آیه تبلیغ

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از آیه ابلاغ)
آیه تبلیغ
ترجمه آیه
ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان ...
مشخصات آیه
بخشی ازآیهٔ ۶۷ سورهٔ مائده از جزء ۶ قرآن کریم
محتوای آیه
شأن نزول آیهفرمان خداوند به پیامبر برای ابلاغ ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین(ع)
مصادیق برای آیهامیرالمؤمنین(ع)
دلالت آیه
  • انتصاب الهی امیرالمومنین به امامت
  • ضرورت ابلاغ امامت امام علی به مردم
  • عدم ابلاغ رسالت خدا با عدم ابلاغ امامت مولی
  • اثبات امامت و ولایت امام علی(ع)

متن آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۱].

آیه تبلیغ خبر از ابلاغ دستور مهمی به رسول اکرم(ص) می‌دهد که اگر حضرت به انجام نرساند، کل اسلام در معرض خطر قرار می‌گیرد. موضوع این ابلاغ چنان مهم است که آن حضرت با بیانی خاص مورد خطاب الهی قرار گرفته است. با بررسی احتمالات گوناگون، این نتیجه حاصل می‌گردد، تنها حکمی که چنین حساسیت و اهمیتی دارد، ابلاغ امری معادل اصل دین است؛ یعنی ولایت و جانشینی پیامبر(ص) برای حفظ و حراست از دین.

شأن نزول آیه

امامت و ولایت امام علی (ع)

از منظر شیعه آیه تبلیغ، در آخرین سال عمر پیامبر و در روز هجدهم ذی‌حجه یعنی در حجة الوداع نازل شده است[۲] و سیاق آن بیانگر این است که پیامبر(ص) از جانب خداوند مأموریت یافته بود که مطلب بسیار مهمی را به مردم ابلاغ کند به گونه‌ای که بدون آن، رسالت خدا ناقص و نامقبول بود. بدیهی است پیامبر(ص) تا آن زمان همۀ اصول و فروع اسلام را به مسلمانان ابلاغ کرده بود و مسلمانان به آنها عمل می‌کردند. تنها مطلبی که به صورت رسمی و عمومی ابلاغ نشده بود مسئله رهبری امت اسلامی پس از پیامبر(ص) بود. نگرانی پیامبر(ص) این بود که با ابلاغ این دستور الهی، منافقان که از هر فرصتی برای ضربه زدن به اسلام استفاده می‌کردند، با آن دستور مقابله کنند، از این رو خداوند به آن حضرت اطمینان داد که او را از کید و نقشه آنها نگه می‌دارد. بر این اساس، پیامبر(ص) در هیجدهم ذی الحجه و در غدیر خم، علی(ع) را به عنوان امام و رهبر امت اسلامی پس از خود معرفی کرد[۳].

آن حضرت بعد از اعلام ولایت امیرالمؤمنین(ع) از مردم خواست تا دیگران را از این امر باخبر کرده و به بزرگان اصحاب امر کرد که به علی(ع) بابت چنین ولایتی تبریک گویند[۴]. هنوز جمعیّت متفرّق نشده بود که پیک وحی فرود آمد و آیۀ ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۵] را نازل کرد[۶].

سایر اقوال

برخی از علمای اهل سنت در صدد توجیهات دیگری برای آیه برآمده‌اند تا ربطی به مسألۀ غدیر نداشته و از مؤيّدات ولایت امیرالمؤمنین(ع)، به حساب نیاید. از جمله اینکه گفته‌اند: پیش از نزول این آیه از پیامبر محافظت می‌شد ولی پس از نزول آن و تضمین خداوند بر حفظ جان، آن حضرت عذر نگهبانان را خواسته و فرمودند: «بروید، خداوند من را حفظ خواهد کرد.» برخی هم معتقدند این آیه در جنگ رسول خدا (ص) با بنی انمار نازل شده است[۷]. برخی بر این باورند که «خداوند به پیامبرش دستور داد تا آنچه را که درباره حکم رجم و قصاص بر وی نازل شده اعلان کند. در واقع این اعلان برخوردی در برابر موضع یهود بود که می‌خواستند به نحوی از حکم رجم زنای محصنه و قصاص که در تورات آمده است، فرار کنند. از این رو افرادی را نزد رسول خدا(ص) فرستادند تا از ایشان دربارۀ این دو موضوع سؤال کنند، جبرئیل نازل شد و حکم رجم و قصاص را آورد»[۸]. برخی دیگر هم شأن نزول این آیه را مکر یهود دانسته‌اند[۹].[۱۰]

علت نام‌گذاری آیه به تبلیغ

از آنجا که در این آیه به پیامبر اکرم (ص) دستور داده شده امامت امیرمؤمنان و جانشین پس از خود را برای مردم اعلام کند و برای این منظور از واژه ﴿بَلِّغْ استفاده شده آن را آیه تبلیغ نامیده‌اند[۱۱].

دیدگاه فریقین پیرامون آیه

علمای شیعه همگی بدون هیچ گونه تردیدی، آیه تبلیغ را با واقعه «غدیر»، مرتبط دانسته‌ و محتوای پیام آن را ولایت و امامت امام علی(ع) بیان کرده‌اند. برخی علمای اهل سنت نیز همین شأن نزول را پذیرفته و آن را نقل کرده‌اند به عنوان نمونه علامه امینی از ۳۰ منبع حدیثی و تفسیری اهل سنّت، همچون «کتاب الولایة» از ابن جریر طبری، تفسیر الثعلبی، کتاب «ما نزل من القرآن فی علی(ع)» از ابو نعیم اصفهانی، أسباب النزول واحدی و...، ارتباط این آیه را با جریان غدیر، نقل کرده است[۱۲].[۱۳]

با این حال برخی دیگر از علمای اهل سنت، دیدگاه‌های دیگری را در این خصوص بیان کرده‌اند که البته ناظر به شأن نزول‌هایی است که توسط آنها درباره این آیه بیان شده. این دیدگاه‌ها ضعیف و دور از واقعیت بوده و از این جهت نیازی به طرح و نقد گسترده آنها در اینجا نیست؛ زیرا افزون بر آنکه دلیلی از روایات و قرینه‌ای از آیات برای آنها وجود ندارد، بطلان آنها با توجه به سبک و سیاق آیه مورد بحث و جایگاه سوره مائده و نزول آن در اواخر بعثت روشن است.

در این میان علاوه بر شأن نزول‌هایی که گذشت، اقوال دیگری نیز مطرح شده است از جمله اینکه برخی معتقدند این آیه در مورد جهاد و پیکار در راه خدا نازل شده چون منافقان از پیکار در راه خدا ناخشنود بودند و پیامبر اکرم(ص) نیز برخی اوقات از تشویق به جهاد امساک می‌کرد[۱۴].

برخی دیگر معتقدند: آیه تبلیغ درباره حقوق مسلمانان نازل شده است؛ آنگاه که پیامبر خدا(ص) در حجة الوداع شرایع و مناسک را اعلان کردند، فرمودند: «آیا رساندم؟» گفتند: آری، و حضرت فرمود: «خدایا، گواه باش»[۱۵].

برخی دیگر اما می‌گویند: چون مکه فتح شد و اسلام گسترش یافت، خداوند به حضرت(ص) دستور داد هر آنچه را برای او فرستاده شده، آشکار و بی‌پرده بدون هیچ ترس و خویشتن‌داری، ابلاغ کند که اگر به این صورت ابلاغ نکند، رسالت پروردگارش را نرسانده است[۱۶]. ابن انباری می‌گوید: «پیامبر برخی آیات قرآن را زمانی که در مکه بود، آشکارا ابلاغ کرد و برخی را به خاطر ترس از هجوم مشرکان تنها با یارانشان در میان گذاشت، ولی پس از آنکه خداوند اسلام را با مؤمنان عزیز کرد، به حضرت دستور داد هر چه بر تو نازل شده، آشکار کن»[۱۷].[۱۸]

مفردات آیه

معناشناسی ﴿بَلِّغْ

واژه ﴿بَلِّغْ، به معنای رساندن به نقطه پایانی مقصد است یعنی خداوند به پیامبرش امر کرده که ای پیامبر، آنچه بر تو نازل شده است، به صورت تام و کامل به دیگران برسان. همچنین از عبارت ﴿وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ به دست می‌آید که تبلیغ علاوه بر تبلیغ لسانی، باید در مقام عمل و فعل هم باشد تا برای همگان اتمام حجت شده باشد. از طرفی میان ابلاغ و تبلیغ نیز تفاوت وجود دارد. ابلاغ، اطلاع‌رسانی است، ولی تبلیغ، انتقال چهره‌ به‌ چهره و رساندن عملی است[۱۹].

معناشناسی ﴿أُنْزِلَ

واژه ﴿أُنْزِلَ، به صورت فعل مجهول آمده تا اهمیت و بزرگی موضوع مطرح شده در آیه را نشان دهد. عبارت ﴿مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ از وحی رسالی پیامبر(ص) حکایت می‌کند، نه وحی قرآنی. وحی رسالی از آموزه‌هایی حرف می‌‌زند که در قرآن نیامده، ولی بر پیامبر(ص) نازل شده و بخشی از سنت نبوی را در بر می‌گیرد، مانند: دستور به تعداد رکعات نماز و مانند آن، ولی وحی قرآنی آیاتی است که در قالب قرآن کریم گردآوری شده است. عبارت ﴿وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ می‌فهماند که مسألۀ آیه، از نگاه اسلام اهمیت به‌ سزایی دارد تا آنجا که اگر پیامبر(ص) آن را انجام ندهد، رسالتشان ناتمام باقی می‌‌ماند[۲۰].

مراد از ﴿وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ

این عبارت نشان می‌دهد عده‌ای در این مسئله موضع‌گیری سختی داشته‌اند تا حدی که جان پیامبر(ص) در معرض خطر بوده است؛ به همین دلیل، خداوند حمایت خاص خودش را از پیامبر اعلام می‌دارد و واژه «النَّاسِ» شامل کافر و مؤمن می‌‌شود و حصر آن در کافران، توجیهی ندارد[۲۱].

دلالت آیه تبلیغ

در دلالت این آیه میان علمای شیعه و اهل سنت اختلافاتی وجود دارد به نحوی که علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل تسنن بر این باورند که سوره مائده، آخرین سوره نازل شده از قرآن است خصوصاً آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ... و معتقدند که این آیه در روز ۱۸ ذی حجه پس از تمام شدن اعمال حجة الوداع در «غدیر خم» و قبل از این که پیامبر، امام علی را به عنوان خلیفه خود معرفی کند، نازل شده است و شأن نزول این آیه را، جانشینی حضرت علی و نصب آن حضرت از سوی رسول خدا، دانسته‌اند[۲۲]. اما غالب اهل سنت در دلالت این آیه اقوال دیگری را مطرح کرده‌اند. جمهور آنان بر این باورند که این آیه مورد نزول خاصی ندارد. خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد هرچه بر ایشان نازل می‌کند، ابلاغ کرده، از هیچ چیزی احساس ترس و خطر ننماید و خداوند وعده داده ایشان را در برابر خطرها حفظ نماید. اما برخی از اهل سنت به این اجمال بسنده نکرده، در پی شناسایی مورد نزول آیه اقوالی را ذکر می‌کنند. این دیدگاه‌ها به دو دسته کلی تقسیم می‌شود؛ برخی از آنها به استناد روایاتی است که در مصادر آنان در این باره رسیده و برخی استنباط شخصی مفسران است[۲۳].

به طور خلاصه آن دسته از اهل سنت که نزول آیه در روز غدیر بر رسول خدا (ص) و بیان حدیث غدیر از سوی آن حضرت را پذیرفته‌اند، معتقدند مأموریتی که در این آیه بر دوش رسول خدا (ص) قرار داده شده مربوط به امامت و ولایت امیرالمؤمنین (ع) نیست، بلکه آیه به این خاطر نازل شد که پیامبر در روز غدیر مردم را به دوستی با امیرالمؤمنین سفارش کند و یا اعلام کند که حضرت در تمام شرایط یار و یاور پیامبر بوده است. اما این قول قابل پذیریش نیست، چرا که روایات صحیح و متعددی دربارۀ نزول این آیه در روز غدیر و در شأن امیرالمؤمنین علی (ع) به تواتر نقل شده است[۲۴].

آیه تبلیغ بر امور متعددی دلالت دارد که در ادامه آنها را بیان خواهیم کرد.

دلالت بر امامت امام علی (ع)

از جمله مهمترین دلالت‌های آیه تبلیغ، دلالت بر امامت و ولایت امام علی (ع) است.

کیفیت استدلال خداوند به پیامبرش دستور داده فضیلت و یا ولایت امام علی(ع) را برای همگان آشکار سازد؛ از این رو رسول خدا(ص) پس از این دستور درباره علی بن ابی طالب(ع) فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ، فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ‌، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ». با استفاده از سه مقدمه به ضمیمه حدیث غدیر، می‌توان نزول آیه تبلیغ در روز غدیر در امامت و ولایت امام علی (ع) را به اثبات رساند.

  1. مقدمه اول: علمای شیعه در نزول این آیه در غدیر خم وحدت نظر دارند. در بین اهل سنت نیز بسیاری بر این باورند که این آیه در غدیر خم نازل شده است[۲۵].
  2. مقدمه دوم: استدلال شیعه این است که رسول خدا(ص) در خطبه غدیر، جمله «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» را فرموده‌اند. خطبه غدیریه رسول خدا(ص) از همان زمان صدور مورد توجه مسلمانان و در عصر تدوین مورد توجه مورخان، محدثان و مفسران بوده است و همه کسانی که این خطبه را نقل کرده‌اند، صدور این جمله را از رسول خدا(ص) نوشته‌اند[۲۶].
  3. مقدمه سوم: هر چند بسیاری از نویسندگان اهل سنت، اصرار دارند که واژه «مولی» را در اینجا به معنای دوست و یار و یاور تفسیر کنند؛ [۲۷] با این حال کلمه «مولی» در این حدیث با توجه به قرائن و شواهد متعدد به معنای «اولی به تصرف بودن» یا همان ولایت داشتن است. از این رو این آیه با استناد به این حدیث بر خلافت و ولایت بلافصل امام علی (ع) دلالت دارد[۲۸].

برخی از این قرائن عبارت‌اند از:

  1. دوستی علی(ع) با همه مؤمنان، مطلب پنهان و پیچیده‌ای نبود که نیاز به این همه تأکید و بیان داشته باشد و احتیاج به متوقف ساختن آن قافله عظیم در وسط بیابان خشک و سوزان و خطبه خواندن و گرفتن اعتراف‌های پی در پی از جمعیت باشد؛ چراکه رسول خدا(ص) در طول حیات خویش بارها و به مناسبت‌های گوناگون بر لزوم محبت و دوستی مسلمانان با علی(ع) تأکید کرده است و تمام بزرگان عامه و حتی متعصب‌ترین آنان نیز این طیف از احادیث را در کتب خود به تواتر نقل نموده و حتی برخی از آنان فصل جداگانه‌ای را بدان اختصاص داده‌اند به گونه‌ای که معارضی برای آن یافت نمی‌شود[۲۹].
  2. جمله «الستُ أولى بكم من انفسكم»؛ آیا من نسبت به شما از خود شما سزاوارتر نیستم که در بسیاری از متون این روایت آمده است هیچ تناسبی با بیان یک دوستی ساده ندارد، بلکه می‌خواهد بگوید همان اولویت و اختیاری که من نسبت به شما دارم و پیشوا و سرپرست شما هستم برای علی ثابت است و هرگونه تفسیری برای این جمله غیر از آنچه گفته شد، دور از انصاف و واقع بینی است؛ مخصوصاً با توجه به تعبیر من نسبت به شما از خودتان سزاوارترم.
  3. تبریک‌هایی که از سوی مردم در این واقعه تاریخی به علی گفته شده، مخصوصا تبریکی که «عمر» و «ابوبکر» به او گفتند نشان می‌‌دهد مسئله چیزی جز مسئله نصب خلافت نبوده است که در خور تبریک و تهنیت باشد؛ زیرا اعلام دوستی، که برای همه مسلمانان بـه طور عموم ثابت است، تبریک ندارد. در مسند احمد آمده است که عمر بعد از آن بیانات پیامبر(ص) به علی (ع) گفت: هنيئاً يابن ابي طالب اصبحت و امسیت مولی کل مؤمن و مؤمنة گوارا باد بر تو ای فرزند ابی طالب، صبح کردی و شام کردی در حالی که مولای هر مرد و زن با ایمان هستی[۳۰].[۳۱]

گذشته از این قرائن روایات صحیحی در منابع معتبر فریقین نیز در این خصوص نقل شده است.

به عنوان نمونه:

  1. امام باقر (ع) فرمودند: «خداوند، پیامبرش را به ولایت امام علی (ع) فرمان داد و بر او این آیه را نازل کرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۳۲]. خداوند ولایت اولی الامر را واجب کرد. آنان نمی‌دانستند این ولایت چیست. پس خداوند به محمد (ص) فرمان داد، ولایت را برای آنان تفسیر کند، همان‌گونه که احکام نماز و زکات و روزه و حجّ را تفسیر می‌کند. چون این فرمان رسید، حضرت دلتنگ شده و نگران بود که نکند مردم از دینشان برگشته و او را تکذیب کنند، در همین هنگام این آیه به قلب پیامبر نازل شد: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ[۳۳]. پس حضرت به فرمان خدا، امر ولایت را آشکار ساخت و ولایت علی (ع) در روز غدیر خم را معرفی کرد... و به مردم فرمان داد، تا حاضران غایبان را آگاه کنند»[۳۴].[۳۵]
  2. سیوطی در الدرالمنثور[۳۶] و همچنین دیگران در سایر کتب، از ابن مسعود نقل کرده‌اند که گفت: در زمان رسول خدا (ص) این آیه را اینگونه قرائت مى‌کردیم: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ـأن علیاً مولی المؤمنین ـ ﴿وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ[۳۷].

دلالت بر الهی بودن امامت

از منظر متکلمان شیعه، امامت امری انتصابی است و نصب امام توسط خدای متعال بوده و به واسطه جعل مستقیم او به این مقام می‌رسد و از این رو مردم هیچ اختیار یا نقشی در انتخاب یا تعیین امام ندارند.

یکی از ادله انتصابی بودن یا الهی بودن امر امامت که دیدگاه شیعه را تأیید می‌نماید، آیه تبلیغ است. آنجا که به صراحت می‌فرماید ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ[۳۸]. بدین معنا که «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند».

با توجه به آنکه روایات اهل بیت(ع)، شأن نزول این آیه را ولایت و امامت امیرمؤمنان(ع) می‌دانند، روشن می‌شود که مراد خدای از این سخن که می‌فرماید: ای رسول ما، آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده را به مردم ابلاغ کن، همان امامت و ولایت امیرمؤمنان(ع) است که توسط خدای متعال برای تصدی این مقام انتخاب و تعیین شده و به همین جهت است که هنگام خطاب به پیامبراکرم(ص) در اینجا از تعبیر «رسول» استفاده شده تا ما را به این نکته مهم رهنمون کند که وظیفه رسول منحصراً ابلاغ یا رساندن آنچیزی است که خدای متعال به او امر نموده است و از آنجا که امامت نیز در زمره اموری است که مختص خدای متعال بوده و مردم در آن اختیاری ندارند؛ لذا وظیفه پیامبر تنها ابلاغ امام تعیین شده توسط خدا به مردم است. چنانچه از ادامه آیه نیز همین مسأله قابل برداشت است؛ آنجا که می‌فرماید: اگر چنین نکنی،رسالت خدا را انجام نداده‌ای. این بدان معناست که امامت عهد و منصبی الهی است که از ابتدای خلقت نیز رسالت خدای متعال بر آن قرار گرفته و امیرمؤمنان را برای این امر انتخاب نموده و از همه انبیا بر آن پیمان گرفته بود.

با توجه به آنچه گذشت می‌توان گفت: غدیر آخرین جایگاه اعلان عمومی امامت و ولایت امیرالمؤمنین(ع) و معرفی خلیفه خدا در زمین به مردم توسط پیامبراکرم(ص) بود[۳۹].

دلالت بر اصل دین بودن امامت

متکلمان شیعه معتقدند مسأله امامت و ولایت در اسلام تا آن حد حائز اهمیت است که بر اساس برخی آیات و روایات، باید آن را از اصول دین برشمرد نه به عنوان فرعی از فروع. یکی از ادله‌ای که بر اصل بودن امامت در اسلام، دلالت دارد، آیه تبلیغ است. لسان آیه و لحن آن چنان است که چیزی غیر از اصل انگاری امامت از آن قابل استفاده نیست. چه اینکه خدای متعال خطاب به پیامبر خود می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ[۴۰]. بدین معنا که «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای...».

چنین خطابی که با یک هشدار جدی به رسول خدا(ص) همراه شده است، به روشنی بر این مسأله دلالت دارد که کوتاهی پیامبر در انجام آن مأموریت، نه تنها موجب تضییع تمام زحمات آن حضرت در دوران رسالتش می‌شود بلکه موجب تضییع رسالت الهی و به هدر رفتن زحمات سایر انبیای قبل نیز خواهد شد. این بدان معناست که آن مسأله در بالاترین درجه اهمیت نزد خدای متعال قرار دارد و بدیهی است که چنین امری نمی‌تواند در شمار مسائل فرعی دین باشد بلکه حتما اصلی از اصول دین محسوب می‌گردد[۴۱].

دلالت بر ضرورت امامت

لسان آیه تبلیغ و هشداری که در آن خطاب به رسول خدا(ص) آمده حاکی از آن است که مسأله امامت، امری مهم و ضروری برای ادامه زندگی بشر پس از خاتم انبیا(ص) است. مسأله‌ای که اگر مورد توجه قرار نگرفته یا رسول خدا(ص) نسبت به ابلاغ آن به مردم، کوتاهی نمایند، به اصل رسالت الهی و هدف خدای متعال از ارسال انبیا و رسل خلل وارد می‌کند. این مسأله نشان می‌دهد که نمی‌توان جامعه را بعد از پیامبراکرم(ص) بدون رهبر رها نمود بلکه معرفی خلیفه الهی توسط آن حضرت برای بعد از خود که به حقیقت، خلیفه و جانشین او در انجام وظایف رهبری و از جمله به عنوان مرجعیت دینی، سیاسی و علمی امت باشد، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است[۴۲].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  2. ر.ک: خراسانی، علی، آیه تبلیغ، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۱.
  3. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت امام علی»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۵۰.
  4. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۳.
  5. «امروز كسانى كه كافر شده‏‌اند، از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديده ‏اند. پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان‏] آيينى برگزيدم». سوره مائده، آیه ۳.
  6. ر.ک: محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵، ص۲۴-۲۶.
  7. ابن کثیر، تفسير القرآن العظيم، ج۴، ص۱۱۷۳، ح۶۶۱۴.
  8. بدرالدین عینی، عمدة القارى، ج۱۸، ص۲۰۶؛ بغوی، تفسیر معالم التنزيل، ج۲، ص۵۱؛ فخر رازی، مفاتيح الغيب، ج۱۲، ص۴۸.
  9. تفسير مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۴۹۱ و ۴۹۲؛ طبری، جامع البیان، ج۴، ص۳۰۷؛ بغوی، تفسير معالم التنزيل، ج۲، ص۵۱؛ رازی، تفسير اسألة القرآن المجيد و اجوبتها، ص۷۴؛رازی، مفاتيح الغيب، ج ۱۲، ص۵۰.
  10. رضوانی، علی اصغر، امامت در قرآن، ص۲۵۸-۲۶۲.
  11. سرمدی، محمود، مقاله «آیه تبلیغ»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  12. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۲۱۴-۲۲۳.
  13. ر.ک: محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵، ص۲۴-۲۶.
  14. بغوی، معالم التنزیل، ج۲، ص۵۲.
  15. عینی، عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۰۶؛ ثعلبی نیز احتمال‌های مذکور را درباره آیه نقل کرده است (الکشف و البیان، ج۴، ص۹۱).
  16. ابن قتیبه، کتاب المسائل والاجوبة، ص۲۲۲؛ بغوی، معالم التنزیل (تفسیر بغوی)، ج۲، ص۵۲ و نیز، ر.ک: تفسیر نسفی، ج۱، ص۲۹۳؛ واحدی نیشابوری، الوسیط، ج۲، ص۲۰۸؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۱، ص۲۱۴؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۴۸ و ابن قتیبه، کتاب المسائل و الاجودة. ص۲۲۲.
  17. به نقل از: واحدی نیشابوری، الوسیط، ج۲، ص۲۰۸؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج۱، ص۲۱۴؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۴۸.
  18. نجارزادگان، فتح‌الله، بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت، ص ۱۵۳.
  19. ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۱۷.
  20. ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۱۷.
  21. ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۱۷.
  22. ناظم‌زاده، سید اصغر، تجلی امامت، ص ۴۹.
  23. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۲۱۶-۲۲۲.
  24. ر.ک: الغدیر: ج۱، ص۲۱۴ به بعد.
  25. سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۱۰۹؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۴، ص۴۰۱.
  26. على بن محمد، ابن مغازلی، مناقب الامام على بن ابی طالب، ص۷۸؛ ابو جعفر بن عبدالله الاسكافى المعتزلى، المعيار والموازينه فى فضائل الامام اميرالمؤمنين علی بن ابی طالب، ص۲۱۰؛ محمد بن احمد، الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۴، ص۲۷۷؛ ابى الفداء ابن كثير، البداية و النهاية، ج۱۱، ص۱۲۵ حوادث سال ۳۱۰.
  27. رشید رضا، تفسیر المنار، ج۶، ص۳۹۹.
  28. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۲۱۶-۲۲۲.
  29. شهاب الدين مرعشي نجفي، ملحقات احقاق الحق، ج ۲۱، ص۳۶۹-۲۹۴.
  30. احمد بن محمد بن حنبل، الشيباني، المسند، ج۳۰، ص۴۳۰-۴۳۱، ح۱۸۴۷۹.
  31. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۲۱۶-۲۲۲.
  32. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  33. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  34. «أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ- إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ فَرَضَ وَلَایَةَ أُولِی الْأَمْرِ فَلَمْ یَدْرُوا مَا هِیَ فَأَمَرَ اللَّهُ مُحَمَّداً ص أَنْ یُفَسِّرَ لَهُمُ الْوَلَایَةَ کَمَا فَسَّرَ لَهُمُ الصَّلَاةَ وَ الزَّکَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ فَلَمَّا أَتَاهُ ذَلِکَ مِنَ اللَّهِ ضَاقَ بِذَلِکَ صَدْرُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ تَخَوَّفَ أَنْ یَرْتَدُّوا عَنْ دِینِهِمْ وَ أَنْ یُکَذِّبُوهُ فَضَاقَ صَدْرُهُ وَ رَاجَعَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ- یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ فَصَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ فَقَامَ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ (ع)یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَنَادَی الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ یُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِب»؛ ‏ کافی، ج۱، ص۲۹۰، ح۵.
  35. ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص ۱۱۹.
  36. الدر المنثور؛ ج۲، ص۳۹۸.
  37. «اى پیامبر! آن‌چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده که علی مولای مؤمنین است را، ابلاغ کن و اگر انجام ندهى پیام خدا را نرسانده‌اى. و خدا تو را از آسیب و گزند مردم نگه مى‌‌دارد» سوره مائده، آیه ۶۷.
  38. سوره مائده، آیه ۶۷.
  39. مکاتبه اختصاص دانشنامه امامت و ولایت با محمد هادی فرقانی.
  40. سوره مائده، آیه ۶۷.
  41. مکاتبه اختصاصی دانشنامه امامت و ولایت با محمد هادی فرقانی.
  42. مکاتبه اختصاصی دانشنامه امامت و ولایت با محمد هادی فرقانی.