ظهور امام مهدی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • این کلمه از نظر لغت به معنای آشکار شدن چیز پنهان است[۱]. نکته مهم در ظهور، مسبوق بودن آن به غیبت است؛ امّا در اصطلاح مهدویت، مقصود، ظاهر شدن حضرت مهدی(ع)‏ پس از پنهان زیستن طولانی، برای قیام و برپایی حکومت عدل جهانی است.
  • دوران ظهور را می‏‌توان به مراحل ذیل تقسیم کرد:
  • مرحله نخست: ظهور و آشکار شدن که فقط در اراده و علم الهی است؛
  • مرحله بعد: قیام و نهضت به امر الهی و خروج بر ستمگران و مبارزه با دشمنان؛
  • و مرحله پایانی: دوران تثبیت و حکومت جهانی است.

روایات مرحله نخست

  1. زراره می‌‏گوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: "همانا برای قائم غیبتی است پیش از ظهورش .... "[۲]
  2. امام صادق(ع) نیز درباره ظهور آن حضرت فرمود: "پس چون خداوند سبحانه و تعالی اراده فرمود امر او حضرت مهدی(ع) را ظاهر سازد، به قلب او الهام نماید، پس ظاهر می‏‌شود و آن‏گاه به امر الهی قیام می‏‌کند"[۳].
  • گفتنی است که مرحله قیام متأخر بر مرحله ظهور است؛ به این بیان که ابتدا ظهور صورت می‏‌گیرد و پس از آن با جمع شدن یاران حضرت و آماده شدن دیگر شرایط، آن حضرت قیام می‌‏فرماید.

روایات قیام آن حضرت

  1. امام سجاد(ع) فرمود: "آن هنگام که قائم ما قیام کند، خداوند سبحانه و تعالی ترس را از دل شیعیان ما بردارد و .... "[۴].
  2. امام صادق(ع) نیز فرمود: "قائم در حالی قیام خواهد کرد که بیعت احدی بر گردن او نیست"[۵].
  • آنچه گفته شد، بدین معنا نیست که تمام روایاتی که از کلمه قیام و مشتقات آن استفاده کرده، به گونه‌‏ای دقیق ناظر به مرحله قیام است؛ بلکه در مواردی قیام بر مرحله ظهور حضرت مهدی(ع)‏ نیز تطبیق شده است. اما به طور عمده روایاتی که قیام و مشتقات آن را در بر گرفته، سخن از مرحله‏‌ای پس از آغاز ظهور دارد.
  1. از رسول گرامی اسلام(ص) روایت شده است: "هرگز رستاخیز به پا نگردد، مگر این‏که پیش از آن قائم برای حق از خاندان ما قیام کند"[۶].
  2. امام باقر(ع) فرمود: " هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند سبحانه و تعالی دستش را بر سر بندگان گذاشته، اندیشه‌‏های ایشان جمع می‏‌گردد"[۷].
  • شاید بتوان اختلاف روایات زمان ظهور را نیز با این تقسم‏‌بندی رفع نمود؛ به این بیان که برخی روایات ناظر به زمان ظهور و برخی دیگر ناظر به زمان قیام باشد. گفتنی است در پاره‏‌ای از روایات، از ظهور و قیام حضرت مهدی(ع)‏ با عنوان خروج یاد شده است.
  • از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: "خروج قائم محتوم است"[۸].
  • آن حضرت همچنین فرمود: "دنیا به پایان نرسد تا این‏که مردی از خاندان من خروج کند که به حکومت آل داود حکم نماید .... "[۹][۱۰].

ظهور امام مهدی در موعودنامه

  • کلمه "ظهور" نوعاً به‌معنای ظهور شخص امام زمان (ع) مطرح می‌شود و مثلاً به همین معنی "عجل علی ظهورك" گفته می‌شود و البته این مسأله‌ای قطعی و غیرقابل‌انکار است؛ لکن احتمال قوی و جدی دیگری هم وجود دارد که ظهور به‌معنای ظهور امر باشد، نه ظهور شخص. البته ظهور کامل و تام‌ امر، مستلزم ظهور شخص است. یعنی تا شخص ظاهر نشود، امر امت به صورت تمام و کامل ظاهر نمی‌شود، ولی درعین‌حال میان این دو تفاوت‌هایی وجود دارد.
  • اصل این تفکر و اندیشه از این‌جا سرچشمه می‌گیرد که ظهور حداقل می‌تواند دو معنا داشته باشد: یک بار به‌معنای طلوع و آشکار شدن و پیدایش بعد از استتار: بدین‌گونه که ظهور را نقطه مقابل خفا بگیریم که نظارت مطلب بیشتر به ظهور شخص می‌باشد، و البته این قابل انکار نیست، و بار دیگر ظهور را از ماده و ریشه "ظهر" معنا کنیم که عبارت از تقویت و پشتوانه یافتن چیزی باشد که ما از آن تعبیر به پیروزی و حاکمیت مقتدرانه می‌نماییم و در این برداشت و نظر، مطالب دیگری به ذهن می‌رسد و نتایج دیگری به دست می‌آید.

در این بحث، توجه به مشتقات لفظی لغت ظهور، مفید مطالب ارزشمندی است که می‌توان از آن کمک گرفت.

  • اگر ظهور را صفت شخص بگیریم تمام آیات و روایات و ادعیه و زیارات و مناجات‌هایی که در آن‌ها واژه ظهور به کار رفته و استعمال شده است؛ تحقق نیافته و معنی پیدا نمی‌کند، مگر با ظهور شخص امام زمان (ع). زیرا ظهور به‌معنای پیدایش بعد از استتار و خفا استعمال شده است. اما اگر ظهور را به‌معنای پیروزی و سلطه اسلام تعبیر نماییم؛ حتی ممکن است این پیروزی -البته تا حدودی- قبل از ظهور امام زمان (ع) نیز حاصل شود؛ لکن نه به‌گونه‌ای که مستغنی از ظهور آن حضرت باشیم[۱۱][۱۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. خلیل بن احمد، العین، ج ۴، ص ۳۷
  2. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۶، ح ۹؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۲، ح ۲۷۴
  3. نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۷، ح ۴۰
  4. " إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ عَنْ‏ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ ‏‏‏‏‏‏"، شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۵۴۱، ح ۱۴
  5. نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۱، ح ۴۵
  6. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۵۹، ح ۲۳۰
  7. " إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا، وَضَعَ‏ اللَّهُ‏ يَدَهُ‏ عَلى‏ رُؤُوسِ‏ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ‏ ‏‏‏‏‏‏"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۵، ح ۲۱
  8. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۵۴، ح ۴۶۱
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۹۷، ح ۲
  10. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۹۸ - ۳۰۱.
  11. نشریه موعود، شماره ۱۱ و ۱۰، ص ۴۹.
  12. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۴۷۵.