عمار بن یاسر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
*[[ایمان]] [[عمار]] بسیار و [[قوی]] بود. هرگز از [[حق]] جدا نشد. پس از [[رحلت پیامبر]] نیز از طرفداران سرسخت [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود. [[پیامبر]] می‌‌فرمود: [[ایمان]]، سر تا پای [[عمار]] را فراگرفته است. [[عمار]] در دوران [[عثمان]] هم به خاطر صراحت و حقگویی‌هایش مورد [[آزار]] قرار گرفت. وقتی [[حضرت علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، از [[یاران]] [[فداکار]] او شد. [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره او فرموده بود که "[[عمار]] را گروه متجاوز به [[قتل]] می‌‌رسانند". و چنان نیز شد. وی در [[جنگ صفین]] در رکاب [[امیرالمؤمنین]] با [[سپاه]] متجاوز [[معاویه]] می‌‌جنگید که به [[شهادت]] رسید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۶۰.</ref>.
*[[ایمان]] [[عمار]] بسیار و [[قوی]] بود. هرگز از [[حق]] جدا نشد. پس از [[رحلت پیامبر]] نیز از طرفداران سرسخت [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود. [[پیامبر]] می‌‌فرمود: [[ایمان]]، سر تا پای [[عمار]] را فراگرفته است. [[عمار]] در دوران [[عثمان]] هم به خاطر صراحت و حقگویی‌هایش مورد [[آزار]] قرار گرفت. وقتی [[حضرت علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، از [[یاران]] [[فداکار]] او شد. [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره او فرموده بود که "[[عمار]] را گروه متجاوز به [[قتل]] می‌‌رسانند". و چنان نیز شد. وی در [[جنگ صفین]] در رکاب [[امیرالمؤمنین]] با [[سپاه]] متجاوز [[معاویه]] می‌‌جنگید که به [[شهادت]] رسید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۶۰.</ref>.


==[[عمار بن یاسر]] در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]==
==عمار بن یاسر در گزیده [[دانشنامه امیرالمؤمنین]]==
*ابو یقظان، عمار بن یاسر بن عامر مَذحِجی که مادرش (سُمیه) نخستین [[شهید]] [[راه خدا]] بود، از پیشتازان در [[ایمان]] و [[هجرت]] و از [[استوار]] گامانِ راست قامتی است که در آغازین روزهای جلوه [[اسلام]]، همراه [[پدر]] و مادرش شکنجه‌های [[مشرکان]] را با همه [[توان]]، تاب آورد و در طریق [[حق]]، لحظه‌ای تردید بر جانش ننشست. او از [[پاک]] سرشتانی است که [[پیامبر خدا]] به [[حق]] مداری، [[پاک]] طینتی و آکندگی جانش از [[ایمان]]، [[گواهی]] داد و تأکید کرد که [[آتش دوزخ]]، هرگز به این [[جان]] منور، نزدیک نخواهد شد. او از معدود کسانی است که پس از [[پیامبر خدا]]، "[[حق]] [[خلافت]]" و "[[خلافت]] [[حق]]" را پاس داشت و هرگز از [[صراط مستقیم]]، کناره نگرفت. با [[علی]]{{ع}} بر پیکر [[پاک]] [[فاطمه]]{{س}} [[نماز]] خواند و همچنان همگام [[علی]]{{ع}} [[باقی]] ماند. او به روزگار [[عمر]]، مدتی [[فرماندار کوفه]] شد و در [[فتح]] برخی از سرزمین‌ها، [[فرماندهی]] رزمندگان را به عهده داشت.
*ابو یقظان، عمار بن یاسر بن عامر مَذحِجی که مادرش (سُمیه) نخستین [[شهید]] [[راه خدا]] بود، از پیشتازان در [[ایمان]] و [[هجرت]] و از [[استوار]] گامانِ راست قامتی است که در آغازین روزهای جلوه [[اسلام]]، همراه [[پدر]] و مادرش شکنجه‌های [[مشرکان]] را با همه [[توان]]، تاب آورد و در طریق [[حق]]، لحظه‌ای تردید بر جانش ننشست. او از [[پاک]] سرشتانی است که [[پیامبر خدا]] به [[حق]] مداری، [[پاک]] طینتی و آکندگی جانش از [[ایمان]]، [[گواهی]] داد و تأکید کرد که [[آتش دوزخ]]، هرگز به این [[جان]] منور، نزدیک نخواهد شد. او از معدود کسانی است که پس از [[پیامبر خدا]]، "[[حق]] [[خلافت]]" و "[[خلافت]] [[حق]]" را پاس داشت و هرگز از [[صراط مستقیم]]، کناره نگرفت. با [[علی]]{{ع}} بر پیکر [[پاک]] [[فاطمه]]{{س}} [[نماز]] خواند و همچنان همگام [[علی]]{{ع}} [[باقی]] ماند. او به روزگار [[عمر]]، مدتی [[فرماندار کوفه]] شد و در [[فتح]] برخی از سرزمین‌ها، [[فرماندهی]] رزمندگان را به عهده داشت.
*به هنگام [[حاکمیت]] [[عثمان]]، در صف [[مخالفان]] جدی او قرار گرفت و بارها از [[رفتار]] وی [[انتقاد]] کرد تا بدان‌جا که [[خلیفه]] آهنگ [[تبعید]] او (به [[رَبَذه]]) را ساز کرد؛ اما [[مخالفت]] [[علی]]{{ع}} وی را از دست یازیدن به این [[هدف]]، باز داشت. او را به خاطر صراحتش در گفتارها، به [[دستور]] [[عثمان]]، کتک زدند. [[عثمان]]، خود نیز او را مضروب ساخت و آن بزرگوار تا آخر [[عمر]] از آثار آن ضربه‌ها [[رنج]] می‌برد.
*به هنگام [[حاکمیت]] [[عثمان]]، در صف [[مخالفان]] جدی او قرار گرفت و بارها از [[رفتار]] وی [[انتقاد]] کرد تا بدان‌جا که [[خلیفه]] آهنگ [[تبعید]] او (به [[رَبَذه]]) را ساز کرد؛ اما [[مخالفت]] [[علی]]{{ع}} وی را از دست یازیدن به این [[هدف]]، باز داشت. او را به خاطر صراحتش در گفتارها، به [[دستور]] [[عثمان]]، کتک زدند. [[عثمان]]، خود نیز او را مضروب ساخت و آن بزرگوار تا آخر [[عمر]] از آثار آن ضربه‌ها [[رنج]] می‌برد.
*شرکت سختکوشانه او در [[جنگ جمل]] و [[تصدی]] [[فرماندهی]] سواره [[نظام]] [[لشکر]] [[علی]]{{ع}} جلوه بسیار داشت.
*شرکت سختکوشانه او در [[جنگ جمل]] و [[تصدی]] [[فرماندهی]] سواره [[نظام]] [[لشکر]] [[علی]]{{ع}} جلوه بسیار داشت.
*در صِفین نیز [[مسئولیت]] پیاده [[نظام]] [[کوفه]] و نیز [[قاریان]] را به عهده داشت. او بارها با [[عمروعاص]] و دیگر [[مخالفان امام]]{{ع}} سخن گفت و با منطقی [[استوار]] و استدلال‌هایی [[متین]]، [[حق]] را نمایاند. این چهره درخشان و [[صحابی]] بزرگوار، در [[جنگ]] صِفین، شهد [[شهادت]] نوشید و بدین‌سان، [[پیشگویی]] شگفت [[پیامبر خدا]] که فرموده بود: "تو را گروه متجاوز می‌کشند"<ref>تاریخ بغداد، ج ۱۳، ص ۱۸۷ ش ۷۱۶۵.</ref>، به واقعیتْ پیوست. [[عمار]]، در هنگام [[شهادت]]، ۹۳ سال داشت<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۵۰.</ref>.
*در صِفین نیز [[مسئولیت]] پیاده [[نظام]] [[کوفه]] و نیز [[قاریان]] را به عهده داشت. او بارها با [[عمروعاص]] و دیگر [[مخالفان امام]]{{ع}} سخن گفت و با منطقی [[استوار]] و استدلال‌هایی [[متین]]، [[حق]] را نمایاند. این چهره درخشان و [[صحابی]] بزرگوار، در [[جنگ]] صِفین، شهد [[شهادت]] نوشید و بدین‌سان، [[پیشگویی]] شگفت [[پیامبر خدا]] که فرموده بود: "تو را گروه متجاوز می‌کشند"<ref>تاریخ بغداد، ج ۱۳، ص ۱۸۷ ش ۷۱۶۵.</ref>، به واقعیتْ پیوست. [[عمار]]، در هنگام [[شهادت]]، ۹۳ سال داشت<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۵۰.</ref>.
==[[عمار یاسر]]==  
==[[عمار یاسر]]==  
عمار از نخستین مسلمانان است. در نوجوانی همراه [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} شبانی می‌کرد. او همراه پدر و مادرش در مکه مسلمان شده و آزار بسیاری دیدند پدر و مادرش در زیر شکنجه مشرکان مکه جان سپردند، ولی او جان سالم به در برد و به مدینه مهاجرت کرد. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} در روزهای نخستین ورود به مدینه، اقدام به ساخت مسجدالنبی کرد. یکی از شرکت‌کنندگان در ساخت مسجد، عمار بود که بیش از اندازه تلاش می‌کرد. [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} در حضور جمعیت فرمود: قاتلان عمار گروهی سرکش و اهل باطل هستند. از آن روز وجود عمار به منزلۀ مقیاسی برای روزی که میان مسلمانان اختلاف شود معرفی شد. حدوداً پس از ۳۷ سال عمار در جنگ صفین در کنار علی {{ع}} رویاروی معاویه ایستاد و به شهادت رسید. شهادت او غوغایی در سپاه معاویه ایجاد کرد و همه حدیث پیامبر {{صل}} را به خاطر آوردند. معاویه دست به تحریفی معنوی زد و گفت: قاتل عمار اهل باطل است و قاتل او [[امام علی|علی]] {{ع}} است که او را به میدان جنگ آورده نه سپاه ما. عبدالله پسر عمرو عاص گفت: اگر چنین است، پس قاتل حمزه سیدالشهدا هم پیامبر خدا است، زیرا پیامبر {{صل}} او را به جنگ آورد. اما شامیان نادان‌تر از این بودند که فریب مغالطه‌های معاویه را نخورند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حکمت‌ها و اندرزها (کتاب)|حکمت‌ها و اندرزها]]، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۲۰۱؛ ج ۱۷، ص ۱۰۳؛ یادداشت‌ها، ج ۷، ص ۴۲؛ ج ۹، ص ۱۰۸.</ref> عمار از نخستین کسانی بود که نسبت به انحراف‌های مالی عثمان انتقاد کرد.
عمار از نخستین مسلمانان است. در نوجوانی همراه [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} شبانی می‌کرد. او همراه پدر و مادرش در مکه مسلمان شده و آزار بسیاری دیدند پدر و مادرش در زیر شکنجه مشرکان مکه جان سپردند، ولی او جان سالم به در برد و به مدینه مهاجرت کرد. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} در روزهای نخستین ورود به مدینه، اقدام به ساخت مسجدالنبی کرد. یکی از شرکت‌کنندگان در ساخت مسجد، عمار بود که بیش از اندازه تلاش می‌کرد. [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} در حضور جمعیت فرمود: قاتلان عمار گروهی سرکش و اهل باطل هستند. از آن روز وجود عمار به منزلۀ مقیاسی برای روزی که میان مسلمانان اختلاف شود معرفی شد. حدوداً پس از ۳۷ سال عمار در جنگ صفین در کنار علی {{ع}} رویاروی معاویه ایستاد و به شهادت رسید. شهادت او غوغایی در سپاه معاویه ایجاد کرد و همه حدیث پیامبر {{صل}} را به خاطر آوردند. معاویه دست به تحریفی معنوی زد و گفت: قاتل عمار اهل باطل است و قاتل او [[امام علی|علی]] {{ع}} است که او را به میدان جنگ آورده نه سپاه ما. عبدالله پسر عمرو عاص گفت: اگر چنین است، پس قاتل حمزه سیدالشهدا هم پیامبر خدا است، زیرا پیامبر {{صل}} او را به جنگ آورد. اما شامیان نادان‌تر از این بودند که فریب مغالطه‌های معاویه را نخورند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حکمت‌ها و اندرزها (کتاب)|حکمت‌ها و اندرزها]]، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۲۰۱؛ ج ۱۷، ص ۱۰۳؛ یادداشت‌ها، ج ۷، ص ۴۲؛ ج ۹، ص ۱۰۸.</ref> عمار از نخستین کسانی بود که نسبت به انحراف‌های مالی عثمان انتقاد کرد.

نسخهٔ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۸

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عمار بن یاسر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

عمار بن یاسر: از اصحاب پیامبر و از مهاجران نخستین و شیفتۀ پیامبر و علی(ع) بود. پدر و مادرش یاسر و سمیّه از شهیدان اسلام پیش از هجرت بودند. وی در عصر عثمان از منتقدان سرسخت بود. عمار یاسر در جنگ صفین در سال ۳۷ هجری در سنّ ۹۴ سالگی به شهادت رسید[۱].

مقدمه

عمار بن یاسر در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین

عمار یاسر

عمار از نخستین مسلمانان است. در نوجوانی همراه پیامبر (ص) شبانی می‌کرد. او همراه پدر و مادرش در مکه مسلمان شده و آزار بسیاری دیدند پدر و مادرش در زیر شکنجه مشرکان مکه جان سپردند، ولی او جان سالم به در برد و به مدینه مهاجرت کرد. رسول خدا (ص) در روزهای نخستین ورود به مدینه، اقدام به ساخت مسجدالنبی کرد. یکی از شرکت‌کنندگان در ساخت مسجد، عمار بود که بیش از اندازه تلاش می‌کرد. پیامبر (ص) در حضور جمعیت فرمود: قاتلان عمار گروهی سرکش و اهل باطل هستند. از آن روز وجود عمار به منزلۀ مقیاسی برای روزی که میان مسلمانان اختلاف شود معرفی شد. حدوداً پس از ۳۷ سال عمار در جنگ صفین در کنار علی (ع) رویاروی معاویه ایستاد و به شهادت رسید. شهادت او غوغایی در سپاه معاویه ایجاد کرد و همه حدیث پیامبر (ص) را به خاطر آوردند. معاویه دست به تحریفی معنوی زد و گفت: قاتل عمار اهل باطل است و قاتل او علی (ع) است که او را به میدان جنگ آورده نه سپاه ما. عبدالله پسر عمرو عاص گفت: اگر چنین است، پس قاتل حمزه سیدالشهدا هم پیامبر خدا است، زیرا پیامبر (ص) او را به جنگ آورد. اما شامیان نادان‌تر از این بودند که فریب مغالطه‌های معاویه را نخورند.[۵] عمار از نخستین کسانی بود که نسبت به انحراف‌های مالی عثمان انتقاد کرد.

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۷۴.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۶۰.
  3. تاریخ بغداد، ج ۱۳، ص ۱۸۷ ش ۷۱۶۵.
  4. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۵۰.
  5. مطهری مرتضی، حکمت‌ها و اندرزها، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۲۰۱؛ ج ۱۷، ص ۱۰۳؛ یادداشت‌ها، ج ۷، ص ۴۲؛ ج ۹، ص ۱۰۸.