امام علی در قرآن
در قرآن کریم گذشته از آیاتی که اشاره به ولایت علی (ع) پس از پیامبر (ص) دارند، آیاتی ناظر به حب علی (ع) و فضایل ایشان نیز وجود دارد، آیاتی مانند: آیه ولایت، آیه اکمال دین، آیه مباهله، آیه تطهیر و...
مقدمه
در قرآن کریم گذشته از آیاتی که اشاره به ولایت علی (ع) پس از پیامبر (ص) دارند، آیاتی ناظر به حب علی (ع) و فضایل ایشان نیز وجود دارد. از جمله این آیه که خداوند به پیامبر (ص) امر میکند تا اجر و مزد رسالت را محبت خویشاوندانش معرفی کند: ﴿ ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ﴾[۱].
علی (ع) به عنوان یکی از برجستهترین مصادیق قربی معرفی شده است. زمخشری از مفسران اهلسنت نقل میکند: پیامبر (ص) در پاسخ به کسانی که از ایشان درباره قُربی و خویشاوندان پیامبر (ص) سؤال کردند، فرمود: علی (ع) و فاطمه (س) و پسران آنان. این مفسر در ادامه نتیجه میگیرد چون رفتار پیامبر (ص) برای همه الگو است و او نیز این چهار تن را بسیار دوست میداشت، پس دوست داشتن ایشان بر همه واجب است[۲].
همچنین در تفسیر آیه نور روایتهایی وجود دارد که آن را ناظر به هدایتگری پیامبر (ص) و علی (ع) میدانند؛ مشکوة (چراغدان) وجود پیامبر (ص) و مصباح (چراغ) نور ایمان و وحی است که در قلب او است. زجاجه علی (ع) است و مقصود از این تعابیر انتقال نور ایمان و ولایت از پیغمبر (ص) به علی (ع) است[۳][۴]
آیا نام امام علی در قرآن آمده است؟
هرچند نام حضرت علی (ع) به صراحت در قرآن نیامده است، امّا آیات متعدّدی در شأن او و عملکرد خاصّ آن حضرت، یا دربارۀ ولایت، یا اهل بیت نازل شده که شامل او نیز هست[۵]. نزول این آیات دربارۀ آن حضرت یا اهل بیت (ع) قطعی است و در منابع متعدد و کتب مفصّل اسناد آنها آمده است:
- آیۀ مربوط به انفاق او در شب و روز و آشکار و نهان: ﴿الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلانِيَةً...﴾[۶].
- آیۀ مربوط به فداکاری او در خوابیدن در بستر پیامبر در شب هجرت: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللَّهِ...﴾[۷].
- آیۀ مربوط به انفاق انگشتر در حالت رکوع به فقیر: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾[۸].
- آیۀ مربوط به تبلیغ ولایت او در غدیر خم: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ...﴾[۹].
- آیۀ مربوط به تکمیل دین پس از ابلاغ امامتش در غدیر خم: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...﴾[۱۰].
- آیۀ لزوم اطاعت از اولی الأمر در کنار اطاعت از خدا و رسول: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ...﴾[۱۱].
- آیۀ مربوط به انفاق افطار به مسکین و یتیم و اسیر: ﴿عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا* يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا * وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا* إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا﴾[۱۲].
- آیۀ مربوط به مباهله پیامبر و اهل بیت با نصارای نجران: ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ...﴾[۱۳].
- آیۀ تطهیر اهل بیت از پلیدی، مربوط به اهل کساء: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ...﴾[۱۴].
- آیۀ مربوط به مودّت اهل بیت به عنوان اجر رسالت: ﴿قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۱۵].
- آیۀ دعوتکننده به همراه بودن با صادقان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۶].
و آیات فراوان دیگر، که به گفتۀ روایات، دربارۀ حضرت (ع) نازل شده است، مثل: ق ۲۱، فصلت ۴۰، عبس ۳۸ و ۳۹، رعد ۲۹، اعراف ۴۶، نحل ۴۳، رعد ۷ و ۴۳، آل عمران ۱۴۶، صف ۴، احزاب ۲۳ و ۲۵، یونس ۲۵، هود ۱۲ و ۱۷، شعراء ۲۱۴، ابراهیم ۲۷، حدید ۲۸، نبأ ۱ و ۲ و ۳۸، یوسف ۱۸۴، انفال ۶۴، اسراء ۸۰، تحریم ۴، توبه ۱۹، حشر ۹،۱۰، واقعه ۱۰ و ۱۱، لقمان ۲۲، انعام ۸۲، بقره ۴۳، مریم ۹۶، سجده ۱۸، حجرات ۱۵، نساء ۶۹، بیّنه ۷، رحمن ۱۹ تا ۲۲.[۱۷].
علاوه بر اینها برخی کلمات و تعابیر در آیات قرآن به وجود علی (ع) و امامان تفسیر شده و در تفاسیر روایی آمده است، از قبیل تعابیر امام مبین، سابق بالخیرات، امانت، بئر معطّله و قصر مشید، طوبی، وسیله، آل یاسین، کلمات، کلمة التقوی و برخی کلمات قرآنی دیگر[۱۸].[۱۹]
آیات در ارتباط پیامبر (ص) و امام علی (ع)
منظور آن دسته از آیاتی است که به رابطه پیامبر با پسرعم، داماد و صحابی بزرگ و از نظر شیعیان جانشین خود میپردازد و در روایات و اسباب نزول مرتبط، این آیات را ناظر به ایشان میدانند.
- ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾[۲۰].
- ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۲۱].
- ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۲].
- ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۲۳].
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۲۴].
- ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ * فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ﴾[۲۵].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۲۶].
- ﴿قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾[۲۷].
- ﴿أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...﴾[۲۸].
- ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾[۲۹].
- ﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا﴾[۳۰].
- ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾[۳۱].
- ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۳۲].
- ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۳۳].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾[۳۴].
- ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ﴾[۳۵].
- ﴿لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾[۳۶].
نکات
در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- اخلاص علی در ایثار جان خود هنگام خوابیدن در بستر پیامبر: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ﴾ و در امالی شیخ طوسی از علی بن الحسین (ع) روایت آمده که در ذیل جمله: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ...﴾ فرموده: این جمله درباره علی (ع) نازل شده، که در شب هجرت در بستر رسول خدا (ص) خوابید[۳۷]. البته این شأن نزول از منابع و تفسیرهای اهل سنت همانند فخر رازی و ثعلبی و مسند احمد حنبل هم روایت شده است؛
- حضرت علی (ع) به منزله نفس پیامبر و دارای مقامی والا: ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ﴾ و در حلیة الاولیاء تألیف ابینعیم آمده که وی به سند خود از عامر بن ابی وقاص از پدرش روایت آورده که گفت: وقتی این آیه نازل شد، رسول خدا (ص) علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را نزد خود خواست، آنگاه گفت: بار الها اینانند اهل بیت من. جابر میگوید: درباره همین نصارا بود که آیه: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ...﴾ نازل شد و باز جابر گفت: منظور از ﴿أَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ﴾ رسول خدا (ص) و علی (ع) است و منظور از ﴿أَبْنَاءَنَا﴾ حسن و حسین و منظور از ﴿نِسَاءَنَا﴾ فاطمه است[۳۸]؛
- در تفسیر مجمع البیان با إسناد از ابو سعید خدری، روایت کرده است که: چون این آیه نازل شد ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾ پیامبر فرمود اللَّه اکبر! که دین کامل و نعمت تمام و خدا از رسالت من و ولایت علی بن ابیطالب بعد از من، خشنود گردید” علی بن ابراهیم در تفسیر خود گوید: پدرم از صفوان، از علا و محمد بن مسلم از امام باقر (ع) روایت کردهاند که: این آیه در” کراع الغمیم” - میان مکه و مدینه - نازل گردید و پیامبر در جحفه آن را برپا داشت[۳۹]؛
- پیامبر مأمور ابلاغ امامت علی از سوی خداوند: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾ در کتابهای مختلف دانشمندان شیعه و اهل تسنن روایات زیادی دیده میشود که با صراحت میگوید آیه فوق درباره تعیین جانشین برای پیامبر (ص) و سرنوشت آینده اسلام و مسلمین در غدیر خم نازل شده است. کلینی در کافی به اسناد خود از ابو الجارود از امام ابی جعفر (ع) نقل میکند که در حدیث مفصلی فرمودهاند: آیه شریفه درباره ولایت علی (ع) نازل شده است[۴۰]. و صاحب تفسیر المنار مینویسد: روایت کرده است ابن ابی حاتم و ابن مردویه و ابن عساکر از ابی سعید خدری که این آیه نازل شده روز غدیر درباره علی ابن ابی طالب است[۴۱]؛
- خداوند خطاب به رسول گرامیاش میگوید ای پیامبر محترم کافی است برای تو خداوند متعال و کسانی که متابعت کردند تو را از مؤمنین، در بعض اخبار تفسیر شده به علی (ع) معلوم است که او مصداق اتمّ این آیه است و آیه به عموم خود شامل تمام پیروان آن حضرت میشود[۴۲]؛
- اعلام برائت خدا و پیامبر از مشرکان به وسیله حضرت علی: ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ و در تفسیر عیاشی از حریز از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود: رسول خدا (ص) ابیبکر را با آیات نخست سوره برائت به موسم حج فرستاد تا بر مردم مکه آن بخواند، جبرئیل نازل شد و گفت: از ناحیه تو جز علی نباید برساند، لذا حضرت علی (ع) را دستور داد تا بر ناقه غضباء سوار شود و خود را به ابیبکر رسانیده آیات را از او بگیرد و به مکه برده بر مردم بخواند. ابیبکر عرض کرد آیا خداوند بر من غضب کرده؟ فرمود: نه، چیزی که هست دستور رسیده که جز مردی از خودت کسی نمیتواند پیامی به مشرکین ببرد[۴۳]؛
- ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و با راستان باشید. این آیه با تعبیر مع الصادقین در رابطه با دو آیه گذشته و مخصوصا آیه ﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ﴾ باشد که در آنها مردان صادق شناخته شدند صادق گرچه به حسب معنای اولی راستگو است، اما با توسع به کسی که عملش مطابق قول و اراده و و عدهاش باشد اطلاق میشود - راستان - لذا لفظ ﴿اتَّقُوا اللَّهَ﴾ نشان میدهد که صادقین به معنای دوم است؛ زیرا تقوا جنبه عملی دارد تا تقوای عملی نداشته باشیم از صادقین نخواهیم بود. و در روایات وارد شده: «الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ»[۴۴]؛ مراد از صادقین آل محمّد (ع)اند، به نظر میآید مراد از آن بیان فرد اکمل باشد، زیرا مصادیق اکمل صادقین آنها (ع) هستندکه به عنوان الگو معرفی شدهاند. درباره آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ سلمان فارسی از پیامبر سؤال میکند که این آیه عام است یا خاص پیامبر جواب میدهد مخاطب أمرها - ﴿اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾- عموم مؤمنان هستند و اما - ﴿الصَّادِقِينَ﴾ - مخصوص برادرم علی ابن ابی طالب است و اوصیاء من بعد از او تا روز قیامت است[۴۵]؛
- انتخاب علی از سوی رسول خدا (ص) برای قضاوت بین مردم: ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾ در تفسیر عیاشی از عمرو بن قاسم آمده که گفت از امام صادق شنیدم که اصحاب نبی (ص) را یاد میکرد و بعد این آیه: ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ﴾ را تا “تحکمون” قرائت میکرد و میفرمود که منظور علی (ع) است[۴۶]؛
- گواهی علی بر نبوّت و رسالت محمّد: ﴿وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...﴾ و بنا بر این وجه، آیه شریفه با روایاتی منطبق میشود که هم شیعه آنها را قبول دارد و نقل کرده و هم سنی، و در آن روایات آمده که مقصود از “شاهد” علی بن ابی طالب (ع) است[۴۷]؛
- خداوند خطاب به پیامبر میگوید: این کافران میگویند تو پیامبر نیستی ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا﴾ هر روز بهانهای میتراشند، هر زمان تقاضای معجزهای دارند و آخر کار هم باز میگویند تو پیامبر نیستی! در پاسخ آنها بگو: همین کافی است که دو کس میان من و شما گواه باشد یکی اللّه و دیگری کسانی که علم کتاب و آگاهی از قرآن نزد آنهاست ﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾ جمعی که گفتهاند: آیه شریفه در حق علی (ع) نازل شده و همچنین روایاتی که در این باره وارد شده تأیید میشود. پس اگر جمله ﴿وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾ به کسی از گروندگان به رسول خدا (ص) منطبق گردد، قطعاً به علی (ع) منطبق خواهد شد، چون او بود که به شهادت روایات صحیح و بسیار، از تمامی امت مسلمان داناتر به کتاب خدا بود. و اگر هیچ یک آن روایات نبود جز روایت ثقلین که هم از طرق شیعه و هم از طرق سنی به ما رسیده در اثبات این مدعا کافی بود، زیرا در آن روایت فرمود: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَداً»؛ من در میان شما دو چیز بس بزرگ میگذارم: یکی کتاب خدا، و یکی عترتم، اهل بیتم، این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا کنار حوض بر من درآیند، و شما ما دام که به این دو تمسک جویید بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد. در کتاب بصائر الدرجات (ص ۲۱۶) (به سند خود از ابی حمزه ثمالی از ابی جعفر (ع) روایت کرده که در ذیل آیه مورد بحث فرمود: مقصود علی (ع) است[۴۸]؛
- خویشاوندی علی با پیامبر: ﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ﴾ و آیاتی که درباره ذوی القربی آمده است: در اصول کافی از امام صادق (ع) نقل شده که آیه ﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ﴾ مراد علی (ع) است و منظور از حق وی وصایت پیامبر به وی است[۴۹]؛
- علی از اهل بیت پیامبر و برخوردار از مقام عصمت: ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا﴾ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ در تفسیر علی ابن ابراهیم آمده است که گفتار خداوند: ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا﴾ دستوری ویژه برای پیامبر است که ابتدا اهل بیت خودش به نماز دعوت کند برای این که به مردم اعلام کند که اهل بیت دارای منزلتی مخصوص پیش خدا هستند که یکبار همراه مردم دعوت به نماز شدند و بار دگر با یک امر اختصاصی و زمانی این آیه نازل رسول گرامی هر روز به هنگام نماز فجر به درب خانه علی و فاطمه میآمدند و پس از سلام بر آنها میفرمودند نماز را نماز را خداوند شما را مشمول رحمتش قراردهد و این آیه را تلاوت میکردند ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ و پیامبر این کار را تا زمانی که در مدنیه حضور داشتند و زنده بودند ادامه میدادند[۵۰]. و علامه طباطبایی مینویسد: این آیه سیاقی سازگار با سیاق سایر آیات سوره دارد و پیدا است که مانند بقیه آیات مکی است علاوه بر این ما تاکنون به کسی بر نخوردهایم که بگوید در میان همه آیات سوره این یکی مدنی است، پس بنا بر این جمله “اهلک” بر حسب انطباقش با هنگام نزول، خدیجه همسر آن جناب و علی (ع) هستند چون علی (ع) هم اهل آن جناب و در خانه آن جناب بود و یا آن دو بزرگوار به ضمیمه بعضی از دختران رسول خدایند[۵۱]. البته این دیدگاه و مکی بودن سوره منافاتی با روایت ندارد که پیامبر پس از هجرت در مدنیه هم اهلبیت را به نماز طبق امر خداوند دعوت میکردهاند؛
- علی از اهلبیت پیامبر و متعلق اراده الهی بر عصمت آنان، از هرگونه پلیدی: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ اثبات اینکه مراد از ﴿أَهْلَ الْبَيْتِ﴾ مخاطب آیه تطهیر، خمسه طیبه (پیغمبر، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) هستند با این بیانی که گذشت و با آن روایاتی که در شأن نزول آیه وارد شده تأیید میشود، چه در آن روایات آمده که آیه شریفه در شأن رسول خدا (ص) و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) نازل شده است، و احدی در این فضیلت با آنان شرکت ندارد. و این روایات بسیار زیاد، و بیش از هفتاد حدیث است، که بیشتر آنها از طرق اهل سنت است، و اهل سنت آنها را از طرق بسیاری، از ام سلمه، عایشه، ابی سعید خدری، سعد، وائلة بن الاسقع، ابی الحمراء، ابن عباس، ثوبان غلام آزاد شده رسول خدا (ص) عبد اللَّه بن جعفر، علی، و حسن بن علی (ع) که تقریباً از چهل طریق نقل کردهاند. و شیعه آن را از حضرت علی، امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام رضا (ع)، و از ام سلمه، ابی ذر، ابی لیلی، ابی الاسود دؤلی، عمرو بن میمون اودی، و سعد بن ابی وقاص، بیش از سی طریق نقل کردهاند[۵۲]؛
- خداوند به پیامبر دستور میدهد: بگو: من هیچ اجر و پاداشی بر این موضوع - دعوت به اسلام و رنجهایی که در این راه کشیدهام - از شما درخواست نمیکنم، جز اینکه ذوی القربای مرا دوست دارید ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ دوستی ذویالقربی بازگشت به مسأله ولایت و قبول رهبری ائمه معصومین (ع) از دودمان پیامبر (ص) میباشد که در حقیقت تداوم خط رهبری پیامبر (ص) و ادامه مسأله ولایت الهیه است، و پر واضح است که قبول این ولایت و رهبری همانند نبوت پیامبر (ص) سبب سعادت خود انسانها که با دوستی و الگوپذیری به سعادت و کمال میرسند احمد در فضائل الصحابه با سند خود از سعید بن جبیر از عامر چنین نقل میکند: هنگامی که آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾ نازل شد اصحاب عرض کردند ای رسول خدا! خویشاوندان تو که مودت آنها بر ما واجب است کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آن دو، این سخن را سه بار تکرار فرمود[۵۳]. “قرطبی” نیز این روایت را در ذیل آیه مورد بحث آورده[۵۴]. فخر رازی از صاحب کشاف چنین نقل میکند: وقتی این آیه نازل شد عرض کردند: “ای رسول خدا! خویشاوندان تو کیانند که مودتشان بر ما واجب است؟ فرمود: “علی و فاطمه و دو فرزندشان”[۵۵]. و از ابن عباس روایت شده هنگامی آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا﴾ نازل شد از پیامبر سؤال شد اقربایی که ما مأمور به دوستی با آنان شدهایم چه کسانی هستند پیامبر فرمودند: آنان علی و فاطمه و فرزندانش هستند[۵۶]؛
- صدقه دادن علی هنگام نجوا با پیامبر از اختصاصات آن حضرت: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً﴾ در تفسیر علی بن إبراهیم در ذیل آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً﴾ آمده که هرگاه از رسول الله حاجتی داشتید و لازم بود که نجوایی کنید صدقهای بدهید تا بهتر حوائج شما برآورده شود و این کار را به جز أمیر المؤمنین انجام نداد و او بود که تصدق به دیناری کرد، و با پیامبر به نجوا پرداخت[۵۷]. البته مسئله صدقه دادن برای گفتگوی درگوشی و خصوصی با پیامبر - نجوی - برای جلوگیری از امتیازطلبی است. انحصاری و بدون هزینه و سوءاستفاده گروهی خاص بود که پس از نزول آیه حاضر نشدند با پرداخت هزینه صدقه با پیامبر نجوا کنند و امام علی که اهل این سوءاستفادهها نبود با پرداخت صدقه برای پیشبرد امر دعوت با پیامبر نجوی کرد؛
- خداوند خطاب به دو همسر پیامبر که در توطئه - افشاء سرّ -دست داشتند میگوید: اگر شما از کار خود توبه کنید و دست از آزار پیامبر (ص) بردارید به نفع شماست زیرا دلهایتان با این عمل از حق منحرف گشته و به گناه آلوده شده ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا﴾ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید کاری از پیش نخواهید برد چرا که خداوند یاور اوست، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند ﴿وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ﴾ در کتاب تفسیر علی ابن ابراهیم از امام صادق (ع) روایت کرده که حضرت با تلاوت آیه ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا﴾ تا ﴿صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ﴾ گفتند ﴿صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ﴾ علی ابن ابی طالب است[۵۸]؛
- علی دارای گوشی شنوا و حافظی برای علم پیامبر: ﴿...وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾ در الدر المنثور است که: ابن منذر از ابن جریح روایت کرده که در تفسیر آیه ﴿لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً﴾ گفته است: این تذکره برای امت محمد (ص) است، و چه بسیار کشتیها که در گذشته در دریا غرق شده بود، و آثاری که از بین رفته بود، و بعد از قرنها امت محمد آن آثار را یافتند، مثلاً آثار کشتی نوح را در کوه جودی یافتند و در همان کتاب است که سعید بن منصور، ابن جریر، ابن منذر، ابن ابی حاتم، و ابن مردویه، از مکحول روایت کردهاند که گفت: وقتی آیه: ﴿...وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾ نازل شد رسول خدا (ص) فرمود: من از پروردگارم خواستم این اذن واعیه را علی بن ابی طالب قرار دهد، مکحول میگوید: بعد از این دعای رسول خدا (ص) علی (ع) بارها میگفت: هیچ نشد چیزی از رسول خدا (ص) بشنوم و فراموش کنم[۵۹][۶۰]
علی بن ابی طالب در دانشنامه معاصر قرآن کریم
علی بن ابی طالب، چهارمین پسر ابوطالب، حدود سی سال پس از واقعه عام الفیل و ۲۳ سال پیش از هجرت پیامبر اسلام(ص) در مکه، از مادری بزرگوار به نام فاطمه، دختر اسد بن هشام بن عبد مناف، روز جمعه ۱۳ رجب در خانه کعبه، چشم به جهان گشود. تا شش سالگی در خانه پدرش ابوطالب بود. در مکه قحطی و گرانی پیش آمد و همین امر سبب شد که علی(ع) به مدت هفت سال در خانه پسر عمویش محمد(ص) یعنی تا اول بعثت آن حضرت، زندگی کند و در مکتب کمال و فضائل او تربیت شود. تأثیرپذیری اخلاقی علی(ع) از پیامبر اکرم(ص)، در خطبه ۱۹۲ آن حضرت در نهج البلاغه امری نمایان است: «وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالاقْتِدَاءِ بِهِ»، «و من در پی او بودم چنان که بچه در پی مادرش، هر روز برای من از خُلق و خوی خویش نشانهای بر پا میداشت و مرا به پیرویاش میگماشت»[۶۱].
پس از آنکه محمد(ص) به پیامبری برگزیده شد، علی(ع) نخستین مردی بود که به او ایمان آورد. ابن عباس گوید: نخستین کسی که با رسول خدا(ص) نماز گزارد علی بود. روز دوشنبه پیامبر اسلام به پیامبری برانگیخته شد و روز سه شنبه علی همراه او نماز گزارد[۶۲].
در سال سوم بعثت، پس از نزول آیه ﴿وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۶۳] و در جمع سران قریش در حضور پیامبر اکرم(ص)، رسماً گرویدن خود را به پیامبر(ص) اعلام داشت. آنجا بود که پیامبر اسلام(ص) فرمود: «إِنَّ هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَزِيرِي وَ وَارِثِي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ مِنْ بَعْدِي»، «این علی، برادر و وصی و وارث و جانشین من در میان شما پس از من میباشد» [۶۴].
پس از ۱۳ سال دعوت رسول خدا(ص) در مکه، سرانجام مقدمات هجرت آن حضرت به مدینه فراهم شد. در شب هجرت، رسول اکرم(ص) به علی(ع) فرمود: لازم است در بستر من بخوابی. علی(ع) در بستر آن حضرت خوابید و آن شب که اول ربیع الاول سال چهاردهم بعثت بود «لیلة المبیت» نامیده میشود و بر اساس روایات، در همان شب آیه شریفه ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾[۶۵] درباره فداکاری و ایثار علی(ع) نازل گردید. همه تفاسیر شیعی و شماری از تفاسیر اهل سنت شأن نزول این آیه را درباره علی(ع) دانستهاند.
چند شب پیش از هجرت، شبی رسول خدا(ص)، همراه علی(ع) به جانب کعبه حرکت کردند. آن حضرت به علی فرمود: روی شانه من سوار شو. علی روی شانه رسول خدا(ص) سوار شد و تعدادی از بتهای کعبه را از جا کندند و در هم شکستند و آنگاه متواری شدند تا قریش ندانند چه کسی این کار را انجام داده است[۶۶].
پس از هجرت رسول خدا(ص)، علی(ع) به فاصله سه روز، پس از آنکه امانتهای پیامبر اکرم(ص) را به صاحبش داد، همراه فواطم (مادرش فاطمه بنت اسد و فاطمه دختر رسول خدا(ص) و فاطمه دختر زبیر) و مسلمانانی که تا آن روز موفق به هجرت نشده بودند عازم مدینه گردید؛ وقتی وارد مدینه شد پاهایش مجروح شده بود. پیامبر(ص) از فداکاری او قدردانی و تشکر نمود.
در سال اول هجرت که پیامبر(ص) میان مهاجر و انصار رابطه برادری برقرار ساخت به علی(ع) فرمود: «أَنْتَ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»، تو برادر من در دنیا و آخرت هستی»[۶۷].
در سال دوم هجرت، امام(ع) با فاطمه زهراء ازدواج کرد. در رمضان سال دوم، جنگ بدر پیش آمد که شجاعت و قهرمانی علی(ع) در آن نبرد مثال زدنی است[۶۸].
در شوال سال سوم هجرت، غزوه معروف اُحد پیش آمد. نام علی(ع) در این جنگ نیز پُرآوازه است. در همین غزوه بود که پیامبر درباره علی(ع) فرمود: «إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ» همانا علی از من است و من از اویم»[۶۹] و در همین غزوه بود که منادی در آسمان ندا داد: «لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِيٌّ»، شمشیری جز ذوالفقار و جوانمردی جز علی نیست»[۷۰].
در شوال سال پنجم، غزوه خندق (احزاب) پیش آمد و علی(ع) در برابر عمرو بن عبدود به مبارزه ایستاد، رسول خدا(ص) فرمود: «بَرَزَ الْإِيمَانُ كُلُّهُ إِلَى الشِّرْكِ كُلِّهِ»، تمام ایمان که علی است در مقابل تمام شرک که عمرو بن عبدود است نمایان شده است» و نیز فرمود: «لَمُبَارَزَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ لِعَمْرِو بْنِ عَبْدِ وُدٍّ أَفْضَلُ مِنْ أَعْمَالِ أُمَّتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»، مبارزه علی در مقابل عمرو، برتر از اعمال امتم تا روز قیامت است»[۷۱].
در سال هفتم هجرت، غزوه خیبر روی داد که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «إِنِّي دَافِعٌ الرَّايَةَ غَداً إِلَى رَجُلٍ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ يُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَا يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ لَهُ»، «فردا این پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و رسولش را دوست میدارد و خدا و رسولش هم او را دوست میدارند، حمله کنندهای است که گریزنده نیست و بر نمیگردد تا خدا به دست او فتح و فیرزوی آورد»[۷۲].
در سال هشتم هجرت، در بیستم ماه رمضان، پیامبر اکرم(ص) مکه را فتح کرد و آخرین سنگر مستحکم بتپرستی را از میان برداشت و به حسب برخی از روایات، علی(ع) در روز فتح مکه به افتخار پانهادن روی شانه رسول خدا(ص) برای شکستن بتها نائل گردید.
بعد از فتح مکه غزوه حنین و سپس غزوه طائف پیش آمد و در آنها نیز علی(ع) همراه با رسول اکرم(ص) بود. در جنگ حنین فقط ۹ نفر از جمله امیر مؤمنان علی با رسول خدا(ص) باقی ماندند و دیگران گریختند!
در سال نهم هجرت، غزوه تبوک پیش آمد. از ۲۷ غزوه رسول خدا(ص) فقط در این غزوه علی(ع) همراه آن حضرت نبود، آن هم به دستور پیامبر بود که علی(ع) در شهر مدینه به عنوان جانشین آن حضرت به اداره امور بپردازد. چون علی(ع) علت را جویا شد، پیامبر فرمود: «أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي»، «آیا خشنود نیستی که منزلت تو نسبت به من، همانند منزلت هارون نسبت به موسی باشد؟ جز آنکه پس از من پیامبری نیست»[۷۳] و در همین سال بود که علی(ع) از جانب رسول خدا(ص) دستور یافت تا آیات سوره برائت (سوره توبه) را از ابوبکر بگیرد و آنها را از طرف پیامبر(ص) بر بتپرستان بخواند.
در رمضان سال دهم هجری، پیامبر اکرم(ص)، علی(ع) را به یمن فرستاد تا مردم را به اسلام دعوت کند و بر اثر دعوت وی بسیاری از مردمان آن دیار به دین اسلام گرویدند و درست در همین سال بود که پس از انجام آن مأموریت، قضیه غدیر خم پیش آمد که در آن روز تاریخی، یعنی ۱۸ ذی حجه در غدیر خم، خطاب به گروه کثیر حاجیان فرمود: «ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ» آیا من از خود شما سزاوارتر به ولایت بر شما نیستم؟ گفتند: بله، آنگاه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌ مَوْلَاهُ»، «هر که من مولا و رهبر اویم، این علی نیز مولا و رهبر او است». پس از این سخنان از مردم برای ولایت علی، بیعت گرفت (که داستان این واقعه بزرگ را اهل تحقیق در کتاب الغدیر علامه امینی میتوانند با همه جزئیات مربوط به آن مطالعه کنند). در اهمیت حدیث غدیر همین بس که آن را ۱۱۰ نفر صحابی و ۸۴ نفر از تابعین و ۳۶۰ نفر از دانشمندان اهل سنت از قرن دوم تا سیزدهم، نقل کردهاند[۷۴].
در سال یازدهم هجری، رسول گرامی اسلام(ص) چشم از جهان فرو بست. علی(ع) در این باره گوید: «وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ»، «ای پیامبر رحمت، جان گرامیات میان سینه و گردنم از تن مفارقت نمود»[۷۵].
در حالی که بنا به وصیت نبیّ اکرم(ص)، وصیّ او علی(ع) مشغول غسل و کفن و دفن حضرتش بود، اصحاب سقیفه در سقیفه بنیساعده اقدام به انتخاب خلیفه کردند. اقدامی که بنیهاشم از آن بیخبر بودند!
او در این مدت اقدامات فرهنگی بزرگی انجام داد، از جمله در طول شش ماه تمام به جمعآوری تمام قرآن کریم بر اساس تریبت نزول و زمان نزول و شأن نزول آنها پرداخت.
پس از قتل عثمان، مردم به طور خود جوش و طبیعی به علی(ع) روی آوردند و با آن حضرت بیعت نمودند. آن حضرت در این باره میفرماید: «آنگاه چیزی مرا به وحشت نیفکند جز اینکه دیدم مردم همانند موی گردن کفتار بر سرم ریختند و از هر سو بر من هجوم آوردند به طوری که دو فرزندم زیر دست و پا ماندند و دوشهایم زخمی شد و مردم چون گله گوسفند پیرامون من گرد آمدند... هان! سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان جاندار را آفرید، اگر نبود حضور این جمع حاضر و تمام بودن حجت بر من، به خاطر وجود یاور و نیز عهدی که خداوند از عالمان گرفته که بر شکمبارگی هیچ ستمگر و گرسنگی هیچ ستمدیدهای تاب نیاورند، لگام این شتر را بر کوهانش میافکندم و پایان آن را بر پیمانه تهی اولش سیراب مینمودم و میدیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزی ناتوان بیارزشتر است!»[۷۶].
علی(ع) پس از به دست گرفتن زمام امور، با همه مشکلات موجود که معلول دوران حاکمیت پیش از او بود، سیاست صریح خود را در سه زمینه حقوقی، مالی و اداری اعلام داشت. در عرصه حقوقی: اصلاحات او در این باره، لغو نمودن میزان برتری در بخشش و عطا و یکسانی و برابری همه مسلمانان در عطایا و حقوق بود. و فرمود: «ضعیف نزد من گرامی است تا حق وی را باز ستانم و قوی نزد من ناتوان است تا حق دیگری را از او بگیرم»[۷۷].
در عرصه مالی: آن حضرت همه آنچه را که عثمان از زمینها بخشیده بود و آنچه را از اموال که به طبقه اشراف هبه کرده بود، مصادره نمود و آنان را در پخش اموال، از سیاست خود آگاه ساخت و فرمود: «ای مردم، من یکی از شمایم، هر چه من داشته باشم شما نیز دارید و هر وظیفه که بر عهده شما باشد بر عهده من نیز هست. من شما را به راه پیامبر(ص) میبرم و هر چه را که او فرمان داده است در دل شما رسوخ میدهم، جز این که هر قطعه زمینی که عثمان، آن را به دیگران داده و هر مالی که از مال خدا عطا کرده باید به بیتالمال باز گردانیده شود. همانا که هیچ چیز، حق را از میان نمیبرد، هرچند مالی بیابم که با آن زنی را به همسری گرفته باشند و کنیزی خریده باشند و حتی مالی را که در شهرها پراکنده باشند آنها را باز میگردانم.
در عدل گشایش است و کسی که حق بر او تنگ باشد، ستم بر او تنگتر است»[۷۸]. «به خدا سوگند، اگر آن املاک را بیابم به مسلمانان باز میگردانم گر چه مهریه زنان یا بهای کنیزان شده باشد؛ زیرا میدان عدالت وسیع است و کسی که عدالت با همه گستردگیاش بر او تنگ آید، ظلم و ستم تگنای بیشتری بر او ایجاد خواهد کرد[۷۹].
در عرصه اداری: امام علی(ع) عملاً سیاست خود را با انجام دو کار تحقق بخشید:
- عزل والیان عثمان در شهرها.
- واگذاشتن زمامداری (استانداری، فرمانداری و...) به مردانی که اهل دین و پاکی بودند. به همین جهت فرمان داد تا عثمان بن حنیف، والی بصره و سهل بن حنیف والی شام و قیس بن سعد بن عباده، والی مصر و ابوموسی اشعری والی کوفه شوند. ولی به طلحه و زبیر که از بستگان نزدیک خود بود منصبی نداد!
آن حضرت، معاویه را عزل نمود و حاضر به حاکمیت چنان عنصر ناپاکی بر مردم شام نشد.
بدینسان امام علی(ع) در دو میدان به نبرد برخاست، میدانی بر ضد تجزیه سیاسی و میدانی بر ضدّ انحراف داخلی در جامعه اسلامی، با همه مشکلاتی که برای آن بزرگ مرد تاریخ پیش آمد، او هرگز از مسیر حق منحرف نشد و تا پایان عمر بر طریق قرآن و سنت رسول گرامی اسلام پایدار و استوار باقی ماند تا آن دم که در صبحگاه نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرت در مسجد کوفه به خون خویش در غلتید و در صبحگاه روز بیست و یکم رمضان به لقای الهی نائل آمد. و خود نیز فرمود: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ»، «به خدا سوگند، پسر ابوطالب به مرگ از کودک شیرخوار به پستان مادرش مأنوستر است»[۸۰].[۸۱]
آیات درباره امام علی(ع)
آیه انفاق
﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۸۲]. عبدالوهاب بن مجاهد از ابن عباس چنین روایت میکند: آیه اتفاق درباره علی(ع) نازل شده است؛ او چهار درهم داشت که یکی را در شب اتفاق کرد، یکی را در روز، یکی را در نهان و یکی را آشکار[۸۳].[۸۴].
آیه فروش جان
﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾[۸۵]. عبدالرحمان بن میمون به نقل از ابن عباس میگوید: رسول خدا(ص) در شبی که به سوی آن غار برون شد، علی را در بستر خود خوابانید. ابوبکر به دنبال پیامبر آمد و علی او را از خروج پیامبر آگاه کرد. ابوبکر در پی آن حضرت روان شد و قریشیان بیدار و پاسدار، علی را [به جای پیامبر] هدف خویش گرفته بودند. چون صبح شد، با شگفتی علی را فراروی خود دیدند. سپس آیه ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾ درباره او نازل شد.
امام علی(ع) خود در این باره چنین سروده است: «وَقَيْتُ بِنَفْسِي خَيْرَ مَنْ وَطِئَ الْحَصَى *** وَ أَكْرَمَ خَلْقٍ طَافَ بِالْبَيْتِ وَ الْحِجْرِ وَ بِتُّ أُرَاعِي مِنْهُمُ مَا يَنُوبُنِي *** وَ قَدْ صَبَّرْتُ نَفْسِي عَلَى الْقَتْلِ وَ الْأَسْرِ مُحَمَّدُ لَمَّا خَافَ أَنْ يَمْكُرُوا بِهِ *** فَنَجَّاهُ ذُو الطَّوْلِ الْعَظِيمِ مِنَ الْمَكْرِ وَ بَاتَ رَسُولُ اللَّهِ فِي الْغَارِ آمِناً *** فَمَا زَالَ فِي حِفْظِ الْإِلَهِ وَ فِي سَتْرِ»[۸۶]؛ «با جان خود برترین راهوار در این سنگریزهها/ و گرامیترین آفریده، زایر بیت و حَجَر را پاسداری کردم/ خوابیدم و در و در حالی که دشمنانم را میپاییدم / خود را برای کشته شدن و اسارت آماده ساختم / زمانی که محمد(ص) از مکر آنها بر خود ترسید/ خداوند بخشایشگر عظیم، از این مکر نجاتش داد / آری، رسول خدا(ص) در آن غار، ایمن آسود/ و همواره در پناه خدا باقی ماند».[۸۷].
آیات درباره امام علی(ع) و شیعیان او
آیه خیرالبریه
﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ﴾[۸۸]. ابن عساکر از جابر بن عبدالله درباره این آیه چنین نقل کرده است: نزد پیامبر بودیم که علی(ع) آمد. پیامبر فرمود: «سوگند به آنکه جانم در دست او است، این شخص و شیعیان او رستگاران قیامتند»، و آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا...﴾ نازل شد، و چنان شد که اصحاب پیامبر اکرم(ص) هر گاه علی(ع) را میدیدند، میگفتند: ﴿خَيْرُ الْبَرِيَّةِ﴾ آمد[۸۹].[۹۰].
آیه مفلحون
﴿أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۹۱]. از امام علی(ع) روایت شده است: سلمان فارسی به من گفت: «یا ابا الحسن، هیچگاه با حضور من، فراروی رسول خدا(ص) قرار نگرفتی مگر آنکه پیامبر بین دو کتف من زد و فرمود: «سلمان این شخص و حزب او رستگارانند»[۹۲].[۹۳].
آیات درباره امام علی(ع) و غیر او
- ﴿فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا﴾[۹۴]. داوود بن سلیمان میگوید: علی بن موسی الرضا(ع) از پدرانش، و او از علی(ع) برای من روایت کرد که پیامبر درباره این آیه فرمود: «مراد از من النبیین محمد(ص) است و مراد از من الصدیقین علی بن ابی طالب(ع)، و مراد از من الشهداء حمزه، و مراد از ﴿وَالصَّالِحِينَ﴾ حسن(ع) و حسین(ع)، و مراد از ﴿حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا﴾ قائم آل محمد(ع) است»[۹۵].
- ﴿وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾[۹۶]. از ابن عباس نقل شده است که این آیه در حق علی بن ابی طالب(ع) و حمزه و جعفر و زید نازل شده است[۹۷].
- ﴿... وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ﴾[۹۸]. ثعلبی در تفسیر این آیه از ابن عباس چنین روایت کرده است: اعراف جایگاه بلندی از صراط است که عباس و حمزه و علی بن ابی طالب(ع) و جعفر طیار بر بلندای آنند و دوستدارانشان را به نور سیما میشناسند و دشمنانشان را به تیرگی چهره[۹۹].
- ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۰۰]. از ضحاک بن مزاحم نقل شده است که این آیه در حق کسانی نازل شد که همراه رسول خدا(ص) استوار باقی ماندند: علی و عباس و چند نفر از بنیهاشم[۱۰۱].
- ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾[۱۰۲]. ابن عباس میگوید: مراد از آیه ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا...﴾ این است که این گروه، خدا و رسول او را تصدیق کردند و هرگز در ایمان خود دچار تردید نشدند. این آیه در حق علی بن ابی طالب(ع) و حمزة بن عبدالمطلب و جعفر طیار نازل گردید. جمله ﴿وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾، یعنی با جان و مال خود در راه خدا و طاعت او جهاد کردند و خداوند سبحان با عبارت ﴿أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾ صدق و وفای آنها را تأیید فرمود[۱۰۳]. و. ﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾[۱۰۴]. حافظ ذهبی در این باره میگوید: علی(ع) بر فراز منبر مسجد کوفه بود که از او پرسیدند: «آیه ﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ...﴾ در حق چه کسانی نازل شده است؟» او گفت: «خدایا ببخش، این آیه در حق من و عمویم حمزه و عموی دیگرم عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب نازل شد. عبیده جانش را فدا کرد و در جنگ بدر به شهادت رسید. حمزه نیز جانش را فدا کرد و در جنگ احد به شهادت رسید و من اکنون انتظار میکشم تا شقیترین فرد این امت، این را از این (اشاره به محاسن و سر) رنگین کند؛ عهدی که حبیبم ابوالقاسم مرا از آن آگاه کرده است»[۱۰۵].
- ﴿أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ﴾[۱۰۶]. از مجاهد نقل شده است که آیه ﴿أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا...﴾ در حق علی(ع) و حمزه نازل شده و مراد از ﴿كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾ ابوجهل است[۱۰۷].[۱۰۸].
آیات درباره محبت و ولایت امام علی(ع)
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۰۹]. امام باقر(ع) فرمود: ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾؛ یعنی اینکه با علی بن ابی طالب(ع) باشید»[۱۱۰].
- ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾[۱۱۱]. درباره این آیه از جابر بن عبدالله چنین نقل شده است: رسول خدا(ص) به علی بن ابی طالب(ع) فرمود: «یا علی، بگو خدایا، محبت مرا در دلهای مؤمنان بیفکن. خدایا، خودت مرا سرپرستی کن. خدایا، خودت مرا محبوب گردان»، و خدای سبحان این آیه را فرستاد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴾ و اینک هیچ مرد و زن مؤمنی را نیابی مگر آنکه قلباً دوستدار اهل بیت(ع) است[۱۱۲].
- ﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ﴾[۱۱۳]. ابن عباس میگوید: رسول خدا(ص) دستش را بر سینهاش نهاد و فرمود: «من بیم دهندهام». سپس به شانه علی(ع) اشاره کرد و فرمود: «تو هدایتگری؛ بلکه هدایتجویان، پس از من با تو هدایت مییابند»[۱۱۴].
- ﴿وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ﴾[۱۱۵]. امام علی(ع) میفرماید: روزی نزد پیامبر رفتم و او را میان جمعی از قریش یافتم. آن حضرت به من نگریست و فرمود: «یا علی، مثل تو در این امت همچون مثل عیسی بن مریم است؛ گروهی دوستدارش شدند و دربارهاش افراط کردند و گروهی دشمنش شدند و دربارهاش به افراطگراییدند». جمعی که نزد آن حضرت بودند، خندیدند و گفتند: «بنگرید که چگونه پسر عمویش را به عیسی بن مریم تشبیه میکند». در این هنگام، آیه ﴿وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ﴾ نازل شد[۱۱۶].
- ﴿مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ * وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ﴾[۱۱۷]. امام صادق(ع) میفرماید: ابوعبدالله جدلی نزد امیرالمؤمنین(ع) رفت و امام به او فرمود: «یا اباعبدالله، آیا از تفسیر ﴿مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ...﴾ آگاهت نکنم». گفت: «آری، فدای شما گردم». فرمود: «حسنه، حب ما اهل بیت است، و سیئه بغض ما». سپس تمام آیه را تلاوت کرد[۱۱۸].[۱۱۹].
آیات درباره جهاد امام علی(ع)
۱. ﴿وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا﴾[۱۲۰]. عبدالله بن مسعود این آیه را چنین تفسیر میکرد: وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ بِعَلِيٍّ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا[۱۲۱]. همچنین ابن عباس میگوید: «خداوند در جنگ خندق مؤمنان را به وسیله علی بن ابی طالب، آنگاه که عمرو بن عبدود را کشت، از جنگ بینیاز ساخت»[۱۲۲]. داستان جنگ خندق به روایت حذیفه صحابی چنین است: در آن جنگ، عمرو بن عبدود از خندق عبور کرد و مقابل سپاه پیامبر ایستاد و مبارزطلبید. رسول خدا(ص) فرمود: «کدام یک از شما داوطلب مبارزه با عمرو است؟» هیچ کس جز علی بن ابی طالب اعلان آمادگی نکرد. او برخاست و پیامبر به او فرمود: «بنشین!» دوباره فرمود: «کدام یک از شما به مقابله با عمرو بر میخیزد؟» هیچ کس برنخاست مگر علی. پیامبر فرمود: «بنشین!» سپس فرمود: «کدام یک از شما برای نبرد با عمرو برمیخیزد؟» هیچ کس برنخاست و علی برخاست. پیامبر به ایشان فرمود: «او عمرو بن عبدود است». علی گفت: «من هم علی بن ابی طالب هستم». رسول خدا(ص) زره خود را که «ذات الفضول» نام داشت، بر او پوشانید و شمشیر خود، ذوالفقار را به او داد و عمامه خود، سحاب، را دور سرش پیچید و به او فرمود: «پیش برو!» و چون حرکت کرد، پیامبر او را چنین دعا کرد: «خدایا، او را از فرا روی و پشت سر، از راست و چپ، و از سر تا پا محافظت فرما».
علی رفت و فرا روی عمرو ایستاد و گفت: «تو کیستی؟» عمرو گفت: «گمان نمیکردم در جایگاهی قرار بگیرم که شناخته نشوم. من عمرو بن عبدود هستم. تو که هستی؟» علی گفت: «من علی بن ابی طالب هستم». گفت: همان پسرکی که او را در دامان ابوطالب میدیدم؟» گفت: «آری». عمرو گفت: «پدرت دوست من بود و من خوش ندارم تو را بکشم». علی گفت: «ولی من کشتن تو را ناخوش نمیدارم. شنیدهام که تو زمانی پرده کعبه را گرفتهای و با خدای عزوجل عهد کردهای که هر کس تو را بین سه کار مخیر کند، یکی از آنها را انتخاب کنی؟» گفت: «راست گفتهاند». علی گفت: «از هر جا که آمدهای به همان جا بازگرد!» گفت: «نه، زبانزد قریش میشوم». علی گفت: «پس به دین ما در آی تا هر چه از آن ما باشد از آن تو نیز باشد، و هر چه بر ما رسید، به تو نیز برسد». گفت: «نه، این را نمیپذیرم». علی گفت: «تو سوارهای و من پیاده». عمرو از مرکبش فرود آمد و گفت: «آنچه از این جوان دیدم، از هیچ کس ندیدم». سپس به صورت اسبش زد تا کنار رفت و خود با قامتی بلند فراروی علی قرار گرفت. علی که در مکان ناهمواری ایستاده بود، برگشت تا جای پای محکمی بیابد. در این هنگام، عمرو با شمشیر به او حمله کرد و ضربه را فرود آورد. علی با سپر دفاع کرد و نوک شمشیر بر سرش نشست و در همان حال با شمشیر خود هر دو پای عمرو را نشانه رفت و او را نقش بر زمین ساخت و صداهایشان در هم پیچید.
ناگهان صدای تکبیر علی به گوش رسید، و پیامبر فرمود: «قسم به آنکه جانم در دست او است، علی عمرو را کشت». آنگاه اولین کسی که فریاد برآورد، عمر بن خطاب بود که دید علی شمشیرش را به زره عمرو میساید. عمر فریاد تکبیر سر داد و گفت: «یا رسول الله، او را کشت!» علی سر عمرو را جدا کرد، و در حالی که دستان خویش را بالا برده بود، به سوی ما بازگشت. پیامبر به او فرمود: «یا علی، این راه رفتنی است که خدا آن را نمیپسندد مگر در این جایگاه» همچنین فرمود: «یا علی، تو را بشارت باد که اگر کار امروزت را با کار امت محمد بسنجند، کار تو بر کار آنان فزونی گیرد». این بدان دلیل بود که مسلمانان، همگی، با کشته شدن عمرو بن عبدود عزت یافتند[۱۲۳].
۲. ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ﴾[۱۲۴]. از ابن عباس سؤال شد: «اینان که خداوند دربارهشان چنین فرموده، کیانند؟» گفت: «حمزه، شیر خدا، و شیر رسول خدا، علی بن ابی طالب، عبیدة بن حرث و مقداد بن اسود»[۱۲۵].
۳. ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ﴾[۱۲۶]. از حذیفه درباره این آیه چنین نقل شده است: هنگامی که واقعه احد پیش آمد، صحابه رسول خدا(ص) گریختند. علی(ع) و ابودجانه با شمشیر خود فراروی پیامبر ایستادند و از آن حضرت دفاع کردند تا مشرکان را از رسول خدا(ص) دور ساختند. خداوند این آیه را فرو فرستاد: ﴿وَلَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ... وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ﴾[۱۲۷]. بدین معنا که علی و ابودجانه را پاداش میدهد. نیز این آیه را فرستاد: ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ... وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴾[۱۲۸] مراد از صابران در آیه، علی و ابودجانه هستند[۱۲۹].
۴. ﴿وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى﴾[۱۳۰]. از ابن عباس نقل شده است: خداوند علی و حمزه و جعفر را در روز بدر با کشتن کافران خنداند، و کفار مکه را به گاه کشته شدن در آتش افکند و گریاند[۱۳۱].[۱۳۲].
آیات درباره مقام امام علی(ع) در قیامت
- ﴿وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ﴾[۱۳۳]. ابن حجر از ثعالبی نقل میکند که او در تفسیر این آیه از ابن عباس روایت کرده است که اعراف جایگاه بلندی از صراط است که عباس و حمزه و علی بن ابی طالب و جعفر طیار بر بلندای آنند و دوستانشان را با سیمای نورانی و دشمنانشان را با سیمای ظلمانی میشناسند[۱۳۴].
- ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ﴾[۱۳۵]. از امام کاظم(ع) در این باره چنین نقل شده است: از رسول خدا(ص) پرسیدند: طوبی چیست؟ فرمود: «درختی است که اصل آن در خانه من و شاخههای آن بر [سر] اهل بهشت است». بار دوم پرسیدند؛ فرمود: «این درخت، در خانه علی(ع) است». گفتند: «چگونه؟» فرمود: «خانه بهشتی من و علی در یکجا است».
- ﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ * ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ﴾[۱۳۶] از انس بن مالک درباره این آیه چنین نقل شده است: از رسول خدا(ص) پرسیدم: ﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ﴾ کیانند؟ فرمود:ای انس، منظور چهرههای ما فرزندان عبدالمطلب است: من و علی و حمزه و جعفر و حسن و حسین و فاطمه، آنگاه که در روز قیامت از قبر خود بیرون آییم و نور چهرههامان همانند خورشید نیمروزی باشد. خداوند متعال فرموده است: ﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ﴾؛ یعنی نور ما سرزمین قیامت را روشن میکند. منظور از آیه ﴿ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ﴾ ما هستیم؛ یعنی به ثوابی که خدا وعدهمان فرموده خندان و شادانیم[۱۳۷].
- ﴿أَفَمَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾[۱۳۸]. از ابن عباس چنین نقل شده است: آنکه در آتش افکنده میشود، ولید بن مغیره است، و آنکه ایمن و آسوده از عذاب و خشم خدا وارد محشر میشود، علی بن ابی طالب(ع) است[۱۳۹].
- ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلَالٍ وَعُيُونٍ﴾[۱۴۰]. ابن عباس در این باره میگوید: پرهیزگاران کسانیاند که از شرک و گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کردهاند. آنان علی و حسن و حسین هستند که در سایه درختان سبز و خیمههای گوهرین با چشمههای بلورین قرار میگیرند[۱۴۱].
- ﴿فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ * فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ﴾[۱۴۲]. ابن عباس در این باره میگوید: نخستین کسی که در ترازوی قیامت، حسناتش بر سیئاتش فزونی میگیرد، علی بن ابی طالب(ع) است. در میزان او چیزی جز حسنات نباشد و کفه سیئات بدون سیئه میماند؛ زیرا او یک لحظه خدا را نافرمانی نکرده است...[۱۴۳].
- ﴿وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ﴾[۱۴۴]. از ام سلمه نقل شده است: در آن روز، رسول خدا(ص) سوق دهنده، و امیرمؤمنان(ع) گواه دهنده است[۱۴۵].[۱۴۶].
علی از زبان قرآن
علی (ع)، رازدار بزرگ قرآن کریم و رمزْ آشنای والای این کتاب الهی، همبَر و زبان گویای این پیک آسمانی است. پیوند علی (ع) و قرآن، پیوندی ژرف و ناگسستنی است که تا دامنه قیامت و کنار حوض کوثر، ادامه خواهد داشت. پیامبر خدا، از این حقیقت بزرگ در حدیث گرانسنگ ثَقَلین سخنگفته و نیز در حدیث دیگری فرمودهاست: علی با قرآن است و قرآن با علی. از همجدا نمیشوند تا در حوض بر من وارد شوند[۱۴۷]. این گفتار پربها گویای آن است که علی (ع)، همتراز قرآن و مدافع خستگیناپذیر معارف آن، و همپیمان بزرگ و شارحآموزههای والای آناست، چنانکهخود فرموده است: این، قرآن است. آن را به سخن درآورید، و هرگز سخن نمیگوید؛ ولی من شما را از آن میآگاهانم[۱۴۸]. و فرموده: سوگند به خدا، هیچ آیهای نازل نشده، جز آنکه تحقیقاً میدانم درباره چه و در کجا و به چه کسی نازل شده است[۱۴۹]. و این، حقیقتی است که از همان روزگاران نخست، همگان به آن اذعان داشتند و صحابیان و همراهان رسول خدا بر آن معترف بودند.
از سوی دیگر، از این سخن بلند رسول خدا میتوان فهمید که قرآن، برترین سند راهنما بر عظمت علی، گویای شأن و منزلت و ارجمندیهای اوست که: قرآن با علی است[۱۵۰]. این نکته از همان روزگاران نزول قرآن، بر هیچ کس پوشیده نبود که پیامبر خدا فرمود: خداوند، آیهای نفرستاد که در آن "ای کسانی که ایمان آوردهاید" باشد، جز آنکه علی در قله آن و امیر آن بود[۱۵۱]. مفسر بزرگ قرآن، عبد الله بن عباس، نیز گفته است:
در قرآن، آیهای نیست که در آن، "ای کسانی که ایمان آوردهاید" باشد، جز آنکه علی، قله، امیر و شریف آن است. خداوند، یاران محمد را در قرآن، مورد سرزنش قرار داده و از علی، جز به نیکی یاد نکرده است[۱۵۲]. و نیز گفته است: درباره هیچ کسی آن مقدار آیه قرآنی نازل نشده که درباره علی نازل شده است[۱۵۳]. حذیفة بن یمان نیز گفته است: در قرآن، آیهای با خطاب "ای کسانی که ایمان آوردهاید" نازل نشده، مگر آنکه علی هسته و کانون آن است[۱۵۴]. مجاهد گفته است: درباره علی، هفتاد آیه نازل شده که هیچکس در آنها با وی شریک نیست[۱۵۵].
عبد الرحمان بن ابی لیلی گفته است: درباره علی، هشتاد آیه روشن و شفاف از کتاب خدا نازل شده است و هیچکس از این امت با او در این آیهها سهیم نیست[۱۵۶]. آنچه در سطور این مجموعه در این باره گزارش میکنیم، اندکی است از بسیار. البته ما در عرضه این حقایق، راه اختصار پیش گرفتهایم و از آوردن بسیاری از آیات که بر اساس منابع فریقین، شأن نزول آنها علی (ع) و یا اهل بیت (ع) است، تن زدهایم.
جان پیامبر (ص)
قرآن: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۱۵۷].
حدیث: امام علی (ع): مسیحیان، چیزی [درباره پیامبر] ادعا کردند. خداوند عز و جل درباره آن [چنین] نازل کرد: "پس هر که در این [باره]، پس از دانشی که تو را [حاصل] آمده است، با تو محاجه کند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان را، و زنانمان و زنانتان را، و ما خودمان و شما خودتان را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم". بنا بر این، "جانِ" من، جانِ پیامبر خدا بود و "زنان"، فاطمه و "پسران"، حسن و حسین بودند[۱۵۸].
شاهدی از پیامبر (ص)
قرآن: ﴿أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ﴾[۱۵۹].
حدیث: پیامبر (ص): مراد از "آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجتی روشن است"، منم و مراد از "و شاهدی از او" علی است[۱۶۰].
آن که دانش کتاب، نزد اوست
قرآن: ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾[۱۶۱].
حدیث: الکافی- به نقل از برید بن معاویه-: از امام باقر (ع) [درباره] "بگو: کافی است خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است، میان من و شما گواه باشد"، پرسیدم. فرمود: "مقصود، ماییم وعلی (ع) اولین وبالاترین و بهترینِ ما پس از پیامبر خداست"[۱۶۲].
مؤمن
قرآن: ﴿أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ﴾[۱۶۳].
حدیث: تفسیر الطبری- به نقل از عطاء بن یسار، درباره همین آیه شریف-: در مدینه و درباره علی بن ابی طالب (ع) و ولید بن عقبة بن ابی معیط نازل شده است. بین ولید و علی (ع) سخنی به میان آمد. ولید بن عقبه گفت: من از تو سخنورتر، و در نیزهزنی تیزتر و در هنگام هجوم دشمن، بازدارندهترم. علی (ع) فرمود: "ساکت باش که تو فاسقی". در پی آن، خداوند، درباره آن دو چنین نازل کرد: "آیا کسی که مؤمن است، چون کسی است که نافرمان است؟ یکسان نیستند... دروغش میپنداشتید"[۱۶۴].
پیشتاز
قرآن: ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ﴾[۱۶۵]. ﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ﴾[۱۶۶].
حدیث: الأمالی، مفید- به نقل از ابن عباس-: از پیامبر خدا درباره سخن خدا عز و جل: "و پیشتازان، مقدماند. آناناند همان مقربان [خدا]، در باغستانهای پُر نعمت"، پرسیدم. فرمود: "جبرئیل به من گفت: آنان، علی و پیروان اویند. آنان، پیشتازان به [سوی] بهشتاند و به لطف خدا بر آنان، مقربان درگاه الهیاند"[۱۶۷].
صالح مؤمنان
قرآن: ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ﴾[۱۶۸].
حدیث: پیامبر خدا (ص): صالح مؤمنان، علی بن ابی طالب است[۱۶۹].
بهترینِ آفریدگان
قرآن: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ﴾[۱۷۰].
حدیث: پیامبر خدا (ص)- درباره کلام خداوند تعالی: "آنان بهترینِ آفریدگاناند"-: ای علی! تو و پیروانت [بهترینِ آفریدگان] هستید[۱۷۱]. امام باقر (ع): پیامبر (ص) فرمود: "ای علی! "در حقیقت، کسانی که گرویدهاند و کارهای شایسته کردهاند، آناناند که بهترینِ آفریدگاناند" تویی و پیروان تو. تو و پیروانت بر من وارد خواهید شد، در حالی که راضی و مورد رضایت هستید"[۱۷۲].
دشمنِ کافران
قرآن: ﴿هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ﴾[۱۷۳].
حدیث: صحیح البخاری- به نقل از قیس بن عباد-: از ابوذر شنیدم که سوگند میخورد که آیه "این دو [گروه]، دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان ستیزه میکنند"، درباره کسانی که در جنگ بدر برای مبارزه پیشقدم شدند، نازل شد: حمزه، علی (ع)، عُبیدة بن حارث، عُتبه و شیبه (فرزندان ربیعه) و ولید بن عتبه[۱۷۴].
راهنما
قرآن: ﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ﴾[۱۷۵].
حدیث: تاریخ دمشق- به نقل از ابن عباس-: هنگامی که آیه " [ای پیامبر!] تو فقط هشدار دهندهای و برای هر قومی، راهنمایی است" نازل شد، پیامبر (ص) فرمود: "من هشدار دهندهام و علی راهنماست. ای علی! هدایت یافتگان، به وسیله تو راهنمایی میشوند"[۱۷۶].
ولی صدقهدهنده در رکوع
قرآن: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱۷۷].
حدیث: المعجم الأوسط- به نقل از عمار بن یاسر-: گدایی، در حالی که علی بن ابی طالب (ع) در رکوع نماز مستحبی بود، در کنار او ایستاد. علی (ع)، انگشتر خود را درآورد و به آن گدا داد. وی، نزد پیامبر خدا آمد و او را از جریان، آگاه ساخت. سپس این آیه بر پیامبر (ص) نازل شد: "ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند؛ همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند". پیامبر خدا، آیه را خواند و فرمود: "هر آنکه من مولای اویم، علی، مولای اوست. پروردگارا! دوست بدار کسی را که با علی دوستی ورزد و دشمن دار کسی را که با علی دشمنی ورزد"[۱۷۸].
سوداکننده جان برای خشنودی خدا
قرآن: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾[۱۷۹].
حدیث: امام زین العابدین (ع)- درباره همین آیه شریف-: [این] آیه، درباره علی (ع) هنگامی که شب را در بستر پیامبر (ص) به سر کرد، نازل شده است[۱۸۰].
انفاق کننده در شب و روز
قرآن: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۱۸۱].
حدیث: المعجم الکبیر- به نقل از ابن عباس، درباره سخن خداوند عز و جل: "کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا انفاق میکنند"-: [این آیه] درباره علی بن ابی طالب (ع) نازل شده است. چهار درهم نزد وی بود. در شب، یک درهم و در روز، یک درهم، در نهان، یک درهم و در آشکار، یک درهم بخشید[۱۸۲].
آواز دهنده میان بهشتیان و جهنمیان است
قرآن: ﴿وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ﴾[۱۸۳].
حدیث: الکافی- به نقل از احمد بن عمر حلال-: از ابوالحسن (امام کاظم یا امام رضا (ع)) درباره گفته خداوند متعال پرسیدم که: "پس آواز دهندهای میان آنان آواز در میدهد که: لعنت خدا بر ستمکاران باد!". فرمود: "آواز دهنده، امیر مؤمنان است"[۱۸۴][۱۸۵].
ولایتش کامل کننده دین است
قرآن: ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾[۱۸۶]. ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[۱۸۷].
حدیث: تاریخ دمشق- به نقل از ابو سعید خدری-: آیه " [ای پیامبر!] آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن"، در روز غدیر خم، درباره علی بن ابی طالب (ع) بر پیامبر خدا فرو فرستاده شد[۱۸۸].[۱۸۹]
منابع
- محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت
- محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
- سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- کوشا، محمد علی، مقاله «علی بن ابی طالب»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
- عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰
- محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین
پانویس
- ↑ این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است؛ سوره شوری، آیه۲۳.
- ↑ مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۷۸.
- ↑ آشنایی با قرآن، ج ۴، ص ۱۰۹.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۲۱ تا ۲۶.
- ↑ شهید قاضی نور اللّه در «احقاق الحق» ج ۲ و ۳ حدود ۸۴ آیه را نقل میکند که دربارۀ علی است و منابع آنها را از کتب اهل سنت میآورد. نیز در «پرتوی از فضایل امیر المؤمنین در قرآن» ابو الحسن مطلبی حدود ۱۶۰ مورد از آیات قرآن که دربارۀ علی و اهل بیت است، براساس روایات معرفی شده است نیز «فضائل الخمسه من الصحاح السته» ج ۱ ص ۲۶۵
- ↑ بقره، آیۀ ۲۷۴
- ↑ بقره، آیه ۲۰۷
- ↑ مائده، آیه ۵۵
- ↑ مائده، آیه ۶۷
- ↑ مائده، آیه ۳
- ↑ نساء، آیه ۵۹
- ↑ انسان، آیه ۶ تا ۹
- ↑ آل عمران، آیه ۶۱
- ↑ احزاب، آیه ۳۳
- ↑ شوری، آیه ۲۳
- ↑ توبه، آیه ۱۱۹
- ↑ در این زمینه ر. ک: «دانشنامۀ امام علی» (ع)، ج ۱۰ مقالۀ «امام علی در قرآن» علامه عسکری، «شواهد التنزیل» ابن رویش، «آیات الفضائل» سیّد محمّد حسینی بهارانچی «علی فی الکتاب و السنّه» حسین شاکری، «نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار»، ج ۲۰، «سیمای امام علی در قرآن»، حسکانی ترجمه یعقوب جعفری، «احقاق الحق»، ج ۲ و ۳، «آیات الأئمّه»، محمّد علی حسنی لاریجانی «پرتوی از فضایل امیر المؤمنین در قرآن»، ابو الحسن مطّلبی، «آیات الولایه» سید باقر محمّدی نسب، «دلائل الصدق»، ج ۲، نیز تفسیر «البرهان» و «نور الثقلین».
- ↑ در روایاتی در کتاب «معانی الأخبار»، به ترتیب در صفحات ۹۵،۱۰۵،۱۰۸،۱۱۱،۱۱۲،۱۱۶،۱۲۲،۱۲۵، و ۱۲۶، نیز «بحار الأنوار»، ج ۳۵ و ۳۶
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۱۲.
- ↑ «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
- ↑ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بیآنکه گراینده به گناه باشد بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ «ای پیامبر! تو را خداوند و مؤمنان پیرو تو، بس» سوره انفال، آیه ۶۴.
- ↑ «(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید * چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و خداوند رسواگر کافران است» سوره توبه، آیه ۱-۲.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی “حق” رهنمون باشد؟ بگو خداوند به “حق” رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
- ↑ «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست» سوره هود، آیه ۱۷.
- ↑ «و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ «و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچگونه فراخرفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.
- ↑ «و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمیخواهیم که خود، تو را روزی میدهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ «ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است آیا ترسیدید که پیش از رازگوییتان صدقههایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۲-۱۳.
- ↑ «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.
- ↑ «تا آن را برایتان یادکردی کنیم و گوشهای نیوشنده آن را به گوش گیرند» سوره حاقه، آیه ۱۲.
- ↑ امالی شیخ طوسی، ص۱۸۵، طبع قدیم.
- ↑ ترجمه المیزان، ج۳، ص۳۶۸.
- ↑ ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۰۴.
- ↑ ترجمه المیزان، ج۶، ص۷۸.
- ↑ تفسیر المنار، ج۶، ص۴۶۴.
- ↑ اطیب البیان ج۶، ص۶۴.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۱۶.
- ↑ تفسیر العیاشی ج۲، ح۱۵۵، ص۱۱۶.
- ↑ تفسیرنورالثقلین، ج۲، ص۲۸۰.
- ↑ نور الثقلین، ج۲، ص۳۰۴.
- ↑ ترجمه المیزان، ج۱۰، ص۲۷۴.
- ↑ بصائر الدرجات، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۵۳۱.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۴۰۹.
- ↑ ترجمه المیزان، ج۱۴، ص۳۳۴.
- ↑ ترجمه المیزان، ج۱۶، ص۴۶۵.
- ↑ احقاق الحق، ج۳، ص۲.
- ↑ احقاق الحق، ج۸، ص۵۸۴۳؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۱۰.
- ↑ تفسیر کشاف، ج۴، ص۲۲۰ و ۲۲۱؛ تفسیر فخر رازی، ج۲۷، ص۱۶۵ و ۱۶۶؛ تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۱۵.
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج۴، ص۵۷۲.
- ↑ نورالثقلین، ج۵، ص۲۵۶.
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۳۷۰.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۵۹.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۸۶-۲۹۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸.
- ↑ «و من مؤمنان را از خود نمیرانم» سوره شعراء، آیه ۱۱۴.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۲ و۶۳؛ الکامل، ج۲، ص۴۱ و۴۲.
- ↑ «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
- ↑ دلائل الصدق، ج۲، ص۲۹۴.
- ↑ اسد الغابه، ج۴، ص۱۶.
- ↑ الارشاد، ج۱، ص۶۸۔۶۹.
- ↑ دلائل الصدق، ج۶، ص۱۳۳.
- ↑ دلائل الصدق، ج۶، ص۲۳۴.
- ↑ دلائل الصدق، ج۵، ص۲۴۲.
- ↑ دلائل الصدق، ج۶، ص۸۹.
- ↑ دلائل الصدق، ج۶، ص۸۰.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۲۱۴-۲۱۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۲.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳۷.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۵.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۵.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «علی بن ابی طالب»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۹۴۰ ـ ۹۴۳.
- ↑ «آنان که داراییهای خود را در شب و روز پنهان و آشکار میبخشند پاداششان نزد خداوند است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۷۴.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۸، ص۲۰۶.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۰۴.
- ↑ «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
- ↑ احمد بن حنبل، المسند، ج۱، ص۳۳۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۳؛ نسائی، احمد بن شعیب، خصائص علی بن ابی طالب، ص۶۱.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۰۴.
- ↑ «بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
- ↑ سیوطی، عبدالرحمان، الدرالمنثور، ذیل آیه مذکور.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۱۰.
- ↑ «آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل، ج۱، ص۶۸.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۱۰.
- ↑ «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
- ↑ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۹۳.
- ↑ «و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما! پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۵۴.
- ↑ فرات کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۴۲.
- ↑ «و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند» سوره اعراف، آیه ۴۶.
- ↑ ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص١٠١.
- ↑ «آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره توبه، آیه ۲۶.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۷.
- ↑ «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آوردهاند سپس تردید نورزیدهاند و با داراییها و جانهایشان در راه خداوند جهاد کردهاند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل، ج۲، ص۸۶.
- ↑ «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.
- ↑ فیروزآبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسه، ج۱، ص۲۸۷، به نقل از ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۸۰؛ شبلنجی حنفی، نورالابصار، ص۹۷، به نقل از: ابن صباغ، الفصول المهمه.
- ↑ «آیا آنکه بدو وعدهای نیکو دادهایم و او آن را خواهد دید چون کسی است که او را از کالای زندگانی این جهان برخوردار کردهایم سپس در روز رستخیز از خواندهشدگان (به سوی دوزخ) است؟» سوره قصص، آیه ۶۱.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل، ج۱، ص۴۳۷.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۱۰.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص۲۳۶.
- ↑ «به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، (در دلها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.
- ↑ بحرانی، سیدهاشم، غایة المرام، ص۳۷۳.
- ↑ «و کافران میگویند: چرا نشانهای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیمدهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تأویل آی القرآن (التفسیر الطبری)، ج۱۳، ص۷۹؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، در تفسیر آیه مذکور.
- ↑ «و چون (داستان آفرینش) پسر مریم را مثال زنند، در دم قوم تو از آن (به ریشخند) بانگ بردارند» سوره زخرف، آیه ۵۷.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل، ج۲، ص۱۶۰.
- ↑ «آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند * و کسانی که کار بد آورند (با) چهرههایشان در آتش افکنده میشوند» سوره نمل، آیه ۸۹-۹۰.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، در تفسیر آیه مذکور.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۱۶.
- ↑ «و خداوند کافران را در (اوج) کینهشان بیآنکه به دستاوردی رسیده باشند بازگرداند و خداوند در جنگ، مؤمنان را بسنده شد و خداوند توانایی پیروزمند است» سوره احزاب، آیه ۲۵.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۵-۷.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۵-۷.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۵-۷.
- ↑ «بیگمان خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او صف زده کارزار میکنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۵۱.
- ↑ «و محمد جز فرستادهای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشتهاند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمیرساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.
- ↑ «و مرگ (در راه خداوند) را پیش از آنکه با آن رویاروی گردید نیک آرزو میکردید (اکنون که) آن را (در میدان جنگ) دیدهاید تنها (در آن) مینگرید... و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۳-۱۴۴.
- ↑ «و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۳۶.
- ↑ «و اینکه اوست که میخنداند و میگریاند» سوره نجم، آیه ۴۳.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل، ج۲، ص۲۰۷.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۴۹.
- ↑ «و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامدهاند ولی (آن را) امید میبرند ندا میدهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.
- ↑ ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص١۰١.
- ↑ «کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند خوشا بر آنان و آنان را فرجام نیکوست» سوره رعد، آیه ۲۹.
- ↑ «چهرههایی در آن روز تابان است * خندان و شادان است» سوره عبس، آیه ۳۸-۳۹.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۲۴.
- ↑ «بیگمان کسانی که در آیات ما کژاندیشی میکنند بر ما پوشیده نیستند، آیا آن کس که در روز رستخیز در آتش افکنده میشود بهتر است یا آنکه در امن و امان میآید؟ هر چه میخواهید انجام دهید که او به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره فصلت، آیه ۴۰.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۲۹.
- ↑ «پرهیزگاران، بیگمان در سایهسارها و (کنار) چشمهسارهایی هستند؛» سوره مرسلات، آیه ۴۱.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۶۷.
- ↑ «پس هر که ترازوهایش (در کار نیک) سنگین آید * و او در زندگانی پسندیدهای به سر خواهد برد» سوره قارعة، آیه ۶-۷.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۶۷.
- ↑ «و با هر کسی که میآید گسیلکننده و گواهی است» سوره ق، آیه ۲۱.
- ↑ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸۸.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، مقاله «امام علی در قرآن»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۳۴.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۴، ح ۴۶۲۸.
- ↑ نهج البلاغه: خطبه ۱۵۸.
- ↑ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۳۳۸.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۴، ح ۴۶۲۸.
- ↑ حلیة الاولیاء، ج ۱، ص ۶۴.
- ↑ فضائل الصحابة، ابن حنبل، ج ۲، ص ۶۵۴، ح ۱۱۱۴.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص ۲۰۳.
- ↑ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۶۳، ح ۶۷.
- ↑ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۵۲، ح ۵۰.
- ↑ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۵۵، ح ۵۵.
- ↑ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ «الإمام علی (ع): إن النصارَی ادعَوا أمراً فَأَنزَلَ اللهُ عَز وجَل فیهِ: «فَمَنْ حَآجک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَآءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَکمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُم نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لعْنَتَ اللهِ عَلَی الْکذِبِینَ»، فَکانَت نَفسی نَفسُ رَسولِ اللهِ (ص)؛ وَالنساءُ فاطِمَةُ (س)، وَالأَبناء الحَسَنُ وَالحُسَینُ» (الخصال، ص ۵۷۶، ح ۱).
- ↑ «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست... [دروغ میبافد]؟» سوره هود، آیه ۱۷.
- ↑ «رسول الله (ص): «أَفَمَن کانَ عَلَی بَینَةٍ من ربهِ»: أنَا، «وَ یتْلُوهُ شَاهِدٌ منْهُ»: عَلِی» (الدر المنثور، ج ۴، ص ۴۱۰).
- ↑ «و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ «الکافی عن برید بن معاویة: قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ (ع): «قُلْ کفَی بِاللهِ شَهِیدًا بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِندَهُو عِلْمُ الْکتبِ»؟ قالَ (ع): إیانا عَنی، وعَلِی (ع) أولُنا وأفضَلُنا وخَیرُنا بَعدَ النبِی (ص)» (الکافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۶).
- ↑ «آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.
- ↑ تفسیر الطبری، ج ۱۱ الجزء ۲۱، ص ۱۰۷.
- ↑ «و (سوم) پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۱.
- ↑ «و نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار»... سوره توبه، آیه ۱۰۰.
- ↑ الأمالی، مفید، ص ۲۹۸، ح ۷.
- ↑ «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.
- ↑ «رسول الله (ص): صالِحُ المُؤمِنینَ عَلِی بنُ أبی طالِبٍ» (تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۳۶۲).
- ↑ «بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
- ↑ «رسول الله (ص)- فی قَولِهِ تَعالی: «أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ» -: أنتَ یا عَلِی وشیعَتُک» (تفسیر الطبری، ج ۱۵ الجزء ۳۰، ص ۲۶۵).
- ↑ «الإمام الباقر (ع): إن النبِی (ص) قالَ: یا عَلِی «إِن الذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ» \E: أنتَ وشیعَتُک. تَرِدُ عَلَی أنتَ وشیعَتُک راضینَ مَرضِیینَ» (تفسیر الحبری، ص ۳۷۲، ح ۹۹).
- ↑ «اینان دو گروه دشمنند که درباره پروردگارشان با هم به دشمنی برخاستند» سوره حج، آیه ۱۹.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۷۶۹، ح ۴۴۶۷.
- ↑ «تو، تنها بیمدهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
- ↑ تاریخ دمشق، «عن ابن عباس: لَما نَزَلَت: «إِنما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکل قَوْمٍ هادٍ» \E قالَ النبِی (ص): أنَا المُنذِرُ، وعَلِی الهادی، بِک یا عَلِی یهتَدِی المُهتَدونَ» (تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۳۵۹).
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ المعجم الأوسط، ج ۶، ص ۲۱۸، ح ۶۲۳۲.
- ↑ «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
- ↑ «الإمام زین العابدین (ع)- فِی الآیةِ الکریمَةِ-: نَزَلَت فی عَلِی (ع) حینَ باتَ عَلی فِراشِ رَسولِ اللهِ (ص)» (الأمالی، طوسی، ص ۴۴۶، ح ۹۹۶).
- ↑ «آنان که داراییهای خود را در شب و روز پنهان و آشکار میبخشند پاداششان نزد خداوند است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۷۴.
- ↑ المعجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۸۰، ح ۱۱۱۶۴.
- ↑ «و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا میکنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافتهایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافتهاید؟ میگویند: آری آنگاه بانگ برآورندهای در میان آنان بانگ برمیدارد که لعنت خداوند بر ستمکاران!» سوره اعراف، آیه ۴۴.
- ↑ در تفسیر القمی (ج ۱، ص ۲۳۱) در ادامه آمده است: «اذانی میگوید که همه خلایق میشنوند».
- ↑ الکافی، «عن أحمد بن عمر الحلال: سَأَلتُ أبَا الحَسَنِ (ع) عَن قَولِهِ تَعالی:\i «فَأَذنَ مُؤَذنٌ بَینَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظالِمِینَ»؟ \E قالَ (ع): المُؤَذنُ أمیرُالمُؤمِنینَ (ع)» (الکافی، ج ۱، ص ۴۲۶، ح ۷۰).
- ↑ «امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۲۳۷.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۶۰۷-۶۱۸.