اهل بیت پیامبر خاتم

شناسه ارزیابی نشده
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اهل بیت در مورد خاندان پیامبر اسلام (ص) به کار می‌‌رود که در برخی از آیات قرآن کریم هم این واژه مورد استفاده قرار گرفته است. در مورد اینکه مصداق اهل بیت چه کسانی هستند میان شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد اما دیدگاه شیعه تطبیق این عنوان بر خمسه طیبه و امامان بعدی است. فضایل مخصوصی برای اهل بیت (ع) بیان شده است مانند: عصمت؛ ولایت داشتن آنها؛ مرجعیت دینی و علمی‌ داشتن و.... مسلمانان در قبال اهل بیت (ع) وظایفی برعهده دارند مانند: وجوب پیروی از اهل بیت؛ مودت نسبت به اهل بیت و غیره.

معناشناسی

معنای لغوی

اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "اهل" و "بیت" است. کلمۀ اهل معمولاً با توجه به مضاف‌الیه خود معنی می‌شود، "أهل الرجل" قبیله و نزدیکان او هستند. به همسر مرد نیز اهل او گفته می‌شود. "أهل الأمر" والیان و فرمانروایان هستند و "أهل الاسلام" مسلمانان هستند و گاهی به خواص و نزدیک‌ترین افراد به شخص، "اهل الرجل" گفته می‌شود و "أهل البیت" به معنی ساکنان خانه یا اتاق است[۱].[۲]

در مجموع واژه "اهل" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، اقوام و خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است[۳] و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است[۴].

"بیت" نیز به معنای خانه و محل سکونت است[۵] و بدین ترتیب، ترکیب "اهل بیت" به معنای "ساکنان خانه" است[۶].

معنای اصطلاحی

اهل بیت در اصطلاح در مورد خاندان پیامبر اسلام به کار می‌‌رود و آنچه می‌‌توان بیان کرد این است که «بیت» در این ترکیب، به معنای خانه سنگی و گِلی که در مکه و مدینه از پیامبر به یادگار مانده، نیست؛ بلکه بیت نبوت و رسالت مراد است و منظور از بیت نبوت، خانه‌ای است که رابط بین زمین و آسمان است، نه خانه‌ای که بدن مُلکی پیامبر خدا (ص) در آن زیست می‌‌کرد، شب هنگام در آن می‌‌آرمید و همسران آن حضرت در آنجا سُکنا داشتند. در نتیجه، اهل این خانه کسانی هستند که با فضایل و کمالات معنوی پیامبر، ارتباط تام و کامل دارند[۷].

نگاه قرآنی

در قرآن کریم، ترکیب "اهل‌ بیت" یک بار: ﴿وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ[۸] و "اهل‌البیت" دوبار آمده است: ﴿قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ[۹]؛ ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۰]؛ از این میان آنچه به خاندان گرامی پیامبر اسلام (ص) اشاره دارد و به اعتراف همگان فضیلتی بس والا برای آنان رقم می‌زند آیه ۳۳ سوره احزاب است. افزون بر این، آیات فراوان دیگری می‌توان یافت که درباره اهل‌بیت نازل شده، یا بالاترین مصداق خود را در این گروه یافته است[۱۱].

مصادیق اهل بیت

اهل البیت در اصطلاح امروزی چه در میان شیعه و چه اهل سنت در مورد خاندان پیامبر (ص) به کار می‌‌رود، لکن اختلافی که وجود دارد به دایرۀ شمول این ترکیب بر می‌‌گردد. از همین رو، یکی از بحث‌های رایج، مصداق "اهل بیت" در آیه تطهیر[۱۲] است، مبنی بر اینکه اهل بیت چه کسانی‌اند[۱۳].

نزد شیعه و اهل سنت مسلم است، اصحاب کساء؛ یعنی پیامبر، امام علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (ع) مشمول عنوان اهل بیت هستند. اما عده‌ای از اهل سنت معتقدند علاوه بر این پنج نفر، همسران پیامبر نیز شامل می‌‌شود و عده‌ای دیگر قائل‌اند غیر از همسران آن حضرت، دیگران نیز شامل می‌‌شود. در مقابل، شیعه معتقد است افزون بر پنج تن آل عبا، امامان معصوم از نسل سیدالشهدا نیز داخل در این عنوان هستند هر چند که دوران رسول اکرم را درک نکرده باشند[۱۴].

به طور کلی، واژه اهل بیت در احادیث نبوی چهار کاربرد مختلف دارد که می‌توان آنها را کاربردهای: اعم، عام، خاص و أخصّ نامید:

  1. کاربرد اعم آن، کسانی که هیچ‌گونه پیوند خویشاوندی نسبی یا سببی با پیامبر ندارند را شامل می‌شود. آنان مسلمانانی‌اند که در پیروی از پیامبر (ص) صادق و ثابت قدمند. چنانکه پیامبر (ص) سلمان فارسی و ابوذر غفاری را از اهل بیت به شمار آورده است.
  2. کاربرد عام اهل بیت همه خویشاوندان نسبی پیامبر (ص) را دربر می‌گیرد، کسانی که صدقۀ واجب "زکات" بر آنان حرام شده است به طور مثال، تعبیر اهل بیت در خصوص عباس عموی پیامبر و فرزندان او به کار رفته است.
  3. کاربرد خاصّ اهل بیت مربوط به همسران پیامبر (ص) است. بدون شک، همسران پیامبر (ص) مطابق معنای لغوی و عرفی، اهل بیت پیامبرند، مقصود از "بیت" در این کاربرد، بیت سُکنی "محل سکونت" است، نه بیت نَسَب یا نبوت.
  4. کاربرد أخصّ اهل بیت به گروهی از خاندان پیامبر (ص) اختصاص دارد که از ویژگی عصمت برخوردارند. مصداق آن در روایات مربوط به آیه تطهیر و آیه مباهله، اصحاب کساء "امام علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (ع)" است و در احادیثی مانند حدیث ثقلین، حدیث سفینه و مانند آنها که بر وجود اهل البیت در همه زمان‌ها دلالت دارد، علاوه بر اصحاب کساء، امامان معصوم از دودمان امام حسین (ع) نیز هستند[۱۵].

جایگاه و فضایل

اهل بیت عصمت، فضایل بسیار دارند، آیه تطهیر، آیه مودت، سورۀ هل اتی و حدیث کساء دربارۀ آنان نازل شده است و روایات فراوانی در کتب شیعه و سنّی در فضیلت آنان نقل شده است. اهل بیت، معیار شناخت حق و باطلند، در امور دین و دنیا، فقه و حدیث، تفسیر و اخلاق، سیاست و حکومت، باید به آنان رجوع کرد. بسیاری از آیات قرآن کریم به اهل‌ بیت ارتباط می‌یابد؛ اعم از شأن نزول یا انطباق ـ که شمار آنها به صدها فقره می‌رسد.

برخی از فضائلی که در این آیات دربارۀ اهل‌ بیت (ع) بیان شده است عبارت‌اند از:

  1. عصمت اهل بیت (ع): بر اساس بخشی از آیه ۳۳‌ سوره احزاب که به آیه تطهیر شهرت یافته، اراده تخلف‌ناپذیر خداوند بر این تعلق گرفته است که هرگونه پلیدی را از اهل‌بیت بزداید و آنان را به طور کامل پاک و پاکیزه گرداند. دانشمندان شیعه این فضیلت را برابر با عصمت می‌دانند[۱۶]. حدیث ثقلین نیز بر عصمت اهل بیت پیامبر (ص) دلالت می‌کند، زیرا در این حدیث، اهل بیت به عنوان ثقل اصغر در کنار قرآن که ثقل اکبر است قرار گرفته و دو میراث گران بهای پیامبر (ص) به شمار آمده که از یکدیگر جدا نخواهند شد بدون شک، قرآن کریم کلام خداوند است و هیچ گونه خطا و انحرافی در آن راه ندارد، بنابراین، اهل بیت پیامبر (ص) نیز که در کنار قرآن قرار گرفته و تمسک به آن مانع گمراه شدن انسان است، هیچ گونه خطا و انحرافی در آن راه نخواهد داشت[۱۷].
  2. ولایت و رهبری اهل بیت (ع): ولایت و رهبری اهل بیت دلایل عقلی و نقلی بسیاری دارد. از نظر عقل و با توجه به فلسفه امامت، عصمت یکی از مهم‌ترین شرایط امام است. همانطور که از بحث‌های گذشته به دست آمد اهل بیت از ویژگی عصمت برخوردارند، بنابراین، امامت و رهبری امت اسلامی پس از پیامبر گرامی‌ به آنان اختصاص دارد[۱۸].
  3. راسخان در علم: قرآن کریم گروهی را که در علم و دانش گام‌هایی استوار برداشته‌اند "راسخان در علم" می‌نامد و بر اساس برخی از تفاسیر، بر آگاهی آنان از تأویل آیات الهی تأکید می‌ورزد: ﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ[۱۹]. امامان (ع) با توجه به این آیه پیامبر اکرم (ص) را «افضل الراسخین»[۲۰]، خوانده و درباره خود نیز فرموده‌اند: «نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِیلَه‏‏»[۲۱].[۲۲]
  4. مرجعیت دینی و علمی‌ اهل بیت (ع): مرجعیت دینی اهل بیت برای مسلمانان و حجّیت قول و فعل ایشان امری ثابت شده است. بر همین اساس احادیث بسیاری از زبان پیامبر خدا (ص)، آنان را مرجع شناخت دین معرّفی کرده است[۲۳]. حدیث ثقلین بیانگر مرجعیت علمی‌ اهل بیت است، زیرا پیامبر اکرم (ص) از مسلمانان خواسته است که به قرآن و عترت او تمسک جویند تا گمراه نشوند. نخستین و اساسی‌ترین منبع و مرجع علمی‌ مسلمانان قرآن کریم است و پس از آن سنّت پیامبر (ص) قرار دارد و نقش اهل بیت در این باره این است که ترجمان قرآن و حافظان و ناقلان سنّت پیامبرند، پیامبر گرامی‌ بخش عظیمی‌ از حقایق و معارف قرآن را برای مردم بیان کرد، ولی بخش دیگری را که شرایط بیان آنها فراهم نبود، یا مصلحت این بود که در زمان‌های بعد بیان شود را به عترت معصوم خود سپرد تا آنان آن را بیان کنند[۲۴]. حاصل آنکه حفظ کامل آنچه توسط پیامبر (ص) بیان شده بود و تبیین آنچه بیان نشده بود به اهل بیت پیامبر سپرده شد[۲۵].
  5. برتری اهل بیت (ع): از حدیث ثقلین برتری اهل بیت پیامبر (ص) بر دیگران نیز به روشنی به دست می‌آید، زیرا پیامبر (ص) آنان را در کنار قرآن قرار داده است، قرآن را ثقل اکبر و اهل بیت را ثقل اصغر نامیده است و فرد دیگری را در ردیف قرآن قرار نداده است. بنابراین همان گونه که قرآن کریم بر مسلمانان برتری دارد، اهل بیت نیز که در کنار قرآن و ملازم با آن هستند، بر دیگران برترند. آیه مباهله نیز بر برتری اهل کساء بر دیگر صحابه پیامبر دلالت می‌کند، زیرا بر اساس این آیه پیامبر (ص)، از مردان حضرت علی (ع) و از زنان حضرت زهرا (س) و از کودکان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را برگزید. بدون شک برای مباهله کسانی برگزیده می‌شوند که از نظر ایمان و قرب به خداوند از جایگاه بالایی برخوردار باشند[۲۶]. امیرالمؤمنین (ع) در زمینه برتری اهل بیت (ع) می‌‌فرماید: «کسی از این امّت را هم‌سنگ و هم‌تراز آل پیامبر نتوان دید و نیز خوشه‌چین خرمن اهل‌بیت با آنان برابر نیست. دودمان پاک پیامبر سنگ بنای دین و پشتوانه یقین‌اند. تندروان به میزان آنان بازگردند و کندروان سرانجام خود را بدان‌جا رسانند که راهی جز آن نیابند. ویژگی‌های رهبری از آنِ اهل‌بیت است و وصیّت پیامبر پیامبر درباره آنان و میراث آن حضرت مخصوص ایشان. اینک حق به حق‌دار رسید و به جایگاه اصلی‌اش پر کشید»[۲۷].[۲۸]
  6. وساطت و شفاعت اهل بیت (ع): اهل بیت، به منزلۀ رابط حیات‌بخش بین ما و خدایند که اگر این رابطه قطع شود، ارتباطمان با خدا قطع شده است. در تعلیم و تبیین معارف دین هم این نقش را دارند و شناخت قرآن و درک حقایق آن را باید از آنان آموخت، که علمشان از سوی خداوند است و پرورده خانه وحی و وارثان علوم پیامبرند. شفاعت و توسل، به دست آنان و به آنان انجام می‌گیرد و زدودن تحریف از چهره دین و مقابله با بدعت‌ها نیز از رسالت‌های آنان است[۲۹]. قرآن کریم وسیله جویی همگان را در سیر به سوی خدا امری لازم دانسته است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[۳۰] با توجه به اینکه مراد از وسیله اهل‌بیت (ع)[۳۱] و منظور از وسیله‌جویی شفاعت خواهی است آیه یاد شده بیانگر منزلت والای اهل‌بیت (ع) در مقام شفاعت و وساطت در پیشگاه خداوند است[۳۲].
  7. شرکت در مباهله و دعوت به دین حق: در سال دهم هجری گروهی از مسیحیان نجران ـ که شمارشان به ۶۰ تن می‌رسید ـ به مدینه آمدند و پس از گفت و گوهای طولانی با پیامبر اکرم (ص) همچنان بر درستی آموزه‌های مسیحی همچون الوهیت حضرت عیسی (ع) اصرار ورزیدند[۳۳]. سرانجام آیه معروف مباهله به این گفت و گوها پایان داد و راه دیگری فرا روی مسیحیان نهاد: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ[۳۴]. پیام آیه برای عالمان مسیحی ـ با توجّه به آگاهیشان از تاریخ انبیا ـ این بود که دو گروه با تضرّع خدای خود را بخوانند و از او بخواهند تا دروغگویان را به لعن و عذاب خویش گرفتار سازد. فردای آن روز پیامبر خدا در حالی که دست حسن (ع) را به کف و حسین (ع) را در آغوش گرفته بود و علی (ع) و فاطمه (س) او را همراهی می‌کردند، قدم به میدان مباهله نهاد و رعب و هراسی بر دل مسیحیان افکند. اسقف نجران با دیدن این صحنه به یاران خود گفت: چهره‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از میان بردارد، چنان خواهد کرد[۳۵]. بدین ترتیب، مسیحیان از مباهله سر‌باز زده، به پرداختن جزیه تن دادند[۳۶].
  8. اطعام و ایثار: بر پایه احادیثی که در منابع شیعه و سنی آمده است[۳۷]، امیر مؤمنان (ع) و فاطمه زهرا (س) به همراه فضّه با نذر سه روز روزه، شفای امام حسن و امام حسین (ع) را از خدا‌ طلبیدند و پس از اندکی خواسته خود را برآورده دیدند. به شکرانه این بهبودی، هر ۵ تن لب از طعام فرو بستند و در روزگاری که گویا خشک سالی و قحطی سفره اهل‌بیت را خالی‌تر از همیشه ساخته بود[۳۸]، روز را به شب رساندند. در آن زمان فاطمه زهرا (س) برای همسایه یهودی کاری را با ریسیدن پشم به انجام می‌رساند که اجرت آن، سه پیمانه جو بود و می‌توانست به کارِ افطار آید؛ اما تقدیر و آزمون الهی سرنوشت دیگری را رقم زد. هنوز لقمه‌ای از گلویی فرونرفته بود که مسکینی آمد و طعامی‌طلبید و درگشاده دستی هر ۵ تن را با یکدیگر برابر دید. روز بعد یتیمی‌از راه رسید و روز سوم اسیری که هر کدام ۵ قرض نان را به همراه بردند و سفره اهل‌بیت را خالی و ایثارشان را پُر آوازه ساختند: ﴿وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۳۹].[۴۰] سرانجام، جبرئیل از سوی خداوند چنین هدیه آورد: ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا[۴۱] و از انگیزه این اطعام و بی اعتنایی اهل‌بیت به پاداش و ستایش مردمان چنین خبر داد: ﴿إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا[۴۲].[۴۳]
  9. اهل بیت واسطۀ نعمت: هر نعمتی که به ما می‌رسد از خداست ولی خداوند اراده فرموده که کارها را از راه اسبابش فراهم آورد پس برای هر چیزی سبب و وسیله‌ای قرار داد و برای هر سبب شرح و گشایشی مقرر داشته است[۴۴]. در این میان اهل بیت مطابق آنچه در فرازهایی از زیارت جامعه کبیره و روایات متعدد آمده، واسطه در رسیدن فیض تکوینی و تشریعی به بندگان هستند پس باید ابتدا از خدا و سپس از اهل بیت (ع) تشکر کرد[۴۵].

وظایف پیروان

در قرآن کریم و روایات علاوه بر شمردن فضایل اهل‌ بیت (ع)، وظیفۀ عموم مسلمانان را نیز در برابر آنان تعیین کرده است، وظایفی مانند مودت، تمسّک به آنان، ولایت، مقدم دانستن آنان، اقتدا به ایشان، تکریم، پرداخت خمس، صله و پیوند، صلوات بر آنان، یاد ایشان، ذکر مصائب، زیارت و...[۴۶]. برخی از این وظایف عبارت است از:

  1. وجوب پیروی از اهل بیت: دلایل وجوب پیروی از اهل بیت اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به زندگی مسلمانان را شامل می‌شود و در این جهت تفاوتی میان مسایل عبادی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در آیه اولی الأمر، اطاعت از اولی الأمر همان جایگاه و گستره‌ای را دارد که اطاعت از پیامبر (ص) دارد. حدیث ثقلین، دال بر وجوب پیروی از اهل بیت است، در این حدیث، نجات امت از گمراهی منوط به تمسک به کتاب خدا و اهل بیت پیامبر (ص) گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به قرآن به شناخت دستورات قرآن و پیروی از آنهاست، همین گونه است درآویختن به اهل بیت، یعنی نخست باید دستورهای آنان را شناخت، سپس آنها را به‌کار بست و...[۴۷]. امیرالمؤمنین (ع) می‌‌فرماید: «به خاندان پیامبرتان بنگرید و به آن‌سو روید که آنان می‌روند و پا جای پای آنان نهید، که هیچ‌گاه شما را از طریق هدایت منحرف نکنند و به هلاکت نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که گمراه شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید»[۴۸].[۴۹]
  2. پرسش در امور دینی: خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۵۰] با توجه به اینکه ذکر در قرآن کریم درباره پیامبر اکرم (ص): ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ[۵۱] و قرآن کریم: ﴿وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ[۵۲] به کار رفته است، می‌توان "اهل الذکر" را با "اهل‌البیت" برابر انگاشت[۵۳]، زیرا آنان نه تنها اهل و خاندان پیامبرند، بلکه به گواهی روایاتی چون متواتر ثقلین در صدر همه قرآن شناسان "اهل‌ القرآن" جای دارند[۵۴]، از همین رو رسول خدا (ص) در برخی از احادیث، اهل ذکر را بر "ائمه" منطبق می‌سازد[۵۵] و در سخنان امامان معصوم (ع) تعبیراتی از این دست فراوان به چشم می‌خورد: «نَحْنُ‏ أَهْلُ‏ الذِّکْرِ وَ نَحْنُ‏ الْمَسْئُولُون‏‏‏»[۵۶][۵۷] در نگاه امام علی (ع) اهل بیت، درهای دانش و کلیدداران علوم الهی هستند. از این رو، فرمود: «به خدا سوگند، رساندن پیام‌ها و وفای به وعده‌ها و معنای کلمات را به من آموختند. ابواب حکمت نزد ما اهل‌بیت است و چراغ دین به‌دست ما افروخته. بدانید که راه‌های دین همه یک راه است، راهی هموار و مستقیم. هر که قدم در آن نهد به مقصد رسد و غنیمت برد و هر که بدان راه نرود گمراه شود و پشیمانی برد»[۵۸].[۵۹]
  3. مودت نسبت به اهل بیت: بنابر نص قرآن کریم، محبت اهل بیت بر هر مسلمانی واجب است: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۶۰]. یکی از نکات کلیدی روشن ساختن معنای "مودت فی القربی" است. معنایی که عموم دانشمندان شیعه از آن جانبداری می‌کنند[۶۱] و برخی از مفسران اهل سنت نیز بدان گرایش دارند[۶۲] آن است که مقصود از مودت، دوستی با خویشاوندان پیامبر (اهل‌ بیت) است[۶۳]. این معنا با روایاتی که در منابع شیعی و سنی آمده است به خوبی تأیید می‌گردد[۶۴]. پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: «من دوست دارم هر کس را که آنان را دوست بدارد و دشمنم با کسی که آنان را دشمن بدارد»[۶۵].[۶۶]
  4. تأمین منابع مالی: قرآن کریم در کنار نام خدا و رسول، ترکیب "ذِی الْقُرْبَی" را ذکر کرده است و اموالی چون خمس ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى[۶۷] را بر مسلمانان واجب کرده است.
  5. نثار صلوات: یکی از شیوه‌هایی که می‌تواند مردم را با پیشوایان معصوم پیوند دهد، بزرگداشت یاد و نام آنان است، از این‌رو، خداوند در قرآن کریم از مؤمنان می‌خواهد بر رسول گرامی، سلام دهند و صلوات نثارش کنند: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۶۸].[۶۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.
  2. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا، ج۲ ص ۶۶۵.
  3. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۸۳ ـ ۸۴.
  4. یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۷۶ - ۹۵.
  5. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۵۴۵‌، «بیت».
  6. یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۷۶ - ۹۵؛ رضوی و احمدی امیری، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص ۴۶۱ – ۴۷۹.
  7. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فِنای مقربان، ج ۱، ص ۱۰۹-۱۱۱.
  8. و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟؛ سوره قصص، آیه ۱۲.
  9. گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است؛ سوره هود، آیه ۷۳.
  10. و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه ۳۳.
  11. یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۷۶ – ۹۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹؛ رضوی و احمدی امیری، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص ۴۶۱ ـ ۴۷۹.
  12. ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  13. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۶.
  14. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فِنای مقربان، ج ۱، ص ۱۰۹؛ یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۷۶ ـ ۹۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۵.
  15. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹؛ حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۴۶.
  16. ر.ک: یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۷۶ - ۹۵.
  17. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  18. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  19. «در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى داند و آنان كه قدم در دانش استوار كرده‏ اند» سوره آل عمران، آیه ۷.
  20. تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ البرهان، ج‌۱، ص‌۵۹۷‌ـ‌۵۹۹‌.
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۳۱۵، ۳۱۸.
  22. ر.ک: یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۸۷.
  23. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۱۰.
  24. اصل الشیعة واصولها، ص۱۶۲.
  25. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  26. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۵۳۹-۵۴۹.
  27. «لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا یُسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وَ عِمَادُ الْیَقِینِ إِلَیْهِمْ یَفِی‏ءُ الْغَالِی وَ بِهِمْ یُلْحَقُ ۱۳۹ التَّالِی وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَی أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَی مُنْتَقَلِه‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲
  28. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۵.
  29. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۶۹.
  30. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  31. مناقب، ج‌۳، ص‌۹۲؛ بحارالانوار، ج‌۲۵، ص‌۲۳؛ البرهان، ج‌۲، ص‌۲۹۲.
  32. ر.ک: یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۸۶
  33. التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۱۶۵‌ـ‌۱۶۶.
  34. «از آن پس كه به آگاهى رسيده‏اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  35. الکشاف، ج‌۱، ص‌۳۶۸‌ـ‌۳۶۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۸۵‌.
  36. ر.ک: یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۸۳.
  37. الکشاف، ج‌۴، ص‌۶۷۰‌؛ روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۲۹، ص‌۲۶۹‌، ۲۷۱.
  38. بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۴۳.
  39. «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نيازمند باشند و آنان كه از بخل خويش در امان مانده باشند رستگارانند» سوره حشر، آیه ۹.
  40. بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۴۳.
  41. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.
  42. «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
  43. ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۸۵.
  44. الکافی، ج۱، ص۱۸۳.
  45. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۵- ۱۳۷.
  46. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۱۰.
  47. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  48. نهج البلاغه، خطبه ۹۶
  49. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۵.
  50. «اگر نمی‌دانید از دانشمندان بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  51. «خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند». سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱
  52. «و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست» سوره زخرف، آیه ۴۴.
  53. کافی، ج‌۱، ص‌۲۱۰‌ـ‌۲۱۱؛ تفسیر فرات الکوفی، ص‌۲۳۵؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۴۲۵.
  54. المیزان، ج‌۱۲، ص‌۲۸۵؛ ج‌۱۴، ص‌۲۵۷.
  55. کافی، ج‌۱، ص‌۲۱۰؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۴۲۳.
  56. جامع البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۴، ص‌۱۴۵؛ کافی، ج‌۱، ص‌۲۱۰‌ـ‌۲۱۱؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۴۲۳، ۴۲۹.
  57. ر.ک: یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۸۸
  58. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۹
  59. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۵- ۱۵۶.
  60. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  61. تفسیر فرات الکوفی، ص‌۳۸۸‌ـ‌۳۹۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۴۳‌ـ‌۴۴؛ الصافی، ج‌۴، ص‌۳۷۲.
  62. الکشاف، ج‌۴، ص‌۲۱۹، ۲۲۱؛تفسیر بغوی، ج‌۴، ص‌۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج‌۲۷، ص‌۱۶۵ ـ‌۱۶۶؛ روح المعانی، مج‌۱۴، ج‌۲۵، ص‌۴۷، ۵۰‌.
  63. ر.ک: یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۸۹.
  64. تفسیر قرطبی، ج‌۱۶، ص‌۱۶‌ـ‌۱۷؛ غرائب القرآن، ج‌۶‌، ص‌۷۴؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۴، ص‌۱۲۱، ۱۲۳.
  65. ذخائر العقبی‌، طبری/ ۱/ ۲۳.
  66. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۴۴؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹؛ یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۸۸؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۶.
  67. «بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی)است». سوره انفال، آیه ۴۱.
  68. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  69. ر.ک: یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۷۶ - ۹۵.