ آخِرَ مَنْ یَمُوتُ الْإِمَام»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۸۰.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۴.
- ↑ «وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۷.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵.
- ↑ «تَأْوِی إِلَیْهِ أَمَتَهُ کَمَا تَأْوِی النِّحْلَةُ إِلَی یعسوبها»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۸.
- ↑ «وَ کَیْفَ نُبْغِضُکُمْ بَعْدَ مَا عَرَفْنَا مَحَلَّکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْزِلَتَکُمْ قَالَ (ص) بِأَنْ تُبْغِضُوا أَوْلِیَاءَنَا وَ تُحِبُّوا أَعْدَاءَنَا فَاسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنَ مَحَبَّةِ أَعْدَائِنَا وَ عَدَاوَةِ أَوْلِیَائِنَا...»؛ مجلسی، محمدباقر، ج۲۷، ص۵۹، ح۲۰.
- ↑ «مُوَالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
- ↑ «کَذَبَ مَنِ ادَّعَی مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۸، ح۱۸.
- ↑ «کَمَالُ الدِّینِ وَلَایَتُنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۵۸، ح۱۹.
- ↑ «مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِکُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۸.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۶۱.
- ↑ «هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه میگردد و نه در رنج میافتد» سوره طه، آیه ۱۲۳.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۵۹-۶۲.
- ↑ «أَنِّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۶۱.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵.
- ↑ «فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ «وَ قَلْبِی لَکُمْ سِلْمٌ وَ رَأْیِی لَکُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یُحْیِیَ اللَّهُ دِینَهُ بِکُمْ...»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۴.
- ↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۶۱.
- ↑ موسوى نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (ع)، ۲ جلد، فرهنگ منهاج - تهران (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۶ ه.ش.
- ↑ معجم احادیث امام مهدى، ج ۴، ص ۱۴۸.
- ↑ مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
- ↑ کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ص ۳۰۱.
- ↑ مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.
- ↑ محاسن برقعى، ص ۱۵۵؛ الثقات ابن حبّان، ج ۷، ص ۴۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۱۲.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵.
- ↑ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۱۱۸ و ج ۴۱، ص ۳۵۳ و ج ۵۱، ص ۱۲۱.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۲، ح ۱.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۸۶.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۵، ح ۲۳.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳، ح ۵۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷، باب ۳۵، ح ۳.
- ↑ الغیبة، ص ۱۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۸۱، ح ۸.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ۱، ص ۳۷۷.
- ↑ سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر (ع)، ص ۱۱۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵.
- ↑ امام رضا(ع) درباره آیه وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ فرمود: "َ نَحْنُ الْعَلَامَاتُ وَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ(ص)"؛ (الکافی، ج۱، ص۲۰۷).
- ↑ ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۷، ص۲۵۸-۲۵۷.
- ↑ سوره طه، آیه ۱۲۳.
- ↑ کسی که قائل به امامت ائمه(ع) بوده و از ایشان اطاعت کند و پیروی از دیگران را جایز نشمارد؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۱۴؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۴۷.
- ↑ "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّبِعُوا هُدَى اللَّهِ تَهْتَدُوا وَ تَرْشُدُوا وَ هُوَ هُدَايَ هُدَى هَذَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاهُ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَايَ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى"؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۵؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۴۹.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ سوره طه، آیه ۱۳۵.
- ↑ تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۷؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰. جناب جابر از آن حضرت، درباره این آیه پرسید و ایشان فرمود: "عَلِيٌّ صَاحِبُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى أَيْ إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْت"؛ (بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰).
- ↑ "يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى"؛ کشف الغمه، ج ۱، ص۱۴۳.
- ↑ "مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاه"؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.
- ↑ "فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ "؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۲۱۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۴۳.
- ↑ " إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ دُعِيَ بِالنَّبِيِ (ص) وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ (ع) فَيُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِيعَتُهُمْ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ يَعْنِي هَدَانَا اللَّهُ فِي وَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ "؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۸.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۵۹ - ۶۲.
- ↑ مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.
- ↑ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴.
- ↑ «أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي... يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً... يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ»؛ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸.
- ↑ « الْمَهْدِيُّ ... يَرْضَى بِخِلَافَتِهِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ فِي الهواء»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
- ↑ « تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النِّحْلَةُ إِلَى يعسوبها»؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.
- ↑ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴.
- ↑ "بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ «فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
- ↑ « اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ»؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.
- ↑ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ»؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.
- ↑ « وَ اللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لَا يَنْجُو فِيهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ»؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۳، ص۳۳۴؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، ج۱، ص۲۰۲؛ حیاة الامام المهدی(ع)، ص۱۰۵.
- ↑ مفاتیح الجنان، ص۱۹۳ «دعای افتتاح».
- ↑ «أَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى مَا لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص)»
- ↑ «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً»؛ عدة الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳.
- ↑ "مرا بخوانید تا پاسختان دهم" سوره غافر، آیه ۶۰.
- ↑ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص ۱۲۵-۱۲۷.
- ↑ کمالالدین، ج۲، ص۱۰۵.
- ↑ کمالالدین، ج۲، ص۱۰۶؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۴.
- ↑ الغیبه طوسی، ص۱۵۹؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۴.
- ↑ زندگانی خاتمالاوصیاء امام مهدی(ع)، ص۳۲.
- ↑ فصلنامه انتظار، شماره ۸، ص۱۹۶.
- ↑ تشیع و انتظار، ص۱۷۱-۱۷۲.
- ↑ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص ۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ صمدی، قنبر علی، بایستههای ظهور، ص ۱۲۸.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
- ↑ اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۰
- ↑ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۳
- ↑ اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۷
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
- ↑ عارفی، اسحاق، امامتپژوهی، ص۸۵.
- ↑ عارفی، اسحاق، امامتپژوهی، ص۹۴ - ۹۸.
- ↑ کافی، ج۵، ص۳۳۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۲.
- ↑ کرمی؛ رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۷۶-۷۷.
- ↑ ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۵۳-۱۶۴
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
- ↑ اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۷.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۶۲.
- ↑ مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۷.
- ↑ البرهان، ج ۲، ص ۳۴.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۱۶۳.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۳۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴.
- ↑ " لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهِ الْوَقَّاتُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهِ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهِ الْمُسْلِمُونَ "؛ کمال الدین، ص۳۷۸.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۸۶ - ۸۸.