عدل در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'درهم تنیده' به 'درهم‌تنیده')
جز (جایگزینی متن - '"]]، ' به '»، [[')
خط ۸۰: خط ۸۰:


===رابطه [[عدالت]] با [[ایمان]]===
===رابطه [[عدالت]] با [[ایمان]]===
*در [[منابع اسلامی]]، از [[عدالت]] به عنوان مرکز و خمیرمایه [[ایمان]] و سرچشمه همه [[نیکی‌ها]] نام برده شده است. در این نگرش [[عدالت]] با [[اعتقاد]] و [[اندیشه]] [[آدمی]] گره خورده است و [[عدالت]]، رأس [[ایمان]]، مایه [[زینت]] و [[زیبایی]] [[ایمان]] محسوب می‌شود و بالاترین مراتب و درجات آن را تشکیل فی دهد: {{متن حدیث|الْعَدْلُ رَأْسُ الْإِيمَانِ وَ جِمَاعُ الْإِحْسَانِ [وَ أَعْلَى مَرَاتِبِ الْإِيمَانِ‏]}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ص۴۴۶، ح۱۰۲۰۶.</ref>. بر طبق [[روایات]] فوق، معیار و محک [[ایمان]]، [[عدالت]] است و [[مؤمن]] کسی است که بر طبق [[عدالت]] [[اسلامی]] عمل می‌کند. از منظر [[امام خمینی]] [[اصلاح جامعه]] و استقرار [[عدل]] در آن، تنها در گرو این است که نقطه اتکایش یک مبدأ [[معنوی]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۴۰۳.</ref>. ایشان می‌فرماید: من نمی‌توانم [[باور]] کنم که کسی از مبادی [[معنوی]] برخوردار نباشد و در عین حال برای [[مردم]] کوشش کند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۵۱۰.</ref>. [[امام]] همچنین [[معتقد]] است: [[مؤمن]] کسی است که لذائذش را با [[قانون]] [[اسلام]] [[تطبیق]] می‌دهد و تخلّف از [[قانون]] [[اسلام]] نمی‌کند<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۶۱.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
*در [[منابع اسلامی]]، از [[عدالت]] به عنوان مرکز و خمیرمایه [[ایمان]] و سرچشمه همه [[نیکی‌ها]] نام برده شده است. در این نگرش [[عدالت]] با [[اعتقاد]] و [[اندیشه]] [[آدمی]] گره خورده است و [[عدالت]]، رأس [[ایمان]]، مایه [[زینت]] و [[زیبایی]] [[ایمان]] محسوب می‌شود و بالاترین مراتب و درجات آن را تشکیل فی دهد: {{متن حدیث|الْعَدْلُ رَأْسُ الْإِيمَانِ وَ جِمَاعُ الْإِحْسَانِ [وَ أَعْلَى مَرَاتِبِ الْإِيمَانِ‏]}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ص۴۴۶، ح۱۰۲۰۶.</ref>. بر طبق [[روایات]] فوق، معیار و محک [[ایمان]]، [[عدالت]] است و [[مؤمن]] کسی است که بر طبق [[عدالت]] [[اسلامی]] عمل می‌کند. از منظر [[امام خمینی]] [[اصلاح جامعه]] و استقرار [[عدل]] در آن، تنها در گرو این است که نقطه اتکایش یک مبدأ [[معنوی]] باشد<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۴۰۳.</ref>. ایشان می‌فرماید: من نمی‌توانم [[باور]] کنم که کسی از مبادی [[معنوی]] برخوردار نباشد و در عین حال برای [[مردم]] کوشش کند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۵۱۰.</ref>. [[امام]] همچنین [[معتقد]] است: [[مؤمن]] کسی است که لذائذش را با [[قانون]] [[اسلام]] [[تطبیق]] می‌دهد و تخلّف از [[قانون]] [[اسلام]] نمی‌کند<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۳۶۱.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
===رابطه [[عدالت]] با [[معنویت]] و [[تزکیه]]===
===رابطه [[عدالت]] با [[معنویت]] و [[تزکیه]]===
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در بیانات متعددی بر [[ضرورت]] در آمیختن [[عدالت]] با [[معنویت]] و [[عقلانیت]] تأکید خاص دارند. ایشان از سویی بر این نکته [[اصرار]] دارند که تحقق [[عدالت]] [[نیازمند]] بسط [[اعتقاد]] به [[مبدأ و معاد]] و [[معنویت]] در سطح [[جامعه]] است و تا این [[اعتقادات]] در میان [[آحاد]] [[جامعه]] دامن‌گستر نشود، [[عدالت اجتماعی]] واقعی و مورد نظر [[اسلام]] پیاده نمی‌شود. از سوی دیگر بر [[لزوم]] برخورداری [[مسئولان]] دولتی و مجریان [[عدالت اجتماعی]] از [[معنویت]] و [[عقلانیت]] تأکید دارند. [[عقلانیت]] اقتضا می‌کند که مجریان و دستاندرکاران تحقق [[عدالت]] در هر عرصه از عرصه‌های [[اجتماع]] از تجارب عقلایی سایر [[ملت‌ها]] و نیز از [[تدبیر]] و [[محاسبه]] و دقت کافی و بهره‌مندی از نظرات صاحبنظران که اقتضای کار معقول و سنجیده است بهره‌مند باشند. همچنین به [[اعتقاد]] [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] اگر [[معنویت]] با [[عدالت]] همراه نباشد، تحقق [[عدالت]] [[شعار]] توخالی خواهد بود، خیلی‌ها حرف و [[شعار]] [[عدالت]] را می‌زنند اما چون [[معنویت]] در [[رفتار]] نیست، بیشتر جنبه [[سیاسی]] و شکلی پیدا می‌کند.
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در بیانات متعددی بر [[ضرورت]] در آمیختن [[عدالت]] با [[معنویت]] و [[عقلانیت]] تأکید خاص دارند. ایشان از سویی بر این نکته [[اصرار]] دارند که تحقق [[عدالت]] [[نیازمند]] بسط [[اعتقاد]] به [[مبدأ و معاد]] و [[معنویت]] در سطح [[جامعه]] است و تا این [[اعتقادات]] در میان [[آحاد]] [[جامعه]] دامن‌گستر نشود، [[عدالت اجتماعی]] واقعی و مورد نظر [[اسلام]] پیاده نمی‌شود. از سوی دیگر بر [[لزوم]] برخورداری [[مسئولان]] دولتی و مجریان [[عدالت اجتماعی]] از [[معنویت]] و [[عقلانیت]] تأکید دارند. [[عقلانیت]] اقتضا می‌کند که مجریان و دستاندرکاران تحقق [[عدالت]] در هر عرصه از عرصه‌های [[اجتماع]] از تجارب عقلایی سایر [[ملت‌ها]] و نیز از [[تدبیر]] و [[محاسبه]] و دقت کافی و بهره‌مندی از نظرات صاحبنظران که اقتضای کار معقول و سنجیده است بهره‌مند باشند. همچنین به [[اعتقاد]] [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] اگر [[معنویت]] با [[عدالت]] همراه نباشد، تحقق [[عدالت]] [[شعار]] توخالی خواهد بود، خیلی‌ها حرف و [[شعار]] [[عدالت]] را می‌زنند اما چون [[معنویت]] در [[رفتار]] نیست، بیشتر جنبه [[سیاسی]] و شکلی پیدا می‌کند.
خط ۹۹: خط ۹۹:


===رابطه [[عدالت]] با [[حقوق]]===
===رابطه [[عدالت]] با [[حقوق]]===
*منظور از [[حقوق]]، همان آزادی‌های [[فطری]] و طبیعی است که در نهاد هر [[انسانی]] وجود دارد و اعطا کردنی یا قابل سلب از سوی دیگران نیست. قطعاً تحقق [[عدالت اجتماعی]]، بدون تأمین این [[حقوق]] برای همگان میسر نیست. در سخنان و [[سیره معصومان]]{{عم}} [[عدل]] و [[حق]] قرین هم هستند؛ بدین معنا که برای تحقق [[حق]]، [[عدالت]] باید [[اجرا]] گردد و تنها در صورت برپایی [[عدالت]]، [[حق]] معنا پیدا می‌کند. می‌توان گفت در مواردی از سخنان [[معصومان]]{{عم}} که بحث از [[عدالت]] مطرح شده است، ایشان به مفهوم واژه [[حق]] نظر داشته‌اند. به عنوان نمونه [[امام علی]]{{ع}} در رابطه با [[حق مردم]] بر [[حاکم]] و [[حق حاکم]] بر [[مردم]] می‌فرماید: "و آنگاه که [[مردم]]، [[حق]] [[رهبری]] را ادا کنند و زمام‌دار، [[حق مردم]] را بپردازد، [[حق]] در [[جامعه]] [[عزت]] یابد و راه‌های [[دین]] پدیدار و [[نشانه‌های عدالت]] برقرار و [[سنت پیامبر]]{{صل}} آشکار گردد..."<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> [[امام خمینی]] عدل‌خواهی را یکی از [[حقوق]] اولیه [[بشر]] برمی‌شمارد که باید توسط [[حکومت اسلامی]] تأمین گردد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۹۱.</ref>. ایشان در مرحله بعد به [[مردم]] [[اطمینان]] می‌دهد در صورتی که [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] در [[جامعه]] مستقر شود، همه اقشار و گروه‌ها به [[حقوق]] حقه خود خواهند رسید<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۷.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
*منظور از [[حقوق]]، همان آزادی‌های [[فطری]] و طبیعی است که در نهاد هر [[انسانی]] وجود دارد و اعطا کردنی یا قابل سلب از سوی دیگران نیست. قطعاً تحقق [[عدالت اجتماعی]]، بدون تأمین این [[حقوق]] برای همگان میسر نیست. در سخنان و [[سیره معصومان]]{{عم}} [[عدل]] و [[حق]] قرین هم هستند؛ بدین معنا که برای تحقق [[حق]]، [[عدالت]] باید [[اجرا]] گردد و تنها در صورت برپایی [[عدالت]]، [[حق]] معنا پیدا می‌کند. می‌توان گفت در مواردی از سخنان [[معصومان]]{{عم}} که بحث از [[عدالت]] مطرح شده است، ایشان به مفهوم واژه [[حق]] نظر داشته‌اند. به عنوان نمونه [[امام علی]]{{ع}} در رابطه با [[حق مردم]] بر [[حاکم]] و [[حق حاکم]] بر [[مردم]] می‌فرماید: "و آنگاه که [[مردم]]، [[حق]] [[رهبری]] را ادا کنند و زمام‌دار، [[حق مردم]] را بپردازد، [[حق]] در [[جامعه]] [[عزت]] یابد و راه‌های [[دین]] پدیدار و [[نشانه‌های عدالت]] برقرار و [[سنت پیامبر]]{{صل}} آشکار گردد..."<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> [[امام خمینی]] عدل‌خواهی را یکی از [[حقوق]] اولیه [[بشر]] برمی‌شمارد که باید توسط [[حکومت اسلامی]] تأمین گردد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۹۱.</ref>. ایشان در مرحله بعد به [[مردم]] [[اطمینان]] می‌دهد در صورتی که [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] در [[جامعه]] مستقر شود، همه اقشار و گروه‌ها به [[حقوق]] حقه خود خواهند رسید<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۷.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
===رابطه [[عدالت]] با [[حقوق بشر]]===
===رابطه [[عدالت]] با [[حقوق بشر]]===
*امروز دنیای [[استکبار]] خود را منادی [[نجات بشر]] و حامی [[حقوق بشر]] در [[جهان]] می‌داند به گونه‌ای که بزرگ‌ترین تجاوزها به [[حقوق]] [[ملل]] را با [[شعار]] [[حمایت]] از [[حقوق بشر]] انجام می‌دهد. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در موضع گیری‌های گوناگون ضمن تقبیح شدید [[حمایت]] از [[حقوق بشر]] دنیای [[غرب]]، از [[حقوق بشر]] و [[عدالت اجتماعی]] [[آموزه‌های اسلام]] [[دفاع]] کرده و [[برتری]] [[حقوق اسلامی]] را که متضمن [[عدالت اجتماعی]] در [[جوامع]] است به رخ دنیای به اصطلاح [[سوسیالیسم]] و [[لیبرالیسم]] می‌کشند، به گونه‌ای که [[برتری]] [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]] را مورد [[تأیید]] [[اندیشمندان]] غربی می‌دانند و معتقدند [[عدالت اجتماعی]] در [[نظام اسلامی]] از دنیای به اصطلاح [[سوسیالیسم]] و [[لیبرالیسم]] محکم‌تر است. [[حقوق بشر]] و [[آزادی‌های فردی]] از آنچه که در دنیای به اصطلاح [[دموکراسی]] مطرح می‌شود، پیشرفته‌تر است، آنچنان که [[دنیا]] هم قبول دارد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مدیران ستاد فرماندهی کل قوا، ۲۱/۱۲/۱۳۶۸.</ref>.
*امروز دنیای [[استکبار]] خود را منادی [[نجات بشر]] و حامی [[حقوق بشر]] در [[جهان]] می‌داند به گونه‌ای که بزرگ‌ترین تجاوزها به [[حقوق]] [[ملل]] را با [[شعار]] [[حمایت]] از [[حقوق بشر]] انجام می‌دهد. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] در موضع گیری‌های گوناگون ضمن تقبیح شدید [[حمایت]] از [[حقوق بشر]] دنیای [[غرب]]، از [[حقوق بشر]] و [[عدالت اجتماعی]] [[آموزه‌های اسلام]] [[دفاع]] کرده و [[برتری]] [[حقوق اسلامی]] را که متضمن [[عدالت اجتماعی]] در [[جوامع]] است به رخ دنیای به اصطلاح [[سوسیالیسم]] و [[لیبرالیسم]] می‌کشند، به گونه‌ای که [[برتری]] [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]] را مورد [[تأیید]] [[اندیشمندان]] غربی می‌دانند و معتقدند [[عدالت اجتماعی]] در [[نظام اسلامی]] از دنیای به اصطلاح [[سوسیالیسم]] و [[لیبرالیسم]] محکم‌تر است. [[حقوق بشر]] و [[آزادی‌های فردی]] از آنچه که در دنیای به اصطلاح [[دموکراسی]] مطرح می‌شود، پیشرفته‌تر است، آنچنان که [[دنیا]] هم قبول دارد<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مدیران ستاد فرماندهی کل قوا، ۲۱/۱۲/۱۳۶۸.</ref>.


===رابطه [[عدالت]] با [[آزادی]]===
===رابطه [[عدالت]] با [[آزادی]]===
*[[آزادی]] جزء اولین و ابتدایی‌ترین [[حقوق]] تک تک افراد [[انسانی]] است. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|النَّاسُ كُلُّهُمْ أَحْرَارٌ}} ([[مردم]] همگی [[آزاد]] و آزاده‌اند)<ref>کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۲۰.</ref>. [[حضرت]] [[امام]]، [[آزادی]] را [[بهترین]] نعمتی می‌داند که [[خدا]] برای [[بشر]] قرار داده است<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۳۶۷.</ref>. از دید ایشان [[آزادی]] اعطاء شدنی نیست و [[حاکمان]] و قدرتمداران [[حق]] ندارند بر [[مردم]] منّت اعطای [[آزادی]] بنهند؛ بلکه [[آزادی]] یعنی [[تسلط]] [[انسان]] بر خودش و مالش و جانش و نوامیسش و..، امری [[فطری]] است که [[خداوند]] آن را به [[مردم]] عطا کرده است<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۴۰۶.</ref>. اما بین [[عدالت اجتماعی]] و [[آزادی]] افراد رابطه تنگاتنگ و دوسویه وجود دارد؛ به این صورت که از الزامات اصلی و اساسی برپایی [[عدالت]] در [[جامعه]]، رعایت [[حقوق]] [[فطری]] [[انسان‌ها]] از جمله [[آزادی]] است و اصولاً شرط مهم تحقق [[عدالت اجتماعی]]، [[آزاد]] بودن افراد [[جامعه]] می‌باشد. از سوی دیگر، [[برقراری عدل]] در [[جامعه]] زمینه را برای تحقق [[آزادی]] و [[رفاه مردم]] فراهم می‌سازد. [[امام خمینی]] در این باره [[معتقد]] است چنانچه در [[جمهوری اسلامی]]، [[عدل]] [[اسلامی]] مستقر شود، همه و همه در [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[رفاه]] خواهند بود<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۱۱۵.</ref>. البته مرز آزادی‌های افراد را [[قانون الهی]] مشخص می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۲۸۳.</ref>. بنابراین [[انسان]] به بهانه [[آزادی]] خود، [[حق]] ندارد [[حقوق]] دیگران را نادیده بگیرد و در صورتی که افراد از آزادی‌های خود [[سوء]] استفاده کنند، [[حاکم اسلامی]] به مقتضای [[عدالت اجتماعی]]، قوانینی را جهت کنترل و محدود کردن آنها وضع خواهد نمود<ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
*[[آزادی]] جزء اولین و ابتدایی‌ترین [[حقوق]] تک تک افراد [[انسانی]] است. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|النَّاسُ كُلُّهُمْ أَحْرَارٌ}} ([[مردم]] همگی [[آزاد]] و آزاده‌اند)<ref>کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۲۰.</ref>. [[حضرت]] [[امام]]، [[آزادی]] را [[بهترین]] نعمتی می‌داند که [[خدا]] برای [[بشر]] قرار داده است<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۳۶۷.</ref>. از دید ایشان [[آزادی]] اعطاء شدنی نیست و [[حاکمان]] و قدرتمداران [[حق]] ندارند بر [[مردم]] منّت اعطای [[آزادی]] بنهند؛ بلکه [[آزادی]] یعنی [[تسلط]] [[انسان]] بر خودش و مالش و جانش و نوامیسش و..، امری [[فطری]] است که [[خداوند]] آن را به [[مردم]] عطا کرده است<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۴۰۶.</ref>. اما بین [[عدالت اجتماعی]] و [[آزادی]] افراد رابطه تنگاتنگ و دوسویه وجود دارد؛ به این صورت که از الزامات اصلی و اساسی برپایی [[عدالت]] در [[جامعه]]، رعایت [[حقوق]] [[فطری]] [[انسان‌ها]] از جمله [[آزادی]] است و اصولاً شرط مهم تحقق [[عدالت اجتماعی]]، [[آزاد]] بودن افراد [[جامعه]] می‌باشد. از سوی دیگر، [[برقراری عدل]] در [[جامعه]] زمینه را برای تحقق [[آزادی]] و [[رفاه مردم]] فراهم می‌سازد. [[امام خمینی]] در این باره [[معتقد]] است چنانچه در [[جمهوری اسلامی]]، [[عدل]] [[اسلامی]] مستقر شود، همه و همه در [[آزادی]] و [[استقلال]] و [[رفاه]] خواهند بود<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۱۱۵.</ref>. البته مرز آزادی‌های افراد را [[قانون الهی]] مشخص می‌کند<ref>صحیفه امام، ج۸، ص۲۸۳.</ref>. بنابراین [[انسان]] به بهانه [[آزادی]] خود، [[حق]] ندارد [[حقوق]] دیگران را نادیده بگیرد و در صورتی که افراد از آزادی‌های خود [[سوء]] استفاده کنند، [[حاکم اسلامی]] به مقتضای [[عدالت اجتماعی]]، قوانینی را جهت کنترل و محدود کردن آنها وضع خواهد نمود<ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] با [[نفی]] دوگانگی و تباین بین [[عدالت]] و [[آزادی]] بر این [[باور]] هستند که [[عدالت]] بدون [[آزادی]] محقق نمی‌شود و [[آزادی]] بدون [[عدالت]] هم هرگز بوجود نمی‌آید. اما در وزندهی به این دو مقوله اساسی، ایشان ضمن اینکه [[آزادی]] را یکی از شعارهای اصلی [[اسلام]] می‌دانند؛ معتقدند [[آزادی]] ریشه [[الهی]] دارد و [[اسلام]] منبع [[آزادی]] است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.</ref>. ایشان معتقدند ممکن است در جامعه‌ای مثل [[جوامع]] [[لیبرال]] غربی، [[آزادی]] باشد ولی [[عدالت]]، نباشد. عده‌ای [[عدالت‌خواهی]] را مقابل [[آزادی‌خواهی]] می‌دانند. اما [[آزادی‌خواهی]] در درون [[عدالت‌خواهی]] است؛ اگر [[عدالت]] در جامعه‌ای نهادینه شود، [[حقوق]] افراد و آزادی‌ها پاس داشته خواهد شد. در جای دیگر با تعریف [[آزادی]] و اهمیت آن و نسبتش با [[عدالت]] می‌فرمایند: "[[آزادی]] یعنی رها شدن از قید و بند [[طاغوت‌ها]] و امکان حرکت و پرواز به سوی سر [[منزل]] [[انسانیت]] که تعالی [[معنوی]] و [[الهی]] است. البته شکل کامل این [[آزادی]] و [[رهایی]] جز در یک [[نظام]] عادلانه [[اجتماعی]] از لحاظ [[اقتصادی]] و از همه جهت ممکن نیست. امروز ما داریم به طرف یک [[نظام]] عادلانه [[اسلامی]] هم حرکت می‌کنیم<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 
*[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] با [[نفی]] دوگانگی و تباین بین [[عدالت]] و [[آزادی]] بر این [[باور]] هستند که [[عدالت]] بدون [[آزادی]] محقق نمی‌شود و [[آزادی]] بدون [[عدالت]] هم هرگز بوجود نمی‌آید. اما در وزندهی به این دو مقوله اساسی، ایشان ضمن اینکه [[آزادی]] را یکی از شعارهای اصلی [[اسلام]] می‌دانند؛ معتقدند [[آزادی]] ریشه [[الهی]] دارد و [[اسلام]] منبع [[آزادی]] است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.</ref>. ایشان معتقدند ممکن است در جامعه‌ای مثل [[جوامع]] [[لیبرال]] غربی، [[آزادی]] باشد ولی [[عدالت]]، نباشد. عده‌ای [[عدالت‌خواهی]] را مقابل [[آزادی‌خواهی]] می‌دانند. اما [[آزادی‌خواهی]] در درون [[عدالت‌خواهی]] است؛ اگر [[عدالت]] در جامعه‌ای نهادینه شود، [[حقوق]] افراد و آزادی‌ها پاس داشته خواهد شد. در جای دیگر با تعریف [[آزادی]] و اهمیت آن و نسبتش با [[عدالت]] می‌فرمایند: "[[آزادی]] یعنی رها شدن از قید و بند [[طاغوت‌ها]] و امکان حرکت و پرواز به سوی سر [[منزل]] [[انسانیت]] که تعالی [[معنوی]] و [[الهی]] است. البته شکل کامل این [[آزادی]] و [[رهایی]] جز در یک [[نظام]] عادلانه [[اجتماعی]] از لحاظ [[اقتصادی]] و از همه جهت ممکن نیست. امروز ما داریم به طرف یک [[نظام]] عادلانه [[اسلامی]] هم حرکت می‌کنیم<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref><ref>[[محمد زارع قراملکی|زارع قراملکی، محمد]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|عدالت اسلامی]]، [[منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای]]</ref>. 



نسخهٔ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۳


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عدل است. "عدل" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

تعریف عدل

  • واژه "عدل" در لغت در معانی مختلفی به کار رفته است. از جمله: میانه‌روی در امور و ضد جور[۲]، مثل، فدیه[۳]، حکم کردن به حق[۴] و... همچنین کلمه "عدل"، از واژگان متضاد است و در معانی عدول کردن و شریک قرار دادن نیز به کار می‌رود[۵]. عدل، معانی اصطلاحی متعددی دارد که به شرح ذیل بیان می‌گردد:
  1. برابری و تساوی: برخی عدالت را به معنای برابری و عدم تفاوت بین افراد جامعه می‌دانند؛ راغب اصفهانی نیز چنین معنایی را ارایه کرده و عدالت را عبارت از لفظی می‌داند که به معنی مساوات و برابری است و برای مقایسه دو یا چند چیز به کار می‌رود[۶]. شهید مطهری پس از ردّ این نظریه، نقش استحقاق‌های افراد را در تعیین مرز عدالت، بسیار مهم توصیف کرده و می‌نویسد: عدالتی که همه چیز و همه کس را با یک چشم ببیند، عین ظلم است؛ چرا که عدالت واقعی، به معنای رعایت برابری در زمینه استحقاق‌های متساوی است و چنین مساواتی، از لوازم عدل می‌باشد[۷]. امام خمینی نیز به این ویژگی عدالت عنایت داشته و برنامه جمهوری اسلامی را عبارت از این می‌داند که دولتی تشکیل گردد که با همه قشرها به عدالت رفتار کند و امتیازی بین قشرها قایل نشود مگر به امتیازات انسانی که خود آنها دارند[۸].
  2. تناسب و توازن: در توضیح این جنبه از عدل می‌توان به مجموعه‌ای مثال زد که دارای اجزاء و ابعاض مختلفی است. برای بقا و حفظ این مجموعه، باید شرایط معینی در آن، از حیث مقدار لازم هر جزء و نیز از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر، اعمال کرد. عدل به این معنا از شئون حکیم بودن و علیم بودن خداوند است. خداوند متعال، به مقتضای علم شامل و حکمت عام خود می‌داند که برای ساختمان هر چیزی، از هر چیزی چه اندازه لازم و ضروری است و همان اندازه را در آن قرار می‌دهد. نقطه مقابل عدل در این معنی، عدم تناسب است نه ظلم[۹]. از امیرمؤمنان(ع) سؤال شد که عدل برتر است یا بخشش؟ حضرت فرمود: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا»[۱۰]؛ یعنی عدل هر چیزی را در جای خود می‌نهد؛ در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می‌کند؛ عدل تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش، شامل گروهی خاص می‌شود؛ پس عدل شریف‌تر و برتر است.
  3. عطا کردن حق به صاحب حق: در این تعریف که به تعریف قبلی نزدیک‌تر است، به عنصر "حق" به عنوان "معیار عدالت" توجه شده است. شهید مطهری این معنا را پذیرفته و می‌نویسد: این عدالت متکی بر دو چیز است: الف. حقوق و اولویت‌ها: یعنی افراد بشر نسبت به یکدیگر نوعی حقوق و اولویت پیدا می‌کنند. مثلاً کسی که با کار خود محصولی تولید کرده، طبعاً نوعی اولویت نسبت به آن محصول پیدا می‌کند. یکی از خصوصیات ذاتی بشر این است که در کارهای خود نوعی اندیشه‌ها (اندیشه‌های اعتباری) استخدام می‌کند و آن اندیشه‌ها یک سلسله اندیشه‌های "انشایی" است که با "بایدها" مشخص می‌شود. به عنوان مثال برای اینکه افراد جامعه بهتر به سعادت خود برسند، "باید" حقوق و اولویت‌ها رعایت شود. این است مفهوم عدالت بشری که وجدان هر فرد آن را تأیید می‌کند و نقطه مقابلش را که ظلم نامیده می‌شود، محکوم می‌سازد[۱۱]. امام خمینی درباره این تعریف از عدالت می‌فرماید: اگر احکام عادلانه اسلام در جامعه پیاده شود، مستضعفین به حقوق خودشان می‌رسند و ظلم و ستم ریشه‌کن می‌شود[۱۲]. علامه طباطبایی دو تعریف اخیر را با هم جمع کرده و می‌نویسد: هِيَ إِعطاءُ كُلِّ ذِي حَقٍ مِنَ القَوِيِّ حقَّهُ وَ وَضعَه فِي مَوْضِعِه الَّذِي يَنْبَغِي لَهُ[۱۳]؛ یعنی عدالت عبارت است از اعطای حق هر یک از قوایی که دارای حقی است و قرار دادن آن در جایگاهی که شایسته آن است.
  4. حد وسط افراط و تفریط: در این نظریه عدالت به معنای ایجاد تعادل بین قوای نفسانی انسان و مادر همه فضایل اخلاقی و بلکه خود، فضیلت برتر و کامل است. امام خمینی عدالت را عبارت از حد وسط بین افراط و تفریط و از امّهات فضایل اخلاقی دانسته و معتقد است عدالت مطلقه، تمام فضایل باطنیه، ظاهریه، روحیه، قلبیه، نفسیه و جسمیه است؛ زیرا عدل مطلق، مستقیم به همه معنی است[۱۴]. امام خمینی در جای دیگر، عدالت را همان صراط مستقیم انسانی دانسته که حرکت در آن، انسان را به سعادت می‌رساند. از دیدگاه ایشان اگر از نقطه عبودیت تا مقام قرب ربوبیت تمثیل حسی کنیم، بر خط مستقیم وصل می‌شود. پس طریق مسیر انسان کامل از نقطه نقص عبودیت تا کمال عزّ ربوبیت، عدالت است که خط مستقیم و سیر معتدل است[۱۵].

گستره عدل

ساحت‌های عدل بشری

نخست: عدل فردی

عدل فقهی

عدل اخلاقی

عدل عاطفی

دوم: عدالت اجتماعی

عدالت فرهنگی

عدالت آموزشی
عدالت تبلیغاتی

عدالت علمی

عدالت سیاسی

عدالت اقتصادی

عدالت اداری

عدالت قضایی (عدالت حقوقی)

عدالت کیفری
عدالت جزایی

جایگاه عدالت از دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای

  1. عدالت از نیازهای طبیعی بشر است؛
  2. عدالت از نیازهای اصلی و همیشگی بشر است؛
  3. عدالت سرآمد همه خواسته‌های انسانی است؛
  4. عدالت یک آرمان دائمی است و غیر قابل تغییر است؛
  5. عدالت یک قانون طبیعی و گردش طبیعی این عالم و تاریخ بشر است؛
  6. سنت الهی و جهت‌گیری فلسفه تاریخ بر مبنای عدالت است؛
  7. عدالت مبنای تعالی و رشد انسان است که در تزکیه آدمی نهفته است؛
  8. عدالت بخشی از حقوق اساسی اسلام است؛
  9. عدالت حق است. حق یعنی، آن جعلی که منطبق با واقعیت‌هاست؛
  10. عدالت بر پایه توحید بنا شده است؛
  11. عدالت از اصول ثابت اسلام است؛
  12. عدالت محور و مدار همه‌چیز است؛
  13. عدالت ملاک و اصل است؛
  14. عدالت، تکیه‌گاه اسلام است؛
  15. عدالت هدیه الهی است؛
  16. عدالت از نشانه‌های توحید است؛
  17. عدالت پایه حکومت است؛
  18. عدالت مقوّم حاکمیت اسلام است؛
  19. وجه فارق بین جامعه اسلامی و همه جوامع دیگر است؛
  20. قوام جامعه اسلامی با عدل است[۲۶].

رابطه عدالت با مفاهیم دیگر

رابطه عدالت با برابری

رابطه عدالت با مساوات

رابطه عدالت با حق

رابطه عدالت با منطق

رابطه عدالت با بعثت انبیا

  • آیت‌الله خامنه‌ای، بارها به استناد آیه ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۳۵] بیان فرموده‌اند که انزال کتاب‌های الهی و ارسال رسل برای تحقق قسط و عدل در میان جوامع بوده است. یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد را از میان بردارند. ایشان حرکت امام حسین(ع) را نیز در تداوم بعثت انبیاء و جهت تحقق عدالت برمی‌شمرند و بر اساس فرمایش آن حضرت در هنگامه خروج علیه حاکمیت یزید که فرمودند: «مَن رَأى سُلطاناً جائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرَمِ أو تارِكاً لِعَهدِ اللَّهِ، ومُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ(ص)، فَعَمِلَ في عِبادِ اللَّهِ بالإثْمِ والعُدوانِ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلا فِعلٍ، كانَ حَقَّاً عَلى اللَّهِ أَن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ»[۳۶]. یعنی اگر کسی کانون فساد و ظلم را ببیند و بی‌تفاوت بنشیند، در نزد خدای متعال با او همسرنوشت است. من برای گردنکشی و تفرعن حرکت نکردم. بلکه برای احیای دین جدم قیام کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام؛ بنابراین از اهداف مهم انبیاء و اوصیای الهی قیام برای عدالت و عدالتخواهی است[۳۷][۳۸].

رابطه عدالت با ایمان

رابطه عدالت با معنویت و تزکیه

رابطه عدالت با اخلاق

رابطه عدالت با عقلانیت

رابطه عدالت با تندروی

رابطه عدالت با حقوق

رابطه عدالت با حقوق بشر

رابطه عدالت با آزادی

رابطه عدالت با اقتصاد و توسعه

رابطه عدالت با توزیع فقر

رابطه عدالت با قدرت سیاسی

رابطه عدالت با فیمنیسم

رابطه عدالت با تمدن

رابطه عدالت با صلح

رابطه عدالت با مهدویت

عدل و احسان

عدالت و احسان مقوله‌ای ارزشمند است، و در تمامی عرصه‌های فردی و اجتماعی نقش دارد. تلاش انبیا در جهت تحقق عدالت در بُعد اجتماعی و فردی بوده است[۹۰]. تحقق چنین عدالتی بسیار دشوار است زیرا جامعه باید از لحاظ اخلاقی به کمال رسیده باشد تا بتوان عدالت کامل را در آن اجرا کرد[۹۱]. بدون چنین تحولی عدالت مورد نظر اسلام تحقق نمی‌یابد زیرا عده‌ای را که در صدد سوء استفاده از بیت‌المال هستند، ناراضی ساخته و موجبات کارشکنی آنان را فراهم می‌کند[۹۲]. امیرمؤمنان(ع) وظیفه زمامداران و مسئولان را، ملزم کردن خویش به رعایت عدالت و اولین گام در راه عدالت را دور کردن هواهای نفسانی دانسته است. «قَدْ أَلْزَمَ‏ نَفْسَهُ‏ الْعَدْلَ‏ فَكَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ نَفْيُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ»[۹۳]. در اندیشه انقلاب اسلامی عدالت و احسان، درسی است که از قرآن، بیانات پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) گرفته شده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ[۹۴] امیرمؤمنان دستور می‌دهد که به همه نیکی کنید، چون، یا برادر اسلامی تو است و یا به هر حال انسان است[۹۵]؛ منطق اسلام خدمت و محبت به همه انسان‌هاست[۹۶].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌

پانویس

  1. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  2. زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.
  3. ابن الأثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۱.
  4. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۰.
  5. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۵.
  6. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۹.
  7. مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۸۰.
  8. امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۷۲.
  9. امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۷۸-۸۰.
  10. نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷.
  11. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۸۰-۸۱.
  12. صحیفه امام، ج۶، ص۵۲۵.
  13. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۷۱.
  14. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۴۷.
  15. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۵۲.
  16. نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۷-۳۱۸.
  17. نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۷.
  18. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۱۳.
  19. صحیفه امام، ج۵، ص۳۵۷.
  20. صحیفه امام، ج۵، ج۵۴۱.
  21. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.
  22. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  23. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۶/۹/۱۳۸۲.
  24. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  25. مهاجرنیا، محسن، مقاله «فلسفه عدالت در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، فصلنامه قبسات، شماره ۵۱، بهار ۸۸.
  26. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  27. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.
  28. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  29. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۸/۲/۱۳۷۷.
  30. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  31. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، مسئولان و قضات «قوه قضائیه»، ۷/۴/۱۳۷۴.
  32. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  33. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  34. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  35. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  36. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.
  37. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.
  38. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  39. آمدی، غرر الحکم، ص۴۴۶، ح۱۰۲۰۶.
  40. صحیفه امام، ج۴، ص۴۰۳.
  41. صحیفه امام، ج۵، ص۵۱۰.
  42. صحیفه امام، ج۲، ص۳۶۱.
  43. خاکبان، سلیمان، یوسفی، رقیه، "عدالت اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی
  44. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  45. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اولین روز ورود به ساری، ۲۲/۷/۱۳۷۴.
  46. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با گروهی از خانواده‌های شهدا و جانبازان و اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان ادارات و سازمان‌های شهرهای تهران، شهداد کرمان، قم، و مسئولان و دانشجویان دانشگاه هنر، ۱/۸/۱۳۷۰.
  47. حضرت آیت الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت گردهمایی سالیانه نماز، ۱۴/۶/۱۳۷۴.
  48. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  49. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار وزیر و مسئولان «وزارت ارشاد» و اعضای «شوراهای فرهنگ عمومی کشور»، ۱۹/۴/۱۳۷۴.
  50. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  51. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  52. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  53. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی‌نژاد، ۱۲ / ۵ /۱۳۸۴.
  54. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.
  55. صحیفه امام، ج۶، ص۹۱.
  56. صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۷.
  57. خاکبان، سلیمان، یوسفی، رقیه، "عدالت اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی
  58. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مدیران ستاد فرماندهی کل قوا، ۲۱/۱۲/۱۳۶۸.
  59. کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۲۰.
  60. صحیفه امام، ج۷، ص۳۶۷.
  61. صحیفه امام، ج۳، ص۴۰۶.
  62. صحیفه امام، ج۷، ص۱۱۵.
  63. صحیفه امام، ج۸، ص۲۸۳.
  64. خاکبان، سلیمان، یوسفی، رقیه، "عدالت اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی
  65. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار علما و روحانیون و مبلغان در آستانه ماه محرم الحرام، ۲۳/۱/۱۳۷۸.
  66. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  67. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  68. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ۱۲/۵/۱۳۷۲.
  69. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت، ۸/۶/۱۳۷۴.
  70. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در پیام به مناسبت حلول سال ۱۳۷۲ هجری شمسی، ۱/۱/۱۳۷۲.
  71. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  72. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  73. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اولین روز ورود به ساری، ۲۲/۷/۱۳۷۴.
  74. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  75. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت عید سعید مبعث، ۱۹/۹/۱۳۷۵.
  76. روضة الواعظین و بصیرة المتعین، محمد بن حسن فتال نیشابوری، ج۱، ص۱۷۳؛ بحار الانوار، علامه مجلسی ج۴۴، ص۳۳۵.
  77. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیات دولت، ۵/۶/۱۳۸۲.
  78. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  79. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر، ۳۰/۷/۱۳۷۶.
  80. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  81. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان، ۱۸/۲/۱۳۸۴.
  82. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  83. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران، در روز عید مبعث، ۲۹/۹/۱۳۷۴.
  84. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  85. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.
  86. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  87. «بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  88. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۲۹/۶/۱۳۸۴.
  89. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  90. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۶.
  91. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  92. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  93. نهج البلاغه، خطبه ۸۷ (۱۱۹)؛ خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۶/۱۲/۱۳۷۹.
  94. «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
  95. نهج البلاغه، نامه ۵۳ (۴۲۷).
  96. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۹/۸/۱۳۹۲.