احسان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احسان در قرآن]] - [[احسان در حدیث]] - [[احسان در نهج البلاغه]] - [[احسان در معارف دعا و زیارات]] - [[احسان در معارف و سیره نبوی]] - [[احسان در معارف و سیره سجادی]] - [[احسان در معارف و سیره رضوی]] - [[احسان در فقه سیاسی]] - [[احسان در جامعهشناسی اسلامی]] - [[احسان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
'''احسان''' | '''احسان''' به معنای [[نیکی]] کردن و [[کار نیک]] از فضایلی است که در [[قرآن]] و [[روایات]] تأکید فراوانی بر آن شده است. این واژه در [[آیات]] و روایات فراوانی به معنای [[نیکی به دیگران]]؛ [[انجام کارها به وجه نیکو]] و انجام [[رفتار صالح]] و... به کار رفته است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
احسان از جمله فضایلی است که در قرآن و روایات تأکید فراوانی بر آن شده است. [[خداوند]] [[برترین]] [[محسنین]] است و از او به «[[قدیم الإحسان]]» یاد میشود. خداوند، هم به بندگانش نیکی و [[بخشش]] کرده و هم کاری را که انجام دهد و چیزی را بیافریند، در کمال [[استواری]] و خوبی و بدون [[نقص]] انجام میدهد. [[احسان به پدر و مادر]]، به [[مردم]] [[فقیر]] و به [[خویشاوندان]] از توصیههای قرآن است. هر کس نیکی کند به خودش برمیگردد و خداوند هم محسنین را [[دوست]] میدارد و به [[عدل]] و احسان [[فرمان]] میدهد {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>. در اصطلاح [[دینی]] به کارهای خوب و پاداشهای [[شایسته]] «[[حسنه]] و [[حسنات]]» گفته میشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۹.</ref>. | |||
== | == معناشناسی == | ||
احسان در مقابل «سُوء» و «سَوء»<ref>کتاب العین، ج۳، ص۱۴۳؛ معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۵۸.</ref> ([[بدی]] و بد شدن) به کار رفته و متناسب با موارد کاربرد در معنای اسم مصدر آن، مفهوم [[زیبایی]]، خوبی، نیکی، [[شایستگی]]، مورد پسند و...<ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۱۵۶۳؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۱۴۰؛ أقرب الموارد، ج۱، ص۶۳۹.</ref> را میرساند. | |||
این واژه و مشتقاتی چون «حَسن»، «حَسَنَة»، «حَسَنات» و «محسن» در قرآن نیز فراوان آمده است<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}} «و از میوههای خرمابن و انگورها شراب و روزی نیکویی به دست میآورید، به راستی در این (کار) نشانهای است برای گروهی که خرد میورزند» سوره نحل، آیه ۶۷؛ {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}} «و از ایشان کسانی هستند که میگویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱؛ {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ}} «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.</ref>. این عنوان در وصف آن دسته از [[امور دینی]] و [[دنیایی]] به کار میرود<ref>المفردات، ص۲۳۶- ۲۳۷؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۷۸- ۱۷۹.</ref> که به سبب داشتن گونهای از [[زیبایی]] [[عقلی]]، [[عاطفی]]، [[حسی]] و... میتواند با [[برانگیختن]] [[احساس]] [[خوشی]]، [[رضایت]]، زیبایی و [[تحسین]] در [[انسان]]، او را به خود جذب کند<ref>المفردات، ص۲۳۶؛ بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۶۷.</ref>. واژه احسان گاهی با حرف «الی» و گاهی با حرف «لام» و «باء» به معنای [[نیکی]] و خوبی کردن به کسی و گاهی بدون حرف اضافه، به معنای کار [[نیکو]] کردن و نیز انجام دادن نیکو و [[شایسته]] یک کار در شکل کامل آن آمده است<ref>صحاح اللغة، ج۵، ص۲۹۹؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۷۸-۱۷۹؛ المصباح المنیر، ص۱۳۶.</ref><ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[احسان - یغمایی (مقاله)|مقاله «احسان»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص۶۳۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۹.</ref> | |||
«احسان» از ریشه «[[حُسن]]» به معنای زیبایی و نیکی است. در [[روایات]] دوگونه تعریف برای احسان ذکر شده است: | |||
# احسان بهصورت عام که بنابر این تعریف، هر [[کار نیک]]، در هر شرایط و کیفیتی، احسان و نیکی شمرده میشود، از این رو [[امام علی]] {{ع}} هر معروفی را احسان مینامند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۸.</ref>. | |||
# احسان در مفهوم خاص، یعنی مصداق کار نیک. امام علی {{ع}} در تعریف [[عدل]] و احسان با توجّه به [[تفسیر آیه]] ۹۰ [[سوره نحل]] «[[خدا]] به عدل و احسان [[فرمان]] میدهد»، فرمود: «[[عدل]]، همان [[انصاف]] و احسان، همان [[بخشش]] است»<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۱: {{متن حدیث|وَ قَالَ {{ع}}: فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»، الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ، وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ}}</ref><ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۸.</ref>. | |||
==[[ | == احسان در [[قرآن]] == | ||
کلمه احسان ۱۹۴ بار در قرآن استعمال شده که ۱۲ موردش واژه احسان است<ref>المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.</ref> با الفاظ: {{متن قرآن|إِحْسَان}} و {{متن قرآن|إِحْسَانًا}} و در هشت [[سوره]] ذکر شده است: چهار [[سوره مکی]] و چهار [[سوره مدنی]]<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص۴۴.</ref>. | |||
واژه احسان در [[قرآن کریم]] به معانی گوناگون بهکار رفته است که برخی از آنها عبارتاند از: | |||
# '''[[نیکی به دیگران]]:''' و (به یاد آورید) زمانی را که از [[بنیاسرائیل]] [[پیمان]] گرفتیم که جز [[خداوند]] یگانه را [[پرستش]] نکنید و به [[پدر]] و [[مادر]] و [[نزدیکان]] و [[یتیمان]] و بینوایان [[نیکی]] کنید و با [[مردم]] به زبان خوش سخن بگویید: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید؛ سوره بقره، آیه:۸۳.</ref> | |||
# '''[[انجام کارها به وجه نیکو]]:''' کسی که هر چیز آفرید، [[نیکو]] آفرید: {{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ }}<ref>اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید؛ سوره سجده، آیه:۷.</ref> | |||
# '''انجام [[رفتار صالح]] (مترادف [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]):''' بگو ای [[بندگان]] [[مؤمن]] از پروردگارتان [[پروا]] کنید. برای کسانی که در این [[دنیا]] نیکی کنند، [[پاداش]] نیکوست: {{متن قرآن| قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ }}<ref>بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند؛ سوره زمر، آیه:۱۰</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۸۹.</ref> | |||
== | == اهمیّت احسان == | ||
{{ | در بعضی [[روایات]] به جهت اهمیّت احسان، از واژههای مانند: [[بهترین]]، [[کاملترین]]، زیباترین و... استفاده شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: | ||
{{ | # [[افزونترین احسان]]: بهجا آوردن [[صله رحم]]، [[اجر]] و ثوابی افزونتر و بیشتر از سایر نیکوییها دارد. [[حضرت علی]] میفرماید: «افزونترین نیکویی، پیوند کردن با [[خویشان]] است»<ref>غرر الحکم، ح ۹۲۹۱: {{متن حدیث|عليكم بصنايع الإحسان و حسن البرّ بذوي الرّحم}}</ref>. | ||
# کامل شدن احسان: احسان در این معنا شامل هر کار [[نیکی]] است و هنگامی کامل میشود که دارای سه ویژگی باشد. حضرت علی {{ع}} میفرماید: «احسان جز با سه چیز کامل نشود: [[تعجیل در کار خیر]]، ناچیز شمردن آن هر چند زیاد باشد، [[منت]] نگذاشتن»<ref>تحف العقول، ص۳۲۳: {{متن حدیث|لَا يَتِمُّ الْمَعْرُوفُ إِلَّا بِثَلَاثِ خِلَالٍ تَعْجِيلُهُ وَ تَقْلِيلُ كَثِيرِهِ وَ تَرْكُ الِامْتِنَانِ بِه}}</ref>. | |||
# زیباترین احسان: هر چیزی [[زیبایی]] خاصّ خود را دارد و زیبایی [[نیکی به دیگران]]، ترک منّت بر آنان است. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: «زیبایی احسان به ترک منّت است<ref>غرر الحکم، ح ۸۹۵۹: {{متن حدیث|جمال الإحسان ترك الإمتنان}}</ref>. | |||
# [[برترین احسان]]: امام علی {{ع}} فرمود: برترین احسان، احسان به [[مؤمنان]] است<ref>غرر الحکم، ح ۸۹۰۰: {{متن حدیث|رَأْسُ الْإِحْسَانِ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُؤْمِنِينَ}}</ref>.<ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص89.</ref> | |||
== فواید احسان == | |||
در اهمیّت و فایده احسان نیز امام علی {{ع}} فواید بسیاری را برشمردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود. [[امام]] {{ع}} احسان را اساس [[فضیلت]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۷۳۹</ref>، [[غنیمت]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۶۷۰</ref>، [[سرمایه]]<ref>غرر الحکم، ۸۷۵</ref>، [[تسخیر]] کردن قلبها<ref>غرر الحکم، ح ۸۷۹۲</ref>، [[بخشش گناهان]] و موجب [[عزیز]] شدن در بین [[مردم]]<ref>غرر الحکم، ح ۸۸۰۱</ref> و... دانستهاند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص90.</ref>. | |||
== [[شناخت]] جایگاه احسان == | |||
[[حضرت علی]] {{ع}} در خطبه ۱۴۲، جایگاه [[بخشش]] و احسان را نخست، بخشش به نااهلان و آسیبهای آن و دیگری، بخشش در جایگاه [[حق]] و ثمرات آن دانسته و فرمودهاند:»برای کسی که نابجا به ناکسان [[نیکی]] کند بهرهای جز [[ستایش]] [[فرومایگان]]، تعریف سرکشان ا [[اشرار]] و سخنان [[جاهلان]] بدگفتار ندارد و اینها نیز تا هنگامی که به آنها بخشش میکنند، ادامه دارد. دست سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در [[راه خدا]] [[بخل]] میورزد. آن کس که [[خدا]] او را [[مالی]] بخشید، پس باید بر [[خویشاوندان]] خود بخشش داشته باشد و سفره مهمانی خوب بگستراند و [[اسیر]] [[آزاد]] کند و [[رنجدیده]] را بنوازد و مستمند را بهرهمند کند و [[قرض]] وامدار را بپردازد و برای [[درک]] [[ثواب الهی]] در برابر پرداخت [[حقوق]] دیگران و مشکلاتی که در این راه به او میرسد، [[شکیبا]] باشد؛ زیرا به دست آوردن صفات یادشده موجب [[شرافت]] و بزرگی [[دنیا]] و درک [[فضایل]] سرای [[آخرت]] است<ref>{{متن حدیث|وَ لَيْسَ لِوَاضِعِ الْمَعْرُوفِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ مِنَ الْحَظِّ فِيمَا أَتَى إِلَّا مَحْمَدَةُ اللِّئَامِ وَ ثَنَاءُ الْأَشْرَارِ وَ مَقَالَةُ الْجُهَّالَ، مَا دَامَ مُنْعِماً عَلَيْهِمْ مَا أَجْوَدَ يَدَهُ وَ هُوَ عَنْ ذَاتِ اللَّهِ بِخَيْلٌ. فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ وَ لْيَفُكَّ بِهِ الْأَسِيرَ وَ الْعَانِيَ وَ لْيُعْطِ مِنْهُ الْفَقِيرَ وَ الْغَارِمَ وَ لْيَصْبِرْ نَفْسَهُ عَلَى الْحُقُوقِ وَ النَّوَائِبِ ابْتِغَاءَ الثَّوَابِ، فَإِنَّ فَوْزاً بِهَذِهِ الْخِصَالِ شَرَفُ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ دَرْكُ فَضَائِلِ الْآخِرَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ}}؛نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۹۰.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[عمل صالح]] | |||
* [[احسان به مؤمن]] | * [[احسان به مؤمن]] | ||
* [[احسان امیر]] | * [[احسان امیر]] | ||
خط ۴۶: | خط ۴۴: | ||
* [[احسان به غیر]] | * [[احسان به غیر]] | ||
* [[احسان به فرومایه]] | * [[احسان به فرومایه]] | ||
* [[احسان به دشمن]] | |||
* [[احسان به یتیمان]] | * [[احسان به یتیمان]] | ||
* [[احسان حقیقی]] | * [[احسان حقیقی]] | ||
خط ۵۷: | خط ۵۶: | ||
* [[محسنان]] | * [[محسنان]] | ||
* [[مقام اهل احسان]] | * [[مقام اهل احسان]] | ||
{{پایان | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
== منابع == | |||
==منابع== | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمالالدین دینپرور|دینپرور، سیدجمالالدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']] | |||
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | |||
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[احسان - یغمایی (مقاله)|مقاله «احسان»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']] | |||
# [[پرونده:1100560.jpg|22px]] [[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
{{ | {{فضایل اخلاقی}} | ||
[[رده:فضایل اخلاقی]] | [[رده:فضایل اخلاقی]] | ||
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]] | [[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]] | ||
[[رده:آداب اجتماعی]] | |||
{{عدالت}} | |||
{{ارزشهای اجتماعی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۷
احسان به معنای نیکی کردن و کار نیک از فضایلی است که در قرآن و روایات تأکید فراوانی بر آن شده است. این واژه در آیات و روایات فراوانی به معنای نیکی به دیگران؛ انجام کارها به وجه نیکو و انجام رفتار صالح و... به کار رفته است.
مقدمه
احسان از جمله فضایلی است که در قرآن و روایات تأکید فراوانی بر آن شده است. خداوند برترین محسنین است و از او به «قدیم الإحسان» یاد میشود. خداوند، هم به بندگانش نیکی و بخشش کرده و هم کاری را که انجام دهد و چیزی را بیافریند، در کمال استواری و خوبی و بدون نقص انجام میدهد. احسان به پدر و مادر، به مردم فقیر و به خویشاوندان از توصیههای قرآن است. هر کس نیکی کند به خودش برمیگردد و خداوند هم محسنین را دوست میدارد و به عدل و احسان فرمان میدهد ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ﴾[۱]. در اصطلاح دینی به کارهای خوب و پاداشهای شایسته «حسنه و حسنات» گفته میشود[۲].
معناشناسی
احسان در مقابل «سُوء» و «سَوء»[۳] (بدی و بد شدن) به کار رفته و متناسب با موارد کاربرد در معنای اسم مصدر آن، مفهوم زیبایی، خوبی، نیکی، شایستگی، مورد پسند و...[۴] را میرساند.
این واژه و مشتقاتی چون «حَسن»، «حَسَنَة»، «حَسَنات» و «محسن» در قرآن نیز فراوان آمده است[۵]. این عنوان در وصف آن دسته از امور دینی و دنیایی به کار میرود[۶] که به سبب داشتن گونهای از زیبایی عقلی، عاطفی، حسی و... میتواند با برانگیختن احساس خوشی، رضایت، زیبایی و تحسین در انسان، او را به خود جذب کند[۷]. واژه احسان گاهی با حرف «الی» و گاهی با حرف «لام» و «باء» به معنای نیکی و خوبی کردن به کسی و گاهی بدون حرف اضافه، به معنای کار نیکو کردن و نیز انجام دادن نیکو و شایسته یک کار در شکل کامل آن آمده است[۸][۹]
«احسان» از ریشه «حُسن» به معنای زیبایی و نیکی است. در روایات دوگونه تعریف برای احسان ذکر شده است:
- احسان بهصورت عام که بنابر این تعریف، هر کار نیک، در هر شرایط و کیفیتی، احسان و نیکی شمرده میشود، از این رو امام علی (ع) هر معروفی را احسان مینامند[۱۰].
- احسان در مفهوم خاص، یعنی مصداق کار نیک. امام علی (ع) در تعریف عدل و احسان با توجّه به تفسیر آیه ۹۰ سوره نحل «خدا به عدل و احسان فرمان میدهد»، فرمود: «عدل، همان انصاف و احسان، همان بخشش است»[۱۱][۱۲].
احسان در قرآن
کلمه احسان ۱۹۴ بار در قرآن استعمال شده که ۱۲ موردش واژه احسان است[۱۳] با الفاظ: ﴿إِحْسَان﴾ و ﴿إِحْسَانًا﴾ و در هشت سوره ذکر شده است: چهار سوره مکی و چهار سوره مدنی[۱۴].
واژه احسان در قرآن کریم به معانی گوناگون بهکار رفته است که برخی از آنها عبارتاند از:
- نیکی به دیگران: و (به یاد آورید) زمانی را که از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم به زبان خوش سخن بگویید: ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ﴾[۱۵]
- انجام کارها به وجه نیکو: کسی که هر چیز آفرید، نیکو آفرید: ﴿الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ ﴾[۱۶]
- انجام رفتار صالح (مترادف تقوا و پرهیزگاری): بگو ای بندگان مؤمن از پروردگارتان پروا کنید. برای کسانی که در این دنیا نیکی کنند، پاداش نیکوست: ﴿ قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴾[۱۷].[۱۸]
اهمیّت احسان
در بعضی روایات به جهت اهمیّت احسان، از واژههای مانند: بهترین، کاملترین، زیباترین و... استفاده شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- افزونترین احسان: بهجا آوردن صله رحم، اجر و ثوابی افزونتر و بیشتر از سایر نیکوییها دارد. حضرت علی میفرماید: «افزونترین نیکویی، پیوند کردن با خویشان است»[۱۹].
- کامل شدن احسان: احسان در این معنا شامل هر کار نیکی است و هنگامی کامل میشود که دارای سه ویژگی باشد. حضرت علی (ع) میفرماید: «احسان جز با سه چیز کامل نشود: تعجیل در کار خیر، ناچیز شمردن آن هر چند زیاد باشد، منت نگذاشتن»[۲۰].
- زیباترین احسان: هر چیزی زیبایی خاصّ خود را دارد و زیبایی نیکی به دیگران، ترک منّت بر آنان است. امام علی (ع) میفرماید: «زیبایی احسان به ترک منّت است[۲۱].
- برترین احسان: امام علی (ع) فرمود: برترین احسان، احسان به مؤمنان است[۲۲].[۲۳]
فواید احسان
در اهمیّت و فایده احسان نیز امام علی (ع) فواید بسیاری را برشمردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود. امام (ع) احسان را اساس فضیلت[۲۴]، غنیمت[۲۵]، سرمایه[۲۶]، تسخیر کردن قلبها[۲۷]، بخشش گناهان و موجب عزیز شدن در بین مردم[۲۸] و... دانستهاند[۲۹].
شناخت جایگاه احسان
حضرت علی (ع) در خطبه ۱۴۲، جایگاه بخشش و احسان را نخست، بخشش به نااهلان و آسیبهای آن و دیگری، بخشش در جایگاه حق و ثمرات آن دانسته و فرمودهاند:»برای کسی که نابجا به ناکسان نیکی کند بهرهای جز ستایش فرومایگان، تعریف سرکشان ا اشرار و سخنان جاهلان بدگفتار ندارد و اینها نیز تا هنگامی که به آنها بخشش میکنند، ادامه دارد. دست سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در راه خدا بخل میورزد. آن کس که خدا او را مالی بخشید، پس باید بر خویشاوندان خود بخشش داشته باشد و سفره مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنجدیده را بنوازد و مستمند را بهرهمند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درک ثواب الهی در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او میرسد، شکیبا باشد؛ زیرا به دست آوردن صفات یادشده موجب شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است[۳۰][۳۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۹.
- ↑ کتاب العین، ج۳، ص۱۴۳؛ معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۵۸.
- ↑ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۵۶۳؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۱۴۰؛ أقرب الموارد، ج۱، ص۶۳۹.
- ↑ ﴿وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ «و از میوههای خرمابن و انگورها شراب و روزی نیکویی به دست میآورید، به راستی در این (کار) نشانهای است برای گروهی که خرد میورزند» سوره نحل، آیه ۶۷؛ ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾ «و از ایشان کسانی هستند که میگویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱؛ ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ﴾ «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.
- ↑ المفردات، ص۲۳۶- ۲۳۷؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۷۸- ۱۷۹.
- ↑ المفردات، ص۲۳۶؛ بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۶۷.
- ↑ صحاح اللغة، ج۵، ص۲۹۹؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۷۸-۱۷۹؛ المصباح المنیر، ص۱۳۶.
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «احسان»، دانشنامه امام رضا ص۶۳۸؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۹.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۸۸.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۱: «وَ قَالَ (ع): فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ»، الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ، وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۸۸.
- ↑ المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.
- ↑ امامی، عبدالنبی، فرهنگ قرآن ج۱، ص۴۴.
- ↑ و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید؛ سوره بقره، آیه:۸۳.
- ↑ اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید؛ سوره سجده، آیه:۷.
- ↑ بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بیشمار، تمام دهند؛ سوره زمر، آیه:۱۰
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۸۹.
- ↑ غرر الحکم، ح ۹۲۹۱: «عليكم بصنايع الإحسان و حسن البرّ بذوي الرّحم»
- ↑ تحف العقول، ص۳۲۳: «لَا يَتِمُّ الْمَعْرُوفُ إِلَّا بِثَلَاثِ خِلَالٍ تَعْجِيلُهُ وَ تَقْلِيلُ كَثِيرِهِ وَ تَرْكُ الِامْتِنَانِ بِه»
- ↑ غرر الحکم، ح ۸۹۵۹: «جمال الإحسان ترك الإمتنان»
- ↑ غرر الحکم، ح ۸۹۰۰: «رَأْسُ الْإِحْسَانِ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُؤْمِنِينَ»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص89.
- ↑ غرر الحکم، ح ۸۷۳۹
- ↑ غرر الحکم، ح ۸۶۷۰
- ↑ غرر الحکم، ۸۷۵
- ↑ غرر الحکم، ح ۸۷۹۲
- ↑ غرر الحکم، ح ۸۸۰۱
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص90.
- ↑ «وَ لَيْسَ لِوَاضِعِ الْمَعْرُوفِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ مِنَ الْحَظِّ فِيمَا أَتَى إِلَّا مَحْمَدَةُ اللِّئَامِ وَ ثَنَاءُ الْأَشْرَارِ وَ مَقَالَةُ الْجُهَّالَ، مَا دَامَ مُنْعِماً عَلَيْهِمْ مَا أَجْوَدَ يَدَهُ وَ هُوَ عَنْ ذَاتِ اللَّهِ بِخَيْلٌ. فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ وَ لْيَفُكَّ بِهِ الْأَسِيرَ وَ الْعَانِيَ وَ لْيُعْطِ مِنْهُ الْفَقِيرَ وَ الْغَارِمَ وَ لْيَصْبِرْ نَفْسَهُ عَلَى الْحُقُوقِ وَ النَّوَائِبِ ابْتِغَاءَ الثَّوَابِ، فَإِنَّ فَوْزاً بِهَذِهِ الْخِصَالِ شَرَفُ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ دَرْكُ فَضَائِلِ الْآخِرَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»؛نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۹۰.