عدل در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
*برخی ممکن است [[عدالت]] را [[مساوات]] تلقی نمایند و رعایت [[مساوات]] در [[جامعه]] را از ارزش‌های بشری بدانند این در حالی است که [[عدالت]]، غیر از [[مساوات]] است. نباید [[اشتباه]] شود، گاهی وقت‌ها [[مساوات]]، [[ظلم]] است. چنانکه اشاره شد [[عدالت]] [[حق]] هر کسی را دادن است در حالی که [[مساوات]]، دادن هر آنچه هست بین افراد به صورت مساوی، چه [[حق]] داشته باشد یا نداشته باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۸/۲/۱۳۷۷.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>.
*برخی ممکن است [[عدالت]] را [[مساوات]] تلقی نمایند و رعایت [[مساوات]] در [[جامعه]] را از ارزش‌های بشری بدانند این در حالی است که [[عدالت]]، غیر از [[مساوات]] است. نباید [[اشتباه]] شود، گاهی وقت‌ها [[مساوات]]، [[ظلم]] است. چنانکه اشاره شد [[عدالت]] [[حق]] هر کسی را دادن است در حالی که [[مساوات]]، دادن هر آنچه هست بین افراد به صورت مساوی، چه [[حق]] داشته باشد یا نداشته باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۸/۲/۱۳۷۷.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>.


==رابطه [[حق]] و [[عدالت]]===
===رابطه [[عدالت]] با [[حق]]===
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، [[حق]] را قرار [[حقیقی]] عالم وجود، محصول [[حکمت الهی]] و مطابق بیان می‌کنند. بنابراین [[مطابق با واقع]] و قرار [[الهی]] حرکت کردن، [[صدق]] است و [[مخالف]] با واقع و قرار [[الهی]] [[رفتار]] کردن، [[کذب]] است. [[مخالفت]] با واقع و [[حق]] بزرگترین [[گناه]] فردی یک [[انسان]] می‌باشد. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در تعریف [[عدالت]] بیان می‌دارند [[عدالت]] یعنی اعطای [[حق]] هر کسی به خودش است؛ بنابراین [[حق]] و [[عدل]] در عالم وجود در کنار هم هستند. هر جا [[حق]] هست [[عدل]] است و هر جا [[عدالت]] باشد [[حق]] آنجا [[ظهور]] دارد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، [[حق]] را قرار [[حقیقی]] عالم وجود، محصول [[حکمت الهی]] و مطابق بیان می‌کنند. بنابراین [[مطابق با واقع]] و قرار [[الهی]] حرکت کردن، [[صدق]] است و [[مخالف]] با واقع و قرار [[الهی]] [[رفتار]] کردن، [[کذب]] است. [[مخالفت]] با واقع و [[حق]] بزرگترین [[گناه]] فردی یک [[انسان]] می‌باشد. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در تعریف [[عدالت]] بیان می‌دارند [[عدالت]] یعنی اعطای [[حق]] هر کسی به خودش است؛ بنابراین [[حق]] و [[عدل]] در عالم وجود در کنار هم هستند. هر جا [[حق]] هست [[عدل]] است و هر جا [[عدالت]] باشد [[حق]] آنجا [[ظهور]] دارد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 


خط ۳۴: خط ۳۴:
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در بیان فرق [[عدالت اجتماعی]] با [[منطق]] معتقدند: "[[منطق]] و [[استدلال]] را همه مسلمانانی که حتی در [[اقلیت]] هم باشند، می‌توانند به کسانی که درباره [[اسلام]] دچار تردیدند، ارائه دهند. مثلا اگر دانشمند [[اسلامی]] در کشوری [[زندگی]] کند که [[مسلمانان]] در آن [[کشور]]، در [[اقلیت]] قرار داشته باشند، می‌تواند [[عقاید اسلامی]] و [[استدلال]] و [[منطق]] [[اسلام]] را ارائه کند. اما [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]]، فقط هنگامی قابل ارائه و عرضه است که [[حکومت اسلامی]] برپا شود. [[عدل]] [[اسلام]] در هنگامی است که [[حکومت اسلامی]] و [[نظام اسلامی]] در کشوری وجود داشته باشد. بنابراین [[تشکیل حکومت اسلامی]] لازمه [[ظهور]] و تبلور [[عدالت اجتماعی]] به صورت اتمّ و اکمل در [[جامعه]] است"<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در بیان فرق [[عدالت اجتماعی]] با [[منطق]] معتقدند: "[[منطق]] و [[استدلال]] را همه مسلمانانی که حتی در [[اقلیت]] هم باشند، می‌توانند به کسانی که درباره [[اسلام]] دچار تردیدند، ارائه دهند. مثلا اگر دانشمند [[اسلامی]] در کشوری [[زندگی]] کند که [[مسلمانان]] در آن [[کشور]]، در [[اقلیت]] قرار داشته باشند، می‌تواند [[عقاید اسلامی]] و [[استدلال]] و [[منطق]] [[اسلام]] را ارائه کند. اما [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]]، فقط هنگامی قابل ارائه و عرضه است که [[حکومت اسلامی]] برپا شود. [[عدل]] [[اسلام]] در هنگامی است که [[حکومت اسلامی]] و [[نظام اسلامی]] در کشوری وجود داشته باشد. بنابراین [[تشکیل حکومت اسلامی]] لازمه [[ظهور]] و تبلور [[عدالت اجتماعی]] به صورت اتمّ و اکمل در [[جامعه]] است"<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 


==رابطه [[عدالت]] با [[بعثت انبیا]]==
===رابطه [[عدالت]] با [[بعثت انبیا]]===
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، بارها به استناد [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> بیان فرموده‌اند که انزال کتاب‌های [[الهی]] و [[ارسال رسل]] برای تحقق [[قسط و عدل]] در میان [[جوامع]] بوده است. یعنی نمادهای [[ظلم]] و [[زورگویی]] و [[فساد]] را از میان بردارند. ایشان حرکت [[امام حسین]]{{ع}} را نیز در تداوم [[بعثت]] [[انبیاء]] و جهت تحقق [[عدالت]] برمی‌شمرند و بر اساس فرمایش آن [[حضرت]] در هنگامه [[خروج]] علیه [[حاکمیت]] [[یزید]] که فرمودند: {{متن حدیث|مَن رَأى سُلطاناً جائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرَمِ أو تارِكاً لِعَهدِ اللَّهِ، ومُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ{{صل}}، فَعَمِلَ في عِبادِ اللَّهِ بالإثْمِ والعُدوانِ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلا فِعلٍ، كانَ حَقَّاً عَلى اللَّهِ أَن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ}}<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. یعنی اگر کسی کانون [[فساد]] و [[ظلم]] را ببیند و بی‌تفاوت بنشیند، در نزد [[خدای متعال]] با او همسرنوشت است. من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. بلکه برای [[احیای دین]] جدم [[قیام]] کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام؛ بنابراین از اهداف مهم [[انبیاء]] و [[اوصیای الهی]] [[قیام]] برای [[عدالت]] و عدالتخواهی است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>.
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]]، بارها به استناد [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> بیان فرموده‌اند که انزال کتاب‌های [[الهی]] و [[ارسال رسل]] برای تحقق [[قسط و عدل]] در میان [[جوامع]] بوده است. یعنی نمادهای [[ظلم]] و [[زورگویی]] و [[فساد]] را از میان بردارند. ایشان حرکت [[امام حسین]]{{ع}} را نیز در تداوم [[بعثت]] [[انبیاء]] و جهت تحقق [[عدالت]] برمی‌شمرند و بر اساس فرمایش آن [[حضرت]] در هنگامه [[خروج]] علیه [[حاکمیت]] [[یزید]] که فرمودند: {{متن حدیث|مَن رَأى سُلطاناً جائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرَمِ أو تارِكاً لِعَهدِ اللَّهِ، ومُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ{{صل}}، فَعَمِلَ في عِبادِ اللَّهِ بالإثْمِ والعُدوانِ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلا فِعلٍ، كانَ حَقَّاً عَلى اللَّهِ أَن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ}}<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. یعنی اگر کسی کانون [[فساد]] و [[ظلم]] را ببیند و بی‌تفاوت بنشیند، در نزد [[خدای متعال]] با او همسرنوشت است. من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. بلکه برای [[احیای دین]] جدم [[قیام]] کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام؛ بنابراین از اهداف مهم [[انبیاء]] و [[اوصیای الهی]] [[قیام]] برای [[عدالت]] و عدالتخواهی است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>.


خط ۶۶: خط ۶۶:
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] با [[نفی]] دوگانگی و تباین بین [[عدالت]] و [[آزادی]] بر این [[باور]] هستند که [[عدالت]] بدون [[آزادی]] محقق نمی‌شود و [[آزادی]] بدون [[عدالت]] هم هرگز بوجود نمی‌آید. اما در وزندهی به این دو مقوله اساسی، ایشان ضمن اینکه [[آزادی]] را یکی از شعارهای اصلی [[اسلام]] می‌دانند؛ معتقدند [[آزادی]] ریشه [[الهی]] دارد و [[اسلام]] منبع [[آزادی]] است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.</ref>. ایشان معتقدند ممکن است در جامعه‌ای مثل [[جوامع]] [[لیبرال]] غربی، [[آزادی]] باشد ولی [[عدالت]]، نباشد. عده‌ای [[عدالت‌خواهی]] را مقابل [[آزادی‌خواهی]] می‌دانند. اما [[آزادی‌خواهی]] در درون [[عدالت‌خواهی]] است؛ اگر [[عدالت]] در جامعه‌ای نهادینه شود، [[حقوق]] افراد و آزادی‌ها پاس داشته خواهد شد. در جای دیگر با تعریف [[آزادی]] و اهمیت آن و نسبتش با [[عدالت]] می‌فرمایند: "[[آزادی]] یعنی رها شدن از قید و بند [[طاغوت‌ها]] و امکان حرکت و پرواز به سوی سر [[منزل]] [[انسانیت]] که تعالی [[معنوی]] و [[الهی]] است. البته شکل کامل این [[آزادی]] و [[رهایی]] جز در یک [[نظام]] عادلانه [[اجتماعی]] از لحاظ [[اقتصادی]] و از همه جهت ممکن نیست. امروز ما داریم به طرف یک [[نظام]] عادلانه [[اسلامی]] هم حرکت می‌کنیم<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] با [[نفی]] دوگانگی و تباین بین [[عدالت]] و [[آزادی]] بر این [[باور]] هستند که [[عدالت]] بدون [[آزادی]] محقق نمی‌شود و [[آزادی]] بدون [[عدالت]] هم هرگز بوجود نمی‌آید. اما در وزندهی به این دو مقوله اساسی، ایشان ضمن اینکه [[آزادی]] را یکی از شعارهای اصلی [[اسلام]] می‌دانند؛ معتقدند [[آزادی]] ریشه [[الهی]] دارد و [[اسلام]] منبع [[آزادی]] است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.</ref>. ایشان معتقدند ممکن است در جامعه‌ای مثل [[جوامع]] [[لیبرال]] غربی، [[آزادی]] باشد ولی [[عدالت]]، نباشد. عده‌ای [[عدالت‌خواهی]] را مقابل [[آزادی‌خواهی]] می‌دانند. اما [[آزادی‌خواهی]] در درون [[عدالت‌خواهی]] است؛ اگر [[عدالت]] در جامعه‌ای نهادینه شود، [[حقوق]] افراد و آزادی‌ها پاس داشته خواهد شد. در جای دیگر با تعریف [[آزادی]] و اهمیت آن و نسبتش با [[عدالت]] می‌فرمایند: "[[آزادی]] یعنی رها شدن از قید و بند [[طاغوت‌ها]] و امکان حرکت و پرواز به سوی سر [[منزل]] [[انسانیت]] که تعالی [[معنوی]] و [[الهی]] است. البته شکل کامل این [[آزادی]] و [[رهایی]] جز در یک [[نظام]] عادلانه [[اجتماعی]] از لحاظ [[اقتصادی]] و از همه جهت ممکن نیست. امروز ما داریم به طرف یک [[نظام]] عادلانه [[اسلامی]] هم حرکت می‌کنیم<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 


==رابطه [[عدالت]]، [[اقتصاد]] و توسعه===
===رابطه [[عدالت]] با [[اقتصاد]] و [[توسعه]]===
*در نظام‌های [[سرمایه]] داری، اساس [[رشد]] [[اقتصادی]] و [[شکوفایی]] [[اقتصادی]] و ازدیاد و تولید، [[ثروت]] است. هرکسی بیشتر کسب [[ثروت]] نماید مقدم است مسأله این نیست که [[تبعیض]] یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن [[رفاه]] جمع کثیری از [[مردم]]، [[نگرانی]] [[نظام]] [[سرمایه]] داری نیست. در [[نظام]] [[سرمایه]] داری، حتی تدابیری که [[ثروت]] را تقسیم کند، [[تدابیر]] منفی و مردودی است در حالی که [[نظام اسلامی]] [[معتقد]] به [[جامعه]] ثروتمند و بدون [[فقر]] و عقبمانده است؛ [[معتقد]] به [[رشد]] [[اقتصادی]] است؛ اما [[رشد]] [[اقتصادی]] برای [[عدالت اجتماعی]] و برای [[رفاه عمومی]]. البته [[رشد]] [[اقتصادی]] مسأله موضوع [[درجه]] اول نیست. آنچه در [[درجه]] اول است، [[محروم]] در [[جامعه]] نباشد؛ [[تبعیض]] در استفاده از امکانات عمومی نباشد. هر کس برای خودش امکاناتی فراهم کرد، متعلق به خود اوست. اما [[فرصت‌ها]] و امکانات متعلق به همه [[کشور]] است و باید در امور عمومی تبعیضی وجود نداشته باشد. معنا ندارد که یک نفر پای خود را روی دوش مأمورین دولتی بگذارد و با ترفند و با [[اعمال]] روش‌های غلط، [[امتیاز]] بگیرند در [[جامعه اسلامی]] مفهومی ندارد عده‌ای در مدت کوتاهی [[رشد]] [[ثروت]] افسانه‌ای داشته باشند بعد بگوید: من [[ثروت]] را خودم به دست آورده‌ام. در [[نظام اسلامی]]، ثروتی که بر پایه صحیحی کسب نشود، از اصل [[نامشروع]] است. بنابراین باید [[اقتصاد]] فردی و [[اجتماعی]] بر مبنای [[عدالت]] شکل بگیرد.
*در نظام‌های [[سرمایه]] داری، اساس [[رشد]] [[اقتصادی]] و [[شکوفایی]] [[اقتصادی]] و ازدیاد و تولید، [[ثروت]] است. هرکسی بیشتر کسب [[ثروت]] نماید مقدم است مسأله این نیست که [[تبعیض]] یا فاصله پیش آید. فاصله در درآمدها و نداشتن [[رفاه]] جمع کثیری از [[مردم]]، [[نگرانی]] [[نظام]] [[سرمایه]] داری نیست. در [[نظام]] [[سرمایه]] داری، حتی تدابیری که [[ثروت]] را تقسیم کند، [[تدابیر]] منفی و مردودی است در حالی که [[نظام اسلامی]] [[معتقد]] به [[جامعه]] ثروتمند و بدون [[فقر]] و عقبمانده است؛ [[معتقد]] به [[رشد]] [[اقتصادی]] است؛ اما [[رشد]] [[اقتصادی]] برای [[عدالت اجتماعی]] و برای [[رفاه عمومی]]. البته [[رشد]] [[اقتصادی]] مسأله موضوع [[درجه]] اول نیست. آنچه در [[درجه]] اول است، [[محروم]] در [[جامعه]] نباشد؛ [[تبعیض]] در استفاده از امکانات عمومی نباشد. هر کس برای خودش امکاناتی فراهم کرد، متعلق به خود اوست. اما [[فرصت‌ها]] و امکانات متعلق به همه [[کشور]] است و باید در امور عمومی تبعیضی وجود نداشته باشد. معنا ندارد که یک نفر پای خود را روی دوش مأمورین دولتی بگذارد و با ترفند و با [[اعمال]] روش‌های غلط، [[امتیاز]] بگیرند در [[جامعه اسلامی]] مفهومی ندارد عده‌ای در مدت کوتاهی [[رشد]] [[ثروت]] افسانه‌ای داشته باشند بعد بگوید: من [[ثروت]] را خودم به دست آورده‌ام. در [[نظام اسلامی]]، ثروتی که بر پایه صحیحی کسب نشود، از اصل [[نامشروع]] است. بنابراین باید [[اقتصاد]] فردی و [[اجتماعی]] بر مبنای [[عدالت]] شکل بگیرد.
*ایشان معتقدند: [[اسلام]]، مسلکی خاص در مسائل [[اقتصادی]] [[جامعه اسلامی]] دارد. [[رفاه عمومی]] و [[عدالت اجتماعی]] اساس [[سیاست]] کلی [[اقتصادی]] [[کشور]] را تشکیل می‌دهد؛ البته ممکن است شخصی با تلاش و استعداد بیشتر، بهره بیشتری برای خودش فراهم کند. این مانعی ندارد. اما در [[جامعه]] [[فقر]] نباید باشد. [[هدف]] برنامه ریزان باید این باشد. بر اساس این مبانی لازم است قانونگذاران و مدیران و [[کارگزاران]] [[نظام]]، [[سیاست]] کلی [[اقتصاد]] [[کشور]] را ساماندهی و برنامهریزی نمایند<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ۱۲/۵/۱۳۷۲.</ref>.
*ایشان معتقدند: [[اسلام]]، مسلکی خاص در مسائل [[اقتصادی]] [[جامعه اسلامی]] دارد. [[رفاه عمومی]] و [[عدالت اجتماعی]] اساس [[سیاست]] کلی [[اقتصادی]] [[کشور]] را تشکیل می‌دهد؛ البته ممکن است شخصی با تلاش و استعداد بیشتر، بهره بیشتری برای خودش فراهم کند. این مانعی ندارد. اما در [[جامعه]] [[فقر]] نباید باشد. [[هدف]] برنامه ریزان باید این باشد. بر اساس این مبانی لازم است قانونگذاران و مدیران و [[کارگزاران]] [[نظام]]، [[سیاست]] کلی [[اقتصاد]] [[کشور]] را ساماندهی و برنامهریزی نمایند<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ۱۲/۵/۱۳۷۲.</ref>.
خط ۸۹: خط ۸۹:
*[[صلح]] زمانی خوب است که عادلانه باشد. بسیاری جهت رسیدن به [[عدالت]] [[جنگ]] میکنند و برای [[عدالت]] میجنگند. بنابراین [[عدالت]] از صلح بالاتر و مهم‌تر است و [[حقیقت]] هم همین است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران، در روز عید مبعث، ۲۹/۹/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 
*[[صلح]] زمانی خوب است که عادلانه باشد. بسیاری جهت رسیدن به [[عدالت]] [[جنگ]] میکنند و برای [[عدالت]] میجنگند. بنابراین [[عدالت]] از صلح بالاتر و مهم‌تر است و [[حقیقت]] هم همین است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران، در روز عید مبعث، ۲۹/۹/۱۳۷۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 


==رابطه [[عدالت]] با [[مهدویت]]===
===رابطه [[عدالت]] با [[مهدویت]]===
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] معتقدند: "در مورد مسائل [[اجتماعی]]، هیچ چیز به [[قدر]] [[عدالت]]، مورد توجه قرار نگرفته است. در مورد [[ظهور]] [[حضرت]] ([[بقیة الله الاعظم]] ارواحنا فداه و [[عجل الله فرجه]])، در بیشتر [[روایات]] و [[ادعیه]] و زیاراتی که درباره آن بزرگوار است به دنبال مسأله [[ظهور]] و [[قیام]] آن [[حضرت]]، {{متن حدیث|يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا}} وارد شده است. [[پروردگار]] عالم به وسیله او، [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] می‌کند. البته [[خدا]] به وسیله [[امام زمان]]، [[زمین]] را از [[دین]] خودش هم پر می‌کند ولی آن چیزی که در [[ادعیه]] و [[روایات]] بیان شده است، {{عربی|يملأ الأرض به الدين، دين الحق}} نیست متعلق "یملأ"، [[قسط و عدل]]، [[عدالت]]، [[دادگری]] و [[انصاف]] است و این مطلب به اهمیت [[عدالت]] در [[فلسفه ظهور]] اشاره دارد"<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. در [[مکتب]] [[شیعه]]، [[انتظار فرج]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} [[انتظار]] [[منجی عالم بشریت]] است که برای تحقق [[عدالت اجتماعی]] مطلق در [[جامعه بشری]] در همه ابعاد آن [[ظهور]] خواهد کرد. در [[حقیقت انتظار]] [[فرج]]، [[انتظار]] [[عدل]] و [[عدالت]] است. [[رهبر معظم انقلاب]] در بیان [[فضیلت]] و اهمیت [[فرج]] می‌فرمایند [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانسته‌اند؛ معلوم می‌شود [[انتظار]]، یک عمل است، بی‌عملی نیست. نباید [[اشتباه]] و [[خیال]] کرد که [[انتظار]] یعنی این که دست روی دست بگذاریم و بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] عمل است، [[آماده‌سازی]] و تقویت [[انگیزه]] در [[دل]] و درون است، [[نشاط]] و تحرک و [[پویایی]] است، چنانکه [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> یا {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> یعنی هیچ وقت ملتها و [[امت‌ها]] نباید از [[گشایش]] [[مأیوس]] شوند. همه این [[امیدها]] و زمینه‌سازی‌ها برای تحقق [[عدالت جهانی]] به [[رهبری]] امامی [[عادل]] می‌باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۲۹/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>.
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] معتقدند: "در مورد مسائل [[اجتماعی]]، هیچ چیز به [[قدر]] [[عدالت]]، مورد توجه قرار نگرفته است. در مورد [[ظهور]] [[حضرت]] ([[بقیة الله الاعظم]] ارواحنا فداه و [[عجل الله فرجه]])، در بیشتر [[روایات]] و [[ادعیه]] و زیاراتی که درباره آن بزرگوار است به دنبال مسأله [[ظهور]] و [[قیام]] آن [[حضرت]]، {{متن حدیث|يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا}} وارد شده است. [[پروردگار]] عالم به وسیله او، [[زمین]] را پر از [[قسط و عدل]] می‌کند. البته [[خدا]] به وسیله [[امام زمان]]، [[زمین]] را از [[دین]] خودش هم پر می‌کند ولی آن چیزی که در [[ادعیه]] و [[روایات]] بیان شده است، {{عربی|يملأ الأرض به الدين، دين الحق}} نیست متعلق "یملأ"، [[قسط و عدل]]، [[عدالت]]، [[دادگری]] و [[انصاف]] است و این مطلب به اهمیت [[عدالت]] در [[فلسفه ظهور]] اشاره دارد"<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. در [[مکتب]] [[شیعه]]، [[انتظار فرج]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} [[انتظار]] [[منجی عالم بشریت]] است که برای تحقق [[عدالت اجتماعی]] مطلق در [[جامعه بشری]] در همه ابعاد آن [[ظهور]] خواهد کرد. در [[حقیقت انتظار]] [[فرج]]، [[انتظار]] [[عدل]] و [[عدالت]] است. [[رهبر معظم انقلاب]] در بیان [[فضیلت]] و اهمیت [[فرج]] می‌فرمایند [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانسته‌اند؛ معلوم می‌شود [[انتظار]]، یک عمل است، بی‌عملی نیست. نباید [[اشتباه]] و [[خیال]] کرد که [[انتظار]] یعنی این که دست روی دست بگذاریم و بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] عمل است، [[آماده‌سازی]] و تقویت [[انگیزه]] در [[دل]] و درون است، [[نشاط]] و تحرک و [[پویایی]] است، چنانکه [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref> یا {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> یعنی هیچ وقت ملتها و [[امت‌ها]] نباید از [[گشایش]] [[مأیوس]] شوند. همه این [[امیدها]] و زمینه‌سازی‌ها برای تحقق [[عدالت جهانی]] به [[رهبری]] امامی [[عادل]] می‌باشد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۲۹/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>.



نسخهٔ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عدل است. "عدل" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

م

مقدمه

تعریف عدل

  • واژه "عدل" در لغت در معانی مختلفی به کار رفته است. از جمله: میانه‌روی در امور و ضد جور[۲]، مثل، فدیه[۳]، حکم کردن به حق[۴] و... همچنین کلمه "عدل"، از واژگان متضاد است و در معانی عدول کردن و شریک قرار دادن نیز به کار می‌رود[۵]. عدل، معانی اصطلاحی متعددی دارد که به شرح ذیل بیان می‌گردد:
  1. برابری و تساوی: برخی عدالت را به معنای برابری و عدم تفاوت بین افراد جامعه می‌دانند؛ راغب اصفهانی نیز چنین معنایی را ارایه کرده و عدالت را عبارت از لفظی می‌داند که به معنی مساوات و برابری است و برای مقایسه دو یا چند چیز به کار می‌رود[۶]. شهید مطهری پس از ردّ این نظریه، نقش استحقاق‌های افراد را در تعیین مرز عدالت، بسیار مهم توصیف کرده و می‌نویسد: عدالتی که همه چیز و همه کس را با یک چشم ببیند، عین ظلم است؛ چرا که عدالت واقعی، به معنای رعایت برابری در زمینه استحقاق‌های متساوی است و چنین مساواتی، از لوازم عدل می‌باشد[۷]. امام خمینی نیز به این ویژگی عدالت عنایت داشته و برنامه جمهوری اسلامی را عبارت از این می‌داند که دولتی تشکیل گردد که با همه قشرها به عدالت رفتار کند و امتیازی بین قشرها قایل نشود مگر به امتیازات انسانی که خود آنها دارند[۸].
  2. تناسب و توازن: در توضیح این جنبه از عدل می‌توان به مجموعه‌ای مثال زد که دارای اجزاء و ابعاض مختلفی است. برای بقا و حفظ این مجموعه، باید شرایط معینی در آن، از حیث مقدار لازم هر جزء و نیز از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر، اعمال کرد. عدل به این معنا از شئون حکیم بودن و علیم بودن خداوند است. خداوند متعال، به مقتضای علم شامل و حکمت عام خود می‌داند که برای ساختمان هر چیزی، از هر چیزی چه اندازه لازم و ضروری است و همان اندازه را در آن قرار می‌دهد. نقطه مقابل عدل در این معنی، عدم تناسب است نه ظلم[۹]. از امیرمؤمنان(ع) سؤال شد که عدل برتر است یا بخشش؟ حضرت فرمود: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا»[۱۰]؛ یعنی عدل هر چیزی را در جای خود می‌نهد؛ در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می‌کند؛ عدل تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش، شامل گروهی خاص می‌شود؛ پس عدل شریف‌تر و برتر است.
  3. عطا کردن حق به صاحب حق: در این تعریف که به تعریف قبلی نزدیک‌تر است، به عنصر "حق" به عنوان "معیار عدالت" توجه شده است. شهید مطهری این معنا را پذیرفته و می‌نویسد: این عدالت متکی بر دو چیز است: الف. حقوق و اولویت‌ها: یعنی افراد بشر نسبت به یکدیگر نوعی حقوق و اولویت پیدا می‌کنند. مثلاً کسی که با کار خود محصولی تولید کرده، طبعاً نوعی اولویت نسبت به آن محصول پیدا می‌کند. یکی از خصوصیات ذاتی بشر این است که در کارهای خود نوعی اندیشه‌ها (اندیشه‌های اعتباری) استخدام می‌کند و آن اندیشه‌ها یک سلسله اندیشه‌های "انشایی" است که با "بایدها" مشخص می‌شود. به عنوان مثال برای اینکه افراد جامعه بهتر به سعادت خود برسند، "باید" حقوق و اولویت‌ها رعایت شود. این است مفهوم عدالت بشری که وجدان هر فرد آن را تأیید می‌کند و نقطه مقابلش را که ظلم نامیده می‌شود، محکوم می‌سازد[۱۱]. امام خمینی درباره این تعریف از عدالت می‌فرماید: اگر احکام عادلانه اسلام در جامعه پیاده شود، مستضعفین به حقوق خودشان می‌رسند و ظلم و ستم ریشه‌کن می‌شود[۱۲]. علامه طباطبایی دو تعریف اخیر را با هم جمع کرده و می‌نویسد: هِيَ إِعطاءُ كُلِّ ذِي حَقٍ مِنَ القَوِيِّ حقَّهُ وَ وَضعَه فِي مَوْضِعِه الَّذِي يَنْبَغِي لَهُ[۱۳]؛ یعنی عدالت عبارت است از اعطای حق هر یک از قوایی که دارای حقی است و قرار دادن آن در جایگاهی که شایسته آن است.
  4. حد وسط افراط و تفریط: در این نظریه عدالت به معنای ایجاد تعادل بین قوای نفسانی انسان و مادر همه فضایل اخلاقی و بلکه خود، فضیلت برتر و کامل است. امام خمینی عدالت را عبارت از حد وسط بین افراط و تفریط و از امّهات فضایل اخلاقی دانسته و معتقد است عدالت مطلقه، تمام فضایل باطنیه، ظاهریه، روحیه، قلبیه، نفسیه و جسمیه است؛ زیرا عدل مطلق، مستقیم به همه معنی است[۱۴]. امام خمینی در جای دیگر، عدالت را همان صراط مستقیم انسانی دانسته که حرکت در آن، انسان را به سعادت می‌رساند. از دیدگاه ایشان اگر از نقطه عبودیت تا مقام قرب ربوبیت تمثیل حسی کنیم، بر خط مستقیم وصل می‌شود. پس طریق مسیر انسان کامل از نقطه نقص عبودیت تا کمال عزّ ربوبیت، عدالت است که خط مستقیم و سیر معتدل است[۱۵].

رابطه عدالت با مفاهیم دیگر

رابطه عدالت با برابری

رابطه عدالت با مساوات

رابطه عدالت با حق

رابطه عدالت با منطق

رابطه عدالت با بعثت انبیا

  • آیت‌الله خامنه‌ای، بارها به استناد آیه ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۲۹] بیان فرموده‌اند که انزال کتاب‌های الهی و ارسال رسل برای تحقق قسط و عدل در میان جوامع بوده است. یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد را از میان بردارند. ایشان حرکت امام حسین(ع) را نیز در تداوم بعثت انبیاء و جهت تحقق عدالت برمی‌شمرند و بر اساس فرمایش آن حضرت در هنگامه خروج علیه حاکمیت یزید که فرمودند: «مَن رَأى سُلطاناً جائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرَمِ أو تارِكاً لِعَهدِ اللَّهِ، ومُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ(ص)، فَعَمِلَ في عِبادِ اللَّهِ بالإثْمِ والعُدوانِ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلا فِعلٍ، كانَ حَقَّاً عَلى اللَّهِ أَن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ»[۳۰]. یعنی اگر کسی کانون فساد و ظلم را ببیند و بی‌تفاوت بنشیند، در نزد خدای متعال با او همسرنوشت است. من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. بلکه برای احیای دین جدم قیام کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام؛ بنابراین از اهداف مهم انبیاء و اوصیای الهی قیام برای عدالت و عدالتخواهی است[۳۱][۳۲].


رابطه عدالت با ایمان

رابطه عدالت با معنویت و تزکیه

رابطه عدالت با اخلاق

رابطه عدالت با عقلانیت

رابطه عدالت با تندروی

رابطه عدالت با حقوق

رابطه عدالت با حقوق بشر

رابطه عدالت با آزادی

رابطه عدالت با اقتصاد و توسعه

رابطه عدالت با توزیع فقر

رابطه عدالت با قدرت سیاسی

رابطه عدالت با فیمنیسم

رابطه عدالت با تمدن

رابطه عدالت با صلح

رابطه عدالت با مهدویت

گستره عدل

ساحت‌های عدل بشری

نخست: عدل فردی

عدل فقهی

عدل اخلاقی

عدل عاطفی

دوم: عدالت اجتماعی

عدالت فرهنگی

عدالت آموزشی
عدالت تبلیغاتی

عدالت علمی

عدالت سیاسی

عدالت اقتصادی

عدالت اداری

عدالت قضایی (عدالت حقوقی)

عدالت کیفری
عدالت جزایی

جایگاه عدالت از دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای

  1. عدالت از نیازهای طبیعی بشر است؛
  2. عدالت از نیازهای اصلی و همیشگی بشر است؛
  3. عدالت سرآمد همه خواسته‌های انسانی است؛
  4. عدالت یک آرمان دائمی است و غیر قابل تغییر است؛
  5. عدالت یک قانون طبیعی و گردش طبیعی این عالم و تاریخ بشر است؛
  6. سنت الهی و جهت‌گیری فلسفه تاریخ بر مبنای عدالت است؛
  7. عدالت مبنای تعالی و رشد انسان است که در تزکیه آدمی نهفته است؛
  8. عدالت بخشی از حقوق اساسی اسلام است؛
  9. عدالت حق است. حق یعنی، آن جعلی که منطبق با واقعیت‌هاست؛
  10. عدالت بر پایه توحید بنا شده است؛
  11. عدالت از اصول ثابت اسلام است؛
  12. عدالت محور و مدار همه‌چیز است؛
  13. عدالت ملاک و اصل است؛
  14. عدالت، تکیه‌گاه اسلام است؛
  15. عدالت هدیه الهی است؛
  16. عدالت از نشانه‌های توحید است؛
  17. عدالت پایه حکومت است؛
  18. عدالت مقوّم حاکمیت اسلام است؛
  19. وجه فارق بین جامعه اسلامی و همه جوامع دیگر است؛
  20. قوام جامعه اسلامی با عدل است[۸۹].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  2. زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.
  3. ابن الأثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۱.
  4. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۰.
  5. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۵.
  6. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۹.
  7. مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۸۰.
  8. امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۷۲.
  9. امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۷۸-۸۰.
  10. نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷.
  11. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۸۰-۸۱.
  12. صحیفه امام، ج۶، ص۵۲۵.
  13. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۷۱.
  14. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۴۷.
  15. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۵۲.
  16. نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۷-۳۱۸.
  17. نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۷.
  18. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۱۳.
  19. صحیفه امام، ج۵، ص۳۵۷.
  20. صحیفه امام، ج۵، ج۵۴۱.
  21. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.
  22. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  23. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۸/۲/۱۳۷۷.
  24. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  25. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.
  26. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  27. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  28. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  29. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  30. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.
  31. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.
  32. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  33. آمدی، غرر الحکم، ص۴۴۶، ح۱۰۲۰۶.
  34. صحیفه امام، ج۴، ص۴۰۳.
  35. صحیفه امام، ج۵، ص۵۱۰.
  36. صحیفه امام، ج۲، ص۳۶۱.
  37. خاکبان، سلیمان، یوسفی، رقیه، "عدالت اسلامی"، منظومه فکری امام خمینی
  38. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  39. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اولین روز ورود به ساری، ۲۲/۷/۱۳۷۴.
  40. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با گروهی از خانواده‌های شهدا و جانبازان و اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان ادارات و سازمان‌های شهرهای تهران، شهداد کرمان، قم، و مسئولان و دانشجویان دانشگاه هنر، ۱/۸/۱۳۷۰.
  41. حضرت آیت الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت گردهمایی سالیانه نماز، ۱۴/۶/۱۳۷۴.
  42. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  43. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور»، ۱۹/۴/۱۳۷۴.
  44. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  45. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  46. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  47. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی‌نژاد، ۱۲ / ۵ /۱۳۸۴.
  48. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.
  49. صحیفه امام، ج۶، ص۹۱.
  50. صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۷.
  51. خاکبان، سلیمان، یوسفی، رقیه، "عدالت اسلامی"، منظومه فکری امام خمینی
  52. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مدیران ستاد فرماندهی کل قوا، ۲۱/۱۲/۱۳۶۸.
  53. کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۲۰.
  54. صحیفه امام، ج۷، ص۳۶۷.
  55. صحیفه امام، ج۳، ص۴۰۶.
  56. صحیفه امام، ج۷، ص۱۱۵.
  57. صحیفه امام، ج۸، ص۲۸۳.
  58. خاکبان، سلیمان، یوسفی، رقیه، "عدالت اسلامی"، منظومه فکری امام خمینی
  59. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.
  60. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  61. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  62. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ۱۲/۵/۱۳۷۲.
  63. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت، ۸/۶/۱۳۷۴.
  64. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در پیام به مناسبت حلول سال ۱۳۷۲ هجری شمسی، ۱/۱/۱۳۷۲.
  65. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  66. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  67. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اولین روز ورود به ساری، ۲۲/۷/۱۳۷۴.
  68. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  69. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت عید سعید مبعث، ۱۹/۹/۱۳۷۵.
  70. روضة الواعظین و بصیرة المتعین، محمد بن حسن فتال نیشابوری، ج۱، ص۱۷۳؛ بحار الانوار، علامه مجلسی ج۴۴، ص۳۳۵.
  71. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۵/۶/۱۳۸۲.
  72. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  73. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر، ۳۰/۷/۱۳۷۶.
  74. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  75. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان، ۱۸/۲/۱۳۸۴.
  76. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  77. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران، در روز عید مبعث، ۲۹/۹/۱۳۷۴.
  78. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  79. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.
  80. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  81. «بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  82. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۲۹/۶/۱۳۸۴.
  83. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  84. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.
  85. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  86. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۶/۹/۱۳۸۲.
  87. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  88. مهاجرنیا، محسن، مقاله «فلسفه عدالت در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، فصلنامه قبسات، شماره ۵۱، بهار ۸۸.
  89. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای