انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'جامعه بشریت' به 'جامعه بشریت')
 
(۷۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پاسخ جامع مهدویت بالا}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = [[انتظار]] چه ابعادی دارد؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] - [[غیبت امام مهدی]] - [[انتظار فرج]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  [[ابعاد انتظار]]
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   =  [[ابعاد انتظار]]
| تعداد پاسخ = ۱۰
| مدخل وابسته   =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = ۱۰ پاسخ
}}
}}
'''[[انتظار]] چه ابعادی دارد؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[انتظار]] چه ابعادی دارد؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ جامع اجمالی ==
==پاسخ جامع اجمالی==
=== [[ابعاد انتظار]] و [[منتظر]] ===
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
[[انتظار]] به مفهوم مذهبی آن، نوعی پیشروی و استقبال از [[آینده]] بوده و دارای ابعاد گوناگونی از قبیل [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] و... است. توجه به این ابعاد، برای کسی که می‌داند در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[شیعه]]، چه مقدار به انتظار اهمیت داده شده، ضروری است؛ به همین دلیل صاحبان [[ادیان]] و [[مذاهب]]، [[فیلسوفان]]، جامعه‌شناسان، روانشناسان و طرفداران [[احزاب]] و مکاتب، هر کدام با دید و نگرشی خاص دربارۀ آن بحث کرده‌اند<ref>ر.ک: [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۲۹-۳۰.</ref>.
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
{| style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
|-


|[[پرونده:11760.jpg|75px|link=سید علی حسینی خامنه‌ای]]||[[پرونده:11226.jpg|75px|link=علی رضا اعرافی]]||[[پرونده:Pic259.jpg|75px|link=عبدالمجید زهادت]]||[[پرونده:151986.jpg|75px|link=صفر فلاحی]]||[[پرونده:Pic1397.jpg|75px|link=مجید حیدری‌نیک]]||[[پرونده:1368119.jpg|75px|link=رحیم کارگر]]||[[پرونده:783993038.jpg|75px|link=قنبر علی صمدی]]||[[پرونده:1130809.jpg|75px|link=علی قائمی]]||[[پرونده:1403.jpg|70px|link=آفتاب مهر ج۲ (کتاب)]]||[[پرونده:991395.jpg|75px|link=نگین آفرینش ج۱ (کتاب)]]
از طرفی، [[انسان منتظر]] نیز از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی دارای بُعد نظری و عملی بوده و از سوی دیگر از بُعد فردی و اجتماعی برخوردار است و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد [[روحی]] و روانی دارد؛ از همین رو انتظار موعود جهانی در همۀ ابعاد [[زندگی]] [[منتظِر]] تأثیر می‌گذارد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>.


|-
=== ابعاد انتظار بر اساس تقسیم [[منتظران]] به فرد و [[جامعه]] ===
# '''[[بعد فردی انتظار]]''': منتظر در بُعد فردی، هم به [[حیات]] روحی و روانی خود و کسب [[فضیلت‌های اخلاقی]] روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیروی کارآمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر}}؛ غیبة نعمانی، ص۲۰۰، ح ۱۶. </ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref> انتظار باعث می‌شود منتظر در دوران غیبت، در امر [[دین]] خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه [[سستی]] و [[انحراف]] دوری گزیند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: «برای صاحب این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند»؛ لذا "[[انتظار]]" جریان مبارکی است که رنگ [[الهی]] به [[انسان]] و [[حیات]] او می‌بخشد<ref>ر.ک: [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref>.
# '''[[بعد اجتماعی انتظار]]''': انتظار نه تنها در [[زندگی فردی]] [[منتظر]] مؤثر است که در حوزۀ رابطۀ فرد با [[جامعه]] نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وا می‌دارد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲. </ref> در واقع، انتظار این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد<ref>ر.ک: [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>. در جنبۀ [[اجتماعی]] انتظار این است که عوامل اغواکننده در جامعۀ [[حق حیات]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و [[رشد]] و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر [[افکار]] بپردازند و از هر چه که مایۀ [[گمراهی]] و [[فساد]] و انحطاط است دور و برکنار گردند<ref>ر.ک: [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>.


|<sub>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای]]</sub>||<sub>[[علی رضا اعرافی|اعرافی]]</sub>||<sub>[[عبدالمجید زهادت|زهادت]]</sub>||<sub>[[صفر فلاحی|فلاحی]]</sub>||<sub>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک]]</sub>||<sub>[[رحیم کارگر|کارگر]]</sub>||<sub>[[قنبر علی صمدی|صمدی]]</sub>||<sub>[[علی قائمی|قائمی]]</sub>||<sub>[[آفتاب مهر]]</sub>||<sub>[[نگین آفرینش]]</sub>
=== [[ابعاد انتظار]] بر اساس زمینه‌های [[زندگی]] فرد و جامعه ===
==== [[بعد فکری و اعتقادی انتظار]] ====
بعد [[فکری]] زیر بنای [[اعمال]] و [[رفتار انسان]] است و انتظار، [[باورهای اساسی]] [[حیات آدمی]] را در حصار خود [[حفظ]] می‌کند، به بیان دیگر، [[انتظار صحیح]] می‌طلبد که [[منتظِر]]، بنیان‌های [[اعتقادی]] و فکری خود را تقویت کند تا در دام مکتب‌های [[انحرافی]] گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دورۀ [[غیبت امام عصر]]{{ع}} به چاه [[یأس]] و [[ناامیدی]] [[سقوط]] نکند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: «روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن [[زمان]]، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و [[استوار]] بمانند»<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۶۰۲، ح ۱۵.</ref><ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref> حضور [[منتظران]] در [[جامعه]] وقتی کارساز و کارآمد است که همراه با [[دانش]] و [[آگاهی]] باشد<ref>ر.ک: [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص۱۷ -۱۹.</ref> و در پرتو ظهور حضرت، [[عقل]] و [[خرد]] جامعۀ [[بشریت]] کامل می‌‏گردد<ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۹۹، ۲۰۲.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} خطاب به فردی به نام ابوخالد فرمود: «ای ابوخالد مردمانی که در روزگار غیبت به سر می‌برند و معتقدند و [[منتظر]]، از [[مردمان]] همۀ زمان‌ها افضلند؛ زیرا که [[خدای متعال]] به آنان خرد و فهم و [[معرفتی]] داده است که [[غیبت امام]] برای آنان مانند حضور است، این مردم را [[خدا]] مانند سربازان پیکارگر صدر اسلام قرار داده است، همان‌ها که در رکاب [[پیامبر]] [[شمشیر]] می‌زدند و [[پیکار]] می‌کردند آنان [[اخلاص]] پیشگان [[حقیقی]] و [[شیعه]] واقعی‌اند که مردم را به [[دین خدا]] [[دعوت]] می‌کنند»<ref>{{متن حدیث|یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صبِالسَّیْفِ أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْرا}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۲۲. </ref>.<ref>ر.ک: [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص۱۷ ـ ۱۹.</ref>


|-
[[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} از چنان عظمتی برخوردار است که در [[روایات]]، قرین [[اصول دین]]، نظیر [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر شده<ref>کافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰. </ref> و شرط پذیرش اعمال در درگاه الهی است<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۴۱۷.</ref>. همان‌گونه که به [[نص]] [[قرآن کریم]]<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}«امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده‏اند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزید» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، [[دین]] و [[دیانت]] منهای [[ولایت]]، ناقص و ناتمام است، دین و [[اسلام]] منهای [[انتظار مهدی]]{{ع}} نیز فاقد [[ارزش]] و [[مقبولیت]] خداوندی است<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۹.</ref>.
|}
===[[ابعاد انتظار]] و [[منتظر]]===
*[[انتظار]] به مفهوم مذهبی آن، نوعی پیشروی و استقبال از [[آینده]] بوده و دارای ابعاد گوناگونی از قبیل [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] و... است. توجه به این ابعاد، برای کسی که می‌داند در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[شیعه]]، چه مقدار به [[انتظار]] اهمیت داده شده، ضروری است؛ به همین [[دلیل]] صاحبان [[ادیان]] و [[مذاهب]]، [[فیلسوفان]]، جامعه‌شناسان، روانشناسان و طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دید و نگرشی خاص دربارۀ آن بحث کرده‌اند<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۲۹-۳۰. </ref>.
*از طرفی، [[انسان]] [[منتظر]] نیز از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی دارای بُعد نظری و عملی بوده و از سوی دیگر از بُعد فردی و [[اجتماعی]] برخوردار است و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد؛ از همین رو [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همۀ ابعاد [[زندگی]] [[منتظِر]] تأثیر می‌گذارد<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>.
===[[ابعاد انتظار]] بر اساس تقسیم [[منتظران]] به فرد و [[جامعه]]===
# '''[[بعد فردی انتظار]]''': [[منتظر]] در بُعد فردی، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب [[فضیلت‌های اخلاقی]] روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیروی کارآمد برای [[جبهه]] [[نور]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر}}؛ غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶. </ref>.<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref> [[انتظار]] باعث می‌شود [[منتظر]] در [[دوران غیبت]]، در امر [[دین]] خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه [[سستی]] و [[انحراف]] دوری گزیند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: «برای [[صاحب]] این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند»<ref>ر.ک. نویسندگان، [[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.</ref>. لذا "[[انتظار]]" جریان مبارکی است که رنگ [[الهی]] به [[انسان]] و حیات او می‌بخشد<ref>ر.ک. [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.</ref>.
# '''[[بعد اجتماعی انتظار]]''': [[انتظار]] نه تنها در [[زندگی فردی]] [[منتظر]] مؤثر است که در حوزۀ رابطۀ فرد با [[جامعه]] نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲. </ref> در واقع، [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>. در جنبۀ [[اجتماعی]] [[انتظار]] این است که عوامل اغواکننده در جامعۀ [[حق حیات]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و رشد و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر [[افکار]] بپردازند و از هر چه که مایۀ [[گمراهی]] و [[فساد]] و [[انحطاط]] است دور و برکنار گردند<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>.
===[[ابعاد انتظار]] بر اساس زمینه‌های [[زندگی]] فرد و [[جامعه]] ===
====بعد [[فکری]] و [[اعتقادی]] [[انتظار]]====
*بعد [[فکری]] زیر بنای [[اعمال]] و [[رفتار]] [[انسان]] است و [[انتظار]]، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ می‌کند، به بیان دیگر، [[انتظار صحیح]] می‌طلبد که [[منتظِر]]، بنیان‌های [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند تا در دام مکتب‌های [[انحرافی]] گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دورۀ [[غیبت امام عصر]] {{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: «روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان [[غایب]] خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و [[استوار]] بمانند»<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۶۰۲، ح ۱۵.</ref>.<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲؛ نویسندگان، [[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۸.</ref> حضور [[منتظران]] در [[جامعه]] وقتی کارساز و کارآمد است که همراه با [[دانش]] و [[آگاهی]] باشد<ref>ر.ک. [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ -۱۹.</ref> و در پرتو [[ظهور]] [[حضرت]]، [[عقل]] و [[خرد]] جامعۀ [[بشریت]] کامل می‌‏گردد<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} خطاب به فردی به نام ابوخالد فرمود: «ای ابوخالد مردمانی که در [[روزگار غیبت]] به سر می‌برند و معتقدند و [[منتظر]]، از [[مردمان]] همۀ زمان‌ها افضلند؛ زیرا که [[خدای متعال]] به آنان [[خرد]] و [[فهم]] و معرفتی داده است که [[غیبت امام]] برای آنان مانند حضور است، این [[مردم]] را [[خدا]] مانند سربازان پیکارگر [[صدر اسلام]] قرار داده است، همان‌ها که در رکاب [[پیامبر]] [[شمشیر]] می‌زدند و [[پیکار]] می‌کردند آنان [[اخلاص]] پیشگان [[حقیقی]] و [[شیعه]] واقعی‌اند که [[مردم]] را به [[دین خدا]] [[دعوت]] می‌کنند»<ref>{{متن حدیث|یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْرا}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۲۲. </ref>.<ref>ر.ک. [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ ـ ۱۹.</ref>
*[[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} از چنان عظمتی برخوردار است که در [[روایات]]، قرین [[اصول دین]]، نظیر [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر شده<ref>کافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰. </ref> و شرط پذیرش [[اعمال]] در درگاه [[الهی]] است<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۴۱۷.</ref>. همان‌گونه که به [[نص]] [[قرآن کریم]]<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}«امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده‏اند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزید» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، [[دین]] و [[دیانت]] منهای [[ولایت]]، ناقص و ناتمام است، [[دین]] و [[اسلام]] منهای [[انتظار مهدی]] {{ع}} نیز فاقد [[ارزش]] و [[مقبولیت]] خداوندی است<ref>ر.ک. [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۹.</ref>.
*بعد [[اعتقادی]] [[انتظار]]  می‌‌تواند شامل موارد زیر باشد:
##بعد [[توحید]]: [[انتظار]] در ماهیت خود، [[انسان]] [[منتظِر]] را متوجّه خدای [[جهان]] می‌‏‏کند، توجّه به [[خدا]] و طلب [[فرج]] از درگاه او، از مهم‏ترین اصول [[مهدی]] ‏باوری است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲. </ref>.
##بعد [[نبوت]]: [[منتظران]] [[چشم به راه]] کسی هستند که در او، صفات و آثار [[پیامبران]] گرد آمده است، او می‌‏‏آید تا [[آرمان]] [[پیامبران]] را تحقّق بخشد و [[دین]] خدایی را بگستراند و ندای [[توحید]] را به همه عالم برساند<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲. </ref>.
##بعد [[امامت]]: [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[وصی]] صدّیقین و [[خاتم ائمۀ طاهرین]] {{ع}} است و [[امامان]] پیشین یکایک او را یاد کرده‏‌اند او [[فرزند]] و یادگار و ادامه دهندۀ راه آنان است. [[مهدی]]، مظهر [[قائم]] [[امامت]] است و [[انتظار ظهور]] او، بزرگ‏ترین تأکید بر اصل [[امامت]] و [[رهبری]] است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲. </ref>.
##بعد [[عدل]]: [[انتظار امام مهدی]] {{ع}}، [[انتظار ظهور]] [[عدل]] است؛ به گونه ای که او [[جهان]] آکنده از [[بیداد]] را از داد پر می‌‏‏سازد<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲. </ref>.
##بعد [[معاد]]: در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهمِ، [[معاد]] و بازگشت مسئولانه به نزد [[خداوند]]، همواره حضور دارد. [[مهدی]] به [[هنگام ظهور]]، [[ستمگران]] و [[ظالمان]] را [[کیفر]] می‌‏دهد و [[مؤمنان]] را [[عزیز]] می‌‏‏دارد و از [[علایم حتمی]] فرارسیدن [[رستاخیز]]، [[ظهور مهدی]] است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲. </ref>.
====بعد روحی و روانی [[انتظار]]====
*[[انتظار]] دارای آثار [[عظیم]] و شگفت روانی و [[تربیتی]] است<ref>ر.ک. [[علی رضا اعرافی|اعرافی، علی رضا]]، [[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]، ص۱۷.</ref> که شخص [[منتظِر]] را وادار می‌‌کند تا به تقویت حیات روحی و روانی و جسمی خود و کسب [[فضیلت‌های اخلاقی]] روی ‌آورد<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲. </ref> تا در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر [[گرفتاری‌ها]] و مشکلات بالا ببرد<ref>ر.ک. [[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۳۳-۴۳.</ref>. یکی از [[یاران امام]] [[باقر]] {{ع}} پرسید: «[[فرج]] شما چه هنگام است؟ آن [[حضرت]] فرمود: هرگز، هرگز، [[فرج]] ما نمی‌رسد، تا اینکه [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید تا کدورت‌ها، رفته [[صفا]] بماند»<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ{{ع}}مَتَی یَکُونُ فَرَجُکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَا یَکُونُ فَرَجُنَا حَتَّی تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا یَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّی یُذْهِبَ [اللَّهُ تَعَالَی‏] الْکَدِرَ وَ یُبْقِیَ الصَّفْو}}؛ الغیبه طوسی، ص ۳۳۹.</ref> پس [[منتظر]] در این دوران پر مخاطره، با [[درک]] [[قدر]] و [[منزلت]] خود، با سعۀ صدر، [[شناخت]] تمامی موانع و رعایت [[تقوا]]؛ روحیۀ خود را در [[پناه]] [[قرآن و عترت]] حفظ کرده، با [[نشاط]] و بالندگی، [[چشم به راه]] [[امام]] خوبان خواهد بود<ref>ر.ک. [[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۳۳-۴۳؛ نویسندگان، [[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۸.</ref>.
====بعد [[اخلاقی]] و [[تربیتی]] [[انتظار]]====
*[[بشریت]] [[انتظار]] دارد اصول و مبانی [[اخلاقی]] براساس قواعد [[الهی]] باشد که در سایۀ آن رشد و [[صلاح]] پدید ‌آید، [[مفاسد]] و آلودگی‌ها از [[جامعه]] رخت بر ‌بندند<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>. [[انتظار مهدی]] {{ع}} در [[حقیقت]]، [[انتظار]] تحقق همۀ این [[خوبی‌ها]] و برآورده شدن آرمان‌های [[فطری]] همۀ [[انسان]] هاست<ref>ر.ک. [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۹.</ref>. [[انتظار]] موجب می‌‌شود [[منتظِر]] هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] می‌گمارد<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: «هر کس خوش دارد در شمار [[یاران قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[اخلاق]] [[نیک]] اسلامی‌ باشد، اگر او پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} درگذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی است که [[قائم]] را [[درک]] کرده، به حضور او می‌رسند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. لذا یک [[منتظر]]، با [[اخلاق]] اسلامی‌ و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر [[امام زمان]] در [[جامعه]] خواهد بود<ref>ر.ک. نویسندگان، [[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص ۱۰۴ - ۱۰۸. </ref>.
====بعد [[سیاسی]] [[انتظار]]====
*[[انسان‌ها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند. حاکمی را می‌طلبند که بتواند ارزش‌های انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد، [[ظلم]] و اختناق را نفی کند، به طرد [[استکبار]] و استعباد بپردازد. [[انسان‌ها]] خواستار سیاستی [[الهی]] و [[حکومتی]] [[واحد]] هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد و [[حکومتی]] که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند و [[رهبر]] و راهنمای‌شان [[قانون]] واحدی باشد<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>. [[انتظار]]، با توجه به نقش سازنده و کارآمد آن در سازماندهی و [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[جامعه]]، دارای نقشی تأثیر گذار در تغییر و [[اصلاح]] [[نظام سیاسی]] است<ref>ر.ک. [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۹.</ref> و [[منتظر]] [[دولت کریمه]] نباید خود را از حضور [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[محروم]] نماید. تا اشخاص غیر [[معتقد]] [[مسند]] امور را به دست گیرند و موجب [[انحراف]] [[جامعه]] ‌شوند<ref>ر.ک. [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ -۱۹.</ref>.
====[[بعد اقتصادی]] [[انتظار]]====
*حراست از [[فرهنگ دینی]] و [[اسلامی]] و [[مرزبانی]] اندیشۀ [[اسلامی]] و زنده نگه داشتن آن و [[تبلیغ]] این [[فرهنگ]] پویا، بدون پشتوانۀ [[مالی]] و [[اقتصادی]] امکان‌پذیر نیست و به همین جهت [[منتظران]] باید با سعی و تلاش در عرصه‌های مختلف [[صنعت]]، [[کشاورزی]] و... این [[آرزو]] و خواست را تحقق بخشند<ref>ر.ک. [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ -۱۹.</ref>. در جنبۀ [[اقتصادی]]، [[امیدها]] و [[انتظارها]] متوجه تعدیل عادلانۀ [[ثروت]] است تا فواصل طبقاتی از میان برداشته شود و کسب و [[تجارت]]، برای همگان یکسان باشد. وضع آن چنان نباشد که میلیاردر و خاک‌نشین داشته باشیم. یکی در کاخ [[زندگی]] کند و دیگری در زاغه‌ای. [[انتظار]] این است که کشورهای [[قوی]] برای [[تصرف]] بازار فروش، برای فروش کالاهای خود و برای فروش اسلحه‌های سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، [[ملت‌ها]] را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را [[مصرف]] کنندۀ صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>. 
====بعد [[نظامی]] و انتظامی [[انتظار]]====
*طبق [[دستور]] حیات بخش [[قرآن]]: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده  در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> [[دین‌داران]] در همۀ اعصار به ویژه [[عصر غیبت]] باید نیرومند باشند و با تمام [[توان]] از [[آیین]] و [[فرهنگ]] خویش [[دفاع]] همه جانبه نمایند<ref>ر.ک. [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ -۱۹.</ref>. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشۀ [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های کج‌روی و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های [[ناصالح]] را از [[جامعه]] طرد نمایند، افراد [[صالح]] و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>.


==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه==
بعد [[اعتقادی]] [[انتظار]] می‌‌تواند شامل موارد زیر باشد:
{{یادآوری پاسخ}}
# بعد توحید: انتظار در ماهیت خود، [[انسان]] [[منتظِر]] را متوجّه خدای [[جهان]] می‌‏‏کند، توجّه به [[خدا]] و طلب [[فرج]] از درگاه او، از مهم‏ترین اصول [[مهدی]] ‏باوری است.
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله حسینی خامنه‌ای؛}}
# بعد نبوت: [[منتظران]] چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار [[پیامبران]] گرد آمده است، او می‌‏‏آید تا آرمان پیامبران را تحقّق بخشد و [[دین]] خدایی را بگستراند و ندای توحید را به همه عالم برساند.
[[پرونده:11760.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]]]
# بعد [[امامت]]: [[حضرت مهدی]]{{ع}}، [[وصی]] صدّیقین و خاتم ائمۀ طاهرین{{ع}} است و [[امامان]] پیشین یکایک او را یاد کرده‏‌اند او فرزند و یادگار و ادامه دهندۀ راه آنان است. مهدی، مظهر [[قائم]] امامت است و [[انتظار ظهور]] او، بزرگ‏ترین تأکید بر اصل امامت و [[رهبری]] است.
::::::آیت‌الله '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
# بعد [[عدل]]: [[انتظار امام مهدی]]{{ع}}، [[انتظار ظهور]] [[عدل]] است؛ به گونه ای که او [[جهان]] آکنده از [[بیداد]] را از داد پر می‌‏‏سازد.
::::::«یک بعد، این است که [[انتظار]] به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. [[انتظار]] داریم یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیرکافی است و منتظریم تا ظرفیت [[نیکی]] عالم پر بشود. یک بعد دیگر از [[ابعاد انتظار]]، [[دل]] گرمی [[مؤمنین]] نسبت به [[آینده]] است. [[انتظار]] [[مؤمن]]، یعنی این که [[تفکر]] [[الهی]] - این [[اندیشه]] روشنی که [[وحی]] بر [[مردم]] عرضه کرده است - یک روز سراسر [[زندگی]] [[بشر]] را فرا خواهد گرفت. یک بعد [[انتظار]] این است که [[منتظر]] با [[شوق]] و [[امید]] حرکت بکند. [[انتظار]] یعنی [[امید]]<ref>سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی شرکت کننده در سمینار تبیین حکم تاریخی حضرت امام خمینی، در سالروز میلاد امام عصر{{ع}}، ۱۱/۱۲/۶۹.</ref>.
# بعد [[معاد]]: در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهمِ، معاد و بازگشت مسئولانه به نزد [[خداوند]]، همواره حضور دارد. [[مهدی]] به هنگام ظهور، [[ستمگران]] و [[ظالمان]] را [[کیفر]] می‌‏دهد و [[مؤمنان]] را عزیز می‌‏‏دارد و از [[علایم حتمی]] فرارسیدن [[رستاخیز]]، [[ظهور مهدی]] است<ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۹۹ ـ ۲۰۲.</ref>.
::::::یکی از [[ابعاد انتظار]]، [[اعتماد]] و [[امیدواری]] به [[آینده]] و مأیوس نبودن است همین [[روح]] [[انتظار]] است که به [[انسان]] [[تعلیم]] می‌دهد تا در راه خیر و [[صلاح]] [[مبارزه]] کند. اگر [[انتظار]] و [[امید]] نباشد، [[مبارزه]] معنی ندارد و اگر [[اطمینان]] به [[آینده]] هم نباشد، [[انتظار]] معنی ندارد. [[انتظار واقعی]] با [[اطمینان]] و [[اعتماد]] ملازم است. کسی که شما می‌دانید خواهد آمد، انتظارش را می‌‌کشید و [[انتظار]] کسی که به آمدنش [[اعتماد]] و [[اطمینان]] ندارید، انتظاری [[حقیقی]] نیست. [[اعتماد]]، لازمه [[انتظار]] است و این هر دو، ملازم با [[امید]] است و امروز این [[امید]]، امری لازم برای همه [[ملت‌ها]] و [[مردم]] [[دنیا]] می‌‌باشد<ref>خجسته سالروز ولادت امام زمان، ۲۲/۱۲ /۶۸.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۴۵-۴۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲. آیت‌الله اعرافی؛}}
==== [[بعد روحی و روانی انتظار]] ====
[[پرونده:11226.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی رضا اعرافی]]]]
انتظار دارای آثار عظیم و شگفت روانی و [[تربیتی]] است<ref>ر.ک: [[علی رضا اعرافی|اعرافی، علی رضا]]، [[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]، ص۱۷.</ref> که شخص [[منتظِر]] را وادار می‌‌کند تا به تقویت [[حیات]] [[روحی]] و روانی و جسمی خود و کسب [[فضیلت‌های اخلاقی]] روی ‌آورد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲. </ref> تا در کوران حوادث و [[ناملایمات]] از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر [[گرفتاری‌ها]] و [[مشکلات]] بالا ببرد<ref>ر.ک: [[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص۳۳-۴۳.</ref>. یکی از [[یاران امام باقر]]{{ع}} پرسید: «[[فرج]] شما چه هنگام است؟ آن حضرت فرمود: هرگز، هرگز، فرج ما نمی‌رسد، تا اینکه غربال شوید، و باز هم غربال شوید، و باز هم غربال شوید تا کدورت‌ها، رفته صفا بماند»<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ{{ع}}مَتَی یَکُونُ فَرَجُکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَا یَکُونُ فَرَجُنَا حَتَّی تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا یَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّی یُذْهِبَ [اللَّهُ تَعَالَی‏] الْکَدِرَ وَ یُبْقِیَ الصَّفْو}}؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۹.</ref> پس [[منتظر]] در این دوران پر مخاطره، با [[درک]] قدر و [[منزلت]] خود، با سعۀ صدر، [[شناخت]] تمامی موانع و رعایت [[تقوا]]؛ روحیۀ خود را در پناه [[قرآن و عترت]] [[حفظ]] کرده، با [[نشاط]] و بالندگی، چشم به راه [[امام]] خوبان خواهد بود<ref>ر.ک: [[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص۳۳-۴۳؛ نویسندگان، [[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ص۱۰۴ ـ ۱۰۸.</ref>.
::::::آیت‌الله '''[[علی رضا اعرافی]]'''، درمقاله ''«[[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در [[مکتب]] [[شیعی]] دو چهره و رکن دارد: [[انتظار]] فردی که محور و کانون یک نوع [[جهانی شدن]] به معنای عمیق و همه‌جانبه است و دیگری خود آن [[جهانی شدن]] و تحول و حادثه بزرگ و فراگیر این دو رکن در [[انتظار]] [[شیعی]] از [[انتظار]] با [[مذاهب]] و مکاتب دیگر متفاوت است وجه تمایز این است که این دو بعد [[انتظار]] کاملاً متشخص است و دقائق و ریزه‌کاری‌های آن تعیین شده است؛ در خصوص رکن اول فرد [[منتظر]] متعین، متشخص، زنده، [[بصیر]] و خبیر است و [[انتظار]] و ارتباط با او، که از مقوله اضافه است، نسبت میان موجود و معدوم نیست بلکه رابطه‌ای است زنده و با [[نشاط]] و پویا و پایدار میان [[مؤمن]] و فردی زنده به عنوان یک الگوی تمام عیار [[بشریت][[انتظار]] اضافه بین موجود و موجود اضافه‌ای زنده است و دارای آثار [[عظیم]] و شگفت روانی و [[تربیتی]] و [[اجتماعی]] رکن دوم [[انتظار]] یعنی آن حادثه و تحول [[تاریخی]] نیز تحولی است تعریف شده، فراگیر همگان را شامل می‌شود. همه اقلیم‌ها را در می‌نوردد و مثبت به سمت [[معنویت]] و در جهت تأمین نیازهای بشری و پس از یک دوره [[نومیدی]] با [[اشتیاق]] و علاقه از آن استقبال می‌شود و حاصل آن یک نوع [[جهانی شدن]] [[معنوی]] و بسیار متعالی خواهد بود»<ref>[[علی رضا اعرافی|اعرافی، علی رضا]]، [[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]، ص۱۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛}}
==== بعد [[اخلاقی]] و [[تربیتی]] [[انتظار]] ====
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
[[بشریت]] انتظار دارد اصول و مبانی اخلاقی براساس قواعد [[الهی]] باشد که در سایۀ آن [[رشد]] و صلاح پدید ‌آید، [[مفاسد]] و آلودگی‌ها از [[جامعه]] رخت بر ‌بندند<ref>ر.ک: [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>. [[انتظار مهدی]]{{ع}} در [[حقیقت]]، انتظار تحقق همۀ این خوبی‌ها و برآورده شدن آرمان‌های [[فطری]] همۀ [[انسان]] هاست<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۹.</ref>. انتظار موجب می‌‌شود [[منتظِر]] هم به ساختن خود و هم به سامان دادن جامعه [[همت]] می‌گمارد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: «هر کس خوش دارد در شمار [[یاران قائم]] باشد، باید در عصر انتظار، مظهر [[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد، اگر او پیش از [[قیام قائم]]{{ع}} درگذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی است که [[قائم]] را [[درک]] کرده، به حضور او می‌رسند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>؛ لذا یک [[منتظر]]، با [[اخلاق اسلامی]] و زیبای خود، بیانگر [[روی خوش]] و معطر [[امام زمان]] در جامعه خواهد بود.
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انسان]] از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و [[اجتماعی]] است، و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همه ابعاد زندگی [[منتظر]] تأثیر می‌گذارد.
::::::در بعد [[فکری]] که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ می‌کند. به بیان دیگر، [[انتظار]] صحیح می‌طلبد که [[منتظر]]، بنیان‌های [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دوره [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند.
::::::[[امام باقر]] {{ع}} فرمود: روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان [[غایب]] خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و استوار بمانند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۶۰۲، ح ۱۵.</ref>. یعنی در دوره [[غیبت]] که [[دشمنان]] با انواع شبهه‌ها می‌کوشند تا [[اعتقادات]] درست [[شیعیان]] را از بین ببرند به [[برکت]] قرار گرفتن در سنگر [[انتظار]]، مرزهای عقیدتی حفظ می‌شود.
::::::در بُعد عملی، [[انتظار]] به همه اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد. [[منتظر]] باید در میدان عمل بکوشد تا زمینه‌های [[ظهور]] [[دولت حق]] فراهم شود؛ بنابراین، [[منتظر]] در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] می‌گمارد.  
::::::در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های [[اخلاقی]] روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیروی کارآمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.
::::::[[انتظار]] [[آدمی]] را از محدوده خود فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط می‌کند؛ یعنی [[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که شرط [[ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛}}
==== [[بعد سیاسی انتظار]] ====
[[پرونده:151986.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[صفر فلاحی]]]]
[[انسان‌ها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند. حاکمی را می‌طلبند که بتواند ارزش‌های انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد، [[ظلم]] و اختناق را [[نفی]] کند، به طرد [[استکبار]] و استبعاد بپردازد. انسان‌ها خواستار سیاستی الهی و حکومتی واحد هستند، سیاستی که حد و [[مرز]] جغرافیایی نشناسد و حکومتی که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند و [[رهبر]] و راهنمای‌شان [[قانون]] واحدی باشد<ref>ر.ک: [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>. [[انتظار]]، با توجه به نقش سازنده و کارآمد آن در سازماندهی و [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[جامعه]]، دارای نقشی تأثیر گذار در [[تغییر]] و اصلاح نظام سیاسی است<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۹.</ref> و [[منتظر]] [[دولت کریمه]] نباید خود را از حضور سیاسی و [[اجتماعی]] [[محروم]] نماید. تا اشخاص غیر [[معتقد]] مسند امور را به دست گیرند و موجب [[انحراف]] جامعه ‌شوند<ref>ر.ک: [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص۱۷ -۱۹.</ref>.
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[صفر فلاحی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«هرچند [[تکالیف]] و [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] فراوان است و بزرگان نیز در آثار خود آنها را برشمرده‌اند، ما در این قسمت تنها به بعض ابعاد آن اشاره می‌کنیم.
::::#'''بُعد [[دینداری]]:''' [[منتظر]] باید کوشش نماید تا [[دین]] و [[عقاید]] خود را در عمل، [[اعتقاد]] و مبانی حفظ نماید، و در کسب آگاهی‌های لازم از [[اسلام]] [[ناب]] محمدی کوشش نماید<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱.</ref>.
::::#'''بُعد [[دین آموزی]] و نشر [[معارف]]:''' از [[وظایف منتظران]] اینکه در راه ترویج [[اندیشه]] [[ناب]] اسلامی [[تلاش]] نماید سعی کند [[روح]] [[تعهد]] و [[تعبد]] را در [[جامعه]] گسترش دهد... [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]]{{صل}} فرمود: "خوشا به حاش شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبت]] او، که [[خدا]] آنها را در کتاب خود توصیف نموده این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای پرهیزگاران"<ref>ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۱.</ref>.
::::#'''بُعد [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]]:''' حراست از [[فرهنگ دینی]] و اسلامی و مرزبانی [[اندیشه]] اسلامی و زنده نگه داشتن آن از جمله [[وظایف منتظران]] است. بدون [[تردید]] [[تبلیغ]] این [[فرهنگ]] پویا بدون پشتوانه مالی و [[اقتصادی]] امکان‌پذیر نیست و به همین جهت [[منتظران]] باید با سعی و [[تلاش]] در عرصه‌های مختلف [[صنعت]]، [[کشاورزی]] و... این [[آرزو]] و خواست را تحقق بخشند.
::::#'''بُعد [[سیاسی]] و نظامی:''' [[منتظر]] [[دولت کریمه]] نمی‌تواند خود را از حضور [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] محروم نماید. در صورت [[غیبت]] او از صحنه‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] جا برای اشخاص غیر [[معتقد]] باز می‌شود و کسانی مسند امور را به دست خواهند گرفت که موجب [[انحراف]] [[جامعه]] می‌شوند... طبق [[دستور]] حیات بخش [[قرآن]]: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ}}<ref>انفال / ۶۰.</ref> دین‌داران در همه اعصار به ویژه عصر [[غیبت]] باید نیرومند باشند و با تمام توان از [[آیین]] و [[فرهنگ]] خویش [[دفاع]] هم جانبه نمایند.
::::#'''بُعد [[دانش]] روز و سازماندهی:''' حضور [[منتظران]] در [[جامعه]] وقتی کارساز و کارآمد است که همراه با [[دانش]]، [[آگاهی]] و سازماندهی باشد یعنی در صورتی که تشکیلاتی منسجم و نیرومند باشد، از هرز رفتن نیروها جلوگیری می‌کند و زمینه [[ظهور]] و شرایط آن را بهتر فراهم می‌نماید... به دو [[حدیث]] ذیل توجه کنید: [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] خطاب به اصحابش فرمود: شما [[اصحاب]] من هستید، لکن برادران من مردمی‌اند که در [[آخرالزمان]] می‌آیند. آنان به [[نبوت]] و [[دین]] من [[ایمان]] می‌آورند با اینکه مرا ندیده‌اند... هر یک از آنان [[اعتقاد]] و [[دین]] خویش را به هر [[سختی]] نگاه می‌دارد. چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می‌کند یا [[آتش]] پردوام چوب داغ را در دست نگاه می‌دارد آن [[مؤمنان]] مشعل‌های فروزان‌اند در تاریکی‌ها و [[خداوند]] آنان را از آشوب‌های تیره و تار ([[آخر الزمان]]) [[نجات]] خواهد داد<ref>بحار، ج ۵۲، ۱۲۴.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} خطاب به [[ابوخالد]] فرمود: "ای ابوخالد مردمانی که در روزگار [[غیبت]] به سر می‌برند و معتقدند و [[منتظر]] از مردمان همه زمان‌ها افضلند؛ زیرا که [[خدای متعال]] به آنان [[خرد]] و [[فهم]] و معرفتی داده است که [[غیبت امام]] برای آنان مانند حضور است این [[مردم]] را [[خدا]] مانند سربازان پیکارگر صدر [[اسلام]] قرار داده است همان‌ها که در رکاب [[پیامبر]] [[شمشیر]] می‌زدند و پیکار می‌کردند آنان [[اخلاص]] پیشگان حقیقی و [[شیعه]] واقعی‌اند که [[مردم]] را به [[دین خدا]] [[دعوت]] می‌کنند<ref>بحار، ج ۵۲، ۱۲۲.</ref>»<ref>[[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ -۱۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین حیدری‌نیک؛}}
==== [[بعد اقتصادی انتظار]] ====
[[پرونده:Pic1397.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجید حیدری‌نیک]]]]
حراست از فرهنگ دینی و [[اسلامی]] و [[مرزبانی]] اندیشۀ اسلامی و زنده نگه داشتن آن و [[تبلیغ]] این [[فرهنگ]] پویا، بدون پشتوانۀ [[مالی]] و [[اقتصادی]] امکان‌پذیر نیست و به همین جهت [[منتظران]] باید با سعی و تلاش در عرصه‌های مختلف صنعت، [[کشاورزی]] و... این [[آرزو]] و خواست را تحقق بخشند<ref>ر.ک: [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص۱۷ -۱۹.</ref>. در جنبۀ اقتصادی، [[امیدها]] و انتظارها متوجه تعدیل عادلانۀ [[ثروت]] است تا فواصل طبقاتی از میان برداشته شود و کسب و [[تجارت]]، برای همگان یکسان باشد. وضع آن چنان نباشد که میلیاردر و خاک‌نشین داشته باشیم. یکی در کاخ [[زندگی]] کند و دیگری در زاغه‌ای. انتظار این است که کشورهای [[قوی]] برای تصرف [[بازار]] فروش، برای فروش کالاهای خود و برای فروش اسلحه‌های سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، [[ملت‌ها]] را مجبور به [[خرید و فروش]] نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را [[مصرف]] کنندۀ صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند<ref>ر.ک: [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>.
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انسان]] [[منتظر]] باید از [[آمادگی]] همه جانبه برخوردار باشد؛ [[فکری]] و روحی، برنامه ریزی، عملی.
:::::*'''توانمندی‌های [[فکری]]''': سقف‌های سنگین و رسالت‌های بزرگ، پایه‌های محکم می‌خواهند، پایه‌هایی که در [[شعور]] و احساس قرار گرفته باشند. بدین جهت [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لِكُلِّ شَيءٍ دِعَامَةٌ وَ دعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهُ وَ الْفَقِيهُ الْوَاحِدُ أَشَدُّ عَلَيَّ الشَّيْطانُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ}}<ref>نهج الفصاحه، ح ۹۰.</ref>. برای هر چیز، پایه‌ای است؛ اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]]‌گزار [بدون [[شناخت]] ] محکم‌تر و اثرگذارتر است.(...) آن چه یک [[منتظر]] باید در زمینه [[فکری]] به آن مسلح باشد، [[درک]] و [[شناخت]] [[قدر]] خویش است که معیار [[انتخاب]] [[مکتب]] هاست و [[انسان]] را در برابر افکار گوناگون [[راهنمایی]] می‌نماید و [[انتخاب]] [[بهترین]] را ممکن می‌سازد. چون بهترین‌ها در شعاری که ارائه می‌دهند، همراه مقایسه‌ای که در میان این [[شعار]] و [[قدر]] وجود من برقرار می‌شود، [[انتخاب]] می‌گردد. با توجه به همین معیار است که می‌توانی کار گروه‌ها و مکتب‌های گوناگون را نقد بزنی. لازم نیست همه مکاتب را مطالعه کرد، بلکه همین [[قدر]] از مکاتب را باید دانست که طرح آن‌ها برای سرانجام [[انسان]] چیست؟ مثلا وقتی شما می‌خواهید یک جفت کفش بخرید، تمام کفش‌های یک فروشگاه را [[آزمایش]] نمی‌کنید. اندازه و شماره پا، شما را در [[انتخاب]] [[بهترین]] [[کمک]] می‌کند
:::::*'''توانمندی‌های روحی''':(...) ایجاد [[روحیه]]، امر مهمی است که در دوره [[انتظار]] باید حاصل شود، ولی مهم‌تر از آن، راه‌های ایجاد این [[روحیه]] است که چگونه و با چه روشی این [[روحیه]] در [[منتظر]] پدید می‌آید. اکنون به مواردی اشاره می‌کنیم:
:::::#'''[[درک]] [[قدر]]''': [[آدمی]] که اندازه خودش را شناخته، به سبب کمترها توفان نمی‌گیرد و از جا نمی‌کند. ظرفیت و وسعت روحی ما در آن چه بر ما اثر می‌گذارد، و آن را خوب می‌شماریم و به آن اهمیت می‌دهیم، مشخص می‌شود. زیرا [[امام علی]] {{ع}} می‌گوید: {{متن حدیث| قِيمَةُ كُلُّ امْرِءٍ مَا يُحْسِنُهُ}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۸۱.</ref>؛ {{متن حدیث|قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۴۷.</ref>؛(...)
:::::#'''[[رفعت ذکر]]''': رفعت ذکر هم سبب وسعت صدر می‌تواند باشد و [[قرآن]] چه زیبا به این موضوع اشاره دارد؛ {{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}<ref>«آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.</ref> (...)
:::::#'''دیدن تمام راه''': کسی که تمامی راه را دیده، مانع‌ها را شناخته است، این وجود [[آگاه]] مطلع [[منتظر]] است و از دیدن حوادث و [[گرفتاری‌ها]] نمی‌لرزد. زیرا از پیش آماده شده، به [[انتظار]] نشسته است. کسانی می‌لرزند که با رؤیاها و توقع‌های بی حساب، راه افتاده‌اند و به گمانشان تا راه افتادی، تمام [[دشمنان]] برایت [[نقل]] و نبات می‌آورند. ولی آنان که مانع‌ها را دیده‌اند و برای [[مبارزه]] با آنها آماده شده‌اند به وسعت روحی رسیده‌اند و با [[استقامت]] و [[مجاهدت]] به پیمودن راهشان ادامه می‌دهند.
:::::#'''[[اطاعت]] و [[تقوا]]''': کسی که حدود را می‌شناسد و تکلیفش را می‌داند و به این [[تکلیف]] می‌خواهد عمل کند، دیگر فشاری ندارد، بلکه در [[جایگاه]] امن نشسته است؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ}}<ref>«پرهیزگاران در جایگاهی امنند» سوره دخان، آیه ۵۱.</ref>(...)
:::::#'''[[پیوند با خدا]]''': [[رزق]] [[انسان]] فقط در [[خواندن]] کتاب نیست. مطالعه آفاق و انفس هم آیه‌ها و نشانه‌هایی را در پی دارد و مایه‌های [[فکری]] و روحی [[انسان]] را [[استحکام]] می‌بخشد(...)
:::::#'''تمرین و ممارست''': اگر [[انسان]] با آن شناختی که یافته، [[زندگی]] کند؛ یعنی؛ آن چه فهمید، حرکت و تمرین کند، بارهای سنگین را می‌تواند بردارد.(...)
:::::*'''برنامه ریزی''': [[منتظر]] باید طرح داشته باشد و با توجه به نقشه [[سازندگی]]، دنبال [[مصالح]] و لوازمی باشد که قبلا برنامه ریزی کرده است. نکاتی که در این زمینه باید مد نظر داشت، عبارت است از:
:::::#'''[[هدف]] مندی''': طرح بر اساس [[هدف]] و [[هدف]] بر اساس [[درک]] از [[قدر]] و [[ارزش]]، شکل می‌گیرد. با در دست داشتن [[هدف]]، کلید طرح به دست می‌آید.
:::::#'''ارزش‌مندی [[هدف]]''': انسانی که خودش را میوه هستی می‌بیند و [[آدمی]] که در او همت‌های بلند شکل می‌گیرد و مسئولیت‌های بزرگ پذیرفته می‌شود، [[فقر]] و [[جهل]] و [[فسق]] و [[شرک]] و [[کفر]] را نمی‌تواند [[تحمل]] کند. او در خود و در اجتماع، در پی این ارزش‌های بالاتر می‌گردد و برای این ارزش‌های [[مقدس]] مجبور است که طراحی کند.
:::::#'''تجزیه [[هدف]]''':[[بهترین]] کار برای رسیدن به [[هدف]] و برداشتن موانع، تقسیم آن هاست؛ یعنی باید نیازها، مسایل، مراحل و موانع را شناسایی کرد. هم چنین باید به جای نشستن و [[حسرت]] خوردن، حرکت کرد تا راه رسیدن به هریک از مقدمات و مراحل را [[شناخت]] و برای درگیری با مانع‌ها آماده شد.
:::::#'''ابتناء بر [[فقه]] و [[آگاهی]]''': اکنون این طرح و تقدیر، [[انسان]] [[منتظر]] را از پراکنده کاری و دوباره کاری و خراب کاری، نگه می‌دارد؛ چون کارهای پراکنده در طرح، [[جان]] گرفته، به سوی [[هدف]]، هماهنگ گردیده، از [[فقه]] و [[آگاهی]]، [[برکت]] می‌گیرد.(...)
:::::*'''[[توانمندی]] در عمل''': در مرحله عمل، به دو عامل دیگر [[نیاز]] است که در روش [[تربیتی]] [[انبیا]] از آن سخن به میان رفته است؛ {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. همه [[انبیا]] افزون بر [[بینات]]، همراه با کتاب و [[میزان]] بوده‌اند. در [[بینش]] [[دینی]]، افراد نه با عمل که با [[بینش]] شان از یک عمل، به [[ارزش]] می‌رسند. در [[بینش]] [[اسلامی]]، همه [[مسئول]] هستند؛ {{متن حدیث|كُلُّكُم رَاعٍ و كُلَّكُم مَسْؤُولٌ عن رَعِيَّتِه}}<ref>ارشاد القلوب، ص ۱۸۴؛ تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۶.</ref>. انجام دادن چنین مهمی، به دو عامل دیگر [[نیازمند]] است، کتاب و [[میزان]]؛ یعنی با کتاب، به ضابطه‌ها برسد و دستورها را بشناسد و هنگام تزاحم دو [[دستور]]، با میزان‌ها و معیارها، از بن بست بیرون بیاید»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۳۳-۴۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛}}
==== [[بعد نظامی و انتظامی انتظار]] ====
[[پرونده:1368119.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[رحیم کارگر]]]]
طبق دستور [[حیات]] بخش [[قرآن]]: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> [[دین‌داران]] در همۀ اعصار به ویژه عصر غیبت باید نیرومند باشند و با تمام توان از [[آیین]] و [[فرهنگ]] خویش [[دفاع]] همه جانبه نمایند<ref>ر.ک: [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص۱۷ -۱۹.</ref>. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشۀ [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های [[کج‌روی]] و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های ناصالح را از جامعه طرد نمایند، افراد صالح و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند<ref>ر.ک: [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>.
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[آثار انتظار]] منحصر در بعد [[سیاسی]] نیست؛ بلکه [[انتظار]] و [[مهدی]] ‏باوری، زوایا و ابعاد مختلفی دارد. از جمله:
:::::#'''بعد [[توحید]]'''؛ [[انتظار]] در ماهیت خود، [[انسان]] [[منتظر]] را متوجّه خدای [[جهان]] می‌‏‏کند. توجّه به [[خدا]] و طلب [[فرج]] از درگاه او، از مهم‏ترین اصول [[مهدی]] ‏باوری است.
:::::#'''بعد [[نبوت]]'''؛ [[منتظران]] چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار [[پیامبر]] گرد آمده است. هرکس [[دوست]] دارد، [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[محمد]] را ببیند، می‌‏‏تواند چهره آنان را در [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} ببیند. او می‌‏‏آید تا [[آرمان]] [[پیامبران]] را تحقّق بخشد و [[دین]] خدایی را بگستراند و ندای [[توحید]] را به همه عالم برساند.
:::::#'''بعد قرآنی'''؛ [[مهدی]] {{ع}}، زنده‌‏کننده همه [[احکام]] [[قرآن]] است. [[انسان]] [[منتظر]] همواره این [[آرمان]] را در [[دل]] زنده می‌‏‏دارد که روزی با [[ظهور]] آن [[حضرت]]، [[قرآن]] و آموزه‏‏‌های آن در سراسر [[جهان]] [[حاکمیت]] یابد و برنامه زندگی گردد.
:::::#'''بعد [[امامت]]'''؛ [[مهدی]]، [[وصی]] صدّیقین و خاتم [[ائمه]] طاهرین است. [[امامان]]] پیشین یکایک او را یاد کرده‏‌اند. او [[فرزند]] و یادگار و ادامه‌‏دهنده راه آنان است. [[مهدی]]، مظهر [[قائم]] [[امامت]] است و [[انتظار ظهور]] او، بزرگ‏ترین تأکید بر اصل [[امامت]] و [[رهبری]] است.
:::::#'''بعد [[عدل]]'''؛ [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]، [[انتظار ظهور]] [[عدل]] است. او [[جهان]] آکنده از [[بیداد]] را، از داد پر می‌‏‏سازد و [[عدل]] خدایی را در همه ‏جا و همه ‏سو سرایت می‌‏‏دهد.
:::::#'''بعد [[معاد]]'''؛ در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم [[معاد]] و بازگشت مسئولانه به نزد [[خداوند]]، همواره حضور دارد ... [[مهدی]] به [[هنگام ظهور]]، [[ستمگران]] را [[کیفر]] می‌‏دهد و [[ظالمان]] را به سزای اعمال خود می‌‏رساند و [[مؤمنان]] را عزیز می‌‏‏دارد. به [[هنگام ظهور]] او، گروهی از پاکان و پلیدان به [[جهان]] بازمی‌‏گردند (و پلیدان [[کیفر]] و مجازات می‌‏بینند). از [[علایم حتمی]] فرارسیدن [[رستاخیز]]، [[ظهور مهدی]] است، تا او نیاید، [[عمر]] [[جهان]] به سر نمی‌‏رسد و [[قیامت]] برپا نمی‌‏گردد ...<ref>محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، ص ۲۶۵ و ۲۶۶.</ref>.
:::::#'''بعد [[دانش]] و [[خردورزی]]'''؛ مهم‏تر از همه، توجه ویژه [[منتظران]] به [[علم]] و [[دانایی]] است؛ به ‏طوری‏که در پرتو [[ظهور]] [[حضرت]]، [[عقل]] و [[خرد]] [[جامعه بشریت]] کامل می‌‏گردد و زمینه‏‌های رشد، توسعه و [[سعادت]] در تمام زمینه‏‌های علمی، معنوی، صنعتی و [[آبادانی]] فراهم می‌‏‏شود»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۷. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}}
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
{{پاسخ پرسش
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله خامنه‌ای؛
::::::«آموزه [[انتظار]]، دارای محتوای جامع و ابعاد فراگیر [[تاریخی]]، [[عقیدتی]]، [[سیاسی]] و... است:
| تصویر = 11760.jpg
:::::#'''بعد [[تاریخی]]''': [[انتظار ظهور]] [[مهدی موعود]]{{ع}} در [[تاریخ]] انبیای الاهی{{عم}} سابقه داشته و با [[ظهور اسلام]] این [[تفکر]] آرمانی در [[کلام]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}} به بار نشسته است. ارج گذاری به [[مقام]] [[منتظر]] و ابراز علاقه و [[اشتیاق]] نسبت به [[درک]] حضور آخرین [[ذخیره]] الاهی، [[حضرت مهدی]]{{ع}} از سوی [[پیشوایان دین]]، بیانگر اهمیت و [[جایگاه]] سترگ [[اندیشه]] [[انتظار]] در [[فرهنگ شیعی]] است؛ از این‌رو، [[معصومین]]{{عم}} ضمن اینکه نگاه [[مردم]] را به سوی یگانه دوران معطوف می‌نمودند، خود نیز نسبت به او ابراز علاقه می‌کردند. هنگامی که یکی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} از آن [[حضرت]] درباره [[تولد]] [[حضرت قائم]]{{ع}} سؤال می‌کند: {{عربی|"هَلْ وُلِدَ الْقَائِمِ"}} آیا [[قائم]]{{ع}} متولد شده است؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرماید: {{متن حدیث|"فَقَالَ لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۵۲؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۴۸؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۳۸۵.</ref>؛ خیر. اگر من حضور او را [[درک]] می‌کردم، سراسر عمرم را به [[خدمت]] گذاری او می‌پرداختم!" در [[روایت]] دیگری، این جمله زیبا از زبان [[مبارک]] [[حضرت]] [[سید الشهدا]]، ابا [[عبد الله]] الحسین{{ع}} [[نقل]] شده است<ref>موسوعة کلمات الأمام الحسین{{ع}}، ص۷۸۶؛ شرح احقاق الحق، ص۵۸۹.</ref>. سر این همه شور و شیدایی، آن است که آن [[موعود]] الاهی، هم چنان که خود تجسم همه [[انبیا]] و اولیای الاهی است، [[ظهور]] او نیز [[تجلی]] گاه تمامی [[خوبی‌ها]] و نیکی‌ها و تحقق بخش همه [[آرمان‌ها]] و آرزوهای دوردست [[انسان]] هاست.
| پاسخ‌دهنده = سید علی حسینی خامنه‌ای
:::::#'''بعد [[اعتقادی]]''': از نظر [[جایگاه]] [[اعتقادی]] نیز [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} از چنان عظمتی برخوردار است که در [[روایات]]، قرین اصول و قواعد اساسی [[دین]]، نظیر [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر شده است. وقتی یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از دیانتی سؤال می‌کند که مورد پذیرش [[خداوند متعال]] باشد، [[حضرت]] بعد از ذکر [[شهادت به توحید]] و [[ایمان]] به [[نبوت]] [[پیامبر]]{{صل}} و اعتراف به وحیانی بودن [[قرآن]] و [[اقرار]] به [[ولایت]] أئمه اطهار{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|... وَ إنتِظَارُ قَائِمِنَا، فَإنَّ لَنَا دَولَهً إذَا شَاءَ اللهُ جَاءَ بِهَا"}}<ref>الکافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰.</ref>؛ و [[منتظر]] بودن برای [[ظهور قائم]] ما [[اهل بیت]]؛ چراکه [[خداوند]] برای ما دولتی قرار داده و هر گاه بخواهد آن را محقق خواهد نمود. در [[حدیث]] دیگری، [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: {{متن حدیث|"أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِمَا لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِهِ؟"}} آیا می‌خواهید شما را خبر دهم از آن چه بدون آن، [[خداوند]] هیچ عملی را از بندگانش نمی‌پذیرد؟" و در ادامه، ضمن بر شمردن دیگر اصول و مبانی [[دین]]، فرمود: {{متن حدیث|... وَ اَلاِنْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۴۱۷.</ref> یعنی [[انتظار قائم]]{{ع}} جزو مبانی [[دین]] و شرط پذیرش [[اعمال]] در درگاه الاهی است. تأکید بر [[قرابت]] و هم ردیفی [[انتظار قائم]]{{ع}} با دیگر [[اصول اعتقادی]] [[دین اسلام]]، بیانگر [[عظمت]] و [[جایگاه]] رفیع مسأله [[انتظار]] در ساختار [[اعتقادی]] [[دین]] است. پس همان‌گونه که به [[نص]] [[قرآن کریم]]<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}؛ «امروز (روز انتصاب و ابلاغ امامت امیرالمؤمنین علی{{ع}} در غدیرخم) دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم»؛ (سوره مائده، آیه ۳).</ref>، [[دین]] و [[دیانت]] منهای [[ولایت]]، ناقص و ناتمام است، [[دین]] و [[اسلام]] منهای [[انتظار مهدی]]{{ع}} نیز فاقد [[ارزش]] و [[مقبولیت]] خداوندی است.
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::#'''بعد [[سیاسی]]'''": از بعد [[سیاسی]] نیز [[اندیشه]] [[انتظار]]، با توجه به نقش سازنده و کارآمد آن در سازماندهی و [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[جامعه]]، دارای نقشی تأثیر گذار در تغییر و [[اصلاح]] [[نظام سیاسی]] است. از این نظر [[اندیشه]] [[انتظار]] به [[دلیل]] [[استحکام]] مبانی [[اعتقادی]] و نیز بنا به تقابل ذاتی آن با [[ظلم]] و نفی [[حاکمیت]] [[جور]] در هر زمان، تمامی سازوکارهای لازم را برای [[اصلاح]] و تغییر نظام‌های [[سیاسی]] [[اجتماعی]] غیر [[اسلامی]] دارا می‌باشد.
:::::#'''بعد انسانی''': [[بشر]] پیوسته در جریان [[زندگی]] خویش، اهداف و انتظارات گوناگونی داشته و حیات فردی و [[اجتماعی]] او به تحقق و استمرار این انتظارات وابسته است. در این میان، [[انتظار]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} به [[دلیل]] [[جامعیت]] و فراگیر بودن آن، همه انتظارات [[مقدس]] انسانی را هر اندازه که بزرگ و گسترده باشند در بر داشته و پوشش می‌دهد. [[انتظار مهدی]]{{ع}} در [[حقیقت]]، [[انتظار]] تحقق همه [[خوبی‌ها]] و برآورده شدن آرمان‌های همه [[انسان]] هاست. در این [[انتظار]]، [[بشر]] [[چشم به راه]] تحقق آرمان‌هایی است که بر اساس [[فطرت]] [[پاک]] خدایی، در آرزوی آن بوده، اما هیچ‌گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} تحقق [[آرمان]] سترگی است که هیچ جایگزینی ندارد و در طول [[تاریخ]]، [[پیامبران]] الاهی{{عم}} نوید آن را داده‌اند و [[بشر]] قرن‌ها [[منتظر]] بوده است تا شاید [[وعده]] الاهی فرا رسد و همه آرزو‌های بلند و دیرین انسانی، به بار نشیند.
::::::چنین انتظاری، به همان [[میزان]] که بزرگ و [[عظیم]] است، اقتضائات و بایسته‌های بسیاری را می‌طلبد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۸. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛}}
«یک بعد، این است که [[انتظار]] به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. [[انتظار]] داریم یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیرکافی است و منتظریم تا ظرفیت [[نیکی]] عالم پر بشود. یک بعد دیگر از [[ابعاد انتظار]]، [[دل]] گرمی [[مؤمنین]] نسبت به [[آینده]] است. [[انتظار]] [[مؤمن]]، یعنی این که [[تفکر]] [[الهی]] - این [[اندیشه]] روشنی که [[وحی]] بر [[مردم]] عرضه کرده است - یک روز سراسر [[زندگی]] [[بشر]] را فرا خواهد گرفت. یک بعد [[انتظار]] این است که [[منتظر]] با [[شوق]] و [[امید]] حرکت بکند. [[انتظار]] یعنی [[امید]]<ref>سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی شرکت کننده در سمینار تبیین حکم تاریخی حضرت امام خمینی، در سالروز میلاد امام عصر {{ع}}، ۱۱/۱۲/۶۹.</ref>.
[[پرونده:1130809.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی قائمی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] به مفهوم مذهبیش نوعی پیشروی و استقبال از [[آینده]] است. دارای ابعاد گوناگون [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و مذهبی است. در زمینه آن صاحبان [[ادیان]] و [[مذاهب]]، [[فیلسوفان]]، جامعه‌شناسان، روانشناسان، طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دیدی و نگرشی خاص بحث کرده‌اند. مسائل مورد بحثش بسیار وسیع و پردامنه و دارای شاخه‌های بسیار است. این بحث‌ها هم از سوی موافقان قضیه صورت می‌گیرد و هم از نظر منکران و [[مخالفان]] آن.
::::::از دید [[مذهب]] به خصوص [[اسلام]] در همه زمینه‌های آن سخن رفته است. از مسأله [[انتظار]]، [[فلسفه]] آن، [[غیبت]] [[موعود]]، [[فلسفه]] وجودیش، [[امام]] در عینیت [[جامعه]]، فایده وجودی [[امام غایب]]، رمز [[تولد]] و حیاتش، [[عمر طولانی]] او، مسأله ظهورش، قدرتمندی او در [[اصلاح]] [[جهان]]، توانائی او در برچیدن اساس [[شرک]] و [[کفر]]، کیفیت [[ظهور]]، امکان پیروزمندی او و ده‌ها مسائل از این قبیل. این بحث به حدی پردامنه است که امروزه پس از گذشت ۱۱ قرن از دوران [[تولد]] و [[غیبت]] [[مهدی]] از یک‌سو مواجه با صدها کتاب در این زمینه‌ایم و از سوی دیگر می‌توان گفت مشکل و مسأله‌ای در این زمینه وجود ندارد. البته چه بسیار از مسائل و [[شبهات]] هم در بین [[مردم]] وجود دارد که بنظر بکر و [[بدیع]] می‌رسند ولی اگر [[نیکو]] در این باره تامل شود در می‌یابیم نوع آن از نوع همان تکرار مکرراتی است که حتی گاهی قبل از [[تولد مهدی]]{{ع}} از [[امامان]] پیشین رسیده شده و پاسخ‌های منطقی و مستدل آن را دریافت داشته‌اند. در ضمن این نکته را یادآور شویم که آنچه به عنوان [[مخالفت]] می‌شود از نوع [[شبهات]] است نه به صورت مسائلی که مخالف با جنبه‌های [[علمی]] و [[عقلی]] و یا محال [[عقلی]] و منطقی باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص29-30.</ref>.
::::::'''در جنبه [[سیاسی]]:''' [[انسان‌ها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند. حاکمی را می‌طلبند که در طریق [[خدمت]] به [[مردم]] و از خود [[مردم]] باشد. بتواند ارزش‌های انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد، [[ظلم]] و اختناق را نفی کند، به طرد [[استکبار]] و استعباد بپردازد. [[انسان‌ها]] خواستار [[نظامی]] هستند که در آن ضعیف و [[قوی]] به یک چشم دیده شوند، روابط ملی براساس [[انسانیت]] و [[تقوا]] و [[صلح]] و [[عدالت]] و روابط خارجی براساس [[حسن]] هم‌جواری، رعایت به [[حقوق]] [[انسان‌ها]] باشد. استعمارها و استثمارها از [[جامعه]] ریشه‌کن شوند، ابرقدرت‌ها مطامع خویش را در کشورهای ضعیف جستجو نکنند. [[انسان‌ها]] خواستار سیاستی [[الهی]] و [[حکومتی]] [[واحد]] هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد، و [[حکومتی]] که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند، و [[رهبر]] و راهنمای‌شان [[قانون]] واحدی باشد. [[بشریت]] خواستار آن است که [[حکومتی]] تشکیل شود که در آن [[حق]] وتو نباشد، تحریم‌های [[اقتصادی]] بخاطر وصول به اهداف توسعه‌طلبانه‌شان صورت نگیرد، امپریالیزم [[فرهنگی]] جای پایی نداشته باشد، به ضعیف بدان گونه نظر شود که به [[قوی]]، و به سیاه همان‌گونه [[عنایت]] شود که به سفید. بحث از مسأله منطقه و نژاد نباشد و سخن از رجزخوانی‌ها و معرکه‌گیری‌ها و حمله‌های [[نظامی]] ابرقدرتان به میان نیاید.
::::::'''در جنبه [[اجتماعی]]:''' زمینه مورد نظر در امر [[انتظار]] این است که روابط انسانی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گردد، [[مفاسد اخلاقی]]، سرقت، جنایت، آدم‌کشی، بهره‌گیری، [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] از [[جامعه]] رخت بربندد. [[فضیلت‌ها]] بر فضیحت‌ها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در [[جامعه]] [[برادری]] و [[تعاون]] باشد، تضامن و تکافل [[اجتماعی]] جای پایی پیدا کند. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشه [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های کج‌روی و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های [[ناصالح]] را از [[جامعه]] طرد نمایند، افراد [[صالح]] و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند. [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد. [[انسان‌ها]] چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه [[اجتماعی]] [[انتظار]] این است که عوامل اغواکننده در [[جامعه]] [[حق حیات]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و رشد و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایه [[گمراهی]] و [[فساد]] وانحطاط است دور و برکنار گردند.
::::::'''در جنبه [[اقتصادی]]:''' امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانه [[ثروت]] باشد. آن چنان نباشد که عده‌ای در منتهای [[فقر]] و [[بدبختی]] و [[جهل]] و [[مرض]] و [[استثمار]] باشند و عده‌ای در اوج [[رفاه]] و تنعمی که حاصل از [[استثمار]] است. [[انتظار]] این است که فواصل طبقاتی از میان برداشته شوند و وضع آنچنان نباشد که میلیاردر وخاک‌نشین داشته باشیم. یکی درکاخ [[زندگی]] کند و دیگری درزاغه‌ای. امکان کسب وتجارت، برای همگان یکسان باشد. تحرک [[اجتماعی]]، انتقال از نقشی به نقش دیگر امکان‌پذیر باشد. [[انتظار]] این است که بخاطر جنبه‌های [[اقتصادی]] و به منظور چپاول حاصل درآمد [[ضعفا]] اغنیاء [[قادر]] نشوند دست به کار شوند و نتوانند دست‌رنج‌های [[فقیران]] را برای کاخ‌سازی، بساط و [[عیش و نوش]] گستردن به کار برند. [[محرومیت]] و [[فقر]] سهم عده‌ای و [[لذت]] و تنعم سهم عده‌ای دیگر نباشد. [[انتظار]] این است که کشورهای [[قوی]] برای [[تصرف]] بازار فروش، برای [[آب]] کردن کالاهای بنجل خود، برای فروش اسلحه‌های سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، [[ملت‌ها]] را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را [[مصرف]] کننده صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند.
::::::'''در جنبه [[فرهنگی]]:''' [[بشریت]] [[انتظار]] آن دارد که [[علوم]] و [[عالمان]] [[متعهد]] باشند.[[شعار]] [[علم]] برای [[علم]] از [[جامعه]] رخت بر بندد و [[دانش]] در [[خدمت]] همه طبقات و در طریق رفاه‌آفرینی، ایجاد [[صلح]] و [[امنیت]] قرار گیرد. تلاش‌ها مصروف دانشی گردد که از آن نفعی برای [[جامعه]] برخیزد. نه زیانی، آسایشی پدید آورد نه [[ترس]] و وحشتی. [[انتظار]] آن است افکار و [[اندیشه‌ها]]، فلسفه‌ها و خط‌مشی‌ها از مسیر [[انحرافی]] خود بیرون آیند و دیدهای صرفاً ماتریالیستی و [[علت]] و معلولی مادی را به کناری بگذارند. تکیه‌ها تنها متوجه فیزیک نباشد که متافیزیک را هم جای پایی به مراتب قوی‌تر است. همه چیز را بر اساس [[منطق]] ارسطوئی و افلاطونی ننگرند. جنبه‌های جبرگرائی را به کناری بگذارند و [[آزادی]] [[انسان]] و [[صلاح]] و [[موقعیت]] او را هم در نظر گیرند. [[انتظار]] آنست که [[هنر]] بیدارکننده و توان‌بخش باشد، دردهای [[بشر]] را در پیش چشم او زنده نگه دارد و او را به تلاش و کوشش جهت درمان وادارد، جنبه تخدیری [[هنر]] به کناری رود، شعاعش تا اعماق تاریکی‌ها به پیش رود و اصولاً ظلمت‌ها، سیه‌دلی‌ها، بی‌تعهدی‌ها را از میان بردارد. [[امید]] آن است که [[ادبیات]]، ضرب‌المثل‌ها، کنایه‌ها، استعارات رنگ انسانی گیرند، درخدمت می ‌و [[معشوق]]، لاابالی‌گری، بی‌بند و باری، تحریک اسافل اعضاء نباشند، بکوشند که [[روح]] [[تعهد]] و [[مسئولیت]] را در [[جامعه]] رواج دهند. [[انسان]] را به [[وظایف]] خطیری که در پیش دارند وادار نمایند. [[دروغ]]، [[تزویر]]، [[ریا]]، [[دورویی]] و زورگویی را [[ترویج]] نکنند. و بالاخره [[انتظار]] این است که دیگر یافته‌های [[اجتماعی]]، [[سنن]] و شعائر ارزیابی گردند. نخبه‌ها [[برگزیده]] و خلاف آن از [[جامعه]] طرد شوند. وسایل و ابزار [[زندگی]] به [[حقیقت]] صورت وسیله پیدا کنند نه [[هدف]]، [[هدف‌ها]] [[عالی]] و متعالی گردند نه [[پست]] و کوچک و بی‌حساب. تجمل و لوکس که چیزی جز انباشتن و بیکار گذاردن [[ثروت]] نیستند از میان برداشته شوند. و [[انسان]] برای ترقی و [[رفاه]] همگان برخیزد و سرمایه‌های راکد متجملانه را به کار اندازد.
::::::'''از نظر مذهبی و [[اخلاقی]]:''' در این زمینه [[انتظار]] این است که [[مذاهب]] متعدد و متنوع از آسمانی و زمینی تبدیل به [[مذهب]] واحدی گردند و [[انسان‌ها]] را از این سردرگمی‌ها و چه بسیار پای‌بندی‌های بی‌حساب [[نجات]] بخشند. مذهبی ادامه جنبه مردمی داشته و برای حیات [[انسان]] [[فلسفه]] و هدفی ارزشمند ارائه دهد.[[بشریت]] [[انتظار]] دارد [[انسان‌ها]] درتحت لوای [[واحد]] و در زیر [[پرچم]] [[حکومت]] [[الله]] گرد هم آیند. خدائی که [[زیرک]] است ولی [[حسود]] نیست [[علم]] و [[قدرت]] دارد ولی آن را در طریق [[آزار]] خلق به کار نمی‌گیرد. مسأله نژاد، زبان، [[صنعت]]، [[سنت]]، چپی و [[راستی]] برای او مطرح نیست آنچه را که او ارزیابی می‌کند و ملاک قرار می‌دهد [[شرف]] و [[تقوی]] و [[انسانیت]] است. [[بشریت]] [[انتظار]] [[حکومت]] مذهبی را دارد که می‌تواند مدینه‌ای ایده‌آل و جامعه‌ای انسانی مبتنی بر اجرای [[حق]] و [[عدل]] فراهم کند، [[وحدت]] پدید آورد تفرقه‌ها را بزداید. [[راستی]] و [[صفا]] پدید آورد، راه [[سعادت]] را هموار نماید، [[صراط مستقیم]] را در پیش پای بگذارد. تاریکی‌ها  را از میان بردارد، زمینه را برای اوج‌گیری همه جانبه [[انسان‌ها]] فراهم کند. [[بشریت]] [[انتظار]] دارد که اصول و مبانی [[اخلاقی]] براساس قواعد [[الهی]] باشد که به همه جوانب و ابعاد [[انسان]] احاطه دارد. در سایه آن رشد و [[صلاح]] پدید می‌آید، [[مفاسد]] و آلودگی‌ها، پرستش‌های نابجا از [[جامعه]] رخت بر می‌بندند. قواعد [[اخلاقی]] به تناسب روز رنگ و چهره عوض نکنند و بر اساس آنچه که روز و مد روز آن را تائید می‌کنند نباشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص81-86.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛}}
یکی از [[ابعاد انتظار]]، [[اعتماد]] و [[امیدواری]] به [[آینده]] و مأیوس نبودن است همین [[روح]] [[انتظار]] است که به [[انسان]] [[تعلیم]] می‌دهد تا در راه خیر و [[صلاح]] [[مبارزه]] کند. اگر [[انتظار]] و [[امید]] نباشد، [[مبارزه]] معنی ندارد و اگر [[اطمینان]] به [[آینده]] هم نباشد، [[انتظار]] معنی ندارد. [[انتظار واقعی]] با [[اطمینان]] و [[اعتماد]] ملازم است. کسی که شما می‌دانید خواهد آمد، انتظارش را می‌‌کشید و [[انتظار]] کسی که به آمدنش [[اعتماد]] و [[اطمینان]] ندارید، انتظاری [[حقیقی]] نیست. [[اعتماد]]، لازمه [[انتظار]] است و این هر دو، ملازم با [[امید]] است و امروز این [[امید]]، امری لازم برای همه [[ملت‌ها]] و [[مردم]] [[دنیا]] می‌‌باشد<ref>خجسته سالروز ولادت امام زمان، ۲۲/۱۲ /۶۸.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۴۵-۴۶.</ref>.
[[پرونده:1403.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
}}
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
{{پاسخ پرسش
::::::«ابعاد [[انتظار]] از یک منظر عبارت است از:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله اعرافی؛
::::#'''[[توانمندی]] [[فکری]]:''' بنا‌های [[فکری]] اگر بخواهد از تزلزل و [[انحراف]] به دور بماند، باید دارای پایه‌های عمیق و محکم [[فکری]] باشد، همان گونه که [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "برای هر چیز، پایه‌ای است. اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]] گزار بدون [[شناخت]] محکم‌تر و اثر گذارتر است"<ref>{{عربی|" إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهِ وَ لَفَقِيهُ وَاحِدٍ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ "}}؛ نهج الفصاحه، ح۹۰.</ref>. بنابراین یکی از ابعاد [[انتظار]]، تقویت ریشه‌ها و بنیان‌های [[فکری]] شخص است؛ تا [[توانایی]] تقابل با آرا و نظرات مکاتب دیگر را داشته باشد.
| تصویر = 11226.jpg
::::#'''[[توانمندی]] روحی:''' [[منتظر]] باید در زمینه‌های روحی نیز از [[آمادگی]] بالایی برخوردار باشد که در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر گرفتاری‌ها و مشکلات بالا ببرد. یکی از [[یاران]] [[امام باقر]]{{ع}} پرسید: "[[فرج]] شما چه هنگام است؟ آن [[حضرت]] فرمود: هرگز، هرگز، [[فرج]] ما نمی‌رسد، تا اینکه [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید تا کدورت‌ها، رفته [[صفا]] بماند"<ref>اثبات الهداه، ج۷، ص۲۴.</ref> پس [[منتظر]] در این دوران پر مخاطره، روحیه خود را در [[پناه]] [[قرآن]] و [[عترت]] حفظ کرده، با [[نشاط]] و بالندگی، چشم به راه [[امام]] خوبان خواهد بود.
| پاسخ‌دهنده = علی رضا اعرافی
::::#'''[[برنامه‌ریزی]]:''' [[منتظر]]، خود باید و [[جامعه]] را برای آمدن [[موعود]] آماده کرده، و برای استقبال از [[یوسف]] زهرا {{ع}} [[برنامه‌ریزی]] نماید. این امر، مانند هر کار دیگر، نیازمند طرح و نقشه جامع و تعیین اهداف و [[ارزش‌ها]] است. اینجا است که [[منتظر]] می‌تواند زمینه و شرایط را با بینش و [[آگاهی]] بیشتر فراهم کرده، در مقابل توفان‌های روزگار بایستد.
| پاسخ = آیت‌الله '''[[علی رضا اعرافی]]'''، درمقاله ''«[[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::#'''[[توانمندی]] در عمل:''' [[قرآن]] درباره [[توانمندی]] [[پیامبران]] در عرصه عمل می‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.</ref>. در نگرش دینی، افراد با بینش صحیح از آن عمل، به [[ارزش]] می‌رسند. [[انسان]] [[منتظر]] نیز، نیازمند کتاب و [[میزان]] است، تا [[دستورات]] و [[تعالیم]] او را بشناسد و در صورت نیاز، با میزان‌ها و معیار‌ها، راهِ صحیح را تشخیص دهد.
 
:::::*از منظر دیگر، [[انتظار]] دارای ابعاد فردی و [[اجتماعی]] است. '''ابعاد فردی''' عبارتند از:
«[[انتظار]] در [[مکتب]] [[شیعی]] دو چهره و رکن دارد: [[انتظار]] فردی که محور و کانون یک نوع [[جهانی شدن]] به معنای عمیق و همه‌جانبه است و دیگری خود آن [[جهانی شدن]] و تحول و حادثه بزرگ و فراگیر این دو رکن در [[انتظار]] [[شیعی]] از [[انتظار]] با [[مذاهب]] و مکاتب دیگر متفاوت است وجه تمایز این است که این دو بعد [[انتظار]] کاملاً متشخص است و دقائق و ریزه‌کاری‌های آن تعیین شده است؛ در خصوص رکن اول فرد [[منتظر]] متعین، متشخص، زنده، [[بصیر]] و خبیر است و [[انتظار]] و ارتباط با او، که از مقوله اضافه است، نسبت میان موجود و معدوم نیست بلکه رابطه‌ای است زنده و با [[نشاط]] و پویا و پایدار میان [[مؤمن]] و فردی زنده به عنوان یک الگوی تمام عیار [[بشریت]]، [[انتظار]] اضافه بین موجود و موجود اضافه‌ای زنده است و دارای آثار [[عظیم]] و شگفت روانی و [[تربیتی]] و [[اجتماعی]] رکن دوم [[انتظار]] یعنی آن حادثه و تحول [[تاریخی]] نیز تحولی است تعریف شده، فراگیر همگان را شامل می‌شود. همه اقلیم‌ها را در می‌نوردد و مثبت به سمت [[معنویت]] و در جهت تأمین نیازهای بشری و پس از یک دوره [[نومیدی]] با [[اشتیاق]] و علاقه از آن استقبال می‌شود و حاصل آن یک نوع [[جهانی شدن]] [[معنوی]] و بسیار متعالی خواهد بود»<ref>[[علی رضا اعرافی|اعرافی، علی رضا]]، [[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]، ص۱۷.</ref>.
::::#'''[[تکامل]] در [[اصول دین]]:''' در این بُعد، [[انسان]] [[منتظر]]، متوجه مبدأ عالم و خدای [[جهان]] می‌شود. [[انسان]] [[منتظر]]، همواره چشم به راه فرجی است که به [[قدرت]] مطلق الهی، تحقق خواهد یافت و او را به عنوان [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و واسطه میان [[خدا]] و [[بندگان]] می‌داند؛ لذا توجه به او، همواره توجه به [[خداوند]] را به همراه دارد. [[منتظران]]، چشم [[انتظار]] کسی هستند که همه اوصاف [[پیامبر]]{{صل}} در او جمع است؛ چرا که از [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} بوده، به [[حق]]، همنام و هم [[کنیه]] [[پیامبر]]{{صل}} است، [[عدالت]] را در تمام عالم گسترش می‌دهد می‌گویند:[[عدالت]] او مثل [[عدالت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} است و در [[ظهور]] او، صحبت از [[رجعت]] و برگشتن مردگان از قبرها است. پس [[منتظر]] در تمام زندگی روزانه خود با تمام [[اصول دین]] سر و کار دارد و اثر آن، تقویت [[عقاید]] یک [[منتظر]] است.
}}
::::#'''بعد [[دین]] داری:''' [[انتظار]] باعث می‌شود [[منتظر]] در دوران [[غیبت]]، در امر [[دین]] خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه سستی و [[انحراف]] دوری گزیند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "برای [[صاحب]] این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند".
{{پاسخ پرسش
:::::*'''ابعاد [[اجتماعی]]'''
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
::::#'''[[امر به معروف و نهی از منکر]]:''' با توجه به اینکه رضای [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} را در عملی شدن معروف در [[جامعه]] و ترک [[منکرات]] در میان [[شیعیان]] و [[منتظران]] می‌دانیم، یک [[منتظر]]، مقابل این دو عمل الهی نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. او، نه تنها خود، بلکه [[تلاش]] دارد [[جامعه]] را به سمت معروف و ترک [[منکرات]] سوق دهد که نتیجه آن، [[رضایت]] [[امام مهدی|امام زمان]] خود خواهد بود.
| تصویر = Pic259.jpg
::::#'''[[اخلاق]] اسلامی:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هر کس خوش دارد در شمار [[یاران قائم]] باشد، باید در عصر [[انتظار]]، مظهر [[اخلاق]] نیک اسلامی‌ باشد. اگر او پیش از [[قیام قائم]]{{ع}} در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی است که [[قائم]] را [[درک]] کرده، به حضور او می‌رسند<ref>غیبت نعمانی، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. لذا یک [[منتظر]]، با [[اخلاق]] اسلامی‌ و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر [[امام مهدی|امام زمان]] خود در [[جامعه]] خواهد بود.
| پاسخ‌دهنده = عبدالمجید زهادت
::::#'''[[فرهنگی]]:''' در بخش [[فرهنگی]]، کسی [[منتظر واقعی]] آن [[حضرت]] است که علاوه بر [[خودسازی]] به دگرسازی نیز بپردازد، تا از این طریق، [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] را فراهم کند. [[امام باقر]]{{ع}} به [[عبدالحمید واسطی]] فرمود: "به [[خدا]] قسم ! کسی که خودش را در [[راه خدا]] وقف کند، [[خدای سبحان]] برای او راه گشایشی قرار می‌دهد. [[خدا]] [[رحمت]] کند [[بنده]] ای را که خود را وقف ما کند! [[خدا]] [[رحمت]] کند [[بنده]] ای را که امر ما را [[احیا]] نماید!<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.</ref>»<ref>[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.</ref>.
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
{{پایان جمع شدن}}
 
«[[انسان]] از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و [[اجتماعی]] است، و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همه ابعاد زندگی [[منتظر]] تأثیر می‌گذارد.
 
در بعد [[فکری]] که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ می‌کند. به بیان دیگر، [[انتظار]] صحیح می‌طلبد که [[منتظر]]، بنیان‌های [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دوره [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند.
 
[[امام باقر]] {{ع}} فرمود: روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و استوار بمانند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۶۰۲، ح ۱۵.</ref>. یعنی در دوره [[غیبت]] که [[دشمنان]] با انواع شبهه‌ها می‌کوشند تا [[اعتقادات]] درست [[شیعیان]] را از بین ببرند به [[برکت]] قرار گرفتن در سنگر [[انتظار]]، مرزهای عقیدتی حفظ می‌شود.
 
در بُعد عملی، [[انتظار]] به همه اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد. [[منتظر]] باید در میدان عمل بکوشد تا زمینه‌های [[ظهور]] [[دولت حق]] فراهم شود؛ بنابراین، [[منتظر]] در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] می‌گمارد.
 
در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های [[اخلاقی]] روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیروی کارآمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>.
 
[[انتظار]] [[آدمی]] را از محدوده خود فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط می‌کند؛ یعنی [[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که شرط [[ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛
| تصویر = 151986.jpg
| پاسخ‌دهنده = صفر فلاحی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[صفر فلاحی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«هرچند [[تکالیف]] و [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] فراوان است و بزرگان نیز در آثار خود آنها را برشمرده‌اند، ما در این قسمت تنها به بعض ابعاد آن اشاره می‌کنیم.
# '''بُعد [[دینداری]]:''' [[منتظر]] باید کوشش نماید تا [[دین]] و [[عقاید]] خود را در عمل، [[اعتقاد]] و مبانی حفظ نماید، و در کسب آگاهی‌های لازم از [[اسلام]] [[ناب]] محمدی کوشش نماید<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱.</ref>.
# '''بُعد [[دین آموزی]] و نشر [[معارف]]:''' از [[وظایف منتظران]] اینکه در راه ترویج [[اندیشه]] [[ناب]] اسلامی [[تلاش]] نماید سعی کند [[روح]] [[تعهد]] و [[تعبد]] را در [[جامعه]] گسترش دهد... [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} فرمود: "خوشا به حاش شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبت]] او، که [[خدا]] آنها را در کتاب خود توصیف نموده این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای پرهیزگاران"<ref>ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۱.</ref>.
# '''بُعد [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]]:''' حراست از [[فرهنگ دینی]] و اسلامی و مرزبانی [[اندیشه]] اسلامی و زنده نگه داشتن آن از جمله [[وظایف منتظران]] است. بدون [[تردید]] [[تبلیغ]] این [[فرهنگ]] پویا بدون پشتوانه مالی و [[اقتصادی]] امکان‌پذیر نیست و به همین جهت [[منتظران]] باید با سعی و [[تلاش]] در عرصه‌های مختلف [[صنعت]]، [[کشاورزی]] و... این [[آرزو]] و خواست را تحقق بخشند.
# '''بُعد [[سیاسی]] و نظامی:''' [[منتظر]] [[دولت کریمه]] نمی‌تواند خود را از حضور [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] محروم نماید. در صورت [[غیبت]] او از صحنه‌های [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] جا برای اشخاص غیر [[معتقد]] باز می‌شود و کسانی مسند امور را به دست خواهند گرفت که موجب [[انحراف]] [[جامعه]] می‌شوند... طبق [[دستور]] حیات بخش [[قرآن]]: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ}}<ref>انفال / ۶۰.</ref> دین‌داران در همه اعصار به ویژه عصر [[غیبت]] باید نیرومند باشند و با تمام توان از [[آیین]] و [[فرهنگ]] خویش [[دفاع]] هم جانبه نمایند.
# '''بُعد [[دانش]] روز و سازماندهی:''' حضور [[منتظران]] در [[جامعه]] وقتی کارساز و کارآمد است که همراه با [[دانش]]، [[آگاهی]] و سازماندهی باشد یعنی در صورتی که تشکیلاتی منسجم و نیرومند باشد، از هرز رفتن نیروها جلوگیری می‌کند و زمینه [[ظهور]] و شرایط آن را بهتر فراهم می‌نماید... به دو [[حدیث]] ذیل توجه کنید: [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] خطاب به اصحابش فرمود: شما [[اصحاب]] من هستید، لکن برادران من مردمی‌اند که در [[آخرالزمان]] می‌آیند. آنان به [[نبوت]] و [[دین]] من [[ایمان]] می‌آورند با اینکه مرا ندیده‌اند... هر یک از آنان [[اعتقاد]] و [[دین]] خویش را به هر [[سختی]] نگاه می‌دارد. چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می‌کند یا [[آتش]] پردوام چوب داغ را در دست نگاه می‌دارد آن [[مؤمنان]] مشعل‌های فروزان‌اند در تاریکی‌ها و [[خداوند]] آنان را از آشوب‌های تیره و تار ([[آخر الزمان]]) [[نجات]] خواهد داد<ref>بحار، ج ۵۲، ۱۲۴.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} خطاب به [[ابوخالد]] فرمود: "ای ابوخالد مردمانی که در روزگار [[غیبت]] به سر می‌برند و معتقدند و [[منتظر]] از مردمان همه زمان‌ها افضلند؛ زیرا که [[خدای متعال]] به آنان [[خرد]] و [[فهم]] و معرفتی داده است که [[غیبت امام]] برای آنان مانند حضور است این [[مردم]] را [[خدا]] مانند سربازان پیکارگر صدر [[اسلام]] قرار داده است همان‌ها که در رکاب [[پیامبر]] [[شمشیر]] می‌زدند و پیکار می‌کردند آنان [[اخلاص]] پیشگان حقیقی و [[شیعه]] واقعی‌اند که [[مردم]] را به [[دین خدا]] [[دعوت]] می‌کنند<ref>بحار، ج ۵۲، ۱۲۲.</ref>»<ref>[[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ -۱۹.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین حیدری‌نیک؛
| تصویر = Pic1397.jpg
| پاسخ‌دهنده = مجید حیدری‌نیک
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«[[انسان]] [[منتظر]] باید از [[آمادگی]] همه جانبه برخوردار باشد؛ [[فکری]] و روحی، برنامه‌ریزی، عملی.
 
'''توانمندی‌های [[فکری]]''': سقف‌های سنگین و رسالت‌های بزرگ، پایه‌های محکم می‌خواهند، پایه‌هایی که در [[شعور]] و احساس قرار گرفته باشند. بدین جهت [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لِكُلِّ شَيءٍ دِعَامَةٌ وَ دعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهُ وَ الْفَقِيهُ الْوَاحِدُ أَشَدُّ عَلَيَّ الشَّيْطانُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ}}<ref>نهج الفصاحه، ح ۹۰.</ref>. برای هر چیز، پایه‌ای است؛ اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]]‌گزار [بدون [[شناخت]]] محکم‌تر و اثرگذارتر است.(...) آن چه یک [[منتظر]] باید در زمینه [[فکری]] به آن مسلح باشد، [[درک]] و [[شناخت]] [[قدر]] خویش است که معیار [[انتخاب]] [[مکتب]] هاست و [[انسان]] را در برابر افکار گوناگون [[راهنمایی]] می‌نماید و [[انتخاب]] [[بهترین]] را ممکن می‌سازد. چون بهترین‌ها در شعاری که ارائه می‌دهند، همراه مقایسه‌ای که در میان این [[شعار]] و [[قدر]] وجود من برقرار می‌شود، [[انتخاب]] می‌گردد. با توجه به همین معیار است که می‌توانی کار گروه‌ها و مکتب‌های گوناگون را نقد بزنی. لازم نیست همه مکاتب را مطالعه کرد، بلکه همین [[قدر]] از مکاتب را باید دانست که طرح آنها برای سرانجام [[انسان]] چیست؟ مثلا وقتی شما می‌خواهید یک جفت کفش بخرید، تمام کفش‌های یک فروشگاه را [[آزمایش]] نمی‌کنید. اندازه و شماره پا، شما را در [[انتخاب]] [[بهترین]] [[کمک]] می‌کند.
 
'''توانمندی‌های روحی''':(...) ایجاد [[روحیه]]، امر مهمی است که در دوره [[انتظار]] باید حاصل شود، ولی مهم‌تر از آن، راه‌های ایجاد این [[روحیه]] است که چگونه و با چه روشی این [[روحیه]] در [[منتظر]] پدید می‌آید. اکنون به مواردی اشاره می‌کنیم:
# '''[[درک]] [[قدر]]''': [[آدمی]] که اندازه خودش را شناخته، به سبب کمترها توفان نمی‌گیرد و از جا نمی‌کند. ظرفیت و وسعت روحی ما در آن چه بر ما اثر می‌گذارد، و آن را خوب می‌شماریم و به آن اهمیت می‌دهیم، مشخص می‌شود. زیرا [[امام علی]] {{ع}} می‌گوید: {{متن حدیث| قِيمَةُ كُلُّ امْرِءٍ مَا يُحْسِنُهُ}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۸۱.</ref>؛ {{متن حدیث|قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ}}<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۴۷.</ref>؛(...)
# '''[[رفعت ذکر]]''': رفعت ذکر هم سبب وسعت صدر می‌تواند باشد و [[قرآن]] چه زیبا به این موضوع اشاره دارد؛ {{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}<ref>«آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.</ref> (...)
# '''دیدن تمام راه''': کسی که تمامی راه را دیده، مانع‌ها را شناخته است، این وجود [[آگاه]] مطلع [[منتظر]] است و از دیدن حوادث و [[گرفتاری‌ها]] نمی‌لرزد. زیرا از پیش آماده شده، به [[انتظار]] نشسته است. کسانی می‌لرزند که با رؤیاها و توقع‌های بی حساب، راه افتاده‌اند و به گمانشان تا راه افتادی، تمام [[دشمنان]] برایت [[نقل]] و نبات می‌آورند. ولی آنان که مانع‌ها را دیده‌اند و برای [[مبارزه]] با آنها آماده شده‌اند به وسعت روحی رسیده‌اند و با [[استقامت]] و [[مجاهدت]] به پیمودن راهشان ادامه می‌دهند.
# '''[[اطاعت]] و [[تقوا]]''': کسی که حدود را می‌شناسد و تکلیفش را می‌داند و به این [[تکلیف]] می‌خواهد عمل کند، دیگر فشاری ندارد، بلکه در [[جایگاه]] امن نشسته است؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ}}<ref>«پرهیزگاران در جایگاهی امنند» سوره دخان، آیه ۵۱.</ref>(...)
# '''[[پیوند با خدا]]''': [[رزق]] [[انسان]] فقط در خواندن کتاب نیست. مطالعه آفاق و انفس هم آیه‌ها و نشانه‌هایی را در پی دارد و مایه‌های [[فکری]] و روحی [[انسان]] را [[استحکام]] می‌بخشد(...)
# '''تمرین و ممارست''': اگر [[انسان]] با آن شناختی که یافته، [[زندگی]] کند؛ یعنی؛ آن چه فهمید، حرکت و تمرین کند، بارهای سنگین را می‌تواند بردارد.
 
'''برنامه‌ریزی''': [[منتظر]] باید طرح داشته باشد و با توجه به نقشه [[سازندگی]]، دنبال [[مصالح]] و لوازمی باشد که قبلا برنامه‌ریزی کرده است. نکاتی که در این زمینه باید مد نظر داشت، عبارت است از:
# '''[[هدف]] مندی''': طرح بر اساس [[هدف]] و [[هدف]] بر اساس [[درک]] از [[قدر]] و [[ارزش]]، شکل می‌گیرد. با در دست داشتن [[هدف]]، کلید طرح به دست می‌آید.
# '''ارزش‌مندی [[هدف]]''': انسانی که خودش را میوه هستی می‌بیند و [[آدمی]] که در او همت‌های بلند شکل می‌گیرد و مسئولیت‌های بزرگ پذیرفته می‌شود، [[فقر]] و [[جهل]] و [[فسق]] و [[شرک]] و [[کفر]] را نمی‌تواند [[تحمل]] کند. او در خود و در اجتماع، در پی این ارزش‌های بالاتر می‌گردد و برای این ارزش‌های [[مقدس]] مجبور است که طراحی کند.
# '''تجزیه [[هدف]]''':[[بهترین]] کار برای رسیدن به [[هدف]] و برداشتن موانع، تقسیم آن هاست؛ یعنی باید نیازها، مسایل، مراحل و موانع را شناسایی کرد. هم چنین باید به جای نشستن و [[حسرت]] خوردن، حرکت کرد تا راه رسیدن به هریک از مقدمات و مراحل را [[شناخت]] و برای درگیری با مانع‌ها آماده شد.
# '''ابتناء بر [[فقه]] و [[آگاهی]]''': اکنون این طرح و تقدیر، [[انسان]] [[منتظر]] را از پراکنده کاری و دوباره کاری و خراب کاری، نگه می‌دارد؛ چون کارهای پراکنده در طرح، [[جان]] گرفته، به سوی [[هدف]]، هماهنگ گردیده، از [[فقه]] و [[آگاهی]]، [[برکت]] می‌گیرد.
 
'''[[توانمندی]] در عمل''': در مرحله عمل، به دو عامل دیگر نیاز است که در روش [[تربیتی]] [[انبیا]] از آن سخن به میان رفته است؛ {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. همه [[انبیا]] افزون بر [[بینات]]، همراه با کتاب و [[میزان]] بوده‌اند. در [[بینش]] [[دینی]]، افراد نه با عمل که با [[بینش]] شان از یک عمل، به [[ارزش]] می‌رسند. در [[بینش]] [[اسلامی]]، همه [[مسئول]] هستند؛ {{متن حدیث|كُلُّكُم رَاعٍ و كُلَّكُم مَسْؤُولٌ عن رَعِيَّتِه}}<ref>ارشاد القلوب، ص ۱۸۴؛ تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۶.</ref>. انجام دادن چنین مهمی، به دو عامل دیگر [[نیازمند]] است، کتاب و [[میزان]]؛ یعنی با کتاب، به ضابطه‌ها برسد و دستورها را بشناسد و هنگام تزاحم دو [[دستور]]، با میزان‌ها و معیارها، از بن بست بیرون بیاید»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۳۳-۴۳.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛
| تصویر = 1368119.jpg
| پاسخ‌دهنده = رحیم کارگر
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«[[آثار انتظار]] منحصر در بعد [[سیاسی]] نیست؛ بلکه [[انتظار]] و [[مهدی]] ‏باوری، زوایا و ابعاد مختلفی دارد. از جمله:
# '''بعد [[توحید]]'''؛ [[انتظار]] در ماهیت خود، [[انسان]] [[منتظر]] را متوجّه خدای [[جهان]] می‌‏‏کند. توجّه به [[خدا]] و طلب [[فرج]] از درگاه او، از مهم‏ترین اصول [[مهدی]] ‏باوری است.
# '''بعد [[نبوت]]'''؛ [[منتظران]] چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار [[پیامبر]] گرد آمده است. هرکس [[دوست]] دارد، [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[محمد]] را ببیند، می‌‏‏تواند چهره آنان را در [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} ببیند. او می‌‏‏آید تا [[آرمان]] [[پیامبران]] را تحقّق بخشد و [[دین]] خدایی را بگستراند و ندای [[توحید]] را به همه عالم برساند.
# '''بعد قرآنی'''؛ [[مهدی]] {{ع}}، زنده‌‏کننده همه [[احکام]] [[قرآن]] است. [[انسان]] [[منتظر]] همواره این [[آرمان]] را در [[دل]] زنده می‌‏‏دارد که روزی با [[ظهور]] آن [[حضرت]]، [[قرآن]] و آموزه‏‏‌های آن در سراسر [[جهان]] [[حاکمیت]] یابد و برنامه زندگی گردد.
# '''بعد [[امامت]]'''؛ [[مهدی]]، [[وصی]] صدّیقین و خاتم [[ائمه]] طاهرین است. [[امامان]]] پیشین یکایک او را یاد کرده‏‌اند. او [[فرزند]] و یادگار و ادامه‌‏دهنده راه آنان است. [[مهدی]]، مظهر [[قائم]] [[امامت]] است و [[انتظار ظهور]] او، بزرگ‏ترین تأکید بر اصل [[امامت]] و [[رهبری]] است.
# '''بعد [[عدل]]'''؛ [[انتظار]] [[امام مهدی|مهدی]]، [[انتظار ظهور]] [[عدل]] است. او [[جهان]] آکنده از [[بیداد]] را، از داد پر می‌‏‏سازد و [[عدل]] خدایی را در همه ‏جا و همه ‏سو سرایت می‌‏‏دهد.
# '''بعد [[معاد]]'''؛ در امر [[انتظار]]، اصل [[اعتقادی]] بسیار مهم [[معاد]] و بازگشت مسئولانه به نزد [[خداوند]]، همواره حضور دارد ... [[مهدی]] به [[هنگام ظهور]]، [[ستمگران]] را [[کیفر]] می‌‏دهد و [[ظالمان]] را به سزای اعمال خود می‌‏رساند و [[مؤمنان]] را عزیز می‌‏‏دارد. به [[هنگام ظهور]] او، گروهی از پاکان و پلیدان به [[جهان]] بازمی‌‏گردند (و پلیدان [[کیفر]] و مجازات می‌‏بینند). از [[علایم حتمی]] فرارسیدن [[رستاخیز]]، [[ظهور مهدی]] است، تا او نیاید، [[عمر]] [[جهان]] به سر نمی‌‏رسد و [[قیامت]] برپا نمی‌‏گردد ...<ref>محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، ص ۲۶۵ و ۲۶۶.</ref>.
# '''بعد [[دانش]] و [[خردورزی]]'''؛ مهم‏تر از همه، توجه ویژه [[منتظران]] به [[علم]] و [[دانایی]] است؛ به ‏طوری‏که در پرتو [[ظهور]] [[حضرت]]، [[عقل]] و [[خرد]] [[جامعه بشریت]] کامل می‌‏گردد و زمینه‏‌های رشد، توسعه و [[سعادت]] در تمام زمینه‏‌های علمی، معنوی، صنعتی و [[آبادانی]] فراهم می‌‏‏شود»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
| تصویر = 783993038.jpg
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«آموزه [[انتظار]]، دارای محتوای جامع و ابعاد فراگیر [[تاریخی]]، [[عقیدتی]]، [[سیاسی]] و... است:
# '''بعد [[تاریخی]]''': [[انتظار ظهور]] [[مهدی موعود]] {{ع}} در [[تاریخ]] انبیای الاهی {{عم}} سابقه داشته و با [[ظهور اسلام]] این [[تفکر]] آرمانی در [[کلام]] [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} به بار نشسته است. ارج گذاری به [[مقام]] [[منتظر]] و ابراز علاقه و [[اشتیاق]] نسبت به [[درک]] حضور آخرین [[ذخیره]] الاهی، [[حضرت مهدی]] {{ع}} از سوی [[پیشوایان دین]]، بیانگر اهمیت و [[جایگاه]] سترگ [[اندیشه]] [[انتظار]] در [[فرهنگ شیعی]] است؛ از این‌رو، [[معصومین]] {{عم}} ضمن اینکه نگاه [[مردم]] را به سوی یگانه دوران معطوف می‌نمودند، خود نیز نسبت به او ابراز علاقه می‌کردند. هنگامی که یکی از [[یاران امام]] [[صادق]] {{ع}} از آن [[حضرت]] درباره [[تولد]] [[حضرت قائم]] {{ع}} سؤال می‌کند: {{عربی|"هَلْ وُلِدَ الْقَائِمِ"}} آیا [[قائم]] {{ع}} متولد شده است؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرماید: {{متن حدیث|"فَقَالَ لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۵۲؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۴۸؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۸۵.</ref>؛ خیر. اگر من حضور او را [[درک]] می‌کردم، سراسر عمرم را به [[خدمت]] گذاری او می‌پرداختم!" در [[روایت]] دیگری، این جمله زیبا از زبان [[مبارک]] [[حضرت]] [[سید الشهدا]]، [[ابا عبدالله الحسین]] {{ع}} [[نقل]] شده است<ref>موسوعة کلمات الأمام الحسین {{ع}}، ص۷۸۶؛ شرح احقاق الحق، ص۵۸۹.</ref>. سر این همه شور و شیدایی، آن است که آن [[موعود]] الاهی، هم چنان که خود تجسم همه [[انبیا]] و اولیای الاهی است، [[ظهور]] او نیز تجلی گاه تمامی [[خوبی‌ها]] و نیکی‌ها و تحقق بخش همه [[آرمان‌ها]] و آرزوهای دوردست [[انسان]] هاست.
# '''بعد [[اعتقادی]]''': از نظر [[جایگاه]] [[اعتقادی]] نیز [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} از چنان عظمتی برخوردار است که در [[روایات]]، قرین اصول و قواعد اساسی [[دین]]، نظیر [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر شده است. وقتی یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]] {{ع}} از دیانتی سؤال می‌کند که مورد پذیرش [[خداوند متعال]] باشد، [[حضرت]] بعد از ذکر [[شهادت به توحید]] و [[ایمان]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] {{صل}} و اعتراف به وحیانی بودن [[قرآن]] و [[اقرار]] به [[ولایت]] أئمه اطهار {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|... وَ إنتِظَارُ قَائِمِنَا، فَإنَّ لَنَا دَولَهً إذَا شَاءَ اللهُ جَاءَ بِهَا"}}<ref>الکافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰.</ref>؛ و [[منتظر]] بودن برای [[ظهور قائم]] ما [[اهل بیت]]؛ چراکه [[خداوند]] برای ما دولتی قرار داده و هر گاه بخواهد آن را محقق خواهد نمود. در [[حدیث]] دیگری، [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: {{متن حدیث|"أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِمَا لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِهِ؟"}} آیا می‌خواهید شما را خبر دهم از آن چه بدون آن، [[خداوند]] هیچ عملی را از بندگانش نمی‌پذیرد؟" و در ادامه، ضمن بر شمردن دیگر اصول و مبانی [[دین]]، فرمود: {{متن حدیث|... وَ اَلاِنْتِظَارُ لِلْقَائِمِ {{ع}}"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۴۱۷.</ref> یعنی [[انتظار قائم]] {{ع}} جزو مبانی [[دین]] و شرط پذیرش [[اعمال]] در درگاه الاهی است. تأکید بر [[قرابت]] و هم ردیفی [[انتظار قائم]] {{ع}} با دیگر [[اصول اعتقادی]] [[دین اسلام]]، بیانگر [[عظمت]] و [[جایگاه]] رفیع مسأله [[انتظار]] در ساختار [[اعتقادی]] [[دین]] است. پس همان‌گونه که به [[نص]] [[قرآن کریم]]<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}؛ «امروز (روز انتصاب و ابلاغ امامت امیرالمؤمنین علی {{ع}} در غدیرخم) دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم»؛ (سوره مائده، آیه ۳).</ref>، [[دین]] و [[دیانت]] منهای [[ولایت]]، ناقص و ناتمام است، [[دین]] و [[اسلام]] منهای [[انتظار مهدی]] {{ع}} نیز فاقد [[ارزش]] و [[مقبولیت]] خداوندی است.
# '''بعد [[سیاسی]]'''": از بعد [[سیاسی]] نیز [[اندیشه]] [[انتظار]]، با توجه به نقش سازنده و کارآمد آن در سازماندهی و [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[جامعه]]، دارای نقشی تأثیر گذار در تغییر و [[اصلاح]] [[نظام سیاسی]] است. از این نظر [[اندیشه]] [[انتظار]] به [[دلیل]] [[استحکام]] مبانی [[اعتقادی]] و نیز بنا به تقابل ذاتی آن با [[ظلم]] و نفی [[حاکمیت]] [[جور]] در هر زمان، تمامی سازوکارهای لازم را برای [[اصلاح]] و تغییر نظام‌های [[سیاسی]] [[اجتماعی]] غیر [[اسلامی]] دارا می‌باشد.
# '''بعد انسانی''': [[بشر]] پیوسته در جریان [[زندگی]] خویش، اهداف و انتظارات گوناگونی داشته و حیات فردی و [[اجتماعی]] او به تحقق و استمرار این انتظارات وابسته است. در این میان، [[انتظار]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[دلیل]] [[جامعیت]] و فراگیر بودن آن، همه انتظارات [[مقدس]] انسانی را هر اندازه که بزرگ و گسترده باشند در بر داشته و پوشش می‌دهد. [[انتظار مهدی]] {{ع}} در [[حقیقت]]، [[انتظار]] تحقق همه [[خوبی‌ها]] و برآورده شدن آرمان‌های همه [[انسان]] هاست. در این [[انتظار]]، [[بشر]] [[چشم به راه]] تحقق آرمان‌هایی است که بر اساس [[فطرت]] [[پاک]] خدایی، در آرزوی آن بوده، اما هیچ‌گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} تحقق [[آرمان]] سترگی است که هیچ جایگزینی ندارد و در طول [[تاریخ]]، [[پیامبران]] الاهی {{عم}} نوید آن را داده‌اند و [[بشر]] قرن‌ها [[منتظر]] بوده است تا شاید [[وعده]] الاهی فرا رسد و همه آرزو‌های بلند و دیرین انسانی، به بار نشیند.
 
چنین انتظاری، به همان [[میزان]] که بزرگ و [[عظیم]] است، اقتضائات و بایسته‌های بسیاری را می‌طلبد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۱۱۹.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. آقای دکتر قائمی؛
| تصویر = 1130809.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی قائمی
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«[[انتظار]] به مفهوم مذهبیش نوعی پیشروی و استقبال از [[آینده]] است. دارای ابعاد گوناگون [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و مذهبی است. در زمینه آن صاحبان [[ادیان]] و [[مذاهب]]، [[فیلسوفان]]، جامعه‌شناسان، روانشناسان، طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دیدی و نگرشی خاص بحث کرده‌اند. مسائل مورد بحثش بسیار وسیع و پردامنه و دارای شاخه‌های بسیار است. این بحث‌ها هم از سوی موافقان قضیه صورت می‌گیرد و هم از نظر منکران و [[مخالفان]] آن.
 
از دید [[مذهب]] به خصوص [[اسلام]] در همه زمینه‌های آن سخن رفته است. از مسأله [[انتظار]]، [[فلسفه]] آن، [[غیبت]] [[موعود]]، [[فلسفه]] وجودیش، [[امام]] در عینیت [[جامعه]]، فایده وجودی [[امام غایب]]، رمز [[تولد]] و حیاتش، [[عمر طولانی]] او، مسأله ظهورش، قدرتمندی او در [[اصلاح]] [[جهان]]، توانائی او در برچیدن اساس [[شرک]] و [[کفر]]، کیفیت [[ظهور]]، امکان پیروزمندی او و ده‌ها مسائل از این قبیل. این بحث به حدی پردامنه است که امروزه پس از گذشت ۱۱ قرن از دوران [[تولد]] و [[غیبت]] [[مهدی]] از یک‌سو مواجه با صدها کتاب در این زمینه‌ایم و از سوی دیگر می‌توان گفت مشکل و مسأله‌ای در این زمینه وجود ندارد. البته چه بسیار از مسائل و [[شبهات]] هم در بین [[مردم]] وجود دارد که بنظر بکر و [[بدیع]] می‌رسند ولی اگر [[نیکو]] در این باره تامل شود در می‌یابیم نوع آن از نوع همان تکرار مکرراتی است که حتی گاهی قبل از [[تولد مهدی]] {{ع}} از [[امامان]] پیشین رسیده شده و پاسخ‌های منطقی و مستدل آن را دریافت داشته‌اند. در ضمن این نکته را یادآور شویم که آنچه به عنوان [[مخالفت]] می‌شود از نوع [[شبهات]] است نه به صورت مسائلی که مخالف با جنبه‌های [[علمی]] و [[عقلی]] و یا محال [[عقلی]] و منطقی باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص29-30.</ref>.
 
'''در جنبه [[سیاسی]]:''' [[انسان‌ها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند. حاکمی را می‌طلبند که در طریق [[خدمت به مردم]] و از خود [[مردم]] باشد. بتواند ارزش‌های انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد، [[ظلم]] و اختناق را نفی کند، به طرد [[استکبار]] و استعباد بپردازد. [[انسان‌ها]] خواستار [[نظامی]] هستند که در آن ضعیف و [[قوی]] به یک چشم دیده شوند، روابط ملی براساس [[انسانیت]] و [[تقوا]] و [[صلح]] و [[عدالت]] و روابط خارجی براساس [[حسن]] هم‌جواری، رعایت به [[حقوق]] [[انسان‌ها]] باشد. استعمارها و استثمارها از [[جامعه]] ریشه‌کن شوند، ابرقدرت‌ها مطامع خویش را در کشورهای ضعیف جستجو نکنند. [[انسان‌ها]] خواستار سیاستی [[الهی]] و [[حکومتی]] واحد هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد، و [[حکومتی]] که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند، و [[رهبر]] و راهنمای‌شان [[قانون]] واحدی باشد. [[بشریت]] خواستار آن است که [[حکومتی]] تشکیل شود که در آن [[حق]] وتو نباشد، تحریم‌های [[اقتصادی]] بخاطر وصول به اهداف توسعه‌طلبانه‌شان صورت نگیرد، امپریالیزم [[فرهنگی]] جای پایی نداشته باشد، به ضعیف بدان گونه نظر شود که به [[قوی]]، و به سیاه همان‌گونه [[عنایت]] شود که به سفید. بحث از مسأله منطقه و نژاد نباشد و سخن از رجزخوانی‌ها و معرکه‌گیری‌ها و حمله‌های [[نظامی]] ابرقدرتان به میان نیاید.
 
'''در جنبه [[اجتماعی]]:''' زمینه مورد نظر در امر [[انتظار]] این است که روابط انسانی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گردد، [[مفاسد اخلاقی]]، سرقت، جنایت، آدم‌کشی، بهره‌گیری، [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] از [[جامعه]] رخت بربندد. [[فضیلت‌ها]] بر فضیحت‌ها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در [[جامعه]] [[برادری]] و [[تعاون]] باشد، تضامن و تکافل [[اجتماعی]] جای پایی پیدا کند. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشه [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های کج‌روی و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های [[ناصالح]] را از [[جامعه]] طرد نمایند، افراد [[صالح]] و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند. [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد. [[انسان‌ها]] چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه [[اجتماعی]] [[انتظار]] این است که عوامل اغواکننده در [[جامعه]] [[حق حیات]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و رشد و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایه [[گمراهی]] و [[فساد]] وانحطاط است دور و برکنار گردند.
 
'''در جنبه [[اقتصادی]]:''' امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانه [[ثروت]] باشد. آن چنان نباشد که عده‌ای در منتهای [[فقر]] و [[بدبختی]] و [[جهل]] و [[مرض]] و [[استثمار]] باشند و عده‌ای در اوج [[رفاه]] و تنعمی که حاصل از [[استثمار]] است. [[انتظار]] این است که فواصل طبقاتی از میان برداشته شوند و وضع آنچنان نباشد که میلیاردر وخاک‌نشین داشته باشیم. یکی درکاخ [[زندگی]] کند و دیگری درزاغه‌ای. امکان کسب وتجارت، برای همگان یکسان باشد. تحرک [[اجتماعی]]، انتقال از نقشی به نقش دیگر امکان‌پذیر باشد. [[انتظار]] این است که بخاطر جنبه‌های [[اقتصادی]] و به منظور چپاول حاصل درآمد [[ضعفا]] اغنیاء [[قادر]] نشوند دست به کار شوند و نتوانند دست‌رنج‌های [[فقیران]] را برای کاخ‌سازی، بساط و [[عیش و نوش]] گستردن به کار برند. [[محرومیت]] و [[فقر]] سهم عده‌ای و [[لذت]] و تنعم سهم عده‌ای دیگر نباشد. [[انتظار]] این است که کشورهای [[قوی]] برای [[تصرف]] بازار فروش، برای [[آب]] کردن کالاهای بنجل خود، برای فروش اسلحه‌های سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، [[ملت‌ها]] را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را [[مصرف]] کننده صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند.
 
'''در جنبه [[فرهنگی]]:''' [[بشریت]] [[انتظار]] آن دارد که [[علوم]] و [[عالمان]] [[متعهد]] باشند.[[شعار]] [[علم]] برای [[علم]] از [[جامعه]] رخت بر بندد و [[دانش]] در [[خدمت]] همه طبقات و در طریق رفاه‌آفرینی، ایجاد [[صلح]] و [[امنیت]] قرار گیرد. تلاش‌ها مصروف دانشی گردد که از آن نفعی برای [[جامعه]] برخیزد. نه زیانی، آسایشی پدید آورد نه [[ترس]] و وحشتی. [[انتظار]] آن است افکار و [[اندیشه‌ها]]، فلسفه‌ها و خط‌مشی‌ها از مسیر [[انحرافی]] خود بیرون آیند و دیدهای صرفاً ماتریالیستی و [[علت]] و معلولی مادی را به کناری بگذارند. تکیه‌ها تنها متوجه فیزیک نباشد که متافیزیک را هم جای پایی به مراتب قوی‌تر است. همه چیز را بر اساس [[منطق]] ارسطوئی و افلاطونی ننگرند. جنبه‌های جبرگرائی را به کناری بگذارند و [[آزادی]] [[انسان]] و [[صلاح]] و موقعیت او را هم در نظر گیرند. [[انتظار]] آنست که [[هنر]] بیدارکننده و توان‌بخش باشد، دردهای [[بشر]] را در پیش چشم او زنده نگه دارد و او را به تلاش و کوشش جهت درمان وادارد، جنبه تخدیری [[هنر]] به کناری رود، شعاعش تا اعماق تاریکی‌ها به پیش رود و اصولاً ظلمت‌ها، سیه‌دلی‌ها، بی‌تعهدی‌ها را از میان بردارد. [[امید]] آن است که [[ادبیات]]، ضرب‌المثل‌ها، کنایه‌ها، استعارات رنگ انسانی گیرند، درخدمت می ‌و [[معشوق]]، لاابالی‌گری، بی‌بند و باری، تحریک اسافل اعضاء نباشند، بکوشند که [[روح]] [[تعهد]] و [[مسئولیت]] را در [[جامعه]] رواج دهند. [[انسان]] را به [[وظایف]] خطیری که در پیش دارند وادار نمایند. [[دروغ]]، [[تزویر]]، [[ریا]]، [[دورویی]] و زورگویی را [[ترویج]] نکنند. و بالاخره [[انتظار]] این است که دیگر یافته‌های [[اجتماعی]]، [[سنن]] و شعائر ارزیابی گردند. نخبه‌ها [[برگزیده]] و خلاف آن از [[جامعه]] طرد شوند. وسایل و ابزار [[زندگی]] به [[حقیقت]] صورت وسیله پیدا کنند نه [[هدف]]، [[هدف‌ها]] [[عالی]] و متعالی گردند نه [[پست]] و کوچک و بی‌حساب. تجمل و لوکس که چیزی جز انباشتن و بیکار گذاردن [[ثروت]] نیستند از میان برداشته شوند. و [[انسان]] برای ترقی و [[رفاه]] همگان برخیزد و سرمایه‌های راکد متجملانه را به کار اندازد.
 
'''از نظر مذهبی و [[اخلاقی]]:''' در این زمینه [[انتظار]] این است که [[مذاهب]] متعدد و متنوع از آسمانی و زمینی تبدیل به [[مذهب]] واحدی گردند و [[انسان‌ها]] را از این سردرگمی‌ها و چه بسیار پای‌بندی‌های بی‌حساب [[نجات]] بخشند. مذهبی ادامه جنبه مردمی داشته و برای حیات [[انسان]] [[فلسفه]] و هدفی ارزشمند ارائه دهد.[[بشریت]] [[انتظار]] دارد [[انسان‌ها]] درتحت لوای واحد و در زیر [[پرچم]] [[حکومت]] [[الله]] گرد هم آیند. خدائی که [[زیرک]] است ولی [[حسود]] نیست [[علم]] و [[قدرت]] دارد ولی آن را در طریق [[آزار]] خلق به کار نمی‌گیرد. مسأله نژاد، زبان، [[صنعت]]، [[سنت]]، چپی و [[راستی]] برای او مطرح نیست آنچه را که او ارزیابی می‌کند و ملاک قرار می‌دهد [[شرف]] و [[تقوی]] و [[انسانیت]] است. [[بشریت]] [[انتظار]] [[حکومت]] مذهبی را دارد که می‌تواند مدینه‌ای ایده‌آل و جامعه‌ای انسانی مبتنی بر اجرای [[حق]] و [[عدل]] فراهم کند، [[وحدت]] پدید آورد تفرقه‌ها را بزداید. [[راستی]] و [[صفا]] پدید آورد، راه [[سعادت]] را هموار نماید، [[صراط مستقیم]] را در پیش پای بگذارد. تاریکی‌ها  را از میان بردارد، زمینه را برای اوج‌گیری همه جانبه [[انسان‌ها]] فراهم کند. [[بشریت]] [[انتظار]] دارد که اصول و مبانی [[اخلاقی]] براساس قواعد [[الهی]] باشد که به همه جوانب و ابعاد [[انسان]] احاطه دارد. در سایه آن رشد و [[صلاح]] پدید می‌آید، [[مفاسد]] و آلودگی‌ها، پرستش‌های نابجا از [[جامعه]] رخت بر می‌بندند. قواعد [[اخلاقی]] به تناسب روز رنگ و چهره عوض نکنند و بر اساس آنچه که روز و مد روز آن را تائید می‌کنند نباشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص81-86.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
| تصویر = 1403.jpg
| پاسخ‌دهنده = آفتاب مهر ج۲ (کتاب)
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
 
«ابعاد [[انتظار]] از یک منظر عبارت است از:
# '''[[توانمندی]] [[فکری]]:''' بنا‌های [[فکری]] اگر بخواهد از تزلزل و [[انحراف]] به دور بماند، باید دارای پایه‌های عمیق و محکم [[فکری]] باشد، همان گونه که [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: "برای هر چیز، پایه‌ای است. اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]] گزار بدون [[شناخت]] محکم‌تر و اثر گذارتر است"<ref>{{عربی|" إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهِ وَ لَفَقِيهُ وَاحِدٍ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ "}}؛ نهج الفصاحه، ح۹۰.</ref>. بنابراین یکی از ابعاد [[انتظار]]، تقویت ریشه‌ها و بنیان‌های [[فکری]] شخص است؛ تا [[توانایی]] تقابل با آرا و نظرات مکاتب دیگر را داشته باشد.
# '''[[توانمندی]] روحی:''' [[منتظر]] باید در زمینه‌های روحی نیز از [[آمادگی]] بالایی برخوردار باشد که در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر گرفتاری‌ها و مشکلات بالا ببرد. یکی از [[یاران]] [[امام باقر]] {{ع}} پرسید: "[[فرج]] شما چه هنگام است؟ آن [[حضرت]] فرمود: هرگز، هرگز، [[فرج]] ما نمی‌رسد، تا اینکه [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید تا کدورت‌ها، رفته [[صفا]] بماند"<ref>اثبات الهداه، ج۷، ص۲۴.</ref> پس [[منتظر]] در این دوران پر مخاطره، روحیه خود را در [[پناه]] [[قرآن]] و [[عترت]] حفظ کرده، با [[نشاط]] و بالندگی، چشم به راه [[امام]] خوبان خواهد بود.
# '''[[برنامه‌ریزی]]:''' [[منتظر]]، خود باید و [[جامعه]] را برای آمدن [[موعود]] آماده کرده، و برای استقبال از [[یوسف]] زهرا {{ع}} [[برنامه‌ریزی]] نماید. این امر، مانند هر کار دیگر، نیازمند طرح و نقشه جامع و تعیین اهداف و [[ارزش‌ها]] است. اینجا است که [[منتظر]] می‌تواند زمینه و شرایط را با بینش و [[آگاهی]] بیشتر فراهم کرده، در مقابل توفان‌های روزگار بایستد.
# '''[[توانمندی]] در عمل:''' [[قرآن]] درباره [[توانمندی]] [[پیامبران]] در عرصه عمل می‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.</ref>. در نگرش دینی، افراد با بینش صحیح از آن عمل، به [[ارزش]] می‌رسند. [[انسان]] [[منتظر]] نیز، نیازمند کتاب و [[میزان]] است، تا [[دستورات]] و [[تعالیم]] او را بشناسد و در صورت نیاز، با میزان‌ها و معیار‌ها، راهِ صحیح را تشخیص دهد.
 
از منظر دیگر، [[انتظار]] دارای ابعاد فردی و [[اجتماعی]] است. '''ابعاد فردی''' عبارتند از:
# '''[[تکامل]] در [[اصول دین]]:''' در این بُعد، [[انسان]] [[منتظر]]، متوجه مبدأ عالم و خدای [[جهان]] می‌شود. [[انسان]] [[منتظر]]، همواره چشم به راه فرجی است که به [[قدرت]] مطلق الهی، تحقق خواهد یافت و او را به عنوان [[خلیفه خداوند]] در [[زمین]] و واسطه میان [[خدا]] و [[بندگان]] می‌داند؛ لذا توجه به او، همواره توجه به [[خداوند]] را به همراه دارد. [[منتظران]]، چشم [[انتظار]] کسی هستند که همه اوصاف [[پیامبر]] {{صل}} در او جمع است؛ چرا که از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} بوده، به [[حق]]، همنام و هم [[کنیه]] [[پیامبر]] {{صل}} است، [[عدالت]] را در تمام عالم گسترش می‌دهد می‌گویند:[[عدالت]] او مثل [[عدالت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} است و در [[ظهور]] او، صحبت از [[رجعت]] و برگشتن مردگان از قبرها است. پس [[منتظر]] در تمام زندگی روزانه خود با تمام [[اصول دین]] سر و کار دارد و اثر آن، تقویت [[عقاید]] یک [[منتظر]] است.
# '''بعد [[دین]] داری:''' [[انتظار]] باعث می‌شود [[منتظر]] در دوران [[غیبت]]، در امر [[دین]] خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه سستی و [[انحراف]] دوری گزیند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "برای [[صاحب]] این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند".
 
'''ابعاد [[اجتماعی]]'''
# '''[[امر به معروف و نهی از منکر]]:''' با توجه به اینکه رضای [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} را در عملی شدن معروف در [[جامعه]] و ترک [[منکرات]] در میان [[شیعیان]] و [[منتظران]] می‌دانیم، یک [[منتظر]]، مقابل این دو عمل الهی نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. او، نه تنها خود، بلکه [[تلاش]] دارد [[جامعه]] را به سمت معروف و ترک [[منکرات]] سوق دهد که نتیجه آن، [[رضایت]] [[امام مهدی|امام زمان]] خود خواهد بود.
# '''[[اخلاق]] اسلامی:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هر کس خوش دارد در شمار [[یاران قائم]] باشد، باید در عصر [[انتظار]]، مظهر [[اخلاق]] نیک اسلامی‌ باشد. اگر او پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} در گذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی است که [[قائم]] را [[درک]] کرده، به حضور او می‌رسند<ref>غیبت نعمانی، ج۵۲، ص۱۴۰.</ref>. لذا یک [[منتظر]]، با [[اخلاق]] اسلامی‌ و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر [[امام مهدی|امام زمان]] خود در [[جامعه]] خواهد بود.
# '''[[فرهنگی]]:''' در بخش [[فرهنگی]]، کسی [[منتظر واقعی]] آن [[حضرت]] است که علاوه بر [[خودسازی]] به دگرسازی نیز بپردازد، تا از این طریق، [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] را فراهم کند. [[امام باقر]] {{ع}} به [[عبدالحمید واسطی]] فرمود: "به [[خدا]] قسم ! کسی که خودش را در [[راه خدا]] وقف کند، [[خدای سبحان]] برای او راه گشایشی قرار می‌دهد. [[خدا]] [[رحمت]] کند [[بنده]] ای را که خود را وقف ما کند! [[خدا]] [[رحمت]] کند [[بنده]] ای را که امر ما را [[احیا]] نماید!<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.</ref>»<ref>[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
| تصویر = 991395.jpg
| پاسخ‌دهنده = نگین آفرینش ج۱ (کتاب)
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
 
«[[انسان]] از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و [[اجتماعی]] است، و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. بدون [[تردید]] در همه ابعاد یاد شده به چارچوبِ مشخصی نیاز است تا در قالب آن، راه صحیح زندگی باز شود و مسیرهای انحرافی به روی [[آدمی]] بسته گردد و آن راهِ درست، همان مسیر [[انتظار]] است. [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همه ابعاد زندگی [[منتظران]] تأثیر می‌گذارد. در بعد [[فکری]] و نظری که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ می‌کند. به بیان دیگر، [[انتظار صحیح]] می‌طلبد که [[منتظر]]، بنیان‌های [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دروه [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و استوار بمانند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۵، ص ۶۰۲.</ref> یعنی در دوره [[غیبت]] که [[دشمنان]] با انواع شبهه‌ها می‌کوشند تا [[اعتقادات]] درست [[شیعیان]] را از بین ببرند به [[برکت]] قرار گرفتن در سنگر [[انتظار]]، مرزهای عقیدتی حفظ می‌شود.


{{جمع شدن|۱۰. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛}}
در بُعد عملی، [[انتظار]] به همه اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد. [[منتظر]] باید در میدان عمل بکوشد تا [[زمینه‌های ظهور]] [[دولت حق]] فراهم شود؛ بنابراین، [[منتظر]] در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] می‌گمارد. در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های [[اخلاقی]] روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیرویی کار آمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "... کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزکاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود..."<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۰.</ref>.
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::«[[انسان]] از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و [[اجتماعی]] است، و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. بدون [[تردید]] در همه ابعاد یاد شده به چارچوبِ مشخصی نیاز است تا در قالب آن، راه صحیح زندگی باز شود و مسیرهای انحرافی به روی [[آدمی]] بسته گردد و آن راهِ درست، همان مسیر [[انتظار]] است. [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همه ابعاد زندگی [[منتظران]] تأثیر می‌گذارد. در بعد [[فکری]] و نظری که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ می‌کند. به بیان دیگر، [[انتظار صحیح]] می‌طلبد که [[منتظر]]، بنیان‌های [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دروه [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان [[غایب]] خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و استوار بمانند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۵، ص ۶۰۲.</ref> یعنی در دوره [[غیبت]] که [[دشمنان]] با انواع شبهه‌ها می‌کوشند تا [[اعتقادات]] درست [[شیعیان]] را از بین ببرند به [[برکت]] قرار گرفتن در سنگر [[انتظار]]، مرزهای عقیدتی حفظ می‌شود.
:::::*در بُعد عملی، [[انتظار]] به همه اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] جهت می‌دهد. [[منتظر]] باید در میدان عمل بکوشد تا [[زمینه‌های ظهور]] [[دولت حق]] فراهم شود؛ بنابراین، [[منتظر]] در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] می‌گمارد. در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های [[اخلاقی]] روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیرویی کار آمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "... کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزکاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود...".<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۰.</ref>
:::::*ویژگی‌های "[[انتظار]]" آن است که [[آدمی]] را از محدوده خود فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط می‌کند؛ یعنی [[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌نماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند. کوتاه سخن اینکه "[[انتظار]]" جریان مبارکی است که در تمام مویرگ‌های حیات فرد و اجتماع [[منتظر]] جاری است و در همه عرصه‌های زندگی، رنگ الهی به [[انسان]] و حیات او می‌بخشد و به چه رنگی الهی بهتر و ماندگارتر؟! [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref> رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟؛ سوره بقره: ۱۳۸.</ref>. با توجه به آنچه گذشت، [[وظایف]] منتظرانِ [[مصلح]] کلّ، چیزی جز همان "رنگ خدایی داشتن" نیست که بر [[برکت]] [[انتظار]] در جای جای زندگی فردی و جمعی آن‌ها جلوه‌گر می‌شود. با این نگاه، دیگر آن [[وظایف]] بر دوش ما –منتظران- سنگینی نخواهد داشت؛ بلکه جریان شیرنی که به همه زوایای زندگی ما معنا و مفهومی زیبا بخشیده است، به شمار می‌آید. به [[راستی]] اگر [[فرمانروایی]] ملک [[مهربانی]] و [[امیر]] کاروان مِهروزی، تو را به عنوان سربازی [[شایسته]] برای [[خیمه]] [[ایمان]] خواسته باشد و حضور تو را در سنگر [[حق]]، [[انتظار]] کشد، چگونه خواهی بود؟ آیا باید بر تو تکالیفی را تحمیل کنند که چنین و چنان باش و این کار و آن کار را انجام ده یا تو خود راه [[انتظار]] را شناخته‌ای و برای همان مقصدی که برگزیده‌ای، گام خواهی زد؟»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


==پرسش‌های مصداقی==
ویژگی‌های "[[انتظار]]" آن است که [[آدمی]] را از محدوده خود فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط می‌کند؛ یعنی [[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌نماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند. کوتاه سخن اینکه "[[انتظار]]" جریان مبارکی است که در تمام مویرگ‌های حیات فرد و اجتماع [[منتظر]] جاری است و در همه عرصه‌های زندگی، رنگ الهی به [[انسان]] و حیات او می‌بخشد و به چه رنگی الهی بهتر و ماندگارتر؟! [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref> رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟؛ سوره بقره: ۱۳۸.</ref>. با توجه به آنچه گذشت، [[وظایف]] منتظرانِ [[مصلح]] کلّ، چیزی جز همان "رنگ خدایی داشتن" نیست که بر [[برکت]] [[انتظار]] در جای جای زندگی فردی و جمعی آنها جلوه‌گر می‌شود. با این نگاه، دیگر آن [[وظایف]] بر دوش ما –منتظران- سنگینی نخواهد داشت؛ بلکه جریان شیرنی که به همه زوایای زندگی ما معنا و مفهومی زیبا بخشیده است، به شمار می‌آید. به [[راستی]] اگر [[فرمانروایی]] ملک [[مهربانی]] و [[امیر]] کاروان مِهروزی، تو را به عنوان سربازی [[شایسته]] برای [[خیمه]] [[ایمان]] خواسته باشد و حضور تو را در سنگر [[حق]]، [[انتظار]] کشد، چگونه خواهی بود؟ آیا باید بر تو تکالیفی را تحمیل کنند که چنین و چنان باش و این کار و آن کار را انجام ده یا تو خود راه [[انتظار]] را شناخته‌ای و برای همان مقصدی که برگزیده‌ای، گام خواهی زد؟»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.</ref>.
{{فهرست اثر}}
}}
{{ستون-شروع|3}}
 
== پرسش‌های مصداقی ==
{{پرسش وابسته}}
# [[ابعاد فکری و اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]]
# [[ابعاد فکری و اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]]
# [[ابعاد روحی و روانی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]]
# [[ابعاد روحی و روانی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]]
خط ۱۸۵: خط ۲۱۶:
# [[ابعاد فردی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]]
# [[ابعاد فردی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]]
# [[ابعاد اجتماعی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]]
# [[ابعاد اجتماعی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان}}
{{پایان پرسش وابسته}}
{{پایان}}


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان انتظار فرج}}
{{پرسمان انتظار فرج}}


==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
== پانویس ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پانویس}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{انتظار افقی}}
 


[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(ار): پرسش‌هایی با ۱۰ پاسخ]]
[[رده:(ار): پرسش‌هایی با ۱۰ پاسخ]]
[[رده:(ار): پرسش‌های مهدویت با ۱۰ پاسخ]]
[[رده:(ار): پرسش‌های مهدویت با ۱۰ پاسخ]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به انتظار فرج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۷

انتظار چه ابعادی دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت - غیبت امام مهدی - انتظار فرج
مدخل اصلیابعاد انتظار
تعداد پاسخ۱۰ پاسخ

انتظار چه ابعادی دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

ابعاد انتظار و منتظر

انتظار به مفهوم مذهبی آن، نوعی پیشروی و استقبال از آینده بوده و دارای ابعاد گوناگونی از قبیل فلسفی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و... است. توجه به این ابعاد، برای کسی که می‌داند در فرهنگ اسلام و شیعه، چه مقدار به انتظار اهمیت داده شده، ضروری است؛ به همین دلیل صاحبان ادیان و مذاهب، فیلسوفان، جامعه‌شناسان، روانشناسان و طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دید و نگرشی خاص دربارۀ آن بحث کرده‌اند[۱].

از طرفی، انسان منتظر نیز از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی دارای بُعد نظری و عملی بوده و از سوی دیگر از بُعد فردی و اجتماعی برخوردار است و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد؛ از همین رو انتظار موعود جهانی در همۀ ابعاد زندگی منتظِر تأثیر می‌گذارد[۲].

ابعاد انتظار بر اساس تقسیم منتظران به فرد و جامعه

  1. بعد فردی انتظار: منتظر در بُعد فردی، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های اخلاقی روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیروی کارآمد برای جبهه نور باشد. امام صادق(ع) فرمود: «کسی که دوست دارد از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، پرهیزگاری پیشه کند و به اخلاق نیکو، آراسته شود»[۳].[۴] انتظار باعث می‌شود منتظر در دوران غیبت، در امر دین خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه سستی و انحراف دوری گزیند. امام صادق(ع) می‌فرماید: «برای صاحب این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید تقوا پیشه سازد و به دین خود چنگ زند»؛ لذا "انتظار" جریان مبارکی است که رنگ الهی به انسان و حیات او می‌بخشد[۵].
  2. بعد اجتماعی انتظار: انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر مؤثر است که در حوزۀ رابطۀ فرد با جامعه نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وا می‌دارد[۶] در واقع، انتظار این است که مفاسد اجتماعی، رذالت‌ها، آشوب‌ها، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، همکاری و همیاری و خیرخواهی گردد[۷]. در جنبۀ اجتماعی انتظار این است که عوامل اغواکننده در جامعۀ حق حیات نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق هدایت و رشد و ارتقاء مردم باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایۀ گمراهی و فساد و انحطاط است دور و برکنار گردند[۸].

ابعاد انتظار بر اساس زمینه‌های زندگی فرد و جامعه

بعد فکری و اعتقادی انتظار

بعد فکری زیر بنای اعمال و رفتار انسان است و انتظار، باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ می‌کند، به بیان دیگر، انتظار صحیح می‌طلبد که منتظِر، بنیان‌های اعتقادی و فکری خود را تقویت کند تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دورۀ غیبت امام عصر(ع) به چاه یأس و ناامیدی سقوط نکند. امام باقر(ع) فرمود: «روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ ولایت ما ثابت و استوار بمانند»[۹][۱۰] حضور منتظران در جامعه وقتی کارساز و کارآمد است که همراه با دانش و آگاهی باشد[۱۱] و در پرتو ظهور حضرت، عقل و خرد جامعۀ بشریت کامل می‌‏گردد[۱۲]. امام سجاد(ع) خطاب به فردی به نام ابوخالد فرمود: «ای ابوخالد مردمانی که در روزگار غیبت به سر می‌برند و معتقدند و منتظر، از مردمان همۀ زمان‌ها افضلند؛ زیرا که خدای متعال به آنان خرد و فهم و معرفتی داده است که غیبت امام برای آنان مانند حضور است، این مردم را خدا مانند سربازان پیکارگر صدر اسلام قرار داده است، همان‌ها که در رکاب پیامبر شمشیر می‌زدند و پیکار می‌کردند آنان اخلاص پیشگان حقیقی و شیعه واقعی‌اند که مردم را به دین خدا دعوت می‌کنند»[۱۳].[۱۴]

انتظار ظهور مهدی(ع) از چنان عظمتی برخوردار است که در روایات، قرین اصول دین، نظیر توحید و نبوت ذکر شده[۱۵] و شرط پذیرش اعمال در درگاه الهی است[۱۶]. همان‌گونه که به نص قرآن کریم[۱۷]، دین و دیانت منهای ولایت، ناقص و ناتمام است، دین و اسلام منهای انتظار مهدی(ع) نیز فاقد ارزش و مقبولیت خداوندی است[۱۸].

بعد اعتقادی انتظار می‌‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  1. بعد توحید: انتظار در ماهیت خود، انسان منتظِر را متوجّه خدای جهان می‌‏‏کند، توجّه به خدا و طلب فرج از درگاه او، از مهم‏ترین اصول مهدی ‏باوری است.
  2. بعد نبوت: منتظران چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار پیامبران گرد آمده است، او می‌‏‏آید تا آرمان پیامبران را تحقّق بخشد و دین خدایی را بگستراند و ندای توحید را به همه عالم برساند.
  3. بعد امامت: حضرت مهدی(ع)، وصی صدّیقین و خاتم ائمۀ طاهرین(ع) است و امامان پیشین یکایک او را یاد کرده‏‌اند او فرزند و یادگار و ادامه دهندۀ راه آنان است. مهدی، مظهر قائم امامت است و انتظار ظهور او، بزرگ‏ترین تأکید بر اصل امامت و رهبری است.
  4. بعد عدل: انتظار امام مهدی(ع)، انتظار ظهور عدل است؛ به گونه ای که او جهان آکنده از بیداد را از داد پر می‌‏‏سازد.
  5. بعد معاد: در امر انتظار، اصل اعتقادی بسیار مهمِ، معاد و بازگشت مسئولانه به نزد خداوند، همواره حضور دارد. مهدی به هنگام ظهور، ستمگران و ظالمان را کیفر می‌‏دهد و مؤمنان را عزیز می‌‏‏دارد و از علایم حتمی فرارسیدن رستاخیز، ظهور مهدی است[۱۹].

بعد روحی و روانی انتظار

انتظار دارای آثار عظیم و شگفت روانی و تربیتی است[۲۰] که شخص منتظِر را وادار می‌‌کند تا به تقویت حیات روحی و روانی و جسمی خود و کسب فضیلت‌های اخلاقی روی ‌آورد[۲۱] تا در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر گرفتاری‌ها و مشکلات بالا ببرد[۲۲]. یکی از یاران امام باقر(ع) پرسید: «فرج شما چه هنگام است؟ آن حضرت فرمود: هرگز، هرگز، فرج ما نمی‌رسد، تا اینکه غربال شوید، و باز هم غربال شوید، و باز هم غربال شوید تا کدورت‌ها، رفته صفا بماند»[۲۳] پس منتظر در این دوران پر مخاطره، با درک قدر و منزلت خود، با سعۀ صدر، شناخت تمامی موانع و رعایت تقوا؛ روحیۀ خود را در پناه قرآن و عترت حفظ کرده، با نشاط و بالندگی، چشم به راه امام خوبان خواهد بود[۲۴].

بعد اخلاقی و تربیتی انتظار

بشریت انتظار دارد اصول و مبانی اخلاقی براساس قواعد الهی باشد که در سایۀ آن رشد و صلاح پدید ‌آید، مفاسد و آلودگی‌ها از جامعه رخت بر ‌بندند[۲۵]. انتظار مهدی(ع) در حقیقت، انتظار تحقق همۀ این خوبی‌ها و برآورده شدن آرمان‌های فطری همۀ انسان هاست[۲۶]. انتظار موجب می‌‌شود منتظِر هم به ساختن خود و هم به سامان دادن جامعه همت می‌گمارد[۲۷]. امام صادق(ع) می‌فرماید: «هر کس خوش دارد در شمار یاران قائم باشد، باید در عصر انتظار، مظهر اخلاق نیک اسلامی باشد، اگر او پیش از قیام قائم(ع) درگذرد، پاداش او مانند کسانی است که قائم را درک کرده، به حضور او می‌رسند»[۲۸]؛ لذا یک منتظر، با اخلاق اسلامی و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر امام زمان در جامعه خواهد بود.

بعد سیاسی انتظار

انسان‌ها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند. حاکمی را می‌طلبند که بتواند ارزش‌های انسانی را در جهان حاکم سازد، ظلم و اختناق را نفی کند، به طرد استکبار و استبعاد بپردازد. انسان‌ها خواستار سیاستی الهی و حکومتی واحد هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد و حکومتی که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند و رهبر و راهنمای‌شان قانون واحدی باشد[۲۹]. انتظار، با توجه به نقش سازنده و کارآمد آن در سازماندهی و مدیریت سیاسی جامعه، دارای نقشی تأثیر گذار در تغییر و اصلاح نظام سیاسی است[۳۰] و منتظر دولت کریمه نباید خود را از حضور سیاسی و اجتماعی محروم نماید. تا اشخاص غیر معتقد مسند امور را به دست گیرند و موجب انحراف جامعه ‌شوند[۳۱].

بعد اقتصادی انتظار

حراست از فرهنگ دینی و اسلامی و مرزبانی اندیشۀ اسلامی و زنده نگه داشتن آن و تبلیغ این فرهنگ پویا، بدون پشتوانۀ مالی و اقتصادی امکان‌پذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصه‌های مختلف صنعت، کشاورزی و... این آرزو و خواست را تحقق بخشند[۳۲]. در جنبۀ اقتصادی، امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانۀ ثروت است تا فواصل طبقاتی از میان برداشته شود و کسب و تجارت، برای همگان یکسان باشد. وضع آن چنان نباشد که میلیاردر و خاک‌نشین داشته باشیم. یکی در کاخ زندگی کند و دیگری در زاغه‌ای. انتظار این است که کشورهای قوی برای تصرف بازار فروش، برای فروش کالاهای خود و برای فروش اسلحه‌های سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، ملت‌ها را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را مصرف کنندۀ صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند[۳۳].

بعد نظامی و انتظامی انتظار

طبق دستور حیات بخش قرآن: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ[۳۴] دین‌داران در همۀ اعصار به ویژه عصر غیبت باید نیرومند باشند و با تمام توان از آیین و فرهنگ خویش دفاع همه جانبه نمایند[۳۵]. انتظار این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و انسان‌ها قدرت یابند که ریشۀ دوروئی و نفاق را از جامعه برکنند، پایه‌های کج‌روی و انحراف را ویران سازند، قدرت‌های ناصالح را از جامعه طرد نمایند، افراد صالح و رشید سرپرستی روابط را بر عهده گیرند[۳۶].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله خامنه‌ای؛
آیت‌الله سید علی حسینی خامنه‌ای، در کتاب «مهدویت از منظر ولایت» در این‌باره گفته است:

«یک بعد، این است که انتظار به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. انتظار داریم یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیرکافی است و منتظریم تا ظرفیت نیکی عالم پر بشود. یک بعد دیگر از ابعاد انتظار، دل گرمی مؤمنین نسبت به آینده است. انتظار مؤمن، یعنی این که تفکر الهی - این اندیشه روشنی که وحی بر مردم عرضه کرده است - یک روز سراسر زندگی بشر را فرا خواهد گرفت. یک بعد انتظار این است که منتظر با شوق و امید حرکت بکند. انتظار یعنی امید[۳۷].

یکی از ابعاد انتظار، اعتماد و امیدواری به آینده و مأیوس نبودن است همین روح انتظار است که به انسان تعلیم می‌دهد تا در راه خیر و صلاح مبارزه کند. اگر انتظار و امید نباشد، مبارزه معنی ندارد و اگر اطمینان به آینده هم نباشد، انتظار معنی ندارد. انتظار واقعی با اطمینان و اعتماد ملازم است. کسی که شما می‌دانید خواهد آمد، انتظارش را می‌‌کشید و انتظار کسی که به آمدنش اعتماد و اطمینان ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمه انتظار است و این هر دو، ملازم با امید است و امروز این امید، امری لازم برای همه ملت‌ها و مردم دنیا می‌‌باشد[۳۸]»[۳۹].
۲. آیت‌الله اعرافی؛
آیت‌الله علی رضا اعرافی، درمقاله «انتظار با نگاه تربیتی» در این‌باره گفته است: «انتظار در مکتب شیعی دو چهره و رکن دارد: انتظار فردی که محور و کانون یک نوع جهانی شدن به معنای عمیق و همه‌جانبه است و دیگری خود آن جهانی شدن و تحول و حادثه بزرگ و فراگیر این دو رکن در انتظار شیعی از انتظار با مذاهب و مکاتب دیگر متفاوت است وجه تمایز این است که این دو بعد انتظار کاملاً متشخص است و دقائق و ریزه‌کاری‌های آن تعیین شده است؛ در خصوص رکن اول فرد منتظر متعین، متشخص، زنده، بصیر و خبیر است و انتظار و ارتباط با او، که از مقوله اضافه است، نسبت میان موجود و معدوم نیست بلکه رابطه‌ای است زنده و با نشاط و پویا و پایدار میان مؤمن و فردی زنده به عنوان یک الگوی تمام عیار بشریت، انتظار اضافه بین موجود و موجود اضافه‌ای زنده است و دارای آثار عظیم و شگفت روانی و تربیتی و اجتماعی رکن دوم انتظار یعنی آن حادثه و تحول تاریخی نیز تحولی است تعریف شده، فراگیر همگان را شامل می‌شود. همه اقلیم‌ها را در می‌نوردد و مثبت به سمت معنویت و در جهت تأمین نیازهای بشری و پس از یک دوره نومیدی با اشتیاق و علاقه از آن استقبال می‌شود و حاصل آن یک نوع جهانی شدن معنوی و بسیار متعالی خواهد بود»[۴۰].
۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«انسان از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و اجتماعی است، و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. انتظار موعود جهانی در همه ابعاد زندگی منتظر تأثیر می‌گذارد.

در بعد فکری که زیر بنای اعمال و رفتار انسان است، باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ می‌کند. به بیان دیگر، انتظار صحیح می‌طلبد که منتظر، بنیان‌های اعتقادی و فکری خود را تقویت کند، تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دوره غیبت امام عصر (ع) به چاه یأس و ناامیدی سقوط نکند.

امام باقر (ع) فرمود: روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ ولایت ما ثابت و استوار بمانند[۴۱]. یعنی در دوره غیبت که دشمنان با انواع شبهه‌ها می‌کوشند تا اعتقادات درست شیعیان را از بین ببرند به برکت قرار گرفتن در سنگر انتظار، مرزهای عقیدتی حفظ می‌شود.

در بُعد عملی، انتظار به همه اعمال و رفتار انسان جهت می‌دهد. منتظر باید در میدان عمل بکوشد تا زمینه‌های ظهور دولت حق فراهم شود؛ بنابراین، منتظر در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن جامعه همت می‌گمارد.

در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های اخلاقی روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیروی کارآمد برای جبهه نور باشد. امام صادق (ع) فرمود: کسی که دوست دارد از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، پرهیزگاری پیشه کند و به اخلاق نیکو، آراسته شود[۴۲].

انتظار آدمی را از محدوده خود فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد جامعه مرتبط می‌کند؛ یعنی انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با جامعه نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در جامعه وا می‌دارد. از آنجا که شرط ظهور دولت حق، آمادگی جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای اصلاح جامعه می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های اجتماعی، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند؛ چرا که منتظر مصلح جهانی در اندیشه و عمل، مسیر صلاح و راستی را طی می‌کند»[۴۳].
۴. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛
حجت الاسلام و المسلمین صفر فلاحی، در کتاب «امام مهدی ذخیره امامت» در این‌باره گفته است:

«هرچند تکالیف و وظایف منتظران در عصر غیبت فراوان است و بزرگان نیز در آثار خود آنها را برشمرده‌اند، ما در این قسمت تنها به بعض ابعاد آن اشاره می‌کنیم.

  1. بُعد دینداری: منتظر باید کوشش نماید تا دین و عقاید خود را در عمل، اعتقاد و مبانی حفظ نماید، و در کسب آگاهی‌های لازم از اسلام ناب محمدی کوشش نماید[۴۴].
  2. بُعد دین آموزی و نشر معارف: از وظایف منتظران اینکه در راه ترویج اندیشه ناب اسلامی تلاش نماید سعی کند روح تعهد و تعبد را در جامعه گسترش دهد... پیامبر اعظم (ص) فرمود: "خوشا به حاش شکیبایان در غیبت او، خوشا به حال پابرجایان در محبت او، که خدا آنها را در کتاب خود توصیف نموده این قرآن هدایت است برای پرهیزگاران"[۴۵].
  3. بُعد فرهنگی و اقتصادی: حراست از فرهنگ دینی و اسلامی و مرزبانی اندیشه اسلامی و زنده نگه داشتن آن از جمله وظایف منتظران است. بدون تردید تبلیغ این فرهنگ پویا بدون پشتوانه مالی و اقتصادی امکان‌پذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصه‌های مختلف صنعت، کشاورزی و... این آرزو و خواست را تحقق بخشند.
  4. بُعد سیاسی و نظامی: منتظر دولت کریمه نمی‌تواند خود را از حضور سیاسی و اجتماعی محروم نماید. در صورت غیبت او از صحنه‌های سیاسی و اجتماعی جا برای اشخاص غیر معتقد باز می‌شود و کسانی مسند امور را به دست خواهند گرفت که موجب انحراف جامعه می‌شوند... طبق دستور حیات بخش قرآن: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ[۴۶] دین‌داران در همه اعصار به ویژه عصر غیبت باید نیرومند باشند و با تمام توان از آیین و فرهنگ خویش دفاع هم جانبه نمایند.
  5. بُعد دانش روز و سازماندهی: حضور منتظران در جامعه وقتی کارساز و کارآمد است که همراه با دانش، آگاهی و سازماندهی باشد یعنی در صورتی که تشکیلاتی منسجم و نیرومند باشد، از هرز رفتن نیروها جلوگیری می‌کند و زمینه ظهور و شرایط آن را بهتر فراهم می‌نماید... به دو حدیث ذیل توجه کنید: پیامبر اعظم خطاب به اصحابش فرمود: شما اصحاب من هستید، لکن برادران من مردمی‌اند که در آخرالزمان می‌آیند. آنان به نبوت و دین من ایمان می‌آورند با اینکه مرا ندیده‌اند... هر یک از آنان اعتقاد و دین خویش را به هر سختی نگاه می‌دارد. چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می‌کند یا آتش پردوام چوب داغ را در دست نگاه می‌دارد آن مؤمنان مشعل‌های فروزان‌اند در تاریکی‌ها و خداوند آنان را از آشوب‌های تیره و تار (آخر الزمان) نجات خواهد داد[۴۷]. امام سجاد (ع) خطاب به ابوخالد فرمود: "ای ابوخالد مردمانی که در روزگار غیبت به سر می‌برند و معتقدند و منتظر از مردمان همه زمان‌ها افضلند؛ زیرا که خدای متعال به آنان خرد و فهم و معرفتی داده است که غیبت امام برای آنان مانند حضور است این مردم را خدا مانند سربازان پیکارگر صدر اسلام قرار داده است همان‌ها که در رکاب پیامبر شمشیر می‌زدند و پیکار می‌کردند آنان اخلاص پیشگان حقیقی و شیعه واقعی‌اند که مردم را به دین خدا دعوت می‌کنند[۴۸]»[۴۹].
۵. حجت الاسلام و المسلمین حیدری‌نیک؛
حجت الاسلام و المسلمین مجید حیدری‌نیک، در کتاب «نگاهی دوباره به انتظار» در این‌باره گفته است:

«انسان منتظر باید از آمادگی همه جانبه برخوردار باشد؛ فکری و روحی، برنامه‌ریزی، عملی.

توانمندی‌های فکری: سقف‌های سنگین و رسالت‌های بزرگ، پایه‌های محکم می‌خواهند، پایه‌هایی که در شعور و احساس قرار گرفته باشند. بدین جهت رسول خدا (ص) می‌فرماید: «لِكُلِّ شَيءٍ دِعَامَةٌ وَ دعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهُ وَ الْفَقِيهُ الْوَاحِدُ أَشَدُّ عَلَيَّ الشَّيْطانُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ»[۵۰]. برای هر چیز، پایه‌ای است؛ اساس دین اسلام، فهم عمیق است و یک فقیه در برابر شیطان، از هزار مسلمان عبادت‌گزار [بدون شناخت] محکم‌تر و اثرگذارتر است.(...) آن چه یک منتظر باید در زمینه فکری به آن مسلح باشد، درک و شناخت قدر خویش است که معیار انتخاب مکتب هاست و انسان را در برابر افکار گوناگون راهنمایی می‌نماید و انتخاب بهترین را ممکن می‌سازد. چون بهترین‌ها در شعاری که ارائه می‌دهند، همراه مقایسه‌ای که در میان این شعار و قدر وجود من برقرار می‌شود، انتخاب می‌گردد. با توجه به همین معیار است که می‌توانی کار گروه‌ها و مکتب‌های گوناگون را نقد بزنی. لازم نیست همه مکاتب را مطالعه کرد، بلکه همین قدر از مکاتب را باید دانست که طرح آنها برای سرانجام انسان چیست؟ مثلا وقتی شما می‌خواهید یک جفت کفش بخرید، تمام کفش‌های یک فروشگاه را آزمایش نمی‌کنید. اندازه و شماره پا، شما را در انتخاب بهترین کمک می‌کند.

توانمندی‌های روحی:(...) ایجاد روحیه، امر مهمی است که در دوره انتظار باید حاصل شود، ولی مهم‌تر از آن، راه‌های ایجاد این روحیه است که چگونه و با چه روشی این روحیه در منتظر پدید می‌آید. اکنون به مواردی اشاره می‌کنیم:

  1. درک قدر: آدمی که اندازه خودش را شناخته، به سبب کمترها توفان نمی‌گیرد و از جا نمی‌کند. ظرفیت و وسعت روحی ما در آن چه بر ما اثر می‌گذارد، و آن را خوب می‌شماریم و به آن اهمیت می‌دهیم، مشخص می‌شود. زیرا امام علی (ع) می‌گوید: « قِيمَةُ كُلُّ امْرِءٍ مَا يُحْسِنُهُ»[۵۱]؛ «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ»[۵۲]؛(...)
  2. رفعت ذکر: رفعت ذکر هم سبب وسعت صدر می‌تواند باشد و قرآن چه زیبا به این موضوع اشاره دارد؛ ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ[۵۳] (...)
  3. دیدن تمام راه: کسی که تمامی راه را دیده، مانع‌ها را شناخته است، این وجود آگاه مطلع منتظر است و از دیدن حوادث و گرفتاری‌ها نمی‌لرزد. زیرا از پیش آماده شده، به انتظار نشسته است. کسانی می‌لرزند که با رؤیاها و توقع‌های بی حساب، راه افتاده‌اند و به گمانشان تا راه افتادی، تمام دشمنان برایت نقل و نبات می‌آورند. ولی آنان که مانع‌ها را دیده‌اند و برای مبارزه با آنها آماده شده‌اند به وسعت روحی رسیده‌اند و با استقامت و مجاهدت به پیمودن راهشان ادامه می‌دهند.
  4. اطاعت و تقوا: کسی که حدود را می‌شناسد و تکلیفش را می‌داند و به این تکلیف می‌خواهد عمل کند، دیگر فشاری ندارد، بلکه در جایگاه امن نشسته است؛ ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ[۵۴](...)
  5. پیوند با خدا: رزق انسان فقط در خواندن کتاب نیست. مطالعه آفاق و انفس هم آیه‌ها و نشانه‌هایی را در پی دارد و مایه‌های فکری و روحی انسان را استحکام می‌بخشد(...)
  6. تمرین و ممارست: اگر انسان با آن شناختی که یافته، زندگی کند؛ یعنی؛ آن چه فهمید، حرکت و تمرین کند، بارهای سنگین را می‌تواند بردارد.

برنامه‌ریزی: منتظر باید طرح داشته باشد و با توجه به نقشه سازندگی، دنبال مصالح و لوازمی باشد که قبلا برنامه‌ریزی کرده است. نکاتی که در این زمینه باید مد نظر داشت، عبارت است از:

  1. هدف مندی: طرح بر اساس هدف و هدف بر اساس درک از قدر و ارزش، شکل می‌گیرد. با در دست داشتن هدف، کلید طرح به دست می‌آید.
  2. ارزش‌مندی هدف: انسانی که خودش را میوه هستی می‌بیند و آدمی که در او همت‌های بلند شکل می‌گیرد و مسئولیت‌های بزرگ پذیرفته می‌شود، فقر و جهل و فسق و شرک و کفر را نمی‌تواند تحمل کند. او در خود و در اجتماع، در پی این ارزش‌های بالاتر می‌گردد و برای این ارزش‌های مقدس مجبور است که طراحی کند.
  3. تجزیه هدف:بهترین کار برای رسیدن به هدف و برداشتن موانع، تقسیم آن هاست؛ یعنی باید نیازها، مسایل، مراحل و موانع را شناسایی کرد. هم چنین باید به جای نشستن و حسرت خوردن، حرکت کرد تا راه رسیدن به هریک از مقدمات و مراحل را شناخت و برای درگیری با مانع‌ها آماده شد.
  4. ابتناء بر فقه و آگاهی: اکنون این طرح و تقدیر، انسان منتظر را از پراکنده کاری و دوباره کاری و خراب کاری، نگه می‌دارد؛ چون کارهای پراکنده در طرح، جان گرفته، به سوی هدف، هماهنگ گردیده، از فقه و آگاهی، برکت می‌گیرد.
توانمندی در عمل: در مرحله عمل، به دو عامل دیگر نیاز است که در روش تربیتی انبیا از آن سخن به میان رفته است؛ ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ[۵۵]. همه انبیا افزون بر بینات، همراه با کتاب و میزان بوده‌اند. در بینش دینی، افراد نه با عمل که با بینش شان از یک عمل، به ارزش می‌رسند. در بینش اسلامی، همه مسئول هستند؛ «كُلُّكُم رَاعٍ و كُلَّكُم مَسْؤُولٌ عن رَعِيَّتِه»[۵۶]. انجام دادن چنین مهمی، به دو عامل دیگر نیازمند است، کتاب و میزان؛ یعنی با کتاب، به ضابطه‌ها برسد و دستورها را بشناسد و هنگام تزاحم دو دستور، با میزان‌ها و معیارها، از بن بست بیرون بیاید»[۵۷].
۶. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت پیش از ظهور» در این‌باره گفته است:

«آثار انتظار منحصر در بعد سیاسی نیست؛ بلکه انتظار و مهدی ‏باوری، زوایا و ابعاد مختلفی دارد. از جمله:

  1. بعد توحید؛ انتظار در ماهیت خود، انسان منتظر را متوجّه خدای جهان می‌‏‏کند. توجّه به خدا و طلب فرج از درگاه او، از مهم‏ترین اصول مهدی ‏باوری است.
  2. بعد نبوت؛ منتظران چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار پیامبر گرد آمده است. هرکس دوست دارد، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد را ببیند، می‌‏‏تواند چهره آنان را در مهدی (ع) ببیند. او می‌‏‏آید تا آرمان پیامبران را تحقّق بخشد و دین خدایی را بگستراند و ندای توحید را به همه عالم برساند.
  3. بعد قرآنی؛ مهدی (ع)، زنده‌‏کننده همه احکام قرآن است. انسان منتظر همواره این آرمان را در دل زنده می‌‏‏دارد که روزی با ظهور آن حضرت، قرآن و آموزه‏‏‌های آن در سراسر جهان حاکمیت یابد و برنامه زندگی گردد.
  4. بعد امامت؛ مهدی، وصی صدّیقین و خاتم ائمه طاهرین است. امامان] پیشین یکایک او را یاد کرده‏‌اند. او فرزند و یادگار و ادامه‌‏دهنده راه آنان است. مهدی، مظهر قائم امامت است و انتظار ظهور او، بزرگ‏ترین تأکید بر اصل امامت و رهبری است.
  5. بعد عدل؛ انتظار مهدی، انتظار ظهور عدل است. او جهان آکنده از بیداد را، از داد پر می‌‏‏سازد و عدل خدایی را در همه ‏جا و همه ‏سو سرایت می‌‏‏دهد.
  6. بعد معاد؛ در امر انتظار، اصل اعتقادی بسیار مهم معاد و بازگشت مسئولانه به نزد خداوند، همواره حضور دارد ... مهدی به هنگام ظهور، ستمگران را کیفر می‌‏دهد و ظالمان را به سزای اعمال خود می‌‏رساند و مؤمنان را عزیز می‌‏‏دارد. به هنگام ظهور او، گروهی از پاکان و پلیدان به جهان بازمی‌‏گردند (و پلیدان کیفر و مجازات می‌‏بینند). از علایم حتمی فرارسیدن رستاخیز، ظهور مهدی است، تا او نیاید، عمر جهان به سر نمی‌‏رسد و قیامت برپا نمی‌‏گردد ...[۵۸].
  7. بعد دانش و خردورزی؛ مهم‏تر از همه، توجه ویژه منتظران به علم و دانایی است؛ به ‏طوری‏که در پرتو ظهور حضرت، عقل و خرد جامعه بشریت کامل می‌‏گردد و زمینه‏‌های رشد، توسعه و سعادت در تمام زمینه‏‌های علمی، معنوی، صنعتی و آبادانی فراهم می‌‏‏شود»[۵۹].
۷. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در این‌باره گفته است:

«آموزه انتظار، دارای محتوای جامع و ابعاد فراگیر تاریخی، عقیدتی، سیاسی و... است:

  1. بعد تاریخی: انتظار ظهور مهدی موعود (ع) در تاریخ انبیای الاهی (ع) سابقه داشته و با ظهور اسلام این تفکر آرمانی در کلام رسول اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) به بار نشسته است. ارج گذاری به مقام منتظر و ابراز علاقه و اشتیاق نسبت به درک حضور آخرین ذخیره الاهی، حضرت مهدی (ع) از سوی پیشوایان دین، بیانگر اهمیت و جایگاه سترگ اندیشه انتظار در فرهنگ شیعی است؛ از این‌رو، معصومین (ع) ضمن اینکه نگاه مردم را به سوی یگانه دوران معطوف می‌نمودند، خود نیز نسبت به او ابراز علاقه می‌کردند. هنگامی که یکی از یاران امام صادق (ع) از آن حضرت درباره تولد حضرت قائم (ع) سؤال می‌کند: "هَلْ وُلِدَ الْقَائِمِ" آیا قائم (ع) متولد شده است؟ حضرت در پاسخ می‌فرماید: «"فَقَالَ لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"»[۶۰]؛ خیر. اگر من حضور او را درک می‌کردم، سراسر عمرم را به خدمت گذاری او می‌پرداختم!" در روایت دیگری، این جمله زیبا از زبان مبارک حضرت سید الشهدا، ابا عبدالله الحسین (ع) نقل شده است[۶۱]. سر این همه شور و شیدایی، آن است که آن موعود الاهی، هم چنان که خود تجسم همه انبیا و اولیای الاهی است، ظهور او نیز تجلی گاه تمامی خوبی‌ها و نیکی‌ها و تحقق بخش همه آرمان‌ها و آرزوهای دوردست انسان هاست.
  2. بعد اعتقادی: از نظر جایگاه اعتقادی نیز انتظار ظهور مهدی (ع) از چنان عظمتی برخوردار است که در روایات، قرین اصول و قواعد اساسی دین، نظیر توحید و نبوت ذکر شده است. وقتی یکی از اصحاب امام باقر (ع) از دیانتی سؤال می‌کند که مورد پذیرش خداوند متعال باشد، حضرت بعد از ذکر شهادت به توحید و ایمان به نبوت پیامبر (ص) و اعتراف به وحیانی بودن قرآن و اقرار به ولایت أئمه اطهار (ع) می‌فرماید: «... وَ إنتِظَارُ قَائِمِنَا، فَإنَّ لَنَا دَولَهً إذَا شَاءَ اللهُ جَاءَ بِهَا"»[۶۲]؛ و منتظر بودن برای ظهور قائم ما اهل بیت؛ چراکه خداوند برای ما دولتی قرار داده و هر گاه بخواهد آن را محقق خواهد نمود. در حدیث دیگری، ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می‌کند که فرمود: «"أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِمَا لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِهِ؟"» آیا می‌خواهید شما را خبر دهم از آن چه بدون آن، خداوند هیچ عملی را از بندگانش نمی‌پذیرد؟" و در ادامه، ضمن بر شمردن دیگر اصول و مبانی دین، فرمود: «... وَ اَلاِنْتِظَارُ لِلْقَائِمِ (ع)"»[۶۳] یعنی انتظار قائم (ع) جزو مبانی دین و شرط پذیرش اعمال در درگاه الاهی است. تأکید بر قرابت و هم ردیفی انتظار قائم (ع) با دیگر اصول اعتقادی دین اسلام، بیانگر عظمت و جایگاه رفیع مسأله انتظار در ساختار اعتقادی دین است. پس همان‌گونه که به نص قرآن کریم[۶۴]، دین و دیانت منهای ولایت، ناقص و ناتمام است، دین و اسلام منهای انتظار مهدی (ع) نیز فاقد ارزش و مقبولیت خداوندی است.
  3. بعد سیاسی": از بعد سیاسی نیز اندیشه انتظار، با توجه به نقش سازنده و کارآمد آن در سازماندهی و مدیریت سیاسی جامعه، دارای نقشی تأثیر گذار در تغییر و اصلاح نظام سیاسی است. از این نظر اندیشه انتظار به دلیل استحکام مبانی اعتقادی و نیز بنا به تقابل ذاتی آن با ظلم و نفی حاکمیت جور در هر زمان، تمامی سازوکارهای لازم را برای اصلاح و تغییر نظام‌های سیاسی اجتماعی غیر اسلامی دارا می‌باشد.
  4. بعد انسانی: بشر پیوسته در جریان زندگی خویش، اهداف و انتظارات گوناگونی داشته و حیات فردی و اجتماعی او به تحقق و استمرار این انتظارات وابسته است. در این میان، انتظار ظهور حضرت مهدی (ع) به دلیل جامعیت و فراگیر بودن آن، همه انتظارات مقدس انسانی را هر اندازه که بزرگ و گسترده باشند در بر داشته و پوشش می‌دهد. انتظار مهدی (ع) در حقیقت، انتظار تحقق همه خوبی‌ها و برآورده شدن آرمان‌های همه انسان هاست. در این انتظار، بشر چشم به راه تحقق آرمان‌هایی است که بر اساس فطرت پاک خدایی، در آرزوی آن بوده، اما هیچ‌گاه به صورت کامل به آن دست نیافته است. انتظار ظهور مهدی (ع) تحقق آرمان سترگی است که هیچ جایگزینی ندارد و در طول تاریخ، پیامبران الاهی (ع) نوید آن را داده‌اند و بشر قرن‌ها منتظر بوده است تا شاید وعده الاهی فرا رسد و همه آرزو‌های بلند و دیرین انسانی، به بار نشیند.
چنین انتظاری، به همان میزان که بزرگ و عظیم است، اقتضائات و بایسته‌های بسیاری را می‌طلبد»[۶۵].
۸. آقای دکتر قائمی؛
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در این‌باره گفته است:

«انتظار به مفهوم مذهبیش نوعی پیشروی و استقبال از آینده است. دارای ابعاد گوناگون فلسفی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی است. در زمینه آن صاحبان ادیان و مذاهب، فیلسوفان، جامعه‌شناسان، روانشناسان، طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دیدی و نگرشی خاص بحث کرده‌اند. مسائل مورد بحثش بسیار وسیع و پردامنه و دارای شاخه‌های بسیار است. این بحث‌ها هم از سوی موافقان قضیه صورت می‌گیرد و هم از نظر منکران و مخالفان آن.

از دید مذهب به خصوص اسلام در همه زمینه‌های آن سخن رفته است. از مسأله انتظار، فلسفه آن، غیبت موعود، فلسفه وجودیش، امام در عینیت جامعه، فایده وجودی امام غایب، رمز تولد و حیاتش، عمر طولانی او، مسأله ظهورش، قدرتمندی او در اصلاح جهان، توانائی او در برچیدن اساس شرک و کفر، کیفیت ظهور، امکان پیروزمندی او و ده‌ها مسائل از این قبیل. این بحث به حدی پردامنه است که امروزه پس از گذشت ۱۱ قرن از دوران تولد و غیبت مهدی از یک‌سو مواجه با صدها کتاب در این زمینه‌ایم و از سوی دیگر می‌توان گفت مشکل و مسأله‌ای در این زمینه وجود ندارد. البته چه بسیار از مسائل و شبهات هم در بین مردم وجود دارد که بنظر بکر و بدیع می‌رسند ولی اگر نیکو در این باره تامل شود در می‌یابیم نوع آن از نوع همان تکرار مکرراتی است که حتی گاهی قبل از تولد مهدی (ع) از امامان پیشین رسیده شده و پاسخ‌های منطقی و مستدل آن را دریافت داشته‌اند. در ضمن این نکته را یادآور شویم که آنچه به عنوان مخالفت می‌شود از نوع شبهات است نه به صورت مسائلی که مخالف با جنبه‌های علمی و عقلی و یا محال عقلی و منطقی باشد»[۶۶].

در جنبه سیاسی: انسان‌ها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند. حاکمی را می‌طلبند که در طریق خدمت به مردم و از خود مردم باشد. بتواند ارزش‌های انسانی را در جهان حاکم سازد، ظلم و اختناق را نفی کند، به طرد استکبار و استعباد بپردازد. انسان‌ها خواستار نظامی هستند که در آن ضعیف و قوی به یک چشم دیده شوند، روابط ملی براساس انسانیت و تقوا و صلح و عدالت و روابط خارجی براساس حسن هم‌جواری، رعایت به حقوق انسان‌ها باشد. استعمارها و استثمارها از جامعه ریشه‌کن شوند، ابرقدرت‌ها مطامع خویش را در کشورهای ضعیف جستجو نکنند. انسان‌ها خواستار سیاستی الهی و حکومتی واحد هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد، و حکومتی که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند، و رهبر و راهنمای‌شان قانون واحدی باشد. بشریت خواستار آن است که حکومتی تشکیل شود که در آن حق وتو نباشد، تحریم‌های اقتصادی بخاطر وصول به اهداف توسعه‌طلبانه‌شان صورت نگیرد، امپریالیزم فرهنگی جای پایی نداشته باشد، به ضعیف بدان گونه نظر شود که به قوی، و به سیاه همان‌گونه عنایت شود که به سفید. بحث از مسأله منطقه و نژاد نباشد و سخن از رجزخوانی‌ها و معرکه‌گیری‌ها و حمله‌های نظامی ابرقدرتان به میان نیاید.

در جنبه اجتماعی: زمینه مورد نظر در امر انتظار این است که روابط انسانی بر جامعه حاکم گردد، مفاسد اخلاقی، سرقت، جنایت، آدم‌کشی، بهره‌گیری، استثمار انسان از انسان از جامعه رخت بربندد. فضیلت‌ها بر فضیحت‌ها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در جامعه برادری و تعاون باشد، تضامن و تکافل اجتماعی جای پایی پیدا کند. انتظار این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و انسان‌ها قدرت یابند که ریشه دوروئی و نفاق را از جامعه برکنند، پایه‌های کج‌روی و انحراف را ویران سازند، قدرت‌های ناصالح را از جامعه طرد نمایند، افراد صالح و رشید سرپرستی روابط را بر عهده گیرند. انتظار این است که مفاسد اجتماعی، رذالت‌ها، آشوب‌ها، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، همکاری و همیاری و خیرخواهی گردد. انسان‌ها چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه اجتماعی انتظار این است که عوامل اغواکننده در جامعه حق حیات نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق هدایت و رشد و ارتقاء مردم باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایه گمراهی و فساد وانحطاط است دور و برکنار گردند.

در جنبه اقتصادی: امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانه ثروت باشد. آن چنان نباشد که عده‌ای در منتهای فقر و بدبختی و جهل و مرض و استثمار باشند و عده‌ای در اوج رفاه و تنعمی که حاصل از استثمار است. انتظار این است که فواصل طبقاتی از میان برداشته شوند و وضع آنچنان نباشد که میلیاردر وخاک‌نشین داشته باشیم. یکی درکاخ زندگی کند و دیگری درزاغه‌ای. امکان کسب وتجارت، برای همگان یکسان باشد. تحرک اجتماعی، انتقال از نقشی به نقش دیگر امکان‌پذیر باشد. انتظار این است که بخاطر جنبه‌های اقتصادی و به منظور چپاول حاصل درآمد ضعفا اغنیاء قادر نشوند دست به کار شوند و نتوانند دست‌رنج‌های فقیران را برای کاخ‌سازی، بساط و عیش و نوش گستردن به کار برند. محرومیت و فقر سهم عده‌ای و لذت و تنعم سهم عده‌ای دیگر نباشد. انتظار این است که کشورهای قوی برای تصرف بازار فروش، برای آب کردن کالاهای بنجل خود، برای فروش اسلحه‌های سرد و گرم دست به حمله تجاوزکارانه نزنند، ملت‌ها را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را مصرف کننده صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند.

در جنبه فرهنگی: بشریت انتظار آن دارد که علوم و عالمان متعهد باشند.شعار علم برای علم از جامعه رخت بر بندد و دانش در خدمت همه طبقات و در طریق رفاه‌آفرینی، ایجاد صلح و امنیت قرار گیرد. تلاش‌ها مصروف دانشی گردد که از آن نفعی برای جامعه برخیزد. نه زیانی، آسایشی پدید آورد نه ترس و وحشتی. انتظار آن است افکار و اندیشه‌ها، فلسفه‌ها و خط‌مشی‌ها از مسیر انحرافی خود بیرون آیند و دیدهای صرفاً ماتریالیستی و علت و معلولی مادی را به کناری بگذارند. تکیه‌ها تنها متوجه فیزیک نباشد که متافیزیک را هم جای پایی به مراتب قوی‌تر است. همه چیز را بر اساس منطق ارسطوئی و افلاطونی ننگرند. جنبه‌های جبرگرائی را به کناری بگذارند و آزادی انسان و صلاح و موقعیت او را هم در نظر گیرند. انتظار آنست که هنر بیدارکننده و توان‌بخش باشد، دردهای بشر را در پیش چشم او زنده نگه دارد و او را به تلاش و کوشش جهت درمان وادارد، جنبه تخدیری هنر به کناری رود، شعاعش تا اعماق تاریکی‌ها به پیش رود و اصولاً ظلمت‌ها، سیه‌دلی‌ها، بی‌تعهدی‌ها را از میان بردارد. امید آن است که ادبیات، ضرب‌المثل‌ها، کنایه‌ها، استعارات رنگ انسانی گیرند، درخدمت می ‌و معشوق، لاابالی‌گری، بی‌بند و باری، تحریک اسافل اعضاء نباشند، بکوشند که روح تعهد و مسئولیت را در جامعه رواج دهند. انسان را به وظایف خطیری که در پیش دارند وادار نمایند. دروغ، تزویر، ریا، دورویی و زورگویی را ترویج نکنند. و بالاخره انتظار این است که دیگر یافته‌های اجتماعی، سنن و شعائر ارزیابی گردند. نخبه‌ها برگزیده و خلاف آن از جامعه طرد شوند. وسایل و ابزار زندگی به حقیقت صورت وسیله پیدا کنند نه هدف، هدف‌ها عالی و متعالی گردند نه پست و کوچک و بی‌حساب. تجمل و لوکس که چیزی جز انباشتن و بیکار گذاردن ثروت نیستند از میان برداشته شوند. و انسان برای ترقی و رفاه همگان برخیزد و سرمایه‌های راکد متجملانه را به کار اندازد.

از نظر مذهبی و اخلاقی: در این زمینه انتظار این است که مذاهب متعدد و متنوع از آسمانی و زمینی تبدیل به مذهب واحدی گردند و انسان‌ها را از این سردرگمی‌ها و چه بسیار پای‌بندی‌های بی‌حساب نجات بخشند. مذهبی ادامه جنبه مردمی داشته و برای حیات انسان فلسفه و هدفی ارزشمند ارائه دهد.بشریت انتظار دارد انسان‌ها درتحت لوای واحد و در زیر پرچم حکومت الله گرد هم آیند. خدائی که زیرک است ولی حسود نیست علم و قدرت دارد ولی آن را در طریق آزار خلق به کار نمی‌گیرد. مسأله نژاد، زبان، صنعت، سنت، چپی و راستی برای او مطرح نیست آنچه را که او ارزیابی می‌کند و ملاک قرار می‌دهد شرف و تقوی و انسانیت است. بشریت انتظار حکومت مذهبی را دارد که می‌تواند مدینه‌ای ایده‌آل و جامعه‌ای انسانی مبتنی بر اجرای حق و عدل فراهم کند، وحدت پدید آورد تفرقه‌ها را بزداید. راستی و صفا پدید آورد، راه سعادت را هموار نماید، صراط مستقیم را در پیش پای بگذارد. تاریکی‌ها را از میان بردارد، زمینه را برای اوج‌گیری همه جانبه انسان‌ها فراهم کند. بشریت انتظار دارد که اصول و مبانی اخلاقی براساس قواعد الهی باشد که به همه جوانب و ابعاد انسان احاطه دارد. در سایه آن رشد و صلاح پدید می‌آید، مفاسد و آلودگی‌ها، پرستش‌های نابجا از جامعه رخت بر می‌بندند. قواعد اخلاقی به تناسب روز رنگ و چهره عوض نکنند و بر اساس آنچه که روز و مد روز آن را تائید می‌کنند نباشد»[۶۷].
۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند:

«ابعاد انتظار از یک منظر عبارت است از:

  1. توانمندی فکری: بنا‌های فکری اگر بخواهد از تزلزل و انحراف به دور بماند، باید دارای پایه‌های عمیق و محکم فکری باشد، همان گونه که پیامبر (ص) می‌فرماید: "برای هر چیز، پایه‌ای است. اساس دین اسلام، فهم عمیق است و یک فقیه در برابر شیطان، از هزار مسلمان عبادت گزار بدون شناخت محکم‌تر و اثر گذارتر است"[۶۸]. بنابراین یکی از ابعاد انتظار، تقویت ریشه‌ها و بنیان‌های فکری شخص است؛ تا توانایی تقابل با آرا و نظرات مکاتب دیگر را داشته باشد.
  2. توانمندی روحی: منتظر باید در زمینه‌های روحی نیز از آمادگی بالایی برخوردار باشد که در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر گرفتاری‌ها و مشکلات بالا ببرد. یکی از یاران امام باقر (ع) پرسید: "فرج شما چه هنگام است؟ آن حضرت فرمود: هرگز، هرگز، فرج ما نمی‌رسد، تا اینکه غربال شوید، و باز هم غربال شوید، و باز هم غربال شوید تا کدورت‌ها، رفته صفا بماند"[۶۹] پس منتظر در این دوران پر مخاطره، روحیه خود را در پناه قرآن و عترت حفظ کرده، با نشاط و بالندگی، چشم به راه امام خوبان خواهد بود.
  3. برنامه‌ریزی: منتظر، خود باید و جامعه را برای آمدن موعود آماده کرده، و برای استقبال از یوسف زهرا (ع) برنامه‌ریزی نماید. این امر، مانند هر کار دیگر، نیازمند طرح و نقشه جامع و تعیین اهداف و ارزش‌ها است. اینجا است که منتظر می‌تواند زمینه و شرایط را با بینش و آگاهی بیشتر فراهم کرده، در مقابل توفان‌های روزگار بایستد.
  4. توانمندی در عمل: قرآن درباره توانمندی پیامبران در عرصه عمل می‌فرماید: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۷۰]. در نگرش دینی، افراد با بینش صحیح از آن عمل، به ارزش می‌رسند. انسان منتظر نیز، نیازمند کتاب و میزان است، تا دستورات و تعالیم او را بشناسد و در صورت نیاز، با میزان‌ها و معیار‌ها، راهِ صحیح را تشخیص دهد.

از منظر دیگر، انتظار دارای ابعاد فردی و اجتماعی است. ابعاد فردی عبارتند از:

  1. تکامل در اصول دین: در این بُعد، انسان منتظر، متوجه مبدأ عالم و خدای جهان می‌شود. انسان منتظر، همواره چشم به راه فرجی است که به قدرت مطلق الهی، تحقق خواهد یافت و او را به عنوان خلیفه خداوند در زمین و واسطه میان خدا و بندگان می‌داند؛ لذا توجه به او، همواره توجه به خداوند را به همراه دارد. منتظران، چشم انتظار کسی هستند که همه اوصاف پیامبر (ص) در او جمع است؛ چرا که از اهل بیت پیامبر (ص) بوده، به حق، همنام و هم کنیه پیامبر (ص) است، عدالت را در تمام عالم گسترش می‌دهد می‌گویند:عدالت او مثل عدالت امیرالمؤمنین علی (ع) است و در ظهور او، صحبت از رجعت و برگشتن مردگان از قبرها است. پس منتظر در تمام زندگی روزانه خود با تمام اصول دین سر و کار دارد و اثر آن، تقویت عقاید یک منتظر است.
  2. بعد دین داری: انتظار باعث می‌شود منتظر در دوران غیبت، در امر دین خود مواظبت بیشتر داشته، از هرگونه سستی و انحراف دوری گزیند. امام صادق (ع) می‌فرماید: "برای صاحب این امر غیبتی طولانی است. در این دوران، هر کس باید تقوا پیشه سازد و به دین خود چنگ زند".

ابعاد اجتماعی

  1. امر به معروف و نهی از منکر: با توجه به اینکه رضای امام عصر (ع) را در عملی شدن معروف در جامعه و ترک منکرات در میان شیعیان و منتظران می‌دانیم، یک منتظر، مقابل این دو عمل الهی نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. او، نه تنها خود، بلکه تلاش دارد جامعه را به سمت معروف و ترک منکرات سوق دهد که نتیجه آن، رضایت امام زمان خود خواهد بود.
  2. اخلاق اسلامی: امام صادق (ع) می‌فرماید: "هر کس خوش دارد در شمار یاران قائم باشد، باید در عصر انتظار، مظهر اخلاق نیک اسلامی‌ باشد. اگر او پیش از قیام قائم (ع) در گذرد، پاداش او مانند کسانی است که قائم را درک کرده، به حضور او می‌رسند[۷۱]. لذا یک منتظر، با اخلاق اسلامی‌ و زیبای خود، بیانگر روی خوش و معطر امام زمان خود در جامعه خواهد بود.
  3. فرهنگی: در بخش فرهنگی، کسی منتظر واقعی آن حضرت است که علاوه بر خودسازی به دگرسازی نیز بپردازد، تا از این طریق، زمینه ظهور آن حضرت را فراهم کند. امام باقر (ع) به عبدالحمید واسطی فرمود: "به خدا قسم ! کسی که خودش را در راه خدا وقف کند، خدای سبحان برای او راه گشایشی قرار می‌دهد. خدا رحمت کند بنده ای را که خود را وقف ما کند! خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را احیا نماید![۷۲]»[۷۳].
۱۰. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

«انسان از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و اجتماعی است، و از زاویه‌ای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. بدون تردید در همه ابعاد یاد شده به چارچوبِ مشخصی نیاز است تا در قالب آن، راه صحیح زندگی باز شود و مسیرهای انحرافی به روی آدمی بسته گردد و آن راهِ درست، همان مسیر انتظار است. انتظار موعود جهانی در همه ابعاد زندگی منتظران تأثیر می‌گذارد. در بعد فکری و نظری که زیر بنای اعمال و رفتار انسان است، باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ می‌کند. به بیان دیگر، انتظار صحیح می‌طلبد که منتظر، بنیان‌های اعتقادی و فکری خود را تقویت کند، تا در دام مکتب‌های انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دروه غیبت امام عصر (ع) به چاه یأس و ناامیدی سقوط نکند. امام باقر (ع) فرمود: "روزگاری بر مردم خواهد آمد که امام ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ ولایت ما ثابت و استوار بمانند.[۷۴] یعنی در دوره غیبت که دشمنان با انواع شبهه‌ها می‌کوشند تا اعتقادات درست شیعیان را از بین ببرند به برکت قرار گرفتن در سنگر انتظار، مرزهای عقیدتی حفظ می‌شود.

در بُعد عملی، انتظار به همه اعمال و رفتار انسان جهت می‌دهد. منتظر باید در میدان عمل بکوشد تا زمینه‌های ظهور دولت حق فراهم شود؛ بنابراین، منتظر در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن جامعه همت می‌گمارد. در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلت‌های اخلاقی روی می‌آورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی می‌پردازد تا نیرویی کار آمد برای جبهه نور باشد. امام صادق (ع) فرمود: "... کسی که دوست دارد از یاران قائم (ع) باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، پرهیزکاری پیشه کند و به اخلاق نیکو، آراسته شود..."[۷۵].

ویژگی‌های "انتظار" آن است که آدمی را از محدوده خود فراتر می‌برد و او را با تک تک افراد جامعه مرتبط می‌کند؛ یعنی انتظار نه تنها در زندگی فردی منتظر، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با جامعه نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در جامعه وا می‌دارد. از آنجا که شرط ظهور دولت حق، آمادگی جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای اصلاح جامعه می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های اجتماعی، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌نماند؛ چرا که منتظر مصلح جهانی در اندیشه و عمل، مسیر صلاح و راستی را طی می‌کند. کوتاه سخن اینکه "انتظار" جریان مبارکی است که در تمام مویرگ‌های حیات فرد و اجتماع منتظر جاری است و در همه عرصه‌های زندگی، رنگ الهی به انسان و حیات او می‌بخشد و به چه رنگی الهی بهتر و ماندگارتر؟! قرآن کریم می‌فرماید: ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً[۷۶]. با توجه به آنچه گذشت، وظایف منتظرانِ مصلح کلّ، چیزی جز همان "رنگ خدایی داشتن" نیست که بر برکت انتظار در جای جای زندگی فردی و جمعی آنها جلوه‌گر می‌شود. با این نگاه، دیگر آن وظایف بر دوش ما –منتظران- سنگینی نخواهد داشت؛ بلکه جریان شیرنی که به همه زوایای زندگی ما معنا و مفهومی زیبا بخشیده است، به شمار می‌آید. به راستی اگر فرمانروایی ملک مهربانی و امیر کاروان مِهروزی، تو را به عنوان سربازی شایسته برای خیمه ایمان خواسته باشد و حضور تو را در سنگر حق، انتظار کشد، چگونه خواهی بود؟ آیا باید بر تو تکالیفی را تحمیل کنند که چنین و چنان باش و این کار و آن کار را انجام ده یا تو خود راه انتظار را شناخته‌ای و برای همان مقصدی که برگزیده‌ای، گام خواهی زد؟»[۷۷].

پرسش‌های مصداقی

پرسش‌های وابسته

  1. معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
  3. منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
  4. ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
  5. عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
  6. هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  7. انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
    1. ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
    2. ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
  8. آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
  9. جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
  10. نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
  11. انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
  12. شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  13. لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
    1. آیا زندگی با یاد امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    2. آیا آرزوی یاری کردن امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    3. آیا ایجاد آمادگی برا پیوستن به امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    4. آیا تربیت منتظران راستین از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
  14. دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  15. دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  16. آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  17. آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  18. چرا گفته می‌شود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
  19. دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
  20. آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتاب‌زده هستند؟ (پرسش)
  21. آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم می‌شود؟ (پرسش)
  22. آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی می‌شود؟ (پرسش)
  23. آیا اندیشه انتظار موعود در امت‌های پیشین بوده است؟ (پرسش)
  24. آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقه‌ای دارد؟ (پرسش)
  25. منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  26. آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  27. گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
  28. نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
    1. آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    2. آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    3. آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    4. آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    5. آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    6. آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    7. آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    8. آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    9. آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
  29. چرا کسانی که انتظار امام مهدی را می‌کشیده‌اند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمی‌خیزند؟ (پرسش)
  30. ویژگی‌های اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  31. شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  32. منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
  33. مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
  34. چگونه می‌توان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
  35. آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
  36. منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
  37. منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
  38. شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
  39. انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
  40. آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
  41. آیا انتظار به معنای گوشه‌گیری و احتراز است؟ (پرسش)
  42. آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
  43. مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  44. کامل‌ترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  45. انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
  46. مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
  47. منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
  48. منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  50. منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  51. انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
  52. دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  53. دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  54. دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  55. دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  56. دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  57. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  58. علت برداشت‌های انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
  59. آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
  60. عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
  61. لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
  62. نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  63. رابطه انتظار با شدت گرفتاری‌ها چیست؟ (پرسش)
  64. امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
  65. آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
  66. مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  67. رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  68. بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  69. مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید می‌کند؟ (پرسش)
  70. چه رابطه‌ای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
  71. انتظار منجی در ادوار مختلف دعوت‌های الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
  72. اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
  73. آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
  74. انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
  75. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  76. آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  77. آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
  78. مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  79. چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
  80. آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب می‌‏شود؟ (پرسش)
  81. آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالت‌‏آور است؟ (پرسش)
  82. علت سختی انتظار چیست و چرا می‏‌گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
  83. امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
  84. منتظران امام مهدی که در قرن‏های گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کرده‌اند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
  85. آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمی‌شود؟ (پرسش)
  86. فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
  87. خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجات‏‌دهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
  88. دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
  89. دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  90. آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
  91. انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می‏‌کند؟ (پرسش)
  92. رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
  93. رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
  94. فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
  95. باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه می‌شود؟ (پرسش)
  96. انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
  97. جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
  98. چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟ (پرسش)
  99. چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
  100. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  101. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  102. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  103. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  104. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  105. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  106. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  107. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  108. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  109. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  110. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  111. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  112. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  113. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  114. منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
  115. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  116. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  117. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  118. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
  119. ویژگی‌های انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  120. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
  121. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
  122. فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
  123. آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  124. آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  125. آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
  126. چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش می‌شود؟ (پرسش)
  127. عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
  128. چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  129. آیا انتظار فرج منشأ فرج‌های مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
  130. انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
  131. ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  132. ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۲۹-۳۰.
  2. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
  3. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر»؛ غیبة نعمانی، ص۲۰۰، ح ۱۶.
  4. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
  5. ر.ک: بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص۱۳۹ ـ ۱۴۰.
  6. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
  7. ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
  8. ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
  9. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۶۰۲، ح ۱۵.
  10. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
  11. ر.ک: فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص۱۷ -۱۹.
  12. ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۹۹، ۲۰۲.
  13. «یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صبِالسَّیْفِ أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْرا»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۲۲.
  14. ر.ک: فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص۱۷ ـ ۱۹.
  15. کافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰.
  16. الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی(ع)، ج۳، ص۴۱۷.
  17. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا«امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده‏اند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزید» سوره مائده، آیه ۳.
  18. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
  19. ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۹۹ ـ ۲۰۲.
  20. ر.ک: اعرافی، علی رضا، انتظار با نگاه تربیتی، ص۱۷.
  21. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
  22. ر.ک: حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص۳۳-۴۳.
  23. «قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ(ع)مَتَی یَکُونُ فَرَجُکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَا یَکُونُ فَرَجُنَا حَتَّی تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا یَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّی یُذْهِبَ [اللَّهُ تَعَالَی‏] الْکَدِرَ وَ یُبْقِیَ الصَّفْو»؛ الغیبه طوسی، ص۳۳۹.
  24. ر.ک: حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص۳۳-۴۳؛ نویسندگان، آفتاب مهر، ص۱۰۴ ـ ۱۰۸.
  25. ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
  26. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
  27. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
  28. «مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰.
  29. ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
  30. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
  31. ر.ک: فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص۱۷ -۱۹.
  32. ر.ک: فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص۱۷ -۱۹.
  33. ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
  34. «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.
  35. ر.ک: فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص۱۷ -۱۹.
  36. ر.ک: قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
  37. سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی شرکت کننده در سمینار تبیین حکم تاریخی حضرت امام خمینی، در سالروز میلاد امام عصر (ع)، ۱۱/۱۲/۶۹.
  38. خجسته سالروز ولادت امام زمان، ۲۲/۱۲ /۶۸.
  39. حسینی خامنه‌ای، سید علی، مهدویت از منظر ولایت، ص۴۵-۴۶.
  40. اعرافی، علی رضا، انتظار با نگاه تربیتی، ص۱۷.
  41. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۶۰۲، ح ۱۵.
  42. غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.
  43. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.
  44. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۱.
  45. ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۱.
  46. انفال / ۶۰.
  47. بحار، ج ۵۲، ۱۲۴.
  48. بحار، ج ۵۲، ۱۲۲.
  49. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
  50. نهج الفصاحه، ح ۹۰.
  51. نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۸۱.
  52. نهج البلاغه، کلمات قصار، ش ۴۷.
  53. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.
  54. «پرهیزگاران در جایگاهی امنند» سوره دخان، آیه ۵۱.
  55. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌» سوره حدید، آیه ۲۵.
  56. ارشاد القلوب، ص ۱۸۴؛ تنبیه الخواطر، ج ۱، ص ۶.
  57. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۳۳-۴۳.
  58. محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، ص ۲۶۵ و ۲۶۶.
  59. مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
  60. الغیبة، نعمانی، ص۲۵۲؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۴۸؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۳۸۵.
  61. موسوعة کلمات الأمام الحسین (ع)، ص۷۸۶؛ شرح احقاق الحق، ص۵۸۹.
  62. الکافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰.
  63. الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۴۱۷.
  64. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا؛ «امروز (روز انتصاب و ابلاغ امامت امیرالمؤمنین علی (ع) در غدیرخم) دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم»؛ (سوره مائده، آیه ۳).
  65. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۹.
  66. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص29-30.
  67. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص81-86.
  68. " إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهِ وَ لَفَقِيهُ وَاحِدٍ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ "؛ نهج الفصاحه، ح۹۰.
  69. اثبات الهداه، ج۷، ص۲۴.
  70. ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.
  71. غیبت نعمانی، ج۵۲، ص۱۴۰.
  72. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.
  73. آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۸.
  74. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۵، ص ۶۰۲.
  75. غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۰.
  76. رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟؛ سوره بقره: ۱۳۸.
  77. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.