|
|
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش غیرنهایی}} | | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = بتپرستی| عنوان مدخل = بتپرستی| مداخل مرتبط = [[بتپرستی در قرآن]] | پرسش مرتبط = }} |
| {{امامت}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[بتپرستی]]''' است. "'''[[بتپرستی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بتپرستی در قرآن]] |[[بتپرستی در حدیث]] | [[بتپرستی در تاریخ اسلامی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[بتپرستی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| ==واژهشناسی== | | == معناشناسی == |
| *[[بت]] تندیسی است که [[بتپرستان]] به اشکال گوناگون مانند [[انسان]]، حیوان و ترکیبی از آن دو <ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب، عاج و غیر آن <ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> میساختند و به عنوان نمادی از [[معبود]] و ملجأ<ref>نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref> [[غایب]] و [[جانشین]] [[خداوند]] و مساوی با او در همه [[شئون]]<ref>الاسماء الثلاثه، ص ۴۸ ـ ۴۹.</ref> یا در عرض <ref>المیزان، ج ۷، ص ۳۴.</ref> او آن را میپرستیدند و از او [[حاجت]] میخواستند<ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | [[بت]]، یعنی آنچه به جای خداپرستیده شود (خدای ساختگی). [[بت]] تندیسی است که [[بتپرستان]] به اشکال گوناگون مانند [[انسان]]، حیوان و یا ترکیبی از آن دو<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب، عاج و...<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> میساختند و به عنوان نمادی از [[معبود]] و [[ملجأ]]<ref>شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref> آن را میپرستیدند و از آن [[حاجت]] میخواستند<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 312</ref>، لذا شامل [[پرستش]] انواع [[بتها]] نظیر مجسمه، تصویر و نماد [[خورشید]]، ماه، [[ستاره]]، [[فرشته]]<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج ۲، ص ۲۵۸؛ مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، ج ۳، ص ۱۷۳؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج ۷، ص ۲۳۹.</ref>، [[جن]]، [[انسان]]، حیوان، گیاهان و سایر موجودات طبیعی<ref>مقدسی، ابو نصر بن مطهر بن طاهر، البدء والتاریخ، ج۴، ص۲۶؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۷، ص ۷۷.</ref> میشود؛ بعضی [[بت]] کوچکی به گردن خود آویزان میکردند و بعضی [[بت]] [[خانوادگی]] یا قبیلهای داشتند و در مراسمهای مختلف، حیوانی در پای [[بت]] [[قربانی]] میکردند. |
|
| |
|
| ==[[بتپرستی]] در [[قرآن]]==
| | و در اصطلاح [[قرآن]] به [[پرستش]] هر موجود مادی یا غیر مادی<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۸ ـ ۱۶۹، ۲۴۰؛ محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۲.</ref> و [[حقیقی]] یا اعتباری که انسان<ref>سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه، ص ۵۹.</ref> شأنی برای آن در نظر بگیرد و او را از [[توجه به خدا]] باز دارد، [[بتپرستی]] گفته میشود<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ طریحی، فخرالدین، مجمعالبحرین، ج ۲، ص ۶۴۰؛ تَهانَوی، محمد بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۰۹۷ ـ ۱۰۹۸؛ الانباری، ابوطالب، دائرهالمعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.</ref>. همچنین [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] [[صفات خدایی]] از [[انسان]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۵۰.</ref>، [[اطاعت]] بیقید و شرط از انسانهای دیگر را که مساوی با [[پرستش]] آنها و شکلی از [[بتپرستی]] است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۶۷.</ref> نیز [[نفی]] میکند و حتی اعلام میدارد [[پیامبران الهی]] و [[فرشتگان مقرب]] نیز [[شایسته]] [[پرستش]] نیستند<ref>سوره آل عمران، آیه ۸۰.</ref>، زیرا هیچکس در برابر [[خداوند]] به صورت مستقل قدرتی ندارد<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 312. </ref>. چنانکه [[قرآن کریم]] اشاره میکند<ref>سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>، [[یهودیان]]، [[احبار]] و [[رهبان]] خود را ارباب و [[شریک]] [[خدا]] در [[عبادت]] قرار میدادند و [[مسیحیان]]، [[عیسی بن مریم]] را؛ در حالیکه [[پرستش]] و [[عبادت]] مخصوص [[خداوند]] است و فقط به آن امر شده بودند<ref>ر. ک: سعیدیانفر، محمد جعفر، ایازی، محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۲۱۸-۲۲۳.</ref>. [[قرآن کریم]] همچنین از پیشنهاد [[مباهله]] [[پیامبر]] {{صل}} در برابر [[مسیحیان]] [[نجران]] به عنوان آخرین حربه و [[سند]] در [[نفی]] هرگونه [[پرستش]] غیر [[خدا]] یاد کرده است و [[پیامبر]] {{صل}} را از [[احترام]] و [[تقدیس]] [[صلیب]] به عنوان [[بتپرستی]] [[نهی]] فرموده است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۶۳؛ الانصاری، انب منظور، لسان العرب، ج ۱۵، ص ۲۱۴.</ref>. |
| *در اصطلاح [[قرآن]] به [[پرستش]] هر موجود مادی یا غیر مادی<ref>المیزان، ج۷، ص۱۶۸ ـ ۱۶۹، ۲۴۰؛ دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۲.</ref> و [[حقیقی]] یا اعتباری که [[انسانها]] [[معتقد]]<ref>الاسماء الثلاثه، ص ۵۹.</ref> به [[تفویض]] شأنی از [[شئون]] یا نوعی از انواع هستی به آن باشند و برای [[تقرب به خداوند]] متعالی یا به جای او به جهت عدم امکان [[پرستش]] خدای نامحدود<ref>المیزان، ج ۷، ص ۳۴.</ref>، آن را بپرستند [[بتپرستی]] گفته میشود که شامل [[پرستش]] انواع بتها نظیر مجسمه، تصویر و نماد [[خورشید]]، ماه، [[ستاره]]، [[فرشته]]<ref>الملل و النحل، ج ۲، ص ۲۵۸؛ تفسیر مراغی، ج ۳، ص ۱۷۳؛ المیزان، ج ۷، ص ۲۳۹.</ref>، [[جن]]، [[انسان]]، حیوان، گیاهان و سایر موجودات طبیعی<ref>البدء والتاریخ، ج۴، ص۲۶؛ المیزان، ج۱۷، ص ۷۷.</ref>میشود؛ همچنین به [[پرستش]] هرچه غیر خداست که [[انسان]] را از [[توجه به خدا]] باز میدارد [[بتپرستی]] اطلاق شده است<ref>مفردات، ص ۴۹۳؛ مجمعالبحرین، ج ۲، ص ۶۴۰، «صنم»؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۰۹۷ ـ ۱۰۹۸؛ دائرهالمعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.</ref>.
| |
| *باید توجه داشت [[حقیقت]] [[پرستش]] بدون [[اعتقاد]] به [[استقلال]] [[معبود]] در برابر [[خدا]] گرچه اندکی از [[استقلال]]، محقق نمیشود<ref>المیزان، ج ۳، ص ۲۷۶.</ref>. در بیش از ۳۰ [[آیه]] از [[آیات قرآن]] درباره نامها ـ [[عام و خاص]] ـ و اوصاف بتها سخن گفته شده است<ref>دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>. واژههایی که در [[قرآن]] بر بتها اطلاق شده عبارت است از:
| |
| #"صَنَم" و آن مجسمهای است که از نقره یا مس ریخته یا از چوب تراشیده شده باشد <ref>مفردات، ص ۴۹۳؛ لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴، «صنم».</ref> و برای [[تقرب به خدا]] [[پرستش]] شود و در ظاهر یا عنوان بزرگ به نظر آید<ref>التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷، «صنم».</ref>. بعضی از حکیمان گفتهاند: به هر چیزی که [[انسان]] را از [[توجه به خدا]] باز دارد و به خود مشغول سازد صنم گفته میشود<ref>مفردات، ص ۴۹۳؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۳، ص ۴۴۵.</ref>. برخی گفتهاند: صنم عبارت است از آنچه غیر [[خدا]] [[پرستش]] شود<ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴.</ref>، با [[عبادت]] ظاهری یا [[باطنی]]، با توجه [[قلب]] به سوی آن شیء و [[تواضع]] و [[فروتنی]] در برابر آن و [[اعتقاد]] به تأثیر آن در [[دنیا]] و [[آخرت]]<ref>التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷.</ref>. این واژه ۵ بار به صورت جمع (اصنام) در [[قرآن]] آمده است.
| |
| #"وَثَن" و آن به معنای سنگی است که آن را میتراشیدند و [[پرستش]] میکردند<ref>مفردات، ص ۸۵۳، «وثن».</ref>و بر بتهای کوچک و [[پست]]<ref>التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷؛ ج ۱۳، ص ۲۹.</ref> و نیز به عکس و تصاویر و شکلهای ترسیم شده اطلاق شده<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.</ref> و در [[قرآن]] سه بار به صورت جمع آمده است.
| |
| #"نُصُب" که به قطعه سنگهای [[زیبا]]، بیشکل و بینامی که در اطراف [[کعبه]] یا جاهای دیگر [[نصب]] میکردند و در نزد آن [[تقرب]] میجستند و گاهی بر گرد آن [[طواف]] و روی آن [[قربانی]] کرده، [[خون]] بر آن میمالیدند، گفته شده است<ref>جامعالبیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۰۱؛ مفردات، ص ۸۰۷.</ref>.
| |
| #"بعل"؛ برخی آن را نام بتی خاص دانستهاند؛ ولی [[راغب]] میگوید: بعل هر موجودی است که دست [[برتر]] و [[قدرت]] بالاتری داشته باشد، به همین جهت به شوهر بعل گفته میشود و [[عرب]] بر [[بت]]، از آن رو که [[اعتقاد]] داشتند [[قدرت]] [[برتر]] است بعل اطلاق میکردند<ref>مفردات، ص ۱۳۵، «بعل».</ref>.
| |
| #"وَدّ"، "سُواع"، "یَغوث"، "نَسْر" و "یَعوق" که نام ۵ مرد [[صالح]] یا نامهای ۵ [[فرزند]] [[آدم]]{{ع}} است که مجسمه آنها ساخته شده، یا نام بتهایی که در عصر خود [[نوح]] ساخته شده و مورد [[پرستش]] بوده است و بعد [[عربها]] نیز به [[پرستش]] آنها روی آوردند<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref>.
| |
| #"[[لات]]"، "عُزّی" و "مَنات"؛ اینها بتهای سهگانه [[عرب]] و در نظرشان از [[جایگاه]] ویژهای برخوردار بودند<ref> بلوغالارب، ج ۲، ص ۲۰۳.</ref>. [[لات]] به صورت [[انسان]] <ref>التفسیرالکبیر، ج ۲۸، ص ۲۹۶؛ التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۴.</ref> و عُزّی به صورت گیاه بود<ref>التفسیرالکبیر، ج ۲۸، ص ۲۹۶؛ التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۴.</ref> و هر دو [[بت]] در [[مسجد الحرام]] قرار داشت<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۶۶.</ref>. [[منات]] که از کهنترین بتهای [[عرب]] به شمار میآمده بزرگترین [[بت]] بوده و بیشترین [[پرستش]] کنندگان را داشته است <ref>التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۵.</ref>.
| |
| #برخی "[[جبت]]" و "[[طاغوت]]" را نیز بتانی شمردهاند<ref>مجمعالبحرین، ج ۱، ص ۳۳۷؛ التحقیق، ج ۲، ص ۴۴، «جبت».</ref> که نام آنها در [[قرآن]] آمده؛ اما با توجه به اطلاق و [[عمومیت]] معنای این دو واژه، که درباره هر معبودی غیر [[خدا]] به کار رفته <ref>جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۲۸؛ مفردات، ص ۱۸۲، ۵۲۰، «جبت»، «طاغوت»؛ مجمعالبحرین، ج ۱، ص ۳۳۷.</ref> بر مطلق [[بت]] و [[معبود]] دروغین<ref>مجمع البحرین، ج ۱، ص ۳۳۷.</ref> و بر هر [[متکبر]] متظاهر بیحقیقت<ref>التحقیق، ج ۲، ص ۴۴، «جبت».</ref> اطلاق میشود.
| |
| *همچنین از واژههایی چون آلهه، تماثیل (جمع تمثال به معنای تصویر و مجسمه که عکسهای روی پرده را نیز شامل میشود) [[اولیاء]]، انداد، ماتنحتون (آنچه میتراشید)، شرکاء، شفعاء، [[شهداء]] و ارباب که به اوصاف بتها ـ اعم از واقعی و ادعایی ـ اشاره دارند نیز معنای [[بت]] [[اراده]] شده است<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. گفتنی است که [[آیات]] مربوط به [[شرک]] که بیشتر درباره [[بتپرستان]] ساکن شبه [[جزیره عربستان]] است <ref>منشور جاوید، ج ۲، ص ۴۸۳.</ref> نیز به بحث [[ارتباط]] مییابند<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷ ـ ۲۷۸. </ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[تاریخ]] [[بتپرستی]]==
| | [[قرآن کریم]] با [[عنایت]] به [[قانون]] عمومی [[حاکم]] بر عالم یعنی [[خضوع]] و [[تسلیم]] موجود [[ضعیف]]، در برابر موجود [[قوی]] که همان [[پرستش]] نیروی [[قوی]] است، همه قدرتها<ref>سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref>و عزتها را<ref>سوره نساء، آیه ۱۳۹.</ref> تنها برای [[خدا]] دانسته و تنها او را [[ولیّ]] و شفیع میشمارد که سزاوار [[پرستش]] است<ref>سوره انعام، آیه ۵۱.</ref> و بتها را موجوداتی بیاثر<ref>سوره احقاف، آیه ۴.</ref>، تندیسهایی بیروح و [[جان]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۲-۵۳.</ref>، مصنوع [[انسان]]<ref>سوره صافات، آیه ۹۵.</ref>، فاقد [[مالکیت]]<ref>سوره زمر، آیه ۴۳.</ref>، منفعل محض<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۷.</ref>،<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۲.</ref> مخلوقاتی نظیر پرستشکنندگانشان<ref>سوره صافات، آیه ۹۶.</ref> و [[ناتوان]] بر [[یاری]] خویش توصیف میکند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۵، ص ۵۶ و ۵۷.</ref> و در [[آیات]] متعددی آنان را [[ناتوان]] از جلب نفع و دفع ضرر از [[بتپرستان]] معرفی میکند<ref>سوره یونس، آیه ۱۸.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، 312-313.</ref> |
| *برخی از باستانشناسان در آثار کلده و [[بابل]] از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مجسمههایی یافتهاند که [[نشانه]] [[بتپرستی]] [[اقوام]] پیشین است<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۱۷۴؛ نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref>، گرچه نمیتوان [[تاریخ]] دقیقی برای [[بتپرستی]] معین کرد<ref>قاموس کتاب مقدس، ص ۱۶۴.</ref>؛ ولی میتوان گفت [[بتپرستی]]، قدیمیترین [[آیین]] است، زیرا کهنترین [[پیامبری]] که تاریخش برای ما [[نقل]] شده، [[حضرت نوح]]{{ع}} است که بنابر گزارش [[قرآن کریم]] [[اقدام]] به ردّ و [[انکار]] [[بتپرستان]] کرده است {{متن قرآن|قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا وَمَكَرُوا مَكْرًا كُبَّارًا وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا وَقَدْ أَضَلُّوا كَثِيرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالًا}}<ref>«نوح گفت: پروردگارا! آنان از من فرمان نبردند و از کسی پیروی کردند که دارایی و فرزندش جز به زیان وی نیفزود و نیرنگی بزرگ باختند و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید و بیگمان بسیاری را گمراه کردند، و ستمگران را جز گمراهی میفزای» سوره نوح، آیه ۲۱-۲۴.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲؛ ج ۷، ص ۳۵.</ref>. البته باید توجه داشت که [[بتپرستی]] نوعی [[تحریف]] در [[عقیده]] [[فطری]] [[خداپرستی]] است و با توجه به اینکه [[فطرت خداپرستی]] همواره در میان [[انسانها]] بوده [[تحریف]] آن نیز در میان افراد [[نادان]] پیوسته وجود داشته است، بنابراین [[تاریخ]] [[بتپرستی]] را میتوان با [[تاریخ]] پیدایش [[انسان]] همراه دانست <ref>المیزان، ج ۶، ص ۷۴.</ref>.
| |
| *در این راستا برخی [[مفسران]] آغاز [[بتپرستی]] را به زمانی پس از [[حضرت آدم]]{{ع}} که اولین [[پیامبر]] و نخستین [[موحد]] بود و پیش از [[حضرت نوح]]{{ع}} به [[القای شیطان]] نسبت دادهاند<ref>التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲؛ ج ۷، ص ۳۵؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۲۹۳ ـ ۲۹۵؛ المیزان، ج ۲، ص ۳۴۹.</ref>. بعضی گفتهاند: هنگامی که [[نوح]] از [[طواف]] [[قبر]] [[آدم]]{{ع}} جلوگیری کرد [[مردم]] به تحریک [[ابلیس]] بتهایی ساختند و به [[پرستش]] آنها پرداختند<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۷؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۳.</ref>. برخی هم شیوع [[بتپرستی]] را اندکی پس از [[طوفان نوح]]{{ع}} [[تصور]] کردهاند<ref>قاموس کتاب مقدس، ص ۱۶۴.</ref>.
| |
| *از [[قرآنکریم]] استفاده میشود که [[گرایش]] به [[بتپرستی]] از زمانی نزدیک به عصر [[حضرت نوح]] وجود داشته است {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref>؛ اما از زمانهای پیشتر سخنی در میان نیست. پس از آن از [[بتپرستی]] [[قوم عاد]] {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref>، [[ثمود]] {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.</ref> که ۷۰ [[بت]] داشتند<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۳۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref>، [[اصحاب]] [[مدین]]<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اهل]] سبا<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اصحاب القریه]]<ref> المیزان، ج ۱۷، ص ۷۴.</ref>، [[قوم ابراهیم]]{{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ}}<ref>«هنگامی که به پدر و قوم خویش، گفت: این تندیسها چیست که شما به (خدمت) آنها ماندگارید؟» سوره انبیاء، آیه ۵۲.</ref> و {{متن قرآن|قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«گفتند: چه کسی با خدایان ما چنین کرده است؟ بیگمان او از ستمگران است» سوره انبیاء، آیه ۵۹.</ref>، [[مصریان]] در زمان [[حضرت یوسف]]{{ع}} {{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟ شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۳۹ - ۴۰.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.</ref> و زمان [[موسی]]{{ع}} {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و [[بنی اسرائیل]] {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref> خبر داده است<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۶۲؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰.</ref>.
| |
| *به گفته [[فخر رازی]] [[مصریان]] در زمان [[یوسف]]{{ع}} [[ارواح]] فلکی را میپرستیدهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref>؛ همچنین [[قرآن کریم]] به [[بتپرستی]] در زمان [[لوط]]، [[یونس]] و [[عیسی]]{{عم}} نیز اشاره کرده است {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ}}<ref>«و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.</ref> [[بتپرستی]] [[آیین]] رایج [[عرب پیش از اسلام]] شده بود {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند در چهرههای کافران، ناخوشایندی میبینی، نزدیک است به کسانی که آیات ما را بر آنان میخوانند تاخت آورند، بگو: آیا به بدتر از این شما را آگاه سازم؟ (آن) دوزخ است که خداوند کافران را بدان وعده داده است؛ و این پایانه، بد است» سوره حج، آیه ۷۱-۷۲.</ref><ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۳۱۶؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۱۴۱.</ref>.
| |
| *برخی اولین رواج دهنده [[بتپرستی]] را در میان [[اعراب]] [[ابوکبشه]]<ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۷۶ ـ ۲۷۷.</ref> و برخی دیگر [[عمرو بن لحیّ]]<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۱۱۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۴.</ref> به [[تقلید]] از [[شامیان]] دانستهاند. به گفتهای پس از سکونت [[حضرت اسماعیل]] در [[مکه]] و فزونی یافتن فرزندانش، آنجا برای [[زندگی]] آنان تنگ شد و ناگزیر به اطراف کوچ کردند و هر کدام قطعه سنگی از [[حرم]] برای [[بزرگداشت]] [[حرم]] با خود بردند و آن را [[طواف]] میکردند تا به تدریج [[معبود]] آنان شد<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۰.</ref>. مقارن [[ظهور اسلام]] این [[اندیشه]] در میان [[مردم]] [[جزیرة العرب]] نیز وجود داشت {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.</ref> و [[مردم]] معبودهای دیگری غیر از [[خدا]] {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید باز داشته شدهام؛ بگو: از خواستههای (نفسانی) شما پیروی نمیکنم که در آن صورت به راستی گمراه گردیدهام و از رهیافتگان نخواهم بود» سوره انعام، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> و از جمله برخی [[ستاره]] شَعْری را میپرستیدند<ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۷۶.</ref>.
| |
| *باید توجّه داشت که یکی از نقاط اشتراک تمدنهای هفتگانه، [[بتپرستی]] بوده است <ref>التنبیه والاشراف، ص ۷۹.</ref> و اکثر [[مردم]] [[دنیا]] در طول [[تاریخ]] [[بت]] پرست بودهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref>. هماکنون نیز صدها میلیون [[بت]] پرست در [[شرق]] و [[غرب]] [[جهان]] وجود دارد<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۱۶۷.</ref> و شمار آنان از مجموع [[مسیحیان]]، [[یهودیان]] و [[مسلمانان]] که تابع [[توحید]] [[حضرت]] ابراهیماند، بیشتر است<ref>نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==انگیزههای [[بتپرستی]]== | | == [[بت پرستی]] در [[قرآن]] == |
| *[[بتپرستان]] به رغم اینکه [[خداوند]] را [[رب]] الارباب و [[خالق]] هستی میدانستند<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۳۵۸؛ ج ۱۱، ص ۲۸۸ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۱۴، ص ۲۶۶ ـ ۲۷۷.</ref> و بتی را که از قطعهای چوب یا سنگ ساخته شده یا جرمی از اجرام آسمانی است، [[خالق]] [[جهان]] نمیدانستند، [[خدا]] را رها کرده و بتها را به جای او میپرستیدند، ازاینرو [[دانشمندان]] کوشیدهاند انگیزههای آغازین [[بتپرستی]] را به گونهای توجیه کنند که با [[بداهت]] عقلیِ [[نادرستی]] [[پرستش]] [[بت]] ناسازگار نباشد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref>، هرچند بطلان آن در تحلیل [[عقلی]] ثابت شود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۴.</ref>. در این [[ارتباط]] وجوهی ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میشود<ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | در بیش از ۳۰ [[آیه]] از [[آیات قرآن]] نیز درباره نامها و اوصاف [[بت]] سخن گفته شده است<ref>دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>. واژههایی که در [[قرآن]] بر [[بتها]] اطلاق شده عبارت است از: |
| ===[[بزرگداشت]] مردان بزرگ===
| | #"صَنَم": مجسمهای ساخته شده از نقره یا مس ریخته یا از چوب تراشیده شده است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ الأنصاری، ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴، «صنم».</ref> و برای [[تقرب به خدا]] [[پرستش]] میشود. بعضی از حکیمان گفتهاند: این واژه را به هر چیزی که [[انسان]] را از [[توجه به خدا]] باز دارد و به خود مشغول سازد، نسبت میدهند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ فیروزآبادی، مجدالدین محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز، ج ۳، ص ۴۴۵.</ref> و برخی گفتهاند: [[صنم]] عبارت است از آنچه غیر [[خدا]]<ref>الأنصاری، ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴.</ref>، با [[عبادت]] ظاهری یا [[باطنی]] و توجه [[قلب]] به سوی آن شیء و [[تواضع]] و [[فروتنی]] در برابر آن و [[اعتقاد]] به تأثیر آن در [[دنیا]] و [[آخرت]]<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷.</ref> [[پرستش]] شود. این واژه ۵ بار به صورت جمع ([[اصنام]]) در [[قرآن]] آمده است. |
| *[[بتپرستی]] با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگشان برای [[بزرگداشت]] آنان آغاز شد<ref>التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۳؛ تفسیر المنار، ج ۸، ص ۲۰.</ref>. آنها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگانشان تندیس آنان را میساختند و در کنار آن به [[عبادت خدا]] میپرداختند و در فصل زمستان برای محافظت از [[باران]] آن تندیسها را به [[خانه]] میبردند؛ ولی نسلهای جدید که از [[عقاید]] [[نیاکان]] [[خود آگاهی]] نداشتند [[گمان]] کردند پدرانشان آن تندیسها را میپرستیدند، از این رو آنان به [[پرستش]] مجسمهها روی آوردند<ref> المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶.</ref>. این مطلب را [[روایات]] نیز [[تأیید]] میکند؛ براساس برخی از این روایات [[شیطان]] ۵ [[بت]] به نام [[فرزندان آدم]] ساخت و با [[مرگ]] هر یک از آنان تندیسی را به شکل او برای بازماندگانش قرار میداد و بدین سبب نسلهای بعد به تدریج به [[بتپرستی]] روی آوردند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ روحالبیان، ج ۴، ص ۲۶.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | #"وَثَن": به معنای سنگی است که آن را میتراشیدند و [[پرستش]] میکردند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۸۵۳، «وثن».</ref>. همچنین این نام به بتهای کوچک و [[پست]] و نیز تصاویر و شکلهای ترسیم شده اطلاق شده<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷؛ ج ۱۳، ص ۲۹؛ دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.</ref> و در [[قرآن]] سه بار به صورت جمع آمده است. |
| === [[اعتقاد]] به واگذاری [[تدبیر]] [[امور دنیوی]] به سیارات===
| | #"نُصُب": به قطعه سنگهای [[زیبا]]، بیشکل و بینامی که در اطراف [[کعبه]] یا جاهای دیگر [[نصب]] میکردند و گاهی بر گرد آن [[طواف]] و روی آن [[قربانی]] کرده، [[خون]] بر آن میمالیدند و به آن [[تقرب]] میجستند گفته شده است<ref>طبری، محمد بن جریر، جامعالبیان، مج ۴، ج ۶، ص ۱۰۱؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۸۰۷.</ref>. |
| *گروهی [[اعتقاد]] داشتند [[خدای بزرگ]] سیارات هفتگانه را [[آفریده]] ـ و آنها همانند [[انسان]] دارای هیکل و [[روحی]] هستند و [[جرم]] شمردنشان مربوط به هیکل آنهاست<ref>الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> ـ و [[تدبیر]] عالم پایین را به آنان واگذاشته و بشر [[بنده]] این سیارات و سیارات [[بنده]] خدای بزرگاند، پس بر [[انسان]] [[واجب]] است [[ارواح]] سیارات را [[پرستش]] کنند<ref>التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>، و چون [[ارواح]] خارج از عالم اجسام و منزه از ماده و آثار آناند اجرام سیارات را که به منزله [[بدن]] آنهاست<ref>الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ نخبة الدهر، ص ۶۳.</ref> [[بت]] [[ارواح]] قرار دادند و به [[پرستش]] آنها پرداختند. سپس هنگامی که [[مشاهده]] کردند سیارات همواره حاضر نیستند برای هر کدام [[بت]] و سمبلی از ماده و [[جسم]] ساختند؛ [[بت]] [[خورشید]] را از طلا ساختند و با سنگهایی مانند یاقوت و الماس [[زینت]] دادند. [[بت]] ماه را نیز از نقره ساختند و به همین سان [[بت]] دیگر سیارات را ساختند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref> و به [[عبادت]] آنها پرداختند و [[سعادت]] و [[شقاوت]] [[دنیایی]] را به چگونگی قرار گرفتن آنها در طالعهای [[مردم]] میدانستند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>. آنان برای هر یک از ۷ سیاره انگشتری به شکل آن سیاره ساختند و در ساعتی مخصوص از روز به دست کرده، [[عبادت]] میکردند ([[اصحاب]] هیاکل) و مقصودشان در واقع [[پرستش]] [[ارواح]] سیارات بود. اینان همان [[صابئان]] [[بت]] پرستاند که در برابر [[صابئان]] [[حنیف]] قرار داشتند<ref> الملل و النحل، ج ۲، ص ۵۱؛ المیزان، ج ۱، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۵.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | #"بعل": برخی آن را نام بتی خاص دانستهاند؛ برخی نیز میگویند: بعل هر موجودی است که دست [[برتر]] و [[قدرت]] بالاتری داشته باشد، به همین جهت به شوهر نیز بعل گفته میشود و [[عرب]] بر [[بت]]، از آن رو که [[اعتقاد]] داشتند [[قدرت]] [[برتر]] است، بعل میگفتند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۱۳۵، «بعل».</ref>. |
| ===[[اعتقاد]] به [[حلول]] [[خدا]] در اجسام===
| | #"وَدّ"، "[[سُواع]]"، "[[یَغوث]]"، "[[نَسْر]]" و "[[یَعوق]]": نام ۵ [[مرد]] [[صالح]] یا نامهای ۵ [[فرزند]] [[آدم]] {{ع}} است که مجسمه آنها ساخته شده، یا نام بتهایی که در عصر خود [[نوح]] ساخته شده و مورد [[پرستش]] بوده است و [[عربها]] نیز به [[پرستش]] آنها روی آوردند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref>. |
| *گروهی از [[بتپرستان]] [[اعتقاد]] داشتند که [[خدا]] در بعضی از اجسام [[شریف]] و اشخاص [[حلول]] میکند و از این رو به [[پرستش]] این اجسام میپرداختند<ref>التفسیرالکبیر، ج۱۷، ص ۶۰؛ ج ۲، ص ۱۱۳؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص ۱۱۷.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | #"[[لات]]"، "عُزّی" و "مَنات": بتهای سهگانه [[عرب]] و از [[جایگاه]] ویژهای برخوردار بودند<ref>شکری الألوسی البغدادی، محمود، بلوغالارب، ج ۲، ص ۲۰۳.</ref>. [[لات]] به صورت [[انسان]] و عُزّی به صورت گیاه بود و هر دو [[بت]] در [[مسجدالحرام]] قرار داشت. [[منات]] نیز که از کهنترین [[بتهای عرب]] به شمار میآمده بزرگترین [[بت]] بوده و بیشترین [[پرستش]] کنندگان را داشته است<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲۸، ص ۲۹۶؛ طاهر بن عاشور، التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۴. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲۸، ص ۲۹۶؛ طاهر بن عاشور، التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۶۶؛ التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۱۰۵.</ref>. |
| | برخی "[[جبت]]" و "[[طاغوت]]" را نیز بتانی شمردهاند<ref>طریحی، فخرالدین، مجمعالبحرین، ج ۱، ص ۳۳۷؛ مصطفوی، حسن، التحقیق، ج ۲، ص ۴۴، «جبت».</ref> که نام آنها در [[قرآن]] آمده؛ اما با توجه به اطلاق و عمومیت معنای این دو واژه، نمیتوان آنها را اسم خاص در نظر گرفت چراکه درباره هر معبودی غیر [[خدا]] به کار رفته است و بر [[معبود]] دروغین و هر [[متکبر]] متظاهر بیحقیقت<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق، ج ۲، ص ۴۴، «جبت».</ref> اطلاق میشود. همچنین از واژههایی چون "آلهه"، "تماثیل" (جمع تمثال به معنای تصویر و مجسمه که عکسهای روی پرده را نیز شامل میشود)، "[[اولیاء]]"، "انداد"، "ماتنحتون" (آنچه میتراشید)، "شرکاء"، "شفعاء"، "[[شهداء]]" و "ارباب" که به اوصاف بتها ـ اعم از واقعی و ادعایی ـ اشاره دارند نیز معنای [[بت]] داده شده است<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>. گفتنی است [[آیات]] مربوط به [[شرک]] که بیشتر درباره [[بتپرستان]] ساکن [[شبه جزیره عربستان]] است<ref>سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج ۲، ص ۴۸۳.</ref> نیز به بحث [[ارتباط]] مییابند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷ ـ ۲۷۸.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 313-314.</ref> |
|
| |
|
| ===[[تقدیس]] مظاهر [[قدرت خدا]]=== | | == پیشینه [[بت پرستی]] == |
| *گروهی آنچه را [[مظهر]] [[قدرت خدا]] و مایه خیر و منبع [[برکت]] یا دارای [[عظمت]] ظاهری بود [[تقدیس]] میکردند، زیرا میپنداشتند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از [[سنن الهی]] و [[نظام]] علّی و معلولی خارج است <ref>تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>؛ مثلاً اقوامی آفتابپرست، ماهپرست و ستارهپرست بودند و گروهی [[آتش]] را میپرستیدند و اقوامی رودهای بزرگ مانند نیل در [[مصر]] و رود گنگ در [[هندوستان]] را، و به تدریج این منابع خیر و [[برکت]] در نظر آنان چنان [[مقدس]] جلوه داده میشد که برای آن، [[روح]] مرموزی قائل میشدند و آن را خدایی از [[خدایان]] میشمردند<ref>التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶؛ المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶، ۲۷۸.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | باید توجّه داشت اکثر [[مردم]] [[دنیا]] در طول [[تاریخ]]، [[بت]] پرست بودهاند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref>. برخی از باستان شناسان در آثار کلده و [[بابل]] از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد [[مسیح]] مجسمههایی یافتهاند که [[نشانه]] [[بتپرستی]] [[اقوام]] پیشین است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۸، ص ۱۷۴؛ شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref>، شاید بتوان گفت مهمترین علت این پیشینه قابل توجه، ماهیت [[بتپرستی]] است که نوعی [[تحریف]] در [[عقیده]] [[فطری]] [[خداپرستی]] است؛ با توجه به اینکه [[فطرت خداپرستی]] همواره در میان [[انسانها]] بوده، [[تحریف]] آن نیز در میان افراد [[نادان]] پیوسته وجود داشته است، بنابراین [[تاریخ]] [[بتپرستی]] را میتوان با [[تاریخ]] پیدایش [[انسان]] همراه دانست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۶، ص ۷۴.</ref>، همچنین [[بتپرستی]] [[آیین]] رایج [[عرب پیش از اسلام]] بوده است<ref>سوره حج، آیه ۷۱-۷۲.</ref><ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۱۶؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۱۰، ص ۱۴۱.</ref> |
| === [[اعتقاد]] به عدم [[لیاقت]] [[انسان]] برای [[عبادت خدا]]===
| |
| *گروهی [[معتقد]] بودند که ما [[شایستگی]] [[عبادت خدا]] را بدون واسطه نداریم، زیرا:
| |
| #ما به انواع آلودگیهای بشری و مادی و پلیدیهای [[گناهان]] و خطاها [[مبتلا]] هستیم.
| |
| #خداوند نامحدود و بزرگتر از آن است که انسانهای محدود بر او احاطه [[عقلی]]، وهمی یا حسّی پیدا کنند {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم» سوره هود، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ}}<ref>«او جز مردی نیست که جنونی دارد پس چندی بر او انتظار برید» سوره مؤمنون، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ}}<ref>«سپس مردم دورهای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم» سوره مؤمنون، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ}}<ref>«و اگر از آدمی مانند خویش فرمان برید بیگمان در آن صورت زیانکار خواهید بود» سوره مؤمنون، آیه ۳۴.</ref>، پس ممکن نیست برای [[عبادت]] متوجه او شویم <ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۸؛ ج ۱۷، ص ۷۷.</ref> و چون [[توانایی]] [[شناخت]] او را نداریم، پس لازم است به [[مقربان]] درگاه او [[تقرب]] جوییم و [[مقربان]] کسانی هستند که اداره [[شئون]] مختلف عالم به آنان سپرده شده، پس آنان [[پروردگار]] ما هستند و ما آنان را [[پرستش]] میکنیم تا در پیشگاه [[خدا]] برای ما [[شفاعت]] کنند <ref>تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref> و آنان [[ملائکه]] و جنّیان و قدّیسان از [[بشر]] هستند، بنابراین با توجه به اینکه ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، برای آن جنبه از [[تدبیر]] عالم که برایشان مهم بود و [[خدا]] و مدبّری از طرف [[خداوند]] برای آن قائل بودند بتی میساختند و با اینکه [[شفاعت]] را مربوط به [[خدایان]] میدانستند، به [[گمان]] اینکه [[بت]] عامل نزدیکی آنان به خداست<ref>التبیان، ج ۶، ص ۹؛ تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref> آن را نیز میپرستیدند: {{متن قرآن|أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفتهاند (و میگویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمیپرستیم، در آنچه اختلاف میورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمیکند» سوره زمر، آیه ۳.</ref> و به [[شفاعت]] آن نیز [[اعتقاد]] داشتند: {{متن قرآن| وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ }}<ref>«و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند» سوره یونس، آیه ۱۸.</ref><ref>التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۳.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[اعتقاد]] به مظهریت بتها برای [[فرشتگان]]===
| |
| *گروهی دیگر [[اعتقاد]] داشتند [[فرشتگان]] [[مقام]] و منزلتی و الا نزد [[خدا]] دارند و میگفتند: ما این بتها را به عنوان [[مظهر]] و صورت [[فرشتگان]] برگزیدهایم تا ما را به [[خدا]] نزدیک کنند. گروهی دیگر میگفتند: بتها به منزله [[قبله]] ما به هنگام [[عبادت خدا]] هستند<ref>التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref>، چنانکه [[مسلمانان]] روبه [[قبله]] [[عبادت]] میکنند. البته این مقایسه درست نیست، زیرا [[مسلمانان]] رو به [[قبله]] [[خدا]] را میپرستند و به این جهت بسیاری از [[عبادات]] مانند [[دعا]] و [[مناجات]]، [[احرام]] و [[سعی]] بین [[صفا و مروه]] مشروط به توجه به [[کعبه]] نیست؛ ولی [[بتپرستان]] رو به [[بت]]، [[بت]] را [[پرستش]] میکنند؛ نه [[خدا]] را و بر فرض [[پرستش]] خدایِ [[بت]]، [[ارواح]] ممثل [[بت]] را میپرستند و در هر صورت [[خدا]] را نمیپرستند<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱.</ref>. فرقهای نیز [[معتقد]] بودند که در کنار هر بتی [[شیطانی]] است و هر کس آن [[بت]] را بپرستد و [[حق]] عبادتش را بهجا آورد [[شیطان]] حاجتهای او را به [[فرمان خدا]] برمیآورد و اگر نپرستد [[شیطان]] او را [[بدبخت]] میکند <ref>بلوغ الارب، ج ۲، ص ۱۹۷.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===پیوند متقابل [[اجتماعی]] میان افراد و [[جامعه]]===
| |
| *[[بتپرستان]] برای [[حفظ]] [[غرور]] ملی و قومی در برابر [[اقوام]] دیگر، [[بتپرستی]] را رمز [[وحدت]] و مایه پیوند میان خود و نیاکانشان و همچنین میان افراد [[جامعه]] و نیز آن را حلقه اتصالی بین سران [[کفار]] و [[پیروان]] آنها میدانستند: {{متن قرآن|وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضًا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«و گفت: جز این نیست که به جای خداوند بتهایی را از سر دوستی میان یکدیگر در زندگی این جهان (به پرستش) گرفتهاید سپس در روز رستخیز هر یک از شما دیگری را انکار میکند و هر یک از شما به دیگری لعنت میفرستد و جایگاهتان آتش (دوزخ) است و یاوری نخواهید داشت» سوره عنکبوت، آیه ۲۵.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==زمینههای [[بتپرستی]]==
| | برخی اولین رواج دهنده [[بتپرستی]] را در میان [[اعراب]] "ابوکبشه" و برخی دیگر "عمرو بن لحیّ" به [[تقلید]] از [[شامیان]] دانستهاند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج ۳، ص ۳۹۰ و ج ۹، ص ۲۷۶ ـ ۲۷۷؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۱۱۰؛ العروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۴.</ref>. براساس گفتهای، پس از سکونت [[حضرت اسماعیل]] {{ع}} در [[مکه]] و زیاد شدن فرزندانش، شرایط برای [[زندگی]] آنان سخت شد و ناگزیر به اطراف کوچ کردند و هر کدام قطعه سنگی از [[حرم]] برای [[بزرگداشت]] آن با خود بردند و آن را [[طواف]] میکردند تا به تدریج [[معبود]] آنان شد<ref>عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۰.</ref>. |
| *[[قرآن کریم]] ضمن [[انتقاد]] شدید از [[شرک]] و [[بتپرستی]] و [[نفی]] همه مظاهر آن {{متن قرآن|قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref>؛ {{متن قرآن|أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ}}<ref>«آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟ و نه برای آنان یاور توانند بود و نه به خودشان یاری میرسانند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۱-۱۹۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟ ننگ بر شما و بر آنچه به جای خداوند میپرستید، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶-۶۷.</ref> و تأکید بر [[ربوبیت]] مطلق [[الهی]] {{متن قرآن|قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ}}<ref>«گفت: (نه،) بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را پدید آورده است و من بر این گواهم» سوره انبیاء، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}}<ref>«بگو: کسانی را که به جای خداوند، (خدای خود) میپندارید فرا خوانید؛ آنان همسنگ ذرهای را در آسمانها و زمین در اختیار ندارند و آنان را در (آفرینش) آن دو، شرکتی نیست و او را از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دلهاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ میگویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است» سوره سبأ، آیه ۲۲-۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ}}<ref>«از شب میکاهد و بر روز میافزاید و از روز میکاهد و بر شب میافزاید و خورشید و ماه را رام کرده است، هر یک تا زمانی معیّن روان است، این است خداوند پروردگار شما که فرمانفرمایی، او راست و کسانی را که به جای او (به پرستش) میخوانید سر مویی اختیار ندارند» سوره فاطر، آیه ۱۳.</ref> و [[دعوت]] [[مردم]] به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] {{متن قرآن|أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را میپرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و خدای شما خدایی یگانه است، خدایی جز آن بخشنده بخشاینده نیست» سوره بقره، آیه ۱۶۳.</ref>؛ {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافتهاند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که میورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> اموری را خاستگاه و زمینههای [[بتپرستی]] میداند که مهمترین آنها عبارت است از<ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>:
| |
| ===[[نادانی]]===
| |
| *زمینه اصلی [[بتپرستی]] [[جهل]] و [[ناآگاهی]] است. {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.</ref> از یک سو [[جهل]] به ذات [[پاک]] [[خداوند]] و اینکه برای او مانندی [[تصور]] نمیشود، از سوی دیگر [[ناآگاهی]] [[انسان]] به [[علل]] اصلی حوادث [[جهان]] که گاهی آنها را به [[علل]] خیالی و [[خرافی]] از جمله [[بت]] نسبت میدهد و از سوی سوم کوتاه [[فکری]] برخی [[انسانها]] که آنها را تا سر حد چارپایان بلکه [[پستتر]] [[سقوط]] داده است، زمینه [[گرایش]] به [[بتپرستی]] را فراهم میکند<ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[حسگرایی]]===
| |
| *یکی از مهمترین زمینههای [[گرایش]] به [[بتپرستی]] در طول [[تاریخ]]، [[حسگرایی]] بوده است {{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ}}<ref>«آیا جز این انتظار دارند که (فرمان) خداوند در سایهبانهایی از ابر و (نیز) فرشتگان نزدشان بیایند و کار (هلاکشان) پایان یافته باشد و کارها به سوی خداوند باز گردانده میشود» سوره بقره، آیه ۲۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا}}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم» سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روان سازی یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۰-۹۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوًّا كَبِيرًا}}<ref>«و آنان که به لقای ما امیدوار نیستند میگویند: چرا بر ما فرشتگان را فرو نفرستادهاند یا پروردگارمان را نمیبینیم؟ به راستی خود را بزرگ شمردند و سرکشی بزرگی ورزیدند» سوره فرقان، آیه۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمیشناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان میپندارم» سوره قصص، آیه ۳۸.</ref>، بلکه عمده مصائبی که در اجتماعات [[دینی]] پدید آمده از آثار [[بتپرستی]] ابتدایی است که در [[حسگرایی]] ریشه دارد <ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۴.</ref>. [[انسان]] همواره در لغزشگاه مجسم ساختن [[امور معنوی]] و ریختن غیر محسوس در قالب محسوس از طریق [[مجسمه ]]*سازی و تصویر و نقاشی بوده و هست<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۴.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[تقلید کورکورانه]]===
| |
| *پرورش در محیط [[بتپرستی]] و اثرپذیری از فرهنگهای غلط <ref>راهنما، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref> و [[تقلید]] از [[آیین]] نیاکان از زمینههای تداوم و انتقال [[بتپرستی]] از قومی به [[قوم]] دیگر و از نسلی به [[نسل]] دیگر محسوب میشود.
| |
| *گروهی از [[بتپرستان]] [[فرشتگان]] را [[دختران]] [[خدا]] میپنداشتند و آنها را [[پرستش]] میکردند و چون از علت آن پرسیده میشد، در پاسخ میگفتند: ما پدرانمان را بر آیینی یافتهایم و خود در پی ایشان رهیافتهایم: {{متن قرآن|بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«(نه،) بلکه گفتند: ما به راستی پدرانمان را بر آیینی یافتهایم و ما نیز در پی آنان رهجوییم و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم» سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref>؛ همچنین [[قوم]] [[فرعون]] به [[موسی]] گفتند: آیا به سراغ ما آمدهای تا ما را از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم منصرف کنی و بزرگی و [[ریاست]] در این [[سرزمین]] فقط از آن شما باشد: {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم باز داری و در این سرزمین برتری از آن شما دو تن گردد؟ و ما به شما ایمان نخواهیم آورد» سوره یونس، آیه ۷۸.</ref> در واقع برای [[اثبات]] [[حقانیت]] [[آیین]] خود و [[قداست]] آن تنها بر راه و رسم نیاکان تأکید کردند.
| |
| *[[بتپرستان]] [[مکه]] نیز چون به آنها گفته میشد: از آنچه [[خدا]] نازل کرده [[پیروی]] کنید در برابر این پیشنهاد میگفتند: ما از آنچه [[پدران]] خویش را بر آن یافتهایم [[پیروی]] میکنیم: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>. یا زمانی که [[آیات]] روشن [[خدا]] بر آنها خوانده میشد میگفتند: این ([[محمد]]{{صل}}) مردی است که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref>.[[قرآن]] در برابر این [[منطق]] مبتنی بر [[لجاجت]] و عناد میفرماید: آیا از آنان [[پیروی]] میکنند، هرچند که پدرانشان چیزی نمیفهمیدند و راهیافته نبودند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمییافته و راه به جایی نمیبردهاند، (باز از پدرانشان پیروی میکنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref> [[تقلید]] آنها اگر [[تقلید]] [[جاهل]] از عالم بود پذیرفته بود؛ ولی چنین نبود، بلکه [[تقلید]] [[جاهلی]] از [[جاهل]] دیگر بود. از مجموع [[آیات]] ذکر شده بر میآید که [[تقلید]] جاهلانه و از کار انداختن [[عقل]] و [[درایت]] و شانه خالی کردن از زیر بار [[رنج]] [[تحقیق]] و [[تدبر]] در برابر [[خرافات]] پیشینیان یکی از زمینههای مؤثر انتقال [[اعتقاد]] به [[بت]] در قرون و اعصار پیشین بوده است، ازاینرو نه تنها [[پیغمبر اکرم]] هنگامی که به [[مبارزه]] با [[بتپرستان]] برخاست در پاسخ او بر [[تقلید]] نیاکان تکیه کردند، بلکه این شیوه در عصر [[موسی]] {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref>، [[ابراهیم]] {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ}}<ref>«هنگامی که به پدر و قومش گفت: چه میپرستید؟» سوره شعراء، آیه ۷۰.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ}}<ref>«یا به شما سود یا زیان میرسانند؟» سوره شعراء، آیه ۷۳.</ref>، [[هود]] {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref> و [[صالح]] {{متن قرآن|قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ}}<ref>«گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۲.</ref> نیز جریان داشت، بلکه بر پایه [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref> این بهانه [[زشت]] و جاهلانه در میان همه [[اقوام]] [[بتپرست]] [[جهان]] در برابر همه [[انبیای الهی]] و پرچمداران [[توحید]] مطرح میشد<ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[هواپرستی]] و [[پیروی]] از [[گمان]]===
| |
| *یکی از زمینههای [[انحراف]] از [[فطرت توحیدی]] و روی آوردن به [[بتپرستی]] [[پیروی]] از [[گمان]] و [[هوای نفس]] است: {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى}}<ref>«آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref><ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref>. [[قرآن]] با [[تشبیه]] [[بتپرستان]] به چارپایان بلکه گمراهتر از آنها: {{متن قرآن|أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«آیا گمان میکنی که بیشتر آنان میشنوند یا خرد میورزند؟ آنها جز همگون چارپایان نیستند بلکه گمراهترند» سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref> در [[حقیقت]] به وجه مشترک میان چارپایان و [[بتپرستان]] اشاره میکند که [[تعقل]] نمیکنند و از سخن جز لفظ و صدایی نمیشنوند و معنا را [[درک]] نمیکنند<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>، گرچه آنها از چارپایان نیز بدترند، زیرا امکان [[تعقل]] و [[اندیشه]] دارند و از آن استفاده نمیکنند {{متن قرآن|أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«آیا گمان میکنی که بیشتر آنان میشنوند یا خرد میورزند؟ آنها جز همگون چارپایان نیستند بلکه گمراهترند» سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۲.</ref>، افزون بر آنکه [[پرستش]] معبودی که هیچگونه نظارتی بر [[بندگان]] خود ندارد و بدون پیامدهای [[اخروی]] [[اعمال]] به [[بتپرستان]] [[آزادی]] کامل میدهد و تنها در [[مشکلات]] [[پناهگاه]] آنهاست با هوا و هوسهای [[سرکش]] به خوبی [[سازگاری]] دارد<ref>نمونه، ج ۲۲، ص ۵۲۰.</ref>. [[بتپرستان]] که پیرو [[هوای نفس]] خویش بودند با [[مشاهده]] [[بت]] سنگی دیگری که به نظرشان دلپذیرتر و با [[هوای نفس]] آنها هماهنگتر بود، آن را برمیداشتند و میپرستیدند: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref><ref>کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۲۶۹.</ref> در همین جهت آنگاه که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[مأموریت]] یافت تا اعلام کند که از [[پرستش]] غیر [[خدا]] [[نهی]] شده است: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ }}<ref>«بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید باز داشته شدهام» سوره انعام، آیه ۵۶.</ref>، برای مشخص شدن [[دلیل]] [[نهی]]، به [[فرمان خدا]] میگوید: من از هواهای شما [[پیروی]] نمیکنم، زیرا در آن صورت [[گمراه]] گشته، از صف [[هدایت]] شدگان خارج خواهم شد: {{متن قرآن| قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref>« بگو: از خواستههای (نفسانی) شما پیروی نمیکنم که در آن صورت به راستی گمراه گردیدهام و از رهیافتگان نخواهم بود» سوره انعام، آیه ۵۶.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[دنیاگرایی]]===
| |
| *[[قرآن]] [[دنیاطلبی]] [[ثروتمندان]] متنعم را که [[توحید]] را [[مانع]] تحقق مطامع [[دنیوی]] خویش میدانستند و به بهانههای واهی به رویارویی با [[پیامبران]] برمیخاستند {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ}}<ref>«سپس مردم دورهای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم» سوره مؤمنون، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ}}<ref>«آن (زندگی) جز زندگانی این جهان ما نیست که (برخی) میمیریم و (برخی دیگر) زنده میشویم و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره مؤمنون، آیه ۳۷.</ref> از زمینههای [[بتپرستی]] میشمارد. تکیه بر عنوان "مترف" نیز [[مبیّن]] این [[حقیقت]] است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref><ref>التفسیرالکبیر، ج۲۷، ص۲۰۶؛ روح المعانی، مج ۱۴، ج ۲۵، ص ۱۱۶؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۹۳.</ref>؛ همچنین [[خداوند]] در [[آیه]] {{متن قرآن|بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«بلکه، اینان و پدرانشان را بهرهمند کردیم چندان که زندگانی دراز یافتند؛ آیا نمیبینند که ما به (سر) زمین (کفر) میآییم، از پیرامونهای آن میکاهیم، آیا باز آنان پیروز خواهند شد؟» سوره انبیاء، آیه ۴۴.</ref> [[زندگی]] مرفه [[بتپرستان]] و برخورداری آنان و پدرانشان از [[نعمتهای الهی]]، از جمله [[عمر طولانی]] را <ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.</ref> به عنوان زمینه [[انحراف]] از [[توحید]] و روی آوردن به [[بتپرستی]] مورد تأکید قرار میدهد. و در [[آیه]]{{متن قرآن|قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا}}<ref>«میگویند: پاکا که تویی، سزاوار ما نیست که به جای تو دوستی برگزینیم امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهرهمند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده» سوره فرقان، آیه ۱۸.</ref> از زبان معبودهای [[باطل]] میگوید: [[خداوند]] آنها و پدرانشان را از نعمتهای این [[زندگی]] برخوردار ساخت و همین باعث فراموش کاری آنها شد. بدینسان میبینیم [[رهبری]] [[بتپرستان]] بیشتر از طبقه اشراف و [[ثروتمندان]] [[جامعه]] شکل میگیرد.
| |
| :*{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ}}<ref>«و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟ سرکردگان کافر از قومش گفتند: این جز بشری مانند شما نیست، بر آن است که بر شما برتری جوید و اگر خداوند میخواست فرشتگانی میفرستاد، چنین چیزی در (میان) پدران نخستین خویش نشنیدهایم» سوره مؤمنون، آیه ۲۳-۲۴.</ref>
| |
| :*{{متن قرآن|أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«که: جز خداوند را نپرستید! به راستی من بر شما از عذاب روزی دردناک میهراسم پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۶-۲۷.</ref>
| |
| :*{{متن قرآن| قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِيَ آمَنتُمْ بِهِ كَافِرُونَ فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ}}<ref> سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمدهاند گفتند: آیا میدانید که صالح فرستاده پروردگار خویش است؟ گفتند: (آری) ما به آنچه وی بدان پیامبری یافته است مؤمنیم.آن سرکشان گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان دارید کافریم.پس شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و گفتند: ای صالح اگر از پیامبرانی عذابی را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند. (صالح) از آنان روی گردانید و گفت: ای قوم من! بیگمان پیام پروردگارم را به شما رساندهام و برای شما خیرخواهی کردهام امّا شما خیرخواهان را دوست نمیدارید؛ سوره اعراف، آیه: ۷۵-۷۹.</ref>
| |
| :*{{متن قرآن| قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذَاً لَّخَاسِرُونَ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِينَ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ}}<ref> سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟ اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بیگمان بر خداوند دروغ بستهایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی.و سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: اگر از شعیب پیروی کنید در آن صورت بیگمان زیانکار خواهید بود.پس، زمین لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه خویش از پا در آمدند.آنان که شعیب را دروغگو میشمردند گویی هرگز آنجا به سر نمیبردهاند آنان که شعیب را دروغگو میشمردند خود زیانکار بودند.آنگاه (شعیب) از آنان رو گرداند و گفت: ای قوم من! به راستی پیامهای پروردگارم را به شما رساندهام و برای شما خیرخواهی کردهام؛ اکنون چگونه برای قومی کافر اندوهگین شوم؟؛ سوره اعراف، آیه: ۸۸-۹۳.</ref>
| |
| :*{{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«سپس بعد از آنان موسی را با نشانههایمان به سوی فرعون و سرکردگانش برانگیختیم و آنان به آن (نشانه) ها ستم روا داشتند پس بنگر که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۱۰۳.</ref>
| |
| :*{{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ}}<ref>«سرکردگان قوم فرعون گفتند: این (مرد) جادوگری داناست! (که) میخواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور میدهید؟» سوره اعراف، آیه ۱۰۹- ۱۱۰.</ref>
| |
| :*{{متن قرآن|قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلافٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref> فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردهاید؟ بیگمان این نیرنگی است که در این شهر به کار بردهاید تا مردم آن را از آن بیرون برانید، به زودی خواهید دانست.سوگند میخورم که دستها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت.گفتند: (باکی نیست) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم.و تو ما را کیفر نمیدهی مگر برای آنکه ما به نشانههای پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم، پروردگارا! ما را از شکیب سرشار کن و ما را مسلمان بمیران!و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۲۳-۱۲۷.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===خودبزرگ بینی===
| |
| *خود بزرگ بینی ([[استکبار]]) برخی از [[اقوام]] پیشین زمینه [[بتپرستی]] آنان بوده، چنانکه [[قوم ثمود]] {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمدهاند گفتند: آیا میدانید که صالح فرستاده پروردگار خویش است؟ گفتند: (آری) ما به آنچه وی بدان پیامبری یافته است مؤمنیم آن سرکشان گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان دارید کافریم» سوره اعراف، آیه ۷۵-۷۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد» سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> با داشتن این [[روحیه]] به [[نفی]] [[توحید]] {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه میخورید میخورد و از آنچه میآشامید میآشامد و اگر از آدمی مانند خویش فرمان برید بیگمان در آن صورت زیانکار خواهید بود» سوره مؤمنون، آیه ۳۳-۳۴.</ref> و [[قوم شعیب]] نیز با همین [[روحیه]] به [[بتپرستی]] روی آوردند.
| |
| :*{{متن قرآن|قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ}}<ref>«گفتند: ای شعیب! ما بسیاری از آنچه را که میگویی درنمییابیم و تو را در میان خویش ناتوان میبینیم و اگر (پاس) تبارت نبود تو را سنگسار میکردیم و تو در نظر ما توانمند نیستی» سوره هود، آیه ۹۱.</ref>
| |
| :*{{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref>
| |
| :*{{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟» سوره اعراف، آیه ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ}}<ref>«و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==عوامل [[بتپرستی]]==
| | از [[قرآنکریم]] [[استنباط]] میشود [[گرایش]] به [[بتپرستی]] از زمانی نزدیک به عصر [[حضرت نوح]] وجود داشته است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref>؛<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref> بعضی گفتهاند: هنگامی که [[نوح]] از [[طواف]] [[قبر]] [[آدم]] {{ع}} جلوگیری کرد، [[مردم]] به تحریک [[ابلیس]] بتهایی ساختند و به [[پرستش]] آنها پرداختند<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۳.</ref>. برخی هم شیوع [[بتپرستی]] را اندکی پس از [[طوفان نوح]] {{ع}} [[تصور]] کردهاند<ref>هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ص ۱۶۴.</ref>. اما از زمانهای قبلتر سخنی در میان نیست. پس از آن [[قرآن]] از [[بتپرستی]] [[قوم عاد]]<ref>سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref>، [[ثمود]]<ref>سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.</ref> (که ۷۰ [[بت]] داشتند)<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref>، [[اصحاب]] [[مدین]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اهل]] سبا <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اصحاب القریه]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۷، ص ۷۴.</ref>، [[قوم ابراهیم]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۲.</ref>، [[مصریان]] در زمان [[حضرت یوسف]] {{ع}}<ref>سوره یوسف، آیه ۳۹ - ۴۰.</ref> که به گفته [[فخر رازی]] در آن زمان [[ارواح]] فلکی را میپرستیدهاند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref>،<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.</ref> زمان [[موسی]] {{ع}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و [[بنی اسرائیل]]<ref>سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>، [[حضرت لوط]]، [[یونس]] و [[عیسی]] {{ع}} خبر داده است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۶۲؛ سمرقندی عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰.</ref>. لذا یکی از نقاط اشتراک تمدنهای هفتگانه، [[بتپرستی]] بوده و اکثر [[مردم]] [[دنیا]] در طول [[تاریخ]] [[بت]] پرست بودهاند<ref>هذلی، ابوالحسن علی بن حسین بن علی بن عبداللّه، التنبیه والاشراف، ص ۷۹؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref>. هماکنون نیز صدها میلیون [[بت]] پرست در [[شرق]] و [[غرب]] [[جهان]] وجود دارد و شمار آنان از مجموع [[مسیحیان]]، [[یهودیان]] و [[مسلمانان]] که تابع [[توحید]] [[حضرت]] ابراهیماند، بیشتر است<ref>شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، 315-316.</ref> |
| ===[[شیطان]]===
| |
| *از عوامل [[بتپرستی]] [[شیطان]] است که به تصریح خودش در پی [[تغییر]] [[فطرت توحیدی]] انسانهاست<ref>التبیان، ج ۳، ص ۳۳۴.</ref> و در داستان [[قوم]] [[بت]] پرست [[سبأ]]<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۳۵۶.</ref> به عنوان تزیین کننده [[خورشید]] پرستی و مانعی بر سر راه [[پرستش]] خدای یگانه و [[هدایت]] [[انسانها]] معرفی شده است: {{متن قرآن|وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده میبرند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافتهاند» سوره نمل، آیه ۲۴.</ref>؛ همچنین در [[غیبت]] [[سلیمان]] همسرش را به بهانه گرامیداشت پدرش که در [[جنگ]] کشته شده بود به [[بتپرستی]] و [[سجده]] بر تمثال [[پدر]] [[تشویق]] کرد و [[کنیزان]] و خدمتکاران دیگر از او [[پیروی]] کردند<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۳۵۰.</ref>.
| |
| *چون یکی از عوامل [[بتپرستی]] [[شیطان]] است [[خدای سبحان]] او را [[دشمن]] [[آشکار]] [[انسان]] معرفی کرده و از [[فرزندان آدم]] [[پیمان]] گرفته است که از او [[پیروی]] نکنند؛ ولی [[بتپرستان]] با بیتوجهی به تحذیر [[الهی]] [[فریب]] نیرنگهای [[شیطان]] را خوردند و به [[پرستش]] بتها روی آوردند. از [[ابنعباس]] [[نقل]] شده است که بتهای پنجگانه مورد [[پرستش]] [[قوم نوح]] ـ که پیش از [[حضرت نوح]] به [[القای شیطان]] و به بهانه [[بزرگداشت]] [[فرزندان آدم]] ساخته شد<ref> التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳ ـ ۱۴۴؛ روح البیان، ج ۴، ص ۲۶ ـ ۲۵.</ref>. در جریان [[طوفان]] [[دفن]] شد و در [[عصر جاهلیت]] [[عرب]] [[شیطان]] آنها را بیرون کشید و [[مردم]] را به [[پرستش]] آنها [[دعوت]] کرد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۹۹.</ref>. اینگونه بود که [[بتپرستی]] تحقق و تداوم یافت و حتی گروهی [[شیطان]] پرست شدند و آن [[طغیانگر]] را [[معبود]] خویش قرار دادند {{متن قرآن|إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا}}<ref>«(مشرکان) به جای او جز مادینگانی را (به پرستش) نمیخوانند و جز شیطانی سرکش را نمیخوانند» سوره نساء، آیه ۱۱۷.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===فریبکاری [[نفس اماره]]===
| |
| *از عوامل [[بتپرستی]] تسویلات و نیرنگهای [[نفس امّاره]] است. در داستان [[سامری]] چنین آمده است: هنگامی که [[موسی]] از منظور او پرسید او پس از آنکه پاسخ داد: من چیزهایی دیدم که آنها ندیدند، من قسمتی از آثار [[رسول خدا]] را گرفتم و در پیکر گوساله ریختم بر فریبکاری نفس تأکید کرد: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي}}<ref>«بدینگونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست» سوره طه، آیه ۹۶.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[اعتقادات]] [[بتپرستان]]== | | == انگیزههای [[بت پرستی]] == |
| *[[بتپرستی]] گرچه به ظاهر یک [[مذهب]] است و تقریباً به یک ریشه ـ [[پرستش]] سمبل ارباب انواع و [[اعتقاد]] به شفیع گرفتن و وجود واسطه بین [[انسانها]] و [[خدا]] ـ بازمی گردد<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰.</ref>؛ اما آرای [[بتپرستان]] چنان متشتت و پیرویشان از [[هواهای نفسانی]] و [[پذیرش]] [[خرافات]] به قدری فراوان است که شمارش [[مذاهب]] آنها محال مینماید و اکثر این [[فرقهها]] از اصول ثابت و [[قواعد]] [[منظم]] و هماهنگی برخوردار نیستند<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷.</ref>؛ ولی در عین حال آنچه از میان [[مذاهب]] [[بتپرستی]] [[منظم]] شده و از [[شهرت]] و [[موقعیت]] ویژهای برخوردار گشته [[مذهب]] [[صابئان]] و [[بتپرستی]] [[برهمایی]] و [[بودایی]] است که [[اهل کتاب]] هم از آنان متأثرند<ref>المیزان، ج ۱۰، ج ۶، ص ۷۸.</ref> و بعضی از اعتقاداتشان [[شبیه]] [[اعتقاد]] آنهاست {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref> وجوه مشترک این [[مذاهب]] را که بیشتر [[بتپرستان]] به آنها معتقدند میتوان اینگونه برشمرد<ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>:
| | [[بتپرستان]] به رغم اینکه [[خداوند]] را [[رب]] الارباب و [[خالق]] هستی میدانستند و بتی را که از قطعهای چوب یا سنگ ساخته شده یا جرمی از اجرام آسمانی است، [[خالق]] [[جهان]] نمیدانستند، [[خدا]] را رها کرده و بتها را به جای او میپرستیدند، ازاینرو [[دانشمندان]] کوشیدهاند انگیزههای آغازین [[بتپرستی]] را هرچند بطلان آن در تحلیل [[عقلی]] ثابت شود، توجیه کنند؛ در این [[ارتباط]] وجوهی ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: |
| | # [[بزرگداشت]] مردان بزرگ: [[بتپرستی]] با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگشان برای [[بزرگداشت]] آنان آغاز شد<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۳؛ رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، ج ۸، ص ۲۰.</ref>. آنها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگانشان تندیس آنان را میساختند و در کنار آن به [[عبادت خدا]] میپرداختند؛ ولی نسلهای جدید که از [[عقاید]] [[نیاکان]] [[خود آگاهی]] نداشتند [[گمان]] کردند پدرانشان آن تندیسها را میپرستیدند، از این رو آنان به [[پرستش]] مجسمهها روی آوردند<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روحالبیان، ج ۴، ص ۲۶.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 317.</ref> این مطلب را [[روایات]] نیز [[تأیید]] میکند؛ براساس برخی از این [[روایات]] [[شیطان]] ۵ [[بت]] به نام [[فرزندان آدم]] ساخت و با [[مرگ]] هر یک از آنان تندیسی را به شکل او برای بازماندگانش قرار میداد و بدین سبب نسلهای بعد به تدریج به [[بتپرستی]] روی آوردند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روحالبیان، ج ۴، ص ۲۶.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 317.</ref> |
| | # [[اعتقاد]] به واگذاری [[تدبیر]] [[امور دنیوی]] به سیارات: گروهی [[اعتقاد]] داشتند [[خدای بزرگ]] سیارات هفتگانه را [[آفریده]] ـ و آنها همانند [[انسانها]] دارای [[جسم]] و [[روح]] هستند<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> ـ و [[تدبیر]] عالم پایین را به آنان واگذاشته و [[بشر]]، [[بنده]] این سیارات و سیارات، بندۀ خدای بزرگاند، پس بر [[انسان]] [[واجب]] است [[ارواح]] سیارات را [[پرستش]] کند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref> و چون [[ارواح]] خارج از عالم اجسام هستند، اجرام سیارات را که به منزله [[بدن]] آنهاست <ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ دمشقی، شمس الدین، نخبة الدهر، ص ۶۳.</ref> به [[نیابت]] از [[روح]] آنها پرستیدند، اما هنگامی که [[مشاهده]] کردند سیارات همواره حاضر نیستند، برای هر کدام سمبلی از ماده و [[جسم]] ساختند؛ به عنوان مثال [[بت]] [[خورشید]] را از طلا ساختند و با سنگهایی مانند یاقوت و الماس [[زینت]] دادند. [[بت]] ماه را نیز از نقره ساختند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref> و به [[عبادت]] آنها پرداختند و [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]] را به چگونگی قرار گرفتن آنها در طالعهای آنان میدانستند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>. آنان برای هر یک از ۷ سیاره انگشتری به شکل آن سیاره ساختند و در ساعتی مخصوص از روز به دست کرده، [[عبادت]] میکردند<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج ۲، ص ۵۱؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۵.</ref>. |
| | # [[اعتقاد]] به [[حلول]] [[خدا]] در اجسام: علت [[بت پرستی]] گروهی از [[مشرکان]] این بود که آنها [[اعتقاد]] داشتند [[خدا]] در بعضی از اجسام [[شریف]] و اشخاص [[حلول]] میکند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۷، ص ۶۰؛ ج ۲، ص ۱۱۳؛ شیرازی(ملاصدرا)، محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص ۱۱۷.</ref>. |
| | # [[تقدیس]] مظاهر [[قدرت خدا]]: گروهی آنچه را [[مظهر]] [[قدرت خدا]] و مایه خیر و منبع [[برکت]] یا دارای [[عظمت]] ظاهری بود [[تقدیس]] میکردند، زیرا [[فکر]] میکردند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از [[سنن الهی]] و [[نظام]] علت و معلول خارج است<ref>مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>؛ مثلاً اقوامی آفتابپرست، ماهپرست و ستارهپرست بودند و گروهی [[آتش]] را میپرستیدند و به تدریج این منابع خیر و [[برکت]] در نظر آنان چنان [[مقدس]] جلوه داده میشد که برای آن، [[روح]] مرموزی قائل میشدند و آن را خدایی از [[خدایان]] میشمردند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶، ۲۷۸.</ref>. |
| | # [[اعتقاد]] به عدم [[لیاقت]] [[انسان]] برای [[عبادت خدا]]: گروهی [[معتقد]] بودند ما [[شایستگی]] [[عبادت خدا]] را بدون واسطه نداریم، زیرا ما به انواع آلودگیهای بشری، [[گناهان]] و خطاها [[مبتلا]] هستیم و از طرفی [[خداوند]]، نامحدود و بزرگتر از آن است که انسانهای محدود بر او احاطه [[عقلی]] یا حسّی پیدا کنند، پس ممکن نیست [[انسان]] مستقیما بتواند [[خدا]] را بپرستد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۸؛ ج ۱۷، ص ۷۷.</ref> و از طرفی ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، لذا برای آن جنبه از [[تدبیر]] عالم که برایشان مهم بود و [[پروردگار]] و مدبّری از طرف [[خداوند]] برای آن قائل بودند، بتی میساختند و آن را میپرستیدند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۶، ص ۹؛ مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>. آنان این [[پرستش]] را وسیله [[عزت]] خود میدانستند. [[قرآن کریم]] از قول آنان [[نقل]] میکند: «و به جای [[خدا]]، معبودانی [[اختیار]] کردند تا برای آنان [مایه] [[عزت]] باشد»<ref>سوره مریم، آیه ۸۱.</ref>. |
| | # [[اعتقاد]] به مظهریت بتها برای [[فرشتگان]]: گروهی دیگر [[اعتقاد]] داشتند [[فرشتگان]] [[مقام]] و منزلتی والا نزد [[خدا]] دارند و میگفتند: ما این بتها را به عنوان [[مظهر]] و صورت [[فرشتگان]] برگزیدهایم تا ما را به [[خدا]] نزدیک کنند<ref>سوره زمر، آیه ۳.</ref>، گروهی دیگر میگفتند: بتها به منزله قبلۀ ما به هنگام [[عبادت خدا]] هستند، چنانکه [[مسلمانان]] روبه [[قبله]] [[عبادت]] میکنند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref>. البته این مقایسه درست نیست، زیرا [[مسلمانان]] رو به [[قبله]] [[خدا]] را میپرستند و به این جهت بسیاری از [[عبادات]] مانند [[دعا]] و [[مناجات]]، [[احرام]] و [[سعی]] بین [[صفا و مروه]] مشروط به توجه به [[کعبه]] نیست؛ ولی [[بتپرستان]] رو به [[بت]]، [[بت]] را [[پرستش]] میکنند؛ نه [[خدا]] را و بر فرض [[پرستش]] خدایِ [[بت]]، [[ارواح]] [[بت]] را میپرستند و در هر صورت [[خدا]] را نمیپرستند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱.</ref>. فرقهای نیز [[معتقد]] بودند در کنار هر بتی [[شیطانی]] است و هر کس آن [[بت]] را بپرستد و [[حق]] عبادتش را بهجا آورد [[شیطان]] حاجتهای او را به [[فرمان خدا]] برمیآورد و اگر نپرستد [[شیطان]] او را [[بدبخت]] میکند<ref>شکری الألوسی البغدادی، محمود، بلوغ الارب، ج ۲، ص ۱۹۷.</ref>. |
| | # پیوند متقابل [[اجتماعی]] میان افراد و [[جامعه]]: [[مشرکان]]، [[بتپرستی]] را رمز [[وحدت]] و مایه پیوند میان خود و نیاکانشان و [[جامعه]] و حلقه اتصالی بین سران [[کفار]] و [[پیروان]] آنها میدانستند<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲۵</ref>.<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 317-319.</ref> |
|
| |
|
| ===[[اعتقاد]] به [[واجب]] الوجود، [[رب]] الارباب و خدای واحد [[خالق]] همه هستی<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۱؛ ج ۱۱، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۶، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ ج ۱۲، ص ۲۳۸؛ ج ۷، ص ۱۷۵؛ الاسماءالثلاثه، ص ۱۸.</ref>=== | | == زمینههای [[بت پرستی]] == |
| *{{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ میگویند: خداوند، بگو: سپاس، خداوند راست اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره لقمان، آیه ۲۵.</ref> تنها [[ثنویه ]] برای [[خدا]] شریکی مساوی و همطراز او در [[وجوب]]، [[علم]]، [[قدرت]] و [[حکمت]] قائلاند که بدیها از او نشئت میگیرد <ref>التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | [[قرآن کریم]] ضمن [[انتقاد]] شدید از [[شرک]] و [[بتپرستی]] و [[نفی]] همه مظاهر آن، تأکید بر [[ربوبیت]] مطلق [[الهی]] و [[دعوت]] [[مردم]] به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]]، اموری را خاستگاه و زمینۀ [[بتپرستی]] میداند که مهمترین آنها عبارت است از: |
| ===[[اعتقاد]] به [[شفاعت]] و واسطهگری بتها===
| | # [[نادانی]]: زمینه اصلی [[بتپرستی]] [[جهل]] و [[ناآگاهی]] است. [[قرآن کریم]] نیز در [[آیات]] متعددی به این نکته اشاره میکند: {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>؛ [[بتپرستان]] با تکیه بر [[حدس]] و [[گمان]] و بدون داشتن [[دلیل نقلی]] یا برهانی نظری یا شاهدی از [[علوم]] و آگاهیهای بشری و تنها با طرح [[شبهات]] [[فکری]] که خود ناشی از [[شهوت]] عملی آنان است، آن را پذیرفتهاند، ازاینرو [[قرآن کریم]] با بیان اوصاف [[بتپرستان]] آنان را انسانهایی [[نادان]] میداند<ref>سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>. از یک سو این [[نادانی]]، [[جهل]] به [[خداوند]] و از سوی دیگر [[ناآگاهی]] [[انسان]] از علل اصلی حوادث [[جهان]] که باعث میشود گاهی آنها را به علل خیالی و [[خرافی]] از جمله [[بتها]] نسبت دهد و از سوی سوم کوته [[فکری]] برخی [[انسانها]] که آنها را تا سر حد چارپایان بلکه [[پستتر]] [[سقوط]] داده است، زمینه [[گرایش]] به [[بتپرستی]] را فراهم میکند<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 319.</ref>. |
| *[[بتپرستان]] گرچه [[خدا]] را [[خالق]] هستی میدانستند؛ ولی او را نمیپرستیدند، بلکه [[عبادت]] را مخصوص بتهای خود دانسته، آنها را به عنوان واسطههای [[تکوینی]] بین خود و [[خدا]] [[تقدیس]] میکردند، گرچه برخی از این [[عقیده]] نیز [[منحرف]] شده، برای بتها [[استقلال]] قائل شدند<ref>الاسماءالثلاثه، ص ۲۸، ۴۲.</ref>. آنان [[اعتقاد]] داشتند که [[خداوند]] [[تدبیر]] موجودات زمینی را به اجرام آسمانی ـ که آنان را دارای [[روح]] میدانستند ـ و [[فرشتگان]] و [[جنیان]] و قدّیسان از [[بشر]] به عنوان [[فرزندان]] [[خدا]] که واجد بخشی از [[حقیقت]] [[خدا]] هستند<ref> المیزان، ج ۱۵، ص ۶۱.</ref> و سایر موجودات قدرتمند طبیعی و [[غیر طبیعی]] که بتها نماد آنهاست واگذاشته و نیز برای هر نوعی از انواع مخلوقات خدایانی هستند؛ مانند خدای [[آسمان]]، خدای [[زمین]] و خدای دریا<ref> التفسیر الکبیر، ج۷، ص۳۷؛ المیزان، ج۱۳، ص۲۵۱.</ref> و [[ذات خداوند]] هیچگونه دخالتی در [[تدبیر]] عالم و [[شئون]] آن ندارد، پس [[پرستش]] او بیمعناست، افزون بر این آنها از آنجا که [[شفاعت]] را برای جلب نفع و دفع [[شر]] در [[دنیا]] و آن را امری [[تکوینی]] و لازمه وجود قویترها در عالم میدانستند<ref> المیزان، ج ۷، ص ۵۵، ۹۸.</ref> [[معتقد]] بودند که بتها سمبل قویترها و موجوداتی مستقل<ref>المیزان، ج ۷، ص ۴۵، ۷۰ ـ ۷۱.</ref>، دارای [[قدرت]] نافذ و توانا بر [[آمرزش گناهان]]<ref>الاسماء الثلاثه، ص ۴۰.</ref> و در [[سرنوشت]] [[بتپرستان]] مؤثرند<ref> المیزان، ج ۱۵، ص ۵۷ ـ ۵۸.</ref>. آنها بدین جهت و نیز به جهت نیازهای فراوانشان برای ادامه [[زندگی]]<ref> المیزان، ج ۷، ص ۳۰ ـ ۳۱.</ref> و بیدفاعی آنهادر محاصره [[بلاها]] و [[شرور]]<ref> المیزان، ج ۷، ص ۳۰ ـ ۳۱.</ref>، از یک سو به [[امید]] جلب [[منفعت]] {{متن قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ}}<ref>«گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.</ref>، [[خیر]]:<ref> المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۵.</ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref>، [[یاری]]:{{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند» سوره یس، آیه ۷۴.</ref> و [[عزت]]:<ref>جامعالبیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۵۵.</ref> {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند» سوره مریم، آیه ۸۱.</ref> و از سوی دیگر به سبب [[ترس]] از [[قهر]] و [[غضب]] بتها ـ که به [[گمان]] آنها بر حوادث [[دنیوی]] [[سلطه]] داشتند ـ جهت دفع [[شر]] از خویش به [[پرستش]] بتها روی آورده بودند<ref> المیزان، ج ۶، ص ۷۷.</ref> و بر اثر همین [[ترس]] بود که [[ابراهیم]] را به [[انتقام]] [[خدایان]] [[تهدید]] کردند<ref> المیزان، ج ۷، ص ۱۹۲.</ref>، چنانکه [[قوم]] [[هود]] در پاسخ [[دعوت]] آنان به [[یکتاپرستی]] و رویگردانی از [[عبادت]] بتها میگفتند: بتهای ما به تو [[آزار]] رسانده و تو را دیوانه کردهاند<ref>مجمعالبیان، ج ۵، ص ۲۵۸.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | # [[حسگرایی]]: یکی از مهمترین زمینههای [[گرایش]] به [[بتپرستی]] در طول [[تاریخ]]، [[حسگرایی]] بوده است<ref>سوره بقره، آیه ۲۱۰.</ref>. [[انسان]] همواره در لغزشگاه مجسم ساختن [[امور معنوی]] و تلاش برای محسوس ساختن امور غیر محسوس، از طریق مجسمهسازی و تصویر و نقاشی بوده و هست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۴.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 319.</ref> عمده مصائبی که در اجتماعات [[دینی]] پدید آمده و از آثار [[بتپرستی]] ابتدایی (که [[مشرکان]] اجسام و اجرام را مورد [[پرستش]] قرار میدادند) است نیز در این [[حسگرایی]] ریشه دارد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۴.</ref>. |
| ===[[انکار]] [[نبوت]] و [[ارتباط]] [[انسان]] با [[خداوند]]===
| | # [[تقلید کورکورانه]]: پرورش در محیط [[بتپرستی]] و اثرپذیری از فرهنگهای غلط<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref> و [[تقلید]] از [[آیین]] نیاکان از زمینههای تداوم انتقال [[بتپرستی]] از نسلی به [[نسل]] دیگر محسوب میشود. گروهی از [[بتپرستان]] [[فرشتگان]] را [[دختران]] [[خدا]] میپنداشتند و آنها را [[پرستش]] میکردند و چون از علت آن پرسیده میشد، در پاسخ میگفتند: ما به [[آیین]] پدرانمان پایبندیم<ref>سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.</ref>. همچنین [[قوم]] [[فرعون]] به [[موسی]] گفتند: {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم باز داری و در این سرزمین برتری از آن شما دو تن گردد؟ و ما به شما ایمان نخواهیم آورد» سوره یونس، آیه ۷۸.</ref>. [[بتپرستان]] [[مکه]] نیز چون به آنها گفته میشد: از آنچه [[خدا]] نازل کرده [[پیروی]] کنید در برابر این پیشنهاد میگفتند: {{متن قرآن|قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا}}<ref>«میگویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>. یا زمانی که [[آیات]] روشن [[خدا]] بر آنها خوانده میشد میگفتند: {{متن قرآن|مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ}}<ref>«این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref>. در واقع برای [[اثبات]] [[حقانیت]] [[آیین]] خود و [[قداست]] آن تنها بر [[راه]] و رسم نیاکان تأکید کردند. [[قرآن]] در برابر این [[منطق]] که مبتنی بر [[لجاجت]] و [[عناد]] است، میفرماید: آیا از آنان [[پیروی]] میکنند، هرچند که پدرانشان چیزی نمیفهمیدند و راهیافته نبودند<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>. در واقع [[تقلید]] آنها اگر [[تقلید]] [[جاهل]] از عالم بود پذیرفته بود؛ ولی چنین نبود، بلکه [[تقلید]] [[جاهلی]] از [[جاهل]] دیگر بود. |
| *{{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ}}<ref>«سرکردگان کافر از قومش گفتند: این جز بشری مانند شما نیست، بر آن است که بر شما برتری جوید و اگر خداوند میخواست فرشتگانی میفرستاد، چنین چیزی در (میان) پدران نخستین خویش نشنیدهایم او جز مردی نیست که جنونی دارد پس چندی بر او انتظار برید» سوره مؤمنون، آیه ۲۴-۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ}}<ref>«و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه میخورید میخورد و از آنچه میآشامید میآشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ}}<ref>«گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید گفتند: پروردگارمان میداند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۵-۱۶.</ref>، {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | # [[هواپرستی]] و [[پیروی]] از [[گمان]]: یکی از زمینههای [[انحراف]] از [[فطرت توحیدی]] و روی آوردن به [[بتپرستی]] [[پیروی]] از [[گمان]] و [[هوای نفس]] است<ref>سوره نجم، آیه ۲۳.</ref><ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> [[قرآن]] با [[تشبیه]] [[بتپرستان]] به چارپایان بلکه گمراهتر از آنها<ref>سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref> در [[حقیقت]] به وجه مشترک میان چارپایان و [[بتپرستان]] اشاره میکند که [[تعقل]] نمیکنند<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref> اما آنها از چارپایان نیز بدترند، زیرا امکان [[تعقل]] و [[اندیشه]] دارند و از آن استفاده نمیکنند. از سوی دیگر این [[هواپرستی]] موجب میشد زمانی که آنان [[بت]] سنگی دیگری که به نظرشان دلپذیرتر و با [[هوای نفس]] آنها هماهنگتر بود، آن را [[انتخاب]] کرده و مورد [[پرستش]] قرار دهند<ref>سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref> و اینگونه برای فریبکاری بیشتر نفس عماره خویش و [[نفوذ]] [[شیطان]]، [[راه]] را باز میکردند<ref>خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج ۷، ص ۲۶۹.</ref>[[شیطان]] نیز به تصریح خودش در پی [[تغییر]] [[فطرت توحیدی]] انسانهاست<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۳، ص ۳۳۴.</ref>؛ به عنوان مثال در داستان [[قوم]] [[بت]] پرست [[سبأ]] به عنوان تزیین کننده [[خورشید]] پرستی و مانعی بر سر [[راه]] [[پرستش]] خدای یگانه و [[هدایت]] [[انسانها]] معرفی شده است<ref>سوره نمل، آیه ۲۴.</ref>. |
| === [[انکار]] [[معاد]]===
| | # دنیاگرایی: [[قرآن]]، [[دنیاطلبی]] [[ثروتمندان]] که [[توحید]] را مانع تحقق مطامع [[دنیوی]] خویش میدانستند و به بهانههای واهی به رویارویی با [[پیامبران]] برمیخاستند از زمینههای [[بتپرستی]] میشمارد<ref>سوره مؤمنون، آیه ۳۷.</ref>. همچنین [[خداوند]] در [[آیه]] ۴۴ [[سوره انبیاء]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۴۴.</ref> [[زندگی]] مرفه [[بتپرستان]] و برخورداری آنان و پدرانشان از [[نعمتهای الهی]]، از جمله [[عمر طولانی]] را به عنوان زمینه [[انحراف]] از [[توحید]] و روی آوردن به [[بتپرستی]] مورد تأکید قرار میدهد. و در [[آیه]] ای دیگر<ref>سوره فرقان، آیه ۱۸.</ref> از زبان معبودهای [[باطل]] میگوید: [[خداوند]] آنها و پدرانشان را از نعمتهای این [[زندگی]] برخوردار ساخت و همین باعث فراموش کاری آنها شد. بدینسان میبینیم [[رهبری]] [[بتپرستان]] بیشتر از طبقه اشراف و [[ثروتمندان]] [[جامعه]] شکل میگیرد. |
| *[[بتپرستان]] به رغم [[اعتقاد]] به مبدأ، [[روز رستاخیز]] و [[بازگشت به سوی خدا]] را منکر بودند و بر آن با تاکید [[سوگند]] یاد میکردند {{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و سختترین سوگندهاشان را به خداوند خوردند که خداوند کسی را که میمیرد (دیگر) برنمیانگیزد؛ چرا، به وعدهای واجب که بر عهده اوست (بر میانگیزد) امّا بیشتر مردم نمیدانند» سوره نحل، آیه ۳۸.</ref> [[قرآن کریم]] در مواردی بدین امر اشاره کرده است<ref>التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ المیزان، ج ۷،ص ۴۵، ۵۵، ۵۷.</ref>
| | # [[خود بزرگ بینی]]: [[خود بزرگ بینی]] ([[استکبار]]) برخی از [[اقوام]] پیشین زمینه [[بتپرستی]] آنان بوده است، چنانکه [[قوم ثمود]]<ref>سوره اعراف، آیه ۷۵-۷۶.</ref> و [[قوم شعیب]] نیز با همین [[روحیه]] به [[بتپرستی]] روی آوردند. علاوه براین [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] با اشاره به صفاتی از [[بت پرستان]]، زمینههای [[اخلاقی]] دیگری را نیز برمی شمارد، از جمله: [[متکبر]]<ref>سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref>، هواپرست و [[اسیر]] [[نفس اماره]]<ref>سوره فرقان، آیه ۴۲-۴۳.</ref>، خودپرست، [[بیتقوا]]<ref>سوره صافات، آیه ۱۲۴-۱۲۵.</ref>، [[دروغگو]]<ref>سوره صافات، آیه ۸۶.</ref>، مقلّد<ref>سوره ابراهیم، آیه ۱۰.</ref>، پیرو [[شیطان]]<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۷.</ref>، واپسگرا و [[مخالف]] هرگونه [[نوآوری]]<ref>سوره ص، آیه ۵-۷.</ref>، [[منحرف]] و [[گمراه]]<ref>سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref> و دارای اعمالی [[باطل]] و پوچ وصف میکند که با [[عبرت]] نگرفتن از [[تاریخ]]، [[آیات الهی]] را [[تکذیب]] میکنند و با [[افترا]] و [[دروغ]] بستن به [[خدا]]، به [[استهزا]] و [[تمسخر]] [[پیامبران الهی]] و توطئهگری بر ضد آنان و [[گمراه کردن]] دیگران میپردازند<ref>سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 319-322.</ref> |
| === [[اعتقاد]] به [[جبر]]===
| |
| *[[بتپرستان]] خود را مجبور و بتپرستیشان را به [[اراده خدا]] میدانستند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ }}<ref>«و مشرکان گفتند: اگر خداوند میخواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمیپرستیدیم » سوره نحل، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ}}<ref>«و گفتند: اگر (خداوند) بخشنده میخواست ما آن (بت) ها را نمیپرستیدیم، آنان را به این (امر) دانشی نیست، آنان جز نادرست برآورد نمیکنند» سوره زخرف، آیه ۲۰.</ref> [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] این [[پندار]] [[نادرست]] بر [[اختیار]] و [[آزادی]] [[انسان]] در [[پرستش]] تأکید میورزد.
| |
| *افزون بر [[اعتقادات]] یاد شده که [[قرآن]] بدانها اشاره کرده است [[عقاید]] دیگری نیز برای [[بتپرستان]] ذکر شده است؛ از جمله:
| |
| #آنان طلسمات معینی روی بتهای مختلف میگذاردند و سپس به بتها برای آن طلسمها [[تقرب]] میجستند. طلسم نوعی [[سحر]] است و به گفته برخی از [[مفسران]]<ref>تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۴۴.</ref> اَشکال و نقشهایی است که میپنداشتند به [[وسیله]] آنها قوای آسمانی با زمینی آمیخته و مبدأ آثار شگفتآوری میگردد! این نقشها را بر اشیای مختلف مینهادند و [[معتقد]] بودند به [[وسیله]] آنها موجودات موذی و [[آزار]] رسان از آن اشیا دور میشوند.
| |
| #گروهی نیز [[معتقد]] بودند که [[خدا]] و [[فرشتگان]] اجسامی در [[عرش]] و دارای زیباترین صورتاند و [[خدا]] [[نور]] بزرگ و [[فرشتگان]] نورهای کوچکترند، ازاینرو [[بت]] بزرگ را که زیباترین [[بت]] بود [[مجسمه]] [[خداوند بزرگ]] و بتهای دیگر را مجسمههای [[فرشتگان]] قرار داده، آنها را میپرستیدند<ref>التفسیرالکبیر، ج ۱۸، ص ۱۴۱؛ ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ تفسیر صدر المتالهین، ج ۲، ص ۱۱۷.</ref>
| |
| #همه یا بیشتر [[بتپرستان]] به [[تناسخ]] [[معتقد]] بودند<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۷؛ ج ۱۸، ص ۱۷۴.</ref> آنان چنین میپنداشتندکه هنگام مرگِ هر [[انسان]]، جانش به کالبدی دیگر منتقل میشود که در حال [[خلقت]] است و همچنین هنگام مرگِ آن [[بدن]] باز [[روح]] به بدنی دیگر میرود. حال اگر در [[بدن]] پیشین سعادتی کسب کرده بود در [[بدن]] جدید متنعم و [[سعادتمند]] میگردد و اگر در [[بدن]] قبلی [[شقاوت]] کسب کرده باشد به بدنی تعلق میگیرد که در آن معذب باشد تا [[کیفر]] عمل خود را ببیند<ref> المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۰؛ ج ۱۸، ص ۱۷۴.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==اوصاف [[بت]] و [[بتپرستان]]== | | == [[اعتقادات]] [[بت پرستان]] == |
| *[[قرآن کریم]] با [[عنایت]] به [[قانون]] عمومی [[حاکم]] بر عالم یعنی [[خضوع]] و [[تسلیم]] موجود [[ضعیف]] در برابر موجود [[قوی]] که همان [[پرستش]] [[قوی]] است همه قدرتها: {{متن قرآن| أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا }}<ref>« تمام توان (ها) از آن خداوند است» سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref> و همه عزتها را: {{متن قرآن|فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا}}<ref>«عزّت همه از آن خداوند است» سوره نساء، آیه ۱۳۹.</ref> تنها برای [[خدا]] میداند و تنها او را [[ولیّ]] و شفیع میشمارد که سزاوار [[پرستش]] است {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان میهراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره انعام، آیه ۵۱.</ref> و بتها را چنین [[وصف]] میکند:
| | [[بتپرستی]] گرچه به ظاهر یک [[مذهب]] است و تقریباً به یک ریشۀ واحد ([[پرستش]]، [[اعتقاد]] به شفیع گرفتن و وجود واسطه بین [[انسانها]] و [[خدا]]) بازمی گردد<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰. </ref>؛ اما آرای [[بتپرستان]] چنان پراکنده و پیرویشان از [[هواهای نفسانی]] و [[پذیرش]] [[خرافات]] به قدری فراوان است که شمارش [[مذاهب]] آنها محال است، لذا اکثر این [[فرقهها]] از اصول ثابت و [[قواعد]] [[منظم]] و هماهنگی برخوردار نیستند <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷.</ref>؛ ولی در عین حال آنچه از میان [[مذاهب]] [[بتپرستی]]، [[منظم]] شده و از [[شهرت]] و موقعیت ویژهای برخوردار گشته است، [[بتپرستی]] [[برهمایی]] و [[بودایی]] است که [[اهل کتاب]] هم از آنان متأثرند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ج ۶، ص ۷۸.</ref>، وجوه مشترک این [[مذاهب]] که بیشتر [[بتپرستان]] به آنها معتقدند چنین است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۱؛ ج ۱۱، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۶، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ ج ۱۲، ص ۲۳۸؛ ج ۷، ص ۱۷۵؛ سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۱۸.</ref>: |
| :*موجوداتی بیاثر {{متن قرآن|أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ}}<ref>«آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟» سوره اعراف، آیه ۱۹۱.</ref> {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو آیا آنچه را به جای خداوند (به پرستش) میخوانید دیدهاید؟ به من بنمایید که روی زمین چه آفریدهاند؟ یا (آیا) در (پدید آوردن) آسمانها شرکت داشتهاند؟ اگر راست میگویید کتابی را که پیش از این بوده یا نشانی را که از دانشی بازمانده است برای من بیاورید» سوره احقاف، آیه ۴.</ref>،
| | # [[اعتقاد]] به [[خداوند]] هستی بخش: آنان در [[اعتقاد]] به [[خداوند]] به عنوان یگانه [[خالق]] هستی مشترکاند<ref>سوره لقمان، آیه ۲۵.</ref>. تنها برای [[خدا]] شریکی مساوی و همطراز او در [[علم]]، [[قدرت]] و [[حکمت]] قائلاند که معتقدند از او نشأت میگیرد<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲؛ شیرازی(ملاصدرا)، صدرالدین محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 323.</ref> |
| :*نامهایی بینشان {{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>،
| | # [[اعتقاد]] به [[شفاعت]] و واسطهگری [[بتها]] و [[ترس]] از [[غضب]] آنان: [[بتپرستان]] گرچه [[خدا]] را [[خالق]] هستی میدانستند؛ ولی او را نمیپرستیدند، بلکه [[عبادت]] را مخصوص بتهای خود دانسته، آنها را به عنوان واسطههای [[تکوینی]] بین خود و [[خدا]] [[تقدیس]] میکردند، گرچه برخی از این [[عقیده]] نیز [[منحرف]] شده، برای بتها [[استقلال]] قائل شدند<ref>سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۲۸، ۴۲.</ref>. آنان [[اعتقاد]] داشتند [[خداوند]] [[تدبیر]] موجودات زمینی را به اجرام آسمانی ـ که آنان را دارای [[روح]] میدانستند ـ و [[فرشتگان]] و [[جنیان]] و قدّیسان، به عنوان [[فرزندان]] [[خدا]] که واجد بخشی از [[حقیقت]] [[خدا]] هستند و سایر موجودات قدرتمند طبیعی و [[غیر طبیعی]] که بتها نماد آنهاست واگذاشته و نیز برای هر نوعی از انواع مخلوقات خدایانی وجود دارد؛ مانند خدای [[آسمان]]، خدای [[زمین]] و خدای دریا و [[ذات خداوند]] هیچگونه دخالتی در [[تدبیر]] عالم و [[شئون]] آن ندارد، پس [[پرستش]] او بیمعناست<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۷، ص۳۷؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۳، ص۲۵۱.</ref>، افزون بر این از آنجا که آنها [[شفاعت]] را امری [[تکوینی]] برای [[بتها]] و لازمه وجود قویترها برای جلب نفع و دفع [[شر]] در عالم میدانستند؛ [[معتقد]] بودند بتها سمبل قویترها و موجوداتی مستقل، دارای [[قدرت]] نافذ و توانا بر [[آمرزش گناهان]] و در [[سرنوشت]] [[بتپرستان]] مؤثرند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۵۵، ۹۸؛ سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه، ص ۴۰.</ref>. آنها بدین جهت و نیز به جهت نیازهای فراوانشان برای ادامه [[زندگی]] و بیدفاعی در محاصره [[بلاها]] و [[شرور]]، از یک سو به [[امید]] جلب [[منفعت]] و [[عزت]]<ref>سوره مریم، آیه ۸۱.</ref>و از سوی دیگر به سبب [[ترس]] از [[قهر]] و [[غضب]] بتها ـ که به [[گمان]] آنها بر حوادث [[دنیوی]] [[سلطه]] داشتند ـ جهت دفع [[شر]] از خویش، به [[پرستش]] بتها روی آورده بودند و بر اثر همین [[ترس]] بود که [[ابراهیم]] را به [[انتقام]] [[خدایان]] [[تهدید]] کردند، چنانکه [[قوم]] [[هود]] در پاسخ [[دعوت]] آنان به [[یکتاپرستی]] و رویگردانی از [[عبادت]] بتها میگفتند: بتهای ما به تو [[آزار]] رسانده و تو را دیوانه کردهاند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج ۵، ص ۲۵۸.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 324.</ref> |
| :*تندیسهایی بیروح و [[جان]] {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ}}<ref>«هنگامی که به پدر و قوم خویش، گفت: این تندیسها چیست که شما به (خدمت) آنها ماندگارید؟ گفتند: پدرانمان را پرستنده آنها یافتهایم» سوره انبیاء، آیه ۵۲-۵۳.</ref>، | | # [[انکار معاد]]: [[بتپرستان]] به رغم [[اعتقاد]] به مبدأ، [[روز رستاخیز]] و [[بازگشت به سوی خدا]] را منکر بودند و به خاطر آن با تاکید [[سوگند]] یاد میکردند<ref>سوره نحل، آیه ۳۸.</ref><ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷،ص ۴۵، ۵۵، ۵۷.</ref> |
| :*مصنوع [[انسان]] {{متن قرآن|قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ}}<ref>«(ابراهیم) گفت: آیا چیزی را که خود میتراشید میپرستید؟» سوره صافات، آیه ۹۵.</ref>،
| | # [[اعتقاد]] به [[جبر]]: [[بتپرستان]] خود را مجبور و بتپرستیشان را بنا به [[اراده خدا]] میدانستند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا}}<ref>«و مشرکان گفتند: اگر خداوند میخواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمیپرستیدیم» سوره نحل، آیه ۳۵.</ref>؛ [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] این [[پندار]] [[نادرست]] بر [[اختیار]] و [[آزادی]] [[انسان]] در [[پرستش]] تأکید میورزد |
| :*[[ناتوان]] بر [[یاری]] خویش<ref>التبیان، ج ۵، ص ۵۶.</ref> و [[بتپرستان]] {{متن قرآن|وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ}}<ref>«و نه برای آنان یاور توانند بود و نه به خودشان یاری میرسانند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۲.</ref> {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند» سوره اعراف، آیه ۱۹۴.</ref>،
| | # [[انکار]] [[نبوت]] [[انبیای الهی]]: [[بت پرستان]] [[معتقد]] بودند [[پیامبران]]، بشری همانند سایر [[انسانها]] هستند و [[ادعای نبوت]] ایشان [[حقیقت]] ندارد: {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 324.</ref> |
| :*[[ناتوان]] از جلب نفع و دفع ضرر از [[بتپرستان]] {{متن قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند؛ بگو: آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که خود در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ پاکا و فرابرترا که اوست از شرکی که میورزند» سوره یونس، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بیگمان از ستمگرانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا}}<ref>«هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا}}<ref>«آیا نمیدیدند که (آن گوساله) به آنان پاسخی نمیدهد و هیچ زیان و سودی برای آنان در بر ندارد؟» سوره طه، آیه ۸۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ}}<ref>«گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ يَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ}}<ref>«به جای خدا چیزی را (به پرستش) میخواند که نه زیانی به او میرساند و نه سودی، این همان گمراهی ژرف است کسی را (به پرستش) میخواند که بیگمان زیانش دسترستر از سود اوست؛ بد یار و بد همدمی است» سوره حج، آیه ۱۲-۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا}}<ref>«و به جای او خدایانی را برگزیدند که چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خویش و اختیار مرگ و زندگی و برانگیختنی را ندارند» سوره فرقان، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيرًا}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را میپرستند که به آنان نه سود میرساند و نه زیان و کافر در برابر پروردگارش پشتیبان (شیطان) است» سوره فرقان، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ}}<ref>«یا به شما سود یا زیان میرسانند؟» سوره شعراء، آیه ۷۳.</ref>،
| | # [[اعتقاد]] به تجلی آمیختگی نیروهای آسمانی و زمینی در [[بت]] ها: آنان طلسمات معینی روی بتهای مختلف میگذاردند و سپس به [[بتها]] برای آن طلسمها [[تقرب]] میجستند. طلسم نوعی [[سحر]] است و به گفته برخی از [[مفسران]]، اَشکال و نقشهایی است که میپنداشتند به وسیله آنها قوای آسمانی با زمینی آمیخته و مبدأ آثار شگفتآوری میگردد! این نقشها را بر اشیای مختلف مینهادند و [[معتقد]] بودند به وسیله آنها موجودات موذی و [[آزار]] رسان از آن اشیا دور میشوند<ref>انصاری قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۴۴.</ref>. |
| :*فاقد [[مالکیت]] {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«یا (آن مشرکان) میانجیهایی به جای خداوند برگزیدند بگو: و آیا اگر چه اختیار چیزی را نمیداشتند و خرد نمیورزیدند (باز هم آنان را میانجی میگزیدید)؟» سوره زمر، آیه ۴۳.</ref>،
| | # [[بت]] به عنوان نمادی از [[خداوند]] و [[فرشتگان]]: گروهی نیز [[معتقد]] بودند [[خدا]] و [[فرشتگان]] اجسامی در [[عرش]] و دارای زیباترین صورتاند و [[خدا]]، [[نور]] بزرگ و [[فرشتگان]]، نورهای کوچکترند، ازاینرو [[بت]] بزرگ را که زیباترین [[بت]] بود، [[مجسمه]] [[خداوند بزرگ]] و بتهای دیگر را مجسمههای [[فرشتگان]] قرار داده، آنها را میپرستیدند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱۸، ص ۱۴۱؛ ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ شیرازی(ملاصدرا)، صدرالدین محمد بن ابراهیم، تفسیر صدر المتالهین، ج ۲، ص ۱۱۷.</ref>. |
| :*منفعل محض {{متن قرآن|إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا}}<ref>«(مشرکان) به جای او جز مادینگانی را (به پرستش) نمیخوانند و جز شیطانی سرکش را نمیخوانند» سوره نساء، آیه ۱۱۷.</ref><ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۲.</ref>، مخلوقاتی نظیر پرستشکنندگانشان<ref>التبیان، ج ۵، ص ۵۷.</ref> {{متن قرآن|أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ}}<ref>«آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟» سوره اعراف، آیه ۱۹۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند» سوره اعراف، آیه ۱۹۴.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«در حالی که خداوند، شما و چیزهایی را که میسازید آفریده است» سوره صافات، آیه ۹۶.</ref>،
| | # [[اعتقاد]] به [[تناسخ]]: همه یا بیشتر [[بتپرستان]] به [[تناسخ]] [[معتقد]] بودند. آنان چنین میپنداشتند که هنگام مرگِ هر [[انسان]]، جانش به کالبدی دیگر منتقل میشود که در حال [[خلقت]] است و همچنین هنگام مرگِ آن [[بدن]] باز [[روح]] به بدنی دیگر میرود. حال اگر در [[بدن]] پیشین سعادتی کسب کرده بود، در [[بدن]] جدید متنعم و [[سعادتمند]] میگردد و اگر در [[بدن]] قبلی [[شقاوت]] کسب کرده باشد، به بدنی تعلق میگیرد که در آن معذب باشد تا [[کیفر]] عمل خود را ببیند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۰؛ ج ۱۸، ص ۱۷۴.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 325.</ref> |
| :*آتشگیره و هیزم [[جهنم]] {{متن قرآن|إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ}}<ref>«بیگمان شما و آنچه به جای خداوند میپرستید فروزینه دوزخید؛ شما در آن در میآیید» سوره انبیاء، آیه ۹۸.</ref>
| |
| :*و عین [[پلیدی]] {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ}}<ref>«چنین است؛ و هر که حرمتهای خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدیها که بتهایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.</ref>.
| |
| :*بتها در [[دنیا]] [[فکر]] [[بتپرستان]] را به [[انحطاط]] و [[پستی]] و [[خرافات]] سوق میدهند و زیانشان از نفعشان نزدیکتر است: {{متن قرآن|يَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ}}<ref>«کسی را (به پرستش) میخواند که بیگمان زیانش دسترستر از سود اوست؛ بد یار و بد همدمی است» سوره حج، آیه ۱۳.</ref>
| |
| :*و موجب [[گمراهی]] بسیاری از [[مردم]] {{متن قرآن|رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref>
| |
| :*و نابودی آنان میشود، ازاینرو آنها [[دشمن]] [[انسان]] به شمار میآیند <ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۲.</ref> {{متن قرآن|فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«اینان (همه) دشمن منند جز پروردگار جهانیان» سوره شعراء، آیه ۷۷.</ref> و نیز آنها قابلیت [[هدایت]] و [[رشد]] ندارند، زیرا [[قدرت]] و شعوری ندارند و [[قادر]] بر [[پاسخگویی]] نیستند<ref>التبیان، ج ۵، ص ۵۶ ـ ۵۷.</ref> و سکوتشان نشانه [[ضعف]] آنهاست و از پرستندگان خویش ناتوانترند و به قدری ضعیفاند که برای جابه جا شدن به کمک نیاز دارند و همچنین برای [[دفاع]] از موجودیت خود [[نیازمند]] حمایتاند، زیرا چشم [[بینا]] و گوش شنوا و هیچ [[احساس]] دیگری در آنها نیست و توان هیچ کاری ندارند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ}}<ref>«بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند آیا پاهایی دارند که با آن راه روند یا دستهایی که با آن (چیزی یا کسی را) به خشم برانند یا دیدگانی که بدان بنگرند یا گوشهایی که با آن بشنوند؛ بگو: شریکانتان را (که برای خداوند میتراشید) بخوانید؛ سپس درباره من چارهاندیشی کنید و مرا (هیچ) مهلت ندهید!» سوره اعراف، آیه ۱۹۴-۱۹۵.</ref><ref>المیزان، ج ۸، ص ۳۷۷.</ref>.
| |
| *همچنین [[قرآن کریم]] [[بتپرستی]] را اندیشهای ضد [[عقل]] و [[خرد]] {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و مادهزاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ میبافند و بیشتر آنان خرد نمیورزند و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟ ننگ بر شما و بر آنچه به جای خداوند میپرستید، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶-۶۷.</ref>،
| |
| :*عملی [[شیطانی]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام ، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۹۰.</ref>،
| |
| :*مانعی برسر راه [[پرستش]] [[خدای سبحان]] {{متن قرآن|وَصَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ}}<ref>«و آنچه او به جای خداوند میپرستید او را (از پرستش خداوند) باز داشته بود که او از گروهی کافر بود» سوره نمل، آیه ۴۳.</ref>،
| |
| :*مستلزم دور شدن از [[حق]] و [[حقیقت]] {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ}}<ref>«آیا خدایانی از زمین گزیدند که آنان (مردم را در جهان واپسین) زنده میکنند؟» سوره انبیاء، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است؛ بلکه بیشتر آنان حق را نمیشناسند بنابراین (از آن) رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref>
| |
| :*عامل [[گمراهی]] و [[انحراف]] از [[سیر]] تکاملی [[انسان]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۵-۳۶.</ref>،
| |
| :*حرکتی ارتجاعی {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref>
| |
| :*و آن را [[خروج]] از مدار [[حق]] و گردش بر محور [[باطل]]<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.</ref> {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که آفرینش را بیاغازد سپس آن را بازگرداند؟ بگو خداوند است که آفرینش را میآغازد سپس آن را باز میگرداند پس (از حق) به کجا بازگردانده میشوید؟ بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۴-۳۵.</ref> معرفی میکند که [[بتپرستان]] با تکیه بر [[حدس]] و [[گمان]]: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ}}<ref>«آگاه باشید هر که در آسمانها و هر که در زمین است از آن خداوند است؛ و آنان که شریکانی را در برابر خداوند (به پرستش) میخوانند از چه پیروی میکنند؟ آنان جز از گمان پیروی ندارند و آنان جز نادرست برآورد نمیکنند» سوره یونس، آیه ۶۶.</ref>
| |
| :*و بدون داشتن [[دلیل نقلی]]: {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.</ref>
| |
| :*یا برهانی نظری: {{متن قرآن|وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«و هر کس با خداوند خدایی دیگر (به پرستش) بخواند که برهانی بر آن ندارد جز این نیست که حسابش نزد پروردگار اوست؛ بیگمان کافران رستگار نمیگردند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.</ref>
| |
| :*یا شاهدی از [[علوم]] و آگاهیهای بشری {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.</ref> و تنها با طرح [[شبهات]] [[فکری]] که خود ناشی از [[شهوت]] عملی آنان است آن را پذیرفتهاند، ازاینرو [[قرآن کریم]] با بیان اوصاف [[بتپرستان]] آنان را از نظر شخصیتی انسانهای [[نادان]] {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>، {{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>،
| |
| :*[[متکبر]] {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟» سوره اعراف، آیه ۸۸.</ref> و نیز {{متن قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ}}<ref>«آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref>،
| |
| :*هواپرست و [[اسیر]] [[نفس اماره]] {{متن قرآن|إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلً}}<ref>«به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۲-۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن| أَفَرَأَيْتُمُ اللاَّتَ وَالْعُزَّى وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الأُخْرَى أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الأُنثَى تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى أَمْ لِلإِنسَانِ مَا تَمَنَّى فَلِلَّهِ الآخِرَةُ وَالأُولَى وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلاَّ مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاء وَيَرْضَى إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الأُنثَى وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا}}<ref> آیا بتهای «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیدهاید؟و آن سومین بت دیگر «منات» را؟آیا برای شما پسر و برای او دختر است؟آنگاه این بخش کردنی ستمگرانه است.آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است.مگر برای انسان آنچه آرزو کند خواهد بود؟ (هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است.و بسا فرشتههایی در آسمانهاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمیآید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند فرشتگان را به نامهای مادینه مینامند.و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمیکنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست ؛ سوره نجم، آیه: ۱۹-۲۸.</ref>،
| |
| :*خودپرست {{متن قرآن|إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۲-۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى}}<ref>«آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>،
| |
| :*[[بیتقوا]] {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به قوم خود گفت: آیا پرهیزگاری نمیورزید؟ آیا (بت) بعل را (به پرستش) میخوانید و بهترین آفریدگاران را وا مینهید؟» سوره صافات، آیه ۱۲۴-۱۲۵.</ref>،
| |
| :*[[دروغگو]] {{متن قرآن|فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّ}}<ref>«و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ}}<ref>«آیا خدایانی دروغین به جای خداوند میجویید؟» سوره صافات، آیه ۸۶.</ref>،
| |
| :*مقلّد {{متن قرآن|قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۱۰.</ref>،
| |
| :* پیرو [[شیطان]] {{متن قرآن|إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا}}<ref>«(مشرکان) به جای او جز مادینگانی را (به پرستش) نمیخوانند و جز شیطانی سرکش را نمیخوانند» سوره نساء، آیه ۱۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا}}<ref>«هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا}}<ref>«ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است ای پدر! من میهراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی» سوره مریم، آیه ۴۴-۴۵.</ref>،
| |
| :*واپسگرا و [[مخالف]] هرگونه [[نوآوری]] {{متن قرآن|أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ}}<ref>«آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند ما چنین چیزی در آیین واپسین نشنیدیم، این جز دروغبافی نیست» سوره ص، آیه ۵-۷.</ref>،
| |
| :*[[ستمگر]] {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«آنگاه (نخست) به خود آمدند و (به خود یا به یکدیگر) گفتند: بیگمان شمایید که ستمگرید» سوره انبیاء، آیه ۶۴.</ref>،
| |
| :*[[منحرف]] و [[گمراه]] {{متن قرآن|رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«من در آن صورت بیگمان در گمراهی آشکاری خواهم بود» سوره یس، آیه ۲۴.</ref>
| |
| :*و دارای اعمالی [[باطل]] و پوچ {{متن قرآن|إِنَّ هَؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«بیگمان آنچه اینان میکنند از هم پاشیده است و آنچه میکردند باطل است» سوره اعراف، آیه ۱۳۹.</ref> [[وصف]] میکند که با [[عبرت]] نگرفتن از [[تاریخ]]{{متن قرآن|وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُمْ مَا يَشْتَهُونَ}}<ref>«و دختران را برای خداوند میپندارند- پاکاکه اوست- و برای خودشان آنچه خود میخواهند» سوره نحل، آیه ۵۷.</ref>، {{متن قرآن|يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«از بدی خبری که به او دادهاند از قوم خود پنهان میگردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۹.</ref>
| |
| :*[[آیات الهی]] را [[تکذیب]] میکنند {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ}}<ref>«ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟ آنان کسانی هستند که بهرهشان از آن نوشته (که در لوح محفوظ است) بدیشان خواهد رسید تا چون فرستادگان ما که جانشان را میستانند، نزدشان فرا رسند (و به آنان) گویند: کجاست آنچه به جای خداوند (به پرستش) میخواندید؟ میگویند: از (دیده) ما ناپدید شدند و بر خویش گواهی میدهند که کافر بودهاند» سوره اعراف، آیه ۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟» سوره یونس، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ}}<ref>«آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۴.</ref>
| |
| :*و با [[افترا]] و [[دروغ]] بستن به [[خدا]] {{متن قرآن|وَيُنْذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبً}}<ref>«و تا به آن کسان که میگویند: «خداوند فرزندی گزیده است نه خود و نه پدرانشان، آن (امر) را نمیدانند؛ بزرگ سخنی از دهانشان بیرون میآید؛ (آنان) جز دروغ نمیگویند»، بیم دهد» سوره کهف، آیه ۴-۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن| فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ أَلا إِنَّهُم مِّنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ }}<ref> از آنان بپرس آیا دختران از آن پروردگار توست و پسران از آن آنان؟آیا ما فرشتگان را مادینه آفریدیم و آنها گواه بودند؟آگاه باشید که آنان از سر دروغگویی خود میگویند خداوند فرزند آورده است؛ در حالی که بیگمان آنان دروغگویند آیا (خداوند) دختران را بر پسران برگزیده است؟؛ سوره صافات، آیه: ۱۴۹-۱۵۳.</ref>؛ {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى}}<ref>«آیا بتهای «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیدهاید؟» سوره نجم، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى}}<ref>«آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>
| |
| :*به [[استهزا]] و [[تمسخر]] [[پیامبران الهی]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمیگیرند (و میگویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.</ref>
| |
| :*و توطئهگری بر ضد آنان {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد» سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«پس شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و گفتند: ای صالح اگر از پیامبرانی عذابی را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور! آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند» سوره اعراف، آیه ۷۷-۷۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ}}<ref>«گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ}}<ref>«آنگاه چون «امر» ما در رسید، صالح و مؤمنان همراه وی را با بخشایشی از نزد خویش (از عذاب) و از خواری آن روز، رهاندیم؛ بیگمان پروردگار توست که توانمند پیروزمند است» سوره هود، آیه ۶۶.</ref>، {{متن قرآن|كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلَا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِثَمُودَ}}<ref>«گویی (هرگز) در آن به سر نبردهاند؛ بدانید که (قوم) ثمود به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان نابود باد ثمود!» سوره هود، آیه ۶۸.</ref>
| |
| :*و [[گمراه کردن]] دیگران {{متن قرآن|مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ}}<ref>«شما بر ضد او (کسی را) به گمراهی نمیتوانید کشانید» سوره صافات، آیه ۱۶۲.</ref>میپردازند.
| |
|
| |
|
| ==پیامدهای [[بتپرستی]]== | | == [[مبارزه]] [[انبیای الهی]] با [[بت پرستی]] و [[ادله]] آنان == |
| *[[قرآنکریم]] [[بتپرستی]] را [[رنج]] و زحمتی بیفرجام {{متن قرآن|وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا}}<ref>«و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) میخوانید کناره میجویم و پروردگارم را میخوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم» سوره مریم، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«و هر کس با خداوند خدایی دیگر (به پرستش) بخواند که برهانی بر آن ندارد جز این نیست که حسابش نزد پروردگار اوست؛ بیگمان کافران رستگار نمیگردند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.</ref>
| | [[انبیای الهی]] همواره با [[بتپرستی]] که ریشه در [[جهل]] و [[خرافات]] داشت [[مبارزه]] میکردند، آنان با [[توکل بر خدا]]، [[دلسوزی]]، [[مدارا]]<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> و [[استقامت]] با [[بتپرستان]] مواجه میشدند و با استفاده از ضربالمثلهای ساده اما حکیمانه و اجتناب از هرگونه توهین به [[بت]] ـ که عکسالعمل ناروای آنان را در پی داشته باشد ـ<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref> به [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] آنان میپرداختند<ref>طبری، محمد بن جریر، تفسیر جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۴۰۴.</ref>. اما از سوی دیگر [[بتپرستان]] با توطئههای فراوان، برضدّ آنان و تهمتهای ناروا نظیر [[سفاهت]]، [[جنون]] و [[شاعری]]<ref>سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref> به مقابله با [[پیامبران]] برمیخاستند. |
| :*و عملی خسارتبار {{متن قرآن|قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«بگو ای نادانان! آیا به من فرمان میدهید که جز خداوند را بپرستم؟ و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بیگمان کردارت از میان خواهد رفت و بیشک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۴-۶۵.</ref>
| | [[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد از [[مبارزات]] [[پیامبران پیشین]] با [[اقوام]] بتپرستشان سخن گفته است<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 329.</ref>؛ در اینجا به بخشی از این [[مجاهدتها]] اشاره میکنیم: |
| :*و ظالمانه {{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟ و به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند؛ بگو: آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که خود در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ پاکا و فرابرترا که اوست از شرکی که میورزند» سوره یونس، آیه ۱۷-۱۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref>؛ {{متن قرآن|هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبً}}<ref>«اینان- قوم ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفتهاند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمیآورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟» سوره کهف، آیه ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«آنگاه (نخست) به خود آمدند و (به خود یا به یکدیگر) گفتند: بیگمان شمایید که ستمگرید» سوره انبیاء، آیه ۶۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.</ref> که موجب [[کفران]] [[نعمتهای الهی]] است {{متن قرآن| أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلا يَشْكُرُونَ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ }}<ref> آیا ندیدهاند که ما با دستهای خود برای آنان چارپایانی آفریدهایم که از آن آنهاست؟ و آنها را برای ایشان رام کردهایم و از برخی از آنها سواری میگیرند و از (گوشت) برخی میخورند. و آنان را در آنها سودها و (از شیر آنها) آشامیدنیهاست، آیا سپاس نمیگزارند؟ و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند؛ سوره یس، آیه: ۷۱-۷۴.</ref>
| | # [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}: در زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[قوم]] ایشان بر اثر [[نادانی]] و [[ضعف]] [[فکری]] گرفتار انواع [[بتپرستی]] مانند [[پرستش]] [[ستاره]]، ماه و [[خورشید]] شده بودند و با [[تعصب جاهلی]] به گونهای بر آن [[اصرار]] و [[مداومت]] میورزیدند که [[مردم]] حتی توان [[تصور]] [[مخالفت]] با آن را نداشتند، از همین رو پس از آنکه [[ابراهیم]] با آنان به مقابله برخاست ابتدا سخن او را نوعی [[بازی]] تلقی کردند<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۵.</ref>. [[رهبری]] [[بت پرستان]] را در آن زمان "[[آزر]]" (که عمو یا جد [[مادری]] یا ناپدری [[ابراهیم]] بود<ref>مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، ص ۲۹.</ref>) بر عهده داشت<ref>انصاری قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>، لذا آن [[حضرت]] [[قیام]] در برابر [[بتپرستی]] را از او آغاز کرد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>. [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} در آغاز با [[ادب]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۵۸.</ref> و [[مدارا]]<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> از علت [[گرایش]] [[آزر]] به [[بتپرستی]] جویا شد، آنگاه [[گمراهی]] او و قومش را با صراحت به وی گوشزد کرد<ref>سوره انعام، آیه ۷۴.</ref> و فرمود اگر از او [[پیروی]] نکند به [[عذاب الهی]] گرفتار خواهد شد. [[ابراهیم]] {{ع}} پیش از این نیز [[مخالفت]] عملی خود را با [[غوطه]] ور ساختن [[بتها]] در لجنزار به وی نشان داده سپس در بین [[مردم]] فریاد زد: چه کسی چیزی را که سود و زیانی برایش ندارد میخرد؟! پس از این [[اقدام]] به [[جرم]] توهین به [[بتها]] به [[فرمان]] [[آزر]] زندانی شد<ref>بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۱.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 334.</ref> |
| :*و گناهی نابخشودنی میشمرد {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«بیگمان خداوند شرک ورزیدن به خود را نمیآمرزد و (گناه) پایینتر از آن را برای هر کس که بخواهد میبخشاید و هر کس برای خداوند شریک بتراشد به گمراهی ژرفی درافتاده است» سوره نساء، آیه ۱۱۶.</ref>
| | # [[حضرت نوح]] {{ع}}: [[قوم]] [[حضرت نوح]] {{ع}} نه تنها خودشان [[بتپرست]] بودند، بلکه بزرگان ایشان [[سعی]] در [[گمراه کردن]] دیگران نیز داشتند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۲۰، ص ۳۴.</ref>. [[نوح]] {{ع}} که نخستین [[پیامبر صاحب شریعت]] و کتاب بوده و در [[قرآن]] از نخستین منادیان [[توحید]] به شمار آمده است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۱۹۸.</ref> در برابر آنان [[قیام]] کرد و ضمن [[دعوت]] آنان به [[توحید]] و [[استدلال]] بر بطلان و [[نفی]] [[بتپرستی]]، آنان را از نتیجه عمل [[زشت]] [[بتپرستی]] که [[عذاب الهی]] است بر [[حذر]] داشت. اما [[قوم نوح]] او که برای بتهای پنجگانه [[ودّ]]، [[سواع]]، [[یغوث]]، [[یعوق]] و [[نسر]] ـ که به ترتیب به شکلهای مرد، [[زن]]، شیر، اسب و باز بودند ـ [[احترام]] ویژهای قائل بودند، سخنان [[نوح]] {{ع}} قابل [[تحمل]] نبود لذا به مقابله با او برخاستند و با [[انکار]] [[نبوت]] وی به بهانه عدم صلاحیت [[بشر]] برای [[رسالت الهی]]، به او نسبت [[گمراهی]]، دیوانگی و [[برتریطلبی]] دادند<ref>سوره هود، آیه ۲۷.</ref> و وی را به [[تبعید]] و سنگسار [[تهدید]] کردند. [[قوم نوح]] با توجّه به [[خوی]] استکباری و با [[لجاجت]]، بر [[بتپرستی]] خود [[اصرار]] ورزیده، خواستار تحقق [[عذاب]] گشتند؛ سرانجام [[وعده الهی]] تحقق یافت و [[قوم نوح]] در [[طوفان]] و [[طغیان]] آب [[غرق]] شدند<ref>سوره نوح، آیه ۲۵.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 329-330.</ref> |
| :*که [[نکوهش]] {{متن قرآن| أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الأَرْضِ هُمْ يُنشِرُونَ لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلاَّ نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ}}<ref> آیا ندیدهاند که ما با دستهای خود برای آنان چارپایانی آفریدهایم که از آن آنهاست؟ و آنها را برای ایشان رام کردهایم و از برخی از آنها سواری میگیرند و از (گوشت) برخی میخورند. و آنان را در آنها سودها و (از شیر آنها) آشامیدنیهاست، آیا سپاس نمیگزارند؟ و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۱-۲۶.</ref>،
| | # [[حضرت هود]] {{ع}}: [[قوم عاد]] که بعد از [[قوم نوح]] [[زندگی]] میکردند، جمعیتی [[بتپرست]] بودند و [[پرستش]] [[بتها]] را موجب [[قرب به خدا]] و بهرمندی در [[دنیا]] میدانستند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۸.</ref>. سرانِ ایشان نیز بدون داشتن [[دلیل]] و برهانی در برابر [[دعوت]] [[هود]] {{ع}} به [[پرستش]] [[خدای یکتا]] و ترک [[بتپرستی]]، به [[جدال]] برخاسته، به [[بتپرستی]] خویش [[اصرار]] ورزیدند و اعلام کردند ما هرگز بر اثر سخنان تو از [[پرستش]] [[بتها]] دست برنمیداریم<ref>سوره هود، آیه ۵۳.</ref>. آنان که [[ارتباط]] [[بشر]] با [[عالم غیب]] را محال میپنداشتند، با نسبت دادن [[جنون]] به [[هود]] {{ع}} بر اثر زیان رساندن برخی از [[بتها]] و [[تکذیب]] [[نبوت]] وی، آن [[حضرت]] را به [[تبعید]] [[تهدید]] کردند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۶، ص ۲۷۹؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۲، ص ۳۰، ۳۳.</ref> ولی [[هود]] {{ع}} از [[بتها]] [[بیزاری]] جست و با این عمل نشان داد نه تنها از [[بتها]] کاری ساخته نیست، بلکه اگر [[خدا]] نخواهد [[بتپرستان]] نیز با همه قدرتشان نمیتوانند زیانی به او برسانند، بنابراین اعلام کرد: با [[توکل بر خدا]] و [[آگاهی]] از اینکه هیچ جنبندهای در [[جهان]] نیست، مگر اینکه در قبضه [[قدرت]] و [[فرمان خداوند]] [[قادر]] است، به شما اخطار میکنم اگر از [[راه]] [[حق]] روی برتابید به من زیانی نمیرسد. من به [[رسالت]] خویش عمل کردم؛ ولی بدانید [[خدا]] به زودی شما را نابود خواهد کرد<ref>سوره هود، آیه ۵۶.</ref>. سرانجام [[قوم عاد]] با وزش بادی ویرانگر به [[کیفر]] [[اعمال زشت]] خود رسیدند و نابود شدند<ref>سوره فصلت، آیه۱۳-۱۶.</ref> و [[لعنت خدا]] را در [[دنیا]] و [[آخرت]] نصیب خود ساختند<ref>سوره هود، آیه ۶۰.</ref>. <ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 330-331.</ref> |
| :*[[انتقام]] {{متن قرآن| وَجَعَلُوا الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref> و فرشتگان را که بندگان (خداوند) بخشندهاند مادینه پنداشتهاند، آیا در آفرینش آنان گواه بودهاند؟ زودا که گواهی آنان نوشته شود و آنان بازخواست گردند.و گفتند: اگر (خداوند) بخشنده میخواست ما آن (بت) ها را نمیپرستیدیم، آنان را به این (امر) دانشی نیست، آنان جز نادرست برآورد نمیکنند.مگر پیش از این کتابی به آنان دادهایم که آن را دستاویز ساختهاند؟ (نه،) بلکه گفتند: ما به راستی پدرانمان را بر آیینی یافتهایم و ما نیز در پی آنان رهجوییم. و بدینگونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیمدهندهای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافتهایم و آثار آنان را پی میگیریم.گفت: حتّی اگر برای شما از آنچه پدران خود را بر آن یافتهاید چیزی رهنمونتر بیاورم؟ گفتند: ما آنچه را بدان فرستاده شدهاید انکار میکنیم.آنگاه ما از آنان انتقام گرفتیم پس ببین که سرانجام دروغانگاران چگونه بود؛ سوره زخرف، آیه: ۱۹-۲۵.</ref>،
| | # [[حضرت صالح]] {{ع}}: [[حضرت صالح]] {{ع}} با [[معجزه الهی]] برای [[هدایت]] [[قوم]] [[بت]] پرست [[ثمود]] [[برگزیده]] شد. [[حضرت صالح|صالح]] {{ع}} آنان را از [[بتپرستی]] برحذر داشت و با تاکید بر [[آفرینش]] [[انسانها]] به دست [[خداوند]] و خواسته وی مبنی بر [[آبادانی زمین]] به دست [[انسان]] از آنان خواست تا درباره گذشته خود آمرزشطلبیده، از آن پس به [[عبادت خدا]] روی آورند<ref>سوره هود، آیه ۶۱.</ref>. امّا [[قوم ثمود]] با [[روحیه]] استکباری و خود بزرگبینی که زمینهساز [[بتپرستی]] آنان شده بود، به [[نفی]] [[توحید]] پرداختند و با [[اعتقاد]] به عدم امکان [[ارتباط]] [[بشر]] محدود با [[عالم غیب]]، [[حضرت صالح]] {{ع}} را [[تکذیب]] کردند<ref>سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref>. [[حضرت صالح]] {{ع}} [[استقامت]] کرد و با تاکید بر [[عاقبت]] عملشان که [[عذاب الهی]] را در پی دارد، [[سعی]] کرد آنان را از [[مخالفت]] با [[دعوت]] خویش بر [[حذر]] دارد؛ امّا آنان [[حق]] را نپذیرفتند و برای کشتن [[صالح]] [[توطئه]] کردند و سرانجام [[تصمیم]] خود را مبنی بر نابود کردن شتر ماده ([[ناقه صالح]] یا شتر [[صالح]])ای که با [[معجزه الهی]] [[خلق]] شده و وسیله [[آزمایش]] [[قوم ثمود]] بود، عملی کردند. پس به [[عذاب الهی]] دچار گشته و هلاک شدند<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>.<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 331.</ref> |
| :*[[خشم خداوند]]، [[لعنت خدا]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] {{متن قرآن|وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ}}<ref>«و در این جهان و در روز رستخیز، لعنتی پیگیرشان شده است؛ آگاه باشید که بیگمان (مردم) عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان، نابود باد عاد قوم هود!» سوره هود، آیه ۶۰.</ref>
| | # [[حضرت شعیب]] {{ع}}: [[قوم شعیب]] که [[اهل مدین]] بودند نیز به [[بتپرستی]] روی آورده بودند. [[شعیب]] {{ع}} با [[دعوت به توحید]]، آنان را به ترک [[بتپرستی]] توصیه کرد؛ امّا [[اهل مدین]] گفتند: آیا [[نماز]] تو باعث شده است ما را به ترک [[پرستش]] آنچه پدرانمان میپرستیدند امر کنی؟ آنگاه [[شعیب]] {{ع}} و پیروانش را به [[تبعید]] و سنگسار [[تهدید]] کردند در حالی که در [[آیات]] متعددی آمده است [[شعیب]] {{ع}} با بیّنه و [[معجزه الهی]]، به قصد [[اصلاح]]، آنان را به [[توحید]]، [[استغفار]] و [[رجوع]] به سوی [[خداوند]] فراخواند و از [[عذاب الهی]] مانند آنچه بر [[قوم نوح]] {{ع}} و [[هود]] {{ع}} و [[حضرت صالح|صالح]] {{ع}} فرود آمده بود برحذر داشت<ref>سوره اعراف، آیه ۸۶، ۹۱ ـ ۹۲؛ سوره هود، آیه ۸۴، ۸۹ ـ ۹۰ و ۹۳ ـ ۹۴؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۷.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 331-332.</ref> |
| :*و سرانجام [[هلاکت]] [[بتپرستان]] را در پی دارد. {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِيَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ}}<ref>«و چنین است فرو گرفتن پروردگارت، چون شهرهایی را که ستمکار باشند فرو گیرد بیگمان فرو گرفتن وی دردناک سخت است» سوره هود، آیه ۱۰۲.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref>.
| | # [[حضرت یوسف]] {{ع}}: از برخی از [[آیات قرآن]] استفاده میشود [[مردم مصر]] نیز در زمان [[حضرت یوسف]] {{ع}} [[بتپرست]] بودهاند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.</ref>. [[یوسف]] {{ع}} اگرچه در [[زندان]] بود؛ امّا در همانجا به مقابله با [[بتپرستی]] برخاست و به [[شهادت]] [[عقل]] و [[فطرت]] بر [[برتری]] خدای [[قادر]] و یگانه، بر [[خدایان]] [[مقهور]] و [[ذلیل]] [[استدلال]] کرد و [[بتپرستی]] را اندیشهای بدون [[دلیل]] و از روی [[تقلید]] محض و ناشی از [[جهل]] دانست و همبندان خود را به [[توحید]] و [[نفی]] [[بتپرستی]] فرا خواند<ref>سوره یوسف، آیه ۳۹-۴۰. </ref>.<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 332.</ref> |
| :*[[بتپرستی]] ظلمی کشنده {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«آنگاه (نخست) به خود آمدند و (به خود یا به یکدیگر) گفتند: بیگمان شمایید که ستمگرید» سوره انبیاء، آیه ۶۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.</ref>
| | # [[حضرت موسی]] {{ع}}: [[بتپرستی]] در زمان [[موسی]] {{ع}} نیز در میان [[مصریان]] رایج بود. آنان [[خدایان]] متعددی اعم از کواکب و موجودات زمینی داشتند که برای آنها شکلهای متعدد و مختلفی ساخته بودند. [[فرعون]] که خود [[بتپرست]] بود، خود را خدای [[مصریان]] میدانست و تمثال او مورد [[پرستش]] قبطیان بود<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۱۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۸، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>، به همین جهت [[فرعون]] در برابر [[دعوت]] [[موسی]] {{ع}} به [[توحید]]، موضع گرفت و گفت: مگر جز من [[پروردگار]] و معبودی هست؟ در حالی که [[بتپرستان]] [[مغرور]] در برابر [[دعوت]] [[موسی]] {{ع}} [[ایستادگی]] میکردند، [[حضرت موسی]] {{ع}} به [[استوار]] نبودن [[بتپرستی]] بر [[علم]] و [[برهان]] و [[ناتوانی]] بتها از [[اجابت]] هر گونه دعایی در [[دنیا]] و [[آخرت]] بر [[نفی]] [[بتپرستی]] [[استدلال]] کرد. [[فرعون]] نیز با نسبتهای ناروا نظیر [[جنون]] و [[سحر]] به [[موسی]] وی را به [[زندان]] [[تهدید]] کرد. امّا با [[استقامت]] [[موسی]] در [[راه]] [[حق]] بعد از [[ایمان آوردن]] ساحران، ششصد هزار نفر از [[بنی اسرائیل]] به او [[ایمان]] آوردند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۱۶.</ref> و سرانجام پس از [[مبارزه]] طولانی، [[موسی]] و یارانش [[نجات]] یافتند و [[فرعون]] و همراهان وی به [[هلاکت]] رسیدند<ref>سوره شعراء، آیات ۲۶، ۶۵ ـ ۶۶. </ref>.<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص332-333.</ref> |
| :*و بدترین زیان و [[حسرت]] در [[زندگی]] است {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref> | | # [[حضرت الیاس]] {{ع}}: [[قوم الیاس]] در [[سرزمین]] بعلبک لبنان [[زندگی]] میکردند. آنان [[بت]] طلایی "بعل" را که بزرگترین [[بت]] آنان بود<ref>طاهر بن عاشور، التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۱۶۶.</ref> و طول آن به بیست زراع میرسید و چهار صورت و بالغ بر چهارصد نفر [[خادم]] داشت و برخی آن را نماد [[خورشید]] دانستهاند، [[پرستش]] میکردند. [[الیاس]] {{ع}} که از [[پیامبران بنیاسرائیل]] و از [[فرزندان]] "[[هارون]] بن [[عمران]]" است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج ۸، ص ۷۱۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۹۷.</ref> با جملات: {{متن قرآن|أَتَدْعُونَ بَعْلًا}}<ref>«آیا (بت) بعل را (به پرستش) میخوانید» سوره صافات، آیه ۱۲۵.</ref> و {{متن قرآن|أَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره شعراء، آیه ۱۰۶.</ref> [[تعجب]] و [[اعتراض]] خویش را نسبت به [[بتپرستی]] اعلام کرد و آنان را از [[عذاب الهی]] و [[کیفر]] [[اخروی]] برحذر داشت؛ امّا آنها برای توجیه [[اعمال]] خود میگفتند: این [[سنت]] [[پدران]] ماست و ما از [[سنت]] آنها دست برنمیداریم. [[حضرت الیاس]] {{ع}} تأکید کرد که [[شایسته]] [[پرستش]]، کسی است که [[ربّ]] و [[نظام]] بخش [[جهان]] و پرورش دهنده شما و [[پدران]] و نیاکان شماست؛ اگر آنان در [[شناخت]] [[معبود]] [[حقیقی]] به [[خطا]] رفتند شما چرا [[راه]] [[خطا]] را میپویید؟، ولی آنان [[الیاس]] {{ع}} را [[تکذیب]] کرده، بر [[بتپرستی]] خویش پای فشردند<ref>سوره صافات، آیه ۱۲۷.</ref>.<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 333-334.</ref> |
| *[[بتپرستان]] لجوج که طوق [[تقلید]] و زنجیر عادات و [[رسوم]] [[خرافی]] را بر گردن و دست و پای خود بسته و خویش را از دیدن حقایق [[محروم]] ساختهاند در [[حقیقت]] اسیرانی هستند که غُلهای گردن آنان به قدری پهن و گسترده است که سر آنها را بالا نگاه داشته و توان هر گونه حرکت و عکس العملی را از آنان [[سلب]] کرده است: {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ}}<ref>«ما غلهایی بر گردنهایشان تا (زیر) چانه نهادهایم چنان که سرشان بالا مانده است» سوره یس، آیه ۸.</ref> آنان در [[قیامت]] که هنگامه [[ظهور]] [[حق]] است به سرعت به سوی [[دادگاه]] [[عدل الهی]] میشتابند {{متن قرآن|يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ}}<ref>«روزی که از گورها شتابان برآیند گویی به سوی نشانهای نصب شده میشتابند» سوره معارج، آیه ۴۳.</ref>، چنان که در [[دنیا]] به سرعت به سوی بتهایشان میدوند<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۹.</ref>، آنگاه معبودهایشان اعم از [[انسانها]]؛ [[شیاطین]]، بتها و... از آنان [[بیزاری]] میجویند {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ}}<ref>«و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی میگزینند و آنها را چنان دوست میدارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بتها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) مینگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است آنگاه که پیشگامان (گناه یا کفر) از پیروان (خویش) دوری میورزند و در عذاب مینگرند و پیوندها میان آنها (یکسره) بریده میشود» سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که آنان را فرا میخواند و میفرماید: آن شریکهای من که میپنداشتید کجایند؟ کسانی که فرمان (عذاب) بر آنان به حقیقت پیوسته است میگویند: پروردگارا! اینان کسانی هستند که گمراه کردیم، آنان را گمراه کردیم چنان که خود گمراه بودیم؛ (اکنون) در پیشگاه تو (از آنان) دوری و بیزاری میجوییم؛ آنان ما را نمیپرستیدند» سوره قصص، آیه ۶۲-۶۳.</ref>.
| | # [[حضرت سلیمان]] {{ع}}: [[قوم سبأ]] که از نعمتهای فراوانی برخوردار بودند و زنی به نام [[بلقیس]] بر آنان [[حکومت]] میکرد، در زمان [[حضرت سلیمان]] {{ع}} [[زندگی]] میکردند. آنها جمعیتی [[خورشید]] پرست بودند و [[شیطان]] این عمل [[زشت]] را برایشان [[زینت]] داده بود که [[دعوت]] [[حضرت سلیمان]] {{ع}} را پذیرفته و [[بتپرستی]] را ظلمی بر خویشتن معرفی کردند<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 334.</ref>. |
| *[[بتپرستان]] نیز هنگام دیدن [[آتش دوزخ]] از بُتها و معبودان [[تبرّی]] میجویند {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ}}<ref>«و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی میگزینند و آنها را چنان دوست میدارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند. و کاش کسانی (که با گزینش بتها) به خود ستم کردند آنگاه که عذاب را (در رستخیز) مینگرند، دریابند که تمام توان (ها) از آن خداوند است آنگاه که پیشگامان (گناه یا کفر) از پیروان (خویش) دوری میورزند و در عذاب مینگرند و پیوندها میان آنها (یکسره) بریده میشود و پیروان (آنان) میگویند: کاش برگشتی (به دنیا) میداشتیم تا از آنها دوری میجستیم چنان که آنان از ما دوری جستند؛ بدین گونه خداوند کردارهایشان را (چون) دریغهایی به آنان مینمایاند در حالی که آنان از آتش بیرون آمدنی نیستند» سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۷.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۵۷.</ref>؛ ولی این [[تبرّی]] جستنها هیچ سودی ندارد، بلکه [[بتپرستان]] و بُتها همگی وارد [[جهنم]] شده، هیزم آن خواهند بود: {{متن قرآن|إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ لَوْ كَانَ هَؤُلَاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«بیگمان شما و آنچه به جای خداوند میپرستید فروزینه دوزخید؛ شما در آن در میآیید اگر اینان (به راستی) خدایان میبودند در آن (دوزخ) درنمیآمدند؛ و همه در آن جاودانند» سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} در ذیل [[آیه]] یاد شده فرمود: هرکس [[دوست]] داشته باشد که [[معبود]] واقع شود او هم با عابدانش در [[دوزخ]] خواهد بود و [[بتپرستان]] (اعم از پرستندگان [[فرشتگان]]، [[پیامبران]] و...) در [[حقیقت]] [[شیاطین]] و هرچه را که [[شیطان]] به آنها [[دستور]] میداد میپرستیدند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۳۵۹؛ نمونه، ج ۲۱، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref>.
| | # [[حضرت محمد]] {{صل}}: [[اعراب]] [[عربستان]] با دور شدن از [[دین حنیف]] به بهانههای گوناگون به [[بتپرستی]] روی آورده، با سوت کشیدن و کف زدن در کنار [[کعبه]] به [[پرستش]] بتها میپرداختند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷ ـ ۷۹؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.</ref>. هر [[قبیله]] از [[قبایل عرب]] که بتهای پنجگانه [[قوم نوح]] به آنان منتقل شده بود، برای خود بتی [[انتخاب]] کرده بود که به آن منتسب میشد و برای [[فرزندان]] خود نامهایی برگرفته از [[اسامی]] [[بتها]]، همچون عبدالعزی و [[عبد]] [[منات]] [[انتخاب]] میکرد<ref>شکری الألوسی البغدادی، محمود، بلوغالارب، ج ۲، ص ۲۰۲ ـ ۲۰۳؛ طاهر بن عاشور، التحریر والتنویر، ج ۹، ص ۲۱۴.</ref>. [[بت]] چوبی عُزّی، مخصوص [[قریش]] بود و [[لات]] برای [[طایفه]] ثقیف و [[منات]] مخصوص [[اوس]] و [[خزرج]] بود<ref>ابن هشام، السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۸۳، ۸۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج ۱۶، ص ۲۴۶.</ref>. علاوه بر آن اهالی [[مکه]] بتهایی به نامهای "[[هبل]]"، "[[نائله]]" و "[[اساف]]" داشتند؛ همچنین سنگهایی در اطراف [[کعبه]] [[نصب]] کرده بودند که شکل و صورت خاصی نداشت و آنها را "نُصُب" مینامیدند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۴۴؛ سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، ج ۳، ص ۱۵.</ref>. برخی گفتهاند: [[مشرکان]] [[عرب]] دو [[بت]] دیگر نیز به نام "[[جبت]]" و "[[طاغوت]]" داشتند. تعدا بتهای کوچک و بزرگ در [[مکه]] بالغ بر ۳۶۰ [[بت]] میشد و در هر خانهای بتی قرار داشت که [[پرستش]] میشد و هنگام آغاز [[سفر]] و پایان آن، ابتدا برای استلام (دست مالیدن و بوسه زدن به قصد [[تبرک]]) به سراغ [[بت]] میرفتند<ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.</ref>. [[بتپرستان]] برای [[بتها]] [[خادمان]] مخصوص میگماردند. آنان در مقابل بتها حیوانهایی [[قربانی]] میکردند و [[خون]] [[قربانی]] را بر آنها میمالیدند و با این عمل خویش [[سعی]] در دفع امراضی نظیر برص و [[جذام]] و جنزدگی از خود و به ویژه [[کودکان]] خویش داشتند<ref>طاهر بن عاشور، التحریر والتنویر، ج ۶، ص ۹۵.</ref>. آنها حتی بخشی از [[اموال]] خود را برای [[بتها]] قرار داده، قسمتی از شتران و چارپایان و بخشی از زراعت خود را در [[راه]] [[بتها]] صرف میکردند و میگفتند: {{متن قرآن|هَذَا لِشُرَكَائِنَا}}<ref>سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref>، این سهم ویژه [[خادمان]] و متولیان [[بت]] و بتخانه و [[مراسم]] [[قربانی]] و استفاده خودشان بود، در حالی که سهم [[خدا]] را به [[کودکان]] و [[مهمانان]] میدادند. [[پیامبر اسلام]] که از طرف [[پروردگار]] با بیّنه و دلیلی روشن برای [[هدایت]] [[انسانها]] [[مبعوث]] شده بود، در برابر [[بتپرستان]] [[قیام]] کرد<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 341.</ref>. |
| *[[بدیهی]] است معبودانی وارد [[دوزخ]] میشوند که به [[عبادت]] عابدان خود [[راضی]] بودند؛ همچون [[فرعون]] که [[مردم]] را به [[عبادت]] خود [[دعوت]] میکرد؛ نه مانند [[مسیح]]{{ع}} که از عمل آنها بیزار بوده و هست {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ}}<ref>«کسانی که برای آنان از سوی ما از پیش نیکی مقرّر است ، از آن (آتش)، برکنارند» سوره انبیاء، آیه ۱۰۱.</ref>.
| | == [[ادله]] [[انبیای الهی]] در [[مبارزه]] با [[بتها]] == |
| *[[قرآن]] در آیات {{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا}}<ref>«ای پدر! من میهراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی» سوره مریم، آیه ۴۵.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref> نیز به [[بتپرستان]] [[تذکر]] داده که [[انسان]] به سوی [[خداوند]] باز گشته و به [[اعمال]] او رسیدگی خواهد شد و [[عبادت]] [[خداوند]] یا غیر [[خداوند]] بر [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]] در [[آخرت]] تأثیر مستقیم خواهد داشت<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۶، ۱۵۵.</ref>
| | # بیاثر بودن [[عبادت]] [[بتها]]: [[پرستش]] با [[انگیزه]] جلب نفع و دفع زیان یا [[سپاس]] در برابر نعمتهای اعطایی از سوی [[معبود]] است؛ ولی [[بت]] از بارزترین [[صفات]] [[ربوبیّت]]، یعنی [[علم]] و [[قدرت]] تهی است و در نتیجه نه توان رساندن خیر به [[پرستش]] کننده خویش و دفع [[شر]] از او را دارد و نه از [[عبادت]] پرستشگران خود [[آگاه]] میشود، به همین [[دلیل]] [[عبادت]] آن [[بیهوده]] است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹؛ ج ۱۴، ص ۵۸؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲.</ref>. |
| *و [[بتپرستان]] به سبب [[روحیه]] استکباری خویش [[مجازات]] [[بتپرستی]] خود را خواهند دید {{متن قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن| إِنَّكُمْ لَذَائِقُوا الْعَذَابِ الأَلِيمِ}}<ref>«شما بیگمان عذاب دردناک را خواهید چشید» سوره صافات، آیه ۳۸.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۳۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۴۴.</ref> و نیز در [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضًا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«و گفت: جز این نیست که به جای خداوند بتهایی را از سر دوستی میان یکدیگر در زندگی این جهان (به پرستش) گرفتهاید سپس در روز رستخیز هر یک از شما دیگری را انکار میکند و هر یک از شما به دیگری لعنت میفرستد و جایگاهتان آتش (دوزخ) است و یاوری نخواهید داشت» سوره عنکبوت، آیه ۲۵.</ref>
| | # تلازم ([[همراهی]]) [[خالقیت]] و [[ربوبیت]]: با توجّه به اینکه [[بتپرستان]] [[آفریدگار]] [[یکتا]] را پذیرفته، ولی [[معتقد]] بودند [[خداوند]]، [[امر]] [[تدبیر]] را به بعضی از مخلوقهای خویش سپرده است که [[بتها]] نماد و سمبل آنها به شمار میآیند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱؛ ج ۱۶، ص ۱۱۵.</ref> و ازاینرو [[شایسته]] پرستشاند؛ [[ابراهیم]] بارها با تعبیرهای گوناگون گوشزد کرد که این مطلب، ادعایی بی اساس است؛ چرا که ممکن نیست [[تدبیر]] از [[خلق]] جدا باشد، با توجه به اینکه موجودات جسمانی به تدریج کامل میشوند، بنابراین معقول نیست [[خلقت]] موجودات، [[فعل خداوند]] و [[تدبیر]] آنها کار موجود دیگری باشد؛ لذا چون [[خالق]] خداست، مدبّر هم اوست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.</ref>. |
| *به [[بتپرستان]] هشدار داده شده که [[بتپرستی]] به [[دشمنی]] و بیزاریشان از یکدیگر در [[آخرت]] خواهد انجامید و آنان را در [[آتش دوزخ]] فرو خواهد برد<ref>جامعالبیان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۱۷۲ ـ ۱۷۳.</ref> و در آنجا ضمن [[دشمنی]] با بتها و [[شیاطین]] به [[گمراهی]] خویش در مساوی دانستن بتها با [[پروردگار]] اعتراف خواهند کرد {{متن قرآن| وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنصُرُونَكُمْ أَوْ يَنتَصِرُونَ فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ وَجُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ قَالُوا وَهُمْ فِيهَا يَخْتَصِمُونَ تَاللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ إِذْ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ وَمَا أَضَلَّنَا إِلاَّ الْمُجْرِمُونَ }}<ref> و دوزخ را برای گمرهان آشکار میگردانند.و به آنان میگویند: آنچه به جای خداوند میپرستیدید (اکنون) کجایند؟آیا به شما یاری میرسانند یا خود را یاری میدهند؟و آنان و گمرهان را سرنگون در آن (دوزخ) میافکنند؛و همه سپاه ابلیس را.و در حالی که با هم در آنجا ستیزه دارند میگویند:سوگند به خداوند، بیگمان در گمراهی آشکاری بودیم؛که شما را با پروردگار جهانیان برابر میداشتیم.و ما را جز گنهکاران گمراه نکردند؛ سوره شعراء، آیه: ۹۱-۹۹.</ref>.
| | # [[نفی]] [[شفاعت]] بتها: برخی از [[بتپرستان]] [[عرب]] [[اعتقاد]] داشتند گرچه از بتها مستقلاً کاری ساخته نیست؛ امّا آنان چون قدرتمندان عالم وجودند، [[مقام شفاعت]] در امور [[دنیایی]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۵۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، ج۵، ص ۱۴۸؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۵۷.</ref> به آنها واگذار شده است، ازاینرو نسبت به [[ضعیفان]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰ ـ ۳۱.</ref> منشأ سود و زیاناند، اما این پنداری است مردود<ref>سوره انعام، آیه ۵۱.</ref>، زیرا مراد از [[شفاعت]]، شفاعتی به [[اذن خدا]] و [[رضایت]] اوست<ref>سوره نجم، آیه ۲۵-۲۶.</ref> چراکه [[دنیا]] و [[آخرت]] متعلق به اوست، لذا [[بتپرستان]] باید از [[کتب آسمانی]] برای [[اثبات]] چنین مدعایی مدرک و سندی بیاورند. |
| *بعضی سخن [[ابراهیم]]{{ع}} را در [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و پندارتان درباره پروردگار جهانیان چیست؟» سوره صافات، آیه ۸۷.</ref> نیز در همین جهت نوعی هشدار معنا کردهاند که [[گمان]] میکنید [[خداوند]] با شما چه خواهد کرد؟<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۲.</ref> [[خدای سبحان]] هشدار میدهد که روزی، همه [[بتپرستان]] و معبودهایشان<ref>المیزان، ج ۷، ص ۷۶.</ref> را جمع میکند: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ}}<ref>«و از روزی (یاد کن) که آنان را و آنچه را به جای خداوند میپرستند، گرد میآورد آنگاه میفرماید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا آنان خود، راه را گم کردند؟» سوره فرقان، آیه ۱۷.</ref> بُتها را [[محشور]] میکند تا [[ذلّت]] و بیخاصیتی آنها برای [[بتپرستان]] [[آشکار]] شود <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۸، ص ۳۳۷.</ref>، آنگاه از آنها میپرسد: آیا شما این [[بندگان]] مرا [[گمراه]] کردید یا خود آنها راه را گم کردند؟ معبودان پاسخ میدهند: علت [[انحراف]] آنها این بود که آنان و پدرانشان را از [[نعمتها]] و مواهب [[دنیا]] برخوردار کردی و آنها به جای [[شکر نعمت]] در شهوتها فرو رفتند: {{متن قرآن|قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا}}<ref>«میگویند: پاکا که تویی، سزاوار ما نیست که به جای تو دوستی برگزینیم امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهرهمند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده» سوره فرقان، آیه ۱۸.</ref> در اینکه معبودها چگونه سخن میگویند احتمالاتی وجود دارد؛ نخست اینکه منظور معبودهایی است که دارای [[عقل]] و [[شعور]] و [[ادراک]] و [[قدرت]] [[پاسخگویی]] هستند، همچون [[انسان]]، [[شیطان]]، [[جن]] و [[فرشتگان]]. دوم اینکه [[خداوند]] در آن روز نوعی از [[حیات]] و [[ادراک]] و [[شعور]] به بتها میبخشد، به گونهای که توان [[پاسخگویی]] خواهند داشت<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۶۱؛ نمونه، ج ۱۵، ص ۴۵.</ref>. این احتمال نیز وجود دارد که همه معبودهارا شامل بشود، آنگاه نسبت به معبودهایی که دارای [[عقل]] و شعورند [[پاسخگویی]] آنها واضح است و نسبت به معبودهایی همچون بُتهای فاقد [[عقل]] و [[شعور]] [[پاسخگویی]] آنها بدین صورت باشد که با زبان حال حقایق را منعکس سازند<ref>نمونه، ج ۱۵، ص ۴۵.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | # فقدان [[دلیل]] بر بت پرستی: [[بتپرستان]] بهرغم اینکه [[دلیل]] و برهانی [[عقلی]] یا [[شرعی]] نداشتند، به بتپرستی [[گرایش]] پیدا کرده بودند، ازاینرو [[پیامبر]] [[مأموریت]] یافت به آنها بگوید اگر [[صداقت]] دارید برای این کار خود [[برهان]] بیاورید<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بعد از استدلالهای فراوان، وقتی با [[مکر]] و [[فریب]] [[بتپرستان]] و بهانه جوییهای آنان روبهرو میشود به آنان اعلام میکند: «هر موجودی جز [[خدا]] را میخواهید بپرستید؛ ولی [[منتظر]] پیامدهای آن باشید»<ref>سوره زمر، آیه ۱۵.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 319.</ref> |
|
| |
|
| ==[[مبارزه]] [[پیامبران]] با [[بتپرستی]]== | | == پیامدهای [[بت پرستی]] == |
| *[[انبیای الهی]] همواره با [[توکل بر خدا]] {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بیگمان بر آزاری که میدهیدمان شکیبایی پیشه میکنیم و توکّلکنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۲.</ref>، [[ادب]]<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۳۳.</ref>، [[دلسوزی]]، [[مدارا]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> و [[خویشتنداری]] و [[استقامت]] با [[بتپرستان]] مواجه میشدند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند» سوره بقره، آیه ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ}}<ref>«و اگر خداوند میخواست شرک نمیورزیدند و ما تو را بر آنان نگهبان نگماردهایم و تو گمارده بر آنها نیستی» سوره انعام، آیه ۱۰۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند؛ بگو: آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که خود در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ پاکا و فرابرترا که اوست از شرکی که میورزند» سوره یونس، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ}}<ref>«و از آنچه به تو وحی میگردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟ شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۳۹-۴۰.</ref> و با استفاده از ضربالمثلهای ساده اما حکیمانه {{متن قرآن|قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ «۳» بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ}}<ref>«آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}<ref>«این بدان روست که خداوند راستین است و اینکه آنچه به جای او (به پرستش) میخوانند نادرست است و اینکه خداوند است که فرازمند بزرگ است» سوره حج، آیه ۶۲.</ref> و اجتناب از هرگونه [[دشنام]] به [[بت]] ـ که عکسالعمل ناروای آنان را در پی داشته باشد ـ {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراستهایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام میدادها» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref><ref>جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۴۰۴.</ref> به [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] آنان میپرداختند. از سوی دیگر [[بتپرستان]] با تهمتهای ناروا نظیر [[سفاهت]]، [[جنون]]، [[شاعری]] {{متن قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ}}<ref>«آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref> [[سحر]]، [[افترا]] و [[دروغگویی]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ}}<ref>«و آنان که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند و اینان به ده یک آنچه به آنان داده بودیم دست نیافتند و پیامبران مرا دروغگو شمردند پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره سبأ، آیه ۴۵.</ref> و برتریطلبی {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟» سوره اعراف، آیه ۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ}}<ref>«و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و البتّه موسی برای آنان برهانها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردنکشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.</ref> به رویارویی با [[پیامبران]] برمیخاستند و با توطئههای فراوان، برضدّ آنان {{متن قرآن|قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ}}<ref>«گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کردهای؟» سوره انبیاء، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ}}<ref>«و با او نیرنگی ورزیدند ما هم آنان را زیانکارتر گرداندیم» سوره انبیاء، آیه ۷۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ}}<ref>«و همانا به سوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که خداوند را بپرستید اما ناگاه آنان دو گروه شدند که با هم دشمنی میورزیدند» سوره نمل، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«گفتند: به خداوند همسوگند شوید که به او و خانوادهاش شبیخون میزنیم سپس به خونخواه او میگوییم که ما هنگام کشتن (وی و) خانوادهاش حضور نداشتیم و بیگمان ما راستگوییم و نیرنگی سخت باختند و ما (نیز) تدبیری شایسته کردیم و آنان درنیافتند» سوره نمل، آیه ۴۹-۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}}<ref>«و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ}}<ref>«آیا خدایانی دروغین به جای خداوند میجویید؟» سوره صافات، آیه ۸۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ}}<ref>«و خواستند نیرنگی در کار او کنند اما ما آنان را فروتر نهادیم» سوره صافات، آیه ۹۸.</ref> [[اقدام]] میکردند.
| | از دیدگاه [[قرآنکریم]]، [[بتپرستی]]، [[رنج]] و زحمتی بیفرجام<ref>سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.</ref>، عملی خسارتبار<ref>سوره زمر، آیه ۶۴-۶۵.</ref> و ظالمانه<ref>سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref> و گناهی نابخشودنی است<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۶.</ref> که [[نکوهش]]، [[خشم]] و [[لعنت خدا]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]<ref>سوره هود، آیه ۶۰.</ref> و سرانجام [[هلاکت]] [[بتپرستان]] را در پی دارد<ref>سوره هود، آیه ۱۰۲.</ref><ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref> [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این باره فرمود: هرکس [[دوست]] داشته باشد [[معبود]] واقع شود او هم با عابدانش در [[دوزخ]] خواهد بود [[بدیهی]] است معبودانی وارد [[دوزخ]] میشوند که به [[عبادت]] [[عابدان]] خود [[راضی]] بودند؛ همچون [[فرعون]] که [[مردم]] را به [[عبادت]] خود [[دعوت]] میکرد؛ نه مانند [[مسیح]] که از عمل آنها بیزار بوده و هست<ref>سوره انبیاء، آیه ۱۰۱.</ref>. [[قرآن کریم]] در [[آیات]] مختلفی<ref>سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref> نیز به [[عابدان]] و [[بتپرستان]] [[تذکر]] داده که [[انسان]] به سوی [[خداوند]] باز گشته و به [[اعمال]] او رسیدگی خواهد شد و [[عبادت]] [[خداوند]] یا غیر [[خداوند]] بر [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]] در [[آخرت]] تأثیر مستقیم خواهد داشت و در آنجا ضمن [[دشمنی]] با [[بتها]] و [[شیاطین]]، به [[گمراهی]] خویش در مساوی دانستن [[بتها]] با [[پروردگار]] اعتراف خواهند کرد<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 327.</ref>. با توجه به اینکه [[بتپرستان]] (اعم از پرستندگان [[فرشتگان]]، [[پیامبران]] و...) در [[حقیقت]] [[شیاطین]] و هرچه را که [[شیطان]] به آنها [[دستور]] میداد میپرستند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۳۵۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج ۲۱، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref>؛ [[قرآن کریم]] [[تذکر]] میدهد بتها در [[دنیا]] [[فکر]] [[بتپرستان]] را به [[انحطاط]]، [[پستی]] و [[خرافات]] سوق میدهند، زیانشان از نفعشان نزدیکتر است<ref>سوره حج، آیه ۱۳.</ref> و موجب [[گمراهی]] بسیاری از [[مردم]]<ref>سوره ابراهیم، آیه ۳۶.</ref> و نابودی آنان میشود، ازاینرو آنها [[دشمن]] [[انسان]] به شمار میآیند<ref>سوره شعراء، آیه ۷۷.</ref><ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۸، ص ۳۷۷.</ref> [[بتپرستی]] در [[قرآن]] اندیشهای ضد [[عقل]] و [[خرد]] دارد<ref>سوره انبیاء، آیه ۶۶-۶۷.</ref> و مستلزم دور شدن از [[حق]] و [[حقیقت]] است<ref>سوره انبیاء، آیه ۲۱.</ref>. [[بت پرستان]] در [[قیامت]] که هنگامه [[ظهور]] [[حق]] است، به سرعت به سوی [[دادگاه]] [[عدل الهی]] میشتابند؛ چنان که در [[دنیا]] به سرعت به سوی بتهایشان میدوند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۹.</ref>، آنگاه معبودهایشان اعم از [[انسانها]]؛ [[شیاطین]]، [[بتها]] و... از آنان [[بیزاری]] میجویند<ref>سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۶.</ref>. [[بتپرستان]] نیز هنگام دیدن [[آتش دوزخ]] از بُتها و معبودان [[تبرّی]] میجویند. ولی این [[تبرّی]] جستنها هیچ سودی ندارد، بلکه [[بتپرستان]] و بُتها همگی وارد [[جهنم]] شده، هیزم آن خواهند بود<ref>سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.</ref> و در آنجا ضمن [[دشمنی]] با [[بتها]] و [[شیاطین]]، به [[گمراهی]] خویش در مساوی دانستن [[بتها]] با [[پروردگار]] اعتراف خواهند کرد<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بتپرستی»، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، 327-329.</ref>. |
| *[[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد از [[مبارزات]] [[پیامبران پیشین]] و [[اولیای الهی]] با [[اقوام]] بتپرستشان سخن گفته است<ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>:
| |
| ===[[نوح]]{{ع}}===
| |
| *[[قوم نوح]] افزون بر آنکه خود [[بتپرست]] بودند<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۶ ـ ۲۷.</ref> {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، من از عذاب روزی سترگ بر شما میهراسم» سوره اعراف، آیه ۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ}}<ref>«و داستان نوح را برای آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من! اگر ماندن من و پند دادنم با آیات خداوند بر شما گران است، باری، بر خداوند توکل کردهام بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس کار مرا تمام کنید و مهلتم ندهید» سوره یونس، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم که: جز خداوند را نپرستید! به راستی من بر شما از عذاب روزی دردناک میهراسم» سوره هود، آیه ۲۵-۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«ما نوح را به سوی قوم وی فرستادیم (و گفتیم) که قومت را پیش از آنکه عذابی دردناک به آنان برسد، بیم بده» سوره نوح، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«که خداوند را بپرستید و از او پروا کنید و از من فرمان برید» سوره نوح، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref>.
| |
| *بزرگان ایشان [[سعی]] در [[گمراه کردن]] دیگران نیز داشتند<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۳۴.</ref>. [[نوح]]{{ع}} که نخستین [[پیامبر]] صاحب [[شریعت]] و کتاب بوده<ref>المیزان، ج ۲، ص ۱۲۸.</ref> و در [[قرآن]] از نخستین منادیان [[توحید]] به شمار آمده است<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۹۸.</ref> در برابر آنان [[قیام]] کرد {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ}}<ref>«و داستان نوح را برای آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من! اگر ماندن من و پند دادنم با آیات خداوند بر شما گران است، باری، بر خداوند توکل کردهام بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس کار مرا تمام کنید و مهلتم ندهید» سوره یونس، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref> و [[اعمال]] آنان را ناآگاهانه دانست {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم که: جز خداوند را نپرستید! به راستی من بر شما از عذاب روزی دردناک میهراسم» سوره هود، آیه ۲۵-۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَاْ بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّهُم مُّلاقُوا رَبِّهِمْ وَلَكِنِّيَ أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ}}<ref>«و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمیخواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست و من کسانی را که ایمان آوردهاند (از خود) نمیرانم، بیگمان آنان به لقای پروردگار خویش خواهند رسید اما من شما را قومی میبینم که نادانی میورزید» سوره هود، آیه ۲۹.</ref> و با [[توکل بر خدا]] {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و داستان نوح را برای آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من! اگر ماندن من و پند دادنم با آیات خداوند بر شما گران است، باری، بر خداوند توکل کردهام بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس کار مرا تمام کنید و مهلتم ندهید و اگر رو بگردانید (میدانید که) من از شما پاداشی نخواستهام، پاداش من جز با خداوند نیست و فرمان یافتهام که از گردن نهادگان (به خداوند) باشم» سوره یونس، آیه ۷۱-۷۲.</ref> ضمن [[دعوت]] آنان به [[توحید]]: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ }}<ref>«ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید» سوره اعراف، آیه ۵۹.</ref> و [[استدلال]] بر بطلان و [[نفی]] [[بتپرستی]] {{متن قرآن|وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا}}<ref>«با آنکه شما را گونهگون آفریده است آیا ندیدهاید که چگونه خداوند هفت آسمان را تو بر تو آفریده، و ماه را در آنها فروغی و خورشید را چراغی کرده است؟» سوره نوح، آیه ۱۴-۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref> آنان را از نتیجه عمل [[زشت]] [[بتپرستی]] که [[عذاب الهی]] است بر [[حذر]] داشت.
| |
| *[[قوم نوح]] که سخنان [[حق]] [[نوح]] برایشان تحملپذیر نبود {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ}}<ref>«و داستان نوح را برای آنان بخوان آنگاه که به قوم خود گفت: ای قوم من! اگر ماندن من و پند دادنم با آیات خداوند بر شما گران است، باری، بر خداوند توکل کردهام بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد سپس کار مرا تمام کنید و مهلتم ندهید» سوره یونس، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«گفتند: ای نوح! با ما به چالش پرداختی و چالش با ما را به درازا کشاندی، اگر راست میگویی وعدهای را که میدهی بر سر ما بیاور!» سوره هود، آیه ۳۲.</ref> به مقابله با او برخاستند و با [[انکار]] [[نبوت]] وی به بهانه عدم صلاحیت [[بشر]] برای [[رسالت الهی]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم» سوره هود، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ}}<ref>«او جز مردی نیست که جنونی دارد پس چندی بر او انتظار برید» سوره مؤمنون، آیه ۲۵.</ref> {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۲۳.</ref> به او نسبت [[گمراهی]] {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref>«همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، من از عذاب روزی سترگ بر شما میهراسم سرکردگان قوم او گفتند: بیگمان ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم» سوره اعراف، آیه ۵۹-۶۰.</ref>، دیوانگی {{متن قرآن|إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ}}<ref>«او جز مردی نیست که جنونی دارد پس چندی بر او انتظار برید» سوره مؤمنون، آیه ۲۵.</ref> {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«و به راستی نوح را به سوی قوم وی فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۲۳.</ref> و برتریطلبی {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و به یقین نوح را نزد قومش فرستادیم (و به ایشان گفت:) من برای شما بیم دهندهای آشکارم» سوره هود، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref> دادند و وی را به [[تبعید]] {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بیگمان ستمگران را نابود خواهیم کرد» سوره ابراهیم، آیه ۱۳.</ref> و سنگسار [[تهدید]] کردند: {{متن قرآن|قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ}}<ref>«گفتند: ای نوح! اگر (از این سخنان) دست برنداری سنگسار خواهی شد» سوره شعراء، آیه ۱۱۶.</ref> آنان برای بتهای پنجگانه ودّ، سواع، یغوث، یعوق و نسر ـ که به ترتیب به شکلهای مرد، [[زن]]، شیر، اسب و باز بودند ـ [[احترام]] ویژهای قائل بودند<ref>التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۱۴۳؛ روحالمعانی، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۱۳۳.</ref>.
| |
| *[[قوم نوح]] با توجّه به [[خوی]] استکباری و با [[لجاجت]]، بر [[بتپرستی]] خود [[اصرار]] ورزیده، خواستار تحقق [[عذاب]] گشتند. {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref> {{متن قرآن|قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«گفتند: ای نوح! با ما به چالش پرداختی و چالش با ما را به درازا کشاندی، اگر راست میگویی وعدهای را که میدهی بر سر ما بیاور!» سوره هود، آیه ۳۲.</ref> سرانجام [[وعده الهی]] تحقق یافت و [[قوم نوح]] در [[طوفان]] و [[طغیان]] آب [[غرق]] شدند. {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا}}<ref>«آنان را برای گناهشان، غرق کردند و به درون آتش راندند و در برابر خداوند برای خویش یاوری نیافتند» سوره نوح، آیه ۲۵.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[هود]]{{ع}}===
| |
| *[[قوم عاد]] که بعد از [[قوم نوح]] [[زندگی]] میکردند <ref>المیزان، ج ۸، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲؛ ج ۱۵، ص ۳۳، ۳۴.</ref>{{متن قرآن|أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گر» سوره اعراف، آیه ۶۹.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخها میسازید و کوهها را برای خانهسازی میتراشید پس نعمتهای خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۴.</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ}}<ref>«آنگاه پس از ایشان (مردم) دورههایی دیگر را پدید آوردیم» سوره مؤمنون، آیه ۴۲.</ref> جمعیتی [[بتپرست]] بودند {{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره اعراف، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور! گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شم» سوره اعراف، آیه ۷۰-۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ}}<ref>«و به سوی (قوم) «عاد» برادرشان «هود» را (فرستادیم که به آنان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ شما جز (گروهی) دروغباف نیستید» سوره هود، آیه ۵۰.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیمدهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک میگفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از خدایانمان باز داری؟ اگر از راستگویانی آنچه به ما وعده میدهی بر سر ما بیاور!» سوره احقاف، آیه ۲۱-۲۲.</ref> و [[پرستش]] بتها را موجب [[قرب به خدا]] و بهرمندی در [[دنیا]] میدانستند<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۸.</ref>.
| |
| *سرانِ ایشان نیز بدون داشتن [[دلیل]] و برهانی در برابر [[دعوت]] [[هود]]{{ع}} به [[پرستش]] [[خدای یکتا]] و ترک [[بتپرستی]]<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۸.</ref> به [[جدال]] برخاسته {{متن قرآن| وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ }}<ref> و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ آیا پرهیزگاری نمیورزید؟سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بیگمان ما تو را در نابخردی میبینیم و ما تو را از دروغگویان میدانیم.گفت: ای قوم من! در من هیچ نابخردی نیست بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم.آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید.گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم؛ سوره اعراف، آیه: ۶۵-۷۱.</ref>، [[بتپرستی]] خویش [[اصرار]] ورزیدند:<ref>المیزان، ج ۸، ص ۱۸۲ ـ ۱۸۳.</ref> {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref> و اعلام کردند که ما هرگز بر اثر سخنان تو از [[پرستش]] بتها دست برنمیداریم: {{متن قرآن|وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.</ref> آنان که [[ارتباط]] [[بشر]] با [[عالم غیب]] را محال میپنداشتند {{متن قرآن| قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ }}<ref>گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم؛ سوره اعراف، آیه: ۷۰-۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش ستیهنده پیروی کردند» سوره هود، آیه ۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref> با نسبت دادن [[جنون]] <ref>جامعالبیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۷۷.</ref> به [[هود]] بر اثر زیان رساندن برخی از بتها:<ref>جامعالبیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۷۷ ـ ۷۸.</ref> {{متن قرآن|إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است ؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم» سوره هود، آیه ۵۴.</ref> و [[تکذیب]] [[نبوت]] وی {{متن قرآن|قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش ستیهنده پیروی کردند» سوره هود، آیه ۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم.پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref> آن [[حضرت]] را به [[تبعید]] [[تهدید]] کردند <ref>التبیان، ج ۶، ص ۲۷۹؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۰، ۳۳.</ref> ولی [[هود]]{{ع}}، از بتها [[بیزاری]] جست و با این عمل نشان داد که نه تنها از بتها کاری ساخته نیست، بلکه اگر [[خدا]] نخواهد [[بتپرستان]] نیز با همه قدرتشان نمیتوانند زیانی به او برسانند، بنابراین اعلام کرد با [[توکل بر خدا]] و [[آگاهی]] از اینکه هیچ جنبندهای در [[جهان]] نیست، مگر اینکه در قبضه [[قدرت]] و [[فرمان]] اوست: {{متن قرآن|إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کردهام؛ هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref> به شما اخطار میکنم که اگر از راه [[حق]] روی برتابید به من زیانی نمیرسد. من به [[رسالت]] خویش عمل کردم؛ ولی بدانید [[خدا]] به زودی شما را نابود خواهد کرد.
| |
| *سرانجام [[قوم عاد]] با وزش بادی ویرانگر به [[کیفر]] [[اعمال زشت]] خود رسیدند و نابود شدند {{متن قرآن| قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُواْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!گفت: بیگمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نامهایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش میورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم پس او و همراهان او را با بخشایشی از خویش رهایی بخشیدیم و ریشه کسانی را که نشانههای ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند برکندیم؛ سوره اعراف، آیه: ۷۰-۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُواْ يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهِ وَاشْهَدُواْ أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ مِن دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لاَ تُنظِرُونِ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّيْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُواْ بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلا إِنَّ عَادًا كَفَرُواْ رَبَّهُمْ أَلاَ بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ}}<ref>گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم.ما جز این نمیگوییم که یکی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده است؛ گفت: من خداوند را گواه میگیرم و (شما نیز) گواه باشید که من از شرکی که در برابر او میورزید، بیزارم ...از این روی همه هر نیرنگی دارید در برابر من بهکار برید و به من مهلت ندهید.من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کردهام؛ هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است.پس اگر (هم) رو بگردانید من آنچه را که برای آن به سوی شما فرستاده شدهام به شما رساندهام و خداوند قوم دیگری جز شما را جانشین خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمیرسانید، بیگمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است.و چون «امر» ما در رسید هود و مؤمنان همراه او را به بخشایشی از خویش رهاندیم و آنان را از عذابی سخت رهایی بخشیدیم.و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش ستیهنده پیروی کردند.و در این جهان و در روز رستخیز، لعنتی پیگیرشان شده است؛ آگاه باشید که بیگمان (مردم) عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان، نابود باد عاد قوم هود!؛ سوره هود، آیه: ۵۳-۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاء رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لا يُنصَرُونَ}}<ref>پس اگر روی بگردانند بگو: شما را به آذرخشی از گونه آذرخش عاد و ثمود بیم میدهم. (یاد کن) آنگاه را که پیامبران از پیش و پس آنان نزدشان آمدند که جز خداوند را نپرستید! (اما آنان) گفتند: اگر پروردگار ما (چنین چیزی) میخواست فرشتگانی را میفرستاد پس ما آنچه را بدان فرستاده شدهاید انکار میکنیم.و اما (قوم) عاد در زمین به نادرستی گردنکشی کردند و گفتند: چه کسی از ما توانمندتر است؟ و آیا ندیدند که خداوندی که آنان را آفریده از آنان توانمندتر است؟ و آنان آیات ما را انکار میکردند.و ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم تا عذاب رسواساز را در زندگی این جهان به آنان بچشانیم و بیگمان عذاب جهان واپسین رسواسازتر است و آنان یاری نخواهند شد؛ سوره فصلت، آیه: ۱۳-۱۶.</ref> و [[لعنت خدا]] را در [[دنیا]] و [[آخرت]] نصیب خود ساختند. {{متن قرآن|وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ}}<ref>«و در این جهان و در روز رستخیز، لعنتی پیگیرشان شده است؛ آگاه باشید که بیگمان (مردم) عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند؛ هان، نابود باد عاد قوم هود!» سوره هود، آیه ۶۰.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[صالح]]{{ع}}===
| |
| *[[حضرت صالح]]{{ع}} با [[معجزه الهی]] برای [[هدایت]] [[قوم]] [[بت]] پرست [[ثمود]] [[برگزیده]] شد.{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخها میسازید و کوهها را برای خانهسازی میتراشید پس نعمتهای خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۳-۷۴.</ref> و {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است نزدیک. گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم» سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.</ref>. [[صالح]]{{ع}} آنان را از [[بتپرستی]] برحذر داشت {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«سپس مردم دورهای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم آنگاه از خود آنان پیامبری در میانشان فرستادیم که: خداوند را بپرستید، شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۳۱-۳۲.</ref> و با تاکید بر [[آفرینش]] [[انسانها]] به دست [[خداوند]] و خواسته وی مبنی بر [[آبادانی زمین]] به دست [[انسان]] از آنان خواست تا درباره گذشته خود آمرزش طلبیده، از آن پس به [[عبادت خدا]] روی آورند. {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است» سوره هود، آیه ۶۱.</ref> امّا [[ثمود]] با [[روحیه]] استکباری و خود بزرگبینی که [[زمینهساز]] [[بتپرستی]] آنان شده بود {{متن قرآن|قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ}}<ref>«آن سرکشان گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان دارید کافریم» سوره اعراف، آیه ۷۶.</ref> به [[نفی]] [[توحید]] پرداختند {{متن قرآن|فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«آنگاه از خود آنان پیامبری در میانشان فرستادیم که: خداوند را بپرستید، شما را خدایی جز او نیست، آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره مؤمنون، آیه ۳۲.</ref> و با [[اعتقاد]] به عدم امکان [[ارتباط]] [[بشر]] محدود با [[عالم غیب]] <ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۷.</ref> {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم وی به مؤمنانی که ناتوان به شمار آمدهاند گفتند: آیا میدانید که صالح فرستاده پروردگار خویش است؟ گفتند: (آری) ما به آنچه وی بدان پیامبری یافته است مؤمنیم» سوره اعراف، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«پس شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و گفتند: ای صالح اگر از پیامبرانی عذابی را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۷.</ref>؛{{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ}}<ref>«سپس مردم دورهای دیگر را پس از آنان پدید آوردیم» سوره مؤمنون، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ}}<ref>«و اگر از آدمی مانند خویش فرمان برید بیگمان در آن صورت زیانکار خواهید بود» سوره مؤمنون، آیه ۳۴.</ref> [[حضرت صالح]]{{ع}} را [[تکذیب]] کردند {{متن قرآن|أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمیشناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهانها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شدهاید انکار میکنیم و بیگمان به آنچه ما را بدان فرا میخوانید در دودلی گمانانگیزی هستیم پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟ او شما را فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را بیامرزد و (مرگ) شما را تا مدّتی معیّن پس افکند؛ گفتند: شما (نیز) جز بشری مانند ما نیستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند، باز دارید؛ بنابراین برهانی روشن برای ما بیاورید» سوره ابراهیم، آیه ۹-۱۰.</ref> [[حضرت صالح]] با [[استقامت]] آنان را از [[مخالفت]] با [[دعوت]] خویش که [[عذاب الهی]] را در پی دارد برحذر داشت؛ امّا آنان [[حق]] را نپذیرفتند و برای کشتن [[صالح]] [[توطئه]] کردند {{متن قرآن|قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«گفتند: به خداوند همسوگند شوید که به او و خانوادهاش شبیخون میزنیم سپس به خونخواه او میگوییم که ما هنگام کشتن (وی و) خانوادهاش حضور نداشتیم و بیگمان ما راستگوییم و نیرنگی سخت باختند و ما (نیز) تدبیری شایسته کردیم و آنان درنیافتند» سوره نمل، آیه ۴۹-۵۰.</ref> و سرانجام [[تصمیم]] خود را مبنی بر پی کردن [[ناقه صالح]] عملی ساختند و به [[عذاب الهی]] دچار گشته، هلاک شدند. {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیرد» سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند» سوره اعراف، آیه ۷۸.</ref>؛ {{متن قرآن|فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيز وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref> امّا او را پی کردند، و (صالح) گفت: سه روز در خانههای خویش برخوردار گردید (تا عذابتان برسد)؛ این وعدهای بیدروغ است.آنگاه چون «امر» ما در رسید، صالح و مؤمنان همراه وی را با بخشایشی از نزد خویش (از عذاب) و از خواری آن روز، رهاندیم؛ بیگمان پروردگار توست که توانمند پیروزمند است.و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانههای خویش از پا درافتادند؛ سوره هود، آیه: ۶۵-۶۷.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ===[[شعیب]]{{ع}}=== | | == منابع == |
| *[[قوم شعیب]] که [[اهل مدین]] بودند نیز به [[بتپرستی]] روی آورده بودند. {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به سوی مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که جز او خدایی ندارید، بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان برایتان آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در این سرزمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید، این برای شما اگر مؤمن باشید بهتر است» سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ}}<ref>«و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و به سوی (مردم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم) که گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید و به روز بازپسین امیدوار باشید و در این (سر) زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره عنکبوت، آیه ۳۶.</ref> [[شعیب]]{{ع}} با [[دعوت به توحید]]: {{متن قرآن|مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«خدایی جز او ندارید» سوره اعراف، آیه ۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ}}<ref>«و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.</ref> آنان را به ترک [[بتپرستی]] توصیه کرد؛ امّا [[اهل مدین]] گفتند: آیا [[نماز]] تو باعث شده است که ما را به ترک [[پرستش]] آنچه پدرانمان میپرستیدند امر کنی: {{متن قرآن|قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ}}<ref>«گفتند: ای شعیب! آیا دینت تو را وا میدارد که (به ما بگویی) آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم یا با داراییهای خود آنچه میخواهیم انجام ندهیم؟ بیگمان تو خود بردبار راهدانی» سوره هود، آیه ۸۷.</ref>، آنگاه [[شعیب]] و پیروانش را به [[تبعید]] و سنگسار [[تهدید]] کردند {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِيهَا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنْتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بیگمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آوردهاند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت: اگر چه خوش نداشته باشیم؟ اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بیگمان بر خداوند دروغ بستهایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی:» سوره اعراف، آیه ۸۸-۸۹.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ}}<ref>«گفتند: ای شعیب! ما بسیاری از آنچه را که میگویی درنمییابیم و تو را در میان خویش ناتوان میبینیم و اگر (پاس) تبارت نبود تو را سنگسار میکردیم و تو در نظر ما توانمند نیستی» سوره هود، آیه ۹۱.</ref>، در حالی که [[شعیب]]{{ع}} با بیّنه و [[معجزه الهی]]، به قصد [[اصلاح]]، آنان را به [[توحید]]، [[استغفار]] و [[رجوع]] به سوی [[خداوند]] فرا خواند و از [[عذاب الهی]] مانند آنچه بر [[قوم نوح]] و [[هود]] و [[صالح]] فرود آمده بود برحذر داشت. {{متن قرآن|وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آوردهاند از راه خداوند باز دارید و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید و شما را بیشمار گردانید و بنگرید که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۸۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ}}<ref>«و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ}}<ref>«و ای قوم من! مخالفت با من، شما را وا ندارد که به شما همان رسد که به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید و (زمان) قوم لوط از شما دور نیست و از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید، بیگمان پروردگار من بخشایندهای دوستدار است» سوره هود، آیه ۸۹-۹۰.</ref>، {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ}}<ref>«و ای قوم من! هر چه از دستتان برمیآید انجام دهید، من نیز انجام میدهم، زودا که بدانید بر سر چه کس عذابی که او را خوار سازد خواهد آمد و چه کسی دروغ میگوید. و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.</ref> سرانجام آنان با صیحهای آسمانی نابود شدند {{متن قرآن|فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند آنان که شعیب را دروغگو میشمردند گویی هرگز آنجا به سر نمیبردهاند آنان که شعیب را دروغگو میشمردند خود زیانکار بودند» سوره اعراف، آیه ۹۱-۹۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ}}<ref>«و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید و در پیمانه و ترازو کم ننهید، من شما را در رفاه مییابم و بر شما از عذاب روزی فراگیر میهراسم» سوره هود، آیه ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«و چون «امر» ما دررسید شعیب و مؤمنان همراه او را با بخشایشی از سوی خویش رهایی بخشیدیم و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانههای خود از پا در افتادند» سوره هود، آیه ۹۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}<ref>«پس او را دروغگو شمردند آنگاه زلزله آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا افتادند» سوره عنکبوت، آیه ۳۷.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | {{منابع}} |
| ===[[یوسف]]{{ع}}=== | | # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] |
| *از برخی از [[آیات قرآن]] بر میآید که [[مردم مصر]] در زمان [[حضرت یوسف]]{{ع}} [[بتپرست]] بودهاند<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.</ref>. {{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟ شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۳۹-۴۰.</ref> [[یوسف]]{{ع}} اگرچه در زندان بود؛ امّا در همانجا به مقابله با [[بتپرستی]] برخاست و به [[شهادت]] [[عقل]] و [[فطرت]] بر [[برتری]] خدای [[قادر]] و یگانه که اقتضای وجودش [[نظام]] هماهنگ و احسن عالم است بر [[خدایان]] متعدد [[مقهور]] و [[ذلیل]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۴۰.</ref> [[استدلال]] کرد و [[بتپرستی]] را اندیشهای بدون [[دلیل]] و از روی [[تقلید]] محض و ناشی از [[جهل]] دانست و همبندان خود را به [[توحید]] و [[نفی]] [[بتپرستی]] فرا خواند:{{متن قرآن|يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟ شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۳۹-۴۰.</ref><ref>المیزان، ج ۱۱ ص، ۱۷۸ ـ ۱۸۱.</ref> <ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| | # [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]''' |
| ===[[موسی]]{{ع}}===
| | {{پایان منابع}} |
| *[[بتپرستی]] در زمان [[موسی]]{{ع}} نیز در میان [[مصریان]] رایج بود. {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref> آنان [[خدایان]] متعددی اعم از کواکب و موجودات زمینی داشتند که برای آنها شکلهای متعدد<ref>التحریر والتنویر، ج ۹، ص ۵۸.</ref> و مختلفی ساخته بودند. [[فرعون]] که خود [[بتپرست]] بود<ref>مجمعالبیان، ج ۷، ص ۱۷۲.</ref> ([[اعراف]] / ۷، ۱۲۷) خویش را خدای [[مصریان]] میدانست و تمثال او مورد [[پرستش]] قبطیان بود<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۱۶؛ المیزان، ج ۸، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>، به همین جهت [[فرعون]] در برابر [[دعوت]] [[موسی]]{{ع}} به [[توحید]] موضع گرفت و گفت: مگر جز من [[پروردگار]] و معبودی هست؟ {{متن قرآن|قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ}}<ref>«(فرعون) گفت: اگر خدایی جز من بگزینی تو را زندانی خواهم کرد» سوره شعراء، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى}}<ref>«به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|فَكَذَّبَ وَعَصَى}}<ref>«اما او دروغ انگاشت و سرپیچی کرد،» سوره نازعات، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى}}<ref>«و گفت: من پروردگار برتر شمایم،» سوره نازعات، آیه ۲۴.</ref> در حالی که [[بتپرستان]] [[مغرور]] در برابر [[دعوت]] [[موسی]]{{ع}} [[ایستادگی]] میکردند [[مؤمن]] آلفرعون به [[استوار]] نبودن [[بتپرستی]] بر [[علم]] و [[برهان]] و [[ناتوانی]] بتها از [[اجابت]] هر گونه دعایی در [[دنیا]] و [[آخرت]] بر [[نفی]] [[بتپرستی]] [[احتجاج]] کرد. {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ}}<ref>«و آنکه مؤمن (آل فرعون) بود گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه رستگاری رهنمون شوم» سوره غافر، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ}}<ref>«مرا فرا میخوانید که به خداوند کفر بورزم و چیزی را که به آن دانشی ندارم شریک او قرار دهم در حالی که من شما را به آن پیروزمند آمرزنده فرا میخوانم» سوره غافر، آیه ۴۲.</ref> [[فرعون]] با نسبتهای ناروا نظیر [[جنون]] و [[سحر]] به [[موسی]] وی را به زندان [[تهدید]] کرد: {{متن قرآن|قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ}}<ref>«(فرعون) گفت: اگر خدایی جز من بگزینی تو را زندانی خواهم کرد» سوره شعراء، آیه ۲۹.</ref>؛ امّا با [[استقامت]] [[موسی]] در راه [[حق]] بعد از [[ایمان آوردن]] ساحران ۰۰۰ / ۶۰۰ نفر از [[بنی اسرائیل]] به او [[ایمان]] آوردند<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۱۶.</ref> و سرانجام پس از [[مبارزه]] طولانی، [[موسی]] و یارانش [[نجات]] یافتند و [[فرعون]] و همراهان وی به [[هلاکت]] رسیدند. (شعراء / ۲۶، ۶۵ ـ ۶۶)<ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ====[[مبارزه]] [[موسی]]{{ع}} بابت پرستی [[بنی اسراییل]]====
| |
| *[[بنیاسرائیل]] که با هدایتهای [[موسی]] و کمک [[خدا]] از [[شر]] [[فرعونیان]] [[بتپرست]] و اذیتهای آنان خلاص شده بودند به رغم اینکه به [[خدا]] [[پیمان]] سپرده بودند تا هرگز [[بت]] نپرستند با دیدن جمعیتی [[بتپرست]] که مجسمه گاو را میپرستیدند<ref>جامعالبیان، مج ۶، ج ۹، ص ۶۱؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۲۶.</ref> خواستار [[پرستش]] معبودی محسوس و ملموس و به رسمیت شناخته شدن آن از سوی [[موسی]] شدند {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند ، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref> که با عکسالعمل تند [[موسی]] {{ع}} مواجه شدند و [[موسی]] {{ع}} با جاهلانه [[خواندن]] پیشنهادشان به زوال و بطلان [[آیین]] [[بتپرستی]] و [[عنایت خدا]] به [[بنیاسرائیل]] در مقابل [[هوس]] [[بتپرستی]] به [[احتجاج]] پرداخت و فرمود: آیا غیر [[خدا]] را میپرستید، در حالی که او شما را بر عالمیان [[برتری]] داد؟! {{متن قرآن|قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«(نیز) گفت: آیا خدایی جز خداوند برایتان بجویم در حالی که او شما را بر جهانیان برتری داده است؟» سوره اعراف، آیه ۱۴۰.</ref> ولی آنان در [[زمان غیبت]] ۴۰ [[روزه]] [[موسی]] {{ع}} با [[فریب]] [[سامری]] که بتی به شکل گوساله ساخته بود از مسیر [[حقّ]] [[منحرف]] گشتند {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و موسی برهانها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید» سوره بقره، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند و چون به پشیمانی افتادند و دریافتند که به راستی گمراه شدهاند گفتند اگر خداوند بر ما بخشایش نیاورد و ما را نیامرزد بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۴۸-۱۴۹.</ref> و به [[پرستش]] چیزی که از [[پاسخگویی]] و رساندن هرگونه سود و زیان عاجر بود {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى}}<ref>«ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست (کوه) طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم» سوره طه، آیه ۸۰.</ref>، {{متن قرآن|فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا}}<ref>«آنگاه گوسالهای برای آنان برآورد، پیکری (بیروح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است آیا نمیدیدند که (آن گوساله) به آنان پاسخی نمیدهد و هیچ زیان و سودی برای آنان در بر ندارد؟» سوره طه، آیه ۸۸-۸۹.</ref> پرداختند {{متن قرآن|وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید» سوره بقره، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بیگمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید ، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او ت» سوره بقره، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و موسی برهانها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید و آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم (و گفتیم) آنچه به شما بخشیدهایم، با توانمندی (در اختیار) گیرید و گوش به فرمان باشید؛ (به زبان) گفتند شنفتیم و (به دل گفتند) نپذیرفتیم و به سبب کفری که داشتند، (مهر) گوساله در دلشان جایگیر شد ؛ بگو اگر مؤمنید، آنچه ایمانتان شما را بدان فرمان میدهد، زشت است» سوره بقره، آیه ۹۲-۹۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا}}<ref>«آیا نمیدیدند که (آن گوساله) به آنان پاسخی نمیدهد و هیچ زیان و سودی برای آنان در بر ندارد؟» سوره طه، آیه ۸۹.</ref> و با این عمل اسباب [[خشم خداوند]] و [[ذلّت]] و [[خواری]] خود را فراهم کردند. {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ}}<ref>«به زودی به کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند در زندگانی این جهان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری خواهد رسید و اینگونه ما دروغبافان را کیفر میدهیم» سوره اعراف، آیه ۱۵۲.</ref> آنان با [[مشاهده]] عکسالعمل شدید [[موسی]] و [[سوزاندن]] گوساله {{متن قرآن|قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا}}<ref>«(موسی) گفت: برو که تو را در زندگی (کیفر) این است که بگویی: (به من) دست نزنید! و تو را موعدی است که در آن با تو خلاف نمیورزند و (اینک) در خدایت که پیوسته در خدمتش بودی بنگر که آن را میسوزانیم سپس (خاکستر) آن را در دریا به هر سو میپاشیم» سوره طه، آیه ۹۷.</ref> متوجّه عمل زیانبار خویش شدند {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوسالهای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمیگوید و راهی به آنان نمینماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند و چون به پشیمانی افتادند و دریافتند که به راستی گمراه شدهاند گفتند اگر خداوند بر ما بخشایش نیاورد و ما را نیامرزد بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۴۸-۱۴۹.</ref> و فهمیدند که جمادات یا حیوانهای عاجز که [[قدرت]] بر [[هدایت]] به [[حق]] و [[راستی]] ندارند نمیتوانند [[معبود]] باشند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۷.</ref>، ازاینرو آنها با پیشنهاد [[موسی]] [[توبه]] کردند و پس از به جا آوردن شرط قبولی [[توبه]] ـ کشتن همدیگر ـ <ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۳۸.</ref> مورد [[عفو]] [[الهی]] واقع شدند. {{متن قرآن|وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید باز، پس از آن (گناهان) از شما در گذشتیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۱-۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بیگمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید ، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او ت» سوره بقره، آیه ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا}}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم» سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| === [[الیاس]]{{ع}}===
| |
| *[[قوم]] [[الیاس]] در [[سرزمین]] بعلبک لبنان میزیستند و [[بت]] طلایی<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۳.</ref> بعل را که بزرگترین [[بت]] آنان بود<ref>التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۱۶۶.</ref> و طول آن به ۲۰ زراع میرسید و ۴ صورت و بالغ بر ۴۰۰ نفر [[خادم]] داشت<ref>روح المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۰۴.</ref> و به گفته برخی آن را نماد [[خورشید]] دانستهاند<ref>التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۱۶۶.</ref>، [[پرستش]] میکردند. [[الیاس]] که از [[پیامبران بنیاسرائیل]] و از [[فرزندان]] [[هارون]] بن [[عمران]] است<ref>مجمعالبیان، ج ۸، ص ۷۱۳؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۹۷.</ref> با جملات {{متن قرآن|أَتَدْعُونَ بَعْلًا}}<ref>«آیا (بت) بعل را (به پرستش) میخوانید» سوره صافات، آیه ۱۲۵.</ref> و {{متن قرآن|أَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«آیا پرهیزگاری نمیورزید؟» سوره صافات، آیه ۱۲۴.</ref> [[تعجب]] و [[اعتراض]] خویش را نسبت به [[بتپرستی]] اعلام کرد و آنان را از [[عذاب الهی]] و [[کیفر]] [[اخروی]] برحذر داشت <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۳.</ref> {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ}}<ref>«پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر میگردانند» سوره صافات، آیه ۱۲۷.</ref>؛ امّا آنها برای توجیه [[اعمال]] خود میگفتند: این [[سنت]] [[پدران]] ماست و ما از [[سنت]] آنها دست برنمیداریم. [[حضرت]] [[الیاس]] تأکید کرد که [[شایسته]] [[پرستش]] کسی است که [[ربّ]] و [[نظام]] بخش [[جهان]] و پرورش دهنده شما و [[پدران]] و نیاکان شماست. اگر آنان در [[شناخت]] [[معبود]] [[حقیقی]] به [[خطا]] رفتند شما چرا راه [[خطا]] را میپویید: {{متن قرآن|اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«خداوند را که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست؟» سوره صافات، آیه ۱۲۶.</ref>؛ ولی آنان [[الیاس]] را [[تکذیب]] کرده، بر [[بتپرستی]] خویش پای فشردند. {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ}}<ref>«پس او را دروغگو انگاشتند از این رو آنان را (در دوزخ) حاضر میگردانند» سوره صافات، آیه ۱۲۷.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[سلیمان]]{{ع}}===
| |
| *[[قوم]] [[سبأ]] که از نعمتهای فراوانی برخوردار بودند و زنی به نام [[بلقیس]] بر آنان [[حکومت]] میکرد، در زمان [[حضرت سلیمان]]{{ع}} میزیستند. آنها جمعیتی [[خورشید]] پرست بودند و [[شیطان]] این عمل [[زشت]] را برایشان آراسته بود که به [[دعوت]] [[سلیمان]] [[حق]] را پذیرا شده<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۳۵۹.</ref>، [[بتپرستی]] را ظلمی بر خویشتن معرفی کردند {{متن قرآن| وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ أَلاَّ يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ اذْهَب بِّكِتَابِي هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانظُرْ مَاذَا يَرْجِعُونَ قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلاَّ تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَأُوْلُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِم بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لا يَهْتَدُونَ فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِن قَوْمٍ كَافِرِينَ }}<ref> و از حال مرغان باز پرسید و گفت: مرا چه میشود که هدهد را نمیبینم یا او از غایبان است؟او را سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید مگر آنکه حجّتی آشکار برای من بیاورد.آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافتهای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بیگمانی آوردهام.من زنی یافتهام که بر آنان پادشاهی میکند و از همه چیز برخورداری یافته است و اورنگی سترگ دارد.او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده میبرند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافتهاند.شیطان چنان کرد تا برای خداوند سجده نبرند، همان (خداوند) که نهان آسمانها و زمین را آشکار میگرداند و آنچه پنهان میکنید یا آشکار میدارید، میداند.خداوند است که خدایی جز او نیست، پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان). )سلیمان) گفت: به زودی خواهیم دید که راست گفتهای یا از دروغگویان بودهای؟ این نامه مرا ببر و نزد آنان فرو افکن، آنگاه از آنان رو بگردان و (گوشهای کمین کن و) بنگر چه پاسخی میدهند. آن زن) گفت: ای سرکردگان! نزد من نامهای ارزشمند افکندهاند.آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده ...با من گردنکشی نورزید و گردن نهاده، نزد من آیید.»(آنگاه) گفت: ای سرکردگان! در کار، به من نظر دهید که من هیچ کاری را تا گواهم نبودهاید به پایان نبردهام.گفتند: ما نیرومند و سخت دلیریم و فرمان با توست، بنگر تا چه فرمان خواهی داد.گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدینگونه رفتار میکنند.و من ارمغانی برای آنان میفرستم و مینگرم تا فرستادگان چه باز آورند.پس چون (فرستاده) نزد سلیمان آمد (سلیمان) گفت: آیا به من با مالی (اندک) مدد میرسانید؟ آنچه خدا به من ارزانی داشته است از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما به ارمغان خود شادی میورزید.نزد آنان باز گرد (و بگو) بیگمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند.سلیمان) گفت: ای سرکردگان! کدام یک از شما پیش از آنکه (آنان) گردن نهاده نزد من آیند اورنگ آن زن را پیش من میآورد؟دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت میآورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم.آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه: ۲۰-۴۳.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ===[[ابراهیم]]{{ع}}===
| |
| *[[قوم ابراهیم]] بر اثر [[نادانی]] و [[ضعف]] [[فکری]] گرفتار انواع [[بتپرستی]] مانند [[پرستش]] [[ستاره]]، ماه و [[خورشید]]<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴، ۱۷۹.</ref> {{متن قرآن| فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ (76) فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ (77) فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ (78) إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم.آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود.هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم.من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم؛ سوره انعام، آیه: ۷۶-۷۹.</ref> شده بودند و با [[تعصب جاهلی]] به گونهای بر آن [[اصرار]] و [[مداومت]] میورزیدند که [[مردم]] حتی توان [[تصور]] [[مخالفت]] با آن را نداشتند، از همین رو پس از آنکه [[ابراهیم]] با آنان به مقابله برخاست ابتدا سخن او را نوعی [[بازی]] تلقی کردند: {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ}}<ref>«گفتند: آیا برای ما حقّ را آوردهای یا از بازیگرانی؟» سوره انبیاء، آیه ۵۵.</ref> [[رأی]] عمومی [[مردم]] به [[سوزاندن]] [[ابراهیم]] [[گواه]] [[تعصب]] شدید آنان به [[بتپرستی]] بوده و نیز پاسخ ابتهاجآمیز آنان به [[ابراهیم]]{{ع}}: {{متن قرآن|قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ}}<ref>«گفتند: بتهایی را میپرستیم و در کنارشان (به خدمت) ماندگاریم» سوره شعراء، آیه ۷۱.</ref> نشان میدهد که تا چه حدّ به [[بتپرستی]] خویش [[افتخار]] میکردند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۱۴۲.</ref>. [[رهبری]] [[بت پرستان]] را [[آزر]] ـ عمو یا جد [[مادری]] یا ناپدری [[ابراهیم]]<ref>اثبات الوصیه، ص ۲۹.</ref> - بر عهده داشت<ref>تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۶؛ المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>، از این رو [[ابراهیم]] [[قیام]] در برابر [[بتپرستی]] را از [[آزر]] آغاز کرد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>. او که همواره در برابر [[آزر]] برخوردی توأم با [[ادب]]<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۵۸.</ref>، [[مدارا]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref>، [[دلسوزی]] و [[خویشتنداری]] داشت، در آغاز از علت [[گرایش]] [[آزر]] به [[بتپرستی]] به گونهای که [[دلیل]] بطلان [[بت پرستی]] را همراه داشته باشد جویا شد:<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۵۷.</ref> {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا}}<ref>«هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.</ref>، آنگاه [[گمراهی]] او و قومش را با صراحت به وی گوشزد کرد {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتها را به خدایی میگزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری مییابم» سوره انعام، آیه ۷۴.</ref> و از [[آزر]] خواست تا از او [[پیروی]] کند و گر نه به [[عذاب الهی]] گرفتار خواهد شد. {{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا}}<ref>«ای پدر! من میهراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی» سوره مریم، آیه ۴۵.</ref> [[ابراهیم]]{{ع}} [[مخالفت]] عملی خود با [[بت پرستی]] را قبل از [[نبوت]] با شکستن بتی که [[آزر]] با هنرمندی تمام تراشیده بود به وی نشان داد و هنگامی که [[آزر]] او را برای فروش بتها به بازار فرستاد، بتها را در لجنزار غوطهور ساخته، در بین [[مردم]] فریاد زد: چه کسی چیزی را که سود و زیانی برایش ندارد میخرد؟! و پس از این [[اقدام]] به [[جرم]] توهین به بتها به [[فرمان]] [[آزر]] زندانی شد <ref>بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۱.</ref> و آنگاه خود را برای هرگونه عکس العملی آماده کرد.
| |
| *[[آزر]] او را به [[رجم]] [[تهدید]] کرد: {{متن قرآن|قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا}}<ref>«گفت: ای ابراهیم! آیا تو از خدایان من روی میگردانی؟ اگر دست نکشی تو را با سنگ خواهم راند و از من چند گاهی دور شو» سوره مریم، آیه ۴۶.</ref> و [[ابراهیم]] ضمن پافشاری بر [[وظیفه]] خویش به نشان [[تواضع]]، [[تهدید]] وی را با [[سلام]] پاسخ گفت: {{متن قرآن|قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا}}<ref>«گفت: درود بر تو، از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست که او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.</ref> او پس از اینکه [[آزر]] گفت: از من دور شو: {{متن قرآن| وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا}}<ref>« و از من چند گاهی دور شو» سوره مریم، آیه ۴۶.</ref> اعلام کرد که از شما و آنچه غیر از [[خدا]] میپرستید [[کنارهگیری]] میکنم:<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۸؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۶۱.</ref> {{متن قرآن|وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا}}<ref>«و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) میخوانید کناره میجویم و پروردگارم را میخوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم» سوره مریم، آیه ۴۸.</ref> و به وی هشدار داد که [[بتپرستی]] ریشه در [[وسوسه]] [[شیطان]] داشته، به [[انقطاع]] شخص از [[ولایت الهی]] و در نهایت [[ولایت شیطان]] بر او که به معنای نابودی و [[خذلان]] است <ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۵۹.</ref> خواهد انجامید.
| |
| *کوششهای [[ابراهیم]] در راستای [[هدایت]] [[بتپرستان]] ([[ارشاد]]، احتجاجها، ابراز تنفر از [[بت پرستی]]، [[مقاومت]] شجاعانه او در شکستن بتها، [[تحمل]] سخنان استهزاآمیز و [[تکذیب]] گرایانه و به [[جان]] خریدن [[آتش]]) نمونههایی از [[رفتار]] پسندیدهای است که [[ابراهیم]] را [[اسوه]] و الگوی [[موحدان]] ساخته است، از این رو [[خداوند]] خواسته وی را مبنی بر دوری خود و فرزندانش از [[پرستش]] بتها: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور بدار» سوره ابراهیم، آیه ۳۵.</ref> [[مستجاب]] کرد.<ref>جامعالبیان، مج ۸، ج ۱۳، ص ۲۹۹؛ مجمعالبیان، ج ۶، ص ۴۸۹.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| ====احتجاجهای [[ابراهیم]]{{ع}}====
| |
| =====بیاثر بودن [[عبادت]] بتها=====
| |
| *{{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا}}<ref>«هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ}}<ref>«گفت: آیا به جای خداوند چیزی را میپرستید که برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ}}<ref>«(ابراهیم) گفت: آیا چون فرا میخوانید (شان صدای) شما را میشنوند؟» سوره شعراء، آیه ۷۲.</ref> ، {{متن قرآن|أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ}}<ref>«یا به شما سود یا زیان میرسانند؟» سوره شعراء، آیه ۷۳.</ref> [[پرستش]] به [[انگیزه]] جلب نفع و دفع زیان یا [[سپاس]] در برابر نعمتهای اعطایی از سوی [[معبود]] است؛ ولی [[بت]] از بارزترین [[صفات]] [[ربوبیّت]] یعنی [[علم]] و [[قدرت]] تهی است و در نتیجه نه توان رساندن خیر به پرستش کننده خویش و دفع [[شر]] از او را دارد و نه از [[عبادت]] پرستشگران خود [[آگاه]] میشود، به همین [[دلیل]] [[عبادت]] آن لغو<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹؛ ج ۱۴، ص ۵۸؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲.</ref> و آنگاه که به [[انگیزه]] [[سپاس]] باشد عملی بی معنا و [[زشت]]<ref> التبیان، ج ۸، ص ۳۱.</ref> است.
| |
| *در بیانی دیگر [[ابراهیم]]{{ع}} با [[استدلال]] بر [[ناتوانی]] بتها از روزی رساندن به [[انسان]] و انحصار رزّاقیّت در [[خداوند]]، لغو بودن [[عبادت]] آنها را بیان داشته است: {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref>؛ بدین شرح که [[مالکیّت]] تابع ایجاد بوده، به اعتراف خود شما ایجاد در انحصار [[خداوند]] است، پس [[خداوند]] که شما و [[رزق]] شما را پدید آورده [[زمامدار]] و مالک [[رزق]] شماست؛ نه بتها، بنابراین [[پرستش]] بتها به [[طمع]] جلب [[رضایت]] و [[رزق]]، عملی بی حاصل به شمار میآید<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۵ ـ ۱۱۶.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| =====تلازم [[خالقیت]] و [[ربوبیت]]=====
| |
| *{{متن قرآن| قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الأَقْدَمُونَ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلاَّ رَبَّ الْعَالَمِينَ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ}}<ref> ابراهیم) گفت: آیا آنچه را میپرستیدید دیدهاید؟شما و نیاکانتان؟ اینان (همه) دشمن منند جز پروردگار جهانیان.همان که مرا آفرید و همو راهنماییام میکند.و همان که به من میخوراند و مینوشاند.و چون بیمار شوم اوست که بهبودیام میبخشد؛ سوره شعراء، آیه: ۷۵-۸۰.</ref> حاصل این [[استدلال]] چنین است که اولاً بدون تردید [[خلق]] و ایجاد به [[آفریدگار]] یکتا مستند است و ثانیا ممکن نیست که [[تدبیر]] از [[خلق]] جدا باشد، زیرا موجودات جسمانی به تدریج کامل میشوند، بنابراین معقول نیست که [[خلق]] به چیزی و [[تدبیر]] به چیز دیگر مستند باشد و چون [[خالق]]، خداست مدبّر هم اوست<ref> المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.</ref>. [[سخن]] [[ابراهیم]]{{ع}} که در [[آیات]] {{متن قرآن|قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ}}<ref>«(ابراهیم) گفت: آیا چیزی را که خود میتراشید میپرستید؟» سوره صافات، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ}}<ref>«در حالی که خداوند، شما و چیزهایی را که میسازید آفریده است» سوره صافات، آیه ۹۶.</ref> آمده است نیز به همین [[برهان]] اشاره دارد. که [[خداوند]]، [[آفریدگار]] [[انسان]] و [[عمل ]](ساخته) اوست و [[آفرینش]] نیز از [[تدبیر]] جدا نیست، پس [[خداوند]] [[رب]] و [[پروردگار]] [[انسان]] شمرده میشود و همو [[شایستگی]] [[عبودیت]] دارد؛ نه چیزی که ساخته دست [[انسان]] است<ref> المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۰.</ref>. در نظری دیگر مراد [[آیه]] این است که شما و بتهای دستسازتان در ویژگی [[مخلوق بودن]] [[شریک]] هستید، پس چگونه مخلوقی میتواند خدای مخلوق دیگر قرار گیرد؟<ref>قصص الانبیاء، ص ۱۱۴.</ref> و چگونه آثار [[عمل]] [[انسان]] بر روی چوب و سنگ باعث میشود آنها [[معبود]] [[انسان]] قرار گیرند؟<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۴۹.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| =====[[دروغ]] بودن ادعای واگذاری [[ربوبیت]] از طرف [[خدا]] به بتها=====
| |
| *با توجّه به اینکه [[بتپرستان]] [[آفریدگار]] یکتا را پذیرفته، ولی [[معتقد]] بودند [[خداوند]]، [[امر]] [[تدبیر]] را به بعضی از مخلوقهای خویش سپرده که بتها نماد و سمبل آنها به شمار میآیند<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱؛ ج ۱۶، ص ۱۱۵.</ref> و ازاینرو به [[عبادت]] بتها میپرداختند، [[ابراهیم]] بارها با تعبیرهای گوناگون گوشزد کرد که این مطلب ادعایی بیدلیل و ساخته و پرداخته شما بوده، دروغی بیش نیست. در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«تنها بتهایی را به جای خداوند میپرستید و دروغی فرا میبافید؛ بیگمان کسانی که به جای خداوند میپرستید اختیار روزی شما را ندارند ، روزی را نزد خداوند بجویید و او را بپرستید و او را سپاس گزارید که به سوی او باز گردانده میشوید» سوره عنکبوت، آیه ۱۷.</ref> واژه "اوثان" به صورت نکره آورده شده تا بیارزشی بتها را نشان دهد و بیان کند که داستان [[معبود]] بودن بتها فقط ادّعای محض بوده، حقیقتی ورای این ادعا وجود ندارد و آنگاه با آوردن جمله {{متن قرآن|تَخْلُقُونَ إِفْكًا}} بیان داشته که [[معبود]] نامیدن و [[عبادت]] بتها دروغ پردازی است<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۱۱۵.</ref>؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ}}<ref>«آیا خدایانی دروغین به جای خداوند میجویید؟» سوره صافات، آیه ۸۶.</ref> [[معبود]] نامیدن غیر "[[اللّه]]" را زشتترین [[دروغ]] نامیده است<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۴۷.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بهراسم در حالی که خود نمیهراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار دادهاید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟» سوره انعام، آیه ۸۱.</ref> نیز [[ابراهیم]]{{ع}} بر این مطلب تأکید کرده که اگر [[خدا]]، [[عبادت]] برخی از آفریدگان را بر ما [[واجب]] کرده بود به طور [[قطع]] [[حجت]] و برهانی بر آن قرار میداد و این [[دستور]] را به ما [[ابلاغ]] میکرد. بنا به قولی مقصود [[ابراهیم]]{{ع}} در [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و پندارتان درباره پروردگار جهانیان چیست؟» سوره صافات، آیه ۸۷.</ref> نیز این است که آیا [[گمان]] میبرید [[پروردگار]] جهانیان اجازه داده که شما این جمادات را در معبودیّت [[شریک]] او قرار دهید<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۴۷.</ref> شایان ذکر است که [[شرک]] نامیدن [[بتپرستی]] در [[آیه]] بدین جهت است که [[بتپرستان]] مانند [[مشرکان]] [[عرب]] [[خدا]] را [[خالق]] هستی میدانستند<ref>التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۱۳۹.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| =====تنافی افول با [[ربوبیت]]=====
| |
| *[[قرآن کریم]] این [[برهان]] را در قالب جملهای کوتاه باز گفته است: {{متن قرآن|لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ}}<ref>« ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم» سوره انعام، آیه ۷۶.</ref> این [[برهان]] بر دو مقدمه متکی است: نخست اینکه [[ربوبیت]] با [[محبوبیت]] ملازم است، زیرا [[ربوبیت]] پیوندی [[حقیقی]] میان [[ربّ]] و مربوب است که کشش [[تکوینی]] مربوب به سوی [[ربّ]] و در نتیجه [[دلدادگی]] مربوب به [[ربّ]] را در پی دارد. دوم اینکه آفل (چیزی که از [[انسان]] [[پنهان]] میشود) نمیتواند [[محبوب]] باشد، زیرا افول آفل بدین معناست که [[انسان]] پس از دستیابی آن را از دست خواهد داد و [[انسان]] هرگز نمیتواند در حد [[پرستش]]، دلداده چیزی شود که از دست رفتنی است. صورت [[استدلال]] با توجّه به این دو مقدمه این است: [[ربّ]] باید [[محبوب]] باشد و اجرام آسمانی چون آفلاند نمیتوانند [[محبوب]] باشند و به همین [[دلیل]] [[ربّ]] نیستند<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸.</ref>. این [[برهان]] نه تنها [[ربوبیت]] [[خورشید]]، ماه و [[ستارگان]] را [[باطل]] میکند، بلکه برهانی [[قاطع]] برای ابطال هر نوع [[بتپرستی]] است، چنان که معیار ارائه شده در این [[برهان]] یعنی عدم تعلق [[حبّ]] به آفل شامل هر آنچه برای [[انسان]] جاوید نمیماند در همه جسمانیات جاری است، بلکه الوهیّت ارباب انواع و موجودات نوریّهای که بعضی [[بتپرستان]] آن را از ماده، [[طبیعت]]، جسمانیّت و حرکتْ [[برتر]] و منزّه میدانند نیز با این [[برهان]] [[باطل]] میشود، زیرا آنان تصریح میکنند که این انواع با همه [[شرافت]] وجود و [[صفا]] و [[نورانیّت]]، [[مقهور]] [[خدا]] بوده، در برابر [[نور]] او مستهلکاند و به همین [[دلیل]]، اگر در برابر آنان حبّی ابراز شود این [[حبّ]] متعلق به مدبّرشان است؛ نه خود آنان<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۹۰.</ref>، پس [[ربّ]] واقعی مدبّر آنها یعنی [[خداوند]] است؛ نه خود آنها.
| |
| *به گفته برخی پایه سخن [[ابراهیم]]{{ع}} منافات افول (خفا و احتجاب) با [[ربوبیّت]] است، زیرا با بیخبری از [[عابد]] ملازم است، از همین رو [[ابراهیم]] به [[ظهور]] و طلوع این اجرام استناد نکرد (با وجود آنکه طلوع نیز مانند افول گونهای جابهجایی است)، زیرا [[ظهور]] و طلوع با [[ربوبیّت]] منافاتی ندارد<ref>تفسیر المنار، ج ۷، ص ۵۵۸ ـ ۵۶۰.</ref>. [[مفسران]] در ذیل [[آیه]] یاد شده وجوهی دیگر نیز گفتهاند. ([[ابراهیم]]) ب. [[بتشکنی]] [[ابراهیم]] [[ابراهیم]]{{ع}} که در برابر مردمی [[بتپرست]]، [[متعصب]] و [[مقتدر]] قرار داشت با [[شجاعت]] [[تصمیم]] خویش را آن هم با [[تعیین زمان]] اجرای آن یعنی وقتی که بتواند در [[شهر]] تنها باشد اعلام کرد: {{متن قرآن|وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ}}<ref>«و سوگند به خداوند تا سر بگردانید در کار بتهایتان چارهای خواهم کرد» سوره انبیاء، آیه ۵۷.</ref> [[فرصت]] فرا رسید و مردمْ [[شهر]] را برای شرکت در مراسم [[عید]] ترک کردند<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۴۹.</ref>؛ امّا [[ابراهیم]] عذر آورد و در [[شهر]] ماند: {{متن قرآن|فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ}}<ref>«و گفت: من بیمارم» سوره صافات، آیه ۸۹.</ref> او پس از دور شدن [[مردم]] از [[شهر]] به سراغ بتها آمد و از سر استهزای بتها<ref> جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۸۶.</ref> یا تقبیح [[بتپرستان]]<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۳.</ref> یا از سر [[خشم]]<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۴۹.</ref> به آنها گفت: چرا از این غذاها که صاحبان شما نزدتان نهادهاند نمیخورید؟! شما را چه شده است که سخن نمیگویید: {{متن قرآن|فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ مَا لَكُمْ لَا تَنْطِقُونَ}}<ref>«آنگاه نهانی رو به خدایان آنها آورد و گفت: چرا چیزی نمیخورید؟ چرا سخن نمیگویید؟» سوره صافات، آیه ۹۱-۹۲.</ref>، آنگاه با تیشه نجاری<ref> الکافی، ج ۸، ص ۲۴۸ ـ ۲۴۹.</ref> یا تبر<ref>جامعالبیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۸۴.</ref>به طرف بتها رفت: {{متن قرآن|فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ}}<ref>«و در نهان با دست راست ضربهای سخت بر آنان کوفت» سوره صافات، آیه ۹۳.</ref> و آنها را قطعه قطعه کرد: {{متن قرآن|فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ}}<ref>«آنگاه آنها را ریزریز کرد جز (بت) بزرگی که داشتند، باشد که آنان به سوی او باز آیند» سوره انبیاء، آیه ۵۸.</ref><ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۰.</ref>؛ امّا از [[شکستن بت]] بزرگ (افلون)<ref>بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۵۳.</ref> خودداری کرد: {{متن قرآن| إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ }}<ref>«آنگاه آنها را ریزریز کرد جز (بت) بزرگی که داشتند، باشد که آنان به سوی او باز آیند» سوره انبیاء، آیه ۵۸.</ref>.
| |
| *[[قرآن]] [[انگیزه]] [[ابراهیم]]{{ع}} را در عدم تعرض به [[بت]] بزرگ آن دانسته است که [[مردم]] [برای [[دستگیری]] وی] به سراغش آمده: {{متن قرآن|لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ}}<ref>« باشد که آنان به سوی او باز آیند» سوره انبیاء، آیه ۵۸.</ref> و او با نسبت دادن ظاهری شکستن بتها به [[بت]] بزرگ با آنها محاجّه کند و بطلان خدایی بتها را [[آشکار]] سازد<ref> مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۳.</ref>، گرچه به احتمالی [[مرجع]] [[ضمیر]] {{متن قرآن|إِلَيْهِ}} [[خداوند]]<ref> المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۹.</ref> است؛ یعنی [[مردم]] به [[عقیده]] [[ابراهیم]] که [[پرستش]] خدای یگانه است گراییده، از [[باطل]] دست بکشند<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۹۷.</ref>. [[ابراهیم]] پس از شکستن بتها تبر خویش را به گردن [[بت]] بزرگ آویخت و از بتکده خارج شد<ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۸۴.</ref>. [[بتپرستان]] پس از بازگشت و روبه رو شدن با صحنه بتکده عامل این کار را [[ستمگر]] خوانده، به جستوجوی او پرداختند: {{متن قرآن|قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«گفتند: چه کسی با خدایان ما چنین کرده است؟ بیگمان او از ستمگران است» سوره انبیاء، آیه ۵۹.</ref> در پی معرفی [[ابراهیم]]: {{متن قرآن|قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ}}<ref>«گفتند: شنیدیم جوانی که به او ابراهیم میگویند از آنان یاد میکرد» سوره انبیاء، آیه ۶۰.</ref> [[تصمیم]] بر آن شد تا او را در [[اجتماع]] [[مردم]] حاضر کنند: {{متن قرآن|قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ}}<ref>«گفتند: او را پیش چشم مردم آورید باشد که گواهی دهند» سوره انبیاء، آیه ۶۱.</ref> و به این منظور به سرعت به سوی او شتافتند: {{متن قرآن|فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ}}<ref>«آنگاه (بتپرستان) به شتاب رو به او آوردند» سوره صافات، آیه ۹۴.</ref> از کلمه {{متن قرآن|هَذَا}} در [[آیه]] {{متن قرآن|بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا }}<ref>« بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است» سوره انبیاء، آیه ۶۳.</ref> به دست میآید که این [[اجتماع]] در همان محل بتکده بوده است.<ref> المیزان، ج ۱۴، ص ۳۰۰.</ref> [[انگیزه]] [[مشرکان]] از احضار [[ابراهیم]] در برابر [[اجتماع]] [[مردم]] آن بوده که اگر کسی او را در حال شکستن بتها دیده [[گواهی]] دهد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۹۸.</ref> یا آنان که سخنان او را بر ضد بتها شنیدهاند [[گواهی]] داده، از این راه از [[ابراهیم]] [[اقرار]] بگیرند <ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۳۰۰.</ref> یا نظر بر آن بوده که [[مردم]] [[مجازات]] او را ببینند تا درس عبرتی برای همگان باشد: {{متن قرآن| لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ}}<ref>« باشد که گواهی دهند» سوره انبیاء، آیه ۶۱.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۸۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۴.</ref>سرانجام [[ابراهیم]]{{ع}} دستگیر شد و به گفتهای او را نزد [[نمرود]] آورده <ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱.</ref>، از وی پرسیدند: آیا تو با [[خدایان]] ما چنین کردهای: {{متن قرآن|قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ}}<ref>«گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کردهای؟» سوره انبیاء، آیه ۶۲.</ref> [[ابراهیم]] پاسخ داد: بلکه [[بت]] بزرگ که تبر را به گردن دارد با دیگر بتها چنین کرده است: {{متن قرآن|قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا }}<ref>«گفت: بلکه همین بزرگشان این کار را کرده است» سوره انبیاء، آیه ۶۳.</ref> اگر بتها به [[سخن گفتن]] توانا هستند از خود آنها بپرسید: {{متن قرآن|فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ}}<ref>«اگر سخن میگویند از خود آنان بپرسید!» سوره انبیاء، آیه ۶۳.</ref>. [[آیات]] بعدی نشان میدهد که پاسخ [[ابراهیم]] [[حقیقت]] را برای [[مشرکان]] روشن<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۰.</ref> و [[حجت]] را بر آنها تمام کرد<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۳۰۱.</ref> و کسانی که لحظاتی پیش، [[ابراهیم]] را [[ستمگر]] میدانستند، به [[عقل]]<ref>جامعالبیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۴.</ref> و [[فطرت]] خویش بازگشتند<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۴۴۰.</ref> و به [[ستمکاری]] خویش به سبب [[عبادت]] بتها<ref>مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۰؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۳۰.</ref> اعتراف کردند: {{متن قرآن|فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«آنگاه (نخست) به خود آمدند و (به خود یا به یکدیگر) گفتند: بیگمان شمایید که ستمگرید» سوره انبیاء، آیه ۶۴.</ref>، آنگاه آنان بر سرهای خود واژگونه شدند؛ یعنی احتجاجشان واژگون شد و دلیلشان به جای [[اثبات]] مدعایشان ادعای [[ابراهیم]]{{ع}} را ثابت کرد، زیرا به [[ناتوانی]] بتها [[اقرار]] کردند: {{متن قرآن|ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ}}<ref>«سپس (دوباره) به اندیشههای باطلی که در سر داشتند باز گشتند (و به ابراهیم گفتند:) تو بیشک میدانی که اینان سخن نمیگویند» سوره انبیاء، آیه ۶۵.</ref> برخی گفتهاند: مراد این است که [[بتپرستان]] در برابر [[ابراهیم]] متحیّر ماندند و در نتیجه سرها را از [[شرم]] به زیر انداخته، برضدّ خویش اعتراف کردند: {{متن قرآن| لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ}}<ref>« تو بیشک میدانی که اینان سخن نمیگویند» سوره انبیاء، آیه ۶۵.</ref> <ref> التبیان، ج ۷، ص ۲۶۰ ـ ۲۶۱؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۶.</ref>. برخی دیگر گفتهاند: منظور آن است که [[مشرکان]] با وجود [[درک]] [[حقیقت]] در برابر [[ابراهیم]] به [[مجادله]] [[باطل]]<ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۸۶.</ref> و [[مخاصمه]] پرداختند و با توجّه به [[ناتوانی]] بتها از تکلم، [[سخن]] [[ابراهیم]] را اعتراف به شکستن بتها به شمار آورده، [[اثبات]] [[جرم]] [[ابراهیم]] را اعلام داشتند<ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۳۳۱.</ref>. گرچه بعضی این جمله [[بتپرستان]] را (تو میدانی بتها همواره خاموشاند و [[ابهت]] [[سکوت]] را نمیشکنند) کوششی برای عذر آوردن از سوی بتها دانستهاند تا بدین [[وسیله]] [[ضعف]] و [[زبونی]] آنها را [[کتمان]] کنند<ref>نمونه، ج ۱۳، ص ۴۴۱.</ref>. [[ابراهیم]]{{ع}} با استناد به اعتراف آنان به بیان بطلان [[بتپرستی]] پرداخت، آنگاه [[بیزاری]] خود را از [[بتپرستان]] و بتهای آنان اعلام و آنان را [[سرزنش]] کرد که چرا [[اندیشه]] نمیکنید: {{متن قرآن|أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«ننگ بر شما و بر آنچه به جای خداوند میپرستید، آیا خرد نمیورزید؟» سوره انبیاء، آیه ۶۷.</ref><ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۳۳۱.</ref>سخن نگفتن بتها بدین معناست که آنها چیزی نمیدانند و برکاری [[قادر]] نیستند و سود و زیان شما به دست بتها نیست، پس [[پرستش]] آنها [[بیهوده]] است.
| |
| *[[بتپرستان]] [[ابراهیم]]{{ع}} را [[مجرم]] شناختند و به اتفاق برای [[حمایت]] از بتهایشان {{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ}}<ref>«گفتند: اگر میخواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید» سوره انبیاء، آیه ۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ}}<ref>«گفتند: برآوردهای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافات، آیه ۹۷.</ref> به [[سوزاندن]] وی [[رأی]] دادند: {{متن قرآن|قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ}}<ref>«گفتند: برآوردهای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافات، آیه ۹۷.</ref>، ازاینرو حصاری [[عظیم]] فراهم آورده، به گردآوری هیزم پرداختند<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ الکافی، ج ۸، ص ۲۸۵، ۳۷۱.</ref>، آنگاه هیزمها را در بنای یاد شده انباشته، آنها را [[آتش]] زدند و چون توان نزدیک شدن به [[آتش]] نبود<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۷.</ref> [[ابراهیم]] را دست بسته<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۸۴ ـ ۲۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۰.</ref> در منجنیق نهاده<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۸۴، ۲۸۵؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۷.</ref>، به درون [[آتش]] افکندند؛ ولی [[آتش]] به [[فرمان خدا]] سرد و [[سلامت]] شد: {{متن قرآن|قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ}}<ref>«گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref> و او از سوختن [[رهایی]] یافت: {{متن قرآن| فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ }}<ref>«خداوند او را از آتش رهانید» سوره عنکبوت، آیه ۲۴.</ref>. این رخداد چنان [[حجت]] آشکاری بر [[حقانیت]] [[توحید]] و بطلان [[بتپرستی]] بود که [[نمرود]] بیاختیار به [[ستایش]] خدای [[ابراهیم]] پرداخته، گفت: اگر کسی خدایی برمیگزیند باید مانند خدای [[ابراهیم]] برگزیند و [[آزر]] که تا این زمان به [[لجاجت]] خویش در برابر [[ابراهیم]]{{ع}} ادامه داده بود وی را که در میان [[آتش]] سالم دید گفت: ای [[ابراهیم]] خدای تو خوب خدایی است<ref>تفسیر ابنکثیر، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref>. به این ترتیب [[مقاومت]] [[بتپرستان]] در برابر ابراهیم{{ع}} مایه زیان بیشتر: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref> و [[پستی]] آنان شد:{{متن قرآن|فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ}}<ref>«و خواستند نیرنگی در کار او کنند اما ما آنان را فروتر نهادیم» سوره صافات، آیه ۹۸.</ref>.
| |
| ===[[پیامبر اسلام]]{{صل}}===
| |
| *[[اعراب]] نیز با دور شدن از [[دین حنیف]] به بهانههای گوناگون به [[بتپرستی]] روی آورده<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷ ـ ۷۹؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.</ref>، با سوت کشیدن و [[کف]] زدن در کنار [[کعبه]] به [[پرستش]] بتها میپرداختند. {{متن قرآن|وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«و نماز آنان نزد خانه (ی کعبه) جز سوت کشیدن و کف زدن نبود پس عذاب را برای کفری که میورزیدید بچشید!» سوره انفال، آیه ۳۵.</ref> هر [[قبیله]] از [[قبایل عرب]] که بتهای پنجگانه [[قوم نوح]] به آنان منتقل شده بود<ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۲۹۳.</ref> برای خود بتی [[برگزیده]] بود<ref> لسانالعرب، ج ۷، ص ۴۲۴.</ref> که به آن منتسب میشد و برای [[فرزندان]] خود نامهایی برگرفته از [[اسامی]] بتها، همچون عبدالعزی و [[عبد]] [[منات]] [[انتخاب]] میکرد<ref>بلوغالارب، ج ۲، ص ۲۰۲ ـ ۲۰۳؛ التحریر والتنویر، ج ۹، ص ۲۱۴.</ref>. [[بت]] چوبی<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶ ـ ۳۵۷؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۲.</ref> عُزّی مخصوص [[قریش]] بود و [[لات]] از آنِ [[طایفه]] ثقیف و [[منات]] مخصوص [[اوس]] و [[خزرج]] بود<ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۸۳، ۸۵؛ نمونه، ج ۱۶، ص ۲۴۶.</ref> و افزون بر آن اهالی [[مکه]] بتهایی به نامهای [[هبل]]، [[نائله]]، [[اساف]] داشتند<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref>؛ نیز سنگهایی در اطراف [[کعبه]] [[نصب]] کرده بودند که شکل و صورت خاصی نداشت و آنها را "نُصُب" مینامیدند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۴۴؛ الدرالمنثور، ج ۳، ص ۱۵.</ref>. برخی گفتهاند: [[مشرکان]] [[عرب]] دو [[بت]] دیگر نیز به نام [[جبت و طاغوت]] داشتند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۹۲؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۵۶۳ ـ ۵۶۴؛ نمونه، ج ۳، ص ۴۱۶ ـ ۴۱۹.</ref>. شمار بتهای کوچک و بزرگ در [[مکه]] بالغ بر ۳۶۰ [[بت]] میشد<ref>التحریروالتنویر، ج ۶، ص ۹۵؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.</ref> و در هر خانهای بتی قرار داشت که [[پرستش]] میشد و هنگام آغاز [[سفر]] و پایان آن، ابتدا برای استلام به سراغ [[بت]] میرفتند <ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.</ref>.
| |
| *[[بتپرستان]] برای بتها [[خادمان]] مخصوص میگماردند<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۸.</ref>. آنان در مقابل بتها حیوانهایی [[قربانی]] میکردند و [[خون]] [[قربانی]] را بر آنها میمالیدند و با این عمل خویش [[سعی]] در دفع امراضی نظیر برص و [[جذام]] و جنزدگی از خود و به ویژه [[کودکان]] خویش داشتند<ref>التحریر والتنویر، ج ۶، ص ۹۵.</ref>. آنها حتی بخشی از [[اموال]] خود را برای بتها قرار داده: {{متن قرآن|وَيَجْعَلُونَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ}}<ref>«و از آنچه روزیشان کردهایم برای چیزهایی که نمیدانند (چیست) بهرهای مینهند؛ سوگند به خداوند که از آنچه برمیبافتید از شما پرسیده خواهد شد» سوره نحل، آیه ۵۶.</ref> قسمتی از شتران و چارپایان و بخشی از زراعت خود را در راه بتها صرف میکردند و میگفتند: {{متن قرآن|هَذَا لِشُرَكَائِنَا}}<ref>« این برای بتان ما» سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref> این سهم ویژه [[خادمان]] و متولیان [[بت]] و بتخانه ومراسم [[قربانی]] و استفاده خودشان بود<ref>تفسیر المنار، ج ۸، ص ۱۲۲.</ref>، در حالی که سهم [[خدا]] را به [[کودکان]] و [[مهمانان]] میدادند، افزون بر آن، سهم [[بت]] را بر سهم [[خدا]] ترجیح میدادند و اگر سهم بتها آسیب میدید از سهم [[خدا]] برای آنها صرف میکردند و برخی از [[بت پرستان]] به [[تبعیت]] از نیاکانشان استفاده از چهار نوع حیوان اهلی را به خاطر بتها [[حرام]] کرده بودند<ref>نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۴.</ref> و در واقع آنها را [[نذر]] بتها میکردند<ref>نمونه، ج ۵، ص ۱۰۴.</ref>، افزون بر اینها گاهی حتی فرزندانشان را برای بتها [[قربانی]] و به آن [[افتخار]] میکردند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ}}<ref>«و بدینگونه در نظر بسیاری از مشرکان، شریکان آنان کشتن فرزندانشان را آراسته جلوه دادند تا آنان را نابود کنند و دینشان را بر آنان مشتبه گردانند و اگر خداوند میخواست چنین نمیکردند پس آنان را با آنچه دروغ میبافند واگذار» سوره انعام، آیه ۱۳۷.</ref>. [[پیامبر اسلام]] که از طرف [[پروردگار]] با بیّنه و دلیلی روشن برای [[هدایت]] [[انسانها]] [[مبعوث]] شده بود: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم » سوره انعام، آیه ۵۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref> در برابر [[بتپرستان]] [[قیام]] کرد. آن [[حضرت]] ضمن افشای ماهیّت بتها {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و چون از ایشان بپرسی: آسمانها و زمین را که آفریده است؟ خواهند گفت: خداوند بگو: پس آیا آنچه را به جای خداوند به پرستش میخوانید دیدهاید؟ اگر خداوند گزندی برای من بخواهد آیا آنان گزند او را از من میگردانند؟ یا اگر بخشایشی برای من بخواهد، میتوانند بخشایش او را باز دارند؟ بگو: خداوند مرا بس؛ توکّلکنندگان تنها بر او توکّل دارند» سوره زمر، آیه ۳۸.</ref> [[بتپرستی]] را [[نکوهش]] کرد و [[بتپرست]] را چون کسی دانست که با [[کف]] باز آب را به دهان میبرد {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) میخوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمیدهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب میگشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمیرسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref> یا مانند کسی که در بیابان راه را گم کرده و [[قادر]] بر تصمیمگیری هم نیست:<ref>جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۳۰۶ ـ ۳۰۷.</ref>{{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> بدینسان وی از [[بتپرستی]] [[بیزاری]] جست {{متن قرآن|قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref> و نیز {{متن قرآن|لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ}}<ref>«آنچه شما میپرستید، نمیپرستم» سوره کافرون، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ}}<ref>«و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم» سوره کافرون، آیه ۴.</ref> و [[بتپرستان]] را از [[عذاب الهی]] برحذر داشت {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا}}<ref>«و بیگمان به شهری در آمدهاند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمیدیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۲.</ref> و بیپناهی و [[یاور]] نداشتن آنان را در برابر [[غضب الهی]] متذکر شد. {{متن قرآن|إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلا }}<ref>«به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۲-۴۳.</ref> در همین راستا [[خدای سبحان]] به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: [[شک]] و تردیدی در مورد چیزی که اینها میپرستند به خود راه مده [در [[امدادهای الهی]] و [[شکست]] [[قوم]] [[بت]] پرست [[ستمگر]] تردید نداشته باش]، زیرا اینان از همان راهی میروند که گروهی از پیشینیان رفتند و همان چیزی را میپرستند که نیاکانشان از قبل میپرستیدند، بنابراین سرنوشتی بهتر از آنان نخواهند داشت. ما حتما نصیب و سهم آنها را بدون کم و کاست از [[مجازات]] و [[عذاب]] خواهیم داد، چنان که اگر به راه [[حق]] باز گردند نصیب آنها از [[پاداش]] ما محفوظ است: {{متن قرآن|فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ}}<ref>«پس، از آنچه آنان میپرستند در گمان مباش؛ جز به همان روش که پدرانشان پیش از این، (بتها را) میپرستیدهاند پرستش نمیکنند و ما بهره آنان را به ایشان ناکاسته خواهیم داد» سوره هود، آیه ۱۰۹.</ref>. [[بتپرستان]] [[عرب]] که از [[یگانهپرستی]] و [[توحید]] متنفر بودند: {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دلهای آنان که به رستخیز ایمان ندارند میرمد و چون جز او را (که به پرستش گرفتهاند) نام برند ناگهان شاد میشوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا}}<ref>«و بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (آیات قرآنی) را درنیابند و در گوشهایشان سنگینی (نهادهایم) و هنگامی که در قرآن پروردگارت را به تنهایی یاد کنی با رمیدگی واپس میگریزند» سوره اسراء، آیه ۴۶.</ref> از [[قطع]] ارتباطشان با بتها [[هراس]] داشتند و میپنداشتند اگر [[بتپرستی]] را رها کنند [[قحطی]] و سختیهای دیگر آنها را فرا میگیرد<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۲۷.</ref>، ازاینرو ابتدا گفتند: {{متن قرآن|أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ}}<ref>«آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است» سوره ص، آیه ۵.</ref><ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.</ref> سپس با [[مسخره کردن]] [[پیامبر اسلام]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمیگیرند (و میگویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.</ref> و [[اتهام]] [[جادوگری]] و [[دروغگویی]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref> و [[شاعری]] و دیوانگی {{متن قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ}}<ref>«آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref>. و نیز کاهن بودن<ref>روضالجنان، ج۱۲، ص۲۳۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص ۲۲۱.</ref> به رویارویی با وی برخاستند و از [[تاریخ]] درس [[عبرت]] نگرفته {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا}}<ref>«و بیگمان به شهری در آمدهاند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمیدیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref>، بدون هیچگونه [[دلیل]] یا داشتن [[علم]] و [[آگاهی]] {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.</ref> و با بیتوجهی به [[ربوبیّت الهی]] و [[جایگاه]] [[انسانی]] خویش بر [[باطل]] خویش پافشاری میکردند <ref>نمونه، ج ۱۹، ص ۵۲۵.</ref> {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بیگمان از ستمگرانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.</ref> و به [[پیامبر]]{{صل}} گفتند: کیفرهایی که ما را به آنها [[تهدید]] میکنی زودتر بیاور. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: آنچه شما درباره آن [[عجله]] میکنید به دست من نیست و چنانچه به دست من بود کار میان من و شما خاتمه مییافت؛ ولی بدانید [[خداوند]] از همه کس بهتر [[ستمکاران]] را میشناسد: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است بگو: اگر آنچه به شتاب میجویید نزد من میبود میان من و میان شما کار به پایان میرسید و خداوند به ستمگران داناتر است» سوره انعام، آیه ۵۷-۵۸.</ref> یا از وی خواستند [[بت]] بپرستد: {{متن قرآن|قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ}}<ref>«بگو ای نادانان! آیا به من فرمان میدهید که جز خداوند را بپرستم؟» سوره زمر، آیه ۶۴.</ref> آنان با [[ظهور]] نشانههای [[پیروزی]] [[توحید]] از [[پیامبر]] خواستند با آنها [[سازش]] کند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۶۷.</ref> و [[پرستش]] بتها را اجازه دهد و حتی با توجه به [[روحیه]] استکباری خویش {{متن قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ}}<ref>«آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref> [[سعی]] در بازگرداندن [[مسلمانان]] از [[آیین اسلام]] به سوی [[بتپرستی]] داشتند {{متن قرآن| وَعَجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ أَجَعَلَ الآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ وَانطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلاَّ اخْتِلاقٌ أَأُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّن ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ}}<ref> و از اینکه بیمدهندهای از خودشان به سراغشان آمد شگفتی کردند و کافران گفتند: این جادوگری بسیار دروغگوست.آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است.و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند.ما چنین چیزی در آیین واپسین نشنیدیم، این جز دروغبافی نیست.آیا از میان ما قرآن (تنها) بر او نازل شده است؟ باری آنان از یادکرد من در تردیدند یا هنوز عذاب مرا نچشیدهاند؛ سوره ص، آیه: ۴-۸.</ref>؛ امّا [[پیامبر اسلام]]{{صل}} با اعلام عدم امکان [[سازش]] با [[بتپرستان]]: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.</ref> و اینکه این عدم [[سازش]] همیشگی است و [[دین]] امری قراردادی نیست که پیشنهاد شود که یک سال ما بر اساس [[عقیده]] شما عمل میکنیم و یک سال هم شما به [[عقیده]] ما عمل کنید<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۸۴۰ ـ ۸۴۱.</ref>، بلکه حقیقتی است که همگان باید [[مطیع]] آن باشند {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}<ref> بگو: ای کافران!آنچه شما میپرستید، نمیپرستم.و شما پرستشگران پرستیده من نیستید.و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم.و شما (هم) پرستشگران پرستیده من نیستید.دین شما از شما و دین من از من ؛ سوره کافرون، آیه: ۱-۶.</ref>، با تمام توان در جهت [[مبارزه]] با [[بتپرستی]] کوشید و سرانجام در روز [[فتح]] [[مکّه]] با [[پیروزی]] وارد [[مسجدالحرام]] شد و در حالی که بتها را سرنگون میساخت به امر [[خدا]] فرمود: {{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بیگمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref><ref>نورالثقلین، ج ۴، ص ۲۳۵.</ref>
| |
| ====احتجاجهای [[پیامبر اسلام]] با [[بت پرستان]]====
| |
| *[[پیامبر اسلام]] در طول [[مبارزه]] خود با [[بتپرستی]] همواره تلاش میکرد با احتجاجهای روشن بطلان [[پرستش]] [[بت]] را [[آشکار]] ساخته، [[بتپرستان]] را به سوی [[توحید]] [[هدایت]] کند که به برخی از آنها اشاره میشود:
| |
| ===== [[نفی]] هرگونه ضرر و نفع از بتها=====
| |
| *[[بتپرستان]] و [[خداپرستان]] هر دو [[نیازمندی]] [[انسان]] به تکیه گاهی قدرتمند و [[آگاه]] را [[باور]] دارند؛ ولی [[قرآن]] [[خدا]] را تگیهگاه قدرتمند معرفی و [[پرستش]] وی را توصیه میکند و [[بتپرستان]] بتها را که مالک سود و زیان خود و مالک [[مرگ]] و [[حیات]] و [[رستاخیز]] خویش نیستند؛ تا چه رسد به دیگران: {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا}}<ref>«و به جای او خدایانی را برگزیدند که چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خویش و اختیار مرگ و زندگی و برانگیختنی را ندارند» سوره فرقان، آیه ۳.</ref> [[خدای سبحان]] به [[پیامبر]] میفرماید: بگو: آیا هیچ درباره معبودان دروغین [[اندیشه]] کردهاید که اگر [[خدا]] بخواهد به من زیانی برساند آیا آنها میتوانند آن را برطرف سازند؟ یا اگر [[اراده]] کند رحمتی را نصیبم گرداند آیا آنها [[توانایی]] دارند جلو [[رحمت]] او را بگیرند: {{متن قرآن|وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و اگر خداوند بلایی به تو رساند کسی جز خود او آن را نمیگرداند، و اگر خیری برای تو بخواهد هیچ کس بازدارنده بخشش او نیست؛ آن را به هر کس از بندگانش بخواهد، میرساند و او آمرزنده بخشاینده است» سوره یونس، آیه ۱۰۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و چون از ایشان بپرسی: آسمانها و زمین را که آفریده است؟ خواهند گفت: خداوند بگو: پس آیا آنچه را به جای خداوند به پرستش میخوانید دیدهاید؟ اگر خداوند گزندی برای من بخواهد آیا آنان گزند او را از من میگردانند؟ یا اگر بخشایشی برای من بخواهد، میتوانند بخشایش او را باز دارند؟ بگو: خداوند مرا بس؛ توکّلکنندگان تنها بر او توکّل دارند» سوره زمر، آیه ۳۸.</ref> بیشک پاسخ منفی است، ازاینرو [[پرستش]] آنها کاری [[بیهوده]] و [[ظلم به خویشتن]] است {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بیگمان از ستمگرانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.</ref>؛ همچنین [[پیامبر]]{{صل}} به [[ناتوانی]] بتها در برابر [[خدا]] و عدم [[قدرت]] آنها بر [[نجات]] [[بتپرستان]] از [[عذاب]] وی [[احتجاج]] کرد {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا میرهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان میخوانید که اگر از این (ورطه) رهاییمان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود بگو: خداوند شما را از آن (ورطه) و از هر بلا رهایی میبخشد باز هم شما شرک میورزید بگو: او تواناست که عذابی آسمانی یا زمینی بر شما برانگیزد یا شما را گروه گروه به جان هم اندازد و رنج برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند؛ بنگر چگونه آیات را گونه گون میآوریم باشد که آنان دریابند» سوره انعام، آیه ۶۳-۶۵.</ref> و فرمود: اگر بتها [[توانایی]] میداشتند در گذشته [[بتپرستان]] را از [[عذاب]] [[خدا]] [[نجات]] میدادند یا در پیشگاه او برای آنان [[شفاعت]] میکردند<ref>جامع البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۲۸۶.</ref> و نیز آن [[حضرت]] با تکیه بر مرده بودن بتها و [[جهل]] به [[قیامت]] {{متن قرآن| أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لاَّ يَخْلُقُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاء وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ }}<ref> آیا آنکه میآفریند چون کسی است که نمیآفریند؛ آیا پند نمیپذیرید؟و اگر نعمت (های) خداوند را برشمارید نمیتوانید آن (ها) را به شمار آورید؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است.و خداوند آنچه پنهان میدارید و آنچه آشکار میکنید میداند.و کسانی که (مشرکان) آنان را در برابر خداوند (به پرستش) میخوانند چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند.مردگانی بیجانند و نمیدانند کی برانگیخته خواهند شد؟؛ سوره نحل، آیه: ۱۷-۲۱.</ref> و [[ناتوانی]] آنها از [[هدایت]] [[انسانها]]، روزی دادن به [[بتپرستان]] {{متن قرآن|أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ}}<ref>«آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟» سوره اعراف، آیه ۱۹۱.</ref> و [[اجابت]] خواستههای آنان، بر [[نفی]] [[بتپرستی]] [[استدلال]] فرموده است. {{متن قرآن|وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَتَّبِعُوكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و نه برای آنان یاور توانند بود و نه به خودشان یاری میرسانند! و اگر (شما مشرکان) آنان را به رهنمود فرا خوانید از شما پیروی نخواهند کرد، برای شما برابر است چه آنان را فرا خوانید چه خاموش مانید بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند» سوره اعراف، آیه ۱۹۲-۱۹۴.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>.
| |
| =====تلازم معبودیت و [[خالقیت]]=====
| |
| *[[پرستش]] درخور کسی است که [[خالق]] موجودات و اصول [[نعمتها]]<ref>التبیان، ج ۵، ص ۵۶.</ref> و افزون بر [[خلقت]] ابتدایی [[قادر]] بر [[معاد]] نیز باشد<ref>جامعالبیان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref>، در حالی که بتها [[خالق]] چیزی نیستند و از پدید آوردن [[جهان هستی]] و [[تجدید]] [[خلقت]] آن [[ناتوان]] {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که آفرینش را بیاغازد سپس آن را بازگرداند؟ بگو خداوند است که آفرینش را میآغازد سپس آن را باز میگرداند پس (از حق) به کجا بازگردانده میشوید؟» سوره یونس، آیه ۳۴.</ref>، بلکه خود مخلوقاند: {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا}}<ref>«و به جای او خدایانی را برگزیدند که چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خویش و اختیار مرگ و زندگی و برانگیختنی را ندارند» سوره فرقان، آیه ۳.</ref> {{متن قرآن|أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ}}<ref>«آیا چیزهایی را شریک او میدانند که آفرینشی ندارند و خود آفریده شدهاند؟» سوره اعراف، آیه ۱۹۱.</ref> اگر از خود [[بتپرستان]] پرسیده شود که چه کسی [[آسمانها]] و [[زمین]] را آفرید؟ مسلمًا میگویند: [[خدا]]، در حالی که بتها حتی [[قدرت]] ندارند مگسی را بیافرینند، هر چند دست به دست هم دهند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ}}<ref>«ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید: بیگمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمیتوانند از او باز گیرند، خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.</ref>، بنابراین [[خداوند]] با استفهام انکاری میفرماید: آیا آنان خدایانی را برگزیدهاند که نمیتوانند موجودات زنده را بیافرینند و در [[جهان]] پراکنده سازند: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ}}<ref>«آیا خدایانی از زمین گزیدند که آنان (مردم را در جهان واپسین) زنده میکنند؟» سوره انبیاء، آیه ۲۱.</ref> و اگر [[بتپرستان]] معتقدند که بتها [[مظهر]] [[فرشتگان]] و [[ملائکه]] و مقدّسان [[آسمان]] هستند ـ چنان که [[عقیده]] جمعی از آنها بود ـ باید شرکت آنها را در [[آفرینش]] [[آسمانها]] نشان دهند: {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«بگو آیا شریکهایتان را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید دیدهاید؟ به من بنمایید که از زمین چه چیزی را آفریدهاند؟ یا در (آفرینش) آسمانها آیا شرکتی داشتهاند؟ یا به آنان کتابی دادهایم که آنان از آن بر برهانی (استوار) اند؟ (خیر)، بلکه ستمکاران به یکدیگر جز فریب وعدهای نمیدهند» سوره فاطر، آیه ۴۰.</ref>، بنابراین [[توانایی]] [[خداوند]] بر [[آفرینش]] و [[ناتوانی]] بتها از آن، هرگونه [[بتپرستی]] را [[نفی]] میکند. {{متن قرآن|وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«و برای خداوند شریکهایی از پریان تراشیدند در حالی که او آنان را آفریده است و (برخی دیگر) از بیدانشی برای او پسرانی و دخترانی برساختند؛ پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه (آنان) وصف میکنند آفریننده آسمانها و زمین است، چگونه او را فرزندی تواند بود در حالی که او را همسری نیست و همه چیز را آفریده است و او به هر چیزی داناست این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است» سوره انعام، آیه ۱۰۰-۱۰۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن| أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لاَّ يَخْلُقُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ }}<ref> آیا آنکه میآفریند چون کسی است که نمیآفریند؛ آیا پند نمیپذیرید؟و اگر نعمت (های) خداوند را برشمارید نمیتوانید آن (ها) را به شمار آورید؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است.و خداوند آنچه پنهان میدارید و آنچه آشکار میکنید میداند.و کسانی که (مشرکان) آنان را در برابر خداوند (به پرستش) میخوانند چیزی نمیآفرینند و خود آفریده میشوند.مردگانی بیجانند و نمیدانند کی برانگیخته خواهند شد؟؛ سوره نحل، آیه: ۱۷-۲۰.</ref>. در [[آیات]] {{متن قرآن| أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا كَانَ لَكُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ أَمَّن جَعَلَ الأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ أَمَّن يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ أَمَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> آیا بتها بهترند) یا آن کسی که آسمانها و زمین را آفرید و برایتان از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن باغهایی شادیانگیز رویاندیم که شما را توان رویاندن درختان آنها نیست، آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ (نه) بلکه اینان قومی کجروند.یا آن کسی که زمین را آسایشگاهی کرد و در میان آن رودهایی پدید آورد و برای آن کوهپایههایی آفرید و میان دو دریا پردهوارهای پدیدار ساخت؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ (نه) بلکه بیشتر اینان نادانند.یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ میدهد و بلا را (از او) میگرداند؟ و شما را جانشینان زمین میگرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند میپذیرید.یا آن کسی که شما را در تاریکیهای خشکی و دریا، رهنمایی میکند و کسی که بادها را پیشاپیش، مژدهآور رحمت خویش (باران) میفرستد؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ فرابرترا که خداوند است از آنچه (برای او) شریک قرار میدهند.یا آن کسی که آفرینش را میآغازد سپس آن را باز میگرداند و کسی که از آسمان و زمین به شما روزی میرساند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ بگو: اگر راست میگویید برهانتان را بیاورید؛ سوره نمل، آیه: ۶۰-۶۴.</ref> از ۱۲ نشانه و [[موهبت]] [[خدای بزرگ]] در [[عالم هستی]] ضمن ۵ [[پرسش]] [[سخن]] میگوید. نشانههای مزبور عبارتاند از: [[خلقت]] [[آسمان]] و [[زمین]]، [[نزول]] [[باران]] و آثار حیاتی آن، [[آرامش]] قرارگاه [[انسان]] در [[زمین]]، نهرهای آب، کوههای [[عظیم]] و پابرجا، ایجاد حایل و [[مانع]] در میان آب شور و شیرین، [[اجابت]] [[دعوت]] [[بندگان]]، [[هدایت]] آنها در [[تاریکی]] صحرا و دریا، بادهایی که از [[نزول]] [[باران]] خبر میدهند، [[تجدید]] [[حیات]] موجودات و روزی دادن به [[انسانها]] از [[آسمان]] و [[زمین]]<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۵۶ ـ ۳۵۹.</ref> و [[خداوند]] در ذیل هر یک از سؤالهای پنجگانه این جمله را تکرار میکند: {{متن قرآن|أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ}} و با این جمله استبعاد و [[انکار]] خود را نسبت به [[بتپرستی]] بیان میکند.
| |
| =====[[نفی]] [[شفاعت]] بتها=====
| |
| *برخی از [[بتپرستان]] [[عرب]] [[اعتقاد]] داشتند گرچه از بتها مستقلاً کاری ساخته نیست؛ امّا آنان چون قدرتمندان عالم وجودند [[مقام شفاعت]] در امور [[دنیایی]]<ref>التبیان، ج۵، ص۳۵۵؛ مجمعالبیان، ج۵، ص ۱۴۸؛ المیزان، ج ۷، ص ۵۷.</ref> به آنها واگذار شده است، ازاینرو نسبت به [[ضعیفان]]<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰ ـ ۳۱.</ref> منشأ سود و زیاناند، به همین [[دلیل]] در هنگام [[طواف]] [[خانه خدا]] میگفتند: "[[لات]] و عزّی و [[منات]] پرندگان زیبای بلند مقامی هستند که از آنان [[امید]] [[شفاعت]] میرود"<ref>{{عربی|اللات و العزّى و مناة الثالثة الأخرى فإنّهنّ الغرانيق العلي و إنّ شفاعتهنّ لترجی}}؛ بلوغ الارب، ج ۲، ص ۲۰۳.</ref>. ([[افسانه غرانیق]]) این، پنداری است مردود {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان میهراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره انعام، آیه ۵۱.</ref>، زیرا اگر مراد از [[شفاعت]] شفاعتی به [[اذن]] خداست [[بتپرستان]] باید از [[کتب آسمانی]] برای [[اثبات]] چنین مدعایی مدرک و سندی بیاورند: {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«بگو آیا شریکهایتان را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید دیدهاید؟ به من بنمایید که از زمین چه چیزی را آفریدهاند؟ یا در (آفرینش) آسمانها آیا شرکتی داشتهاند؟ یا به آنان کتابی دادهایم که آنان از آن بر برهانی (استوار) اند؟ (خیر)، بلکه ستمکاران به یکدیگر جز فریب وعدهای نمیدهند» سوره فاطر، آیه ۴۰.</ref> [[خدای سبحان]] به [[پیامبر]] میفرماید: بگو: آیا شما [[خداوند]] را به چیزی خبر میدهید که در [[آسمانها]] و [[زمین]] سراغ ندارد: {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی و میگویند اینان میانجیهای ما نزد خداوندند؛ بگو: آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که خود در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟ پاکا و فرابرترا که اوست از شرکی که میورزند» سوره یونس، آیه ۱۸.</ref> کنایه از اینکه چنین شفیعانی وجود ندارند و اگر مراد شفاعتی است که بدون [[اذن خداوند]] محقق میشود باید بدانند که [[شفاعت]] به [[اذن]] خداست، زیرا [[دنیا]] و [[آخرت]] متعلق به اوست، ازاینرو چه بسیار فرشتگانی که در [[آسمانها]] هستند و [[شفاعت]] آنها سودی نمیبخشد، مگر بعد از آنکه [[خدا]] برای کسی که بخواهد و [[راضی]] باشد اجازه دهد: {{متن قرآن|فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى}}<ref>«(هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است و بسا فرشتههایی در آسمانهاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمیآید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد» سوره نجم، آیه ۲۵-۲۶.</ref>
| |
| =====فقدان [[دلیل]] بر [[بت پرستی]]=====
| |
| *[[بتپرستان]] بهرغم اینکه [[دلیل]] و برهانی [[عقلی]] یا [[شرعی]] نداشتند به [[بتپرستی]] [[گرایش]] پیدا کرده بودند، ازاینرو [[پیامبر]] [[مأموریت]] یافت به آنها بگوید که اگر [[صداقت]] دارید برای این کار خود [[برهان]] بیاورید: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> و نیز اعلام کند که این معبودهای دروغین اسمهایی بیمسمّا هستند که شما از پیش خود بدون دلیلی از جانب [[خداوند]]، اختراع کردهاید: {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى}}<ref>«آنها جز نامهایی که شما و پدرانتان نامیدهاید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوسهایی که در دل دارند پیروی نمیکنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>.
| |
| =====بیارزشی [[گمان]] در [[پرستش]]=====
| |
| *[[بتپرستان]] [[عرب]] بتها را به [[گمان]] اینکه تمثال [[فرشتگان]] و [[دختران]] [[خدا]] هستند میپرستیدند: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى}}<ref>«آیا بتهای «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیدهاید؟» سوره نجم، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى}}<ref>«و آن سومین بت دیگر «منات» را؟» سوره نجم، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى}}<ref>«آیا برای شما پسر و برای او دختر است؟» سوره نجم، آیه ۲۱.</ref><ref>نمونه، ج ۲۲، ص ۵۱۵.</ref>و بر بتهای معروف خود نام مؤنث نهاده بودند؛ مانند اللات به معنای إلـه، مؤنث "[[اللّه]]"، "عُزّی" مؤنث "اعزّ" و "[[منات]]" که به معنای تقدیر چیزی از [[ناحیه]] خداست.
| |
| *[[خدای سبحان]] میفرماید: آیا [[خداوند]] [[پسران]] را مخصوص شما قرار داد و خودش دخترانی از [[فرشتگان]] برگزید؟ شما سخنی بزرگ (و بسیار [[زشت]]) میگویید: {{متن قرآن|أَفَأَصْفَاكُمْ رَبُّكُمْ بِالْبَنِينَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِنَاثًا إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلًا عَظِيمًا}}<ref>«آیا پروردگارتان شما را به (داشتن) پسران برگزید و برای خود از فرشتگان دخترانی برگرفت؟ بیگمان شما سترگ سخنی میگویید» سوره اسراء، آیه ۴۰.</ref> آیا سهم شما پسر است و سهم [[خدا]] دختر؟ این تقسیمی غیر عادلانه است: {{متن قرآن|أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى}}<ref>«آیا برای شما پسر و برای او دختر است؟» سوره نجم، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى}}<ref>«آنگاه این بخش کردنی ستمگرانه است» سوره نجم، آیه ۲۲.</ref> که حاکی از [[نادانی]] و [[پیروی]] از [[گمان]] و [[بیایمانی]] است، در صورتی که [[گمان]]، [[انسان]] را از [[حق]] بینیاز نمیکند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى}}<ref>«آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند فرشتگان را به نامهای مادینه مینامند» سوره نجم، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا}}<ref>«و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمیکنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست» سوره نجم، آیه ۲۸.</ref> [[پیامبر]]{{صل}} بعد از احتجاجهای فراوان وقتی با [[مکر]] و [[فریب]] [[بتپرستان]] و بهانه جوییهای آنان روبهرو میشود به آنان اعلام میکند: هر موجودی جز [[خدا]] را میخواهید بپرستید؛ ولی [[منتظر]] پیامدهای آن باشید: {{متن قرآن|فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref>«بنابراین هر چه را میخواهید به جای او بپرستید! بگو: بیگمان زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و خانواده خویش زیان رساندهاند، آگاه باشید که این همان زیان آشکار است» سوره زمر، آیه ۱۵.</ref><ref>نمونه، ج ۱۹، ص ۴۰۹.</ref>
| |
|
| |
|
| ==[[نفی]] [[انسان پرستی]]== | | == پانویس == |
| *[[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] [[صفات خدایی]] از [[انسان]]<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۵۰.</ref> و بیان [[مبارزه]] [[انبیا]] با کسانی که [[انسانها]] را به خویشتن [[دعوت]] میکردند و از آنان [[انتظار]] [[اطاعت]] بیچون و چرا داشتند و با [[دعوت به تقوا]] و [[اطاعت از خدا]] از زبان [[نوح]] {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید» سوره شعراء، آیه ۱۰۸.</ref>، [[هود]] {{متن قرآن|قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْوَاعِظِينَ}}<ref>«گفتند: چه اندرز دهی چه ندهی برای ما برابر است» سوره شعراء، آیه ۱۳۶.</ref>، [[صالح]] {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید» سوره شعراء، آیه ۱۴۴.</ref>، [[لوط]] {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید» سوره شعراء، آیه ۱۶۳.</ref>، [[شعیب]] {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید» سوره شعراء، آیه ۱۷۹.</ref> و [[مسیح]] {{متن قرآن|وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«و چون عیسی برهانها (ی روشن) آورد گفت: برای شما حکمت آوردهام و (آمدهام) تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید!» سوره زخرف، آیه ۶۳.</ref> ـ که مسلماً این [[اطاعت]] مربوط به ترک [[بتپرستی]] است<ref>پیام قرآن، ج ۳، ص ۳۸۶.</ref> ـ [[اطاعت]] بیقید و شرط از انسانهای دیگر را که مساوی با [[پرستش]] آنها و شکلی از [[بتپرستی]] است <ref>نمونه، ج ۷، ص ۳۶۷.</ref> [[نفی]] میکند و حتی اعلام میدارد که [[پیامبران الهی]] و [[فرشتگان مقرب]] نیز [[شایسته]] [[پرستش]] نیستند: {{متن قرآن|وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و او را نسزد که به شما فرمان دهد که فرشتگان و پیامبران را پروردگاران (خود) گیرید، آیا شما را پس از مسلمانیتان به کفر فرمان میدهد؟» سوره آل عمران، آیه ۸۰.</ref>، زیرا هیچکس در برابر [[خدا]] به طور مستقل قدرتی ندارد. بنابر آموزه [[قرآن]] اگر همه معبودها دست به دست هم دهند و همه نیروهایشان را جمع کنند [[قادر]] بر [[آفرینش]] مگسی نیستند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ}}<ref>«ای مردم! مثلی زده شده است بدان گوش فرا دارید: بیگمان کسانی را که به جای خداوند (به پرستش) میخوانید هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند هر چند برای آن فراهم آیند و اگر مگس چیزی از آنان در رباید نمیتوانند از او باز گیرند، خواهان و خواسته، (هر دو) ناتوانند!» سوره حج، آیه ۷۳.</ref><ref>نمونه، ج ۱۴، ص ۱۷۴.</ref>، پس لایق [[پرستش]] نیستند.
| | {{پانویس}} |
| *[[قرآن]] از یک سو [[یهود]] و [[نصارا]] را [[نکوهش]] میکند که چرا [[دانشمندان]] و [[راهبان]] خود را خدایانی در برابر [[خداوند]] یکتا قرار دادهاند: {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافتهاند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که میورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> و این [[عقیده]] را [[انحرافی]] [[شبیه]] [[انحراف]] [[بتپرستان]] پیشین ([[هندی]] و چینی و [[بتپرستان]] [[غرب]] اعم از [[رومیان]] و [[یونانیان]]<ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۰۶.</ref> و شمال [[آفریقا]])<ref>المیزان، ج ۳، ص ۳۰۶.</ref> میشمارد: {{متن قرآن| ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>« این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref> که به [[اهلکتاب]] سرایت کرده است<ref>المیزان، ج ۶، ص ۷۸.</ref> و آنان را بر [[پرستش]] بندگانی همچون خودشان [[سرزنش]] میکند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بیگمان کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) میخوانید بندگانی چون خود شمایند؛ بخوانیدشان! پس اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند» سوره اعراف، آیه ۱۹۴.</ref> و از سوی دیگر [[اعتقاد]] به [[فرزند داشتن]] [[خدا]] را که بین [[بتپرستان]] رایج بود و [[اهلکتاب]] از آنان گرفته بودند<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۶۱.</ref> [[انحراف]] و [[تحریف]] حقایق میشمارد: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.</ref> [[یهودیان]] عُزَیر<ref>المیزان، ج ۹، ص ۲۵۴.</ref>، و [[مسیحیان]] [[عیسی]]{{ع}} را [[پسر خدا]] خواندند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص ۳۳ ـ ۳۴.</ref>.
| |
| *[[قرآن]] [[تولد]] [[خارقالعاده]] [[عیسی]]{{ع}} را [[شبیه]] [[خلقت آدم]]{{ع}} میشمارد و آن را به عنوان شاهدی بر [[نفی]] [[فرزند خدا]] بودن او ذکر میکند {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش! بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش ، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۵۹-۶۱.</ref>، و نیز اعتراف خود آن [[حضرت]] را به [[ربوبیت]] مطلق [[الهی]] {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بیگمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام میگرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره مائده، آیه ۷۲.</ref> و ولادتش از [[مریم]] و اینکه [[مرگ]] و حیاتش به [[اراده]] خداست [[گواه]] میشمارد.
| |
| *[[قرآن کریم]] از پیشنهاد [[مباهله]] [[پیامبر]]{{صل}} در برابر [[مسیحیان]] [[نجران]] به عنوان آخرین حربه و [[سند]] در [[نفی]] هرگونه [[پرستش]] غیر [[خدا]] یاد کرده {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش ، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>، [[پیامبر]]{{صل}} را از [[احترام]] و [[تقدیس]] [[صلیب]] به عنوان [[بتپرستی]] [[نهی]] فرموده است<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۶۳؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص ۲۱۴.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[مبارزه]] [[اصحاب کهف]] با [[بتپرستی]]==
| | [[رده:جاهلیت]] |
| *[[بتپرستی]] در میان [[قوم]] [[اصحاب کهف]] نیز رایج و موجب [[ستمگری]] آنان شده بود {{متن قرآن|وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا}}<ref>«و دلهایشان را استوار داشتیم، هنگامی که برخاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است؛ جز او خدایی را (به پرستش) نمیخوانیم که در آن صورت بیگمان سخنی نادرست گفتهایم اینان- قوم ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفتهاند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمیآورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟ و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند میپرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۴-۱۶.</ref>.
| |
| *[[اصحاب کهف]] برای فرار از [[بتپرستی]] با این [[شعار]] که [[بتپرستی]] [[باطل]] و ناصواب است: {{متن قرآن|وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا}}<ref>«و دلهایشان را استوار داشتیم، هنگامی که برخاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است؛ جز او خدایی را (به پرستش) نمیخوانیم که در آن صورت بیگمان سخنی نادرست گفتهایم» سوره کهف، آیه ۱۴.</ref> [[اعتقاد]] خویش را به اینکه سراسر [[عالم هستی]] تنها یک [[پروردگار]] دارد ابراز داشته و به [[نفی]] ارباب انواع و نیز [[خدایان]] و [[عقول]] کلیهای پرداختند که [[بتپرستان]] آنان را [[برتر]] از ارباب انواع میدانستند <ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۲۵۱.</ref>. آنان در برابر [[بتپرستی]] [[دقیانوس]] جبار و [[یاران]] وی که [[مؤمنان]] [[موحد]] را [[آزار]] و [[اذیت]] میکردند [[قیام]] کرده<ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص ۷۰۰.</ref>، به [[غار]] [[پناهنده]] شدند {{متن قرآن|هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا}}<ref>«اینان- قوم ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفتهاند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمیآورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟ و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند میپرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۵-۱۶.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| | |
| ==[[مبارزه]] [[رسولان]] الهى در [[انطاکیه]] با [[بتپرستى]]==
| |
| *جمعیت [[شهر]] [[انطاکیه]] که در [[قرآن]] از آنان به "[[اصحاب القریه]]" یاد شده [[بتپرست]] بودند. [[خداوند]] دو [[رسول]] براى [[هدایت]] آنان فرستاد تا [[پیام]] الهى را به صورت روشن براى آنان بیان کنند {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۳-۱۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«گفتند: پروردگارمان میداند که ما نزد شما فرستاده شدهایم؛ و چیزی جز پیامرسانی روشن، بر عهده ما نیست» سوره یس، آیه ۱۶-۱۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ}}<ref>«گفتند: فال بدتان با خودتان است؛ آیا چون پندتان دهند (باز فال بد میزنید)؟ بلکه شما گروهی گزافکارید و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید از کسانی که پاداشی از شما نمیخواهند و خود رهیافتهاند پیروی کنید و چرا باید کسی را نپرستم که مرا آفریده است و به سوی او بازگردانده میشوید؟ آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۱۹-۲۳.</ref><ref>الميزان، ج ۱۷، ص ۷۲ ـ ۷۴.</ref> [[مردم]] [[شهر]]، آن دو [[رسول]] را [[تکذیب]] و با نسبت دادن بدیُمنى به آنان {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«گفتند: ما به شما فال بد میزنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید» سوره یس، آیه ۱۸.</ref> آنها را زندانى کردند.
| |
| *[[خداوند]] سومین [[رسول]] ( [[شمعون]] [[وصی]] [[عیسی]]{{ع}}) را فرستاد<ref>الميزان، ج ۱۷، ص ۸۲ ـ ۸۴.</ref>؛ امّا [[بتپرستان]] با این [[استدلال]] که شما [[بشر]] هستید و مانند ما مىخورید و مىآشامید و [[ارتباط]] [[بشر]] با [[عالم غیب]] محال است {{متن قرآن|إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ}}<ref>«آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ}}<ref>«گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید» سوره یس، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ}}<ref>«آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.</ref> به [[تکذیب]] آنان پرداخته، آنان را به سنگسار شدن و [[شکنجه]] [[تهدید]] کردند {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«گفتند: ما به شما فال بد میزنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید» سوره یس، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ}}<ref>«آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.</ref>. [[مؤمن]] آلیس که غالب [[مفسران]] نامش را "[[حبیب نجار]]" ذکر کردهاند <ref>جامعالبيان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۹۰؛ مجمعالبيان، ج ۸، ص ۶۵۵ ؛ نمونه، ج ۱۸، ص ۳۴۸.</ref> با دیدن [[معجزه]] [[رسولان]] الهى و [[شفا]] یافتن پسر بیمارش و همچنین [[بیماران]] دیگر به دست آنان<ref>الميزان، ج ۱۷، ص ۸۱ ـ ۸۲.</ref> به [[خداوند]] و یگانگى وى [[ایمان]] آورده بود. او با [[ایمان]] به [[توحید]] [[خالق]]، [[بتپرستان]] را [[گمراه]] خواند {{متن قرآن|أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ}}<ref>«آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«من در آن صورت بیگمان در گمراهی آشکاری خواهم بود» سوره یس، آیه ۲۴.</ref> و بتپرستى و [[اندیشه]] [[شفاعت]] بتها در هنگام گرفتاریها را به مسخره گرفت {{متن قرآن|أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ}}<ref>«آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.</ref> و به [[آفرینش انسان]] از سوى [[خدا]] و بازگشت وى به پیشگاه او و ناتوانى بتها از [[شفاعت]] و [[نجات]] [[انسان]] در صورت تعلق [[اراده خدا]] بر زیان رساندن به آنان، بر نفى بتپرستى [[احتجاج]] کرد {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.</ref>{{متن قرآن|اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«از کسانی که پاداشی از شما نمیخواهند و خود رهیافتهاند پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و چرا باید کسی را نپرستم که مرا آفریده است و به سوی او بازگردانده میشوید؟» سوره یس، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ}}<ref>«آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر (خداوند) بخشنده گزندی برای من بخواهد میانجیگری آنان مرا سودی نخواهد داشت و نمیتوانند رهاییم بخشند؟» سوره یس، آیه ۲۳.</ref>؛ ولى [[قوم]] مزبور با وى نیز به [[مخالفت]] برخاسته، سرانجام او را به [[شهادت]] رساندند<ref>مجمع البيان، ج ۸، ص ۶۵۸ ؛ راهنما، ج ۱۵، ص ۲۵۰.</ref> {{متن قرآن|وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ}}<ref>«گفته شد: به بهشت درآی! (و او) گفت: کاش قوم من (این را) میدانستند،» سوره یس، آیه ۲۶.</ref> و [[خداوند]] او را از مُکَرّمان قرار داد و در [[بهشت]] الهى وارد و بر [[مردم]] [[شهر]] [[غضب]] کرد و با صیحهاى آسمانى آنان را نابود ساخت {{متن قرآن|بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ}}<ref>«که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ}}<ref>«(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۹.</ref><ref>[[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| * [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بتپرستی ۱ (مقاله)|بتپرستی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]'''
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{یادآوری پانویس}}
| |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| [[رده:آزادی]]
| |
| [[رده:مدخل]] | |