توقیع

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

دست‏‌نگاشته‏‌های حضرت مهدی(ع) در غیبت صغرا

  • توقیع در لغت، به معنای نامه را نشان کردن و نوشتن عبارتی در ذیل نامه و نوشته است؛ همچنین پاسخ‏‌های نوشته شده بزرگان و دولت‌مردان به پرسش‏ها و درخواست‏های نوشتاری که از ایشان می‏‌شود[۱].
  • از بررسی نوشته‏‌های تاریخی به دست می‏‌آید، از زمان‏‌های دور بین حاکمان و فرمانروایان، توقیع‌‏نویسی رواج داشته و موارد فراوانی از توقیعات آن‏ها در متن‌‏های تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در منابع روایی، فقهی و تاریخی شیعه نیز سخن از توقیع به چشم می‌‏خورد. توقیع در این کتاب‌‏ها به طور عمده، به قسمتی از نوشته‏‌های پیشوایان دینی(ع) اطلاق شده است که برای پیروان خود نوشته‌‏اند.
  • امروزه به سبب کاربرد بیشتر توقیعات در منابع مهدویت، هنگامی که سخن از "توقیع" به میان می‌‏آید، ذهن به توقیعات واپسین پیشوای معصوم، حضرت مهدی(ع)‏ منصرف می‏‌شود؛ اما از امامان دیگر(ع) نیز نوشته‏‌هایی با عنوان توقیع صادر شده است[۲].

چگونگی صدور توقیعات‏

  • درباره چگونگی صادر شدن توقیعات از سوی حضرت مهدی(ع)‏، آگاهی روشنی در دست نیست؛ اما بدون شک، بسیاری از این توقیعات، به گونه‌‏ای غیر متعارف صادر شده است؛ به گونه‏‌ای که می‌‏توان گفت: صدور آن‏ها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است. برای نمونه، می‌‏توان به حکایتی در این‏‌باره اشاره کرد:
  • محمد بن فضل موصلی، یکی از شیعیان بود که نیابت حسین بن روح را قبول نداشت. روزی هنگام بحث با یکی از دوستانش حسن بن علی وجنا و بنا به پیشنهاد او، در صدد آزمودن نایب امام برآمدند. آنان بر مطلبی محرمانه توافق کردند. حسن بن علی وجنا کاغذی از دفتر موصلی جدا کرد و قلمی تراشید. سپس با قلم بدون مرکب، مطالبی را بر آن نوشت و آن کاغذ سفید را مهر کرد و به وسیله خدمتکار نزد حسین بن روح فرستاد. ظهر همان روز در حالی که محمد بن فضل مشغول غذا خوردن بود، پاسخ‏نامه آمد که دقیقاً در همان برگه فرستاده شده، پاسخ‏ها با مرکب نوشته شده بود. محمد بن فضل، در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، همراه حسن بن وجنا به محضر حسین بن روح وارد شد و از وی به سبب گمان نادرست خود عذرخواهی کرد[۳].
  • افزون بر کرامت‌‏های حضرت مهدی(ع)‏ در صادر شدن توقیعات که به یک نمونه آن اشاره شد، در متن توقیعات نیز موارد فراوانی از کرامت به چشم می‏‌خورد که بیشتر به صورت آگاهی‌‏بخشی غیبی، از حوادث آینده، اتفاقات پنهانی، شفای بیماران و مانند آن می‌‏باشد.
  • یک نمونه از این توقیعات، آن‏گاه صادر شد که درباره وکلا و نمایندگان حضرت، نزد خلیفه وقت، بدگویی شده بود. خلیفه، برای شناسایی و دستگیری آنان، دستور داد افراد ناشناسی را همراه پول نزد وکلا به جاسوسی بفرستند. اگر کسی از آن‏ها چیزی پذیرفت، او را دستگیر کنند. حضرت مهدی(ع)‏ در توقیعی خطاب به همه وکیل‌‏ها، دستوری فرمود از هیچ کس و تحت هیچ شرایطی چیزی نپذیرند و خود را بی‌‏اطلاع نشان دهند[۴].
  • در ماجرای دیگری حضرت مهدی(ع)‏، با صدور توقیعی، شیعیان را از زیارت کربلا و کاظمین بر حذر داشت. پس از چند ماه، دانسته شد خلیفه در آن موقع، دستور داده بود هرکس به زیارت رود، در کمینش‏ باشند و او را دستگیر کنند[۵].
  • ناگفته نگذرم که بخش مهمی از توقیعات به خط آن حضرت بوده است.
  • شیخ طوسی به نقل از راوی یک توقیع، این جمله را در کتاب خود این‏گونه نقل کرده است که در پاسخ نوشته آنان، به خط امام زمان(ع) وارد شده است که: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ خداوند ما و شما را از گمراهی و فتنه‌‏ها سلامت بخشد و به ما و شما روح یقین عطا کند و ما و شما را از عاقبت بد پناه دهد![۶].
  • شیخ صدوق؛ نقل کرده است، محمد بن عثمان عمری می‌‏گوید: "توقیعی به خطی که ما آن را می‏‌شناختیم، خارج شد"[۷]. وی همچنین نقل کرده است؛ اسحاق بن یعقوب گوید: از محمد بن عثمان عمری خواهش کردم پاسخ نامه‌‏ای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در توقیع به خط مولایمان صاحب الزّمان(ع) وارد شده بود: اما آنچه درباره آن پرسیدی - که خدایت هدایت کند و پایدارت بدارد!- راجع به امر منکران من از خاندان و عموزادگان خودم؛ بدان که میان خدا و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه فرزند حضرت نوح(ع) است. اما راه عمویم جعفر و فرزندانش، راه برادران یوسف است[۸]

عبارت‌‏های یاد شده بیانگر این است که بزرگان از محدثین، اطمینان داشته‏‌اند همه توقیعات یا بیشتر آن‏ها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. این توقیعات، به وسیله نواب خاص در دوران غیبت صغرا، برای افراد صادر می‌‏شد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکان‏‌پذیر بود؛ به صورتی که حتی وکیل‌‏های آن حضرت، نامه‏‌های خود و دیگران را نزد نایب امام می‌‏فرستادند و از ایشان پاسخ دریافت می‌‏کردند. به‏ طور اساسی، فلسفه نیابت خاص نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هرکس می‏‌توانست به شرف گرفتن توقیع نایل آید، دیگر نیازی به نایب خاص نبود.

  • یادآوری این نکته لازم است که بیشتر دانشمندان شیعه بر این باورند که توقیعات صادر شده از ناحیه صاحب الامر(ع) به شیخ مفید رسیده است.
  • این توقیعات برای نخستین بار، به وسیله ابو منصور طبرسی، بدون سند، افزون بر یک صد سال پس از درگذشت شیخ مفید، در کتاب الاحتجاج نقل شده است. آن‏گاه شاگرد وی، ابن شهر آشوب به آن اشاره کرده و ابن بطریق شاگرد ابن شهرآشوب آن‏ها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامه‌‏ها به وسیله شخص مورد اعتمادی به شیخ مفید می‌‏رسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است[۹].
  • برخی در نوشته‌‏ها تردید کرده‏‌اند که: شاگردان شیخ مفید، از جمله آن‏ها: سید مرتضی، ابن ادریس، نجاشی، شیخ طوسی‏[۱۰]، ابو یعلی جعفری، ابو الفتح کراجکی، سلار بن عبد العزیز دیلمی و ...- با این که نگارش‌‏های فراوانی داشته و بیشتر شرح حال‌‏نویس بوده‌‏اند - هرگز به این توقیعات اشاره نکرده‌‏اند[۱۱]؛ در حالی که اگر چنین سخنانی به شیخ مفید رسیده بود، با توجه به اهمیت شایان آن، به طور حتم، شاگردان او، نقل می‌‏کردند[۱۲]. افزون بر آن، خود شیخ مفید نیز در آثار فراوان خود، هیچ اشاره‌‏ای به این نامه‌‏ها نکرده است[۱۳].
  • ناگفته نماند پیش‌‏بینی این توقیعات از حوادث آینده دلیل بر درستی آن نخواهد بود؛ زیرا آنچه به دست ما رسیده است پس از حوادث بوده که امکان جعل آن‏ها وجود دارد.
  • برخی نویسندگان، پیامی را که برای مرحوم آیت اللّه سید ابو الحسن اصفهانی به وسیله مرحوم شیخ محمد کوفی شوشتری نقل شده است، در شمار توقیعات و سخنان حضرت مهدی(ع)‏ ذکر کرده‌‏اند. در این نامه چنین آمده است: خودت را در اختیار مردم‏ بگذار و محل نشستن خویش را در محل در ورود خانه قرار بده تا مردم سریع‏‌تر بتوانند با تو ارتباط پیدا کنند و نیازهای مردم را برآور؛ ما تو را یاری می‏‌کنیم[۱۴].
  • برای اهل اطلاع، روشن است که برخی نوشته‌‏هایی که این روزها به عنوان دست‏‌نوشته آن حضرت ارائه می‏‌شود، هیچ پایه و اساسی ندارد. و این احتمال دور نمی‌‏نماید که ممکن است این کارها، از طرف دشمنان و برای مخدوش ساختن چهره تابناک شیعه انجام شده باشد.
  • درباره چگونگی صادر شدن توقیعات در دوره غیبت صغرا، از برخی نقل‌‏ها استفاده می‌‏شود، سفیران حضرت مهدی(ع)‏ پرسش‌‏ها و درخواست‏‌های مراجعه‏‌کنندگان را در یک برگه به نوبت می‏‌نوشتند. آن‏گاه پاسخ آن‏ها که حداکثر ظرف سه روز صادر می‌‏شد و یک‏جا می‌‏آمد. گاهی نیز پاسخ پرسش‏ها به صورت شفاهی، به نائبان خاص گفته شده و آنان به قلم خود، آن را می‏‌نگاشتند یا به صورت حضوری به پرسش‌‏کننده پاسخ می‏‌دادند. در پاره‏ای از موارد نیز - به سبب مصلحت - پاسخی صادر نمی‏‌شد. برخی از توقیعات نیز بدون این‏که در پاسخ به پرسشی باشد، صادر شده است. موضوعات مندرج در توقیعات، گستره وسیعی را در بر می‏‌گیرد؛ از معارف و حقایق دینی گرفته تا امور تربیتی و برنامه‌‏های زندگی فردی و اجتماعی و ....[۱۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. علی اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶
  3. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۲۶۴
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۰
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۱
  6. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵
  7. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳
  8. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۴
  9. شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷
  10. وی در کتاب الغیبة به صورت مفصل به توقیعات پرداخته است
  11. ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشم‏به‏راه مهدی(ع)، ص ۹۸
  12. ر. ک: نجم الدین طبسی، سفارت و نیابت خاصه، فصلنامه انتظار، ش ۱۸، ص ۱۵۲
  13. یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ به‏شمار می‏آید؛ اما نفی آن، هرگز چیزی از مقام بلند آن شخصیت بزرگ اسلامی نمی‏کاهد؛ چه این که دانشمندان بزرگی از علمای شیعه هستند که هرگز رسیدن نامه از حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه الشریف برای آن‏ها ادعا نشده است
  14. ر. ک: محمد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه فرجه الشریف، ص ۱۷۰
  15. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۱۴۳ - ۱۴۸.