قیام‌های پیش از ظهور

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • در روایات فراوانی، خاندان امامان(ع)، به پرهیز از قیام پیش از ظهور حضرت مهدی(ع)‏ سفارش شده‏‌اند.
  • از جمله روایاتی که برای مشروع نبودن تشکیل حکومت در عصر غیبت، مورد استفاده واقع شده، روایاتی است که به ظاهر قیام مسلحانه را پیش از ظهور مهدی(ع) منع می‌‏کند و تأکید دارد که این گونه قیام‏‌ها به ثمر نم‌ی‏رسد. روایات یاد شده را شیخ حر عاملی در "وسائل الشیعه" گرد آورده است.
  1. برخی از این روایات، به طور عام، هر نوع قیام و برافراشتن هر پرچمی را پیش از ظهور حضرت حجّت(ع) محکوم و پرچمدار آن را طاغوت یا مشرک معرفی می‌‏کنند. امام صادق(ع) فرمود: "هر پرچمی پیش از قیام قائم بر افراشته شود، صاحب آن، طاغوتی است که برابر خدا پرستش می‌‏شود". برافراشتن پرچم، کنایه از اعلان جنگ با نظام حاکم و تلاش برای تأسیس حکومت جدید است. واژه "طاغوت" و جمله " يُعْبَدُ مِنْ‏ دُونِ‏ اللَّهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" در این حدیث به خوبی بیان‌گر آن است که مقصود از "پرچم برافراشته شده پیش از قیام قائم" پرچمی است که مقابل خدا و رسول(ص) و امام(ع) برافراشته شود و برافرازنده آن، مقابل حکومت خدا، حکومتی تأسیس کند و در پی آن باشد که به خواسته‌‏های خود جامه عمل بپوشاند. بنابراین، نمی‌‏توان شخص صالحی را که برای حاکمیت دین، قیام و اقدام کرده است، طاغوت خواند؛ زیرا در این صورت، چنین پرچمی نه فقط مقابل پرچم قائم برافراشته نشده که در مسیر و طریق و جهت او خواهد بود. افزون بر این، اگر با استناد به این روایات، هرگونه قیام و نهضتی را محکوم و غیر مشروع بدانیم، این‏گونه برداشت، با روایت‏‌های جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیره پیامبر(ص) و امامان(ع) تعارض دارد و در مقام تعارض، باید از این روایات صرف نظر کرد.
  2. روایاتی که بیانگر ناکامی و موفق نشدن قیام‌‏های پیش از قیام مهدی(ع) است. این دسته از روایات، در ضمن، به مشروع نبودن تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی اشاره دارد؛ زیرا قیامی که بدون ثمر باشد، از دیدگاه عقل و عقلا ناپسند است.

امام سجاد (ع) فرمود: به خدا سوگند! هیچ‏یک از ما پیش از قیام قائم خروج نمی‏کند؛ مگر این‏که مثل او، مانند جوجه‏ای است که پیش از محکم شدن بال‏هایش از آشیانه پرواز کرده باشد. در نتیجه، کودکان او را گرفته و با او به بازی می‏پردازند. 351 از این روایت نتیجه گرفته‏اند که قیام برای تشکیل حکومت اسلامی، نه فقط بی‏نتیجه است که گرفتاری و ناراحتی اهل بیت علیهم السّلام را نیز در پی دارد؛ بنابراین باید از تشکیل حکومت اسلامی پیش از قیام مهدی (ع) چشم پوشید. استناد به این روایت و مانند آن از جهاتی باطل است: 1. این روایت، در صدد این نیست که اصل جواز قیام را رد کند؛ بلکه پیروزی را نفی می‏کند. اگر نفی جواز کند، قیام امام حسین (ع) برابر یزید و نیز قیام زید بن علی و حسین بن علی شهید فخ و ... را محکوم کرده است، با این‏که بدون تردید، این قیام‏ها مورد تأیید امامان علیهم السّلام بوده است. 2. عدم پیروزی قیام، دلیل نفی تکلیف به قیام نیست؛ برای نمونه در جنگ صفین، شایع شد که معاویه مرده است. این خبر باعث شادی مردم شد. اما حضرت علی (ع) در مقابل شادی مردم، فرمود: «سوگند به آن خدا که جان من در قبضه قدرت او است! معاویه هلاک نمی‏شود تا مردم بر او هماهنگ شوند.» از آن حضرت پرسیدند: «بنابراین، چرا با او می‏جنگید؟» امام فرمود: «می‏خواهم بین خود و خدایم عذر داشته باشم.» این روایت و مانند آن، بیانگر این معنا است که انسان مسلمان، باید به تکلیف خود عمل کند و نباید انتظار داشته باشد به نتیجه مطلوب برسد. 3. امکان دارد مقصود از جمله «منّا اهل البیت» فقط امامان معصوم علیهم السّلام باشد؛ زیرا شیعیان، از آنان انتظار خروج مسلحانه داشتند و ایشان با توجّه به شرایط حاکم بر آن زمان، می‏خواستند با اخبار غیبی، آنان را قانع کنند که هرکس از ما پیش از قیام قائم خروج کند، به علت نبود امکانات لازم، پیروز نخواهد شد و مصلحت اقتضا می‏کند خروج مسلحانه نداشته باشند. 4. در برخی روایات، به قیام‏های پیش از قیام قائم بشارت داده شده است که زمینه‏ساز حکومت مهدی (ع) هستند. بدون تردید، زمینه‏سازی آن‏ها، به لحاظ موفقیت آن قیام‏ها است. افزون بر این‏که ایجاد آمادگی، خود بزرگ‏ترین ثمره این قیام‏ها می‏باشد. 352 5. اگر بگوییم این روایات در بیان نهی از مبارزه با ستم و فساد است، با آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیره امامان معصوم علیهم السّلام ناسازگار است؛ ازاین‏رو باید به دور افکنده شود. سه. روایاتی که برای مشروع نبودن تلاش در راه ایجاد حکومت اسلامی در دوره غیبت، بدان‏ها استناد شده است. این روایات، مردم را به سکوت و سکون فرامی‏خواند و از مشارکت در هرقیام و مبارزه‏ای پیش از تحقق نشانه‏های ظهور باز می‏دارد. امام صادق (ع) فرمود: ای سدیر! در خانه بنشین و به زندگی بچسب. آرامش داشته باش، تا آن هنگام که شب و روز آرام هستند؛ اما هنگامی که خبر رسید که سفیانی خروج کرده به سوی ما بیا، اگرچه با پای پیاده باشد. از دیدگاه برخی، مقتضای این روایات به سدیر منحصر نیست؛ بلکه بر همه واجب است تا خروج سفیانی و دیگر نشانه‏ها و سرانجام تا قیام قائم (ع)، سکوت کرده و از قیام و خروج خودداری کنند. در پاسخ گفتنی است تعمیم حکم به همه افراد، در همه زمان‏ها متوقف بر این است که آگاه باشیم شخص خاص یا مورد خاصی، مورد نظر امام نبوده است. در روایات یاد شده و مانند آن، نه فقط چنین علمی نداریم که خلاف آن برای ما ثابت است. چهار. از روایاتی که بر مشروع نبودن ایجاد حکومت اسلامی در دوره غیبت بدان استناد شده، روایاتی است که به صبر دعوت کرده و از شتاب، نهی کرده است. در برخی از این روایات، آمده است که انسان مسلمان، پیش از فرارسیدن موعد فرج و زوال ملک ستمگر، نباید خود را به زحمت بیندازد و دنبال برقراری حکومت عدل باشد. امام علی (ع) فرمود: به زمین بچسبید و بر بلاها صبر کنید. دست‏ها و شمشیرهایتان را در 353 جهت خواست‏های زبانتان به حرکت درنیاورید و در آنچه خداوند سبحانه و تعالی برای شما در آن عجله قرار نداده، عجله نکنید. اگر کسی از شما در رخت‏خواب بمیرد، ولی به خدا و رسول و اهل بیت رسول، شناخت و معرفت داشته باشد، شهید از دنیا رفته و اجر او با خدا است و آنچه را از اعمال نیک نیت داشته، پاداشش را خواهد برد و همان نیت خیر او در ردیف به کار گرفتن شمشیر است. بدانید که برای هرچیز مدّت و سرآمدی است. بدون تردید سخنان امام علی (ع) در ارتباط با مورد خاص و شرایط ویژه است. از طرفی روایاتی نیز از امامان علیهم السّلام نقل شده که در آن، بسیاری از قیام‏های علویان و غیر آن، تأیید شده است. همچنین قیام‏هایی صورت گرفته است که شیعیان و عالمان معروف، در آن شرکت داشته‏اند. این دسته از روایات، روایات پیشین را توضیح می‏دهند و تفسیر می‏کنند؛ از جمله محمد بن ادریس، در کتاب سرائر آورده است: فردی در محضر امام صادق (ع) سخن از قیام به میان آورد و از خروج کسانی پرسید که از اهل بیت قیام می‏کنند، سؤال کرد. حضرت فرمود: پیوسته من و شیعیانم بر خیر هستیم، تا هنگامی که قیام‏کننده از آل محمد علیهم السّلام قیام کند. چقدر دوست دارم که شخصی از آل محمد علیهم السّلام قیام کند و من مخارج خانواده او را بپردازم. نیز روایاتی که درباره سنگینی مسئولیت مسلمانان راستین و ارزش آنان در دوران غیبت وارد شده است که روایات پیشین را که در نهی از قیام مسلحانه وارد شده بود رد می‏کند. افزون بر آنچه گفته شد، تأیید برخی از قیام‏ها- از جمله قیام زید، قیام حسین بن علی شهید فخ و قیام توابین- خود دلیلی بر تأویل روایات‏ 354 ناهی از قیام است.






[۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید: