فواید امام غایب چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۲۲۱: | خط ۲۲۱: | ||
::::::طبق [[نقل]] مرحوم [[طبرسی]] از سوی [[حضرت مهدی]] {{ع}} نوشته و توقیعی برای [[شیخ مفید]] صادر شده است که در آن، نکتههای ارزشمندی درباره فایده یاد شده است. آنجا میخوانیم: {{عربی| انّا غیرُ مُهملین لمُراعاتکم و لا ناسین لِذِکرِکم و لولا ذلک لَنزَل بکُم اللاّواءُ و اصطَلَمَکم الاعداء فاتّقوا الله جلّ جلالُهُ...}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.</ref>.؛ ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمیکنیم و شما را فراموش نمینماییم. اگر این چنین نبود، شر و بدی بر شما نازل میشد و [[دشمنان]] بر شما چیره میگشتند؛ پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید.... | ::::::طبق [[نقل]] مرحوم [[طبرسی]] از سوی [[حضرت مهدی]] {{ع}} نوشته و توقیعی برای [[شیخ مفید]] صادر شده است که در آن، نکتههای ارزشمندی درباره فایده یاد شده است. آنجا میخوانیم: {{عربی| انّا غیرُ مُهملین لمُراعاتکم و لا ناسین لِذِکرِکم و لولا ذلک لَنزَل بکُم اللاّواءُ و اصطَلَمَکم الاعداء فاتّقوا الله جلّ جلالُهُ...}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.</ref>.؛ ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمیکنیم و شما را فراموش نمینماییم. اگر این چنین نبود، شر و بدی بر شما نازل میشد و [[دشمنان]] بر شما چیره میگشتند؛ پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید.... | ||
:::::*'''دعای خیر آن [[حضرت]] در [[حق]] مؤمنان''': شکی نیست که [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} از هر پدری و مادری مهربانتر است و در همه حال، خوبی [[بندگان]] خدا- به ویژه مؤمنان- را میخواهد؛ ازاینرو همواره برای موفقیت آنها و نیز دوری مصیبتها و مشکلات از آنها، [[دعا]] میکند. این هم در موارد فراوانی رخ داده است. | :::::*'''دعای خیر آن [[حضرت]] در [[حق]] مؤمنان''': شکی نیست که [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} از هر پدری و مادری مهربانتر است و در همه حال، خوبی [[بندگان]] خدا- به ویژه مؤمنان- را میخواهد؛ ازاینرو همواره برای موفقیت آنها و نیز دوری مصیبتها و مشکلات از آنها، [[دعا]] میکند. این هم در موارد فراوانی رخ داده است. | ||
:::::*'''تصویب امور سال در شبهای [[قدر]]''': طبق برخی [[روایات]]، تقدیرات الهی با امضای آن [[حضرت]] صورت میگیرد. اگرچه در منابع مفصل، فوایدی افزونتر از آنچه ذکر شد، مورد اشاره قرار گرفته است، به همین مقدار بسنده کرده، علاقهمندان را به کتابهای بزرگان ارجاع میدهیم»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص 62- | :::::*'''تصویب امور سال در شبهای [[قدر]]''': طبق برخی [[روایات]]، تقدیرات الهی با امضای آن [[حضرت]] صورت میگیرد. اگرچه در منابع مفصل، فوایدی افزونتر از آنچه ذکر شد، مورد اشاره قرار گرفته است، به همین مقدار بسنده کرده، علاقهمندان را به کتابهای بزرگان ارجاع میدهیم»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص 62-۷۰.</ref> | ||
::::::در پایان، مناسب است درباره روایاتی که از آن [[حضرت]] با عنوان "[[خورشید]] پس ابر" یاد شده، توضیح دهیم. | |||
:::::*'''[[امام غایب]]، بسان [[خورشید پشت ابر]]''': در سخنان [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} درباره [[فواید امام غایب]]، [[تشبیه]] [[زیبایی]] ذکر شده که در آن، [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[دوران غیبت]]، به [[آفتاب پشت ابر]] [[تشبیه]] شده است. نخست، در بیان نورانی [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}}، آنگاه ششمین پیشوای [[شیعیان]]، [[امام صادق]] {{ع}} و سرانجام در بیانی نورانی از واپسین [[حجت الهی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} به این [[تشبیه]] زیبا، اشاره شده است که به آنها میپردازیم: | |||
:::::#[[جابر]] بن [[عبد الله]] [[انصاری]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} پرسید: "آیا [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] [[قائم]] از وجود مبارک او بهرهمند میشوند؟" [[پیامبر]] {{صل}} در پاسخ فرمود: {{عربی|ای والذی بعثنی بِالنُّبُوَّةِ أَنَّهُمْ یستضیئون بِنُورِهِ وَ ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ انَّ تَجَلَّلْهَا سَحَابُ . یا جَابِرٍ ! هَذَا مِنْ مکنون سِرِّ اللَّهِ وَ مَخْزُونِ عِلْمِهِ ، فاکتمه الَّا عَنْ أَهْلِهِ}}<ref>«آری! سوگند به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت! آنان در غیبت او، از نورش روشنایی میگیرند و از ولایت او، بهرهمند میشوند؛ همانند بهرهمندی مردم از خورشید؛ اگرچه ابرها چهره آن را بپوشانند. ای جابر! این از اسرار پوشیده خداوند و از علوم ذخیره شده او است. آن را مخفی کن، مگر از اهلش.» شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۳، ح ۳.</ref>؛ | |||
:::::#[[سلیمان]] بن اعمش از [[امام صادق]] {{ع}} و او از [[امام باقر]] {{ع}} و او از [[امام سجاد]] {{ع}} چنین [[نقل]] کرده است که فرمود: [[زمین]] از [[آفرینش]] [[آدم]] تاکنون و تا همیشه [[تاریخ]]، از [[حجت خدا]] تهی نخواهد بود؛ خواه [[حجت]] [[حق]]، ظاهر و [[آشکار]] و شناخته شده باشد یا بنا به مصالحی، [[نهان]] و پوشیده. تا [[رستاخیز]] نیز چنین خواهد بود که اگر جز این باشد، خدای یگانه پرستیده نمیشود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲.</ref>. [[سلیمان]] میگوید: گفتم: "سرورم! [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] از نگاه، بهرهور میشوند؟" [[حضرت]] فرمود: همانگونه که از [[خورشید]] زمانی که ابرها آن را میپوشانند، بهره میبرند. | |||
:::::#در [[توقیع]] مبارکی که از سوی [[حضرت مهدی]] {{ع}} برای [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده آمده است: {{عربی|... أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِی فِی غَیبَتِی فَکالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَیبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَاب...}}<ref>«... و اما چگونگی بهرهمندی از من در عصر غیبتم، درست همانند بهرهمندی، از خورشید است؛ هنگامی که ابرها آن را از چشمها بپوشاند...» شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>. | |||
::::::بیگمان این [[تشبیه]]، از روی [[حکمت]] بوده است؛ ازاینرو دانشوران [[شیعه]] در بیان این تشبیهات نکتههای ارزشمندی را یادآور شدهاند که اینجا فقط به برخی از آنها اشاره میکنیم: | |||
:::::#[[خورشید]]، در منظومه شمسی محور و مرکز است. [[امام زمان]] {{ع}} نیز در منظومه زندگی [[انسانها]] محور و اساس است. | |||
:::::#[[خورشید]]، در مجموعه هستی دارای فواید بیشماری است که فقط یکی از آنها نورافشانی است. [[امام زمان]] {{ع}} نیز در [[نظام آفرینش]] دارای فواید بیشماری است که فقط فواید اندکی از آن، وابسته به آشکاری او است. | |||
:::::#ابر، فقط چهره [[خورشید]] را بر زمینیها میپوشاند؛ ولی هرگز [[زمین]] را تاریک نمیکند. پرده [[غیبت]] نیز فقط [[انسانها]] را از [[دیدار]] مستقیم [[حضرت]] محروم میکند و هرگز مانعی بر نورافشانی او بر مردمان نخواهد شد. | |||
:::::#ابری شدن از عوارض [[زمین]] و زمینیان است، نه [[خورشید]]؛ [[غیبت]] نیز نتیجه [[رفتار]] [[انسانها]] است. | |||
:::::#ابر، فقط برای کسانی مانع است که زیر آن باشند. اگر کسی بر جاذبه [[زمین]] غالب شد و از ابرها بالا رفت، دیگر ابر مانع او نخواهد بود. در [[غیبت]] نیز اگر کسی بر جاذبههای دنیایی چیره و غالب شد و آنسان که [[شایسته]] است، تعالی یافت، ممکن است از پرده [[غیبت]] فراتر رفته به [[دیدار]] آن [[خورشید]] [[پنهان]] نایل شود. | |||
:::::#در بهرهمندی از [[خورشید]]، میان افرادی که [[خورشید]] را باور کردهاند با افرادی که منکر او هستند تفاوتی نیست. در بهرهمندی از فواید تکوینی [[امام]] نیز بین منکر و قائل به [[امام]] فرقی نیست. | |||
:::::# فقط مردمی در [[انتظار]] [[راستین]] کناررفتن ابرها به سر میبرند که به فواید [[خورشید]] [[آگاهی]] کامل دارند. در [[دوران غیبت]] نیز [[معرفت]] به [[امام]]، باعث حقیقیتر شدن [[انتظار]] میشود. | |||
:::::#فقط انسانهای نابینا از نورافشانی [[خورشید]] محرومند؛ همانگونه که فقط انسانهای کوردل منکر [[نور]] وجود پیشوای [[معصوم]] و از آن بیبهره هستند. | |||
::::::بنابراین شکی نیست که [[میزان]] بهرهمندی موجودات از [[آفتاب]] عالمتاب در زمانی که چیزی حایل نباشد بیشتر و کاملتر است؛ اما این بدان معنا نیست که وجود پرده بر روی [[خورشید]]، تمام یا بیشتر بهرهمندیها را از بین ببرد؛ بلکه این مانع، فقط برخی از فواید را از میان برده یا کم میکند. وجود ظاهری [[امام]] در [[عصر حضور]] و [[ظهور]] نیز به معنای آن است که تمام [[منافع]] [[امام]] میتواند به [[مردم]] برسد. حال اگر چیزی مانع رسیدن فیضهای کامل [[امام]] به دیگران شود بدان معنا نیست که وجود او بیفایده است. | |||
::::::[[وجود امام]] در پس پردهغیبت، به همان [[میزان]] مفید است که وجود او در زندانهای [[حاکمان ستمگر]] دارای فایده بود. البته بین زندان [[غیبت]] و زندان [[حاکمان]] [[مستبد]]، تفاوتهای فراوانی است؛ ولی هرکدام به نوعی مانع رسیدن [[فیض]] کامل [[امام]] به عالم وجود و [[انسانها]] میشوند. فشرده سخن این که مسأله [[غیبت]]، [[فلسفه]] [[ضرورت وجود امام]] [[معصوم]] {{ع}} را نقض نمیکند؛ زیرا [[امام]] [[معصوم]] در حال [[غیبت]] وجود دارد و فواید او هم به دیگران میرسد. | |||
::::::فقط بخشی از فواید او است که در اثر [[تقصیر]] خود [[مردم]] در حال [[غیبت]] به آنان نمیرسد؛ ولی وجود او [[حجت]] را بر همگان تمام کرده است و این، خود [[مردم]] هستند که میبایست با ایجاد [[آمادگی]] لازم شرایط را برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] فراهم کنند»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۹۱-۹۵.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۸
فواید امام غایب چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
فواید امام غایب چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- امام غایب چه فایدهای برای مسلمانان میتواند داشته باشد؟
- چه فایدهای در وجود امامی است که حافظ شرع و ملت نبوده و اجرای احکام الهی نمیکند؟
- اگر قرار است که امام در پشت پرده غیبت باشد و بر کسی ظاهر نگردد و نیز متولی اقامه حدّ و تنفیذ حکم نگردد و مردم را به حقّ و جهاد با دشمن دعوت نکند، چه فایدهای در وجود اوست؟
- امامی که غائب باشد چه فایدهای دارد؟
- چه آثار و فوایدی بر وجود امام غائب مترتب است؟
- امام غایب چه فایدهای برای مسلمانان دارد؟
- وجود امام غائب چه فایدهای دارد؟
- وجود حضرت حجت در پس پرده غیبت چه سودی برای مردم دارد؟
پاسخ نخست
- آیتالله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در اینباره گفته است:
- «اما اعتقاد به امام غائب متوقف بر وجود فایده نیست. اعتقاد به امام مدخلیت در ایمان دارد. پیامبر (ص) فرمود: "من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة"[۱] آنکه بمیرد و امام وقت خود را نشناسد به مردن جاهلیت مرده.
- و دیگر: ایمان به غیب در نزد خداوند از امور مهمه است. خداوند فرمود: ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ﴾[۲]. و تأثیر بزرگی در ایمان و اخلاص دارد.
- اعتقاد به ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ و سؤال قبر و آنچه راجع به معاد است، همه از ایمان به غیب است و در ثبات در استقامت و از حدود خارج نشدن و طغیان نکردن اثر عظیم دارد. به عینه همین آثار در اعتقاد به امام غائب است.
- مسلم وقتی که بداند که امام او موجود است و بر اعمال او حاضر و ناظر است، بسیار فرق دارد با آن وقتیکه بداند امامی نیست، چنانکه ما حسا میبینیم کسانی که جدا معتقد به او هستند و او را ناظر بر خود میبینند مردمان ساکت و افتاده و متواضع و خاضع بیآزار و از معاصی و طغیان برکنارند. پس نفس اعتقاد بیاثر نیست و لو فرض شود که وجود او بیفایده است.
- و ایضا صرف دانستن اینکه موجود است مایه دلگرمی و دلخوشی است در مقابل ابتلائات و حوادث، چنانکه قوم موسی (ع) بعد از علم به وجود او دلخوش و دلگرم بودند.
- و ایضا انتظار ظهور او مایه دلگرمی دیگر است و ایضا مهیا برای تضرع و زاری و دعا بر تعجیل فرج او میشوند مانند قوم موسی (ع) و ایضا در شدائد و گرفتاریها توسل به او میجویند.
- و ایضا چون او بعد از انتظار بسیار، ظاهر شود بیشتر مورد رغبت گردد و بهتر به او ایمان آورند و در نصرت او پایداری کنند. ایضا چون سن او از همه بیشتر باشد و قدیمیتر باشد باز بیشتر سبب ایمان به او گردد و ایمان به او عمومیتر شود و پیر و جوان همه ایمان به او آورند. و صرف اعتقاد با عدم فایده وجودی چهبسا مطلوب حق باشد چنانکه به نص قرآن خداوند از پیامبران سابق و امتهای ایشان، پیمان بر ایمان به پیامبر خاتم (ص) گرفت با اینکه برای ایشان در آن وقت آثار وجودیهای نداشت.
- و اما فایده در وجود او با غیبت، چنان نیست که شما از روی بیاطلاعی فرض کردید که بیفایده محض باشد، بلکه فواید او از نظر شیعه بسیار است. و جمله این فواید بر دو نوع است:
- نوعی عامه و نوعی خاصه، مخصوص شیعیان و این نیز بر دو نوع است: قسمی و برای نوع شیعیان و قسمی برای افرادی بهخصوص.
- و اما فایده عمومی: یکی: آنکه اگر وجود حجت خدا نباشد زمین استقرار ندارد. ""لو لا الحجة لساخت الأرض بأهلها""[۳] اگر حجت نباشد زمین اهلش را به خود فرو میبرد.
- دوم: اینکه امام از نظر شیعه دو جنبه دارد: جنبه ولایتی و جنبه امامتی.
- جنبه امامتی است که بستگی به حضور او دارد و اما جنبه ولایتی که عبارت است از تصرفات در امور کونیه و باید همه مقدرات تکوینیه از نظر او بگذرد که: ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ * سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾[۴]
- اشاره به آن دارد، موقوف به حضور او در میان مردم نیست، بلکه هر کجا باشد برای او یکسان است و فایده او از این نظر عائد عموم میگردد، مانند رحمانیت حق که شامل مؤمن و کافر و دوست و دشمن میشود و وجهش این است که امام ولی خداست و شأن ولی و معنی او این است که خداوند، هر امری را که بخواهد در عالم جاری سازد از خیر و شر، عمومی یا شخصی، باید از مجرای ولی انجام گیرد و هر فیضی که به هرکس برسد باید از این دو باشد زیراکه باب الله و وجه الله است.
- ""و بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء أن تقع علی الأرض الا باذنه""[۵]. و این نحو از بهره و انتفاع همان است که خود آن حضرت مثل خود را به خورشید زیر ابر زد و در جواب سؤال اسحاق بن یعقوب چنین توقیع فرمود: "و اما وجه انتفاع از من در حال غیبت مانند انتفاع از خورشید است در زیر ابر، و من امانم برای اهل زمین چنانچه ستارگان امانند برای اهل آسمان .."[۶].
- و به همین مضمون از حضرت رسول (ص) و حضرت صادق (ع) نیز روایت شده.
- و اما فواید خاصه که اختصاص به شیعیان دارد
- اما آن قسم نوعیش آن است که نوع شیعه مورد توجه آن حضرت است و از ایشان مخفیانه حمایت میکند و دفع شر أشرار و کید کفار و فجار مینماید، به طوری سری و غیر مستقیم که هیچکس متوجه نمیشود نقشههای ظالمان را برهم میزند، تدبیرات خائنان را درهم میشکند، چنانچه خود آن حضرت در توقیعی که برای شیخ مفید صادر فرمود، به این جهت اشاره فرموده: ما اگرچه جاگزین شدهایم در مکانی که دور از مساکن ظالمین باشیم برحسب آنچه خداوند برای ما و شیعیان ما صلاح در این دیده تا مادامی که دولت دنیا برای فاسقین باشد، لکن مع الوصف علم ما به احوال شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما از ما مخفی نیست... ما اهمال نمیکنیم در مراعات شما و نه فراموش میکنیم یاد شما را و اگرنه این بود بلاها و شدائد بر شما نازل میشد و دشمنان، شما را درهم میشکستند و نابود میکردند پس بپرهیزید خدای جل جلاله را و ما را یاری و کمک کنید بر دستگیری خودتان[۷]. (یعنی کاری نکنید که نزد خدا نتوانیم از شما دستگیری کنیم و شما را سزاوار آن ببینیم که به خود واگذاریم).
- و اما فواید خصوصی که عائد بعضی از افراد بهخصوص میشود یا با سبب است؛ یعنی در اثر توسل و یا بدون سبب بلکه عنایت خاصی است که از خود آن حضرت میشود از جهت مصالحی که منظور میکند و آنها اموری است:
- اول: دستگیری از درماندگان.
- دوم: دادرسی بینوایان.
- سوم: راهنمایی راه گم کردگان.
- چهارم: نجات دادن غرقشدگان.
- پنجم: شفا دادن مریضی به اذن خدا بر سبیل اعجاز.
- ششم: وسیلهسازی برای ادای قرض.
- هفتم: رفع گرفتاریها و عسرتها
- هشتم: نجات دادن از زندان.
- نهم: نجات دادن از دشمن و از مهالک و امثال ذلک.
- دهم: به شرف ملاقات او نائل شدن.
- و آن امور را گاهی به وسیله اعوان خود انجام میدهد و گاهی به دست خود. آن هم نوعا و غالبا بهنحو نهانی و گاه هم بهنحو عیانی که خود را ظاهر سازد در حین انجام. این هم باز نوعا غالبا بهنحو ناشناس بهطوریکه بعد میفهمند آن حضرت بوده و بسیار کم اتفاق افتد که او را بشناسد و این امور را ممکن است گاهی برای دشمن خود یا ظالم و ستمگری نیز انجام دهد از جهت مصلحت، مثل اینکه اسباب هدایت او شود یا سبب تخفیف ظلم او شود بر دوستانش.
- اما ملاقات آن حضرت در اثر توسل بهنحو ناشناس بسیار است و با شناسایی بسیار کم و کم شنیده شده که آن حضرت خود را معرفی کند، اشخاصی که به خدمت آن حضرت رسیدهاند بسیارند به کتب مبسوطه مراجعه شود.
- و معلوم است که اشخاصی که به خدمت رسیدهاند منحصر به همانها که یادداشت کردهاند نیست، زیراکه هرکس به این فیض رسیده خود را معرفی نکرده و داعی بر اظهار نداشته یا اگر معرفی کرده و جمعی هم مطلع شدهاند به نویسندگان نرسیده که نام او و قصه او را درج کنند»[۸].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله صدر؛ |
---|
|
۲. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
|
۳. آیت الله امینی؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین حکیم؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین اشتهاردی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی؛ |
---|
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
|
۱۶.آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۱۷. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۱۸. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
۱۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
پرسشهای وابستهمنبعشناسی جامع مهدویتپانویس
|