حج
حج به عنوان یکی از فروع دین اسلام، آیینی عبادی ـ سیاسی است به معنای انجام مناسکی خاص در خانه خدا. این اعمال دارای رمز و رازهای فراوانی است. وجوب حج بر انسانهای مستطیع است که در ماه دی الحجه انجام میگیرد هر چند عمره مفرده که مستحب است در هر زمانی قابلیت انجام دارد. حج نماد وحدت مسلمانان است که مسأله احیاء و ترویج فرهنگ اهل بیت (ع) در آن میتواند صورت بگیرد و اصولا روح حج همان امامت است.
مقدمه
حج آیینی عبادی سیاسی و از فروع دین اسلام است. واژه حج در لغت به معنای قصد و آهنگ زیارت و در اصطلاح، سفر به خانه خدا برای برگزاری مناسک خاص در ایام ذیالحجه است[۱]. حج بر عهده کسانی است که توانایی مالی و جسمی داشته باشد. مناسک حج، علاوه بر آنکه سرشار از احکام دقیق است، رمز و رازهای اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و... فراوانی دارد[۲].[۳]
فریضه حج در شهر مکه و در کنار خانه کعبه برگزار میشود. افزون بر این، حاجیان در منا و عرفات در روزهایی خاص از ماه ذیالحجه مراسمی برگزار میکنند. نخستین حج در دوره پس از اسلام در سال دهم هجری انجام شد، پیامبر اکرم در این حج که به حجة الوداع معروف است، مردم را به حج فراخواند و به آنها فرمود مناسب حج را از من بیاموزید[۴].
حج در شریعت اسلام دو گونه است: نخست حج واجب یا تمتّع که افراد، تحت شرایطی خاصّ مکلّف به انجام آن میشوند و در صورت ترک آن، مرتکب گناه کبیره خواهند شد. حج تمتّع برای هر فرد مکلّف یک بار در طول عمر تکلیف شرعی است. دوم، عمره مفرده که مستحب است و افراد در ایامی غیر از ایام حج تمتّع، آهنگ مکه میکنند و به زیارت و مناسک حج میپردازند[۵].
آیین حج را مناسک گویند. مناسک بهمعنای مکان یا زمان عبادت، عبادت کردن و محل ذبح است که گسترش معنایی یافته و در مجموع به اعمال واجب در حج اطلاق شده است.
قرآن کریم در آیاتی چند موضوع حج را مورد توجه قرار داده است. حج و وجوب آن به زمان حضرت ابراهیم (ع) بازمیگردد. مطابق با کلام قرآن کریم، نخستین کسی که دستور حج را ابلاغ کرد، حضرت ابراهیم (ع) بود[۶]. مناسک حج در زمانی معین همراه با رسیدن ماه ذیحجه آغاز میشود[۷].[۸]
حج، یکی از پرشکوهترین اجتماعات دینی سالانه مسلمانان در کنار کعبه مقدّس و مظهر وحدت و همبستگی آنان است و دیدار قبله و مسجد الحرام و سپس به زیارت مرقد رسول خدا (ص) رفتن بنیانهای اعتقادی مسلمانان را تقویت میکند. پیامبران گذشته نیز خانه خدا را زیارت میکردند. حضرت ابراهیم (ع) به کمک فرزندش اسماعیل، این خانه را بازسازی کرد و مسلمانان با رفتن به حج، با ابراهیم بتشکن، تجدید پیمان میکنند. حج، از باارزشترین عبادتهاست و موجب آمرزش گناهان میشود. کسی که به این سفر میرود، "حاجی" میشود. "حج"، نام یکی از سورههای قرآن نیز هست[۹].
حج و احیای فرهنگ اهل بیت (ع)
در مسأله ترویج و احیای فرهنگ اهل بیت (ع)، از جمله سنگرها و پایگاههایی که میتوانست ـ و باید ـ نقش عظیم و سرنوشتسازی داشته باشد، حج و زیارت خانه خدا بود. اعتقاد داشتن به امامت ائمه معصوم (ع) و التزام به رهبری آنان، در همه ابعاد مکتب و فروعِ دین، نقش اساسی دارد و مسائل اسلام، تنها در ارتباط با امامت، و اعتقاد به رهبری و ولایت امام معصوم یا جانشینان اوست که در جهت صحیح خویش، سیر میکند، ولی از این میان، به فریضه بزرگِ حجّ میپردازیم که با بحث زیارت، تناسب و پیوند دارد و مکه، خود، یکی از زیارتگاههای بزرگ اسلامی است و کعبه مقدس و حرم خدا و رسول، از مزارهای بسیار شریف و پرارج، در نظر همه مذاهب و فرقههای اسلامی و ملیتهای مختلف این امت عظیم است. و کنگره عظیم سالانه را به کانونی فعّال، در جهت هدایت و وحدت مسلمین و اتحاد قوا و صفوف و قلوب، در برابر دشمن، تبدیل کند و از آن، مرکزیّتی برای رشد فرهنگ دینی و تعلیمات اسلام پدید آورد.
حج، تنها یک عبادت نیست که به هر صورت، انجام گیرد. فلسفه و اهداف این مناسک مهم، اگر درست شناخته و پیگیری و پیاده شود، آنگاه ادا شده است. در حج، مهم، اقامه آن است، برپا داشتن! سفارش امیرالمؤمنین (ع) به "قثم بن عباس" که از طرف آن حضرت، حکمفرمای مکه بود، این است که: «فَاقِمْ لِلناسِ الحجَّ وذَکِّرهُمْ بایّام اللهِ»[۱۰]حج را برای مردم برپای دار، و آنان را به یاد "ایام الله" بیانداز. یادآوری و احیای ایام الله، در کنار اقامه حج و برپایی این مراسم بیان شده است، توجه به سازندگی این دو کار، مهم است.
پس، روح حج، امامت است و این عبادت، تنها در پیوند با رهبری است که سیاست صحیح قرآن را پیاده خواهد کرد و کعبه، قیاماً للناس خواهد شد و منافع و سودهای عظیم این فریضه الهی، عاید مسلمانان خواهد گشت[۱۱].[۱۲]
حج، عبادتی سیاسی
حج، بیش از هرچیز، درونمایه توحیدی و تأثیر تربیتی و عرفانی و آموزش اطاعت و تعبّد دارد و بازآفرینی خاطره ابراهیم بتشکن و عشق و اخلاص و ایثار او در راه خداست و حضور، در کلاسی است که انبیای بزرگ و اولیاء الله، آموزگار آن هستند، عامل تقویت تقوا و ایمان و مبارزه با نفسانیت و هواپرستی و خودخواهی و غرور و تکبر و دنیادوستی است. این بحث، در جای خود مسلّم است. لکن، بُعد سیاسی این اجتماع عظیم، به خصوص در رابطه با رهبری، نباید مورد غفلت قرار گیرد که اگر حج، فاقد این بُعد باشد، آن سود لازم را نخواهد داشت و نیروی عظیمی که در حج، متمرکز و متبلور میشود، هدر و هرز خواهد رفت[۱۳].
تمامیت زیارت حج
حج، باید پیامآور وحدت و بیداری و تحکیم کننده آثار و اخبار و طرحها و برنامههای دینی و فرهنگی در خطّ امامت و دارای بهرههای سیاسی و اجتماعی باشد وگرنه حج، حج نخواهد بود. این اهداف، در زیارت حج، هم از طریق برخورد عینی و رابطه حضوری با امام معصوم (ع) در مراسم حج تحقق پیدا میکند، هم به ملاقات و دیدار امام رفتن در ارتباط و در پی این سفر عظیم و الهی و هم با الهامگیری از فرهنگ اهل بیت (ع) و علوم و معارف معصومین (ع): از رهگذر این زیارت، و هم از راه تبعیّت از جانشینان بر حق و شایسته ائمه، در عصر غیبت حجت خدا.
شناخت شیوه عمل و سیره ائمه در این موضوع، ضروری و مفید است. ببینیم آنان در این باره چه میکرده و چه میگفتهاند و رهنمودشان چه بوده است؟ وقتی که امامان معصوم (ع) را، وارثان خلف و صالح پیامبر و احیاگر سنت آن حضرت میدانیم، روشن است که معالم دین و سرمشق عمل و معارف اسلام و چه باید کردها را هم باید از آنان بگیریم و بیاموزیم. پذیرش امامت و ولایت و هدایت و رهبری آنان، که معلمان پرارج امت اسلاماند دین و عبادات و احکام را در مسیر حق قرار میدهد. در واقع، روح اعمال مذهبی و تکالیف شرعی، ولایت آنان است.
ابوحمزه ثمالی نقل میکند که: امام زین العابدین (ع) به ما گفت: - کدامیک از بقعههای روی زمین برتر است؟ گفتم: خدا و رسولش و فرزند رسولش داناترند. فرمود: آگاه باش! که با فضیلت ترین محلّ، بینِ رکن و مقام- در مسجدالحرام- است. و اگر کسی به درازای نهصد و پنجاه سال عمر نوح، با نماز و روزه و عبادت در این مکان، به سر برد و خدا را در حالی ملاقات کند که بدون ولایت ما باشد، آن همه عبادت، سودی نخواهد بخشید[۱۴]. روشن است که نمیتوان ولایت را تنها در محدوده محبت قلبی و اعتقاد درونی خلاصه کرد. این شناخت و محبت و ولایت، باید آثار خارجی و تأثیرگذاری در فکر و عمل و اقدام و موضعگیری داشته باشد. اگر تنها به حج آمدن و تلاش و سعی بی هدف و بدون رابطه با امام و بدون پیوند با رهبری و ولایت باشد، فاقد ارزش است و به طواف و قربانی جاهلیت میماند که تکرار برخی اعمال بیهوده و بی محتوا و بی جهت و بی خط و بدون سازندگی است. این، سخن و شعار یک هوادار ائمه نیست، سخن خود آن معصومان است که جز با اتکاء به خدا و مکتب، سخنی نگفته اند.
ابوحمزه ثمالی، مورد دیگری را از زبان امام باقر (ع) نقل میکند و میگوید: امام (ع)، در حالی که در آستانه دری مُشرِف به مسجدالحرام نشسته بود و مردم را در حال طواف مینگریست، به من گفت: ای اباحمزه! این مردم به چه چیز امر شدهاند؟ من ندانستم که در پاسخ، چه بگویم. حضرت فرمود: «انّما امِروا انْ یَطوفوا بهذه الأحجار، ثُمّ یأتونا فَیُعْلِمونا ولایَتهم»[۱۵]. و در نقلِ محجه البیضاء، این اضافه را دارد که: «فَیُخبرونا بولایتهم ویَعرضوا علینا نَصرهم»[۱۶]. یعنی: مردم مأمور شدهاند که این سنگها (ی کعبه) را طواف کنند، سپس پیش «ما» آمده و ولایت خود را به ما خبر دهند و اعلام کنند و یاری خویش را بر ما عرضه بدارند. مسأله "عرضه نصر" و "اعلام ولایت" و "دیدار با امام" و "اعلان مودّت" و این قبیل تعبیرات، که در اینگونه روایات آمده است، بسیار آموزنده و جالب است. الزام میکند که زائران خانه خدا، در آنجا امام را ملاقات کنند و اعلام آمادگی برای تبعیت و اطاعت و یاری بنمایند. یعنی اگر نیرویی، امکاناتی، عِدّه و عُدّهای دارند، به اطلاعِ ولیّ خدا برسانند، مواضعشان را در اطاعت از رهبری ائمه، صریح و آشکار، بیان کنند تا اگر نیازی به آنان بود، ائمه از وجودشان در مسیر اهداف، استفاده کنند.
در حدیثی دیگر، فضیل نقل میکند که: در حج، امام باقر (ع) نگاه به مردمی کرد که گِرد کعبه طواف میکردند، فرمود: "در جاهلیت هم اینگونه طواف میکردند (یعنی بدون هدف و معرفت و شناخت و جهت) اینان امر شدهاند که کعبه را طواف کنند، آنگاه به سوی ما حرکت کنند و ولایت و مودّت خویش را به ما اعلام کنند و نصرت و یاری خود را به ما عرضه نمایند، ولی چون چنین نمیکردند، حج آنان هم چون اعمالِ جاهلی بود"[۱۷]. مرحوم فیض کاشانی در "وافی"، در توضیح این حدیث میگوید: «معنای سخن امام، این است که آنان، بدون شناخت مقصود اصلی از آمدن به زیارت کعبه و طواف خانه خدا چنین میکنند. حضرت ابراهیم وقتی کعبه را ساخت و ذریه خویش را در آنجا ساکن نمود، از خدا خواست که در پاداش آن، دلهای مردم را به سوی ذریهاش جذب کند. خدا هم دعایش را پذیرفت و مردم را فرمان داد تا از هرجا به حج آیند و محبت و نصرت و ولایت خویش را بر ذریه او که پیامبر (ص) و اولادش هستند عرضه و اعلام بدارند، تا بدین سبب، نجات یابند و درجاتشان بالا رود و راهی باشد برای شناخت احکام دین و تقویتِ ایمان و یقین. عرضه داشتنِ نصرت به این است که به آنان بگویند: آیا در کاری از کارها، به یاریِ ما نیازتان هست؟...[۱۸]. آنچه در این حدیث، محور کلام است، تقویت ایمان و شناخت احکام و اعلام یاری به نفع حق و در رکاب و تحت امر اولاد ابراهیم- که ائمه معصومیناند- میباشد. مرحوم علامه مجلسی در شرح این روایت میگوید: «... از شرایط قبولی حج آنان، اسلام و ایمان است و آنان به خاطر نداشتن ولایت، مثل آن است که فاقد ایمان و اسلامند. و در این، توجه دادن به این نکته است که علت وجوبِ حج، به حضور امام رسیدن و عرضه کردن ولایت و یاری به آنان و فرا گرفتن احکام از آنان است. آنگاه درباره عرضه نصرت، میگوید: "به امامان بگویند: ما از شیعیان شماییم، و آماه یاری تان. اگر ما را به خروج و جهاد، یا هر کار دیگر فرمان دهید، شما را اطاعت میکنیم"[۱۹].
شبیه آنچه که امت آگاه و انقلابی ایران، در دیدارهایشان با رهبر بزرگ انقلاب، حضرت امام خمینی، مرتباً عرضه نصر و مودّت و اعلام حمایت و اطاعت میکردند و با شعار "ما همه سرباز توئیم خمینی، گوش به فرمان توئیم خمینی" با رهبر خویش، تجدید بیعت میکردند. در حدیث دیگری که همین مضمون نقل شده، راوی، سدیر است. بنا به نقلِ او، امام باقر (ع) پس از انتقادی که از حلقههای بحث و جلساتی که در مسجد، از سوی ابوحنیف و سفیان ثوری و... تشکیل میشد، کار آنان به نوعی جلوگیری از دین خدا شمرده و آنان را موانع هدایت، قلمداد کرده، و آرزو کرده است که: "کاش اینان در خانههایشان مینشستند و مردم میگشتند و کسی را که از خدا و رسول، به آنان خبر دهد، نمییافتند، آنگاه پیش ما میآمدند تا از خدا و رسول به مردم خبر دهیم"[۲۰]. یعنی راه آموزش احکام خدا و معارف دین، اهل بیت (ع) هستند. راهی مطمئن، که دین خدا را به دور از پیرایهها و آرایشها و بدعتها و آراء شخصی به مردم بیان میکنند. این مسأله، به خصوص در روزگار امام محمد باقر (ع) که مذهبسازیها و فرقهبازیها و جریانات ناسالم فرهنگی و سیاسی گوناگون و تبعیّت از آراء و اهواء، رواج بیشتری داشته و برای خیلیها، امر حق و باطل مشتبه میشده و خطّ اصلی را گم میکردند، بیشتر اهمیت داشت. و از امام باقر (ع) سخنانِ مکرّری در این زمینه روایت شده است. از ابوعبیده نقل شده است که: "امام باقر (ع) وقتی مردم و کارهایشان را در مکه دید، فرمود: کاری است همچون کارهای جاهلیت! به خدا سوگند، اینان مأمورند که آلودگیها را از خود دور کنند-اشاره به آیه ۲۹ سوره حج: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ ﴾- و به نذرهای خود وفا کنند و بر ما بگذرند و ولایت خویش را به ما خبر دهند و نصرت خویش را بر ما عرضه بدارند"[۲۱]. قرآن کریم، از جمله تکالیف زائران حج را دور کردن و زدودن چرکها و آلودگیها از خویش میشمارد[۲۲]. و این در سایه دیدار با امام میسّر است که الهام بخش خیر و تقوا و اخلاق شایسته و معارف والای دین است و پاک کننده دل و جان و فکر و ذهن. در آیه فوق، امام صادق (ع)، کلمه "تَفَث" را به دیدار و ملاقات امام تفسیر میکند:«التَفَثُ لقی الأمام، یا: لِقاءُ الامام»[۲۳] چرا که از این طریق، مناسک حج مسلمین جهت یافته و در مسیر سازنده تری هدایت میشود[۲۴].
آثار حج
در روایات اسلامی به برخی از آثار حج اشاره شده، و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است:
آثار مادی و دنیوی حج
- سلامتی؛
- توسعه رزق؛
- تأمین هزینه زندگی. امام سجاد(ع) میفرماید: ﴿حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَبْدَانُكُمْ وَ تَتَّسِعْ أَرْزَاقُكُمْ وَ تُكْفَوْنَ مَئُونَاتِ عِيَالِكُمْ﴾[۲۵]حج و عمره به جا آورید که این دو فریضه، آثار و منافعی به همراه دارد، (از آن جمله) بدنها را سالم، روزی را وسیع، و هزینه زندگی شما را تأمین مینماید.
- بینیازی؛
- حفظ خانواده؛
- حفظ سرمایه.
پیامبر گرامی اسلام(ص) در فرازهایی میفرماید:
- «حُجُّوا تَسْتَغْنُوا»[۲۶]حج انجام دهید، تا بینیاز شوید.
- «الْحَجُّ يَنْفِي الْفَقْرَ»[۲۷]حج، فقر را در دنیا از بین میبرد.
- «... حُجُّوا لَنْ تَفْتَقِرُوا»[۲۸]حج انجام دهید، هرگز نیازمند نمیشوید.
امام سجاد(ع) میفرماید: «... الْحَاجُّ مَغْفُورٌ لَهُ وَ مَوْجُوبٌ لَهُ الْجَنَّةُ وَ مُسْتَأْنَفٌ لَهُ الْعَمَلُ وَ مَحْفُوظٌ فِي أَهْلِهِ وَ مَالِهِ»[۲۹] زائر خانهٔ خدا از آمرزش الهی بهرهمند شده و بهشت بر او واجب و اعمال خود را از آغاز شروع نموده و خانواده و سرمایهٔ مالی او در حفظ خدای رحیم است[۳۰].
آثار معنوی و اخروی حج
امام صادق(ع) میفرماید: «الْحَاجُّ لَا يَزَالُ عَلَيْهِ نُورُ الْحَجِّ مَا لَمْ يُلِمَّ بِذَنْبٍ»[۳۱] نور حج، پایدار است تا زمانی که حاجی به (گناه) آلوده نشود. امام سجاد(ع) میفرماید: زائر خانهٔ خدا، از آمرزش الهی بهرهمند و بهشت بر او واجب میشود[۳۲]. رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید: زائران خانهٔ خدا، میهمانان الهی هستند، آنچه بخواهند به آنان عطا نموده و دعای آنها را مستجاب میکند[۳۳].
پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: «مَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ فَلْيَؤُمَّ هَذَا الْبَيْتَ، فَما أتاهُ عَبدٌ يَسأَلُ اللّهَ دُنيا إلّا أعطاهُ اللّهُ مِنها، و لا يَسأَلُهُ آخِرَةً إلَّا ادَّخَرَ لَهُ مِنها»[۳۴] کسی که دنیا و آخرت میخواهد آهنگ خانهٔ خدا کند. بندهای بدان روی نیاورده که دنیا را خواسته باشد، جز این که خدا دنیا را به او داده است، و آخرت را نخواسته، جز آنکه برایش اندوخته است. همچنین امام باقر(ع) میفرماید: «الْحَجُّ تَسْكِينُ الْقُلُوبِ»[۳۵]حج، آرامبخش دلهاست.
علاوه بر فوائد مادی و معنوی که در سفرهای معمول مترتب میباشد، سفر به مکه و مدینه، آثار و برکات ویژهای را نیز برای افراد به همراه دارد:
- زیارت خانه خدا
- توفیق انجام اعمال حج و عمره و بهرهمند شدن از ثوابهای تعیینشده برای این اعمال
- زیارت قبور پیامبر(ص) و ائمه معصومین و اولیای الهی، همچنین آشنایی با اماکن متبرکه و آثار پیامبران و ائمه اطهار(ع)
- آشنایی با اقوام و ملل مختلف
- آشنایی با فرق و مذاهب مختلف
- ملاحظه نمایش شکوه و عزت و عظمت مسلمانان در سایه دستورات اسلام
- تقویت اسلام و برگزاری مانور اتحاد اسلامی[۳۶].
آداب سفر حج
سفر معنوی حج، فرصتی ارزشمند برای کسب معرفت و جلب رضایت الهی است. هر کس به میزان آگاهی و شناخت خویش از آن بهره میگیرد. تعدادی از حاجیان در پایان این سفر روحانی، قلب خود را از محبت خدا لبریز کرده، با حجی مقبول به شهر و دیار خود باز میگردند، گروهی نیز همچون انسان فرورفته در خوابی، پس از سفر به ناگاه از خواب خوش پریده و در حسرت از دست دادن فرصتهای ارزشمند آن اندوهگین میشوند. آگاهی به آداب سفر معنوی حج میتواند ما را نسبت به شکوهمندترین عبادات دینی مشتاقتر کرده و با عمل به آن در روح و جانمان تحولی بزرگ رخ بدهد. برخی آداب که از زبان پیشوایان معصوم(ع) به ما رسیده چنین است:
- هدفداری در مسافرت؛ امام صادق(ع) فرمود: در حکمت آل داوود آمده است: انسان عاقل، شایسته است که با سه هدف به مسافرت برود: توشهای برای فردای قیامت برگیرد، مخارج زندگی را تأمین کند، از راه حلال لذت ببرد[۳۷].
- توبه و استغفار؛ امام صادق(ع) فرمود: هر گاه قصد حج کردی، با آب توبهٔ خالص، گناهانت را بشوی و لباس راستی و پاکی و خضوع و خشوع را بر تن کن.
- وصیت کردن
- اخلاص در نیت و قصد قربت
- زاد و توشه حلال فراهم کردن
- چشم به مال دیگران نداشتن
- تأمین مخارج زن و فرزند
- انتخاب زمان مناسب برای سفر
- غسل کردن
- صدقه دادن
- بیخبر به مسافرت نرفتن
- مسافرت در شب سفارش شده است
- انتخاب همراه مناسب
- همشأنی در مسافرت
- یادآوری نعمتهای خداوند
- دعا و ذکر در حال حرکت
- شراکت در هزینهها
- حفظ پول و اثاثیه، همراه داشتن مواد خوراکی و نیازمندیهای سفر
- لباس تمیز پوشیدن
- پرهیز از پرخوری
- پرهیز از اسراف و تبذیر
- خدمت کردن به حاجیان و مراعات کردن حال دیگران
- پرهیز از آزار دیگران
- حل مشکلات همسفران و خیرخواهی برای آنان
- نماز خواندن در مساجد
- رو به قبله نشستن
- گرامی داشتن همراهان
- پرهیز از سوء ظن به دیگران
- پرهیز از ناسازگاری
- کاستیها و لغزشها را به رخ نکشیدن
- زینت شیعه بودن
- مدارا با بیماران و کهنسالان
- سوغات آوردن[۳۸]
در ارتباط با تشرف به حج و آمادگیهای قبلی از لسان ائمه معصومین توصیهها و سفارشهایی به زائران حرمین شریفین شده است. از آن جمله، توصیههای ارزشمند امام صادق(ع) است که آن حضرت فرمودهاند: وقتی أرادهٔ حج نمودی، قبلاً خانهٔ دل را از هر شاغل و حاجبی که تو را از خدا غافل کند، و مشغول به خود گرداند، فارغ ساز. کارها و تمام شئون زندگیت را به خدا واگذار و در جمیع حرکات و سکنات، توکل بر او نموده و تسلیم قضا و تقدیر الهی باش. از دنیا و آسایش دنیا و مردم، منقطع شو. حقوقی را که از دیگران به ذمّه داری، ادا کن. متکی بر توشه و مرکب و یاران راه و قوت بدنی و نیروی جوانی و مال و دارایی خود مباش؛ زیرا ترس آن میرود که خدا همینها را دشمن انسان و مایۀ وزر و وبال آدم خودخواه گرداند، تا دانسته شود که تمام حول و قوه و تدبیر و چاره، به دست خالق یکتا بوده و بدون توفیق و تسدید او، احدی قادر بر چاره و تدبیری نخواهد بود.
پس مهیا و آمادهٔ رفتن شو، مانند کسی که امید به بازگشت مجدد به خانه و اهل و عیال خود ندارد. با همسفران، نیکورفتار و خوشسفر باش. اوقات نماز را رعایت نما، سنن و دستورات رسول مکرم(ص) را به کار بند و آنچه را وظیفه است از آداب و رسوم و صبر و تحمل و شکر و مهربانی و بخشش و ترجیح دیگران بر خود، در همهجا و در همهوقت انجام ده. سپس با آب توبهٔ خالص خود را از گناه شستشو داده و جامهٔ صدق و صفا و افتادگی و خشوع، در بر کن و از هرچه که تو را از یاد خدا باز میدارد و از طاعت او منصرف میسازد، محرم شو و لبیک بگو... و همچنانکه با بدنت در میان انبوه مسلمانان، طواف کرده، و گرد بیت خدا میچرخی، با قلبت در میان فرشتگان، طواف انجام داده و گرد عرش خدا گردش کن. هروله کن، اما هرولهای که در معنی، گریختن از هوای نفس باشد. با بیرون رفتنت از مکه به منا، از غفلت و لغزشهای خود، بیرون آی و هرگز آرزوی آنچه را که بر تو حلال نمیباشد و یا شایستگی آن را نداری، منما.
در عرفات، اعتراف به خطیئات و گناهان نموده و تجدید عهد عبودیت و اقرار به وحدانیت حضرت حق کن و خود را به مقام قرب خدا برسان. در «مزدلفه» تقوای خدا در دل بگیر و با صعود به کوه مشعر، روح خود را به سوی عالم بالا حرکت ده. با ذبح قربانی، حنجر هوا و هوس را بریده و رگهای طمع را قطع کن. هنگام رمی و سنگ انداختن بر جمرات، افعال زشت و اخلاق ناپسند و دنائت و پستی و شهوتپرستیها را از خود دور کن. با تراشیدن سر، عیبهای ظاهر و باطن خود را بتراش و با دخول به حرم، خود را از شر متابعت هوای نفس و خواهش دل، رهانیده و در حفظ و امان خدا، داخل ساز. بیت را با توجه به عظمت و جلالت رب البیت و آشنایی با سطوت سلطان او زیارت کن. استلام حجر بنما. درحالتی که رضا به قسمت او داده و خاضع در برابر عظمتش گشتهای. طواف وداع را که حاکی از وداع ماسوی الله قرار داده، باهرچه که غیر خداست، وداع بنما. با وقوف در کوه صفا در تصفیهٔ روح و تهذیب نفس خود بکوش و سعی کن خود را برای لقای خدا در روز لقا آماده گردانی. به مروه که رسیدی، مروت نموده و اوصاف خود را در جنب ارادهٔ حق، فانی ساز و به عهدی که با خدا بستهای و حج خود را مشروط به آن، به جا آوردهای تا روز قیامت، وفادار بمان. و بدان سرّ اینکه خداوند حج را واجب نمود و آن را در میان طاعات، به خودش نسبت داده و فرموده است: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[۳۹]، و هم نبی اکرم(ص) ترتیب مناسک را به این صورت که هست، تنظیم کرده است، آن است که اشارهای به مرگ و قبر و بعث و قیامت باشد و صاحبدلان و خردمندان از مشاهدهٔ این مناسک، از اول تا به آخر، متذکر عوالم بعد از مرگ، از بهشت و جهنم بشوند و آمادگی برای ارتحال به آن عالم را به دست آورند[۴۰].[۴۱]
آرزوی حج
چه بسیارند کسانی که مشتاق زیارت حریم الهی و کعبه مقدساند، اما شرایط این سفر معنوی برای آنان فراهم نمیشود. بر اساس روایات، آرزومند حج اگر به یکی از این آداب مداومت کند، به آرزویش میرسد:
- قرائت سوره حج هر سه روز یک بار؛ امام ششم(ع) میفرماید: هر کس سوره حج را هر سه روز یک بار بخواند از آن سال بیرون نمیرود تا بار سفر مکه را ببندد و اگر در سفر خود از دنیا برود و به مکه نرسد، جای او، در بهشت است[۴۲].
- تلاوت سوره نبأ در هر روز یک بار[۴۳].
- ختم «ماشاء الله» هزار بار در یک مجلس[۴۴].
- در تعقیب هر نماز واجب بگوید: اللهم صل على محمد و آل محمد و اقض عنّي دَين الدنيا و الاخرة راوی پرسید: دَین آخرت چیست؟ فرمود: حج.
- از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: هر کس شوق حج دارد، لباس جدید خود را بپوشد و ظرف آبی را بردارد و ۳۵ بار سوره قدر را بر آن بخواند و بعد آن را بر خود بریزد، سپس چهار رکعت نماز بگذارد، به درستی که خدای تعالی حج و عمره را روزی او میکند.
- طبق روایات بسیاری، در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان اسامی وافدین و زائرین خانهٔ خدا ثبت میگردد، پس در این شب مبارکه میتوان با کوشش در عبادت و درخواست این موهبت، نام خود را به ثبت رساند.
- در مناجات طلب حج، مداومت کند. محدث قمی این مناجات را از حضرت جواد(ع) در باقیات الصالحات، حاشیه مفاتیح نقل فرموده است[۴۵].
از جمله خواستههای مهم پیشوایان معصوم ما بهویژه در ماه مبارک رمضان درخواست انجام حج و زیارت خانه خدا بوده که از رهگذر دعا از خود بجای گذاشتهاند. در دعای شب اول ماه رمضان میخوانیم: «اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ... اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ فِي الْأَمْرِ الْحَكِيمِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِي لَا يُرَدُّ وَ لَا يُبَدَّلُ أَنْ تَكْتُبَنِي مِنْ حُجَّاجِ بَيْتِكَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُكَفَّرِ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ...» و در دعای هر شب ماه رمضان آمده است: «اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامِي هذا وَ فِي كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لِيَ تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمَنُ يَا عَلَّامُ». ابن ابی عمیر از یکی از خاندان رسول خدا(ص) نقل کرده کسی که این دعا را شب اول بخواند گناهان چهل سالش آمرزیده میشود. در این دعا تنها سه درخواست مطرح است:
- درود بر محمد و آل محمد
- حج خانه خدا در هر سال
- بخشش گناهان
از امام صادق و امام کاظم(ع) دعایی نقل شده که در ماه مبارک رمضان در پی هر فریضهای خوانده شود: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ مَا أَبْقَيْتَنِي فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ وَ سَعَةِ رِزْقٍ وَ لَا تُخْلِنِي مِنْ تِلْكَ الْمَوَاقِفِ الْكَرِيمَةِ وَ الْمَشَاهِدِ الشَّرِيفَةِ وَ زِيَارَةِ قَبْرِ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ...»[۴۶] خداوندا امسال و هر سال تا وقتی مرا زنده میداری حجّ خانه خودت را روزیام کن، آن هم در آسانی و تندرستی و وسعت روزی از سوی خودت و جایم را در آن جایگاههای ارزشمند و حرمهای شریف خالی مگذار و از زیارت قبر پیامبرت محرومم مکن. از دعاهای بسیار مهم و نورانی در ماه مبارک رمضان دعای ابوحمزه ثمالی از امام سجاد(ع) است که در سحرگاهان خوانده میشود. در این دعای شریف سه مرتبه زیارت کعبه از خداوند درخواست شده است... به قسمتی از این دعا اشاره میشود.
«... وَ ارْزُقْنَا حَجَّ بَيْتِكَ وَ زِيَارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ وَ رَحْمَتُكَ... وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِنَا هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ وَ زِيَارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ وَ لَا تُخْلِنِي يَا رَبِّ مِنْ تِلْكَ الْمَشَاهِدِ الشَّرِيفَةِ وَ الْمَوَاقِفِ الْكَرِيمَةِ... وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فِي عامِنا هذا وَ فِي كُلِّ عامٍ، وَ ارْزُقْنِي رِزْقاً واسِعاً مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ»[۴۷]. دعاهای متعددی در شب قدر وارد شده و در میان خواستههای این شب که شب تقدیر انسانها است حج خانه خدا برجسته است. در روایتی از امام صادق(ع) در این باره نقل شده است: «يُكْتَبُ فِيهَا وَفْدُ مَكَّةَ فَمَنْ كَانَ فِي تِلْكَ السَّنَةِ مَكْتُوباً لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَحْبِسَ وَ إِنْ كَانَ فَقِيراً مَرِيضاً وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهَا مَكْتُوباً لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَحُجَّ وَ إِنْ كَانَ غَنِيّاً صَحِيحاً»[۴۸].[۴۹]
منابع
پانویس
- ↑ المفردات فی غریب القرآن.
- ↑ نک: صهبای حج، جوادی آملی؛ حج، محسن قرائتی؛ حج در قرآن، شهید بهشتی و....
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «حج»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۸۱.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۷۴.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۷۴.
- ↑ ﴿وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴾؛ سوره حج، آیه ۲۶ ـ ۲۷.
- ↑ ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾؛ سوره بقره، آیه ۱۸۹.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۷۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۱.
- ↑ نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه۶۷.
- ↑ آیات ۹۷ مائده، ۲۵ حج، ۹۶ آل عمران، ۱۲۵ و ۱۵۹ بقره مطالعه شود.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۳-۱۳۵.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۳۵-۱۴۰.
- ↑ محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۳؛ به نقل از "من لا یحضره الفقیه".
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۵۴، حدیث۹.
- ↑ امحجه البیضاء، ج۲، ص۱۸۳؛ بحار الانوار، ج۹۶ بیروتی، ص۳۷۴.
- ↑ اصول کافی عربی، جلد۱، ص۳۹۲، حدیث۱.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۲ پاورقی.
- ↑ مرآه العقول، ج۴، ص۲۸۵.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص ۳۹۳.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۲، حدیث۲.
- ↑ حج، ۲۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص ۲۵۳، حدیث ۳و ۴؛ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص ۴۹۲.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۴۰-۱۴۵.
- ↑ کافی ج۴، ص۲۵۳.
- ↑ بحار الانوار، ج۷، ص، ۲۲۱؛ وسائل الشیعه، ج۸، ص۷؛ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۶.
- ↑ بحار الانوار، ج۷۴، ص۶۲.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۸، ص۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، ص۵؛ کافی، ج۴، ص۲۵۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۴۴.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۴۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، ص۵؛ کافی، ج۴، ص۲۵۳.
- ↑ الحج والعمرة فی الکتاب والسنة، حجة الاسلام والمسلمین محمدی ریشهری، ص۵۴.
- ↑ حج و عمره در قرآن و حدیث، حجة الاسلام والمسلمین محمدی ریشهری، ص۲۴۶.
- ↑ امالی، شیخ طوسی، ص۲۹۶. (به نقل از گلواژههای حج و عمره، علیرضا بصیری، ص۲۱).
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۴۵.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۴۳.
- ↑ حج در اندیشه اسلامی، سیدعلی قاضی عسکر، ص۶۳.
- ↑ «و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ حج برنامه تکامل، سید محمد ضیاء آبادی.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۴۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸ (به نقل از راهنمای حرمین شریفین، ج۳، ص۳۱).
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸ (به نقل از راهنمای حرمین شریفین، ج۳، ص۳۱).
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸ (به نقل از راهنمای حرمین شریفین، ج۳، ص۳۱).
- ↑ راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، ج۳، ص۳۰.
- ↑ فصلنامه میقات حج، شماره ۵۴، ص۳۵.
- ↑ معانی الاخبار، ص۱۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۵۱.