علائم متصل و نزدیک به ظهور امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
علائم متصل و نزدیک به ظهور امام مهدی چیستند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی |
مدخل اصلی | نشانههای نزدیک ظهور |
تعداد پاسخ | ۵ پاسخ |
علائم متصل، نشانههایی هستند که فاصله آنها با ظهور کم است. برخی از آنها عبارتند از: پنج نشانه حتمی ظهور به اضافه برخی نشانههای دیگر مثل جاری شدن فرات شهر کوفه، کشته شدن حسنی، خرابی شام و ظهور پرچمهای سهگانه در آن، خروج شصت دروغگوی مدعی نبوت، ترسی که همه عراق را میگیرد و....
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
پاسخ جامع اجمالی
چیستی علائم متصل
- مراد از علایم متصل علایمی است که نزدیک به ظهور و همراه با آن تحقق مییابند، به گونهای که فاصلۀ زمانی زیادی بین آنها و ظهور نیست و پیدایش این علایم به معنای قریب الوقوع بودن ظهور است.[۱] از پدیدار شدن نخستین نشانۀ متصل، تا ظهور مهدی (ع) نشانهها همچون حلقههای زنجیر، بدون فاصله پیدرپی میآیند، چنانکه در روایتی، محمد بن صامت از امام صادق (ع) پس از آنکه برخی نشانهها را امام بیان کرده بودند، پرسید: فدایت شوم، میترسم این امر (تحقق نشانههای ظهور مهدی (ع) به طول انجامد. امام (ع) فرمود[۲]: «نه، محققا همچون مهرههای تسبیح، یکی پس از دیگری میآید».[۳]
نشانه ها و حوادث هنگام ظهور
- برخی از این علائم عبارتند از: جاری شدن فرات در شهر کوفه، خسفی(فرو رفتن) در مشرق و خسفی(فرو رفتن) در مغرب و خسفی(فرو رفتن) در جزیرة العرب، خسوف ماه در شب چهاردهم رجب و ظاهر شدن مردی در زیر آسمان، آشکار شدن صورت و دستی از آسمان.[۴] خروج سفیانی، کشته شدن حسنی، فرو رفتن سرزمین بیداء، طلوع خورشید از مغرب، قتل نفس زکیه در بیرون کوفه با هفتاد تن از صالحان، بریده شدن سر مردی هاشمی بین رکن و مقام، خروج یمانی، ظهور مغربی در مصر و تسلط او بر شامات، طلوع ستارهای در مشرق که مانند ماه نور دهد و سپس هلالیشکل شود، کشته شدن فرمانروای مصر به دست مصریان، خرابی شام و ظهور پرچمهای سهگانه در آن، ورود پرچمهای قیس و عرب به مصر و پرچمهای کنده به خراسان، ورود لشکری از سمت مغرب تا آستانه حیره، خروج شصت دروغگوی مدعی نبوت، خروج دوازده نفر از فرزندان ابوطالب که ادعای امامت دارند، ساخته شدن پلی در بغداد نزدیکی کرخ، بادی سیاه و زلزلهای در بغداد، ترسی که همه مردم عراق را فراگیرد، مرگی وحشتناک در عراق، و ... .[۵]
روایات
- برخی از روایاتی که در آن از نشانههای نزدیک به ظهور حضرت ولیعصر (ع) سخن گفته شده است عبارتند از:[۶]
- امیر المؤمنین (ع) فرمود:[۷] «قبل از قیام قائم (ع) ملخ سرخ که به رنگ خون است، در دو وقت از سال ظاهر خواهد شد؛ یکی، هنگام ظهور و دیگر هم، در غیر آن.»[۸]
- امام صادق (ع) فرمود: [۹] «در سال فتح فرات شکافته شود تا اینکه آب داخل کوچههای کوفه گردد.»[۱۰] و ... .[۱۱]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله خراسانی؛ | تصویر = 151949.jpg | پاسخدهنده = محمد جواد خراسانی | پاسخ = آیتالله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در اینباره گفته است:
«چون مبدء سال محرم است و از محرم تا محرم دیگر یک سال محسوب میشود، پس تمام مابین دو محرم که در این بین ظهور میکند سال ظهور خواهد بود یعنی سالی که در آن سال ظاهر میشود. حوادثی که از این محرم تا محرم دیگر اتفاق میافتد، بعضی پیش از ظهور است، پس آنها علامت این است که پشت سر این حوادث ظاهر خواهد شد و بعضی مقارن ظهور تا قیام است و اینها علامت این است که او ظاهر شده، سپس بدان که این حوادث که در آن سال واقع میشود چه پیش از ظهور و چه در وقت ظهور بعضی از آنها فتنه و جنگهایی است که واقع میشود و رایاتی است که بلند میشود و بعضی آیات سماوی و ارضی است.
اما آنچه پیش از ظهور واقع میشود:
- جاری شدن فرات در شهر کوفه: از حضرت صادق (ع) فرمود: «"عَامَ أَوْ سَنَةَ اَلْفَتْحِ يَنْشَقُّ اَلْفُرَاتُ حَتَّى يَدْخُلَ أَزِقَّةَ اَلْكُوفَةِ"» "در سال فتح فرات شکافته شود تا اینکه آب داخل کوچههای کوفه گردد"[۱۲]. و در "ارشاد" جزء علاماتی که شمرده فرموده: «"و ثبق في الفرات يدخل الماء أزقة الکوفة"» ثبق به معنی زیادی آب و سرعت جریان است، یعنی هرگاه آب فرات چنان زیاد شود و طغیان کند که داخل کوچههای کوفه گردد"[۱۳].
و در "اثبات الهداة" از ابن عباس از امیر المؤمنین (ع) فرمود: «"اذا فَتَقَ ثبق في الْفُرَاتِ فَبَلَغَ أَزِقَّةِ الکوفة فليتهيأ شيعتنا لِلِقَاءِ الْقَائِمِ"» "هرگاه زیادی آب شکافی در فرات ایجاد کرد، پس آب به کوچههای کوفه برسد شیعیان ما آماده ملاقات قائم (ع) شوند"[۱۴].
- زلزله و زلزله بزرگ در شام: در آن سال زلزله بسیار باشد و از جمله زلزله بزرگی در شام، امیر المؤمنین (ع) فرمود: "زلزلهای در شام خواهد شد که در او صد هزار هلاک شوند، خداوند، او را برای مؤمنین رحمت و برای کافرین عذاب قرار خواهد داد، وقوع این حادثه بعد از ورود بیرقهای زرد مصر خواهد بود"[۱۵]. "ملاحم و فتن" روایت کرده آن را از ابن مسعود از پیامبر (ص) و هم گفته سال بسیار سردی باشد[۱۶].
- ظهور خسف و قذف یعنی سنگباران شدن: خسف یعنی فرورفتن به زمین در آن سال بسیار خواهد بود. حضرت باقر (ع) در این آیه: ﴿قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ﴾[۱۷] "بگو او قادر است که بر شما بفرستد عذابی از بالای سر یا از پایتان". فرمود: "عذاب از زیر پا خسف است. سپس فرمود: این در اهل قبله است، یعنی این عذاب برای مسلمین است"[۱۸].
و نیز در آیه: ﴿وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ﴾[۱۹] "گرفته خواهند شد از مکانی نزدیک". فرمود: "یعنی از زیر قدمهایشان خسف خواهد شد"[۲۰].
و حضرت صادق (ع) در این آیه: ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ﴾[۲۱] "زود است به آنها بنمایانیم آیات خود را در آفاق و در نفس ایشان". فرمود: "آن خسف و مسخ و قذف است[۲۲]، یعنی سنگباران شدن". و حضرت رسول (ص) نیز فرمود: "منتظر باشید باد سرخ یا مسخ یا سنگ باران شدن را"[۲۳].
خسف بهطور کلی در بسیاری از نقاط خواهد بود ولی بعضی از نقاط بالخصوص اسم برده شده، بسیاری از آنها پیش از ظهور و بعضی مقارن ظهور یا بعد از آن است، اما همه را یکجا ذکر میکنم زیراکه همه از وقایع همان سال است، بهعلاوه ذکر همه در یکجا اوفق و انسب است.
- خسفی در مشرق و خسفی در مغرب و خسفی در جزیرة العرب: حضرت رسول (ص) در حکایت شب معراج بعد از ذکر فتنه و فسادها فرمود: "در آن هنگام سه خسف خواهد شد: خسفی در مشرق و خسفی در مغرب و خسفی در جزیرة العرب"[۲۴]. و از امیر المؤمنین (ع) نیز از آن حضرت (ص) آمده که فرمود: "پیش از ساعت ناچار است از ده چیز، از جمله این سه خسف را فرمود"[۲۵].
- خسف جابیه و قریه دیگر از قرای دمشق: حضرت باقر (ع) به جابر فرمود: "دست و پا حرکت مده تا علاماتی را که ذکر میکنم ببینی، از جمله خسف قریهای است از قرای شام که او را جابیه نامند"[۲۶].
و امیر المؤمنین (ع) فرمود: "وقتی که بیرقهای زرد با مادیونهای [مادیانهای] قرمز وارد شام شدند، منتظر خسفی باشید در قریهای از قرای شام که او را حرستا گویند، سپس منتظر فرزند جگرخوار یعنی سفیانی باشید"[۲۷].
اما در ضبط نام این قریه گویا دقت کامل نشده زیراکه نسخهها مختلف است، بعضی خرساء، و بعضی خرشاء، و بعضی حرستا، و بعضی خرسنا، و بعضی مرمرسی ضبط کردهاند و چون این حقیر را از قرای شامات اطلاعی نیست نمیتوانم بعضی را بر بعضی ترجیح دهم که کدام یک صحیح است، بلی در قاموس گفته: حرسی، بلدی است در باب دمشق.
- خسف یا خرابی در مسجد جامع دمشق: عمار یاسر گفت: "و خسفی واقع شود در طرف غربی مسجد دمشق". و نیز از عمار یاسر گفت: "دیوار مسجد دمشق خراب شود"[۲۸]. و حضرت باقر (ع) فرمود: "قسمتی از مسجد دمشق ساقط شود"[۲۹].
- خسفی در بلاد جبل: بلاد جبل، قم و قزوین و همدان و کردستان و کرمانشاه است. [[عبد الله بن سنان[[به حضرت صادق (ع) عرض کرد: "بلاد جبل کجاست که بر ما روایت شده که چون امر به شما برگردد، بعضی از آن خسف خواهد شد؟"
فرمود: "در بلاد جبل موضعی است که به او بحر گویند و به قم نامیده میشود او معدن شیعیان ماست"[۳۰]. یعنی آنجا خسف نخواهد شد.
- خسفی در بغداد: حضرت صادق (ع) فرمود: "پیش از قیام قائم (ع) از جهت زجر مردم از معاصی آتشی در آسمان ظاهر خواهد شد و سرخی که آسمان را بپوشاند و خسفی در بصره"[۳۱]. و حضرت رسول (ص) فرمود: "بین دجله و دجیل شهری بنا خواهد شد که خزینههای زمین به سوی او کشیده شود، خسف به آن شهر خواهد شد"[۳۲].
و در "غیبت نعمانی" از "کعب الاحبار" گفته: "و خسف مزوره و او بغداد است"[۳۳]. و در "ملاحم و فتن" ایضا از کعب الاحبار که گفت: "سپس خسف و سنگباران و زلزلهها خواهد بود در بغداد و او از همه زمینها سریعتر است در خرابی"[۳۴]. آنچه ظاهر میشود آن است که در بغداد خسفی خواهد شد، یعنی قسمتی از آن خسف خواهد شد نه اینکه همه بغداد خسف شود.
- خسفی در بصره و خرابی آن و خونریزی بسیار: در حدیث پیش که در خسف بغداد ذکر شد، حضرت صادق (ع) فرمود: "و خسفی در بصره و خونهایی که در وی ریخته شود و خانهها خراب شود و فنایی که در اهلش افتد"[۳۵]. در "ملاحم و فتن" از ابن عباس نقل کرده که گفت: "خسف بصره نزد هلال مصر است (أل السیف بفلان قطع منه)". پس ظاهر آن است که هلال مصر سقوط مصر باشد، چنانکه خواهد آمد در خروج مغربی و حمله او به مصر.
و ایضا از ابن عباس گفته: "بعد از خسف در بصره، طوفانی خواهد بود که هرکس از خسف نجات یافته از طوفان نجات نخواهد یافت"[۳۶]. ظاهر این است که این طوفان که بعد از خسف است همان غرقی است که به امر خود حضرت صاحب (ع) انجام خواهد گرفت و نیز پوشیده نماند چنانکه در بغداد گفته شد، مراد خسف بعضی از بصره است نه تمامی وی.
- خسف مناره بصره: در "اثبات الهداة" از حضرت صادق (ع) خسف مناره بصره را در حدیثی نقل کرده[۳۷].
- خسف بیداء: بیداء وادی است چهار فرسخ دور از مدینه در طریق مکه و دنباله او دراز است و مقصود از خسف بیداء آن است که لشکر سفیانی پس از قتل و غارت در مدینه در تعقیب حضرت مهدی (ع) به مکه حرکت میکنند و چون به این وادی برسند در آنجا همه لشکر به جز دو نفر یا سه نفر خسف خواهند شد، چنانکه تفصیلش خواهد آمد انشاء الله. و در بسیاری از اخبار ذکر خسف بیداء شده و در بسیاری جزء علائم خوانده شده، با اینکه این خسف در وقتی است که حضرت در مکه ظاهر شده، پس مقصود آن است که علامت قیام آن حضرت است، زیراکه قبل از قیام خواهد بود، یا مقصود علامت ظاهر بودن آن حضرت است، یعنی علامت آن است که او ظاهر شده و دیگر انتظار نباید کشید.
- خسف و زلزله و قذف در مصر: در "ملاحم و فتن" از سلیلی از ابن عباس: "در مصر سه خسف و شش زلزله و قذف از آسمان خواهد بود". و گفت: "علامت سفیانی نزد هلال (سقوط) مصر است"[۳۸].
- ظهور مسخ: از اموری که تقریبا حتمی الوقوع است ظهور مسخ است و آن این است که انسانی به صورت خوک یا میمون یا حیوان دیگر شود و ممکن است که در سالهای پیش از سال ظهور تحقق یابد، اما بیشتر مینماید که در سال ظهور خواهد بود. حضرت صادق (ع) در: ﴿عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾[۳۹] که مضمون آیه سوره فصلت و آیات دیگر است. یعنی: "به آنان عذاب ذلت و رسوایی خواهیم زد، در دین و آخرت" فرمود: "ای ابا بصیر چه خزی سختتر است از اینکه مرد در خانه خود و حجله خود باشد در میان برادران و عیال خود، ناگهان اهل او یقهها پاره کنند و صیحه بزنند، پس مردم بگویند چه خبر است؟ گفته شود: فلان الآن مسخ شد". عرض کرد: "آیا این پیش از قیام قائم خواهد بود یا بعد؟" فرمود: "پیش خواهد بود"[۴۰]
و نیز آن حضرت در تأویل این آیه: ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ﴾[۴۱] "زود است آیات خود را به ایشان بنمایانیم در آفاق و در نفس ایشان، تا ظاهر شود که قائم (ع) حق است". فرمود: "آیتی که در نفس ایشان است مسخ است، پس خواهند دید قدرت خدا را"[۴۲]. و حضرت موسی بن جعفر (ع) نیز در همین آیه فرمود: "یعنی مسخ در اعداء حق"[۴۳].
پیامبر (ص) نیز اشاره به مسخ فرموده: هم در حدیثی که در باد سرخ و در خسف گذشت و هم در حدیث دیگر فرمود: "در امت من خسف و مسخ و سنگباران خواهد بود. گفتند: یا رسول الله! اینها به سبب چیست؟ فرمود: به سبب اتخاذ ایشان آلات غنا و زنان آوازهخوان و آشامیدن شراب و مسکرات"[۴۴]. در باد سرخ گذشت از ابن عباس که علمای بغداد مسخ خواهند شد.
- بیست و چهار باران: چون احتمال میرود که در جمادی بعد از ظهور باشد، لهذا در فصل برگشتن مردگان برای نصرت قائم (ع) خواهد آمد. و همچنین سه ندا در رجب خواهد شد، احتمال میرود که در رجب پیش از ظهور باشد، اما احتمال قویتر آن است که در رجب بعد از ظهور و از حوادث سال اول ظهور باشد، به هر جهت در جزء نداهای آسمانی ذکر میشود تا همه یک جا باشد و همچنین کفی که از آسمان ظاهر شود این دو احتمال را دارد.
- فتنهها و جنگها در شرق و غرب: در آن سال فتنه و جنگ بسیار باشد، بعضی در همان سال شروع شود و بعضی از سال پیش ادامه دارد، حضرت صادق (ع) و حضرت موسی بن جعفر (ع) در آیه پیش: ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ...﴾ فرمود: "یعنی فتنهها در افاق زمین"[۴۵].
و نیز حضرت صادق (ع) فرمود: "آیات در آفاق، انتقاض آفاق است"[۴۶]. یعنی به هم خوردن و درهم و برهم شدن اوضاع، پس در این سال هرج و مرج و فتنه و آشوب شدت پیدا کند به طوری که همه را خوف شامل شود، چنانکه در خوف و جوع ذکر شد، جنگ و فتنه شرق و غرب را فراگیرد. چنانکه حضرت باقر (ع) فرمود: "اهل شرق اختلاف کنند و به هم درافتند و همچنین اهل غرب، بلکه اهل قبله نیز، پس مردم در زحمت و مشقت شدید افتند از آنچه به ایشان میرسد از خوف، پس همچنان بر این حال خواهند بود تا اینکه ندای آسمانی بلند شود"[۴۷].
و نیز فرمود: "ای جابر! در آن سال اختلاف بسیار است در هر زمین از ناحیه غرب[۴۸] (یا عرب)". بیش از همه در ناحیه عراق است. که حضرت صادق (ع) فرمود: "اهل عراق را خوفی شامل شود که ایشان را قرار نباشد"[۴۹].
امیر المؤمنین (ع) نیز به فتنه شرق و غرب اشاره فرموده، فرمود: "ایها الناس از من بپرسید پیش از آنکه فتنه شرقیه پای خود را بلند کند و در زیر پای خود لگدمال کند و فتنه غربیه نیز آتش خود را مشتعل سازد"[۵۰].
ظاهر آن است که مراد از فتنه شرقیه بیرقهایی است که از مشرق از طرف خراسان ظاهر میشود و مراد از فتنه غربیه فتنه مصر و شام است. سلمان فارسی نیز به این اشاره کرده در خطبه خود بعد از ذکر نفس زکیه، فرمود: "وعده مابین شما و وقوع این حادثه (قتل نفس زکیه) فتنهای است شرقیه و پس از آن شما را ندا خواهد کردند نداکنندهای از مغرب (سفیانی)، پس جواب ندهید او را، خدا به داد او نرسد"[۵۱].
و بالجمله در این سال فتنه و جنگ همه جایی است، الا اینکه از بعضی رایتها و خروجکنندگان بالخصوص اسم برده شده و بعضی از اینها بالخصوص تصریح به حتمی بودنش هم شده.
- ملخ سرخ در دو موقع: امیر المؤمنین (ع) فرمود: "در جلو قیام قائم (ع) ظاهر خواهد شد ملخ سرخ به رنگ خون در دو وقت از سال، یکی در موقع ظهور ملخ و یکی در غیر وقت"[۵۲].
- فساد خرما بر درخت: حضرت صادق (ع) فرمود: "پیشاپیش قائم (ع) خرما بر درخت فاسد میشود، پس شک نکنید در آن"[۵۳].
- جنگ و قتلی که منقطع نشود: بزنطی از حضرت رضا (ع) فرمود: "پیشاپیش این امر قتلی است بیوح. گفت: بیوح چیست؟ فرمود: دائم که سستی ندارد"[۵۴].
- شروع به جنگ از صفر تا صفر: "الزام الناصب" از کتاب عبد الله بن بشار: "هرگاه خداوند اراده کند که قائم آل محمد (ص) را ظاهر کند، ابتداء به جنگ شود از صفر تا صفر و این أوان خروج مهدی است"[۵۵]. "اثبات الهداة" نیز از همان کتاب نقل کرده.
- صورت و دستی در ماه پیدا شود در ماه رجب: حضرت صادق (ع) فرمود: "سالی که صیحه آسمان در او ظاهر شود پیش از آن آیتی خواهد بود در ماه رجب. داود بن سرحان گفت: آن آیت چیست؟ فرمود: صورتی پیدا خواهد شد در ماه و نزدیک به وی خواهد بود"[۵۶]. و در "غیبت نعمانی" فرمود: «وجه یطلع فی القمر و ید بارزة» صورتی در ماه طلوع کند و دستی آشکار"[۵۷].
- خسوف ماه در شب چهاردهم رجب و ظاهر شدن مردی در زیر آسمان: "اثبات الهداة" از ام سعید احمسیه، به حضرت صادق (ع) عرض کرد: "علامتی در دست من قرار ده برای خروج قائم (ع). حضرت فرمود:ای ام سعید! هرگاه ماه در شب چهاردهم ماه رجب خسوف شد و از زیر او مردی بیرون آمد، پس آن نزد خروج قائم (ع) است"[۵۸]. ممکن است این علامت با علامت پیش هر دو یکی باشد و محتمل است دوتا باشد، لهذا احتیاطا دوتا ذکر شد، دیگر اینکه ممکن است این دو علامت در سال پیش از ظهور باشد و ممکن است در همان سال باشد، به اعتبار اینکه سال ظهور از وقت ظهور گرفته شود. پس باز هم در سال پیش از ظهور خواهد بود.
توضیح اینکه ابتداء ظهور یا آمادگی برای ظهور در ماه رمضان است و ظهور تام که خود را بر همه آشکار کند در ماه ذیحجه است و قیام در روز عاشورا است. پس هرچه در محرم و صفر تا ماه رمضان واقع شود صحیح است که گفته شود در سال ظهور بوده و هم صحیح است که گفته شود در سال پیش از ظهور است، بنابراین علامات دیگر که ذکر میشود نیز در آنها همین دو احتمال میرود.
- ظهور سرخی در آسمان: حضرت صادق (ع) فرمود: "پیش از قیام قائم (ع) مردم زجر خواهند شد بر معصیتهای خود به اموری (یعنی از جهت زجر مردم از معاصی، اموری ظاهر خواهد شد، یکی از آنها) سرخی که آسمان را بپوشاند"[۵۹]. و در علامات انقراض بنی العباس نیز ذکر سرخی در آسمان شد و آن غیر این است[۶۰].
- باد سرخ: حضرت رسول (ع) پس از ذکر وقایع عامه که در پیش گذشت فرمود: "چون آن وقایع ظاهر شود منتظر باشید باد سرخ یا سنگ باران و یا مسخ را"[۶۱] و در "ملاحم و فتن" از ابن عباس [[[روایت]] کرده که] گفت: "باد سرخی در زوراء (بغداد) خواهد وزید که مردم به فزع آیند، پس به نزد علمای خود روند برای پرسش حال، پس آنها را ببینند که مسخ شدهاند خوک و میمون، روهاشان و چشمهاشان کبود گشته"[۶۲].
- ظهور آتشی در آسمان: حضرت صادق (ع) در حدیثی که الآن در سرخی آسمان گذشت، فرمود: "مردم زجر شوند از معصیتهای خود به آتشی که در آسمان ظاهر شود"[۶۳].
ایضا حضرت صادق (ع) فرمود: "هرگاه ببینید علامتی را در آسمان، آتش عظیمی از مشرق که چند شب طلوع کند، پس در آن هنگام فرج مردم خواهد بود و این پیشاپیش قائم خواهد بود، به قلیلی"[۶۴].
حضرت باقر (ع) فرمود: "هرگاه ببینید آتشی را از طرف مشرق شبیه هروی بزرگ سه روز یا هفت روز طالع شود، پس متوقع فرج آل محمد (ص) باشید ان شاء الله عز و جل، زیراکه خداوند عزیز و حکیم است"[۶۵].
بیان: علامه مجلسی در تشبیه به هروی فرموده: ممکن است تشبیه به جامه هروی باشد یعنی: هراتی، ولی این چندان مناسبتی ندارد. در "إعلام الوری" به جای هروی: مرد ضبط کرده و گفته: مانند مرد عظیم و این بیمناسبت نیست، زیراکه در قاموس گفته: مردی چوبی است که ملاحان کشتی را به آن میرانند و اگر هم اصل نسخه هروی باشد پس ممکن است از هراوة باشد به معنی عصا یا از هراء که به معنی نهال خرما، یا از هراوة به معنی دو اسب تا با مرد هم تناسبی داشته باشد. در "ملاحم و فتن" از کثیر بن مره حضرمی گفت: آیت حدث در رمضان گفته شد، آیت حدث چیست؟ گفت: عمودی است از آتش که از طرف مشرق طلوع کند، پس هرگاه او را ببینی طعام یک سال برای اهل خود مهیا کن[۶۶].
ولی چون این خبر منتهی به امام یا پیامبر (ص) نیست، بلکه سندش هم به عامه منتهی میشود چندان اعتباری به وی نیست. احتمال میرود که در یک سال از ظهور مسخ و قذف هم ظاهر شود»[۶۷]. }}
۲. آیتالله قزوینی؛ |
---|
آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
«نشانههای نزدیک به ظهور امام زمان (ع)، بسیار زیاد است؛ شیخ مفید در ارشاد، علایم زیادی آورده، که آنها را احادیثی صحیح و معتبر میشمارد و دو دسته از علایم ظهور است که یکی پیش از ظهور و دیگری علایم نزدیک به ظهور میباشد که به صورت کوتاه آورده است؛ در ابتدا، سخن او را بیان میکنیم؛ سپس بعضی از چیزهایی که توضیح میخواهد را شرح میدهیم. شیخ مفید گفت: روایاتی راجع به نشانههای قبل از قیام امام زمان (ع) وجود دارد که از جمله اینها هستند: ۱- آشکار شدن سفیانی. ۲- کشته شدن حسنی. ۳- اختلاف بنی عباس در فرمانروایی. ۴-کسوف خورشید در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان. ۵- خسوف ماه در آخر این ماه بر خلاف عادت. ۶- فرو رفتن سرزمین در بیداء. ۷- فرو رفتن زمین در مشرق. ۸- فرو رفتن زمین در مغرب. ۹- پایین آمدن خورشید هنگام ظهر تا وسط آسمان. ۱۰- طلوع خورشید از مغرب. ۱۱- کشته شدن نفس زکیه در پشت کوفه و بین ۷۰ نفر از صالحان. ۱۲- سر بریدن سید هاشمی بین رکن و مقام. ۱۳- خراب شدن دیوار مسجد کوفه. ۱۴- رو آوردن پرچمهای سیاه از سمت خراسان. ۱۵- ظاهر شدن یمانی. ۱۶- نمایان شدن مغربی در مصر و تصرف شام به وسیله او. ۱۷- فرود آمدن ترکها در جزیره. ۱۸- فرود آمدن رومیان در رمله. ۱۹- طلوع ستارهای که همچون ماه، نور میدهد؛ سپس متمایل میشوند که نزدیک است به دو طرف آن، برخورد کند. ۲۰- قرمزی که در آسمان ظاهر شده، در سراسر آسمان پخش میشود. ۲۱- آتشی که در مشرق به صورت طولی ظاهر میشود و در مدت سه یا هفت روز باقی میماند. ۲۲- مردم عرب، زمام را به دست میگیرند و مالک سرزمینهایشان میشوند. ۲۳- خارج شدن اعراب از زیر سلطه عجم. ۲۴- کشتن امیر مصریان به دست اهل مصر. ۲۵- خراب شدن شام. ۲۶- اختلاف ۳ پرچم در شام. ۲۷- داخل شدن پرچمهای قیس و عرب به اهل مصر. ۲۸- ورود پرچمهای کنده به خراسان. ۲۹- ورود گروهی از ناحیه مغرب تا اینکه به نابودی حیره میانجامد. ۳۰- آمدن پرچمهای سیاه از سمت مشرق. ۳۱- سوراخ شدن دیوار فرات تا اینکه آب، داخل کوچههای کوفه شود. ۳۲- ظهور ۶۰ دروغگو که همگی ادعای نبوت میکنند. ۳۳- ظهور ۱۲ نفر از خاندان ابی طالب که همگی ادعای امامت برای خودشان میکنند. ۳۴- آتش زدن مردی والامقام از پیروان بنی عباس بین جلولاء و خانقین. ۳۵- ساختن پلی که میان کرخ و بغداد را در برمیگیرد. ۳۶- وزش باد سیاه در اول روز. ۳۷- زلزلهای که تعداد زیادی را به کام زمین فرو میبرد. ۳۸- ترسی که مردم عراق و بغداد را دربرمی گیرد. ۳۹- مرگی که فراگیراست. ۴۰- کم شدن اموال، مردم و میوهها. ۴۱- افتادن ملخ به جان مزارع. ۴۲- کمی محصول. ۴۳- اختلاف دو گروه از عجم و ریخته شدن خون بسیاری در این بین. ۴۴- اطاعت نکردن بندهها از بزرگانشان و کشتن سرپرستانشان. ۴۵- مسخ شدن گروهی از اهل بدعت که میمون و خوک شوند. ۴۶- غلبه کشورهای ضعیف بر کشورهای بزرگ. ۴۷- ندایی از آسمان که همه اهل زمین آن را به زبان خودشان بشنوند. ۴۸- صورت و سینهای که در خورشید برای مردم ظاهر میشود. ۴۹- مردهها از قبرهایشان بیرون آمده، به دنیا باز میگردند، مردم آنها را میشناسند و با همدیگر دیدار میکنند. ۵۰- بیست و چهار روز باران پی درپی میبارد که زمین را پس از مرگش، زنده میکند، برکاتش را خارج میکند، سختی و مشکلات از بین میرود و در آن هنگام از ظهورش در مکه آگاه میشوند و برای یاریاش به سوی او میروند. شاید بعضی از علایمی که شیخ مفید آورده، واقع شده باشد یا اینکه بعضی بزودی و در آینده نزدیک یا دور واقع شود. بعضی از این علایم، احتیاج به مقداری توضیح دارد و منظور از برخی از این علایم، واضح نیست و ما نمیتوانیم با قاطعیت آن را تفسیر کنیم؛ ولی با کمک خدای متعال، شروع به شرح آنچه به آن گمان داریم و ادعا نمیکنیم که این درست است یا نه، مینماییم:
مقصود از مغرب چیست، نمیتوانیم درباره سپاه مغرب، نظر قطعی دهیم.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «همراه با مهدی از مکه تا قدس» در اینباره گفته است:
«رفته رفته در آینده نه چندان دور، روزگار بسیار سخت و مشکلی فراروی بشر خواهد بود؛ مردم گرفتار جنگ و خونریزی و کشتارهای بیرحمانه خواهند شد و در آن روزگار تلخ، هر روز شاهد صدها هزار کشته و زخمیاند. فکرها خسته، بدنها بیمار و قدرتطلبان در پی تحکیم قدرت و تسلط بر انسانهای ضعیف و بیپناه هستند و مردم آن زمان که جانشان به لب رسیده، به دنبال مصلحی جهانی، روز و شب خویش را فراموش کردهاند. ناگهان این جو خفقانآمیز شکسته شده، فریادی از آسمان به گوش همگان میرسد؛ فریادی بسیار تکاندهنده، عجیب و غیر قابل تصور. این فریاد -که هر قوم و ملتی آن را به زبان خودش میشنود- افراد خفته را وحشتزده از خواب بیدار و نشسته را بیاختیار از جای بلند میکند و همگان سراسیمه خانه و کاشانه خود را ترک میکنند تا حقیقت امر را دریابند. فریاد زننده کیست؟ چه میگوید؟ نام چه کسی را بر زبان میآورد؟ جهان در انتظار وقوع چه حادثه بزرگی است که آسمانیان از آن سخن میگویند؟! آری! فریادگر، همان جبرئیل امین است که مردم را به ظهور آخرین ذخیره الهی، حضرت بقیة الله الأعظم مهدی موعود (ع) بشارت میدهد.
سیف بن عمیره گوید: نزد ابو جعفر منصور [دوانیقی (یکی از خلفای عباسی)] نشسته بودم، او [داستان فریاد آسمانی را] چنین گفت: ای سیف، بدون شک فریادگری به نام یکی از اولاد ابی طالب فریاد بر میآورد. عرض کردم: آیا جز تو، کس دیگری نیز این حدیث را نقل کرده است؟ گفت: [آری] قسم به آن که جانم در دست قدرت اوست، این را به گوش خودم شنیدم. گفتم: ای امیرمؤمنان، هرگز چنین حدیثی را پیش از این نشنیده بودم. گفت: ای سیف، اگر چنین شد، ما اولین کسی خواهیم بود که به این ندا پاسخ میدهیم و به راستی که این ندا به نام یکی از عموزادگان ماست. عرض کردم: کدام یک از عموزادگان شما؟ گفت: مردی از فرزندان فاطمه (س). سپس گفت: ای سیف، اگر این حدیث را از ابو جعفر محمد بن علی امام باقر (ع) نشنیده بودم حتی اگر تمام اهل زمین هم چنین حدیثی را برایم نقل میکردند، نمیپذیرفتم اما او محمد بن علی است که در صداقتش تردید ندارم[۷۱]. شاید بپرسید: جبرئیل امین چه میگوید؟ پاسخ میدهیم که امام صادق (ع) میفرماید: فریادگری از آسمان به نام صاحب این امر[۷۲] فریاد بر میآورد که ای مردم؛ این امر از آنِ فلان فرزند فلان (امام مهدی (ع)) فرزند امام حسن عسکری (ع) است. چرا با یکدیگر میجنگید؟[۷۳] بهترین شادی مردم آن است که با نام و یاد مهدی آل محمد (ع) صبح را به شب و شب را به صبح برسانند. سعید بن مسیب گوید: آن گاه که فریادگر از آسمان ندا دهد که حق با آل محمد است، نام مهدی آل محمد (ع) بر سر زبانها افتد و محبت او را -همانند آب گوارا- بیاشامند و هیچ یادی جز نام او بر سر زبانها نباشد[۷۴].
خداوند آنها را برای او از سراسر جهان به تعداد سپاهیان اسلام در جنگ بدر -که سیصد و سیزده نفر بودند- جمع خواهد کرد. همراه او نامهای مهر و موم شده است که در آن نام هر یک از یارانش به همراه نام شهر و کنیه او و دیگر مشخصاتشان آمده است. آنان افرادی سختکوش در اطاعت پروردگار خویشاند. اُبیّ گفت: ای رسول خدا دلایل و نشانههای ظهور او چیست؟ پیامبر (ص) فرمود: در کنار او پرچمی است که هر گاه وقت ظهور فرا رسد، به اهتزاز در میآید. در آن هنگام خداوند پرچم را به سخن وادار میکند که فریاد برآورد: ای ولی خدا قیام کن و دشمنان خدا را نابود کن. این دو [از] نشانههای ظهوراند. همچنین نزد او شمشیر غلاف شدهای است که هر گاه وقت قیام و خروج فرا رسد، شمشیر، از نیام خود بیرون آمده و خداوند آن را نیز به سخن در میآورد که: ای ولی خدا خارج شو؛ چرا که از این پس برای تو جایز نیست که در برابر دشمنان خدا سکوت کنی. امام مهدی (ع) به دستور پروردگار قیام میکند و دشمنان خدا را در هر کجا که باشند، نابود میکند. وی حدود خدا را به اجرا گذارده و به حکم خدا داوری مینماید. او در حالی قیام میکند که جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپ وی قرار گرفتهاند. ای اُبیّ، خوشا به حال کسی که او را ملاقات کند و خوشا به حال کسی که او را دوست داشته باشد و خوشا به حال کسی که به وجود مقدسش اعتقاد داشته باشد؛ چرا که به وسیله او از هلاکت نجات خواهند یافت و به برکت اقرارشان به خدا و پیامبر و امامان، خداوند، بهشت را برایشان میگشاید. مَثَل آنها در زمین همانند مُشکی است که پیوسته عطرافشانی کرده و هرگز بوی عطرش تغییر نمییابد و مَثَل آنها در آسمان همانند ماه درخشندهایست که نورش هرگز خاموششدنی نیست[۷۵].
امام زین العابدین فرمود: پس جبرئیل میخندد و امام از تبسم او متوجه میشود که جبرئیل است. امام ادامه میدهد که: جبرئیل دست امام را گرفته با حضرت [[[مهدی]]] مصافحه کرده و بر او درود میفرستد و میگوید: برخیز! آنگاه اسبی برایش میآورد که "بُراق" نام دارد. امام مهدی (ع) سوار بر آن به کوه "رضوی" نزد حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) میرود. آنها برایش عهدی مینویسند که بر مردم قرائت کند. سپس به سوی مکه رهسپار میشود در حالی که مردم در آن جا جمع شدهاند. مردی از سوی آن حضرت از جا برخاسته اظهار میدارد: ای مردم، این خواسته شماست که اکنون برآورده شده و اینک به سوی شما آمده است. او شما را دعوت میکند به آن چه که پیش از این، پیامبر (ص)، شما را به سوی آن خوانده بود. امام سجاد (ع) میفرماید: حاضران با شنیدن این سخن از جای برخاسته و امام مهدی (ع) نیز از جای بر میخیزد و میفرماید: ای مردم، من فلان فرزند فلانم، من فرزند پیامبرم، شما را به آن چه که پیامبر (ص) به سوی آن دعوت کرده، فرا میخوانم. این جاست که مردم حمله میکنند تا امام را به قتل برسانند اما سیصد و چند نفر از جای برخاسته و مانع این کار میشوند. از این سیصد و چند نفر، پنجاه نفر از اهل کوفه و بقیه آنان از دیگر شهرها هستند که هیچ یک از آنها دیگری را نمیشناسند و بدون هماهنگی قبلی در مکه گرد هم آمدهاند[۷۶].
پس مردی از یارانِ خود را فراخوانده به او میفرماید: نزد اهل مکه روانه شو و به آنها بگو: من نماینده فلان (امام مهدی (ع)) به سوی شما هستم و او به شما میگوید: ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافتیم، ما دودمان حضرت محمد و سلاله پیامبران هستیم. بدانید که به ما ظلم و ستم شده و به ما زور گفته شده است و حق ما را از روزی که پیامبر (ص) از دنیا رفت تا به امروز غصب کردهاند و ما امروز از شما درخواست یاری میکنیم، پس ما را یاری کنید. وقتی مردم این سخنان را از او میشنوند، نماینده ویژه امام را گرفته و بین رکن و مقام سر میبُرند و این همان نفس زکیه است که در بین رکن و مقام به شهادت میرسد. وقتی که خبر شهادتش به امام میرسد، به یارانش میفرماید: آیا به شما نگفتم که اهل مکه ما را نمیخواهند. پس او را رها نمیکنند تا این که قیام کند. امام (ع) به کوه "رَضوی"[۷۷] رفته و به همراه سیصد و سیزده نفر به شمار اصحاب بدر به سوی مسجدالحرام بر میگردد. نخست، چهار رکعت نماز نزد مقام ابراهیم میخواند و آن گاه به "حجرالاسود" تکیه میکند و پس از حمد و ثنای الهی، یادی از پیامبر (ص) نموده و بر او درود میفرستد. امام به گونهای سخن میگوید که تا آن روز احدی مانند او چنین نگفته باشد. اولین کسی که دست بیعت در دستش میگذارد، جبرئیل و میکائیل هستند. سپس پیامبر خدا (ص) و امیرمؤمنان (ع) از جای برخاسته و دستورالعمل جدیدی را که تازه مهر و موم شده و برای عرب بسیار سخت و گران است، به دست حضرت مهدی میدهند و میفرمایند: به آن چه در آن است عمل کن. هم چنین سیصد و اندی از اهل مکه نیز با او بیعت خواهند کرد و او از مکه بیرون نمیرود تا این که گرداگرد او همانند یک حلقه شود. راوی میگوید: عرض کردم منظور از حلقه چیست؟ امام فرمود: ده هزار نفرند که جبرئیل از طرف راست و میکائیل از طرف چپ او قرار میگیرند. آن گاه پرچم پیروزی را گشوده و آن را به اهتزاز در میآورد. این پرچم، همان پرچم رسول خدا (ص) است که "سحاب" نام داشته است. هم چنین امام (ع) زره پیامبر خدا را که "سابغه" نامیده میشد به تن کرده و شمشیر ذوالفقارش را حمایل میکند[۷۸].
امام باقر (ع) میفرماید: پس فرمانده لشکر سفیانی در سرزمین "بیداء" فرود میآید که در این هنگام منادی از آسمان ندا میدهد: ای سرزمین بیداء، این گروه را در خود فرو ببر! پس زمین، همه آنها را در کام خود فرو میبرد مگر سه نفر از آنها که از طایفه کلب هستند و خداوند صورتهایشان را به پشت سر خود بر میگرداند و این آیه درباره همین گروه آمده که میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً﴾[۷۹]؛ ای کسانی که کتاب به شما داده شده، به آن چه نازل کردیم ایمان بیاورید پیش از آن که صورتهایی را محو کنیم، سپس به پشت سر باز گردانیم... . و این ماجرا زمانی اتفاق میافتد که حضرت قائم (ع) در مکه به خانه خدا تکیه کرده و به کعبه پناه برده است. امام در آن هنگام فریاد میزند: ای مردم ما از خداوند کمک و یاری میطلبیم؛ پس هر که خواهد به ندای ما لبیک گوید؛ ما اهل بیت پیامبرتان حضرت محمد (ص) میباشیم و به خدا و پیامبرش نزدیک هستیم. ای مردم هر که با من درباره آدم محاجّه و گفت وگو کند، من به حضرت آدم نزدیکترم و هر که درباره نوح با من محاجه کند، من از دیگران به حضرت نوح نزدیکترم، و هر کس با من درباره ابراهیم محاجه کند، من از هر کس دیگر به ایشان نزدیکترم و هر کس با من درباره حضرت محمد مصطفی (ص) محاجه کند، من به او از دیگران نزدیکترم و هر کس با من درباره پیامبران گفتوگو کند، من از دیگران به همه پیامبران نزدیکتر هستم. آیا خداوند در کتاب خود نمیفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[۸۰]؛ خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. ای مردم من یادگار آدم و ذخیره نوح و برگزیده ابراهیم و حضرت محمد (ص) هستم. هان ای مردم هر که با من درباره کتاب خدا محاجه کند، پس من به کتاب خدا از همه نزدیکترم و هر که با من درباره سنت رسول خدا گفتوگو و مناظره کند، من به سنت ایشان نیز از همه کس نزدیکترم. خدای را گواه میگیرم هر که امروز سخن مرا شنید، به غایبان پیام مرا برساند. شما را به حق خدا و پیامبرش و به حق من -که بر شما حق خویشاوندی رسول خدا دارم- ما را کمک کنید و کسی را که به ما ستم میکند از ما دور کنید؛ چرا که ما را ترسانده و به ما ظلم کردهاند و ما را از شهر و دیارمان دور و از حقمان جلوگیری کردهاند. اهل باطل به ما افترا بستهاند. ای مردم، خدا را درباره ما در نظر بگیرید. ما را تنها نگذارید و یاریمان کنید که خداوند شما را یاری خواهد کرد[۸۱].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین صادقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی، در کتاب «تحلیل تاریخی نشانههای ظهور» در اینباره گفته است:
«شیخ مفید در کتاب ارشاد در ادامه شرح حال امام دوازدهم بابی با عنوان "علامتهای قیام قائم (ع)" گشوده و مطالب زیر را آورده است[۸۶]: درباره نشانههای انقلاب قائم مهدی (ع) و رویدادهایی که پیش از آن رخ خواهد داد خبرهایی وارد شده است. برخی از این نشانهها عبارتاند از:
|
۵. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«برابر روایات، تعدادی از نشانههای ظهور متصل به ظهور خواهند بود؛ بهگونهای که میان آنها و ظهور فاصله زیادی نیست. از پدیدار شدن نخستین نشانه متصل، تا ظهور مهدی (ع) نشانهها همچون حلقههای زنجیر، بدون فاصله پیدرپی میآیند، چنانکه در روایتی، محمد بن صامت از امام صادق (ع) پس از آنکه برخی نشانهها را امام بیان کرده بودند، پرسید: فدایت شوم، میترسم این امر (تحقق نشانههای ظهور مهدی (ع)) به طول انجامد. امام (ع) فرمود: نه، محققا همچون مهرههای تسبیح، یکی پس از دیگری میآید[۸۹]. حتی درباره برخی از نشانههای متصل به ظهور، مقدار فاصله آن با ظهور نیز بیان شده است. امام باقر (ع) درباره قتل نفس زکیه، فرمود: "فاصله میان کشته شدن نفس زکیه و قیام قائم، بیش از پانزده شب نیست"[۹۰]. خروج سفیانی و یمانی نیز، برابر آنچه از روایات استفاده میشود، در یک محدوده زمانی در آستانه ظهور صورت میگیرد و فاصله آن تا قیام قائم (ع) از پانزده ماه، بیشتر نخواهد بود[۹۱]. بر این اساس، تردیدی نیست که شماری از نشانههای ظهور، که بیشتر نشانههای حتمی نیز هستند، نزدیک ظهور و متصل به آن واقع میشوند. در مقابل، نشانههای فراوانی وجود دارند که پیدایش آنها در عصر غیبت خبر داده شده، ولی پیوستگی به ظهور معلوم نیست و چهبسا، با فاصله زیاد از ظهور مهدی (ع) واقع شوند، چنانکه شماری از نشانهها (بر فرض نشانه بودن آنها) سالها، بلکه قرنها از وقوع آن میگذرد. مانند: از هم گسستن بنی امیه و بنی عباس، خروج ابو مسلم خراسانی، اشغال منطقه جزیره توسط ترکها و بسته شدن پل بر روی دجله و...[۹۲]. مرحوم شیخ مفید میفرماید: روایات رسیده از پیامبر (ص) و خاندان وحی و رسالت (ع)، بیانگر نشانهها و رخدادهایی است که پیش از قیام حضرت مهدی (ع) پدیدار میگردند که اهم آنها عبارتند از: جنبش ارتجاعی سفیانی، قتل سید حسنی، جنگ قدرت بنی عباس، گرفتن خورشید در نیمروز ماه رمضان، گرفتن ماه در آخر ماه رمضان، برخلاف عادت، شکافته شدن زمین و فرو بردن تجاوزکاران، فرورفتن زمین در مشرق، فرورفتن زمین در مغرب، توقف خورشید به هنگام نیمروز در وسط آسمان، طلوع خورشید از مغرب، قتل "نفس زکیه" پشت دروازه کوفه در زمره هفتاد نفر از شایستگان، بریده شدن سر مردی از بنی هاشم میان رکن و مقام، ویران شدن دیوار مسجد کوفه، آمدن پرچمهای سیاه از طرف خراسان، قیام و جنبش یمنی، آشکار شدن مرد مغربی و تصرف شام بهوسیله سپاه او، فرود آمدن ترکها در جزیره، فرود آمدن رومیان در "رمله"، طلوع ستارهای درخشان و نورانی به سان ماه و آنگاه انعطاف خاص آن...، پدیدار شدن سرخی در آسمان و گسترش آن در آفاق آسمان، پیدایش ستون آتشی در مشرق به مدت سه تا هفت روز، قیام امت عرب و برکنار شدن زمامداران عرب به وسیله ملتهای خویش و به دست گرفتن زمام امور کشورها به وسیله مردم، خروج جهان عرب از سیطره عجم، کشته شدن رهبر مصر به دست مردم، انهدام شام و اختلاف سه جریان سیاسی در آن، ورود پرچمهای "قیس" و "عرب" به مصر، و پرچمهای "کنده" به خراسان، ورود سپاهی از سوی مغرب و رسیدن آنها به دروازه شهر "حیره"، آمدن پرچمهای سیاه از سوی مشرق، شکستن دیوار فرات و جریان یافتن آب در کوچههای کوفه، خروج ۶۰ پیامبر دروغین، خروج دوازده امام دروغین، و به آتش کشیده شدن مرد گرانقدری از بنی عباس بین "جلولاء" و "خانقین"، ایجاد پل ارتباط میان "کرخ" و بغداد، وزش بادی سیاه در آغاز روز، زلزلهای که انبوهی را به زمین فرومیبرد، ترس و ناامنی فراگیری که همه عراق و بغداد را فرامیگیرد، مرگ سریع و دردناک و نقص و زیان در اموال و جان و ثمرات، آفت ملخ نابهنگام و به هنگام کشاورزی، برداشت کم محصولات زراعی، جنگ قدرت میان عجم و خونریزی بسیار در میان آنان، شورش بردگان بر ضد بردهداران و کشتن آنان، مسخ شدن گروهی از بدعتگذاران و به صورت میمون و خوک درآمدن آنان، تسلط کشورهای عقبمانده به کشورهای زورمند و ثروتمند، طنینافکن شدن ندایی از آسمان و رسیدن آن به گوش جهانیان به زبانهای گوناگون، پدیدار شدن چهره و سینهای در کره خورشید، زنده شدن گروهی از مردگان و بازگشت آنان به دنیا، بهگونهای که مردم آنان را شناخته با آنان دیدار میکنند[۹۳]»[۹۴]. |
پرسشهای وابسته
- علائم و نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چیستند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای ظهور چند قسماند؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسف بیداء از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ندای آسمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قتل نفس زکیه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام یمانی از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا ظاهر شدن کف دستی در آسمان از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف عباسیان بر سر حکومت از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- نشانههای غیر حتمی ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا قتل محمد پسر عموی نفس زکیه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام خراسانی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام سید حسنی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- آیا قیام شعیب بن صالح از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام عوف سلمی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خسوف و کسوف در یک ماه رمضان از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قساوت دلها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انتشار علوم اهل بیت از قم نشانه ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ و میرها و زلزلهها و جنگها و آشوبهای داخلی و خارجی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا نبرد میان سفیانی و اصهب از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بارانهای پیاپی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گسترش ظلم و فساد از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا آمدن غربیها به سرزمین عراق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا فتنه و آشوب در سوریه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف در میان امت اسلام از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انقراض سلسله بنیعباس از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مردن پاداشاهی به نام عبدالله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بالا آمدن آب دجله از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا گرانی و بالا رفتن قیمتها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا علاماتی که در ماه رجب ظاهر میشود از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا وقوع مسخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا برگشت مردهها به دنیا از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن انسانهای بیگناه از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا پر آب شدن دریاچه ساوه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا حمله ملخها از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا مرگ سریع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا بستن پل کرخ از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا انشعاب نهری از فرات و جاری شدن در کوچههای کوفه از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا طلوع ستارهای از مشرق از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا قیام مغربی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- آیا خشک شدن نیل از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علائم متصل و منفصل ظهور امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- علائم متصل و نزدیک به ظهور امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- علائم منفصلی که با ظهور امام مهدی فاصله دارند چیستند؟ (پرسش)
- در قرآن و حدیث چه مفاهیمی با نشانههای ظهور مرتبط هستند؟ (پرسش)
- مراد از علائم در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آیت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از دلالت در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از آخر الزمان در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ملاحم و فتن در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از خروج در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از قیام در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- مراد از اشراط الساعه در نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش)
- مفهوم توصیفی یا تمثیلی بودن نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا ندای شیطانی از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- فواید دانستن علائم و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه تفاوتهایی میان امور حتمیالوقوع و احتمالی در بحث نشانههای ظهور وجود دارد؟ (پرسش)
- موقوف یا مشروط بودن نشانههای ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- نتیجه تقسیمبندی نشانههای ظهور به موقوف و حتمی چیست؟ (پرسش)
- آیا به بهانه اینکه امام مهدی انسانهای بد را مجازات میکند باید از او ترسید؟ (پرسش)
- آیا تا زمان ظهور امام مهدی قرآن و اسلام تحریف میشود؟ (پرسش)
- آیا میتوان گفت ظهور نزدیک است؟ آیا میتوان گفت که اوضاع نابسامان و هرج و مرج جهان نشانه نزدیکی ظهور است؟ (پرسش)
- آیا بین ظهور و حضور فرقی هست؟ (پرسش)
- آیا عوامل طبیعی مانند پاره شدن لایه اوزون و کم شدن آب شیرین در تعجیل فرج امام مهدی تاثیر دارد؟ (پرسش)
- آیا مراد از مرگ عبد الله که در روایت امام صادق نشانه ظهور است عبد الله پادشاه عربستان است؟ (پرسش)
- آیا طوفانها و حوادثی که اکنون در جهان رخ میدهد نشان از آمدن حضرت است؟ (پرسش)
- اولین دعای امام مهدی به هنگام ظهورش چیست؟ (پرسش)
- آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آنکه متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفهای و اهل کجاست؟ (پرسش)
- آیا الگوی حکومت امام مهدی و افراد آن قبل از ظهور تحقق مییابد؟ (پرسش)
- آیا تعبیر از آیت الله خامنهای به سید حسینی درست است؟ (پرسش)
- از آنجا که دجال قبل از امام مهدی میآید آیا میتوانیم به سخنان او گوش دهیم؟ (پرسش)
- امام مهدی از چه راهی متوجه میشوند که موقع ظهورشان فرا رسیده است؟ (پرسش)
- از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
- تابوت سکینه چیست؟ (پرسش)
- جهان در آستانه ظهور امام مهدی در چه شرایطی است؟ (پرسش)
- پدیدههای غیرمتعارف قبل از ظهور کداماند؟ (پرسش)
- آگاهی از علائم ظهور افزون بر آمادگی یاران امام مهدی سبب آمادگی دشمنان حضرت برای مقابله نیز میشود این کار خلاف مصلحت الهی نیست؟ (پرسش)
- آیا اوضاع جهان پیش از ظهور پیش بینی شده است؟ (پرسش)
- استعجال ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- ندای شیطانی در هنگام ظهور امام مهدی چگونه رخ میدهد؟ (پرسش)
- در عصر ظهور امام مهدی وضعیت سیاسی و جغرافیایی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانه های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چرا علائم و نشانههای ظهور همه از نوع خشن هستند؟ (پرسش)
- آیا در نشانههای ظهور بدا رخ میدهد؟ و نشانههای حتمی تغییرپذیرند؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور در کدام ماه قمری تحقق پیدا میکند؟ (پرسش)
- ارتباط میان ماه رمضان و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- چه فتنههایی پیش از ظهور امام مهدی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج ۲، ص ۲۶۲؛ زمانی، سید حسن، نشانههای قیام حضرت مهدی، ص ۱۰ـ ۱۲؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۴۵ـ ۴۴۸
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۵: «"فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخَافُ أَنْ یَطُولَ هَذَا الْأَمْرُ فَقَالَ لَا إِنَّمَا هُوَ کَنِظَامِ الْخَرَزِ یَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضا"»
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۷۳۲.
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۸۱-۱۹۴؛ صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص ۸۷- ۸۹
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۸۱-۱۹۴؛ مروجی طبسی، محمد جواد، همراه با مهدی از مکه تا قدس، ص۱۵ -۲۴؛ صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص ۸۷- ۸۹؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۸۸ـ ۲۹۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۷۳۲.
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۸۱-۱۹۴
- ↑ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج ۲، ۴۵۹؛ طوسی، محمد بن حسن، غیبت ص ۴۳۸، ح ۴۳۰: «بَيْنَ يَدَيِ الْقَائِمِ مَوْتٌ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ أَبْيَضُ وَ جَرَادٌ فِي حِينِهِ وَ جَرَادٌ فِي غَيْرِ حِينِهِ أَحْمَرُ كَأَلْوَانِ الدَّمِ فَأَمَّا الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ فَالسَّيْفُ وَ أَمَّا الْمَوْتُ الْأَبْيَضُ فَالطَّاعُون»
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۸۱-۱۹۴
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج ۲، ۲۸۴؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج ۲، ۴۶۱؛ نعمان، محمد بن محمد، ارشاد مفید، ج ۲، ۳۴۵؛ مجلسی، محمد بن باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۰، ح ۸۲؛ حرعاملی، ابو جعفر، اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۸، ح ۷۴۳: «عَامَ أَوْ سَنَةَ اَلْفَتْحِ يَنْشَقُّ اَلْفُرَاتُ حَتَّى يَدْخُلَ أَزِقَّةَ اَلْكُوفَةِ»
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۸۱-۱۹۴
- ↑ ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۸۱-۱۹۴؛ مروجی طبسی، محمد جواد، همراه با مهدی از مکه تا قدس ، ص۱۵ -۲۴؛ صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص ۸۷- ۸۹؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۸۸ـ ۲۹۳
- ↑ اعلام الوری، ج ۲، ۲۸۴؛ کشف الغمه، ج ۲، ۴۶۱.
- ↑ ارشاد مفید، ج ۲، ۳۴۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۰، ح ۸۲.
- ↑ اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۸، ح ۷۴۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۶، ح ۷۳.
- ↑ التشریف بالمنن، ص ۲۸۴، ح ۴۱۱.
- ↑ انعام، ۶۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹، ۲۰۵، ح ۶۹.
- ↑ سبا، ۵۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۸۵، ح ۱۱.
- ↑ فصلت، ۵۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ۶۲، ح ۶۳.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۳۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۶۳، ح ۱۴۸.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۵۲۸، ح ۱؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ۷۰، ح ۱۱.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۲۵، ح ۴۵.
- ↑ ارشاد مفید، ج ۲، ۳۴۸، ح ۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۲، ح ۶۲.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۴۶۱، ح ۴۷۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۶، ح ۷۳.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۴۴۱، ح ۴۳۲.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۴۱۰، ح ۱۸۴۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۶۰، ۲۱۲، ح ۲۰.
- ↑ ارشاد، ج ۲، ۳۵۳، ح ۲۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۱، ح ۸۵.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ۳۰۳، ح ۱۹۴.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۹۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۶، ح ۸۹.
- ↑ التشریف بالمنن، ص ۲۶۳، ح ۳۸۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۱، ح ۸۵.
- ↑ التشریف بالمنن، ص ۲۵۲، ح ۳۷۰.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۴۸۰، ح ۱۰۴۷.
- ↑ التشریف بالمنن، ص ۲۵۲، ح ۳۷۰.
- ↑ فصلت، ۱۶.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۸۰؛، حار ۵۲، ۲۴۱، ح ۱۱۱.
- ↑ فصلت، ۵۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ۶۲، ح ۶۳.
- ↑ همان ۵۲، ۲۲۱، ح ۸۳؛ اعلام الوری، ج ۲، ۲۸۲.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ۲۲۸، ح ۵۴۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۱؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۳۲، ح ۸۱.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۳۹۱، ح ۱۸۲۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۵، ح ۱۰۳.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۴۴۲، ح ۴۳۴؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۷، ح ۱۰۵.
- ↑ ارشاد مفید، ج ۲، ۳۵۳، ح ۲۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۲، ح ۸۵.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۱۸؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ۵۷، ح ۴۸ تا ۵۲.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۵۴؛ احتجاج، ج ۱، ۱۱۰.
- ↑ کشف الغمه، ج ۲، ۴۵۹؛ غیبت طوسی، ص ۴۳۸، ح ۴۳۰.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۴۴۹، ح ۴۵۰؛ الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۸۲، ح ۲.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۲۵؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۸.
- ↑ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۳۵؛ منتخب الاثر، ص ۵۴۷، ح ۱۱.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۱۶۹.
- ↑ اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۵، ح ۷۲۴.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۱، ح ۸۵.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۲۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۶، ح ۹۰.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۳۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۶۳، ح ۱۴۸.
- ↑ التشریف بالمنن، ص ۲۸۳، ح ۴۱۰.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۴۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۲۱، ح ۸۵.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۰، ح ۱۰۷.
- ↑ اعلام الوری، ج ۲، ۲۸۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۰، ح ۹۶.
- ↑ التشریف بالمنن، ص ۱۰۶.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۸۱-۱۹۴.
- ↑ بر افق آسمان، دو شاهد از خون علی (ع) و پسرش هستند.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۸۸-۲۹۳.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۲۹۰.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۲۸۸.
- ↑ منظور از «امر»، حکومت فراگیر الهی است که به دست نیرومند امام زمان (ع) تشکیل میشود.
- ↑ ارشاد مفید، ۴۰۴.
- ↑ الفتن ابن حماد، ۹۲.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۱۰.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۰۶.
- ↑ نام کوهی در مدینه، ر.ک: فرهنگ جامع، ۲، ۵۰۸.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۰۷.
- ↑ سوره نساء، ۴۷.
- ↑ آل عمران، ۳۳.
- ↑ کتاب الغیبة نعمانی، ۲۷۹.
- ↑ سوره هود، ۸۶.
- ↑ مستدرک الوسائل، ۱۲، ۳۳۵.
- ↑ تأویل الآیات، ۱، ۴۰۲.
- ↑ همراه با مهدی از مکه تا قدس ص۱۵ -۲۴.
- ↑ شمارهها در کتاب الارشاد نیست.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸- ۳۷۰.
- ↑ صادقی، مصطفی؛ تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص ۸۷- ۸۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۵.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۴۴۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۸.
- ↑ برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۲۱۴.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۳۲.