ویژگی‌های امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ۂ' به 'ه')
جز (جایگزینی متن - 'شهادت امام حسین' به 'شهادت امام حسین')
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
:::::#'''[[مصلح]]:''' مدعیان [[اصلاح]] طلب زیادند ولی [[اصلاح]] طلب واقعی [[حضرت مهدی]] است. این ویژگی نیز در سخن [[امام خمینی|امام راحل]] ذکر شده است. "و آن روزی که انشاء الله تعالی، [[مصلح]] کل [[ظهور]] نماید، گمان نکنید که یک [[معجزه]] شود و یک [[روزه]] عالم [[اصلاح]] شود بلکه با کوششها و فداکاری‌ها [[ستمکاران]] سرکوب و منزوی می‌شوند"<ref>وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی، قسمتی از بند "ع".</ref>. "من امیدوارم که انشاء الله [[حضرت بقیة الله]] زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعی [[بشر]]، با آن دم مسیحایی خود [[اصلاح]] کند اینها را"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۴۹.</ref>. اینکه [[حضرت مهدی]] روزی خواهد آمد و "[[اصلاحات]]" واقعی را آغاز می‌نماید، مستند آن روایت‌هایی است، از جمله روایتی که راجع به [[تفسیر]] [[آیه]] ۱۷ سوره حدید آمده است: از [[ابن عباس]] است كه در مورد آيه مباركه: {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref> بدانید همانا خدا زنده می‌کند زمین را پس از مرگش؛ سوره حدید، آیه: ۱۷.</ref> گفته است: يعنى [[خداوند]] به وسيله [[قائم]] [[آل محمد]]{{ع}} زمين را پس از آن‌كه مرده باشد؛يعنى بعد از [[ستم]] اهل آن مملكت [[اصلاح]] مى‌كند.<ref> {{عربی|" عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : فِي قَوْلِهِ تَعَالَى:  {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}  يَعْنِي يُصْلِحُ اَلْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا يَعْنِي مِنْ بَعْدِ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۳، ح ۳۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ط. الثانی، ۱۴۱۷ ق، ص ۱۷۵، ح ۱۳۱.</ref>.
:::::#'''[[مصلح]]:''' مدعیان [[اصلاح]] طلب زیادند ولی [[اصلاح]] طلب واقعی [[حضرت مهدی]] است. این ویژگی نیز در سخن [[امام خمینی|امام راحل]] ذکر شده است. "و آن روزی که انشاء الله تعالی، [[مصلح]] کل [[ظهور]] نماید، گمان نکنید که یک [[معجزه]] شود و یک [[روزه]] عالم [[اصلاح]] شود بلکه با کوششها و فداکاری‌ها [[ستمکاران]] سرکوب و منزوی می‌شوند"<ref>وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی، قسمتی از بند "ع".</ref>. "من امیدوارم که انشاء الله [[حضرت بقیة الله]] زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعی [[بشر]]، با آن دم مسیحایی خود [[اصلاح]] کند اینها را"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۴۹.</ref>. اینکه [[حضرت مهدی]] روزی خواهد آمد و "[[اصلاحات]]" واقعی را آغاز می‌نماید، مستند آن روایت‌هایی است، از جمله روایتی که راجع به [[تفسیر]] [[آیه]] ۱۷ سوره حدید آمده است: از [[ابن عباس]] است كه در مورد آيه مباركه: {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref> بدانید همانا خدا زنده می‌کند زمین را پس از مرگش؛ سوره حدید، آیه: ۱۷.</ref> گفته است: يعنى [[خداوند]] به وسيله [[قائم]] [[آل محمد]]{{ع}} زمين را پس از آن‌كه مرده باشد؛يعنى بعد از [[ستم]] اهل آن مملكت [[اصلاح]] مى‌كند.<ref> {{عربی|" عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : فِي قَوْلِهِ تَعَالَى:  {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}  يَعْنِي يُصْلِحُ اَلْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا يَعْنِي مِنْ بَعْدِ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۳، ح ۳۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ط. الثانی، ۱۴۱۷ ق، ص ۱۷۵، ح ۱۳۱.</ref>.
:::::#'''[[بقیة الله]]:''' [[حضرت مهدی]] یادگار [[امامان]] و باقی مانده آنان است. او [[ذخیره]] [[خدا]] است که در قرآنش فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>سوره هود، آیه:۸۶. مراجعه شود به: العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۳۹۰.</ref>؛ [[امام خمینی]] از مقتدای خویش [[امام زمان]] به "[[بقیة الله]]" و نیز "[[ذخیره]] [[خدا]]" تعبیر کرده است. "دست عنایت [[خدای تبارک و تعالی]] به سر این ملت کشیده شده است و [[ایمان]] آنها را تقویت فرموده است که یکی از [[علائم ظهور]] [[بقیة الله]] ارواحنا فداه است"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۸۷.</ref>. "اگر [[امام مهدی|مهدی موعود]] هم مثل سایر [[اولیاء]] به جوار [[حق]] می‌رفتند. دیگر کسی نبوده است که این اجراء [[عدالت]] را بکند، نمی‌توانسته، و این یک موجودی است که [[ذخیره]] شده است برای همچو مطلبی"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.</ref>. در [[روایت‌ها]] آمده است، وقتی خواستید به [[امام زمان]] [[سلام]] بدهید، بگویید:{{عربی|" اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶، ح ۵.</ref>.
:::::#'''[[بقیة الله]]:''' [[حضرت مهدی]] یادگار [[امامان]] و باقی مانده آنان است. او [[ذخیره]] [[خدا]] است که در قرآنش فرمود: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>سوره هود، آیه:۸۶. مراجعه شود به: العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۳۹۰.</ref>؛ [[امام خمینی]] از مقتدای خویش [[امام زمان]] به "[[بقیة الله]]" و نیز "[[ذخیره]] [[خدا]]" تعبیر کرده است. "دست عنایت [[خدای تبارک و تعالی]] به سر این ملت کشیده شده است و [[ایمان]] آنها را تقویت فرموده است که یکی از [[علائم ظهور]] [[بقیة الله]] ارواحنا فداه است"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۸۷.</ref>. "اگر [[امام مهدی|مهدی موعود]] هم مثل سایر [[اولیاء]] به جوار [[حق]] می‌رفتند. دیگر کسی نبوده است که این اجراء [[عدالت]] را بکند، نمی‌توانسته، و این یک موجودی است که [[ذخیره]] شده است برای همچو مطلبی"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.</ref>. در [[روایت‌ها]] آمده است، وقتی خواستید به [[امام زمان]] [[سلام]] بدهید، بگویید:{{عربی|" اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶، ح ۵.</ref>.
:::::#'''[[قائم]]:''' از القاب مشهور [[ولی عصر]]{{ع}} این است که ایشان "[[قائم]]" هستند. [[امام خمینی|امام راحل]] ضمن اشاره به این لقب می‌فرماید: "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت صاحب]] {{ع}} برای ما تعیین فرموده‌اند عمل کنیم ... شاید این وضعی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است. دنبال همین [[آیه شریفه]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى...}}<ref> بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.</ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحد که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص واحد است و همه قیام‌ها باید دنبال آن [[قیام]] باشد و [[قیام]] لله باشد ... البته آن حضرت [[قیام]] لله می‌فرمایند ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. علاوه بر آیه‌ای که در سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] ذکر شد، در [[روایت]] آمده است: "پس از [[شهادت]] [[امام حسین]]{{ع}} [[فرشتگان]] ضجه کنان از [[خدا]] پرسیدند: خدایا! آیا از قتل [[امام حسین|ابا عبد الله]] چشم پوشی خواهی کرد؟ [[خدا]] ضمن اشاره به [[امام زمان]]{{ع}} که در حال [[ایستاده]] [[نماز]] می‌گذارد، فرمود: به‌وسیله آن [[قائم]] ([[ایستاده]]) از آنها [[انتقام]] خواهم گرفت"<ref>{{عربی|" بِذَلِكَ اَلْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸ و ۲۹.</ref>.
:::::#'''[[قائم]]:''' از القاب مشهور [[ولی عصر]]{{ع}} این است که ایشان "[[قائم]]" هستند. [[امام خمینی|امام راحل]] ضمن اشاره به این لقب می‌فرماید: "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت صاحب]] {{ع}} برای ما تعیین فرموده‌اند عمل کنیم ... شاید این وضعی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است. دنبال همین [[آیه شریفه]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى...}}<ref> بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.</ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحد که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص واحد است و همه قیام‌ها باید دنبال آن [[قیام]] باشد و [[قیام]] لله باشد ... البته آن حضرت [[قیام]] لله می‌فرمایند ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. علاوه بر آیه‌ای که در سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] ذکر شد، در [[روایت]] آمده است: "پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} [[فرشتگان]] ضجه کنان از [[خدا]] پرسیدند: خدایا! آیا از قتل [[امام حسین|ابا عبد الله]] چشم پوشی خواهی کرد؟ [[خدا]] ضمن اشاره به [[امام زمان]]{{ع}} که در حال [[ایستاده]] [[نماز]] می‌گذارد، فرمود: به‌وسیله آن [[قائم]] ([[ایستاده]]) از آنها [[انتقام]] خواهم گرفت"<ref>{{عربی|" بِذَلِكَ اَلْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸ و ۲۹.</ref>.
:::::#'''[[صاحب]]:''' از ویژگی‌ها و صفت‌های [[امام زمان]]{{ع}} "[[صاحب]]" است که به تنهایی و یا به صورت "[[صاحب الزمان]]" استعمال می‌شود. "در زمان [[حضرت صاحب]] {{ع}} هم که ایشان با تمام [[قدرت]] می‌خواهند [[عدل]] را [[اجرا]] نمایند ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۸۰.</ref>. "در زمان [[حضرت صاحب]] {{ع}} [[حکومت]] واحد می‌شود ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۷۹.</ref>. "آیا خلاف [[قرآن]] نیست که ما دیگر [[معصیت]] کنیم تا [[حضرت صاحب]] بیاید؟!"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. به کار بردن صفت "[[صاحب]]" برای آن وجود مبارک توسط هم عصران آن حضرت بوده است:{{عربی|" عَنْ‏ نَسِيمَ‏ الْخَادِمِ‏ قَالَ‏: دَخَلْتُ عَلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ {{ع}} بَعْدَ مَوْلِدِهِ بِعَشْرِ لَيَالٍ فَعَطَسْتُ عِنْدَهُ فَقَالَ يَرْحَمُكِ اللَّهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ و نیز ص ۴، ح ۶ {{عربی|"...إِنَّهُ لَمَّا سَقَطَ صَاحِبُ الزَّمَانِ {{ع}} مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ..."}} هم‌چنین مراجعه شود به: الحر العاملی، [الشیخ‌] محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره سه جلدی)، ج ۳، ص ۴۴۱، ح ۸ و ص ۴۴۲، ح ۱۴.</ref>. به [[امام زمان ]] "[[صاحب]] عصر" نیز گفته می‌شود، آنگونه که در [[کلام]] [[امام خمینی|امام راحل]] آمده است: "می‌گویند: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref> سوگند به عصر همانا انسان در زیان است؛ سوره عصر:  ۱ و ۲</ref>؛ عصر، [[انسان کامل]] است، [[امام زمان]]{{ع}} است. یعنی عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات یعنی قسم به [[انسان]] کامل- {{متن قرآن|إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref> همچنین به آن حضرت "[[ولی عصر]]" می‌گویند که این ویژگی در سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] نیز به کار رفته است<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref>. در بیانی نورانی از [[امام صادق]]{{ع}} کلمه "عصر" در سوره شریفه "و العصر" به عصر [[خروج]] [[امام زمان]] [[تفسیر]] شده است<ref>{{عربی|"...عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ {{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:  {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}} ، قَالَ {{ع}}: الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ {{ع}}"}}؛ علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱.</ref>.
:::::#'''[[صاحب]]:''' از ویژگی‌ها و صفت‌های [[امام زمان]]{{ع}} "[[صاحب]]" است که به تنهایی و یا به صورت "[[صاحب الزمان]]" استعمال می‌شود. "در زمان [[حضرت صاحب]] {{ع}} هم که ایشان با تمام [[قدرت]] می‌خواهند [[عدل]] را [[اجرا]] نمایند ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۸۰.</ref>. "در زمان [[حضرت صاحب]] {{ع}} [[حکومت]] واحد می‌شود ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۷۹.</ref>. "آیا خلاف [[قرآن]] نیست که ما دیگر [[معصیت]] کنیم تا [[حضرت صاحب]] بیاید؟!"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.</ref>. به کار بردن صفت "[[صاحب]]" برای آن وجود مبارک توسط هم عصران آن حضرت بوده است:{{عربی|" عَنْ‏ نَسِيمَ‏ الْخَادِمِ‏ قَالَ‏: دَخَلْتُ عَلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ {{ع}} بَعْدَ مَوْلِدِهِ بِعَشْرِ لَيَالٍ فَعَطَسْتُ عِنْدَهُ فَقَالَ يَرْحَمُكِ اللَّهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ و نیز ص ۴، ح ۶ {{عربی|"...إِنَّهُ لَمَّا سَقَطَ صَاحِبُ الزَّمَانِ {{ع}} مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ..."}} هم‌چنین مراجعه شود به: الحر العاملی، [الشیخ‌] محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره سه جلدی)، ج ۳، ص ۴۴۱، ح ۸ و ص ۴۴۲، ح ۱۴.</ref>. به [[امام زمان ]] "[[صاحب]] عصر" نیز گفته می‌شود، آنگونه که در [[کلام]] [[امام خمینی|امام راحل]] آمده است: "می‌گویند: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref> سوگند به عصر همانا انسان در زیان است؛ سوره عصر:  ۱ و ۲</ref>؛ عصر، [[انسان کامل]] است، [[امام زمان]]{{ع}} است. یعنی عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات یعنی قسم به [[انسان]] کامل- {{متن قرآن|إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}}<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref> همچنین به آن حضرت "[[ولی عصر]]" می‌گویند که این ویژگی در سخنان [[امام خمینی|حضرت امام]] نیز به کار رفته است<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref>. در بیانی نورانی از [[امام صادق]]{{ع}} کلمه "عصر" در سوره شریفه "و العصر" به عصر [[خروج]] [[امام زمان]] [[تفسیر]] شده است<ref>{{عربی|"...عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ {{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:  {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ}} ، قَالَ {{ع}}: الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ {{ع}}"}}؛ علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱.</ref>.
:::::#'''[[منتظر]]:''' [[امام زمان]] کسی است که عالم و [[آدم]] در [[انتظار]] اوست. همه منتظرند تا [[عدالت]] گستر [[جهان]] بیاید و [[بشر]] را [[نجات]] دهد. به همین [[دلیل]] حضرتش را "[[منتظر]]" نامیده‌اند: "[[مهدی]] [[منتظر]] در لسان [[ادیان]] و به اتفاق [[مسلمین]] از [[کعبه]] ندا سرمی‌دهد و [[بشریت]] را به [[توحید]] می‌خواند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.</ref>. در [[کلام]] نورانی [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: براى آن جوان پيش از آنكه قيام كند، غيبتى است عرض كردم: چرا؟ فرمود: مي‌ترسد - و با دست اشاره بشكم خود كرد-(يعنى مي‌ترسد شكمش را پاره كنند) سپس فرمود: اى [[زراره]]! اوست كه چشم براهش باشند، و اوست كه در ولادتش ترديد شود<ref>{{عربی|" عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ‏ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي‏ يُشَكُ‏ فِي‏ وِلَادَتِه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.</ref>.
:::::#'''[[منتظر]]:''' [[امام زمان]] کسی است که عالم و [[آدم]] در [[انتظار]] اوست. همه منتظرند تا [[عدالت]] گستر [[جهان]] بیاید و [[بشر]] را [[نجات]] دهد. به همین [[دلیل]] حضرتش را "[[منتظر]]" نامیده‌اند: "[[مهدی]] [[منتظر]] در لسان [[ادیان]] و به اتفاق [[مسلمین]] از [[کعبه]] ندا سرمی‌دهد و [[بشریت]] را به [[توحید]] می‌خواند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.</ref>. در [[کلام]] نورانی [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: براى آن جوان پيش از آنكه قيام كند، غيبتى است عرض كردم: چرا؟ فرمود: مي‌ترسد - و با دست اشاره بشكم خود كرد-(يعنى مي‌ترسد شكمش را پاره كنند) سپس فرمود: اى [[زراره]]! اوست كه چشم براهش باشند، و اوست كه در ولادتش ترديد شود<ref>{{عربی|" عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ‏ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي‏ يُشَكُ‏ فِي‏ وِلَادَتِه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.</ref>.

نسخهٔ ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۳

الگو:پرسش غیرنهایی

ویژگی‌های امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / صفات و ویژگی‌های امام مهدی
مدخل اصلیقدرت امام مهدی

ویژگی‌های امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید محمد صدر
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در این‌باره گفته‌ است:
«ویژگی‌های حضرت مهدی (ع) در نگاه امامیه، ویژگی‌هایی موقت و غیر اصیل نیست بلکه ویژگی‌هایی است ثابت و حقیقی که به او امکان می‌دهد جامعه‌ای عدالت محور را که خداوند وعده فرموده است، پایه‌ریزی نماید.
ویژگی اول: این ویژگی یعنی عصمت امام مهدی (ع)، ثمرات و نتایجی را به دنبال دارد، از جمله اینکه:
  1. او وارث علم امامت است؛ علمی که متضمن مبانی اصلی تفکر در رهبری جهانی است. وی این علم را از پدران معصومش (ع) و آنان نیز از پیامبر اکرم (ص) و آن حضرت هم از خداوند متعال دریافت نموده است. چگونه می‌توان در دوران متأخر به این عصمت دست یافت مگر با وحی جدیدی از سوی خداوند متعال؛ و البته این چیزی است که سایر مسلمانان - به طور اجماع - آن را برای امام مهدی (ع) منتفی می‌دانند. پوشیده نماند که آگاهی و احاطه بر مبانی اصلی این تفکر، موجب افزایش قدرت و توانایی در رهبری جهانی است؛ اگر نگوییم که بدون این آگاهی و احاطه، رهبری بر جهان ناممکن است. هرگاه امری برای رهبری جهانی لازم باشد و یا آن که وجودش بهتر باشد، به طور قطع خداوند آن را پدید خواهد آورد؛ زیرا این کار همسو با هدف خلقت آدمی است و حرکت بر خلاف آن، ظلم به بشریت و به معنی تخلف از آن هدف عالی است؛ و این هر دو بر خداوند متعال محال است.
  2. احساس پدری و عطوفت نسبت به همه انسان‌ها. زمانی که او با کفار و منحرفان می‌جنگد و شورشیان را می‌کشد، هرگز در دلش نسبت به آنها کینه‌ای نمی‌ورزد و فقط در جهت مصلحت آنها و گسترش عدالت و خیر در سرزمین‌هایشان و رساندن سخن حق به آنها، می‌جنگد. پیوند زدن بین این دو جهت به ظاهر متضاد، یعنی احساس ژرف عاطفی و جنگ و کشتار، با توجه به تجربه تاریخی جنگ‌های مسلمانان، جز از شخص معصوم ساخته و پرداخته نیست. از این رو در فتوحاتی که در گذشته و در غیاب معصومین (ع) انجام می‌گرفت، نه تنها از آن حس عاطفی نسبت به قوم مغلوب خبری نبود، بلکه آن جنگ‌ها صرفا شکلی غنیمت طلبانه به خود گرفت. هنگامی که این احساس والا برای رهبری غیر معصوم در فتوحات با دامنه محدود، وجود نداشته باشد، چگونه می‌توان در آن نبرد جهانی که کشته‌ها خواهد گرفت و غنایم فراوانی را به دنبال خواهد داشت و دامنه تسلط را به تمام جهان خواهد کشاند، از رهبر غیر معصوم انتظار داشت نسبت به قوم مغلوب، احساس پدری داشته باشد؟ آری، بدون حضور شخص معصوم این نبرد، نبردی کاملا سودجویانه و نامقدس و در جهت گردآوری غنایم مادی خواهد بود[۱].
  3. رهبری قیام جهانی از مفهوم صحیح اسلامی‌اش منحرف نخواهد شد؛ زیرا اسلام حقیقی هرگونه سوء استفاده از حکومت را برای ارضای طمع‌های شخصی محکوم می‌نماید. در جایی که این اخلاق زشت و خوی‌های ناپسند - تقریبا - بر همه حاکمان چیره می‌باشد، چه سان خواهد بود هنگامی که حکومت، جهانی شود و سلطه و نفوذ از نظر گستره و فراگیری به اوج خود برسد؟ تا زمانی که یک رهبر، از ارتکاب گناهان و پیروی از هوای نفس، عملا مصون و معصوم نباشد - هر چند که پیش از آن صالح و پاک هم بوده باشد - این مقام، محکی برای سنجش میزان کژ رفتاری و آزمندی‌هایش خواهد شد؛ زیرا پس از کسب قدرت، فشار انگیزه‌های شخصی و دلبستگی‌های‌ فردی بر شخص حاکم بیشتر خواهد شد.
  4. دقت کامل در اجرای "برنامه جهانی عدالت محور" و از آن رهگذر، سوق دادن اجتماع و هدایت آنان به سوی پرستش حقیقی خداوند بزرگ. به اعتقاد امامیه، این دقت‌ورزی برای شخص معصوم به سادگی امکان‌پذیر است. وی علاوه بر دوری از گناه، از اشتباه و فراموشی نیز مبراست و طبق روایات هرگاه بخواهد چیزی را بداند خداوند آن را به او می‌فهماند[۲]. در این صورت هر چه مشکلات جهانی پیچیده‌تر شود، امامی که این ویژگی‌ها را داراست می‌تواند برای رفع آنها، نزدیک‌ترین راه حل‌ها را آماده سازد. و چه بسا سر اساسی در اعطای موهبت "عصمت" به ائمه (ع) همین امر باشد وگرنه در غیر این صورت، امری شخصی است که برای معصوم فقط ثمرات فردی به دنبال دارد.
ویژگی دوم: (در نظر امامیه، او حتی در زمان غیبت نیز، یگانه رهبر الهی جهان و ملت‌های مسلمان است): این ویژگی برای باورمندان به رهبری ایشان ثمراتی دارد؛ همچنین تأثیر بسزایی در عمق‌بخشی و وسعت دادن به امر پالایش جانهای مؤمنان توسط خداوند بزرگ دارد. در نتیجه کسی که به رهبری امام زمان (ع) در زمان غیبت باور دارد، ایمانش با توفیق الهی صیقل می‌یابد و با تعمیق اخلاص در وی، به کمال می‌رسد. اثرات ایمان فرد به رهبری مهدوی، به روشنی تمام در رفتارش منعکس می‌گردد و سرانجام منجر به عمل و جانفشانی و فداکاری خواهد شد. در حالی که به طور طبیعی کسی که ذهنش از این مفهوم خالی است، کم تر به عمل و فداکاری مبادرت می‌ورزد. این بدان دلیل است که در ذهن مؤمنان، مفهوم رهبری حضرت مهدی (ع) با شماری از حقایق گره خورده است:
  1. فرد مؤمن سربازی است که برای حرکت در راه خدا و اطاعت از دستورات رهبرش (امام مهدی (ع)) که همان عمل به "احکام اسلامی" است، هدایت شده است. امام (ع) نماد و نماینده حقیقی اسلام است. بنابراین دستورات اسلام، دستورات اوست و خواست پیامبر (ص) برای امتش، خواست او.
  2. او در برابر امام (ع) هر چند به طور غیر مستقیم، مسئول و مورد محاسبه است؛ او می‌داند که پیشوایش زنده و از کارهای او آگاه می‌باشد. پس سزاوار است با اعمال شایسته دل او را شاد نماید و با دوری از گناهان در برابرش شرمنده نگردد.
  3. درک غربت و مظلومیت این رهبر در زمان غیبت و نیز مظلومیت اسفناک بشریت که غیبت امامشان و عبور از دوران‌های ظلم و انحراف، موجب بسیاری از ذلت‌ها و سرکوب آنها شده است.
  4. درک این موضوع که باید منتظر آن رهبر بود و ظهور وی و برپایی دولت حق را در هر لحظه احتمال داد. بالطبع این حالت اقتضا می‌کند که شخص در راه دین، به اخلاص و ایمان و فداکاری‌اش عمق بخشد تا به گاه ظهور از نزدیکان امام مهدی(ع) باشد و شایستگی کمک به او را در اصلاح جهان پیدا نماید. و دیگر حقایقی که هر کدام از آنها می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای فرد مؤمن در راه تلاش و فداکاری بیشتر در خط اسلام صحیح باشد و این خود به طور طبیعی، موجب موفقیت بیشتر و سریع تر در امر "پالایش درونی مؤمنان توسط پروردگار" است. و هیچ یک از این ثمرات، بدون ایمان به رهبری امام مهدی (ع) و غیبت ایشان حاصل نمی‌شود.
ویژگی سوم: هم عصری امام (ع) با نسل‌های متمادی از بشریت فوایدی دارد که به دو مورد آن اشاره می‌کنیم:
  1. (که به خود امام (ع) بر می‌گردد): این معاصرت باعث می‌شود که امام به طور مستقیم از اصول تحولات تاریخی و زنجیره حوادث آن - که تأثیر بسیار ژرفی در رهبری ایشان پس از ظهور خواهد داشت - آگاه شود[۳].
  2. (که به بشریت برمی‌گردد): علاوه بر آن که به حضرت ولی عصر (ع) به عنوان یک رهبر نیاز است؛ بر اساس اخبار امامیه نیاز به ایشان به سان یک نیاز ضروری تکوینی است، از جمله این اخبار، روایتی است که در الکافی نقل شده است. ابو حمزه گوید:به حضرت صادق (ع) عرض کردم: آیا زمین بدون امام باقی می‌ماند؟ فرمود: خیر، زیرا اگر چنین شود زمین اهلش را در کام خود فرو خواهد برد [۴]. نیز از ابو هراسة نقل شده است که حضرت باقر (ع) فرمود: "اگر امام معصوم (ع) ساعتی از زمین حذف و محو شود، زمین اهلش را می‌بلعد، همان طور که دریا اهلش را در امواج خود فرو می‌برد"[۵]. با چشم‌پوشی از امکان حمل این روایات بر اموری رمزی و تأویلی، می‌توان گفت این روایات در ظاهر دلالت بر این دارند که بقای امام به منظور بقای زمین و ساکنان آن، ضروری است و این به دلیل آن است که باید زمینی باشد تا امکان عملی شدن وعده خداوند و نتیجه دهی برنامه کلی الهی بر روی آن وجود داشته باشد و این نیز هنگامی تحقق می‌یابد که وجود امام با همه سال‌ها و نسل‌های بشری، هم عصر باشد. به‌ویژه پس از اعتقاد به این که امامان (ع) دوازده نفرند و نه بیشتر (حتی به روایت عامه)[۶] و از آن رو که یازده نفرشان رحلت فرموده‌اند؛ در این صورت معلوم می‌شود که خداوند امام دوازدهم(ع) را برای تحقق این نتیجه باقی گذارده است. و شاید مراد امام مهدی (ع) همین موضوع باشد، آنجا که می‌فرماید: "بی‌تردید من مایه امان اهل زمینم؛ چنان که ستاره‌ها مایه امان اهل آسمان‌اند"[۷].
ویژگی چهارم (حضور امام در افقی بالا و والا، آن چنان که هر روزه و هر ساله از حوادث و رویدادها و اسباب و نتایج آن‌ها آگاه می‌گردد): این ویژگی، دارای فواید متعددی است (علاوه بر آن که فایده اول از ویژگی سوم را نیز داراست). مهم‌ترین فایده آن عبارت است از محافظت از جامعه اسلامی و دفع خطر دشمنان. در نتیجه با توجه به آگاهی امام (ع) از حوادث و علل و عوامل آنها و مشکلات پیچیده‌ای که با آن مواجه می‌شود و نیز تکلیف الهی او برای زدودن و دفع ضررها و خطرات از جامعه اسلامی که حضرتش هم به آن وعده داده است‌[۸] (البته در موارد خاصی که در جای دیگری گفته‌ایم‌[۹])، بی‌تردید به وظیفه الهی‌اش به بهترین وجه عمل خواهد نمود. ما در جای دیگری درباره روش امام برای کمک به مردم در زمان غیبت سخن گفته‌ایم[۱۰]. علاوه بر همه این‌ها، ایشان مردم و اجتماعات را بر طبق ملاک و میزان دقیق و ژرفی که به آن آگاه است، ارزیابی می‌نماید. این امر ثمراتی را به دنبال دارد که از جمله آنها می‌توان موارد زیر را بر شمرد:
  1. آگاهی امام (ع) از درجه ایمان مؤمنان و اخلاص مخلصان و سمت و سوی عملی و اعتقادی آنها در زندگی.
  2. اطلاع آن حضرت از راه و روش منحرفان و کفار و نقشه‌های احتمالی آنها بر ضد اسلام و مسلمین، تا از رهگذر این آگاهی به تلاش برای مقابله با توطئه‌های آنان برخیزد.
  3. آگاهی ایشان از آماده شدن تعداد کافی از یاران و حامیانش برای فتح جهان و به دست گرفتن حکومت عدل.
ویژگی پنجم (ارتباط امام (ع) با مردم و گفت‌وگو با آنان): این کار حداقل دو فایده دارد؛ یکی برای خود حضرت و دیگری برای جامعه اسلامی:
  1. اختلاط با مردم و رفع تنهایی؛ تنهایی‌ای که در بعضی روایات به آن اشاره شده و به دلیل دوری از مردم و زندگی در صحراها و بیابانها، برای ایشان وجود دارد[۱۱]. گذشته از رفع تنهایی، این امر موجب می‌شود که نیازهای شخصی ایشان همانند هر انسان دیگری - البته به طریقی ساده‌تر - برطرف گردد.
  2. امام (ع) هنگام ارتباط با مردم، به وظایف اسلامی‌اش درباره آنها عمل می‌کند؛ وظایفی هم چون: امر به معروف و نهی از منکر، نزدیک کردن آنها به اطاعت خداوند و دور کردنشان از گناه، تشویق ایشان به کارهای عام المنفعه و پاشیدن بذر اصلاح در میان آنان[۱۲].

پاسخ‌های دیگر

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری؛ ص ۹۶ به بعد.
  2. ر.ک: الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب: إن الأئمة إذا شاءوا أن یعلموا علموا.
  3. الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۱۴ به بعد.
  4. «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِيَتِ اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ»الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.
  5. «لَوْ أَنَّ اَلْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ اَلْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ اَلْبَحْرُ بِأَهْلِهِ» الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (نسخه خطی)؛ باب إن الأرض لا تخلو من الحجة.
  6. البخاری، محمد بن اسماعیل؛ الصحیح البخاری؛ ج ۹، ص ۱۰۱؛ النیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم؛ ج ۶، ص ۳ و ۴.
  7. «إِنِّي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ »؛ الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۴.
  8. الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۶۷ و ص ۱۷۵.
  9. الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۵۳ به بعد.
  10. الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۱۷۶.
  11. الصدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری؛ ص ۷۴.
  12. صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۴۳-۵۰.
  13. " الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً كَأَنَ‏ وَجْهَهُ‏ كَوْكَبٌ‏ دُرِّيٌ‏ فِي خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ أَسْوَدُ عَلَيْهِ عَبَاءَتَانِ قَطَوَانِيَّتَانِ كَأَنَّهُ مِنْ رِجَالِ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَسْتَخْرِجُ الْكُنُوزَ وَ يَفْتَحُ مَدَائِنَ الشِّرْك‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۵؛ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۲؛ ۷۰۳.
  14. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۴.
  15. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۸۴.
  16. بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۳۴۷ به نقل از امام باقر (ع).
  17. اثبات الهداة، ج ۷ ص ۱۰۲ (مسائل رجعت در بحار، ج ۵۳ ص ۳۹ تا ۱۴۴ آمده است).
  18. المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰.
  19. المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰، به نقل از طبرانی.
  20. اعلام الوری، ص ۴۰۲.
  21. اعلام الوری، ص ۴۰۲.
  22. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۹.
  23. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۲۳-۲۶.
  24. منظور امامت معصومین است.
  25. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۰۲.
  26. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۵.
  27. تفسیر صافی، ذیل آیه ۸۶ سوره هود.
  28. کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۱.
  29. کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۰.
  30. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۷۰-۷۱.
  31. در بین عرب‌ها این ضرب المثل بوده و کنایه از درماندگی و ناتوانی از قیام و حرکت است و علی(ع) با تشبیه اسلام به شتر آسیب دیده و خفته که حیات و حضور ظاهری دارد ولی بی‌تحرک و بی‌فایده مانده استنهایت ضعف و ناتوان شدنش را در آخرالزمان می‌رساند.
  32. «وَ مِنها: قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا وَ أَخَذَهَا بِجَمِيعِ أَدَبِهَا مِنَ الْإِقْبَالِ عَلَيْهَا وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا وَ التَّفَرُّغِ لَهَا فَهِيَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِي يَطْلُبُهَا وَ حَاجَتُهُ الَّتِي يَسْأَلُ عَنْهَا فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ وَ ضَرَبَ بِعَسِيبِ ذَنَبِهِ وَ أَلْصَقَ الْأَرْضَ بِجِرَانِهِ بَقِيَّةٌ مِنْ بَقَايَا حُجَّتِهِ خَلِيفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِيَائِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱.
  33. قال النبی(ص): «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ». حدیث متواتر و مشهور در کتب شیعه و سنی.
  34. قال النبیّ(ص)، «الْإِسْلَامَ بَدَا غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً».
  35. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۰، ص ۹۶.
  36. شرح نهج البلاغه، محقق خویی، ج ۱۰، ص ۳۵۱.
  37. الإمام المهدی عند أهل السنه.
  38. «هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.
  39. «بگو: بهره این جهان، اندک است» سوره نساء، آیه ۷۷.
  40. نهج البلاغه، حکمت ۸۰.
  41. مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.
  42. «إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ(ع) فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ»؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.
  43. منتخب الأثر، ص ۲۶۲.
  44. منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.
  45. ایرانی، حسین، منجی موعود از منظر نهج البلاغه، ص:۳۹-۴۵.
  46. ر.ک: بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۰۰
  47. ر.ک: مسعودی، مروج الذهب، ج ۴، ص ۹۳
  48. به زودی خداوند، با لطف و عنایتش، مرا فرزندی عطا فرماید؛ مسعودی، اثبات الوصية للامام علی بن أبی طالب، ص ۲۶۸.
  49. آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند، هر چند کافران خوش نداشته باشند؛ سوره صف، آیه:۸>
  50. ر.ک: سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوی القربی، ص ۴۵۵
  51. رضانژاد، عزالدین، حیات امام مهدی، ص ۱۰۶ - ۱۰۸.
  52. النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.
  53. همان منبع، ص ۲۴۲.
  54. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۴۳.
  55. همان منبع، ص ۳۶.
  56. دعای ندبه.
  57. عزیز الله العطاردی، مسند الامام الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۱۹.
  58. البحر العاملی، وسائل الشیعة، ج ۸، ص ۱۸۵.
  59. صحیفة المهدی، ص ۷۰.
  60. حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۲.
  61. برگرفته از آیه ﴿مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ؛ (سوره هود، آیه ۱).
  62. "إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أُعْطِيَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَوَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وِرَاثَةً"؛ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۱۲۹.
  63. ﴿لاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ؛ (سوره انعام، آیه ۵۹).
  64. " مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ(ع)"؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
  65. " مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ"؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
  66. "إِنَّ مِنْ عِلْمِ مَا أُوتِينَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ وَ أَحْكَامَهُ وَ عِلْمَ تَغْيِيرِ الزَّمَانِ وَ حَدَثَانِهِ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَيْراً أَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَ مَنْ لَمْ يَسْمَعْ لَوَلَّى مُعْرِضاً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْ "
  67. " وَ لَوْ وَجَدْنَا أَوْعِيَةً أَوْ مُسْتَرَاحاً لَقُلْنَا وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ‏"؛ الکافی، ج۱، ص ۲۲۹.
  68. " وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ "؛ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۸.
  69. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۹۰.
  70. ر.ک: اوائل المقالات، ص۶۲؛ عصمة الانبیاء، ص۲۶؛ عقائد الإمامیه، ص۵۴.
  71. همانا خداوند می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد؛ سوره احزاب، آیه ۳۳.
  72. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا و پیامبر او و اولوالامر را اطاعت کنید و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید]. این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه ۵۹.
  73. " أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ"؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۲۸۰؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۶؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۲۵۳؛ غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.
  74. غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵.
  75. " يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ "؛ کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۱۷؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.
  76. ر.ک: سوره مائده، آیه ۵۵؛ سوره نساء، آیه ۵۹.
  77. پس از من دوازده نفر جانشینان من خواهد بود؛ مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ الاحاد و المثانی، ج۳، ص۱۲۶.
  78. همواره دین پایدار ماند تا قیامت فرا رسد یا دوازده جانشین که همگی از قریش‌اند بر شما حکم فرما باشند؛ مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.
  79. الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۱۰۴؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۲.
  80. من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.
  81. " الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيل‏"؛ غایة المرام، ج۳، ص۲۲.
  82. " الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيٌّ وَ رَابِعُهُمْ وَ ثَامِنُهُمْ عَلِيٌّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلِيٌّ وَ آخِرُهُمْ مَهْدِي‏"؛ معارج الیقین، ص۶۲.
  83. "هَذَا اللَّوْحُ أَهْدَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ فِيهِ اسْمُ أَبِي وَ اسْمُ بَعْلِي وَ اسْمُ ابْنَيَّ وَ أَسْمَاءُ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِي فَأَعْطَانِيهِ أَبِي لِيَسُرَّنِي بِذَلِك‏"
  84. ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۵۲۷؛ الامامة و التبصرة، ص۱۰۴؛ الإختصاص، ص۲۱۰.
  85. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۷۶ -۸۴.
  86. خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.
  87. خورشید مغرب، به نقل از المهدی الموعود، ج ۱/۲۸۰.
  88. بحارالانوار، ج ۵۱، باب ۴، ح ۱۱۹.
  89. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
  90. خورشید مغرب، ۳۰.
  91. آینده بشریت از نظر مکتب ما، ص ۴۹-۵۰.
  92. خورشید مغرب، ۳۳، به نقل از بحارالانوار. نک. غیبت نعمانی، ۲۳۷، باب ۱۳، حدیث ۲۶ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴.
  93. اصول کافی، ج ۴/۴۲۷.
  94. کافی، ج۱،۳۷۷؛ نک بحارالانوار، ج ۵۱، ۷۳.
  95. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۳ -۱۷.
  96. " اسْمُهُ‏ كَاسْمِي‏ وَ اسْمُ‏ أَبِيهِ‏ كَاسْمِ‏ ابْنِي‏ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ ابْنَتِي يُظْهِرُ اللَّهُ الْحَقَّ بِهِمْ وَ يُخْمِدُ الْبَاطِلَ بِأَسْيَافِهِمْ ‏‏‏‏‏"؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۷.
  97. " قَالَ النَّبِيُّ (ص)‏ لَا تَذْهَبُ‏ الدُّنْيَا حَتَّى‏ يَقُومَ‏ بِأَمْرِ أُمَّتِي‏ رَجُلٌ‏ مِنْ‏ وُلْدِ الْحُسَيْنِ‏ يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً ‏‏‏‏‏"؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۶۶.
  98. " سَتَحْمِلِينَ‏ ذَكَراً وَ اسْمُهُ‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي‏ ‏‏‏‏‏"؛ بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶۱.
  99. " الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي، اسْمُهُ‏ اسْمِي‏، وَ كُنْيَتُهُ‏ كُنْيَتِي‏، أَشْبَهُ‏ النَّاسِ‏ بِي‏ خَلْقاً وَ خُلْقاً، تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ ‏ ‏‏‏‏‏"بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۲.
  100. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۷۱.
  101. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۳۴-۳۷.
  102. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور (مجموعه سخنرانی‌ها و پیام‌های حضرت امام خمینی)، (۲۲ جلدی)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ج ۱۵، ص ۳۲.
  103. پیامبر(ص) فرموده‌اند: امامان بعد از من دوازده‌اند اول ایشان توئی یا علی و آخر ایشان قائم است که فتح نماید حق سبحانه و تعالی بر دستهای او مشارق زمین و مغارب آن را؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، المکتبة الاسلامیة، ج ۵۲، ص ۳۷۸، ح ۱۸۴.
  104. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۸، ص ۱۴۹.
  105. و هنگامی که پروردگار تو به فرشتگان گفت: در زمین جانشین قرار خواهم داد؛ سوره بقره، آیه:۳۰.
  106. پیامبر(ص) فرمود که بیرون آید مهدی و بر سر او ابر سایه کرده باشد، پس به آن حالت منادی ندا کند که این مهدی خلیفة اللّٰه است پس پیروی کنید او را؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱؛ و به همین مضمون: الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۳ ق، ص ۴۵۲: "...فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي".
  107. وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی، قسمتی از بند "ع".
  108. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۴۹.
  109. بدانید همانا خدا زنده می‌کند زمین را پس از مرگش؛ سوره حدید، آیه: ۱۷.
  110. " عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا يَعْنِي يُصْلِحُ اَلْأَرْضَ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا يَعْنِي مِنْ بَعْدِ جَوْرِ أَهْلِ مَمْلَكَتِهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۳، ح ۳۲؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ط. الثانی، ۱۴۱۷ ق، ص ۱۷۵، ح ۱۳۱.
  111. سوره هود، آیه:۸۶. مراجعه شود به: العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۳۹۰.
  112. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۸۷.
  113. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.
  114. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۶، ح ۵.
  115. بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.
  116. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.
  117. " بِذَلِكَ اَلْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸ و ۲۹.
  118. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۸۰.
  119. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۷۹.
  120. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۷.
  121. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ و نیز ص ۴، ح ۶ "...إِنَّهُ لَمَّا سَقَطَ صَاحِبُ الزَّمَانِ (ع) مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ..." هم‌چنین مراجعه شود به: الحر العاملی، [الشیخ‌] محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره سه جلدی)، ج ۳، ص ۴۴۱، ح ۸ و ص ۴۴۲، ح ۱۴.
  122. سوگند به عصر همانا انسان در زیان است؛ سوره عصر: ۱ و ۲
  123. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.
  124. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۵.
  125. "...عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ ، قَالَ (ع): الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (ع)"؛ علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۱۴، ح ۱.
  126. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۸.
  127. " عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ‏ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِي‏ يُشَكُ‏ فِي‏ وِلَادَتِه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ حر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۴۳، ح ۱۸.
  128. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.
  129. الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۵۴.
  130. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۸.
  131. الطبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص ۴۶۶.
  132. مراجعه شود به: مفاتیح الجنان، (گردآوری: شیخ عباس قمی)، زیارت جامعه کبیره.
  133. هدایت‌نیا، فرج‌الله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص353- 360.
  134. ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم.
  135. کتاب الغیبة للحجة، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳، مسند ابوسعید خدری، ص ۳۷. شما را به مهدی بشارت می‌دهم: او وقتی که مردم گرفتار اختلاف و پراکندگی شده‌اند، برانگیخته می‌شود و زمین را از عدل و داد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم و جور، پر شده است؛ ساکنان آسمان و زمین از او راضی می‌شوند.
  136. سنن ترمزی، باب ما جاء فی المهدی.
  137. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۸. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را به قدری طولانی فرماید تا آنکه مردی از فرزندان من خروج نماید و زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد، از رسول خدا(ص) چنین شنیدم.
  138. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۲. در مقام ما سنّتهایی از انبیاء وجود دارد... امّا از آدم و نوح طول عمر، و امّا پنهانی ولادت و کناره‌گیری از مردم، و امّا از موسی خوف و غیبت، و امّا از عیسی اختلاف مردم درباره او، و امّا از ایّوب فرج پس از گرفتاری، و از محمّد(ص) خروج با شمشیر است.
  139. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۰. در امام قائم سنّتی از موسی بن عمران(ع) است، گفتم: سنّت موسی بن عمران چه بود؟ فرمود: خفاء مولد و غیبتش از قومش گفتم: چقدر موسی بن عمران(ع) از قوم و خاندانش غیبتش کرد؟ فرمود: بیست و هشت سال.
  140. همان، ج ۲، ص ۳۵۱.
  141. همان، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۱۴.
  142. همان، ج ۱، ص ۳۱۵، ح ۲.
  143. همان، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۶.
  144. همان، ج ۲، ص ۳۷۷، ج ۲.
  145. همان، ج ۱، ص ۳۲۱، ح ۳.
  146. همان، ج ۱، ص ۳۲۷، ح ۷.
  147. همان، ج ۲، ص ۳۴۰، ح ۱۸.
  148. همان، ج ۲، ص ۴۲۴، ح ۱.
  149. «پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت می‌گذارد (و به او رسالت می‌بخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۱.
  150. «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
  151. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۱۲۹.
  152. اعلام الوری، ص ۴۰۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۱.
  153. کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.
  154. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۵۵.
  155. کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۱.
  156. مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۷.
  157. نجم الثاقب، باب سوم.
  158. نجم الثاقب، باب سوم.
  159. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶.
  160. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۵۹۱.
  161. منتخب الاثر، فصل دوم.
  162. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۶۴.
  163. ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم (ص ۲۳۲- ۱۹۱).
  164. غیبت طوسی، ح ۱۳۶، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳؛ مسند ابو سعید خدری، ص ۳۷.
  165. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۰، ح ۱، ص ۵۸۳.
  166. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۵، ح ۵، ص ۶۰.
  167. مقصود، سفیدی‌ای است که اندکی پیش از اذان صبح، در افق دیده می‌شود.
  168. این جمله، کنایه از این است که بلا از تو دور باد.
  169. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.
  170. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۵، ص ۵۳۶.
  171. بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۱۳، ص ۱۴۵.
  172. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ح ۱، ص ۷۰.
  173. " فَأَغْلِقُوا أَبْوَابَ‏ السُّؤَالِ‏ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ‏ ‏‏‏‏ ‏‏‏‏"احتجاج، ج ۲، ح ۳۴۴، ص ۵۴۴.
  174. اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.
  175. البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت می‌شود که به نسبت بسیار کم است.
  176. راز طول عمر امام زمان(ع)، ص ۱۳.
  177. مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.
  178. سوره صافات: ۱۴۴.
  179. خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).
  180. سوره عنکبوت: ۱۴.
  181. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ح ۳، ص ۳۰۹.
  182. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۱، ح ۴، ص ۵۹۱.
  183. سوره نساء: ۱۵۷.
  184. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۷.
  185. تورات (ترجمه فاضل خانی)، سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.
  186. عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱ – ۱۲.
  187. اینها حقایقی است که در قرآن کریم آمده است: سوره انبیاء: ۶۹؛ سورع شعراء: ۶۳.
  188. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹.
  189. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۴۳ - ۵۱.
  190. " يُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ قُلْتُ بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ قَالَ وَ تَعْرِفُهُ بِالْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ بِحَاجَةِ النَّاسِ‏ إِلَيْهِ‏ وَ لَا يَحْتَاجُ‏ إِلَى‏ أَحَدٍ ‏‏"بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۵۶.
  191. " فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ‏ ‏‏"؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۵۴.
  192. " يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى‏ النَّاسِ‏ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ‏ ‏ ‏‏"؛ معانی الأخبار، ص۱۰۲.
  193. " الْمَهْدِيُّ جَوَادٌ بِالْمَالِ‏ رَحِيمٌ‏ بِالْمَسَاكِينِ‏ شَدِيدٌ عَلَى الْعُمَّالِ‏ ‏‏"؛ بشاره المصطفی، ص۲۰۷.
  194. آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۲ - ۵۳.
  195. آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۱ - ۵۲.