ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ | ||
| تصویر = 152012.jpg | | تصویر = 152012.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد محمدی اشتهاردی | | پاسخدهنده = محمد محمدی اشتهاردی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "[[مهدی]]{{ع}} از فرزندان من دارای [[چهل]] سال است (هنگام [[خروج]] همچون مرد [[چهل]] ساله است) صورتش همچون [[ستاره درخشان]] است، در گونه راستش خال سیاهی است و دو عبای [[قطوانی]] بر دوش دارد، قیافهاش همانند مردان [[بنی اسرائیل]] (زمان [[حضرت موسی]]{{ع}}) است، گنجها را استخراج کند، کشورهای [[شرک]] را [[فتح]] کرده و تحت [[رهبری]] خود درمیآورد"<ref>{{عربی|" الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً كَأَنَ وَجْهَهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌ فِي خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ أَسْوَدُ عَلَيْهِ عَبَاءَتَانِ قَطَوَانِيَّتَانِ كَأَنَّهُ مِنْ رِجَالِ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَسْتَخْرِجُ الْكُنُوزَ وَ يَفْتَحُ مَدَائِنَ الشِّرْك "}}اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۵؛ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۲؛ ۷۰۳.</ref>. | ::::::«[[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "[[مهدی]]{{ع}} از فرزندان من دارای [[چهل]] سال است (هنگام [[خروج]] همچون مرد [[چهل]] ساله است) صورتش همچون [[ستاره درخشان]] است، در گونه راستش خال سیاهی است و دو عبای [[قطوانی]] بر دوش دارد، قیافهاش همانند مردان [[بنی اسرائیل]] (زمان [[حضرت موسی]]{{ع}}) است، گنجها را استخراج کند، کشورهای [[شرک]] را [[فتح]] کرده و تحت [[رهبری]] خود درمیآورد"<ref>{{عربی|" الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً كَأَنَ وَجْهَهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌ فِي خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ أَسْوَدُ عَلَيْهِ عَبَاءَتَانِ قَطَوَانِيَّتَانِ كَأَنَّهُ مِنْ رِجَالِ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَسْتَخْرِجُ الْكُنُوزَ وَ يَفْتَحُ مَدَائِنَ الشِّرْك "}}اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۵؛ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۲؛ ۷۰۳.</ref>. | ||
::::::از خصوصیات [[امام]] [[قائم]] {{ع}} اینکه آن حضرت از [[ناحیه]] پدر از نسل [[امام حسین]]{{ع}} و از [[ناحیه]] مادر از نسل [[امام حسن]]{{ع}} است، از اینرو که مادر [[امام باقر]]{{ع}} از فرزندان [[امام حسن]]{{ع}} است<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۴.</ref>. | ::::::از خصوصیات [[امام]] [[قائم]] {{ع}} اینکه آن حضرت از [[ناحیه]] پدر از نسل [[امام حسین]]{{ع}} و از [[ناحیه]] مادر از نسل [[امام حسن]]{{ع}} است، از اینرو که مادر [[امام باقر]]{{ع}} از فرزندان [[امام حسن]]{{ع}} است<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۴.</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛ | ||
| تصویر = 1368231.jpg | | تصویر = 1368231.jpg | ||
| پاسخدهنده = حسین ایرانی | | پاسخدهنده = حسین ایرانی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[حسین ایرانی]]'''، در کتاب ''«[[منجی موعود از منظر نهج البلاغه (کتاب)|منجی موعود از منظر نهج البلاغه]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[امام علی]] میفرماید: "به [[راستی]] که او سپر و [[زره]] [[حکمت]] را به بر کرده (یعنی با داشتن مراتب [[عالی]] [[علم]] و [[عصمت]]، از تیرهای [[تمایلات نفسانی]] و علایق مادی مصون میباشد) و [[حکمت]] را با تمام آدابش داراست که عبارتند از [[اقبال]] و توجّه به آن، و [[معرفت]] کامل به آن، و فارغ شدن برای آن؛ به گونهای که [[حکمت]] گمشده او بوده و همواره آن را میطلبد و [[آرزو]] و [[نیاز]] اوست که پیوسته (به خاطر شدت [[اشتیاق]] به [[حکمت]]) جویای آن است. پس آن [[رهبر موعود]]، [[غربت]] و [[غیبت]] [[اختیار]] کند هنگامی که [[اسلام]] [[غریب]]، و در غروب باشد و همانند شتر [[رنجدیده]] و در راه مانده، دم خود را به حرکت درآورد و سینهاش را به [[زمین]] چسباند<ref>در بین عربها این ضرب المثل بوده و کنایه از درماندگی و ناتوانی از قیام و حرکت است و علی{{ع}} با تشبیه اسلام به شتر آسیب دیده و خفته که حیات و حضور ظاهری دارد ولی بیتحرک و بیفایده مانده استنهایت ضعف و ناتوان شدنش را در آخرالزمان میرساند.</ref> او باقیمانده [[حجتهای خدا]] و آخرین [[خلیفه]] از [[جانشینان]] [[پیامبران خدا]] است"<ref>{{متن حدیث|وَ مِنها: قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِيعِ أَدَبِهَا مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ التَّفَرُّغِ لَهَا فَهِيَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِي يَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ الَّتِي يَسْأَلُ عَنْهَا فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِيبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ بَقِيَّةٌ مِنْ بَقَايَا حُجَّتِهِ خَلِيفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِيَائِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱.</ref> | ::::::«[[امام علی]] میفرماید: "به [[راستی]] که او سپر و [[زره]] [[حکمت]] را به بر کرده (یعنی با داشتن مراتب [[عالی]] [[علم]] و [[عصمت]]، از تیرهای [[تمایلات نفسانی]] و علایق مادی مصون میباشد) و [[حکمت]] را با تمام آدابش داراست که عبارتند از [[اقبال]] و توجّه به آن، و [[معرفت]] کامل به آن، و فارغ شدن برای آن؛ به گونهای که [[حکمت]] گمشده او بوده و همواره آن را میطلبد و [[آرزو]] و [[نیاز]] اوست که پیوسته (به خاطر شدت [[اشتیاق]] به [[حکمت]]) جویای آن است. پس آن [[رهبر موعود]]، [[غربت]] و [[غیبت]] [[اختیار]] کند هنگامی که [[اسلام]] [[غریب]]، و در غروب باشد و همانند شتر [[رنجدیده]] و در راه مانده، دم خود را به حرکت درآورد و سینهاش را به [[زمین]] چسباند<ref>در بین عربها این ضرب المثل بوده و کنایه از درماندگی و ناتوانی از قیام و حرکت است و علی{{ع}} با تشبیه اسلام به شتر آسیب دیده و خفته که حیات و حضور ظاهری دارد ولی بیتحرک و بیفایده مانده استنهایت ضعف و ناتوان شدنش را در آخرالزمان میرساند.</ref> او باقیمانده [[حجتهای خدا]] و آخرین [[خلیفه]] از [[جانشینان]] [[پیامبران خدا]] است"<ref>{{متن حدیث|وَ مِنها: قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِيعِ أَدَبِهَا مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ التَّفَرُّغِ لَهَا فَهِيَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِي يَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ الَّتِي يَسْأَلُ عَنْهَا فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِيبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ بَقِيَّةٌ مِنْ بَقَايَا حُجَّتِهِ خَلِيفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِيَائِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱.</ref> | ||
::::::'''توضیح و [[تفسیر]]:''' [[امام علی]]{{ع}} در این [[خطبه]] بعد از [[حمد]] و ثنای خداوندی و [[بیان]] راههای [[شناخت]] او و توصیه به [[تقوا]] و [[عبرت]] و درسآموزی از [[تاریخ]]، به [[بیان]] برخی از اوصاف آخرین [[حجّت]] [[حق]] میپردازد و ضمن ذکر [[فضیلت]] و [[حکمت]] او، [[غیبت]] و غربتش را ([[غیبت صغری]] و کبری) و [[عدل]] [[اسلام]]<ref>قال النبی{{صل}}: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}. حدیث متواتر و مشهور در کتب شیعه و سنی.</ref> و [[قرآن]] بودنش را که با غروب و طلوع هریک، دیگری هم غروب و طلوع مییابد<ref>قال النبیّ{{صل}}، {{متن حدیث|الْإِسْلَامَ بَدَا غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً}}.</ref>، خاطرنشان میسازد. | ::::::'''توضیح و [[تفسیر]]:''' [[امام علی]]{{ع}} در این [[خطبه]] بعد از [[حمد]] و ثنای خداوندی و [[بیان]] راههای [[شناخت]] او و توصیه به [[تقوا]] و [[عبرت]] و درسآموزی از [[تاریخ]]، به [[بیان]] برخی از اوصاف آخرین [[حجّت]] [[حق]] میپردازد و ضمن ذکر [[فضیلت]] و [[حکمت]] او، [[غیبت]] و غربتش را ([[غیبت صغری]] و کبری) و [[عدل]] [[اسلام]]<ref>قال النبی{{صل}}: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}. حدیث متواتر و مشهور در کتب شیعه و سنی.</ref> و [[قرآن]] بودنش را که با غروب و طلوع هریک، دیگری هم غروب و طلوع مییابد<ref>قال النبیّ{{صل}}، {{متن حدیث|الْإِسْلَامَ بَدَا غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً}}.</ref>، خاطرنشان میسازد. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد؛ | ||
| تصویر = 11411.jpg | | تصویر = 11411.jpg | ||
| پاسخدهنده = عزالدین رضانژاد | | پاسخدهنده = عزالدین رضانژاد | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[عزالدین رضانژاد]]'''، در مقاله ''«[[حیات امام مهدی (مقاله)|حیات امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[سیاست]] فشار و اختناق عباسیان، [[امامان]]{{عم}} را به فعالیتهای [[پنهان]] واداشت. آن بزرگان میکوشیدند کردارشان را دور از چشم [[دشمنان]] انجام دهند و گفتارشان را رمزآلود و پوشیده در لایههای گوناگون کنایات و اشارات با [[دوستان]] و [[مؤمنان]] در میان نهند؛ دوستانی که پس از آزمونهای دشوار و اثبات [[پایداری]] شان در برابر فشار حوادث، به محفل خصوصی [[معصومان]] راه یافته و مسیر ارتباط [[مردم]] و [[امام]] را هموار میساختند. بر این اساس، پس از [[امام رضا]]{{ع}} جریان [[امامت]] شکلی دیگر یافت. [[امام جواد]]، [[امام هادی]] و [[امام عسکری]]{{عم}} در برابر دستگاه [[حاکم]] و [[خلفای عباسی]]، موضعی یگانه برگزیدند. آن بزرگواران زیر نظر مستقیم و مراقبت شدید خلیفه وقت، در محاصره و زندان به سر میبردند، حرکتها، هدایتها و رهبریهایشان محدودیتهای فراوانی داشت و فرصت هر گونه فعالیت سیاسی از آنان سلب شده بود. محاصره و سخت گیری درباره این [[امامان]] با تزویج دختر [[خلیفه]] به [[امام جواد]]{{ع}} آغاز شد و با فراخوانی [[امام هادی]] و فرزندش [[امام عسکری]]{{عم}} به مرکز [[خلافت]] ([[سامرا]]) و اسکان آنان در محله "عسكر" ادامه یافت.<ref> ر.ک: بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۰۰</ref> جاسوسان [[خلیفه]] به وی چنان گزارش دادند که [[امام هادی]]{{ع}}، محور و ملجا [[شیعیان]] و [[دوست]] داران [[اهل بیت]] شده است؛ اگر این مرز و بوم را میخواهی [[اقدام]] کن! [[متوکل]] عباسی، مأمورانی به [[مدینه]] گسیل داشت تا [[امام]] را به مرکز [[خلافت]] انتقال دهند. زندگی در [[سامرا]] با دشواریهای خاصی همراه بود؛ مأموران عباسی، بدون رعایت [[موازین]] انسانی و اسلامی هرگاه خود لازم میدیدند، به خانه [[امام]]{{ع}} میشتافتند، حضرت را نزد [[خلیفه]] میبردند و میآزردند.<ref> ر.ک: مسعودی، مروج الذهب، ج ۴، ص ۹۳</ref> حلقه محاصره روز به روز تنگتر میشد و ملاقات [[شیعیان]] با [[امام]] دشوارتر. [[بیم]] [[انقلاب]] فراگیر مردمی و پیش گیری از دست یابی [[امام]]{{ع}} ما به وجوه شرعی، سبب اصلی این سخت گیریها به شمار میآمد. این فشارها در زمان [[امامت]] [[امام عسکری]]{{ع}} تا به اوج رسید. [[دشمن]] با تمام توان در برابر آن حضرت موضع گرفت و ارتباط [[شیعیان]] با [[امام]] را به پایینترین احد، تنزل داد. [[آزار]]، [[شکنجه]] و زندان های مکرر آن حضرت، گویای این [[حقیقت]] است. [[دشمن]] احساس می کرد آنچه از آن نگران است، به زودی تحقق می یابد. زمان تولد دوازدهمین پیشوای [[شیعیان]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} با نشانههای معروفی چون نهمین فرزند [[امام حسین]]{{ع}} و چهارمین فرزند [[امام رضا]]{{ع}} بودن، نزدیک مینمود و به سبب [[روایات]] [[متواتر]] حتی [[حاکمان]] از آن [[آگاه]] بودند. [[ستمگران]] از زبان [[راویان]] و [[محدثان]] چنان شنیده بودند که فرزندی در خانه [[امام عسکری]]{{ع}} به [[گیتی]] پای می نهد و بنیاد [[ستم]] را فرو می پاشد؛ از این رو، بر فشارها افزودند. آنها [[اندیشه]] نابودی [[امام]] و پیش گیری از تولد [[حضرت مهدی]]{{ع}} را در سر میپروراندند. بر خلاف برنامهریزیها و پیشگیریهای دقیق و پی در پی آنان، مقدمات ولادت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} آماده شد و توطئههای [[دشمنان]] ناکام ماند. [[امام عسکری]]{{ع}} پس از [[ازدواج]]، گاه و بیگاه تولد فرزندش را به [[یاران]] نوید میداد: {{عربی|"سَيَرْزُقُنِي اللَّهُ وَلَداً بِكَرَمِهِ وَ لُطْفِهِ "}}<ref>به زودی خداوند، با لطف و عنایتش، مرا فرزندی عطا فرماید؛ مسعودی، اثبات الوصية للامام علی بن أبی طالب، ص ۲۶۸.</ref> آن حضرت هم چنین [[آیه]] هشتم سوره صف: {{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref> آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند، هر چند کافران خوش نداشته باشند؛ سوره صف، آیه:۸></ref>. را مکرر تلاوت میفرمود و به [[یاران]] امید و [[بشارت]] ارزانی میداشت. البته چنان که گفته شد، [[دشمن]] نیز بیدار بود؛ ماماهای فراوانی وابسته به دستگاههای دولتی، در خانوادههای منسوب به [[امام عسکری]]{{ع}}، به ویژه منزل [[امام]]{{ع}}، وارد می شدند، [[امام]] بارها به زندان افکنده شد و مأموران پیوسته مراقب بودند، چنانچه پسری در خانه [[امام]]{{ع}} با دیدند، نابودش کنند.<ref> ر.ک: سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، ص ۴۵۵</ref>. در این [[موقعیت]]، [[نرجس]] حامل [[نور]] [[امامت]] شد و جز [[امام عسکری]]{{ع}} علا و گروهی بسیار اندک از وابستگان و شیعیانش، هیچ کس از این امر [[آگاهی]] نیافت؛ بدین ترتیب، تقدیر الهی بر [[تدبیر]] شیطانی [[ستمگران]] چیره گشت و آن مولود مسعود دیده به [[جهان]] گشود. قدرتمندان تیره [[دل]] حتی پس از [[شهادت]] [[امام عسکری]]{{ع}} نیز از تولد فرزند برومندش [[آگاهی]] نیافتند. آنها زنان باردار حضرتش را زیر نظر قرار دادند تا چنانچه پسری به [[گیتی]] پای نهد، بیدرنگ نابودش سازند»<ref>[[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[حیات امام مهدی (مقاله)|حیات امام مهدی]]، ص ۱۰۶ - ۱۰۸.</ref>. | ::::::«[[سیاست]] فشار و اختناق عباسیان، [[امامان]]{{عم}} را به فعالیتهای [[پنهان]] واداشت. آن بزرگان میکوشیدند کردارشان را دور از چشم [[دشمنان]] انجام دهند و گفتارشان را رمزآلود و پوشیده در لایههای گوناگون کنایات و اشارات با [[دوستان]] و [[مؤمنان]] در میان نهند؛ دوستانی که پس از آزمونهای دشوار و اثبات [[پایداری]] شان در برابر فشار حوادث، به محفل خصوصی [[معصومان]] راه یافته و مسیر ارتباط [[مردم]] و [[امام]] را هموار میساختند. بر این اساس، پس از [[امام رضا]]{{ع}} جریان [[امامت]] شکلی دیگر یافت. [[امام جواد]]، [[امام هادی]] و [[امام عسکری]]{{عم}} در برابر دستگاه [[حاکم]] و [[خلفای عباسی]]، موضعی یگانه برگزیدند. آن بزرگواران زیر نظر مستقیم و مراقبت شدید خلیفه وقت، در محاصره و زندان به سر میبردند، حرکتها، هدایتها و رهبریهایشان محدودیتهای فراوانی داشت و فرصت هر گونه فعالیت سیاسی از آنان سلب شده بود. محاصره و سخت گیری درباره این [[امامان]] با تزویج دختر [[خلیفه]] به [[امام جواد]]{{ع}} آغاز شد و با فراخوانی [[امام هادی]] و فرزندش [[امام عسکری]]{{عم}} به مرکز [[خلافت]] ([[سامرا]]) و اسکان آنان در محله "عسكر" ادامه یافت.<ref> ر.ک: بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۰۰</ref> جاسوسان [[خلیفه]] به وی چنان گزارش دادند که [[امام هادی]]{{ع}}، محور و ملجا [[شیعیان]] و [[دوست]] داران [[اهل بیت]] شده است؛ اگر این مرز و بوم را میخواهی [[اقدام]] کن! [[متوکل]] عباسی، مأمورانی به [[مدینه]] گسیل داشت تا [[امام]] را به مرکز [[خلافت]] انتقال دهند. زندگی در [[سامرا]] با دشواریهای خاصی همراه بود؛ مأموران عباسی، بدون رعایت [[موازین]] انسانی و اسلامی هرگاه خود لازم میدیدند، به خانه [[امام]]{{ع}} میشتافتند، حضرت را نزد [[خلیفه]] میبردند و میآزردند.<ref> ر.ک: مسعودی، مروج الذهب، ج ۴، ص ۹۳</ref> حلقه محاصره روز به روز تنگتر میشد و ملاقات [[شیعیان]] با [[امام]] دشوارتر. [[بیم]] [[انقلاب]] فراگیر مردمی و پیش گیری از دست یابی [[امام]]{{ع}} ما به وجوه شرعی، سبب اصلی این سخت گیریها به شمار میآمد. این فشارها در زمان [[امامت]] [[امام عسکری]]{{ع}} تا به اوج رسید. [[دشمن]] با تمام توان در برابر آن حضرت موضع گرفت و ارتباط [[شیعیان]] با [[امام]] را به پایینترین احد، تنزل داد. [[آزار]]، [[شکنجه]] و زندان های مکرر آن حضرت، گویای این [[حقیقت]] است. [[دشمن]] احساس می کرد آنچه از آن نگران است، به زودی تحقق می یابد. زمان تولد دوازدهمین پیشوای [[شیعیان]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} با نشانههای معروفی چون نهمین فرزند [[امام حسین]]{{ع}} و چهارمین فرزند [[امام رضا]]{{ع}} بودن، نزدیک مینمود و به سبب [[روایات]] [[متواتر]] حتی [[حاکمان]] از آن [[آگاه]] بودند. [[ستمگران]] از زبان [[راویان]] و [[محدثان]] چنان شنیده بودند که فرزندی در خانه [[امام عسکری]]{{ع}} به [[گیتی]] پای می نهد و بنیاد [[ستم]] را فرو می پاشد؛ از این رو، بر فشارها افزودند. آنها [[اندیشه]] نابودی [[امام]] و پیش گیری از تولد [[حضرت مهدی]]{{ع}} را در سر میپروراندند. بر خلاف برنامهریزیها و پیشگیریهای دقیق و پی در پی آنان، مقدمات ولادت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} آماده شد و توطئههای [[دشمنان]] ناکام ماند. [[امام عسکری]]{{ع}} پس از [[ازدواج]]، گاه و بیگاه تولد فرزندش را به [[یاران]] نوید میداد: {{عربی|"سَيَرْزُقُنِي اللَّهُ وَلَداً بِكَرَمِهِ وَ لُطْفِهِ "}}<ref>به زودی خداوند، با لطف و عنایتش، مرا فرزندی عطا فرماید؛ مسعودی، اثبات الوصية للامام علی بن أبی طالب، ص ۲۶۸.</ref> آن حضرت هم چنین [[آیه]] هشتم سوره صف: {{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref> آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند، هر چند کافران خوش نداشته باشند؛ سوره صف، آیه:۸></ref>. را مکرر تلاوت میفرمود و به [[یاران]] امید و [[بشارت]] ارزانی میداشت. البته چنان که گفته شد، [[دشمن]] نیز بیدار بود؛ ماماهای فراوانی وابسته به دستگاههای دولتی، در خانوادههای منسوب به [[امام عسکری]]{{ع}}، به ویژه منزل [[امام]]{{ع}}، وارد می شدند، [[امام]] بارها به زندان افکنده شد و مأموران پیوسته مراقب بودند، چنانچه پسری در خانه [[امام]]{{ع}} با دیدند، نابودش کنند.<ref> ر.ک: سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، ص ۴۵۵</ref>. در این [[موقعیت]]، [[نرجس]] حامل [[نور]] [[امامت]] شد و جز [[امام عسکری]]{{ع}} علا و گروهی بسیار اندک از وابستگان و شیعیانش، هیچ کس از این امر [[آگاهی]] نیافت؛ بدین ترتیب، تقدیر الهی بر [[تدبیر]] شیطانی [[ستمگران]] چیره گشت و آن مولود مسعود دیده به [[جهان]] گشود. قدرتمندان تیره [[دل]] حتی پس از [[شهادت]] [[امام عسکری]]{{ع}} نیز از تولد فرزند برومندش [[آگاهی]] نیافتند. آنها زنان باردار حضرتش را زیر نظر قرار دادند تا چنانچه پسری به [[گیتی]] پای نهد، بیدرنگ نابودش سازند»<ref>[[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[حیات امام مهدی (مقاله)|حیات امام مهدی]]، ص ۱۰۶ - ۱۰۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ | ||
| تصویر = 151974.jpg | | تصویر = 151974.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | | پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[امام مهدی]] {{ع}} نیز مانند پدرانش آراسته به مهمترین صفت و ویژگی اشخاص دگرگونکننده و اصلاحگر است و آن هم [[صفت علم]] و احاطه کامل به [[حقیقت]] و واقعیت همه امور است و از این صفت، صفت [[عصمت]] که از جمله امور و شرایط لازم برای [[آگاهی]] از [[حقیقت]] و واقعیت اشیاء است، سرچشمه گرفته است و به همین [[دلیل]] است که [[حضرت علی]] {{ع}} میفرماید: او بزرگترین پناهدهنده و [[داناترین]] شما است و از همه شما بیشتر صله ارحام میکند<ref>النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.</ref>. | ::::::«[[امام مهدی]] {{ع}} نیز مانند پدرانش آراسته به مهمترین صفت و ویژگی اشخاص دگرگونکننده و اصلاحگر است و آن هم [[صفت علم]] و احاطه کامل به [[حقیقت]] و واقعیت همه امور است و از این صفت، صفت [[عصمت]] که از جمله امور و شرایط لازم برای [[آگاهی]] از [[حقیقت]] و واقعیت اشیاء است، سرچشمه گرفته است و به همین [[دلیل]] است که [[حضرت علی]] {{ع}} میفرماید: او بزرگترین پناهدهنده و [[داناترین]] شما است و از همه شما بیشتر صله ارحام میکند<ref>النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.</ref>. | ||
::::::[[امام حسین]] {{ع}} جد [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز هنگامی که [[مردم]] از ایشان در مورد [[مهدی]] {{ع}} سؤال کردند و گفتند: چگونه و با چه چیزی [[مهدی]] {{ع}} بازشناخته میشود؟ | ::::::[[امام حسین]] {{ع}} جد [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز هنگامی که [[مردم]] از ایشان در مورد [[مهدی]] {{ع}} سؤال کردند و گفتند: چگونه و با چه چیزی [[مهدی]] {{ع}} بازشناخته میشود؟ | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ | ||
| تصویر = 783993038.jpg | | تصویر = 783993038.jpg | ||
| پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | | پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«در بینش اعتقادی [[شیعه]]، [[امام زمان]]{{ع}} و دیگر اوصیای الهی، همانند خود [[پیامبر]]{{صل}} دارای ویژگیهای منحصر به فرد و مقامهای آسمانی و الهی هستند که مهمترین آن عبارت است از [[علم]]، [[عصمت]] و [[امامت]]. | :::::*«در بینش اعتقادی [[شیعه]]، [[امام زمان]]{{ع}} و دیگر اوصیای الهی، همانند خود [[پیامبر]]{{صل}} دارای ویژگیهای منحصر به فرد و مقامهای آسمانی و الهی هستند که مهمترین آن عبارت است از [[علم]]، [[عصمت]] و [[امامت]]. | ||
::::#'''[[علم لدنی]]:''' [[علم امام]]، همانند [[علم پیامبر]]{{صل}}، [[لدنی]]<ref>برگرفته از آیه {{متن قرآن|مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}}؛ (سوره هود، آیه ۱).</ref> است و گستره آن، [[غیب]] و [[شهود]] و گذشته و آینده را شامل میشود؛ چنان که در [[روایات]] بسیاری بدان تصریح شده است. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: "همه [[علوم]] گذشته و آینده تا [[قیامت]] به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} داده شده است و ما [[اهل بیت]]{{عم}} همه آن [[علوم]] را از او به [[ارث]] بردهایم"<ref>{{عربی|"إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أُعْطِيَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَوَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وِرَاثَةً"}}؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۹.</ref>؛ از سوی دیگر با توجه به اینکه [[وحی]] و [[قرآن کریم]] منبع همه [[علوم]] است<ref>{{متن قرآن|لاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}؛ (سوره انعام، آیه ۵۹).</ref>، [[امام]] بر تمامی [[علوم]] [[شریعت]] و رموز [[قرآن کریم]]، مشرف و به تمامی مراتب [[قرآن]]، [[آگاه]] است. در این زمینه [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "هیچ کس مدعی نیست که همه [[قرآن]] را به همان شکل که نازل شده جمع کرده، مگر شخص بسیار [[دروغگو]]. بلکه احدی [[قرآن]] را همانگونه که [[خداوند]] نازل کرده، جمع و نگه داری نکرده است جز [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امامان]] پس از او"<ref>{{عربی|" مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ{{ع}}"}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>؛ نیز آن حضرت در سخنی دیگر فرمود: "احدی نمیتواند مدعی شود که همه [[قرآن]]، از ظاهر و [[باطن]]، نزد او است، جز [[اوصیاء]]"<ref>{{عربی|" مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ"}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>. [[سلمه بن محرز]] [[نقل]] کرده است که شنیدم [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "از جمله علومی که به ما داده شده، [[تفسیر]] [[قرآن]] و [[احکام]] آن است و [[علم]] تغییر زمان و حوادث آن. هرگاه [[خدا]] خیر مردمی را بخواهد، آنها را شنوا میسازد. کسی که گوش شنوا ندارد، از سخنی که به گوش او میرسد رو گردان است، گویی که آن که را نشنیده"<ref>{{عربی|"إِنَّ مِنْ عِلْمِ مَا أُوتِينَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ وَ أَحْكَامَهُ وَ عِلْمَ تَغْيِيرِ الزَّمَانِ وَ حَدَثَانِهِ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَيْراً أَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَ مَنْ لَمْ يَسْمَعْ لَوَلَّى مُعْرِضاً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْ "}}</ref>؛ سپس اندکی از سخن باز ایستاد و پس از آن فرمود: اگر دلهای وسیعی پیدا میکردیم که تاب [[تحمل]] حقایق را داشتند و اگر [[مردم]] نکته [[فهم]] و رازداری پیدا میشدند که [[مذاکره]] با آنها وسیله [[آسایش]] خاطر بود، آن چه خود میدانستیم، به آنها میگفتیم و [[خدا]] یاور ما است<ref> {{عربی|" وَ لَوْ وَجَدْنَا أَوْعِيَةً أَوْ مُسْتَرَاحاً لَقُلْنَا وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ"}}؛ الکافی، ج۱، ص ۲۲۹.</ref>؛ [[عبدالأعلی مولی آل سام]] نیز گوید: شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: "به [[خدا]]، من [[کتاب خدا]] را از اول تا آخرش میدانم چنان چه گویا در [[کف دست]] من قرار دارد. خبر [[آسمان]] و [[زمین]] و آن چه خواهد بود، در آن است و [[خدای عزوجل]] فرمود: در آن شرح هر چیزی است"<ref>{{عربی|" وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ "}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>؛ [[احمد بن اسحاق قمی]] [[نقل]] کرده است: هنگامی که جهت تحویل وجوهات شرعی، خدمت [[امام عسکری]]{{ع}} رسیدم، آن حضرت مرا به فرزند خردسالش محول کرد و فرمود: "[[ابن اسحاق]]! آن چه آوردهای بیرون بیاور تا فرزندم [[حلال]] و [[حرام]] آن را جدا کند. پس اولین کیسه را بیرون آوردم. آن کودک فرمود: "این کیسه از فلان شخص از فلان محله شهر [[قم]] است که در آن ۶۲ اشرفی است. ۴۵ اشرفی آن، بهای فروش [[زمین]] سنگلاخی است که صاحبش آن را از پدر خود [[ارث]] برده بود و ۱۴ دینار آن، بهای ۹ جامهای است که فروخته و ۳ دینارش وجه اجاره دکان هاست. [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: "فرزند عزیزم! راست گفتی. اکنون این مرد را [[راهنمایی]] کن که کدام [[حرام]] است. کودک با دقت تمام، سکههای [[حرام]] را مشخص کرد و علت [[حرام]] بودن آنها را به روشنی بیان کرد! آن گاه کیسه دیگری بیرون آوردم. آن کودک پس از بیان نام و نشان و محل سکونت [[صاحب]] آن فرمود: "در آن کیسه ۵۰ اشرفی است که دست زدن بدان برای ما روا نیست. سپس علت ناپاکی آن [[اموال]] را یک به یک بیان کرد! آن گاه [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: "پسرم! راست گفتی. سپس رو به من کرد و فرمود: "همه را به صاحبش برگردان یا سفارش کن که آنها را به صاحبانش برسانند و ما را بدان نیازی نیست"<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. | ::::#'''[[علم لدنی]]:''' [[علم امام]]، همانند [[علم پیامبر]]{{صل}}، [[لدنی]]<ref>برگرفته از آیه {{متن قرآن|مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}}؛ (سوره هود، آیه ۱).</ref> است و گستره آن، [[غیب]] و [[شهود]] و گذشته و آینده را شامل میشود؛ چنان که در [[روایات]] بسیاری بدان تصریح شده است. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: "همه [[علوم]] گذشته و آینده تا [[قیامت]] به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} داده شده است و ما [[اهل بیت]]{{عم}} همه آن [[علوم]] را از او به [[ارث]] بردهایم"<ref>{{عربی|"إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أُعْطِيَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَوَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وِرَاثَةً"}}؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۹.</ref>؛ از سوی دیگر با توجه به اینکه [[وحی]] و [[قرآن کریم]] منبع همه [[علوم]] است<ref>{{متن قرآن|لاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}؛ (سوره انعام، آیه ۵۹).</ref>، [[امام]] بر تمامی [[علوم]] [[شریعت]] و رموز [[قرآن کریم]]، مشرف و به تمامی مراتب [[قرآن]]، [[آگاه]] است. در این زمینه [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "هیچ کس مدعی نیست که همه [[قرآن]] را به همان شکل که نازل شده جمع کرده، مگر شخص بسیار [[دروغگو]]. بلکه احدی [[قرآن]] را همانگونه که [[خداوند]] نازل کرده، جمع و نگه داری نکرده است جز [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امامان]] پس از او"<ref>{{عربی|" مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ{{ع}}"}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>؛ نیز آن حضرت در سخنی دیگر فرمود: "احدی نمیتواند مدعی شود که همه [[قرآن]]، از ظاهر و [[باطن]]، نزد او است، جز [[اوصیاء]]"<ref>{{عربی|" مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ"}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>. [[سلمه بن محرز]] [[نقل]] کرده است که شنیدم [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "از جمله علومی که به ما داده شده، [[تفسیر]] [[قرآن]] و [[احکام]] آن است و [[علم]] تغییر زمان و حوادث آن. هرگاه [[خدا]] خیر مردمی را بخواهد، آنها را شنوا میسازد. کسی که گوش شنوا ندارد، از سخنی که به گوش او میرسد رو گردان است، گویی که آن که را نشنیده"<ref>{{عربی|"إِنَّ مِنْ عِلْمِ مَا أُوتِينَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ وَ أَحْكَامَهُ وَ عِلْمَ تَغْيِيرِ الزَّمَانِ وَ حَدَثَانِهِ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَيْراً أَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَ مَنْ لَمْ يَسْمَعْ لَوَلَّى مُعْرِضاً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْ "}}</ref>؛ سپس اندکی از سخن باز ایستاد و پس از آن فرمود: اگر دلهای وسیعی پیدا میکردیم که تاب [[تحمل]] حقایق را داشتند و اگر [[مردم]] نکته [[فهم]] و رازداری پیدا میشدند که [[مذاکره]] با آنها وسیله [[آسایش]] خاطر بود، آن چه خود میدانستیم، به آنها میگفتیم و [[خدا]] یاور ما است<ref> {{عربی|" وَ لَوْ وَجَدْنَا أَوْعِيَةً أَوْ مُسْتَرَاحاً لَقُلْنَا وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ"}}؛ الکافی، ج۱، ص ۲۲۹.</ref>؛ [[عبدالأعلی مولی آل سام]] نیز گوید: شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: "به [[خدا]]، من [[کتاب خدا]] را از اول تا آخرش میدانم چنان چه گویا در [[کف دست]] من قرار دارد. خبر [[آسمان]] و [[زمین]] و آن چه خواهد بود، در آن است و [[خدای عزوجل]] فرمود: در آن شرح هر چیزی است"<ref>{{عربی|" وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ "}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.</ref>؛ [[احمد بن اسحاق قمی]] [[نقل]] کرده است: هنگامی که جهت تحویل وجوهات شرعی، خدمت [[امام عسکری]]{{ع}} رسیدم، آن حضرت مرا به فرزند خردسالش محول کرد و فرمود: "[[ابن اسحاق]]! آن چه آوردهای بیرون بیاور تا فرزندم [[حلال]] و [[حرام]] آن را جدا کند. پس اولین کیسه را بیرون آوردم. آن کودک فرمود: "این کیسه از فلان شخص از فلان محله شهر [[قم]] است که در آن ۶۲ اشرفی است. ۴۵ اشرفی آن، بهای فروش [[زمین]] سنگلاخی است که صاحبش آن را از پدر خود [[ارث]] برده بود و ۱۴ دینار آن، بهای ۹ جامهای است که فروخته و ۳ دینارش وجه اجاره دکان هاست. [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: "فرزند عزیزم! راست گفتی. اکنون این مرد را [[راهنمایی]] کن که کدام [[حرام]] است. کودک با دقت تمام، سکههای [[حرام]] را مشخص کرد و علت [[حرام]] بودن آنها را به روشنی بیان کرد! آن گاه کیسه دیگری بیرون آوردم. آن کودک پس از بیان نام و نشان و محل سکونت [[صاحب]] آن فرمود: "در آن کیسه ۵۰ اشرفی است که دست زدن بدان برای ما روا نیست. سپس علت ناپاکی آن [[اموال]] را یک به یک بیان کرد! آن گاه [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: "پسرم! راست گفتی. سپس رو به من کرد و فرمود: "همه را به صاحبش برگردان یا سفارش کن که آنها را به صاحبانش برسانند و ما را بدان نیازی نیست"<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛ | ||
| تصویر = 151986.jpg | | تصویر = 151986.jpg | ||
| پاسخدهنده = صفر فلاحی | | پاسخدهنده = صفر فلاحی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[صفر فلاحی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«[[امام زمان]] {{ع}} در [[سیرت]] [[رفتار]] و شخصیت دارای ویژگیهای برجستهای است که به بعض آنها اشاره میکنیم: | :::::*«[[امام زمان]] {{ع}} در [[سیرت]] [[رفتار]] و شخصیت دارای ویژگیهای برجستهای است که به بعض آنها اشاره میکنیم: | ||
::::#'''[[بنده]] [[خدا]]''' از بزرگترین صفات [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] که در [[قرآن]] به آن بسیار توجه شده است "[[عبودیت]]" و "[[بندگی]]" ایشان است، طوری که نامی از [[پیامبری]] به میان نیامده مگر اینکه او را به عنوان [[بنده]] = [[عبد]] معرفی کرده است. [[امام مهدی]]{{ع}} که خاتم اولیاست، در برابر [[خدا]] بسیار فروتن بوده و در برابر عظمت الهی [[خاشع]] است. [[خدا]] و عظمت او در وجود حضرتش متجلی است. همواره [[بیم]] [[خدا]] به [[دل]] دارد و به [[مقام]] تقربی که نزد [[خدا]] دارد، مغرور نمیشود. در [[حکومت]] او به احدی بدی نرسد، مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد<ref>خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.</ref>. | ::::#'''[[بنده]] [[خدا]]''' از بزرگترین صفات [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] که در [[قرآن]] به آن بسیار توجه شده است "[[عبودیت]]" و "[[بندگی]]" ایشان است، طوری که نامی از [[پیامبری]] به میان نیامده مگر اینکه او را به عنوان [[بنده]] = [[عبد]] معرفی کرده است. [[امام مهدی]]{{ع}} که خاتم اولیاست، در برابر [[خدا]] بسیار فروتن بوده و در برابر عظمت الهی [[خاشع]] است. [[خدا]] و عظمت او در وجود حضرتش متجلی است. همواره [[بیم]] [[خدا]] به [[دل]] دارد و به [[مقام]] تقربی که نزد [[خدا]] دارد، مغرور نمیشود. در [[حکومت]] او به احدی بدی نرسد، مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد<ref>خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.</ref>. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ | ||
| تصویر = 11773.jpg | | تصویر = 11773.jpg | ||
| پاسخدهنده = رسول رضوی | | پاسخدهنده = رسول رضوی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[احادیث]] و روایاتی که از [[اهل بیت]]{{عم}} به دست ما رسیده، از حیث [[سند]] و دلالت، مختلف هستند. برخی از آنها، [[متواتر]] و برخی، [[مستفیض]] یا [[خبر واحد]] هستند و از جهتی، برخی، صحیح و برخی دیگر، [[حسن]] به شمار میآیند و برخی نیز به [[دلیل]] مجهول بودن [[راوی حدیث]] یا [[غیر موثق]] بودن [[راوی]]، ضعیف شمرده میشوند. [[احادیث]] مربوط به [[امام مهدی]] {{ع}} نیز از این قاعده مستثنا نیستند و از دیدگاه [[علم حدیث]]، هریک از [[جایگاه]] جداگانهای برخوردار هستند، ولی با این همه، برخی از مطالب، در بیشتر این [[احادیث]]، مشترک هستند و در اکثر [[احادیث]] به این مطالب اشاره شده، به همین [[دلیل]] میتوان ادعا کرد که این مطالب مشترک اگرچه [[متواتر]] لفظی نباشند، [[متواتر]] معنوی هستند. بنابراین، بدون کمترین شبههای، میتوان به این مطالب استناد کرد: | ::::::«[[احادیث]] و روایاتی که از [[اهل بیت]]{{عم}} به دست ما رسیده، از حیث [[سند]] و دلالت، مختلف هستند. برخی از آنها، [[متواتر]] و برخی، [[مستفیض]] یا [[خبر واحد]] هستند و از جهتی، برخی، صحیح و برخی دیگر، [[حسن]] به شمار میآیند و برخی نیز به [[دلیل]] مجهول بودن [[راوی حدیث]] یا [[غیر موثق]] بودن [[راوی]]، ضعیف شمرده میشوند. [[احادیث]] مربوط به [[امام مهدی]] {{ع}} نیز از این قاعده مستثنا نیستند و از دیدگاه [[علم حدیث]]، هریک از [[جایگاه]] جداگانهای برخوردار هستند، ولی با این همه، برخی از مطالب، در بیشتر این [[احادیث]]، مشترک هستند و در اکثر [[احادیث]] به این مطالب اشاره شده، به همین [[دلیل]] میتوان ادعا کرد که این مطالب مشترک اگرچه [[متواتر]] لفظی نباشند، [[متواتر]] معنوی هستند. بنابراین، بدون کمترین شبههای، میتوان به این مطالب استناد کرد: | ||
:::::#'''[[امام مهدی]] {{ع}} هم نام [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} است:'''[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میفرمایند: "اسم او، مانند اسم من است و اسم پدرش، مانند اسم فرزندم است. او، از فرزندان دخترم است. [[خداوند]]، به دست آنان، [[حق]] را [[آشکار]] میکند و با شمشیرهای آنان، [[باطل]] را فرسوده میکند"<ref>{{عربی|" اسْمُهُ كَاسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ كَاسْمِ ابْنِي وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ ابْنَتِي يُظْهِرُ اللَّهُ الْحَقَّ بِهِمْ وَ يُخْمِدُ الْبَاطِلَ بِأَسْيَافِهِمْ "}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۷.</ref>. | :::::#'''[[امام مهدی]] {{ع}} هم نام [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} است:'''[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میفرمایند: "اسم او، مانند اسم من است و اسم پدرش، مانند اسم فرزندم است. او، از فرزندان دخترم است. [[خداوند]]، به دست آنان، [[حق]] را [[آشکار]] میکند و با شمشیرهای آنان، [[باطل]] را فرسوده میکند"<ref>{{عربی|" اسْمُهُ كَاسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ كَاسْمِ ابْنِي وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ ابْنَتِي يُظْهِرُ اللَّهُ الْحَقَّ بِهِمْ وَ يُخْمِدُ الْبَاطِلَ بِأَسْيَافِهِمْ "}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۷.</ref>. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ | ||
| تصویر = 152021.jpg | | تصویر = 152021.jpg | ||
| پاسخدهنده = فرجالله هدایتنیا | | پاسخدهنده = فرجالله هدایتنیا | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[فرجالله هدایتنیا]]'''، در مقاله ''«[[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::*«در مجموعه سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] به تعدادی از آنها اشاره شده است که با ذکر بخشی از آنها متبرک میشویم: | ::::::*«در مجموعه سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] به تعدادی از آنها اشاره شده است که با ذکر بخشی از آنها متبرک میشویم: | ||
:::::#'''[[خاتم الاوصیاء]]:''' یکی از ویژگیهای [[امام زمان]] آنست که حضرت ایشان آخرین [[امام]] [[معصوم]] و به عبارتی [[خاتم اوصیا]] است. در سخنان [[امام خمینی|امام راحل]] آمده است: "سالروز مبارک ولادت با [[سعادت]] و پربرکت حضرت [[خاتم الاوصیاء]] و مفخر الاولیاء [[حجت بن الحسن]] العسکری- ارواحنا لمقدمه الفداء- بر [[مظلومان]] دهر و [[مستضعفان]] [[جهان]] مبارک بود"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور (مجموعه سخنرانیها و پیامهای حضرت امام خمینی)، (۲۲ جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج ۱۵، ص ۳۲.</ref>. این ویژگیها اشاره به یک مطلب مهم دارد که در روایتهای متعددی ذکر شده است؛ از جمله این [[روایتها]]، [[حدیث]] زیر است: {{عربی|" قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ {{صل}}: اَلْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اِثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ يَا عَلِيُّ وَ آخِرُهُمُ اَلْقَائِمُ اَلَّذِي يَفْتَحُ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا "}}<ref>[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرمودهاند: [[امامان]] بعد از من دوازدهاند اول ایشان توئی [[یا علی]] و آخر ایشان [[قائم]] است که [[فتح]] نماید [[حق سبحانه و تعالی]] بر دستهای او مشارق [[زمین]] و مغارب آن را؛ [[مجلسی]]، [[محمد باقر]]، [[بحار الانوار]]، المکتبة الاسلامیة، ج ۵۲، ص ۳۷۸، ح ۱۸۴.</ref>. بنابراین [[اوصیای پیامبر]]{{صل}} و [[جانشینان]] او [[دوازده]] نفرند که آخرین ایشان [[حضرت مهدی]] است، پس او "[[خاتم الاوصیاء]]" است. | :::::#'''[[خاتم الاوصیاء]]:''' یکی از ویژگیهای [[امام زمان]] آنست که حضرت ایشان آخرین [[امام]] [[معصوم]] و به عبارتی [[خاتم اوصیا]] است. در سخنان [[امام خمینی|امام راحل]] آمده است: "سالروز مبارک ولادت با [[سعادت]] و پربرکت حضرت [[خاتم الاوصیاء]] و مفخر الاولیاء [[حجت بن الحسن]] العسکری- ارواحنا لمقدمه الفداء- بر [[مظلومان]] دهر و [[مستضعفان]] [[جهان]] مبارک بود"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور (مجموعه سخنرانیها و پیامهای حضرت امام خمینی)، (۲۲ جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج ۱۵، ص ۳۲.</ref>. این ویژگیها اشاره به یک مطلب مهم دارد که در روایتهای متعددی ذکر شده است؛ از جمله این [[روایتها]]، [[حدیث]] زیر است: {{عربی|" قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ {{صل}}: اَلْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اِثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ يَا عَلِيُّ وَ آخِرُهُمُ اَلْقَائِمُ اَلَّذِي يَفْتَحُ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا "}}<ref>[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرمودهاند: [[امامان]] بعد از من دوازدهاند اول ایشان توئی [[یا علی]] و آخر ایشان [[قائم]] است که [[فتح]] نماید [[حق سبحانه و تعالی]] بر دستهای او مشارق [[زمین]] و مغارب آن را؛ [[مجلسی]]، [[محمد باقر]]، [[بحار الانوار]]، المکتبة الاسلامیة، ج ۵۲، ص ۳۷۸، ح ۱۸۴.</ref>. بنابراین [[اوصیای پیامبر]]{{صل}} و [[جانشینان]] او [[دوازده]] نفرند که آخرین ایشان [[حضرت مهدی]] است، پس او "[[خاتم الاوصیاء]]" است. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ | ||
| تصویر = Pic259.jpg | | تصویر = Pic259.jpg | ||
| پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | | پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[شخصیت امام مهدی]]{{ع}} و [[زندگی]] آن [[حضرت]] ویژگیهایی دارد که آن بزرگوار را از سایر [[امامان]] متمایز کرده است. این خصوصیات در [[روایات]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} به صورت برجسته بیان شده است که در اینجا به برخی از آنها میپردازیم: | ::::::«[[شخصیت امام مهدی]]{{ع}} و [[زندگی]] آن [[حضرت]] ویژگیهایی دارد که آن بزرگوار را از سایر [[امامان]] متمایز کرده است. این خصوصیات در [[روایات]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} به صورت برجسته بیان شده است که در اینجا به برخی از آنها میپردازیم: | ||
::::::'''[[بشارت]] به آمدن او''': از [[ویژگیهای امام مهدی]]{{ع}} بشارتهای فراوانی است که پیرامون این بزرگوار وارد شده است. این [[بشارتها]] گاه در قالب [[بشارت]] آمدن [[موعود]] مطرح شده است و گاه با ذکر مصداق [[موعود]]، به [[بشارت ظهور امام مهدی]]{{ع}} پرداخته است. در نگاه دیگر، نوید آمدن [[موعود]] هم در متون سایر [[ادیان]] و [[شرایع]] آمده است (که در جای خود به آن خواهیم پرداخت)، و هم در [[قرآن کریم]] به آن اشاره شده است و هم در متون [[روایی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] پرداخته شده است.<ref>ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم.</ref> ما در این بخش به ذکر چند نمونه بسنده میکنیم: از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اِخْتِلاَفٍ مِنَ اَلنَّاسِ وَ زِلْزَالٍ، يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ اَلسَّمَاءِ وَ سَاكِنُ اَلْأَرْضِ}}.<ref>کتاب الغیبة للحجة، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳، مسند ابوسعید خدری، ص ۳۷. شما را به مهدی بشارت میدهم: او وقتی که مردم گرفتار اختلاف و پراکندگی شدهاند، برانگیخته میشود و زمین را از عدل و داد پر میکند، همانگونه که از ظلم و جور، پر شده است؛ ساکنان آسمان و زمین از او راضی میشوند.</ref> همچنین از ایشان [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|لاَ تَذْهَبُ اَلدُّنْيَا حَتَّى يَمْلِكَ اَلْعَرَبَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اِسْمُهُ اِسْمِي}}؛<ref>سنن ترمزی، باب ما جاء فی المهدی.</ref>[[دنیا]] نمیروی (به پایان نمیرسد) تا اینکه [[حکومت]] میکند بر [[عرب]] مردی از [[اهل]] بیتم، اسم او هم اسم من است. | ::::::'''[[بشارت]] به آمدن او''': از [[ویژگیهای امام مهدی]]{{ع}} بشارتهای فراوانی است که پیرامون این بزرگوار وارد شده است. این [[بشارتها]] گاه در قالب [[بشارت]] آمدن [[موعود]] مطرح شده است و گاه با ذکر مصداق [[موعود]]، به [[بشارت ظهور امام مهدی]]{{ع}} پرداخته است. در نگاه دیگر، نوید آمدن [[موعود]] هم در متون سایر [[ادیان]] و [[شرایع]] آمده است (که در جای خود به آن خواهیم پرداخت)، و هم در [[قرآن کریم]] به آن اشاره شده است و هم در متون [[روایی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] پرداخته شده است.<ref>ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم.</ref> ما در این بخش به ذکر چند نمونه بسنده میکنیم: از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اِخْتِلاَفٍ مِنَ اَلنَّاسِ وَ زِلْزَالٍ، يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ اَلسَّمَاءِ وَ سَاكِنُ اَلْأَرْضِ}}.<ref>کتاب الغیبة للحجة، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳، مسند ابوسعید خدری، ص ۳۷. شما را به مهدی بشارت میدهم: او وقتی که مردم گرفتار اختلاف و پراکندگی شدهاند، برانگیخته میشود و زمین را از عدل و داد پر میکند، همانگونه که از ظلم و جور، پر شده است؛ ساکنان آسمان و زمین از او راضی میشوند.</ref> همچنین از ایشان [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|لاَ تَذْهَبُ اَلدُّنْيَا حَتَّى يَمْلِكَ اَلْعَرَبَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اِسْمُهُ اِسْمِي}}؛<ref>سنن ترمزی، باب ما جاء فی المهدی.</ref>[[دنیا]] نمیروی (به پایان نمیرسد) تا اینکه [[حکومت]] میکند بر [[عرب]] مردی از [[اهل]] بیتم، اسم او هم اسم من است. | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۰. [[مجتبی تونهای|آقای تونهای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۰. [[مجتبی تونهای|آقای تونهای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | ||
| تصویر = 13681078.jpg | | تصویر = 13681078.jpg | ||
| پاسخدهنده = مجتبی تونهای | | پاسخدهنده = مجتبی تونهای | ||
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«در باب [[قدرت]] [[امام مهدی|حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} [[روایات]] مختلفی آمده است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: [[قائم]] {{ع}} وقتی [[ظهور]] کند، آنچنان نیرومند خواهد بود که اگر قویترین درخت روی [[زمین]] را با دست مبارکش بکشد، از ریشه و بن برمیکند، و اگر بر کوهها بانگ بزند، سنگهایش فرومیریزد و اگر بندهای را با دست مبارکش نوازش کند، قلبش چون قطعه آهن محکم و استوار میگردد<ref>اعلام الوری، ص ۴۰۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۱.</ref>. با سپاهی حرکت میکند که اگر با کوهها روبرو شوند، کوهها را درهم میریزند و از [[دل]] کوهها راه بر میگزینند<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۵۵.</ref>. | :::::*«در باب [[قدرت]] [[امام مهدی|حضرت صاحب الزمان]] {{ع}} [[روایات]] مختلفی آمده است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: [[قائم]] {{ع}} وقتی [[ظهور]] کند، آنچنان نیرومند خواهد بود که اگر قویترین درخت روی [[زمین]] را با دست مبارکش بکشد، از ریشه و بن برمیکند، و اگر بر کوهها بانگ بزند، سنگهایش فرومیریزد و اگر بندهای را با دست مبارکش نوازش کند، قلبش چون قطعه آهن محکم و استوار میگردد<ref>اعلام الوری، ص ۴۰۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۱.</ref>. با سپاهی حرکت میکند که اگر با کوهها روبرو شوند، کوهها را درهم میریزند و از [[دل]] کوهها راه بر میگزینند<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۵۵.</ref>. | ||
:::::*«[[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در [[وصف]] [[حضرت قائم]] {{ع}} فرمود: "او ظاهر و [[باطن]] [[امامان]] است"<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.</ref>. یعنی آن حضرت آشکارکننده [[علوم]] ظاهر و [[باطن]] است که [[خداوند متعال]] به [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}} عطا فرموده و مظهر تمام [[کمالات]] و [[شؤون]] آنان است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "ای کمیل! هیچ علمی نیست مگر اینکه من افتتاحکننده آنم و هیچ چیزی نیست، مگر اینکه [[قائم]] آن را به پایان میرساند"<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.</ref>. با این ویژگیها که برای حضرت در [[روایات]] آمده، تغییرات و تحولات در [[دوران ظهور]]، بینظیر است. در روایتی آمده است وقتی حضرت [[ظهور]] میکند، [[خداوند]] در گوشها و چشمهای [[شیعیان]]، به اندازه چهار فرسخ قوت میدهد و به کمال میرساند و آنان با حضرت تکلم میکنند و سخنان یکدیگر را میشنوند<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. علاوه بر این در [[روایت]] دیگری آمده است که در زمان [[قائم]] {{ع}} [[مؤمن]] در [[مشرق]]، برادر خود را در [[مغرب]] میبیند و بالعکس<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. بحث کامل شدن [[عقول]] [[بندگان]] و [[ظهور]] تمام [[علم]] و [[دانش]] در [[دوران ظهور]] نیز در [[روایات]] آمده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۹۱.</ref>. | :::::*«[[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در [[وصف]] [[حضرت قائم]] {{ع}} فرمود: "او ظاهر و [[باطن]] [[امامان]] است"<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.</ref>. یعنی آن حضرت آشکارکننده [[علوم]] ظاهر و [[باطن]] است که [[خداوند متعال]] به [[پیامبر]] و [[امامان]] {{عم}} عطا فرموده و مظهر تمام [[کمالات]] و [[شؤون]] آنان است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "ای کمیل! هیچ علمی نیست مگر اینکه من افتتاحکننده آنم و هیچ چیزی نیست، مگر اینکه [[قائم]] آن را به پایان میرساند"<ref>مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.</ref>. با این ویژگیها که برای حضرت در [[روایات]] آمده، تغییرات و تحولات در [[دوران ظهور]]، بینظیر است. در روایتی آمده است وقتی حضرت [[ظهور]] میکند، [[خداوند]] در گوشها و چشمهای [[شیعیان]]، به اندازه چهار فرسخ قوت میدهد و به کمال میرساند و آنان با حضرت تکلم میکنند و سخنان یکدیگر را میشنوند<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. علاوه بر این در [[روایت]] دیگری آمده است که در زمان [[قائم]] {{ع}} [[مؤمن]] در [[مشرق]]، برادر خود را در [[مغرب]] میبیند و بالعکس<ref>نجم الثاقب، باب سوم.</ref>. بحث کامل شدن [[عقول]] [[بندگان]] و [[ظهور]] تمام [[علم]] و [[دانش]] در [[دوران ظهور]] نیز در [[روایات]] آمده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۹۱.</ref>. |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۰۱
ویژگیهای امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / صفات و ویژگیهای امام مهدی |
مدخل اصلی | قدرت امام مهدی |
ویژگیهای امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در اینباره گفته است:
- «ویژگیهای حضرت مهدی (ع) در نگاه امامیه، ویژگیهایی موقت و غیر اصیل نیست بلکه ویژگیهایی است ثابت و حقیقی که به او امکان میدهد جامعهای عدالت محور را که خداوند وعده فرموده است، پایهریزی نماید.
- ویژگی اول: این ویژگی یعنی عصمت امام مهدی (ع)، ثمرات و نتایجی را به دنبال دارد، از جمله اینکه:
- او وارث علم امامت است؛ علمی که متضمن مبانی اصلی تفکر در رهبری جهانی است. وی این علم را از پدران معصومش (ع) و آنان نیز از پیامبر اکرم (ص) و آن حضرت هم از خداوند متعال دریافت نموده است. چگونه میتوان در دوران متأخر به این عصمت دست یافت مگر با وحی جدیدی از سوی خداوند متعال؛ و البته این چیزی است که سایر مسلمانان - به طور اجماع - آن را برای امام مهدی (ع) منتفی میدانند. پوشیده نماند که آگاهی و احاطه بر مبانی اصلی این تفکر، موجب افزایش قدرت و توانایی در رهبری جهانی است؛ اگر نگوییم که بدون این آگاهی و احاطه، رهبری بر جهان ناممکن است. هرگاه امری برای رهبری جهانی لازم باشد و یا آن که وجودش بهتر باشد، به طور قطع خداوند آن را پدید خواهد آورد؛ زیرا این کار همسو با هدف خلقت آدمی است و حرکت بر خلاف آن، ظلم به بشریت و به معنی تخلف از آن هدف عالی است؛ و این هر دو بر خداوند متعال محال است.
- احساس پدری و عطوفت نسبت به همه انسانها. زمانی که او با کفار و منحرفان میجنگد و شورشیان را میکشد، هرگز در دلش نسبت به آنها کینهای نمیورزد و فقط در جهت مصلحت آنها و گسترش عدالت و خیر در سرزمینهایشان و رساندن سخن حق به آنها، میجنگد. پیوند زدن بین این دو جهت به ظاهر متضاد، یعنی احساس ژرف عاطفی و جنگ و کشتار، با توجه به تجربه تاریخی جنگهای مسلمانان، جز از شخص معصوم ساخته و پرداخته نیست. از این رو در فتوحاتی که در گذشته و در غیاب معصومین (ع) انجام میگرفت، نه تنها از آن حس عاطفی نسبت به قوم مغلوب خبری نبود، بلکه آن جنگها صرفا شکلی غنیمت طلبانه به خود گرفت. هنگامی که این احساس والا برای رهبری غیر معصوم در فتوحات با دامنه محدود، وجود نداشته باشد، چگونه میتوان در آن نبرد جهانی که کشتهها خواهد گرفت و غنایم فراوانی را به دنبال خواهد داشت و دامنه تسلط را به تمام جهان خواهد کشاند، از رهبر غیر معصوم انتظار داشت نسبت به قوم مغلوب، احساس پدری داشته باشد؟ آری، بدون حضور شخص معصوم این نبرد، نبردی کاملا سودجویانه و نامقدس و در جهت گردآوری غنایم مادی خواهد بود[۱].
- رهبری قیام جهانی از مفهوم صحیح اسلامیاش منحرف نخواهد شد؛ زیرا اسلام حقیقی هرگونه سوء استفاده از حکومت را برای ارضای طمعهای شخصی محکوم مینماید. در جایی که این اخلاق زشت و خویهای ناپسند - تقریبا - بر همه حاکمان چیره میباشد، چه سان خواهد بود هنگامی که حکومت، جهانی شود و سلطه و نفوذ از نظر گستره و فراگیری به اوج خود برسد؟ تا زمانی که یک رهبر، از ارتکاب گناهان و پیروی از هوای نفس، عملا مصون و معصوم نباشد - هر چند که پیش از آن صالح و پاک هم بوده باشد - این مقام، محکی برای سنجش میزان کژ رفتاری و آزمندیهایش خواهد شد؛ زیرا پس از کسب قدرت، فشار انگیزههای شخصی و دلبستگیهای فردی بر شخص حاکم بیشتر خواهد شد.
- دقت کامل در اجرای "برنامه جهانی عدالت محور" و از آن رهگذر، سوق دادن اجتماع و هدایت آنان به سوی پرستش حقیقی خداوند بزرگ. به اعتقاد امامیه، این دقتورزی برای شخص معصوم به سادگی امکانپذیر است. وی علاوه بر دوری از گناه، از اشتباه و فراموشی نیز مبراست و طبق روایات هرگاه بخواهد چیزی را بداند خداوند آن را به او میفهماند[۲]. در این صورت هر چه مشکلات جهانی پیچیدهتر شود، امامی که این ویژگیها را داراست میتواند برای رفع آنها، نزدیکترین راه حلها را آماده سازد. و چه بسا سر اساسی در اعطای موهبت "عصمت" به ائمه (ع) همین امر باشد وگرنه در غیر این صورت، امری شخصی است که برای معصوم فقط ثمرات فردی به دنبال دارد.
- ویژگی دوم: (در نظر امامیه، او حتی در زمان غیبت نیز، یگانه رهبر الهی جهان و ملتهای مسلمان است): این ویژگی برای باورمندان به رهبری ایشان ثمراتی دارد؛ همچنین تأثیر بسزایی در عمقبخشی و وسعت دادن به امر پالایش جانهای مؤمنان توسط خداوند بزرگ دارد. در نتیجه کسی که به رهبری امام زمان (ع) در زمان غیبت باور دارد، ایمانش با توفیق الهی صیقل مییابد و با تعمیق اخلاص در وی، به کمال میرسد. اثرات ایمان فرد به رهبری مهدوی، به روشنی تمام در رفتارش منعکس میگردد و سرانجام منجر به عمل و جانفشانی و فداکاری خواهد شد. در حالی که به طور طبیعی کسی که ذهنش از این مفهوم خالی است، کم تر به عمل و فداکاری مبادرت میورزد. این بدان دلیل است که در ذهن مؤمنان، مفهوم رهبری حضرت مهدی (ع) با شماری از حقایق گره خورده است:
- فرد مؤمن سربازی است که برای حرکت در راه خدا و اطاعت از دستورات رهبرش (امام مهدی (ع)) که همان عمل به "احکام اسلامی" است، هدایت شده است. امام (ع) نماد و نماینده حقیقی اسلام است. بنابراین دستورات اسلام، دستورات اوست و خواست پیامبر (ص) برای امتش، خواست او.
- او در برابر امام (ع) هر چند به طور غیر مستقیم، مسئول و مورد محاسبه است؛ او میداند که پیشوایش زنده و از کارهای او آگاه میباشد. پس سزاوار است با اعمال شایسته دل او را شاد نماید و با دوری از گناهان در برابرش شرمنده نگردد.
- درک غربت و مظلومیت این رهبر در زمان غیبت و نیز مظلومیت اسفناک بشریت که غیبت امامشان و عبور از دورانهای ظلم و انحراف، موجب بسیاری از ذلتها و سرکوب آنها شده است.
- درک این موضوع که باید منتظر آن رهبر بود و ظهور وی و برپایی دولت حق را در هر لحظه احتمال داد. بالطبع این حالت اقتضا میکند که شخص در راه دین، به اخلاص و ایمان و فداکاریاش عمق بخشد تا به گاه ظهور از نزدیکان امام مهدی(ع) باشد و شایستگی کمک به او را در اصلاح جهان پیدا نماید. و دیگر حقایقی که هر کدام از آنها میتواند انگیزهای قوی برای فرد مؤمن در راه تلاش و فداکاری بیشتر در خط اسلام صحیح باشد و این خود به طور طبیعی، موجب موفقیت بیشتر و سریع تر در امر "پالایش درونی مؤمنان توسط پروردگار" است. و هیچ یک از این ثمرات، بدون ایمان به رهبری امام مهدی (ع) و غیبت ایشان حاصل نمیشود.
- (که به خود امام (ع) بر میگردد): این معاصرت باعث میشود که امام به طور مستقیم از اصول تحولات تاریخی و زنجیره حوادث آن - که تأثیر بسیار ژرفی در رهبری ایشان پس از ظهور خواهد داشت - آگاه شود[۳].
- (که به بشریت برمیگردد): علاوه بر آن که به حضرت ولی عصر (ع) به عنوان یک رهبر نیاز است؛ بر اساس اخبار امامیه نیاز به ایشان به سان یک نیاز ضروری تکوینی است، از جمله این اخبار، روایتی است که در الکافی نقل شده است. ابو حمزه گوید:به حضرت صادق (ع) عرض کردم: آیا زمین بدون امام باقی میماند؟ فرمود: خیر، زیرا اگر چنین شود زمین اهلش را در کام خود فرو خواهد برد [۴]. نیز از ابو هراسة نقل شده است که حضرت باقر (ع) فرمود: "اگر امام معصوم (ع) ساعتی از زمین حذف و محو شود، زمین اهلش را میبلعد، همان طور که دریا اهلش را در امواج خود فرو میبرد"[۵]. با چشمپوشی از امکان حمل این روایات بر اموری رمزی و تأویلی، میتوان گفت این روایات در ظاهر دلالت بر این دارند که بقای امام به منظور بقای زمین و ساکنان آن، ضروری است و این به دلیل آن است که باید زمینی باشد تا امکان عملی شدن وعده خداوند و نتیجه دهی برنامه کلی الهی بر روی آن وجود داشته باشد و این نیز هنگامی تحقق مییابد که وجود امام با همه سالها و نسلهای بشری، هم عصر باشد. بهویژه پس از اعتقاد به این که امامان (ع) دوازده نفرند و نه بیشتر (حتی به روایت عامه)[۶] و از آن رو که یازده نفرشان رحلت فرمودهاند؛ در این صورت معلوم میشود که خداوند امام دوازدهم(ع) را برای تحقق این نتیجه باقی گذارده است. و شاید مراد امام مهدی (ع) همین موضوع باشد، آنجا که میفرماید: "بیتردید من مایه امان اهل زمینم؛ چنان که ستارهها مایه امان اهل آسماناند"[۷].
- ویژگی چهارم (حضور امام در افقی بالا و والا، آن چنان که هر روزه و هر ساله از حوادث و رویدادها و اسباب و نتایج آنها آگاه میگردد): این ویژگی، دارای فواید متعددی است (علاوه بر آن که فایده اول از ویژگی سوم را نیز داراست). مهمترین فایده آن عبارت است از محافظت از جامعه اسلامی و دفع خطر دشمنان. در نتیجه با توجه به آگاهی امام (ع) از حوادث و علل و عوامل آنها و مشکلات پیچیدهای که با آن مواجه میشود و نیز تکلیف الهی او برای زدودن و دفع ضررها و خطرات از جامعه اسلامی که حضرتش هم به آن وعده داده است[۸] (البته در موارد خاصی که در جای دیگری گفتهایم[۹])، بیتردید به وظیفه الهیاش به بهترین وجه عمل خواهد نمود. ما در جای دیگری درباره روش امام برای کمک به مردم در زمان غیبت سخن گفتهایم[۱۰]. علاوه بر همه اینها، ایشان مردم و اجتماعات را بر طبق ملاک و میزان دقیق و ژرفی که به آن آگاه است، ارزیابی مینماید. این امر ثمراتی را به دنبال دارد که از جمله آنها میتوان موارد زیر را بر شمرد:
- آگاهی امام (ع) از درجه ایمان مؤمنان و اخلاص مخلصان و سمت و سوی عملی و اعتقادی آنها در زندگی.
- اطلاع آن حضرت از راه و روش منحرفان و کفار و نقشههای احتمالی آنها بر ضد اسلام و مسلمین، تا از رهگذر این آگاهی به تلاش برای مقابله با توطئههای آنان برخیزد.
- آگاهی ایشان از آماده شدن تعداد کافی از یاران و حامیانش برای فتح جهان و به دست گرفتن حکومت عدل.
- ویژگی پنجم (ارتباط امام (ع) با مردم و گفتوگو با آنان): این کار حداقل دو فایده دارد؛ یکی برای خود حضرت و دیگری برای جامعه اسلامی:
- اختلاط با مردم و رفع تنهایی؛ تنهاییای که در بعضی روایات به آن اشاره شده و به دلیل دوری از مردم و زندگی در صحراها و بیابانها، برای ایشان وجود دارد[۱۱]. گذشته از رفع تنهایی، این امر موجب میشود که نیازهای شخصی ایشان همانند هر انسان دیگری - البته به طریقی سادهتر - برطرف گردد.
- امام (ع) هنگام ارتباط با مردم، به وظایف اسلامیاش درباره آنها عمل میکند؛ وظایفی هم چون: امر به معروف و نهی از منکر، نزدیک کردن آنها به اطاعت خداوند و دور کردنشان از گناه، تشویق ایشان به کارهای عام المنفعه و پاشیدن بذر اصلاح در میان آنان[۱۲].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در اینباره گفته است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین ایرانی، در کتاب «منجی موعود از منظر نهج البلاغه» در اینباره گفته است:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین رضانژاد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عزالدین رضانژاد، در مقاله «حیات امام مهدی» در اینباره گفته است:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در اینباره گفته است:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین صفر فلاحی، در کتاب «امام مهدی ذخیره امامت» در اینباره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول رضوی، در کتاب «امام مهدی» در اینباره گفته است:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین فرجالله هدایتنیا، در مقاله «امام مهدی در نگاه امام خمینی» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
|
۱۰. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
|
۱۱. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
|
۱۲. نویسندگان کتاب آفتاب مهر؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
|
- چرا در روایات به بیان ویژگیهای امام مهدی توجه زیادی شده است؟ (پرسش)
- چگونه میتوان شخصیت امام مهدی را توصیف کرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- از دیدگاه اهل سنت امام مهدی چه اوصافی دارد؟ (پرسش)
- در روایات و منابع اسلامی چه اوصاف و خصال ظاهری برای امام مهدی بیان شده و علت بیان این ویژگیها چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- توصیفات امام مهدی در کتب آسمانی چیستند؟ (پرسش)
- امام مهدی دارای چه خصایص و ویژگیهایی است که او را متمایز و برتر میکند؟ (پرسش)
- شاهد بر خلق در هر زمان دارای چه صفاتی باید باشد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی سایه دارند؟ (پرسش)
- در روایات اخلاق امام مهدی چگونه توصیف شده است؟ (پرسش)
- چه شواهدی بر داشتن علم غیب امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
- بشارات کتب آسمانی درباره ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه شباهتهایی میان فعالیتهای ذوالقرنین و امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک: الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری؛ ص ۹۶ به بعد.
- ↑ ر.ک: الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب: إن الأئمة إذا شاءوا أن یعلموا علموا.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۱۴ به بعد.
- ↑ «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ»الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.
- ↑ «لَوْ أَنَّ اَلْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ اَلْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ اَلْبَحْرُ بِأَهْلِهِ» الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.
- ↑ البخاری، محمد بن اسماعیل؛ الصحیح البخاری؛ ج ۹، ص ۱۰۱؛ النیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم؛ ج ۶، ص ۳ و ۴.
- ↑ «إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ »؛ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۴.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۶۷ و ص ۱۷۵.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۳ به بعد.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۷۶.
- ↑ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۷۴.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۴۳-۵۰.
- ↑ " الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً كَأَنَ وَجْهَهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌ فِي خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ أَسْوَدُ عَلَيْهِ عَبَاءَتَانِ قَطَوَانِيَّتَانِ كَأَنَّهُ مِنْ رِجَالِ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَسْتَخْرِجُ الْكُنُوزَ وَ يَفْتَحُ مَدَائِنَ الشِّرْك "اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۵؛ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۲؛ ۷۰۳.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۴.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۳۴۷ به نقل از امام باقر (ع).
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷ ص ۱۰۲ (مسائل رجعت در بحار، ج ۵۳ ص ۳۹ تا ۱۴۴ آمده است).
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰، به نقل از طبرانی.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۰۲.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۰۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۹.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۲۳-۲۶.
- ↑ منظور امامت معصومین است.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۰۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۵.
- ↑ تفسیر صافی، ذیل آیه ۸۶ سوره هود.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۱.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۰.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۷۰-۷۱.
- ↑ در بین عربها این ضرب المثل بوده و کنایه از درماندگی و ناتوانی از قیام و حرکت است و علی(ع) با تشبیه اسلام به شتر آسیب دیده و خفته که حیات و حضور ظاهری دارد ولی بیتحرک و بیفایده مانده استنهایت ضعف و ناتوان شدنش را در آخرالزمان میرساند.
- ↑ «وَ مِنها: قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِيعِ أَدَبِهَا مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ التَّفَرُّغِ لَهَا فَهِيَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِي يَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ الَّتِي يَسْأَلُ عَنْهَا فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِيبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ بَقِيَّةٌ مِنْ بَقَايَا حُجَّتِهِ خَلِيفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِيَائِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱.
- ↑ قال النبی(ص): «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ». حدیث متواتر و مشهور در کتب شیعه و سنی.
- ↑ قال النبیّ(ص)، «الْإِسْلَامَ بَدَا غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً».
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۰، ص ۹۶.
- ↑ شرح نهج البلاغه، محقق خویی، ج ۱۰، ص ۳۵۱.
- ↑ الإمام المهدی عند أهل السنه.
- ↑ «هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان دادهاند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.
- ↑ «بگو: بهره این جهان، اندک است» سوره نساء، آیه ۷۷.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۸۰.
- ↑ مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.
- ↑ «إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ(ع) فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ»؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.
- ↑ منتخب الأثر، ص ۲۶۲.
- ↑ منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.
- ↑ ایرانی، حسین، منجی موعود از منظر نهج البلاغه، ص:۳۹-۴۵.
- ↑ ر.ک: بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۰۰
- ↑ ر.ک: مسعودی، مروج الذهب، ج ۴، ص ۹۳
- ↑ به زودی خداوند، با لطف و عنایتش، مرا فرزندی عطا فرماید؛ مسعودی، اثبات الوصية للامام علی بن أبی طالب، ص ۲۶۸.
- ↑ آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند، هر چند کافران خوش نداشته باشند؛ سوره صف، آیه:۸>
- ↑ ر.ک: سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، ص ۴۵۵
- ↑ رضانژاد، عزالدین، حیات امام مهدی، ص ۱۰۶ - ۱۰۸.
- ↑ النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.
- ↑ همان منبع، ص ۲۴۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۴۳.
- ↑ همان منبع، ص ۳۶.
- ↑ دعای ندبه.
- ↑ عزیز الله العطاردی، مسند الامام الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۱۹.
- ↑ البحر العاملی، وسائل الشیعة، ج ۸، ص ۱۸۵.
- ↑ صحیفة المهدی، ص ۷۰.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۲.
- ↑ برگرفته از آیه ﴿مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ﴾؛ (سوره هود، آیه ۱).
- ↑ "إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أُعْطِيَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَوَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وِرَاثَةً"؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۹.
- ↑ ﴿لاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾؛ (سوره انعام، آیه ۵۹).
- ↑ " مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ(ع)"؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
- ↑ " مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ"؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
- ↑ "إِنَّ مِنْ عِلْمِ مَا أُوتِينَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ وَ أَحْكَامَهُ وَ عِلْمَ تَغْيِيرِ الزَّمَانِ وَ حَدَثَانِهِ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَيْراً أَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَ مَنْ لَمْ يَسْمَعْ لَوَلَّى مُعْرِضاً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْ "
- ↑ " وَ لَوْ وَجَدْنَا أَوْعِيَةً أَوْ مُسْتَرَاحاً لَقُلْنَا وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ"؛ الکافی، ج۱، ص ۲۲۹.
- ↑ " وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ "؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۹۰.
- ↑ ر.ک: اوائل المقالات، ص۶۲؛ عصمة الانبیاء، ص۲۶؛ عقائد الإمامیه، ص۵۴.
- ↑ همانا خداوند میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد؛ سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و پیامبر او و اولوالامر را اطاعت کنید و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید]. این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ " أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ"؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۸۰؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۶؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۵۳؛ غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ " يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ "؛ کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۱۷؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.
- ↑ ر.ک: سوره مائده، آیه ۵۵؛ سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ پس از من دوازده نفر جانشینان من خواهد بود؛ مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ الاحاد و المثانی، ج۳، ص۱۲۶.
- ↑ همواره دین پایدار ماند تا قیامت فرا رسد یا دوازده جانشین که همگی از قریشاند بر شما حکم فرما باشند؛ مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.
- ↑ الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۱۰۴؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۲.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.
- ↑ " الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيل"؛ غایة المرام، ج۳، ص۲۲.
- ↑ " الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيٌّ وَ رَابِعُهُمْ وَ ثَامِنُهُمْ عَلِيٌّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلِيٌّ وَ آخِرُهُمْ مَهْدِي"؛ معارج الیقین، ص۶۲.
- ↑ "هَذَا اللَّوْحُ أَهْدَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ فِيهِ اسْمُ أَبِي وَ اسْمُ بَعْلِي وَ اسْمُ ابْنَيَّ وَ أَسْمَاءُ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِي فَأَعْطَانِيهِ أَبِي لِيَسُرَّنِي بِذَلِك"
- ↑ ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۵۲۷؛ الامامة و التبصرة، ص۱۰۴؛ الإختصاص، ص۲۱۰.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۷۶ -۸۴.
- ↑ خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.
- ↑ خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، باب ۴، ح ۱۱۹.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ خورشید مغرب، ۳۰.
- ↑ آینده بشریت از نظر مکتب ما، ص ۴۹-۵۰.
- ↑ خورشید مغرب، ۳۳، به نقل از بحارالانوار. نک. غیبت نعمانی، ۲۳۷، باب ۱۳، حدیث ۲۶ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴.
- ↑ اصول کافی، ج ۴/۴۲۷.
- ↑ کافی، ج۱،۳۷۷؛ نک بحارالانوار، ج ۵۱، ۷۳.
- ↑ فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۳ -۱۷.
- ↑ " اسْمُهُ كَاسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ كَاسْمِ ابْنِي وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ ابْنَتِي يُظْهِرُ اللَّهُ الْحَقَّ بِهِمْ وَ يُخْمِدُ الْبَاطِلَ بِأَسْيَافِهِمْ "؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۷.
- ↑ " قَالَ النَّبِيُّ (ص) لَا تَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَقُومَ بِأَمْرِ أُمَّتِي رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً "؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۶.
- ↑ " سَتَحْمِلِينَ ذَكَراً وَ اسْمُهُ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي "؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۱.
- ↑ " الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي، اسْمُهُ اسْمِي، وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي، أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقاً، تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ "بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۱.
- ↑ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۳۴-۳۷.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور (مجموعه سخنرانیها و پیامهای حضرت امام خمینی)، (۲۲ جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج ۱۵، ص ۳۲.
- ↑ پیامبر(ص) فرمودهاند: امامان بعد از من دوازدهاند اول ایشان توئی یا علی و آخر ایشان قائم است که فتح نماید حق سبحانه و تعالی بر دستهای او مشارق زمین و مغارب آن را؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، المکتبة الاسلامیة، ج ۵۲، ص ۳۷۸، ح ۱۸۴.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۸، ص ۱۴۹.
- ↑ و هنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت: در زمین جانشین قرار خواهم داد؛ سوره بقره، آیه:۳۰.
- ↑ پیامبر(ص) فرمود که بیرون آید مهدی و بر سر او ابر سایه کرده باشد، پس به آن حالت منادی ندا کند که این مهدی خلیفة اللّٰه است پس پیروی کنید او را؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱؛ و به همین مضمون: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۳ ق، ص ۴۵۲: "...فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي".
- ↑ وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی، قسمتی از بند "ع".
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۴۹.
- ↑ بدانید همانا خدا زنده میکند زمین را پس از مرگش؛ سوره حدید، آیه: ۱۷.
- ↑ " عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾ يَعْنِي يُصْلِحُ اَلْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا يَعْنِي مِنْ بَعْدِ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا "؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۳، ح ۳۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ط. الثانی، ۱۴۱۷ ق، ص ۱۷۵، ح ۱۳۱.
- ↑ سوره هود، آیه:۸۶. مراجعه شود به: العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۳۹۰.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۸۷.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶، ح ۵.
- ↑ بگو: شما را به یک چیز اندرز میدهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.
- ↑ " بِذَلِكَ اَلْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ "؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸ و ۲۹.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۸۰.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۷۹.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ و نیز ص ۴، ح ۶ "...إِنَّهُ لَمَّا سَقَطَ صَاحِبُ الزَّمَانِ (ع) مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ..." همچنین مراجعه شود به: الحر العاملی، [الشیخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره سه جلدی)، ج ۳، ص ۴۴۱، ح ۸ و ص ۴۴۲، ح ۱۴.
- ↑ سوگند به عصر همانا انسان در زیان است؛ سوره عصر: ۱ و ۲
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.
- ↑ "...عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ﴾ ، قَالَ (ع): الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (ع)"؛ علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.
- ↑ " عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي يُشَكُ فِي وِلَادَتِه "؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.
- ↑ الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۵۴.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.
- ↑ الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۶۶.
- ↑ مراجعه شود به: مفاتیح الجنان، (گردآوری: شیخ عباس قمی)، زیارت جامعه کبیره.
- ↑ هدایتنیا، فرجالله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص353- 360.
- ↑ ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم.
- ↑ کتاب الغیبة للحجة، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳، مسند ابوسعید خدری، ص ۳۷. شما را به مهدی بشارت میدهم: او وقتی که مردم گرفتار اختلاف و پراکندگی شدهاند، برانگیخته میشود و زمین را از عدل و داد پر میکند، همانگونه که از ظلم و جور، پر شده است؛ ساکنان آسمان و زمین از او راضی میشوند.
- ↑ سنن ترمزی، باب ما جاء فی المهدی.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۸. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را به قدری طولانی فرماید تا آنکه مردی از فرزندان من خروج نماید و زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد، از رسول خدا(ص) چنین شنیدم.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۲. در مقام ما سنّتهایی از انبیاء وجود دارد... امّا از آدم و نوح طول عمر، و امّا پنهانی ولادت و کنارهگیری از مردم، و امّا از موسی خوف و غیبت، و امّا از عیسی اختلاف مردم درباره او، و امّا از ایّوب فرج پس از گرفتاری، و از محمّد(ص) خروج با شمشیر است.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۰. در امام قائم سنّتی از موسی بن عمران(ع) است، گفتم: سنّت موسی بن عمران چه بود؟ فرمود: خفاء مولد و غیبتش از قومش گفتم: چقدر موسی بن عمران(ع) از قوم و خاندانش غیبتش کرد؟ فرمود: بیست و هشت سال.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۳۵۱.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۱۴.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۳۱۵، ح ۲.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۶.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۳۷۷، ج ۲.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۳۲۱، ح ۳.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۳۲۷، ح ۷.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۳۴۰، ح ۱۸.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۴۲۴، ح ۱.
- ↑ «پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد (و به او رسالت میبخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۱.
- ↑ «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۱۲۹.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۰۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۱.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۵۵.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.
- ↑ مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.
- ↑ نجم الثاقب، باب سوم.
- ↑ نجم الثاقب، باب سوم.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۵۹۱.
- ↑ منتخب الاثر، فصل دوم.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۶۴.
- ↑ ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم (ص ۲۳۲- ۱۹۱).
- ↑ غیبت طوسی، ح ۱۳۶، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳؛ مسند ابو سعید خدری، ص ۳۷.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۰، ح ۱، ص ۵۸۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۵، ح ۵، ص ۶۰.
- ↑ مقصود، سفیدیای است که اندکی پیش از اذان صبح، در افق دیده میشود.
- ↑ این جمله، کنایه از این است که بلا از تو دور باد.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۵، ص ۵۳۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۱۳، ص ۱۴۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ح ۱، ص ۷۰.
- ↑ " فَأَغْلِقُوا أَبْوَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ "احتجاج، ج ۲، ح ۳۴۴، ص ۵۴۴.
- ↑ اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.
- ↑ البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت میشود که به نسبت بسیار کم است.
- ↑ راز طول عمر امام زمان(ع)، ص ۱۳.
- ↑ مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.
- ↑ سوره صافات: ۱۴۴.
- ↑ خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).
- ↑ سوره عنکبوت: ۱۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ح ۳، ص ۳۰۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۱، ح ۴، ص ۵۹۱.
- ↑ سوره نساء: ۱۵۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۷.
- ↑ تورات (ترجمه فاضل خانی)، سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.
- ↑ عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱ – ۱۲.
- ↑ اینها حقایقی است که در قرآن کریم آمده است: سوره انبیاء: ۶۹؛ سورع شعراء: ۶۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۴۳ - ۵۱.
- ↑ " يُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ قُلْتُ بِأَيِّ شَيْءٍ قَالَ وَ تَعْرِفُهُ بِالْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ بِحَاجَةِ النَّاسِ إِلَيْهِ وَ لَا يَحْتَاجُ إِلَى أَحَدٍ "بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۵۶.
- ↑ " فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ "؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۵۴.
- ↑ " يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ "؛ معانی الأخبار، ص۱۰۲.
- ↑ " الْمَهْدِيُّ جَوَادٌ بِالْمَالِ رَحِيمٌ بِالْمَسَاكِينِ شَدِيدٌ عَلَى الْعُمَّالِ "؛ بشاره المصطفی، ص۲۰۷.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۲ - ۵۳.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۱ - ۵۲.