حسن شریعی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • از مدعیان دروغین نیابت از حضرت مهدی(ع)‏
  • یکی از مدعیان دروغین نیابت، حسن شریعی است. البته به یقین مشخص نیست که اسم او حسن باشد؛ بلکه او با لقب معروف شده است. در روایتی که نقل خواهد شد، راوی حدیث به صورت حدس و گمان اسم او را حسن ذکر کرده است[۱].
  • نگارنده قاموس الرجال می‌‏نویسد: از حدیثی که شیخ طوسی نقل کرده است، روشن می‏‌شود اسم او به صورت یقین روشن نیست و او به وسیله لقب معروف بوده است و این‏که تلعکبری راوی حدیث، به صورت گمان حکم کرده که اسم او حسن است، به سبب این است که او "ابو محمد" بوده و بیشتر اسم کسانی که کنیه آن‏ها "ابو محمد" است، حسن می‏‌باشد[۲].
  • شریعی نخستین کسی است که به دروغ و افترا، ادعای نیابت امام زمان (ع) را کرد. او پیش‏تر، از یاران امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) بود؛ ولی پس از آن منحرف شد.
  • تاریخ ادعای نیابت دروغین او به صورت دقیق بیان نشده است؛ لکن چون این ادعاهای دروغین، از دوران نایب دوم آغاز شده است، به نظر می‏رسد وی در دوران سفارت و نیابت محمد بن عثمان، به چنین عملی دست زده است.
  • دانشوران علم رجال درباره شرح حال او چندان بحث نکرده‏‌اند؛ لذا جامع‌‏ترین سخن درباره ایشان، کلام شیخ طوسی در کتاب الغیبة است.
  • شیخ طوسی درباره "شریعی" می‌‏نویسد: نخستین کسی که به دروغ و افترا، ادعای نیابت خاص از جانب امام زمان (ع) کرد، شخصی معروف به "شریعی" بود. جماعتی از عالمان، از ابو محمد تلعکبری از ابو علی محمد بن همام نقل کرده‌‏اند: کنیه شریعی "ابو محمد" بود.
  • تلعکبری می‏گفت: "گمان دارم نام وی حسن باشد". او از اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به شمار می‌‏آمد. او نخستین کسی است که مدعی مقامی شد که خداوند سبحانه و تعالی برای او قرار نداده بود و شایسته آن هم نبود. در این خصوص، بر خدا و حجّت‏‌های پروردگار دروغ بست و چیزهایی به آنان نسبت داد که شایسته مقام والای آنان نبود و آن‏ها از آن به دور بودند؛ از این‌‏رو، شیعیان هم او را ملعون دانسته و از وی دوری جستند و توقیعی از جانب ولی عصر(ع) درباره نفرین و دوری از وی صادر شد[۳][۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۷
  2. محمد تقی تستری، قاموس الرجال، ج ۳، ص ۲۶۲
  3. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۸
  4. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۱۶۷ - ۱۶۸.