اعتدال
اعتدال به معنای میانهروی و دوری از افراط و تفریط در آیات و روایات فراوانی مورد تاکید قرار گرفته است و خلقت جهان و انسان بر پایه اعتدال و تناسب دانسته شده است. اعتدال ممکن است در عقیده باشد و یا در رفتار، امور اقتصادی و.... جهل، تمایلات نفسانی و غفلت از یاد خدا از جمله عواملی محسوب شدهاند که میتواند انسان را از یاد خدا غافل کند.
معناشناسی
اعتدال در لغت به معنای حدّ متوسط بین دو وضعیت دیگر[۱] و بهطور کلی هرگونه تناسبی است که لازمه آن برقراری مساوات بین جهات مختلف است[۲]. در اصل و لغت عدل نیز میانهروی و دوری از افراط و تفریط وجود دارد، به گونهای که در آن زیادی و کاستی نباشد و به مناسبت این اصل، در میانهروی، برابری، قسط و راستی به کار میرود[۳]. این واژه به معنای "استقامت و پایداری" نیز آمده است[۴].[۵]
اعتدال در قرآن
هر چند واژه اعتدال به طور خاص در قرآن کریم نیامده است، ولی مفهوم آن از جمله کلیدیترین اصطلاحات بهکار رفته در قرآن است که آن را میتوان از برخی واژگان استفاده نمود مانند: وسط: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا﴾[۶]؛ اوسط: ﴿قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ﴾[۷]؛ مستقیم: ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾[۸]؛ قوام: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا﴾[۹]؛ قصد: ﴿وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ﴾[۱۰]؛ مقتصد: ﴿مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ﴾[۱۱] و ... .
قرآن، خلقت جهان را بر پایه اعتدال و تناسب دانسته است: ﴿وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ﴾[۱۲] و در این میان از آفرینش انسان به عنوان بهترین و متناسبترین آفرینشها یاد مینماید: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ﴾[۱۳].
در آیین اسلام، هیچگونه افراط و تفریط وجود ندارد و مسلمانان برخلاف سایر فرقهها از مقرراتی پیروی میکنند که قانونگذار آن، به تمام نیازهای فطری بشر آگاه بوده و همه جهات زندگی جسمی و روحی او را در نظر گرفته است [۱۴].
خداوند متعال در آیات قرآن، دین اسلام را حنیف، یعنی معتدل[۱۵] و منطبق بر فطرت معرفی کرده میفرماید: ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۱۶].[۱۷]
در احادیث اسلامی نیز موضوع اعتدال بیشتر در قالب کلید واژه "قصد" مورد تأکید و سفارش ویژه قرار گرفته و با معادل قرار دادن آن با مفهوم حق، هرگونه خروج از راه اعتدال نوعی ستم شمرده شده است[۱۸].[۱۹]
انواع اعتدال
اعتدال در عقیده
اعتدال در عقیده با اعتقاد به توحید و تسلیم در برابر حق تأمین میشود، چنانکه از حضرت ابراهیم (ع) که از برترین درجات توحید و تسلیم برخوردار است بارها با وصف "حنیف" یاد شده است: ﴿مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴾[۲۰] و از طریقی که پیامبران بر پایه یکتاپرستی بنا نهادهاند به "صراط مستقیم" تعبیر شده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴾[۲۱]، بنابراین، توحید میانه انکار خدا و شرک به خداست[۲۲].
از آثار خروج از اعتدال عقیدتی عذاب دشوار و ماندگار آخرت است: ﴿وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى﴾[۲۳].[۲۴]
اعتدال در رفتار
انطباق رفتار با شریعت و نیز هماهنگی آن با عرف، معیار اعتدال رفتار است، بنابراین بر اساس آموزههای قرآن کریم هر عملی که از مصادیق بندگی خداوند به حساب آید دارای اعتدال است: ﴿وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ﴾[۲۵] در مقابل، هرگونه عصیان و نافرمانی پروردگار خروج از حدّ اعتدال و اسراف شمرده شده است، از همین رو خداوند در آیه ﴿الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ﴾[۲۶]. از گناهکاران با تعبیر اسرافکاران یاد کرده و آنان را به توبه فرا میخواند: ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا﴾[۲۷].
اعتدال در راه رفتن و در سخن گفتن و پرهیز از فریاد و صدای بلند نیز از مصادیق اعتدال در رفتار است که قرآن کریم در قالب اندرزهای لقمان به فرزندش بر آنها پای فشرده است: ﴿وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ ﴾[۲۸] بر پایه روایتی از امیرمؤمنان (ع) رعایت حدّ متعارف و اعتدال در سخن گفتن و نیز اعتدال در راه رفتن از نشانههای جوانمردی شمرده شده است[۲۹].
اعتدال در عبادت نیز از آیات نخست سوره طه استفاده شده است. بر پایه روایتی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) پاهای پیامبر اکرم (ص) بر اثر ایستادن به نماز ورم میکرد و خداوند با فرو فرستادن این آیات از او خواست تا خود را بهتعب و رنج نیفکند[۳۰]: ﴿طه مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى إِلاَّ تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَى﴾[۳۱] روایت فوق از ابنعباس نیز نقل شده است[۳۲].[۳۳]
اعتدال در امور اقتصادی
این نوع از اعتدال خود دارای مصادیق گوناگونی است:
اعتدال در بهرهگیری از نعمتهای دنیوی
در کسب ثروت نباید از مرزهای تعیین شده خارج شد، بلکه باید با توجه به حقوق دیگران اعتدال را رعایت کرد. آیه ﴿كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ﴾[۳۴] استفاده از ثمره زراعت را جایز شمرده و سپس از اسراف نهی میکند که بنابر یک احتمال اسراف در این آیه به معنای نپرداختن حقوق تهیدستان است[۳۵]. در مقابل، ترک دنیا و عدم بهرهگیری از مواهب الهی نیز مذموم است، چنانکه قرآن کریم مسیحیان را به سبب گرایش به رهبانیت نکوهش میکند و رهبانیت را نه از جانب خدا بلکه ساخته و پرداخته مسیحیان میداند: ﴿وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ ﴾[۳۶].[۳۷]؛ همچنین قرآن از مؤمنان میخواهد در زمینه استفاده از نعمتهای حلال الهی جانب اعتدال را رعایت کنند و بیجهت آن را بر خود حرام نکنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴾[۳۸].[۳۹]
اعتدال در خوردن و آشامیدن
آیه ﴿وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾[۴۰] پس از بیان جواز عمومی خوردن و آشامیدن رعایت اعتدال و پرهیز از پرخوری زیانبار[۴۱] را یادآور شده است. در آیه ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴾[۴۲] خداوند کسانی را که تفریط کرده[۴۳] و خوراکیها و نوشیدنیهای لذیذ و گوارا را بر خود حرام کردهاند نکوهش میکند[۴۴].
اعتدال در انفاق
برگزیدن میانهروی و حدّ وسط در انفاق از ویژگیهای "عباد الرحمان" شمرده شده است؛ آنان در انفاق نه اسراف میکنند و نه تنگ میگیرند، بلکه در میان اسراف "افراط" و اقتار "تفریط" راه میانه را برمیگزینند: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴾[۴۵]. بر پایه روایتی امام صادق (ع) در تبیین میانهروی در این آیه مشتی ریگ برداشت و ابتدا مشت خود را محکم گرفت، بهگونهای که چیزی از آن نریخت و فرمود: این "اقتار" است. سپس مشتی دیگر برداشت و دست خود را گشود و همه را بر زمین ریخت و فرمود: این اسراف است و در مرتبه سوم مشتی برداشت و بخشی از آن را ریخت و قسمتی را نگاه داشت و فرمود: این "قوام" است[۴۶].[۴۷]
اعتدال در حدود و قصاص و انتقام
کیفر مجرم و انتقام از او باید عادلانه و متناسب با جرم باشد. قرآن کریم در صورت ارتکاب قتل عمد برای ولیّ مقتول، حق قصاص قرار داده و در اجرای حکم برای ولیّ دم افراط و خروج از اعتدال را جایز ندانسته است: ﴿وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا﴾[۴۸] و چون اعتدال در این مورد لازم است جایز نیست به جز قاتل، شخص دیگری کشته شود[۴۹] یا در برابر یک قتل بیش از یک نفر قصاص شود[۵۰]، مگر در صورتی که چند نفر در قتل مشارکت داشته باشند[۵۱]
عوامل خروج از اعتدال
- جهل: بر اساس آیه ﴿أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴾[۵۲] حضرت لوط (ع) جهالت قوم خود را عامل خروج آنان از اعتدال و گرایش آنان به همجنسبازی معرفی میکند.
- تمایلات نفسانی: قرآن کریم افراطگرایان را پیرو هوای نفس خویش معرفی میکند: ﴿وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴾[۵۳]، چنانکه هواپرستی را عامل انحراف جنسی شمرده است: ﴿وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا﴾[۵۴].
- غفلت از یاد خدا: در آیه ﴿وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾[۵۵] افراط گرایان را غافل از یاد خدا معرفی میکند[۵۶].
منابع
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج۹، ص۸۵؛ القاموس المحیط، ج۴، ص۲۰، «عدل».
- ↑ مفردات، ص۵۵۳، «عدل».
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۳.
- ↑ لسان العرب، ص۴۳۳.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۶۲۵؛ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۵۴۲؛ سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۴۹.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «برترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا (خداوند را) به پاکی نمیستایید (- انشاء الله نمیگویید)؟» سوره قلم، آیه ۲۸.
- ↑ «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
- ↑ «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.
- ↑ «و در راه رفتنت میانهرو باش» سوره لقمان، آیه ۱۹.
- ↑ «برخی از ایشان امتی میانهرو هستند» سوره مائده، آیه ۶۶.
- ↑ «و زمین را گستراندیم و در آن کوههای پابرجا درافکندیم و در آن از هر چیز سنجیدهای رویاندیم» سوره حجر، آیه ۱۹.
- ↑ «که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدهایم» سوره تین، آیه ۴.
- ↑ المیزان، ج۱، ۳۱۹؛ جامع البیان، ج۲، ۵.
- ↑ المیزان، ج۱۶، ۱۷۸؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ۲۴.
- ↑ «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.
- ↑ فقهی، محمد رضا، مقاله «اعتدال»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه ۹۴، ۱۰۳، ۱۹۵، ۲۲۲؛ نامه ۲۱، ۳۱، حکمت ۱۴۰.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۵۴۳.
- ↑ ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود؛ سوره آل عمران، آیه۶۷.
- ↑ بیگمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست؛ سوره آل عمران، آیه۵۱.
- ↑ تفسیر مراغی، مج۱، ج۳، ص۱۱۸.
- ↑ و اینچنین ما آن کس را که گزافکاری کند و به نشانههای پروردگارش ایمان نیاورد کیفر میدهیم و بیگمان عذاب جهان واپسین سختتر و پایدارتر است؛ سوره طه، آیه۱۲۷.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۵۴۶.
- ↑ و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه۶۱.
- ↑ ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید؛ سوره زمر، آیه۵۳.
- ↑ بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره زمر، آیه۵۳.
- ↑ و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت فرو کاه که ناپسندترین بانگها بانگ درازگوشان است؛ سوره لقمان، آیه۱۹.
- ↑ غررالحکم، ج۱، ص۳۲۴.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۵۷؛ کنزالدقائق، ج۸، ص۲۸۴؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۲۵.
- ↑ طا، ها ما قرآن را بر تو فرو نفرستادهایم که به رنج افتی. جز اینکه یادکردی باشد برای آن کس که (از خداوند) میترسد؛ سوره طه، آیه۱ ـ ۳.
- ↑ الدرالمنثور، ج۵، ص۵۴۹.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۵۴۷ ـ ۵۴۸.
- ↑ از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید؛ سوره انعام، آیه۱۴۱.
- ↑ التبیان، ج۴، ص۲۹۶؛ تفسیر ماوردی، ج۲، ص۱۷۹.
- ↑ سوره حدید، آیه۲۷.
- ↑ مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۵ـ۳۶۶؛ نمونه، ج۲۳، ص۳۸۵.
- ↑ ای مؤمنان! چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد؛ سوره مائده، آیه۸۷.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۵۴۸ ـ ۵۴۹.
- ↑ بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد؛ سوره اعراف، آیه۳۱.
- ↑ احکامالقرآن، جصاص، ج۳، ص۵۲؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۶۳۸.
- ↑ بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آوردهاند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن میداریم؛ سوره اعراف، آیه۳۲.
- ↑ جامع البیان، مج۵، ج۸، ص۲۱۴؛ تفسیر المنار، ج۸، ص۳۸۸.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۵۵۰.
- ↑ و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.
- ↑ تفسیر مراغی، ج۸، ص۱۳۴ـ۱۳۵.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۵۵۰ ـ ۵۵۱.
- ↑ و آنکه به ستم کشته شود برای وارث او حقّی نهادهایم پس نباید در کشتن (به قصاص) گزافکاری کند زیرا (از سوی شرع) یاری شده است؛ سوره اسراء، آیه۳۳.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج۳، ص۲۴۱؛ التبیان، ج۶، ص۴۷۴.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج۳، ص۲۴۱؛ التبیان، ج۶، ص۴۷۴؛ التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۰۳.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۵۵۲.
- ↑ آیا با شهوت به جای زنان به مردان رو میآورید؟ بلکه شما قومی هستید که نادانی میورزید؛ سوره نمل، آیه۵۵.
- ↑ و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه۲۸.
- ↑ و آنان که از شهوتها پیروی دارند میخواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید؛ سوره نساء، آیه۲۷.
- ↑ و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه۲۸.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «اعتدال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۵۵۲.