شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
::::::«میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست: | ::::::«میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست: | ||
:::::*'''شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل''' کاملی که [[عدالت]] [[خالص]] واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای [[انسانیت]] [[سعادت]] و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده [[سعادت]] دنیوی و اخروی [[انسان]] باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، [[عدالت]] [[کامل]] متحقق نخواهد شد، و وجود [[عدالت]] ناقص و جزئی در [[سعادت]] [[بشریت]] نقش چندانی نمیتواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که [[عدالت]]، ناقص است؛ [[سعادت]] و خوشبختی [[انسان]] نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبههای [[نقص]] ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان [[عدالت]] جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمیتوان گفت که [[هدف]] [[خداوند]] وجود [[عدالت]] ناقص است و برای آن برنامهریزی کرده است، زیرا برنامهریزی الهی عبارت است از [[پرستش]] و [[عبادت]] کاملی که جز با تحقق [[عدالت]] [[کامل]] موجود نخواهد شد. بهویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش [[انسان]] در روی [[زمین]] مسیر حرکت او رسیدن به این [[هدف]] بوده، و در آن صورت نمیتوان گفت که [[خداوند]] [[هدف]] این حرکت کلی را یک [[عدالت]] ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر [[بشریت]] وارد میشود، و [[خداوند]] بالاتر از آن است که نسبت [[ظلم]] و [[ستم]] به او بدهیم. | :::::*'''شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل''' کاملی که [[عدالت]] [[خالص]] واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای [[انسانیت]] [[سعادت]] و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده [[سعادت]] دنیوی و اخروی [[انسان]] باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، [[عدالت]] [[کامل]] متحقق نخواهد شد، و وجود [[عدالت]] ناقص و جزئی در [[سعادت]] [[بشریت]] نقش چندانی نمیتواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که [[عدالت]]، ناقص است؛ [[سعادت]] و خوشبختی [[انسان]] نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبههای [[نقص]] ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان [[عدالت]] جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمیتوان گفت که [[هدف]] [[خداوند]] وجود [[عدالت]] ناقص است و برای آن برنامهریزی کرده است، زیرا برنامهریزی الهی عبارت است از [[پرستش]] و [[عبادت]] کاملی که جز با تحقق [[عدالت]] [[کامل]] موجود نخواهد شد. بهویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش [[انسان]] در روی [[زمین]] مسیر حرکت او رسیدن به این [[هدف]] بوده، و در آن صورت نمیتوان گفت که [[خداوند]] [[هدف]] این حرکت کلی را یک [[عدالت]] ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر [[بشریت]] وارد میشود، و [[خداوند]] بالاتر از آن است که نسبت [[ظلم]] و [[ستم]] به او بدهیم. | ||
بنابراین از این شرط سه مطلب به دست میآید: | |||
:::::#در [[حقیقت]] [[هدف]] نهائی، پیاده شدن نقشه [[کامل]] [[عدل]] جهانی است که در آن هیچ [[ظلم]] و ستمی وجود ندارد. | :::::#در [[حقیقت]] [[هدف]] نهائی، پیاده شدن نقشه [[کامل]] [[عدل]] جهانی است که در آن هیچ [[ظلم]] و ستمی وجود ندارد. | ||
:::::#این نقشه فقط به هنگام [[ظهور]] حضرت عملی میشود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش [[عدالت]] در روز [[موعود]] محال و ممتنع میشود. | :::::#این نقشه فقط به هنگام [[ظهور]] حضرت عملی میشود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش [[عدالت]] در روز [[موعود]] محال و ممتنع میشود. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۳: | ||
:::::*'''اول:''' وجود [[رهبر]] برای این [[نهضت]] جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد. | :::::*'''اول:''' وجود [[رهبر]] برای این [[نهضت]] جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد. | ||
:::::*'''دوم''' این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح جهانی را داشته باشد. | :::::*'''دوم''' این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح جهانی را داشته باشد. | ||
یک [[جامعه]] را در یکی از سه حالت ذیل میتوانیم در نظر گیریم: | |||
:::::#هر فردی به تنهائی [[شایسته]] [[رهبری]] باشد، تا چه رسد به صورت جمعی. | :::::#هر فردی به تنهائی [[شایسته]] [[رهبری]] باشد، تا چه رسد به صورت جمعی. | ||
:::::#فرد به تنهائی نتواند [[وظائف]] [[رهبری]] را انجام دهد، بلکه [[رأی]] و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند. | :::::#فرد به تنهائی نتواند [[وظائف]] [[رهبری]] را انجام دهد، بلکه [[رأی]] و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند. | ||
:::::#هم فرد و هم [[جامعه]] ناقص بوده و [[شایستگی]] [[رهبری]] نداشته باشند. | :::::#هم فرد و هم [[جامعه]] ناقص بوده و [[شایستگی]] [[رهبری]] نداشته باشند. | ||
صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچگاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و [[فیلسوف]] و جامعهشناسی مدعی آن نمیتواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، [[شایسته]] [[رهبری]] باشند و هر کس به تنهائی [[رهبر]] باشد. و اگر بخواهد روز [[موعود]] متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچگاه فرا نخواهد رسید و این [[انتظار]] بیهوده خواهد بود و هیچیک از [[ادیان]] آسمانی که نوید چنان روزی را دادهاند، چنین مطلبی را نگفتهاند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی [[شایستگی]] [[رهبری]] را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم [[شایستگی]] خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشهها چندان نیست و لذا [[رهبری]] آسانتر انجام میگیرد، ولی در صورت [[رهبری]] جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشهها، [[رهبری]] دشوار میگردد. بنابراین هرگونه [[شایستگی]] [[رهبری]] فردی همراه [[شایستگی]] [[رهبری]] جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق [[موازین]] [[دموکراسی]] جدید، برخی از اشخاص و یا گروه [[اقلیت]] نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک [[رأی]] [[اکثریت]] است، در این صورت زیان جبرانناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بیاعتبار است. زیرا اجتماع ناقصها هیچگاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر [[اندیشه]] جمعشده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه [[رهبری]] آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه [[عدالت جهانی]] ناتوان خواهند بود. | |||
:::::*'''شرط سوم: وجود [[یاران]] همکار و همفکر و پایدار در کنار آن [[رهبر]] واحد.''' [[دلیل]] و [[برهان]] بر [[لزوم]] این مطلب را بعد از ابطال دو فرض میتوان اقامه کرد: | :::::*'''شرط سوم: وجود [[یاران]] همکار و همفکر و پایدار در کنار آن [[رهبر]] واحد.''' [[دلیل]] و [[برهان]] بر [[لزوم]] این مطلب را بعد از ابطال دو فرض میتوان اقامه کرد: | ||
:::::#اینکه بگوئیم آن [[رهبر]] واحد به تنهائی با [[دنیا]] بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی [[دشمنان]] بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار [[معجزه]] باشد، و الا به صورت [[اعجاز]] امکان آن [[پیروزی]] وجود دارد. اگر کسی بگوید که این [[رهبر]] واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع میکند و به تدریج [[یاران]] و همکارانی [[تربیت]] کرده و کارش را پیش میبرد، چنانکه [[رسول خدا]] این چنین عمل کرد؛ میگوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمیپردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای [[دنیا]] بجنگد. | :::::#اینکه بگوئیم آن [[رهبر]] واحد به تنهائی با [[دنیا]] بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی [[دشمنان]] بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار [[معجزه]] باشد، و الا به صورت [[اعجاز]] امکان آن [[پیروزی]] وجود دارد. اگر کسی بگوید که این [[رهبر]] واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع میکند و به تدریج [[یاران]] و همکارانی [[تربیت]] کرده و کارش را پیش میبرد، چنانکه [[رسول خدا]] این چنین عمل کرد؛ میگوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمیپردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای [[دنیا]] بجنگد. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۷: | ||
:::::*'''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینهها و موانع دارد با مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به درستی [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند. [[رهبر]] حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح]] کل و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} میباشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و ملّتها، [[دولتها]]، حرکتها و قیامهای مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده میباشد). | :::::*'''[[رهبر]]''': از اولین شروط اصلی و اساسی برای یک [[قیام]] و [[انقلاب]] تأثیر گزار و سازنده، وجود [[رهبر]] و [[پیشوایی]] [[آگاه]]، توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کاملی که از برنامه و [[هدف]] و زمینهها و موانع دارد با مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]]، حرکت و خیزش را به درستی [[هدایت]] کرده و به سرانجام مطلوب برساند. [[رهبر]] حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، [[مصلح]] کل و [[منجی]] عالم، [[امام مهدی]] {{ع}} میباشد. شخصیتی که [[فرزند]] [[ولایت]] بوده و در دامان [[امامت]] پرورش یافته است. آخرین وصیّ [[پیامبر خاتم]] بوده و به سرچشمه [[وحی]] متصل است. او که در سال ۲۵۵ق به [[دنیا]] آمده و نزدیک به هزار و دویست سال است که [[عمر]] پربرکت خویش را در میان [[مردم]] گذرانده و ملّتها، [[دولتها]]، حرکتها و قیامهای مختلف را به نظاره نشسته است. (بنابراین این شرط از [[قیام]] فراهم و آماده میباشد). | ||
:::::*'''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر کف است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] خود [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامهها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگیهای خاص [[یاران امام مهدی]] {{ع}} را میتوان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض میکند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از [[حق]] مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، حضرت به او [[دستور]] میدهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضبناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض میکند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفشهایش را به دستگرفته بود وارد میشود و خدمت [[امام]] خویش [[سلام]] عرض میکند. حضرت بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: کفشهایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچگونه درنگ و پرسشی، اینکار را انجام میدهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفتوشنود خود با مرد [[خراسانی]] ادامه میدهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او میفرمایند که گویا از نزدیک در جریان آنها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و میفرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او میگوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد [[خراسانی]] میپرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص میشناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ میگوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم اینگونه نداریم. حضرت فرمود: {{متن حدیث|اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن [[اعلم]] بالوقت}}؛ [[آگاه]] باش ما در زمانی که [[پنج تن]] یاور و کمککار پیدا نکنیم، [[قیام]] نمیکنیم. ما آگاهتریم که وقت [[قیام]] چه زمان است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>. در مورد تعدا [[یاران]] [[روایات]] متعددی وجود دارد. [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمود: {{متن حدیث|يجتمع إليه من أصحاب عدة أهل [[بدر]] ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا من أقاصي الأرض و ذلك قول الله عزوجل {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }} فإذا اجتمعت لهذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله امره فإذا كمل له العقد و هو عشرة الآف [[رجل]] خرج باذن الله عزوجل}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref> <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را میآورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.</ref>. | :::::*'''[[یاران]]''': یکی از شرایط مهم برای [[پیروزی]] و به ثمر نشستن یک خیزش و [[انقلاب]]، وجود [[یاران]] و فدائیان [[جان]] بر کف است. یارانی که نسبت به [[امام]] و [[رهبر]] خود [[آگاهی]] لازم را داشته باشند و به او [[معتقد]] بوده و [[ولایت]] او را با همه وجود بپذیرند. با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا بوده و به آنها [[اعتقاد]] داشته باشند. برای به فعلیّت رساندن خواست و [[اراده]] [[رهبر]] و اجرایی کردن برنامهها، آماده هرگونه [[تلاش]] و جانفشانی بوده و با تمام وجود به [[یاری]] رهبرشان همّت گمارند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزند. عمق [[معرفت]] و ویژگیهای خاص [[یاران امام مهدی]] {{ع}} را میتوان از [[روایت]] ذیل تا حدی دریافت کرد: [[سهل بن حسن خراسانی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض میکند: چه چیز شما را واداشته تا آن که از [[حق]] مسلمِ خودیش "[[حکومت]]" باز بنشینید؟ در حالی که صد هزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیرزن در [[اختیار]] شماست؟ [[امام صادق]] {{ع}} [[دستور]] دادند تا تنور [[آتش]] را روشن کنند، وقتی شعله [[آتش]] برافروخته شد، حضرت به او [[دستور]] میدهند که وارد تنور شود! او که گمان کرده بود [[امام]] {{ع}} از سخنانش غضبناک شده و قصد مجازاتش را دارد، عرض میکند: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] عذابم نکنید!. در همین وقت، [[هارون مکی]] در حالی که کفشهایش را به دستگرفته بود وارد میشود و خدمت [[امام]] خویش [[سلام]] عرض میکند. حضرت بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: کفشهایت را بگذار و درون تنور بنشین. [[هارون مکی]] نیز بدون هیچگونه درنگ و پرسشی، اینکار را انجام میدهد. [[امام]] {{ع}} در این حال به گفتوشنود خود با مرد [[خراسانی]] ادامه میدهد و مطالبی را درباره [[خراسانی]] به او میفرمایند که گویا از نزدیک در جریان آنها بوده است. پس از آن، رو به [[سهل بن حسن خراسانی]] کرده و میفرماید: برخیز و داخل تنور را بنگر. او میگوید: هنگامی که به درونِ [[آتش]] در حال زبانه کشیدن نگاه کردم، [[هارون مکی|هارون]] را در حالی دیدم که چهار زانو نشسته بود. در این وقت [[امام صادق]] {{ع}} از مرد [[خراسانی]] میپرسند: در [[خراسان]]، چه تعداد مثل این شخص میشناسی. [[سهل بن حسن خراسانی|سهل]] در پاسخ میگوید: به [[خدا]] قسم یک نفر هم اینگونه نداریم. حضرت فرمود: {{متن حدیث|اما إنا لا نخرج في زمان لا نجد فيه خمسه معاضدين لنا! نحن [[اعلم]] بالوقت}}؛ [[آگاه]] باش ما در زمانی که [[پنج تن]] یاور و کمککار پیدا نکنیم، [[قیام]] نمیکنیم. ما آگاهتریم که وقت [[قیام]] چه زمان است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>. در مورد تعدا [[یاران]] [[روایات]] متعددی وجود دارد. [[امام جواد]] {{ع}} در ضمن حدیثی فرمود: {{متن حدیث|يجتمع إليه من أصحاب عدة أهل [[بدر]] ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا من أقاصي الأرض و ذلك قول الله عزوجل {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }} فإذا اجتمعت لهذه العدة من أهل الإخلاص أظهر الله امره فإذا كمل له العقد و هو عشرة الآف [[رجل]] خرج باذن الله عزوجل}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref> <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را میآورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.</ref>. | ||
از این [[روایت]] و سایر [[احادیث]] استفاده میشود [[یاران]] حضرت را سه گروه تشکیل میدهند: | |||
:::::#[[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان [[ظهور]] به [[اذن]] [[خدا]] واقع میشود؛ | :::::#[[یاوران]] ویژه که ۳۱۳ نفرند و با اجتماع آنان [[ظهور]] به [[اذن]] [[خدا]] واقع میشود؛ | ||
:::::#یاروانی که [[حدود]] ده هزار نفرند و با اجتماع آنان [[قیام]] و [[خروج]] به [[اذن]] [[خدا]] صورت میگیرد؛ | :::::#یاروانی که [[حدود]] ده هزار نفرند و با اجتماع آنان [[قیام]] و [[خروج]] به [[اذن]] [[خدا]] صورت میگیرد؛ | ||
:::::#یاورانی که در طول [[قیام]] به صفوف سربازان حضرت ملحق میشوند. | :::::#یاورانی که در طول [[قیام]] به صفوف سربازان حضرت ملحق میشوند. | ||
این شرط از شرایطی است که توسط [[انسانها]] باید محقق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا [[یاوران]] حضرت فراهم شدهاند؟ آیا گروهی از [[انسانها]] با ایجاد ویژگیها و صفات [[یاران]] در [[جان]] خویش، خود را برای [[یاری]] و همراهی [[امام]] آماده کردهاند؟ | |||
:::::*'''[[آمادگی مردمی|آمادگی]] و [[پذیرش مردمی]]''': یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقق و [[پیروزی]] یک [[قیام]] و [[انقلاب]] پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] آن را بخواهند و بپذیرند و در غیر این صورت اگر [[بهترین]] برنامه را [[برگزیده]] و منتخب [[خداوند]] با یارانی بینظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. فاجعه خونبار [[کربلا]] شاهدی بر این مدعی است. [[رهبر]] [[قیام]] [[سید]] و سالار [[جوانان]] [[بهشت]] [[امام حسین]] {{ع}} بود، و برنامه او مبتنی بر [[وحی]] و [[قرآن]] و [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} پایهریزی شده بود و یارانی همچون [[حضرت عباس|ابوالفضل العباس]] و [[حبیب بن مظاهر]] بر گرد او جمع شده بودند، ولی چون [[مردم]] آن را نپذیرفتند به [[پیروزی]] ظاهری و [[تشکیل حکومت]] در [[جامعه]] منتهی نگشت. (هر چند [[وظیفه]] الهی [[امام حسین]] {{ع}} حرکت و [[قیام]] بود و به [[برکت]] آن [[فداکاری]]، [[حقیقت]] [[دین]] [[اسلام]] در میان [[مردم]] باقی ماند و نابود نشد). در توقیعی که به نام [[شیخ مفید]] معروف است از جانب [[امام مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا}}؛آری سنّت الهی بر این قرار گرفته تا [[مردم]] خود نخواهند و حرکت نکنند و آماده [[مبارزه با ظلم]] و پذیرش [[دولت]] [[حق]] نباشند [[خدا]] نیز آن را نخواهد داد<ref>احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>. | :::::*'''[[آمادگی مردمی|آمادگی]] و [[پذیرش مردمی]]''': یکی دیگر از شرایط بسیار مهم برای تحقق و [[پیروزی]] یک [[قیام]] و [[انقلاب]] پذیرش مردمی است. باید [[مردم]] آن را بخواهند و بپذیرند و در غیر این صورت اگر [[بهترین]] برنامه را [[برگزیده]] و منتخب [[خداوند]] با یارانی بینظیر و از [[جان]] گذشته بخواهند در [[جامعه]] پیاده کنند ولی [[مردم]] آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید. فاجعه خونبار [[کربلا]] شاهدی بر این مدعی است. [[رهبر]] [[قیام]] [[سید]] و سالار [[جوانان]] [[بهشت]] [[امام حسین]] {{ع}} بود، و برنامه او مبتنی بر [[وحی]] و [[قرآن]] و [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} پایهریزی شده بود و یارانی همچون [[حضرت عباس|ابوالفضل العباس]] و [[حبیب بن مظاهر]] بر گرد او جمع شده بودند، ولی چون [[مردم]] آن را نپذیرفتند به [[پیروزی]] ظاهری و [[تشکیل حکومت]] در [[جامعه]] منتهی نگشت. (هر چند [[وظیفه]] الهی [[امام حسین]] {{ع}} حرکت و [[قیام]] بود و به [[برکت]] آن [[فداکاری]]، [[حقیقت]] [[دین]] [[اسلام]] در میان [[مردم]] باقی ماند و نابود نشد). در توقیعی که به نام [[شیخ مفید]] معروف است از جانب [[امام مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا}}؛آری سنّت الهی بر این قرار گرفته تا [[مردم]] خود نخواهند و حرکت نکنند و آماده [[مبارزه با ظلم]] و پذیرش [[دولت]] [[حق]] نباشند [[خدا]] نیز آن را نخواهد داد<ref>احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۵۳-۲۵۵.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۸: | ||
:::::#این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح یک [[حکومت جهانی]] را داشته باشد. | :::::#این [[رهبر]] باید [[شایستگی]] [[رهبری]] در سطح یک [[حکومت جهانی]] را داشته باشد. | ||
:::::۳. '''وجود گروهی از انسانهای [[پاکدل]] و [[فداکار]]''': با توجه به گستره [[انقلاب مهدوی]]، باید انسانهای [[توانمندی]] باشند که [[رهبر]] [[انقلاب]] را در رسیدن به [[هدف]] [[یاری]] کنند؛ آنان در اوج [[تقوا]] به سر میبرند و برای [[دفاع]] همه جانبه از برنامه [[امام]] [[آمادگی]] دارند؛ چرا که بنای [[خداوند]] بر آن است که به جز مواردی که خود [[صلاح]] میداند، امور بر مجرای طبیعی جریان یابد. به عبارت روشن تر: از [[سنتهای الهی]] است که همواره [[مردم]] را در [[یاری]] [[رهبران]] و [[پیامبران]] خود شریک و سهیم کند؛ از اینرو [[پیامبران الهی]]{{ع}} در رساندن [[پیام]] خویش به [[مردم]]، از یارانی [[کمک]] گرفتهاند. در [[آیات قرآن]] به نمونههای فراوانی از این [[یاری]] گری اشاره شده است<ref>نک: آل عمران، آیه ۵۲ و ۸۱؛ صف، آیه ۱۴؛ محمد، آیه ۷.</ref>. یکی از دلیلهایی که عموم [[پیشوایان معصوم]]، دست به [[اقدام]] جدی برای برپایی [[حکومت]] نزدند، نبود [[یاران]] کافی برای [[همراهی]] ایشان در این مسیر بود. به عنوان مثال [[امیر مؤمنان]]{{ع}} ۲۵ سال [[سکوت]] تلخ و [[طاقت]] فرسا را [[تحمل]] کرد؛ [[امام مجتبی]]{{ع}} ناگزیر تن به [[صلح]] داد؛ [[امام حسین]]{{ع}} مظلومانه در سختترین شرایط به [[شهادت]] رسید؛ [[امام سجاد]] و [[امامان]] پس از وی تا [[امام عسکری]]{{ع}}، همگی از [[حق]] [[حاکمیت]] خود بر [[جامعه]] [[محروم]] ماندند و هرگز برای بازپس گیری [[خلافت ظاهری]] و به عهده گرفتن [[حکومت]] و [[هدایت]] [[جامعه]]، [[اقدام]] [[نظامی]] و [[قیام]] آشکار انجام ندادند. در این دوران فقط به دو مرحله میتوان اشاره کرد که با حضور جمعی از [[یاران]]، [[امامان معصوم]]{{ع}} دست به اقدامی محدود زدند: نخست دوران پنج ساله [[حکومت]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} و دیگر [[قیام]] [[تاریخی]] [[امام حسین]]{{ع}} است. آنان خود میفرمودند: اگر یارانی [[استوار]] داشتند هرگز از [[قیام]] بر علیه [[ستم]] و [[ستمگران]] باز نمینشستند. البته منظور از [[یاران]]، همانا [[شیعیان راستین]] و [[ثابت قدم]] بود که در [[حمایت]] از [[امامان معصوم]]{{ع}} و اهداف ایشان، از هیچ تلاشی فروگذار نبودند و این گونه [[یاران]] بس اندک بودند. [[مأمون]] رقی میگوید: [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} بودم، ناگهان، سهل بن [[حسن]] [[خراسانی]] وارد شد و بر [[امام]] [[سلام]] کرد و گوشهای نشست، سپس عرض کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[رأفت]] و [[رحمت]] از آن شماست و شما [[اهل بیت]]، سزاوار [[پیشوایی]] و [[امامت]] هستید؛ چه چیز شما را در جهت [[دفاع]] از [[حق]] خود بازمیدارد. در حالی که یکصد هزار [[شمشیر]] [[زن]] دارید؟ [[حضرت]] به وی فرمود: "بنشین." سپس [[دستور]] داد تنور را روشن کنند. به او [[فرمان]] داد، تا وارد تنور شود و میان شعلههای آن بنشیند. [[خراسانی]]، عذر آورد و عرض کرد: سرورم! مرا در [[آتش]]، معذب مگردان و ببخش و از آنچه گفتم، معاف دار. [[حضرت]] او را معاف داشت. در این میان، [[هارون مکی]] یکی از [[یاران]] [[حضرت]] که کفش خود را به دست گرفته بود وارد شد و به [[حضرت]] عرض [[سلام]] کرد. [[امام]] به او فرمود: کفش خود را رها کن و وارد تنور شو و در آن بنشین. او نیز [[اطاعت]] کرده و بیدرنگ وارد تنور شد و در آن نشست. [[حضرت]]، به سخن خود با مرد [[خراسانی]] ادامه داد و اوضاع خطه [[خراسان]] را چنان برای [[خراسانی]] تشریح میکرد که گویی [[حضرت]] خود، در آنجا حضور داشته است. سپس به آن شخص فرمود: برخیز و داخل تنور را بنگر. آن شخص میگوید: وقتی به داخل تنور نگاه افکندم، [[یار]] [[امام]] را صحیح و سالم دیدم که راحت در آن نشسته است! سپس از تنور خارج شد و بر ما [[سلام]] کرد. [[امام]]، به مرد [[خراسانی]] فرمود: چند نفر همانند این شخص ([[هارون مکی]]) در [[خراسان]] یافت میشود؟ عرض کرد: به [[خدا]] [[سوگند]]! حتی یک نفر نیز وجود ندارد. فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا إِنا لَا نَخْرُجُ فِی زَمَانٍ لَا نَجِدُ فِیهِ خَمْسَهً مُعَاضِدِینَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ"}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص۲۳۷؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>؛ [[آگاه]] باشید! تا آن زمان که حتی [[پنج تن]] [[یاور]] نداشته باشیم، هرگز دست به [[قیام]] نخواهیم زد؛ ما آگاهتر از شماییم که چه زمانی [[قیام]] کنیم. در [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} همچون همه حرکتهای [[اصلاح]] گرایانه، بهره مندی از [[یاران]]، امری ناگزیر خواهد بود؛ چرا که [[خداوند]] [[اراده]] فرموده آن [[قیام جهانی]] را به طور عمده در مجرای طبیعی و اسباب و [[علل]] عادی جریان دهد<ref>در بحث امدادهای غیبی اشاره خواهد شد.</ref>. این [[یاران]] و [[یاوران]] در [[روایات]] با ویژگیهایی معرفی شدهاند<ref>به دلیل اهمیت این بحث در آینده به طور مفصل به آن میپردازیم.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|"لا یخرج القائم{{ع}} فی أَقَلَّ مِنْ الفئه وَ لَا یکون الفئه أَقَلَّ مِنْ عُشْرَهُ آلَافٍ"}}<ref>محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۳۴، شماره ۴۴۴.</ref>؛ [[قائم]] با کمتر از "فئه" [[خروج]] نمیکند و فئه کمتر از ده هزار نیست. [[ابو بصیر]] گوید: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"لَا یَخْرُجُ الْقَائِمُ{{ع}} حَتی یَکُونَ تَکْمِلَهُ الْحَلْقَهِ قُلْتُ وَ کَمْ تَکْمِلَهُ الْحَلْقَهِ قَالَ عَشَرَهُ آلَافٍ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۷، ح۲.</ref>؛ [[قائم]] [[خروج]] نخواهد کرد، مگر حلقه [[سپاه]] به کمال و تمام رسیده، عرض کردم: آنکه حلقه بدان کامل شود، چقدر است؟ فرمود: ده هزار است<ref>این روایت نگرانی کسانی که میگویند با توجه به شمار اندک ۳۱۳ بعید مینماید ما در شمار یاران خاص آن حضرت باشیم را بر طرف میکند چرا که آن حضرت پس از ۳۱۳ نفر شمار فراوانی یاور خواهد داشت.</ref>. [[عبد العظیم حسنی]] گوید: به [[امام جواد]]{{ع}}گفتم: امیدوارم شما [[قائم]] [[اهل البیت]] [[محمد]]{{ع}} باشید. کسی که [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید؛ همچنان که آکنده از [[ظلم و جور]] شده باشد. فرمود: ای أبو القاسم! هیچ یک از ما نیست، جز آنکه [[قائم]] به امر [[خدای تعالی]] و [[هادی]] به [[دین الهی]] است. اما قائمی که [[خدای تعالی]] به وسیله او [[زمین]] را از اهل [[کفر]] و [[انکار]] [[پاک]] میکند و آن را پر از [[عدل و داد]] میکند؛ کسی است که ولادتش بر [[مردم]] پوشیده و شخصش از ایشان نهان… و از اصحابش [[سیصد و سیزده]] تن به تعداد [[اصحاب بدر]]، از دورترین نقاط [[زمین]] به گرد او فراهم آیند و این همان قول [[خدای تعالی]] است که فرمود: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>بقره، آیه ۱۴۸.</ref>؛ و چون این تعداد از اهل [[اخلاص]] به گرد او فراهم آیند، [[خدای تعالی]] امرش را ظاهر سازد و چون "[[عقد]]" که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد، به [[اذن]] [[خدای تعالی]] [[قیام]] کند و [[دشمنان]] [[خدا]] را بکشد تا [[خدای تعالی]] [[خشنود]] گردد<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۷.</ref>. بر این اساس تعداد ۳۱۳ تن شاید اشاره به [[شرط ظهور]] باشد و پس از آنکه [[ظهور]] اتفاق افتاد، فراهم آمدن [[یاوران]]، سرآغازی بر [[قیام جهانی]] آن [[حضرت]] خواهد بود. | :::::۳. '''وجود گروهی از انسانهای [[پاکدل]] و [[فداکار]]''': با توجه به گستره [[انقلاب مهدوی]]، باید انسانهای [[توانمندی]] باشند که [[رهبر]] [[انقلاب]] را در رسیدن به [[هدف]] [[یاری]] کنند؛ آنان در اوج [[تقوا]] به سر میبرند و برای [[دفاع]] همه جانبه از برنامه [[امام]] [[آمادگی]] دارند؛ چرا که بنای [[خداوند]] بر آن است که به جز مواردی که خود [[صلاح]] میداند، امور بر مجرای طبیعی جریان یابد. به عبارت روشن تر: از [[سنتهای الهی]] است که همواره [[مردم]] را در [[یاری]] [[رهبران]] و [[پیامبران]] خود شریک و سهیم کند؛ از اینرو [[پیامبران الهی]]{{ع}} در رساندن [[پیام]] خویش به [[مردم]]، از یارانی [[کمک]] گرفتهاند. در [[آیات قرآن]] به نمونههای فراوانی از این [[یاری]] گری اشاره شده است<ref>نک: آل عمران، آیه ۵۲ و ۸۱؛ صف، آیه ۱۴؛ محمد، آیه ۷.</ref>. یکی از دلیلهایی که عموم [[پیشوایان معصوم]]، دست به [[اقدام]] جدی برای برپایی [[حکومت]] نزدند، نبود [[یاران]] کافی برای [[همراهی]] ایشان در این مسیر بود. به عنوان مثال [[امیر مؤمنان]]{{ع}} ۲۵ سال [[سکوت]] تلخ و [[طاقت]] فرسا را [[تحمل]] کرد؛ [[امام مجتبی]]{{ع}} ناگزیر تن به [[صلح]] داد؛ [[امام حسین]]{{ع}} مظلومانه در سختترین شرایط به [[شهادت]] رسید؛ [[امام سجاد]] و [[امامان]] پس از وی تا [[امام عسکری]]{{ع}}، همگی از [[حق]] [[حاکمیت]] خود بر [[جامعه]] [[محروم]] ماندند و هرگز برای بازپس گیری [[خلافت ظاهری]] و به عهده گرفتن [[حکومت]] و [[هدایت]] [[جامعه]]، [[اقدام]] [[نظامی]] و [[قیام]] آشکار انجام ندادند. در این دوران فقط به دو مرحله میتوان اشاره کرد که با حضور جمعی از [[یاران]]، [[امامان معصوم]]{{ع}} دست به اقدامی محدود زدند: نخست دوران پنج ساله [[حکومت]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} و دیگر [[قیام]] [[تاریخی]] [[امام حسین]]{{ع}} است. آنان خود میفرمودند: اگر یارانی [[استوار]] داشتند هرگز از [[قیام]] بر علیه [[ستم]] و [[ستمگران]] باز نمینشستند. البته منظور از [[یاران]]، همانا [[شیعیان راستین]] و [[ثابت قدم]] بود که در [[حمایت]] از [[امامان معصوم]]{{ع}} و اهداف ایشان، از هیچ تلاشی فروگذار نبودند و این گونه [[یاران]] بس اندک بودند. [[مأمون]] رقی میگوید: [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} بودم، ناگهان، سهل بن [[حسن]] [[خراسانی]] وارد شد و بر [[امام]] [[سلام]] کرد و گوشهای نشست، سپس عرض کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[رأفت]] و [[رحمت]] از آن شماست و شما [[اهل بیت]]، سزاوار [[پیشوایی]] و [[امامت]] هستید؛ چه چیز شما را در جهت [[دفاع]] از [[حق]] خود بازمیدارد. در حالی که یکصد هزار [[شمشیر]] [[زن]] دارید؟ [[حضرت]] به وی فرمود: "بنشین." سپس [[دستور]] داد تنور را روشن کنند. به او [[فرمان]] داد، تا وارد تنور شود و میان شعلههای آن بنشیند. [[خراسانی]]، عذر آورد و عرض کرد: سرورم! مرا در [[آتش]]، معذب مگردان و ببخش و از آنچه گفتم، معاف دار. [[حضرت]] او را معاف داشت. در این میان، [[هارون مکی]] یکی از [[یاران]] [[حضرت]] که کفش خود را به دست گرفته بود وارد شد و به [[حضرت]] عرض [[سلام]] کرد. [[امام]] به او فرمود: کفش خود را رها کن و وارد تنور شو و در آن بنشین. او نیز [[اطاعت]] کرده و بیدرنگ وارد تنور شد و در آن نشست. [[حضرت]]، به سخن خود با مرد [[خراسانی]] ادامه داد و اوضاع خطه [[خراسان]] را چنان برای [[خراسانی]] تشریح میکرد که گویی [[حضرت]] خود، در آنجا حضور داشته است. سپس به آن شخص فرمود: برخیز و داخل تنور را بنگر. آن شخص میگوید: وقتی به داخل تنور نگاه افکندم، [[یار]] [[امام]] را صحیح و سالم دیدم که راحت در آن نشسته است! سپس از تنور خارج شد و بر ما [[سلام]] کرد. [[امام]]، به مرد [[خراسانی]] فرمود: چند نفر همانند این شخص ([[هارون مکی]]) در [[خراسان]] یافت میشود؟ عرض کرد: به [[خدا]] [[سوگند]]! حتی یک نفر نیز وجود ندارد. فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا إِنا لَا نَخْرُجُ فِی زَمَانٍ لَا نَجِدُ فِیهِ خَمْسَهً مُعَاضِدِینَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ"}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص۲۳۷؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.</ref>؛ [[آگاه]] باشید! تا آن زمان که حتی [[پنج تن]] [[یاور]] نداشته باشیم، هرگز دست به [[قیام]] نخواهیم زد؛ ما آگاهتر از شماییم که چه زمانی [[قیام]] کنیم. در [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} همچون همه حرکتهای [[اصلاح]] گرایانه، بهره مندی از [[یاران]]، امری ناگزیر خواهد بود؛ چرا که [[خداوند]] [[اراده]] فرموده آن [[قیام جهانی]] را به طور عمده در مجرای طبیعی و اسباب و [[علل]] عادی جریان دهد<ref>در بحث امدادهای غیبی اشاره خواهد شد.</ref>. این [[یاران]] و [[یاوران]] در [[روایات]] با ویژگیهایی معرفی شدهاند<ref>به دلیل اهمیت این بحث در آینده به طور مفصل به آن میپردازیم.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|"لا یخرج القائم{{ع}} فی أَقَلَّ مِنْ الفئه وَ لَا یکون الفئه أَقَلَّ مِنْ عُشْرَهُ آلَافٍ"}}<ref>محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۳۴، شماره ۴۴۴.</ref>؛ [[قائم]] با کمتر از "فئه" [[خروج]] نمیکند و فئه کمتر از ده هزار نیست. [[ابو بصیر]] گوید: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"لَا یَخْرُجُ الْقَائِمُ{{ع}} حَتی یَکُونَ تَکْمِلَهُ الْحَلْقَهِ قُلْتُ وَ کَمْ تَکْمِلَهُ الْحَلْقَهِ قَالَ عَشَرَهُ آلَافٍ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۷، ح۲.</ref>؛ [[قائم]] [[خروج]] نخواهد کرد، مگر حلقه [[سپاه]] به کمال و تمام رسیده، عرض کردم: آنکه حلقه بدان کامل شود، چقدر است؟ فرمود: ده هزار است<ref>این روایت نگرانی کسانی که میگویند با توجه به شمار اندک ۳۱۳ بعید مینماید ما در شمار یاران خاص آن حضرت باشیم را بر طرف میکند چرا که آن حضرت پس از ۳۱۳ نفر شمار فراوانی یاور خواهد داشت.</ref>. [[عبد العظیم حسنی]] گوید: به [[امام جواد]]{{ع}}گفتم: امیدوارم شما [[قائم]] [[اهل البیت]] [[محمد]]{{ع}} باشید. کسی که [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] نماید؛ همچنان که آکنده از [[ظلم و جور]] شده باشد. فرمود: ای أبو القاسم! هیچ یک از ما نیست، جز آنکه [[قائم]] به امر [[خدای تعالی]] و [[هادی]] به [[دین الهی]] است. اما قائمی که [[خدای تعالی]] به وسیله او [[زمین]] را از اهل [[کفر]] و [[انکار]] [[پاک]] میکند و آن را پر از [[عدل و داد]] میکند؛ کسی است که ولادتش بر [[مردم]] پوشیده و شخصش از ایشان نهان… و از اصحابش [[سیصد و سیزده]] تن به تعداد [[اصحاب بدر]]، از دورترین نقاط [[زمین]] به گرد او فراهم آیند و این همان قول [[خدای تعالی]] است که فرمود: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>بقره، آیه ۱۴۸.</ref>؛ و چون این تعداد از اهل [[اخلاص]] به گرد او فراهم آیند، [[خدای تعالی]] امرش را ظاهر سازد و چون "[[عقد]]" که عبارت از ده هزار مرد باشد کامل شد، به [[اذن]] [[خدای تعالی]] [[قیام]] کند و [[دشمنان]] [[خدا]] را بکشد تا [[خدای تعالی]] [[خشنود]] گردد<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۷.</ref>. بر این اساس تعداد ۳۱۳ تن شاید اشاره به [[شرط ظهور]] باشد و پس از آنکه [[ظهور]] اتفاق افتاد، فراهم آمدن [[یاوران]]، سرآغازی بر [[قیام جهانی]] آن [[حضرت]] خواهد بود. | ||
۴.'''احساس [[نیاز]] در [[جامعه جهانی]]''': از آنجایی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای همه [[مردم]] [[دنیا]] است، باید با [[نیاز]] و پذیرش عمومی آنان همراه باشد. پس تا آن گاه که عموم [[جامعه جهانی]] احساس [[نیاز]] نکنند، [[حضرت]] [[ظهور]] نخواهد کرد. به عبارت دیگر [[مردم]] [[جهان]]، باید به [[قدر]] کافی تلخی این وضع نابسامان و [[بیعدالتیها]] را بچشند و نارسایی و [[ضعف]] [[قوانین]] بشری را برای اجرای [[عدالت اجتماعی]] [[درک]] کنند و این [[حقیقت]] را بیابند که فقط در سایه اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررات خود ساخته [[انسانها]]، مشکل [[جهان]] حل نمیشود؛ بلکه باید انسانی [[الهی]] باشد که همه نابسامانیها را برطرف کند. برای رسیدن به این [[هدف]] بزرگ، اصول و نظاماتی تازه لازم است که متکی به ارزشهای انسانی و [[ایمان]] و عواطف بشری و [[اخلاق]] باشد؛ نه فقط اصول خشک و بیروح و نارسای مادی. به تعبیر دیگر، تا در [[مردم]] [[جهان]] تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی، مفید و مؤثر نخواهد بود که [[قانون]] "عرضه و تقاضا"، بیش از آنچه در مسائل [[اقتصادی]] مورد توجه است، در مسائل [[اجتماعی]] باید مورد توجه قرار گیرد. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} این [[حقیقت]] را به برخی از [[مردم]] سرافکنده و پشیمان از [[جهالت]] خود که بعد از ۲۵ سال [[خانه نشینی]]، به خانه وی [[هجوم]] میبرند و از وی میخواهند تا زمام امور را به دست گیرد این گونه بیان فرمود: {{متن حدیث|"أَمَا وَ الذِی فَلَقَ الْحَبهَ وَ بَرَأَ النسَمَهَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجهِ بِوُجُودِ الناصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلا یُقَاروا عَلَی کِظهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَولِهَا و…"}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه سوم (شقشقیه)، ص۴۹.</ref>؛ [[آگاه]] باشید! به خدایی که دانه را شکافت و [[انسان]] را آفرید، اگر نه این بود که جمعیت بسیاری گِرداگِردم را گرفته و به [[یاری]] ام [[قیام]] کردهاند و از این جهت [[حجت]] تمام شده است و اگر نبود [[عهد]] و مسئولیتی که [[خداوند]] از [[علما]] و [[دانشمندان]] هر [[جامعه]] گرفته که در برابر شکم خوارگی [[ستمگران]] و [[گرسنگی]] ستمدیدگان [[سکوت]] نکنند؛ من مهار شتر [[خلافت]] را رها میساختم و از آن صرف نظر مینمودم و آخر آن را با جام آغازش سیراب میکردم. این بیان میرساند که [[حضرت]] آن گاه حاضر شد به دنبال [[خلافت]] رود و آن را بپذیرد که [[مردم]] دور او را گرفتند و [[حضرت]] را [[یاری]] رساندند. [[تاریخ]] نیز به روشنی [[گواه]] است هرگاه شرط سوم و چهارم برای [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} فراهم میشد، از هیچ گونه تلاشی برای برپایی [[عدالت]] فروگذار نبودند. حال این سؤال پیش میآید که این حالت عطش و تقاضا را چه عاملی باید ایجاد کند؟ در پاسخ میگوییم: بخشی از آن را گذشت زمان، پدید میآورد و بدون آن ممکن نیست؛ اما بخش دیگری بستگی به پرورش و [[آموزش]] بر اساس [[آموزههای دینی]] دارد. باید با [[رستاخیز]] [[فکری]] که از طرف [[اندیشمندان]] با [[ایمان]] و آگاهان [[مسئول]] [[جامعه]] به وجود میآید، [[یاران]] و [[یاوران]] آن [[حضرت]] فراهم شده و [[جامعه جهانی]] در درون خود به [[موعود]] [[منجی]] احساس [[نیاز]] کند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۳۸-۴۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۷۱: | ||
:::::#'''شرط سوّم''': وجود [[یاران]] همکار و همفکر و پایدار، در رکاب آن [[رهبر]] واحد. برای پیاده کردن جهانی نیاز به یار و پشتیبان میباشد تا با همکاری آنان بتوان به صورتی طبیعی و عادی به گسترش [[عدل]] و داد پرداخت. ویژگیهایی را که این افراد میبایست واجد باشند، در همین شرط نهفته است. زیرا این افراد باید دارای خصوصیات معینی باشند تا بتوانند آن کار مهمّ را انجام دهند، وگرنه هرگونه پشتیبانی [[کفایت]] نمیکند. | :::::#'''شرط سوّم''': وجود [[یاران]] همکار و همفکر و پایدار، در رکاب آن [[رهبر]] واحد. برای پیاده کردن جهانی نیاز به یار و پشتیبان میباشد تا با همکاری آنان بتوان به صورتی طبیعی و عادی به گسترش [[عدل]] و داد پرداخت. ویژگیهایی را که این افراد میبایست واجد باشند، در همین شرط نهفته است. زیرا این افراد باید دارای خصوصیات معینی باشند تا بتوانند آن کار مهمّ را انجام دهند، وگرنه هرگونه پشتیبانی [[کفایت]] نمیکند. | ||
:::::#'''شرط چهارم''': وجود تودههای مردمی که در سطحی کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] باشند، تا در نخستین مرحله [[موعود]] گروههای اوّلیه [[پیروان]] [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} را تشکیل دهند. زیرا آن افراد با [[اخلاص]] درجه یک که شرط سوّم باوجود آنها محقّق میشد، گروه پیشرو جبهه [[جنگ]] جهانی هستند؛ ولی چنانچه بخواهند آن نقشه [[عدالت جهانی]] را پیاده کنند، میبایست جمعیت بیشتری داشته باشند تا در آغاز، زمینهای برای پذیرش آن برنامه باشند و از [[جامعه]] آنان شروع شود. | :::::#'''شرط چهارم''': وجود تودههای مردمی که در سطحی کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] باشند، تا در نخستین مرحله [[موعود]] گروههای اوّلیه [[پیروان]] [[حضرت مهدی|امام مهدی]] {{ع}} را تشکیل دهند. زیرا آن افراد با [[اخلاص]] درجه یک که شرط سوّم باوجود آنها محقّق میشد، گروه پیشرو جبهه [[جنگ]] جهانی هستند؛ ولی چنانچه بخواهند آن نقشه [[عدالت جهانی]] را پیاده کنند، میبایست جمعیت بیشتری داشته باشند تا در آغاز، زمینهای برای پذیرش آن برنامه باشند و از [[جامعه]] آنان شروع شود. | ||
لازم به ذکر است که شرایط چهارگانه فوق، مربوط به پیاده کردن [[عدالت]] [[خالص]] در روز [[موعود]] است، ولی چنانچه نسبت به [[شرایط ظهور]] بسنجیم، یکی از آنها که وجود [[رهبر]] باشد کم میشود و سه شرط دیگر باقی میماند، زیرا معنی [[ظهور]] آن است که فرد آماده [[قیام]] در آنروز، وجود دارد که میخواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوّم را ضمنی پذیرفتهایم و خواهناخواه سه شرط بیشتر باقی نمیماند. | |||
::::::و امّا اینکه، [[شرایط ظهور]] چه تفاوتهایی با [[علایم ظهور]] دارند؟ باید گفت که: | ::::::و امّا اینکه، [[شرایط ظهور]] چه تفاوتهایی با [[علایم ظهور]] دارند؟ باید گفت که: | ||
:::::*'''اوّلین تفاوت''' در این است که وابستگی [[ظهور]] به شرایط، یک نوع وابستگی واقعی است، ولی وابستگی به نشانهها و علایم وابستگی از جهت [[کشف]] و اعلام است، نه به عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی. | :::::*'''اوّلین تفاوت''' در این است که وابستگی [[ظهور]] به شرایط، یک نوع وابستگی واقعی است، ولی وابستگی به نشانهها و علایم وابستگی از جهت [[کشف]] و اعلام است، نه به عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی. | ||
خط ۲۰۹: | خط ۲۱۶: | ||
::::#[[شرایط ظهور]] تنها در [[زمان ظهور]] است که به حد اعلای خود میرسند؛ حال آنکه تمامی نشانهها به مرور [[پیش از ظهور]] رخ میدهند. | ::::#[[شرایط ظهور]] تنها در [[زمان ظهور]] است که به حد اعلای خود میرسند؛ حال آنکه تمامی نشانهها به مرور [[پیش از ظهور]] رخ میدهند. | ||
::::#همه [[شرایط ظهور]] باید متحقق باشند؛ با آنکه [[نشانههای ظهور]] لازم نیست که همهشان رخ بدهند و تنها حدوث [[علایم حتمی]] کافی است و بقیه به [[نزدیکی ظهور]] دلالت میکنند و اگر [[پیش از ظهور]] رخ ندهند، مشکلی در امر [[ظهور]] پیش نمیآید <ref> تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹- ۳۹۶؛ شش ماه پایانی، ص ۲۲۳- ۲۲۲.</ref>. | ::::#همه [[شرایط ظهور]] باید متحقق باشند؛ با آنکه [[نشانههای ظهور]] لازم نیست که همهشان رخ بدهند و تنها حدوث [[علایم حتمی]] کافی است و بقیه به [[نزدیکی ظهور]] دلالت میکنند و اگر [[پیش از ظهور]] رخ ندهند، مشکلی در امر [[ظهور]] پیش نمیآید <ref> تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹- ۳۹۶؛ شش ماه پایانی، ص ۲۲۳- ۲۲۲.</ref>. | ||
برخی بر این باورند که بسیاری از [[علایم ظهور]] اتفاق افتاده و تنها [[علایم حتمی]] [[ظهور]] باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعا نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی [[شیعه]]، معمولا از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد. از طرفی، سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و [[ظهور فرج]] بعد از آن مطرح شده، منظور [[گشایش]] و راحتی برای [[مؤمنان]] است "نه [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}. از [[امام باقر]]{{ع}}[[نقل]] شده است: "[[منتظر]] صدایی باشید که از طرف [[دمشق]]، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود"<ref> الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۶۶.</ref>. | |||
:::::*در بعضی از [[روایات]]، سخن [[امام]] به گونهای است که خبر از یک اتفاق و واقعه میدهد، نه اینکه بخواهد آن واقعه را یکی از [[علایم ظهور]] معرفی کند؛ مانند وقوع گرمای شدید در زمین <ref>الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۴۴.</ref>. بعضی از نشانهها نیز طوری است که میتواند معنای دیگری- غیر از معنای ظاهری- داشته باشد؛ مانند [[طلوع خورشید از مغرب]] که شاید کنایه به [[ظهور]] از [[مکه]] باشد. چنانکه [[امام علی]]{{ع}}فرمود: {{متن حدیث|"وَ هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}<ref> بحار الانوار، ح ۵۲، ح ۲۶</ref>. با این حال بعضی از علایم و نشانههای [[ظهور]] محقق شده است <ref> ر. ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.</ref>. و این میتواند نویدی از [[نزدیک شدن ظهور]] باشد. البته باید دانست [[قیام]] [[امام]] وابسته به تحقق علایم نیست، بلکه وقوع آنها خبر از نزدیک [[ظهور]] میدهد. پس به استثنای برخی از علایم "نشانههای حتمی"، هیچیک دلالت ندارند که [[میزان]] نزدیکی آن حوادث با [[ظهور]] چهقدر است؟ برای مثال ممکن است پدیدهای قرنها قبل از [[قیام]] رخ دهد و پدیدهای در بیست یا سی سال [[قبل از ظهور]] رخ نماید. | :::::*در بعضی از [[روایات]]، سخن [[امام]] به گونهای است که خبر از یک اتفاق و واقعه میدهد، نه اینکه بخواهد آن واقعه را یکی از [[علایم ظهور]] معرفی کند؛ مانند وقوع گرمای شدید در زمین <ref>الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۴۴.</ref>. بعضی از نشانهها نیز طوری است که میتواند معنای دیگری- غیر از معنای ظاهری- داشته باشد؛ مانند [[طلوع خورشید از مغرب]] که شاید کنایه به [[ظهور]] از [[مکه]] باشد. چنانکه [[امام علی]]{{ع}}فرمود: {{متن حدیث|"وَ هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}<ref> بحار الانوار، ح ۵۲، ح ۲۶</ref>. با این حال بعضی از علایم و نشانههای [[ظهور]] محقق شده است <ref> ر. ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.</ref>. و این میتواند نویدی از [[نزدیک شدن ظهور]] باشد. البته باید دانست [[قیام]] [[امام]] وابسته به تحقق علایم نیست، بلکه وقوع آنها خبر از نزدیک [[ظهور]] میدهد. پس به استثنای برخی از علایم "نشانههای حتمی"، هیچیک دلالت ندارند که [[میزان]] نزدیکی آن حوادث با [[ظهور]] چهقدر است؟ برای مثال ممکن است پدیدهای قرنها قبل از [[قیام]] رخ دهد و پدیدهای در بیست یا سی سال [[قبل از ظهور]] رخ نماید. | ||
:::::*بنابراین [[انتظار ظهور]] با دیدن این حوادث نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی [[فکر]] کنیم با پیدایش فلان حادثه حتما تا چند روز یا هفته دیگر [[قیام]] شروع خواهد شد، بلکه این مسائل، [[بیداری]] را در ما به وجود میآورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شدهایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این [[نهضت]] جهانی، آماده کنیم. [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، منوط به [[اذن]] الهی است و [[اذن]] الهی زمانی است که شرایط و زمینههای [[ظهور]] فراهم باشد. | :::::*بنابراین [[انتظار ظهور]] با دیدن این حوادث نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی [[فکر]] کنیم با پیدایش فلان حادثه حتما تا چند روز یا هفته دیگر [[قیام]] شروع خواهد شد، بلکه این مسائل، [[بیداری]] را در ما به وجود میآورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شدهایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این [[نهضت]] جهانی، آماده کنیم. [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، منوط به [[اذن]] الهی است و [[اذن]] الهی زمانی است که شرایط و زمینههای [[ظهور]] فراهم باشد. | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۸۴: | ||
:::::*«مقصود از [[ظهور]]، تحقق [[حکومت]] [[عدل]] جهانی است که پیدایی آن، چهار شرط دارد: (۱): وجود [[رهبر جهانی]]؛ (۲): [[برنامه حکومت|برنامه]] و [[راهبرد حکومت|استراتژی حرکت و حکومت]]؛ (۳): [[یاوران]]؛ (۴): [[پذیرش جهانی]]. هر حکومتی به [[رهبری]] [[شایسته]] نیاز دارد که [[توانایی]] اداره [[نظام]] را داشته باشد و نیز برنامهای جامع لازم است که همه نیازهای [[جامعه]] را برآورد. در [[حکومت جهانی مهدی]] {{ع}}، هم [[رهبر شایسته]] و هم [[برنامه جامع]]، فراهم گردیده است؛ زیرا [[قرآن]] که عالیترین نسخه [[حکومت]] و [[حکومتداری]] را [[بیان]] کرده، برنامه [[حکومت مهدی]] {{ع}} است. [[امام مهدی]] {{ع}} که [[نماینده خدا]] و [[آخرین جانشین پیامبر]] {{صل}} است [[رهبری حکومت]] را برعهده دارد. از شرایط و زمینههای [[حکومت]] که نیاز به تحقق دارد، وجود [[یاوران]] لایق و پذیرش جهانیان نسبت به [[حاکمیت عدل الهی]] است. به عبارت دیگر، برای تحقق [[حکومت عدل جهانی]]، [[یاوران]] حضرت، از نظر کمی تعداد و کیفی اوصاف و ویژگیها، باید به گونهای باشند که بتوانند [[حاکمیت]] دنیای بزرگ [[حضرت مهدی]] {{ع}} را عهدهدار شوند. چنانکه در بعضی از [[روایات]] آمده، [[یاوران]] حضرت [[۳۱۳ تن]] هستند که مقصود هسته مرکزی [[یاوران]] است. در [[روایات]] دیگر به حلقههای بیشتری از [[یاوران]] حضرت اشاره شده که گرد هم خواهند آمد. جهانیان برای تحقق شرایط [[حکومت جهانی]]، باید برای [[پذیرش حاکمیت معصوم]] {{ع}} آماده گردند و از آن استقبال کنند. در آن زمان، [[مردم]] [[جهان]] همه مکاتب بشری و [[حکومتها]] را تجربه کرده و ناکامی آنها را در تحقق بخشیدن به آرزوهای بزرگ [[بشر]]، در عمل دیدهاند و همه امیدشان به سوی [[حاکمیت]] [[منجی]] آسمانی است. همه [[وظیفه]] داریم که در جهت تقویت جبهه [[یاوران]] [[امام مهدی]] {{ع}} بکوشیم و با [[فرهنگسازی]]، [[جامعه]] خود و [[جامعه جهانی]] را برای [[پذیرش حکومت الهی]] و [[عدالت قرآنی]] آماده کنیم»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۸.</ref>. | :::::*«مقصود از [[ظهور]]، تحقق [[حکومت]] [[عدل]] جهانی است که پیدایی آن، چهار شرط دارد: (۱): وجود [[رهبر جهانی]]؛ (۲): [[برنامه حکومت|برنامه]] و [[راهبرد حکومت|استراتژی حرکت و حکومت]]؛ (۳): [[یاوران]]؛ (۴): [[پذیرش جهانی]]. هر حکومتی به [[رهبری]] [[شایسته]] نیاز دارد که [[توانایی]] اداره [[نظام]] را داشته باشد و نیز برنامهای جامع لازم است که همه نیازهای [[جامعه]] را برآورد. در [[حکومت جهانی مهدی]] {{ع}}، هم [[رهبر شایسته]] و هم [[برنامه جامع]]، فراهم گردیده است؛ زیرا [[قرآن]] که عالیترین نسخه [[حکومت]] و [[حکومتداری]] را [[بیان]] کرده، برنامه [[حکومت مهدی]] {{ع}} است. [[امام مهدی]] {{ع}} که [[نماینده خدا]] و [[آخرین جانشین پیامبر]] {{صل}} است [[رهبری حکومت]] را برعهده دارد. از شرایط و زمینههای [[حکومت]] که نیاز به تحقق دارد، وجود [[یاوران]] لایق و پذیرش جهانیان نسبت به [[حاکمیت عدل الهی]] است. به عبارت دیگر، برای تحقق [[حکومت عدل جهانی]]، [[یاوران]] حضرت، از نظر کمی تعداد و کیفی اوصاف و ویژگیها، باید به گونهای باشند که بتوانند [[حاکمیت]] دنیای بزرگ [[حضرت مهدی]] {{ع}} را عهدهدار شوند. چنانکه در بعضی از [[روایات]] آمده، [[یاوران]] حضرت [[۳۱۳ تن]] هستند که مقصود هسته مرکزی [[یاوران]] است. در [[روایات]] دیگر به حلقههای بیشتری از [[یاوران]] حضرت اشاره شده که گرد هم خواهند آمد. جهانیان برای تحقق شرایط [[حکومت جهانی]]، باید برای [[پذیرش حاکمیت معصوم]] {{ع}} آماده گردند و از آن استقبال کنند. در آن زمان، [[مردم]] [[جهان]] همه مکاتب بشری و [[حکومتها]] را تجربه کرده و ناکامی آنها را در تحقق بخشیدن به آرزوهای بزرگ [[بشر]]، در عمل دیدهاند و همه امیدشان به سوی [[حاکمیت]] [[منجی]] آسمانی است. همه [[وظیفه]] داریم که در جهت تقویت جبهه [[یاوران]] [[امام مهدی]] {{ع}} بکوشیم و با [[فرهنگسازی]]، [[جامعه]] خود و [[جامعه جهانی]] را برای [[پذیرش حکومت الهی]] و [[عدالت قرآنی]] آماده کنیم»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۸.</ref>. | ||
:::::*«شرایط متعددی برای [[ظهور]] باید فراهم شود، زیرا [[ظهور]] نیز مانند هر پدیده دیگر، به زمینه مساعد برای بروز و نتیجه دادن احتیاج دارد و بدون آن شرایط، [[ظهور]] اتفاق نمیافتد. بنابراین، عامل دیگری غیر از فراهم شدن شرایط و [[زمینههای ظهور]] نمیتواند موجب [[ظهور]] یا تسریع آن شود. البته عواملی هست که با وجود آن، این شرایط سریعتر به وجود میآید و درنتیجه [[ظهور]] زودتر اتفاق میافتد، اما بههرحال باید این شرایط فراهم شود. | :::::*«شرایط متعددی برای [[ظهور]] باید فراهم شود، زیرا [[ظهور]] نیز مانند هر پدیده دیگر، به زمینه مساعد برای بروز و نتیجه دادن احتیاج دارد و بدون آن شرایط، [[ظهور]] اتفاق نمیافتد. بنابراین، عامل دیگری غیر از فراهم شدن شرایط و [[زمینههای ظهور]] نمیتواند موجب [[ظهور]] یا تسریع آن شود. البته عواملی هست که با وجود آن، این شرایط سریعتر به وجود میآید و درنتیجه [[ظهور]] زودتر اتفاق میافتد، اما بههرحال باید این شرایط فراهم شود. | ||
به دو شرط از شرایط مهم [[ظهور]] اشاره میکنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن خواهد بود: | |||
:::::*'''وجود [[یاران]] کارآمد''': چنانکه روشن است وجود [[رهبر]]، هرچند بسیار [[آگاه]] و [[کارآمد]] باشد، به تنهایی کافی نیست، زیرا باید کسانی باشند که دستورها و اهداف آن [[رهبر]] را [[اجرا]] کنند و به عرصه عمل آورند بنابراین، برای اینکه [[قیام]] ثمربخش باشد، باید افرادی باشند که [[اوامر]] [[امام زمان]] {{ع}} را دقیقاً و همانگونه که [[امام]] میخواهد انجام دهند یعنی افرادی عالم و [[آگاه]] و درعینحال اهل [[تقوا]] و [[اخلاص]] باشند تا از موقعیت خود سوءاستفاده ننمایند؛ [[فداکار]] و [[جاننثار]]، [[اهل مبارزه]] و [[مقاومت]] باشند و از هیچ چیزشان در راه [[اطاعت از امام]] دریغ نکنند و با تمام وجود، در خدمت [[امام]] باشند و خود را وقف او نمایند؛ | :::::*'''وجود [[یاران]] کارآمد''': چنانکه روشن است وجود [[رهبر]]، هرچند بسیار [[آگاه]] و [[کارآمد]] باشد، به تنهایی کافی نیست، زیرا باید کسانی باشند که دستورها و اهداف آن [[رهبر]] را [[اجرا]] کنند و به عرصه عمل آورند بنابراین، برای اینکه [[قیام]] ثمربخش باشد، باید افرادی باشند که [[اوامر]] [[امام زمان]] {{ع}} را دقیقاً و همانگونه که [[امام]] میخواهد انجام دهند یعنی افرادی عالم و [[آگاه]] و درعینحال اهل [[تقوا]] و [[اخلاص]] باشند تا از موقعیت خود سوءاستفاده ننمایند؛ [[فداکار]] و [[جاننثار]]، [[اهل مبارزه]] و [[مقاومت]] باشند و از هیچ چیزشان در راه [[اطاعت از امام]] دریغ نکنند و با تمام وجود، در خدمت [[امام]] باشند و خود را وقف او نمایند؛ | ||
:::::*'''[[آمادگی]] مردمی''': اگر [[رهبر]] و افراد فرمانبر باشند، اما توده [[مردم]] آنها را نپذیرند و [[حاکمیت]] آنها را قبول نکنند، باز [[قیام]] و حرکت اثری نخواهد داشت. بنابراین، شرط دیگر [[ظهور]] این است که [[مردم]] واقعاً طالب [[حکومت مهدوی]] باشند و تن به [[عدالت]] دهند و برای اجرای [[عدالت]] و [[اسلام]] و [[دین]] از چیزی دریغ نکنند؛ [[عدالت]] را فقط زمانی که به نفع آنهاست نخواهند. بلکه [[ارزش]] [[عدالت]] و [[دین]] را بفهمند و برای برقراری [[عدالت]] و [[معنویت]] سرمایهگذاری نمایند. این وقتی اتفاق میافتد که [[مردم]] اولاً بفهمند تنها راه نجاتشان برقراری [[معنویت]] و [[عدالت]] است و ثانیاً به این [[علم]] و [[فهم]] خود عمل کنند؛ یعنی عملاً برای آن [[اقدام]] نمایند. البته عواملی وجود دارد که این [[علم]] را تسریع میکند مثل وجود وسائل ارتباط جمعی و رسانههای جهانی که میتواند پرده از چهره [[مدعیان دروغین]] [[حقوق]] [[بشر]]، [[مبارزه]] با تروریسم، [[مبارزه]] برای [[امنیت]] و غیره بردارد و [[مردم]] زودتر بفهمند که اینان توان به [[سعادت]] رساندن [[انسان]] را ندارند و بلکه بیشتر آنها را [[گمراه]] میکنند و باید سراغ راه دیگری بروند. و از طرفی دیگر به این نتیجه برسند که با سیاستکاری و باندبازی و فامیلگرایی و [[رشوه]] و صد عامل دیگر نمیتوان [[کشور]] و جامعهای سالم داشت و به [[سعادت]] رسید؛ بلکه تنها راه، اجرای [[عدالت]] است. | :::::*'''[[آمادگی]] مردمی''': اگر [[رهبر]] و افراد فرمانبر باشند، اما توده [[مردم]] آنها را نپذیرند و [[حاکمیت]] آنها را قبول نکنند، باز [[قیام]] و حرکت اثری نخواهد داشت. بنابراین، شرط دیگر [[ظهور]] این است که [[مردم]] واقعاً طالب [[حکومت مهدوی]] باشند و تن به [[عدالت]] دهند و برای اجرای [[عدالت]] و [[اسلام]] و [[دین]] از چیزی دریغ نکنند؛ [[عدالت]] را فقط زمانی که به نفع آنهاست نخواهند. بلکه [[ارزش]] [[عدالت]] و [[دین]] را بفهمند و برای برقراری [[عدالت]] و [[معنویت]] سرمایهگذاری نمایند. این وقتی اتفاق میافتد که [[مردم]] اولاً بفهمند تنها راه نجاتشان برقراری [[معنویت]] و [[عدالت]] است و ثانیاً به این [[علم]] و [[فهم]] خود عمل کنند؛ یعنی عملاً برای آن [[اقدام]] نمایند. البته عواملی وجود دارد که این [[علم]] را تسریع میکند مثل وجود وسائل ارتباط جمعی و رسانههای جهانی که میتواند پرده از چهره [[مدعیان دروغین]] [[حقوق]] [[بشر]]، [[مبارزه]] با تروریسم، [[مبارزه]] برای [[امنیت]] و غیره بردارد و [[مردم]] زودتر بفهمند که اینان توان به [[سعادت]] رساندن [[انسان]] را ندارند و بلکه بیشتر آنها را [[گمراه]] میکنند و باید سراغ راه دیگری بروند. و از طرفی دیگر به این نتیجه برسند که با سیاستکاری و باندبازی و فامیلگرایی و [[رشوه]] و صد عامل دیگر نمیتوان [[کشور]] و جامعهای سالم داشت و به [[سعادت]] رسید؛ بلکه تنها راه، اجرای [[عدالت]] است. | ||
آنگاه برای [[معنویت]] و [[عدالت]] بپا خواهند خاست و هر نوع [[فساد]] و بی[[عدالت]] ی را محکوم و برای [[عدالت]] [[فداکاری]] خواهند کرد. در این زمان میتوان گفت زمینه برای [[ظهور]] فراهم شده است و [[مردم]] حاضرند [[حکومت مهدوی]] را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودیها اتفاق نمیافتد، زیرا نشانههایی وجود دارد که [[مردم]] هر روز بیشتر و بیشتر تشنه [[عدالت]] میشوند و به دنبال افراد [[عادل]] میگردند»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹.</ref>. | |||
:::::*«مقصود از ظهور، تحقق حکومت [[عدل]] جهانی است که پیدایی آن، چهار شرط دارد: | :::::*«مقصود از ظهور، تحقق حکومت [[عدل]] جهانی است که پیدایی آن، چهار شرط دارد: | ||
:::::#وجود رهبر جهانی؛ | :::::#وجود رهبر جهانی؛ | ||
خط ۲۸۵: | خط ۲۹۵: | ||
:::::#یاوران؛ | :::::#یاوران؛ | ||
:::::#پذیرش جهانی. | :::::#پذیرش جهانی. | ||
هر حکومتی به رهبری شایسته نیاز دارد که توانایی اداره نظام را داشته باشد و نیز برنامهای جامع لازم است که همه نیازهای جامعه را برآورد. در [[حکومت جهانی]] مهدی {{ع}}، هم رهبر شایسته و هم برنامه جامع، فراهم گردیده است؛ زیرا [[قرآن]] که عالیترین نسخه حکومت و حکومتداری را بیان کرده، برنامه حکومت مهدی {{ع}} است. [[امام مهدی]] {{ع}} که نماینده خدا و آخرین جانشین پیامبر {{صل}} است رهبری حکومت را برعهده دارد. | |||
از شرایط و زمینههای حکومت که نیاز به تحقق دارد، وجود یاوران لایق و پذیرش جهانیان نسبت به حاکمیت [[عدل]] الهی است. به عبارت دیگر، برای تحقق حکومت [[عدل]] جهانی، یاوران حضرت، از نظر کمی تعداد و کیفی اوصاف و ویژگیها، باید به گونهای باشند که بتوانند حاکمیت دنیای بزرگ [[حضرت مهدی]] {{ع}} را عهدهدار شوند. چنانکه در بعضی از [[روایات]] آمده، یاوران حضرت ۳۱۳ تن هستند که مقصود هسته مرکزی یاوران است. در [[روایات]] دیگر به حلقههای بیشتری از یاوران حضرت اشاره شده که گرد هم خواهند آمد. | |||
جهانیان برای تحقق شرایط [[حکومت جهانی]]، باید برای پذیرش حاکمیت [[معصوم]] {{ع}} آماده گردند و از آن استقبال کنند. در آن زمان، مردم جهان همه مکاتب بشری و حکومتها را تجربه کرده و ناکامی آنها را در تحقق بخشیدن به آرزوهای بزرگ بشر، در عمل دیدهاند و همه امیدشان به سوی حاکمیت [[منجی]] آسمانی است. همه وظیفه داریم که در جهت تقویت جبهه یاوران [[امام مهدی]] {{ع}} بکوشیم و با فرهنگسازی، جامعه خود و جامعه جهانی را برای پذیرش حکومت الهی و [[عدالت]] [[قرآن]]ی آماده کنیم»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۸.</ref>. | |||
:::::*«در اینکه ما در دوره [[آخرالزمان]] به سر میبریم [[تردید]] نداریم؛ اما در چه مقطعی از [[آخرالزمان]]، معلوم نیست و تحقق نشانههای عمومی [[ظهور]]، [[دلیل]] بر تحقق شرایط [[ظهور]] نیست، زیرا در نشانههای عمومی، چون [[علائم غیرحتمی]] و دارای مراتباند، احتمالهای دیگری هم وجود دارد. امیدواریم کهان شاء اللّه [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیک باشد»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۰.</ref>. | :::::*«در اینکه ما در دوره [[آخرالزمان]] به سر میبریم [[تردید]] نداریم؛ اما در چه مقطعی از [[آخرالزمان]]، معلوم نیست و تحقق نشانههای عمومی [[ظهور]]، [[دلیل]] بر تحقق شرایط [[ظهور]] نیست، زیرا در نشانههای عمومی، چون [[علائم غیرحتمی]] و دارای مراتباند، احتمالهای دیگری هم وجود دارد. امیدواریم کهان شاء اللّه [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیک باشد»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۰.</ref>. | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۵۱
شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | شرایط ظهور امام مهدی |
شرایط ظهور یعنی آنچه که تحقق ظهور وابسته به آنهاست که بارزترین این شرایط عبارتند از: (۱): وجود طرح و برنامه برای ایجاد انقلاب و مدیریت دنیا؛ (۲): وجود رهبر شایسته؛ (۳): یاران باوفا؛ (۴): آمادگی عمومی و جهانی. با بعثت رسول الله(ص) و ولادت امام زمان(ع) دو شرط اول محقق شده و برای تحقق شرط سوم و چهارم باید در جهت تربیت نفس خود و دیگران تلاش کرد.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به اين پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- مصداقهای شرایط ظهور چیستند؟
- شرایط تحقق حکومت عدل جهانی کداماند؟
- زمینههای ظهور امام مهدی چیستند؟
- شرایط ظهور امام مهدی چند موردند؟
پاسخ جامع اجمالی
صدر | یوسفیان | سلیمیان | رجالی تهرانی | موسوینسب | زهادت | کارگر |
علیپور | قائمی | السادة | فرهنگ شیعه | آفتاب مهر | آینده روشن | نگین آفرینش |
معناشناسی شرایط ظهور
- هر پدیدهای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، قیام و انقلاب جهانی امام مهدی (ع) که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینهها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.[۱] شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد،[۲] و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد.[۳]
شرایط ظهور
- بارزترین این شرایط عبارتند از:
- وجود طرح و برنامۀ عادلانۀ کامل: انقلاب امام زمان (ع) مانند هر انقلاب دیگری نیاز به یک برنامه مشخص دارد[۴] که بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کنندۀ سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد.[۵] این طرح در دو زمینه باید ارائه شود:[۶]
- چگونگی مبارزه با ضدارزش های الهی و ریشهکنی همۀ مظاهر شرک و کفر و غفلت به طور کامل.[۷]
- برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب. و چنین برنامهای در مورد قیام حضرت وجود دارد، خداوند متعال چنین برنامهای را تنظیم نموده و تحت عنوان دین اسلام و کتاب قرآن نازل کرده و اکنون در اختیار امام زمان (ع) است.[۸]
- از این شرط سه مطلب به دست میآید:
- هدف نهایی از ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) تحقق نقشۀ کامل اسلام است که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد[۹].
- این نقشه فقط به هنگام ظهور حضرت مهدی(ع) عملی میشود و اگر بخواهد در آن روز هم قابل اجرا نباشد، دیگر در هیچ زمانی محقق نخواهد شد و گسترش عدالت در روز موعود، محال و ممتنع میشود[۱۰].
- پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای مردم روشن باشد و از آن آگاهی داشته باشند[۱۱].
- وجود رهبر و پیشوائی شایسته: از شرایط لازم انقلاب، وجود رهبری آگاه و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع، با مدیریت صحیح و قاطع، حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند. این شرط نیز در قیام حضرت مهدی (ع) موجود است زیرا رهبری قیام با خود حضرت است که او امام و معصوم و متصل به سرچشمۀ وحی است و مؤید به تأییدات خاصه الهی.[۱۲] این شرط در اصل به دو شرط زیر تقسیم میشود:
- یاران باوفا: از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامهها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.[۱۵] در مورد تعداد یاران امام زمان (ع) روایات متعددی وجود دارد، امام جواد(ع) در ضمن حدیثی فرمودند:[۱۶] «و از اصحابش سيصد و سيزده تن به تعداد اصحاب بدر از دورترين نقاط زمين به گرد او فراهم آيند و اين همان قول خداى تعالى است كه فرمود: أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ و چون اين تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آيند خداى تعالى امرش را ظاهر سازد و چون عقد كه عبارت از ده هزار مرد باشد كامل شد به اذن خداى تعالى قيام كند.»[۱۷] ممکن است گفته شود، رهبر واحد چگونه به تنهایی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد؟! اما بطلان این نظریه واضح است زیرا هیچ کس حتی اگر توانائی جسمی و روحی داشته باشد، نمی تواند به تنهائی با تمامی دشمنان بجنگد و همه را از بین ببرد. استفاده از معجزه هم مورد مناقشه است چرا که اولاً اگر دعوت الهی بر پایۀ معجزه بود از همان ابتدای خلقت عملی می شد و بر روی زمین انحرافی پدیدار نمی گشت؛ ثانیاً دعوت الهی همواره بر پایۀ تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است و خداوند به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است، در چنین شرایطی امتحان الهی معنی پیدا می کند. با فرض به کار برده شدن معجزات آنچه میتواند به دست آید، ایمان قهری است که ارزش چندانی ندارد.[۱۸]
- آمادگی عمومی و جهانی: از جمله شرایط دیگر، پذیرش و قبول مردم است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری هستند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهند، زیرا چنین افرادی توانایی انقلاب جهانی را دارا هستند.[۱۹] در غیر این صورت حتی اگر بهترین برنامه وجود داشته باشد و منتخب خداوند با یارانی بینظیر و از جان گذشته بخواهند در جامعه پیاده کنند، ولی مردم آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید.[۲۰]
- از آیات و احادیث استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای غیبت امام مهدی (ع) نبود آمادگی در جامعه انسانی است. قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. در مردم آمادگی های مختلفی باید ایجاد شود تا منجر به ظهور شود، آمادگی هایی مانند:
- آمادگی فردی: انسان منتظر، برای همراهی در یک تحول اصلاحیِ فراگیر که جهان درون و بیرون و عالم کبیر و صغیر را فرا میگیرد، باید خود را مهیا و آماده سازد و الا فارغ از آمادگی لازم نه تنها همراهی امکان ندارد، بلکه از درک تحول و درک منتظر باز میماند[۲۱]، لذا از جملۀ وظایف منتظران، پایداری و استقامت، معرفت و شناخت، صبر و شکیبایی، تهذیب نفس، عبادت، اطاعت و آمادگی است[۲۲].
- آمادگی اجتماعی: یکی از مهمترین رازهای غیبت امام مهدی(ع) نبود آمادگی در جامعۀ انسانی است. از این رو لازم است مردم احساس نیاز کرده با علم و معرفت سراغ امام زمان(ع) بروند. منتظر توانمند میبایست تمام تلاش خود را برای ایجاد آمادگی عمومی و پذیرش آن منجی بزرگ، به کار ببندد. او میبایست از تمامی ابزار ممکن برای آشنا شدن بیشتر جامعۀ بشری با آن موعود امتها استفاده کند[۲۳].
- هر کدام از آمادگیهای فردی و اجتماعی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- آمادگی فکری و فرهنگی: یعنی سطح افکار مردم جهان آن چنان بالا رود که بدانند مثلا مسئلۀ نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئلۀ قابل توجهی در زندگی بشر نیست. تعصبهای قبیلهای و گروهی باید برای همیشه بمیرد.[۲۴]
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه روحی و روانی: اساسیترین ویژگی در بخش رفتار، ایجاد "آمادگی روحی و روانی" در خود و جامعه است[۲۵]. آمادگی در حوزۀ محبت، پالایش روح و تصفیۀ باطن و تطهیر درون و نیز انس منطقی با ادعیه و اذکاری است که از ناحیۀ معصومان (ع) رسیده و رمز ارتباط حبی و باطنی میان شیعه و امام خود است[۲۶].
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه اخلاقی و رفتاری: از شاخصهای اصلی حکومت مهدوی، تهذیب نفس و آراستگی به مکارم اخلاق است[۲۷]. انسان با توجه به نیروی تفکر میتواند در مسیر رشد فکری و اخلاقی گام بردارد و با امدادهای الهی و وجود رهبری الهی، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد[۲۸].
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه سیاسی: انسانها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند و حاکمی را میطلبند که بتواند ارزشهای انسانی را در جهان حاکم سازد[۲۹]. بدون شک با توجه به جهانی بودن حکومت حضرت مهدی (ع)، نیازمند بازشناسی و بازنمایی ابعاد سیاسی حکومت جهانی آن حضرت به جهانیان هستیم و مشتاقان برپایی حکومت عدل جهانی باید در دو محور زمینههای سیاسی این اتفاق بزرگ را فراهم نمایند: آشنا شدن با روشهای سیاسی حضرت مهدی (ع) و آشنا کردن دیگران با این اندیشۀ بلند سیاسی[۳۰].
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه اقتصادی: حراست از فرهنگ دینی و زنده نگه داشتن اندیشۀ اسلامی از وظایف منتظران است و بدون تردید تبلیغ این فرهنگ پویا بدون پشتوانه مالی و اقتصادی امکانپذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف این آمادگی مالی و اقتصادی برای ظهور را فراهم کنند[۳۱].
- آمادگی و زمینهسازی در عرصه نظامی و انتظامی: از مهمترین وظایف دوران غیبت به عنوان زمینه سازی، آمادگی پیوسته و راستین از جهت توانمندی نظامی و جسمانی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری و نصرت امام غائب است[۳۲].
نتیجهگیری
- از میان شروط، شرط اول با بعثت پیامبر (ص) محقق شده و شرط دوم با تولد امام زمان(ع) و این شرط سوم و چهارم است که باید محقق شود؛ برای تحقق این دو شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید.[۳۳]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیت الله شهید صدر؛ |
---|
آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در اینباره گفته است:
بنابراین از این شرط سه مطلب به دست میآید:
یک جامعه را در یکی از سه حالت ذیل میتوانیم در نظر گیریم: صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچگاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و فیلسوف و جامعهشناسی مدعی آن نمیتواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، شایسته رهبری باشند و هر کس به تنهائی رهبر باشد. و اگر بخواهد روز موعود متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچگاه فرا نخواهد رسید و این انتظار بیهوده خواهد بود و هیچیک از ادیان آسمانی که نوید چنان روزی را دادهاند، چنین مطلبی را نگفتهاند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی شایستگی رهبری را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم شایستگی خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشهها چندان نیست و لذا رهبری آسانتر انجام میگیرد، ولی در صورت رهبری جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشهها، رهبری دشوار میگردد. بنابراین هرگونه شایستگی رهبری فردی همراه شایستگی رهبری جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق موازین دموکراسی جدید، برخی از اشخاص و یا گروه اقلیت نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک رأی اکثریت است، در این صورت زیان جبرانناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بیاعتبار است. زیرا اجتماع ناقصها هیچگاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر اندیشه جمعشده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه رهبری آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه عدالت جهانی ناتوان خواهند بود.
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
از این روایت و سایر احادیث استفاده میشود یاران حضرت را سه گروه تشکیل میدهند: این شرط از شرایطی است که توسط انسانها باید محقق شود. اکنون جای این سؤال است که آیا یاوران حضرت فراهم شدهاند؟ آیا گروهی از انسانها با ایجاد ویژگیها و صفات یاران در جان خویش، خود را برای یاری و همراهی امام آماده کردهاند؟
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» و «درسنامه مهدویت ج۳» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
لازم به ذکر است که شرایط چهارگانه فوق، مربوط به پیاده کردن عدالت خالص در روز موعود است، ولی چنانچه نسبت به شرایط ظهور بسنجیم، یکی از آنها که وجود رهبر باشد کم میشود و سه شرط دیگر باقی میماند، زیرا معنی ظهور آن است که فرد آماده قیام در آنروز، وجود دارد که میخواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوّم را ضمنی پذیرفتهایم و خواهناخواه سه شرط بیشتر باقی نمیماند.
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین علیپور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی علیپور، در مقاله «ظهور» در اینباره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت دوران ظهور» در اینباره گفته است:
برخی بر این باورند که بسیاری از علایم ظهور اتفاق افتاده و تنها علایم حتمی ظهور باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعا نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولا از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد. از طرفی، سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و ظهور فرج بعد از آن مطرح شده، منظور گشایش و راحتی برای مؤمنان است "نه ظهور حضرت مهدی(ع). از امام باقر(ع)نقل شده است: "منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود"[۶۶].
|
۸. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای سید مجتبی السادة، در کتاب «شش ماه پایانی» در اینباره گفته است:
|
۹. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر حوزه و دانشگاه)؛ |
---|
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در اینباره گفته است:
|
۱۰. پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی؛ |
---|
پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، در کتاب «فرهنگ شیعه» در اینباره گفتهاند:
|
۱۱. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
|
۱۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
به دو شرط از شرایط مهم ظهور اشاره میکنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن خواهد بود:
آنگاه برای معنویت و عدالت بپا خواهند خاست و هر نوع فساد و بیعدالت ی را محکوم و برای عدالت فداکاری خواهند کرد. در این زمان میتوان گفت زمینه برای ظهور فراهم شده است و مردم حاضرند حکومت مهدوی را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودیها اتفاق نمیافتد، زیرا نشانههایی وجود دارد که مردم هر روز بیشتر و بیشتر تشنه عدالت میشوند و به دنبال افراد عادل میگردند»[۸۷].
هر حکومتی به رهبری شایسته نیاز دارد که توانایی اداره نظام را داشته باشد و نیز برنامهای جامع لازم است که همه نیازهای جامعه را برآورد. در حکومت جهانی مهدی (ع)، هم رهبر شایسته و هم برنامه جامع، فراهم گردیده است؛ زیرا قرآن که عالیترین نسخه حکومت و حکومتداری را بیان کرده، برنامه حکومت مهدی (ع) است. امام مهدی (ع) که نماینده خدا و آخرین جانشین پیامبر (ص) است رهبری حکومت را برعهده دارد. از شرایط و زمینههای حکومت که نیاز به تحقق دارد، وجود یاوران لایق و پذیرش جهانیان نسبت به حاکمیت عدل الهی است. به عبارت دیگر، برای تحقق حکومت عدل جهانی، یاوران حضرت، از نظر کمی تعداد و کیفی اوصاف و ویژگیها، باید به گونهای باشند که بتوانند حاکمیت دنیای بزرگ حضرت مهدی (ع) را عهدهدار شوند. چنانکه در بعضی از روایات آمده، یاوران حضرت ۳۱۳ تن هستند که مقصود هسته مرکزی یاوران است. در روایات دیگر به حلقههای بیشتری از یاوران حضرت اشاره شده که گرد هم خواهند آمد. جهانیان برای تحقق شرایط حکومت جهانی، باید برای پذیرش حاکمیت معصوم (ع) آماده گردند و از آن استقبال کنند. در آن زمان، مردم جهان همه مکاتب بشری و حکومتها را تجربه کرده و ناکامی آنها را در تحقق بخشیدن به آرزوهای بزرگ بشر، در عمل دیدهاند و همه امیدشان به سوی حاکمیت منجی آسمانی است. همه وظیفه داریم که در جهت تقویت جبهه یاوران امام مهدی (ع) بکوشیم و با فرهنگسازی، جامعه خود و جامعه جهانی را برای پذیرش حکومت الهی و عدالت قرآنی آماده کنیم»[۸۸].
|
۱۳. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
|
- شرایط ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- چه تفاوتهایی بین علائم ظهور و شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا آمادگی و پذیرش مردم از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وجود برنامه و طرح جامع و متعالی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وجود رهبری شایسته و معصوم از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وجود گروهی از انسانهای فداکار و پاکدل از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا احساس نیاز جامعه به ظهور امام مهدی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گسترش فساد در جامعه از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بیداری اسلامی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای شرایط ظهور چیست؟ (پرسش)
- فایده دانستن شرایط ظهور چیست؟ (پرسش)
- مؤلفههای شناخت شرایط ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا باید تمامی شرایط ظهور تحقق پیدا کند تا امام مهدی ظهور کند؟ (پرسش)
- چه عواملی باعث تعجیل در فرج امام مهدی میشود؟ (پرسش)
- آیا شرایط ظهور امام مهدی در اختیار مردم است یا خیر؟ (پرسش)
- آیا با توجه به شرایط کنونی جهان زمینهها و شرایط برای ظهور امام مهدی آماده است؟ (پرسش)
- چرا امام مهدی تاکنون ظهور نکرده است؟ (پرسش)
- در چه مدتی مقدمات ظهور امام مهدی فراهم میگردد؟ (پرسش)
- آیا اگر فساد تمام جهان را فرا گیرد امام مهدی ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
- آیا اگر جنگ جهانی سوم رخ دهد امام مهدی ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
- امام مهدی آمدنی است یا آوردنی؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور، شرایط ظهور، ص ۱۲؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶ و درسنامه مهدویت، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۴۸؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص ۲۹۹.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲: «"يَجْتَمِعُ إِلَيْهِ مِنْ أَصْحَابِهِ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَقَاصِي الْأَرْضِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ فَإِذَا كَمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل"»
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ پژوهشگران پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص ۲۹۹.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۹۹ـ ۱۰۰.
- ↑ ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص ۳۰۱ ـ ۳۰۳.
- ↑ ر.ک. روحبخش، سید مهدی، انتظار و تأثیرات آن بر امنیت و صلح، ص۲۹۲.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۶
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ص۵۴-۶۱؛ پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹- ۲۱۲؛ مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. خانجانی، علی اوسط، رسالت فردی و شخصی انسان منتظر، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. الهینژاد، حسین، ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۶۵؛ ملکیراد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۲۳۷.
- ↑ ر.ک. دیرباز، عسکر، روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر ص ۱۱۸.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)، ص۸۴ - ۷۹.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ ـ ۱۹.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی، ص؟؟؟؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۳۳ـ ۱۳۴؛ رجایی، محبوبه، مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟؛ پژوهشگران مؤسسۀ فرهنگی موعود، انتظار منتظر و تکالیف منتظران، ص ۴۲ـ۴۳.
- ↑ ر.ک. علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۸-۲۴۰
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۹۵-۵۰۲.
- ↑ بقره، آیه ۲۴۶.
- ↑ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۳۱، ۳۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.
- ↑ بقره، ۱۴۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را میآورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۵۳-۲۵۵.
- ↑ شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳- ۲۲۶.
- ↑ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۴.
- ↑ سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ص۴۹۶.
- ↑ امیر مؤمنان علی(ع)، درباره اهمیت وجود رهبر در هر جامعه فرمود: «"…وَ إِنهُ لَا بُد لِلناسِ مِنْ أَمِیرٍ بَر أَوْ فَاجِر…"»؛ "… و همانا مردم ناگزیرند از داشتن زمامدار؛ چه نیکوکار و چه بدکار…": سید رضی، نهج البلاغه، خطبه۴۰.
- ↑ نک: آل عمران، آیه ۵۲ و ۸۱؛ صف، آیه ۱۴؛ محمد، آیه ۷.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص۲۳۷؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.
- ↑ در بحث امدادهای غیبی اشاره خواهد شد.
- ↑ به دلیل اهمیت این بحث در آینده به طور مفصل به آن میپردازیم.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۳۴، شماره ۴۴۴.
- ↑ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۷، ح۲.
- ↑ این روایت نگرانی کسانی که میگویند با توجه به شمار اندک ۳۱۳ بعید مینماید ما در شمار یاران خاص آن حضرت باشیم را بر طرف میکند چرا که آن حضرت پس از ۳۱۳ نفر شمار فراوانی یاور خواهد داشت.
- ↑ بقره، آیه ۱۴۸.
- ↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۷.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، خطبه سوم (شقشقیه)، ص۴۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ص۳۸-۴۸.
- ↑ برای آگاهی بیشتر به کتاب تاریخ غیبت کبری تألیف سید محمد صدر، ص ۴۸۹ به بعد مراجعه شود.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.
- ↑ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۸-۲۴۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۳۹، ح ۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۷، ح ۲.
- ↑ تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹- ۳۹۶؛ شش ماه پایانی، ص ۲۲۳- ۲۲۲.
- ↑ الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۶۶.
- ↑ الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۴۴.
- ↑ بحار الانوار، ح ۵۲، ح ۲۶
- ↑ ر. ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.
- ↑ کارگر، رحیم؛ مهدویت دوران ظهور، صص۲۳-۲۶، ۳۳ - ۳۷.
- ↑ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹ - ۲۱۰.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص99-100.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۹۱.
- ↑ کمال الدین، ۲- ۱/ ۲۸۷، ۲۸۹ و ۳۱۸.
- ↑ خورشید مغرب، ۳۰۱.
- ↑ مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۸/ ۱۸۷؛ خورشید مغرب، ۳۳۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲/ ۲۴۳ و ج ۵۱/ ۸۴؛ الملاحم و الفتن، ابن طاووس/ ۶۶.
- ↑ فرهنگ نامه مهدویت، ۲۰۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۲۹۹.
- ↑ و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب۳۹، ح۶.
- ↑ «" مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ب۳۷، ح۲.
- ↑ تاریخ، نمونههای متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت پیامبر(ص) به آن شهر و استقرار حکومت اسلامی نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، حکومت عدل گستر امام علی(ع) را در پیداشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با امام حسن و امام حسین(ع) و شهادت آن دو امام بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۸.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۸.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۰.
- ↑ کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.
- ↑ امام باقر(ع) در توصیف امام مهدی(ع) فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمیبیند، مگر اینکه آن را انکار میکند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).
- ↑ وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.
- ↑ به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.
- ↑ به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.
- ↑ ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.