نشانههای ظهور امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-پایان}} == +پایان}} ==)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] {{پایان}} {{پایان}} == منابع == {{منابع}} +]] {{پایان مدخلهای وابسته}} == منابع == {{منابع}})) |
||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
* [[اختلاف سه پرچم در کوفه]] | * [[اختلاف سه پرچم در کوفه]] | ||
* [[کثرت هرج و مرج]] | * [[کثرت هرج و مرج]] | ||
{{پایان | {{پایان مدخلهای وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۶
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
نشانههای ظهور امام مهدی در حدیث - نشانههای ظهور امام مهدیدر نهج البلاغه - نشانههای ظهور امام مهدی در کلام اسلامی - نشانههای ظهور امام مهدی در عرفان اسلامی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نشانههای ظهور امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
- برای ظهور امام مهدی(ع) نشانهها و علائمی در احادیث، بیان شده است که آگاهی از آنها برای شناخت حقانیت مدّعی مهدویت، ضروری است. تحلیل و شناخت علائم معتبر، نیازمند برررسی دقیق آنهاست. در این نوشتار، به تببین نکات مهمی درباره این نشانهها خواهیم پرداخت [۱]
- شرایط ظهور یعنی اموری که تحقق ظهور وابسته به آنهاست و تا آنها محقق نشوند ظهور واقع نخواهد شد. مانند وجود یاران باوفا و آمادگی جهانی برای پذیرش امام زمان(ع). اما علائم ظهور به نشانههایی گفته میشود که بر اساس روایات معصومین(ع) قبل از ظهور و یا در آستانه آن واقع خواهد شد و نوید ظهور را میدهد. مانند قیام یمانی، خروج سفیانی و.... ما برای ایجاد شرایط باید تلاش کنیم، نشانهها خود واقع میشوند.
مقدمه
- نشانههای ظهور[۲]، عبارت است از آن دسته از رخدادها که بر اساس پیشبینی معصومان(ع)، پیش از ظهور یا در آستانه آن، یا همزمان یا پس از ظهور حضرت مهدی(ع) پدید میآید. پدید آمدن هریک از آن نشانهها نویدی از ظهور حضرت مهدی(ع) و نزدیکتر شدن قیام جهانی آن حضرت است[۳].
- نشانههای ظهور از یک نگاه، به چهار دسته تقسیم میشود:
- نشانههایی که با فاصله زمانی قابل توجهی پیش از ظهور رخ میدهند؛
- نشانههایی که با فاصله بسیار اندک، پیش از ظهور اتفاق میافتند "در آستانه ظهور"؛
- نشانههایی که همزمان با حادثه ظهور حضرت مهدی(ع) رخ میدهند؛
- نشانههایی که با فاصلهای اندک پس از ظهور و پیش از قیام حضرت مهدی(ع) اتفاق میافتند[۴].
آشنایی با مفاهیم
آشنایی با کلیات
واژهشناسی لغوی
- از آنجایی که بررسیهای ژرف در این موضوع نیازمند بهرهگیری از برخی واژهها و «مفاهیم» است و از طرفی تعریف روشنی از بعضی از آنها در دست نیست؛ از این رو، گام نخست آن است که این واژهها در حد امکان بازکاوی و تعریف شود. برخی از این واژههایی که در بحث نشانهها به کار رفته، عبارت است از :[۵]
- علایم: تعبیر "نشانه" یا در عربی، "علامت" و جمع آن، "علائم" [۶] و در منابع قدیمی، "آیه" و جمع آن "آیات"[۷]، با اضافه به ظهور، دربارۀ اتفاقاتی در مقدمۀ ظهور، مهدی(ع) به کار رفته است. کلمه علامت یا آیه به معنای نشانه و چیزی است که بر مطلبی راهنمایی و دلالت کند[۸]و موجب شناخت آن شود[۹] "عَلایم" جمع "علامه"، از ریشه "علم" به معنای "نشانه" است. و در عربی به معنای "آیه و دلالیت" آمده است. از این رو عَلَم به معنای پرچم است که لشکر به نشانۀ آن گرد آیند[۱۰] ابن فارس گوید: عَلَم به معنای نشانهای است که در چیزی باشد و آن را از دیگری مشخص و متمایز نماید [۱۱]به گفته ابن منظور: علامت به معنای نشانه (السمة) و همریشه با عَلَم و مترادف با آن است. وی علامت و علم را به «فاصلۀ بین دو قطعه زمین» و «چیزی که در بیابان برپا میشود تا افراد راه گم کرده، به سبب آن راه را پیدا میکنند». معنا کرده است! [۱۲] این واژه در فارسی به «نشانه»، برگردان شده و آن عبارت است از آنچه که سبب شناختن کسی یا چیزی شود[۱۳]اگر چه واژۀ «علامات» به صورت جمع فقط یک بار در قرآن آمده، [۱۴] اما در روایات، فراوان ذکر شده است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «"إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا"»[۱۵] و امام صادق(ع) نیز فرمود: لقمان به فرزندش گفت: "يَا بُنَيَّ لِكُلِّ شَيْءٍ عَلَامَةٌ يُعْرَفُ بِهَا وَ يُشْهَدُ عَلَيْهَا"[۱۶] از این رو میتوان گفت: «نشانه» یکی از ابزار شناخت است. دقّت در این روایات و مانند آن، گویای این مطلب است که میبایست چیزی یا کسی موجود و یا در حکم موجود باشد تا علامت حاکی از آن بوده، و به آن شناخته شود[۱۷].
- آیت: دربارۀ ریشۀ لغتِ "آیه"، میان لغتشناسان اختلاف هست؛ از این رو معانی گوناگونی برای آن ذکر شده است. یکی از معانی آن «نشانه» است. که ریشۀ همۀ معانی دیگر میباشد راغب اصفهانی «آیه» را به علامت آشکار معنا کرده و حقیقت معنای آن را برای هر چیز آشکار که همراه چیز دیگری که آشکار نیست بیاید دانسته است [۱۸] برخی دیگر از بزرگان لغتشناس نیز به طور روشن «آیات» را به معنای «علامات» دانستهاند[۱۹] در مفهوم این واژه نیز همچون مترادف آن (علامت)، نوعی همزمانی در وجود نشانه و آنچه نشانه از آن حکایت میکند، به چشم میخورد [۲۰] برخی نیز تفاوت بین «علامت» و «آیه» را در این دانستهاند که نشانه بودن در «آیه» ثبوت بیشتری دارد[۲۱]. در قرآن مجید آمده است: ﴿وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ﴾[۲۲] و ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّه غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴾[۲۳] این واژه در بعضی از روایات[۲۴] و نیز در سخنان برخی از بزرگان، به معنای «نشانههای مرتبط با ظهور و قیام حضرت مهدی(ع)» به کار رفته است[۲۵][۲۶].
- دلالت: برخی از کارشناسان لغت "علامت و دلالت" را به یک معنا گرفتهاند؛ با این تفاوت که «علامت» تابع وضع است و «دلالت» تابع اقتضا؛ به این صورت که هر دلالتی علامت است، ولی هر علامتی دلالت نیست [۲۷]در بعضی از روایات نیز «علامت» را به «دلالت» معنا کردهاند [۲۸] از این رو بررسی این واژه میتواند به روشن شدن معنای علامت، کمک کند. راغب اصفهانی در کتاب مفردات نوشته: «دلالت» عبارت است از آنچه به آن، برای شناخت یک چیز بهره میگیرند؛ مانند دلالت لفظها بر معنا، و دلالت اشارات و نوشتار و عقدها در حساب؛ و فرقی نمیکند که دلالت در قصد آن کس که چیز را علامت قرار داده، لحاظ شده باشد یا لحاظ نشده باشد؛ مانند کسی که حرکت موجودی را میبیند؛ پس میداند او زنده است [۲۹][۳۰].
علامت در قرآن
- واژۀ علامت، تنها یک بار به صورت جمع، با تعبیر "علامات" در قرآن به کار رفته است: ﴿وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلاً لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ﴾[۳۱] که میتوان مراد از آن را هر گونه علامت وضعی یا طبیعی و حتّی زبانها و اشارات دانست، که در روزی زمین برای راهیابی مورد استفاده قرار میگیرد[۳۲]
- آنچه با بحث نشانههای ظهور تناسب دارد، آیۀ ۲۴۸ سورۀ بقره است که میفرماید: پیامبر بنی اسرائیل به آنان گفت که نشانۀ پادشاهی طالوت، صدوق مقدّس موسی(ع) است. [۳۳] همچنین آیات ۴۱ سورۀ آل عمران [۳۴] و ۱۰ سورۀ مریم که خداوند نشانهای برای باردار شدن همسر زکریا(ع) قرار داد و آن، از دست دادن قدرت تکلّم با مردم بود.[۳۵][۳۶]
کارکرد نشانههای ظهور
- شناخت نشانههای ظهور، از آن جهت دارای اهمیت است که کارکردها و فواید مختلفی را برای مؤمنان در بر دارد. به جهت همین کارکردهاست که اهل بیت(ع) به تبییم علائم باری شیعیان اهمیت دادهاند و شناخت این نشانهها را برای آنان لازم دانستهاند. مهمترین کارکردهای شناخت این نشانههای عبارتاند از:[۳۷].
- شناخت حق: ظهور امام مهدی(ع) و آغاز انقلاب مهدوی، ناگهانی و یکباره است. شناخت این قیام و تمیز دادن آن از واقعههای مشابه، امری مهم و در خور توجه است؛ زیرا آیندۀ فردی و اجتماعی مؤمنان، با آن گره خورده است. انکار این جریان، ممکن است به انکار معرفت امام حق منجر شود که بدفرجامی آدمی را در پی دارد. روشن است که اطمینان بخشی به مؤمنان دربارۀ حقیقت قیام و انقلاب مهدوی، به لوازم م مقدماتی نیازمند است. تبیین علائم ظهور و معرفی آن به شیعیان بهویژه متدینان و فرهیختگان یکی از این مقدّمات و لوازم است که سبب آگاهی و بصیرت آنان در شناخت حقانیت مهدی خواهد شد[۳۸].
- شناسایی مدعیان باطل: در طول تاریخ برای گروهی از افرادی که در پی منافع شخصی و گروهی بودهاند استفاده از مقدسات، امری رایج بوده است. این افراد با سوء نیت و گروهی نیز با نیت اصلاح وضعیت نابسامان موجود در دورۀ خود، از عنوان قیام و انقلاب امام مهدی(ع) سوء استفاده کرده و به ناحق، ادّعای مهدویت خویش را مطرح کردهاند. اگر چه حقیقت این افراد برای عالمان و فرهیختگان مشخص بوده و هست، ولی امکان فریب خوردن بسیاری از افراد سادهدل نیز با توجّه به روح زلال و صاف آنها، وجود دارد[۳۹].
- بیان علائم ظهور در کلمات ائمه اطهار(ع) و جمعآوری آن در متون روایی، یکی از راههایی است که امکان شناسایی مهدی واقعی را از مدّعیان دروغین و غیر اصیل، فراهم میکند. برپایۀ تحقیقات انجام شده، شمار فراوانی مهدی دروغین در طول تاریخ بیش از هزار سالۀ غیبت شناسایی شدهاند [۴۰] که هیچ یک همراه با علائم معرفی شده از ناحیۀ پیامبر(ص) و امامان(ع) نبوده است. از این رو، این علائم به شناخت مدّعیان دروغین و ناراستیِ ادعای آنان، کمک کرده است[۴۱].
شمار نشانههای ظهور
- شمارش و بیان همۀ علائم ظهور، به دلیل اختلاف نظری که دربارۀ تعداد و عناوین آنها وجود دارد، آسان نیست. به علاوه، کمتر کسی است که فهرست کاملی از علائم ارائه کرده باشد. از این معدود افراد میتوان شیخ مفید را نام برد که در کتاب ارشاد به تعداد قابل توجهی از این علائم اشاره میکند و اربلی در کشف الغمّة، همان فهرست را آورده است. مؤلف أعیان الشیعة، ذیل نام امام دوازدهم، نسبت به دیگران تفصیل بیشتری داده و هفتاد نشانه را با ذکر نمونههایی از احادیث آورده است [۴۲]. در کتاب مأتان و خمسون علامة، ۲۵۰ نشانه برای ظهور ذکر دشده است. از عالمان اهل سنّت، مقدسی شافعی در عقد الدرر، فصلی از کتابش را به مجموع نشانهها اختصاص داده و حدود چهل مورد را ذکر میکند. این ارقام و عناوین در طول زمان افزایش یافته و گزارشهایی از منابع غیر معتبر و راویانی ضعیف و مجهول به آن اضافه شده است. کتابهایی مانند إلزام الناصب، بیان الائمّة، نوائب الدهور، معجم الملاحم و الفتن و یأتی علی الناس زمان ... با جمعآوری اخبار صحیح و سقیم به ترویج این اخبار دامن زدهاند[۴۳].
- هر چه زمان پیش رفته و حوادثی مهم روی داده، مواردی از نشانهها بر آن رویداد، تطبیق شده و اضافاتی نیز در آنها صورت گرفته است. مثلاً تا قرن هفتم از نشانههایی که بر ظلم و ستم ناشی از حملۀ مغول (۶۱۶ – ۶۵۶ ق) [۴۴] تطبیق شود، کمتر سخن گفتهاند؛ اما مؤلف عقد الدارر که کتابش را در سال ۶۸۵ ق به پایان رسانده[۴۵] با تفصیل بیشتری دربارۀ خروج کافری که از مشرق میآید و حکومت بنی عباسی را سرنگون میکند و از خصوصیات مغولان بدون ذکر نام آنان و حملات مکرر آنان به عنوان نشانههای ظهور سخن گفته است. شبیه این مطلب را دربارۀ دیگر حوادث مهم تاریخی نیز مشاهده میکنیم[۴۶].
- در منابع دینی، انبوهی از رخدادهای طبیعی و غیرطبیعی و دگرگونیهای سیاسی- اجتماعی، از نشانههای ظهور شمرده شده است.
- روشن است درجه اعتبار و درستی همه این نشانهها یکسان نیست، برخی در منابع معتبر آمده و از نظر سند و دلالت استوار است. بعضی نیز در کتابهای غیر معتبر و به وسیله افراد غیرموثق یاد شده است. برخی از این نشانهها، فقط نشانه ظهور است و بعضی، هم نشانه ظهور و هم نشانه برپایی قیامت میباشد. برخی نشانهها، کلی و محوری است و بعضی بیانگر مسائل ریز و جزئی است که گاه، همه آنها را میتوان در عنوان واحدی گرد آورد؛ بنابراین به طور قطع نمیتوان مشخص کرد نشانههای ظهور چه تعداد است. بر فرض هم که چنین کاری ممکن باشد، اهمیتی ندارد. مهم این است که فراوانی روایات، به ما اطمینان میدهد که در آستانه قیام مهدی موعود(ع)، حوادثی رخ خواهد داد که برخی چشمگیر و فراگیرند و بعضی نه چندان مهم و قابل توجه است[۴۷].
اقسام نشانههای ظهور
- نشانههای ظهور، گوناگون است و برشمردن همه این اقسام، نهچندان مفید است و نه لازم؛ چه آنکه بسیاری از آنها، نشانههای قطعی ظهور نمیباشد. افزون بر این، از نگاه سند و محتوا نیز دارای اشکال است و درستی و نادرستی آنها، خیلی روشن نیست؛ از اینرو در تقسیم نشانهها فقط به موارد ذیل بسنده میکنیم[۴۸]:
نشانههای حتمی و غیر حتمی
- میان نشانههای ظهور، شماری از آنها، علایم حتمی ظهور دانسته شدهاند. منظور از نشانههای حتمی- مقابل نشانههای غیر حتمی- آن است که پدیدار شدن آنها- بدون هیچ قید و شرطی- قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونهای که تا آنها واقع نشود، حضرت مهدی(ع) ظهور و قیام نخواهد کرد. البته باید توجه کرد که حتمی یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانهها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آنها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و نبودن بازدارندهها، پدید آمدن آنها قطعی خواهد بود. از روایات فراوانی که در میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانههای پنجگانه ذیل استفاده میشود: خروج سفیانی، قیام یمانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف در بیداء"[۴۹][۵۰].
- در برابر نشانههای حتمی، نشانههای غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی مقید و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آنها، پدید میآید. به عبارت دیگر، نشانههای غیر حتمی، شاید پدید آید و شاید بدون پیدایش آنها امام زمان (ع) ظهور کند.
- پارهای از نشانههای غیر حتمی از این قرار است:
- مرگ و میرها، زلزلهها و جنگها و آشوبهای فراگیر؛
- خسوف و کسوف نابههنگام؛
- بارش بارانهای فراوان و ...[۵۱].
نشانههای متصل و غیر متصل
- بر اساس روایاتی چند، شماری از نشانههای ظهور، متصل به آن خواهد بود؛ به گونهای که بین آنها و ظهور حضرت مهدی(ع) فاصله چندانی نباشد. البته اینکه فاصله آن نشانهها تا ظهور، چه مدت و یا چند روز است، به طور دقیق روشن نیست؛ ولی قدر مسلم آن است که فاصله زیاد نیست و احتمالا، مجموعه نشانههای متصل به ظهور، در همان سال ظهور یا سال پیش از آن، رخ میدهد. بر این اساس تردیدی نیست که شماری از نشانههای ظهور، نزدیک ظهور و متصل به آن واقع میشود. در مقابل، نشانههای غیر متصل است که در طول تاریخ در دوران غیبت کبرا اتفاق افتاده و خواهد افتاد[۵۲].
نشانههای عادی و غیرعادی
- پدید آمدن نشانههای ظهور- همچون واقع شدن دیگر پدیدهها- به روال طبیعی و عادی است؛ ولی پیشگویی برخی از آنها، به گونهای در روایات بازتاب یافته که به نظر میرسد، واقع شدن آنها به طور عادی، غیرممکن مینماید و تحقق آنها به صورت غیرطبیعی در چهارچوب معجزه خواهد بود؛ برای نمونه طلوع خورشید از مغرب و صیحه آسمانی، اگر همان معنای ظاهری آنها مراد باشد، باید به گونه معجزه رخ دهد؛ زیرا پدیدار شدن چنین اموری، به طور عادی ممکن نیست. البته شاید بعضی از این نشانهها، معنای کنایی و رمزی داشته باشد و به رخدادهایی اشاره کند که پیدایی آنها به گونه عادی امکان دارد[۵۳].
- در پایان، گفتنی است در منابع روایی حدیثهای فراوانی درباره نشانههای ظهور وجود دارد. اسناد این روایات، بیشتر ضعیف و غیر قابل اعتماد است. از نگاه دلالت نیز، هماهنگی و انسجام لازم بین آنها نیست و پارهای از آنها دگرگون و دستخوش تغییراتی شدهاند[۵۴].
- اینک با انبوهی از روایات صحیح و غیر صحیح در زمینه نشانههای ظهور، روبهرو هستیم که دست کم، شماری از آنها از آفت جعل و تحریف مصون نمانده است. بدبختانه کتابهایی نیز وجود دارد که در آنها از سر جهل یا به عمد، به این امر دامن زده شده است. البته برخی با گردآوری این روایات، خواستهاند اصل آنها محفوظ بماند و نیز بنمایانند که همگان، در اصل ظهور مهدی(ع) اتفاق نظر دارند؛ بنابراین التزام به درستی همه این روایات مشکل است و در بررسی نشانههای ظهور، احتمال جعل و تحریف و دسیسههای دستهای پنهان سیاست را نباید نادیده گرفت[۵۵].
- ناگفته نماند وجود مواردی از جعل و تحریف، در نشانههای ظهور یا وجود مدعیان دروغین هیچگاه دلیل نمیشود همه روایات از اعتبار بیفتد یا اصل همه نشانهها زیر سؤال برود؛ زیرا دستهای از این نشانهها مسلّم و قطعی است. همچنین وجود پارهای اشکالات و ضعفها در نشانههای ظهور و احتمال تحریف و تغییر در آنها از سوی دشمنان یا ادعاهای واهی برخی شیادان درباره اصل مهدویت، هیچگاه به اصل مهدویت و اعتقاد به ظهور قائم(ع) آسیبی نمیرساند؛ زیرا اعتقاد به مهدویت و ظهور حضرت مهدی(ع) مورد اتفاق فریقین است و با تواتر ثابت شده است و هرگز خدشهای در آن وارد نمیگردد[۵۶][۵۷].
- از آنجا که در منابع دینی، قیام حضرت مهدی(ع)، یکی از نشانههای برپایی قیامت شمرده شده است؛ پارهای از نشانههای ظهور، نشانههای قیامت نیز شمرده میشود. امام علی(ع) در این باره فرمود: "پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: به ناگزیر ده چیز پیش از برپایی قیامت خواهد بود: سفیانی، دجال، دود، دابه، خروج قائم(ع)، طلوع خورشید از مغرب خود، فرود آمدن حضرت عیسی(ع)، فرورفتن در مشرق و فرورفتن در جزیرة العرب و آتشی که از قعر عدن بیرون خواهد آمد، تا مردم را به سوی محشر سوق دهد" [۵۸][۵۹].
نشانههای حتمی
نشانههای غیر حتمی
آمیختگیِ نشانههای ظهور با برخی مفاهیم دیگر
- برخی عنوانها و مفاهیم به جهت شباهتها و اشتراکهایی در کنار علائم ظهور، پُرکاربرد هستند. از این رو باید آنها هم مفهومیابی و شناسایی شوند و به این ترتیب، حسابشان از علائم ظهور، مجزّا شود. این مفاهیم پُرکاربرد، عبارتاند از: [۶۰].
- ملاحم: این کلمه، جمع ملحمه و از مادۀ لحم گرفته شده است که معنای اصلی آن، تداخل و درهم بودن است و در لغت به معنای جنگ است. دلیل نامگذاری جنگ به ملحمه را دو نکته گفتهاند: یکی این که در جنگ، جنگجویان در هم میآمیزند و درگیر میشوند و دیگر این که کشتههای جنگ همچون گوشت افتاده بر روی زمین هستند [۶۱][۶۲].
- فتن: جمع کلمۀ فتنه را فتن گفتهاند که به معنای ابتلا و امتحان میآید. خلیل گفته است که فتنه، همان سوزاندن با آتش است [۶۳]. مراد شیعیان از دو عنوان ملاحم و فتن، احادیثی است که پیش بینی وقایع آینده را پس از حضور ظاهری امامان، در بر دارند؛ وقایعی که فتنه و آتش را در پی دارند و موجب وقوع جنگهای آینده و خونریزیها میشوند. این وقایع، الزاماً ارتباطی به مسئله ظهور ندارند و از علائم ظهور شمرده نمیشوند، اگر چه در برههای از تاریخ، این وقایع با ظهور امام عصر(ع) ارتباط وثیق مییابد. لذا مفهوم علائم ظهور را با ملاحم و فتن، مترادف دانست. پیشآمدهای فراوانی که دربارۀ حکومتهای معاصر ائمه(ع) از امویان و عبّاسیان و یا والیان منطقهای و امثال اینها اتفاق میافتد، صرفاً پیشگوییِ این اتفاقات در همان زمانهاست. این گونه موارد، فتنههایی است که قبل از ظهور ایشان اتفاق میافتند؛ اما نکتۀ مهم این است که در بسیاری از این نقلها اصلاً به مسئلۀ امام مهدی(ع) و علامت ظهور او اشارهای هم نشده است[۶۴].
- اشراط الساعه: اشراط جمع "شَرَط" به معنای علامت [۶۵]و "الساعه" یکی از نامهای قیامت است. این ترکیب، تنها یکبار در قرآن به کار رفته [۶۶] و مقصود از آن، نشانههای قیامت است. یکی از مطالبی که با موضوع علائم ظهور ارتباط نزدیک دارد، احادیثی است که دربارۀ نشانههای قیامت سخن میگویند. در بسیاری از منابع روایی اهل سنت و برخی جوامع حدیثیِ شیعه، نشانههای ظهور مهدی(ع) با علامتهای نزدیک شدن و برپایی قیامت آمیخته و برخی نشانههایی که به عنوان علائم ظهور مشهورند، نشانۀ قیامت دانسته شدهاند. حتی گاهی اصل ظهور مهدی را از نشانههای قیامت یاد کردهاند. به طور کلّی، صاحبان جوامع حدیثی اهل سنت، بابی با عنوان "اشراط الساعه" گشودهاند و در دورههای متأخر، کتابهای مستقلی با همین عنوان، عرضه شده است[۶۷].
آمیختگی اشراط الساعه و علائم ظهور
- نزول عیسی(ع) و ظهور دجال که به عنوان نشانۀ ظهور مهدی(ع) شهرت دارند، در غالب منابع اهل سنت، نشانۀ قیامت معرفی میشوند. [۶۸]. شیخ مفید، طلوع خورشید از مغرب، فرو رفتن زمینی در مشرق و مغرب را ذیل نشانههای ظهور آورده؛ [۶۹] ولی این سه، در احادیث اهل سنّت، از نشانههای قیامت به شمار میروند [۷۰]. همچنین در موضوع نشانههای ظهور، از ترکان و رومیان سخن به میان آمده که در منابع اهل سنّت، به عنوان نشانههای قیامت یاد میشود [۷۱]. مطالعه احادیث علائم ظهور و در کنار آن، احادیث اشراط الساعه، به خوبی نشانگر شباهت آن دو دستۀ اخبار به یکدیگر است. علّت این امر را در چند مطلب میتوان جستجو کرد: یکی این که در برخی از احادیث، کلمۀ "الساعه" به ظهور مهدی(ع) تأویل شده [۷۲] و راه استفادۀ احادیث، اشراط الساعه برای نشانههای ظهور، باز شده است. یکی از نویسندگان معاصر، احادیث اشراط الساعه را در باب علائم ظهور آورده و سپس مینویسد: "از آن جا که در برخی از روایات، الساعه به ظهور حضرت تأویل شده، روایات اشراط الساعه را به نشانههای ظهور تفسیر کردیم"[۷۳][۷۴].
- تعبیراتی که در برخی احادیث وارد شده، این تصوّر را ایجاد کرده که زمان ظهور مهدی، نزدیک زمان برپایی قیامت است. به نظر میرسد احادیثی با این مضمون که: "اگر یک روز از دنیا باقی نمانده باشد، مهدی خواهد آمد" یا "قیامت برپا نمیشود مگر این که مردی از اهل بیت من قیام میکند"، [۷۵] زمینهای برای آمیختن نشانههای ظهور با اشراط الساعه شده باشد. در صورتی که مراد از این احادیث، تأکید بر قیام مهدی و قطعی بودن آن است، نه این که این حرکت، نزدیک به قیامت یا آخرین روزهای جهان رخ میدهد[۷۶].
- ارتباط امام مهدی(ع) با پایان تاریخ است. آدمیان با هر دین و آیینی، معتقدند که پایان درخشان تاریخ، همراه با ظهور منجی عدالتگستر است و پایان قیام هم قیامت است. به نظر میرسد که این ذهنیتها باعث شده باشد برخی راویان یا محدثان نیز در نقل معنا تسامح کرده و به خاطر مرادف دانستن اشراط الساعه با علائم ظهور، آن دو را به جای یکدیگر به کار برده باشند. چهارمین علّت، نزدیک بودن الفاظ قیام و قیامت و قائم با همدیگر و هممعنا بودن آنهاست. مثلاً نعمانی، روایتی از امیر مؤمنان(ع) آورده که با عبارت « لَا تَقُومُ الْقِيَامَةُ حَتَّى تَظْهَرَ الْحُمْرَةُ» آغاز میشود [۷۷]. یعنی قیامت به پا نمیشود مگر آن که نشانههایی از جمله سرخی در آسمان محقّق شود؛ امّا مرحوم مجلسی، همین حدیث را با عبارت «لَا يَقُومُ الْقَائِمُ حَتَّى» آورده است.[۷۸] این گونه تشابه و تصحیفات میتواند دلیلی دیگر بر خلط علائم ظهور، با نشانههای قیامت باشد[۷۹].
اقسام نشانههای ظهور
- برای نشانههای ظهور، تقسیمهای گوناگونی ذکر کردهاند. از مهمترین آنها، تقسیم به علامت متّصل "نزدیک" و منفصل "دور"، همچنین تقسیم به حتمی و غیر حتمی است. تقسیمات دیگری مانند علائم طبیعی و غیرطبیعی، عادی و خارق العاده، کلّی یا جزئی، عام و خاص، مجمل و کنایی، مقید یا مشروط، قطعی یا مشکوک، در کتابهایی از نشانههای ظهور سخن گفتهاند، به چشم میخورد. بررسیها نشان میدهد که از این همه تقسیمبندیها، فقط یک مورد آن در احادیث وجود دارد و آن حتمی بودن و غیر حتمی بودن است که از آن دو به محتوم و موقوف هم تعبیر میشود. در حدیثی از امام صادق(ع) چهار نشانه ذکر شده و آنها را محتوم دانسته است[۸۰]. در دو حدیث دیگر، ایشان چندین نشانه ذکر کرده در هر کدام، کلمۀ "محتوم" را تکرار فرموده است [۸۱]. البته نشانههای غیر حتمی، تصریح نشده، ولی میتوان غیر از این موارد را جزء غیر حتمیها دانست. نشانههای ظهور به حتمی و غیرحتمی تقسیم میشوند:[۸۲].
- نشانههای حتمی: احادیثی وجود دارد که تعدادی از رویدادها را به عنوان نشانۀ حتمی ظهور قلمداد کرده و از آنها نام میبرد. گویا تعبیر از حتمیبودن برخی علائم، برای اولین بار در احادیث امام باقر(ع) بیاد شده است. از سوی دیگر، تا آنجا که جستجو شده، حتمی یا غیر حتمی بودن نشانهها در منابع اهل سنت یافت نشد[۸۳].
- نشانههای غیر حتمی: احادیثی وجود دارد که تعدادی از رویدادها را به عنوان نشانۀ ظهور قلمداد کرده و از آنها نام میبرد اما "حتمیت" آنها ذکر نشده است[۸۴].
ابهام در نشانههای ظهور
- شمار علائم ظهور ذکر شده در احادیث معتبر، غیر معتبر، آثار صحابه و تابعان و متون تاریخ، فراوان است. اختلاط این علائم با اشراط الساعه ملاحم و فتن نیز سبب ابهام بیشتر آنها شده است. بر اساس تأکید احادیث و کثرت این علائم، مهمترین نشانههای مذکور عبارتاند از:
- خروج سفیانی؛
- خروج دجال؛
- خسف در بیداء؛
- قتل نفس زکیه؛
- قیام سید حسنی؛
- ندای آسمانی؛
- قیام یمانی؛
- قیام خراسانی؛
- انتشار علوم اهل بیت از قم؛
- طلوع خورشید از مغرب.
- این اهمیت و شهرت، به معنای صحّت همۀ آنها نیست، چنان که خروج خراسانی، نشانهای است که اگر چه در دورۀ معاصر، شهرت یافته و زبانزد خاص و عام شده و به عنوان نشانهای قطعی برای ظهور تلقی میشود، با این حال، احادیث چندانی برای آن موجود نیست[۸۵].
تطبیق نشانههای ظهور
- در طول تاریخ تشیع، همیشه شاهد ظلمها و ستمهای ناروا بر شیعیان بودهایم. این امر، باعث شد که شیعیان به انتظار فرج و گشایش بیندیشند و با این امید زندگی کنند. به صورت طبیعی در هر بُرههای که بارقۀ امیدی برای شیعیان دیده شد که به این امید که وقت گشایش حقیقی در زندگیشان فرا رسیده است، به یاد امام مهدی(ع) و ظهور او افتادهاند. این امر، هم به روحیات افراد مرتبط است و هم این که گاه وضعیت اجتماعی، زمینه را برای این تطبیقها فراهم میکند. امیدواریِ حاصل از روی کار آمدن برخی دولتها در طول تاریخ که موجب امید اجتماعی شده است، احتمال اتصال آن دولت را به ظهور مهدی(ع) پدید آورده است[۸۶]. این تطبیقها غالباً از سوی حدیثپژوهان اتفاق افتاده است. ایشان از سویی با احادیث علائم ظهور آشنایی دارند و از سوی دیگر، نسبت به وضعیت اجتماعی موجود نیز بیتفاوت نیستند. به این جهت کوشیدهاند که برای پیام احادیث، مصداق خارجی و عینی ارائه کنند. اما مطالعۀ تاریخ اسلام و کنار آن، مروری بر احادیث نشانههای ظهور، به خوبی نشان میدهد که بسیاری از آنچه به نام نشانۀ ظهور مهدی مشهور شده، در طول تاریخ نیز مطابق یا مشابه آن رخ داده است. از این رو، تطبیق قطعی بسیاری از علائم بر وقایع پیش آمده به هر جهت که باشد، بسیار دشوار است[۸۷].
- نکته بسیار مهم در تطبیق علامتهای ظهور آن است که نمیتوان به صرف احتمال مطابقت یک واقعۀ خارجی با یکی از علائم ظهور، به پیش بینی وقت ظهور یا قیامِ متّصل بدان پرداخت[۸۸]. البته کنار هم قرار گرفتن شماری از نشانهها بهویژه آنهایی که در احادیث معتبر آمدهاند و محتوم توصیف شدهاند، موجب اطمینان به نزدیک بودن ظهور میگردد. اشتباه اصلی در تطبیقهای نادرست پیشین آن بوده است که تنها با دیدن یک واقعۀ خارجی و بدون توجّه به دیگر علائم، آن را علامت ظهور شمرده و نزدیکی ظهور را پیش بینی کردهاند[۸۹]. حتی گاه با این که هیچ یک از علامتهای حتمی و مشهور پدید نیامدهاند، تنها پیشرفتی علمی و صنعتی همچون تلگراف که گونهای اطلاع رسانی از دور است بر علامت ظهور تطبیق شده و زمان ظهور، نزدیک دانسته شده است. ناصواب بودن تمامی تطبیقهای پیشین علائم ظهور، این نکتۀ مهم را به ما یادآوری میکند که دقت و احتیاط فراوان در این زمینه، فوق العاده مهم و ضروری است[۹۰].
- در این میان، احتمال جعل و تحریف لفظی و معنوی را به انگیزههای مختلف هم نمیتوان از نظر دور داشت، لذا دقت در احادیث علائم ظهور و شناخت دقیق آنها در بازشناسی ادّعاهای دروغین از ادّعای واقعی، بسیار مهم و نقش آفرین است[۹۱]. گروههایی از شیعیان در دورههایی، با امید به گشایش و فرج در کارشاش و گاه با اغراض خاصی، به تطبیق علائم ظهور بر وقایع اقدام کردهاند. برای نمونه میتوان از تطبیقهای زیر که شهرت تاریخی دارند نام برد[۹۲].
- مهمتر و مؤثرتر از همۀ این گروهها اسماعیلیه و حکومت آنان یعنی فاطمیان مصر است که گوی سبقت را از همگان ربوده و تطبیق نشانۀ طلوع خورشید از مغرب که در صفحات پیشین بدان اشاره کردیم از این جمله است. قاضی نعمان مغربی که از داعیان اسماعیلی است، نمونههای دیگری از نشانهها را بر فاطمیان و مهدی آنان تطبیق کرده است[۹۳][۹۴].
- برخی معتقد بودند که نفس زکیه که کشته شدن او را یکی از نشانههای ظهور دانستهاند همان محمّد بن عبدالله بن حسن مثنی است که در ابتدای حکومت عباسیان قیام کرد و در مدینه به شهادت رسید. استدلالهایی را هم برای اثبات این مطلب آوردهاند که در اثبات این مطلب، کافی نیست[۹۵][۹۶].
- نمونۀ دیگر تطبیقهای علّامه مجلسی در بحار الأنوار است. وی ضمن بیان احادیث نشانههای ظهور، آنها را توضیح داده و گاه تطبیق کرده است. برای مثال در حدیثی از عمار یاسر چنین نقل شده است:««يَأْتِي هَلاَكُ مُلْكِهِمْ مِنْ حَيْثُ بَدَأَ»»[۹۷]. گویا مرحوم مجلسی ضمیر "هم" در "ملکهم" را به عباسیان برگردانده و نوشته است: "من حیث بدا"؛ یعنی از سوی خراسان؛ چون هلاکو از آن جا وارد شد، همان گونه که شروع حکومتشان از خراسان و به دست ابومسلم بود، که البته در حدیث، به عباسیان تصریح نشده است [۹۸]. یا در جایی دیگری از الغیبة نعمانی [۹۹] حدیثی آورده که در آن آمده است:««إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بِخُرَاسَان... وَ قَامَ مِنَّا قَائِمٌ بِجِيلَان... وَ قَتَلَ الْكَبْش...»»[۱۰۰] سپس میگوید: قیام کننده در خراسان، هلاکو خان یا چنگیزخان است و قیام کننده در گیلان، شاه اسماعیل و شاید از کبش، شاه عبّاس اوّل باشد [۱۰۱]. همچنین در جای دیگر، حدیثی را بر دولت صفویه تطبیق کرده و میگوید: بعید نیست که این حکومت، متّصل به دولت قائم شود[۱۰۲][۱۰۳].
- در دورۀ مشروطه، یکی از واعظان مشهور با نام شیخ عباسعلی فرزند علی محمّد گورتانی (۱۲۸۷ - ۱۳۶۰ ق) با لقب معین الواعظین و تخلّص ذاکر، شناخته شده است. وی مینویسد: "وقت ظهور را خدا میداند... و لکن علائمی از برای ظهور آن حضرت از ائمّه رسیده که پارهای از اخبار به طور رمز و اشاره زمان قریب به ظهور را میرساند"[۱۰۴]. سپس مطالبی از نور الأنوار مرندی و ناظم الإسلام کرمانی نقل میکند و مینویسد: دیگر از علائم ظهور، احداث تلگراف، بی سیم است که در ممالک دور با یکدیگر حرف میزنند. دیگر از علائم، ایجاد دستگاهی است که عکس و صورت را نقل دهد، یعنی شخص از شهری میتواند دیگری را در شهر دیگر ببیند. دیگر هیجان مردم فقیر و رنج کشان است. دیگر فتح بلاد آلمان است. دیگر چنان چه در بحار است، قطع علم از نجف و ظهورش در قم است. یکی دیگر از علائم، قطع شدن پول ایران است از نجف و کربلا که اهل ایران به عراق پول نمیفرستند و یا آن که پول ایران از رواج میافتد[۱۰۵].
- یکی از معاصران، احتمال داده که نفس زکیه بر شهید آیة الله سید محمد باقر صدر تطبیق شود[۱۰۶]. این نشانه، از نمونههایی است که زیدیه از آن سوء استفاده و بر محمّد بن عبدالله تطبیق کردهاند؛ چون وی در آن زمان به نفْس زکیّه شهرت داشت[۱۰۷][۱۰۸].
- پس از وقوع انقلاب اسلامی نیز عالمان بسیاری به صورت شفاهی یا کتبی، احتمال تطبیق احادیث را بر انقلاب اسلامی ایران مطرح کردهاند. اینان در این آرزو هستند که قیام انقلاب اسلامی به قیام مهدی(ع) متّصل شود و زمینهساز ظهور ایشان گردد. این احتمال بر پایۀ دقت در متون احادیث و شواهد موجود مطرح شده است. از مهمترین احادیثی که با این تطبیق سازگاری بیشتری دارد، دو حدیث مهم است: اولی، حدیثی از مصادر اهل سنّت به نقل از پیامبر(ص) است که فرمود:««يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»»[۱۰۹]. حدیث دیگر، گزارش نعمانی دربارۀ پیشگامان ظهور است. نعمانی متعهّد شده، احادیثی را نقل کند که به صحّت آنها اطمینان دارد. لذا از نظر سندی، برخی آن را معتبر شمردهاند. متن حدیث این گونه است:««كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ»»[۱۱۰][۱۱۱].
- با توجه به ظاهر حدیث، تطبیق آن بر این وقایع محتمل است: قیام ملّت ایران در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش، قیام ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، اظهار توبه رژیم گذشته و تسلیم خواستههای مردم در آخرین لحظات، سرنگونی رژیم سابق تنها خواستۀ مردم، پیروزی قیام ملّت ایران علیه رژیم شاهنشاهی، تحقق جمهوری اسلامی، تداوم جمهوری اسلامی تا انقلاب جهانی مهدی(ع)، درگیریها برای استقرار انقلاب، جهاد فی سبیل الله، کشتههای آن شهیدند، پیروزی انقلاب اسلامی در نزدیکی ظهور مهدی(ع) تحقق مییابد. [۱۱۲][۱۱۳]. مسئله آماده سازی زمینه برای ظهور مهدی(ع) که در این احادیث اشاده شده است به معنای علامت ظهور نیست؛ بلکه نوعی پیشگویی معجزگون است از سوی امام باقر(ع) نسبت به حوادث آینده ارائه شده است. اما به هر حال، اظهار نظر قطعی دربارۀ تطبیق علائم ظهور، در صورتی که موجب نوعی تعیین وقت ظهور شود، امکانپذیر و مجاز نیست. در این موارد، تنها برداشتهایی از احادیث امکان پذیر است که به صورت احتمالی و به استناد برداشت شخصی افراد، قابل تطبیق بر وقایع خارجی است[۱۱۴].
احتمال بدا در نشانهها
- بدا، یکی از اعتقادات شیعه است بدان معنا که خداوند، تغییراتی را در برخی امور ایجاد میکند که تصوّر ما بر قطعی بودن آنهاست. در واقع، تغییری در علم الهی به وجود نمیآید؛ بلکه تغییر در اطلاع ما از آنچه قبلاً خبر داده شده، ایجاد میشود. پس بدا، به معنای آشکار شدن بعد از خفاست. در موضوع علائم ظهور، احادیث داریم که میگویند ممکن است حتّی دربارۀ مهمترین نشانهها هم بدا پیش آید. ابوهاشم جعفری، یار دیرین چندین امام آخر میگوید: «كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا(ع) فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ(ع) هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»[۱۱۵]. این حدیث با آنچه در قرآن آمده است که: ﴿ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾[۱۱۶] سازگار و موافق است؛ چه آن که حکم محو و اثبات برای همۀ حوادثی که زمان بردارند، عمومیت دارد و این حوادث، عبارت اند از: همۀ آنچه در آسمانها و زمین و ما بین آنها هست [۱۱۷][۱۱۸].
تفاوت نشانههای ظهور و شرایط ظهور
- بحث علائم و نشانههای ظهور ارتباط بسیار نزدیکی با بحث شرایط ظهور دارد، لذا لازم است این دو واژه تعریف شود تا تفاوت آنها معلوم گردد. شرایط به معنای سببها و زمینهها، به اموری گفته میشود که تحققِ مطلوب و مشروط، به وجود آنها بستگی دارد و تا اینها محقق نشوند، مشروط به وجود نمیآید. بر این اساس مراد از شرایط ظهور آن دسته از اموری هستند که تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند ظهور نیز واقع نخواهد شد[۱۱۹].
- علائم به معنای نشانهها، به اموری گفته میشود که نمایانگر مقصود و مطلوب هستند. به عبارت دیگر نشانه پدیدهای است که با مقصود و مطلوب مرتبط بوده و ضمن آنکه آدمی را به سوی آن راهنمایی میکند، در مسیر بودن و نزدیک شدن به هدف را یادآور میشود. مراد از علائم ظهور آن دسته از حوادثی است که براساس بیان پیشوایان معصوم(ع)، قبل و یا در آستانۀ ظهور واقع خواهد شد و تحقق هر کدام نوید نزدیک شدن یا وقوع قیام امام مهدی (ع) را میدهد. در نتیجه علائم فقط کاشف از پدیده ظهورند[۱۲۰] ولی شرایط محقق ظهورند. فایده دانستن شرایط ظهور آن است که انسانها را برای فراهم کردن شرایط به تلاش و جنبش وا میدارد.[۱۲۱]
- برخی از تفاوتهایی که میان شرایط ظهور و نشانههای ظهور گفته شده عبارتند از:
- وابستگی ظهور به شرایط، یک نحوه وابستگی واقعی است، اما وابستگی به نشانهها وابستگی از جهت کشف و اعلام است نه به عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی.[۱۲۲] نبود بعضی از شرایط موجب عدم ظهور است و نبود آنها کار ظهور و تحقق اهداف آن را که گسترش عدالت جهانی باشد مختل میسازد و خواه ناخواه برنامهریزی کامل الهی برای تحقق این منظور ناتمام میماند؛ اما نشانه، هیچگونه دخالتی در اصل ظهور ندارد و فقط دلالتی بر ظهور داشته و موجب آگاهی و اطلاع مردم از ظهور میشود.[۱۲۳] البته باید توجه داشت بعضی از نشانهها خود جزئی از شرایط هستند، مثلاً وجود دجال و یا قتل نفس زکیه؛ از پیامدها و نتایج دوران فتنهها و انحرافاتی است که وسیلهای برای آزمایش مردم و یکی از شرایط ظهور است. بنابراین بین این گونه نشانهها و بعضی شرایط ارتباطی محکم و رابطهای لازم وجود دارد.[۱۲۴]
- علائم ظهور عبارت است از چندین رویداد و حادثه که گاهی نیز به طور پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی که بین آنها و ظهور وجود دارد، این است که همۀ آنها پیش از ظهور تحقق مییابند، و به همین جهت در روایات به عنوان علامت مطرح شدهاند. اما شرایط ظهور به اعتبار برنامهریزی طولانی الهی، با ظهور رابطۀ واقعی داشته و سبب پیدایش آن هستند.[۱۲۵]
- علامت ظهور، رویدادی است که ادامه و گسترش ندارد و هر اندازه به طول انجامد در نهایت دوامی نخواهد داشت؛ بر خلاف شرایط که مستلزم بقا و تداوم است، و بر طبق برنامهریزی الهی تا هنگام ظهور حضرت آن شرایط پدید آمده میبایست باقی باشد تا نتیجه خود را بدهد و ظهور تحقق یابد.[۱۲۶]
- تمامی علامات پیش از ظهور پدید آمده و از بین میرود؛ لکن شرایط به طور کامل به وجود نمیآیند مگر نزدیک ظهور و یا به هنگام وقوع آن و ممکن نیست از بین بروند و الا لازم میآید شرط از مشروط جدا شده و نتایج با مقدمات ارتباط و پیوستگی نداشته باشند و وقوع چنین چیزی محال است.[۱۲۷] البته از جهتی دیگر این مورد وجه مشترک بین علائم و شرایط ظهور است زیرا هر دو قبل از ظهور حضرت محقق میشوند، زیرا اگر قبل از تحقق شرایط و نشانهها ظهور انجام بگیرد لازم میآید که مشروط پیش از آن که شرطش وجود یابد، تحقق پذیرد... و همچنین علاماتی که درستی آن محرز شده است، دروغ از کار درآید[۱۲۸].[۱۲۹]
- شرایط ظهور در برنامهریزی الهی دخیل هستند و میبایست مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا فرا رسیدن روز موعود متوقف بر آنها است، لکن نشانهها هیچگونه دخالتی در این مسیر ندارند بلکه فایدۀ مهم آنها این است که مسلمانها را از وجود آن روز آگاه ساخته و ذهن آنها را برای استقبال از آن روز آماده میسازند.[۱۳۰]
- نشانههای ظهور را میتوان شناسایی کرد و میتوانیم بفهمیم کدام یک از آنها تاکنون موجود شده و کدام یک هنوز موجود نگشته، اما در مورد شرایط، نمیتوان به تمام شرایط در یک زمان دست یافت و یا آنها را حاصل کرد؛ زیرا برخی از شرایط، وجود تعداد کافی از افراد آزموده و با اخلاص در سطح جهانی بوده و بررسی درست و شناسائی آنها برای اشخاص عادی امکانپذیر نیست.[۱۳۱]
- تحقق هم زمان همۀ نشانهها یا گردآمدن آنها در یک زمان ضرورت ندارد، نشانهها میتوانند با فاصلههای بسیار اتفاق افتند و در زمان واحد گرد نیایند، ولی شرایط چنین نیستند؛ در نهایت باید تمام شرایط با هم محقق شوند و در یک زمان اجتماع کنند تا ظهور پدید آید.[۱۳۲]
- انسان نسبت به شرایط ظهور، تکلیف دارد و باید زمینههای تحقق آن را مهیا سازد بر خلاف علایم ظهور که نسبت به ایجاد آن وظیفه ایی ندارد.[۱۳۳]
- درک شرایط ظهور نیازی به بیان خداوند متعال ندارد و عقل آدمی آن را میفهمد؛ ولی علائم ظهور نیازمند بیان خداوند متعال است؛ چون یک نوع پیشگویی بوده و درک آن از توان عقل خارج است.[۱۳۴]
- شرایط ظهور با هم ارتباط متقابل و واقعی دارند، حال آنکه ارتباط خاصی میان نشانههای ظهور مشاهده نمیشود[۱۳۵].
- شرایط ظهور باید مداومت داشته باشند و شرط بقای ظهورند، حال آنکه نشانههای ظهور در زمانی خاص رخ میدهند و نه لزوم و نه امکان دارد که آن شرایط در مدت زمانی طولانی واقع شوند و وقوع آنها ادامه یابد[۱۳۶].
- همه شرایط ظهور باید متحقق باشند؛ با آنکه نشانههای ظهور لازم نیست که همهشان رخ بدهند و تنها حدوث علایم حتمی کافی است و بقیه به نزدیکی ظهور دلالت میکنند و اگر پیش از ظهور رخ ندهند، مشکلی در امر ظهور پیش نمیآید[۱۳۷].
پرسش مستقیم
- علائم و نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چند قسماند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسف بیداء از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ندای آسمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قتل نفس زکیه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام یمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ظاهر شدن کف دستی در آسمان از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف عباسیان بر سر حکومت از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- نشانههای غیر حتمی ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا قتل محمد پسر عموی نفس زکیه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام خراسانی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام سید حسنی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- آیا قیام شعیب بن صالح از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام عوف سلمی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسوف و کسوف در یک ماه رمضان از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قساوت دلها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انتشار علوم اهل بیت از قم نشانه ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ و میرها و زلزلهها و جنگها و آشوبهای داخلی و خارجی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا نبرد میان سفیانی و اصهب از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بارانهای پیاپی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گسترش ظلم و فساد از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا آمدن غربیها به سرزمین عراق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا فتنه و آشوب در سوریه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف در میان امت اسلام از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انقراض سلسله بنیعباس از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مردن پاداشاهی به نام عبدالله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بالا آمدن آب دجله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گرانی و بالا رفتن قیمتها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا علاماتی که در ماه رجب ظاهر میشود از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وقوع مسخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا برگشت مردهها به دنیا از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن انسانهای بیگناه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا پر آب شدن دریاچه ساوه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا حمله ملخها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ سریع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بستن پل کرخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انشعاب نهری از فرات و جاری شدن در کوچههای کوفه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع ستارهای از مشرق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام مغربی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خشک شدن نیل از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علائم متصل و منفصل ظهور امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم متصل و نزدیک به ظهور امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- علائم منفصلی که با ظهور امام مهدی فاصله دارند چیستند؟ (پرسش)
- در قرآن و حدیث چه مفاهیمی با نشانههای ظهور مرتبط هستند؟ (پرسش)
- مراد از علائم در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آیت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از دلالت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آخر الزمان در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ملاحم و فتن در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از خروج در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از قیام در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از اشراط الساعه در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش)
- مفهوم توصیفی یا تمثیلی بودن نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا ندای شیطانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- فواید دانستن علائم و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتهایی میان امور حتمیالوقوع و احتمالی در بحث نشانههای ظهور وجود دارد؟ (پرسش)
- موقوف یا مشروط بودن نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- نتیجه تقسیمبندی نشانههای ظهور به موقوف و حتمی چیست؟ (پرسش)
- آیا به بهانه اینکه امام مهدی انسانهای بد را مجازات میکند باید از او ترسید؟ (پرسش)
- آیا تا زمان ظهور امام مهدی قرآن و اسلام تحریف میشود؟ (پرسش)
- آیا میتوان گفت ظهور نزدیک است؟ آیا میتوان گفت که اوضاع نابسامان و هرج و مرج جهان نشانه نزدیکی ظهور است؟ (پرسش)
- آیا بین ظهور و حضور فرقی هست؟ (پرسش)
- آیا عوامل طبیعی مانند پاره شدن لایه اوزون و کم شدن آب شیرین در تعجیل فرج امام مهدی تاثیر دارد؟ (پرسش)
- آیا مراد از مرگ عبد الله که در روایت امام صادق نشانه ظهور است عبد الله پادشاه عربستان است؟ (پرسش)
- آیا طوفانها و حوادثی که اکنون در جهان رخ میدهد نشان از آمدن حضرت است؟ (پرسش)
- اولین دعای امام مهدی به هنگام ظهورش چیست؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا الگوی حکومت امام مهدی و افراد آن قبل از ظهور تحقق مییابد؟ (پرسش)
- آیا تعبیر از آیت الله خامنهای به سید حسینی درست است؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- امام مهدی از چه راهی متوجه میشوند که موقع ظهورشان فرا رسیده است؟ (پرسش)
- از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
- تابوت سکینه چیست؟ (پرسش)
- جهان در آستانه ظهور امام مهدی در چه شرایطی است؟ (پرسش)
- پدیدههای غیرمتعارف قبل از ظهور کداماند؟ (پرسش)
- آگاهی از علائم ظهور افزون بر آمادگی یاران امام مهدی سبب آمادگی دشمنان حضرت برای مقابله نیز میشود این کار خلاف مصلحت الهی نیست؟ (پرسش)
- آیا اوضاع جهان پیش از ظهور پیش بینی شده است؟ (پرسش)
- استعجال ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- ندای شیطانی در هنگام ظهور امام مهدی چگونه رخ میدهد؟ (پرسش)
- در عصر ظهور امام مهدی وضعیت سیاسی و جغرافیایی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانه های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چرا علائم و نشانههای ظهور همه از نوع خشن هستند؟ (پرسش)
- آیا در نشانههای ظهور بدا رخ میدهد؟ و نشانههای حتمی تغییرپذیرند؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور در کدام ماه قمری تحقق پیدا میکند؟ (پرسش)
- ارتباط میان ماه رمضان و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه فتنههایی پیش از ظهور امام مهدی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
- پرچمهای عصر ظهور
- قتل نفس زکیه بین رکن ومقام
- قحطی آستانه ظهور
- خروج خراسانی
- بیست و چهار باران برکت زا
- قتل عام آستانه ظهور
- آتش بزرگ از مشرق
- نشانههای حتمی ظهور
- فتنه های عصر ظهور
- گرسنگی آستانه ظهور
- ظهور منکر
- امر به منکر
- نهی از معروف
- همجنس بازی
- فسق صاحبان رأی حکومتها
- اندکی فقیهان هدایت گر
- کثرت فقهای گمراه
- کثرت فقهای خائن
- زخرف مساجد
- کثرت ظلم
- کثرت فساد
- زیور کاری مصحف ها
- ظهور جهل
- رفع علم
- کثرت قاریان
- اندکی عمل به قرآن
- کثرت قتل
- کثرت شاعران
- جایگزینی قبور با مساجد
- جهالت قبل از ظهور
- ظلمت قبل از ظهور
- ظلم قبل از ظهور
- نشانه های قریبه ظهور
- سقوط حساب منجمان
- خروج سروسی
- کثرت فتنههای آستانه ظهور
- صدای فتح از ناحیه دمشق
- نزول اخوان ترک در جزیره
- کثرت اختلاف در ناحیه مغرب
- اختلاف سه پرچم در شام
- نزول پرچم های سیاه خراسان
- ندای ابلیس در آخر روز
- اختلاف رمحان در شام
- هلاکت صد هزار نفری شام
- لشکرکشی روم علیه شیعه
- لشکرکشی ترک علیه شیعه
- مرگ خلیفه جمع کنند اموال
- اختلاف ترک و روم
- حضور مردم در دمشق
- ورود اهل مغرب به مصر
- خروج دعوت کننده به آل محمد
- نزول ترک در حیره
- نزول روم در فلسطین
- جنگ عبدالله در قرقیسیاء
- طلوع نشانه با خورشید
- اختلاف سه پرچم در کوفه
- کثرت هرج و مرج
منابع
- دانشنامهٔ امام مهدی ج۷.
- سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳.
- سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت.
- صدر، سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبری
- یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور
- موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان
- حاجیزاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحیگری
- زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید
- علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار
- علیپور، مهدی ، ظهور
- رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت
- رضوی، رسول، امام مهدی
- رضی آصف آگاه، سید محمد، بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور
- صمدی، قنبرعلی، آخرین منجی
- کارگر، رحیم، مهدویت دوران ظهور
- السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی
- رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات
- محمدی منفرد، بهروز، مهدویت
- جمعی از نویسندگان، مهدویت پرسشها و پاسخها
منبعشناسی جامع نشانههای ظهور
پانویس
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۳.
- ↑ نگارنده، بحث را بر اساس آنچه امروزه مشهور است پی گرفته؛ اما بر این باور است که تعریف مشهور نشانههای ظهور نادرست مینماید؛ چرا که بیشتر کسانی که نشانههای ظهور را تعریف کردهاند به رخدادهای پیش از ظهور تفسیر کردهاند، در حالی که بررسیها نشان میدهد همه نشانههای حتمی ظهور پس از ظهور حضرت مهدی(ع) رخ خواهد داد؛ از این رو نشانههای قیام یا نشانههای مهدی موعود را مناسبتر میداند. یا اینکه گفته شود نشانههای ظهور به این معناست که حکایت از واقع شدن ظهور میکند
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۹۸.
- ↑ کلمۀ علائم، عربی نیست و در فارسی به عنوان جمع علامت به کار میرود (ر.ک: لغتنامه دهخدا: ذیل "علامت"، فرهنگ عمید: ذیل «علائم»).
- ↑ در کتاب الغیبة نعمانی: ص۲۶۱. در دو حدیث، کلمۀ آیه ذکر شده است. در الغیبۀ طوسی: ص۴۴۴ کلمۀ آیه چندین بار در یک حدیث به کار رفته و در کتاب الفتن ابن حماد: ص۱۵۰، ۱۵۱ و ۱۵۳ در کلام صحابه.
- ↑ (لغتنامه دهخدا)
- ↑ دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۱۳.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۰۹.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۴۱۶.
- ↑ محمد معین، فرهنگ معین، ص۱۱۱۵.
- ↑ «وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»؛ و نشانههایی را (برای مردم نهاد) و آنان با ستاره راهیابی میکنند؛ سوره نحل، آیه ۱۶.
- ↑ همانا برای اهل دین نشانههایی است که بدان شناخت میشوند؛ الکافی، ج۲، ص۲۳۹.
- ↑ ای پسرکم! برای هر چیز نشانهای است که به آن شناخته میشود و بر آن گواهی میدهد؛ الخصال، ج۱، ص۱۲۱.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۰.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «ای».
- ↑ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۴؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۲۷۵؛ و نیز نک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۸۶.
- ↑ ﴿وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾؛ و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانهای است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۸ و ﴿قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴾؛ گفت: پروردگارا! برای من نشانهای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران: آیه ۴۱ و ﴿قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا﴾؛ گفت: پروردگارا! نشانهای برای من بگذار! فرمود: نشانه تو آنکه سه شب با داشتن تندرستی با مردم سخن نمیتوانی گفت؛ سوره مریم؛ آیه ۱۰.
- ↑ ابوهلال عسکری، الفروق الغویه، ص۳۶۸، ش۱۴۷۶.
- ↑ «و بسا نشانهای است در آسمانها و زمین که بر آن میگذرند و آنان از آن رو گردانند»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۵.
- ↑ «در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است»؛ سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ امام باقر(ع) فرمود: «آيَتَانِ تَكُونَانِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِم»؛ الکافی، ج۸، ص۱۲، ح۲۵۸؛ الغیبة للطوسی، ص۴۴۴، الغیبة للنعمانی، ص۲۱۷.
- ↑ «قَدْ جَاءَتِ الْأَخْبَارُ بِذِكْرِ عَلَامَاتٍ لِزَمَانِ قِيَامِ الْقَائِمِ الْمَهْدِيِّ(ع) وَ حَوَادِثَ تَكُونُ أَمَامَ قِيَامِهِ وَ آيَاتٍ وَ دَلَالات»؛ الارشاد: ج ۲، ص ۳۶۸.
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.
- ↑ الفروق اللغویه، ص۲۳۴، ش۹۱۳.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۴، ص۳۰۸؛ بحار الانوار، ج۳، ص۱۵۲.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده "دلّ".
- ↑ درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۰۱.
- ↑ و کوههایی پابرجا را در زمین در افکند تا شما را نجنباند و رودها و راههایی را پدید آورد باشد که رهیاب گردید و نشانههایی را برای مردم نهاد و آنان با ستاره راهیابی میکنند؛ سوره نحل، آیه ۱۵ و ۱۶.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۴.
- ↑ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
- ↑ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا
- ↑ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۴.
- ↑ ر.ک: ج۴ ص۷ (بخش چهارم / فصل چهارم / مدعیان دروغین).
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۱۵.
- ↑ أعیان الشیعة: ج۲ ص ۷۱ – ۸۱.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۲.
- ↑ البته حملۀ مغولان پس از سقوط بعداد در سال ۶۵۶ ق نیز ادامه یافت.
- ↑ عقد الدرر: ص۳۴۹.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۳.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ «" خَمْسٌ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ مِنَ الْعَلَامَاتِ الصَّيْحَةُ وَ السُّفْيَانِيُ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ وَ خُرُوجُ الْيَمَانِيِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ"»، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۷
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ جمعی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۲۵۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.
- ↑ دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص ۴۲۵.
- ↑ ر.ک: معجم مقاییس اللغة: ج۵ ص۲۳۸، لسان العرب: ج۱۲ ص۵۳۵.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۶.
- ↑ کتاب العین: ج۸ ص۱۲۷.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۶.
- ↑ لغتنامه دهخدا
- ↑ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا؛سوره محمد، آیه ۱۸.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۷.
- ↑ ر.ک: مسند ابن حنبل: ج۴ ص۶، الفتن: ص۳۵۶.
- ↑ الإرشاد: ج۲ ص۳۶۸.
- ↑ مسند ابن حنبل: ج۴ ص۶.
- ↑ ر.ک: الارشاد: ج۲ ص۳۶۸، مقایسه کنید با الفتن: ص۴۶۱.
- ↑ معجم أحادیث المهدی: ج۵ ص۳۹۵ و ۴۰۵ و ۴۱۱.
- ↑ چشم اندازی به حکومت مهدی: ص۲۹. نیز، ر.ک: ص۱۵.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۷.
- ↑ الغیبة، طوسی: ص۱۸۰ – ۱۸۲، التشریف بالمنن: ص۴۰۰، معجم أحادیث المهدی: ج۱ ص۵۷۵، منتخب الأثر: ص۱۱ و ۱۹۲.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۸.
- ↑ الغیبة، نعمانی: ص۱۴۹.
- ↑ بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۲۶. در پاورقی الغیبة نعمانی هم به نسخهای که مانند بحار الأنوار است، اشاره شده است.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۹.
- ↑ الغیبة، نعمانی: ص۲۷۲ ح۲۶ باب۱۴.
- ↑ الغیبة،نعمانی: ص۲۶۲ و ۲۶۵ ح۱۱ و ۱۵ باب ۱۴.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۲۹.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۳۰.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۳۰.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۳۰.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۰.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۰.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۱.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.
- ↑ شرح الأخبار: ج۳ ص۳۵۹ و ۳۶۸.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری: ص۶۰۸.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.
- ↑ نابودیِ حکومت آنان از جایی که آغاز شده، خواهد بود؛الغیبة، طوسی: ص۴۶۳ ح۴۷۹.
- ↑ بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۰۸ ح۴۵.
- ↑ الغیبة، نعمانی: ص۲۷۵ ح۵۵.
- ↑ هنگامی که قائم در خراسان قیام کند... و قائمی از ما در گیلان قیام کند... و سرکرده کشته شود... .
- ↑ بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۳۶ ح۱۰۴.
- ↑ بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۴۳.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۲.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۳.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.
- ↑ عصر الظهور: ص۱۶۵.
- ↑ مقاتل الطالبین: ص۲۰۷ و ۲۱۰ – ۲۱۳.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.
- ↑ مردمی از شرق، قیام می کنند و برای حکومت مهدی، زمینه را آماده می کنند؛ بحار الأنوار (ط - بيروت): ج۵۱، ص ۷.
- ↑ گویی میبینیم گروهی را که در شرق در پی گرفتن حق، قیام میکنند؛ امّا آن را به ایشان نمیدهند. دوباره آن را میطلبند؛ ولی به آنها داده نمیشود. پس چون این وضعیت را میبینند، شمشیرهایشان را بر گردن خود مینهند. آنچه را خواسته بودند، به ایشان میدهند، اما دیگر آن را نمیپذیرند تا این که قیام میکنند و آن را جز به صاحبتان نمیسپرند. کشتگان آنها شهیدند. هان! من اگر آن زمان را درک میکردم. خود را برای صاحب این امر، خود را نگاه میداشتم؛الغيبة للنعماني: ص ۲۷۳، ح ۵۰.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۴.
- ↑ رهبری در اسلام: ص۱۷۹ و ۱۸۰. تا صفحۀ ۱۸۳ (این کتاب به شرح نکات فقه الحدیثی مربوط به استخراج هر یک از وقایع از احادیث پرداخته شده است).
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.
- ↑ نزد امام جواد(ع) از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: میترسم دربارۀ قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلّف نمیشود؛ الغیبة النعماني: ص ۳۰۲ ح ۱۰.
- ↑ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۸ و ۳۹.
- ↑ المیزان: ج۱۱ ص۳۷۹.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ص ۲۵۱ـ ۲۵۲؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۰۱ـ ۱۰۹؛ صمدی، قنبرعلی، آخرین منجی، ص ۱۳۶ـ ۱۴۰؛ حاجیزاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحیگری، ص ۲۶۷.
- ↑ ر.ک. آصف آگاه، سید محمد رضی، بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۱؛ حاجیزاده، یدالله، وجه جمع فراگیر شدن ظلم و فساد در آستانه ظهور حضرت حجت با عدم جواز اباحیگری، ص ۲۶۷.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ص ۲۵۱ ـ ۲۵۲؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص ۱۸ ـ ۲۰؛ محمدی، بهروز، مهدویت، ج ۱۰، ص ۴۸؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۰۱ـ ۱۰۹
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۷ ـ ۲۳۸؛ یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور، ص ۱۳ و ۱۴؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۲ ـ ۲۲۳؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۱۸؛ کارگر، رحیم، مهدویت دوران ظهور، ص ۲۳ و ۲۶ و ۳۳ ـ ۳۷.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹ ـ ۴۹۵
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹ ـ ۴۹۵؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۷ ـ ۲۳۸
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹ ـ ۴۹۵؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰؛ یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور، ص ۱۳ و ۱۴؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۱۸
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹ ـ ۴۹۵؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۲ ـ ۲۲۳؛ آصف آگاه، سید محمد رضی، بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۱
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹ ـ ۴۹۵؛ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۷ ـ ۲۳۸؛ یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور، ص ۱۳ و ۱۴
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۸۹
- ↑ ر.ک. آصف آگاه، سید محمد رضی، بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۱
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹ ـ ۴۹۵
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹ ـ ۴۹۵؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ص ۲۵۱ ـ ۲۵۲؛ یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور، ص ۱۳ و ۱۴؛ آصف آگاه، سید محمد رضی، بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۱
- ↑ ر.ک. علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۷ ـ ۲۳۸؛ یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور، ص ۱۳ آصف آگاه، سید محمد رضی، بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۱؛ کارگر، رحیم، مهدویت دوران ظهور، ص ۲۳ و ۲۶ و ۳۳ ـ ۳۷.
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۱۸؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۷۵؛ آصف آگاه، سید محمد رضی، بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۱
- ↑ ر.ک. آصف آگاه، سید محمد رضی، بازشناسی تعریف علائم و شرایط ظهور، ص ۱۶۰ ـ ۱۶۱
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت دوران ظهور، ص ۲۳ و ۲۶ و ۳۳ ـ ۳۷.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت دوران ظهور، ص ۲۳ و ۲۶ و ۳۳ ـ ۳۷.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت دوران ظهور، ص ۲۳ و ۲۶ و ۳۳ ـ ۳۷.