امامت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:
*[[آیات]] بسیاری بر این [[حقیقت]] دلالت دارند که [[اطاعت]] فقط از آن خداست، حُکم، [[ملک]]، [[امر]] و [[ولایت]] تنها به دست اوست و فقط خداست که هر کس را بخواهد برای [[حکومت]] و [[سلطه]] بر [[مردم]] بر مى‌گزیند، در اینجا ما به برخی از آنها اشاره مى‌کنیم:
*[[آیات]] بسیاری بر این [[حقیقت]] دلالت دارند که [[اطاعت]] فقط از آن خداست، حُکم، [[ملک]]، [[امر]] و [[ولایت]] تنها به دست اوست و فقط خداست که هر کس را بخواهد برای [[حکومت]] و [[سلطه]] بر [[مردم]] بر مى‌گزیند، در اینجا ما به برخی از آنها اشاره مى‌کنیم:
===[[آیات عبادت]]===
===[[آیات عبادت]]===
*[[خداوند متعال]] از زبان [[انبیا]] مى‌فرماید: {{متن قرآن|فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«اى قوم من! خداوند یکتا را بپرستید، که جز او معبودى براى شما نیست، پس چرا پرهیزگاری پیشه نمى‌‌کنید؟!» سوره مؤمنون، آیه ۲۳.</ref>. و نیز مى‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«ما در هر امتى رسولى برانگیختیم تا خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>.
*بنا بر قرائن و شواهد قطعی فراوان مقصود از [[عبادت]]، [[تسلیم]] [[خدای سبحان]] شدن و [[اطاعت]] تام اوست و به هیچ وجه منظور از [[عبادت]]، [[آیین]] و [[مناسک]] [[عبادی]] خاص نیست. در [[قرآن کریم]] شواهد فراوانی وجود دارد که بر این [[حقیقت]] دلالت مى‌کند که [[عبادت]] در این [[آیات]] به معنای [[خضوع]] و [[تسلیم]] و [[فرمانبری]] است، مانند: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«اى فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردم که شیطان را مپرستید که او بى‌تردید دشمن آشکارى براى شماست؟ و اینکه مرا بپرستید که این راهى است مستقیم‌» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.</ref>. و همچنین [[آیه]] فوق الذکر:{{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>
*در این [[آیه]] [[عبادت خدا]] در برابر [[عبادت]] [[طاغوت]] قرار داده شده است، و [[طاغوت]] به معنای [[حاکم]] به غیر [[حق]] است که بدون [[حق]] بر [[جایگاه]] [[امر و نهی]] تکیه مى‌زند و به قرینه [[تقابل]] بین [[عبادت خدا]] و [[طاغوت]] مى‌توان دریافت که مقصود از [[عبادت خدا]]، [[فرمانبری]] از او و [[تسلیم]] بودن در برابر [[امر و نهی]] اوست که معنای [[حاکمیت]] و [[فرمانروایی خداوند]] را مى‌رساند. همچنین در [[سوره اعراف]]، [[رسالت]] [[انبیاء]] در این جمله خلاصه شده است: {{متن قرآن|اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«خدا را پرستش کنید، که جز او معبودى براى شما نیست» سوره اعراف، آیه ۵۹، ۶۵، ۷۳، ۸۵.</ref>.
*از همین [[رسالت]] در [[سوره شعراء]] به این نحو تعبیر شده است: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید» سوره شعراء، آیه ۱۰۸، ۱۱۰، ۱۲۶، ۱۳۱، ۱۴۴، ۱۵۰، ۱۷۹.</ref>.
*که نشان آن است که [[اطاعت]] از [[رهبران الهی]] همان [[عبادت خدا]] است و مقصود از [[عبادت خدا]] چیزی جز [[اطاعت]] از [[رهبران الهی]] نیست.


===[[آیات امر]]===
===[[آیات امر]]===

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مفهوم امامت

  • در معنای امامت، الگو شدن، شخصیت قابل اقتدا بودن، راهنما و پیش رو شدنی است که دیگران بتوانند در گفتار و کردار او را در پیش خود ببینند. عبارت: إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۲] ناظر به این نکته تربیتی است. در جایی دیگر با صراحت بیشتری بیان شده: وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا[۳]. به همین دلیل در روز قیامت هرکسی با امام خود محشور می‌شود و امام خود را صدا می‌زند: يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ[۴]. گاهی یک کتاب امام می‌شود و الگو و راهنما: أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً[۵] از سوی دیگر طرح امامت به عنوان یکی از مسائل اعتقادی آمده است. هرچند این امام شخص نیست. کتاب و راه و تابلوی راهنمایی است[۶].

جایگاه امامت در قرآن

  • لفظ "امامت" در قرآن به‌کار نرفته؛ ولی واژه "امام" به صورت مفرد و جمع در ۱۲ مورد استعمال شده است که برخی از آنها و نیز آیات متعدد دیگر به موضوع امامت ارتباط دارد. آیات مربوط گاهی به پیشوایی بر حق بالاصاله: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۲۶]، وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۲۷]،
  • افزون بر آیاتی که واژه امام یا اولی‌الامر در آن به‌کار رفته است آیات فراوانی با امامت و رهبری پیوند دارد، از جمله برخی آیاتی که در آن مفهوم هدایت آمدهوَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ[۳۱]؛ قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ[۳۲].
  • آیه‌ای که مؤمنان را به همراهی با صادقان فرا می‌خواندالْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۳۳]،
  • آیه ولایتإِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۳۴]،
  • آیه‌ای که می‌گوید اگر به برخی در زمین قدرت داده شود نماز را برپا می‌دارند، زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنندالَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[۳۵]
  • و آیاتی که در آن از اعطای مُلک به برخی سخن به میان آمده است[۳۶]؛ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۳۷].
  • در روایات فراوانی نیز، مصادیق یا تأویل آیاتی از قرآن، مانند فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ[۳۸][۳۹]، يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ[۴۰][۴۱] و وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ[۴۲][۴۳] امامان معصوم(ع) دانسته شده‌اند[۴۴].
  • کلمه امام در قرآن دوازده بار آمده که هفت بار آن به صورت مفرد (امام، اماماً، امامهُ، امامهم) و پنج بار آن به صورت جمع (ائمه) بکار رفته است. از سوی دیگر امام: گاه، راهنما و الگوی خیر و گاه راهبر به بدی‌ها و راهنمای زشتی‌ها و شرارت‌ها است. وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا[۴۵] وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ[۴۶] البته در آن روز هر کسی با امام خود محشور می‌شود: يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ[۴۷].
  • استعمال امام در قرآن برای انسان (خیر و شر) و کتاب أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً[۴۸] و راه و طریق و لوح محفوظ و پیش روی انسان بکار رفته است.
  • بنابراین، جایگاه امامت، به جز مرتبه نبوت می‌باشد. هرچند که ممکن است در جایی این دو با یکدیگر جمع شوند. همچنان که نبوت با رسالت دو منصب الهی است که گاهی با هم جمع می‌شوند و گاهی جدا و گاهی هر سه منصب در فردی گرد می‌آیند، چنانکه این سه، در شخصِ حضرت ابراهیم جمع شد: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۴۹] البته این منصب در اواخر عهد رسالت ابراهیم به او تفویض شد، درحالی که او هم نبی بود و هم رسول[۵۰][۵۱].

امامت عام

امامت حق بالاصاله

  • حضرت ابراهیمS: إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۷۱]،
  • یعقوب و اسحاقS: وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ * وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۷۲]،
  • یوسفS: وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا[۷۳]،
  • لوطS: وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا[۷۴]،
  • موسیS: وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا[۷۵]،
  • داود و سلیمانS: وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا[۷۶] و حضرت محمدa: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ[۷۷]، النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[۷۸].

امامت حق بالاستخلاف

  • پیامبران چون از جهت عمر و امکانات محدودند برای محقق ساختن اهداف خود به امر الهی جانشین خود را به مردم معرفی و مردم را به اطاعت از آنان سفارش می‌کنند، بر این اساس اگر پیامبر خلیفه و امام معرفی نکند رسالتش را به انجام نرسانده است: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ[۹۲]. از این آیه برمی‌آید موضوع مهمی که تبلیغ آن بر عهده پیامبر گذاشته‌شده همسنگ نبوت است، به‌گونه‌ای که اگر ابلاغ نشود رسالت پیامبر ناتمام می‌ماند. از سوی دیگر تبلیغ آن امر مهم و حساس ممکن است خطراتی برای پیامبر در پی داشته باشد، ازاین‌رو خدا به او وعده حفاظت می‌دهد و این موضوع مهم جز ابلاغ خلافت و جانشینی نبوده است[۹۳].
  • افزون بر آنچه گذشت مسئله خلافت به قدری اهمیت دارد که با تحقق آن، کافران و دشمنان از تعرض به دین مأیوس می‌شوند و دین با آن کامل و نعمت با آن تمام و اسلام دین مرضیّ خدا خواهد شد: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۹۴][۹۵].

ضرورت و استمرار وجود امام حق

زمینه‌های جعل امامت حق

صبر و شکیبایی

  • هدایت انسان‌ها به توحید و به ثمر رساندن آن، با دشواری‌هایی همراه است، از این رو برای عهده‌داری این امر خطیر، باید امامت به کسی سپرده شود که از مشکلات نهراسد و با شکیبایی این بار سنگین را به مقصد برساند: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا[۱۲۹][۱۳۰][۱۳۱].

یقین به آیات الهی

  • انسانی که به آیات الهی یقین دارد در کار هدایت امت موفق است و می‌تواند با نیروی یقین خط هدایت به امر الهی را تداوم بخشد: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا... كَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ[۱۳۲][۱۳۳]، چنان که حضرت ابراهیمS ابتدا برای دستیابی به یقین، از رؤیت ملکوت بهره‌مند شد: وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ[۱۳۴] و پس از رسیدن به مقام یقین و تحقق به کلمات اللّه امامت به او اعطا گردید: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷].

موفقیت در آزمون‌های الهی

عبودیت تام

هدایت‌ یافتگی بدون واسطه

ضرورت امام در جامعه

  • در هدایت و رهبری جامعه به سوی خدا و معنویت، نقش رهبری و الگو بودن وی در عینیت بخشیدن به اهداف، اهمیت به سزایی دارد. در همه فراز و نشیب‌ها، آنگاه انسان می‌تواند درک درست و جامعی داشته باشد، که افزون بر دریافت راه، تفصیل هر مرحله را بداند، چگونگی استفاده از روش‌ها، و راه کارها به او نشان داده شود. ممکن بودن ایده‌ها و عملی بودن آنها عملاً به اثبات رسیده باشد. نقش پیشروی و راهنمایی و الگو در چنین شرایطی روشن می‌شود. خداوند درباره کتاب موسی، می‌فرماید: وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً[۱۴۸]، وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ[۱۴۹].
  • اهمیت امام تا آنجایی است که قرآن صف‌بندی و تخصص هر گروه و دسته را در روز قیامت به امام آنان (کتاب، یا شخص) دانسته است: يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا[۱۵۰][۱۵۱].

دلایل امامت در قرآن

  • در قرآن از دو الگویی یاد می‌شود که افزون برمناصب دیگر، امام و الگو بوده، و اسوه بودن آنها به صراحت تأکید شده است. حضرت ابراهیم که می‌فرماید: قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ[۱۵۲] و در باره پیامبر اسلام که باز می‌فرماید: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا[۱۵۳]. به همین دلیل هم پیامبر و هم امام، اسوه و شاهد است. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا[۱۵۴]. از این رو پیامبر اسلام هم نبی است و هم امام، چون او صاحب وحی است و شاهد و مبشر و نذیر است. و در اهمیت جایگاه امام باز همین بس که از نظر شیعه اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت کامل و روزی که کافران از این دین مأیوس می‌شوند، با معرفی امام تحقق پیدا می‌کند: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۱۵۵].
  • روشن است که این آیه نمی‌تواند در باره ذکر چند حکم باشد، زیرا افزون براینکه پس از این فراز، باز احکامی دیگر بیان می‌شود، بیان چه حکمی کافران را مأیوس می‌سازد؟ باید این اوصاف در موضوع بس مهمی باشد که این چنین توصیف می‌شود، یا در آیه دیگر خطاب به پیامبر گفته می‌شود: اگر این پیام را ابلاغ نکنی هرگز رسالت خود را انجام نداده‌ای: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۱۵۶][۱۵۷].

سیر تحقق امامت

  • سیر رسیدن به امامت که از شئون رسالت کامله است، از نظر قرآن آسان و به سادگی قابل وصول نیست؛ زیرا دستیابی به آن پس از گذرندان امتحان‌های سخت و پر فراز ونشیبِ شخص به این مرحله امامت می‌رسد؛ زیرا برای تحقق بخشیدن اهداف رسالت در جامعه این مسئؤلیت با شخصیتی ویژه مواجه هستیم.
  1. ابتلاء: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱۵۸]
  2. کارهایی که به وسیله آن خلیل شود. وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا[۱۵۹]
  3. ایثار و از خود گذشتگی. وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا[۱۶۰][۱۶۱].

ویژگی‌های امام

  1. جعل باید از سوی خدا باشد. خداوند برای امام اوصاف و شرایطی قائل است؛ زیرا در تداوم امامت ابراهیم می‌فرماید: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱۹۳].
  2. امام نباید ظالم و ستمگر باشد: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱۹۴]. این نکته تعبیر دیگری از عصمت است؛ زیرا از شرایط امام داشتن بردباری صبر و یقین است. وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ[۱۹۵] و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت کنند، قرار دادیم، آن گاه که شکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند. در این آیه علت رسیدن به مقامت صبر و یقین بیان شده است. و چون صبر به صورت مطلق آمده، تمام مواردی که مربوط به آزمایش بندگان خاص است، شامل می‌شود. نکته دیگر، معنای: لَمٰا صَبَرُوا، صبر براطاعت، و خویشتن داری در برابر گناهان است.[۱۹۶].
  3. در جایی دیگر متابعت و پیروی را در صورتی می‌داند که شخص هدایت یافته باشد: أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ[۱۹۷] بنابراین امام، باید هدایت یافته باشد، نباید آلوده به ناپاکی‌ها و رجس باشد. باید امامت، امام روشنایی باشد. به همین دلیل حضرت سلیمان درخواست کرد که مانند امامت او کسی نداشته باشد: قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ[۱۹۸] تا وصف ممتاز او از دیگران باز شناخته شود.
  4. از نظر شیعه باید امام معصوم باشد و این آیه در حق اهل بیت پیامبر(ع) برای نفی قذارتها آمده است: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۹۹]. از این رو خداوند فرموده است: لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۲۰۰]
  5. البته شرایط دیگری هم مطرح است، مانند: علم، دعوت به خیرات، عبادت مستمر و برپاداشتن تعالیم الهی و در یاد و عمل برای محرومان بودن، که به برخی از آنها در قرآن اشاره شده است: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۲۰۱] إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ[۲۰۲][۲۰۳].

شئون امام حق

دلایل وجوب متابعت

  1. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۲۱۴].
  2. أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا[۲۱۵].
  3. ِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ[۲۱۶].
  4. وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲۱۷].
  5. وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۲۱۸].
  6. وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۲۱۹].
  7. يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۲۲۰].
  8. الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۲۱].
  9. وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۲۲۲].
  • جمع بندی نکات: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
  1. لزوم اطاعت از امامان معصوم در کنار اطاعت از خدا و پیامبر أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۲۲۳][۲۲۴]علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می‌گوید، با توجه به اینکه اطاعت أولی الامر به صورت مطلق در کنار اطاعت خدا و رسول آمده، مراد مطلق نیست، بلکه عده‌ای خاص یعنی ائمه معصومین(ع) هستند.
  2. امامان و خاندان رسالت به علت بهره مندی از داده‌ها و فضل خداوند: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ[۲۲۵] همواره مورد حسادت، واقع می‌شده‌اند.
  3. محبت به امامان معصوم، پاداش رسالت پیامبر اسلام است. قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۲۲۶][۲۲۷]
  4. امامان معصوم گواهان و شاهدان بر رسالت هستند. قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲۲۸]. چون سوره مکی است، علمای اهل کتاب گواه باشند برای رسالت مفهوم پیدا نمی‌کند؛ زیرا ایمان آوردن بعضی علمای اهل کتاب پس از هجرت در مدینه بوده و این قول مفسرین که روایات معصومین هم آن را تأیید می‌کند، تقویت می‌شود که مراد از مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۲۲۹] امامان معصوم می‌باشد[۲۳۰]
  5. لزوم رجوع به امامان معصوم برای یادگیری مسائل و معارف دینی وحی شده به پیامبر: فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۲۳۱][۲۳۲].
  6. پیامبر مأمور ابلاغ امامت علیS از سوی خداوند و عدم ابلاغ امامت علیS به مثابه نرساندن رسالت از سوی پیامبر. و خداوند حفظ کننده پیامبر از خطرهای احتمالی. ابلاغ پیام ویژه الهی در باره ولایت و امامت علیS: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ[۲۳۳] است، چنانکه در برخی روایات رسیده است. [۲۳۴]
  7. نصب علیS از سوی پیامبر به فرمان خداوند برای مقام امامت در روز غدیر سبب یأس دشمنان دین از شکست اسلام. الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ[۲۳۵].[۲۳۶]
  8. وعده خداوند مبنی بر به امامت رساندن خاندان پیامبر در زمین: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً[۲۳۷][۲۳۸][۲۳۹][۲۴۰].

ویژگی‌های امامت در قرآن کریم

  1. امامت، هر آنچه ممکن است انسان‌ها در آن اختلاف داشته باشند را در بر مى‌‌گیرد؛ یعنی شامل تمام افعال ارادی انسان مى‌شود؛ زیرا اختلاف، فرع اراده است و هرگز در افعال غیر ارادی، اختلاف به وجود نمى‌‌آید و موجودات بی‌اختیار، در افعال و آثارشان مساوی و متحد هستند. تنها انسان‌ها هستند که با یکدیگر اختلاف مى‌‌کنند؛ زیرا یکی چیزی مى‌‌خواهد و دیگری چیز دیگر، در نتیجه دچار اختلاف مى‌‌شوند. بنابراین تفاوت در خواسته‌ها منشأ اختلاف است و از این روست که اگر عملی، غیر ارادی باشد هرگز در آن اختلاف به وجود نمى‌‌آید، بلکه عملی یکسان خواهد شد.
  2. امامت، شامل هر آنچه وصف ظلم یا عدل پذیر است، مى‌‌گردد.
  3. در امامت الهی فرقی میان فرد و جامعه و یا افعال دنیوی و اخروی، یا مادی و معنوی نیست؛ بلکه امامت همه افعال اختیاری انسان، اعم از رفتارهای اجتماعی و فردی را پوشش مى‌دهد.
  • در ادامه خواهیم دید که آیات قرآن کریم نیز این سه ویژگی امامت را مورد تأکید قرار مى‌هند. همچنین این مفهوم از امامت، به تنهایی به ضرورت وجود نص بر امام - یعنی تعیین امام از سوی خدا - دلالت مى‌کند؛ زیرا انسان در مسیر خود به سوی فضیلت و کمال، فقط از طریق وحی و نصّ الهی مى‌تواند "اهل فضیلت" را که شایستگی رهبری انسان به سوی عدل و فضیلت و کمال را دارند، بشناسد. خداوند متعال مى‌فرماید: فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى[۲۴۱]، بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ[۲۴۲].
  • در اینجا لازم است آیات قرآن در این باره را از نظر گذرانده و با استفاده از این آیات مفهوم امامت را به همراه سه ویژگی آن مشخص کنیم:
  • خداوند متعال در قرآن کریم مى‌فرماید: أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ[۲۴۳].
  • این آیه به صراحت بر دو مفهوم اساسی تأکید مى‌کند: نخست اینکه فقط خدا ولی است و جایز نیست که انسان غیر او را به عنوان ولی برگزیند. دیگر آنکه، حُکمِ هر چه انسان‌ها در آن اختلاف مى‌کنند، در دست خداست؛ بنابراین فقط خدا ولی و حاکم است و احدی غیر از او نمى‌تواند ولایت امور مردم را به دست گیرد یا بر آنان حکومت کند و نیز حکومت و ولایت خدا، منحصر در برخی عرصه‌های حیات نیست، بلکه شامل هر آنچه بشر در آن اختلاف مى‌کند، مى‌گردد. با توجه به اینکه افعال ارادی بشر است که اختلاف پذیر است، بشر در افعال ارادی اختلاف مى‌کند؛ افعالی که بر اساس عوامل و ملاک‌هایی که ارادۀ او را جهت مى‌دهد، برمى‌گزیند. از این رو افعال ارادی همان اموری است که انسان‌ها به سبب تفاوت گرایش‌ها، نیازها، مسلک‌ها و دیگر عوامل تأثیر گذار، در آن اختلاف مى‌کنند.
  • اگر دو آیه دیگر از سوره شریفه "مائده" را به این دو آیه ضمیمه نماییم، تصویر امامتِ قرآنی کامل مى‌گردد. خدای باری‌ تعالی مى‌فرماید: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ[۲۴۴].
  • این دو آیه به صراحت تأکید مى‌کند که ولایت خدا و رسول او و آنان که ایمان آورده‌اند گروه خاصی از مؤمنین، ولایتی مطلق بوده و محدود به هیچ مجال و موضوعی نیست. و نیز مى‌فرماید: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۲۴۵].
  • در این جا خداوند متعال، امامت را به نحو مطلق - بدون هیچ قیدی - و دربردارندۀ هر آنچه ممکن است مردم در آن امامی داشته باشند جعل فرموده است؛ بنابراین معنای آیه چنین است: من تو را در هر آنچه ممکن است بشر در آن امام داشته باشد، امام مردم قرار دادم. لذا امامت صرفاً به امامت در دنیا یا آخرت، امور اجتماعی یا فردی و یا هر امری غیر از این محدود نمى‌شود.
  • خداوند متعال در آیهای دیگر مى‌فرماید: إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ[۲۴۶].
  • این آیه رسول خداa را مورد خطاب قرار مى‌دهد؛ یعنی تو [ای رسول] باید در هر چه مردم به حکمی نیاز دارند، حُکم کنی؛ این دستور نیز مطلق است و به هیچ امر مشخص و مخصوصی مقید نشده است؛ در نتیجه رسول خداa در هر مسئلهای که برای مردم پیشآید بر ایشان حُکم مى‌راند.
  • در آیه دیگری مى‌خوانیم: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۲۴۷].
  • در این آیه کریمه نیز امر "اطاعت کنید" مطلق است؛ یعنی در هر چه ایشانامر مى‌کنند، اطاعتشان کنید و این اطاعت نیز به هیچ مرزی، محدود و محصور نشده است. بنابراین اطاعتی که ما بدان مأمور شدهایم، شامل هر آنچه امکان امر و نهی در آن وجود دارد، مى‌شود.
  • شایان ذکر است که اهتمام قرآن کریم به مسئلۀ امامت کمتر از توحید نیست و چه بسا آیات موجود در این باب کمتر از آیات توحید نباشد؛ بلکه در موارد بسیاری مى‌بینیم که قرآن کریم پس از ذکر توحید، از امامت و رهبری الهی سخن گفته است: إِنَّ اللَّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً * انظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَكَفَى بِهِ إِثْمًا مُّبِينًا * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ هَؤُلاء أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُواْ سَبِيلاً * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا * أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لاَّ يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا * أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا * فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَّن صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا * إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا * وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِيلاً * إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعِيدًا * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا * فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاؤُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُل لَّهُمْ فِي أَنفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِيغًا * وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا * فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا * وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا * وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا * وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا * وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا[۲۴۸].
  • در این آیات، قرآن کریم ابتدا به مفهوم توحید و سپس به موضوع امامت پرداخته است که تأکیدی است بر اینکه توحید الهی در مرحله عمل، جز از رهگذر امامت و رهبری الهی تحقق نمى‌یابد.
  • همچنین در قرآن کریم آیات بسیاری را مى‌یابیم که در آنها بر مضمون، حدود، واجبات و اهداف امامت تأکید شده است. برای نمونه در سوره "حدید" مى‌خوانیم: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۲۴۹].
  • بنا بر این آیه شریفه، هدف از رسالت و امامت انبیای الهی(ع)، قیام مردم به قسط و عدالت است و خداوند ابزار آن را نیز که کتاب و قوه عصمت (میزان) است در اختیار رهبران الهی قرار داده است، در نتیجه آنان در همه اموری که به قیام مردم برای عدل مربوط است، سمت امامت و پیشوایی دارند؛ زیرا به همین منظور مأموریت یافتهاند و فرستاده شده‌اند.
  • تمام آیاتی که بر اطاعت از خدا، رسول خداa و سایر رسولان(ع) تأکید مى‌کنند، نیز اطلاق دارند و شامل همه امور دنیوی و اخروی مى‌شوند. حق تعالی مى‌فرماید: أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ[۲۵۰].
  • همچنین از زبان انبیاء و رسولان، که با امت‌های خویش سخن مى‌گفتند، مى‌فرماید: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ[۲۵۱].
  • هیچ آیه‌ای که اطاعت از انبیاء را فقط در امور اخروی یا امور پس از قبر و یا عبادات منحصر کند، وجود ندارد. در اینجا نیز کلمه أطيعوني (از من اطاعت کنید) مطلق است و همه امور دین و دنیا را در بر مى‌گیرد.
  • خدا از زبان پیامبرش حضرت صالحS مى‌گوید: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ * الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ[۲۵۲].
  • معنا و مفهوم سخن حضرت صالحS در این آیه، چنین است: همانا من نزد شما آمدهام تا جایگزین رهبران و حاکمان فاسد باشم و شما را در این زندگانی، رهبری کنم و زمام امور شما را به دست بگیرم و شما را از اطاعت مستکبران و مفسدان باز دارم.
  • بنابراین امامت بر اساس مفهوم قرآنی آن عبارت است از: ریاست عامه در امور دنیا و دین، و یا چنانکه پیش از این گفتیم امامت یعنی: رهبری انسان در افعال اختیاری او به سوی کمال مقصود [۲۵۳].

امامت و حقیقت توحید

آیات عبادت

آیات امر

آیات حکم

آیات ملک

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  2. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  3. «و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.
  4. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  5. «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینش‌اند) به آن ایمان دارند و از دسته‌ها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ» سوره هود، آیه ۱۷.
  6. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  7. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷، «امامت».
  8. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷، «امامت».
  9. لسان العرب، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۵، «امم».
  10. مفردات، ص۸۷، «ام».
  11. المنجد، ص۱۷، «ام».
  12. المنجد، ص۱۷، «ام»؛ لسان العرب، ج۱، ص۲۱۲.
  13. التحقیق، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷، «أمّ».
  14. شرح المواقف الایجی، ج۸، ص۳۴۵؛ شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ التعریفات، ص۱۶.
  15. مقدمه ابن خلدون، ص۱۹۱؛ الاحکام السلطانیه، ص۵؛ النکت الاعتقادیه، ص۳۹.
  16. تلخیص المحصل، ص۴۲۶؛ الالفین، ص۱۲؛ قواعد المرام، ص۱۷۴.
  17. تلخیص المحصل، ص۴۵۷.
  18. شیعه در اسلام، ص۱۰۹-۱۲۴، مجموعه آثار، ج۴، ص۸۴۱-۸۵۴، «امامت».
  19. الاحکام السلطانیه، ص۵؛ شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ شرح المواقف الایجی، ج۸، ص۳۴۵.
  20. الحاشیة علی الهیات، ص۱۷۹؛ انیس الموحدین، ص۱۳۷.
  21. دلائل‌الصدق، ج۲، ص۸؛ انیس‌الموحدین، ص۱۳۸.
  22. اصول مدیریت، ص۲۰۰.
  23. جامع البیان، مج ۱، ج۱، ص۷۳۶-۷۳۷؛ مج ۹، ج۱۵، ص۱۵۹؛ التبیان، ج۶، ص۵۰۴؛ التفسیرالکبیر، ج۲، ص۴۴.
  24. مجموعه آثار، ج۴، ص۸۴۲، «امامت».
  25. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  26. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  27. «برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  28. «و زمامدارانی که از شمایند» سوره نساء، آیه ۵۹.
  29. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
  30. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  31. «و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
  32. «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  33. «مردان و زنان منافق، همگون یکدیگرند که به کار ناپسند فرمان می‌دهند و از کار شایسته باز می‌دارند! و (در بخشش) ناخن خشکی می‌ورزند، خداوند را فراموش کرده‌اند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بی‌گمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.
  34. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  35. «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
  36. أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لَا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا * أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا «آیا ایشان را بهره‌ای از فرمانروایی است؟ که در آن صورت سر سوزنی به کسی (چیزی) نمی‌دهند * یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟» سوره نساء، آیه ۵۳-۵۴.
  37. «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  38. «پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستاده‌ایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره تغابن، آیه ۸.
  39. نورالثقلین، ج۵، ص۳۴۱.
  40. «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.
  41. نورالثقلین، ج۵، ص۳۱۶-۳۱۷.
  42. «و ما برای آنان این گفتار را به هم پیوستیم باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۵۱.
  43. الکافی، ج۱، ص۴۱۵؛ بصائر الدرجات، ص۵۱۵.
  44. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  45. «و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.
  46. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.
  47. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  48. «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینش‌اند) به آن ایمان دارند و از دسته‌ها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ» سوره هود، آیه ۱۷.
  49. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  50. زیرا وقتی برگزیده شد که خداوندبه اوفرزندانی داد ومی دانیم فرزند دارشدن او در سن پیری وپس ازناامیدی بود قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ «گفتند: مهراس! ما تو را به پسری دانا نوید می‌دهیم» سوره حجر، آیه ۵۳. قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ «گفت: آیا مرا نوید می‌دهید با آنکه به سالمندی رسیده‌ام؟ پس به چه نوید می‌دهید؟» سوره حجر، آیه ۵۴. افزون برآن این مقام امامت پس از آزمونهای سخت وذ بح اسماعیل إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ «بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۶. داده شد و از مجموع آیات: وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ «و آنان را از مهمانان ابراهیم آگاه کن» سوره حجر، آیه ۵۱. إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ «هنگامی که بر او وارد شدند و درودی گفتند (ابراهیم) گفت: ما از شما هراسانیم» سوره حجر، آیه ۵۲. قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ «گفتند: مهراس! ما تو را به پسری دانا نوید می‌دهیم» سوره حجر، آیه ۵۳. قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ «گفت: آیا مرا نوید می‌دهید با آنکه به سالمندی رسیده‌ام؟ پس به چه نوید می‌دهید؟» سوره حجر، آیه ۵۴. قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ «گفتند: ما به تو نویدی راستین می‌دهیم و از ناامیدان مباش» سوره حجر، آیه ۵۵. و آیات: وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹. فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ «و چون دید که دستشان به سوی آن دراز نمی‌شود؛ آنان را ناآشنا یافت و از ایشان هراسی در دل نهاد؛ گفتند: مهراس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم» سوره هود، آیه ۷۰. وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱. قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ «گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!» سوره هود، آیه ۷۲. قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳. وآیات: وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا «و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱. إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا «هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ به کار تو می‌آید؟» سوره مریم، آیه ۴۲. يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا «ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم» سوره مریم، آیه ۴۳. يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا «ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است» سوره مریم، آیه ۴۴. يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا «ای پدر! من می‌هراسم که عذابی از (خداوند) بخشنده به تو رسد آنگاه دوست شیطان گردی» سوره مریم، آیه ۴۵. قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا «گفت: ای ابراهیم! آیا تو از خدایان من روی می‌گردانی؟ اگر دست نکشی تو را با سنگ خواهم راند و از من چند گاهی دور شو» سوره مریم، آیه ۴۶. قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا «گفت: درود بر تو، از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست که او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷. وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا «و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید کناره می‌جویم و پروردگارم را می‌خوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم» سوره مریم، آیه ۴۸. فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا «پس چون از آنان و آنچه به جای خداوند می‌پرستیدند کناره گرفت، اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بدو بخشیدیم و همه را پیامبر کردیم» سوره مریم، آیه ۴۹. استفاده می‌شود پیش از تولد اسماعیل واسحاق به نبوت نایل شده و معلوم می‌شود مقام امامت اوغیر از مقام نبوت و رتبه متفاوتی است
  51. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  52. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
  53. مجمع‌البیان، ج۷، ص۳۲۹؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۸؛ کنزالدقائق، ج۱۰، ص۷۳.
  54. «با پیشگامان کفر کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.
  55. «و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند» سوره توبه، آیه ۱۲.
  56. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد و در این جهان، لعنتی بدرقه آنان کردیم و در روز رستخیز، آنان از زشت چهرگانند» سوره قصص، آیه ۴۱-۴۲.
  57. الکافی، ج۱، ص۲۱۶.
  58. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  59. المیزان، ج۱۳، ص۱۶۶؛ نمونه، ج۱۲، ص۲۰۱-۲۰۳.
  60. المیزان، ج۱، ص۲۷۳؛ ج۱۳، ص۱۷۰-۱۷۱.
  61. «فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  62. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  63. «برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  64. «و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  65. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
  66. روض‌الجنان، ج۱۵، ص۱۳۷؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۸.
  67. نمونه، ج۱۶، ص۹۰-۹۱.
  68. روض الجنان، ج۱۵، ص۱۳۷.
  69. المیزان، ج۱۶، ص۳۸.
  70. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  71. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  72. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم * و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۲-۷۳.
  73. «و چون به برنایی خویش رسید بدو (نیروی) داوری و دانش بخشیدیم» سوره یوسف، آیه ۲۲.
  74. «و به لوط داوری و دانشی دادیم» سوره انبیاء، آیه ۷۴.
  75. «و چون به برنایی خویش رسید و استواری یافت بدو (نیروی) داوری و دانشی بخشیدیم» سوره قصص، آیه ۱۴.
  76. «و به هر یک داوری و دانشی دادیم» سوره انبیاء، آیه ۷۹.
  77. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.
  78. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.».. سوره احزاب، آیه ۶.
  79. الرسائل العشر، ص۱۱۱-۱۱۴.
  80. «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  81. المیزان، ج۲، ص۲۸۷.
  82. «ما از او به پادشاهی سزاوارتریم» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  83. الرسائل العشر، ص۱۱۲.
  84. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  85. المیزان، ج۱، ص۲۶۷-۲۶۸.
  86. الرسائل العشر، ص۱۱۳؛ امام‌شناسی، ج۱، ص۱۳۰.
  87. التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۹۱.
  88. «و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
  89. الرسائل العشر، ص۱۱۲-۱۱۳.
  90. المیزان، ج۱، ص۲۷۲.
  91. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  92. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  93. المیزان، ج۶، ص۴۶-۴۸-۵۰.
  94. «امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  95. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  96. «تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
  97. المیزان، ج۱۳، ص۱۶۵-۱۶۶.
  98. الکافی، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲.
  99. نورالثقلین، ج۵، ص۶۱۹-۶۴۲.
  100. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  101. پیام قرآن، ج۹، ص۴۹-۵۱.
  102. نورالثقلین، ج۲، ص۲۸۰-۲۸۱.
  103. الکافی، ج۱، ص۱۷۸-۱۷۹.
  104. الکافی، ج۱، ص۱۷۹، ۱۸۰.
  105. کمال الدین، ص۲۰۰-۲۰۳.
  106. الکافی، ج۱، ص۱۸۸-۱۸۹.
  107. الحاشیة علی الهیات، ص۱۷۹-۱۸۰؛ تلخیص المحصل، ص۴۲۴-۴۲۷؛ الفین، ص۸۸-۸۹، ۱۱۳-۱۱۷، ۲۱-۲۴، ۳۷، ۵۳-۵۴.
  108. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.
  109. المیزان، ج۶، ص۵۳-۵۵.
  110. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  111. الغدیر، ج۱، ص۲۳۰ ۲۳۸؛ الکاشف، ج۳، ص۱۳؛ نمونه، ج۴، ص۲۶۴.
  112. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  113. کتاب سلیم بن قیس، ص۱۷۷-۱۷۸، ۲۰۶-۲۰۹؛ الاحتجاج، ج۱، ص۱۶۲-۱۷۰، ۵۹۳-۵۹۴؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۸۴-۳۰۴.
  114. المیزان، ج۴، ص۴۰۱، ۴۰۹، ۴۱۲.
  115. نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۹-۵۰۸.
  116. «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.
  117. مجمع‌البیان، ج۷،ص۲۳۹۲۴۰؛ روض‌الجنان، ج۱۴، ص۱۷۰-۱۷۴؛ نورالثقلین، ج۳، ص۶۱۸-۶۲۰.
  118. «برآنند که نور خداوند را با دهان‌هاشان خاموش گردانند و خداوند جز این نمی‌خواهد که نورش را کمال بخشد هر چند کافران نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۲.
  119. «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.
  120. مجمع البیان، ج۵، ص۳۸؛ نورالثقلین، ج۵، ص۳۱۶-۳۱۷؛ روض الجنان، ج۹، ص۲۲۶.
  121. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  122. مجمع البیان، ج۷، ص۱۰۶-۱۰۷؛ روض‌الجنان، ج۱۳، ص۲۸۸؛ پیام قرآن، ج۹، ص۴۲۱-۴۲۵.
  123. روض الجنان، ج۱۵، ص۹۴-۹۵.
  124. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  125. روض الجنان، ج۲، ص۹۴؛ نورالثقلین، ج۴، ص۱۱۰۱۱۱؛ المیزان، ج۱۶، ص۱۴-۱۵.
  126. بیان السعاده، ج۲، ص۳۱.
  127. کتاب‌البیع، ج۲، ص۶۲۰-۶۲۲، ۶۳۹؛ ولایت فقیه، ص۲۴-۲۵، ۹۶-۹۹.
  128. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  129. «و چون شکیب ورزیدند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  130. نمونه، ج۱۷، ص۱۶۶.
  131. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  132. «و چون به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  133. نمونه، ج۱۷، ص۱۶۶.
  134. «و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.
  135. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  136. المیزان، ج۱، ص۲۷۳.
  137. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  138. المیزان، ج۱، ص۲۶۸.
  139. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  140. «و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  141. المیزان، ج۱۴، ص۳۰۴-۳۰۵.
  142. الکافی، ج۱، ص۱۷۵.
  143. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  144. «آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  145. المیزان، ج۱، ص۲۷۲-۲۷۵.
  146. نورالثقلین، ج۲، ص۳۰۳-۳۰۴؛ المیزان، ج۱۰، ص۵۶-۵۸.
  147. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  148. «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینش‌اند) به آن ایمان دارند و از دسته‌ها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ» سوره هود، آیه ۱۷.
  149. «و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود و این کتابی است راست‌شمارنده (ی کتاب موسی) به زبان عربی، تا به ستمگران بیم دهد و نیکوکاران را نوید است» سوره احقاف، آیه ۱۲.
  150. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  151. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  152. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید؛ جز (این» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  153. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  154. «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم؛» سوره احزاب، آیه ۴۵.
  155. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای» سوره مائده، آیه ۳.
  156. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  157. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  158. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  159. «و بهدین‌تر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵.
  160. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند (با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۸-۹.
  161. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  162. «پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  163. التفسیر الکبیر، ج۴، ص۳۶-۳۷، ج۱۰، ص۱۴۴.
  164. المیزان، ج۱، ص۲۷۴.
  165. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  166. المیزان، ج۹، ص۴۰۲.
  167. التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۲۲۱؛ پیام قرآن، ج۹، ص۵۰؛ حق الیقین، ص۵۴-۵۵.
  168. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  169. المیزان، ج۴، ص۳۸۹-۳۹۱؛ حق‌الیقین، ص۴۰.
  170. التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ التفسیر المنار، ج۵، ص۲۰۳.
  171. المیزان، ج۴، ص۳۹۲-۳۹۳.
  172. «خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  173. «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند» سوره نساء، آیه ۸۳.
  174. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  175. المیزان، ج۵، ص۲۲؛ ج۴، ص۳۸۷-۳۹۱.
  176. روض‌الجنان، ج۶، ص۳۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۷-۳۹۱؛ ج۵، ص۲۳-۲۴.
  177. «و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  178. المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹، ۲۸۵.
  179. «و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  180. «و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.
  181. المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹، ۲۸۵.
  182. المیزان، ج۱۲، ص۲۸۵؛ پیام قرآن، ج۹، ص۱۱۴.
  183. روض‌الجنان، ج۱۳، ص۲۰۹.
  184. «و استواران در دانش»... سوره آل عمران، آیه ۷.
  185. الکافی، ج۱، ص۲۱۳؛ نورالثقلین، ج۱، ص۳۱۵-۳۱۸.
  186. «و کسی که دانش کتاب نزد اوست» سوره رعد، آیه ۴۳.
  187. مجمع‌البیان، ج۶، ص۴۶۲؛ نورالثقلین، ج۲، ص۵۲۱-۵۲۴؛ المیزان، ج۱۱، ص۳۸۷-۳۸۹.
  188. «اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.
  189. الکافی، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۴؛ مجمع‌البیان، ۸، ص۴۵۱؛ المیزان، ج۱۶، ص۱۴۲.
  190. الکافی، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۹۲.
  191. الکافی، ج۱، ص۱۷۶، ۲۷۰، ۲۲۳، ۲۳۱، ۲۳۸-۲۴۲.
  192. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  193. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  194. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  195. «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  196. ر. ک: المیزان ذیل آیات یادشده و ترجمه قرآن بر اساس تفسیر المیزان، ص ۱۹. مرکز فرهنگ قرآن، ۱۳۸۷ ش.
  197. «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  198. «گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.
  199. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  200. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  201. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  202. «بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند و نیز این پیامبر و مؤمنان؛ و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۸.
  203. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  204. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  205. «و برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  206. المیزان، ج۱، ص۲۷۲-۲۷۵؛ ج۱۴، ص۳۰۴-۳۰۵.
  207. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها وحی کردیم.».. سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  208. المیزان، ج۱۴، ص۳۰۵.
  209. منشور جاوید، ج۵، ص۲۴۱.
  210. پیام قرآن، ج۹، ص۳۰.
  211. نمونه، ج۱۳، ص۴۵۵.
  212. الکافی، ج۱، ص۲۰۰.
  213. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ج۴.
  214. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  215. «یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟» سوره نساء، آیه ۵۴.
  216. «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمر» سوره شوری، آیه ۲۳.
  217. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  218. «و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  219. «و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.
  220. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  221. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای» سوره مائده، آیه ۳.
  222. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  223. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  224. ابی بصیر از امام باقرS روایت کرده درباره آیه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹. منظور از «أُولِی الْأَمْرِ» ائمه معصومین ازفرزندان علیS و فاطمه می‌باشد. ". (نورالثقلین ج ۱ ص ۴۹۹.).
  225. «یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟» سوره نساء، آیه ۵۴.
  226. «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمر» سوره شوری، آیه ۲۳.
  227. زراره از عبدالله بن عجلان از امام باقر روایت کرده است که منظور از قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمر» سوره شوری، آیه ۲۳. أئمه معصومین می‌باشد؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۴، ص: ۵۷۳.
  228. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  229. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  230. کافی ج ۱، ص ۲۵۷.
  231. «و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  232. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص: ۴۶۳. عبدالله عجلان ازامام باقر «ع» روایت کرده است درباره آیه فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ «و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳. را پیامبرa فرمود منظور از «الذکر» من و ائمه(ع) می‌باشد؛ نور الثقلین ج ۳ ص ۵۵.
  233. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  234. ر. ک: تفسیر نور الثقلین ج ۱ ص ۶۵۵.
  235. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای» سوره مائده، آیه ۳.
  236. درتفسیر علی ابن ابراهیم درباره آیه: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای» سوره مائده، آیه ۳. آمده است که این آیه به هنگام نزول ولایت امیرالمؤمنین علی ع) نازل شده است (تفسیر نور الثقلین ج ۱ ص ۵۸۷.)
  237. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  238. ترجمه تفسیر المیزان ج ۱۶، ص ۱۷
  239. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  240. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  241. «پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر مى‌‌شناسد» سوره نجم، آیه ۳۲.
  242. «بلکه تنها خداست که هرکه را بخواهد به نیکی ستایش مى‌‌کند» سوره نساء، آیه ۴۹.
  243. «آیا آنها غیر از خدا را ولىّ خود برگزیدند؟! در حالى که “ولىّ” فقط خداوند است و اوست که مردگان را زنده مى‌‌کند، و اوست که بر هر چیزى تواناست * در هر چیز اختلاف کنید، حکم آن با خداست، این است خداوند، پروردگار من، بر او توکل کرده‌ام و به سوى او بازمى‌‌گردم» سوره شوری، آیه ۹-۱۰.
  244. «سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند؛ همان‌ها که نماز را برپا مى‌‌دارند، و در حال رکوع، زکات مى‌‌دهند و کسانى که ولایت خدا و پیامبر او و این مؤمنان را بپذیرند، [حزب خدایند و] حزب خدا پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۵-۵۶.
  245. «[به خاطر آورید] هنگامى‌ که خداوند، ابراهیم را با آزمایش‌های گوناگون آزمود و او به خوبى از عهده این آزمایش‌ها برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم! ابراهیم گفت: از دودمان من [نیز امامانى قرار بده!]، خداوند فرمود: پیمان من، به ستمکاران نمى‌‌رسد! [و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقام‌اند]» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  246. «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا به آن‌چه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنى» سوره نساء، آیه ۱۰۵.
  247. «اى کسانى که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را» سوره نساء، آیه ۵۹.
  248. «خداوند [هرگز] شرک را نمى‌‌بخشد و پایین‌تر از آن را براى هر کس بخواهد [و شایسته بداند] مى‌‌بخشد. و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است. آیا ندیدى کسانى را که خودستایى مى‌‌کنند؟! بلکه تنها خداست که هر کس را بخواهد، ستایش مى‌‌کند و کمترین ستمى‌ به آنها نخواهد شد. ببین چگونه بر خدا دروغ مى‌‌بندند! و همین گناه آشکار، آنان را بس است. آیا ندیدى کسانى را که بهره‌اى از کتاب [خدا] به آنان داده شده، [با این حال]، به “جبت” و “طاغوت” ایمان مى‌‌آورند، و دربارۀ کافران مى‌‌گویند: “آنها، از کسانى که ایمان آورده‌اند، هدایت‌یافته‌ترند”؟! آنها کسانى هستند که خداوند، ایشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، یاورى براى او نخواهی یافت. آیا آنها سهمى‌ در فرمانروایی و حکومت دارند؟ اگر چنین بود، [هر آینه همه چیز را در انحصار خود مى‌‌گرفتند،] و کمترین حق را به مردم نمى‌‌دادند. یا اینکه نسبت به مردم [=پیامبر و خاندانش‌]، و بر آن‌چه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مى‌‌ورزند؟ ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمى‌ در اختیار آنها قرار دادیم. ولى جمعى از آنها به آن ایمان آوردند و جمعى راه [مردم را] بر آن بستند که شعله فروزانِ آتش دوزخ، براى آنها کافى است! کسانى که به آیات ما کافر شدند، به زودى آنها را در آتشى وارد مى‌‌کنیم که هر گاه پوست‌هاى تنشان [در آن] بریان گردد، پوست‌هاى دیگرى به جاى آن قرار مى‌‌دهیم، تا کیفر [الهى] را بچشند. خداوند، توانا و حکیم است. و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، به زودى آنها را در باغ‌هایى از بهشت وارد مى‌‌کنیم که نهرها از زیر درختانش جارى است، همیشه در آن خواهند ماند و همسرانى پاکیزه براى آنها خواهد بود و آنان را در سایه‌هاى گسترده جاى مى‌‌دهیم. خداوند به شما فرمان مى‌‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى‌ که میان مردم داورى مى‌‌کنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى‌‌دهد! خداوند، شنوا و بیناست. اى کسانى که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر را، و هر گاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داورى بطلبید] اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، این [کار] براى شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است. آیا ندیدى کسانى را که ادّعا مى‌‌کنند به آن‌چه [از کتاب‌هاى آسمانى که] بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آورده‌اند، در حالى که مى‌‌خواهند براى داورى نزد طاغوت و حکام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. امّا شیطان مى‌‌خواهد آنان را گمراه کند، و به بیراهه‌هاى دوردستى بیفکند. و هنگامى‌ که به آنها گفته شود: به سوى آن‌چه خداوند نازل کرده، و به سوى پیامبر بیایید، منافقان را مى‌‌بینى که [از قبول دعوت] تو، اعراض مى‌‌کنند! پس چگونه وقتى به خاطر اعمالشان، گرفتار مصیبتى مى‌‌شوند، به سراغ تو مى‌‌آیند، سوگند یاد مى‌‌کنند که منظورِ [ما از بردنِ داورى نزد دیگران]، جز نیکى کردن و توافق [میان طرفین نزاع،] نبوده است؟! آنها کسانى هستند که خدا، آن‌چه را در دل دارند، مى‌‌داند. از آنان روی گردان، و آنها را اندرز ده، و با بیانى رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما. ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر براى اینکه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامى‌ که به خود ستم کردند [و فرمان‌هاى خدا را زیر پا گذاردند]، به نزد تو آیند و از خدا طلب آمرزش کنند و پیامبر هم براى آنها استغفار کند خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت. به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند و کاملاً تسلیم باشند. اگر [همانند بعضى از امت‌هاى پیشین،] به آنان دستور مى‌‌دادیم: یکدیگر را به قتل برسانید، و یا از وطن و خانه خود، بیرون روید، تنها عده کمى‌ از آنها عمل مى‌‌کردند و اگر اندرزهایى را که به آنان داده مى‌‌شد انجام مى‌‌دادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقویت ایمان آنها مى‌‌شد. و در این صورت، پاداش بزرگى از ناحیه خود به آنها مى‌‌دادیم. و آنان را به راه راست، هدایت مى‌‌کردیم. و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، [در روز رستاخیز] هم‌نشین کسانى از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده و اینان نیک هم‌نشینان و رفیقانى هستند» سوره نساء، آیه ۴۸-۶۹.
  249. «به راستى که رسولانمان را با دلایلی روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدل رفتار کنند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  250. «خدا و رسول را اطاعت کنید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
  251. «پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید» سوره شعراء، آیه ۱۵۰.
  252. «پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید، و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید، همان‌ها که در زمین فساد کرده و اصلاح نمى‌‌کنند» سوره شعراء، آیه ۱۵۰-۱۵۲.
  253. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۱۴-۲۲