منتقم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • منتقم، به معنای انتقام گیرنده و یکی از القاب حضرت مهدی(ع)‏ است. آن حضرت می‌‏فرماید: " من باقی‏مانده خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم"[۱].
  • امام صادق(ع) نیز فرمود: "چون حسین بن علی(ع) به شهادت رسید، فرشتگان الهی ضجه سردادند و گفتند: پروردگارا! با حسین چنین شد؛ در حالی که او صفی تو و فرزند پیامبر تو است!؟ پس خداوند سبحانه و تعالی نور قائم(ع) را به آنان نشان داد و فرمود: به وسیله این شخص انتقام او را خواهم گرفت"[۲].
  • البته در پاره‏‌ای از روایات نیز گفته شده است: آن حضرت انتقام گیرنده خون تمامی امامان(ع) و مظلومان است[۳][۴].

منتقم در موعودنامه

  • در بعضی از روایات و دعاها از حضرت بقیة الله (ع) با لقب "منتقم" یاد شده است. انتقام در لغت به معنی مجازات کردن به کار می‌رود. در قرآن کریم در مواردی این صفت به خدا هم نسبت داده شده است. به‌عنوان مثال در آیه ۳۷ سوره زمر می‌خوانیم: أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ }}.
  • و اما حضرت مهدی (ع) پس از تمام شدن حجت بر مردم و از بین رفتن بهانه‌ها و عذرهاست که مجبور به استفاده از قدرت و شمشیر خواهد شد. به عبارت دیگر در شرایطی که هیچ‌چیز به جز قدرت نظامی کارایی ندارد، امام (ع) به آن متوسل خواهد شد وگرنه در آغاز قیام باز همانند انبیا و اوصیای الهی توده‌های مردم را موعظه می‌کنند و در حد لازم به روشنگری و از بین بردن شبهات آن‌ها می‌پردازند. منتهی چون بسیاری از افراد پیروی از اوامر و رهنمودهای آن حضرت را به زیان حکومت و موقعیت ظالمانه خود خواهند دید، در نتیجه علی‌رغم درک حقانیت آن حضرت به خاطر زرق‌وبرق و مطامع دنیوی به روی امام (ع) شمشیر خواهند کشید. در این شرایط‍‌ است که آن حضرت هم مجبور به استفاده از قوای نظامی و قدرت شمشیر خواهند شد.
  • به علاوه از توجه به مضمون و مفاد روایات و ادعیه‌ای که امام عصر(ع) را با لقب منتقم یاد کرده‌اند، به خوبی این حقیقت روشن می‌شود که انتقام‌گیری آن حضرت از ستمگران و متعدیان به حقوق انسان‌ها و مستکبران خواهد بود؛ یعنی آن‌هایی که بندگان خدا را به بردگی برای خود وامی‌دارند و حاضر نیستند که بگذارند آن‌ها آزادانه برای خود یک زندگی و خطمشی مستقلی انتخاب کنند و به خاطر منافع خود، همه هستی و سرمایه‌های مادی و معنوی آنان را نابود می‌کنند. وقتی امام مهدی (ع) ظهور کنند از قدرت‌های استکباری، انتقام توده‌های مستضعفی را که سال‌ها تحت سیطره آن‌ها واقع شده‌اند خواهد گرفت. در مقابل، آن حضرت با توده‌های مردم جز به شیوه عفو و رحمت و بخشندگی رفتار نخواهند کرد. همان‌گونه که مفاد روایات و دعاها بر این موضوع دلالت دارند؛ به عنوان مثال:
  1. پیامبر اکرم (ص) در خطبه معروف خود در روز عید غدیر وقتی به توصیف امام مهدی (ع) می‌پردازند می‌فرمایند: "أَلَا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظَّالِمِينَ... أَلَا إِنَّهُ مُدْرِكٌ بِكُلِّ ثَارٍ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ" آگاه باشید که او [خاتم الاوصیاء مهدی موعود (ع)] انتقام‌گیرنده از ستمگران است... او خونخواه خون به ناحق ریخته همه بندگان صالح خداست...[۵].
  2. احمد بن اسحاق می‌گوید: روزی در حضور امام عسکری (ع) بودم که توفیق زیارت فرزند بزرگوارشان امام مهدی (ع) نصیب من شد. شنیدم که آن جانشین بر حق‌ حضرت عسکری (ع) فرمودند: "أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ"، من بقیة الله در روی زمین خدا هستم که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت...[۶].
  3. در قسمتی از دعای ندبه در اشاره به این مسئولیت امام زمان (ع) می‌خوانیم: "أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ، أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلَاءَ" کجاست آن منتقمی که خون به ناحق ریخته و پایمال شده پیامبران و فرزندان آن‌ها را طلب خواهد کرد؛ کجاست آن‌که از خون شهید کربلا انتقام خواهد کشید؟...[۷].
  4. نقل شده است که وقتی در روز عاشورا امام حسین (ع) و اصحابش به دست شقی‌ترین انسان‌ها به ناجوانمردانه‌ترین صورت به شهادت رسیدند، ملائکه الهی از این پیشامد بسیار ناراحت شدند و شکایت به درگاه الهی بردند. خداوند متعال در پاسخ به آن‌ها ضمن نشان دادن نور وجود حضرت مهدی قائم آل محمد (ص) فرمودند: "بِذَلِكَ الْقَائِمُ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ" به توسط‍‌ این قائم از [قاتلان امام حسین و یارانش] انتقام خواهم گرفت[۸].
  5. در حدیث معراج پیامبر اکرم (ص) باز در این‌باره می‌خوانیم؛ وقتی در عرش الهی چشم رسول گرامی اسلام به نورهای ائمه اطهار (ع) افتاد و دید یکی از آن‌ها با سایر نورها فرق می‌کند، از جانب خداوند متعال ندا رسید که: او همان قائم ماست. او همان کسی است که حلال ما را حلال و حرام ما را حرام خواهد کرد... من به توسط‍‌ او از دشمنان انتقام خواهم گرفت...[۹].
  • همان‌گونه که از تک‌تک این روایت‌ها و نظایر آن‌ها برمی‌آید، مهدی موعود (ع) آن دست انتقام خداوندی است که همه حقوق پایمال‌شده انسان‌های صالح و مظلوم در طول تاریخ را از دشمنان باز خواهد ستاند. و هرکجا خونی به ناحق ریخته شده است انتقام آن را از عاملان آن خواهد گرفت و این کار نه تنها موجب نگرانی و دلهره مردم نمی‌شود، بلکه دل‌های توده مردم را در طول تاریخ شادابی می‌بخشد و به آن‌ها نشان می‌دهد که اگر در نتیجه طغیان و تعدی عده‌ای ستمگر برخی از حقوق آن‌ها پایمال شد، بالاخره روزی ستمگران به سزای اعمال خود رسیدند[۱۰][۱۱].

پرسش‌های وابسته

پرسمان القاب امام مهدی (نمایه)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ الْمُنْتَقِمُ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِهِ‏ ‏ "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱
  2. " لَمَّا كَانَ‏ مِنْ‏ أَمْرِ الْحُسَيْنِ‏ عَلَيْهِ‏ السَّلَامُ‏ مَا كَانَ‏، ضَجَّتِ‏ الْمَلَائِكَةُ إِلَى‏ اللَّهِ‏ بِالْبُكَاءِ، و قَالَتْ‏: يُفْعَلُ‏ هذَا بِالْحُسَيْنِ‏ صَفِيِّكَ‏ و ابْنِ‏ نَبِيِّكَ‏؟ قَالَ‏: فَأَقَامَ‏ اللَّهُ‏ لَهُمْ‏ ظِلَّ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَام‏‏ ‏ "، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۵، ح ۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ج ۲، ص ۳۳
  3. امام علی(ع) فرمود:" وَ لَيَبْعَثَنَ‏ اللَّهُ‏ رَجُلًا مِنْ‏ وُلْدِي‏ فِي‏ آخِرِ الزَّمَانِ‏ يُطَالِبُ‏ بِدِمَائِنَا‏‏ ‏ "، نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۰، ح ۱؛ ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۸، ح ۱
  4. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص: ۴۲۴.
  5. بحار الانوار، ج ۳۷، صص ۲۱۱ و ۲۱۳.
  6. الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۵۳.
  7. مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
  8. بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۲۹۴.
  9. کمال الدین، ج ۲، ص ۲۵۲.
  10. نشریه موعود، ش ۳۴، ص ۳۴.
  11. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص:۷۰۰.