شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین') |
جز (جایگزینی متن - 'رهبر انقلاب' به 'رهبر انقلاب') |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]] | ||
| مدخل اصلی = [[شرایط ظهور امام مهدی]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | تعداد پاسخ = ۱۳ | ||
| مدخل وابسته | |||
| | |||
}} | }} | ||
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به | [[شرایط ظهور]] یعنی آنچه که [[تحقق ظهور]] وابسته به آنهاست که بارزترین این شرایط عبارتند از: (۱): وجود طرح و برنامه برای ایجاد [[انقلاب]] و [[مدیریت دنیا]]؛ (۲): وجود [[رهبر شایسته]]؛ (۳): [[یاران باوفا]]؛ (۴): [[آمادگی عمومی]] و [[آمادگی جهانی|جهانی]]. با [[بعثت رسول الله]] {{صل}} و [[ولادت امام زمان]] {{ع}} دو شرط اول محقق شده و برای تحقق شرط سوم و چهارم باید در جهت [[تربیت نفس]] خود و دیگران تلاش کرد. | ||
==عبارتهای دیگری از این پرسش== | |||
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است. | |||
== عبارتهای دیگری از این پرسش == | |||
* مصداقهای [[شرایط ظهور]] چیستند؟ | * مصداقهای [[شرایط ظهور]] چیستند؟ | ||
* شرایط تحقق [[حکومت]] [[عدل]] جهانی کداماند؟ | * شرایط تحقق [[حکومت]] [[عدل]] جهانی کداماند؟ | ||
خط ۱۹: | خط ۱۷: | ||
* [[شرایط ظهور امام مهدی]] چند موردند؟ | * [[شرایط ظهور امام مهدی]] چند موردند؟ | ||
== پاسخ جامع اجمالی== | == پاسخ جامع اجمالی == | ||
=== [[معناشناسی شرایط ظهور]] === | |||
* هر پدیدهای در [[جهان]] با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، [[قیام]] و [[انقلاب جهانی امام مهدی]] {{ع}} که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینهها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> [[شرایط ظهور]]، آن دسته از اموری هستند که تحقّق [[ظهور]]، وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند، [[ظهور]] نیز واقع نخواهد شد،<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، شرایط ظهور، ص ۱۲؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> و گسترش [[عدالت جهانی]] به آنها وابستگی دارد.<ref>ر.ک. [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸</ref> | |||
===[[معناشناسی شرایط ظهور]]=== | |||
*هر پدیدهای در [[جهان]] با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، [[قیام]] و [[انقلاب جهانی امام مهدی]] {{ع}} که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینهها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> [[شرایط ظهور]]، آن دسته از اموری هستند که تحقّق [[ظهور]]، وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند، [[ظهور]] نیز واقع نخواهد شد،<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، شرایط ظهور، ص ۱۲؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> و گسترش [[عدالت جهانی]] به آنها وابستگی دارد.<ref>ر.ک. [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸</ref> | |||
===[[شرایط ظهور]]=== | === [[شرایط ظهور]] === | ||
*بارزترین این شرایط عبارتند از: | * بارزترین این شرایط عبارتند از: | ||
#'''وجود طرح و برنامۀ عادلانۀ کامل''': [[انقلاب امام زمان]] {{ع}} مانند هر [[انقلاب]] دیگری نیاز به یک برنامه مشخص دارد<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> که بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای [[انسانیت]] [[سعادت]] و خوشی ببار آورد، و تضمین کنندۀ [[سعادت]] دنیوی و اخروی [[انسان]] باشد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> این طرح در دو زمینه باید ارائه شود:<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲</ref> | # '''وجود طرح و برنامۀ عادلانۀ کامل''': [[انقلاب امام زمان]] {{ع}} مانند هر [[انقلاب]] دیگری نیاز به یک برنامه مشخص دارد<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> که بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای [[انسانیت]] [[سعادت]] و خوشی ببار آورد، و تضمین کنندۀ [[سعادت]] دنیوی و اخروی [[انسان]] باشد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> این طرح در دو زمینه باید ارائه شود:<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲</ref> | ||
##چگونگی [[مبارزه]] با ضدارزش های الهی و ریشهکنی همۀ مظاهر [[شرک]] و [[کفر]] و [[غفلت]] به طور [[کامل]].<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> | ## چگونگی [[مبارزه]] با ضدارزش های الهی و ریشهکنی همۀ مظاهر [[شرک]] و [[کفر]] و [[غفلت]] به طور [[کامل]].<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> | ||
##برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب. و چنین برنامهای در مورد [[قیام]] حضرت وجود دارد، [[خداوند متعال]] چنین برنامهای را تنظیم نموده و تحت عنوان [[دین اسلام]] و کتاب [[قرآن]] نازل کرده و اکنون در [[اختیار]] [[امام زمان]] {{ع}} است.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ نویسندگان [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.</ref> | ## برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب. و چنین برنامهای در مورد [[قیام]] حضرت وجود دارد، [[خداوند متعال]] چنین برنامهای را تنظیم نموده و تحت عنوان [[دین اسلام]] و کتاب [[قرآن]] نازل کرده و اکنون در [[اختیار]] [[امام زمان]] {{ع}} است.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ نویسندگان [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.</ref> | ||
*از این شرط سه مطلب به دست میآید: | * از این شرط سه مطلب به دست میآید: | ||
##[[هدف]] نهایی از [[ظهور]] و [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} تحقق نقشۀ کامل [[اسلام]] است که در آن هیچ [[ظلم]] و ستمی وجود ندارد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸. </ref>. | ## [[هدف]] نهایی از [[ظهور]] و [[حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} تحقق نقشۀ کامل [[اسلام]] است که در آن هیچ [[ظلم]] و ستمی وجود ندارد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸. </ref>. | ||
##این نقشه فقط به هنگام [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} عملی میشود و اگر بخواهد در آن روز هم قابل [[اجرا]] نباشد، دیگر در هیچ زمانی محقق نخواهد شد و [[گسترش عدالت]] در روز [[موعود]]، محال و ممتنع میشود<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸. </ref>. | ## این نقشه فقط به هنگام [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} عملی میشود و اگر بخواهد در آن روز هم قابل [[اجرا]] نباشد، دیگر در هیچ زمانی محقق نخواهد شد و [[گسترش عدالت]] در روز [[موعود]]، محال و ممتنع میشود<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸. </ref>. | ||
##پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای [[مردم]] روشن باشد و از آن [[آگاهی]] داشته باشند<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸. </ref>. | ## پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای [[مردم]] روشن باشد و از آن [[آگاهی]] داشته باشند<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸. </ref>. | ||
#'''وجود [[رهبر]] و پیشوائی [[شایسته]]''': از شرایط لازم [[انقلاب]]، وجود [[رهبری]] [[آگاه]] و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی [[کامل]] از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع، با [[مدیریت]] [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند. این شرط نیز در [[قیام]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} موجود است زیرا [[رهبری]] [[قیام]] با خود حضرت است که او [[امام]] و [[معصوم]] و متصل به سرچشمۀ [[وحی]] است و مؤید به تأییدات [[خاصه]] الهی.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> این شرط در اصل به دو شرط زیر تقسیم میشود: | # '''وجود [[رهبر]] و پیشوائی [[شایسته]]''': از شرایط لازم [[انقلاب]]، وجود [[رهبری]] [[آگاه]] و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی [[کامل]] از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع، با [[مدیریت]] [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند. این شرط نیز در [[قیام]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} موجود است زیرا [[رهبری]] [[قیام]] با خود حضرت است که او [[امام]] و [[معصوم]] و متصل به سرچشمۀ [[وحی]] است و مؤید به تأییدات [[خاصه]] الهی.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> این شرط در اصل به دو شرط زیر تقسیم میشود: | ||
##وجود [[رهبر]] برای این [[نهضت]] جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.</ref>. | ## وجود [[رهبر]] برای این [[نهضت]] جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.</ref>. | ||
##این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح یک [[حکومت جهانی]] را داشته باشد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.</ref>. | ## این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح یک [[حکومت جهانی]] را داشته باشد<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.</ref>. | ||
#'''[[یاران باوفا]]''': از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود [[یاران]] [[فداکاری]] است که با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا و به آن [[اعتقاد]] داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ [[تلاش]] بوده باشند و [[رهبر]] خود را تنها نگذاشته و [[فرمان]] او را بر [[جان]] خود مقدّم بدارند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۹۹.</ref> در مورد تعداد [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}} [[روایات]] متعددی وجود دارد، [[امام جواد]]{{ع}} در ضمن حدیثی فرمودند:<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲: {{متن حدیث|"يَجْتَمِعُ إِلَيْهِ مِنْ أَصْحَابِهِ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَقَاصِي الْأَرْضِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ فَإِذَا كَمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل"}}</ref> «و از اصحابش | # '''[[یاران باوفا]]''': از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود [[یاران]] [[فداکاری]] است که با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا و به آن [[اعتقاد]] داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ [[تلاش]] بوده باشند و [[رهبر]] خود را تنها نگذاشته و [[فرمان]] او را بر [[جان]] خود مقدّم بدارند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۹۹.</ref> در مورد تعداد [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}} [[روایات]] متعددی وجود دارد، [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمودند:<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲: {{متن حدیث|"يَجْتَمِعُ إِلَيْهِ مِنْ أَصْحَابِهِ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَقَاصِي الْأَرْضِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ فَإِذَا كَمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل"}}</ref> «و از اصحابش سیصد و سیزده تن به تعداد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان قول [[خدای تعالی]] است که فرمود: {{متن قرآن|أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آیند [[خدای تعالی]] امرش را ظاهر سازد و چون عقد که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد به اذن [[خدای تعالی]] قیام کند.»<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱</ref> ممکن است گفته شود، [[رهبر]] واحد چگونه به تنهایی با [[دنیا]] بجنگد و به مقابله برخیزد؟! اما بطلان این نظریه واضح است زیرا هیچ کس حتی اگر توانائی جسمی و روحی داشته باشد، نمی تواند به تنهائی با تمامی [[دشمنان]] بجنگد و همه را از بین ببرد. استفاده از [[معجزه]] هم مورد مناقشه است چرا که اولاً اگر [[دعوت]] الهی بر پایۀ [[معجزه]] بود از همان ابتدای [[خلقت]] عملی می شد و بر روی [[زمین]] انحرافی پدیدار نمی گشت؛ ثانیاً [[دعوت]] الهی همواره بر پایۀ [[تربیت]] اختیاری فرد و [[امت]] قرار داشته است و [[خداوند]] به [[انسان]] [[عقل]] و [[اختیار]] عطا فرموده و راه [[حق]] و [[باطل]] را به او نشان داده و [[مسئولیت]] اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است، در چنین شرایطی [[امتحان الهی]] معنی پیدا می کند. با فرض به کار برده شدن [[معجزات]] آنچه میتواند به دست آید، [[ایمان]] قهری است که [[ارزش]] چندانی ندارد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲</ref> | ||
#'''[[آمادگی عمومی]] و جهانی''': از جمله شرایط دیگر، پذیرش و قبول [[مردم]] است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] هستند تا در نخستین مرحله [[پیروان]] حضرت را تشکیل دهند، زیرا چنین افرادی [[توانایی]] [[انقلاب جهانی]] را دارا هستند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۹۹.</ref> در غیر این صورت حتی اگر [[بهترین]] برنامه وجود داشته باشد و منتخب [[خداوند]] با یارانی بینظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند، ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید.<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص ۹۹ـ ۱۰۰.</ref> | # '''[[آمادگی عمومی]] و جهانی''': از جمله شرایط دیگر، پذیرش و قبول [[مردم]] است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] هستند تا در نخستین مرحله [[پیروان]] حضرت را تشکیل دهند، زیرا چنین افرادی [[توانایی]] [[انقلاب جهانی]] را دارا هستند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۹۹.</ref> در غیر این صورت حتی اگر [[بهترین]] برنامه وجود داشته باشد و منتخب [[خداوند]] با یارانی بینظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند، ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید.<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص ۹۹ـ ۱۰۰.</ref> | ||
*از [[آیات]] و [[احادیث]] استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} نبود [[آمادگی]] در [[جامعه]] انسانی است. قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و [[غیبت]] ولی [[غایب]]، به خاطر عدم [[آمادگی]] و [[جهالت]] [[مردم]] پیش آمد. در [[مردم]] [[آمادگی]] های مختلفی باید ایجاد شود تا منجر به [[ظهور]] شود، [[آمادگی]] هایی مانند: | * از [[آیات]] و [[احادیث]] استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} نبود [[آمادگی]] در [[جامعه]] انسانی است. قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و [[غیبت]] ولی [[غایب]]، به خاطر عدم [[آمادگی]] و [[جهالت]] [[مردم]] پیش آمد. در [[مردم]] [[آمادگی]] های مختلفی باید ایجاد شود تا منجر به [[ظهور]] شود، [[آمادگی]] هایی مانند: | ||
#[[آمادگی]] فردی: [[انسان]] [[منتظر]]، برای [[همراهی]] در یک تحول اصلاحیِ فراگیر که [[جهان]] درون و بیرون و عالم [[کبیر]] و صغیر را فرا میگیرد، باید خود را مهیا و آماده سازد و الا فارغ از [[آمادگی]] لازم نه تنها [[همراهی]] امکان ندارد، بلکه از [[درک]] تحول و [[درک]] [[منتظر]] باز میماند<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص ۳۰۱ ـ ۳۰۳. </ref>، لذا از جملۀ [[وظایف منتظران]]، [[پایداری]] و [[استقامت]]، [[معرفت]] و [[شناخت]]، [[صبر]] و [[شکیبایی]]، [[تهذیب نفس]]، [[عبادت]]، [[اطاعت]] و [[آمادگی]] است<ref>ر.ک. [[سید مهدی روحبخش|روحبخش، سید مهدی]]، [[انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح (مقاله)|انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح]]، ص۲۹۲.</ref>. | # [[آمادگی]] فردی: [[انسان]] [[منتظر]]، برای [[همراهی]] در یک تحول اصلاحیِ فراگیر که [[جهان]] درون و بیرون و عالم [[کبیر]] و صغیر را فرا میگیرد، باید خود را مهیا و آماده سازد و الا فارغ از [[آمادگی]] لازم نه تنها [[همراهی]] امکان ندارد، بلکه از [[درک]] تحول و [[درک]] [[منتظر]] باز میماند<ref>ر.ک. [[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص ۳۰۱ ـ ۳۰۳. </ref>، لذا از جملۀ [[وظایف منتظران]]، [[پایداری]] و [[استقامت]]، [[معرفت]] و [[شناخت]]، [[صبر]] و [[شکیبایی]]، [[تهذیب نفس]]، [[عبادت]]، [[اطاعت]] و [[آمادگی]] است<ref>ر.ک. [[سید مهدی روحبخش|روحبخش، سید مهدی]]، [[انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح (مقاله)|انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح]]، ص۲۹۲.</ref>. | ||
#[[آمادگی]] [[اجتماعی]]: یکی از مهمترین رازهای [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} نبود [[آمادگی]] در جامعۀ انسانی است. از این رو لازم است [[مردم]] احساس [[نیاز]] کرده با [[علم]] و [[معرفت]] سراغ [[امام زمان]]{{ع}} بروند. [[منتظر]] [[توانمند]] میبایست تمام تلاش خود را برای ایجاد [[آمادگی عمومی]] و پذیرش آن [[منجی]] بزرگ، به کار ببندد. او میبایست از تمامی ابزار ممکن برای آشنا شدن بیشتر [[جامعۀ بشری]] با آن [[موعود]] [[امتها]] استفاده کند<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶</ref>. | # [[آمادگی]] [[اجتماعی]]: یکی از مهمترین رازهای [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} نبود [[آمادگی]] در جامعۀ انسانی است. از این رو لازم است [[مردم]] احساس [[نیاز]] کرده با [[علم]] و [[معرفت]] سراغ [[امام زمان]] {{ع}} بروند. [[منتظر]] [[توانمند]] میبایست تمام تلاش خود را برای ایجاد [[آمادگی عمومی]] و پذیرش آن [[منجی]] بزرگ، به کار ببندد. او میبایست از تمامی ابزار ممکن برای آشنا شدن بیشتر [[جامعۀ بشری]] با آن [[موعود]] [[امتها]] استفاده کند<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶</ref>. | ||
*هر کدام از آمادگیهای فردی و [[اجتماعی]] میتواند شامل موارد زیر باشد: | * هر کدام از آمادگیهای فردی و [[اجتماعی]] میتواند شامل موارد زیر باشد: | ||
#[[آمادگی فکری]] و [[فرهنگی]]: یعنی سطح افکار [[مردم]] [[جهان]] آن چنان بالا [[رود]] که بدانند مثلا مسئلۀ نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئلۀ قابل توجهی در [[زندگی]] [[بشر]] نیست. تعصبهای قبیلهای و گروهی باید برای همیشه بمیرد.<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶</ref> | # [[آمادگی فکری]] و [[فرهنگی]]: یعنی سطح افکار [[مردم]] [[جهان]] آن چنان بالا [[رود]] که بدانند مثلا مسئلۀ نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئلۀ قابل توجهی در [[زندگی]] [[بشر]] نیست. تعصبهای قبیلهای و گروهی باید برای همیشه بمیرد.<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶</ref> | ||
#[[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه روحی و روانی: اساسیترین ویژگی در بخش [[رفتار]]، ایجاد "[[آمادگی روحی]] و روانی" در خود و [[جامعه]] است<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]] ج۳، ص۵۴-۶۱؛ [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۹۹- ۲۱۲؛ مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.</ref>. [[آمادگی]] در حوزۀ [[محبت]]، پالایش [[روح]] و تصفیۀ [[باطن]] و [[تطهیر]] درون و نیز انس منطقی با [[ادعیه]] و اذکاری است که از ناحیۀ [[معصومان]] {{ع}} رسیده و رمز ارتباط حبی و [[باطنی]] میان [[شیعه]] و [[امام]] خود است<ref>ر.ک. [[علی اوسط خانجانی|خانجانی، علی اوسط]]، [[رسالت فردی و شخصی انسان منتظر (مقاله)|رسالت فردی و شخصی انسان منتظر]]، ص؟؟؟.</ref>. | # [[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه روحی و روانی: اساسیترین ویژگی در بخش [[رفتار]]، ایجاد "[[آمادگی روحی]] و روانی" در خود و [[جامعه]] است<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]] ج۳، ص۵۴-۶۱؛ [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۹۹- ۲۱۲؛ مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.</ref>. [[آمادگی]] در حوزۀ [[محبت]]، پالایش [[روح]] و تصفیۀ [[باطن]] و [[تطهیر]] درون و نیز انس منطقی با [[ادعیه]] و اذکاری است که از ناحیۀ [[معصومان]] {{ع}} رسیده و رمز ارتباط حبی و [[باطنی]] میان [[شیعه]] و [[امام]] خود است<ref>ر.ک. [[علی اوسط خانجانی|خانجانی، علی اوسط]]، [[رسالت فردی و شخصی انسان منتظر (مقاله)|رسالت فردی و شخصی انسان منتظر]]، ص؟؟؟.</ref>. | ||
#[[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه [[اخلاقی]] و [[رفتاری]]: از شاخصهای اصلی [[حکومت مهدوی]]، [[تهذیب نفس]] و [[آراستگی به مکارم اخلاق]] است<ref>ر.ک. [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر]]، ص ۲۶۵؛ [[محمود ملکیراد|ملکیراد، محمود]]، [[خانواده و زمینهسازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینهسازی ظهور]]، ص ۲۳۷.</ref>. [[انسان]] با توجه به نیروی [[تفکر]] میتواند در مسیر رشد [[فکری]] و اخلاقی گام بردارد و با امدادهای [[الهی]] و وجود [[رهبری الهی]]، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد<ref>ر.ک. [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]] ص ۱۱۸.</ref>. | # [[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه [[اخلاقی]] و [[رفتاری]]: از شاخصهای اصلی [[حکومت مهدوی]]، [[تهذیب نفس]] و [[آراستگی به مکارم اخلاق]] است<ref>ر.ک. [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر]]، ص ۲۶۵؛ [[محمود ملکیراد|ملکیراد، محمود]]، [[خانواده و زمینهسازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینهسازی ظهور]]، ص ۲۳۷.</ref>. [[انسان]] با توجه به نیروی [[تفکر]] میتواند در مسیر رشد [[فکری]] و اخلاقی گام بردارد و با امدادهای [[الهی]] و وجود [[رهبری الهی]]، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد<ref>ر.ک. [[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]] ص ۱۱۸.</ref>. | ||
#[[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه [[سیاسی]]: [[انسانها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند و حاکمی را میطلبند که بتواند ارزشهای انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>. بدون [[شک]] با توجه به جهانی بودن [[حکومت حضرت مهدی]] {{ع}}، [[نیازمند]] بازشناسی و بازنمایی ابعاد [[سیاسی]] [[حکومت جهانی]] آن [[حضرت]] به جهانیان هستیم و [[مشتاقان]] برپایی [[حکومت عدل جهانی]] باید در دو محور زمینههای [[سیاسی]] این اتفاق بزرگ را فراهم نمایند: آشنا شدن با روشهای [[سیاسی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و آشنا کردن دیگران با این اندیشۀ بلند [[سیاسی]]<ref>ر.ک. [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی حضرت مهدی (کتاب)|حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}}، ص۸۴ - ۷۹.</ref>. | # [[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه [[سیاسی]]: [[انسانها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند و حاکمی را میطلبند که بتواند ارزشهای انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد<ref>ر.ک. [[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص۸۱-۸۶.</ref>. بدون [[شک]] با توجه به جهانی بودن [[حکومت حضرت مهدی]] {{ع}}، [[نیازمند]] بازشناسی و بازنمایی ابعاد [[سیاسی]] [[حکومت جهانی]] آن [[حضرت]] به جهانیان هستیم و [[مشتاقان]] برپایی [[حکومت عدل جهانی]] باید در دو محور زمینههای [[سیاسی]] این اتفاق بزرگ را فراهم نمایند: آشنا شدن با روشهای [[سیاسی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و آشنا کردن دیگران با این اندیشۀ بلند [[سیاسی]]<ref>ر.ک. [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی حضرت مهدی (کتاب)|حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}}، ص۸۴ - ۷۹.</ref>. | ||
#[[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه [[اقتصادی]]: حراست از [[فرهنگ دینی]] و زنده نگه داشتن اندیشۀ [[اسلامی]] از [[وظایف منتظران]] است و بدون تردید [[تبلیغ]] این [[فرهنگ]] پویا بدون پشتوانه [[مالی]] و [[اقتصادی]] امکانپذیر نیست و به همین جهت [[منتظران]] باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف این [[آمادگی]] [[مالی]] و [[اقتصادی]] برای [[ظهور]] را فراهم کنند<ref>ر.ک. [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ ـ ۱۹.</ref>. | # [[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه [[اقتصادی]]: حراست از [[فرهنگ دینی]] و زنده نگه داشتن اندیشۀ [[اسلامی]] از [[وظایف منتظران]] است و بدون تردید [[تبلیغ]] این [[فرهنگ]] پویا بدون پشتوانه [[مالی]] و [[اقتصادی]] امکانپذیر نیست و به همین جهت [[منتظران]] باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف این [[آمادگی]] [[مالی]] و [[اقتصادی]] برای [[ظهور]] را فراهم کنند<ref>ر.ک. [[صفر فلاحی|فلاحی، صفر]]، [[امام مهدی ذخیره امامت (کتاب)|امام مهدی ذخیره امامت]]، ص ۱۷ ـ ۱۹.</ref>. | ||
#[[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه نظامی و انتظامی: از مهمترین [[وظایف]] [[دوران غیبت]] به عنوان زمینه سازی، [[آمادگی]] پیوسته و [[راستین]] از جهت [[توانمندی]] نظامی و جسمانی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای [[یاری]] و [[نصرت]] [[امام غائب]] است<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]]، ص؟؟؟؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۳۳ـ ۱۳۴؛ [[محبوبه رجایی|رجایی، محبوبه]]، [[مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت (مقاله)|مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت]]، ص؟؟؟؛ پژوهشگران مؤسسۀ فرهنگی موعود، [[انتظار منتظر و تکالیف منتظران (کتاب)|انتظار منتظر و تکالیف منتظران]]، ص ۴۲ـ۴۳.</ref>. | # [[آمادگی]] و [[زمینهسازی]] در عرصه نظامی و انتظامی: از مهمترین [[وظایف]] [[دوران غیبت]] به عنوان زمینه سازی، [[آمادگی]] پیوسته و [[راستین]] از جهت [[توانمندی]] نظامی و جسمانی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای [[یاری]] و [[نصرت]] [[امام غائب]] است<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]]، ص؟؟؟؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۳۳ـ ۱۳۴؛ [[محبوبه رجایی|رجایی، محبوبه]]، [[مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت (مقاله)|مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت]]، ص؟؟؟؛ پژوهشگران مؤسسۀ فرهنگی موعود، [[انتظار منتظر و تکالیف منتظران (کتاب)|انتظار منتظر و تکالیف منتظران]]، ص ۴۲ـ۴۳.</ref>. | ||
===نتیجهگیری=== | === نتیجهگیری === | ||
*از میان شروط، شرط اول با [[بعثت]] [[پیامبر]] {{صل}} محقق شده و شرط دوم با تولد [[امام زمان]]{{ع}} و این شرط سوم و چهارم است که باید محقق شود؛ برای تحقق این دو شرط باید در جهت [[تربیت نفوس]] خویش و دیگران کوشید.<ref>ر.ک. [[مهدی علیپور|علیپور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰</ref> | * از میان شروط، شرط اول با [[بعثت]] [[پیامبر]] {{صل}} محقق شده و شرط دوم با تولد [[امام زمان]] {{ع}} و این شرط سوم و چهارم است که باید محقق شود؛ برای تحقق این دو شرط باید در جهت [[تربیت نفوس]] خویش و دیگران کوشید.<ref>ر.ک. [[مهدی علیپور|علیپور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰</ref> | ||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۷۲: | خط ۵۷: | ||
«میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست: | «میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست: | ||
*'''شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل''' کاملی که [[عدالت]] [[خالص]] واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای [[انسانیت]] [[سعادت]] و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده [[سعادت]] دنیوی و اخروی [[انسان]] باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، [[عدالت]] [[کامل]] متحقق نخواهد شد، و وجود [[عدالت]] ناقص و جزئی در [[سعادت]] [[بشریت]] نقش چندانی نمیتواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که [[عدالت]]، ناقص است؛ [[سعادت]] و خوشبختی [[انسان]] نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبههای [[نقص]] ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان [[عدالت]] جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمیتوان گفت که [[هدف]] [[خداوند]] وجود [[عدالت]] ناقص است و برای آن برنامهریزی کرده است، زیرا برنامهریزی الهی عبارت است از [[پرستش]] و [[عبادت]] کاملی که جز با تحقق [[عدالت]] [[کامل]] موجود نخواهد شد. بهویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش [[انسان]] در روی [[زمین]] مسیر حرکت او رسیدن به این [[هدف]] بوده، و در آن صورت نمیتوان گفت که [[خداوند]] [[هدف]] این حرکت کلی را یک [[عدالت]] ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر [[بشریت]] وارد میشود، و [[خداوند]] بالاتر از آن است که نسبت [[ظلم]] و [[ستم]] به او بدهیم. | * '''شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل''' کاملی که [[عدالت]] [[خالص]] واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای [[انسانیت]] [[سعادت]] و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده [[سعادت]] دنیوی و اخروی [[انسان]] باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، [[عدالت]] [[کامل]] متحقق نخواهد شد، و وجود [[عدالت]] ناقص و جزئی در [[سعادت]] [[بشریت]] نقش چندانی نمیتواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که [[عدالت]]، ناقص است؛ [[سعادت]] و خوشبختی [[انسان]] نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبههای [[نقص]] ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان [[عدالت]] جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمیتوان گفت که [[هدف]] [[خداوند]] وجود [[عدالت]] ناقص است و برای آن برنامهریزی کرده است، زیرا برنامهریزی الهی عبارت است از [[پرستش]] و [[عبادت]] کاملی که جز با تحقق [[عدالت]] [[کامل]] موجود نخواهد شد. بهویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش [[انسان]] در روی [[زمین]] مسیر حرکت او رسیدن به این [[هدف]] بوده، و در آن صورت نمیتوان گفت که [[خداوند]] [[هدف]] این حرکت کلی را یک [[عدالت]] ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر [[بشریت]] وارد میشود، و [[خداوند]] بالاتر از آن است که نسبت [[ظلم]] و [[ستم]] به او بدهیم. | ||
بنابراین از این شرط سه مطلب به دست میآید: | بنابراین از این شرط سه مطلب به دست میآید: | ||
#در [[حقیقت]] [[هدف]] نهائی، پیاده شدن نقشه [[کامل]] [[عدل]] جهانی است که در آن هیچ [[ظلم]] و ستمی وجود ندارد. | # در [[حقیقت]] [[هدف]] نهائی، پیاده شدن نقشه [[کامل]] [[عدل]] جهانی است که در آن هیچ [[ظلم]] و ستمی وجود ندارد. | ||
#این نقشه فقط به هنگام [[ظهور]] حضرت عملی میشود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش [[عدالت]] در روز [[موعود]] محال و ممتنع میشود. | # این نقشه فقط به هنگام [[ظهور]] حضرت عملی میشود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش [[عدالت]] در روز [[موعود]] محال و ممتنع میشود. | ||
#پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای [[مردم]] روشن باشد و از آن اطلاع داشته باشند. زیرا قبلا گفتیم که تطبیق و پیاده کردن نقشه خدائی وابسته به آن است که [[انسانها]] در طول زمان تجربیاتی به دست آورند و آزمایشاتی بدهند، تا در پذیرش [[عدالت]] واقعی قبلا تمرین کرده و بر ایشان بیسابقه نباشد، و از آن [[وحشت]] نکنند، و عمل بدان بر ایشان دشوار و سخت نباشد و موفقیت و [[پیروزی]] آن ناممکن نشود. | # پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای [[مردم]] روشن باشد و از آن اطلاع داشته باشند. زیرا قبلا گفتیم که تطبیق و پیاده کردن نقشه خدائی وابسته به آن است که [[انسانها]] در طول زمان تجربیاتی به دست آورند و آزمایشاتی بدهند، تا در پذیرش [[عدالت]] واقعی قبلا تمرین کرده و بر ایشان بیسابقه نباشد، و از آن [[وحشت]] نکنند، و عمل بدان بر ایشان دشوار و سخت نباشد و موفقیت و [[پیروزی]] آن ناممکن نشود. | ||
*'''شرط دوم: وجود [[رهبر]] و پیشوائی [[شایسته]]''' و بزرگ که [[شایستگی]] [[رهبری]] همه جانبه آن روز را داشته باشد. در این باره در ضمن دو نکته به بحث میپردازیم: | * '''شرط دوم: وجود [[رهبر]] و پیشوائی [[شایسته]]''' و بزرگ که [[شایستگی]] [[رهبری]] همه جانبه آن روز را داشته باشد. در این باره در ضمن دو نکته به بحث میپردازیم: | ||
#نکته اول: این شرط به هنگام تحلیل به دو شرط زیر تقسیم میشود: | # نکته اول: این شرط به هنگام تحلیل به دو شرط زیر تقسیم میشود: | ||
*'''اول:''' وجود [[رهبر]] برای این [[نهضت]] جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد. | * '''اول:''' وجود [[رهبر]] برای این [[نهضت]] جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد. | ||
*'''دوم''' این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح جهانی را داشته باشد. | * '''دوم''' این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح جهانی را داشته باشد. | ||
یک [[جامعه]] را در یکی از سه حالت ذیل میتوانیم در نظر گیریم: | یک [[جامعه]] را در یکی از سه حالت ذیل میتوانیم در نظر گیریم: | ||
#هر فردی به تنهائی [[شایسته]] [[رهبری]] باشد، تا چه رسد به صورت جمعی. | # هر فردی به تنهائی [[شایسته]] [[رهبری]] باشد، تا چه رسد به صورت جمعی. | ||
#فرد به تنهائی نتواند [[وظائف]] [[رهبری]] را انجام دهد، بلکه [[رأی]] و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند. | # فرد به تنهائی نتواند [[وظائف]] [[رهبری]] را انجام دهد، بلکه [[رأی]] و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند. | ||
#هم فرد و هم [[جامعه]] ناقص بوده و [[شایستگی]] [[رهبری]] نداشته باشند. | # هم فرد و هم [[جامعه]] ناقص بوده و [[شایستگی]] [[رهبری]] نداشته باشند. | ||
صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچگاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و [[فیلسوف]] و جامعهشناسی مدعی آن نمیتواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، [[شایسته]] [[رهبری]] باشند و هر کس به تنهائی [[رهبر]] باشد. و اگر بخواهد روز [[موعود]] متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچگاه فرا نخواهد رسید و این [[انتظار]] بیهوده خواهد بود و هیچیک از [[ادیان]] آسمانی که نوید چنان روزی را دادهاند، چنین مطلبی را نگفتهاند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی [[شایستگی]] [[رهبری]] را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم [[شایستگی]] خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشهها چندان نیست و لذا [[رهبری]] آسانتر انجام میگیرد، ولی در صورت [[رهبری]] جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشهها، [[رهبری]] دشوار میگردد. بنابراین هرگونه [[شایستگی]] [[رهبری]] فردی همراه [[شایستگی]] [[رهبری]] جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق [[موازین]] [[دموکراسی]] جدید، برخی از اشخاص و یا گروه [[اقلیت]] نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک [[رأی]] [[اکثریت]] است، در این صورت زیان جبرانناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بیاعتبار است. زیرا اجتماع ناقصها هیچگاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر [[اندیشه]] جمعشده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه [[رهبری]] آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه [[عدالت جهانی]] ناتوان خواهند بود. | صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچگاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و [[فیلسوف]] و جامعهشناسی مدعی آن نمیتواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، [[شایسته]] [[رهبری]] باشند و هر کس به تنهائی [[رهبر]] باشد. و اگر بخواهد روز [[موعود]] متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچگاه فرا نخواهد رسید و این [[انتظار]] بیهوده خواهد بود و هیچیک از [[ادیان]] آسمانی که نوید چنان روزی را دادهاند، چنین مطلبی را نگفتهاند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی [[شایستگی]] [[رهبری]] را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم [[شایستگی]] خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشهها چندان نیست و لذا [[رهبری]] آسانتر انجام میگیرد، ولی در صورت [[رهبری]] جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشهها، [[رهبری]] دشوار میگردد. بنابراین هرگونه [[شایستگی]] [[رهبری]] فردی همراه [[شایستگی]] [[رهبری]] جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق [[موازین]] [[دموکراسی]] جدید، برخی از اشخاص و یا گروه [[اقلیت]] نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک [[رأی]] [[اکثریت]] است، در این صورت زیان جبرانناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بیاعتبار است. زیرا اجتماع ناقصها هیچگاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر [[اندیشه]] جمعشده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه [[رهبری]] آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه [[عدالت جهانی]] ناتوان خواهند بود. | ||
*'''شرط سوم: وجود [[یاران]] همکار و همفکر و پایدار در کنار آن [[رهبر]] واحد.''' [[دلیل]] و [[برهان]] بر [[لزوم]] این مطلب را بعد از ابطال دو فرض میتوان اقامه کرد: | * '''شرط سوم: وجود [[یاران]] همکار و همفکر و پایدار در کنار آن [[رهبر]] واحد.''' [[دلیل]] و [[برهان]] بر [[لزوم]] این مطلب را بعد از ابطال دو فرض میتوان اقامه کرد: | ||
#اینکه بگوئیم آن [[رهبر]] واحد به تنهائی با [[دنیا]] بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی [[دشمنان]] بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار [[معجزه]] باشد، و الا به صورت [[اعجاز]] امکان آن [[پیروزی]] وجود دارد. اگر کسی بگوید که این [[رهبر]] واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع میکند و به تدریج [[یاران]] و همکارانی [[تربیت]] کرده و کارش را پیش میبرد، چنانکه [[رسول خدا]] این چنین عمل کرد؛ میگوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمیپردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای [[دنیا]] بجنگد. | # اینکه بگوئیم آن [[رهبر]] واحد به تنهائی با [[دنیا]] بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی [[دشمنان]] بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار [[معجزه]] باشد، و الا به صورت [[اعجاز]] امکان آن [[پیروزی]] وجود دارد. اگر کسی بگوید که این [[رهبر]] واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع میکند و به تدریج [[یاران]] و همکارانی [[تربیت]] کرده و کارش را پیش میبرد، چنانکه [[رسول خدا]] این چنین عمل کرد؛ میگوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمیپردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای [[دنیا]] بجنگد. | ||
#این [[رهبر]] از طریق [[معجزه]] با جهانیان بجنگد.در این مطلب مناقشه است و حاصل آن در دو جواب خلاصه میشود: | # این [[رهبر]] از طریق [[معجزه]] با جهانیان بجنگد.در این مطلب مناقشه است و حاصل آن در دو جواب خلاصه میشود: | ||
*'''پاسخ دوم:''' [[دعوت]] الهی همواره بر پایه [[تربیت]] اختیاری فرد و [[امت]] قرار داشته است. چرا که [[خدای متعال]] به [[انسان]] [[عقل]] و [[اختیار]] عطا فرموده و راه [[حق]] و [[باطل]] را به او نشان داده و [[مسئولیت]] اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است. و در چنین شرایطی است که تمحیص و [[امتحان]] الهی آغاز گشته و معنی مییابد. و روشن است [[ایمان]] آزموده شده، و لو در شکل بسیط و ابتدائی، گرانبهاتر و ریشهدارتر از [[ایمان]] قهری و اضطراری است. و با فرض به کار برده شدن [[معجزات]] مورد بحث، آنچه میتواند به دست آید، همین [[ایمان]] قهری است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۹۵-۵۰۲.</ref>. | '''* پاسخ اول:''' اگر [[دعوت]] الهی در طول [[تاریخ]] بر اساس ایجاد [[معجزات]] برای [[یاری]] و [[پیروزی]] آن، پایهگذاری شده بود، از آغاز [[آفرینش]] بر روی کره [[زمین]] هیچگونه [[انحراف]] و ضلالتی پدیدار نمیگشت و دیگر نیازی به پیکار و [[جهاد]] [[انبیاء]] و یارانشان نبود، و بدین ترتیب روز [[موعود]] نیز نیازمند برنامهریزی برای تحقق آن نبوده به تأخیر نمیافتاد. زیرا از همان آغاز تولد [[بشریت]] تا پایان [[عمر]] [[بشر]] میتوانست موجود باشد. | ||
* '''پاسخ دوم:''' [[دعوت]] الهی همواره بر پایه [[تربیت]] اختیاری فرد و [[امت]] قرار داشته است. چرا که [[خدای متعال]] به [[انسان]] [[عقل]] و [[اختیار]] عطا فرموده و راه [[حق]] و [[باطل]] را به او نشان داده و [[مسئولیت]] اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است. و در چنین شرایطی است که تمحیص و [[امتحان]] الهی آغاز گشته و معنی مییابد. و روشن است [[ایمان]] آزموده شده، و لو در شکل بسیط و ابتدائی، گرانبهاتر و ریشهدارتر از [[ایمان]] قهری و اضطراری است. و با فرض به کار برده شدن [[معجزات]] مورد بحث، آنچه میتواند به دست آید، همین [[ایمان]] قهری است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۴۹۵-۵۰۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۲: | خط ۸۸: | ||
«[[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} منوط به شرایطی است که اگر آن شرایط محقق نگردد [[ظهور]] به تأخیر میافتد تا شرایط فراهم گردد. پس [[ظهور]] مشروط به مقدماتی است که باید آن شرایط و مقدمات فراهم باشد. که ذیلاً به برخی شروط اشاره میگردد. | «[[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} منوط به شرایطی است که اگر آن شرایط محقق نگردد [[ظهور]] به تأخیر میافتد تا شرایط فراهم گردد. پس [[ظهور]] مشروط به مقدماتی است که باید آن شرایط و مقدمات فراهم باشد. که ذیلاً به برخی شروط اشاره میگردد. | ||
#'''طرح و برنامه:''' [[انقلاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مانند هر انقلابی دیگر نیاز به یک برنامه مشخص دارد که این طرح در دو زمینه باید ارائه شود. | # '''طرح و برنامه:''' [[انقلاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مانند هر انقلابی دیگر نیاز به یک برنامه مشخص دارد که این طرح در دو زمینه باید ارائه شود. | ||
##چگونگی [[مبارزه]] با ناهنجاریهای کنونی و انهدام [[کامل]] سنگرهای [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و ریشهکنی همه مظاهر [[شرک]] و [[کفر]] و [[غفلت]] بهطور [[کامل]]. | ## چگونگی [[مبارزه]] با ناهنجاریهای کنونی و انهدام [[کامل]] سنگرهای [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و ریشهکنی همه مظاهر [[شرک]] و [[کفر]] و [[غفلت]] بهطور [[کامل]]. | ||
##برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب و چنین برنامهای در مورد [[قیام]] حضرت وجود دارد، [[خداوند متعال]] با توجه به [[فضل]] و [[علم]] بیکران خود و با آشنایی [[کامل]] از حالات و واقعیات و نیازهای بشری در بعد جسم و [[روح]] برنامهای جامع تنظیم نموده و تحت عنوان [[دین اسلام]] و کتاب [[قرآن]] نازل کرده است که اکنون در [[اختیار]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} میباشد. | ## برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب و چنین برنامهای در مورد [[قیام]] حضرت وجود دارد، [[خداوند متعال]] با توجه به [[فضل]] و [[علم]] بیکران خود و با آشنایی [[کامل]] از حالات و واقعیات و نیازهای بشری در بعد جسم و [[روح]] برنامهای جامع تنظیم نموده و تحت عنوان [[دین اسلام]] و کتاب [[قرآن]] نازل کرده است که اکنون در [[اختیار]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} میباشد. | ||
#'''[[رهبری توانا]]:''' از شرایط لازم [[انقلاب]]، وجود [[رهبری]] [[آگاه]] و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی [[کامل]] از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع با [[مدیریت]] [[صحیح]] و [[قاطع]] حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند "به عنوان مثال"<ref>بقره، آیه ۲۴۶.</ref> این شرط نیز در [[قیام]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} موجود است، زیرا [[رهبری]] این [[انقلاب]] به عهده [[امام مهدی|بقیة اللّه الاعظم]] {{ع}} است که او [[امام]] است و [[معصوم]] و متصل به سرچشمه [[وحی]] و عارف به [[قرآن]] و [[معارف]] [[دین]] و مؤید به تأییدات [[خاصه]] الهی. | # '''[[رهبری توانا]]:''' از شرایط لازم [[انقلاب]]، وجود [[رهبری]] [[آگاه]] و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی [[کامل]] از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع با [[مدیریت]] [[صحیح]] و [[قاطع]] حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند "به عنوان مثال"<ref>بقره، آیه ۲۴۶.</ref> این شرط نیز در [[قیام]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} موجود است، زیرا [[رهبری]] این [[انقلاب]] به عهده [[امام مهدی|بقیة اللّه الاعظم]] {{ع}} است که او [[امام]] است و [[معصوم]] و متصل به سرچشمه [[وحی]] و عارف به [[قرآن]] و [[معارف]] [[دین]] و مؤید به تأییدات [[خاصه]] الهی. | ||
#'''[[یاران با وفا]]:''' یکی از شرایط مهم یک خیزش اسلامی، وجود [[یاران]] [[فداکاری]] است که با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا و به آن [[اعتقاد]] داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونه [[تلاش]] بوده باشند و [[رهبر]] خود را تنها نگذاشته و [[فرمان]] او را بر [[جان]] خود مقدّم بدارند. | # '''[[یاران با وفا]]:''' یکی از شرایط مهم یک خیزش اسلامی، وجود [[یاران]] [[فداکاری]] است که با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا و به آن [[اعتقاد]] داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونه [[تلاش]] بوده باشند و [[رهبر]] خود را تنها نگذاشته و [[فرمان]] او را بر [[جان]] خود مقدّم بدارند. | ||
#'''[[آمادگی عمومی]] و [[آمادگی جهانی|جهانی]]:''' از جمله شرایط مهم یک جنبش اصلاحی و تحقق آن. پذیرش و قبول [[مردم]] است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] برخوردار باشند تا در نخستین مرحله [[پیروان]] حضرت را تشکیل دهنند، زیرا آن افراد هستند که [[توانایی]] [[انقلاب جهانی]] را دارا میباشند»<ref>[[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۳۱، ۳۲.</ref>. | # '''[[آمادگی عمومی]] و [[آمادگی جهانی|جهانی]]:''' از جمله شرایط مهم یک جنبش اصلاحی و تحقق آن. پذیرش و قبول [[مردم]] است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] برخوردار باشند تا در نخستین مرحله [[پیروان]] حضرت را تشکیل دهنند، زیرا آن افراد هستند که [[توانایی]] [[انقلاب جهانی]] را دارا میباشند»<ref>[[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۳۱، ۳۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۰۲: | ||
«[[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز انسانی و مربوط به [[جامعه بشری]] است که از این رو برخی از شرایط توسط [[خداوند]] باید محقق شود و برخی دیگر به وسیله [[انسانها]] باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از [[اذن]] و [[اراده الهی]] برای تحقق در امور است. | «[[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز انسانی و مربوط به [[جامعه بشری]] است که از این رو برخی از شرایط توسط [[خداوند]] باید محقق شود و برخی دیگر به وسیله [[انسانها]] باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از [[اذن]] و [[اراده الهی]] برای تحقق در امور است. | ||
*'''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینهها و موانع دارد با مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به درستی [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند. [[رهبر]] حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح]] کل و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} میباشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و ملّتها، [[دولتها]]، حرکتها و قیامهای مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده میباشد). | * '''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینهها و موانع دارد با مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به درستی [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند. [[رهبر]] حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح]] کل و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} میباشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و ملّتها، [[دولتها]]، حرکتها و قیامهای مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده میباشد). | ||
*'''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر کف است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] خود [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامهها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگیهای خاص [[یاران امام مهدی]] {{ع}} را میتوان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض میکند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از [[حق]] مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، حضرت به او [[دستور]] میدهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضبناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض میکند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفشهایش را به دستگرفته بود وارد میشود و خدمت [[امام]] خویش [[سلام]] عرض میکند. حضرت بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: کفشهایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچگونه درنگ و پرسشی، اینکار را انجام میدهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفتوشنود خود با مرد [[خراسانی]] ادامه میدهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او میفرمایند که گویا از نزدیک در جریان آنها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و میفرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او میگوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد [[خراسانی]] میپرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص میشناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ میگوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم اینگونه نداریم. حضرت فرمود: {{متن حدیث|اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن [[اعلم]] بالوقت}}؛ [[آگاه]] باش ما در زمانی که [[پنج تن]] یاور و کمککار پیدا نکنیم، [[قیام]] نمیکنیم. ما آگاهتریم که وقت [[قیام]] چه زمان است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>. در مورد تعدا [[یاران]] [[روایات]] متعددی وجود دارد. [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمود: {{متن حدیث|يجتمع إليه من أصحاب عدة أهل [[بدر]] ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا من أقاصي الأرض و ذلك قول الله عزوجل {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }} فإذا اجتمعت لهذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله امره فإذا كمل له العقد و هو عشرة الآف [[رجل]] خرج باذن الله عزوجل}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref> <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را میآورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.</ref>. | * '''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر کف است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] خود [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامهها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگیهای خاص [[یاران امام مهدی]] {{ع}} را میتوان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض میکند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از [[حق]] مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، حضرت به او [[دستور]] میدهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضبناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض میکند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفشهایش را به دستگرفته بود وارد میشود و خدمت [[امام]] خویش [[سلام]] عرض میکند. حضرت بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: کفشهایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچگونه درنگ و پرسشی، اینکار را انجام میدهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفتوشنود خود با مرد [[خراسانی]] ادامه میدهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او میفرمایند که گویا از نزدیک در جریان آنها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و میفرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او میگوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد [[خراسانی]] میپرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص میشناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ میگوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم اینگونه نداریم. حضرت فرمود: {{متن حدیث|اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن [[اعلم]] بالوقت}}؛ [[آگاه]] باش ما در زمانی که [[پنج تن]] یاور و کمککار پیدا نکنیم، [[قیام]] نمیکنیم. ما آگاهتریم که وقت [[قیام]] چه زمان است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>. در مورد تعدا [[یاران]] [[روایات]] متعددی وجود دارد. [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمود: {{متن حدیث|يجتمع إليه من أصحاب عدة أهل [[بدر]] ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا من أقاصي الأرض و ذلك قول الله عزوجل {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }} فإذا اجتمعت لهذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله امره فإذا كمل له العقد و هو عشرة الآف [[رجل]] خرج باذن الله عزوجل}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref> <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را میآورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.</ref>. | ||
از این [[روایت]] و سایر [[احادیث]] استفاده میشود [[یاران]] حضرت را سه گروه تشکیل میدهند: | از این [[روایت]] و سایر [[احادیث]] استفاده میشود [[یاران]] حضرت را سه گروه تشکیل میدهند: | ||
#[[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان [[ظهور]] به [[اذن]] [[خدا]] واقع میشود؛ | # [[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان [[ظهور]] به [[اذن]] [[خدا]] واقع میشود؛ | ||
#یاروانی که [[حدود]] ده هزار نفرند و با اجتماع آنان [[قیام]] و [[خروج]] به [[اذن]] [[خدا]] صورت میگیرد؛ | # یاروانی که [[حدود]] ده هزار نفرند و با اجتماع آنان [[قیام]] و [[خروج]] به [[اذن]] [[خدا]] صورت میگیرد؛ | ||
#یاورانی که در طول [[قیام]] به صفوف سربازان حضرت ملحق میشوند. | # یاورانی که در طول [[قیام]] به صفوف سربازان حضرت ملحق میشوند. | ||
این شرط از شرایطی است که توسط [[انسانها]] باید محقق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا [[یاوران]] حضرت فراهم شدهاند؟ آیا گروهی از [[انسانها]] با ایجاد ویژگیها و صفات [[یاران]] در [[جان]] خویش، خود را برای [[یاری]] و همراهی [[امام]] آماده کردهاند؟ | این شرط از شرایطی است که توسط [[انسانها]] باید محقق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا [[یاوران]] حضرت فراهم شدهاند؟ آیا گروهی از [[انسانها]] با ایجاد ویژگیها و صفات [[یاران]] در [[جان]] خویش، خود را برای [[یاری]] و همراهی [[امام]] آماده کردهاند؟ | ||
*'''[[آمادگی مردمی|آمادگی]] و [[پذیرش مردمی]]''': یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقق و [[پیروزی]] یک [[قیام]] و [[انقلاب]] پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] آن را بخواهند و بپذیرند و در غیر این صورت اگر [[بهترین]] برنامه را [[برگزیده]] و منتخب [[خداوند]] با یارانی بینظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. فاجعه خونبار [[کربلا]] شاهدی بر این مدعی است. [[رهبر]] [[قیام]] [[سید]] و سالار [[جوانان]] [[بهشت]] [[امام حسین]] {{ع}} بود، و برنامه او مبتنی بر [[وحی]] و [[قرآن]] و [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} پایهریزی شده بود و یارانی همچون [[حضرت عباس|ابوالفضل العباس]] و [[حبیب بن مظاهر]] بر گرد او جمع شده بودند، ولی چون [[مردم]] آن را نپذیرفتند به [[پیروزی]] ظاهری و [[تشکیل حکومت]] در [[جامعه]] منتهی نگشت. (هر چند [[وظیفه]] الهی [[امام حسین]] {{ع}} حرکت و [[قیام]] بود و به [[برکت]] آن [[فداکاری]]، [[حقیقت]] [[دین]] [[اسلام]] در میان [[مردم]] باقی ماند و نابود نشد). در توقیعی که به نام [[شیخ مفید]] معروف است از جانب [[امام مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا}}؛آری سنّت الهی بر این قرار گرفته تا [[مردم]] خود نخواهند و حرکت نکنند و آماده [[مبارزه با ظلم]] و پذیرش [[دولت]] [[حق]] نباشند [[خدا]] نیز آن را نخواهد داد<ref>احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>. | * '''[[آمادگی مردمی|آمادگی]] و [[پذیرش مردمی]]''': یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقق و [[پیروزی]] یک [[قیام]] و [[انقلاب]] پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] آن را بخواهند و بپذیرند و در غیر این صورت اگر [[بهترین]] برنامه را [[برگزیده]] و منتخب [[خداوند]] با یارانی بینظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. فاجعه خونبار [[کربلا]] شاهدی بر این مدعی است. [[رهبر]] [[قیام]] [[سید]] و سالار [[جوانان]] [[بهشت]] [[امام حسین]] {{ع}} بود، و برنامه او مبتنی بر [[وحی]] و [[قرآن]] و [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} پایهریزی شده بود و یارانی همچون [[حضرت عباس|ابوالفضل العباس]] و [[حبیب بن مظاهر]] بر گرد او جمع شده بودند، ولی چون [[مردم]] آن را نپذیرفتند به [[پیروزی]] ظاهری و [[تشکیل حکومت]] در [[جامعه]] منتهی نگشت. (هر چند [[وظیفه]] الهی [[امام حسین]] {{ع}} حرکت و [[قیام]] بود و به [[برکت]] آن [[فداکاری]]، [[حقیقت]] [[دین]] [[اسلام]] در میان [[مردم]] باقی ماند و نابود نشد). در توقیعی که به نام [[شیخ مفید]] معروف است از جانب [[امام مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا}}؛آری سنّت الهی بر این قرار گرفته تا [[مردم]] خود نخواهند و حرکت نکنند و آماده [[مبارزه با ظلم]] و پذیرش [[دولت]] [[حق]] نباشند [[خدا]] نیز آن را نخواهد داد<ref>احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۲۰: | ||
«"[[شرایط ظهور]]"؛ در اصطلاح [[مهدویت]] عبارتند از: زمینههایی که تحقق [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را قطعیت بخشیده، آن را امری منطقی و لازم مینمایانند. | «"[[شرایط ظهور]]"؛ در اصطلاح [[مهدویت]] عبارتند از: زمینههایی که تحقق [[ظهور]] و [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را قطعیت بخشیده، آن را امری منطقی و لازم مینمایانند. | ||
*اگرچه [[شرایط ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور [[کامل]] برای ما روشن نیست. | * اگرچه [[شرایط ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} به طور [[کامل]] برای ما روشن نیست. | ||
*امّا با به رهگیری از سخنان [[معصومین]]{{عم}} استفاده میشود که بخشی از بنیادیترین آنها عبارت است از: | * امّا با به رهگیری از سخنان [[معصومین]] {{عم}} استفاده میشود که بخشی از بنیادیترین آنها عبارت است از: | ||
#برنامه و طرحی فاخر که بتواند با ساختاری متعالی، [[عدل]] راستین را در تمام [[گیتی]] برپا کرده، ثبات و ایستایی بخشد. و زمینه [[سعادت]] و کمال همگان را فراهم نماید. این شرط، با [[بعثت]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. آنگاه که به مدّت ۲۳ سال [[فرشته وحی]] قانونی جامع و مدوّن را برای همیشه [[بشریت]]، به ارمغان آورد. | # برنامه و طرحی فاخر که بتواند با ساختاری متعالی، [[عدل]] راستین را در تمام [[گیتی]] برپا کرده، ثبات و ایستایی بخشد. و زمینه [[سعادت]] و کمال همگان را فراهم نماید. این شرط، با [[بعثت]] [[پیامبر خاتم]] {{صل}} محقق شد. آنگاه که به مدّت ۲۳ سال [[فرشته وحی]] قانونی جامع و مدوّن را برای همیشه [[بشریت]]، به ارمغان آورد. | ||
#[[رهبر]] و [[هدایتگری]] بزرگ، [[شایسته]] و [[معصوم]] که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شده است. و این شرط نیز در پگاه [[نیمه شعبان]] سال ۲۵۵ هجری، با فرود آمدن [[نور]] آخرین [[ذخیره الهی]] در بیت شریف [[امام عسکری]]{{ع}} تحقق یافت. | # [[رهبر]] و [[هدایتگری]] بزرگ، [[شایسته]] و [[معصوم]] که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شده است. و این شرط نیز در پگاه [[نیمه شعبان]] سال ۲۵۵ هجری، با فرود آمدن [[نور]] آخرین [[ذخیره الهی]] در بیت شریف [[امام عسکری]] {{ع}} تحقق یافت. | ||
#گروهی از انسانهای [[فداکار]] که در اوج [[تقوا]]، برای [[دفاع]] همهجانبه از برنامه [[امام]]{{ع}} [[آمادگی]] داشته باشند. | # گروهی از انسانهای [[فداکار]] که در اوج [[تقوا]]، برای [[دفاع]] همهجانبه از برنامه [[امام]] {{ع}} [[آمادگی]] داشته باشند. | ||
#[[آمادگی]] همگانی [[جامعه بشری]] برای پذیرش آن [[رهبر]] و [[هدایتگر]]. | # [[آمادگی]] همگانی [[جامعه بشری]] برای پذیرش آن [[رهبر]] و [[هدایتگر]]. | ||
*از [[آیات]] و [[احادیث]] و نیز سخنان دانشوران [[مسلمان]]، استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} نبود [[آمادگی]] در [[جامعه]] انسانی است. بنابراین قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و [[غیبت]] ولی [[غایب]]، به خاطر عدم [[آمادگی]] و [[جهالت]] [[مردم]] پیش آمد. [[مردم]] [[پیامبران]] را کشتند، [[امامان]] را کشتند، از پیش تازان حقّ طلب و [[مقید]] و مکتبی و حامل ارزشها، [[شهیدان]] [[قسط]] و [[عدل]] حمایتهای کارساز ننمودند. شاید اگر صد و بیست و چهار هزار [[پیغمبر]] و [[امام]] دیگر فرستاده میشد، اهالی زر و [[زور]] و تزویر آنها را میکشتند. به طور قطع چنین کاری عبث و بیهوده بود و [[خداوند]] از عمل بیهوده مبرّا است. در گذشته [[پیامبران]] از کوه پایین آمده، و به سراغ [[مردم]] میرفتند، سنگ و خاکستر و زخم [[شمشیر]] را به [[جان]] میخریدند، تا [[مردم]] را [[هدایت]] کنند. امّا در [[عصر غیبت]]، [[مردم]] باید احساس نیاز کرده و با [[علم]] و [[معرفت]] سراغ [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} بروند؛ که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. <ref> شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).</ref> | * از [[آیات]] و [[احادیث]] و نیز سخنان دانشوران [[مسلمان]]، استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} نبود [[آمادگی]] در [[جامعه]] انسانی است. بنابراین قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و [[غیبت]] ولی [[غایب]]، به خاطر عدم [[آمادگی]] و [[جهالت]] [[مردم]] پیش آمد. [[مردم]] [[پیامبران]] را کشتند، [[امامان]] را کشتند، از پیش تازان حقّ طلب و [[مقید]] و مکتبی و حامل ارزشها، [[شهیدان]] [[قسط]] و [[عدل]] حمایتهای کارساز ننمودند. شاید اگر صد و بیست و چهار هزار [[پیغمبر]] و [[امام]] دیگر فرستاده میشد، اهالی زر و [[زور]] و تزویر آنها را میکشتند. به طور قطع چنین کاری عبث و بیهوده بود و [[خداوند]] از عمل بیهوده مبرّا است. در گذشته [[پیامبران]] از کوه پایین آمده، و به سراغ [[مردم]] میرفتند، سنگ و خاکستر و زخم [[شمشیر]] را به [[جان]] میخریدند، تا [[مردم]] را [[هدایت]] کنند. امّا در [[عصر غیبت]]، [[مردم]] باید احساس نیاز کرده و با [[علم]] و [[معرفت]] سراغ [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} بروند؛ که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. <ref> شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،(با تصرّف).</ref> | ||
*آنچه در [[پیشوایان]] دینی و به ویژه درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مطرح است، پذیرش قلبی و همگانی [[رهبری]] آن حضرت و [[حمایت]] از آن است. و اگرچه این امر در [[زمان ظهور]] آن حضرت، به شکل [[کامل]] تحقق خواهد یافت و [[مردم]] با ملاحظه روش و [[رفتار]] والای آن حضرت با [[رضایت]] و خشنودی تمام، [[ولایت]] و [[حاکمیت]] او را خواهند پذیرفت و از او [[اطاعت]] خواهند کرد؛ اما زمینه آن به طور قطع میبایست پیش از [[ظهور]] رقم خورد. | * آنچه در [[پیشوایان]] دینی و به ویژه درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مطرح است، پذیرش قلبی و همگانی [[رهبری]] آن حضرت و [[حمایت]] از آن است. و اگرچه این امر در [[زمان ظهور]] آن حضرت، به شکل [[کامل]] تحقق خواهد یافت و [[مردم]] با ملاحظه روش و [[رفتار]] والای آن حضرت با [[رضایت]] و خشنودی تمام، [[ولایت]] و [[حاکمیت]] او را خواهند پذیرفت و از او [[اطاعت]] خواهند کرد؛ اما زمینه آن به طور قطع میبایست پیش از [[ظهور]] رقم خورد. | ||
*یکی از [[دانشمندان]] معاصر، این [[آمادگی جهانی]] را در سه بعد، مورد ارزیابی قرار داده است: | * یکی از [[دانشمندان]] معاصر، این [[آمادگی جهانی]] را در سه بعد، مورد ارزیابی قرار داده است: | ||
#'''[[آمادگی]] فکری و فرهنگی؛''' یعنی سطح افکار [[مردم]] [[جهان]] آنچنان بالا رود که بدانند مثلا مسئله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئله قابل توجهی در زندگی [[بشر]] نیست. تفاوت رنگها و زبانها و سرزمینها نمیتوانند نوع [[بشر]] را از هم جدا سازد، تعصبهای قبیلهای و گروهی باید برای همیشه بمیرد؛ ... بلکه همانگونه که [[نور]] [[آفتاب]] و نسیمهای روحبخش، و ابرهای باران زا؛ و سایر مواهب و نیروهای [[جهان]] طبیعت به این مرزها ابدا توجهی ندارد و همه روی کره [[زمین]] را دور میزنند و [[دنیا]] را عملا یک [[کشور]] میدانند؛ ما [[انسانها]] نیز به همین مرحله از رشد فکری برسیم. | # '''[[آمادگی]] فکری و فرهنگی؛''' یعنی سطح افکار [[مردم]] [[جهان]] آنچنان بالا رود که بدانند مثلا مسئله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئله قابل توجهی در زندگی [[بشر]] نیست. تفاوت رنگها و زبانها و سرزمینها نمیتوانند نوع [[بشر]] را از هم جدا سازد، تعصبهای قبیلهای و گروهی باید برای همیشه بمیرد؛ ... بلکه همانگونه که [[نور]] [[آفتاب]] و نسیمهای روحبخش، و ابرهای باران زا؛ و سایر مواهب و نیروهای [[جهان]] طبیعت به این مرزها ابدا توجهی ندارد و همه روی کره [[زمین]] را دور میزنند و [[دنیا]] را عملا یک [[کشور]] میدانند؛ ما [[انسانها]] نیز به همین مرحله از رشد فکری برسیم. | ||
#'''[[آمادگی]] اجتماعی؛''' [[مردم]] [[جهان]] باید از [[ظلم]] و [[ستم]] و نظامات موجود خسته شوند، و تلخی این زندگی مادّی و یک بعدی را احساس کنند، و حتی از اینکه ادامه این را یک بعدی ممکن است در آینده مشکلات کنونی را حل کند مأیوس گردند ... | # '''[[آمادگی]] اجتماعی؛''' [[مردم]] [[جهان]] باید از [[ظلم]] و [[ستم]] و نظامات موجود خسته شوند، و تلخی این زندگی مادّی و یک بعدی را احساس کنند، و حتی از اینکه ادامه این را یک بعدی ممکن است در آینده مشکلات کنونی را حل کند مأیوس گردند ... | ||
#'''آمادگیهای تکنولوژی و ارتباطی؛''' برخلاف آنچه بعضی میپندارند که رسیدن به مرحله [[تکامل]] اجتماعی و رسیدن به جهانی آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]]، حتما همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکانپذیر است، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک [[حکومت]] عادلانه جهانی نخواهد بود، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال است<ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.</ref> | # '''آمادگیهای تکنولوژی و ارتباطی؛''' برخلاف آنچه بعضی میپندارند که رسیدن به مرحله [[تکامل]] اجتماعی و رسیدن به جهانی آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]]، حتما همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکانپذیر است، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک [[حکومت]] عادلانه جهانی نخواهد بود، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال است<ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.</ref> | ||
*بنابراین آنچه تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم و چهارم است. برای تحقق این دو شرط باید [[تلاش]] کرد و در جهت [[تربیت]] [[نفوس]] خویش و دیگران کوشید. علاوه بر آنچه یاد شد، گمان میرود پارهای شرایط دیگر نیز تحقق خواهد یافت. اگرچه بر ما پوشیده است. بیتردید باید همه آنچه به عنوان شرایط مورد نظر است، واقع شود. تا [[زمینه ظهور]] به طور [[کامل]] فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی [[ظهور]]، افزون بر [[دعا]] و تضرّع در درگاه احدیت، [[تلاش]] و کوشش در راه [[اصلاح]] خویش و [[جامعه]]، بسیار سودمند است. [[معصومان]]{{عم}} [[مؤمنان]] را به کوشش و آنگاه [[دعا]] و نیایش، در این باره [[فرمان]] دادهاند. ذکر آن لازم است که برخی افراد، اموری همچون فراگیری [[جهان]] از [[ستم]] را نیز در شمار [[شرایط ظهور]] دانستهاند، از اینرو میپندارند که باید در جهت تحقّق این شرط نیز کوشید و به ترویج [[فساد]] دست یازید؛ تا شرایط فراهم شده، پردههای [[غیبت]] کنار رود و [[ظهور]] حضرتش نزدیک شود! به طور قطع این پندار [[باطل]] و نادرست است؛ زیرا: | * بنابراین آنچه تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم و چهارم است. برای تحقق این دو شرط باید [[تلاش]] کرد و در جهت [[تربیت]] [[نفوس]] خویش و دیگران کوشید. علاوه بر آنچه یاد شد، گمان میرود پارهای شرایط دیگر نیز تحقق خواهد یافت. اگرچه بر ما پوشیده است. بیتردید باید همه آنچه به عنوان شرایط مورد نظر است، واقع شود. تا [[زمینه ظهور]] به طور [[کامل]] فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی [[ظهور]]، افزون بر [[دعا]] و تضرّع در درگاه احدیت، [[تلاش]] و کوشش در راه [[اصلاح]] خویش و [[جامعه]]، بسیار سودمند است. [[معصومان]] {{عم}} [[مؤمنان]] را به کوشش و آنگاه [[دعا]] و نیایش، در این باره [[فرمان]] دادهاند. ذکر آن لازم است که برخی افراد، اموری همچون فراگیری [[جهان]] از [[ستم]] را نیز در شمار [[شرایط ظهور]] دانستهاند، از اینرو میپندارند که باید در جهت تحقّق این شرط نیز کوشید و به ترویج [[فساد]] دست یازید؛ تا شرایط فراهم شده، پردههای [[غیبت]] کنار رود و [[ظهور]] حضرتش نزدیک شود! به طور قطع این پندار [[باطل]] و نادرست است؛ زیرا: | ||
#اینچنین نیست که پر شدن [[زمین]] از [[ستم]] و [[بیداد]] از [[شرایط ظهور]] باشد؛ بلکه از [[روایات]] و سخنان بزرگان برمیآید: به عنوان نشانه [[ظهور]] آمده است و روشن است که هرگز کسی [[مأمور]] به وجود آوردن نشانه نیست. | # اینچنین نیست که پر شدن [[زمین]] از [[ستم]] و [[بیداد]] از [[شرایط ظهور]] باشد؛ بلکه از [[روایات]] و سخنان بزرگان برمیآید: به عنوان نشانه [[ظهور]] آمده است و روشن است که هرگز کسی [[مأمور]] به وجود آوردن نشانه نیست. | ||
#بر فرض که فراگیری [[ستم]] از [[شرایط ظهور]] به شمار آید، به طور قطع در شمار شرایط مصطلح نیست؛ چرا که [[جهان]] به رغم [[تلاش]] [[مؤمنان]] دلسوز، به سمت [[ستم]] فراگیر پیش میرود. | # بر فرض که فراگیری [[ستم]] از [[شرایط ظهور]] به شمار آید، به طور قطع در شمار شرایط مصطلح نیست؛ چرا که [[جهان]] به رغم [[تلاش]] [[مؤمنان]] دلسوز، به سمت [[ستم]] فراگیر پیش میرود. | ||
*بنابراین بایسته و [[شایسته]] است، [[مؤمنان راستین]]، [[وظیفه]] خویش را انجام دهند و [[تکلیف]] الهی اهل [[ایمان]] را- بیآنکه در نتیجه بیندیشند- به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و [[توفیق]] نیافتن، سبب برداشته شدن [[تکلیف]] نمیشود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳- ۲۲۶.</ref>. | * بنابراین بایسته و [[شایسته]] است، [[مؤمنان راستین]]، [[وظیفه]] خویش را انجام دهند و [[تکلیف]] الهی اهل [[ایمان]] را- بیآنکه در نتیجه بیندیشند- به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و [[توفیق]] نیافتن، سبب برداشته شدن [[تکلیف]] نمیشود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳- ۲۲۶.</ref>. | ||
*«با استفاده از [[روایات]] و بیانات [[دانشمندان]]، میتوان شرایط را در موارد زیر برشمرد: | *«با استفاده از [[روایات]] و بیانات [[دانشمندان]]، میتوان شرایط را در موارد زیر برشمرد: | ||
۴.'''احساس [[نیاز]] در [[جامعه جهانی]]''': از آنجایی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای همه [[مردم]] [[دنیا]] است، باید با [[نیاز]] و پذیرش عمومی آنان همراه باشد. پس تا آن گاه که عموم [[جامعه جهانی]] احساس [[نیاز]] نکنند، [[حضرت]] [[ظهور]] نخواهد کرد. به عبارت دیگر [[مردم]] [[جهان]]، باید به [[قدر]] کافی تلخی این وضع نابسامان و [[بیعدالتیها]] را بچشند و نارسایی و [[ضعف]] [[قوانین]] بشری را برای اجرای [[عدالت اجتماعی]] [[درک]] کنند و این [[حقیقت]] را بیابند که فقط در سایه اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خود ساخته [[انسانها]]، مشکل [[جهان]] حل نمیشود؛ بلکه باید انسانی [[الهی]] باشد که همه نابسامانیها را برطرف کند. برای رسیدن به این [[هدف]] بزرگ، اصول و نظاماتی تازه لازم است که متکی به ارزشهای انسانی و [[ایمان]] و عواطف بشری و [[اخلاق]] باشد؛ نه فقط اصول خشک و بیروح و نارسای مادی. به تعبیر دیگر، تا در [[مردم]] [[جهان]] تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی، مفید و مؤثر نخواهد بود که [[قانون]] "عرضه و تقاضا"، بیش از آنچه در مسائل [[اقتصادی]] مورد توجه است، در مسائل [[اجتماعی]] باید مورد توجه قرار گیرد. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} این [[حقیقت]] را به برخی از [[مردم]] سرافکنده و پشیمان از [[جهالت]] خود که بعد از ۲۵ سال [[خانه نشینی]]، به خانه وی [[هجوم]] میبرند و از وی میخواهند تا زمام امور را به دست گیرد این گونه بیان فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا وَ الذِی فَلَقَ الْحَبهَ وَ بَرَأَ النسَمَهَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجهِ بِوُجُودِ الناصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلا یُقَاروا عَلَی کِظهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَولِهَا و…"}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه سوم (شقشقیه)، ص۴۹.</ref>؛ [[آگاه]] باشید! به خدایی که دانه را شکافت و [[انسان]] را آفرید، اگر نه این بود که جمعیت بسیاری گِرداگِردم را گرفته و به [[یاری]] ام [[قیام]] کردهاند و از این جهت [[حجت]] تمام شده است و اگر نبود [[عهد]] و مسئولیتی که [[خداوند]] از [[علما]] و [[دانشمندان]] هر [[جامعه]] گرفته که در برابر شکم خوارگی [[ستمگران]] و [[گرسنگی]] ستمدیدگان [[سکوت]] نکنند؛ من مهار شتر [[خلافت]] را رها میساختم و از آن صرف نظر مینمودم و آخر آن را با جام آغازش سیراب میکردم. این بیان میرساند که [[حضرت]] آن گاه حاضر شد به دنبال [[خلافت]] رود و آن را بپذیرد که [[مردم]] دور او را گرفتند و [[حضرت]] را [[یاری]] رساندند. [[تاریخ]] نیز به روشنی [[گواه]] است هرگاه شرط سوم و چهارم برای [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} فراهم میشد، از هیچ گونه تلاشی برای برپایی [[عدالت]] فروگذار نبودند. حال این سؤال پیش میآید که این حالت عطش و تقاضا را چه عاملی باید ایجاد کند؟ در پاسخ میگوییم: بخشی از آن را گذشت زمان، پدید میآورد و بدون آن ممکن نیست؛ اما بخش دیگری بستگی به پرورش و [[آموزش]] بر اساس [[آموزههای دینی]] دارد. باید با [[رستاخیز]] [[فکری]] که از طرف [[اندیشمندان]] با [[ایمان]] و آگاهان [[مسئول]] [[جامعه]] به وجود میآید، [[یاران]] و [[یاوران]] آن [[حضرت]] فراهم شده و [[جامعه جهانی]] در درون خود به [[موعود]] [[منجی]] احساس [[نیاز]] کند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۳۸-۴۸.</ref>. | ۱. '''وجود برنامه و طرحی جامع و متعالی''': برای هر تحولی بزرگ، باید پیش از هر [[اقدام]]، چهارچوب آن ترسیم گردد و اهداف آن، مشخص شود. [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} به عنوان بزرگترین و گستردهترین تحول در [[جامعه بشری]]، پیش از هر چیز دارای برنامهای متناسب با [[عظمت]] و گستره آن است؛ چراکه بدون آن نمیتوان جامعهای کوچک را [[اداره]] کرد، چه رسد به جامعهای به گستردگی همه انسانهای کره [[زمین]]. [[آموزههای اسلامی]] بیانگر این [[حقیقت]] است که [[موعود]] [[منجی]]، هیچ برنامه و طرحی ندارد؛ جز آنچه که به دست [[آخرین پیامبر]] [[الهی]] در میان [[انسانها]] به [[امانت]] سپرده شده است. حال چنانچه در بعضی از [[روایات]]، سخن از [[دستورات]] نو در [[عصر ظهور]] به میان آمده، رفع پیرایههایی است که [[آموزههای دینی]] را در بر میگیرد؛ از اینرو در آن زمان [[دستورات]] اصیل [[دینی]] برای [[مردمان]]، اموری نوین مینماید. [[خداوند متعال]] در [[آیات قرآن]]، همه نیازهای اساسی [[انسانها]] را در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] تا [[قیامت]]، بیان فرموده است و [[پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{ع}} در موارد لازم، [[آیات الهی]] را در حد [[فهم]] مخاطبان بیان کردهاند. در [[روایات]] فراوانی نیز تأکید شده که [[حضرت]] [[پس از ظهور]]، به طور دقیق به [[دستورات]] [[خداوند]] و [[سنت پیامبر خاتم]] {{صل}} عمل خواهد کرد. [[محمد بن مسلم]] گوید: درباره [[قائم]] {{ع}} از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم که: وقتی [[قیام]] میکند به کدام روش بین [[مردم]] [[حکومت]] میکند؟ فرمود: {{متن حدیث|"بِسِیرَهِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللهِ {{صل}}حَتی یُظْهِرَ الْإِسْلَام"}}<ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۴.</ref>؛ به روش و سیرهای که [[پیامبر]] بدان عمل کرد تا آنکه [[اسلام]] را پیروز کند. | ||
* از این شرط سه مطلب به دست میآید: | |||
** [[هدف]] نهایی از [[ظهور]] و [[حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}}، تحقق نقشه کامل [[اسلام]] است که در آن هیچ [[ظلم]] و ستمی وجود ندارد. | |||
** این نقشه فقط به هنگام [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} عملی میشود و اگر بخواهد در آن روز هم قابل [[اجرا]] نباشد، دیگر در هیچ زمانی محقق نخواهد شد و [[گسترش عدالت]] در روز [[موعود]]، محال و ممتنع میشود. | |||
** پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای [[مردم]] روشن باشد و از آن [[آگاهی]] داشته باشند<ref>سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ص۴۹۶.</ref>. | |||
:::::۲.'''وجود [[رهبر]] و [[هدایتگری]] [[شایسته]] و [[معصوم]]''': [[ظهور]] و [[قیام جهانی حضرت مهدی]] {{ع}}، همچون همه حرکتهای [[اجتماعی]] و گروهی، [[نیازمند]] [[رهبری]] است که بتواند با بهره مندی از تواناییهای روحی و جسمی، سکان این [[کشتی]] بزرگ را در دست گیرد و آن را تا ساحل [[نجات]] [[رهبری]] کند. از آنجایی که این [[انقلاب]] و [[قیام]] در نوع خود بیمانند است، [[رهبر]] آن نیز میبایست دارای ویژگیهای برجسته و متناسب با آن باشد. گفتنی است انسا نها ناگزیر از [[زندگی]] اجتماعیاند که در آن برای برپایی [[قانون]]، [[نیازمند]] [[رهبر]] و [[حاکم]] هستند<ref>امیر مؤمنان علی {{ع}}، درباره اهمیت وجود رهبر در هر جامعه فرمود: {{متن حدیث|"…وَ إِنهُ لَا بُد لِلناسِ مِنْ أَمِیرٍ بَر أَوْ فَاجِر…"}}؛ "… و همانا مردم ناگزیرند از داشتن زمامدار؛ چه نیکوکار و چه بدکار…": سید رضی، نهج البلاغه، خطبه۴۰.</ref>. البته اگر در [[زندگی]] به دنبال [[سعادت]] باشند، ناگزیر این [[رهبر]] باید دارای ویژگیها و شایستگیهایی باشد. بنابراین، این شرط به هنگام تحلیل به دو شرط زیر تقسیم میشود: | |||
# وجود [[رهبر]] برای این [[نهضت]] جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد. | |||
# این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح یک [[حکومت جهانی]] را داشته باشد. | |||
۳. '''وجود گروهی از انسانهای [[پاکدل]] و [[فداکار]]''': با توجه به گستره [[انقلاب مهدوی]]، باید انسانهای [[توانمندی]] باشند که [[رهبر انقلاب]] را در رسیدن به [[هدف]] [[یاری]] کنند؛ آنان در اوج [[تقوا]] به سر میبرند و برای [[دفاع]] همه جانبه از برنامه [[امام]] [[آمادگی]] دارند؛ چرا که بنای [[خداوند]] بر آن است که به جز مواردی که خود [[صلاح]] میداند، امور بر مجرای طبیعی جریان یابد. به عبارت روشن تر: از [[سنتهای الهی]] است که همواره [[مردم]] را در [[یاری]] [[رهبران]] و [[پیامبران]] خود شریک و سهیم کند؛ از اینرو [[پیامبران الهی]] {{ع}} در رساندن [[پیام]] خویش به [[مردم]]، از یارانی [[کمک]] گرفتهاند. در [[آیات قرآن]] به نمونههای فراوانی از این [[یاری]] گری اشاره شده است<ref>نک: آل عمران، آیه ۵۲ و ۸۱؛ صف، آیه ۱۴؛ محمد، آیه ۷.</ref>. یکی از دلیلهایی که عموم [[پیشوایان معصوم]]، دست به [[اقدام]] جدی برای برپایی [[حکومت]] نزدند، نبود [[یاران]] کافی برای [[همراهی]] ایشان در این مسیر بود. به عنوان مثال [[امیر مؤمنان]] {{ع}} ۲۵ سال [[سکوت]] تلخ و طاقتفرسا را [[تحمل]] کرد؛ [[امام مجتبی]] {{ع}} ناگزیر تن به [[صلح]] داد؛ [[امام حسین]] {{ع}} مظلومانه در سختترین شرایط به [[شهادت]] رسید؛ [[امام سجاد]] و [[امامان]] پس از وی تا [[امام عسکری]] {{ع}}، همگی از [[حق]] [[حاکمیت]] خود بر [[جامعه]] [[محروم]] ماندند و هرگز برای بازپس گیری [[خلافت ظاهری]] و به عهده گرفتن [[حکومت]] و [[هدایت]] [[جامعه]]، [[اقدام]] [[نظامی]] و [[قیام]] آشکار انجام ندادند. در این دوران فقط به دو مرحله میتوان اشاره کرد که با حضور جمعی از [[یاران]]، [[امامان معصوم]] {{ع}} دست به اقدامی محدود زدند: نخست دوران پنج ساله [[حکومت]] [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} و دیگر [[قیام]] [[تاریخی]] [[امام حسین]] {{ع}} است. آنان خود میفرمودند: اگر یارانی [[استوار]] داشتند هرگز از [[قیام]] بر علیه [[ستم]] و [[ستمگران]] باز نمینشستند. البته منظور از [[یاران]]، همانا [[شیعیان راستین]] و [[ثابت قدم]] بود که در [[حمایت]] از [[امامان معصوم]] {{ع}} و اهداف ایشان، از هیچ تلاشی فروگذار نبودند و این گونه [[یاران]] بس اندک بودند. [[مأمون]] رقی میگوید: [[خدمت]] [[امام صادق]] {{ع}} بودم، ناگهان، سهل بن [[حسن]] [[خراسانی]] وارد شد و بر [[امام]] [[سلام]] کرد و گوشهای نشست، سپس عرض کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[رأفت]] و [[رحمت]] از آن شماست و شما [[اهل بیت]]، سزاوار [[پیشوایی]] و [[امامت]] هستید؛ چه چیز شما را در جهت [[دفاع]] از [[حق]] خود بازمیدارد. در حالی که یکصد هزار [[شمشیر]] [[زن]] دارید؟ [[حضرت]] به وی فرمود: "بنشین." سپس [[دستور]] داد تنور را روشن کنند. به او [[فرمان]] داد، تا وارد تنور شود و میان شعلههای آن بنشیند. [[خراسانی]]، عذر آورد و عرض کرد: سرورم! مرا در [[آتش]]، معذب مگردان و ببخش و از آنچه گفتم، معاف دار. [[حضرت]] او را معاف داشت. در این میان، [[هارون مکی]] یکی از [[یاران]] [[حضرت]] که کفش خود را به دست گرفته بود وارد شد و به [[حضرت]] عرض [[سلام]] کرد. [[امام]] به او فرمود: کفش خود را رها کن و وارد تنور شو و در آن بنشین. او نیز [[اطاعت]] کرده و بیدرنگ وارد تنور شد و در آن نشست. [[حضرت]]، به سخن خود با مرد [[خراسانی]] ادامه داد و اوضاع خطه [[خراسان]] را چنان برای [[خراسانی]] تشریح میکرد که گویی [[حضرت]] خود، در آنجا حضور داشته است. سپس به آن شخص فرمود: برخیز و داخل تنور را بنگر. آن شخص میگوید: وقتی به داخل تنور نگاه افکندم، [[یار]] [[امام]] را صحیح و سالم دیدم که راحت در آن نشسته است! سپس از تنور خارج شد و بر ما [[سلام]] کرد. [[امام]]، به مرد [[خراسانی]] فرمود: چند نفر همانند این شخص ([[هارون مکی]]) در [[خراسان]] یافت میشود؟ عرض کرد: به [[خدا]] [[سوگند]]! حتی یک نفر نیز وجود ندارد. فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا إِنا لَا نَخْرُجُ فِی زَمَانٍ لَا نَجِدُ فِیهِ خَمْسَهً مُعَاضِدِینَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ"}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص۲۳۷؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>؛ [[آگاه]] باشید! تا آن زمان که حتی [[پنج تن]] [[یاور]] نداشته باشیم، هرگز دست به [[قیام]] نخواهیم زد؛ ما آگاهتر از شماییم که چه زمانی [[قیام]] کنیم. در [[حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} همچون همه حرکتهای [[اصلاح]] گرایانه، بهره مندی از [[یاران]]، امری ناگزیر خواهد بود؛ چرا که [[خداوند]] [[اراده]] فرموده آن [[قیام جهانی]] را به طور عمده در مجرای طبیعی و اسباب و [[علل]] عادی جریان دهد<ref>در بحث امدادهای غیبی اشاره خواهد شد.</ref>. این [[یاران]] و [[یاوران]] در [[روایات]] با ویژگیهایی معرفی شدهاند<ref>به دلیل اهمیت این بحث در آینده به طور مفصل به آن میپردازیم.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|"لا یخرج القائم {{ع}} فی أَقَلَّ مِنْ الفئه وَ لَا یکون الفئه أَقَلَّ مِنْ عُشْرَهُ آلَافٍ"}}<ref>محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۳۴، شماره ۴۴۴.</ref>؛ [[قائم]] با کمتر از "فئه" [[خروج]] نمیکند و فئه کمتر از ده هزار نیست. [[ابو بصیر]] گوید: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"لَا یَخْرُجُ الْقَائِمُ {{ع}} حَتی یَکُونَ تَکْمِلَهُ الْحَلْقَهِ قُلْتُ وَ کَمْ تَکْمِلَهُ الْحَلْقَهِ قَالَ عَشَرَهُ آلَافٍ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۷، ح۲.</ref>؛ [[قائم]] [[خروج]] نخواهد کرد، مگر حلقه [[سپاه]] به کمال و تمام رسیده، عرض کردم: آنکه حلقه بدان کامل شود، چقدر است؟ فرمود: ده هزار است<ref>این روایت نگرانی کسانی که میگویند با توجه به شمار اندک ۳۱۳ بعید مینماید ما در شمار یاران خاص آن حضرت باشیم را بر طرف میکند چرا که آن حضرت پس از ۳۱۳ نفر شمار فراوانی یاور خواهد داشت.</ref>. [[عبد العظیم حسنی]] گوید: به [[امام جواد]] {{ع}}گفتم: امیدوارم شما [[قائم]] [[اهل البیت]] [[محمد]] {{ع}} باشید. کسی که [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید؛ همچنان که آکنده از [[ظلم و جور]] شده باشد. فرمود: ای أبو القاسم! هیچ یک از ما نیست، جز آنکه [[قائم]] به امر [[خدای تعالی]] و [[هادی]] به [[دین الهی]] است. اما قائمی که [[خدای تعالی]] به وسیله او [[زمین]] را از اهل [[کفر]] و [[انکار]] [[پاک]] میکند و آن را پر از [[عدل و داد]] میکند؛ کسی است که ولادتش بر [[مردم]] پوشیده و شخصش از ایشان نهان… و از اصحابش [[سیصد و سیزده]] تن به تعداد [[اصحاب بدر]]، از دورترین نقاط [[زمین]] به گرد او فراهم آیند و این همان قول [[خدای تعالی]] است که فرمود: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>بقره، آیه ۱۴۸.</ref>؛ و چون این تعداد از اهل [[اخلاص]] به گرد او فراهم آیند، [[خدای تعالی]] امرش را ظاهر سازد و چون "[[عقد]]" که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد، به [[اذن]] [[خدای تعالی]] [[قیام]] کند و [[دشمنان]] [[خدا]] را بکشد تا [[خدای تعالی]] [[خشنود]] گردد<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۷.</ref>. بر این اساس تعداد ۳۱۳ تن شاید اشاره به [[شرط ظهور]] باشد و پس از آنکه [[ظهور]] اتفاق افتاد، فراهم آمدن [[یاوران]]، سرآغازی بر [[قیام جهانی]] آن [[حضرت]] خواهد بود. | |||
۴.'''احساس [[نیاز]] در [[جامعه جهانی]]''': از آنجایی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} برای همه [[مردم]] [[دنیا]] است، باید با [[نیاز]] و پذیرش عمومی آنان همراه باشد. پس تا آن گاه که عموم [[جامعه جهانی]] احساس [[نیاز]] نکنند، [[حضرت]] [[ظهور]] نخواهد کرد. به عبارت دیگر [[مردم]] [[جهان]]، باید به [[قدر]] کافی تلخی این وضع نابسامان و [[بیعدالتیها]] را بچشند و نارسایی و [[ضعف]] [[قوانین]] بشری را برای اجرای [[عدالت اجتماعی]] [[درک]] کنند و این [[حقیقت]] را بیابند که فقط در سایه اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خود ساخته [[انسانها]]، مشکل [[جهان]] حل نمیشود؛ بلکه باید انسانی [[الهی]] باشد که همه نابسامانیها را برطرف کند. برای رسیدن به این [[هدف]] بزرگ، اصول و نظاماتی تازه لازم است که متکی به ارزشهای انسانی و [[ایمان]] و عواطف بشری و [[اخلاق]] باشد؛ نه فقط اصول خشک و بیروح و نارسای مادی. به تعبیر دیگر، تا در [[مردم]] [[جهان]] تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی، مفید و مؤثر نخواهد بود که [[قانون]] "عرضه و تقاضا"، بیش از آنچه در مسائل [[اقتصادی]] مورد توجه است، در مسائل [[اجتماعی]] باید مورد توجه قرار گیرد. [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} این [[حقیقت]] را به برخی از [[مردم]] سرافکنده و پشیمان از [[جهالت]] خود که بعد از ۲۵ سال [[خانه نشینی]]، به خانه وی [[هجوم]] میبرند و از وی میخواهند تا زمام امور را به دست گیرد این گونه بیان فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا وَ الذِی فَلَقَ الْحَبهَ وَ بَرَأَ النسَمَهَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجهِ بِوُجُودِ الناصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلا یُقَاروا عَلَی کِظهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَولِهَا و…"}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه سوم (شقشقیه)، ص۴۹.</ref>؛ [[آگاه]] باشید! به خدایی که دانه را شکافت و [[انسان]] را آفرید، اگر نه این بود که جمعیت بسیاری گِرداگِردم را گرفته و به [[یاری]] ام [[قیام]] کردهاند و از این جهت [[حجت]] تمام شده است و اگر نبود [[عهد]] و مسئولیتی که [[خداوند]] از [[علما]] و [[دانشمندان]] هر [[جامعه]] گرفته که در برابر شکم خوارگی [[ستمگران]] و [[گرسنگی]] ستمدیدگان [[سکوت]] نکنند؛ من مهار شتر [[خلافت]] را رها میساختم و از آن صرف نظر مینمودم و آخر آن را با جام آغازش سیراب میکردم. این بیان میرساند که [[حضرت]] آن گاه حاضر شد به دنبال [[خلافت]] رود و آن را بپذیرد که [[مردم]] دور او را گرفتند و [[حضرت]] را [[یاری]] رساندند. [[تاریخ]] نیز به روشنی [[گواه]] است هرگاه شرط سوم و چهارم برای [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} فراهم میشد، از هیچ گونه تلاشی برای برپایی [[عدالت]] فروگذار نبودند. حال این سؤال پیش میآید که این حالت عطش و تقاضا را چه عاملی باید ایجاد کند؟ در پاسخ میگوییم: بخشی از آن را گذشت زمان، پدید میآورد و بدون آن ممکن نیست؛ اما بخش دیگری بستگی به پرورش و [[آموزش]] بر اساس [[آموزههای دینی]] دارد. باید با [[رستاخیز]] [[فکری]] که از طرف [[اندیشمندان]] با [[ایمان]] و آگاهان [[مسئول]] [[جامعه]] به وجود میآید، [[یاران]] و [[یاوران]] آن [[حضرت]] فراهم شده و [[جامعه جهانی]] در درون خود به [[موعود]] [[منجی]] احساس [[نیاز]] کند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۳۸-۴۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۵۸: | ||
«مقصود از [[شرایط ظهور]]، همان شرایطی است که تحقّق روز [[موعود]] متوقّف بر آنها است، و گسترش [[عدالت]] جهانی به آنها وابستگی دارد. و میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست: | «مقصود از [[شرایط ظهور]]، همان شرایطی است که تحقّق روز [[موعود]] متوقّف بر آنها است، و گسترش [[عدالت]] جهانی به آنها وابستگی دارد. و میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست: | ||
#'''شرط اوّل''': وجود طرح و برنامه عادلانه کاملی، که [[عدالت]] [[خالص]] واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای [[انسانیت]] [[سعادت]] و خوشی به بار آورد، و تضمین کننده [[سعادت]] دنیوی و اخروی [[انسان]] باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، [[عدالت]] [[کامل]] متحقق نخواهد شد. | # '''شرط اوّل''': وجود طرح و برنامه عادلانه کاملی، که [[عدالت]] [[خالص]] واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای [[انسانیت]] [[سعادت]] و خوشی به بار آورد، و تضمین کننده [[سعادت]] دنیوی و اخروی [[انسان]] باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، [[عدالت]] [[کامل]] متحقق نخواهد شد. | ||
#'''شرط دوّم''': وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[شایسته]] و بزرگ که [[شایستگی]] [[رهبری]] همهجانبه آن روز را داشته باشد، که وجود دارد. | # '''شرط دوّم''': وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[شایسته]] و بزرگ که [[شایستگی]] [[رهبری]] همهجانبه آن روز را داشته باشد، که وجود دارد. | ||
#'''شرط سوّم''': وجود [[یاران]] همکار و همفکر و پایدار، در رکاب آن [[رهبر]] واحد. برای پیاده کردن جهانی نیاز به یار و پشتیبان میباشد تا با همکاری آنان بتوان به صورتی طبیعی و عادی به گسترش [[عدل]] و داد پرداخت. ویژگیهایی را که این افراد میبایست واجد باشند، در همین شرط نهفته است. زیرا این افراد باید دارای خصوصیات معینی باشند تا بتوانند آن کار مهمّ را انجام دهند، وگرنه هرگونه پشتیبانی [[کفایت]] نمیکند. | # '''شرط سوّم''': وجود [[یاران]] همکار و همفکر و پایدار، در رکاب آن [[رهبر]] واحد. برای پیاده کردن جهانی نیاز به یار و پشتیبان میباشد تا با همکاری آنان بتوان به صورتی طبیعی و عادی به گسترش [[عدل]] و داد پرداخت. ویژگیهایی را که این افراد میبایست واجد باشند، در همین شرط نهفته است. زیرا این افراد باید دارای خصوصیات معینی باشند تا بتوانند آن کار مهمّ را انجام دهند، وگرنه هرگونه پشتیبانی [[کفایت]] نمیکند. | ||
#'''شرط چهارم''': وجود تودههای مردمی که در سطحی کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] باشند، تا در نخستین مرحله [[موعود]] گروههای اوّلیه [[پیروان]] [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} را تشکیل دهند. زیرا آن افراد با [[اخلاص]] درجه یک که شرط سوّم باوجود آنها محقّق میشد، گروه پیشرو جبهه [[جنگ]] جهانی هستند؛ ولی چنانچه بخواهند آن نقشه [[عدالت جهانی]] را پیاده کنند، میبایست جمعیت بیشتری داشته باشند تا در آغاز، زمینهای برای پذیرش آن برنامه باشند و از [[جامعه]] آنان شروع شود. | # '''شرط چهارم''': وجود تودههای مردمی که در سطحی کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] باشند، تا در نخستین مرحله [[موعود]] گروههای اوّلیه [[پیروان]] [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} را تشکیل دهند. زیرا آن افراد با [[اخلاص]] درجه یک که شرط سوّم باوجود آنها محقّق میشد، گروه پیشرو جبهه [[جنگ]] جهانی هستند؛ ولی چنانچه بخواهند آن نقشه [[عدالت جهانی]] را پیاده کنند، میبایست جمعیت بیشتری داشته باشند تا در آغاز، زمینهای برای پذیرش آن برنامه باشند و از [[جامعه]] آنان شروع شود. | ||
لازم به ذکر است که شرایط چهارگانه فوق، مربوط به پیاده کردن [[عدالت]] [[خالص]] در روز [[موعود]] است، ولی چنانچه نسبت به [[شرایط ظهور]] بسنجیم، یکی از آنها که وجود [[رهبر]] باشد کم میشود و سه شرط دیگر باقی میماند، زیرا معنی [[ظهور]] آن است که فرد آماده [[قیام]] در آنروز، وجود دارد که میخواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوّم را ضمنی پذیرفتهایم و خواهناخواه سه شرط بیشتر باقی نمیماند. | |||
و امّا اینکه، [[شرایط ظهور]] چه تفاوتهایی با [[علایم ظهور]] دارند؟ باید گفت که: | |||
* '''اوّلین تفاوت''' در این است که وابستگی [[ظهور]] به شرایط، یک نوع وابستگی واقعی است، ولی وابستگی به نشانهها و علایم وابستگی از جهت [[کشف]] و اعلام است، نه به عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی. | |||
*'''اوّلین تفاوت''' در این است که وابستگی [[ظهور]] به شرایط، یک نوع وابستگی واقعی است، ولی وابستگی به نشانهها و علایم وابستگی از جهت [[کشف]] و اعلام است، نه به عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی. | * '''تفاوت دوّم''' این است که [[علایم ظهور]]، عبارت از چندین رویداد و حادثه است که گاهی نیز به [[ظهور]] پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی در بین آنها و [[ظهور]]، تحقّق همه آنها پیش از [[ظهور]] میباشد. امّا [[شرایط ظهور]] به اعتبار برنامهریزی طولانی الهی، با [[ظهور]] رابطه واقعی داشته و سبب پیدایش آن میباشند. | ||
*'''تفاوت دوّم''' این است که [[علایم ظهور]]، عبارت از چندین رویداد و حادثه است که گاهی نیز به [[ظهور]] پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی در بین آنها و [[ظهور]]، تحقّق همه آنها پیش از [[ظهور]] میباشد. امّا [[شرایط ظهور]] به اعتبار برنامهریزی طولانی الهی، با [[ظهور]] رابطه واقعی داشته و سبب پیدایش آن میباشند. | * '''تفاوت سوّم''' اینکه، نشانهها لزومی ندارد حتما در یک زمان به یکدیگر واقع شوند بلکه یک نشانه در یک زمان پدید میآید و پایان میپذیرد. البته گاهی هم به طور تصادفی در یک زمان چندین نشانه باهم پدید میآیند. امّا شرایط باید با یکدیگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب [[ظهور]] شوند، و به تدریج ایجاد شده و آنچه که وجود مییابد استمرار داشته و از بین نرود. | ||
*'''تفاوت سوّم''' اینکه، نشانهها لزومی ندارد حتما در یک زمان به یکدیگر واقع شوند بلکه یک نشانه در یک زمان پدید میآید و پایان میپذیرد. البته گاهی هم به طور تصادفی در یک زمان چندین نشانه باهم پدید میآیند. امّا شرایط باید با یکدیگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب [[ظهور]] شوند، و به تدریج ایجاد شده و آنچه که وجود مییابد استمرار داشته و از بین نرود. | * '''تفاوت چهارم''' اینکه، تمامی علامات، پیش از [[ظهور]] پدید آمده و از بین میرود؛ لکن شرایط به طور [[کامل]] به وجود نمیآیند مگر نزدیک [[ظهور]] و یا به هنگام وقوع آن و ممکن نیست که از بین بروند. | ||
*'''تفاوت چهارم''' اینکه، تمامی علامات، پیش از [[ظهور]] پدید آمده و از بین میرود؛ لکن شرایط به طور [[کامل]] به وجود نمیآیند مگر نزدیک [[ظهور]] و یا به هنگام وقوع آن و ممکن نیست که از بین بروند. | * '''تفاوت پنجم''' اینکه، [[علایم ظهور]] را میتوان شناسایی کرد، و میتوانیم بفهمیم که کدام یک از آنها تاکنون موجود شده، و کدامیک هنوز موجود نگشته است. امّا به شرایط نمیتوان کاملا و در یک زمان پیش از [[ظهور]]، دست یافت، و یا آنها را حاصل کرد. زیرا برخی از آن شرایط، وجود تعداد کافی از افراد آزموده و بااخلاص، در سطح [[جهان]] بوده، و بررسی درست و شناسایی آنها برای اشخاص عادی امکانپذیر نیست<ref> برای آگاهی بیشتر به کتاب تاریخ غیبت کبری تألیف سید محمد صدر، ص ۴۸۹ به بعد مراجعه شود.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸.</ref>. | ||
*'''تفاوت پنجم''' اینکه، [[علایم ظهور]] را میتوان شناسایی کرد، و میتوانیم بفهمیم که کدام یک از آنها تاکنون موجود شده، و کدامیک هنوز موجود نگشته است. امّا به شرایط نمیتوان کاملا و در یک زمان پیش از [[ظهور]]، دست یافت، و یا آنها را حاصل کرد. زیرا برخی از آن شرایط، وجود تعداد کافی از افراد آزموده و بااخلاص، در سطح [[جهان]] بوده، و بررسی درست و شناسایی آنها برای اشخاص عادی امکانپذیر نیست<ref> برای آگاهی بیشتر به کتاب تاریخ غیبت کبری تألیف سید محمد صدر، ص ۴۸۹ به بعد مراجعه شود.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۷۸: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی علیپور]]'''، در مقاله ''«[[ظهور (مقاله)|ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی علیپور]]'''، در مقاله ''«[[ظهور (مقاله)|ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[شرایط ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور [[کامل]] برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادیترین آنها عبارتند از: | «[[شرایط ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} به طور [[کامل]] برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادیترین آنها عبارتند از: | ||
#وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، [[عدل]] واقعی را در [[جهان]] برپا سازد و [[سعادت]] و کمال [[آدمیان]] را به ارمغان آورد؛ | # وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، [[عدل]] واقعی را در [[جهان]] برپا سازد و [[سعادت]] و کمال [[آدمیان]] را به ارمغان آورد؛ | ||
#وجود [[رهبر]] و [[هدایتگری]] بزرگ، [[شایسته]] و [[معصوم]] که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شده است؛ | # وجود [[رهبر]] و [[هدایتگری]] بزرگ، [[شایسته]] و [[معصوم]] که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شده است؛ | ||
#وجود گروهی از انسانهای پاکدل و [[فداکار]] که در اوج [[تقوا]] به سر میبرند و برای [[دفاع]] همه جانبه از برنامه الهی و [[امام]] [[معصوم]] [[آمادگی]] دارد.<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.</ref> | # وجود گروهی از انسانهای پاکدل و [[فداکار]] که در اوج [[تقوا]] به سر میبرند و برای [[دفاع]] همه جانبه از برنامه الهی و [[امام]] [[معصوم]] [[آمادگی]] دارد.<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.</ref> | ||
*بی [[تردید]]، برای پدید آمدن [[ظهور]] باید این شرایط محقق شوند. [[وحی]] و [[روایات]] [[متواتر]] و قطعی، بر تحقق یافتن شرطهای اول و دوم گواهی میدهند. شرط نخست با [[بعثت]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. شرط دوم نیز با تولد [[فرزند]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سال ۲۵۵هجری قمری تحقق یافت. آنچه اکنون رخ نداده، شرط سوم است. برای تحقق این شرط باید در جهت [[تربیت]] [[نفوس]] خویش و دیگران کوشید. البته افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود پارهای شرایط نامشخص دیگر نیز قوی مینماید. بیتردید، باید همه آن شرایط واقع شود تا [[زمینه ظهور]] به طور [[کامل]] فراهم آید. برای تصریح در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی [[ظهور]]، [[دعا]] و تضرع در درگاه احدیت بسیار سودمند مینماید. [[معصومان]]{{ع}} و [[مؤمنان]] را به [[دعا]] در این باره [[فرمان]] دادهاند. | * بی [[تردید]]، برای پدید آمدن [[ظهور]] باید این شرایط محقق شوند. [[وحی]] و [[روایات]] [[متواتر]] و قطعی، بر تحقق یافتن شرطهای اول و دوم گواهی میدهند. شرط نخست با [[بعثت]] [[پیامبر خاتم]] {{صل}} محقق شد. شرط دوم نیز با تولد [[فرزند]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} در سال ۲۵۵هجری قمری تحقق یافت. آنچه اکنون رخ نداده، شرط سوم است. برای تحقق این شرط باید در جهت [[تربیت]] [[نفوس]] خویش و دیگران کوشید. البته افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود پارهای شرایط نامشخص دیگر نیز قوی مینماید. بیتردید، باید همه آن شرایط واقع شود تا [[زمینه ظهور]] به طور [[کامل]] فراهم آید. برای تصریح در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی [[ظهور]]، [[دعا]] و تضرع در درگاه احدیت بسیار سودمند مینماید. [[معصومان]] {{ع}} و [[مؤمنان]] را به [[دعا]] در این باره [[فرمان]] دادهاند. | ||
*گاه اموری چون وضعیت اسفبار و آکنده از [[ستم]] [[جهان]] نیز از [[شرایط ظهور]] شمرده میشود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقق این شرط کوشید و به ترویج [[فساد]] دست یازید، تا پردههای [[غیبت]] سریعتر کنار رود و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} واقع شود. در نادرستی این پندار [[تردید]] نیست، زیرا بسیاری از این پدیده هایی که ممکن است از شرایط تلقی شوند، در شمار نشانه های [[ظهور]] جای دارند و [[ظهور]] بر آنها متوقف نیست؛ به عبارت دیگر، شرط بودن [[ستم]] فراگیر برای [[ظهور]] قابل تأمل مینماید و میتوان این پدیده را از [[نشانههای ظهور]] به شمار آورد. حتی اگر آن از [[شرایط ظهور]] باشد، میتوان ادعا کرد که در شمار شرایط به معنای مصطلح نمیگنجد، زیرا ارتباط آن با [[ظهور]] از نوع ارتباط سبب و مسبب نیست. افزون بر این، حتی اگر [[ستم]] فراگیر شرط اصطلاحی [[ظهور]] به شمار آید، در هم گونی آن با دیگر شرطها و [[لزوم]] [[تلاش]] برای تحقق آن [[تردید]]. هست، زیرا به نظر میرسد شرط قهری و تکوینی است؛ یعنی [[جهان]] به رغم [[تلاش]] [[مؤمنان]] دلسوز به سمت [[ستم]] فراگیر پیش میرود. [[مؤمنان]] باید [[وظیفه]] خویش را انجام دهند و [[تکلیف]] الهی اهل [[ایمان]] را بیآنکه در نتیجه بیندیشند به جای آورند، زیرا نتیجه ندادن و توفيق نیافتن، سبب سقوط [[تکلیف]] نمیشود»<ref>[[مهدی علیپور|علیپور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰.</ref>. | * گاه اموری چون وضعیت اسفبار و آکنده از [[ستم]] [[جهان]] نیز از [[شرایط ظهور]] شمرده میشود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقق این شرط کوشید و به ترویج [[فساد]] دست یازید، تا پردههای [[غیبت]] سریعتر کنار رود و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} واقع شود. در نادرستی این پندار [[تردید]] نیست، زیرا بسیاری از این پدیده هایی که ممکن است از شرایط تلقی شوند، در شمار نشانه های [[ظهور]] جای دارند و [[ظهور]] بر آنها متوقف نیست؛ به عبارت دیگر، شرط بودن [[ستم]] فراگیر برای [[ظهور]] قابل تأمل مینماید و میتوان این پدیده را از [[نشانههای ظهور]] به شمار آورد. حتی اگر آن از [[شرایط ظهور]] باشد، میتوان ادعا کرد که در شمار شرایط به معنای مصطلح نمیگنجد، زیرا ارتباط آن با [[ظهور]] از نوع ارتباط سبب و مسبب نیست. افزون بر این، حتی اگر [[ستم]] فراگیر شرط اصطلاحی [[ظهور]] به شمار آید، در هم گونی آن با دیگر شرطها و [[لزوم]] [[تلاش]] برای تحقق آن [[تردید]]. هست، زیرا به نظر میرسد شرط قهری و تکوینی است؛ یعنی [[جهان]] به رغم [[تلاش]] [[مؤمنان]] دلسوز به سمت [[ستم]] فراگیر پیش میرود. [[مؤمنان]] باید [[وظیفه]] خویش را انجام دهند و [[تکلیف]] الهی اهل [[ایمان]] را بیآنکه در نتیجه بیندیشند به جای آورند، زیرا نتیجه ندادن و توفيق نیافتن، سبب سقوط [[تکلیف]] نمیشود»<ref>[[مهدی علیپور|علیپور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۰۳: | خط ۱۹۲: | ||
«شرایط به اموری گفته میشود که تحقق [[ظهور]] وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهوری در کار نخواهد بود. اما علایم و نشانهها، آن دسته رویدادها و حوادثی است که بر اساس گفته [[پیشوایان معصوم]]، قبل و یا [[در آستانه ظهور]] واقع خواهد شد و تحقق هر کدام نوید نزدیک بودن [[قیام]] [[حضرت]] را میدهد. بر این اساس [[انقلاب جهانی]] [[امام]] علاوه بر اینکه دارای علایم و نشانههایی است که پیش از وقوع آن روی میدهد، دارای یک سری شرایط و بایستههایی است که با تحقق آنها، [[قیام]] اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با این [[انقلاب]] و یا هر [[انقلاب]] واقعی دیگر، چند شرط متصور است. | «شرایط به اموری گفته میشود که تحقق [[ظهور]] وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهوری در کار نخواهد بود. اما علایم و نشانهها، آن دسته رویدادها و حوادثی است که بر اساس گفته [[پیشوایان معصوم]]، قبل و یا [[در آستانه ظهور]] واقع خواهد شد و تحقق هر کدام نوید نزدیک بودن [[قیام]] [[حضرت]] را میدهد. بر این اساس [[انقلاب جهانی]] [[امام]] علاوه بر اینکه دارای علایم و نشانههایی است که پیش از وقوع آن روی میدهد، دارای یک سری شرایط و بایستههایی است که با تحقق آنها، [[قیام]] اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با این [[انقلاب]] و یا هر [[انقلاب]] واقعی دیگر، چند شرط متصور است. | ||
*'''۱. شرط اول [[قانون]] و برنامه کامل و جامع:''' میدانیم که زندگی بشری به خصوص در عصر حاضر با کاستیها و دشواریهای فراوانی روبهرو بوده و مهمترین خواستهها و نیازهایش از جمله [[عدالت]]، [[معنویت]] و [[رفاه]] واقعی است هیچ [[مکتب]] و [[دولت]] و انقلابی نیز نتوانسته به طور اساسی مشکلات [[بشر]] را برطرف کند و اگر موفقیتی داشته در بعضی از ابعاد و محدود بوده است. در واقع برای رفع همه کاستیها و تحقق اهداف عالی [[جامعه بشری]] نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچیک از مکاتب و نحلههای بشری نتوانستهاند آن را ارائه دهند و این تنها در [[کتاب آسمانی]] "[[قرآن]]" وجود دارد که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} مبین آن و تحققبخش تمامی آموزههای آن با یک [[انقلاب جهانی]] خواهد بود. | * '''۱. شرط اول [[قانون]] و برنامه کامل و جامع:''' میدانیم که زندگی بشری به خصوص در عصر حاضر با کاستیها و دشواریهای فراوانی روبهرو بوده و مهمترین خواستهها و نیازهایش از جمله [[عدالت]]، [[معنویت]] و [[رفاه]] واقعی است هیچ [[مکتب]] و [[دولت]] و انقلابی نیز نتوانسته به طور اساسی مشکلات [[بشر]] را برطرف کند و اگر موفقیتی داشته در بعضی از ابعاد و محدود بوده است. در واقع برای رفع همه کاستیها و تحقق اهداف عالی [[جامعه بشری]] نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچیک از مکاتب و نحلههای بشری نتوانستهاند آن را ارائه دهند و این تنها در [[کتاب آسمانی]] "[[قرآن]]" وجود دارد که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مبین آن و تحققبخش تمامی آموزههای آن با یک [[انقلاب جهانی]] خواهد بود. | ||
*یک [[انقلاب]] برای درهم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد: | * یک [[انقلاب]] برای درهم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد: | ||
#برنامهای جامع برای [[مبارزه]] با مشکلات و تغییر وضع موجود. | # برنامهای جامع برای [[مبارزه]] با مشکلات و تغییر وضع موجود. | ||
#[[قانون]] متناسب برای حرکت [[جامعه]] به طرف وضعیت مطلوب و براساس نیازهای واقعی [[جامعه]]. | # [[قانون]] متناسب برای حرکت [[جامعه]] به طرف وضعیت مطلوب و براساس نیازهای واقعی [[جامعه]]. | ||
*[[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این شرط لازم را دارد. برنامه [[انقلاب جهانی]] آن [[حضرت]] [[مبارزه]] پیگر و جدی با [[حکام]] [[جور]] و سردمداران [[فکری]] و نظامی [[جامعه بشری]] و نابودی کامل [[فساد]] و [[ظلم]] و [[کفر]] است. آن [[حضرت]] هم دارای این برنامه و [[هدف]] است و هم براساس پیشبینیهای قرآنی و روایی موفق و پیروز خواهد بود. | * [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز این شرط لازم را دارد. برنامه [[انقلاب جهانی]] آن [[حضرت]] [[مبارزه]] پیگر و جدی با [[حکام]] [[جور]] و سردمداران [[فکری]] و نظامی [[جامعه بشری]] و نابودی کامل [[فساد]] و [[ظلم]] و [[کفر]] است. آن [[حضرت]] هم دارای این برنامه و [[هدف]] است و هم براساس پیشبینیهای قرآنی و روایی موفق و پیروز خواهد بود. | ||
*برنامه [[حضرت]] در قسمت دوم، بر اساس عمل به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] است که کاملترین و [[بهترین]] برنامه زندگی انسانی است. این [[قانون]] جامع، متناسب با همه نیازهای [[جامعه]] و ضامن تمام [[حقوق]] فردی و [[اجتماعی]] در یک [[نظام]] عادلانه حکومتی است. | * برنامه [[حضرت]] در قسمت دوم، بر اساس عمل به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] است که کاملترین و [[بهترین]] برنامه زندگی انسانی است. این [[قانون]] جامع، متناسب با همه نیازهای [[جامعه]] و ضامن تمام [[حقوق]] فردی و [[اجتماعی]] در یک [[نظام]] عادلانه حکومتی است. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "[[سیره]] و [[سنت]] او، [[سنت]] من است [[مردم]] را بر [[دین]] و [[آیین]] من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم [[دعوت]] میکند"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ب ۳۹، ح ۶.</ref>. | * [[پیامبر]] {{صل}} میفرماید: "[[سیره]] و [[سنت]] او، [[سنت]] من است [[مردم]] را بر [[دین]] و [[آیین]] من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم [[دعوت]] میکند"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ب ۳۹، ح ۶.</ref>. | ||
*'''۲. [[رهبری]] مقتدر و توانمند:''' شرط دیگر برای پیدایش یک [[انقلاب]] وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از اهداف، برنامهها، زمینهها و موانع، با مدیریتی صحیح و [[قاطع]]، حرکت انقلابی را راهبری کند و تا آخرین [[نفس]] ادامه دهد. همچنین بتواند [[فرمان]] روایی [[جهان]] را در دست گرفته و [[عدالت]] را در آن گسترش دهد. [[انقلاب]] عظیم [[مهدوی]]، به [[یقین]] دارای این شرط است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} با توجه به [[مقام]] امامتشان، مسلما [[شایستگی]] چنین منصبی را دارد و میتواند چنین مسئولیتی را برعهده بگیرد. | * '''۲. [[رهبری]] مقتدر و توانمند:''' شرط دیگر برای پیدایش یک [[انقلاب]] وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از اهداف، برنامهها، زمینهها و موانع، با مدیریتی صحیح و [[قاطع]]، حرکت انقلابی را راهبری کند و تا آخرین [[نفس]] ادامه دهد. همچنین بتواند [[فرمان]] روایی [[جهان]] را در دست گرفته و [[عدالت]] را در آن گسترش دهد. [[انقلاب]] عظیم [[مهدوی]]، به [[یقین]] دارای این شرط است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با توجه به [[مقام]] امامتشان، مسلما [[شایستگی]] چنین منصبی را دارد و میتواند چنین مسئولیتی را برعهده بگیرد. | ||
*'''۳. [[یاران]] ایثارگر و مجریان توانمند:''' شرط دیگر یک [[انقلاب]] وجود یارانی [[فداکار]] است که با آشنایی نسبت به برنامهها و اهداف و [[اعتقاد]] به آنها تا آخرین لحظه، از [[رهبر]] و [[انقلاب]] دست برندارند و آماده هرگونه [[فداکاری]] باشند. [[قیام جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} نیز نیاز به یارانی دارد که ضمن آشنایی و [[اعتقاد]] به [[امام]] و [[دین]] تا آخرین لحظه [[فداکاری]] کنند. این جمعیت [[خالص]] و [[مخلص]] که [[اصحاب]] [[حضرت]] را تشکیل میدهند، نقش جدی و قابل توجهی در [[رهبری]] [[سپاه]] و [[فتح]] کشورها و [[اداره]] مناطق و سرزمینها ایفا خواهند کرد. [[امام جواد]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: "[[اصحاب]] [[مهدی]] به سوی او اجتماع میکنند که [[سیصد و سیزده]] نفراند؛ به تعداد اهل [[بدر]] از نقاط مختلف [[زمین]] ... وقتی این عده جمع شدند، [[خدا]] امر او را ظاهر میکند و چون عده کامل شد که ده هزار نفراند، به [[اذن]] [[خدا]] [[خروج]] میکند"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، باب ۳۷، ح ۲.</ref>. چهبسا این شرط هنوز تحقق نیافته و تعداد [[یاران]] آن [[حضرت]] - به خصوص [[اصحاب]] خاص- کامل نشده است تا [[قیام]] نیز صورت گیرد. | * '''۳. [[یاران]] ایثارگر و مجریان توانمند:''' شرط دیگر یک [[انقلاب]] وجود یارانی [[فداکار]] است که با آشنایی نسبت به برنامهها و اهداف و [[اعتقاد]] به آنها تا آخرین لحظه، از [[رهبر]] و [[انقلاب]] دست برندارند و آماده هرگونه [[فداکاری]] باشند. [[قیام جهانی]] [[امام مهدی]] {{ع}} نیز نیاز به یارانی دارد که ضمن آشنایی و [[اعتقاد]] به [[امام]] و [[دین]] تا آخرین لحظه [[فداکاری]] کنند. این جمعیت [[خالص]] و [[مخلص]] که [[اصحاب]] [[حضرت]] را تشکیل میدهند، نقش جدی و قابل توجهی در [[رهبری]] [[سپاه]] و [[فتح]] کشورها و [[اداره]] مناطق و سرزمینها ایفا خواهند کرد. [[امام جواد]] {{ع}} در این زمینه میفرماید: "[[اصحاب]] [[مهدی]] به سوی او اجتماع میکنند که [[سیصد و سیزده]] نفراند؛ به تعداد اهل [[بدر]] از نقاط مختلف [[زمین]] ... وقتی این عده جمع شدند، [[خدا]] امر او را ظاهر میکند و چون عده کامل شد که ده هزار نفراند، به [[اذن]] [[خدا]] [[خروج]] میکند"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، باب ۳۷، ح ۲.</ref>. چهبسا این شرط هنوز تحقق نیافته و تعداد [[یاران]] آن [[حضرت]] - به خصوص [[اصحاب]] خاص- کامل نشده است تا [[قیام]] نیز صورت گیرد. | ||
*'''۴. [[آمادگی عمومی]] و بالا رفتن سطح رشد و [[فهم]] مردم:''' یکی دیگر از شرایط یک [[انقلاب]] و تحقق آن، [[پذیرش مردمی]] و قابلیت آنان است، اگر [[مردم]] آن را نخواهند، و شرایط [[فکری]] و روانی فراهم نباشد، آن [[قیام]] به سرانجام نمیرسد؛ چنانکه [[نهضت]] الهی [[امام حسین]]{{ع}} به جهت عدم [[همراهی]] [[مردم]] در ظاهر [[شکست]] خورد و آن [[حضرت]] به [[شهادت]] رسید. [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این شرط را لازم دارد. [[مردم]] باید به حدی از رشد و [[آگاهی]] رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و [[قیام]] بزرگ [[منجی]] عالم [[بشریت]] باشند. وجود این [[آمادگی]] از شرایط بسیار مهم برای [[ظهور]] [[مصلح]] [[موعود]] است؛ چرا که با وجود آن، حرکت اصلاحی [[حضرت]] به نتیجه خواهد رسید. | * '''۴. [[آمادگی عمومی]] و بالا رفتن سطح رشد و [[فهم]] مردم:''' یکی دیگر از شرایط یک [[انقلاب]] و تحقق آن، [[پذیرش مردمی]] و قابلیت آنان است، اگر [[مردم]] آن را نخواهند، و شرایط [[فکری]] و روانی فراهم نباشد، آن [[قیام]] به سرانجام نمیرسد؛ چنانکه [[نهضت]] الهی [[امام حسین]] {{ع}} به جهت عدم [[همراهی]] [[مردم]] در ظاهر [[شکست]] خورد و آن [[حضرت]] به [[شهادت]] رسید. [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز این شرط را لازم دارد. [[مردم]] باید به حدی از رشد و [[آگاهی]] رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و [[قیام]] بزرگ [[منجی]] عالم [[بشریت]] باشند. وجود این [[آمادگی]] از شرایط بسیار مهم برای [[ظهور]] [[مصلح]] [[موعود]] است؛ چرا که با وجود آن، حرکت اصلاحی [[حضرت]] به نتیجه خواهد رسید. | ||
*از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل برای [[اداره]] [[جهان]] و وجود [[رهبر شایسته]] و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش [[انقلاب]] او را داشته باشند. | * از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل برای [[اداره]] [[جهان]] و وجود [[رهبر شایسته]] و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش [[انقلاب]] او را داشته باشند. | ||
*بر این اساس میتوان تفاوتهای میان شرایط و [[علایم ظهور]] را چنین شمارش کرد: | * بر این اساس میتوان تفاوتهای میان شرایط و [[علایم ظهور]] را چنین شمارش کرد: | ||
#رابطه [[ظهور]] با شرایطش واقعی است. یعنی تا آنها نباشند [[ظهور]] هم اتفاقی نمیافتد حال آنکه علایم، دلالت بر [[ظهور]] میکنند و از امکان و نزدیکی وقوع چنین حادثه عظیمی خبر میدهند. | # رابطه [[ظهور]] با شرایطش واقعی است. یعنی تا آنها نباشند [[ظهور]] هم اتفاقی نمیافتد حال آنکه علایم، دلالت بر [[ظهور]] میکنند و از امکان و نزدیکی وقوع چنین حادثه عظیمی خبر میدهند. | ||
#[[شرایط ظهور]] با هم ارتباط متقابل و واقعی دارند، حال آنکه ارتباط خاصی میان [[نشانههای ظهور]] مشاهده نمیشود. | # [[شرایط ظهور]] با هم ارتباط متقابل و واقعی دارند، حال آنکه ارتباط خاصی میان [[نشانههای ظهور]] مشاهده نمیشود. | ||
#[[شرایط ظهور]] همگی با هم باید در یک زمان محقق باشند حال آنکه [[علایم ظهور]]، به طور طبیعی طی ماهها و سالها و قرنها رخ میدهند. | # [[شرایط ظهور]] همگی با هم باید در یک زمان محقق باشند حال آنکه [[علایم ظهور]]، به طور طبیعی طی ماهها و سالها و قرنها رخ میدهند. | ||
#[[شرایط ظهور]] باید مداومت داشته باشند و شرط بقای ظهورند، حال آنکه [[نشانههای ظهور]] در زمانی خاص رخ میدهند و نه [[لزوم]] و نه امکان دارد که آن شرایط در مدت زمانی طولانی واقع شوند و وقوع آنها ادامه یابد. | # [[شرایط ظهور]] باید مداومت داشته باشند و شرط بقای ظهورند، حال آنکه [[نشانههای ظهور]] در زمانی خاص رخ میدهند و نه [[لزوم]] و نه امکان دارد که آن شرایط در مدت زمانی طولانی واقع شوند و وقوع آنها ادامه یابد. | ||
#[[شرایط ظهور]] تنها در [[زمان ظهور]] است که به حد اعلای خود میرسند؛ حال آنکه تمامی نشانهها به مرور [[پیش از ظهور]] رخ میدهند. | # [[شرایط ظهور]] تنها در [[زمان ظهور]] است که به حد اعلای خود میرسند؛ حال آنکه تمامی نشانهها به مرور [[پیش از ظهور]] رخ میدهند. | ||
#همه [[شرایط ظهور]] باید متحقق باشند؛ با آنکه [[نشانههای ظهور]] لازم نیست که همهشان رخ بدهند و تنها حدوث [[علایم حتمی]] کافی است و بقیه به [[نزدیکی ظهور]] دلالت میکنند و اگر [[پیش از ظهور]] رخ ندهند، مشکلی در امر [[ظهور]] پیش نمیآید <ref> تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹- ۳۹۶؛ شش ماه پایانی، ص ۲۲۳- ۲۲۲.</ref>. | # همه [[شرایط ظهور]] باید متحقق باشند؛ با آنکه [[نشانههای ظهور]] لازم نیست که همهشان رخ بدهند و تنها حدوث [[علایم حتمی]] کافی است و بقیه به [[نزدیکی ظهور]] دلالت میکنند و اگر [[پیش از ظهور]] رخ ندهند، مشکلی در امر [[ظهور]] پیش نمیآید <ref> تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹- ۳۹۶؛ شش ماه پایانی، ص ۲۲۳- ۲۲۲.</ref>. | ||
برخی بر این باورند که بسیاری از [[علایم ظهور]] اتفاق افتاده و تنها [[علایم حتمی]] [[ظهور]] باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعا نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی [[شیعه]]، معمولا از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد. از طرفی، سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و [[ظهور فرج]] بعد از آن مطرح شده، منظور [[گشایش]] و راحتی برای [[مؤمنان]] است "نه [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}. از [[امام باقر]]{{ع}}[[نقل]] شده است: "[[منتظر]] صدایی باشید که از طرف [[دمشق]]، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود"<ref> الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۶۶.</ref>. | برخی بر این باورند که بسیاری از [[علایم ظهور]] اتفاق افتاده و تنها [[علایم حتمی]] [[ظهور]] باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعا نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی [[شیعه]]، معمولا از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد. از طرفی، سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و [[ظهور فرج]] بعد از آن مطرح شده، منظور [[گشایش]] و راحتی برای [[مؤمنان]] است "نه [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}. از [[امام باقر]] {{ع}}[[نقل]] شده است: "[[منتظر]] صدایی باشید که از طرف [[دمشق]]، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود"<ref> الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۶۶.</ref>. | ||
*در بعضی از [[روایات]]، سخن [[امام]] به گونهای است که خبر از یک اتفاق و واقعه میدهد، نه اینکه بخواهد آن واقعه را یکی از [[علایم ظهور]] معرفی کند؛ مانند وقوع گرمای شدید در زمین <ref>الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۴۴.</ref>. بعضی از نشانهها نیز طوری است که میتواند معنای دیگری- غیر از معنای ظاهری- داشته باشد؛ مانند [[طلوع خورشید از مغرب]] که شاید کنایه به [[ظهور]] از [[مکه]] باشد. چنانکه [[امام علی]]{{ع}}فرمود: {{متن حدیث|"وَ هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}<ref> بحار الانوار، ح ۵۲، ح ۲۶</ref>. با این حال بعضی از علایم و نشانههای [[ظهور]] محقق شده است <ref> ر. ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.</ref>. و این میتواند نویدی از [[نزدیک شدن ظهور]] باشد. البته باید دانست [[قیام]] [[امام]] وابسته به تحقق علایم نیست، بلکه وقوع آنها خبر از نزدیک [[ظهور]] میدهد. پس به استثنای برخی از علایم "نشانههای حتمی"، هیچیک دلالت ندارند که [[میزان]] نزدیکی آن حوادث با [[ظهور]] چهقدر است؟ برای مثال ممکن است پدیدهای قرنها قبل از [[قیام]] رخ دهد و پدیدهای در بیست یا سی سال [[قبل از ظهور]] رخ نماید. | * در بعضی از [[روایات]]، سخن [[امام]] به گونهای است که خبر از یک اتفاق و واقعه میدهد، نه اینکه بخواهد آن واقعه را یکی از [[علایم ظهور]] معرفی کند؛ مانند وقوع گرمای شدید در زمین <ref>الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۴۴.</ref>. بعضی از نشانهها نیز طوری است که میتواند معنای دیگری- غیر از معنای ظاهری- داشته باشد؛ مانند [[طلوع خورشید از مغرب]] که شاید کنایه به [[ظهور]] از [[مکه]] باشد. چنانکه [[امام علی]] {{ع}}فرمود: {{متن حدیث|"وَ هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}<ref> بحار الانوار، ح ۵۲، ح ۲۶</ref>. با این حال بعضی از علایم و نشانههای [[ظهور]] محقق شده است <ref> ر. ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.</ref>. و این میتواند نویدی از [[نزدیک شدن ظهور]] باشد. البته باید دانست [[قیام]] [[امام]] وابسته به تحقق علایم نیست، بلکه وقوع آنها خبر از نزدیک [[ظهور]] میدهد. پس به استثنای برخی از علایم "نشانههای حتمی"، هیچیک دلالت ندارند که [[میزان]] نزدیکی آن حوادث با [[ظهور]] چهقدر است؟ برای مثال ممکن است پدیدهای قرنها قبل از [[قیام]] رخ دهد و پدیدهای در بیست یا سی سال [[قبل از ظهور]] رخ نماید. | ||
*بنابراین [[انتظار ظهور]] با دیدن این حوادث نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی [[فکر]] کنیم با پیدایش فلان حادثه حتما تا چند روز یا هفته دیگر [[قیام]] شروع خواهد شد، بلکه این مسائل، [[بیداری]] را در ما به وجود میآورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شدهایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این [[نهضت]] جهانی، آماده کنیم. [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، منوط به [[اذن]] الهی است و [[اذن]] الهی زمانی است که شرایط و زمینههای [[ظهور]] فراهم باشد. | * بنابراین [[انتظار ظهور]] با دیدن این حوادث نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی [[فکر]] کنیم با پیدایش فلان حادثه حتما تا چند روز یا هفته دیگر [[قیام]] شروع خواهد شد، بلکه این مسائل، [[بیداری]] را در ما به وجود میآورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شدهایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این [[نهضت]] جهانی، آماده کنیم. [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، منوط به [[اذن]] الهی است و [[اذن]] الهی زمانی است که شرایط و زمینههای [[ظهور]] فراهم باشد. | ||
*در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است: | * در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است: | ||
#عدهای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی [[حاکم]] بر [[جهان]] به این باور رسیدهاند که دورهای که ما در آن زندگی میکنیم همان دوره [[آخر الزمان]] است که در [[روایات]] به آن اشاره شده است؛ زیرا برای [[آخر الزمان]] نشانههایی گفته شده "مانند [[گسترش فساد]] و [[تفسیر]] [[دین]] بر اساس [[هوا و هوس]] و ..." که این نشانهها در دوره زمانی ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونی [[آخر الزمان]] است و [[ظهور]] نیز در این دوران محقق میشود. به علاوه با وجود [[انقلاب اسلامی ایران]] و زنده شدن نام و یاد [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}، [[آمادگی]] و اقبال [[مردم]] برای پذیرش ایشان بیشتر شده و [[امید]] به [[ظهور]] زیادتر گشته است. | # عدهای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی [[حاکم]] بر [[جهان]] به این باور رسیدهاند که دورهای که ما در آن زندگی میکنیم همان دوره [[آخر الزمان]] است که در [[روایات]] به آن اشاره شده است؛ زیرا برای [[آخر الزمان]] نشانههایی گفته شده "مانند [[گسترش فساد]] و [[تفسیر]] [[دین]] بر اساس [[هوا و هوس]] و ..." که این نشانهها در دوره زمانی ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونی [[آخر الزمان]] است و [[ظهور]] نیز در این دوران محقق میشود. به علاوه با وجود [[انقلاب اسلامی ایران]] و زنده شدن نام و یاد [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[آمادگی]] و اقبال [[مردم]] برای پذیرش ایشان بیشتر شده و [[امید]] به [[ظهور]] زیادتر گشته است. | ||
#برخی از [[علما]] معتقدند: همانگونه که [[غیبت]] دو مرحلهای بود و [[غیبت صغری]] برای ایجاد [[آمادگی]] [[مردم]] برای ورود به [[غیبت کبری]] لازم بود، [[ظهور]] نیز ممکن است دو مرحلهای باشد و با [[ظهور]] صغری که در [[انقلاب اسلامی ایران]] تجلی یافته است، [[مردم]] با [[حقیقت]] [[قیام]] [[امام مهدی|امام زمان]] آشنایی بیشتری پیدا کردهاند و برای [[ظهور]] اصلی و [[قیام جهانی]] [[حضرت]] آماده میشوند. | # برخی از [[علما]] معتقدند: همانگونه که [[غیبت]] دو مرحلهای بود و [[غیبت صغری]] برای ایجاد [[آمادگی]] [[مردم]] برای ورود به [[غیبت کبری]] لازم بود، [[ظهور]] نیز ممکن است دو مرحلهای باشد و با [[ظهور]] صغری که در [[انقلاب اسلامی ایران]] تجلی یافته است، [[مردم]] با [[حقیقت]] [[قیام]] [[امام مهدی|امام زمان]] آشنایی بیشتری پیدا کردهاند و برای [[ظهور]] اصلی و [[قیام جهانی]] [[حضرت]] آماده میشوند. | ||
#حرکت عمومی کشورها و [[جوامع]] به سمت [[وحدت]] و همگرایی و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بینالمللی و اتحادیههای منطقهای و فاصله گرفتن از جزءگرایی، ملتها را به این نتیجه رسانده که برای آیندهای بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و [[جهان]] را دهکدهای کوچک دانست. این رویداد، [[آمادگی]] [[مردم]] برای پذیرش یک [[حاکمیت]] فراگیر، بیشتر کرده است. البته [[استکبار جهانی]] تئوری دهکده جهانی را در جهت حفظ [[منافع]] خود و تکقطبی شدن [[جهان]] پیگیری میکند اما چهبسا [[اراده الهی]] به دست [[دشمنان]] [[خدا]] نیز انجام گیرد. | # حرکت عمومی کشورها و [[جوامع]] به سمت [[وحدت]] و همگرایی و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بینالمللی و اتحادیههای منطقهای و فاصله گرفتن از جزءگرایی، ملتها را به این نتیجه رسانده که برای آیندهای بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و [[جهان]] را دهکدهای کوچک دانست. این رویداد، [[آمادگی]] [[مردم]] برای پذیرش یک [[حاکمیت]] فراگیر، بیشتر کرده است. البته [[استکبار جهانی]] تئوری دهکده جهانی را در جهت حفظ [[منافع]] خود و تکقطبی شدن [[جهان]] پیگیری میکند اما چهبسا [[اراده الهی]] به دست [[دشمنان]] [[خدا]] نیز انجام گیرد. | ||
#اجحاف و [[تجاوز]] بیش از حد و روزافزون دولتهای استکباری به کشورهای [[فقیر]] به شکلهای گوناگون از یک سو و لجام گسیختگی [[فرهنگی]] و [[فکری]] و علمی؛ مانند بحران هویت، بحران [[مشروعیت]]، بحران مدنیت از سوی دیگر، باعث هرجومرج در زندگی [[بشر]] شده است. اینگونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات میکند که آینده روشن فقط در سایه [[حاکمیت]] فردی آسمانی است که احتمالا ظهورش نزدیک است. | # اجحاف و [[تجاوز]] بیش از حد و روزافزون دولتهای استکباری به کشورهای [[فقیر]] به شکلهای گوناگون از یک سو و لجام گسیختگی [[فرهنگی]] و [[فکری]] و علمی؛ مانند بحران هویت، بحران [[مشروعیت]]، بحران مدنیت از سوی دیگر، باعث هرجومرج در زندگی [[بشر]] شده است. اینگونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات میکند که آینده روشن فقط در سایه [[حاکمیت]] فردی آسمانی است که احتمالا ظهورش نزدیک است. | ||
#گاهی خبرهایی مبتنی بر [[نزدیکی ظهور]] به برخی از شخصیتهای نسبت داده میشود که نیاز به تامل و بررسی دارد. باید دانست که امر مشخص نمودن [[زمان ظهور]] را فقط در [[اختیار]] [[خداوند]] است و هیچکس نمیتواند برای آن زمانی معین کند، ولی متأسفانه گاهی شایعاتی مطرح میشود که به هیچ عنوان اساس درستی ندارد»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]؛ [[مهدویت دوران ظهور (کتاب)|مهدویت دوران ظهور]]، صص۲۳-۲۶، ۳۳ - ۳۷.</ref>. | # گاهی خبرهایی مبتنی بر [[نزدیکی ظهور]] به برخی از شخصیتهای نسبت داده میشود که نیاز به تامل و بررسی دارد. باید دانست که امر مشخص نمودن [[زمان ظهور]] را فقط در [[اختیار]] [[خداوند]] است و هیچکس نمیتواند برای آن زمانی معین کند، ولی متأسفانه گاهی شایعاتی مطرح میشود که به هیچ عنوان اساس درستی ندارد»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]؛ [[مهدویت دوران ظهور (کتاب)|مهدویت دوران ظهور]]، صص۲۳-۲۶، ۳۳ - ۳۷.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۲۷: | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
#«ایدئولوژی فکری کاملی که قابل [[اجرا]] در تمامی مکانها و زمانها و تضمینکننده [[رفاه]] برای همه [[بشریت]] باشد. | #«ایدئولوژی فکری کاملی که قابل [[اجرا]] در تمامی مکانها و زمانها و تضمینکننده [[رفاه]] برای همه [[بشریت]] باشد. | ||
#[[رهبری]] مقتدر و توانمند که بتواند [[فرمانروایی]] [[جهان]] را بر عهده گرفته و [[عدالت]] را در آن گسترش دهد. | # [[رهبری]] مقتدر و توانمند که بتواند [[فرمانروایی]] [[جهان]] را بر عهده گرفته و [[عدالت]] را در آن گسترش دهد. | ||
#[[یاوران]] [[جان]] برکف و مجریان توانا به تعداد کافی. | # [[یاوران]] [[جان]] برکف و مجریان توانا به تعداد کافی. | ||
#بالا رفتن سطح رشد و [[فهم]] عمومی و فراهم بودن شرایط جهانی»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹ - ۲۱۰.</ref>. | # بالا رفتن سطح رشد و [[فهم]] عمومی و فراهم بودن شرایط جهانی»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹ - ۲۱۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۳۸: | ||
«[[روایات]] شیعه [[ظهور]] را در شرایطی ذکر کردهاند که در آن به دو نکته باید توجه شود: | «[[روایات]] شیعه [[ظهور]] را در شرایطی ذکر کردهاند که در آن به دو نکته باید توجه شود: | ||
#'''امکانات روز:''' غرض این است که وضع به گونهای باشد که در آن محیط برای [[ظهور]] مساعد گردد و وسایل برای [[فتح]] و [[ظفر]] و [[سازندگی]] فراهم شود. وقوع چنین امکانی در عین حال به هنگامی خواهد بود که [[فسادها]] در [[جامعه]] عملی گردد، ناسازگاریها به اوج رسد، [[مردم]] از وضع نابسامان در [[رنج]] و [[عذاب]] باشند و بالاخره زمینه برای انفجار فراهم شود. [[مردم]] باید دریابند که جنبشهای اصلاحی [[قادر]] به [[اصلاح]] وضع نیست و روز به روز بر شدت اوضاع و وخامت آن افزونتر، [[بدعتها]] فراوانتر و [[شرور]] مقاومتر میگردند. | # '''امکانات روز:''' غرض این است که وضع به گونهای باشد که در آن محیط برای [[ظهور]] مساعد گردد و وسایل برای [[فتح]] و [[ظفر]] و [[سازندگی]] فراهم شود. وقوع چنین امکانی در عین حال به هنگامی خواهد بود که [[فسادها]] در [[جامعه]] عملی گردد، ناسازگاریها به اوج رسد، [[مردم]] از وضع نابسامان در [[رنج]] و [[عذاب]] باشند و بالاخره زمینه برای انفجار فراهم شود. [[مردم]] باید دریابند که جنبشهای اصلاحی [[قادر]] به [[اصلاح]] وضع نیست و روز به روز بر شدت اوضاع و وخامت آن افزونتر، [[بدعتها]] فراوانتر و [[شرور]] مقاومتر میگردند. | ||
#'''[[آمادگی مردم]]:''' برای [[ظهور]] [[مردم]] نیز باید [[آمادگی]] یابند. هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی. [[آمادگی]] فردی بدین معنی که در افراد زمینهای پیدا شود که [[مصلح]] را بپذیرند، با او همگام شوند و هم [[هدف]] گردند. حاضر باشند در راه [[هدف]] او که [[هدف]] همه [[انبیاء]] و [[مصلحان]] [[جهان]] است [[جان]] قربان کنند. در جنبه جمعی غرض این است که این طرز [[فکر]] همهگیر و پردامنه شود. شعاع نفوذش در همه [[دلها]] گسترده گردد. همه حاضر گردند در زیر [[علم]] [[توحید]] گرد هم آیند. [[جهانبینی]] [[مردم]] تغییر کند. بینششان عوض شود. همه خود را اعضای یک [[جامعه]] و یک پیکر بدانند و برای انجام [[رسالت]] عظیمی که بر عهده دارند مهیا گردند. [[جان]] و تن را برای شرکتی فعال در نهضتی [[عظیم]] که زمینه آن را خود فراهم کردهاند [[سرمایه]] بگذارند و [[رهبری]] و بهرهبرداری از آن را به دست [[امام]] بسپارند... در چنین صورتی شرایط مهیاست و زمینه برای [[ظهور]] فراهم»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص99-100.</ref>. | # '''[[آمادگی مردم]]:''' برای [[ظهور]] [[مردم]] نیز باید [[آمادگی]] یابند. هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی. [[آمادگی]] فردی بدین معنی که در افراد زمینهای پیدا شود که [[مصلح]] را بپذیرند، با او همگام شوند و هم [[هدف]] گردند. حاضر باشند در راه [[هدف]] او که [[هدف]] همه [[انبیاء]] و [[مصلحان]] [[جهان]] است [[جان]] قربان کنند. در جنبه جمعی غرض این است که این طرز [[فکر]] همهگیر و پردامنه شود. شعاع نفوذش در همه [[دلها]] گسترده گردد. همه حاضر گردند در زیر [[علم]] [[توحید]] گرد هم آیند. [[جهانبینی]] [[مردم]] تغییر کند. بینششان عوض شود. همه خود را اعضای یک [[جامعه]] و یک پیکر بدانند و برای انجام [[رسالت]] عظیمی که بر عهده دارند مهیا گردند. [[جان]] و تن را برای شرکتی فعال در نهضتی [[عظیم]] که زمینه آن را خود فراهم کردهاند [[سرمایه]] بگذارند و [[رهبری]] و بهرهبرداری از آن را به دست [[امام]] بسپارند... در چنین صورتی شرایط مهیاست و زمینه برای [[ظهور]] فراهم»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص99-100.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۵۹: | خط ۲۴۸: | ||
«مراد، پیشامدها و حوادثی است که زمینه [[ظهور امام زمان]] {{ع}} را فراهم میسازند. این شرایط به گونه کامل بر ما روشن نیستند؛ زیرا [[ظهور]] همانند [[غیبت]] از [[اسرار الهی]] است که تنها وقتی پیش آید، بر ما روشن میگردد<ref>بحارالانوار، ۵۲/ ۹۱.</ref>. با این حال، میتوان برخی از این شرایط را به گونه مجمل در [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} بازیافت: | «مراد، پیشامدها و حوادثی است که زمینه [[ظهور امام زمان]] {{ع}} را فراهم میسازند. این شرایط به گونه کامل بر ما روشن نیستند؛ زیرا [[ظهور]] همانند [[غیبت]] از [[اسرار الهی]] است که تنها وقتی پیش آید، بر ما روشن میگردد<ref>بحارالانوار، ۵۲/ ۹۱.</ref>. با این حال، میتوان برخی از این شرایط را به گونه مجمل در [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} بازیافت: | ||
#وجود [[مؤمنان]] [[پاکدل]] و [[بصیر]] و [[فداکار]] که خود را برای جانفشانی و پاکبازی آماده ساختهاند. روایاتی در دستاند که از ویژگیهای [[یاران خاص]] [[امام زمان]] {{ع}} و نقشی که در [[قیام]] و [[دولت مهدوی]] ایفا میکنند، پرده بر میدارند. | # وجود [[مؤمنان]] [[پاکدل]] و [[بصیر]] و [[فداکار]] که خود را برای جانفشانی و پاکبازی آماده ساختهاند. روایاتی در دستاند که از ویژگیهای [[یاران خاص]] [[امام زمان]] {{ع}} و نقشی که در [[قیام]] و [[دولت مهدوی]] ایفا میکنند، پرده بر میدارند. | ||
#[[آمادگی مردم]] [[جهان]] برای رهایی از [[ستم]] و [[فساد]]. در بسیاری از [[روایات]] آمده است که [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[جهان]] را پر از داد میکند پس از آنکه پر از [[ستم]] میشود<ref>کمال الدین، ۲- ۱/ ۲۸۷، ۲۸۹ و ۳۱۸.</ref>. [[امامان معصوم]] {{عم}} پارهای حوادث مهم را که [[قبل از ظهور]] تحقق مییابند در [[روایات]] بیان کردهاند. علمای [[شیعه]] نیز کتبی در این باره نوشتهاند؛ همانند کتاب الملاحم والفتن تألیف [[علی بن طاووس]]. "[[ملاحم]]" جمع "مَلْحَمَه" به معنای [[کشتار]] بزرگ در [[جنگ]] است<ref>خورشید مغرب، ۳۰۱.</ref>. برخی [[شیعیان]] میپندارند که برای نزدیک ساختن [[ظهور]] باید در تحقق این شرط کوشید و [[فساد]] را رواج داد یا دست کم راه [[سکوت]] و سکون در پیش گرفت و از [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[مبارزه]] با [[فساد]] دست کشید<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۸/ ۱۸۷؛ خورشید مغرب، ۳۳۱.</ref>. علمای [[شیعه]] در برابر این دیدگاه نادرست معتقدند که مراد [[روایات]] از رواج [[فساد]] در [[عصر ظهور]] آن نیست که باید دست به [[گناه]] و [[زشتی]] و [[فساد]] زد و از [[وظایف دینی]] شانه خالی کرد. مراد این است که وضعیت [[ناهنجار]] [[جامعه انسانی]] در آن عصر، به گونه قهری [[جهان]] را بدین سو خواهد کشاند و اینکه رواج [[فساد]] در [[جهان]]، [[شرط ظهور]] است بدین معنا نیست که باید به دست خود این شرط را فراهم آوریم. در [[عصر غیبت]] هیچ یک از [[تکالیف]] و [[واجبات]] ساقط نمیشوند. [[مؤمنین]] به رغم فسادی که روز به روز [[جهان]] را در خود میگیرد، باید خویشتن و [[جامعه انسانی]] را برای [[یاری امام]] {{ع}} آماده سازند. | # [[آمادگی مردم]] [[جهان]] برای رهایی از [[ستم]] و [[فساد]]. در بسیاری از [[روایات]] آمده است که [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[جهان]] را پر از داد میکند پس از آنکه پر از [[ستم]] میشود<ref>کمال الدین، ۲- ۱/ ۲۸۷، ۲۸۹ و ۳۱۸.</ref>. [[امامان معصوم]] {{عم}} پارهای حوادث مهم را که [[قبل از ظهور]] تحقق مییابند در [[روایات]] بیان کردهاند. علمای [[شیعه]] نیز کتبی در این باره نوشتهاند؛ همانند کتاب الملاحم والفتن تألیف [[علی بن طاووس]]. "[[ملاحم]]" جمع "مَلْحَمَه" به معنای [[کشتار]] بزرگ در [[جنگ]] است<ref>خورشید مغرب، ۳۰۱.</ref>. برخی [[شیعیان]] میپندارند که برای نزدیک ساختن [[ظهور]] باید در تحقق این شرط کوشید و [[فساد]] را رواج داد یا دست کم راه [[سکوت]] و سکون در پیش گرفت و از [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[مبارزه]] با [[فساد]] دست کشید<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۸/ ۱۸۷؛ خورشید مغرب، ۳۳۱.</ref>. علمای [[شیعه]] در برابر این دیدگاه نادرست معتقدند که مراد [[روایات]] از رواج [[فساد]] در [[عصر ظهور]] آن نیست که باید دست به [[گناه]] و [[زشتی]] و [[فساد]] زد و از [[وظایف دینی]] شانه خالی کرد. مراد این است که وضعیت [[ناهنجار]] [[جامعه انسانی]] در آن عصر، به گونه قهری [[جهان]] را بدین سو خواهد کشاند و اینکه رواج [[فساد]] در [[جهان]]، [[شرط ظهور]] است بدین معنا نیست که باید به دست خود این شرط را فراهم آوریم. در [[عصر غیبت]] هیچ یک از [[تکالیف]] و [[واجبات]] ساقط نمیشوند. [[مؤمنین]] به رغم فسادی که روز به روز [[جهان]] را در خود میگیرد، باید خویشتن و [[جامعه انسانی]] را برای [[یاری امام]] {{ع}} آماده سازند. | ||
#[[ظهور]] [[قیامها]] و انقلابهایی که زمینه [[قیام جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} را پیش میآورند. [[روایات]] فراوانی از بزرگان [[معصوم]] {{ع}}، از بروز قیامهای مردمی [[در آستانه ظهور]] خبر میدهند. در برخی از این [[روایات]] آمده است که [[حکومتی]] به دست [[رهبری]] [[صالح]] در [[شرق]] [[جهان]] پای میگیرد که تا [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} دوام مییابد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲/ ۲۴۳ و ج ۵۱/ ۸۴؛ الملاحم و الفتن، ابن طاووس/ ۶۶.</ref>. برخی از علمای روزگار معاصر، معتقدند که این [[حکومت]]، همان است که پس از [[انقلاب اسلامی]] در [[کشور]] [[ایران]] بنیان نهاده شد. هر چند نخستین بار نیست که علمای [[شیعه]] قیامی را مصداق [[قیام]] مذکور در [[روایات]] دانستهاند، اما هیچ قیامی در [[تاریخ شیعه]] دارای وسعت و [[عظمت]] [[انقلاب اسلامی]] نبوده است. از این رو، احتمال اینکه مراد از [[دولت]] زمینهساز، [[انقلاب اسلامی ایران]] باشد بسیار است<ref>فرهنگ نامه مهدویت، ۲۰۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۹۹.</ref>. | # [[ظهور]] [[قیامها]] و انقلابهایی که زمینه [[قیام جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} را پیش میآورند. [[روایات]] فراوانی از بزرگان [[معصوم]] {{ع}}، از بروز قیامهای مردمی [[در آستانه ظهور]] خبر میدهند. در برخی از این [[روایات]] آمده است که [[حکومتی]] به دست [[رهبری]] [[صالح]] در [[شرق]] [[جهان]] پای میگیرد که تا [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} دوام مییابد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲/ ۲۴۳ و ج ۵۱/ ۸۴؛ الملاحم و الفتن، ابن طاووس/ ۶۶.</ref>. برخی از علمای روزگار معاصر، معتقدند که این [[حکومت]]، همان است که پس از [[انقلاب اسلامی]] در [[کشور]] [[ایران]] بنیان نهاده شد. هر چند نخستین بار نیست که علمای [[شیعه]] قیامی را مصداق [[قیام]] مذکور در [[روایات]] دانستهاند، اما هیچ قیامی در [[تاریخ شیعه]] دارای وسعت و [[عظمت]] [[انقلاب اسلامی]] نبوده است. از این رو، احتمال اینکه مراد از [[دولت]] زمینهساز، [[انقلاب اسلامی ایران]] باشد بسیار است<ref>فرهنگ نامه مهدویت، ۲۰۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۹۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۵۸: | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«برای [[انقلاب جهانی]] و بزرگ [[امام مهدی]]{{ع}} مانند هر [[انقلاب]] دیگر، چهار شرط متصور و لازم است: | «برای [[انقلاب جهانی]] و بزرگ [[امام مهدی]] {{ع}} مانند هر [[انقلاب]] دیگر، چهار شرط متصور و لازم است: | ||
*'''۱. قانون جامع:''' یک [[انقلاب]]، برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب، به دو نوع برنامه نیاز دارد: | * '''۱. قانون جامع:''' یک [[انقلاب]]، برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب، به دو نوع برنامه نیاز دارد: | ||
#برنامه برای نابودی وضع موجود "دوران [[انقلاب]]"؛ | # برنامه برای نابودی وضع موجود "دوران [[انقلاب]]"؛ | ||
#قانون مناسب برای حرکت [[جامعه]] به طرف وضعیت مطلوب و رسیدن به حالت آرمانی "دوران تثبیت". | # قانون مناسب برای حرکت [[جامعه]] به طرف وضعیت مطلوب و رسیدن به حالت آرمانی "دوران تثبیت". | ||
*[[قیام]] جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این دو نوع برنامه را لازم دارد. برنامه آن حضرت در قسمت اول، بر اساس [[روایات]]، پس از [[دعوت]] به [[راستی]]، حرکت مسلحانه تا نابودی [[کامل]] [[شرک]] و [[کفر]] و [[فساد]] است. به عبارت دقیقتر، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[هنگام ظهور]]، ابتدا [[مردم]] را [[دعوت]] به [[دین]] [[حق]] و [[امامت]] خویش میکند و اگر کسی [[مخالفت]] کرد و خواست به راه [[شرک]] و [[کفر]] و [[تباهی]] ادامه دهد، حضرت با وی مقابله میکند. این روش بر گرفته از [[قرآن]] است.{{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref> و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها [[دین]] خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.</ref>. | * [[قیام]] جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز این دو نوع برنامه را لازم دارد. برنامه آن حضرت در قسمت اول، بر اساس [[روایات]]، پس از [[دعوت]] به [[راستی]]، حرکت مسلحانه تا نابودی [[کامل]] [[شرک]] و [[کفر]] و [[فساد]] است. به عبارت دقیقتر، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[هنگام ظهور]]، ابتدا [[مردم]] را [[دعوت]] به [[دین]] [[حق]] و [[امامت]] خویش میکند و اگر کسی [[مخالفت]] کرد و خواست به راه [[شرک]] و [[کفر]] و [[تباهی]] ادامه دهد، حضرت با وی مقابله میکند. این روش بر گرفته از [[قرآن]] است.{{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref> و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها [[دین]] خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.</ref>. | ||
*برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب [[خدا]] و [[سنت پیامبر]] است. قانونی که از طرف [[خالق]] و [[پروردگار]] [[انسان]] فرستاده شده و تضمین کننده [[سعادت]] دنیایی و آخرتی او است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در بیانی فرمود: [[سیره]] و [[سنت]] او، [[سنت]] من است. [[مردم]] را بر [[دین]] و [[آیین]] من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم [[دعوت]] میکند.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ب۳۹، ح۶.</ref> | * برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب [[خدا]] و [[سنت پیامبر]] است. قانونی که از طرف [[خالق]] و [[پروردگار]] [[انسان]] فرستاده شده و تضمین کننده [[سعادت]] دنیایی و آخرتی او است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} در بیانی فرمود: [[سیره]] و [[سنت]] او، [[سنت]] من است. [[مردم]] را بر [[دین]] و [[آیین]] من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم [[دعوت]] میکند.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ب۳۹، ح۶.</ref> | ||
*'''۲. [[رهبری]]:''' شرط دیگر برای پیدایش یک [[انقلاب]]، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند، [[شجاع]]، [[قاطع]]، دلسوز و [[فداکار]] است، تا با آشنایی [[کامل]] از اهداف و برنامهها، امکانات و زمینهها، موانع و مشکلات، با مدیریتی [[صحیح]] و هوشمندانه، حرکت [[انقلاب]] را [[رهبری]] کند و تا آخرین [[نفس]] ادامه دهد. | * '''۲. [[رهبری]]:''' شرط دیگر برای پیدایش یک [[انقلاب]]، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند، [[شجاع]]، [[قاطع]]، دلسوز و [[فداکار]] است، تا با آشنایی [[کامل]] از اهداف و برنامهها، امکانات و زمینهها، موانع و مشکلات، با مدیریتی [[صحیح]] و هوشمندانه، حرکت [[انقلاب]] را [[رهبری]] کند و تا آخرین [[نفس]] ادامه دهد. | ||
*[[انقلاب]] عظیم [[امام مهدی]]{{ع}} نیز دارای این شرط است. [[رهبر]] این [[انقلاب]]، بزرگ مردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} و سلسله نورانی [[امامت]] است که در دامان [[ولایت]] پرورش یافته و [[وارث]] [[علوم]] [[انبیا]] و [[آگاه]] به [[قرآن]] و [[معارف]] [[دین]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]]{{صل}} در بیانی فرمود: [[مهدی این امت]] از ما است، کسی که [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] پر میکند همان گونه که از [[جور]] و [[ظلم]] پر شده است.<ref>{{متن حدیث|" مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.</ref> | * [[انقلاب]] عظیم [[امام مهدی]] {{ع}} نیز دارای این شرط است. [[رهبر]] این [[انقلاب]]، بزرگ مردی از دودمان [[پیامبر]] {{صل}} و سلسله نورانی [[امامت]] است که در دامان [[ولایت]] پرورش یافته و [[وارث]] [[علوم]] [[انبیا]] و [[آگاه]] به [[قرآن]] و [[معارف]] [[دین]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} در بیانی فرمود: [[مهدی این امت]] از ما است، کسی که [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] پر میکند همان گونه که از [[جور]] و [[ظلم]] پر شده است.<ref>{{متن حدیث|" مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.</ref> | ||
*'''۳. [[یاران]]:''' شرط دیگر یک [[انقلاب]]، وجود یارانی [[فداکار]] است که با آشنایی با [[رهبر]] و برنامهها و اهداف او و [[اعتقاد]] [[راسخ]] به آنها، تا آخرین لحظه، از [[رهبر]] و [[انقلاب]] دست برندارند و آماده هر گونه [[فداکاری]] باشند. [[قیام]] جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} نیز به یارانی نیاز دارد که ضمن آشنایی و [[اعتقاد]] به [[امام]] و [[دین]]، تا آخرین لحظه [[فداکاری]] کنند. از [[امام جواد]]{{ع}} ضمن حدیثی [[نقل]] شده است: [[اصحاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به سوی او اجتماع میکنند که ۳۱۳ نفرند، به تعداد اهل [[بدر]]، از نقاط مختلف [[زمین]]... وقتی این عده جمع شدند، [[خدا]] امر او را ظاهر میکند و چون [[عقد]] [[کامل]] شد _ که ده هزار نفرند _ به [[اذن]] [[خدا]] [[خروج]] میکند<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ب۳۷، ح۲.</ref>. | * '''۳. [[یاران]]:''' شرط دیگر یک [[انقلاب]]، وجود یارانی [[فداکار]] است که با آشنایی با [[رهبر]] و برنامهها و اهداف او و [[اعتقاد]] [[راسخ]] به آنها، تا آخرین لحظه، از [[رهبر]] و [[انقلاب]] دست برندارند و آماده هر گونه [[فداکاری]] باشند. [[قیام]] جهانی [[امام مهدی]] {{ع}} نیز به یارانی نیاز دارد که ضمن آشنایی و [[اعتقاد]] به [[امام]] و [[دین]]، تا آخرین لحظه [[فداکاری]] کنند. از [[امام جواد]] {{ع}} ضمن حدیثی [[نقل]] شده است: [[اصحاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به سوی او اجتماع میکنند که ۳۱۳ نفرند، به تعداد اهل [[بدر]]، از نقاط مختلف [[زمین]]... وقتی این عده جمع شدند، [[خدا]] امر او را ظاهر میکند و چون [[عقد]] [[کامل]] شد _ که ده هزار نفرند _ به [[اذن]] [[خدا]] [[خروج]] میکند<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ب۳۷، ح۲.</ref>. | ||
*'''۴. [[آمادگی]] و پذیرش عمومی''' یکی دیگر از شرایط یک [[انقلاب]] و تحقق آن، پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] خواستار تغییر [[حاکمیت]] و وضع موجود بوده و [[رهبر | * '''۴. [[آمادگی]] و پذیرش عمومی''' یکی دیگر از شرایط یک [[انقلاب]] و تحقق آن، پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] خواستار تغییر [[حاکمیت]] و وضع موجود بوده و [[رهبر انقلاب]] و برنامههای او را واقعاً پذیرا باشند. در غیر این صورت، حرکت [[انقلاب]] به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. [[انقلاب]] [[امام مهدی]] {{ع}} نیز این شرط را لازم دارد. [[مردم]] باید به حدی از رشد و [[آگاهی]] رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و [[قیام]] بزرگ [[منجی]] عالم [[بشریت]] باشند، تا هنگام [[قیام]]، او را پذیرفته و برای تحقق اهداف و برنامههای او همکاری کنند.<ref>تاریخ، نمونههای متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت [[پیامبر]] {{صل}} به آن شهر و استقرار [[حکومت]] اسلامی نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، [[حکومت]] عدل گستر [[امام علی]] {{ع}} را در پیداشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} و شهادت آن دو [[امام]] بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.</ref> | ||
*با توجه به تعریفی که از شرایط و [[علایم ظهور]] ارائه شد، تفاوتهایی که بین این دو موضوع وجود دارد نیز روشن میشود. تفاوت اصلی و اساسی این است که وابستگی [[ظهور]] به شرایط، یک ارتباط و وابستگی وجودیِ تامّ و حقیقی است؛ ولی علایم برای [[ظهور]]، فقط حالت کاشفیّت دارند. البته کنار این [[اختلاف]]، میتوان به تفاوتهای دیگر نیز اشاره کرد؛ از جمله: | شرایط یک پدیده، به اموری گفته میشود که آن پدیده، به آنها وابستگی وجودی دارد و تا آنها نباشند، آن شیء به وجود نمیآید. طبق این تعریف، [[شرایط ظهور]] به اموری اطلاق میشود که امر [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به وجود آنها وابسته بوده و تا آنها محقق نشوند، [[ظهور]] رخ نخواهد داد. اما [[علایم ظهور]]، به اموری گفته میشود که بیانگر نزدیکی امر [[ظهور]] میباشند و تحقق هر یک از آنها، نشانه نزدیکتر شدن [[فرج]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} است. | ||
#نشانههای [[ظهور]]، به صورت پراکنده و جدا از هم میتواند رخ دهند و در نهایت، [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} حادث شود؛ ولی شرایط باید با هم و کنار یک دیگر، تحقق یافته و موجود باشند، تا [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کند. | * با توجه به تعریفی که از شرایط و [[علایم ظهور]] ارائه شد، تفاوتهایی که بین این دو موضوع وجود دارد نیز روشن میشود. تفاوت اصلی و اساسی این است که وابستگی [[ظهور]] به شرایط، یک ارتباط و وابستگی وجودیِ تامّ و حقیقی است؛ ولی علایم برای [[ظهور]]، فقط حالت کاشفیّت دارند. البته کنار این [[اختلاف]]، میتوان به تفاوتهای دیگر نیز اشاره کرد؛ از جمله: | ||
#به علت عدم ارتباط وجودی بین علایم با [[ظهور]]، امکان دارد یک علامت یا برخی از علایم اتفاق نیفتند یا در یک زمان حادث شوند و پایان پذیرند و بعد از آن [[ظهور]] واقع شود؛ ولی برای تحقق [[ظهور]]، باید همه شرایط "با هم" موجود باشند؛ لذا در صورت نبودن حتی یک شرط، [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} محقق نمیشود. این، به علت رابطه وجودی بین شرط و مشروط "[[ظهور]]" است. | # نشانههای [[ظهور]]، به صورت پراکنده و جدا از هم میتواند رخ دهند و در نهایت، [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} حادث شود؛ ولی شرایط باید با هم و کنار یک دیگر، تحقق یافته و موجود باشند، تا [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند. | ||
#علایم، چون حالت نشانه بودن را دارند، لذا ممکن است یک علامت، بعد از [[ظهور]] "مثلاً روز بعد" اتفاق بیفتد؛ ولی شرایط، باید پیش از [[ظهور]] موجود باشند. البته تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.</ref>. | # به علت عدم ارتباط وجودی بین علایم با [[ظهور]]، امکان دارد یک علامت یا برخی از علایم اتفاق نیفتند یا در یک زمان حادث شوند و پایان پذیرند و بعد از آن [[ظهور]] واقع شود؛ ولی برای تحقق [[ظهور]]، باید همه شرایط "با هم" موجود باشند؛ لذا در صورت نبودن حتی یک شرط، [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} محقق نمیشود. این، به علت رابطه وجودی بین شرط و مشروط "[[ظهور]]" است. | ||
# علایم، چون حالت نشانه بودن را دارند، لذا ممکن است یک علامت، بعد از [[ظهور]] "مثلاً روز بعد" اتفاق بیفتد؛ ولی شرایط، باید پیش از [[ظهور]] موجود باشند. البته تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۸۴: | ||
به دو شرط از شرایط مهم [[ظهور]] اشاره میکنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن خواهد بود: | به دو شرط از شرایط مهم [[ظهور]] اشاره میکنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن خواهد بود: | ||
*'''وجود [[یاران]] کارآمد''': چنانکه روشن است وجود [[رهبر]]، هرچند بسیار [[آگاه]] و [[کارآمد]] باشد، به تنهایی کافی نیست، زیرا باید کسانی باشند که دستورها و اهداف آن [[رهبر]] را [[اجرا]] کنند و به عرصه عمل آورند بنابراین، برای اینکه [[قیام]] ثمربخش باشد، باید افرادی باشند که [[اوامر]] [[امام زمان]] {{ع}} را دقیقاً و همانگونه که [[امام]] میخواهد انجام دهند یعنی افرادی عالم و [[آگاه]] و درعینحال اهل [[تقوا]] و [[اخلاص]] باشند تا از موقعیت خود سوءاستفاده ننمایند؛ [[فداکار]] و [[جاننثار]]، [[اهل مبارزه]] و [[مقاومت]] باشند و از هیچ چیزشان در راه [[اطاعت از امام]] دریغ نکنند و با تمام وجود، در خدمت [[امام]] باشند و خود را وقف او نمایند؛ | * '''وجود [[یاران]] کارآمد''': چنانکه روشن است وجود [[رهبر]]، هرچند بسیار [[آگاه]] و [[کارآمد]] باشد، به تنهایی کافی نیست، زیرا باید کسانی باشند که دستورها و اهداف آن [[رهبر]] را [[اجرا]] کنند و به عرصه عمل آورند بنابراین، برای اینکه [[قیام]] ثمربخش باشد، باید افرادی باشند که [[اوامر]] [[امام زمان]] {{ع}} را دقیقاً و همانگونه که [[امام]] میخواهد انجام دهند یعنی افرادی عالم و [[آگاه]] و درعینحال اهل [[تقوا]] و [[اخلاص]] باشند تا از موقعیت خود سوءاستفاده ننمایند؛ [[فداکار]] و [[جاننثار]]، [[اهل مبارزه]] و [[مقاومت]] باشند و از هیچ چیزشان در راه [[اطاعت از امام]] دریغ نکنند و با تمام وجود، در خدمت [[امام]] باشند و خود را وقف او نمایند؛ | ||
*'''[[آمادگی]] مردمی''': اگر [[رهبر]] و افراد فرمانبر باشند، اما توده [[مردم]] آنها را نپذیرند و [[حاکمیت]] آنها را قبول نکنند، باز [[قیام]] و حرکت اثری نخواهد داشت. بنابراین، شرط دیگر [[ظهور]] این است که [[مردم]] واقعاً طالب [[حکومت مهدوی]] باشند و تن به [[عدالت]] دهند و برای اجرای [[عدالت]] و [[اسلام]] و [[دین]] از چیزی دریغ نکنند؛ [[عدالت]] را فقط زمانی که به نفع آنهاست نخواهند. بلکه [[ارزش]] [[عدالت]] و [[دین]] را بفهمند و برای برقراری [[عدالت]] و [[معنویت]] سرمایهگذاری نمایند. این وقتی اتفاق میافتد که [[مردم]] اولاً بفهمند تنها راه نجاتشان برقراری [[معنویت]] و [[عدالت]] است و ثانیاً به این [[علم]] و [[فهم]] خود عمل کنند؛ یعنی عملاً برای آن [[اقدام]] نمایند. البته عواملی وجود دارد که این [[علم]] را تسریع میکند مثل وجود وسائل ارتباط جمعی و رسانههای جهانی که میتواند پرده از چهره [[مدعیان دروغین]] [[حقوق]] [[بشر]]، [[مبارزه]] با تروریسم، [[مبارزه]] برای [[امنیت]] و غیره بردارد و [[مردم]] زودتر بفهمند که اینان توان به [[سعادت]] رساندن [[انسان]] را ندارند و بلکه بیشتر آنها را [[گمراه]] میکنند و باید سراغ راه دیگری بروند. و از طرفی دیگر به این نتیجه برسند که با سیاستکاری و باندبازی و فامیلگرایی و [[رشوه]] و صد عامل دیگر نمیتوان [[کشور]] و جامعهای سالم داشت و به [[سعادت]] رسید؛ بلکه تنها راه، اجرای [[عدالت]] است. | * '''[[آمادگی]] مردمی''': اگر [[رهبر]] و افراد فرمانبر باشند، اما توده [[مردم]] آنها را نپذیرند و [[حاکمیت]] آنها را قبول نکنند، باز [[قیام]] و حرکت اثری نخواهد داشت. بنابراین، شرط دیگر [[ظهور]] این است که [[مردم]] واقعاً طالب [[حکومت مهدوی]] باشند و تن به [[عدالت]] دهند و برای اجرای [[عدالت]] و [[اسلام]] و [[دین]] از چیزی دریغ نکنند؛ [[عدالت]] را فقط زمانی که به نفع آنهاست نخواهند. بلکه [[ارزش]] [[عدالت]] و [[دین]] را بفهمند و برای برقراری [[عدالت]] و [[معنویت]] سرمایهگذاری نمایند. این وقتی اتفاق میافتد که [[مردم]] اولاً بفهمند تنها راه نجاتشان برقراری [[معنویت]] و [[عدالت]] است و ثانیاً به این [[علم]] و [[فهم]] خود عمل کنند؛ یعنی عملاً برای آن [[اقدام]] نمایند. البته عواملی وجود دارد که این [[علم]] را تسریع میکند مثل وجود وسائل ارتباط جمعی و رسانههای جهانی که میتواند پرده از چهره [[مدعیان دروغین]] [[حقوق]] [[بشر]]، [[مبارزه]] با تروریسم، [[مبارزه]] برای [[امنیت]] و غیره بردارد و [[مردم]] زودتر بفهمند که اینان توان به [[سعادت]] رساندن [[انسان]] را ندارند و بلکه بیشتر آنها را [[گمراه]] میکنند و باید سراغ راه دیگری بروند. و از طرفی دیگر به این نتیجه برسند که با سیاستکاری و باندبازی و فامیلگرایی و [[رشوه]] و صد عامل دیگر نمیتوان [[کشور]] و جامعهای سالم داشت و به [[سعادت]] رسید؛ بلکه تنها راه، اجرای [[عدالت]] است. | ||
آنگاه برای [[معنویت]] و [[عدالت]] بپا خواهند خاست و هر نوع [[فساد]] و بی[[عدالت]] ی را محکوم و برای [[عدالت]] [[فداکاری]] خواهند کرد. در این زمان میتوان گفت زمینه برای [[ظهور]] فراهم شده است و [[مردم]] حاضرند [[حکومت مهدوی]] را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودیها اتفاق نمیافتد، زیرا نشانههایی وجود دارد که [[مردم]] هر روز بیشتر و بیشتر تشنه [[عدالت]] میشوند و به دنبال افراد [[عادل]] میگردند»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹.</ref>. | آنگاه برای [[معنویت]] و [[عدالت]] بپا خواهند خاست و هر نوع [[فساد]] و بی[[عدالت]] ی را محکوم و برای [[عدالت]] [[فداکاری]] خواهند کرد. در این زمان میتوان گفت زمینه برای [[ظهور]] فراهم شده است و [[مردم]] حاضرند [[حکومت مهدوی]] را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودیها اتفاق نمیافتد، زیرا نشانههایی وجود دارد که [[مردم]] هر روز بیشتر و بیشتر تشنه [[عدالت]] میشوند و به دنبال افراد [[عادل]] میگردند»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹.</ref>. | ||
*«مقصود از ظهور، تحقق حکومت [[عدل]] جهانی است که پیدایی آن، چهار شرط دارد: | *«مقصود از ظهور، تحقق حکومت [[عدل]] جهانی است که پیدایی آن، چهار شرط دارد: | ||
#وجود رهبر جهانی؛ | # وجود رهبر جهانی؛ | ||
#برنامه و استراتژی حرکت و حکومت؛ | # برنامه و استراتژی حرکت و حکومت؛ | ||
#یاوران؛ | # یاوران؛ | ||
#پذیرش جهانی. | # پذیرش جهانی. | ||
هر حکومتی به رهبری شایسته نیاز دارد که توانایی اداره نظام را داشته باشد و نیز برنامهای جامع لازم است که همه نیازهای جامعه را برآورد. در [[حکومت جهانی]] مهدی {{ع}}، هم رهبر شایسته و هم برنامه جامع، فراهم گردیده است؛ زیرا [[قرآن]] که عالیترین نسخه حکومت و حکومتداری را بیان کرده، برنامه حکومت مهدی {{ع}} است. [[امام مهدی]] {{ع}} که نماینده خدا و آخرین جانشین پیامبر {{صل}} است رهبری حکومت را برعهده دارد. | هر حکومتی به رهبری شایسته نیاز دارد که توانایی اداره نظام را داشته باشد و نیز برنامهای جامع لازم است که همه نیازهای جامعه را برآورد. در [[حکومت جهانی]] مهدی {{ع}}، هم رهبر شایسته و هم برنامه جامع، فراهم گردیده است؛ زیرا [[قرآن]] که عالیترین نسخه حکومت و حکومتداری را بیان کرده، برنامه حکومت مهدی {{ع}} است. [[امام مهدی]] {{ع}} که نماینده خدا و آخرین جانشین پیامبر {{صل}} است رهبری حکومت را برعهده دارد. | ||
خط ۳۱۷: | خط ۳۰۷: | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
«[[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} شرایط و نشانههایی دارد که از آنها به عنوان [[زمینههای ظهور]] و [[علائم]] آن یاد میشود. تفاوت این دو آن است که زمینهها در تحقق [[ظهور]] تأثیر واقعی دارند، به گونهای که با فراهم شدن آنها [[ظهور]] [[امام]] اتفاق میافتد و بدون آنها [[ظهور]] نخواهد بود؛ ولی [[علائم]] در وقوع [[ظهور]] نقشی ندارند، بلکه تنها نشانههایی هستند که به وسیله آنها میتوان به اصل [[ظهور]] یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیدهای در [[جهان]] با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر [[آب]] و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی میتواند [[انتظار]] برداشت خوب از [[زمین]] داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر [[انقلاب]] و رویداد اجتماعی نیز به زمینهها و شرایط آن بستگی دارد. همانگونه که [[انقلاب اسلامی]] [[ایران]] نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به [[پیروزی]] رسید، [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینهه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این [[سخن]]، آن است که تصور نشود امر [[قیام]] و [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} از روابط [[حاکم]] بر [[جهان آفرینش]] مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه [[معجزه]] و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام میرسد؛ بلکه براساس تعالیم [[قرآن]] و [[پیشوایان]] [[معصوم]]، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[خداوند]]، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.<ref>کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.</ref> و در روایتی [[نقل]] شده است که شخصی به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: "میگویند زمانی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} چنین میشد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.</ref> البته [[سخن]] فوق بدین معنا نیست که در [[قیام]] بزرگ مهدوی، [[امدادهای غیبی]] و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار [[امدادهای الهی]]، زمینهها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود. | «[[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} شرایط و نشانههایی دارد که از آنها به عنوان [[زمینههای ظهور]] و [[علائم]] آن یاد میشود. تفاوت این دو آن است که زمینهها در تحقق [[ظهور]] تأثیر واقعی دارند، به گونهای که با فراهم شدن آنها [[ظهور]] [[امام]] اتفاق میافتد و بدون آنها [[ظهور]] نخواهد بود؛ ولی [[علائم]] در وقوع [[ظهور]] نقشی ندارند، بلکه تنها نشانههایی هستند که به وسیله آنها میتوان به اصل [[ظهور]] یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیدهای در [[جهان]] با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر [[آب]] و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی میتواند [[انتظار]] برداشت خوب از [[زمین]] داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر [[انقلاب]] و رویداد اجتماعی نیز به زمینهها و شرایط آن بستگی دارد. همانگونه که [[انقلاب اسلامی]] [[ایران]] نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به [[پیروزی]] رسید، [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی]] {{ع}} که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینهه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این [[سخن]]، آن است که تصور نشود امر [[قیام]] و [[حکومت]] [[امام مهدی]] {{ع}} از روابط [[حاکم]] بر [[جهان آفرینش]] مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه [[معجزه]] و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام میرسد؛ بلکه براساس تعالیم [[قرآن]] و [[پیشوایان]] [[معصوم]]، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "[[خداوند]]، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.<ref>کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.</ref> و در روایتی [[نقل]] شده است که شخصی به [[امام باقر]] {{ع}} عرض کرد: "میگویند زمانی که [[امام مهدی]] {{ع}} [[قیام]] کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} چنین میشد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.</ref> البته [[سخن]] فوق بدین معنا نیست که در [[قیام]] بزرگ مهدوی، [[امدادهای غیبی]] و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار [[امدادهای الهی]]، زمینهها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود. | ||
*مهمترین زمینههای [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} چهار چیز است که هر یک را جداگانه بررسی میکنیم: | * مهمترین زمینههای [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی]] {{ع}} چهار چیز است که هر یک را جداگانه بررسی میکنیم: | ||
#'''[[طرح و برنامه برای ظهور|طرح و برنامه]]:''' روشن است که هر [[قیام]] و حرکت اصلاحی به دو برنامه نیاز دارد: | # '''[[طرح و برنامه برای ظهور|طرح و برنامه]]:''' روشن است که هر [[قیام]] و حرکت اصلاحی به دو برنامه نیاز دارد: | ||
##برنامهای جامع برای [[مبارزه]] با ناهنجاریهای موجود از طریق سازماندهی نیروها؛ | ## برنامهای جامع برای [[مبارزه]] با ناهنجاریهای موجود از طریق سازماندهی نیروها؛ | ||
##قانونی [[کامل]] و متناسب با همه نیازهای [[جامعه]] که ضامن تمام [[حقوق]] فردی و اجتماعی در یک [[نظام]] عادلانه حکومتی باشد و حرکت رو به رشد اجتماعی را برای رسیدن به وضعیت آرمانی، ترسیم کند. تعالیم [[قرآن کریم]] و سنّت [[معصومان]]{{عم}} که همان [[اسلام]] ناب است، به عنوان [[بهترین]] قانون و برنامه در [[اختیار]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است و آن حضرت بر اساس این منشور جاوید الهی عمل خواهد کرد.<ref>[[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[امام مهدی]]{{ع}} فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمیبیند، مگر اینکه آن را انکار میکند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).</ref> [[آیات]] [[قرآن]]، توسط [[خداوند]] بزرگ که [[آگاه]] به تمام زوایای حیات [[آدمی]] و نیازهای مادی و معنوی اوست نازل شده است؛ بنابراین [[انقلاب جهانی]] او از نظر برنامه و قانون حکومتی، دارای پیشتوانهای بینظیر است و با هیچ حرکت و جنبش اصلاحی دیگری قابل مقایسه نیست. [[شاهد]] این ادّعا آن است که [[جهان]] امروز پس از تجربه [[قوانین]] بشری، به ضعف و سستی آنها اقرار و اعتراف کرده و به تدریج، آماده پذیرش [[قوانین]] آسمانی شده است. "[[آلوین تافلر]]" مشاور سیاستمداران آمریکا برای حل این بحران و [[اصلاح]] [[جامعه]] جهانی، نظریه "موج سوم"<ref>وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.</ref> را ارائه کرده است؛ ولی در عین حال، اعترافات شگفتآوری در اینباره مطرح میکند: "فهرست مشکلاتی که [[جامعه]] ما (غرب) با آن مواجه است، تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای [[تمدن]] صنعتی در حال [[نزاع]] به درون غرقاب بیکفایتی و [[فساد]]، بوی [[انحطاط]] [[اخلاقی]] آن نیز مشام را میآزارد. در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه میشود که همگی ادعا دارند اساسی و بنیادی یا حتی انقلابیاند؛ اما بارها و بارها، مقررات و [[قوانین]]، طرحها و [[دستور]] العملهای جدید –که همگی به منظور حل مشکلات ما تهیه و تدوین شدهاند- کمانه میکنند و بر وخامت مشکلات ما میافزایند و این احساس عجز و [[یأس]] را دامن میزنند که هیچ فایدهای ندارد و مؤثّر نیست. این احساس برای هر [[نظام]] [[دموکراسی]] خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفیدِ ضرب المثلها را هر چه بیشتر دامن میزند"<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref>. | ## قانونی [[کامل]] و متناسب با همه نیازهای [[جامعه]] که ضامن تمام [[حقوق]] فردی و اجتماعی در یک [[نظام]] عادلانه حکومتی باشد و حرکت رو به رشد اجتماعی را برای رسیدن به وضعیت آرمانی، ترسیم کند. تعالیم [[قرآن کریم]] و سنّت [[معصومان]] {{عم}} که همان [[اسلام]] ناب است، به عنوان [[بهترین]] قانون و برنامه در [[اختیار]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} است و آن حضرت بر اساس این منشور جاوید الهی عمل خواهد کرد.<ref>[[امام باقر]] {{ع}} در توصیف [[امام مهدی]] {{ع}} فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمیبیند، مگر اینکه آن را انکار میکند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).</ref> [[آیات]] [[قرآن]]، توسط [[خداوند]] بزرگ که [[آگاه]] به تمام زوایای حیات [[آدمی]] و نیازهای مادی و معنوی اوست نازل شده است؛ بنابراین [[انقلاب جهانی]] او از نظر برنامه و قانون حکومتی، دارای پیشتوانهای بینظیر است و با هیچ حرکت و جنبش اصلاحی دیگری قابل مقایسه نیست. [[شاهد]] این ادّعا آن است که [[جهان]] امروز پس از تجربه [[قوانین]] بشری، به ضعف و سستی آنها اقرار و اعتراف کرده و به تدریج، آماده پذیرش [[قوانین]] آسمانی شده است. "[[آلوین تافلر]]" مشاور سیاستمداران آمریکا برای حل این بحران و [[اصلاح]] [[جامعه]] جهانی، نظریه "موج سوم"<ref>وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.</ref> را ارائه کرده است؛ ولی در عین حال، اعترافات شگفتآوری در اینباره مطرح میکند: "فهرست مشکلاتی که [[جامعه]] ما (غرب) با آن مواجه است، تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای [[تمدن]] صنعتی در حال [[نزاع]] به درون غرقاب بیکفایتی و [[فساد]]، بوی [[انحطاط]] [[اخلاقی]] آن نیز مشام را میآزارد. در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه میشود که همگی ادعا دارند اساسی و بنیادی یا حتی انقلابیاند؛ اما بارها و بارها، مقررات و [[قوانین]]، طرحها و [[دستور]] العملهای جدید –که همگی به منظور حل مشکلات ما تهیه و تدوین شدهاند- کمانه میکنند و بر وخامت مشکلات ما میافزایند و این احساس عجز و [[یأس]] را دامن میزنند که هیچ فایدهای ندارد و مؤثّر نیست. این احساس برای هر [[نظام]] [[دموکراسی]] خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفیدِ ضرب المثلها را هر چه بیشتر دامن میزند"<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref>. | ||
#'''[[رهبری]]:''' در همه قیامها، نیاز به [[رهبر]] از ابتدایی ضرورتهای [[قیام]] شمرده میشود. هر چند [[قیام]]، وسیعتر و دارای اهداف بلندتری باشد، نیاز به [[رهبری]] توانا و متناسب با آن اهداف بیشتر احساس میشود. در مسیر [[مبارزه]] جهانی با [[ظلم]] و [[ستم]] و [[حاکمیت]] [[عدالت]] و [[مساوات]] در کره [[زمین]] وجود [[رهبری]] [[آگاه]] و توانا و دلسوز که از مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]] برخوردار باشد، رکن اصلی و اساسی [[انقلاب]] است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} که عصاره [[انبیا]] و [[اولیا]] است به عنوان [[رهبر]] [[قیام]] بزرگ زنده و حاضر است، او تنها [[رهبری]] است که به [[دلیل]] ارتباط با [[عالم غیب]]، به همه هستی و روابط موجود در آن [[آگاهی]] [[کامل]] دارد و [[داناترین]] انسانهای زمان خویش است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "[[آگاه]] باشید که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} [[وارث]] تمام [[علوم]] است و بر تمام دانشها احاطه دارد.<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref> او یگانه [[رهبری]] است که از همه قید و بندها آزاد بوده و تنها [[دل]] در گرو [[رضایت]] [[آفریدگار]] عالم دارد؛ بنابراین [[قیام]] و [[حکومت جهانی]] از نظر [[رهبر]] و [[پیشوا]] نیز در [[بهترین]] شرایط قرار دارد. | # '''[[رهبری]]:''' در همه قیامها، نیاز به [[رهبر]] از ابتدایی ضرورتهای [[قیام]] شمرده میشود. هر چند [[قیام]]، وسیعتر و دارای اهداف بلندتری باشد، نیاز به [[رهبری]] توانا و متناسب با آن اهداف بیشتر احساس میشود. در مسیر [[مبارزه]] جهانی با [[ظلم]] و [[ستم]] و [[حاکمیت]] [[عدالت]] و [[مساوات]] در کره [[زمین]] وجود [[رهبری]] [[آگاه]] و توانا و دلسوز که از مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]] برخوردار باشد، رکن اصلی و اساسی [[انقلاب]] است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} که عصاره [[انبیا]] و [[اولیا]] است به عنوان [[رهبر]] [[قیام]] بزرگ زنده و حاضر است، او تنها [[رهبری]] است که به [[دلیل]] ارتباط با [[عالم غیب]]، به همه هستی و روابط موجود در آن [[آگاهی]] [[کامل]] دارد و [[داناترین]] انسانهای زمان خویش است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "[[آگاه]] باشید که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} [[وارث]] تمام [[علوم]] است و بر تمام دانشها احاطه دارد.<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref> او یگانه [[رهبری]] است که از همه قید و بندها آزاد بوده و تنها [[دل]] در گرو [[رضایت]] [[آفریدگار]] عالم دارد؛ بنابراین [[قیام]] و [[حکومت جهانی]] از نظر [[رهبر]] و [[پیشوا]] نیز در [[بهترین]] شرایط قرار دارد. | ||
#'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینهها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی [[شایسته]] و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله [[رهبری]] آسمانی روی میدهد، یاورانی متناسب با آن میخواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت میگوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه [[حق]] مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و [[شمشیر]] [[زن]] در [[اختیار]] شماست؟ [[امام]] [[دستور]] میدهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعلههای [[آتش]] بالا میگیرد، به سهل میفرمایند: ای [[خراسانی]]! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی میکند و میگوید: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] شکنجهام نکنید. [[امام]] میفرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از [[شیعیان راستین]] حضرت وارد میشود و [[سلام]] میکند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ میدهد و بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: در درون تنور بنشین. [[هارون]] مکّی بیدرنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد [[خراسانی]] [[گفتوگو]] میکند و درباره [[خراسان]] خبرهایی میدهد؛ چنانکه گویی خود [[شاهد]] آن بوده است. پس از مدّتی به سهل میفرماید: برخیز ای [[خراسانی]]! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه میکند. [[هارون]] را میبیند که در میان شعلههای [[آتش]]، چهار زانو نشسته است. آنگاه [[امام]]{{ع}} از او میپرسد: در [[خراسان]]، چند نفر مثل [[هارون]] میشناسی؟ [[خراسانی]] میگویود: به [[خدا]] قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: [[آگاه]] باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، [[قیام]] نمیکنیم. ما بهتر میدانیم که کدام زمان، زمان [[قیام]] است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref> | # '''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینهها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی [[شایسته]] و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله [[رهبری]] آسمانی روی میدهد، یاورانی متناسب با آن میخواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]] {{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت میگوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه [[حق]] مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و [[شمشیر]] [[زن]] در [[اختیار]] شماست؟ [[امام]] [[دستور]] میدهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعلههای [[آتش]] بالا میگیرد، به سهل میفرمایند: ای [[خراسانی]]! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی میکند و میگوید: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] شکنجهام نکنید. [[امام]] میفرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از [[شیعیان راستین]] حضرت وارد میشود و [[سلام]] میکند. [[امام صادق]] {{ع}} به او پاسخ میدهد و بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: در درون تنور بنشین. [[هارون]] مکّی بیدرنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام میدهد. [[امام صادق]] {{ع}} در همان حال با مرد [[خراسانی]] [[گفتوگو]] میکند و درباره [[خراسان]] خبرهایی میدهد؛ چنانکه گویی خود [[شاهد]] آن بوده است. پس از مدّتی به سهل میفرماید: برخیز ای [[خراسانی]]! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه میکند. [[هارون]] را میبیند که در میان شعلههای [[آتش]]، چهار زانو نشسته است. آنگاه [[امام]] {{ع}} از او میپرسد: در [[خراسان]]، چند نفر مثل [[هارون]] میشناسی؟ [[خراسانی]] میگویود: به [[خدا]] قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: [[آگاه]] باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، [[قیام]] نمیکنیم. ما بهتر میدانیم که کدام زمان، زمان [[قیام]] است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref> | ||
#'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف [[تاریخ]] [[امامان]]{{عم}}، این [[حقیقت]] مشاهده میشود که [[مردم]]، [[آمادگی]] لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمانهای گوناگون [[فیض]] محضر [[معصوم]] را [[قدر]] ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. [[خداوند متعال]] آخرین [[حجّت]] [[حق]] را پنهان کرد تا هر زمان که [[آمادگی عمومی]] برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه [[معارف الهی]] سیراب سازد. بنابراین وجود [[آمادگی]] از شرایط بسیار مهمّ برای [[ظهور]] [[مصلح]] [[موعود]] است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از [[بنی اسرائیل]] که از [[ظلم]] و [[ستم]] جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آنها [[فرماندهی]] را برگزیند تا تحت [[فرمان]] او به [[نبرد]] جالوت بپردازند. خواستن [[فرمانده]] برای [[جنگ]]، نوعی [[آمادگی]] را در آنها نشان میداد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان [[مبارزه]] ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر [[ظهور]]، زمانی است که همه از عمق [[جان]] خواهان [[عدالت اجتماعی]]، امنیّت [[اخلاقی]] و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی [[مردم]] از [[بیعدالتیها]] و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا [[حقوق]] ضعیفان به وسیله [[صاحبان قدرت]] و [[ثروت]] پایمال میگردد و امکانات مادی در انحصار عدهای معدود است، عطش [[عدالت]] خواهی به اوج میرسد. زمانی که [[فساد]] [[اخلاقی]] در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد [[اخلاقی]] بر یکدیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به [[ظهور]] [[پیشوایی]] ک [[حاکمیت]] او، امنیّت و [[سلامتی]] [[اخلاقی]] و روانی را به [[بشریت]] هدیه خواهد کرد، فراوان میشود. آنگاه که [[مردم]] همه لذّتهای مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود [[راضی]] نباشند و در پی جهانی برخوردار از [[معنویت]] باشند، تشنه آبشارِ [[لطف]] [[امام]] {{ع}} میشوند. بدیهی است که [[شوق]] [[درک]] حضور [[امام]]، زمانی به اوج میرسد که [[بشریت]] با تجربه کردن [[دولتها]] و نظامهای مختلف بشری به این [[حقیقت]] برسد که تنها [[نجات]] دهنده عالم از [[فساد]] و [[تباهی]]، [[خلیفه]] و [[جانشین]] [[خدا]] در [[زمین]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامهای که حیات [[پاک]] و [[طیبه]] را برای [[انسانها]] و ارمغان میآورد، [[قوانین]] الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را [[درک]] میکنند و به دنبال این [[درک]]، برای فراهم شدن [[زمینههای ظهور]] او میکوشند و موانع را از سر راه او بر میدارند. در این زمان است که [[فرج]] و [[گشایش]] فرا میرسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از [[ظهور]] فرمود: "زمانی میرسد که [[انسان]] [[مؤمن]] هیچ پناهگاهی نمییابد که از شرّ [[ظلم]] و [[تباهی]] به آن پناه برد، در آن زمان [[خداوند]] عزوجل مردی از [[خاندان]] مرا بر میانگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>. | # '''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف [[تاریخ]] [[امامان]] {{عم}}، این [[حقیقت]] مشاهده میشود که [[مردم]]، [[آمادگی]] لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمانهای گوناگون [[فیض]] محضر [[معصوم]] را [[قدر]] ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. [[خداوند متعال]] آخرین [[حجّت]] [[حق]] را پنهان کرد تا هر زمان که [[آمادگی عمومی]] برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه [[معارف الهی]] سیراب سازد. بنابراین وجود [[آمادگی]] از شرایط بسیار مهمّ برای [[ظهور]] [[مصلح]] [[موعود]] است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از [[بنی اسرائیل]] که از [[ظلم]] و [[ستم]] جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آنها [[فرماندهی]] را برگزیند تا تحت [[فرمان]] او به [[نبرد]] جالوت بپردازند. خواستن [[فرمانده]] برای [[جنگ]]، نوعی [[آمادگی]] را در آنها نشان میداد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان [[مبارزه]] ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر [[ظهور]]، زمانی است که همه از عمق [[جان]] خواهان [[عدالت اجتماعی]]، امنیّت [[اخلاقی]] و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی [[مردم]] از [[بیعدالتیها]] و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا [[حقوق]] ضعیفان به وسیله [[صاحبان قدرت]] و [[ثروت]] پایمال میگردد و امکانات مادی در انحصار عدهای معدود است، عطش [[عدالت]] خواهی به اوج میرسد. زمانی که [[فساد]] [[اخلاقی]] در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد [[اخلاقی]] بر یکدیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به [[ظهور]] [[پیشوایی]] ک [[حاکمیت]] او، امنیّت و [[سلامتی]] [[اخلاقی]] و روانی را به [[بشریت]] هدیه خواهد کرد، فراوان میشود. آنگاه که [[مردم]] همه لذّتهای مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود [[راضی]] نباشند و در پی جهانی برخوردار از [[معنویت]] باشند، تشنه آبشارِ [[لطف]] [[امام]] {{ع}} میشوند. بدیهی است که [[شوق]] [[درک]] حضور [[امام]]، زمانی به اوج میرسد که [[بشریت]] با تجربه کردن [[دولتها]] و نظامهای مختلف بشری به این [[حقیقت]] برسد که تنها [[نجات]] دهنده عالم از [[فساد]] و [[تباهی]]، [[خلیفه]] و [[جانشین]] [[خدا]] در [[زمین]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است و یگانه برنامهای که حیات [[پاک]] و [[طیبه]] را برای [[انسانها]] و ارمغان میآورد، [[قوانین]] الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را [[درک]] میکنند و به دنبال این [[درک]]، برای فراهم شدن [[زمینههای ظهور]] او میکوشند و موانع را از سر راه او بر میدارند. در این زمان است که [[فرج]] و [[گشایش]] فرا میرسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از [[ظهور]] فرمود: "زمانی میرسد که [[انسان]] [[مؤمن]] هیچ پناهگاهی نمییابد که از شرّ [[ظلم]] و [[تباهی]] به آن پناه برد، در آن زمان [[خداوند]] عزوجل مردی از [[خاندان]] مرا بر میانگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>. | ||
}} | }} | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان شرایط ظهور امام مهدی}} | {{پرسمان شرایط ظهور امام مهدی}} | ||
==[[:رده:آثار مهدویت|منبعشناسی جامع مهدویت]]== | == [[:رده:آثار مهدویت|منبعشناسی جامع مهدویت]] == | ||
{{منبع جامع}} | {{منبع جامع}} | ||
* [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛ | * [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛ | ||
خط ۳۳۹: | خط ۳۳۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان مهدویت]] | [[رده:پرسمان مهدویت]] | ||
[[رده:(اش): پرسشهایی با ۱۳ پاسخ]] | [[رده:(اش): پرسشهایی با ۱۳ پاسخ]] | ||
[[رده:(اش): پرسشهای مهدویت با ۱۳ پاسخ]] | [[رده:(اش): پرسشهای مهدویت با ۱۳ پاسخ]] | ||
[[رده:پرسشهای مربوط به جهانی شدن]] | [[رده:پرسشهای مربوط به جهانی شدن]] | ||
<noinclude> | |||
</noinclude> | |||
[[en:What are the prerequisites for Imam Mahdi's Reappearance? (question)]] | [[en:What are the prerequisites for Imam Mahdi's Reappearance? (question)]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۶
شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | شرایط ظهور امام مهدی |
تعداد پاسخ | ۱۳ پاسخ |
شرایط ظهور یعنی آنچه که تحقق ظهور وابسته به آنهاست که بارزترین این شرایط عبارتند از: (۱): وجود طرح و برنامه برای ایجاد انقلاب و مدیریت دنیا؛ (۲): وجود رهبر شایسته؛ (۳): یاران باوفا؛ (۴): آمادگی عمومی و جهانی. با بعثت رسول الله (ص) و ولادت امام زمان (ع) دو شرط اول محقق شده و برای تحقق شرط سوم و چهارم باید در جهت تربیت نفس خود و دیگران تلاش کرد.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- مصداقهای شرایط ظهور چیستند؟
- شرایط تحقق حکومت عدل جهانی کداماند؟
- زمینههای ظهور امام مهدی چیستند؟
- شرایط ظهور امام مهدی چند موردند؟
پاسخ جامع اجمالی
معناشناسی شرایط ظهور
- هر پدیدهای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، قیام و انقلاب جهانی امام مهدی (ع) که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینهها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.[۱] شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد،[۲] و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد.[۳]
شرایط ظهور
- بارزترین این شرایط عبارتند از:
- وجود طرح و برنامۀ عادلانۀ کامل: انقلاب امام زمان (ع) مانند هر انقلاب دیگری نیاز به یک برنامه مشخص دارد[۴] که بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کنندۀ سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد.[۵] این طرح در دو زمینه باید ارائه شود:[۶]
- چگونگی مبارزه با ضدارزش های الهی و ریشهکنی همۀ مظاهر شرک و کفر و غفلت به طور کامل.[۷]
- برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب. و چنین برنامهای در مورد قیام حضرت وجود دارد، خداوند متعال چنین برنامهای را تنظیم نموده و تحت عنوان دین اسلام و کتاب قرآن نازل کرده و اکنون در اختیار امام زمان (ع) است.[۸]
- از این شرط سه مطلب به دست میآید:
- هدف نهایی از ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) تحقق نقشۀ کامل اسلام است که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد[۹].
- این نقشه فقط به هنگام ظهور حضرت مهدی (ع) عملی میشود و اگر بخواهد در آن روز هم قابل اجرا نباشد، دیگر در هیچ زمانی محقق نخواهد شد و گسترش عدالت در روز موعود، محال و ممتنع میشود[۱۰].
- پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای مردم روشن باشد و از آن آگاهی داشته باشند[۱۱].
- وجود رهبر و پیشوائی شایسته: از شرایط لازم انقلاب، وجود رهبری آگاه و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع، با مدیریت صحیح و قاطع، حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند. این شرط نیز در قیام حضرت مهدی (ع) موجود است زیرا رهبری قیام با خود حضرت است که او امام و معصوم و متصل به سرچشمۀ وحی است و مؤید به تأییدات خاصه الهی.[۱۲] این شرط در اصل به دو شرط زیر تقسیم میشود:
- یاران باوفا: از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامهها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.[۱۵] در مورد تعداد یاران امام زمان (ع) روایات متعددی وجود دارد، امام جواد (ع) در ضمن حدیثی فرمودند:[۱۶] «و از اصحابش سیصد و سیزده تن به تعداد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان قول خدای تعالی است که فرمود: أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آیند خدای تعالی امرش را ظاهر سازد و چون عقد که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد به اذن خدای تعالی قیام کند.»[۱۷] ممکن است گفته شود، رهبر واحد چگونه به تنهایی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد؟! اما بطلان این نظریه واضح است زیرا هیچ کس حتی اگر توانائی جسمی و روحی داشته باشد، نمی تواند به تنهائی با تمامی دشمنان بجنگد و همه را از بین ببرد. استفاده از معجزه هم مورد مناقشه است چرا که اولاً اگر دعوت الهی بر پایۀ معجزه بود از همان ابتدای خلقت عملی می شد و بر روی زمین انحرافی پدیدار نمی گشت؛ ثانیاً دعوت الهی همواره بر پایۀ تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است و خداوند به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است، در چنین شرایطی امتحان الهی معنی پیدا می کند. با فرض به کار برده شدن معجزات آنچه میتواند به دست آید، ایمان قهری است که ارزش چندانی ندارد.[۱۸]
- آمادگی عمومی و جهانی: از جمله شرایط دیگر، پذیرش و قبول مردم است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری هستند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهند، زیرا چنین افرادی توانایی انقلاب جهانی را دارا هستند.[۱۹] در غیر این صورت حتی اگر بهترین برنامه وجود داشته باشد و منتخب خداوند با یارانی بینظیر و از جان گذشته بخواهند در جامعه پیاده کنند، ولی مردم آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید.[۲۰]
- از آیات و احادیث استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای غیبت امام مهدی (ع) نبود آمادگی در جامعه انسانی است. قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. در مردم آمادگی های مختلفی باید ایجاد شود تا منجر به ظهور شود، آمادگی هایی مانند:
- آمادگی فردی: انسان منتظر، برای همراهی در یک تحول اصلاحیِ فراگیر که جهان درون و بیرون و عالم کبیر و صغیر را فرا میگیرد، باید خود را مهیا و آماده سازد و الا فارغ از آمادگی لازم نه تنها همراهی امکان ندارد، بلکه از درک تحول و درک منتظر باز میماند[۲۱]، لذا از جملۀ وظایف منتظران، پایداری و استقامت، معرفت و شناخت، صبر و شکیبایی، تهذیب نفس، عبادت، اطاعت و آمادگی است[۲۲].
- آمادگی اجتماعی: یکی از مهمترین رازهای غیبت امام مهدی (ع) نبود آمادگی در جامعۀ انسانی است. از این رو لازم است مردم احساس نیاز کرده با علم و معرفت سراغ امام زمان (ع) بروند. منتظر توانمند میبایست تمام تلاش خود را برای ایجاد آمادگی عمومی و پذیرش آن منجی بزرگ، به کار ببندد. او میبایست از تمامی ابزار ممکن برای آشنا شدن بیشتر جامعۀ بشری با آن موعود امتها استفاده کند[۲۳].
- هر کدام از آمادگیهای فردی و اجتماعی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- آمادگی فکری و فرهنگی: یعنی سطح افکار مردم جهان آن چنان بالا رود که بدانند مثلا مسئلۀ نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئلۀ قابل توجهی در زندگی بشر نیست. تعصبهای قبیلهای و گروهی باید برای همیشه بمیرد.[۲۴]
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه روحی و روانی: اساسیترین ویژگی در بخش رفتار، ایجاد "آمادگی روحی و روانی" در خود و جامعه است[۲۵]. آمادگی در حوزۀ محبت، پالایش روح و تصفیۀ باطن و تطهیر درون و نیز انس منطقی با ادعیه و اذکاری است که از ناحیۀ معصومان (ع) رسیده و رمز ارتباط حبی و باطنی میان شیعه و امام خود است[۲۶].
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه اخلاقی و رفتاری: از شاخصهای اصلی حکومت مهدوی، تهذیب نفس و آراستگی به مکارم اخلاق است[۲۷]. انسان با توجه به نیروی تفکر میتواند در مسیر رشد فکری و اخلاقی گام بردارد و با امدادهای الهی و وجود رهبری الهی، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد[۲۸].
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه سیاسی: انسانها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند و حاکمی را میطلبند که بتواند ارزشهای انسانی را در جهان حاکم سازد[۲۹]. بدون شک با توجه به جهانی بودن حکومت حضرت مهدی (ع)، نیازمند بازشناسی و بازنمایی ابعاد سیاسی حکومت جهانی آن حضرت به جهانیان هستیم و مشتاقان برپایی حکومت عدل جهانی باید در دو محور زمینههای سیاسی این اتفاق بزرگ را فراهم نمایند: آشنا شدن با روشهای سیاسی حضرت مهدی (ع) و آشنا کردن دیگران با این اندیشۀ بلند سیاسی[۳۰].
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه اقتصادی: حراست از فرهنگ دینی و زنده نگه داشتن اندیشۀ اسلامی از وظایف منتظران است و بدون تردید تبلیغ این فرهنگ پویا بدون پشتوانه مالی و اقتصادی امکانپذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف این آمادگی مالی و اقتصادی برای ظهور را فراهم کنند[۳۱].
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه نظامی و انتظامی: از مهمترین وظایف دوران غیبت به عنوان زمینه سازی، آمادگی پیوسته و راستین از جهت توانمندی نظامی و جسمانی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری و نصرت امام غائب است[۳۲].
نتیجهگیری
- از میان شروط، شرط اول با بعثت پیامبر (ص) محقق شده و شرط دوم با تولد امام زمان (ع) و این شرط سوم و چهارم است که باید محقق شود؛ برای تحقق این دو شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید.[۳۳]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیت الله شهید صدر؛ |
---|
آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در اینباره گفته است:
«میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
بنابراین از این شرط سه مطلب به دست میآید:
یک جامعه را در یکی از سه حالت ذیل میتوانیم در نظر گیریم:
صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچگاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و فیلسوف و جامعهشناسی مدعی آن نمیتواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، شایسته رهبری باشند و هر کس به تنهائی رهبر باشد. و اگر بخواهد روز موعود متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچگاه فرا نخواهد رسید و این انتظار بیهوده خواهد بود و هیچیک از ادیان آسمانی که نوید چنان روزی را دادهاند، چنین مطلبی را نگفتهاند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی شایستگی رهبری را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم شایستگی خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشهها چندان نیست و لذا رهبری آسانتر انجام میگیرد، ولی در صورت رهبری جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشهها، رهبری دشوار میگردد. بنابراین هرگونه شایستگی رهبری فردی همراه شایستگی رهبری جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق موازین دموکراسی جدید، برخی از اشخاص و یا گروه اقلیت نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک رأی اکثریت است، در این صورت زیان جبرانناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بیاعتبار است. زیرا اجتماع ناقصها هیچگاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر اندیشه جمعشده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه رهبری آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه عدالت جهانی ناتوان خواهند بود.
* پاسخ اول: اگر دعوت الهی در طول تاریخ بر اساس ایجاد معجزات برای یاری و پیروزی آن، پایهگذاری شده بود، از آغاز آفرینش بر روی کره زمین هیچگونه انحراف و ضلالتی پدیدار نمیگشت و دیگر نیازی به پیکار و جهاد انبیاء و یارانشان نبود، و بدین ترتیب روز موعود نیز نیازمند برنامهریزی برای تحقق آن نبوده به تأخیر نمیافتاد. زیرا از همان آغاز تولد بشریت تا پایان عمر بشر میتوانست موجود باشد.
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«ظهور حضرت ولی عصر (ع) منوط به شرایطی است که اگر آن شرایط محقق نگردد ظهور به تأخیر میافتد تا شرایط فراهم گردد. پس ظهور مشروط به مقدماتی است که باید آن شرایط و مقدمات فراهم باشد. که ذیلاً به برخی شروط اشاره میگردد.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
«قیام امام مهدی (ع) از طرفی آسمانی بوده و از سویی نیز انسانی و مربوط به جامعه بشری است که از این رو برخی از شرایط توسط خداوند باید محقق شود و برخی دیگر به وسیله انسانها باید فراهم آید. البته این شرایط غیر از اذن و اراده الهی برای تحقق در امور است.
از این روایت و سایر احادیث استفاده میشود یاران حضرت را سه گروه تشکیل میدهند:
این شرط از شرایطی است که توسط انسانها باید محقق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا یاوران حضرت فراهم شدهاند؟ آیا گروهی از انسانها با ایجاد ویژگیها و صفات یاران در جان خویش، خود را برای یاری و همراهی امام آماده کردهاند؟
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» و «درسنامه مهدویت ج۳» در اینباره گفته است:
«"شرایط ظهور"؛ در اصطلاح مهدویت عبارتند از: زمینههایی که تحقق ظهور و قیام حضرت مهدی (ع) را قطعیت بخشیده، آن را امری منطقی و لازم مینمایانند.
۱. وجود برنامه و طرحی جامع و متعالی: برای هر تحولی بزرگ، باید پیش از هر اقدام، چهارچوب آن ترسیم گردد و اهداف آن، مشخص شود. ظهور حضرت مهدی (ع) به عنوان بزرگترین و گستردهترین تحول در جامعه بشری، پیش از هر چیز دارای برنامهای متناسب با عظمت و گستره آن است؛ چراکه بدون آن نمیتوان جامعهای کوچک را اداره کرد، چه رسد به جامعهای به گستردگی همه انسانهای کره زمین. آموزههای اسلامی بیانگر این حقیقت است که موعود منجی، هیچ برنامه و طرحی ندارد؛ جز آنچه که به دست آخرین پیامبر الهی در میان انسانها به امانت سپرده شده است. حال چنانچه در بعضی از روایات، سخن از دستورات نو در عصر ظهور به میان آمده، رفع پیرایههایی است که آموزههای دینی را در بر میگیرد؛ از اینرو در آن زمان دستورات اصیل دینی برای مردمان، اموری نوین مینماید. خداوند متعال در آیات قرآن، همه نیازهای اساسی انسانها را در زندگی فردی و اجتماعی تا قیامت، بیان فرموده است و پیامبر اعظم (ص) و امامان معصوم (ع) در موارد لازم، آیات الهی را در حد فهم مخاطبان بیان کردهاند. در روایات فراوانی نیز تأکید شده که حضرت پس از ظهور، به طور دقیق به دستورات خداوند و سنت پیامبر خاتم (ص) عمل خواهد کرد. محمد بن مسلم گوید: درباره قائم (ع) از امام باقر (ع) پرسیدم که: وقتی قیام میکند به کدام روش بین مردم حکومت میکند؟ فرمود: «"بِسِیرَهِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللهِ (ص)حَتی یُظْهِرَ الْإِسْلَام"»[۴۵]؛ به روش و سیرهای که پیامبر بدان عمل کرد تا آنکه اسلام را پیروز کند.
۳. وجود گروهی از انسانهای پاکدل و فداکار: با توجه به گستره انقلاب مهدوی، باید انسانهای توانمندی باشند که رهبر انقلاب را در رسیدن به هدف یاری کنند؛ آنان در اوج تقوا به سر میبرند و برای دفاع همه جانبه از برنامه امام آمادگی دارند؛ چرا که بنای خداوند بر آن است که به جز مواردی که خود صلاح میداند، امور بر مجرای طبیعی جریان یابد. به عبارت روشن تر: از سنتهای الهی است که همواره مردم را در یاری رهبران و پیامبران خود شریک و سهیم کند؛ از اینرو پیامبران الهی (ع) در رساندن پیام خویش به مردم، از یارانی کمک گرفتهاند. در آیات قرآن به نمونههای فراوانی از این یاری گری اشاره شده است[۴۸]. یکی از دلیلهایی که عموم پیشوایان معصوم، دست به اقدام جدی برای برپایی حکومت نزدند، نبود یاران کافی برای همراهی ایشان در این مسیر بود. به عنوان مثال امیر مؤمنان (ع) ۲۵ سال سکوت تلخ و طاقتفرسا را تحمل کرد؛ امام مجتبی (ع) ناگزیر تن به صلح داد؛ امام حسین (ع) مظلومانه در سختترین شرایط به شهادت رسید؛ امام سجاد و امامان پس از وی تا امام عسکری (ع)، همگی از حق حاکمیت خود بر جامعه محروم ماندند و هرگز برای بازپس گیری خلافت ظاهری و به عهده گرفتن حکومت و هدایت جامعه، اقدام نظامی و قیام آشکار انجام ندادند. در این دوران فقط به دو مرحله میتوان اشاره کرد که با حضور جمعی از یاران، امامان معصوم (ع) دست به اقدامی محدود زدند: نخست دوران پنج ساله حکومت امیر مؤمنان علی (ع) و دیگر قیام تاریخی امام حسین (ع) است. آنان خود میفرمودند: اگر یارانی استوار داشتند هرگز از قیام بر علیه ستم و ستمگران باز نمینشستند. البته منظور از یاران، همانا شیعیان راستین و ثابت قدم بود که در حمایت از امامان معصوم (ع) و اهداف ایشان، از هیچ تلاشی فروگذار نبودند و این گونه یاران بس اندک بودند. مأمون رقی میگوید: خدمت امام صادق (ع) بودم، ناگهان، سهل بن حسن خراسانی وارد شد و بر امام سلام کرد و گوشهای نشست، سپس عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! رأفت و رحمت از آن شماست و شما اهل بیت، سزاوار پیشوایی و امامت هستید؛ چه چیز شما را در جهت دفاع از حق خود بازمیدارد. در حالی که یکصد هزار شمشیر زن دارید؟ حضرت به وی فرمود: "بنشین." سپس دستور داد تنور را روشن کنند. به او فرمان داد، تا وارد تنور شود و میان شعلههای آن بنشیند. خراسانی، عذر آورد و عرض کرد: سرورم! مرا در آتش، معذب مگردان و ببخش و از آنچه گفتم، معاف دار. حضرت او را معاف داشت. در این میان، هارون مکی یکی از یاران حضرت که کفش خود را به دست گرفته بود وارد شد و به حضرت عرض سلام کرد. امام به او فرمود: کفش خود را رها کن و وارد تنور شو و در آن بنشین. او نیز اطاعت کرده و بیدرنگ وارد تنور شد و در آن نشست. حضرت، به سخن خود با مرد خراسانی ادامه داد و اوضاع خطه خراسان را چنان برای خراسانی تشریح میکرد که گویی حضرت خود، در آنجا حضور داشته است. سپس به آن شخص فرمود: برخیز و داخل تنور را بنگر. آن شخص میگوید: وقتی به داخل تنور نگاه افکندم، یار امام را صحیح و سالم دیدم که راحت در آن نشسته است! سپس از تنور خارج شد و بر ما سلام کرد. امام، به مرد خراسانی فرمود: چند نفر همانند این شخص (هارون مکی) در خراسان یافت میشود؟ عرض کرد: به خدا سوگند! حتی یک نفر نیز وجود ندارد. فرمود: «"أَمَا إِنا لَا نَخْرُجُ فِی زَمَانٍ لَا نَجِدُ فِیهِ خَمْسَهً مُعَاضِدِینَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ"»[۴۹]؛ آگاه باشید! تا آن زمان که حتی پنج تن یاور نداشته باشیم، هرگز دست به قیام نخواهیم زد؛ ما آگاهتر از شماییم که چه زمانی قیام کنیم. در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) همچون همه حرکتهای اصلاح گرایانه، بهره مندی از یاران، امری ناگزیر خواهد بود؛ چرا که خداوند اراده فرموده آن قیام جهانی را به طور عمده در مجرای طبیعی و اسباب و علل عادی جریان دهد[۵۰]. این یاران و یاوران در روایات با ویژگیهایی معرفی شدهاند[۵۱]. امام صادق (ع) نیز فرموده است: «"لا یخرج القائم (ع) فی أَقَلَّ مِنْ الفئه وَ لَا یکون الفئه أَقَلَّ مِنْ عُشْرَهُ آلَافٍ"»[۵۲]؛ قائم با کمتر از "فئه" خروج نمیکند و فئه کمتر از ده هزار نیست. ابو بصیر گوید: امام صادق (ع) فرمود: «"لَا یَخْرُجُ الْقَائِمُ (ع) حَتی یَکُونَ تَکْمِلَهُ الْحَلْقَهِ قُلْتُ وَ کَمْ تَکْمِلَهُ الْحَلْقَهِ قَالَ عَشَرَهُ آلَافٍ"»[۵۳]؛ قائم خروج نخواهد کرد، مگر حلقه سپاه به کمال و تمام رسیده، عرض کردم: آنکه حلقه بدان کامل شود، چقدر است؟ فرمود: ده هزار است[۵۴]. عبد العظیم حسنی گوید: به امام جواد (ع)گفتم: امیدوارم شما قائم اهل البیت محمد (ع) باشید. کسی که زمین را پر از عدل و داد نماید؛ همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد. فرمود: ای أبو القاسم! هیچ یک از ما نیست، جز آنکه قائم به امر خدای تعالی و هادی به دین الهی است. اما قائمی که خدای تعالی به وسیله او زمین را از اهل کفر و انکار پاک میکند و آن را پر از عدل و داد میکند؛ کسی است که ولادتش بر مردم پوشیده و شخصش از ایشان نهان… و از اصحابش سیصد و سیزده تن به تعداد اصحاب بدر، از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان قول خدای تعالی است که فرمود: أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۵۵]؛ و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آیند، خدای تعالی امرش را ظاهر سازد و چون "عقد" که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد، به اذن خدای تعالی قیام کند و دشمنان خدا را بکشد تا خدای تعالی خشنود گردد[۵۶]. بر این اساس تعداد ۳۱۳ تن شاید اشاره به شرط ظهور باشد و پس از آنکه ظهور اتفاق افتاد، فراهم آمدن یاوران، سرآغازی بر قیام جهانی آن حضرت خواهد بود. ۴.احساس نیاز در جامعه جهانی: از آنجایی که حضرت مهدی (ع) برای همه مردم دنیا است، باید با نیاز و پذیرش عمومی آنان همراه باشد. پس تا آن گاه که عموم جامعه جهانی احساس نیاز نکنند، حضرت ظهور نخواهد کرد. به عبارت دیگر مردم جهان، باید به قدر کافی تلخی این وضع نابسامان و بیعدالتیها را بچشند و نارسایی و ضعف قوانین بشری را برای اجرای عدالت اجتماعی درک کنند و این حقیقت را بیابند که فقط در سایه اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خود ساخته انسانها، مشکل جهان حل نمیشود؛ بلکه باید انسانی الهی باشد که همه نابسامانیها را برطرف کند. برای رسیدن به این هدف بزرگ، اصول و نظاماتی تازه لازم است که متکی به ارزشهای انسانی و ایمان و عواطف بشری و اخلاق باشد؛ نه فقط اصول خشک و بیروح و نارسای مادی. به تعبیر دیگر، تا در مردم جهان تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی، مفید و مؤثر نخواهد بود که قانون "عرضه و تقاضا"، بیش از آنچه در مسائل اقتصادی مورد توجه است، در مسائل اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. امیر مؤمنان علی (ع) این حقیقت را به برخی از مردم سرافکنده و پشیمان از جهالت خود که بعد از ۲۵ سال خانه نشینی، به خانه وی هجوم میبرند و از وی میخواهند تا زمام امور را به دست گیرد این گونه بیان فرمود: «"أَمَا وَ الذِی فَلَقَ الْحَبهَ وَ بَرَأَ النسَمَهَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجهِ بِوُجُودِ الناصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلا یُقَاروا عَلَی کِظهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَولِهَا و…"»[۵۷]؛ آگاه باشید! به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، اگر نه این بود که جمعیت بسیاری گِرداگِردم را گرفته و به یاری ام قیام کردهاند و از این جهت حجت تمام شده است و اگر نبود عهد و مسئولیتی که خداوند از علما و دانشمندان هر جامعه گرفته که در برابر شکم خوارگی ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان سکوت نکنند؛ من مهار شتر خلافت را رها میساختم و از آن صرف نظر مینمودم و آخر آن را با جام آغازش سیراب میکردم. این بیان میرساند که حضرت آن گاه حاضر شد به دنبال خلافت رود و آن را بپذیرد که مردم دور او را گرفتند و حضرت را یاری رساندند. تاریخ نیز به روشنی گواه است هرگاه شرط سوم و چهارم برای پیشوایان معصوم (ع) فراهم میشد، از هیچ گونه تلاشی برای برپایی عدالت فروگذار نبودند. حال این سؤال پیش میآید که این حالت عطش و تقاضا را چه عاملی باید ایجاد کند؟ در پاسخ میگوییم: بخشی از آن را گذشت زمان، پدید میآورد و بدون آن ممکن نیست؛ اما بخش دیگری بستگی به پرورش و آموزش بر اساس آموزههای دینی دارد. باید با رستاخیز فکری که از طرف اندیشمندان با ایمان و آگاهان مسئول جامعه به وجود میآید، یاران و یاوران آن حضرت فراهم شده و جامعه جهانی در درون خود به موعود منجی احساس نیاز کند»[۵۸]. |
۵. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
«مقصود از شرایط ظهور، همان شرایطی است که تحقّق روز موعود متوقّف بر آنها است، و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد. و میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
لازم به ذکر است که شرایط چهارگانه فوق، مربوط به پیاده کردن عدالت خالص در روز موعود است، ولی چنانچه نسبت به شرایط ظهور بسنجیم، یکی از آنها که وجود رهبر باشد کم میشود و سه شرط دیگر باقی میماند، زیرا معنی ظهور آن است که فرد آماده قیام در آنروز، وجود دارد که میخواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوّم را ضمنی پذیرفتهایم و خواهناخواه سه شرط بیشتر باقی نمیماند. و امّا اینکه، شرایط ظهور چه تفاوتهایی با علایم ظهور دارند؟ باید گفت که:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین علیپور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی علیپور، در مقاله «ظهور» در اینباره گفته است:
«شرایط ظهور امام عصر (ع) به طور کامل برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادیترین آنها عبارتند از:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت دوران ظهور» در اینباره گفته است:
«شرایط به اموری گفته میشود که تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهوری در کار نخواهد بود. اما علایم و نشانهها، آن دسته رویدادها و حوادثی است که بر اساس گفته پیشوایان معصوم، قبل و یا در آستانه ظهور واقع خواهد شد و تحقق هر کدام نوید نزدیک بودن قیام حضرت را میدهد. بر این اساس انقلاب جهانی امام علاوه بر اینکه دارای علایم و نشانههایی است که پیش از وقوع آن روی میدهد، دارای یک سری شرایط و بایستههایی است که با تحقق آنها، قیام اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با این انقلاب و یا هر انقلاب واقعی دیگر، چند شرط متصور است.
برخی بر این باورند که بسیاری از علایم ظهور اتفاق افتاده و تنها علایم حتمی ظهور باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعا نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولا از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد. از طرفی، سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و ظهور فرج بعد از آن مطرح شده، منظور گشایش و راحتی برای مؤمنان است "نه ظهور حضرت مهدی (ع). از امام باقر (ع)نقل شده است: "منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود"[۶۶].
|
۸. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای سید مجتبی السادة، در کتاب «شش ماه پایانی» در اینباره گفته است:
|
۹. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر حوزه و دانشگاه)؛ |
---|
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در اینباره گفته است:
«روایات شیعه ظهور را در شرایطی ذکر کردهاند که در آن به دو نکته باید توجه شود:
|
۱۰. پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی؛ |
---|
پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، در کتاب «فرهنگ شیعه» در اینباره گفتهاند:
«مراد، پیشامدها و حوادثی است که زمینه ظهور امام زمان (ع) را فراهم میسازند. این شرایط به گونه کامل بر ما روشن نیستند؛ زیرا ظهور همانند غیبت از اسرار الهی است که تنها وقتی پیش آید، بر ما روشن میگردد[۷۳]. با این حال، میتوان برخی از این شرایط را به گونه مجمل در روایات بزرگان معصوم (ع) بازیافت:
|
۱۱. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«برای انقلاب جهانی و بزرگ امام مهدی (ع) مانند هر انقلاب دیگر، چهار شرط متصور و لازم است:
شرایط یک پدیده، به اموری گفته میشود که آن پدیده، به آنها وابستگی وجودی دارد و تا آنها نباشند، آن شیء به وجود نمیآید. طبق این تعریف، شرایط ظهور به اموری اطلاق میشود که امر ظهور امام زمان (ع) به وجود آنها وابسته بوده و تا آنها محقق نشوند، ظهور رخ نخواهد داد. اما علایم ظهور، به اموری گفته میشود که بیانگر نزدیکی امر ظهور میباشند و تحقق هر یک از آنها، نشانه نزدیکتر شدن فرج و ظهور امام عصر (ع) است.
|
۱۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
به دو شرط از شرایط مهم ظهور اشاره میکنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن خواهد بود:
آنگاه برای معنویت و عدالت بپا خواهند خاست و هر نوع فساد و بیعدالت ی را محکوم و برای عدالت فداکاری خواهند کرد. در این زمان میتوان گفت زمینه برای ظهور فراهم شده است و مردم حاضرند حکومت مهدوی را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودیها اتفاق نمیافتد، زیرا نشانههایی وجود دارد که مردم هر روز بیشتر و بیشتر تشنه عدالت میشوند و به دنبال افراد عادل میگردند»[۸۷].
هر حکومتی به رهبری شایسته نیاز دارد که توانایی اداره نظام را داشته باشد و نیز برنامهای جامع لازم است که همه نیازهای جامعه را برآورد. در حکومت جهانی مهدی (ع)، هم رهبر شایسته و هم برنامه جامع، فراهم گردیده است؛ زیرا قرآن که عالیترین نسخه حکومت و حکومتداری را بیان کرده، برنامه حکومت مهدی (ع) است. امام مهدی (ع) که نماینده خدا و آخرین جانشین پیامبر (ص) است رهبری حکومت را برعهده دارد. از شرایط و زمینههای حکومت که نیاز به تحقق دارد، وجود یاوران لایق و پذیرش جهانیان نسبت به حاکمیت عدل الهی است. به عبارت دیگر، برای تحقق حکومت عدل جهانی، یاوران حضرت، از نظر کمی تعداد و کیفی اوصاف و ویژگیها، باید به گونهای باشند که بتوانند حاکمیت دنیای بزرگ حضرت مهدی (ع) را عهدهدار شوند. چنانکه در بعضی از روایات آمده، یاوران حضرت ۳۱۳ تن هستند که مقصود هسته مرکزی یاوران است. در روایات دیگر به حلقههای بیشتری از یاوران حضرت اشاره شده که گرد هم خواهند آمد. جهانیان برای تحقق شرایط حکومت جهانی، باید برای پذیرش حاکمیت معصوم (ع) آماده گردند و از آن استقبال کنند. در آن زمان، مردم جهان همه مکاتب بشری و حکومتها را تجربه کرده و ناکامی آنها را در تحقق بخشیدن به آرزوهای بزرگ بشر، در عمل دیدهاند و همه امیدشان به سوی حاکمیت منجی آسمانی است. همه وظیفه داریم که در جهت تقویت جبهه یاوران امام مهدی (ع) بکوشیم و با فرهنگسازی، جامعه خود و جامعه جهانی را برای پذیرش حکومت الهی و عدالت قرآنی آماده کنیم»[۸۸].
|
۱۳. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«ظهور امام مهدی (ع) شرایط و نشانههایی دارد که از آنها به عنوان زمینههای ظهور و علائم آن یاد میشود. تفاوت این دو آن است که زمینهها در تحقق ظهور تأثیر واقعی دارند، به گونهای که با فراهم شدن آنها ظهور امام اتفاق میافتد و بدون آنها ظهور نخواهد بود؛ ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند، بلکه تنها نشانههایی هستند که به وسیله آنها میتوان به اصل ظهور یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیدهای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر آب و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی میتواند انتظار برداشت خوب از زمین داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر انقلاب و رویداد اجتماعی نیز به زمینهها و شرایط آن بستگی دارد. همانگونه که انقلاب اسلامی ایران نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به پیروزی رسید، قیام و انقلاب جهانی امام مهدی (ع) که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینهه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این سخن، آن است که تصور نشود امر قیام و حکومت امام مهدی (ع) از روابط حاکم بر جهان آفرینش مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه معجزه و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام میرسد؛ بلکه براساس تعالیم قرآن و پیشوایان معصوم، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. امام صادق (ع) فرمود: "خداوند، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.[۹۰] و در روایتی نقل شده است که شخصی به امام باقر (ع) عرض کرد: "میگویند زمانی که امام مهدی (ع) قیام کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای رسول خدا (ص) چنین میشد.[۹۱] البته سخن فوق بدین معنا نیست که در قیام بزرگ مهدوی، امدادهای غیبی و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار امدادهای الهی، زمینهها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود.
|
پرسشهای وابسته
- شرایط ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- چه تفاوتهایی بین علائم ظهور و شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا آمادگی و پذیرش مردم از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وجود برنامه و طرح جامع و متعالی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وجود رهبری شایسته و معصوم از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وجود گروهی از انسانهای فداکار و پاکدل از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا احساس نیاز جامعه به ظهور امام مهدی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گسترش فساد در جامعه از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بیداری اسلامی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای شرایط ظهور چیست؟ (پرسش)
- فایده دانستن شرایط ظهور چیست؟ (پرسش)
- مؤلفههای شناخت شرایط ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا باید تمامی شرایط ظهور تحقق پیدا کند تا امام مهدی ظهور کند؟ (پرسش)
- چه عواملی باعث تعجیل در فرج امام مهدی میشود؟ (پرسش)
- آیا شرایط ظهور امام مهدی در اختیار مردم است یا خیر؟ (پرسش)
- آیا با توجه به شرایط کنونی جهان زمینهها و شرایط برای ظهور امام مهدی آماده است؟ (پرسش)
- چرا امام مهدی تاکنون ظهور نکرده است؟ (پرسش)
- در چه مدتی مقدمات ظهور امام مهدی فراهم میگردد؟ (پرسش)
- آیا اگر فساد تمام جهان را فرا گیرد امام مهدی ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
- آیا اگر جنگ جهانی سوم رخ دهد امام مهدی ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
- امام مهدی آمدنی است یا آوردنی؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور، شرایط ظهور، ص ۱۲؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶ و درسنامه مهدویت، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص ۲۹۹.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲: «"يَجْتَمِعُ إِلَيْهِ مِنْ أَصْحَابِهِ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَقَاصِي الْأَرْضِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ فَإِذَا كَمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل"»
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص ۲۹۹.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۹۹ـ ۱۰۰.
- ↑ ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص ۳۰۱ ـ ۳۰۳.
- ↑ ر.ک. روحبخش، سید مهدی، انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح، ص۲۹۲.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ص۵۴-۶۱؛ پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹- ۲۱۲؛ مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. خانجانی، علی اوسط، رسالت فردی و شخصی انسان منتظر، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. الهینژاد، حسین، ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۶۵؛ ملکیراد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۲۳۷.
- ↑ ر.ک. دیرباز، عسکر، روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر ص ۱۱۸.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی حضرت مهدی (ع)، ص۸۴ - ۷۹.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ ـ ۱۹.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی، ص؟؟؟؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۳۳ـ ۱۳۴؛ رجایی، محبوبه، مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟؛ پژوهشگران مؤسسۀ فرهنگی موعود، انتظار منتظر و تکالیف منتظران، ص ۴۲ـ۴۳.
- ↑ ر.ک. علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۸-۲۴۰
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۹۵-۵۰۲.
- ↑ بقره، آیه ۲۴۶.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۳۱، ۳۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.
- ↑ بقره، ۱۴۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را میآورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۵۳-۲۵۵.
- ↑ شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،(با تصرّف).
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳- ۲۲۶.
- ↑ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۴.
- ↑ سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ص۴۹۶.
- ↑ امیر مؤمنان علی (ع)، درباره اهمیت وجود رهبر در هر جامعه فرمود: «"…وَ إِنهُ لَا بُد لِلناسِ مِنْ أَمِیرٍ بَر أَوْ فَاجِر…"»؛ "… و همانا مردم ناگزیرند از داشتن زمامدار؛ چه نیکوکار و چه بدکار…": سید رضی، نهج البلاغه، خطبه۴۰.
- ↑ نک: آل عمران، آیه ۵۲ و ۸۱؛ صف، آیه ۱۴؛ محمد، آیه ۷.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص۲۳۷؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.
- ↑ در بحث امدادهای غیبی اشاره خواهد شد.
- ↑ به دلیل اهمیت این بحث در آینده به طور مفصل به آن میپردازیم.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۳۴، شماره ۴۴۴.
- ↑ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۷، ح۲.
- ↑ این روایت نگرانی کسانی که میگویند با توجه به شمار اندک ۳۱۳ بعید مینماید ما در شمار یاران خاص آن حضرت باشیم را بر طرف میکند چرا که آن حضرت پس از ۳۱۳ نفر شمار فراوانی یاور خواهد داشت.
- ↑ بقره، آیه ۱۴۸.
- ↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۷.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، خطبه سوم (شقشقیه)، ص۴۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ص۳۸-۴۸.
- ↑ برای آگاهی بیشتر به کتاب تاریخ غیبت کبری تألیف سید محمد صدر، ص ۴۸۹ به بعد مراجعه شود.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.
- ↑ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۸-۲۴۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۳۹، ح ۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۷، ح ۲.
- ↑ تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹- ۳۹۶؛ شش ماه پایانی، ص ۲۲۳- ۲۲۲.
- ↑ الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۶۶.
- ↑ الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۴۴.
- ↑ بحار الانوار، ح ۵۲، ح ۲۶
- ↑ ر. ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.
- ↑ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، صص۲۳-۲۶، ۳۳ - ۳۷.
- ↑ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹ - ۲۱۰.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص99-100.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۹۱.
- ↑ کمال الدین، ۲- ۱/ ۲۸۷، ۲۸۹ و ۳۱۸.
- ↑ خورشید مغرب، ۳۰۱.
- ↑ مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۸/ ۱۸۷؛ خورشید مغرب، ۳۳۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲/ ۲۴۳ و ج ۵۱/ ۸۴؛ الملاحم و الفتن، ابن طاووس/ ۶۶.
- ↑ فرهنگ نامه مهدویت، ۲۰۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۲۹۹.
- ↑ و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب۳۹، ح۶.
- ↑ «" مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ب۳۷، ح۲.
- ↑ تاریخ، نمونههای متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت پیامبر (ص) به آن شهر و استقرار حکومت اسلامی نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، حکومت عدل گستر امام علی (ع) را در پیداشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با امام حسن و امام حسین (ع) و شهادت آن دو امام بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۸.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۸.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۰.
- ↑ کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.
- ↑ امام باقر (ع) در توصیف امام مهدی (ع) فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمیبیند، مگر اینکه آن را انکار میکند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).
- ↑ وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.
- ↑ به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.
- ↑ به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.
- ↑ ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.