حنین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
چنین شد و بسیاری از [[سپاه اسلام]]، پا به فرار نهادند تا آنجا که [[ابو سفیان]] از سَرِ [[استهزا]] گفت: "[[مسلمانان]] تا لب دریا خواهند دوید!"<ref>تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۷۴.</ref>. در این هنگامه دشوار، تعدادی اندک (حدود ده نفر) در کنار [[پیامبر خدا]] ماندند و [[دفاع]] از آن بزرگوار را به [[جان]] خریدند که [[علی]] {{ع}} از آنان بود و پروانهوار بر گِرد شمع وجود [[پیامبر خدا]] میگشت و کسانی را که قصد [[جان]] [[پیامبر خدا]] را کرده بودند، فراری میداد. [[پیامبر]] {{صل}} با ندایی بلند در اوج دشواریها و شکستها فریاد زد: ای [[یاران]] [[خدا]] و [[یاران]] پیامبرش! من [[بنده]] [[خدا]] و [[پیامبر]] او هستم. | چنین شد و بسیاری از [[سپاه اسلام]]، پا به فرار نهادند تا آنجا که [[ابو سفیان]] از سَرِ [[استهزا]] گفت: "[[مسلمانان]] تا لب دریا خواهند دوید!"<ref>تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۷۴.</ref>. در این هنگامه دشوار، تعدادی اندک (حدود ده نفر) در کنار [[پیامبر خدا]] ماندند و [[دفاع]] از آن بزرگوار را به [[جان]] خریدند که [[علی]] {{ع}} از آنان بود و پروانهوار بر گِرد شمع وجود [[پیامبر خدا]] میگشت و کسانی را که قصد [[جان]] [[پیامبر خدا]] را کرده بودند، فراری میداد. [[پیامبر]] {{صل}} با ندایی بلند در اوج دشواریها و شکستها فریاد زد: ای [[یاران]] [[خدا]] و [[یاران]] پیامبرش! من [[بنده]] [[خدا]] و [[پیامبر]] او هستم. | ||
و آن گاه، استرش را به سوی [[دشمن]] راند. یارانِ همراه آن بزرگوار نیز در کنار وی حرکت کردند و [[عباس]]، [[عموی پیامبر]] [[خدا]]، به [[فرمان]] وی با فریادی بلند، [[مسلمانان]] را به [[یاری]] فراخواند و بدینسان، [[لشکر]] [[اسلام]]، دوباره سامان یافت<ref>تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۷۵.</ref>. | و آن گاه، استرش را به سوی [[دشمن]] راند. یارانِ همراه آن بزرگوار نیز در کنار وی حرکت کردند و [[عباس]]، [[عموی پیامبر]] [[خدا]]، به [[فرمان]] وی با فریادی بلند، [[مسلمانان]] را به [[یاری]] فراخواند و بدینسان، [[لشکر]] [[اسلام]]، دوباره سامان یافت<ref>تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۷۵.</ref>. | ||
استوارْ گامی و [[نبرد]] بیامان [[علی]] {{ع}} در این [[جنگ]] نیز چشمگیر بود. آن بزرگوار، [[چهل]] نفر از هوازن را کشت که یکی از آنان، ابو جرول، از دلاوران هوازن بود و [[مرگ]] او مقدمه [[فروپاشی]] [[سپاه]] هوازن شد. [[پیامبر]] {{صل}}، فراریان را تعقیب کرد و دژ آنان را در [[طائف]]، محاصره کرد. در این محاصره، [[علی]] {{ع}} با نافع بن غیلان جنگید و او را از پای درآورد. چون نافع کشته شد، گروهی از [[مشرکان]] فرار کردند و برخی [[اسلام]] آوردند. افزون بر این، [[علی]] {{ع}} در هنگام محاصره دژ، [[مأموریت]] یافت تا بتهای اطراف [[طائف]] را نابود کند که این [[مأموریت]] را نیز به گونهای [[شایسته]] انجام داد. [[شیخ مفید]] رحمه [[الله]]، درباره حضور مؤثر [[علی]] {{ع}} در این [[نبرد]]، نوشته است: به فضیلتهای [[امیر مؤمنان]] در این [[پیکار]] بنگر و در [[حقیقت]] آن، تأمل و [[اندیشه]] کن. مییابی که در این | استوارْ گامی و [[نبرد]] بیامان [[علی]] {{ع}} در این [[جنگ]] نیز چشمگیر بود. آن بزرگوار، [[چهل]] نفر از هوازن را کشت که یکی از آنان، ابو جرول، از دلاوران هوازن بود و [[مرگ]] او مقدمه [[فروپاشی]] [[سپاه]] هوازن شد. [[پیامبر]] {{صل}}، فراریان را تعقیب کرد و دژ آنان را در [[طائف]]، محاصره کرد. در این محاصره، [[علی]] {{ع}} با نافع بن غیلان جنگید و او را از پای درآورد. چون نافع کشته شد، گروهی از [[مشرکان]] فرار کردند و برخی [[اسلام]] آوردند. افزون بر این، [[علی]] {{ع}} در هنگام محاصره دژ، [[مأموریت]] یافت تا بتهای اطراف [[طائف]] را نابود کند که این [[مأموریت]] را نیز به گونهای [[شایسته]] انجام داد. [[شیخ مفید]] رحمه [[الله]]، درباره حضور مؤثر [[علی]] {{ع}} در این [[نبرد]]، نوشته است: به فضیلتهای [[امیر مؤمنان]] در این [[پیکار]] بنگر و در [[حقیقت]] آن، تأمل و [[اندیشه]] کن. مییابی که در این ([[پیکار]])، به همه [[فضیلتها]] دست یافت و هیچ کس از [[امت]] در آنها با وی شریک نیست<ref>الإرشاد، ج ۱، ص ۱۴۹.</ref>. | ||
اکنون، بر اساس وقایع [[تاریخی]] و آنچه آوردیم، جلوههای والای [[علی]] {{ع}} را در این [[نبرد]]، بدینگونه برمیشمریم: | اکنون، بر اساس وقایع [[تاریخی]] و آنچه آوردیم، جلوههای والای [[علی]] {{ع}} را در این [[نبرد]]، بدینگونه برمیشمریم: | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[الإرشاد]]: چون [[امیر مؤمنان]] ابو جرول را کشت و [[دشمن]] با کشته شدن او بییاور شد، [[مسلمانان]]، تیغ در میان آنان نهادند و [[امیر مؤمنان]]، پیشاپیش آنان میرفت تا آن که [[چهل]] تن از آنان را کشت و پس از آن بود که فرار کردن و به [[اسارت]] درآمدن [[دشمن]]، آغاز شد<ref>الإرشاد، ج ۱، ص ۱۴۴.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۰.</ref>. | [[الإرشاد]]: چون [[امیر مؤمنان]] ابو جرول را کشت و [[دشمن]] با کشته شدن او بییاور شد، [[مسلمانان]]، تیغ در میان آنان نهادند و [[امیر مؤمنان]]، پیشاپیش آنان میرفت تا آن که [[چهل]] تن از آنان را کشت و پس از آن بود که فرار کردن و به [[اسارت]] درآمدن [[دشمن]]، آغاز شد<ref>الإرشاد، ج ۱، ص ۱۴۴.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۰.</ref>. | ||
==جستارهای وابسته == | ==جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل امام علی}} | {{مدخل امام علی}} |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۰
- این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون جنگ حنین است. "جنگ حنین" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام علی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
فتح مکه دلها را لرزاند و هول و هراس را در جانهای مشرکان افکند. دو قبیله مهم طائف: "هَوازِن" و "ثقیف"، پس از گفتگو و رایزنی با برخی قبیلههای دیگر، به این نتیجه رسیدند که پیش از آن که سپاه اسلام به سوی آنان روی آورد، آنان [برای نبرد] به استقبال ارتش اسلام بروند. بدین سبب، سپاهی گران گرد آوردند و به فرماندهی جوانی سلحشور و بیپروا به نام مالک بن عوف نصری، به سوی سپاه اسلام، حرکت کردند. پیامبر (ص) با لشکر عظیم دوازده هزار نفری متشکل از ده هزار تن از مردم یثرب و دو هزار نفر از تازهمسلمانان قریش، به رویارویی با آنان شتافت. عظمت سپاه اسلام، برخی را به غروری کاذب، دچار ساخت و از این رو، گفتند: "ما هرگز از کمی تعداد، شکست نخواهیم خورد"[۱]. مالک، دستور داد که سپاهش در انتهای درهای که گذرگاهی به سوی منطقه "حنین" بود، در پشت سنگها و صخرهها و در شکاف کوهها و نقاط مرتفع، پنهان شوند و چون سپاه اسلام بدانجا رسید، آن را تیرباران و سنگباران کنند و سپاه اسلام را به هزیمت و شکست بکشانند. چنین شد و بسیاری از سپاه اسلام، پا به فرار نهادند تا آنجا که ابو سفیان از سَرِ استهزا گفت: "مسلمانان تا لب دریا خواهند دوید!"[۲]. در این هنگامه دشوار، تعدادی اندک (حدود ده نفر) در کنار پیامبر خدا ماندند و دفاع از آن بزرگوار را به جان خریدند که علی (ع) از آنان بود و پروانهوار بر گِرد شمع وجود پیامبر خدا میگشت و کسانی را که قصد جان پیامبر خدا را کرده بودند، فراری میداد. پیامبر (ص) با ندایی بلند در اوج دشواریها و شکستها فریاد زد: ای یاران خدا و یاران پیامبرش! من بنده خدا و پیامبر او هستم. و آن گاه، استرش را به سوی دشمن راند. یارانِ همراه آن بزرگوار نیز در کنار وی حرکت کردند و عباس، عموی پیامبر خدا، به فرمان وی با فریادی بلند، مسلمانان را به یاری فراخواند و بدینسان، لشکر اسلام، دوباره سامان یافت[۳]. استوارْ گامی و نبرد بیامان علی (ع) در این جنگ نیز چشمگیر بود. آن بزرگوار، چهل نفر از هوازن را کشت که یکی از آنان، ابو جرول، از دلاوران هوازن بود و مرگ او مقدمه فروپاشی سپاه هوازن شد. پیامبر (ص)، فراریان را تعقیب کرد و دژ آنان را در طائف، محاصره کرد. در این محاصره، علی (ع) با نافع بن غیلان جنگید و او را از پای درآورد. چون نافع کشته شد، گروهی از مشرکان فرار کردند و برخی اسلام آوردند. افزون بر این، علی (ع) در هنگام محاصره دژ، مأموریت یافت تا بتهای اطراف طائف را نابود کند که این مأموریت را نیز به گونهای شایسته انجام داد. شیخ مفید رحمه الله، درباره حضور مؤثر علی (ع) در این نبرد، نوشته است: به فضیلتهای امیر مؤمنان در این پیکار بنگر و در حقیقت آن، تأمل و اندیشه کن. مییابی که در این (پیکار)، به همه فضیلتها دست یافت و هیچ کس از امت در آنها با وی شریک نیست[۴].
اکنون، بر اساس وقایع تاریخی و آنچه آوردیم، جلوههای والای علی (ع) را در این نبرد، بدینگونه برمیشمریم:
- پرچمداری مهاجران؛
- حضور شکوهمند در اوج نبرد و در هنگامه هجوم بیامان دشمن، و دفع خطر از جان پیامبر خدا در لحظاتی که بسیاری گریخته بودند؛
- کشتن ابو جرول، که موجب فروپاشی سپاه هوازن شد؛
- کشتن چهل نفر از رزمآوران هوازن؛
- فرماندهی گروهی که برای از بین بردن بتهای منطقه بسیج شده بودند؛
- هماوردی با "شهاب" از قبیله "خَثعَم" که هیچ کس از مسلمانان، هماورد جویی او را در میدان نبرد، پاسخ نگفت و علی (ع) او را از پای درآورد؛
- کشتن "نافع" کهتسلیم شدن بسیاری را در پی داشت.
الإرشاد: مردی از هوازن، سوار بر شتر سرخ مویش پیش آمد. در دستش پرچم سیاهی آویخته بر سر نیزه بلندی داشت و پیشاپیش دشمن میآمد و چون به مسلمانان دست مییافت، کار آنها را میساخت و چون از جلویش میگریختند، پرچم را برای مشرکانی که پشت سرش بودند، میافراشت و آنان به دنبالش میآمدند، و رَجَز میخواند و میگفت: من ابو جرولم! استوار ایستادهام تا این قوم را شکست دهیم یا شکست بخوریم. پس امیر مؤمنان، آهنگ او کرد و ضربتی بر پشت شترش زد و او را به خاک افکند و سپس خودِ او را زد و سخت به زمین انداخت و فرمود: مردم به هنگام صبح دانستند، که من در جنگ، شکارچیام. پس مشرکان با کشته شدن ابو جرول- که خداوندْ لعنتشکند-، پراکنده شدند[۵].
الإرشاد: چون امیر مؤمنان ابو جرول را کشت و دشمن با کشته شدن او بییاور شد، مسلمانان، تیغ در میان آنان نهادند و امیر مؤمنان، پیشاپیش آنان میرفت تا آن که چهل تن از آنان را کشت و پس از آن بود که فرار کردن و به اسارت درآمدن دشمن، آغاز شد[۶][۷].
جستارهای وابسته
- آخرین خطبه امام علی
- شهادت آرزوی امام علی
- پدر امام علی
- از ذو قار تا بصره
- ازدواج امام علی
- امارت امام علی در حدیث
- امامت امام علی در حدیث
- انواع دانشهای امام علی
- انگیزههای دشمنی با امام علی
- ایثار امام علی در شب هجرت
- بازگشت خورشید برای امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ بدر
- بیعت با امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ تبوک
- ترور امام علی
- توطئه برای ترور امام علی
- جایگاه علمی امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ احد
- اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
- اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
- اقدامات امام علی در جنگ حنین
- خبر دادن پیامبر از شهادت علی
- خلافت امام علی در حدیث
- اقدامات امام علی در جنگ خندق
- اقدامات امام علی در جنگ خیبر
- داوریهای امام علی
- دشمنان امام علی
- دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
- دلایل تنهایی امام علی
- حب امام علی
- رویارویی امام علی با ناکثین
- زیانهای دشمنی با امام علی
- سیاستهای اجتماعی امام علی
- سیاستهای اداری امام علی
- سیاستهای اقتصادی امام علی
- سیاستهای امنیتی امام علی
- سیاستهای جنگی امام علی
- سیاستهای حکومتی امام علی
- سیاستهای فرهنگی امام علی
- سیاستهای قضایی امام علی
- سیمای امام علی
- شکست بتها توسط امام علی
- شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
- عصمت امام علی در حدیث
- علم امام علی در حدیث
- امام علی از زبان اهل بیت
- امام علی از زبان دشمنانش
- امام علی از زبان قرآن
- امام علی از زبان همسران پیامبر
- امام علی از زبان پیامبر
- امام علی از زبان یارانش
- امام علی از زبان یاران پیامبر
- امام علی از زبان خودش
- غلو در دوست داشتن امام علی
- اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
- فرزندان امام علی
- لقبهای امام علی
- مأموریت امام علی
- محبوبیت امام علی
- محدودیتهای امام علی در انتخاب کارگزاران
- هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
- نافرمانی سپاه امام علی
- نامهای امام علی
- نسب امام علی
- نیرنگهای دشمنان امام علی
- هدایت امام علی در حدیث
- وراثت امام علی در حدیث
- وصایت امام علی در حدیث
- ولادت امام علی
- ولایت امام علی در حدیث
- ویژگیهای اخلاقی امام علی
- ویژگیهای اعتقادی امام علی
- ویژگیهای امام علی
- ویژگیهای جنگی امام علی
- ویژگیهای دشمنان امام علی
- ویژگیهای دوستداران امام علی
- ویژگیهای سیاسی امام علی
- ویژگیهای عملی امام علی
- پذیرفته شدن دعاهای امام علی
- پرورش امام علی
- پس از شهادت امام علی
- پیشگویی امام علی
- کارگزاران امام علی
- کنیههای امام علی
- کینورزی به امام علی
- یاران امام علی
- یاری خواستن امام علی از کوفیان
- یومالدار
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۵۰.
- ↑ تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۷۴.
- ↑ تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۷۵.
- ↑ الإرشاد، ج ۱، ص ۱۴۹.
- ↑ الإرشاد، ج ۱، ص ۱۴۲.
- ↑ الإرشاد، ج ۱، ص ۱۴۴.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۰.