وظایف امت نسبت به اهل بیت
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مقدمه
- وظایف امّت پیامبر اسلام درباره پیامبر و اهل بیت(ع) او را میتوان در سه بخش معرفتی، عاطفی و رفتاری دستهبندی کرد:
وظایف معرفتی
- وظایف معرفتی آن است که یک انسان مسلمان، بینش درستی از شخصیت، جایگاه حقوق و معارف اهل بیت(ع) داشته باشد تا در مقام عمل و رفتار نسبت به آنها درست عمل نماید.
- مهمترین وظایف معرفتی درباره اهل بیت(ع) چند چیز است:[۱].
یکم: شناخت شخصیت و جایگاه اهل بیت(ع)
- آنچه بر عهده امت است، شناخت شخصیت و جایگاه اهل بیت(ع) است، نه شناخت شناسنامهای و شخصی، گرچه شناخت شخصی آنها نیز لازم است.
- امام عسکری(ع) میفرمایند: زمین تا روز قیامت از حجت خدا بر خلقش خالی نیست. هر که بمیرد، در حالی که امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است: [۲].
- در فرازهای پایانی زیارت جامعه کبیره، اینگونه از خدای متعالی درخواست میکنیم: خدایا از تو میخواهم که من را از جمله عارفان به اهل بیت(ع) و حق اهل بیت قرار دهی[۳].
- امام صادق(ع) میفرمایند: ماییم که خدا اطاعت ما را واجب ساخته است. مردم راهی جز معرفت ما ندارند و بر نشناختن ما معذور نیستند. هر که ما را بشناسد، مؤمن است و هر که انکار کند، کافر است و کسی که نشناسد و انکار هم نکند، گمراه است تا آن هنگام که به سوی هدایتی که خدا بر او واجب ساخته و آن اطاعت حتمی ماست، برگردد و اگر به همان حال گمراهی بمیرد، خدا هر چه خواهد با او میکند: [۴][۵].
- راوی از امام صادق(ع) درباره برترین اعمال پس از معرفت خدا میپرسد. حضرت در پاسخ میفرمایند: هیچ چیز پس از معرفت، با نماز برابری نمیکند و چیزی پس از معرفت و نماز، برابر زکات نیست. پس از اینها، چیزی با روزه برابری نمیکند و پس از آن، هیچ چیز با حج برابر نیست و مقدمه همه اینها معرفت ما و پایان آن هم، معرفت ماست و چیزی پس از آن، همچون نیکی کردن به برادران و مواسات از راه بخشیدن درهم و دینار به دیگران نیست[۶].
- امام صادق(ع) به زراره سفارش میکنند، که در عصر غیبت این دعا را بخوان: بار خدایا، خویش را به من بشناسان. پس بهدرستی که تو اگر خویش را به من نشناسانی، پیغمبر تو را نشناسم. خداوندا، رسول خود را به من بشناسان، پس بهدرستی که تو اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّت تو را نشناسم. خداوندا، حجّت خود را به من بشناسان، پس بهدرستی که تو اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دین خویش گمراه میشوم[۷][۸].
- رهبر معظم انقلاب میفرماید: در درجه اول، طبعاً خود پیروان اهل بیت باید اقرار و اعتراف به این هویت والا بکنند و خودشان این گوهر گرانبهایی را که در دستشان هست، بشناسند تا بعد بتوانند آن را عرضه کنند. این جرأت را پیدا کنند که در بازارِ متاعهای گوناگون، این گوهر گرانبها را در معرض قرار بدهند؛ در برابر چشم دیگران قرار بدهند[۹].
- و در جایی دیگر میفرماید: معرفت اهل بیت(ع) و ارادت به اهل بیت(ع) نعمت بزرگی است. اگر همه عمرمان را برای شکر این نعمت بزرگی صرف کنیم که خدای متعال چشم ما را نابینا و ناتوان از درک حقیقت قرار نداد، توانستیم این انوار طالعه و مضیئه را بهقدر استعداد خودمان ببینیم، درک کنیم، به آنها عشق و ارادت بورزیم و از آنها غافل نباشیم، واقعاً کم است[۱۰].
- شناخت شخصیت و جایگاه اهل بیت(ع) محورهای متعددی دارد که در قرآن، روایات و زیارات اهل بیت(ع) فراوان تبیین شده است. مهمترین محورهای شناخت اهل بیت(ع) چند چیز است:
- اهل بیت(ع)، خلفای الهیاند: خدای متعالی در قرآن میفرماید: ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾[۱۱]. امام رضا(ع) در تبیین مصادیق این آیه شریف میفرمایند:اهل بیت(ع)، خلفای خدا در زمیناند«الْأَئِمَّةُ خُلَفَاءُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ»[۱۲].
- اهل بیت پیامبر(ع)، منصوب از سوی خدایند: خدای متعالی در قرآن میفرماید: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ﴾[۱۳]. امام باقر(ع) در تبیین آیه میفرمایند: ائمه، از فرزندان فاطمه(س) هستند که به آنها وحی میشود: [۱۴]. امام صادق(ع) میفرمایند: ما ائمه مسلمانان و حجتهای خدا بر عالمیان هستیم[۱۵].
- اهل بیت پیامبر، اولیای الهیاند: خدای متعالی در قرآن میفرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱۶]. امام صادق(ع) میفرمایند: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا...﴾، علی(ع) و امامان از ذریه او تا روز قیامتاند[۱۷][۱۸].
- اهل بیت پیامبر، گواهان اعمالند: خدای متعالی در قرآن میفرماید: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا﴾[۱۹]. امام صادق(ع) نیز در تبیین آیه بالا میفرمایند: ما امت وسط و شاهدان خدا بر خلق خدا و حجتهای او در زمین هستیم [۲۰].
- اهل بیت پیامبر، معصوماند: در قرآن آمده است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۲۱]. رسول خدا(ص) درباره آیه بالا میفرمایند: این آیه درباره پنج نفر نازل شده است: من و علی و حسن و حسین و فاطمه[۲۲][۲۳].
- اهل بیت پیامبر، دارای مقام حکومت و رهبریاند: خدای متعال میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾[۲۴]. برید عجلی میگوید: از امام باقر(ع) درباره آیه پرسیدم. حضرت فرمود: اولیالامر فقط ما هستیم: [۲۵].
- همان گونه که اشاره شد، عرصهها و محورهای شناختهای اهل بیت(ع) بسیار زیاد است و باید به کتابها و منابع مرتبط مراجعه کرد، زیارتنامههای اهل بیت(ع) به ویژه زیارت جامعه کبیره، عرصههای شناخت اهل بیت(ع) را به بهترین گونه اشاره نموده است[۲۶].
دوم: شناخت حقوق اهل بیت(ع)
- دومین جنبهای که در عرصه شناخت اهل بیت(ع) باید به آن توجه داشته باشیم شناخت حقوق اهل بیت(ع) است.
- پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: به خداوند سوگند بندهای از اعمال خود سود نمیبرد مگر اینکه حق ما را بشناسد[۲۷].
- در زیارت جامعه کبیره، خدا و اهل بیت(ع) را بر اینکه عارف به حق اهل بیت(ع) هستیم گواه میگیریم[۲۸] و در پایان زیارت از خدا درخواست میکنیم که ما را از عارفان به حق امام قرار دهد [۲۹].
- برخی از مهمترین حقوق اهل بیت(ع) چند چیز است:
- اطاعت از اهل بیت(ع)
- پذیرش ولایت اهل بیت(ع)
- محبت و مودت به اهل بیت(ع)
- گوش به فرمان اهل بیت(ع)
- وفاداری در بیعت با اهل بیت(ع)[۳۰].
سوم: شناخت سیره و معارف اهل بیت(ع)
- شناخت زندگی معصومان(ع)، دارای مراتب و مراحلی است که بخشی از آن به شناخت خاندان آن بزرگواران و بخشی به شناخت فضایل، مناقب و مصائب آنان اختصاص دارد و بخشی نیز با شناخت حکمت رفتار و نحوه عملکرد آنان بهدست میآید.
- در میان مردم، بیشتر با یکی از دو رویکرد مسئله امامت مواجه هستیم: نخست، نگرش عرشی و توجه به عظمت مقام قدسی اهل بیت(ع) و فضائل و مناقب آنها و دوم، توجه به مصائب و مظلومیت آنان.
- در رویکرد نخست، بیشتر احادیثی مانند حدیث «لَوْلَاكَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاكَ»[۳۱] که به بلندی مقام و منزلت ایشان اشاره دارد و آنان را به عنوان محبوبهای دستنیافتنی و دارای مقام قدسی معرفی مینماید، مورد توجه است. در رویکرد دوم، بیشتر به ظلمهایی توجه میشود که بر آنان رفته و ثمره آن، دلسوزی و اشک و ناله بر آنان است.
- باید توجه داشت که هرچند هر دو رویکرد در جای خود درست و بجاست، ولی نباید از این نکته غافل بود که برجستهسازی یکجنبه از جنبههای زندگانی امامان و بیتوجهی به جنبههای دیگر، موجب کم شدن توجه انسان از بُعد الگوگیری و پیروی از آنان گشته و یاد آن بزرگواران را تنها به مدح و ثنا و اشک و آه بر آنان محدود کرده است.
- از اینرو توجه به منزلت اهل بیت(ع) در قالب نگاه مجموعی عملکردگرایانه، به نقش آنان در بستر جامعه، تاریخ و تمدن ضروری و نگاه تدبّری است. سعی ما در نگرش متدبّرانه، نفی سایر زوایای شناخت نیست، بلکه با بررسی رفتار و عملکرد اهل بیت(ع) به دنبال پاسخی درست برای خلاءهای فکری، فرهنگی و عملی هستیم[۳۲].
- شناخت سیره به معنای فهم و دریافت سیر هدایتی اهل بیت(ع) در عرصه اجتماعی و تاریخی است. به دیگر سخن، شناخت سیره، نگرش روشمند و هماهنگی به عملکرد معصومان(ع) است.
- پیروی از ائمه اطهار(ع)، نیازمند شناخت سیره آنهاست تا در رویارویی با نیازهای پیش رو، مطابق با الگوی رفتاری ائمه هدی(ع) عمل نماید.
- حضرت صادق(ع) به داوودبنسرحان فرمودند: ای داود سلام و درود من را به دوستان و یارانم برسان، در حالی که من میگویم: خدا رحمت کند بندهای را که با دیگری گرد آیند و امر ما را به یاد آورند و سومی آنها فرشتهای خواهد بود که برای آن دو استغفار میکند و دو نفر برای یادآوری ذکر ما کنار هم جمع نمیشوند، جز آنکه خدای تعالی به آنها بر فرشتگان فخر مینماید. پس هرگاه گرد هم آمدید، به یاد ما سرگرم شوید؛ زیرا در اجتماع و گرد آمدن و مذاکره و یادآوریتان، زنده کردن ما است و بهترین مردم پس از ما کسی است که کار ما را یادآوری و مردم را به ذکر و یاد ما دعوت نموده و بخواند [۳۳][۳۴].
- رهبر معظم انقلاب میفرماید: یکی از وظایف بسیار مهم مسلمانان، شناخت سیره و شخصیت ائمه طاهرین(ع) است.
- نیز میفرماید: علما بودند که در طول تاریخ، با ستمگران مبارزه کردند و پناه مظلومان و ملتهای ضعیف و مردم مؤمن مستضعف شدند. علما بودند که از فرصتها استفاده کردند، تا معارف اسلامی را گسترش بدهند و سرتاسر بلاد اسلامی را با ایمان اسلامی و با دین و در این مناطق، با محبت اهل بیت(ع) و با سیره آن بزرگواران آشنا کنند. علما بر اساس سیره انبیا و اولیا زندگی کردهاند[۳۵][۳۶].
وظایف قلبی و عاطفی با اهل بیت(ع)
- پیوند قلبی و عاطفی با اهل بیت(ع) به این معناست که ما قلبها و احساساتمان را با اهل بیت(ع) پیوند بزنیم، به گونهای که همه اعمال قلبی و عاطفی ما در راستای خواست خدای متعالی و اهل بیت(ع) باشد. برخی از مهمترین اعمال قلبی و عاطفی ما درباره اهل بیت(ع) چند چیز است[۳۷]:
یکم: ایمان به اهل بیت(ع) و کفر به دشمنان آنها
- ایمان به اهل بیت(ع) نخستین و مهمترین پیوند قلبی ما با آنهاست. خدای متعال میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ﴾[۳۸][۳۹].
- ایمان به اهل بیت(ع) و دارای مراتب و جلوههای متعددی است:
- ایمان به خود اهل بیت(ع) و آنچه آنها به آن ایمان دارند: «مُؤْمِنٌ بِكُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ».
- ایمان به رجعت اهل بیت(ع) «مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ».
- ایمان به نهان و آشکار اهل بیت(ع) [۴۰]
- ایمان به شاهد و غایب اهل بیت(ع) [۴۱]
- ایمان به اولین و آخرین اهل بیت(ع) [۴۲]
- کفر به دشمنان اهل بیت(ع): کفر به دشمنان اهل بیت چونان ایمان به آنان نیز لازم است: «كَافِرٌ بِعَدُوِّكُمْ». همچنین باید به آنچه اهل بیت(ع) بدان کفر ورزیدند: «وَ بِمَا كَفَرْتُمْ بِهِ»[۴۳].
- روشن است که برائت از دشمنان اهل بیت و کفر به آنها به شناخت و بصیرت کافی از دشمنان و مخالفان اهل بیت استوار است: «مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ وَ بِضَلَالَةِ مَنْ خَالَفَكُمْ»[۴۴].ایمان به اهل بیت(ع) است؛ و کفر به دشمنان آنان، تقلیدی و کورکورانه نیست[۴۵].
دوم: پذیرش ولایت اهل بیت(ع) (تولی) و بیزاری از دشمنان آنها (تبری)
- خدای متعالی در سوره مائده، جریان ولایت را تبیین نموده و جایگاه و معیارهای آن را نیز مشخص نموده است. آنجا که میفرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۴۶].
- امام صادق(ع) درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا...﴾ فرمودند: ﴿إِنَّمَا﴾ یعنی سزاوارتر به شما، مُحقتر به شما و کارهایتان و جانتان و اموالتان تا روز قیامت، خدا و رسولش است و کسانی که ایمان آوردند، یعنی علی و فرزندانش که اماماند [۴۷].
- امام صادق(ع) آیه ﴿فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ﴾[۴۸] را تلاوت فرمودند سپس فرمودند آیا میدانید مقصود از ﴿آلَاءَ اللَّهِ﴾ چیست؟ اصحاب پاسخ دادند: نمیدانیم، حضرت فرمودند: ﴿آلَاءَ اللَّهِ﴾ بزرگترین نعمت خدای متعالی بر خلق و آن ولایت ما اهل بیت(ع) است [۴۹].
- پذیرش ولایت اهل بیت(ع) در ردیف پذیرش ولایت خدا قرار گرفته است: «مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ»[۵۰][۵۱].
- امام صادق(ع) میفرمایند: خداوند دستور به پذیرش ولایت ائمه(ع) داده که در آیه ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۵۲] به آنها تصریح مینماید: و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، مردم را هدایت میکردند. اینهایند که ولایت و اطاعت آنها لازم است[۵۳].
- امام علی(ع) میفرمایند: حق ما بر عهده مردم، حقّ فرمانبرداری و ولایت است و از برای مردم از خدا، نیکویی جزاست: [۵۴].
آثار ولایتپذیری
- پذیرش ولایت اهل بیت(ع) ثمرات و برکات بیشماری دارد، که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
- تقرب به خدا: «أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ إِلَيْكُمْ بِمُوَالاتِكُمْ وَ مُوَالاةِ وَلِيِّكُمْ»[۵۵].
- به یُمن ولایتپذیری اهل بیت(ع) خدا رموز دینمان را به ما آموخت و آنچه را از دنیایمان که فاسد شده بود به صلاح آورد: «بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِينِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيَانَا»[۵۶][۵۷].
- از برکت ولایتپذیری اهل بیت(ع) "کلمه توحید" کمال یافته و نعمت عظمت گرفته و پراکندگی به الفت مبدّل شده است: «وَ بِمُوَالاتِكُمْ تَمَّتِ الْكَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ»[۵۸].
- به ولایتپذیری اهل بیت(ع) است که طاعت واجب ما، پذیرفته میشود: «وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ»[۵۹].
- ولایت اهل بیت(ع) موجب پاکیزگی خلقت ما، پاکی جانهای ما، تزکیه نفوس ما و کفاره گناهان ما میشوند: «وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنَا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا»[۶۰][۶۱].
بیزاری از دشمنان اهل بیت(ع) (تبری)
- همانگونه که پذیرش ولایت اهل بیت(ع) وظیفه است، برائت از دشمنان اهل بیت نیز یک وظیفه بهشمار میآید. بیتردید هیچیک از تولی و تبری بدون دیگری کافی نیست؛ نه با تولّی محض میتوان به سعادت رسید و نه با تبرّی میتوان از شقاوت رهید.
- اسماعیل جُعفی به امام باقر(ع) عرض کرد: شخصی محبّت امیرمؤمنان(ع) را در دل دارد، ولی از دشمن او تبرّی نمیجوید و میگوید: حضرت علی(ع) نزد من محبوبتر است. امام باقر(ع) فرمودند: چنین کسی پریشان حال و آشفتهخاطر و دشمن است. پُشت سر او نماز نگذار. او کرامت و ارزشی ندارد، مگر اینکه از او بترسی و تقیه کنی [۶۲][۶۳].
- تبری از دشمنان اهل بیت نیز مراتب و مصادیق متعدد دارد که حضرات معصومان(ع) در زیارتنامهها و احادیث خود به آنها اشاره نمودهاند:
- بیزاری از دشمنان اهل بیت «بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِكُمْ».
- بیزاری از جبت و طاغوت و از شیاطین و حزبشان که درباره اهل بیت(ع) ستم کردند و حقّ اهل بیت(ع) را منکر شده از حوزه ولایت اهل بیت(ع) بیرون رفتند و میراث اهل بیت(ع) را غصب کردند و در مقامات اهل بیت(ع) شکّ و تردید نموده و از اهل بیت(ع) منحرف شدند [۶۴].
- بیزاری از هر معتمدی جز اهل بیت(ع) «وَ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَكُمْ»[۶۵].
- بیزاری از هر فرمانروایی جز اهل بیت(ع) «وَ كُلِّ مُطَاعٍ سِوَاكُمْ»[۶۶].
- بیزاری از پیشوایانی که به دوزخ دعوت میکنند: «وَ مِنَ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»[۶۷].
- بیزاری از برپاکنندگان جنگ با اهل بیت(ع) «وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ النَّاصِبِينَ لَكُمُ الْحَرْبَ»[۶۸].
- بیزاری از پیروان و همراهان دشمنان اهل بیت(ع) «بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ»[۶۹][۷۰].
سوم: محبّت به اهل بیت(ع) و بغض به دشمنان آنها
- محبت، به معنای دوست داشتن و امری قلبی و در برابر بغض است [۷۱].
- امیر مؤمنان(ع) محبّت به خاندان پیامبر(ص) را حق خدا بر انسان میداند: «عَلَيْكُمْ بِحُبِّ آلِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ حَقُّ اللَّهِ عَلَيْكُمْ»[۷۲] و از سویی محبّت اهل بیت(ع) با محبّت خدا گره خورده است: «فَمَنْ أَحَبَّنَا فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ»[۷۳].
- تأثیر و جایگاه محبّت اهل بیت(ع) در ایمان انسان به گونهای است که بدون محبّت اهل بیت(ع) ایمان انسان تمام و کمال نمییابد، رسول خدا(ص) میفرمایند: ایمان تمام و کمال نمییابد مگر به محبت با ما اهل بیت(ع): «لَا يَتِمُّ الْإِيمَانُ إِلَّا بِمَحَبَّتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»[۷۴]
- دوستدار اهل بیت(ع) نیست، مگر مؤمن متقی. دشمن اهل بیت(ع) نیست، مگر منافق شقی «وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَهِدَ إِلَيَّ أَنَّهُ لَا يُحِبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَّا مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ وَ لَا يُبْغِضُنَا إِلَّا مُنَافِقٌ شَقِيٌّ»[۷۵][۷۶].
- در محبت به اهل بیت(ع) نمیتوان تبعیض قائل شد. رسول خدا(ص) دست علی(ع) را گرفته و فرمودند: هر کس گمان کند که من را دوست دارد و علی(ع) را دوست نداشته باشد دروغگوست [۷۷].
- رسول خدا(ص) فرمودند: نخستین چیزی که در قیامت از بنده سؤال میشود، دوستی ما اهل بیت(ع) است [۷۸].
- یادآوری: محبّت پیامبر و خاندان او(ع) با عمل انسانها به دستورات الهی و پیروی از رسول خدا(ص) پیوند خورده است، به گونهای که محبّت بیتبعیت، کارساز نخواهد بود: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾[۷۹].
- امام باقر(ع) فرمودند: ای جابر! سلام من را به شیعیانم برسان و به آنان اعلام کن که میان ما و خدا قرابت خویشاوندی نیست و راه تقرب به خدا فقط اطاعت و فرمانبری از اوست. ای جابر هر کس که اطاعت خدا نموده و ما را دوست بدارد، ولی ماست و کسی که معصیت خدا را کند، محبّت ما سودی به حالش ندارد: [۸۰][۸۱].
- محبّت، از یکسو معلول معرفت و از سویی دیگر، علّت تبعیت و تسلیم است؛ پس هرچه معرفت بیشتر باشد، محبت بیشتر میشود و در نتیجه، اطاعتِ افزونتری را به دنبال دارد.
- رهبر معظم انقلاب میفرماید: مسأله اهل بیت(ع)، یکی از مهمترین و بزرگترین مسائل اسلام و در ردیف مسائل درجه اول این دین مقدس است. محبت اهل بیت(ع)، فریضهیی است که مسلمانان عالم از هر فرقه و وابسته به هر جریان و گروهی، آن را پذیرفتهاند و به آن مباهات میکنند. ما که مفتخر به پیروی از فقه اهل بیت مکرّم(ع) هستیم و دین را اصولاً و فروعاً از آنها آموختهایم، نباید گمان کنیم که محبت اهل بیت(ع)، مخصوص ماست و نباید اشتباه کنیم و فکر کنیم که اهل بیت(ع)، فقط متعلق به ما هستند. اهل بیت(ع) متعلق به اسلاماند؛ همچنان که جدشان نبی اکرم، متعلق به اسلام بود. اهل بیت(ع) متعلق به جهان و تاریخاند؛ همچنان که جدشان نبی اکرم(ص) متعلق به بشریت و تاریخ بود[۸۲].
- و در جایی دیگر میفرماید: من به همه علاقهمندان و عشّاق گسترش اسلام عرض کنم که درست نقطه مقابل این پیروزی، آن است که کسانی خرافات را به نام اسلام بیان کنند. بزرگترین دشمنی در این قسمت با اسلام، همین است که کسانی به نام اسلام، به نام دین خدا و به نام محبّت اهل بیت(ع)، خرافاتی را اشاعه دهند که وقتی کسانی از این خرافات اطلاع پیدا میکنند، بگویند "اگر اسلام این است، ما این اسلام را نمیخواهیم!" این، ضربه بزرگی است[۸۳][۸۴].
- اگر محبت اهل بیت(ع) و عشق جوشان به این عناصر الهی و ربانی نمیبود، مسلماً جریان شیعه با همه معارف مستحکم آن، در طول زمان و تاریخ، در میان این همه دشمنی باقی نمیماند[۸۵].
- بغض در برابر حبّ و به معنای نفرت داشتن از چیزی است حبّ و بغض همان جلوه احساسیِ، تولی و تبری است و هر کدام بدون دیگری، چندان تأثیر نداشته و راه به جایی نمیبرد.
- هم باید به اهل بیت محبت ورزید و هم باید به دشمنان آنها نفرت و بغض داشت، در زیارت جامعه کبیره، خدا و اهل بیت(ع) را گواه میگیریم که ما بغض و نفرت به دشمنان شما داریم و با دشمنان شما دشمنی میکنیم[۸۶]
- باید به گونهای رفتار کنیم که دوستی مردم به اهل بیت(ع) بیشتر شود و موجبات و زمینههای دوستی دیگران به اهل بیت(ع) فراهمتر شود و از کارهایی که موجب دشمنی و بغض به اهل بیت(ع) میشود پرهیز کنیم.
- امام صادق(ع) میفرمایند: ما اهل بیت را نزد مردم محبوب و دوستداشتنی کنید و باعث کینه و نفرت آنها به ما نشوید [۸۷][۸۸].
چهارم: مودّت اهل بیت(ع) و عداوت با دشمنان آنها
- مودت به معنای محبّت شدیدی است که آثار آن در احساسات، گفتار و رفتار انسان آشکار و نمایان شود، مودت، محبتی است که ابراز میشود و به اطاعت و الگوبرداری از محبوب منجر میشود. نقطه مقابل مودت، عداوت است [۸۹].
- مودت از چند رو با محبت متمایز است:
- محبت غریزی است، ولی مودّت فطری یا عقلانی است.
- محبت، فردی و مودّت، اجتماعی است.
- محبت تشکیلاتی نیست، ولی مودّت تشکیلاتی است.
- محبت ناپایدار است و مودّت پایدار است.
- محبت عامل وحدت نیست، ولی مودّت عامل وحدت است.
- محبت بدون عمل هم میشود، ولی مودّت همراه با عمل و تبعیت است.
- محبت، گاهی صادق و گاهی کاذب است، ولی مودّت همیشه صادق است.
- پیامبر اکرم(ص) در برابر رسالت خود از مردم مزدی طلب نکرد، ولی آنان را به مودت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) فراخوانده و فرمودند: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۹۰]؛ در جای دیگر فرمودند: مزدی هم که از شما خواستم به سود شماست: ﴿قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ﴾[۹۱]؛ مانند این که به کسی بگویند: هنگامی که تشنه بودی، دست تو را گرفتم و به سرچشمه زلالی راهنمایی کردم و حالا مزدم این است که شما به اندازه کافی از این چشمه بنوشی و برای آینده نیز ذخیره کنی. در این مثال میتوان گفت که من مزدی از شما نخواستم؛ زیرا مزدی که من از شما میخواهم، به سود من نیست، بلکه به نفع خود شماست[۹۲].
- مودّت به اهل بیت(ع)، وظیفه همه مؤمنان است. پیامبر خدا(ص) میفرمایند: مودت اهل بیت(ع) بر هر مؤمن و مؤمنهای واجب است [۹۳].
- حضرت باقر(ع) مودّت ذویالقربی را فریضهای از سوی خدا بر بندگان میدانند[۹۴].
- بخاری، مسلم، ترمذی و آلوسی زیر آیه مودّت، مصداق قربی را آل محمد(ع) معرفی کردهاند[۹۵].
- امام باقر(ع) نیز مصداق قربی را ائمه معرفی نمودهاند: [۹۶].
- رهبر معظم انقلاب میفرماید: مودت برای چیست؟ این مودت، پشتوانه است. اگر این مودت نباشد، همان بلائی بر سر امت اسلامی خواهد آمد که در دورانهای اول بر سر یک عدهای آمد که همین مودت را کنار گذاشتند؛ به تدریج اطاعت و ولایت هم کنار گذاشته شد. بحث مودت خیلی مهم است. این مودت، با این ارتباطات عاطفی حاصل میشود؛ ماجرای مصیبتهای اینها را گفتن، یک جور ایجاد ارتباط عاطفی است؛ ماجرای مناقب اینها و فضائل اینها را گفتن، یک جور دیگر پیوند عاطفی است[۹۷][۹۸].
- شما در قرآن هم ملاحظه میکنید که اجر رسالت، محبت و مودت در قربی است؛ ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۹۹]. این خیلی نکته مهمی است که باید به آن توجه داشت. خدشهدار کردن این محبت به هر شکلی و به هر صورتی، خیانت به جریان عظیم محبت اهل بیت(ع) و پیروی اهل بیت(ع) است. این محبت را باید حفظ کنید[۱۰۰][۱۰۱].
- مودت به اهل بیت(ع) دارای جلوههایی متعدد است:
- ۱. ترویج فضایل اهل بیت(ع): ترویج فضایل اهل بیت(ع) از جلوههای مودت به آنهاست. امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب میفرمایند: خدا رحمت کند قومی را که چراغ و مشعل بودند. مردمان را، با اعمال خود و تلاش خود، به سوی ما دعوت میکردند و همه قدرت خویش را بکار میبردند و از کسانی نبودند که اسرار ما را فاش نمایند[۱۰۲].
- ما شیعیان منسوب به پیروی از اهل بیت(ع) هستیم از این رو، باید موجب زینت اهل بیت(ع) باشیم، نه مایه شرمساری آنان[۱۰۳] و باید میان مردم مانند اصحاب امیرمؤمنان(ع) باشیم[۱۰۴][۱۰۵].
- تذکر: در ترویج فضائل اهل بیت(ع) و دعوت مردم بهسوی آنها نباید از حد اعتدال بیرون برویم و به غلو برسیم؛ همانگونه که امام صادق(ع) فرمودند: مبادا درباره ما غلوّ کنید بدانید ما بندگان مورد توجه خداییم و در فضل ما هر چه خواستید بگویید. هر که ما را دوست میدارد، عمل ما را انجام دهد و باید از ورع کمک بگیرد [۱۰۶].
- رهبر معظم انقلاب میفرماید: این مسئولیت به عهده ماست که هر چه میتوانیم، در جهت معرفی اهل بیت(ع) و روشن کردن راه آنها و متشکل کردن پیروان آنها و هدایت بچههای شیعی به سمت اهداف اهل بیت(ع) تلاش کنیم[۱۰۷][۱۰۸].
- ۲. تبیین مناقب اهل بیت(ع) (عزاداری): ذکر مناقب اهل بیت(ع) و احساس تألم و اندوه در مصایب آنان از جلوهای مودت به آنها و بغض به دشمنان آنهاست. عزاداری سیّد شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نمونه برجسته این ماجراست.
- در روایتی از امیرمؤمنان آمده است که فرمودند: خداوند شیعیانی برای ما برگزیده است که در شادی ما شاد و در غم ما غمگیناند و مال و جانشان را در راه ما هزینه میکنند. آنان از ما و بهسوی مایند[۱۰۹][۱۱۰].
- حضرت رضا(ع) در حدیثی میفرمایند: هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید و بداند با ما چه کردند روز قیامت با ما و در درجه ما است و هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید و بگریاند دیدهاش گریان نشود؛ روزی که همه دیدهها گریانست و هر که بنشیند در مجلسی که امر ما در آن زنده میشود، دلش نمیرد؛ روزی که دلها بمیرد[۱۱۱].
- آثار تبیین مناقب اهل بیت(ع) و عزاداری برای آنها: شرکت در مراسم مذهبی و عزاداری سالار شهیدان، فواید و منافع بسیار دارد:
- موجب تقرّب به خداست.
- روز قیامت با ما و در درجه ما است [۱۱۲]
- دیدهاش گریان نشود، روزی که همه دیدهها گریان است [۱۱۳]
- دلش نمیرد روزی که دلها بمیرد [۱۱۴][۱۱۵].
- زیارت اهل بیت(ع): مهمترین هدف در زیارت، اتصاف زائر به اوصاف مزور است از این رو، دستورهای اکیدی درباره زیارت اهل بیت(ع) و کیفیت آن رسیده است؛ چنانکه سیره سلف صالح از اولیای خدا نیز چنین بوده است و روایات فراوان جوامع روایی، شاهد گویای آن است.
- حضرت رسول(ص) میفرمایند: ای مردم! خاندانم را در حال حیات و پس از حیاتم بزرگ شمارید و آنها را احترام کنید و برتری دهید [۱۱۶].
- رسول خدا(ص) میفرمایند: زیارت، مودت را تثبیت میکند [۱۱۷].
- امام رضا(ع) زیارت امام را عهد و پیمانی بر گردن شیعیان و پیروان امام میدانند و میفرمایند: هر امامی بر گردن دوستان و شیعیانش پیمانی دارد. از علامات و موجبات کمال وفای به آن پیمان، زیارت قبور ایشان است؛ پس کسانی که با رغبت به زیارتشان بروند و برای تصدیق رغبت و شوق، اینان را زیارت کنند، روز قیامت شفیعشان خواهند بود [۱۱۸].
- توسل به اهل بیت(ع): دستور به توسل یک دستور الهی است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱۱۹]. مصادیق وسیله نیز، در نگاه رسول خدا(ص) اهل بیتاند [۱۲۰] در جایی دیگر فرمودند: ما وسیله بهسوی خداییم و اتصال به رضوان الهی [۱۲۱][۱۲۲].
- توسل به معصومان(ع) با توحید عبادی منافات ندارد؛ چنانکه انسان تشنه، برای رفع عطش به سوی چشمهسار میرود، و اگر بنشیند و عمداً به سوی آب نرود و دعا کند که تشنگی او زدوده شود، سیراب نمیشود؛ زیرا تنها وسیله رفع تشنگی، آب زلال است.
- سرّ توسل به اهل بیت(ع) و سوگند دادن خدا به حق ایشان این است که آنان بهترین مجرای فیض الهیاند؛ زیرا قرآن کریم، بینیاز کردن مردم را بالاصاله به خداوند و بالتبع به پیامبر(ص) نسبت میدهد: ﴿أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾[۱۲۳]؛ ازاینرو، ضمیر را مفرد ذکر کرده: ﴿مِنْ فَضْلِهِ﴾ نه تثنیه: مِنْ فَضْلِهِمَا؛ پس رو کردن و توسل به اهل بیت نبوّت(ع) و انتظار شفاعت از آن ذوات قدسی، به دستور ذات اقدس خداوندی است؛ زیرا اینان مظهر لطف و عنایت حقّاند و از خود چیزی ندارند[۱۲۴][۱۲۵].
- عداوت با دشمنان اهل بیت(ع): عداوت نقطه مقابل مودت و به معنای دشمنی است. مسلمانان به همان اندازه که موظفاند به اهل بیت(ع) مودت داشته باشند باید با دشمنان اهل بیت نیز باید دشمنی نمایند: «عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ» هیچکدام از این دو بدون دیگری راه بهجایی نمیبرد. در بیانی از حضرت رسول درباره اهل بیت(ع) رسیده است: آن کس که دوست دارد بر کشتی نجات سوار شود، به دستگیره محکم تمسّک جوید و به ریسمان ثابت و پایدار الهی چنگ بزند. پس از من چارهای جز دوستی با علی و دشمنی با دشمنان او ندارد و برای هدایت خواهی باید به سراغ فرزندان او برود [۱۲۶].
- همچنین، مسلمانان علاوه بر اینکه باید مودت به اهل بیت(ع) و عداوت با دشمنان آنها داشته باشند، باید از عداوت با اهل بیت(ع) و مودت دشمنان آنها شدیداً پرهیز کنند. خدای سبحان دشمنی با اولیائش را بسان جنگ با خودش میداند و خودش از آنان دفاع نموده و دشمنان را سزاوار عذاب میشمارد. پیامبر اکرم(ص) از جبرئیل و او از خدای بزرگ نقل میکند [۱۲۷].
پنجم: صلوات بر اهل بیت(ع) و لعن بر دشمنان آنها
- خدای متعالی به همراه ملائکه بر پیامبر(ص) صلوات میفرستند و به مؤمنان نیز دستور میدهد تا بر حبیبش صلوات بفرستند و تسلیم وی باشند: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾[۱۲۸][۱۲۹].
- تأثیر صلوات بر محمد و آل محمد(ع) بر عبادات انسان به گونهای است که اگر انسان نمازی بخواند و در آن بر محمد و آلش صلوات نفرستد، نمازش پذیرفته نیست [۱۳۰].
- اهمیت و مرتبه این ذکر شریف تا جایی است که اشرف اعمال مؤمنان از عرش تا فرش شمرده شده است [۱۳۱].
- رسول خدا(ص) میفرمایند: هر کس یک صلوات بر من بفرستد خدا با هزار صف از ملائکه بر او هزار صلوات میفرستند و هیچ تر و خشکی باقی نمیماند، مگر اینکه بهخاطر صلوات خدا بر او صلوات میفرستند[۱۳۲].
- در روایت دیگر آمده است که شیاطین، دو گونهاند: شیاطین جنی و شیاطین انسی. شیاطین جنی را با ذکر «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» دور کنید و شیاطین انسی را با صلوات بر محمد و آل محمد(ص)[۱۳۳][۱۳۴].
- لعن بر دشمنان اهل بیت(ع): لعن بهمعنای طلب دوری از رحمت و جلوه عاطفی و لفظی برائت از باطل و اهل باطل است و بر هر انسان مسلمانی لازم است تا از باطل و اهل باطل تبری جسته و آنان را لعن نمایند.
- یکی از مهمترین مصادیق اهل باطل، دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند؛ از اینرو، یکی از وظایف ما، لعن بر آنهاست.
- لعن بر دشمنان پیامبر و خاندان او هم موجب تقرب به خداست[۱۳۵] و هم اشرف اعمال مؤمنان بهشمار میرود: [۱۳۶].
- از بارزترین زیارتهایی که موضوع لعن در آن برجسته آمده است، زیارت عاشورا و زیارت اربعین حسینی(ع) است که ضمن شناسایی دشمن و شیوه عداوت و اعمال راهبردی آنها مشخّصاً از آن افراد و تبار و یاران آنان یاد کرده و با لعن و نفرین، انزجار و تنفّر خود را اعلام میدارد:
- گروه یکم: لعن کسانی که ظلم و غصب را علیه اهل بیت(ع) بنیان گزاردند. [۱۳۷]؛ در جایی دیگر میفرماید: «اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»[۱۳۸][۱۳۹].
- گروه دوّم: کسانی که اهل بیت(ع) را از جایگاه خلافت و ولایت الهی باز داشته و خلع کردند [۱۴۰]؛ نفرین و جدایی از رحمت الهی بر گروهی که دست ردّ و طرد بر سینه شایستگان و وارستگان از دودمان رسالت زدند و آنها را از مرتبه حقیقی خود سلب کردند.
- گروه سوّم: کسانی که خود دست به جنایت گشوده و امامان را به شهادت رساندند، یا بهدستور آنان، ائمّه(ع) را به حبس و تبعید فرستادند[۱۴۱]؛ نفرین و عذاب الهی بر گروهی که شما اهل بیت(ع) را کشتند.
- گروه چهارم: کسانی که با آمادهسازی و ایجاد جوّ و فضای تبلیغی، فرهنگی و سیاسی مردم را علیه امامت شورانده و با تهمت و افترا، مردم را علیه آنان تحریک کردند [۱۴۲]؛ نفرین خدا بر گروهی که تمهیدات لازم و امکانات تهاجم و کشتار شما را فراهم آوردند.
- گروه پنجم: جمعیّتی که در کمال سفاهت و بیخردی، بیآنکه امام را بشناسند، برای دستیابی به جایزههای اندک و بیارزش دنیایی، فریب دشمن را خورده و گروهی نادانتر از آنها به انگیزه بهرهمندی از حور و قصور بهشتی، در دام تبهکاران دوران و سیاستمداران دروغین زمان خود افتادند و دست به کشتار، یا اسارت آنان زدند. امام سجاد(ع) فرمودند: گروهی برای نزدیک شدن به خدا، پدرم حسین بن علی(ع) را به شهادت رساندند [۱۴۳][۱۴۴].
- عمر سعد در صبح روز عاشورا با شعارِ "ای لشگر خدا سوار شوید و به بهشت بشارتتان باد"[۱۴۵]. این جمعیت انبوه نادان و بیخرد را به وادی ظلمت و ضلالت سوق داد. از این گروه دشمن، در زیارت عاشورا اینگونه اظهار تنفر شده است: «...وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ وَ تَهَيَّأَتْ لِقِتَالِكَ»[۱۴۶].
- گروه ششم: گروهی که دشمنی در آنها رخنه کرده و گرچه اقدام علمی و قیام عملی علیه اهل بیت(ع) ندارند ولی با اندیشه و حرکتهای فکری و روحی مخالفان و جنایتکاران همسو هستند و با شنیدن قصّههای گذشته و حوادث تلخ و دردناکی که بر ائمه(ع) رفته است، به آن رضایت میدهند. اینان کسانیاند که به گونهای در صف دشمن بوده و اظهار تنفر و اعلام برائت از آنها لازم است [۱۴۷][۱۴۸].
وظایف رفتاری و عملی
- مهمترین وظیفه امت نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، عمل به دستورات و آموزههای آنهاست، وظایف معرفتی و عاطفی ما مسلمانان مقدمهای برای وظایف عملی است. چنانچه معرفت، عواطف و احساسات ما، جامه عمل نپوشاند، راه بهجایی نمیبرد. از اینرو، در ادامه به مهمترین وظایف عملی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) اشاره میشود[۱۴۹].
تمسّک به اهل بیت(ع)
- یکی از وظایف ما نسبت به اهل بیت(ع) تمسّک به آنهاست. معنای تمسک در بخش یکم نوشتار گذشت. تمسک به اهل بیت(ع) در قالب حدیث شریف ثقلین تبیین شده است. «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»[۱۵۰].
- تمسک به اهل بیت(ع) نیز بهمعنای چنگ زدن به اهل بیت(ع) و محکم گرفتن آنهاست، به گونهای که با وجودمان آمیخته گردد و هیچ جدایی از آن نداشته باشیم.
- تمسّک به قرآن و اهل بیت(ع) انسان را از ضلالت و گمراهی حفظ میکند: «مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» و به سعادت میرساند: «وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ».
- رهبر معظم انقلاب میفرماید:
تمسک به شعارهای اسلام قرآن و تمسک به سیره اهل بیت(ع) و به کلمات امیرالمؤمنین(ع) روز به روز باید بیشتر شود[۱۵۱][۱۵۲].
اعتصام به اهل بیت(ع)
- اعتصام، حالتی درونی همراه با برونداد رفتاری است که از ادراک ناتوانی، نیازمندی و آسیبپذیری انسان سرچشمه گرفته و معتصِم را برای دستیابی به عصمت و ایمنی، به پناه بردن و دست انداختن به نگهدارندهای معصوم و مطمئن وامیدارد[۱۵۳].
- خدای متعالی به انسان دستور میدهد که اعتصام به حبل الهی داشته باشد: ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا﴾[۱۵۴] و از تفرقه و پراکندگی پرهیز کند: ﴿وَلَا تَفَرَّقُوا﴾[۱۵۵].
- حبل الهی، اهل بیت عصمت و طهارتاند: «نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»[۱۵۶] ازاینرو، اعتصام به اهل بیت(ع) از وظایف یک انسان مسلمان به شمار میرود و این اعتصام موجبات هدایت او را فراهم میآورد و «وَ هُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ»[۱۵۷].
- تمسّک به اهل بیت(ع) انسان را از ضلالت و گمراهی حفظ «مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» و اعتصام به آنها انسان را هدایت میکند: «وَ هُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ»[۱۵۸][۱۵۹].
تبعیت
- تبعیت به معنای پیروی، دنبالهروی، پذیرفتن، تعقیب کردن، موافقت کردن، فرمانبرداری، امتثال امر، و ملحق شدن است[۱۶۰].
- اِتباع از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در اصطلاح به معنای عمل نمودن به دستورات اهل بیت(ع) است، که در بسیاری از آیات قرآن و روایات بر آن تأکید شده است: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۶۱].
- بر پایه آیه ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾ اگر کسی بخواهد محبوب خدا شود، باید پیرو حبیب او باشد و اطاعت حبیبالله، انسان را محبوب خدا میسازد[۱۶۲].
- راه تأسی به پیامبر(ص) و شبیه آن حضرت شدن، "محبّت" است. قرآن نیز دستور میدهد که اگر محبّ خدایید، در پی حبیب خدا حرکت کنید، تا از محبۀ بودن به محبوب شدن برسید: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۶۳]. اگر خدا محبّ انسان شود، آثار خدایی در بندهای که محبوب اوست ظهور میکند[۱۶۴].
- انسان برای پیمودن راه محبت، به راهنما نیازمند است، تا هر برنامهای را به دستور او انجام دهد؛ ازاینرو، خداوند به حبیب خود فرمان میدهد که به مردم بگوید اگر دوستدار خدایید، از من پیروی کنید، تا محبوب او شوید[۱۶۵]: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾[۱۶۶].
- رابطه مودت با معرفت و اطاعت: مودت، واسطهای میان معرفت و اطاعت است. مودت از سویی معلول معرفت و از سویی، علّت طاعت است؛ زیرا مودت، بیمعرفت به دست نمیآید، چنانکه اطاعت نیز بیمودت، محقق نمیشود ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۶۷].
- نمیتوان ادعای محبت و مودت قربی را داشت و از سویی دیگر از آنها تبعیت نکرد و بلکه با آنها درگیر شد. بر همین پایه، وجود مبارک رسول خدا(ص) که حبیب خداست، اجر رسالت خویش را به دستور خداوند مودّت به قربی قرار داد: چنانکه امام صادق(ع) فرمود: هر که خدا را عصیان میکند، محب خدا نیست[۱۶۸].
- محب هرگز درباره محبوب خود عصیان نمیورزد و آن هنگام که پیروی حبیب خدا در همه جوانب انجام گیرد، محب خدا بودن نیز در همه جوانب محقق میشود. فرمانبرداری کامل، محبت کامل میزاید و اطاعت ناقص، محبت ناقص؛ و تنها راه تکمیل محبت، همان پیروی است.
- رهبر معظم انقلاب میفرماید: یکی از عواملی که میتواند در این زمینه مرکز باشد، عبارت است از وجود مقدّس نبی اکرم(ص) مسلمین روشنفکران اسلامی باید بر روی شخصیت و تعالیم این بزرگوار و محبّت به این بزرگوار، با دید همهگیر نسبت به اسلام سرمایهگذاری کنند. از جمله عواملی که میتواند محور این وحدت قرار گیرد و همه مسلمین میتوانند بر آن اتّفاق نظر کنند، تبعیّت از اهل بیت پیغمبر(ع) است. اهل بیت پیغمبر(ع) را همه مسلمین قبول دارند. البته شیعه اعتقاد به امامت آنان دارد؛ غیر شیعه، آنان را به معنای امامت در اصطلاح شیعی، امام نمیداند، لکن از بزرگان اسلام که میداند، خانواده پیغمبر که میداند، مطلّع از معارف و احکام اسلامی که میداند. مسلمین باید در عمل به کلمات ائمّه و اهل بیت پیغمبر(ع)، اتّفاق کلمه کنند. این یکی از وسایل وحدت است[۱۶۹][۱۷۰].
اطاعت از اهل بیت(ع)
- اطاعت، پذیرشی برخاسته از میل و رغبت درونی و تمکین قلبی است، نه تحمیل بیرونی اطاعت از اهل بیت(ع) نیز به معنای عمل به دستورات آنها با میل و رغبت درونی است.
- اطاعت از اولوالامر با اطاعت از خدا و رسولش همراه است و خدا به مؤمنان دستور داده تا از پیامبر(ص) و اولوالامر اطاعت کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾[۱۷۱].
- این مهم به عنوان یک حق بر گردن هر انسانی است که از امام خود اطاعت کند. از امام باقر(ع) پرسیده شد، حقّ امام بر مردم چیست؟ فرمود: حقّ امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند. «مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَى النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَسْمَعُوا لَهُ وَ يُطِيعُوا»[۱۷۲][۱۷۳].
- امیرمؤمنان(ع) میفرمایند: یکی از حقوق من بر گردن شما اطاعت از من است: « وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ... وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُم»[۱۷۴] ازاینرو، باید بدانیم که سعادت ما در پرتو گوش دادن و اطاعت کردن از خدا و اهل بیت(ع) است: ﴿سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۷۵].
- رسول خدا(ص) مصادیق اولیالامر را فرزندان علی و فاطمه(ع) برشمردهاند: «قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۱۷۶] قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»[۱۷۷][۱۷۸].
معیت با اهل بیت(ع)
- یکی از دستورات خدا به مؤمنان، همراهی مؤمنان با صادقان است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۷۹].
- در پارهای از روایات شیعه و سنّی، صادقان، پیامبر و اهل بیت(ع) او معرفی شدهاند: « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ قَالَ مَعَ آلِ مُحَمَّدٍ(ع)»[۱۸۰].
- حافظ سلیمان قندوزی حنفی از سلمان فارسی نقل میکند[۱۸۱]، هنگامی که آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۸۲] نازل شد، سلمان عرض کرد: "ای رسول خدا مفهوم آیه عام است یا خاص؟[۱۸۳] پیامبر فرمودند: کسانی که مامور به این دستوراند، عموم مؤمناناند، ولی صادقین برادرم علی(ع) و اوصیای بعد از او تا روز قیامت هستند[۱۸۴][۱۸۵].
- خدای سبحان به مؤمنان میفرماید: پیغمبر نیز هم مظهر رحمت مطلقه است و هم مظهر رحمت خاصّه و هم مظهر غضب مخصوص؛ شما از او جلو نیفتید، بلکه دنبالهرو او باشید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ﴾[۱۸۶] هر جا او مهربان است، مهربان؛ هر جا خشمگین است، عصبانی؛ آنجا که امر میکند، امتثال کنید و آنجا که نهی میکند، ترک.... نه علم و اندیشه خویش را بر وحی الهی تحمیل کنید و نه عواطف و خواستههای خود را حاکم سازید، بلکه به مؤمنان مهربان باشید، گرچه از شما بیگانه باشند و به کافران سرسختی نشان دهید، گرچه از بستگان شما به شمار آیند.
- معیّت با پیغمبر چونان "معیت معلولین علت ثالثه" نیست، بلکه همانند "معیّت علت و معلول" است، گاهی دو مأموم با هماند و گاه امام و مأموم با هم؛ شما که با پیغمبر هستید، آنگونه باشید که امام و مأموم باهماند، نه معیّت دو مأموم با یکدیگر. فرق اساسی این دوگونه معیّت آن است که در قسم نخست، معیّت مأموم به امامِ قائم است و مأموم به تبع امام با او معیّت دارد، ولی در قسم دوم، معیّت هر دو به شخص ثالث یا شیء ثالث وابسته است و آن امام است. کسی حق ندارد خود را در عرض پیغمبر قرار دهد؛ بلکه نظیر علت و معلول و امام و مأموم که تقدم از آنِ امام و تأخر از آنِ مأموم است، امام، مقدم است و مأموم، متأخر. او به تبع امام، افعال را انجام میدهد، ولی هر دو با هم نماز میخوانند، تقدم و تأخر هر یک محفوظ، ولی معیّت خارجی هم ملحوظ است[۱۸۷][۱۸۸].
- در بیشتر زیارتنامهها آرزوی مصاحبت آمده است: «يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»[۱۸۹]؛ ای کاش با شما بودم و به رستگاریِ عظیم میرسیدیم.
- سالکان صراط مستقیم میتوانند پس از این که "با" صدیقان، شهیدان و صالحان بودند، "از" آنان شوند. در این میان تنها راه رسالت و نبوت همواره بر روی دیگران بسته است؛ زیرا آن، منصبی است الهی که با جعل خدای سبحان نصیب شایستگانِ آن میشود: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾[۱۹۰] ولی راه ولایت، امامت متقیان، ایمان و عمل صالح همواره بر چهره سالکان صالح گشوده است. ازاینرو، کسانی مانند "سلمان فارسی" از مرحله معیّت گذشته به مقام رفیع «مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ» رسیدهاند و مانند "فضه خادمه" در فضیلت نزول سوره "هل أتی"، که برای اهل بیت(ع) است با آنان شریک میشود[۱۹۱][۱۹۲].
وفاداری در بیعت
- یکی دیگر از حقوق امام بر گردن امت و وظایف امت نسبت به امام، وفاداری در بیعت با امام است. امیرمؤمنان میفرماید: حق من بر شما، وفاداری شما در بیعت با من است: «وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ»[۱۹۳] و به فرموده رسول خدا(ص) کسی که بمیرد و بیعت امامی بر گردنش نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است[۱۹۴][۱۹۵].
- بر پایه آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[۱۹۶] بیعت با رسول خدا(ص) چونان بیعت با خداست؛ یعنی بیعتکنندگان، متعهّد میشوند تا فرمانبر او باشند و اوامر و نواهی او را گردن نهند که این فرمانبرداری بیشک اطاعت خداست. از اینرو با تعبیر ﴿يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾ دست پیامبر(ص) را دست خدا نامیده است؛ چنانکه در آیه ﴿وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى﴾[۱۹۷] رمی و خاک پاشیدن حضرت رسول(ص) را به خودش نسبت داده است[۱۹۸].
- ما مسلمانان هر روز با امام خود بیعت میکنیم و در روز دیگر آن را تجدید مینماییم، به گونهای که انحراف و زوال در آن راه نداشته باشد: «اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَداً»؛ «اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي رَقَبَتِي»[۱۹۹] و این بیعت تا قیامت ادامه دارد: «اللَّهُمَّ هَذِهِ بِيعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»[۲۰۰][۲۰۱].
اجابت دعوت اهل بیت(ع)
- هرگاه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ما را بخوانند و یاری بخواهند، باید به دعوت آنها پاسخ دهیم [۲۰۲].
- در زیارت جامعه کبیره اقرار میکنیم که خواست شما را بر مطالبات، نیازها و اراده خودم، در هر حالی که باشم، مقدم میکنم [۲۰۳].
- ما شیعیان باید آماده نصرت اهل بیت(ع) باشیم. این آمادگی را هم در قلب، هم در اراده و هم در میدان عمل پدید آوریم و ابراز کنیم[۲۰۴].
در دعای عهد از خدا میخواهیم که ما را از انصار و اعوان امام زمان قرار دهد[۲۰۵][۲۰۶].
پرداخت حقوق مالی
- پرداخت حقوق مالی ذویالقربی(ع) از دیگر وظایف امت مسلمان بهشمار میرود که امروزه بیشتر در قالب خمس جلوه کرده است: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى﴾[۲۰۷]. امام باقر(ع) در تبیین آیه فوق میفرمایند: «هُمْ قَرَابَةُ رَسُولِ اللَّهِ(ص)، و الْخُمُسُ لِلَّهِ و لِلرَّسُولِ(ص) وَ لَنَا»[۲۰۸].
- خدای متعالی صدقه را بر اهل بیت(ع) حرام نموده و خمس دادن به آنها را واجب نموده است:[۲۰۹].
- و گاهی پرداخت حقوق مالی ذویالقربی، در قالب "انفال" است: ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ﴾[۲۱۰]. گاهی در قالب فیء است: ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى﴾[۲۱۱][۲۱۲].
تسلیم اهل بیت(ع) و جنگ با دشمنان آنها
- تسلیم اهل بیت(ع) بودن، دستوری الهی است. خدای سبحان فرشتگان را موظف کرده که به همراه او بر پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) درود فرستند: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾[۲۱۳] و در برابر راهنمایی آن حضرت تسلیم محض باشند.
- ازاینرو، مؤمن واقعی کسی است که درون جانش، در برابر دستورات و حکم پیامبر(ص) تسلیم محض باشد و در خود احساس ضیق و تنگی نکند.
- در زیارت عاشورا به سالار شهیدان عرض میکنیم: با آنان که تو با آنها اهل سازش بودی، سازش میکنیم و کسانی را که با آنان در جنگ بودی، ما نیز با آنها در جنگیم[۲۱۴][۲۱۵].
- جنگ با دشمنان اهل بیت(ع):
- دین دارای دو جنبه است: تولی و محبّت و تسلیم و دیگر تبری و بغض و جنگ. مرتبه اعتقادی آن تولی و تبری است. مرتبه عاطفی آن حب و بغض است و مرتبه رفتاری آن تسلیم و جنگ است.
- یکی از وظایف رفتاری امت نسبت به اهل بیت(ع) زندگی مسالمتآمیز با کسانی است که تسلیم آنهایند[۲۱۶] و جنگ بیامان با کسانی که با آنها سر جنگ و نزاع دارند: «وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ»، از اینرو، هر اندیشه و عقیدهای که آنها حق دانستند و برای اثبات و تحقق آن کوشیدند، من نیز برای تحقق آن میکوشم[۲۱۷]، و در برابر، هر مکتب و فکری را که آنها باطل دانستند و ابطال کردند، من نیز محققانه ابطال میکنم[۲۱۸]
- در زیارت عاشورا به امام حسین(ع) عرض میکنیم: با آنان که تو با آنها اهل سازش بودی، سازش میکنیم و کسانی را که با آنان در جنگ بودی، ما نیز با آنها در جنگیم[۲۱۹][۲۲۰].
انتظار فرج اهل بیت(ع)
- مهمترین وظیفه مسلمانان و مؤمنان در عصر غیبت اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، انتظار فرج آنهاست. انتظار فرج، خود فرج است [۲۲۱] انتظار فرج نه منحصر به عصر غیبت است و نه منحصر به فرج امام، بلکه هر عملی را در برمیگیرد؛ گرچه انتظار حضرت بقیة الله(ع) در عصر غیبت، بالاترین انتظارهاست.
- امام صادق(ع) میفرمایند: منتظر فرج باشید و از خدا ناامید نباشید. بهدرستی که انتظار فرج بهترین اعمال است[۲۲۲].
- بر پایه روایات، انتظار فرج یک عمل است [۲۲۳]، آن هم عملی جهادی[۲۲۴].
- انتظار فرج هم برترین عبادات است[۲۲۵]، هم برترین اعمال[۲۲۶] و هم محبوبترین اعمال[۲۲۷].
- امام رضا(ع) میفرمایند: منتظران باید انتظار خود را با صبر، معاشرت نیکو، حسن همجواری، ترویج معروف، خودداری از اذیت دیگران، گشادهرویی، پندپذیری و رحمت برای مؤمنان همراه نمایند [۲۲۸][۲۲۹].
- رهبر معظم انقلاب میفرماید: انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود[۲۳۰]. انتظار یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب. انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم. سربازی امام زمان، کار آسانی نیست[۲۳۱]. ما آن وقتی میتوانیم حقیقتاً منتظر به حساب بیاییم که زمینه را آماده کنیم. برای ظهور مهدی موعود زمینه باید آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام است[۲۳۲]. ما به زمان ظهور امام زمان(ع)، این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شدهایم؛ زیرا معرفتها پیشرفت کرده است[۲۳۳][۲۳۴].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۱.
- ↑ «أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَنَّ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۴۶.
- ↑ «أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ».
- ↑ «نَحْنُ الَّذِينَ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا لَا يَسَعُ النَّاسَ إِلَّا مَعْرِفَتُنَا وَ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ بِجَهَالَتِنَا مَنْ عَرَفَنَا كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ أَنْكَرَنَا كَانَ كَافِراً وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنَا وَ لَمْ يُنْكِرْنَا كَانَ ضَالًّا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى الْهُدَى الَّذِي افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ مِنْ طَاعَتِنَا الْوَاجِبَةِ فَإِنْ يَمُتْ عَلَى ضَلَالَتِهِ يَفْعَلِ اللَّهُ بِهِ مَا يَشَاءُ»؛ کافی، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۲.
- ↑ «مَا مِنْ شَيْءٍ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ يَعْدِلُ هَذِهِ الصَّلَاةَ، وَ لَا بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَ الصَّلَاةِ شَيْءٌ يَعْدِلُ الزَّكَاةَ، وَ لَا بَعْدَ ذَلِكَ شَيْءٌ يَعْدِلُ الصَّوْمَ، وَ لَا بَعْدَ ذَلِكَ شَيْءٌ يَعْدِلُ الْحَجَّ، وَ فَاتِحُةُ ذَلِكَ كُلِّهِ مَعْرِفَتُنَا، وَ خَاتِمَتُهُ مَعْرِفَتُنَا، وَ لَا شَيْءَ بَعْدَ ذَلِكَ كَبِرِّ الْإِخْوَانِ وَ الْمُوَاسَاةِ بِبَذْلِ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ»؛ الأمالی، طوسی، ص۶۹۴.
- ↑ «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛کافی، ج۱، ص۳۳۷.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۳.
- ↑ بیانات در دیدار میهمانان شرکتکننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت(ع) ۲۸/۵/۱۳۸۶.
- ↑ بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور ۲۳/۲/۱۳۹۱.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.
- ↑ کافی، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «يَعْنِي الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ يُوحَى إِلَيْهِمْ بِالرَّوْحِ فِي صُدُورِهِمْ»؛ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۵۸.
- ↑ «نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۵.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «يَعْنِي عَلِيّاً وَ أَوْلَادَهُ الْأَئِمَّةَ(ع) إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛ کافی، ج۲، ص۱۱.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۵.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «نَحْنُ الْأُمَّةُ الْوُسْطَى وَ نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِي أَرْضِهِ»؛ کافی، ج۱، ص۱۹۰.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ «نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي خَمْسَةٍ: فِيَّ وَ فِي عَلِيٍّ وَ حَسَنٍ وَ حُسَيْنٍ وَ فَاطِمَةَ»؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۳۶۸؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۳۶۸؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۴۰؛ الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۸، ص۴۱.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۶.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ، إِيَّانَا عَنَى خَاصَّةً- أَمَرَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ بِطَاعَتِنَا»؛ کافی، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۷.
- ↑ «وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يَنْفَعُ عَبْداً عَمَلُهُ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ حَقِّنَا»؛ بحارالأنوار، ج۲۷، ص۱۷۰؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۲، ص۷۹.
- ↑ «أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي مُؤْمِنٌ بِكُمْ... عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ»؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ «أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ»؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۸.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۶۹.
- ↑ «يَا دَاوُدُ أَبْلِغْ مَوَالِيَّ عَنِّي السَّلَامَ وَ أَنِّي أَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَمَعَ مَعَ آخَرَ فَتَذَاكَرَ أَمْرَنَا فَإِنَّ ثَالِثَهُمَا مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا وَ مَا اجْتَمَعَ اثْنَانِ عَلَى ذِكْرِنَا إِلَّا بَاهَى اللَّهُ تَعَالَى بِهِمَا الْمَلَائِكَةَ فَإِذَا اجْتَمَعْتُمْ فَاشْتَغِلُوا بِالذِّكْرِ فَإِنَّ فِي اجْتِمَاعِكُمْ وَ مُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاءَنَا وَ خَيْرُ النَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاكَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِكْرِنَا»؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۰۰.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۰.
- ↑ سخنرانی در دیدار با جمعی از روحانیون، ائمه جماعات و وعاظ نقاط مختلف کشور، در آستانه ماه مبارک رمضان ۲۲/۱۲/۱۳۶۹.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۱.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۱.
- ↑ «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۱.
- ↑ «مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ عَلَانِيَتِكُمْ».
- ↑ «وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ».
- ↑ «وَ أَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ»
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۲.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند * و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۵-۵۶.
- ↑ «إِنَّمَا يَعْنِي أَوْلَى بِكُمْ أَيْ أَحَقُّ بِكُمْ وَ بِأُمُورِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمُ، اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا يَعْنِي عَلِيّاً وَ أَوْلَادَهُ الْأَئِمَّةَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛ کافی، ج۱، ص۲۸۸.
- ↑ «نعمتهای خداوند را به یاد آورید» سوره اعراف، آیه ۶۹.
- ↑ «هِيَ أَعْظَمُ نِعَمِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هِيَ وَلَايَتُنَا»؛ کافی، ج۱، ص۲۱۷.
- ↑ کافی، ج۱، ص۲۱۷.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۳.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِوَلَايَةِ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ سَمَّاهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فِي قَوْلِهِ ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾ وَ هُمُ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ بِوَلَايَتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ»؛ بحارالأنوار، ج۷۵، ص۲۲۳.
- ↑ «لَنَا عَلَى النَّاسِ حَقُّ الطَّاعَةِ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ حُسْنُ الْجَزَاءِ»؛ غررالحکم، ص۱۱۷.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۴.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۵.
- ↑ «قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ(ع): رَجُلٌ يُحِبُّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ لَا يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ يَقُولُ هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّنْ خَالَفَهُ. فَقَالَ: هَذَا مِخْلَطٌ وَ هُوَ عَدُوٌّ فَلَا تُصَلِّ خَلْفَهُ وَ لَا كَرَامَةَ إِلَّا أَنْ تَتَّقِيَهُ»؛ وسائل الشیعة، ج۸ ص۳۰۹.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۵.
- ↑ «وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّيَاطِينِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِينَ لَكُمُ الْجَاحِدِينَ لِحَقِّكُمْ وَ الْمَارِقِينَ مِنْ وَلَايَتِكُمْ وَ الْغَاصِبِينَ لِإِرْثِكُمْ الشَّاكِّينَ فِيكُمْ الْمُنْحَرِفِينَ عَنْكُمْ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۶-۷۷.
- ↑ «وَ الْحُبُّ وَ ضِدَّهُ الْبُغْضَ»؛کافی، ج۱، ص۲۰.
- ↑ غررالحکم، ص۱۱۷.
- ↑ صدوق، أمالی، ص۴۷۶.
- ↑ قمی خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص۱۱۰.
- ↑ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۲۳.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۷.
- ↑ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِ عَلِيٍّ(ع): مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ لَا يُحِبُّ هَذَا فَقَدْ كَذَبَ»؛ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۶۰.
- ↑ «أَوَّلُ مَا يُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»؛ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۶۲.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ «يَا جَابِرُ، بَلِّغْ شِيعَتِي عَنِّي السَّلَامَ، وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُ لَا قَرَابَةَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ)، وَ لَا يُتَقَرَّبُ إِلَيْهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ لَهُ. يَا جَابِرُ، مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ أَحَبَّنَا فَهُوَ وَلِيُّنَا، وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ لَمْ يَنْفَعْهُ حُبُّنَا»؛ طوسی، الأمالی، النص، ص۲۹۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۸.
- ↑ سخنرانی رهبر معظم انقلاب در دیدار با میهمانان و شرکتکنندگان کنفرانس جهانی اهل بیت(ع) ۴/۳/۱۳۶۹.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی، مشهد مقدس ۱/۱/۱۳۷۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۹-۸۰.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا در دیدار مداحان اهل بیت(ع) ۱۳/۳/۱۳۸۹.
- ↑ «مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِكُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ».
- ↑ «كُونُوا حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَيْهِمْ»؛ نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۸ ص۳۱۳.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۰.
- ↑ «وَ الْمَوَدَّةُ وَ ضِدَّهَا الْعَدَاوَةَ»؛ کافی، ج۱، ص۲۰.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ «بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد!» سوره سبأ، آیه ۴۷.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۱.
- ↑ «أَنَّ مَوَدَّةَ أَهْلِ بَيْتِهِ مَفْرُوضَةٌ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ»؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۵۳.
- ↑ «هِيَ فَرِيضَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ لِمُحَمَّدٍ(ص) فِي أَهْلِ بَيْتِهِ»؛ دعائم الإسلام، ج۱، ص۶۸.
- ↑ «أَنَّ ابْنَ عَبَّاسٍ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾، فَقَالَ سَعِيدُ بْنُ جُبَيْرٍ: قُرْبَى آلِ مُحَمَّدٍ(ص)»؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۳، ص۳۱.
- ↑ «فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾، قَالَ: هُمُ الْأَئِمَّةُ(ع)»؛ کافی، ج۱، ص۴۱۳.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون ۲۲/۹/۱۳۸۸.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۲-۸۳.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) ۱۳/۳/۱۳۸۹.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۳.
- ↑ «رَحِمَ اللَّهُ قَوْماً كَانُوا سِرَاجاً وَ مَنَاراً كَانُوا دُعَاةً إِلَيْنَا بِأَعْمَالِهِمْ وَ مَجْهُودِ طَاقَتِهِمْ لَيْسُوا كَمَنْ يُذِيعُ أَسْرَارَنَا»؛ تحف العقول، ص۳۰۱.
- ↑ «إِنَّكُمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إِلَيْنَا كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً»
- ↑ «كُونُوا مِثْلَ أَصْحَابِ عَلِيٍّ(ع) فِي النَّاسِ»؛بحارالأنوار، ج۸۵، ص۱۱۹.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۳-۸۴.
- ↑ «إِيَّاكُمْ وَ الْغُلُوَّ فِينَا قُولُوا إِنَّا عَبِيدٌ مَرْبُوبُونَ وَ قُولُوا فِي فَضْلِنَا مَا شِئْتُمْ مَنْ أَحَبَّنَا فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِنَا وَ لْيَسْتَعِنْ بِالْوَرَعِ»؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۲.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) ۴/۷/۱۳۷۰.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۴.
- ↑ «وَ يَفْرَحُونَ بِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ يَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِينَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا»؛ بحارالأنوار، ج۶۵، ص۱۷.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۴.
- ↑ «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا وَ بَكَى لِمَا ارْتُكِبَ مِنَّا كَانَ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ ذُكِّرَ بِمُصَابِنَا فَبَكَى وَ أَبْكَى لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِي الْعُيُونُ وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيَا فِيهِ أَمْرُنَا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ»؛ الأمالی، ص۷۳.
- ↑ «كَانَ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ».
- ↑ «لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِي الْعُيُونُ».
- ↑ «لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ».
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۵.
- ↑ «أَيُّهَا النَّاسُ! عَظِّمُوا أَهْلَ بَيْتِي فِي حَيَاتِي وَ مِنْ بَعْدِي وَ أَكْرِمُوهُمْ وَ فَضِّلُوهُمْ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۹، ص۶۵.
- ↑ «الزِّيَارَةُ تُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۰، ص۳۷۴.
- ↑ «إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِي زِيَارَتِهِمْ وَ تَصْدِيقاً بِمَا رَغِبُوا فِيهِ كَانَ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷۷.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
- ↑ «وَ هُمُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۵۸.
- ↑ «وَ نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ وَ الْوُصْلَةُ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ»؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۳.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۶-۸۷.
- ↑ «خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کردهاند» سوره توبه، آیه ۷۴.
- ↑ تفسیر تسنیم، ج۱۳، ص۳۸۰.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۷.
- ↑ «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَرْكَبَ سَفِينَةَ النَّجَاةِ وَ يَسْتَمْسِكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى وَ يَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِينِ فَلْيُوَالِ عَلِيّاً بَعْدِي وَ لْيُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْيَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ مِنْ وُلْدِهِ»؛ الأمالی، ص۱۹.
- ↑ «مَنْ عَادَى أَوْلِيَائِي فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ مَنْ حَارَبَ أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّي فَقَدْ حَلَّ عَلَيْهِ عَذَابِي وَ مَنْ تَوَلَّى غَيْرَهُمْ فَقَدْ حَلَّ عَلَيْهِ غَضَبِي وَ مَنْ أَعَزَّ غَيْرَهُمْ فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَلَهُ النَّارُ»؛ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۶۸.
- ↑ «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۸.
- ↑ «مَنْ صَلَّى صَلَاةً لَمْ يُصَلِّ فِيهَا عَلَيَّ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِي لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ»؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۱، ص۲۰۸؛ سنن الدار قطنی، ص۱۳۶.
- ↑ «إِنَّ اشْرَفَ أَعْمَالِ الْمُؤْمِنِينَ فِي مَرَاتِبِهِمُ الَّتِي قَدْ رُتِّبُوا فِيهَا مِنْ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۵، ص۳۴۰.
- ↑ «مَنْ صَلَّى عَلَيَّ صَلَاةً وَاحِدَةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ أَلْفَ صَلَاةٍ فِي أَلْفِ صَفٍّ مِنْ الْمَلَائِكَةِ وَ لَمْ يَبْقَ رَطْبٌ وَ لَا يَابِسٌ إِلَّا وَ صَلَّى عَلَى ذَلِكَ الْعَبْدِ لِصَلَاةِ اللَّهِ عَلَيْهِ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۵، ص۳۴۱.
- ↑ «إِنَّ الشَّيْطَانَ اثْنَانِ شَيْطَانُ الْجِنِّ وَ يَبْعُدُ بِلَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ شَيْطَانُ الْإِنْسِ وَ يَبْعُدُ بِالصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ وَ آلِهِ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۵، ص۳۴۲.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۹.
- ↑ «اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ، وَ فِي مَوْقِفِي هَذَا، وَ أَيَّامِ حَيَاتِي بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ «إِنَّ أَشْرَفَ أَعْمَالِ الْمُؤْمِنِينَ... وَ اللَّعْنُ لِلْمُتَابِعِينَ لِأَعْدَائِهِمُ الْمُجَاهِرِينَ الْمُنَافِقِينَ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۵، ص۳۴۰.
- ↑ «فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۰.
- ↑ «وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقَامِكُمْ وَ أَزَالَتْكُمْ عَنْ مَرَاتِبِكُمُ الَّتِي رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فِيهَا»؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ «وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ «لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِينَ لَهُمْ بِالتَّمْكِينِ مِنْ قِتَالِكُمْ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ «كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ»؛ الأمالی، ص۴۶۲.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۱.
- ↑ «يَا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبِي وَ بِالْجَنَّةِ أَبْشِرِي»
- ↑ الأمالی، ص۴۶۲.
- ↑ «وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً بَلَغَهَا ذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ»؛ بحارالأنوار، ج۹۸، ص۲۰۹ و «وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۲.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۲.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۳.
- ↑ بیانات در دیدار مردم بوشهر در روز میلاد امام علی(ع) ۵/۴/۱۳۸۹.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۳.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۷، ص۱۵۹.
- ↑ «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و مپراکنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۸۴.
- ↑ بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۵۱.
- ↑ بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۵۱.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۳-۹۴.
- ↑ العین، ج۲، ص۷۸؛ لسان العرب، ج۸، ص۲۷؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۳۰۵.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ تفسیر تسنیم، ج۵، ص۵۹۵.
- ↑ تفسیر تسنیم، ج۱۳، ص۳۷۵.
- ↑ تفسیر تسنیم، ج۱۴، ص۳۸.
- ↑ تفسیر تسنیم، ج۱۴، ص۳۸.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۴-۹۵.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۵.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام و میهمانان خارجی شرکتکننده در کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی ۲۴/۵/۱۳۷۴.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۶.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ کافی، ج۱، ص۴۰۵.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷.
- ↑ بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.
- ↑ «شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۸.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۱.
- ↑ ینابیع الموده، ص۱۱۵.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ «يَا رَسُولَ اللَّهِ عَامَّةٌ هَذَا أَمْ خَاصَّةٌ»:
- ↑ «أَمَّا الْمَأْمُورُونَ فَعَامَّةُ الْمُؤْمِنِينَ أُمِرُوا بِذَلِكَ وَ أَمَّا الصَّادِقُونَ فَخَاصَّةٌ لِأَخِي عَلِيٍّ وَ أَوْصِيَائِي مِنْ بَعْدِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۸.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید» سوره حجرات، آیه ۱.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، سیره رسول اکرم در قرآن، ج۸ ص۳۰۲.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۹.
- ↑ وقعة صفین، ص۸.
- ↑ «خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد» سوره انعام، آیه ۱۲۴.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۱، ص۵۴۱.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۰.
- ↑ بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.
- ↑ «مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةُ الْإِمَامِ أَوْ لَيْسَ فِي عُنُقِهِ عَهْدُ الْإِمَامِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۹۴.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۰.
- ↑ «بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد» سوره فتح، آیه ۱۰.
- ↑ «و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۷، ص۶۱.
- ↑ مفتاح الجنان، دعای عهد.
- ↑ المزار الکبیر، لابن المشهدی.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۱.
- ↑ «وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ... وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ»؛ بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.
- ↑ «وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي»؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ «وَ قَلْبِي لَكُمْ سِلْمٌ وَ رَأْيِي لَكُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ»؛ مفاتیح الجنان، دعای عهد.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۲.
- ↑ «بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) [ذیالقربی] و... است» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ کافی، ج۱، ص۵۳۹.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمَّا حَرَّمَ عَلَيْنَا الصَّدَقَةَ أَنْزَلَ لَنَا الْخُمُسَ فَالصَّدَقَةُ عَلَيْنَا حَرَامٌ وَ الْخُمُسُ لَنَا فَرِيضَةٌ»من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۱.
- ↑ «از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ «آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و...» سوره حشر، آیه ۷.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
- ↑ «يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ».
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۳-۱۰۴.
- ↑ «سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ»
- ↑ «مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ»
- ↑ «مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ».
- ↑ «سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ».
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۴.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ الاحتجاج، ۱۷۳؛ بحار، ج۳۶، ص۳۸۷.
- ↑ « انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.
- ↑ «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.
- ↑ «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۴۱.
- ↑ «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
- ↑ «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.
- ↑ «أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.
- ↑ «انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ كَفَّ الْأَذَى وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِيحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِينَ»؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۶۱.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۵.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۶/۱۳۸۴.
- ↑ همان، ۳۰/۷/۱۳۸۱.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ مردم قم، ۳۰/۱۱/۱۳۷۰.
- ↑ در جشن بزرگ منتظران ظهور همزمان با هفته بسیج و روز ولادت حضرت مهدی(ع) ۳/۹/۱۳۷۸.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۶.