بحث:صبر در قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

معناشناسی

پیشینه

نگرش قرآنی و روایی

صبر در آیات

صبر در روایات

ضرورت و جایگاه

اقسام و انواع

صبر بر طاعت

صبر بر ترک معصیت

صبر بر مصیبت

مراتب صبر

شرایط صبر

منشأ و خاستگاه (زمینه‌ها و عوامل)

شناخت

ایمان

دعا

ذکر خدا

تقوا و خداترسی

تواصی به صبر

آثار و فوائد

آسان شدن سختی‌ها

بهره‌مندی از امداد خدا و پیروزی

بهره‌مندی از فهم صحیح و عبرت گیری

بهره‌مندی از پاداش ویژه

بهره‌مندی از محبت و رحمت خدا

بهره‌مندی از مغفرت

بهره‌مندی از بهشت و نعمت‌های آن

آداب صبر

راه‌های تحصیل

موانع صبر

عواقب ترک صبر

نشانه‌های صابران

صبر؛ ضرورت زندگی

تاب آوری و صبر کردن از ضروریات زندگی است؛ زیرا همواره انسان‌ها گرفتار انواع و اقسام مصیبت‌هایی هستند که یا برخاسته از گناهان و خطاهای آنان و یا برخاسته از سنت الهی آزمون و ابتلااست.[۱] در زندگی دنیایی تکالیفی برعهده انسان است که انجام آنها صبر را می‌‌طلبد. این تکالیف در دو شکل واجبات و محرمات، نیازمند آن است که انسان دارای صبر باشد. خداوند در آیه ۴۶ سوره انفال به صراحت بیان می‌‌کند که اطاعت الهی و پیامبر(ص) نیازمند صبراست. در آیه ۱۳۲ سوره طه و آیات ۱۱۴ و ۱۱۵ سوره هود مراقبت و مداومت بر انجام فریضه نماز و امر به خانواده در این زمینه نیازمند صبر بسیار دانسته شده است. چنان که انجام عبادات[۲]، برپایی نماز شب و تهجد شبانه[۳]، جهاد[۴]، روزه [۵]، رهبری امت[۶] و دیگر واجبات نیازمند صبر و تحمل است که در آیات قرآنی به آن اشاره شده است.

همچنان که رهایی از معصیت و اجتناب از آن نیز نیازمند صبر است. خداوند در آیات ۶۸ و ۷۵ سوره فرقان رعایت عفت دامن و پرهیز از زنا را امری نیازمند صبر دانسته است. همچنین اجتناب از شرک، شهادت ناحق، قتل، شهوت جنسی[۷] و مانند آنها نیازمند صبر و تاب آوری است. بر اساس آیات قرآنی سربلند بیرون آمدن از آزمون‌ها و سنت‌های الهی در امتحان و ابتلانیازمند صبر است. [۸].[۹].

صبر؛ شکیبایی در برابر مشقت ها

انسان در برابر مصیبت‌ها وسختی‌های زندگی می‌‌تواند دو شیوه متفاوت در پیش گیرد: ۱. صبر کرده و با آن به شکلی کنار آید تا بتواند از آن مصیبت بهره گیرد یا آن مصیبت به آسانی بگذرد بی‌آنکه در راه رسیدن به هدف اصلی مانعی شود؛ ۲. فزع و بی‌تابی کند و واکنش‌های عصبی و هیجانی از خود بروز دهد و نومید شود. حزن و اندوه از دست دادن، او را چنان دربرگیرد که از هرگونه حرکت و اقدامی برای جبران یا بهبود یا تغییر اوضاع دست بردارد. بی‌گمان روش نخست بهتر است؛ زیرا تا زمانی که مرگ نرسیده هر چیزی قابل جبران است اما بی‌تابی و فزع به معنای پذیرش شکست بدون جبران است، به طوری که شخص را از همه چیز محروم می‌‌کند و افزون بر مصیبت، مصیبت دیگری را خود رقم می‌‌زند که سنگین‌تر و سخت‌تر از مصیبت پیشین است.

براساس آموزه‌های قرآنی انسان در برابر سه نوع از دشواری‌های گوناگون نه تنها باید صبر کند، بلکه باید حلم بورزد و شکل کمالی صبر را به نمایش گذارد.این دشواری‌ها عبارتند از: ۱. تکالیف شرعی و واجبات الهی که برای دست یابی به رشد و کمالات باید آنها را انجام دهد و همه شرایط تحقق و موانع پیش روی تکالیف و انجام آن را بردارد که گاه نیازمند ایثار و انفاق مالی و جانی و عرضی است. به عنوان نمونه جهاد نظامی و روزه نیازمند ایثار جان و مال و اسارت و ذلت خویشان و مانند آن است؛ ۲. ترک معصیت که خود یکی از سخت‌ترین آزمون هاست؛ زیرا در بیشتر موارد ترک و اجتناب، ناظر به اموری چون ترک شهوت و غضب است که بسیار سخت و دشوار است؛ چراکه هواهای نفسانی و خواسته‌های درونی دوست ندارد که شهوت‌های غذایی و جنسی و اعتباری چون مقام و منصب و پول و ثروت و قدرت را کنار بگذاریم و به عنوان محرمات آنها را انجام ندهیم. بگذریم از دشمن درونی که ابلیس و شیاطین پیروش هستند و همیشه با وسوسه بر آن هستند که انسان شهوتی را انجام دهد که مطابق طبع، غریزه، خواسته نفسانی و هواهای آن است.۳. آزمون‌های الهی که در دو شکل شر و خیر بروز می‌‌کند و انسان را به اشکال گوناگون به بازی می‌‌گیرد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد و تنها اهل خلوص سربلند از این آزمون الهی بیرون آیند. پیامبر گرامی اسلام(ص) براساس آموزه‌های قرآنی به این سه نوع دشواری و صبردر برابر آنها اشاره می‌‌کند و می‌‌فرماید: «اَلصَبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَي الطاعَةِ وَ صَبرٌ عَنِ المَعصيَةِ»؛ صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه.[۱۰]

صابر با تاب آوری و بی‌تابی نکردن در برابر این امور سه گانه نشان می‌‌دهد که اهل صبر است. نشانه‌های وجودی صبر در انسان نیز این است که پیامبر(ص) می‌‌فرماید: «عَلامَهًْ الصابِرِ في ثَلاثٍ: اوَلُ‌ها ان لايَكسِلَ، وَالثانيَهًْ ان لايَضجَرَ، وَالثالِثَهًْ ان لايَشكُوَ مِن رَبِهِ تَعالي؛ لاِنَهُ إذا كَسِلَ فَقَد ضَيَعَ الحَقَ، وَ إذا ضَجِرَ لَم يُوَدِ الشُكرَ، وَإذا شَكا مِن رَبِهِ عَزَوَجَلَ فَقَد عَصاهُ»؛ شخص صبور سه نشانه دارد: اول آنکه سستی نمی‌کند، دوم آنکه افسرده و دلتنگ نمی‌شود و سوم آنکه از پروردگار خود شِکوه نمی‌کند؛ زیرا اگر سستی کند، حق را ضایع کرده و اگر افسرده و دلتنگ باشد شکر نمی‌گذارد و اگر از پروردگارش شکوه کند او را معصیت کرده است.[۱۱]

امیرمؤمنان علی(ع) نیز می‌‌فرماید: «اَلصَبرُ اَن يَحتَمِلَ الرَجُلُ ما يَنوبُهُ وَ يَكظِمَ ما يُغضِبُهُ»؛ صبر آن است که انسان گرفتاری و مصیبتی را که به او می‌‌رسد تحمل کند و خشم خود را فرو خورد.[۱۲] البته در برخی از موارد فراتر از صبر لازم است که انسان از حلم برخوردار باشد که اوج و درجه کمالی صبر است. حلم زمانی پدید می‌‌آید که عقلانیت و جزمیات و ذهنیات و حکمت عقلانی با حکمت عملی و عزم و اراده قوی جمع شود. اگر این حلم با علم همراه شود می‌‌توان گفت که همه موفقیت‌ها تثیبت شده خواهد بود.

در آیات قرآنی بیان شده که صبر دارای مراتبی است؛ یعنی همانند اسلام و ایمان و تقوا دارای مراتب و درجات شدت و ضعف است.[۱۳] در روایات بیان شده که اوج و کمال صبر همان حلم است. به هر حال با توجه به شرایط زندگی بشر در دنیا، لازم است که انسان به مهم‌ترین صفت و سلاح زندگی یعنی صبر مجهز شود؛ چراکه حتی علم‌آموزی و رفتار ساده و طبیعی در زندگی به این عنصر و صفت الهی متکی و متوقف است. [۱۴].[۱۵].

عوامل بوجودآورنده صبر

برای اینکه صبر در انسان تحقق یابد غیر از منشا و خاستگاه آنکه همان خداوند تعالی است[۱۶] عوامل و موجباتی می‌‌خواهد که در اینجا به آنها اشاره می‌‌شود.

  1. آگاهی: آگاهی و شناخت از فلسفه حوادث پیش آمده[۱۷]، آگاهی از سرنوشت گذشتگان[۱۸]، آگاهی از جهل ریشه دار و انکارهای جاهلانه دشمنان[۱۹] و آگاهی از قوانین و سنت‌های الهی زمینه‌ساز صبر در آدمی است. بنابراین، نقش علم و آگاهی نسبت به مسایل می‌‌تواند در ایجاد صبر در شخص موثر باشد.
  2. اراده قوی: خداوند در آیاتی بر عزم و اراده قوی به عنوان یکی از مهمترین موجبات و عوامل صبر اشاره دارد که از آن جمله می‌‌توان به آیه ۱۸۶ سوره آل عمران، ۱۷ سوره لقمان، ۴۳ سوره شوری و ۳۵ سوره احقاف اشاره کرد.
  3. استغفار: استغفار از گناهان زمینه‌ساز صبر و شکیبایی است.[۲۰] در حقیقت کسی که گناهی کرده با استغفار از خداوند این فرصت را برای خود فراهم می‌‌آورد تا بی‌تابی و جزع و فزع نکند و تحت رحمت الهی قرار گیرد.
  4. اعتقاد به معاد: باور به رستاخیز و اعتقاد به معاد و روز جزا از موجبات پایمردی در برابر سختی هاست.[۲۱] کسی که ایمان به معاد و باور به کیفر شدن کفار در آخرت دارد در برابر فشارهای مخالفان و دشمنان [۲۲] و در برابر عنادورزی مخالفان صبر پیشه می‌‌کند.[۲۳] چنانکه باور به نزدیکی معاد موجب می‌‌شود که صبر شخص افزایش یابد و در برابر مصیبت‌ها، سختی‌ها و فشارهای دشمنان شکیبایی ورزد.[۲۴]
  5. امانتداری: از موجبات شکیبایی در برابر شر و بدی است. به این معنا که امین با امانت داری خویش زمینه صبر را در خود ایجاد می‌‌کند و از صابران می‌‌شود. [۲۵]
  6. امتحان: شکیباسازی و توانمند کردن روحیه مردم، فلسفه آزمایش آنان از سوی خداوند است. بنابراین می‌‌توان گفت که امتحانات الهی در اشکال گوناگون آن، موجب توانمندسازی و تاب آوری مردم می‌‌شود و صبر ایشان را ایجاد یا افزایش می‌‌دهد. [۲۶]
  7. امید به امداد خدا: امید انبیا و مؤمنان به امداد الهی پشتوانه صبر و مقاومت آنها[۲۷] و تاب آوری ایشان در برابر شداید[۲۸] و دست یابی به صبر جمیل و پسندیده می‌‌شود.[۲۹]
  8. امید به بهشت: آرزوی ورود به بهشت مقتضی صبر و پایداری در سختی هاست که خداوند در آیاتی از جمله ۲۱۴ سوره بقره و ۱۴۲ سوره آل عمران به آن توجه داده است.
  9. انفاق مالی: اختصاص دادن سهمی مشخص از مال خود به نیازمندان از اسباب صبر در برابر مشکلات و مصیبت‌ها و تکالیف سخت الهی است.[۳۰]
  10. ایمان: شکی نیست که ایمان نقش کلیدی در زندگی بشر به ویژه در مسئله صبر در برابر مشکلات، تکالیف، مصیبت‌ها، آزمون‌ها و مانند آن دارد. به عنوان نمونه ایمان به پیروزی اهل تقوا زمینه‌ساز صبر در برابر مشکلات است [۳۱]، همچنین باور و توجه به عالمانه و حکیمانه بودن افعال الهی [۳۲]، ویا توجه و ایمان به رزاقیت خداوند[۳۳]، و نیز توجه به بصیر بودن خدا [۳۴]، یا حتمی بودن پاداش الهی[۳۵]، توجه به توکل و نقش آن [۳۶] و مانند آنها نقش تعیین کننده ای در ایجاد و افزایش صبر انسان دارد.
  11. بصیرت: بصیرت و درک عمیق، از عوامل صبر و شکیبایی است که خداوند در آیات ۶۵ و ۶۶ سوره انفال و ۱۹ و ۲۰ سوره رعد به آن توجه داده است.
  12. بینش توحیدی: جهان بینی توحیدی مؤمنان (از خدا بودن و به سوی او بازگشتن) دلیل صبر آنان در برابر سختی هاست. این بدان معناست که توحید به ویژه توحید فعل، نقش تعیین کننده در ایجاد و تقویت صبر در بشر دارد.[۳۷]
  13. پاکدامنی و عفت: پاکدامنی از موجبات شکیبایی در برابر شرور و بدی‌ها و بدکاری هاست که خداوند در آیات ۱۹ تا ۳۱ سوره معارج به آن اشاره کرده است.
  14. تدبر در سرگذشت ها: تدبر و تامل در سرگذشت‌ها به ویژه پیامبرانی چون ایوب(ع) و موسی(ع) و یوسف(ع) و یعقوب(ع) و مانند آنها می‌‌تواند در ایجاد و افزایش صبر، مفید و سازنده باشد. [۳۸]
  15. ترس از عذاب و کیفر: ترس از عذاب خداوند از عوامل شکیبایی در سختی هاست که از آیات ۱۹ تا ۲۸ سوره معارج این معنا به دست می‌‌آید.
  16. تسبیح خدا: تسبیح و ستایش پروردگار در صبح و شام، زمینه استواری روح و دستیابی به صبر در برابر ناگواریهاست. [۳۹]
  17. تواضع: فروتنی از عوامل دستیابی به صبر است که در آیات ۳۴ و۳۵ سوره حج به آن اشاره شده است.
  18. توجه به اسوه‌های صبر: توجه به اسوه‌های صبر تقویت کننده روحیه شکیبایی در انسان است. خداوند بار‌ها در قرآن به مشکلات و فشارهایی که پیامبران تحمل کرده‌اند اشاره نموده تا صبر پیامبر(ص) و مؤمنان افزایش یابد.[۴۰]

همچنین خشوع [۴۱]، خردمندی و تعقل [۴۲]، داشتن خصلت‌های نیک [۴۳]، سجده [۴۴]، شب زنده داری [۴۵]، نماز و مداومت بر آن [۴۶]، وفای به عهد [۴۷]، یاد خدا [۴۸]، یقین به آیات الهی[۴۹] و مانند آنها از موجبات ایجاد یا تقویت صبر و حلم و بردباری و شکیبایی است.[۵۰].

عوامل و آثار بی‌صبری

برای اینکه علت و عامل بی‌صبری دانسته شود می‌‌توان به همین امور که گفته شد توجه داد؛ چراکه فقدان آنها موجب بی‌صبری و بی‌تابی می‌‌شود. اما برخی از عوامل بی‌تابی که قرآن بیان کرده می‌‌تواند به ما کمک کند تا درک درستی از بی‌تابی و فقدان صبر داشته باشیم.

  1. حرص و آز: حرص و آزمندی انسان عامل بیصبری او به هنگام ابتلابه شداید است که خداوند در آیات ۱۹ و ۲۰ سوره معارج به آن توجه داده است.
  2. خردناباوری: عدم تعقل، از عوامل ناشکیبایی است که خداوند در آیات ۴ و ۵ سوره حجرات بدان اشاره می‌‌کند و می‌‌گوید که چگونه عدم تعقل نداکنندگان پیامبر(ص) از بیرون حجره‌های آن حضرت(ص)،از عوامل ناشکیبایی آنان بوده است.
  3. شرور: شرور از عوامل بی‌صبری انسان‌های حریص است که خداوند در آیات ۱۹ و ۲۰ سوره معارج به آن اشاره کرده است.
  4. یکنواختی: گاه برخی از امور مانند یکنواختی موجب بی‌تابی افراد می‌‌شود، چنانکه یکنواختی غذای بنی اسرائیل سبب بی‌صبری و اعتراض آنان به موسی(ع) شده بود. [۵۱]

اما آثار این بی‌تابی را می‌‌توان در زندگی این افراد به سادگی شناسایی کرد. از جمله این آثار که برای بی‌تابی و بی‌صبری در قرآن اشاره شده می‌‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. حزن و اندوه: مبتلاشدن یونس(ع) به غم و اندوه در اثر بیصبری در برابر تکذیب قومش نمونه ای از گزارش قرآن درباره آثار بی‌تابی است.[۵۲]
  2. خواری و ذلت: ناشکیبایی و بی‌تابی در برابر دشمن زمینه خفت و خواری انسان است که در آیات ۵۸ و۶۰ سوره روم به آن اشاره شده است.
  3. سرزنش: بی‌تابی موجب سرزنش دیگران می‌‌شود. انسانی که بی‌تابی می‌‌کند از سوی دیگران سرزنش و توبیخ خواهد شد. در قرآن بیان شده که بی‌صبری بنی اسرائیل در مورد غذای خود سبب سرزنش آنان از سوی خدا شده است.[۵۳]
  4. شکست و ناکامی: ناشکیبایی در برابر هجوم حوادث از عوامل شکست انسان‌هاست که آیه ۱۶۴ سوره آل عمران به آن پرداخته است.
  5. محرومیت: بی‌صبری موجب از دست دادن امکانات بهتر و محروم شدن از آن است که خداوند در آیه ۶۱ سوره بقره با اشاره به داستان یهود بر آن تاکید دارد.

اینها تنها بخشی از آثار بی‌تابی و بی‌صبری است. اگر به آثار صبر توجه شود معلوم می‌‌گردد که بی‌صبری چه تاثیر منفی در زندگی بشر به جا می‌‌گذارد؛ زیرا در آیات قرآنی بیش از شصت مورد آثار برای صبر و حلم بیان شده است. این امر گویای آن است که بی‌صبری و بی‌تابی تا چه اندازه می‌‌تواند آثار سوء در زندگی بشر داشته باشد و مسلما فقدان شصت نعمت که از آثار بی‌صبری است به معنای تحول جدی و منفی در زندگی بشر است.[۵۴].

صبر نمادی از مقام احسان

یکی از مقامات بلند انسانی مقام احسان است. احسان در آموزه‌های قرآنی از دامنه و گستره وسیع معنایی و مصداقی برخوردار می‌‌باشد. احسان که ارتباط تنگاتنگی با عواطف و احساسات انسانی دارد، رفتار نیک و پسندیده به ویژه در ارتباط با دیگران را تعیین و تفسیر می‌‌کند. عارفان در باره مقام احسان بسیار سخن گفته‌اند و حمزه فناری در کتاب مشهور خویش مصباح الانس ضمن بیان کلیاتی از عرفان نظری درباره تاویل قرآن کریم، مراتب وجودی انسان، علوم باطنی، اختلاف امت‌ها، روش‌های سیر و سلوک عرفانی، فهم حقایق عرفانی، مراتب نفس، براهین عرفانی مبنی بر وجود و توحید ذاتی، تجلی خداوند، به مفهوم احسان در عرفان پرداخته و سپس مراتب اهل سلوک، مراحل و منازل اخلاق و عرفان و عشق و محبت و مراتب آن در عرفان را بیان کرده است.

احسان از حوزه اخلاق فردی تا اجتماعی و از حوزه نماز تا انفاق را شامل می‌‌شود. واژه «احسان» که از ریشه «حُسن» به معنای زیبایی و نیکی می‌باشد، در قرآن در سه معنا به کار رفته است:

  1. تفضّل و نیکی به دیگران،
  2. انجام و سر و سامان دادن به امور و کارها به وجه نیکو و کامل،
  3. انجام اعمال و رفتار صالح. احسان در این کاربرد تقریباً مترادف با تقوا و پرهیزکاری است.

از بررسی موارد کاربرد واژه «محسن» و مشتقاتش در قرآن، استفاده می‌شود که این واژه دارای دو معنی و کاربرد است:

  1. نیکی و خیر رساننده به دیگران،
  2. انجام‌دهنده اعمال و رفتارهای صالح و نیک. مقام محسنان در این کاربرد از برخی مقامات متقیان برتر است، و به طور کلی این واژه در این معنی و کاربرد خود بیشتر به کسانی اطلاق شده که از ایمانی راسخ و ثبات قدم در راه ایمان و انجام تکالیف الهی برخوردار بوده‌اند.

از نظر قرآن صبر نمادی از مقام احسان است. از این روست که خداوند در آیه ۱۱۵ سوره هود، صبر پیامبر(ص) را نمادی از نیکوکاری و مقام احسان وی برشمرده و می‌‌فرماید که صبر ریشه در مقام محسنین دارد و خداوند هرگز پاداش و اجر محسنان را تباه نمی‌سازد. خداوند در آیاتی از جمله ۴۵ سوره بقره، صبر را یکی از ابزارهای کلیدی در زندگی بر می‌‌شمارد که آثار بسیاری از جمله آرامش و آسایش را برای شخص به ارمغان می‌‌آورد. اهل خشوع در برابر خداوند و ربوبیت و پروردگاری اش، اهل صبر و شکیبایی هستند و هرگز آزمون‌ها و بلایا و مشکلات او را نمی‌شکند و از جاده صواب و درستی و راستی بیرون نمی‌برد. از آیه ۱۵۳ سوره بقره و نیز ۱۲۸ سوره اعراف به دست می‌‌آید که صبر ابزاری کار آمد در زندگی بشر است که در کنار نماز و و استعانت به خداوند از آن طریق می‌‌تواند مشکلات بشری را حل کرده و سرنوشت فردی و جمعی او را به گونه ای رقم زند که همه زمین در اختیار ایشان قرار گرفته و آنان وارثان و حاکمان زمین شوند.

از مراتب صبر می‌‌توان به صبر جمیل اشاره داشت که مشکلات سنگین و گرفتاری‌ها و بلایا را بر شخص آسان می‌‌سازد و اجازه نمی‌دهد تا رفتار نامتعادل از خود بروز دهد. البته واکنش‌هایی چون گریه و درد درونی به معنای بی‌تابی و بی‌صبری نیست؛ چراکه عواطف انسانی در برابر عامل درد و هیجانات به طور طبیعی واکنش نشان می‌‌دهد و این واکنش طبیعی برای انسان مفید و سازنده است. بنابراین مراد از بی‌تابی آن است که شخص تحمل خویش را از دست داده و واکنش‌های تند و هیجانی بیرون از تعادل از خود بروز دهد و نتواند غلیان احساس و عواطف خویش را مدیریت کند. اما اگر بتواند ضمن واکنش طبیعی به هیجانات آن را مدیریت کند، این صبر جمیل و زیباست. این عمل از سوی حضرت یعقوب هنگامی که خبر کشته شدن فرزند عزیزش یوسف(ع) به دست گرگان،[۵۵] و اتهام دزدی و بازداشت دیگر فرزندش در مصر[۵۶] را شنید، انجام داد و از آن سخن گفت و اهل بیت(ع) بارها در مصیبت‌ها از جمله شهادت امام حسین(ع) و یارانش بروز و ظهور دادند. خداوند پیامبر گرامی(ص) را موظف به صبر جمیل و به دور از هر گونه بی‌تابی و گلایه در برابر خیره سری‌های دشمنان[۵۷] می‌‌کند و در آیه ۳۲ و آیات بسیار دیگر، ایشان را مامور می‌‌کند تا صبر را پیشه خود سازد و در برابر سختی‌ها و ناملایمات زندگی و مأموریت و مسئولیت الهی، بی‌تابی و گلایه نکند.

پیامبر(ص) برای دست یابی به مقام اولوالعزم مامور می‌‌شود تا همانند دیگر پیامبران دارای این مقام، صبر پیشه کند تا این گونه بتواند به مسئولیت‌های خود عمل کرده و اهداف خویش را تحقق بخشد؛[۵۸]؛ چراکه از آثار صبر در کنار تقوای الهی، رسیدن به فرجام نیک است.

اصولا هر کسی اگر بخواهد به هدف خویش برسد می‌‌بایست صبر پیشه کند؛ چه این هدف امری مادی و دنیوی باشد یا امری اخروی ومعنوی. از این روست که در آیاتی از جمله در انجام مأموریت تبلیغ و اجرای دستورهای الهی می‌‌بایست شکیبایی و صبر پیشه کرد تا به هدف رسید.[۵۹].[۶۰].

آثار صبر و بردباری

برای این که نقش و تاثیر صبر و بردباری را در زندگی بدانیم پیش از بیان عوامل آن به آثار آن می‌‌پردازیم. البته آثاری که در این جا بیان می‌‌شود با توجه به آثار صبری است که قرآن برای صبر پیامبر(ص) این اسوه انسان و اشرف آفرینش بیان کرده است.

  1. امداد خداوند: خداوند از آثار صبر را امدادهای قطعی خداوند بر می‌‌شمارد و بیان می‌‌کند که اگر صبر پیشه گرفته شود، خداوند عنایت خاص خواهد داشت و از طرق و راه‌هایی که انسان گمان نمی‌کند به او کمک می‌‌کند تا به هدف و مقصود خویش برسد. این وعده حق الهی است که در صورت شکیبایی می‌‌تواند مورد کمک و امدادهای خاص قرار گیرد.[۶۱]
  2. جلب محبت: از دیگر آثار صبر در برابر بد رفتاری‌های دیگران و دفع آن به بهترین شیوه می‌‌توان به جلب دوستی دیگران و زمینه برطرف شدن دشمنی‌ها اشاره کرد که خداوند در آیات ۳۴ و ۳۵ سوره فصلت به آن اشاره دارد.
  3. مقام رضا: اگر کسی بخواهد به مقام رضا برسد و از آثار خشنودی و رضایت الهی در دنیا و آخرت بهره مند شود می‌‌بایست، صبر را در برابر اذیت و آزار دشمنان پیشه گیرد و اجازه ندهد که اذیت و آزار او را بی‌تاب نماید و از انجام مسئولیت و مأموریت باز دارد و مانع حرکت طبیعی به سوی هدف شود. اگر انسان به مقام رضا برسد از بهشت رضوان بهره مند خواهد شد و دل وی در دنیا نیز به آرامش و خشنودی می‌‌رسد؛ چراکه خشنودی الهی به طور طبیعی خشنودی دل را به همراه خواهد داشت. به هر حال اگر کسی بخواهد به مقام رضای الهی دست یابد می‌‌بایست صبر را بر اساس آیه ۱۳۰ سوره طه به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای دست یابی در پیش گیرد و به آن پای بند باشد.
  4. فرجام نیک: از دیگر آثار صبر پیشگی می‌‌توان به بهره‌مندی از فرجام نیک و عاقبت به خیری اشاره کرد که در آیاتی از جمله ۴۹ سوره هود و ۱۳۲ سوره طه به آن اشاره شده است.
  5. نیکی در برابر بدی: انسان‌ها به طور طبیعی واکنش متقابلی انجام می‌‌دهند و اگر نیکی از کسی ببیند می‌‌کوشند نیکی کنند و کم‌تر کسی است که در برابر نیکی رفتاری متضاد و متقابل انجام دهد و بدکاری نماید. همچنین کم‌تر کسی است که در برابر بدی دیگران اقدام به نیکی کند و خود را چنان بسازد که بدی را به نیکی پاسخ دهد. اما کسانی که صبر پیشه کرده‌اند، هرگز بر اساس رفتارهای دیگران واکنش و پاسخ نمی‌دهند بلکه بر اساس اخلاق و آموزه‌های انسانی و الهی می‌‌کوشند پاسخ دهند. این گونه است که در برابر بدی دیگران به نیکی اقدام می‌‌کنند و نشان می‌‌دهند که همانند دیگران نیستند بلکه در یک مرتبه بالاتر از اخلاق و انسانیت قرار دارند و همواره رحمت ایشان بر غضب ایشان پیشی می‌‌گیرد. خداوند دست یابی به خصلت نیکی در برابر بدی دیگران را در سایه سار شکیبایی و صبر می‌‌داند و در آیات ۳۴ و ۳۵ سوره فصلت به عنوان یکی از آثار صبر از آن یاد می‌‌کند.
  6. مقام احسان: بر اساس آیه ۱۱۵ سوره هود می‌‌توان گفت که صبر موجب قرار گرفتن انسان در زمره محسنان است. البته چنان که گفته شد صبر خود به یک معنا خود نمادی از ویژگی احسان در شخص است. از این روست که به عنوان تعلیل در آیه مورد توجه قرار گرفته است. به هر حال ارتباط تنگاتنگی میان مقام احسان و مقام صبر وجود دارد که از این آیه می‌‌توان آن را استنباط کرد.

اینها تنها نمونه‌های از آثار صبر است که در این جا به آن اشاره شده است. همین مقدار از آثار صبر به خوبی می‌‌تواند منزلت و ارزش و اهمیت صبر در زندگی را نشان دهد و عاملی در تشویق انسان برای کسب آن باشد. اگر کسی بخواهد به همین آثار صبر دست یابد می‌‌بایست به عوامل ایجادی و تقویتی صبر توجه یابد و از بخواهد تا با شناسایی آنها، زمینه صبر را در خود پدید آورد و از آثار و برکات آن بهره مند شود. از این رو در ادامه به عوامل ایجادی و تقویتی صبر اشاره می‌‌شود. تا باشد با بهره‌مندی از این عوامل و تحقق صبر از آثار صبر بهره‌مند شویم.[۶۲].

عوامل صبر

بی‌گمان حوزه معرفت و شناخت تاثیر شگرف و مستقیم در نگرش‌ها و رفتارها و اعتقادات و باورهای آدمی دارد. از این روست که بخشی از آموزه‌ها و گزاره‌های قرآنی به حوزه شناخت و معرفت اختصاص یافته است تا انگیزه ای در درون انسان برای گرایش به موضوع ایجاد شود؛ زیرا نادانی و جهل نسبت به موضوع هرگز انگیزه ای برای انسان برای عمل و رفتار ایجاد نمی‌کند؛ آن چه موجب می‌‌شود تا انسان به چیزی علاقه مند شده و یا بدان گرایش یابد، همان شناخت انسان به موضوع و آثار و برکات آن است. از این روست که شناخت می‌‌تواند به عنوان مهم‌ترین عامل حرکتی و عشقی در آدمی عمل کند و او را به سوی موضوع ترغیب و تشویق نماید.

خداوند بر همین اساس، مهم‌ترین عامل در ایجاد صبر و بردباری در آدمی را توجه به حاکمیت مطلق و برتر خود معرفی می‌‌کند و می‌‌گوید که اگر انسان به این مسأله توجه یابد خود مهم‌ترین عامل در ایجاد صبر می‌‌باشد و اجازه می‌‌دهد تا انسان به سادگی در برابر مشکلات و سختی‌ها بیایستد و بی‌تابی نکند؛ زیرا علم به این که خداوند همه هستی را مدیریت می‌‌کند و حاکم مطلق بر همه چیز است و چیزی از دایره حکومت او بیرون نیست، موجب می‌‌شود تا هر اتفاق و مشکلی را مبتنی بر علم و آگاهی خداوند و در دایره مشیت و اراده عالی خداوندی بییند و با آن کنار بیاید؛ زیرا می‌‌داند که هیچ در جهان بی‌علت یا بی‌حکمت و هدف اتفاق نمی‌افتد و بیرون دایره اراده و مشیت عالی خداوند نیست.[۶۳] در همین رابطه آگاهی و علم آدمی به ربوبیت و پروردگاری الهی نقش بسیار تاثیرگذار و مستقیمی ایفا می‌‌کند؛ زیرا توجه آدمی و همچنین ایمان و اعتقاد به این که خداوند پروردگار عالم است و ربوبیت او فراگیر و همه جانبه بر همه هستی از جمله خود او و روابط دیگران با اوست، می‌‌تواند زمینه صبر و بردباری را در آدمی ایجاد و تقویت نماید. از این روست که خداوند در آیه ۶۵ سوره مریم به علم و ایمان در این باره اشاره می‌‌کند و آن را زمینه‌ساز صبر در انسان بر می‌‌شمارد.

خداوند در این آیه ایمان به توحید و شناخت خدای بی‌مانند و بی‌شریک، را زمینه‌ساز شکیبایی و بردباری بر می‌‌شمارد و می‌‌فرماید که این گونه انسان به سادگی تن به آن چه می‌‌دهد که خداوند برای او مقدر کرده است و در برابر فشارها و سختی‌ها بی‌تابی نمی‌کند بلکه می‌‌کوشد تا واکنش درست و منطقی و براساس آموزه‌های الهی و عقلانی بدهد. توجه به قدرت خداوند[۶۴] و قضای الهی در همه کلیات و جزئیات یا ریز و درشت موضوعات و مسایل و رخدادها[۶۵] و همچنین آگاهی و توجه یابی به سنت استدراج و امهال نسبت به دشمنان و مخالفان[۶۶] می‌‌تواند در ایجاد و تقویت صبر و بردباری بسیار موثر باشد. از این روست که در این آیات به این امور به عنوان عوامل صبر توجه داده شده است.

توجه و اعتقاد به این که دشمنان دین و توحید شکست می‌‌خورند و هر که بر خلاف حق و حقیقت گام بردارد و به سوی باطل متمایل شود در نهایت شکست خواهد خورد، خود عاملی مهم در ایجاد صبر و تقویت آن می‌‌باشد که در آیات ۵۵ و ۵۶ سوره غافر به آن اشاره شده است. البته آگاهی انسان نسبت به فرجام بد و شوم بدکاران و باطل گرایان می‌‌تواند انسان را به سوی حق و حقیقت و صبر در برابر آن تقویت نماید. از این روست که خداوند در آیاتی از جمله آیات ۵۵ تا ۶۰ سوره روم گزارشی از احوالات بد و شوم دشمنان و باطل گرایان در قیامت می‌‌دهد تا موجبات تقویت روحیه و افزایش صبر در آدمی شود. در آیات ۴۸ و ۴۹ سوره قلم، نیز خداوند توجه یابی پیامبر به عواقب بی‌صبری در برابر حق ناپذیران را مطرح می‌‌کند و آن را زمینه‌ساز صبر و شکیبایی آن حضرت بر می‌‌شمارد و در آیات ۱۲۸ تا ۱۳۰ سوره طه، توجه به هلاکت و نابودی دشمنان در گذشته تاریخ را زمینه‌ساز صبر انسان در برابر فشارهای بیرونی بر می‌‌شمارد.

آگاهی انسان نسبت به قصه دیگران و رفتارهای آنان و همچنین موفقیت‌ها و پیروزی‌های که در سایه سار صبر پیشگی به دست آورده‌اند، یکی از عوامل ایجاد و تقویت صبر دانسته شده است. از این روست که خداوند در آیات قرآنی به قصه‌های پیامبران[۶۷] از جمله سرگذشت حضرت داود[۶۸] و حضرت نوح[۶۹] و دیگران اشاره می‌‌کند تا این گونه روحیه مقاومت و صبر را در پیامبر(ص) تقویت کند. بر این اساس می‌‌توان گفت که سرگذشت دیگران و خواندن آن می‌‌تواند به عنوان عامل و زمینه‌ساز صبر در آدمی باشد. آگاهی از وعده‌های الهی و فرجام خوب اهل صیر و تقوا و فرجام بد اهل فجور و بی‌صبری می‌‌تواند خود به عنوان زمینه‌ساز یا عامل ایجادی و یا تقویت صبر مطرح باشد.[۷۰]

اگر انسان با استفاده از چنین عواملی زمینه صبر را در خود ایجاد و یا تقویت کند، می‌‌توان به سادگی در برابر بدی‌های دیگران[۷۱]، بی‌منطقی‌های دیگران[۷۲]، اذیت و آزار دشمنان[۷۳]، سخنان ناروا و زخم زبان ها[۷۴]، احکام وتکالیف الهی[۷۵] سختی‌های عبادت و بندگی[۷۶] و دیگر ناملایمات و سختی‌های زندگی صبر کرده و بی‌تابی نکند و بتواند به اهدافی بلندی چون خود‌سازی و دیگران‌سازی از طریق رسالت[۷۷] و تبلیغ معارف و حقایق قرآنی[۷۸] و اجرای و اقامه عدل و نماز و مانند آن[۷۹] برسد و از همه سختی‌ها به سادگی عبور کند و مشکلات زندگی را مدیریت نماید. باشد این گونه باشیم و در برابر سختی‌ها و مصیبت‌ها بی‌تابی نکرده و صبر جمیل در پیش گیریم و از آثار آن بهره مند شویم.[۸۰].

آثار و کارکردهای صبر در زندگی

صبر و شکیبایی در کاربردهای قرآن به خویشتن داری فرد در مقابل امور زندگی است به گونه ای که در برابر مشکلات و تنگناهای زندگی جزع و فزع نکرده بلکه با تحمل و مهار نفس واکنش‌های عقلانی و متاثر از آن و یا شریعت را از خود بروز و ظهور دهد. بنابراین می‌‌توان گفت که صبر به معنای مقاومت در برابر احساسات و عواطف و طغیان آن در برابر کنش‌های درونی و بیرونی است. به این معنا که شخص هنگامی که در برابر کنش‌های درونی و بیرونی و فعل و انفعالات خاصی قرار می‌‌گیرد افزون بر عقل وی احساسات و عواطف وی متاثر شده و در برابر کنش‌های درونی و بیرونی شدید و خاصی، واکنش‌هایی هیجانی از خود بروز می‌‌دهد. اگر شخص در این حالات رفتار و واکنش‌های خویش را متاثر از عواطف و احساسات برانگیخته شده و هیجانی انجام دهد بی‌گمان ممکن است دچار رفتارهای سوء و حتی نابهنجار شود و بیرون ازدایره عقل، اخلاق و قانون و شریعت عمل کند. در حقیقت احساسات و عواطف هیجانی و برانگیخته شده است که رفتارهای وی را مدیریت می‌‌کند.

قرآن برای این که رفتارهای انسانی هرگز بیرون از دایره عقل و حکمت و مصحلت نباشد و در دایره احساسات وعواطف مدیریت و مهارشده انجام پذیرد به صبرو شکیبایی به عنوان یک فضلیت اخلاقی و توان ویژه در شخص می‌‌نگرد و با بهره‌گیری از سازو کارها و عواملی که از آن به عوامل ایجادی صبر یاد می‌‌شود شخص را در مسیر کمالی قرار می‌‌دهد. در حقیقت صبرورزی و شکیبایی در آموزه‌های قرآنی به معنا و مفهوم مدیریت و کنترل احساسات و عواطف هیجانی و برانگیخته شده و هدایت آن به سمت و سوی درست و کمالی است. انسان هر گاه در برابر مشکلات و عوامل تحریکی خاصی قرار گیرد تحت تاثیر عواطف و احساسات برانگیخته شده رفتارها و واکنش‌های تند و شدیدی بروز می‌‌دهد که در بسیار بلکه دراغلب موارد شخص را گرفتار بحران‌ها و پیامدهای شدیدتر می‌‌کند و به اصطلاح از چاله به چاه می‌‌اندازد. در این زمان است که صبر و شکیبایی تربیت شده به شخص کمک می‌‌کند تا مدیریت و مهار احساسات وعواطف را در اختیار گیرد و بر اساس اصول عقلانی و اخلاقی و قانونی و شرعی عمل نماید و از بسیاری از بازتاب‌ها و پیامدهای عمل بر پایه عواطف و احساسات تشدید شده در امان بماند.

قرآن برای دست یابی به این حالت روش‌ها و سازوکارهایی را بیان می‌‌کند که در حقیقت شیوه‌های تربیت نفس برای مدیریت عواطف و احساسات برانگیخته شده است. از این عوامل در آیات به عنوان عوامل تربیتی یاد می‌‌شود که مهم‌ترین آنها را می‌‌توان در حوزه‌های بینشی و اعتقادی جست و جو کرد. به این معنا که قرآن و آموزه‌های وحیانی آن به شخص این فرصت و آموزش را می‌‌دهد که در بینش و نگرش خویش تصرف کرده و به او بیاموزد که مدیریت هستی به دست خداوند حکیم و دانا و قادر و توانایی است که هیچ امری بیرون از حکومت و مالکیت او انجام نمی‌شود و اگر امری از سوی برخی ضد مسیر تکاملی او انجام و تحقق می‌‌یابد از باب آزمون و یا تقویت و یا فعلیت توانایی‌های سرشته در وی است و این که هر کسی رفتاری از روی ستم گری و بی‌عدالتی انجام دهد در قیامت و معاد می‌‌بایست پاسخ گوی آن باشد. ایجاد چنین تفکر و نگرشی در آدمی عاملی مهم در ایجاد صبر و شکبیایی در انسان است.

از آن جایی که این نوشتار به مسأله عوامل ایجادی صبر توجهی ندارد و هدف از آن بیان کارکردهای صبر و شکیبایی در زندگی است بحث از علل و عوامل ایجادی صبر را به وقتی دیگر حوالت می‌‌دهیم. اما آثار صبر وشکیبایی و کارکردهای آن بنا بر آن چه بیان شد می‌‌تواند بسیار متعدد و متنوع باشد؛ زیرا بسیاری از مشکلات آدمی از رفتارهایی است که برخاسته از عواطف و احساسات تشدید شده و غیر کنترل شده می‌‌باشد. این گونه است که شخص در پی حادثه ای و یا کنش‌های سخت و تند که احساسات و عواطف وی را بر می‌‌انگیزد عمل می‌‌کند و واکنش‌های شدیدتر و تندتری از خود بروز می‌‌دهد که نتیجه آن خروج و بیرون رفتن از حکم عقل و خرد و یا شریعت و قانون و اخلاق است. در پی واکنش‌ها و ظهور و بروز بازتاب‌های واکنش‌های و آثار سوء آن است که شخص دچار پشیمانی و اندوه می‌‌شود و بر سر خویش می‌‌زند که چرا واکنش سریع و بیرون از دایره اخلاق و عقل و قانون و شریعت داشته است و دلی را شکسته و یا شخصی را کشته و یا آسیب‌های جدی به خود و یا دیگری وارد ساخته است و ای کاش مهار نفس خویش را به دست می‌‌گرفت و این گونه بر اساس عواطف و احساسات عمل نمی‌کرد تا الان از آسیب‌های واکنش‌های نابخردانه خود در امان می‌‌ماند.

از این رو می‌‌توان گفت که صبر و شکیبایی نخستین و اصلی‌ترین کارکرد و اثری که در زندگی انسان دارد مدیریت و مهار نفس و خویشتن داری در برابر ناملایمات زندگی و رفتار و واکنش‌های بر اساس عقل و خرد و قانون و شریعت و اخلاق است. قرآن در آیه ۱۱۲ و ۱۱۵ سوره هود صبر و شکیبایی را عاملی مهم برای اجتناب و دوری از طغیان گری می‌‌شمارد. به‌کارگیری واژه طغیان نشان می‌‌دهد که عمل و واکنشی که بیرون از دایره فضلیت اخلاقی و هنجاری صبر انجام می‌‌شود عمل و واکنشی بیرون از دایره قانون و شریعت است؛ زیرا طغیان به معنای بیرون رفتن از دایره قانون است. بنابراین صبر و شکیبایی است که شخص را از عمل‌های بیرون از محدوده‌های قانونی و شرعی باز می‌‌دارد و نمی‌گذارد در هنگام برخاستن عواطف و احساسات تحریک شده عملی بیرون از دایره قانون انجام دهد و نسبت به قانون طغیان ورزد و رفتاری بیرون از دایره آن انجام دهد. از آن جایی که عوامل تحریک عواطف و احساسات می‌‌تواند به دو دسته عوامل تحریک خشم و یا شادی باشد می‌‌توان گفت که صبر و شکبیایی دو گونه کارکرد متفاوت دارد. به این معنا که شخص را از عمل‌ها و واکنش‌های احساسی بر خاسته از خشم و شادی حفظ می‌‌کند و نمی‌گذارد تا طغیان کرده و علمی ضد قانونی و هنجاری و اخلاقی از خود بروز دهد. اعمال و رفتارهایی که یا متاثر از خشم زیاد و یا شادی غیر کنترل شده است. بسیار دیده شده است که شخص تحت تاثیر کنش‌هایی رفتارها و واکنش‌هایی را بروز می‌‌دهد که مردمان از آن به نابخردی یاد می‌‌کنند. این واکنش‌های می‌‌تواند واکنش‌های مرتبط با خشم و یا شادی مفرط باشد. از این رو در شادی‌ها و خشم‌های افراطی از دایره قانون و هنجارها بیرون می‌‌رود.

قرآن موارد چندی را نشان می‌‌دهد که رفتار شخص در حوزه افراط در شادی بوده است و شخص به سبب نداشتن فضلیت صبر و شکیبایی نتوانسته است شادی‌های خویش را مدیریت و کنترل کرده و از دایره قانون و شریعت گام فراتر نهاده و رفتارها و واکنش‌های نابهنجار و ضد اخلاقی و قانونی را مرتکب شده است. از آن جمله است که خداوند به مسأله سرمستی‌ها اشاره می‌‌کند و می‌‌گوید افراد و اشخاصی هستند که در هنگام بهره‌مندی از نعمت‌های الهی دچار سرمستی و شادی افراطی می‌‌شوند و به گناه می‌‌افتند. این رفتار و واکنش‌های سرمستی از فرح و شادی افراطی آنان را از قانون و شریعت بیرون برده و از خداوند دور می‌‌سازد.از این روست که از آنان می‌‌خواهد تا با بهره‌گیری از صبر و شکیبایی خود را در مسیر تکاملی قرار دهند و نگذارند تا احساسات و عواطف بر آنان غلبه کرده و چیره شود و آنان را به بیراهه و گناه سوق دهد.[۸۱]

در همین آیات مصونیت یابی شخص از تفاخر و فخر فروشی به دیگران را در بهره‌گیری شخص از صبر و شکیبایی بر می‌‌شمارد و از وی می‌‌خواهد که با بهره‌گیری از آن خود را از رفتارهای برخاسته از شادی و عواطف افراطی حفظ کند و نگذارد تا شادی‌های افراطی واکنش‌ها و کنش‌های او را مدیریت کند و او را به سوی تفاخر و فخر فروشی بکشاند. به هر حال صبر می‌‌تواند در هر دو حوزه مفید و موثر باشد و نگذارد تا شخص در رفتارهای تند و احساسی غیر مهار شده از خود بروز دهد و طغیان نموده و بیرون از چارچوب‌های قانونی و هنجاری رفتار نماید. خداوند در آیات ۶۳ و ۷۵ سوره فرقان صبر را عامل مهمی در تصحیح رفتارها و انجام رفتارهای نیک و پسندیده و هنجاری بر می‌‌شمارد به ویژه اگر کنش‌هایی از سوی برخی از افراد نادان و جاهل انجام شود و احساسات و عواطف شخص را بر انگیزد. شخص صابر در برابر این رفتار با بهره‌گیری صبر می‌‌تواند رفتارهای هنجاری انجام دهد و مهار نفس خویش را کنترل و مدیریت نماید و نگذارد رفتاری غیر هنجاری انجام دهد بلکه حتی او را بر می‌‌انگیزاند تا رفتاری هنجاری و پسندیده و درون چارچوب‌های قانونی و شرعی انجام دهد.

در داستان موسی(ع) و قبطی این مسأله به خوبی روشن شده است. در آنجا جوانی اسرائیلی با جوان قبطی درگیر می‌‌شود و حضرت موسی(ع) به دفاع از جوان اسرائیلی بر می‌‌خیزد و بدون بهره‌گیری از صبر خود را درگیر کرده و رفتاری بیرون از دایره قانون انجام می‌‌دهد و موجبات مرگ قبطی را فراهم می‌‌آورد. در آنجا خود را از جاهلین می‌‌شمارد؛زیرا تحت تاثیر تحریک عواطف عمل کرده است و از عقل و حلم و صبر سوده نجسته است و موجب شده تا از شهر بگریزد و آواره بیابان و وطن شود. قرآن در آیه ۶۳ سوره فرقان به مؤمنان پیشنهاد می‌‌دهد که از صبر بهره گیرند تا در صورتی که افراد جاهل ونابخرد رفتارهای زشت و زننده ای نسبت به آنان انجام دادند آنان با خویشتن داری بتوانند خود را از احساسات و عواطف برانگیخته شده حفظ کرده بلکه رفتاری پسندیده‌تر انجام دهند و در واکنش به کنش‌های زشت به آنان سلام و دورود فرستند. در حقیقت صبر و شکیبایی موجب می‌‌شود تا انسان نه تنها خویشتن دار شود و واکنش‌های احساسی و عاطفی تند و بیرون از دایره انجام ندهند بلکه رفتارهای پسندیده ای داشته باشند که از نمونه‌های آن می‌‌توان به عفو و گذشت اشاره کرد.

خداوند در آیه ۱۲۶ سوره نحل می‌‌فرماید که شخص اگر مورد رفتاری زشت و تند قرار گرفت می‌‌تواند با حفظ اصول و مبانی عقلانی و به حکم عقل رفتاری مشابه انجام دهد و مقابله به مثل کند ولی اگر به جای مقابله به مثل صبر پیشه کند و از شخص در گذرد نه تنها پاداش اخروی دریافت می‌‌کند بلکه زمینه‌های بازگشت وی را به سوی خود فراهم می‌‌آورد. از این روست که از عفو و گذشت به خیر یاد می‌‌شود که سودهای بیش‌تر و مضاعف را بیان می‌‌دارد. به این معنا که واژه خیر بیانگر آن است که هم بهره دنیوی خواهد برد و هم از بهره‌های اخروی بهره مند خواهد شد. بهره دنیوی عمل ایجاد زمینه‌های تصحیح رفتاری دیگری با احسان و نیکی و عفو و گذشت از عمل نابهنجارو زشت شخص است. از دیگر آثار و کارکردهایی که قرآن برای صبر و شکیبایی بر می‌‌شمارد مصونیت یابی از یاس و نومیدی است. افرادی که صبر و شکیبایی را در خود تقویت و یا ایجاد کرده‌اند و نفس خویش را به گونه ای تربیت نموده‌اند که مهار آن در دست عقل و خرد باشد هنگامی که دچار نابسامانی مالی می‌‌شوند و یا نعمت‌هایی را خداوند به آنان داده از دست می‌‌دهند دچار یاس و نومیدی نمی‌شوند و با توجه به این خداوند را مدیر هستی و جهان و مالک و قادر به هر کاری می‌‌دانند در برابر مشکلات و از دست دادن نعمت‌ها شکیبایی می‌‌ورزند و دچار یاس و نومیدی نمی‌شوند.[۸۲]

قرآن در آیه ۶۱ سوره بقره صبر و شکیبایی را عاملی مهم در تأمین خیر و مصلحت بشر می‌‌شمارد و می‌‌فرماید که انسان اگر بر نعمت‌های خداوند که به وی داده است صبر کند و شاکر و سپاس گزار آن باشد نه تنها از آن نعمت به خوبی می‌‌تواند بهره گیرد بلکه زمینه‌های افزایش و رشد و بالندگی آن را نیز فراهم می‌‌آورد. آیات بسیاری بر این که سپاسگزار و شکر نعمت بر افزایش آن تاثیر دارد وارد شده است که خود بیانگر اثر صبر و سپاس در افزایش نعمت‌های الهی دارد. از جمله این که انسان برای دست یابی به رحمت خاص خدا می‌‌بایست این گونه عمل کند و از نعمت به درستی بهره گیرد تا از نام خاص خداوند رحیم سود برد. رحیم نامی است که بیانگر بخشندگی و مهرورزی خاص خداوند به گروه خاصی از بندگان است. کسانی که صابر و شکیبا باشند از این مقام سود می‌‌برند و تحت کفالت اسم رحیم قرار می‌‌گیرند.[۸۳]

قرآن بیش از ۶۰ کارکرد و اثر برای صبر و شکیبایی یاد کرده است که می‌‌توان به پیروزی [۸۴] اجتناب از قتل ناحق [۸۵] استحکام پیوندهای اجتماعی[۸۶] اطاعت از خدا و پیامبر(ص)[۸۷] رسیدن به مقام استقامت [۸۸]آسانی و آسان شدن سختی ها[۸۹] اجتناب از اتکا به ستمگران [۹۰] دوری و اجتناب از اسراف [۹۱] و دوری از باطل و امور بیهوده [۹۲] دوری از بخل امکان انفاق و بخشندگی [۹۳] ایمنی از توطئه‌های دشمنان و نیرنگ‌های آنان با انگیختن احساسات و عواطف [۹۴] پاکدامنی [۹۵][۹۶] ثبات قدم در راه حق و اعمال نیک[۹۷] و درک صحیح از مسایل و این که زخارف دنیا و پاداش‌های آن تا چه اندازه ناچیز است[۹۸] حفظ اتحاد و انسجام اجتماعی [۹۹] و حفظ مرزها [۱۰۰] و رسیدن به مقام‌های بلندی چون مقام ابرار [۱۰۱] و مقام امامت و رهبری[۱۰۲] و مقام رضا[۱۰۳] و مقام محسنان [۱۰۴]

اینها نمونه‌های اندکی از آن همه فواید و آثار و کارکردهای دنیوی و اخروی صبر و شکیبایی و حفظ و کنترل نفس است که در آیات قرآنی بدان اشاره شده است. اگر انسان بتواند تنها به بخشی از آثار و کارکردها دنیوی و اخروی صبر برسد می‌‌بایست این فضلیت را جست و جو کند و با بهره‌گیری از عوامل ایجادی و یا تقویت آن در خود زمینه‌های خویشتن داری و مهار عواطف و احساسات شدید انگیخته شده فراهم سازد.[۱۰۵].

معنا و مفهوم صبر

صبر در لغت به معنای تاب آوردن است که در برابر جزع به معنای بی‌تابی به کار می‌‌رود.[۱۰۶] در کاربردهای عربی صبر در سه معنای اصلی به کار رفته است: ۱. حبس و نگهداری. ۲. قسمت بالای یک چیز. ۳. نوعی از سنگ سخت.[۱۰۷] صبر به معنای حالت نفسانی که در علم اخلاق به کار می‌‌رود، همان حبس و نگهداری است به طوری که وقتی شخص به صابر نگاه می‌‌کند در می‌‌یابد که از عقل خویش که قسمت بالای انسان است استفاده کرده نه از قلب و احساسات که در میانه است یا اعضا و جوارح که پایین‌ترین قسمت بدن است. صابر از نظر ناظر بیرونی آدمی بی‌قلب و عاطفه است و مانند سنگ خارا و سنگدل و سخت دل محسوب می‌‌شود. پس می‌‌توان گفت که سه معنای اصلی صبر را در حالت نفسانی انسان می‌‌توان ردگیری و شناسایی کرد. به این معنا که اگر به هر سه معنای صبر توجه کنیم می‌‌توانیم آن حالت نفسانی انسان را به عنوان صبر قلمداد کنیم؛ چه به معنای حبس و خودداری خشم و غضب و جزع باشد و چه به معنای قسمت بالای یک چیز یا سنگ خارا و نوعی سنگ سخت باشد.

در فرهنگ قرآن صبر عبارت از امساک در تنگناها و خویشتن داری به مقتضای عقل و شرع یا حبس نفس از چیزی است که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند.[۱۰۸] البته همین معنا در مفهوم اصطلاحی صبر در کتب اخلاقی اسلامی مد نظر است. امام علی(ع) درباره مفهوم صبر فرموده است: «اَلصَّبْرُ اَنْ یَحْتَمِلَ الرَّجُلُ ما یَنُوبُهُ، وَ یـَکْظِمُ ما یَغْضِبـُهُ»؛ صبر آن است که انسان مصیبتی را که به او می‌‌رسد تحمّل کند و خشم خود را فرو برد.[۱۰۹] بنابراین، صبر حالت خویشتن داری و نگه داری نفس از رفتارهای هیجانی و احساسی در هنگام بروز حوادث و مشکلات و مصیبت‌ها است. پس صابر در برابر فشار تاب می‌‌آورد و بی‌تابی و جزع نمی‌کند و رفتاری متعادل و متعارف خواهد داشت؛ هر چند که در وهله نخست به سبب ضربه و صدمه ابتدایی مبهوت و متاثر می‌‌شود ولی به سرعت مدیریت نفس خود را به دست می‌‌گیرد و اجازه نمی‌دهد تا کنش‌های بیرونی واکنش‌های او را مدیریت و جهت دهد.

باید دانست که صبر از اخلاق پیامبران و صالحان است. امام علی(ع) در این باره فرموده است: «اِنَّ الصَّبْرَ وَحُسْنَ الْخُلْقِ وَالْبِرَّ وَالْحِلْمَ مِنْ اَخْلاقِ الاَنْبِیآءِ»؛ صبر و شکیبائی و اخلاق نیکو و حلم و بُردباری از اخـلاق پیـامـبران اسـت.[۱۱۰] همچنین صبر از صفات مؤمنانی است که تابع پیامبران هستند و آنان را اسوه حسنه زندگی خویش قرار می‌‌دهند. امام صادق(ع) فرمود: «اَلْمُؤْمِنُ صَبُورٌ فِی الشَّدائِدِ، وَقُورٌ فِی الزَّلازِلِ، قَنُوعٌ بِما اُوتِیَ، لایَعْـظِمُ عَلَیْهِ الْمَصـائِبُ»؛ مؤمن در سختیها صبور ودر مقابل اضطرابها باوقار است، بدانچه به اوداده شده قانع است، وگرفتاریها نزداوبزرگ نیست.[۱۱۱]

معنا و مفهوم حلم

حلم به معنای نگهداری نفس و طبع از هیجان غضب است. حلم همچنین در کاربردهای عربی و قرآنی به معنای عقل نیز آمده است. تفسیر آن به عقل، در حقیقت از این جهت است که مسبَّب عقل و از دستاوردهای آن است.[۱۱۲] پس کسی که حلم می‌‌ورزد و نفس خود را نگه می‌‌دارد و اجازه نمی‌دهد تا هیجاناتی چون غضب او را از حالت طبیعی خارج سازد، در حقیقت خودش را تحت مدیریت عقل قرار داده و اجازه نداده تا عواطف و احساسات و هواهای نفسانی مهار نفس را در دست گیرد. با نگاهی به معنای لغوی صبر و حلم می‌‌توان گفت که هر دو به یک معنا است؛ زیرا حبس و حفظ و نگه داری در هر دو مفهوم اصلی معنای لغوی را تشکیل می‌‌دهد. البته تفاوت‌هایی میان صبر و حلم دیده می‌‌شود؛ زیرا صبر همان حبس و نگه داری در سطح عادی و حلم در سطح بالاتر است. از همین روست که در ادبیات فارسی صبر را به تاب آوردن و حلم را به بردباری تعبیر کرده‌اند؛ زیرا بردبار کسی است که بار اضافی را نیز بر می‌‌دارد و آستانه تحمل او بیش از حالت عادی و طبیعی است. از همین روست که انسان حلیم را همان انسان عاقل دانسته‌اند که بسیار سخت و خشک رفتار می‌‌کند و عواطف و احساسات کم‌ترین تاثیر را بر او دارد.

بر اساس روایات، حلم سطح عالی و برتر صبر است؛ زیرا صبر همانند دیگر حالات نفسانی دارای مراتب و درجات شدت و ضعف است. خداوند در آیات قرآنی حضرت ابراهیم(ع) را که پس از آزمون‌های سخت به مقامات بلند دست یافته، به عنوان حلیم و بردبار می‌‌ستاید.[۱۱۳] این صفت برای پیامبران صالح که با مشکلات سخت تبلیغ مواجه بودند مطرح شده است.[۱۱۴] خداوند در آیات قرآنی خودش را به نام و صفت حلیم ستوده و نامیده است.[۱۱۵] به نظر می‌‌رسد که این صفت و اسم در خداوند به معنای مهلت دادن و شتاب نکردن بر عقوبت نسبت به گناه است.[۱۱۶].[۱۱۷].

ریشه و خاستگاه صبر

صبر یک فضلیت اخلاقی و انسانی است؛ زیرا به طور طبیعی انسان در برابر کنش‌های تند و مصیبت‌ها و مشکلات، عنان اختیار خود را از دست می‌‌دهد؛ اما کسی که به خداوند باور داشته باشد، حالت صبر در او ایجاد می‌‌شود. خداوند در آیات ۲۲ و ۲۳ سوره حدید می‌‌فرماید: مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ * لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ[۱۱۸]

پس هیچ اتفاقی در زندگی بشر نمی‌افتد مگر آنکه در کتاب الهی و لوح محفوظ و ام الکتاب نوشته شده باشد و آنها بر اساس حکمت و مصلحتی اتفاق می‌‌افتد. بنابراین، بی‌تابی و بی‌صبری بشر هیچ تاثیر در آن نخواهد داشت و تنها موجب اذیت و آزار خود شخص و بروز رفتارهای نادرست و نامتعارف خواهد بود. انسانی که به خداوند حسن ظن دارد و می‌‌داند خداوند جز خیر آفریده‌ها و بندگانش را نمی‌خواهد، در برابر مشکلات و مصیبت‌ها بی‌تابی نمی‌کند؛ زیرا می‌‌داند که به حکمت و یا مصلحتی این اتفاقات رخ می‌‌دهد. چنین گمان نیک به خداوند است که صبر و تاب آوری را در انسان موجب می‌‌شود؛ چنان که امیرمؤمنان امام علی(ع) در بیان خاستگاه و ریشه صبر فرموده است: «اَصْلُ الصَّبْرِ حُسْنُ الْیَقینِ بِاللّهِ»؛ ریشـه صبر، ایمان نیکو و عقیده استوار به خداوند است.[۱۱۹]

از همین روست که امام علی(ع) در بیان ارزش و جایگاه صبر در ایمان شخص فرموده است: «اِلْزَموا الصـَّبْرَ فَاِنَّهُ دِعامَةُ الاِیْمانِ وَمِلاکُ الاُمُورِ»؛ همیشه همراه صبر و شکیبائی باشید که آن ستون ایمان و قوام کارهاست.[۱۲۰] زیرا کسی که به خداوند نیک گمان است و یقین به خداوند دارد، صبر می‌‌ورزد و با صبر خویش نشان می‌‌دهد تا چه درجه از ایمان سود برده و نور ایمان در دلش نشسته و او را تزیین کرده است. رسول خدا(ص) نیز فرمود: «اَلاْیْمانُ نِصْفانِ، نِصْفٌ فِی الصَّبْرِ وَ نِصْفٌ فِی الشُّکْرِ»؛ ایمان دو نیمه دارد، نیمی از آن در صبر است، و نیمی از آن در شُکر نهفته است.[۱۲۱] و امام علی(ع) در تبیین نسبت و رابطه صبر و دین یعنی همان ایمان و اسلام نیز می‌‌فرماید: «اَیُّهَا النّاسُ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَاِنَّهُ لادیِنَ لِمَن لا صَبْرَلَهُ»؛ مردم! بر شما باد صبر و شکیبائی، چون کسی که صــبر نداشـته باشد، دین نخواهـد داشت.[۱۲۲]

امام علی(ع) صبر در گرفتاریها را به عنوان حقیقت ایمان مطرح می‌‌کند و می‌‌فرماید: «لایذُوقُ الْمَرْءُ مِنْ حَقیقَةِ الاِیْمـانِ حَتّی یَکُونَ فیه ثـَلاثُ خِصالٍ: اَلْفِقْهُ فِی الدّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الْمَصائِبِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعاشَ»؛ مرد حقیقت ایمان را نمی‌چشد تا اینکه دارای سه خـصلت شـود: ۱ ـ به مسائل دینی آگاهی کامل داشته باشد؛ ۲ ـ در گرفتاریها صبور باشد؛ ۳ ـ در زندگی حساب و اندازه داشته باشد.[۱۲۳] همچنین از امام علی(ع) روایت است که فرمود: «اَلصَّبْرُ اَحْسَنُ حُلَلِ الاِیْمانِ وَاَشْرَفٌ خـَلائِقِ الاِنْسـانِ»؛ صبر، بهترین جـامه‌های ایمـان و از برترین ویژگی‌های اخلاقی انسان است.[۱۲۴]

حضرت امام علی(ع) همچنین با توجه به این جایگاه صبر در ایمان و یقین انسان سفارش به صبر می‌‌کند و می‌‌فرماید: «عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ، فَاِنَّهُ حِصْنٌ حَصینٌ وَ عِبادَةُ الْمُؤقِنینَ»؛ بر تو باد به صبر، که صبر دژی استوار است، و عبـادت اهـل یقـین بـه شـمار می‌‌رود.[۱۲۵] و بر همین اساس است که رسول خدا(ص) صبر را سلاح مؤمن می‌‌داند و صبر را به ایمان مستند می‌‌کند و می‌‌فرماید: «نِعْمَ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ الصَّبْرُ وَ الدُّعآءُ»؛ چه نیکو سلاحی است صبر و دُعا برای مؤمن.[۱۲۶].[۱۲۷].

اقسام صبر

صبر حالت نفسانی و رفتاری است که انسان در هنگام شدائد و مشکلات و مصیبت‌ها و سختی‌ها در پیش می‌گیرد. براساس روایات معتبر صبر در سه جا خودش را نشان می‌دهد: «اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصیبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَی الطّاعَةِ وَصَبرٌ عَنِ المَعصیَةِ»؛[۱۲۸]

الصبر «عِنْدَ الْمُصِیبَةِ»: یعنی وقتی مصیبت و بلایی بر انسان وارد شد صبر پیشه می‌کند و جزع و فزع ندارد؛ پس با استرجاع خودش را آرام می‌کند؛ خداوند می‌فرماید: وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[۱۲۹] الصبر «عَلَی الطَّاعَةِ»: یعنی تکالیف سخت و شدید را با استقامت و پایداری انجام می‌دهد و از زیر آن فرار نمی‌کند؛ الصبر «عَنِ الْمَعْصِیَة»: یعنی وقتی با معصیت مواجه شد صبر می‌کند و خویشتنداری دارد. خداوند می‌فرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۱۳۰] از امام علی(ع) نیز روایت است که فرمود: «اَلصَّبْرُ، اِمّا صَبْرٌ علَی الْمُصِیبـَةِ، أَوْ علَی الطّاعـَةِ، أَوْ عَنِ الْمَعْصِیَةِ وَهذَا الْقِسْمُ الثّالِثُ أَعْلی دَرَجَةً مِنَ الْقِسْمَینِ الاَوَّلَیْنِ»؛ صبر یا بر مُصیبت است، یا بر اطاعت خدا، یا در مقابل معصیت است، که قسم سوّم از دو قسم قبلی با ارزش‌تر است.[۱۳۱]

البته همه صبرها در یک مرتبه و میزان و ارزش نیست، بلکه برخی ارزشی‌تر است، چنان که امام علی(ع) فرمود: «اَلصَّبْرُ عَلی طاعَةِ اللّهِ اَهْوَنُ مِنَ الصَّبْرِ عَلی عُقُوبَتِهِ»؛ صبر بر طاعت خدا، از صبر بر عذاب او آسانتر است.[۱۳۲] از امام زین العابدین(ع) نیز نقل شده که در وصیّت به فرزندش امام باقر(ع) فرمود: «یا بُنَیَّ اِصْبِرْ عَلی الْحَقِّ وَ اِنْ کانَ مُرّاً»؛ در راه حق، صبر و بردباری داشته باش اگر چه تلخ باشد.[۱۳۳].[۱۳۴].

انگیزه‏ها و شاخه‌های صبر

صبر در برابر مشکلات و مصیبت‌ها و به ویژه در سه قسم پیش گفته بسیار سخت و دشوار است و بسیاری از مردم توان آن را ندارند که صبر پیشه گیرند و بی‌تابی نکنند. البته چنان که گفته شد کسی که به خداوند گمان نیک داشته باشد هرگز بی‌تابی نمی‌کند و هر چیز را بر اساس حکمت و مصلحت می‌‌داند. البته شکی نیست که برخی از امور به عنوان انگیزه می‌‌تواند باعث تقویت صبر در آدمی شود. اصولا انسان وقتی آثار و برکات چیزی را می‌‌شناسد و می‌‌داند علاقه مند به آن امر شده و برای آن تلاش می‌‌کند. اموری در زندگی است که موجب ایجاد و تقویت صبر در آدمی می‌‌شود و به عنوان انگیزه‌های صبر خودنمایی می‌‌کند.

رسول خدا(ص) درباره انگیزه‌های ایجادی و تقویتی صبر بر چهار انگیزه اصلی توجه داده و فرموده است: «اَلصَّبْرُ عَلی اَرْبَعِ شُعَبٍ: اَلشـَّوْقُ وَ الشـَّفَـقَةُ وَالزَّهادَةُ، وَ التَّرقُّبُ، فَمَنِ اشْتاقَ اِلَی الْجَنَّةِ سَلا عَنِ الشَّـهَواتِ، وَ مَنْ اَشْفَقَ عَنِ النّارِ رَجَعَ عَنِ الْمُحَرَّماتِ، وَ مَنْ زَهِـدَ فِی الدُّنْیا تـَهاوَنَ بِالْمُصیباتِ، وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سـارَعَ فِی الْخَیْراتِ»؛ صبر چهار شعبه دارد: اشتیاق، هراس، وارستگی، و انتظار. پس هر کس مشتاق بهشت است باید از شهوات بیرون برود؛ و کسی که از آتش می‌‌ترسد باید از گناهان برگردد؛ و کسی که نسبت به دنیا زهد می‌‌ورزد، باید گرفتاری را سبک بشمارد، و کسی که در انتظار مرگ است باید در کارهای خوب بشتابد.[۱۳۵].[۱۳۶].

ویژگی‌های صبر و صابران

صبر از ارزش و اهمیت و جایگاه ارزشمندی در زندگی انسان برخوردار است؛ کسی که صبر دارد زندگی را با آسایش و آرامش بیش‌تر می‌‌پیماید و کم‌تر آسیب می‌‌بیند و بیش‌تر از زندگی بهره می‌‌برد. از همین روست که امام علی(ع) درباره جایگاه ارزشمند صبر در زندگی بشر فرموده است: «اَلصَّبْرُ فِی الاُمُورِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَاِذا فارَقَ الرَّأْسُ الْجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ فَاِذا فارَقَ الصَّبْرُ الاُمُورَ فَسَدَتِ الاُمُورُ»؛ صبر در کارها همانند سر در بدن است، همانطور که وقتی سر از بدن جدا شود، بدن فاسد می‌‌شود، هنـگامی هـم که صبر از کارها جـدا شود کـارها تبـاه می‌‌شـود.[۱۳۷] پس صبر را باید در زندگی رییس و امیر قرار داد و هر چیز را تحت حکومت و حاکمیت آن قرار داد. رسول خدا(ص) فرمود: «عَلَیْکَ بِالْعِلْمِ فَاِنَّ الْعِلْمَ خَلیلُ الْمُؤْمِنِ، وَالْحِلْمَ وَزیرُهُ، وَالْعَـقْلَ دَلیلُهُ، وَالْعَـمَلَ قَیِّمُهُ، وَالرِّفْـقَ اَبُـوهُ، وَاللِّـینَ اَخُـوهُ، وَالصَّبْرَ اَمیرُ جُنُودِهِ»؛ بر توباد علم، که علم دوست مؤمن است، وبردباری وزیر مؤمن است، وخرد راهنمای اوست، وعمل سرپرست او، ومدارا کردن پدر او، وملایمت برادر او، وصبر امیر سپاهیان اوست.[۱۳۸]

وقتی صبر حاکم بر نفس انسانی باشد و حالت صبر در انسان ملکه و مقام شود، دیگر چیزی از بیرون نمی‌تواند بر او مسلط و چیره شود و او را برده و بنده خود سازد. از همین روست که صبر را دشمن سختیهای دانسته‌اند. امام علی(ع) فرمود: «اَقوی عَدُوِّ الشَّدآئِدِ الصَّبْرُ»؛ قویترین دشمن سختیها صبر و تاب آوری در برابر آنهاست.[۱۳۹] صبر عمل نیک است اما برای برخی نیکوترین اعمال است. در روایت است که صبر بهترین و نیکوترین عمل برای فقیران است. رسول خدا(ص) فرمود: «اَلصـَّبْرُ حَـسَن وَلکِنْ فِی الْفُقَراءِ اَحْسَنُ»؛ صبر نیکوست ولی در فقراء نیکوتر است.[۱۴۰] صـبر همچنین محبوبترین جرعه ای است که انسان می‌‌نوشد. رسول خدا(ص) فرمود: «ما مِنْ جُرْعَةٍ اَحَبُّ اِلَی اللّهِ مِنْ جُرْعَةِ غَیْظٍ کَظَمَها رَجُلٌ، اَوْ جُرْعَةِ صَبْرٍ عَلی مُصیبَةٍ»؛ هیچ جرعه ای از جُرعه خشمی که مردی فرو برد، یا جرعه صبری که بر مصیبتی نوشیده شود، پیش خدا محبوبتر نیست.[۱۴۱].[۱۴۲].

برتری صبر شیعیان

انسانی که می‌‌داند می‌‌تواند صبر کند. البته چنان که گفته شد کسی که حسن ظن و گمان نیک و یقین به حکمت و مصلحت الهی در زندگی داشته باشد او نیز صبر می‌‌کند. صبر چنین افرادی به سبب کلیت حسن ظن به خدا است. البته هر چه فشار بیش‌تر باشد صبر سخت‌تر خواهد بود. کسی که بداند تحت شدائد به مقامات می‌‌رسد و میوه و ثمره شیرین خواهد برد بر مصیبت و سختی راحت‌تر صبر می‌‌کند.

بر همین اساس گفته شده که صبر شیعیان خیلی ارزشمند است؛ زیرا بر بسیاری از مصیبت‌های سنگین صبر می‌‌کنند با آنکه علمی به جزئیات و آثار و برکات آن ندارند. امام صادق(ع) درباره ارزشمندی صبر شیعیان به سبب جهالت نسبت به حکمت‌ها و مصالح آن فرموده است: «نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شیعَتُنا اَصْبَرُ مِنّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ، کَیْفَ صارَ شیعَتُکُمْ اَصْبَرُ مِنْکُمْ؟ قالَ: لاِنّا نَصْبِرُ عَلی ما نَعْلَمُ وَ شیعَتُنا یَصْبِرُونَ عَلی مالایَعْلَمُونَ»؛ ما خاندان، صبور و شکیبائیم و شیعیان ما، از ما هم شکیباترند. گفتم: جانم به فدایت، چگونه شیعیان شما از شما شکیباترند؟ فرمود: چون صبر ما بر چیزی است که می‌‌دانیم. امّا شیعیان ما صبر و شکیبائی می‌‌ورزند بر چیزی که نمی‌دانند.[۱۴۳].[۱۴۴].

نشانه‏‌های صبور

برای هر چیزی نشانه ای است. اگر بخواهیم نشانه‌های صبر را در خود و دیگران به دست آوریم می‌‌توانیم به نشانه‌هایی اشاره کنیم که پیامبر اکرم(ص) فرمود. آن حضرت(ص) می‌‌فرماید: «عَلامَةُ الصّابِرِ فِی ثَلاثٍ: اَوَّلُها، اَنْ لایَکْسِلَ، وَالثَّانِیَةُ، اَنْ لایَضْجُرَ، وَالثّالِثَةُ، اَنْ لایَشْکُوَ مِنْ رَبِّهِ عز و جل لاِنَّهُ اِذا کَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ وَ اِذا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّکْرَ، وَاِذا شَکا مِنْ رَبِّهِ عز و جل فَقَدْ عَصاهُ»؛ نشانه انسان صبور در سه چیز است: ۱ ـ این که کسل نمی‌شود؛ ۲ ـ دل تنگ نمی‌شود؛ ۳ ـ از پروردگارش شکایت نمی‌کند؛ چراکه وقتی کسل شود، حق را ضایع و تباه خواهد کرد، و هنگامی که دلتنگ شد، سپاسگزاری نمی‌کند و وقتی که از پروردگارش شکایت کند، گناه خواهد کرد.[۱۴۵].[۱۴۶].

آثار صبر و برکات آن

در آیات و روایات آثار و برکاتی برای صبر و تاب آوری در برابر مشکلات و مصیبت‌ها آمده است که به برخی از آنها اشاره می‌‌شود:

  1. بهشت: از مهم‌ترین آثار صبر در زندگی فلاح و رستگاری و رسیدن به بهشت است. امام باقر(ع) فرمود: «اَلْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَکارِهِ فِی الدُّنْیا دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذّاتِ وَ الشَّهواتِ، فَمَنْ اَعْطی نَفْسَهُ لَذَّتَها وَ شَهْوَتَها دَخَلَ النّـارَ»؛ بهشت آمیخته به سختیها و صبر و بُردباری است، پس هر کس در دنیا بر سختی‌ها شکیبا و صبور باشد، وارد بهشت می‌‌شود، و جهنّم آمیخته به شهوات و خوشگذرانیهاست. پس هر کس خواسته‌ها و شهوات نفس خود را تأمین کند، وارد آتش می‌‌شود.[۱۴۷]
  2. مقدّمه رستگاری و بهشت: امام علی(ع) فرمود: «اِنَّکَ لَنْ تُدْرِکَ ما تُحِبُّ مِنْ رَبِّکَ اِلاّ بِالصَّبْرِ عَمّا تَشْتَهی»؛ تو به آنچه که دوست داری از پروردگارت بتو برسد[۱۴۸]دست نمی‌یابی، مگر اینکه در مقابل خواسته‌های نفسانی مقاومت کنی[۱۴۹]
  3. پیروزی: از دیگر آثار صبر می‌‌بایست به پیروزی در کارها و موفقیت در امور اشاره کرد. امام علی(ع) فرمود: «اَلصَّبْرُ کَفِیلٌ بِالظَّفَرِ»؛ صبر ضامن پیروزی است.[۱۵۰] از همین گفته شده است: صبر وظفر هردو دوستان قدیمندبر اثر صبر نوبت ظفر آید. امام علی(ع) همچنین فرمود: «مَنْ رَکِبَ مَرْکَبَ الصَّبْرِ اِهْتَدی اِلی مِضْمارِ النَّصْرِ»؛ کسی که بر مرکب صبر و بردباری سوار شُد به میدان پیروزی خواهد رسید.[۱۵۱] امام علی(ع) فرمود: «لایَعْدِمُ الصَّـبُورُ الظَّـفَرَ وَ اِنْ طـالَ بـِهِ الزَّمـانُ»؛ انسان صبور و شکیبا پیروزی را از دست نمی‌دهد، اگر چه زمان آن طولانی شود.[۱۵۲]
  4. رهایی از فقر: امام علی(ع) فرمود: «اَلصَّبْرُ جُنَّةٌ مِنَ الْفاقَةِ»؛ صبر و بردباری سپری در برابر فقر است.
  5. گنج بهشتی: پیامبر خدا(ص) فرمود: «اَلصَّبْرُ کَنْزٌ مِنْ کُنُوزِ الْجَّنَّةِ»؛ صبر و شکیبائی گنجی از گنجهای بهشت است.[۱۵۳]
  6. بهترین عبادت: امام علی(ع) فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبـادَةِ الصَّـبْرُ وَالصَّمْتُ وَاِنْتِظارُ الْفَرَجِ»؛ برترین پرستش خدا صبر و شکیبائی، سکوت وانتظارفرج است.[۱۵۴]
  7. بهره‌مندی از بهترین ثواب‌ها: امام علی(ع) فرمود: «ثَوابُ الصَّبْرِ اَعْلَی الثَّوابِ»؛ پاداش صبر، بالاترین پاداشها است.[۱۵۵]
  8. بهره‌مندی از منازال ابرار: امام علی(ع) فرمود: «اِنْ صَبَرْتَ اَدْرَکْتَ بِصَبْرِکَ مَنازِلَ الاَبْرارِ وَ اِنْ جَزَعْتَ اَوْرَدَکَ جَزَعُکَ عَذابَ النّارِ»؛ اگر صبر کنی به مقام و منزلت نیکان می‌‌رسی، و اگر بی‌تابی کنی، آن تو را به آتش وارد می‌‌کند.[۱۵۶]
  9. خیررسانی: صبر هماره خیر را با خود به دنبال دارد. امام صادق(ع) فرموده است: «اَلصَّبْرُ یُعَقِّبُ خَیْراً، فَاصْبِرُوا تَظْفُرُوا»؛ عاقبت صبر وشکیبائی خیراست، بنابراین صبرکنید، تا پیروز شوید.[۱۵۷]
  10. خشنودی خدا و اجر الهی: امام باقر(ع) می‌‌فرماید: «مَنْ صَبَرَ وَ اسْتـَرْجَعَ وَ حـَمِدَ اللّهَ عِنْدَ الْمُصیـبَةِ فَقَدْ رَضِیَ بِما صَنَعَ اللّهُ، وَ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَی اللّهِ وَ مَنْ لَمْ یَفْعَلْ ذلِکَ جَری عَلَیْهِ الْقَضآءُ وَ هُوَ ذَمیمٌ وَ اَحْبَطَ اللّهُ اَجْـرَهُ»؛ کسی که صبر کند، و کلمه استرجاع، یعنی[۱۵۸] بگوید و هنگام گرفتاری خدا را ستایش کند، پس او از کار خدا خشنود است و اجرش با خداست و کسی که این چنین نکند، سرنوشت او تغییر نمی‌کند و مذمّت می‌‌شود و پاداش او هم از بین می‌‌رود.[۱۵۹]
  11. مایه عزّت: ابوحمزه ثابت بن دینار ثُمالی از امام باقر(ع) نقل می‌‌کند که فرمود: «سَمِعْتُهُ یَقُولُ: مَنْ صَبَرَ عَلی مُصیبَةٍ زادَهُ اللّهُ عز و جلعِزّاً عَلی عِزِّهِ وَ اَدْخَلَهُ جَنَّتَهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ»؛ کسی که در مقابل مصیبت شکیبائی ورزد، خداوند عز و جلبر عزّت او می‌‌افزاید و او را با حضرت محمد(ص) و خاندانش وارد بهشت می‌‌کند.[۱۶۰]
  12. مقام مجاهدان: جهاد اقسامی دارد که شامل جهاد علمی و جهاد نظامی و جهاد مالی و جهاد نفس است. بی‌گمان صبر در حوزه جهاد اکبر نفس قرار می‌‌گیرد و شخص از آثار آن بهره مند خواهد شد. امام علی(ع) فرمود: «مَنْ صَبَرَ عَلی طاعَةِ اللّهِ وَ عَنْ مَعاصیهِ فَهُوَ الْمُجاهِدُ الصَّبُورُ»؛ کسی که در اطاعت خدا و کناره‌گیری از گناهان صبر و شکیبائی داشته باشد، او مجاهد بسیار صبوری است.[۱۶۱]
  13. بهره‌مندی از نعمت‌های اخروی: امام علی(ع) فرمود: «لایُنْعَمُ بِنَعیمِ الاخِرَةِ اِلاَّ مَنْ صَبَرَ عَلی بَلاءِ الدُّنْیا»؛ تنها کسی به نعمت‌های آخرت می‌‌رسد، که در مقابل گرفتاریهای دنیا صبر و شکیبائی داشته باشد.[۱۶۲]
  14. شیرینی صبر: امام علی(ع) فرمود: «حَلاوَةُ الظَّفَرِ تَمْحُو مِرارَةَ الصَّبْرِ»؛ شیرینی پیروزی، تلخی صبر را محو می‌‌کند.[۱۶۳]
  15. بهشت بی‌حساب: از رسول خدا(ص) سؤال شد: «هَلْ رَجُلٌ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسابٍ؟ قـالَ: نَعَمْ کُلُّ رَحـیمٍ صَبُورٌ»؛ آیا کسی بدون حساب وارد بهشت می‌‌شود؟ پیامبر(ص)فرمود: آری هر انسان مهربان و شکیبا بدون حساب وارد بهشت می‌‌شـود.[۱۶۴]
  16. تبدیل سختی به آسانی: ابوبصیر می‌‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم که می‌‌فرمود: «اِنَّ الْحُـرَّ حُرٌّ عَلی جَمیِع اَحْوالِهِ اِنْ نابَتْهُ نائِبَةٌ صَبَرَ لَها، وَ اِنْ تَدارَکَتْ عَلَیْهِ الْمَصائِبُ لَمْ تَکْسُرْهُ وَ اِنْ اُسِرَ وَ قُهِرَ وَ اسْتُبْدِلَ بِالْیُسْرِ عُسْراً»؛ انسان آزاده همیشه آزاده است، اگر حادثه ای برای او پیش آید، صبر و شکیبایی دارد، و اگر مصیبتها بر او فرو ریزد، او را نمی‌شکند اگر چه اسیر و مغلوب شود و آسایش او به سختی تبدیل شود.[۱۶۵].[۱۶۶].

صبر، تاب آوری در برابر مصیبت ها

انسان در برابر مصیبت‌های زندگی می‌‌تواند دو شیوه متفاوت را در پیش گیرد: ۱. صبر کرده و با آن به شکلی کنار آید که بتواند از آن مصیبت بهره گیرد یا به آسانی بگذرد بی‌آنکه در راه رسیدن به هدف اصلی مانعی شود؛ ۲. فزع و بی‌تابی کند و واکنش‌های عصبی و هیجانی از خود بروز دهد و نومید شود. حزن و اندوه از دست دادن او را چنان در بر گیرد که از هر گونه حرکت و اقدامی برای جبران یا بهبود یا تغییر اوضاع دست بردارد.

بی‌گمان راه و روش نخست بهتر است؛ زیرا تا زمانی که مرگ نرسیده هر چیزی قابل جبران است و بر اساس آموزه‌های قرآنی می‌‌توان با توبه و استغفار استدراک کرد و وضعیت را به شکلی مطلوب در آورد؛ هر چند که ممکن است از برخی جزئیات محروم شود اما در کلیت موفقیت را برای خودش رقم می‌‌زند؛ اما بی‌تابی و فزع به معنای پذیرش شکست به شکل غیر قابل استدراک و جبران است به طوری که شخص را از همه چیز محروم می‌‌کند و افزون بر مصیبت، مصیبت دیگری را خود رقم می‌‌زند که سنگین‌تر و سخت‌تر از مصیبت پیشین است.

بر اساس آموزه‌های قرآنی نه تنها انسان باید در برابر سه نوع از مصیبت‌های گوناگون صبر کند، بلکه حلم ورزد و شکل کمالی صبر را به نمایش گذارد؛ زیرا انسان هماره با یکی از سه نوع مصیبت مواجه است: ۱. مصیبت تکالیف شرعی و واجبات الهی که می‌‌بایست برای دست یابی به رشد و کمالات آنها را انجام دهد و همه شرایط تحقق و موانع پیش روی تکالیف و انجام آن را بردارد که گاه نیازمند ایثار و انفاق مالی و جانی و عرضی است. به عنوان نمونه جهاد نظامی و روزه نیازمند ایثار جان و مال و اسارت و ذلت خویشان و مانند آن است؛ ۲. مصیبت ترک معصیت که خود یکی از دشوارترین مصیبت هاست؛ زیرا بیش‌تر موارد ترک و اجتناب ناظر به اموری چون ترک شهوت و غضب است که بسیار سخت و دشوار است؛ زیرا هواهای نفسانی و خواسته‌های درونی دوست ندارد که شهوت‌های غذایی و جنسی و اعتباری چون مقام و منصب و پول و ثروت و قدرت را کنار بگذاریم و به عنوان محرمات آنها را انجام ندهیم. بگذریم از دشمن درونی که ابلیس و شیاطین پیروش هستند و همیشه با وسوسه بر آن هستند که انسان شهوتی را انجام دهد که مطابق طبع، غریزه، خواسته نفسانی و هواهای آن است. بنابراین، ترک و اجتناب از محرمات خود مصیبتی است که بسیار سخت می‌‌توان آن را تحمل کرد؛ ۳. مصیبت آزمون‌های الهی که خود در دو شکل شر و خیر بروز می‌‌کند و انسان را به اشکال گوناگون به بازی می‌‌گیرد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد و تنها اهل خلوص سربلند از این آزمون الهی بیرون آیند.

پیامبر گرامی اسلام(ص) بر اساس آموزه‌های قرآنی به این سه نوع از صبر اشاره داشته و می‌‌فرماید: «اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَي الطّاعَةِ وَ صَبرٌ عَنِ المَعصيَةِ»؛ صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه.[۱۶۷]

صابر با تاب آوری و بی‌تابی نکردن در برابر این امور سه گانه نشان می‌‌دهد که اهل صبر است. نشانه‌های وجودی صبر در انسان نیز این است که پیامبر(ص) می‌‌فرماید: «عَلامَةُ الصّابِرِ في ثَلاثٍ: أوَّلُها أن لا يَكسِلَ، وَالثّانيَةُ أن لا يَضجَرَ، وَالثّالِثَةُ أن لا يَشكُوَ مِن رَبِّهِ تَعالي؛ لأِنَّهُ إذا كَسِلَ فَقَد ضَيَّعَ الحَقَّ، وَ إذا ضَجِرَ لَم يُؤَدِّ الشُّكرَ، وَإذا شَكا مِن رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَد عَصاهُ»؛ صبور سه نشانه دارد: اول آنکه سستی نمی‌کند، دوم آنکه افسرده و دلتنگ نمی‌شود و سوم آنکه از پروردگار خود شِکوه نمی‌کند؛ زیرا اگر سستی کند، حق را ضایع کرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شکر نمی‌گذارد و اگر از پروردگارش شکوه کند او را معصیت کرده است.[۱۶۸]

امیرمؤمنان علی(ع) نیز می‌‌فرماید: «اَلصَّبرُ اَن يَحتَمِلَ الرَّجُلُ ما يَنوبُهُ وَ يَكظِمَ ما يُغضِبُهُ»؛ صبر آن است که انسان گرفتاری و مصیبتی را که به او می‌‌رسد تحمل کند و خشم خود را فرو خورد.[۱۶۹].[۱۷۰].

منابع

  1. بقره، آیه ۱۵۵؛ عنکبوت، آیه ۲
  2. رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا «پروردگار آسمان‌ها و زمین است و آنچه میان آنهاست پس او را بپرست و در پرستش او شکیبایی کن، آیا برای او همنامی می‌شناسی؟» سوره مریم، آیه ۶۵.
  3. فرقان، آیات ۶۴ تا ۷۵
  4. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ * وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ * وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است * و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید * و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۳-۱۵۵.
  5. وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ «از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵ و روایات تفسیری
  6. وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  7. وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.
  8. بقره، آیات ۱۵۵ و ۲۴۹؛ لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ «بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۶.
  9. منصوری، خلیل، عوامل ایجاد صبر و بردباری.
  10. کافی، ج۲، ص۹۱، ح۱۵
  11. علل الشرایع، ج۲، ص۴۹۸، ح۱
  12. غررالحکم، ج۲، ص۶۹، ح۱۸۷۴
  13. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ * الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند * اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۵-۶۶.
  14. کهف، آیات ۶۷ و ۷۲ و ۷۵
  15. منصوری، خلیل، عوامل ایجاد صبر و بردباری.
  16. صافات، آیات ۱۰۲ و ۱۰۶؛ بقره، آیه ۲۵۰؛ نحل، آیه ۱۲۷
  17. وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا «و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب می‌کنی؟» سوره کهف، آیه ۶۸.
  18. تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  19. روم، آیات ۵۸ تا ۶۰
  20. فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵.
  21. بقره، آیات ۴۵ و ۴۶ و ۲۴۹
  22. معارج، آیات ۱ تا ۵
  23. غافر، آیات ۷۰ تا ۷۷
  24. معارج، آیات ۵ تا ۷
  25. معارج، آیات ۱۹ تا ۳۲
  26. بقره، آیه ۱۵۵؛ آل عمران، آیه ۱۸۶؛ هود، آیات ۷ تا ۱۱؛ فرقان، آیه ۲۰
  27. أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ «آیا گمان می‌کنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی می‌گفتند: یاری خداوند کی در می‌رسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نز» سوره بقره، آیه ۲۱۴.
  28. یوسف، آیه ۸۳
  29. قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «(یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۸۳.
  30. معارج، آیات ۱۹ تا ۲۵
  31. اعراف، آیه ۱۲۸؛ هود، آیه ۴۹؛ نحل، آیه ۱۲۷ و ۱۲۸
  32. یوسف، آیه ۸۳
  33. طه، آیه ۱۳۲
  34. فرقان، آیه ۲۰
  35. قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ «گفتند: آیا تو همان یوسفی؟ گفت: من یوسفم و این، برادر من (بنیامین) است؛ خداوند بر ما منّت نهاد، چنین است که هر کس پرهیزگاری ورزد و شکیبایی کند بی‌گمان خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌گرداند» سوره یوسف، آیه ۹۰.
  36. مزمل، آیات ۹ و ۱۰
  37. بقره، آیات ۱۵۵و۱۵۶
  38. ص، آیات ۴۱ تا ۴۴؛ غافر، آیه ۵۵
  39. طه، آیه ۱۳۰؛ غافر، آیه ۵۵؛ ق، آیه ۳۹
  40. آل عمران، آیه ۱۶۴؛ انعام، آیه ۳۴؛ انبیاء، آیات ۸۳ و۸۵؛ ص،آیات۱۷ و ۴۱ و ۴۴
  41. بقره، آیه ۴۵
  42. رعد، آیات ۱۹ و ۲۲
  43. فصلت، آیات ۳۴ و ۳۵
  44. انسان، آیات ۲۴ و ۲۶
  45. طه، آیه ۱۳۰
  46. معارج، آیات ۱۹ تا ۲۳
  47. معارج، آیات ۱۹ تا ۳۲
  48. انسان، آیات ۲۴ و ۲۵
  49. سجده، آیه ۲۴
  50. منصوری، خلیل، عوامل ایجاد صبر و بردباری.
  51. بقره، آیه ۶۱
  52. قلم، آیه ۴۸
  53. بقره، آیه ۶۱
  54. منصوری، خلیل، عوامل ایجاد صبر و بردباری.
  55. وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ «و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.
  56. قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «(یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۸۳.
  57. معارج، آیات ۱ تا ۵ و نیز مجمع البیان، ج ۹ و ۱۰، ص۴۲۸
  58. فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  59. يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ * قُمْ فَأَنذِرْ * وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ * وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ * وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ * وَلا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ * وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ «ای جامه بر خود کشیده! * برخیز و هشدار بده! * و پروردگارت را بزرگ بدار، * و جامه‌ات را پاکیزه گردان، * و از (هر) آلایش دوری کن، * و (چیزی) را بدین امید که زیادتر (باز) بگیری مده، * و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن،» سوره مدثر، آیه ۷.
  60. منصوری، خلیل، عوامل و آثار صبر در زندگی.
  61. انعام، آیه ۳۴؛ نحل، آیات ۱۲۷ و ۱۲۸ و نیز روم، آیه ۶۰
  62. منصوری، خلیل، عوامل و آثار صبر در زندگی.
  63. وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ «و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.
  64. وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ * فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ «و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ ماندگی به ما نرسید * پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۸-۳۹.
  65. طه، آیات ۱۲۸ تا ۱۳۰ و نیز روم، آیات ۵۸ تا ۶۰
  66. قلم، آیات ۴۴ تا ۴۸
  67. وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  68. ص، آیات ۱۷ تا ۱۲۰
  69. قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ * تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ «گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید * این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۸-۴۹.
  70. احقاف، آیات ۳۴ و ۳۵ و نیز انعام، ایه ۳۴ و آیات دیگر
  71. فصلت، ایات ۳۲ و ۳۵
  72. معارج،آیات ۱ تا ۵
  73. انعام، آیه ۳۴
  74. طه،آیه ۱۳۰ و ق، ایه ۳۹
  75. معارج،ایات ۱ تا ۵
  76. رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا «پروردگار آسمان‌ها و زمین است و آنچه میان آنهاست پس او را بپرست و در پرستش او شکیبایی کن، آیا برای او همنامی می‌شناسی؟» سوره مریم، آیه ۶۵.
  77. یونس، آیات ۱۰۸ و ۱۰۹
  78. إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلًا * فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا «به راستی ما این قرآن را بر تو خرده خرده فرو فرستاده‌ایم * پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۳-۲۴.
  79. وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى «و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
  80. منصوری، خلیل، عوامل و آثار صبر در زندگی.
  81. هود آیات ۱۰ و ۱۱
  82. هود آیات ۹ و ۱۱
  83. نحل ایه ۱۱۰ و نیز حجرات آیه ۵ و بقره آیات ۱۵۵ و ۱۵۷ و انبیاء آیات ۸۵ و ۸۶
  84. اعراف آیه ۱۳۷ و بقره آیه ۲۴۹ و ۲۵۱
  85. فرقان آیه ۶۸ و ۷۵
  86. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  87. وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.
  88. هود آیه ۱۱۲ و ۱۱۵
  89. بقره آیه ۴۵ و ۱۵۳
  90. هود آیات ۱۱۳ و ۱۱۵
  91. فرقان آیات ۶۷ و ۷۵
  92. همان
  93. همان و نیز رعد آیه ۲۲
  94. آل عمران آیه ۱۲۰ و ۱۸۶
  95. نساء آیه ۲۵
  96. وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.
  97. وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ «و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان» سوره بقره، آیه ۲۵۰.
  98. فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ * وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ «آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را می‌خواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتیم، بی‌گمان او را بهره‌ای سترگ است * و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۷۹-۸۰.
  99. انفال آیه ۴۶
  100. آل عمران آیه ۲۰۰
  101. بقره آیه ۱۷۷ و انسان آیه ۵ و ۱۲
  102. وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ * وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ «و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم- بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم * و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۳-۲۴.
  103. فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  104. آل عمران آیه ۱۴۶ و ۱۴۸ و نیز هود آیه ۱۱۵ و یوسف آیه ۹۰
  105. منصوری، خلیل، آثار و کارکردهای صبر و شکیبایی در زندگی.
  106. ترتیب العین، ج ۲، ص۹۶۶، «صبر»
  107. معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص۳۲۹، «صبر»
  108. مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص۴۷۴، «صبر»
  109. غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج ۲، ۱۸۷۴
  110. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۹۲
  111. بحارالانوار، ج ۸۲، ص۱۳۳
  112. مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص۲۵۳، «حلم».
  113. توبه، آیه ۱۱۴؛ هود، آیه ۷۵
  114. هود، آیات ۷۵ و ۸۷؛ صافات، آیه ۱۰۱
  115. بقره، آیات ۲۲۵ و ۲۳۵ و ۲۶۳؛ آل عمران، آیه ۱۵۵؛ نساء، آیه ۱۲؛ مائده، آیه ۱۰۱؛ توبه، آیه ۱۱۴؛ حج، آیه ۵۹؛ اسراء، آیه ۴۴؛ احزاب، آیه ۵۱؛ فاطر، آیه ۴۱؛ تغابن، آیه ۱۷
  116. روح الارواح فی شرح اسماء الملک الفتّاح، ص۲۸۰؛ مجمع البیان، ج ۱ ـ ۲، ص۵۶۹
  117. منصوری، خلیل، صبر ویژگی‌ها و آثار آن.
  118. «هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمی‌دارد» سوره حدید، آیه ۲۲-۲۳.
  119. غرر الحکم، ج ۲، ۳۱۸۴
  120. غرر الحکم، ج ۲، ۲۵۴۲
  121. نهج الفصاحه، ۱۰۷۰
  122. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۹۲
  123. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۸۵
  124. غرر الحکم، ج ۲، ۱۸۹۳
  125. غرر الحکم، ج ۴، ۶۱۳۴
  126. نهج الفصاحه، ۳۱۲۸
  127. منصوری، خلیل، صبر ویژگی‌ها و آثار آن.
  128. الکافی ج۲، ص۹۱
  129. «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! * همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: «انّا للّه و انّا الیه راجعون» (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۶.
  130. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره نور، آیه ۳۰.
  131. میزان الحکمه، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ج ۵، ۱۰۱۰۱
  132. غرر الحکم، ج ۲، ۱۷۳۱
  133. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۷۷
  134. منصوری، خلیل، صبر ویژگی‌ها و آثار آن.
  135. میزان الحکمة، ۵/۱۰۱۳۳
  136. منصوری، خلیل، صبر ویژگی‌ها و آثار آن.
  137. بحارالانوار، نشر کتابفروشی اسلامیه، ج ۷۱، ص۷۳
  138. نهج الفصاحه، نشر سازمان انتشارات جاویدان، حدیث ۱۹۶۱
  139. غرر الحکم، ج ۲، ۲۹۰۸
  140. نهج الفصاحه، ۲۰۰۶
  141. نهج الفصاحه، ۲۵۶۴
  142. منصوری، خلیل، صبر ویژگی‌ها و آثار آن.
  143. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۸۰
  144. منصوری، خلیل، صبر ویژگی‌ها و آثار آن.
  145. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۸۶
  146. منصوری، خلیل، صبر ویژگی‌ها و آثار آن.
  147. اصول کافی، ج ۲، ص۷۳، ح ۷، مکتبة الاسلامیة، تهران ۱۳۸۸ هجری
  148. بهشت
  149. غرر الحکم، ج ۳، ۳۷۹۴
  150. غرر الحکم، ج ۱، ۷۶۰
  151. بحارالانوار، ج ۷۸، ص۷۹
  152. میزان الحکمة ج ۵، ۱۰۰۷۰
  153. بحارالانوار، ج ۸۲، ص۱۳۷
  154. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۹۶
  155. غرر الحکم، ج ۳، ۴۶۹۴
  156. غرر الحکم، ج ۳، ۳۷۱۳
  157. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۹۶
  158. اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ
  159. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۹۶
  160. بحارالانوار، ج ۸۲، ص۱۲۸
  161. غرر الحکم، ج ۵، ۹۱۹۰
  162. غرر الحکم، ج ۶، ۱۰۷۵۲
  163. غرر الحکم، ج ۳، ۴۸۸۲
  164. بحارالانوار، ج ۸۲، ص۱۳۹
  165. بحارالانوار، ج ۷۱، ص۶۹
  166. منصوری، خلیل، صبر ویژگی‌ها و آثار آن.
  167. کافی، ج۲، ص۹۱، ح۱۵
  168. علل الشرایع، ج۲، ص۴۹۸، ح۱
  169. غررالحکم، ج۲، ص۶۹، ح۱۸۷۴
  170. منصوری، خلیل، هفتاد اثر صبر در زندگی.