چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵{{پرسمان انتظار فرج}}' به '}} == پرسشهای وابسته == {{پرسمان انتظار فرج}}') |
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبعشناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی مهدویت؛↵* مقالهشناسی مهدویت؛↵* پایاننامهشناسی مهدویت. ↵{{پایان منبع جامع}}' به '}}') |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[فضیلت انتظار]] | ||
| مدخل اصلی = [[انتظار افضل اعمال]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | تعداد پاسخ = ۱۸ | ||
| مدخل وابسته | |||
| | |||
}} | }} | ||
'''چرا [[انتظار فرج]] [[افضل]] اعمال است؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''چرا [[انتظار فرج]] [[افضل]] اعمال است؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۲۰: | خط ۱۷: | ||
* از [[باورهای اساسی]] و زیبای [[جهان اسلام]]، [[اعتقاد]] به [[ظهور]] مصلحی بزرگ از جانب [[خداوند]] است. مصلحی که تلاشهای شبانه روزی دیگر [[مصلحان]] و مشعلداران [[هدایت]] را به ثمر برساند و [[انسان]] را که گرفتار کجرویها و دلخوشیهای زود گذر و [[فریبنده]] شده است و در هالهای از [[اضطراب]] و [[حیرت]] به سر میبرد [[نجات]] بخشد<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳.</ref>. مقصود از [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دگرگونی مثبت و گسترده در [[زندگی]] [[بشر]] و زدوده شدن ناکامیها و نابسامانیها از چهرۀ [[غم]] زدۀ جامعۀ انسانی است و [[پیروزی]] [[حکومت]] [[عدالتگستر]] و معنویتگرای [[مهدوی]] بر دولتهای [[شرک]] و [[کفر]] و [[ستم]] است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. | * از [[باورهای اساسی]] و زیبای [[جهان اسلام]]، [[اعتقاد]] به [[ظهور]] مصلحی بزرگ از جانب [[خداوند]] است. مصلحی که تلاشهای شبانه روزی دیگر [[مصلحان]] و مشعلداران [[هدایت]] را به ثمر برساند و [[انسان]] را که گرفتار کجرویها و دلخوشیهای زود گذر و [[فریبنده]] شده است و در هالهای از [[اضطراب]] و [[حیرت]] به سر میبرد [[نجات]] بخشد<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳.</ref>. مقصود از [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دگرگونی مثبت و گسترده در [[زندگی]] [[بشر]] و زدوده شدن ناکامیها و نابسامانیها از چهرۀ [[غم]] زدۀ جامعۀ انسانی است و [[پیروزی]] [[حکومت]] [[عدالتگستر]] و معنویتگرای [[مهدوی]] بر دولتهای [[شرک]] و [[کفر]] و [[ستم]] است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. | ||
* باید توجه داشت وظیفۀ اصلی منتظر "تقویت دائم جبهۀ حق و تلاش برای مشخّصتر کردن مرز حق و باطل" برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه میافکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است<ref>ر.ک. [[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری]]، ص ۷۲.</ref>. | * باید توجه داشت وظیفۀ اصلی منتظر "تقویت دائم جبهۀ حق و تلاش برای مشخّصتر کردن مرز حق و باطل" برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه میافکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است<ref>ر.ک. [[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری]]، ص ۷۲.</ref>. | ||
* [[انتظار فرج]]، به معنای [[انتظار]] برچیده شدن [[ظلم و ستم]] مطلق از [[جهان هستی]] و [[حاکمیت]] [[عدل مطلق]] [[الهی]] در [[جهان هستی]] است<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. در [[روایات]]، توصیههای فراوانی در مورد [[انتظار فرج]]، [[ارزش]] و فضیلتهای بیشمار آن شده است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادتهای [[مؤمن]] دانستهاند ودر [[حدیثی]] از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} آمده است<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».</ref>: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}}<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> و عبادی شمردن آن دلالت بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] میکند، زیرا کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب میآید<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. شارحان [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانستهاند: [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کردهاند؛ پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]؛ روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن و قطع علاقه از سایر اسباب و واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>ر.ک. [[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>. | * [[انتظار فرج]]، به معنای [[انتظار]] برچیده شدن [[ظلم و ستم]] مطلق از [[جهان هستی]] و [[حاکمیت]] [[عدل مطلق]] [[الهی]] در [[جهان هستی]] است<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. در [[روایات]]، توصیههای فراوانی در مورد [[انتظار فرج]]، [[ارزش]] و فضیلتهای بیشمار آن شده است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادتهای [[مؤمن]] دانستهاند ودر [[حدیثی]] از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} آمده است<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».</ref>: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}}<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> و عبادی شمردن آن دلالت بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] میکند، زیرا کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب میآید<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. شارحان [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانستهاند: [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کردهاند؛ پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]؛ روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن و قطع علاقه از سایر اسباب و واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>ر.ک. [[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>. | ||
* [[انتظار فرج]]، از همه عبادتهای فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] است، چرا که در عبادتهای فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص میرسد و عبادتهای اجتماعیِ دیگر به پایۀ این [[عبادت]] نمیرسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد و آن در قلمرو حکومتهای [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. همچنین "[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن میگوید، قرار دارد، از مادۀ "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت "[[افضل]]" در میآید، برتریسنجی میان دو یا چند چیز را که در | * [[انتظار فرج]]، از همه عبادتهای فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] است، چرا که در عبادتهای فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص میرسد و عبادتهای اجتماعیِ دیگر به پایۀ این [[عبادت]] نمیرسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد و آن در قلمرو حکومتهای [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>ر.ک. [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۱۴ و ۱۵.</ref>. همچنین "[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن میگوید، قرار دارد، از مادۀ "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت "[[افضل]]" در میآید، برتریسنجی میان دو یا چند چیز را که در وصف یا حالتی همانندی دارند، گزارش میکند. بنابراین، [[افضل]] نشان میدهد [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادتهای دیگر [[برتری]] و رجحان دارد و نیز اضافه شدن [[افضل]] به واژههایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد<ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. | ||
* با توجه به [[احادیث]] و [[روایات]]، [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن وجود دارد میتوان تشخیص داد، لذا در دو بخش به بررسی [[انتظار فرج]] میپردازیم. | * با توجه به [[احادیث]] و [[روایات]]، [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن وجود دارد میتوان تشخیص داد، لذا در دو بخش به بررسی [[انتظار فرج]] میپردازیم. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۵: | ||
* ملزومات [[انتظار فرج]]: یکی از [[دلایل]] [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] به [[دلیل]] ملزوماتی است که دارد. [[انتظار فرج]]، فراتر از [[انتظار]] معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[درایت]]، [[معنویت]]، [[آمادگی]]، حقگرایی، عدلخواهی و...<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>. از اینرو مستلزم برخی ویژگی هاست که عبارتند از: | * ملزومات [[انتظار فرج]]: یکی از [[دلایل]] [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] به [[دلیل]] ملزوماتی است که دارد. [[انتظار فرج]]، فراتر از [[انتظار]] معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[درایت]]، [[معنویت]]، [[آمادگی]]، حقگرایی، عدلخواهی و...<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>. از اینرو مستلزم برخی ویژگی هاست که عبارتند از: | ||
===== [[انتظار]] و داشتن [[ایمان]] و [[اخلاص]] ===== | ===== [[انتظار]] و داشتن [[ایمان]] و [[اخلاص]] ===== | ||
* [[ایمان]] و [[اخلاص]]: از آنجا که [[انتظار فرج]]، [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت میکند، عجیب نیست که [[روایات]]، از زبان [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آن را: {{متن حدیث|"أحب الأعمال الی الله"}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبۀ حرانی تحف العقول، ۱۰۶.</ref> و در نتیجه: {{متن حدیث|"أفضل أعمال أمتی"}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.</ref>؛ بخوانند<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>. | * [[ایمان]] و [[اخلاص]]: از آنجا که [[انتظار فرج]]، [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت میکند، عجیب نیست که [[روایات]]، از زبان [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آن را: {{متن حدیث|"أحب الأعمال الی الله"}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبۀ حرانی تحف العقول، ۱۰۶.</ref> و در نتیجه: {{متن حدیث|"أفضل أعمال أمتی"}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.</ref>؛ بخوانند<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>. | ||
===== [[انتظار]] و [[اعتقاد]] به [[توحید]] ===== | ===== [[انتظار]] و [[اعتقاد]] به [[توحید]] ===== | ||
* [[اعتقاد]] به [[توحید]]: هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر میشود، به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش میباشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴.</ref>. باید توجه داشت اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خداوند]] نداشت، هیچ فضیلتی هم برای آن تحقق پیدا نمیکرد<ref>ر.ک. ر[[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ع}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: </ref>: «آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطۀ آنها نمیپذیرد [[آگاه]] نکنم؟... [[شهادت]] به اینکه خداوندی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما ـ فقط [[ائمه]] ـ و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]]{{ع}}»<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳؛ [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴؛ [[وحید کاشانیادیب|کاشانیادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص ۱۷۸.</ref>. | * [[اعتقاد]] به [[توحید]]: هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر میشود، به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش میباشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴.</ref>. باید توجه داشت اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خداوند]] نداشت، هیچ فضیلتی هم برای آن تحقق پیدا نمیکرد<ref>ر.ک. ر[[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ع}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: </ref>: «آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطۀ آنها نمیپذیرد [[آگاه]] نکنم؟... [[شهادت]] به اینکه خداوندی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما ـ فقط [[ائمه]] ـ و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]] {{ع}}»<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳؛ [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴؛ [[وحید کاشانیادیب|کاشانیادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص ۱۷۸.</ref>. | ||
===== [[انتظار]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]] ===== | ===== [[انتظار]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]] ===== | ||
خط ۴۱: | خط ۳۸: | ||
* [[آرمان]] و آرزوی بزرگ: [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامیدارد و به طور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref> و چون [[انسان]] [[منتظر]] [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، ([[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] بر سراسر [[جهان]]) لذا از [[بهترین]] و والاترین [[ارزشها]] نیز برخوردار است<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref>. | * [[آرمان]] و آرزوی بزرگ: [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامیدارد و به طور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref> و چون [[انسان]] [[منتظر]] [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، ([[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] بر سراسر [[جهان]]) لذا از [[بهترین]] و والاترین [[ارزشها]] نیز برخوردار است<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref>. | ||
===== [[انتظار]] و تلاش و حرکت مداوم ===== | ===== [[انتظار]] و تلاش و حرکت مداوم ===== | ||
* تلاش و حرکت مداوم: [[انتظار فرج]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] و استقبال از نیکیهاست. [[آمادگی]] برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگیناپذیر همراه با [[تهذیب نفس]]، [[پاک]] زیستن، حقّخواهی و دور ماندن از زشتیها و آلودگیها... به همین جهت وقتی [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: [[فرج]] کی خواهد بود؟ آن [[حضرت]] فرمود<ref>{{متن حدیث|"یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره"}}. ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱. </ref>: «ای [[ابو بصیر]]! تو هم از کسانی هستی که [[دنیا]] را طلب میکنند؟ آن کس که [[قیام امام]] را بشناسد، برای او به جهت انتظارش [[فرج]] شده است».<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> در روایتی از [[حضرت رسول]]{{صل}} آمده است که «[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است»<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}</ref>. [[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد<ref>ر.ک. [[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشۀ خانه خزیدن و تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نه تنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. [[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴.</ref>. همچنین، در روایتهای زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] میدانند. در یک جا دارد: «[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]]{{ع}} بوده است»<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref>.<ref>ر.ک. [[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟.</ref> پس اندیشۀ [[انتظار]] و [[انتظار]] کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر [[اعمال]]، دشوار خواهد بود و همین امر، [[پیروان]] [[امامان معصوم]]{{ع}} را [[استوار]] نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشدهاند<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳.</ref>. | * تلاش و حرکت مداوم: [[انتظار فرج]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] و استقبال از نیکیهاست. [[آمادگی]] برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگیناپذیر همراه با [[تهذیب نفس]]، [[پاک]] زیستن، حقّخواهی و دور ماندن از زشتیها و آلودگیها... به همین جهت وقتی [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: [[فرج]] کی خواهد بود؟ آن [[حضرت]] فرمود<ref>{{متن حدیث|"یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره"}}. ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱. </ref>: «ای [[ابو بصیر]]! تو هم از کسانی هستی که [[دنیا]] را طلب میکنند؟ آن کس که [[قیام امام]] را بشناسد، برای او به جهت انتظارش [[فرج]] شده است».<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> در روایتی از [[حضرت رسول]] {{صل}} آمده است که «[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است»<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}</ref>. [[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد<ref>ر.ک. [[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشۀ خانه خزیدن و تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نه تنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است<ref>ر.ک. [[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴.</ref>. همچنین، در روایتهای زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] میدانند. در یک جا دارد: «[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]] {{ع}} بوده است»<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref>.<ref>ر.ک. [[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]، ص؟؟؟.</ref> پس اندیشۀ [[انتظار]] و [[انتظار]] کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر [[اعمال]]، دشوار خواهد بود و همین امر، [[پیروان]] [[امامان معصوم]] {{ع}} را [[استوار]] نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشدهاند<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳.</ref>. | ||
===== [[انتظار]] و حاضر و ناظر دیدن [[امام]] ===== | ===== [[انتظار]] و حاضر و ناظر دیدن [[امام]] ===== | ||
* [[امام زمان]] را حاضر و ناظر بر [[اعمال]] خود دیدن: در روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده، آن [[حضرت]] کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] [[امام]] را پذیرا میشوند و در [[انتظار]] او به سر میبرند، [[برترین]] [[مردم]] همۀ زمانها معرفی میکنند و [[دلیل]] این [[برتری]] را این میدانند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در [[زمان غیبت]] انجام میدهند<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref>. شخص [[منتظر]] در [[غیبت امام]]، چنان [[رفتار]] میکند که گویا در [[زمان ظهور]] و حضور او [[زندگی]] میکند. به همین جهت [[شیعه]] تمامی دشواریها و کاستیها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع [[انتظار]] است که دارای [[فضیلت]] و [[ارزش]] بیشماری است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. | * [[امام زمان]] را حاضر و ناظر بر [[اعمال]] خود دیدن: در روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده، آن [[حضرت]] کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] [[امام]] را پذیرا میشوند و در [[انتظار]] او به سر میبرند، [[برترین]] [[مردم]] همۀ زمانها معرفی میکنند و [[دلیل]] این [[برتری]] را این میدانند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در [[زمان غیبت]] انجام میدهند<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref>. شخص [[منتظر]] در [[غیبت امام]]، چنان [[رفتار]] میکند که گویا در [[زمان ظهور]] و حضور او [[زندگی]] میکند. به همین جهت [[شیعه]] تمامی دشواریها و کاستیها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع [[انتظار]] است که دارای [[فضیلت]] و [[ارزش]] بیشماری است<ref>ر.ک. [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. | ||
===== [[انتظار]] و دوری از [[ناامیدی]] ===== | ===== [[انتظار]] و دوری از [[ناامیدی]] ===== | ||
* [[امیدواری]] و دوری از [[یأس]]: [[یأس]] به [[شرک]] منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] ـ که ضد آن است ـ محبوبترین [[اعمال]] نزد او به شمار میآید<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴؛ [[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۶.</ref>. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرمودهاند<ref>ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}}</ref>: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنیترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است.» <ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴.</ref> | * [[امیدواری]] و دوری از [[یأس]]: [[یأس]] به [[شرک]] منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] ـ که ضد آن است ـ محبوبترین [[اعمال]] نزد او به شمار میآید<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴؛ [[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۶.</ref>. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} فرمودهاند<ref>ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}}</ref>: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنیترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است.» <ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص۴۰-۴۴.</ref> | ||
===== [[انتظار]] و [[صبر]] ===== | ===== [[انتظار]] و [[صبر]] ===== | ||
* فضیلتهای بیشماری در [[روایات]] برای [[منتظران]] شمرده شده است منتها این [[فضائل]] به اعتبار [[صبر]] و [[تحمل]] مشکلاتی است که [[منتظران واقعی]] [[فرج]]، برخود هموار میکنند. در [[احادیث]]، از [[انتظار]] در پرتو [[صبر]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، سخن گفتهاند. [[امام رضا]]{{ع}} دربارۀ ملازمت [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، فرمودهاند: «بر شما [[باد]] [[صبر]]، همانا [[فرج]] بعد از [[یأس]] میآید»<ref>{{متن حدیث|فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِیءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیَأْسِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>. از این سخن معلوم میشود، [[انتظار]] بدون عنصر [[پایداری]] و [[شکیبایی]] در برابر مشکلات، پوستهای است بدون مغز و قالبی است بیمحتوا که در [[حقیقت انتظار]] نیست! آن [[حضرت]] در جایی دیگر، در همینباره فرمودهاند: «چهقدر نیکوست [[صبر]] و [[انتظار فرج]]»<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.</ref>. نتیجۀ [[صبر]] در [[انتظار]]، [[پیروزی]] است. [[امام کاظم]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: «هرکس صبرکند و [[انتظار]] بکشد، به [[فرج]] و [[پیروزی]] میرسد و [[انتظار فرج]]، بخشی از [[فرج]] است»<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.</ref> | * فضیلتهای بیشماری در [[روایات]] برای [[منتظران]] شمرده شده است منتها این [[فضائل]] به اعتبار [[صبر]] و [[تحمل]] مشکلاتی است که [[منتظران واقعی]] [[فرج]]، برخود هموار میکنند. در [[احادیث]]، از [[انتظار]] در پرتو [[صبر]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، سخن گفتهاند. [[امام رضا]] {{ع}} دربارۀ ملازمت [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، فرمودهاند: «بر شما [[باد]] [[صبر]]، همانا [[فرج]] بعد از [[یأس]] میآید»<ref>{{متن حدیث|فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِیءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیَأْسِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>. از این سخن معلوم میشود، [[انتظار]] بدون عنصر [[پایداری]] و [[شکیبایی]] در برابر مشکلات، پوستهای است بدون مغز و قالبی است بیمحتوا که در [[حقیقت انتظار]] نیست! آن [[حضرت]] در جایی دیگر، در همینباره فرمودهاند: «چهقدر نیکوست [[صبر]] و [[انتظار فرج]]»<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.</ref>. نتیجۀ [[صبر]] در [[انتظار]]، [[پیروزی]] است. [[امام کاظم]] {{ع}} در این زمینه میفرمایند: «هرکس صبرکند و [[انتظار]] بکشد، به [[فرج]] و [[پیروزی]] میرسد و [[انتظار فرج]]، بخشی از [[فرج]] است»<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>ر.ک. [[محمد سبحانینیا|سبحانینیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۳۸-۳۹.</ref> | ||
==== [[انتظار فرج]]؛ آثار و نتایج ==== | ==== [[انتظار فرج]]؛ آثار و نتایج ==== | ||
* آثار و [[نتایج انتظار]] واقعی: از [[دلایل]] دیگر [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]]، توجه به آثار و نتایجی است که دار. [[روایات]] تصریح میکنند [[آراستگی]] به [[انتظار حقیقی]]، [[منتظر]] را به مقاماتی نایل میگرداند. که در زیر به آنها میپردازیم: | * آثار و [[نتایج انتظار]] واقعی: از [[دلایل]] دیگر [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]]، توجه به آثار و نتایجی است که دار. [[روایات]] تصریح میکنند [[آراستگی]] به [[انتظار حقیقی]]، [[منتظر]] را به مقاماتی نایل میگرداند. که در زیر به آنها میپردازیم: | ||
# [[همراهی]] با [[حضرت صاحب]]: [[امام صادق]]{{ع}} فرمودهاند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: {{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِر"}}</ref> «هر کس که از قرار گرفتن در زمره [[اصحاب قائم]] شادمان میشود باید [[انتظار]] بکشد».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> | # [[همراهی]] با [[حضرت صاحب]]: [[امام صادق]] {{ع}} فرمودهاند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: {{متن حدیث|"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِر"}}</ref> «هر کس که از قرار گرفتن در زمره [[اصحاب قائم]] شادمان میشود باید [[انتظار]] بکشد».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> | ||
# [[پاداش]] شرکت در [[جهاد]]: از دیگر [[مقامات]] [[منتظران]] اجر و [[پاداش]] شرکت در [[حرکت جهادی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: «[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.</ref> | # [[پاداش]] شرکت در [[جهاد]]: از دیگر [[مقامات]] [[منتظران]] اجر و [[پاداش]] شرکت در [[حرکت جهادی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: «[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.</ref><ref>ر.ک. [[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه]]، ص ۲۰۲ ـ ۲۱۴.</ref> و [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵: {{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"}}</ref>: «هر کدام از شما که با [[اعتقاد]] به این امر و در [[انتظار]] آن، از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]] {{ع}} حضور داشته است».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> | ||
# اجر [[شهید]] در [[راه خدا]]: به شخص [[منتظر]] اجر [[شهید]] داده میشود، [[حضرت علی]]{{ع}} میفرمایند<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج ۲، ص ۶۲۵: {{متن حدیث|"وَ الْآخِذُ بِأَمْرِنَا مَعَنَا غَداً فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"}}</ref>: «هرکه امر ما [[ولایت]] ما را بپذیرد در [[قیامت]] با ما در [[حظیرة القدس]] است و کسی که [[منتظر]] امر ما باشد چون کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود آغشته گردد».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> | # اجر [[شهید]] در [[راه خدا]]: به شخص [[منتظر]] اجر [[شهید]] داده میشود، [[حضرت علی]] {{ع}} میفرمایند<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج ۲، ص ۶۲۵: {{متن حدیث|"وَ الْآخِذُ بِأَمْرِنَا مَعَنَا غَداً فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"}}</ref>: «هرکه امر ما [[ولایت]] ما را بپذیرد در [[قیامت]] با ما در [[حظیرة القدس]] است و کسی که [[منتظر]] امر ما باشد چون کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود آغشته گردد».<ref>ر.ک. [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> | ||
# [[پویایی]] و [[سازندگی]]: [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع است. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به [[آینده]] مطلوب به حرکت وا میدارد،<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref> در [[حقیقت انسان]] [[منتظر]] با رعایت همۀ شرایط [[انتظار]] به همان شأن و منزلتی که مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل میشود<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. [[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آیندۀ روشن و تحقّق [[ارزشها]] و خوبیهاست. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت میدهد؛ به گونهای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] میکند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار میدهد<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. | # [[پویایی]] و [[سازندگی]]: [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع است. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به [[آینده]] مطلوب به حرکت وا میدارد،<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴.</ref> در [[حقیقت انسان]] [[منتظر]] با رعایت همۀ شرایط [[انتظار]] به همان شأن و منزلتی که مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل میشود<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[انتظار بایدها و نبایدها (کتاب)|انتظار بایدها و نبایدها]]، ص ۲۴. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. [[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آیندۀ روشن و تحقّق [[ارزشها]] و خوبیهاست. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت میدهد؛ به گونهای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] میکند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار میدهد<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. | ||
# [[نجات]] از یاس: [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و [[سختیها]] میشود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری میکند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار میکند<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. وجود چنین [[نجات]] بخشی، دلهای مرده را زنده میکند و [[مردم]] را از [[یأس]] رها میسازد<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳؛ [[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۶.</ref>. | # [[نجات]] از یاس: [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و [[سختیها]] میشود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری میکند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار میکند<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، [[آفتاب مهر (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>. وجود چنین [[نجات]] بخشی، دلهای مرده را زنده میکند و [[مردم]] را از [[یأس]] رها میسازد<ref>ر.ک. [[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]] ، ص۶۱- ۶۳؛ [[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۶.</ref>. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۹۸: | ||
[[منتظر فرج]] (از جانب [[خدا]]) باشید. و از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] نباشید. همانا [[دوست]] داشتنیترین کارها در پیشگاه [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است تا وقتی که [[مؤمن]] این حالت خود را حفظ کند. "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در گرفتاریها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بیمعناست، چون [[فرج]] به معنای رفع گرفتاری است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در گرفتاریها. هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر میشود. به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش میباشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. چون آن [[یأس]] به [[شرک]] منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] – که ضد آن میباشد – محبوبترین اعمال نزد او به شمار میآید. سخن دیگری از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است: {{متن حدیث|":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"}}<ref>«[[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی میباشد که [[ارزش]] آن از همه [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادتهای زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همه عبادتها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] قوی به [[خداوند]] است که در گرفتاریها عمق آن روشن میشود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به [[خداوند]] – به عنوان تنها نقطه [[امید]] – چقدر است و حتی خودش هم نمیداند. در گرفتاریها – به خصوص گرفتاریهای سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه [[صبر]] خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به [[قضای الهی]] حفظ کند، آن گاه معلوم میشود که [[مؤمن]] واقعی است. وقتی کسی از [[امام صادق]] {{ع}} میپرسد: {{متن حدیث|"بِأَيِّ شَيْ ءٍ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"}}: به چه چیزی معلوم میشود که شخص [[مؤمن]] است؟ [[حضرت]] در پاسخ میفرمایند: {{متن حدیث|"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"}}<ref>«به [[تسلیم]] [[خدا]] بودن و [[راضی]] بودن به آن چه برایش پیش میآید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.</ref>. اگر آن چه در زندگی برای [[انسان]] پیش میآید، همیشه شادی بخش باشد، [[راضی]] بودن از [[قضای الهی]] کار [[سختی]] نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی [[انسان]] گردند، آن وقت حفظ [[رضا]] بسیار مشکل میشود. | [[منتظر فرج]] (از جانب [[خدا]]) باشید. و از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] نباشید. همانا [[دوست]] داشتنیترین کارها در پیشگاه [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است تا وقتی که [[مؤمن]] این حالت خود را حفظ کند. "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در گرفتاریها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بیمعناست، چون [[فرج]] به معنای رفع گرفتاری است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در گرفتاریها. هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر میشود. به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش میباشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. چون آن [[یأس]] به [[شرک]] منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] – که ضد آن میباشد – محبوبترین اعمال نزد او به شمار میآید. سخن دیگری از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است: {{متن حدیث|":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"}}<ref>«[[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی میباشد که [[ارزش]] آن از همه [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادتهای زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همه عبادتها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] قوی به [[خداوند]] است که در گرفتاریها عمق آن روشن میشود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به [[خداوند]] – به عنوان تنها نقطه [[امید]] – چقدر است و حتی خودش هم نمیداند. در گرفتاریها – به خصوص گرفتاریهای سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه [[صبر]] خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به [[قضای الهی]] حفظ کند، آن گاه معلوم میشود که [[مؤمن]] واقعی است. وقتی کسی از [[امام صادق]] {{ع}} میپرسد: {{متن حدیث|"بِأَيِّ شَيْ ءٍ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"}}: به چه چیزی معلوم میشود که شخص [[مؤمن]] است؟ [[حضرت]] در پاسخ میفرمایند: {{متن حدیث|"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"}}<ref>«به [[تسلیم]] [[خدا]] بودن و [[راضی]] بودن به آن چه برایش پیش میآید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.</ref>. اگر آن چه در زندگی برای [[انسان]] پیش میآید، همیشه شادی بخش باشد، [[راضی]] بودن از [[قضای الهی]] کار [[سختی]] نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی [[انسان]] گردند، آن وقت حفظ [[رضا]] بسیار مشکل میشود. | ||
*'''[[انتظار فرج]] همراه با [[رضا]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]''': بی جهت نیست که در [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] میباشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمودهاند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ"}}<ref>«شر [[طاعت]] [[خداوند]]، [[صبر]] و [[خشنودی]] از خداست در آن چه [[بنده]] [[دوست]] میدارد یا ناپسند میشمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سر" در [[انسان]] شریفترین و مهمترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیه اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. اگر سر در [[بدن]] کسی نباشد، او مردهای بیش نیست و دیگر اعضا و جوارحش فایدهای به حال او ندارند. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. زندگی واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] میباشد. [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] – که حیات معنوی [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد – همانا [[صبر]] در گرفتاریها و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و ناپسند میباشد. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است که سر نخ همه گرفتاریها به دست خداست و او خود بندهاش را به گرفتاری مبتلا میکند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همه ما باید [[امتحان]] [[بندگی]] [[خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود که هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] نشانه [[بنده]] بودن این است که [[انسان]] درهر حالی فقط و فقط به خدای خود متکی و امیدوار باشد، نه خوشیها [[انسان]] را از این که خود را حقیقتاً [[بنده | * '''[[انتظار فرج]] همراه با [[رضا]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]''': بی جهت نیست که در [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] میباشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمودهاند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ"}}<ref>«شر [[طاعت]] [[خداوند]]، [[صبر]] و [[خشنودی]] از خداست در آن چه [[بنده]] [[دوست]] میدارد یا ناپسند میشمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سر" در [[انسان]] شریفترین و مهمترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیه اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. اگر سر در [[بدن]] کسی نباشد، او مردهای بیش نیست و دیگر اعضا و جوارحش فایدهای به حال او ندارند. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. زندگی واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] میباشد. [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] – که حیات معنوی [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد – همانا [[صبر]] در گرفتاریها و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و ناپسند میباشد. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است که سر نخ همه گرفتاریها به دست خداست و او خود بندهاش را به گرفتاری مبتلا میکند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همه ما باید [[امتحان]] [[بندگی]] [[خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود که هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] نشانه [[بنده]] بودن این است که [[انسان]] درهر حالی فقط و فقط به خدای خود متکی و امیدوار باشد، نه خوشیها [[انسان]] را از این که خود را حقیقتاً [[بنده خدا]] بداند خارج کند و نه ناخوشیها [[صبر]] و [[رضا]] را از کف او برباید. [[بهترین]] [[بندگی]] [[خدا]] به این است که در گرفتاریها [[انتظار فرج]] را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر میشود، [[انتظار فرج]] در ما بیشتر و شدیدتر گردد. [[روح]] [[بندگی]] [[خدا]] و رأس [[طاعات]]، همین [[عبادت]] قلبی است که ریشه در [[اعتقاد]] عمیق و قوی به [[توحید]] [[پروردگار]] دارد. پس میتوانیم [[تصدیق]] کنیم که [[برترین]] و بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] فرجی است که در گرفتاریها از [[خدای متعال]] دارد و این [[عبادت]] قلبی، [[روح]] همه [[عبادات]] دیگر میباشد»<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۰-۴۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۱: | ||
[[انتظار]]، ظرفیت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقّق [[جامعه آرمانی]] [[اسلام]] ایجاد میکند و رفتارها و برنامهها را بدان سمت سوق میدهد. این والاترین [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل است؛ چنانکه [[امام علی]] {{ع}} فرمود: [[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] کشیدن [[فرج]] [[خداوند]] است<ref>{{عربی|افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶</ref> به طور خلاصه مؤلّفههای زیر را میتوان از [[انتظار فرج]] برداشت کرد: | [[انتظار]]، ظرفیت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقّق [[جامعه آرمانی]] [[اسلام]] ایجاد میکند و رفتارها و برنامهها را بدان سمت سوق میدهد. این والاترین [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل است؛ چنانکه [[امام علی]] {{ع}} فرمود: [[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] کشیدن [[فرج]] [[خداوند]] است<ref>{{عربی|افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶</ref> به طور خلاصه مؤلّفههای زیر را میتوان از [[انتظار فرج]] برداشت کرد: | ||
#[[تلاش]] و کوشش برای [[پیشرفت]] و ترقّی؛ | # [[تلاش]] و کوشش برای [[پیشرفت]] و ترقّی؛ | ||
#اصلاحطلبی و [[امید]] به زندگی بهتر ([[گشایش]] در امور)؛ | # اصلاحطلبی و [[امید]] به زندگی بهتر ([[گشایش]] در امور)؛ | ||
#نفی وضع موجود ([[ظلم]] و بیعدالتی، [[فساد]] و [[تباهی]])؛ | # نفی وضع موجود ([[ظلم]] و بیعدالتی، [[فساد]] و [[تباهی]])؛ | ||
#طرد و عدم پذیرش حکومتهای [[سیاسی]] ([[نامشروع]] دانستن آنها)؛ | # طرد و عدم پذیرش حکومتهای [[سیاسی]] ([[نامشروع]] دانستن آنها)؛ | ||
#[[قیام]] و [[انقلاب]] و [[نهضت]] مداوم و فعّال؛ | # [[قیام]] و [[انقلاب]] و [[نهضت]] مداوم و فعّال؛ | ||
#[[ضرورت]] تشکیل حکومتهای دینی و [[مشروع]]؛ | # [[ضرورت]] تشکیل حکومتهای دینی و [[مشروع]]؛ | ||
#عدم [[انقیاد]] و [[سازش]] در برابر جبّاران و مفسدان و ...<ref>برای مطالعه بیشتر ر. ک: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.</ref>»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. | # عدم [[انقیاد]] و [[سازش]] در برابر جبّاران و مفسدان و ...<ref>برای مطالعه بیشتر ر. ک: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.</ref>»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۶: | ||
«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد: | «برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد: | ||
*ارتباط [[امام]] [[معصوم]] با [[حجت خدا]]: "[[ولایت]]" و "[[امامت]]" رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است و [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از سایر مکتبهاست. از دیدگاه [[شیعه]] پذیریش [[ولایت]] [[معصومین]]{{عم}} و به طور کلی [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه فضلیتها و شرط اساسی قبولی همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکات در مییابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و عدم [[حضور ظاهری امام]] در [[جامعه]] به نوعی اعلام پذیریش [[ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است و همین [[انتظار]] موجب میشود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگرچه به صورت ارتباط قبلی و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. | * ارتباط [[امام]] [[معصوم]] با [[حجت خدا]]: "[[ولایت]]" و "[[امامت]]" رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است و [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از سایر مکتبهاست. از دیدگاه [[شیعه]] پذیریش [[ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه فضلیتها و شرط اساسی قبولی همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکات در مییابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و عدم [[حضور ظاهری امام]] در [[جامعه]] به نوعی اعلام پذیریش [[ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است و همین [[انتظار]] موجب میشود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگرچه به صورت ارتباط قبلی و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. | ||
در روایتی که از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده، آن [[حضرت]] ضمن [[پیشبینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم{{صل}} کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] [[امام]] را پذیرا میشوند و در [[انتظار]] او به سر میبرند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها معرفی میکنند و [[دلیل]] این [[برتری]] را این میدانند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در [[زمان غیبت]] انجام میدهند: «[[غیبت]] دوازهمین [[ولی خدا]] - [[صاحب]] [[عزت و جلال]] - از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - که [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - و [[امامان]] بعد از او، به درازا میکشد. ای ابا خالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند [[برترین]] [[مردم]] در همه زمانها هستند؛ زیرا [[خداوند]] - که گرامی و بلندمرتبه است - چنان [[خرد]]، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] {و عدم [[حضور امام]]} برای آنها همانند مشاهده {و [[حضور امام]]} است. [[خداوند]] [[مردم]] این زمان را به مانند کسانی قرار داده که با [[شمشیر]] در پیشگاه [[رسول خدا]] - که [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - [[جهاد]] می کنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوتکنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و | در روایتی که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده، آن [[حضرت]] ضمن [[پیشبینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{صل}} کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] [[امام]] را پذیرا میشوند و در [[انتظار]] او به سر میبرند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها معرفی میکنند و [[دلیل]] این [[برتری]] را این میدانند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در [[زمان غیبت]] انجام میدهند: «[[غیبت]] دوازهمین [[ولی خدا]] - [[صاحب]] [[عزت و جلال]] - از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - که [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - و [[امامان]] بعد از او، به درازا میکشد. ای ابا خالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند [[برترین]] [[مردم]] در همه زمانها هستند؛ زیرا [[خداوند]] - که گرامی و بلندمرتبه است - چنان [[خرد]]، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] {و عدم [[حضور امام]]} برای آنها همانند مشاهده {و [[حضور امام]]} است. [[خداوند]] [[مردم]] این زمان را به مانند کسانی قرار داده که با [[شمشیر]] در پیشگاه [[رسول خدا]] - که [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - [[جهاد]] می کنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوتکنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و آشکار هستند»<ref>{{متن حدیث|"ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"}} شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۳۲۰؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>. | ||
بنابراین اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکاتب باقی نخواهد ماند؛ البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید به ظهور]] و [[قیام]] [[عدالتگستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم{{صل}}؛ هم او که در حال حاضر [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاریها]] و ناملایمات است. | بنابراین اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکاتب باقی نخواهد ماند؛ البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید به ظهور]] و [[قیام]] [[عدالتگستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}؛ هم او که در حال حاضر [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاریها]] و ناملایمات است. | ||
*[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]: [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسانها]] معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست؛ تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری تا بگویم کیستی". آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند حکایت از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها میکند. به عکس آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بیارزش نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. | * [[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]: [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسانها]] معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست؛ تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری تا بگویم کیستی". آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند حکایت از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها میکند. به عکس آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بیارزش نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. | ||
[[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخودار خواهد بود. [[امام علی]]{{ع}} در همین زمینه میفرماید: {{متن حدیث|"قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ"}}<ref>«"[[ارزش]] مرد به اندازه همیت اوست"» سید شریف رضی، نهج البلاغه، باب گزیده سخنان حکمتآمیز | [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخودار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه میفرماید: {{متن حدیث|"قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ"}}<ref>«"[[ارزش]] مرد به اندازه همیت اوست"» سید شریف رضی، نهج البلاغه، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیرالمؤمنین {{ع}} ترجمه: مرحوم دشتی، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. | ||
و در جای دیگر میفرماید: {{متن حدیث|"قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ"}}<ref>«"مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست"» همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. پس از این مقدمه میتوان گفت که چون [[انسان]] [[منتظر]] برترین و ارزشمندترین [[آمال]] و آرزوهای نهایی [[انسان]] منتظ، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاه شدن دست [[ظالمان]] و [[مستکبران]] از گوشه گوشه [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در جای جای کره [[خاک]] است؛ یعنی آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. قطعاً چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضلیتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند. | |||
*[[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع: [[انتظار]] نقش مهمی در [[سازندگی]]، [[پویایی]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]] دارد، و اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که در بخش آخر این رساله بر شمرده خواهد شد عمل کند به الگوی مطلوب [[انسان]] دیندار دست مییابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخودار میشوند. و به عبارت دیگر [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به همان شأن و منزلتی که مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل میشود"<ref>ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.</ref>»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۶۸.</ref>. | * [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع: [[انتظار]] نقش مهمی در [[سازندگی]]، [[پویایی]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]] دارد، و اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که در بخش آخر این رساله بر شمرده خواهد شد عمل کند به الگوی مطلوب [[انسان]] دیندار دست مییابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخودار میشوند. و به عبارت دیگر [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به همان شأن و منزلتی که مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل میشود"<ref>ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.</ref>»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۶۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۹۵: | ||
اوج [[بندگی]] یک فرد، ولایتمداری اوست؛ زیرا [[اطاعت]] تام از [[قرآن]] و فرامین [[رسول الله]] {{صل}} که مساوی با [[بندگی]] است، این اقتضا را دارد که هیچ چیز بدون [[ولایت]]، معنادار نباشد. لذا باید در وقف و سکون، پیرو [[اهل بیت]] {{ع}} بود تا در این رهگذر [[برترین عمل]] را نصیب خود کنیم. چون عمل آنان مطابق [[هدایت الهی]] و [[برترین عمل]] است. از جمله [[اعمال]] آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] است. | اوج [[بندگی]] یک فرد، ولایتمداری اوست؛ زیرا [[اطاعت]] تام از [[قرآن]] و فرامین [[رسول الله]] {{صل}} که مساوی با [[بندگی]] است، این اقتضا را دارد که هیچ چیز بدون [[ولایت]]، معنادار نباشد. لذا باید در وقف و سکون، پیرو [[اهل بیت]] {{ع}} بود تا در این رهگذر [[برترین عمل]] را نصیب خود کنیم. چون عمل آنان مطابق [[هدایت الهی]] و [[برترین عمل]] است. از جمله [[اعمال]] آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] است. | ||
در [[کتاب خصال]]، روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که ایشان راه و روش [[ائمه اطهار]]{{ع}} را برمیشمرند و [[انتظار فرج]] به همراه [[صبر]] را یکی از فرازهای [[زندگی]] خود میدانند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۲، به نقل از خصال: {{متن حدیث|فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ إِلَى قَوْلِهِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}.</ref>. | در [[کتاب خصال]]، روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که ایشان راه و روش [[ائمه اطهار]] {{ع}} را برمیشمرند و [[انتظار فرج]] به همراه [[صبر]] را یکی از فرازهای [[زندگی]] خود میدانند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۲، به نقل از خصال: {{متن حدیث|فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ إِلَى قَوْلِهِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}.</ref>. | ||
[[برترین]] فضیلتی که برای [[انتظار فرج]] میتوان برشمرد، همین است که [[سیره اهل بیت]] {{ع}} و اقتداء [[شیعیان]] به موالیانشان در این موضوع مصداقی از ولایتمداری آنها است و فضیلتی بزرگ برای آنان محسوب میشود. | [[برترین]] فضیلتی که برای [[انتظار فرج]] میتوان برشمرد، همین است که [[سیره اهل بیت]] {{ع}} و اقتداء [[شیعیان]] به موالیانشان در این موضوع مصداقی از ولایتمداری آنها است و فضیلتی بزرگ برای آنان محسوب میشود. | ||
در کتاب [[شریف]] کافی باب دعائم الاسلام [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده که در آن از [[انتظار فرج]] به عنوان یکی از ستونهای [[دین]] و در زمره [[ارکان دین]] یاد شده است. شخصی از [[امام]] {{ع}} از [[دینی]] سؤال میکند که عمل فرد، با [[اعتقاد]] به آن [[دین]] مورد قبول است. [[امام]] {{ع}} در پاسخ وی میفرمایند: "[[شهادت]] به [[وحدانیت]] و بیشریک بودن [[خدای تعالی]] و [[شهادت]] به [[بندگی]] و [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} و [[اقرار]] به صحت آنچه از جانب [[خدا]] آمده و [[اقرار]] به [[ولایت]] ما [[اهل بیت]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[اطاعت]] از [[اوامر]] ما و [[پرهیزگاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما. پس همانا برای ما [[دولت]] و [[حکومتی]] است که هرگاه [[خداوند]] بخواهد، میآید"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۷۶.</ref>. در [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به [[حدیثی]] برمیخوریم که گویی [[انتظار فرج]] را سیمای بیرونی و عملی برای [[تولی]] و [[تبری]] به شمار آورده و آن را وسیلهای برای تقویت [[روحیه]] [[فرمانبرداری]] از [[اولیا]] و کفرستیزی با [[طاغوت]] دانسته است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: "هنگامی که صبح و [[شام]] یک روز بر تو گذشت و امامی از [[آل محمد]] {{صل}} را در آن روز ندیدی، هر آنچه [[دوست]] داری، [[دوست]] داشته باش ([[محبت]] [[اهل بیت]] را در [[دل]] زنده نگه دار) و از هر آنچه نفرت داری متنفر باش و بر [[ولایت]] موالیانت [[استوار]] باش و [[فرج]] را هر صبح و [[شام]] [[انتظار]] بکش"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۵۸، ح۳: {{متن حدیث|إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}.</ref>. | در کتاب [[شریف]] کافی باب دعائم الاسلام [[حدیثی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده که در آن از [[انتظار فرج]] به عنوان یکی از ستونهای [[دین]] و در زمره [[ارکان دین]] یاد شده است. شخصی از [[امام]] {{ع}} از [[دینی]] سؤال میکند که عمل فرد، با [[اعتقاد]] به آن [[دین]] مورد قبول است. [[امام]] {{ع}} در پاسخ وی میفرمایند: "[[شهادت]] به [[وحدانیت]] و بیشریک بودن [[خدای تعالی]] و [[شهادت]] به [[بندگی]] و [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} و [[اقرار]] به صحت آنچه از جانب [[خدا]] آمده و [[اقرار]] به [[ولایت]] ما [[اهل بیت]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[اطاعت]] از [[اوامر]] ما و [[پرهیزگاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما. پس همانا برای ما [[دولت]] و [[حکومتی]] است که هرگاه [[خداوند]] بخواهد، میآید"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۷۶.</ref>. در [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به [[حدیثی]] برمیخوریم که گویی [[انتظار فرج]] را سیمای بیرونی و عملی برای [[تولی]] و [[تبری]] به شمار آورده و آن را وسیلهای برای تقویت [[روحیه]] [[فرمانبرداری]] از [[اولیا]] و کفرستیزی با [[طاغوت]] دانسته است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: "هنگامی که صبح و [[شام]] یک روز بر تو گذشت و امامی از [[آل محمد]] {{صل}} را در آن روز ندیدی، هر آنچه [[دوست]] داری، [[دوست]] داشته باش ([[محبت]] [[اهل بیت]] را در [[دل]] زنده نگه دار) و از هر آنچه نفرت داری متنفر باش و بر [[ولایت]] موالیانت [[استوار]] باش و [[فرج]] را هر صبح و [[شام]] [[انتظار]] بکش"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۵۸، ح۳: {{متن حدیث|إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}.</ref>. | ||
با توجه به [[حدیثی]] که از [[اصول کافی]] آوردیم و برداشتی که از [[حدیث]] الغیبه داشتیم [[یقین]] حاصل میکنیم که [[انتظار فرج]] از ستونهای نگه دارنده [[دین]] و گوهری گرانقیمت در [[حد]] [[ارکان دین]] است»<ref>[[وحید کاشانیادیب|کاشانیادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۷۸.</ref>. | با توجه به [[حدیثی]] که از [[اصول کافی]] آوردیم و برداشتی که از [[حدیث]] الغیبه داشتیم [[یقین]] حاصل میکنیم که [[انتظار فرج]] از ستونهای نگه دارنده [[دین]] و گوهری گرانقیمت در [[حد]] [[ارکان دین]] است»<ref>[[وحید کاشانیادیب|کاشانیادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۷۸.</ref>. | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۰۹: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانینیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانینیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«شاید بتوان گفت: فضیلتهای بیشماری در [[روایات]] ما که برای [[منتظران فرج]] برشمردهاند، به اعتبار همین [[صبر]] و [[تحمل]] مشکلاتی است که [[منتظران واقعی]] [[فرج]]، برخود هموار میکنند. در [[احادیث]]، از [[انتظار]] در پرتو [[صبر]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، سخن گفتهاند. [[امام رضا]] {{ع}} درباره ملازمت [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، فرمودهاند: "بر شما [[باد]] [[صبر]]، همانا [[فرج]] بعد از [[یأس]] میآید"<ref>{{متن حدیث|فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِيءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>. از این سخن معلوم میشود، [[انتظار]] بدون عنصر [[پایداری]] و [[شکیبایی]] در برابر مشکلات، پوستهای است بدون مغز و قالبی است بیمحتوا که در [[حقیقت انتظار]] نیست! آن [[حضرت]] در جایی دیگر، در همینباره فرمودهاند: "چهقدر نیکوست [[صبر]] و [[انتظار فرج]]"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.</ref>؛ . نتیجه [[صبر]] در [[انتظار]]، [[پیروزی]] است. [[امام کاظم]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: "هرکس صبرکند و [[انتظار]] بکشد، به [[فرج]] و [[پیروزی]] میرسد و [[انتظار فرج]]، بخشی از [[فرج]] است"<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>[[محمد سبحانینیا|سبحانینیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۳۸-۳۹.</ref>. | «شاید بتوان گفت: فضیلتهای بیشماری در [[روایات]] ما که برای [[منتظران فرج]] برشمردهاند، به اعتبار همین [[صبر]] و [[تحمل]] مشکلاتی است که [[منتظران واقعی]] [[فرج]]، برخود هموار میکنند. در [[احادیث]]، از [[انتظار]] در پرتو [[صبر]] و [[انتظار فرج]] با [[صبر]]، سخن گفتهاند. [[امام رضا]] {{ع}} درباره ملازمت [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، فرمودهاند: "بر شما [[باد]] [[صبر]]، همانا [[فرج]] بعد از [[یأس]] میآید"<ref>{{متن حدیث|فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِيءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>. از این سخن معلوم میشود، [[انتظار]] بدون عنصر [[پایداری]] و [[شکیبایی]] در برابر مشکلات، پوستهای است بدون مغز و قالبی است بیمحتوا که در [[حقیقت انتظار]] نیست! آن [[حضرت]] در جایی دیگر، در همینباره فرمودهاند: "چهقدر نیکوست [[صبر]] و [[انتظار فرج]]"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.</ref>؛ . نتیجه [[صبر]] در [[انتظار]]، [[پیروزی]] است. [[امام کاظم]] {{ع}} در این زمینه میفرمایند: "هرکس صبرکند و [[انتظار]] بکشد، به [[فرج]] و [[پیروزی]] میرسد و [[انتظار فرج]]، بخشی از [[فرج]] است"<ref>موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>[[محمد سبحانینیا|سبحانینیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۳۸-۳۹.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۱۸: | ||
«شارحان [[حدیث]] [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانستهاند: | «شارحان [[حدیث]] [[دلیل]] [[برترین]] [[عبادت]] بودن [[انتظار]] را چند امر دانستهاند: | ||
#[[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کردهاند<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۲، ص۵۷۳.</ref>. | # [[حسن ظن]] به [[خدا]] و [[ناامید]] نبودن از [[رحمت الهی]] بیان کردهاند<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۲، ص۵۷۳.</ref>. | ||
#پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]<ref>قاری، علی بن سلطان محمد، مرقاة المفاتیح، ج ۴، ص۱۵۲۹.</ref>. | # پذیرفتن [[حکم]] و [[قضای الهی]]<ref>قاری، علی بن سلطان محمد، مرقاة المفاتیح، ج ۴، ص۱۵۲۹.</ref>. | ||
#روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن<ref>مناوی، محمد عبد الرؤوف، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج ۱، ص۱۸۷.</ref> و قطع علاقه از سایر اسباب<ref>حکیم ترمذی، محمد بن علی، نوادر الأصول فی أحادیث الرسول، ج ۲، ص۲۲۱.</ref>. | # روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن<ref>مناوی، محمد عبد الرؤوف، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج ۱، ص۱۸۷.</ref> و قطع علاقه از سایر اسباب<ref>حکیم ترمذی، محمد بن علی، نوادر الأصول فی أحادیث الرسول، ج ۲، ص۲۲۱.</ref>. | ||
#واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>عزیزی، علی بن احمد، السراج المنیر، ج ۲، ص۱۸۸.</ref>. | # واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>عزیزی، علی بن احمد، السراج المنیر، ج ۲، ص۱۸۸.</ref>. | ||
همچنین گفتهاند از این که در ابتدای [[روایت]] به درخواست از [[خداوند]] [[دستور]] داده شده و سپس میفرماید [[انتظار]] [[برترین]] [[عبادت]] است، نقش کلیدی [[دعا]] در [[انتظار]] روشن میشود؛ زیرا دعاکننده [[انتظار]] دارد دعایش به [[هدف]] [[اجابت]] برسد و این [[انتظار]] [[اجابت]]، [[روحیه]] [[خضوع]] و تذلل را در فرد افزایش میدهد<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۶، ص۴۰۸.</ref>»<ref>[[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>. | همچنین گفتهاند از این که در ابتدای [[روایت]] به درخواست از [[خداوند]] [[دستور]] داده شده و سپس میفرماید [[انتظار]] [[برترین]] [[عبادت]] است، نقش کلیدی [[دعا]] در [[انتظار]] روشن میشود؛ زیرا دعاکننده [[انتظار]] دارد دعایش به [[هدف]] [[اجابت]] برسد و این [[انتظار]] [[اجابت]]، [[روحیه]] [[خضوع]] و تذلل را در فرد افزایش میدهد<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۶، ص۴۰۸.</ref>»<ref>[[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>. | ||
خط ۲۳۴: | خط ۲۳۱: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار فرج]] هم [[برترین]] [[عبادات]]: {{متن حدیث|وأَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>، هم [[برترین اعمال]]: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.</ref> و هم محبوبترین [[اعمال]] است: {{متن حدیث|فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۲۴۵.</ref>. [[منتظران حقیقی]] [[ولی عصر]]{{ع}} از [[فیض]] {{متن قرآن|إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ}} برخوردارند؛ زیرا یا به [[دیدار]] و [[ادراک]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] مفتخر میشوند یا به [[منزلت]] کسانی میرسند که همراه حضرتش [[جهاد]] کرده باشند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هر کسی در حال [[انتظار]] [[حضرت]] بمیرد، بسان حاضران در [[خیمه]] آن [[حضرت]]، [[هنگام ظهور]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ فِي فُسْطَاطِ الْقَائِمِ{{ع}}}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>. [[منتظر]]، از مصادیق [[مؤمنان]] به [[غیبت]] است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید:{{متن حدیث|طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>«همان کسانی که "غیب" را باور دارند» سوره بقره، آیه ۳.</ref> وَ قَالَ {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۳.</ref>. یاد کردنی است، تنها [[انسانها]] نیستند که [[ظهور]] و [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} را [[انتظار]] میکشند، بلکه همه موجودات و [[نظام هستی]] در [[انتظار]] برپایی [[حاکمیت]] [[عدل و قسط]] به سر میبرند؛ زیرا تنها در آن [[جامعه]]، [[نظام آفرینش]] دقیقاً طبق [[خواست الهی]] و دور از هرگونه [[ظلم]] و [[تعدی]]، اداره خواهد شد. گروهی از این [[منتظران]] فرشتگانیاند که برای [[یاری]] [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]] به [[زمین]] آمدند و [[خداوند]] به آنان [[دستور]] داد تا هنگام [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} بمانند و آن [[حضرت]] را [[یاری]] کنند. [[امام صادق]]{{ع}} این [[انتظار]] را اینگونه بیان فرموده است: "و آنان نزد [[قبر]] او پریشان و گردآلود تا [[روز رستاخیز]] گریانند و ایشان در [[انتظار]] [[خروج قائم]] به سر میبرند"<ref>{{متن حدیث|فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ يَبْكُونَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ يَنْتَظِرُونَ خُرُوجَ الْقَائِمِ{{ع}}}}الغیبة، ص۳۱۰.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۲۴۵-۲۴۷.</ref>. | «[[انتظار فرج]] هم [[برترین]] [[عبادات]]: {{متن حدیث|وأَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>، هم [[برترین اعمال]]: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.</ref> و هم محبوبترین [[اعمال]] است: {{متن حدیث|فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۲۴۵.</ref>. [[منتظران حقیقی]] [[ولی عصر]] {{ع}} از [[فیض]] {{متن قرآن|إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ}} برخوردارند؛ زیرا یا به [[دیدار]] و [[ادراک]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] مفتخر میشوند یا به [[منزلت]] کسانی میرسند که همراه حضرتش [[جهاد]] کرده باشند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هر کسی در حال [[انتظار]] [[حضرت]] بمیرد، بسان حاضران در [[خیمه]] آن [[حضرت]]، [[هنگام ظهور]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ فِي فُسْطَاطِ الْقَائِمِ {{ع}}}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>. [[منتظر]]، از مصادیق [[مؤمنان]] به [[غیبت]] است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید:{{متن حدیث|طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>«همان کسانی که "غیب" را باور دارند» سوره بقره، آیه ۳.</ref> وَ قَالَ {{متن قرآن|أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>}}<ref>بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۳.</ref>. یاد کردنی است، تنها [[انسانها]] نیستند که [[ظهور]] و [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} را [[انتظار]] میکشند، بلکه همه موجودات و [[نظام هستی]] در [[انتظار]] برپایی [[حاکمیت]] [[عدل و قسط]] به سر میبرند؛ زیرا تنها در آن [[جامعه]]، [[نظام آفرینش]] دقیقاً طبق [[خواست الهی]] و دور از هرگونه [[ظلم]] و [[تعدی]]، اداره خواهد شد. گروهی از این [[منتظران]] فرشتگانیاند که برای [[یاری]] [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]] به [[زمین]] آمدند و [[خداوند]] به آنان [[دستور]] داد تا هنگام [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} بمانند و آن [[حضرت]] را [[یاری]] کنند. [[امام صادق]] {{ع}} این [[انتظار]] را اینگونه بیان فرموده است: "و آنان نزد [[قبر]] او پریشان و گردآلود تا [[روز رستاخیز]] گریانند و ایشان در [[انتظار]] [[خروج قائم]] به سر میبرند"<ref>{{متن حدیث|فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ يَبْكُونَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ يَنْتَظِرُونَ خُرُوجَ الْقَائِمِ {{ع}}}}الغیبة، ص۳۱۰.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۲۴۵-۲۴۷.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۳۹: | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید محمد جواد مهری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[سید محمد جواد مهری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در روایتی از [[حضرت رسول]]{{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: "[[بهترین]] عبادتها [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵.</ref>. و در روایتی [[امام سجاد|امام زینالعابدین]]{{ع}} میفرماید: "[[انتظار فرج]] از بزرگترین [[کارها]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ}}.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[حضرت رسول]]{{صل}} آمده است که "[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}.</ref>. | «در روایتی از [[حضرت رسول]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: "[[بهترین]] عبادتها [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵.</ref>. و در روایتی [[امام سجاد|امام زینالعابدین]] {{ع}} میفرماید: "[[انتظار فرج]] از بزرگترین [[کارها]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ}}.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[حضرت رسول]] {{صل}} آمده است که "[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}.</ref>. | ||
[[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست. و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد. مگر ممکن است کسی [[نماز]] بخواند ولی [[حج]] نرود یا [[جهاد]] را نپذیرد؟ پس [[انتظار فرج]] هم [[ایمان]] را معنی میدهد و هم عمل دربردارد. [[ایمان]] به [[ولایت]] که باید پس از [[ایمان به خدا]] و [[رسول]]{{صل}} باشد و عمل صالحی که [[لازمه ایمان]] است. و چقدر جالب است که [[حضرت]]، [[انتظار]] را تنها با [[ایمان]] ذکر نمیکند بلکه درضمن اینکه [[انتظار]] [[عبادت]] است، عمل نیز میباشد. | [[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست. و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد. مگر ممکن است کسی [[نماز]] بخواند ولی [[حج]] نرود یا [[جهاد]] را نپذیرد؟ پس [[انتظار فرج]] هم [[ایمان]] را معنی میدهد و هم عمل دربردارد. [[ایمان]] به [[ولایت]] که باید پس از [[ایمان به خدا]] و [[رسول]] {{صل}} باشد و عمل صالحی که [[لازمه ایمان]] است. و چقدر جالب است که [[حضرت]]، [[انتظار]] را تنها با [[ایمان]] ذکر نمیکند بلکه درضمن اینکه [[انتظار]] [[عبادت]] است، عمل نیز میباشد. | ||
آنان که [[انتظار]] را جمود و [[سازش]] و [[سکوت]] بر [[ظلم]] میدانند، چگونه این [[روایتها]] را [[تأویل]] میکنند. | آنان که [[انتظار]] را جمود و [[سازش]] و [[سکوت]] بر [[ظلم]] میدانند، چگونه این [[روایتها]] را [[تأویل]] میکنند. | ||
و از آن گذشته، در روایتهای زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] میدانند. در یک جا دارد: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]]{{ع}} بوده است"<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref> [[حضرت امیر]]{{ع}} میفرماید: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود میغلطد"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا [لِلفَرَجِ] كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}</ref>. [[حضرت]] [[سیدالشهدا]]{{ع}} چنین کسی را مانند آن کس میداند که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} [[جهاد]] میکند. و از [[امام صادق]]{{ع}} چندین [[روایت]] به همین مضمون آمده است که [[نیاز]] به مقاله مفصلی دارد. ولی آنچه از مجموع این [[روایتها]] درمییابیم این است که [[منتظران فرج]] را با پیکارگران و [[مجاهدان در راه خدا]] و شمشیرزنان در رکاب [[حضرت رسول]]{{صل}} معرفی میکنند چرا که [[انتظار]] چیزی جز این نیست»<ref>[[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>. | و از آن گذشته، در روایتهای زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] میدانند. در یک جا دارد: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]] {{ع}} بوده است"<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref> [[حضرت امیر]] {{ع}} میفرماید: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود میغلطد"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا [لِلفَرَجِ] كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}</ref>. [[حضرت]] [[سیدالشهدا]] {{ع}} چنین کسی را مانند آن کس میداند که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر]] {{صل}} [[جهاد]] میکند. و از [[امام صادق]] {{ع}} چندین [[روایت]] به همین مضمون آمده است که [[نیاز]] به مقاله مفصلی دارد. ولی آنچه از مجموع این [[روایتها]] درمییابیم این است که [[منتظران فرج]] را با پیکارگران و [[مجاهدان در راه خدا]] و شمشیرزنان در رکاب [[حضرت رسول]] {{صل}} معرفی میکنند چرا که [[انتظار]] چیزی جز این نیست»<ref>[[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۵۳: | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید مهدی موسوی کاشمری]]'''، در مقاله ''«[[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[سید مهدی موسوی کاشمری]]'''، در مقاله ''«[[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«'''[[انتظار]] [[مکتب]] عمل:''' در [[حدیثی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: [[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نهتنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است. | «'''[[انتظار]] [[مکتب]] عمل:''' در [[حدیثی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: [[برترین عمل]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] داشتن است<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}.</ref>. [[پیامبر]] در این بیان خود "[[انتظار فرج]]" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و تن به [[ظلم]] دادن و در آرزوی [[ظهور امام زمان]] به سر بردن تا آن [[حضرت]] با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نهتنها [[انتظار]] نیست بلکه خود ضد [[انتظار]] است. | ||
گذشته از این،در این [[حدیث]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و ارزشهای [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عملهاست زیرا مقدمه و تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} است. و بر طبق [[روایت]] از [[امام]] این خود [[افضل]] [[اعمال]] است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و احکام [[الهی]] عینیت یافته و عملی میگردد. و در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در [[عصر غیبت]] واقعیم نوعی [[آمادهسازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت مهدی{{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بیامان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست»<ref>[[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴.</ref>. | گذشته از این،در این [[حدیث]] "[[انتظار فرج]]" [[برترین عمل]] شمرده شده و سر آن هم این است که "[[انتظار فرج]]" حرکت و عمل در جهت ایجاد [[جامعه]] و [[حکومتی]] مبتنی بر [[دین]] و ارزشهای [[اسلامی]] و [[عدالت اجتماعی]] است و چنین اقدامی [[برترین]] عملهاست زیرا مقدمه و تلاش برای تحقق [[حکومت]] و [[نظام اسلامی]] و [[ولایت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} است. و بر طبق [[روایت]] از [[امام]] این خود [[افضل]] [[اعمال]] است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و احکام [[الهی]] عینیت یافته و عملی میگردد. و در [[حقیقت]] "[[انتظار فرج]]" برای ما که در [[عصر غیبت]] واقعیم نوعی [[آمادهسازی]] و مهیا شدن برای [[یاری]] رساندن به [[نهضت]] جهانی حضرت مهدی {{ع}} و این جز با [[مبارزه]] و تلاش مستمر و [[جهاد]] بیامان با مظاهر [[شرک]] و [[طاغوت]] و ایجاد [[آمادگی]] صد در صد و همیشگی میسّر نیست»<ref>[[سید مهدی موسوی کاشمری|موسوی کاشمری، سید مهدی]]، [[امام خمینی و احیاء انتظار فرج (مقاله)|امام خمینی و احیاء انتظار فرج]]، ص۴۰۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۴: | ||
«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد: | «برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد: | ||
*'''[[انتظار]]، حلقه پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]''': چنانکه میدانید، "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهمترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتبهاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه [[فضیلتها]] و شرط اساسی پذیرش همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکتهها در مییابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب میشود ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. | * '''[[انتظار]]، حلقه پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]''': چنانکه میدانید، "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهمترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتبهاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه [[فضیلتها]] و شرط اساسی پذیرش همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکتهها در مییابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب میشود ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. | ||
بر همین اساس است که برخی صاحبنظران فرمودهاند: [[انسان]] در [[عصر غیبت]] یا [[منتظر]] است یا گرفتار [[جاهلیت]]. ما در [[عصر غیبت]]، قسم سوم نداریم. یا [[مردم]] [[منتظران راستین]] [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} اند یا اگر [[منتظر]] نشدند، در [[جاهلیت]] به سر میبرند<ref>عبدالله جوادی آملی، "امام زمان {{ع}} خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.</ref>. | بر همین اساس است که برخی صاحبنظران فرمودهاند: [[انسان]] در [[عصر غیبت]] یا [[منتظر]] است یا گرفتار [[جاهلیت]]. ما در [[عصر غیبت]]، قسم سوم نداریم. یا [[مردم]] [[منتظران راستین]] [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} اند یا اگر [[منتظر]] نشدند، در [[جاهلیت]] به سر میبرند<ref>عبدالله جوادی آملی، "امام زمان {{ع}} خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.</ref>. | ||
در روایتی که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، آن [[حضرت]] با [[پیش بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{عم}}، کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] این [[امام]] را پذیرا میشوند و در [[انتظار]] او به سر میبرند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها معرفی میکند. [[امام سجاد]] {{ع}}، [[دلیل]] این [[برتری]] را این میداند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در [[زمان غیبت]] انجام میدهند: [[غیبت]] دوازدهمین ولی [[خداوند]] [[صاحب]] [[عزت و جلال]] از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - و [[امامان]] پس از او به درازا میکشد. ای اباخالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها هستند؛ زیرا [[خداوند]] که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] [و حضور نداشتن [[امام]]] برای آنها همانند مشاهده [و [[حضور امام]]] است. [[خداوند]]، [[مردم]] این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با [[شمشیر]] در پیشگاه [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - [[جهاد]] میکنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوتکنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و | در روایتی که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، آن [[حضرت]] با [[پیش بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{عم}}، کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] این [[امام]] را پذیرا میشوند و در [[انتظار]] او به سر میبرند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها معرفی میکند. [[امام سجاد]] {{ع}}، [[دلیل]] این [[برتری]] را این میداند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در [[زمان غیبت]] انجام میدهند: [[غیبت]] دوازدهمین ولی [[خداوند]] [[صاحب]] [[عزت و جلال]] از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - و [[امامان]] پس از او به درازا میکشد. ای اباخالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها هستند؛ زیرا [[خداوند]] که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] [و حضور نداشتن [[امام]]] برای آنها همانند مشاهده [و [[حضور امام]]] است. [[خداوند]]، [[مردم]] این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با [[شمشیر]] در پیشگاه [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - [[جهاد]] میکنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوتکنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و آشکار هستند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>. | ||
بنابراین، اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم، تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکتبها باقی نخواهد ماند. البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید]] داشتن به [[ظهور]] و [[قیام]] [[عدالتگستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}، همو که در حال حاضر، [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاریها]] است. | بنابراین، اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم، تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکتبها باقی نخواهد ماند. البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید]] داشتن به [[ظهور]] و [[قیام]] [[عدالتگستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}، همو که در حال حاضر، [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاریها]] است. | ||
*'''[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]''': [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسانها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت میکند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. [[آرزوها]]، [[انسان]] را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی، هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه میفرماید: "[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست"<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی {{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. و در جای دیگر میفرماید: "مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست"<ref>همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. بدین ترتیب، میتوان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزشها]] نیز برخوردار است. | * '''[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]''': [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسانها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت میکند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. [[آرزوها]]، [[انسان]] را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی، هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه میفرماید: "[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست"<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی {{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. و در جای دیگر میفرماید: "مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست"<ref>همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. بدین ترتیب، میتوان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزشها]] نیز برخوردار است. | ||
آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاهشدن دست ستمکاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند. | آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاهشدن دست ستمکاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند. | ||
*'''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': چنانکه از مطالب بعدی و در بحث از "[[وظایف منتظران]]" و "[[نقش سازنده انتظار]]" روشن خواهد شد، [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دیندار]] دست مییابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] میرسد و به بالاترین نقطه کمال دست مییابد. | * '''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': چنانکه از مطالب بعدی و در بحث از "[[وظایف منتظران]]" و "[[نقش سازنده انتظار]]" روشن خواهد شد، [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دیندار]] دست مییابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] میرسد و به بالاترین نقطه کمال دست مییابد. | ||
با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بیشمار برای [[منتظران]] پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>. | با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بیشمار برای [[منتظران]] پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>. | ||
خط ۲۹۳: | خط ۲۹۰: | ||
[[انتظار فرج]]، با این نقش [[تربیتی]] و سازندهای که دارد از همه عبادتهای فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] خواهد بود، چرا که در عبادتهای فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص میرسد، و عبادتهای اجتماعیِ دیگر به پایه این [[عبادت]] نمیرسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد، و آن در قلمرو حکومتهای [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>. | [[انتظار فرج]]، با این نقش [[تربیتی]] و سازندهای که دارد از همه عبادتهای فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] خواهد بود، چرا که در عبادتهای فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص میرسد، و عبادتهای اجتماعیِ دیگر به پایه این [[عبادت]] نمیرسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد، و آن در قلمرو حکومتهای [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>. | ||
به [[راستی]] که [[نقش سازنده انتظار]] را باید [[حجتهای الهی]] بیان نمایند. در سخنی از آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] جزو [[آیین]] [[امامان]]{{عم}} قرار گرفته، [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "از [[آیین]] [[امامان]]{{عم}} و [[تقوا]]، [[عفت]]، [[صالح]] بودن و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref>{{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}؛ لطفالله صافی، منتخب الأثر، ص ۴۹۸.</ref><ref>[[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 14-15.</ref>. | به [[راستی]] که [[نقش سازنده انتظار]] را باید [[حجتهای الهی]] بیان نمایند. در سخنی از آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] جزو [[آیین]] [[امامان]] {{عم}} قرار گرفته، [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "از [[آیین]] [[امامان]] {{عم}} و [[تقوا]]، [[عفت]]، [[صالح]] بودن و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref>{{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}؛ لطفالله صافی، منتخب الأثر، ص ۴۹۸.</ref><ref>[[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 14-15.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۱۳: | خط ۳۱۰: | ||
[[دلیل]] این امر آن است که [[عبادت]] با [[خدا]] پیوند دارد، آنچنان پیوندی که اگر لحظهای بریده شود، بنیادش برافکنده میگردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلتساز است. اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خدا]] نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]، همین پیوند [[مبارک]] است که کیمیاگری میکند و عملی ساده و بیارزش را تا اوج بالا میکشد. | [[دلیل]] این امر آن است که [[عبادت]] با [[خدا]] پیوند دارد، آنچنان پیوندی که اگر لحظهای بریده شود، بنیادش برافکنده میگردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلتساز است. اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خدا]] نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]، همین پیوند [[مبارک]] است که کیمیاگری میکند و عملی ساده و بیارزش را تا اوج بالا میکشد. | ||
"[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن میگوید، قرار دارد، از ماده "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت «[[افضل]]» یعنی اسم تفضیل در میآید، برتریسنجی میان دو یا چند چیز را که در | "[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن میگوید، قرار دارد، از ماده "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت «[[افضل]]» یعنی اسم تفضیل در میآید، برتریسنجی میان دو یا چند چیز را که در وصف یا حالتی همانندی دارند، گزارش میکند و از این جهت، [[برتری]] مطلق یا نسبی آنچه را این واژه در مورد آن آمده است، میفهماند. بنابراین، [[افضل]] نشان میدهد که [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادتهای دیگر [[برتری]] و رجحان دارد. اضافه شدن [[افضل]] به واژههایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد. توضیح آنکه اسم تفضیل در [[ادبیات عرب]] در قالبها و جملههای مختلفی به کار میرود که به طور کلی از لحاظ معنایی بر دو معنا بیشتر دلالت ندارد؛ تفضیل نسبی و تفضیل مطلق. | ||
تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در | تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در وصف یا حالتی با همدیگر مشترک هستند، فضیلتسنجی شود و [[برتری]] آن [[فضیلت]] در یکی از آن دو یا چند چیز گزارش شود. در این صورت به جهت محدودیت افرادی که میان آنان فضیلتسنجی شده است، تفضیل نسبی حاصل خواهد شد. و ایرادی نیست که در همین سنجش میان فرد [[برتر]] با افراد دیگر، نتیجهای متفاوت به دست آید. به عنوان مثال اگر میان افراد یک مجموعه در [[میزان]] بهرهمندی آنان از آگاهیها و دانستنیها مقایسه گردد و شخصی از آن میان، [[برتر]] تشخیص داده شود، [[برتری]] او در این صورت، نسبی و محدود به همان مجموعه مورد سنجش است. چیزی که میتواند در مقایسه آن شخص با مجموعهای دیگر [[صادق]] نباشد. | ||
اما تفضیل مطلق آن است که میان یک چیز با تمام افراد مشابه با آن فضیلتسنجی شود و [[حکم]] به [[برتری]] آن چیز از آن میان گردد. در این حالت [[برتری]] به دست آمده در هیچ مقایسه دیگری نقض نخواهد شد و تفضیل به صورت مطلق خود در همه موارد و نسبت به همه افراد [[صادق]] خواهد بود، مگر آنکه قرینه خارجی آن را نقض کند. | اما تفضیل مطلق آن است که میان یک چیز با تمام افراد مشابه با آن فضیلتسنجی شود و [[حکم]] به [[برتری]] آن چیز از آن میان گردد. در این حالت [[برتری]] به دست آمده در هیچ مقایسه دیگری نقض نخواهد شد و تفضیل به صورت مطلق خود در همه موارد و نسبت به همه افراد [[صادق]] خواهد بود، مگر آنکه قرینه خارجی آن را نقض کند. | ||
خط ۳۲۳: | خط ۳۲۰: | ||
مطلق بودن [[عبادت]] و نیز عمل در [[روایات]] مورد بحث و شمول آن نسبت به عبادتها و [[اعمال]] مستحبی و [[واجب]] میطلبد تا به [[حق]]، [[انتظار فرج]] را [[برترین عمل]] عبادی [[واجب]] بهشمار آوریم، زیرا که این عملها [[برتر]] از عملهای عبادی [[مستحب]] هستند و با [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[اعمال عبادی]] [[واجب]]، [[برتری]] آن نسبت به [[مستحب]] نیز محفوظ میماند. | مطلق بودن [[عبادت]] و نیز عمل در [[روایات]] مورد بحث و شمول آن نسبت به عبادتها و [[اعمال]] مستحبی و [[واجب]] میطلبد تا به [[حق]]، [[انتظار فرج]] را [[برترین عمل]] عبادی [[واجب]] بهشمار آوریم، زیرا که این عملها [[برتر]] از عملهای عبادی [[مستحب]] هستند و با [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[اعمال عبادی]] [[واجب]]، [[برتری]] آن نسبت به [[مستحب]] نیز محفوظ میماند. | ||
[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند که آن [[حضرت]] روزی فرمود: "آیا شما را از چیزهایی با خبر نسازم که [[خداوند | [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند که آن [[حضرت]] روزی فرمود: "آیا شما را از چیزهایی با خبر نسازم که [[خداوند عزیز]] و جلیل کاری را از [[بندگان]] جز به سبب آنها نمیپذیرد؟ گفتم: آری، فرمود: [[شهادت]] به اینکه هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این که [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده اوست، و [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن [[فرمان]] داده است، و [[دوستی]] با ما، و [[بیزاری از دشمنان]] ما،... و [[انتظار قائم]]..."<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ {{ع}}}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۰۰، باب ۱۱، حدیث ۱۶.</ref>. این [[روایت]]، به خوبی و روشنی فرازمندی [[انتظار فرج]] و به طور مشخص و خاص، [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[معارف]] [[شیعه]] نشان میدهد و آن را یکی از شرایط [[قبولی اعمال]] نزد [[خداوند]] میشمارد. | ||
[[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آنها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] بهشمار نمیرود و [[طاعت]] به حساب نمیآید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد. | [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آنها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] بهشمار نمیرود و [[طاعت]] به حساب نمیآید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد. | ||
چه مناسبت [[زیبایی]] دارد یادآوری سخنی از [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در مورد اهمیت قبول عمل نزد [[خداوند]]! آن [[حضرت]] میفرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"<ref>{{متن حدیث|كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.</ref>. | چه مناسبت [[زیبایی]] دارد یادآوری سخنی از [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در مورد اهمیت قبول عمل نزد [[خداوند]]! آن [[حضرت]] میفرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"<ref>{{متن حدیث|كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.</ref>. | ||
یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از آن [[حضرت]] خواست تا [[دینی]] را که آن [[حضرت]] و اهلبیتش به وسیله آن، [[خدا]] را میپرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند [[خدای بزرگ]] را با آن، [[دینداری]] کند. | یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]] {{ع}} از آن [[حضرت]] خواست تا [[دینی]] را که آن [[حضرت]] و اهلبیتش به وسیله آن، [[خدا]] را میپرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند [[خدای بزرگ]] را با آن، [[دینداری]] کند. | ||
[[امام]] در پاسخ او فرمود: "به [[خدا]] [[دین]] خود و [[دین]] پدرانم را که به وسیله آن خدای [[عزیز]] و | [[امام]] در پاسخ او فرمود: "به [[خدا]] [[دین]] خود و [[دین]] پدرانم را که به وسیله آن خدای [[عزیز]] و جلیل را میپرستیم برایت بازگو میکنم. [[شهادت]] به اینکه هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و اینکه [[محمد]] {{صل}} فرستاده خداست، و [[اقرار]] به آنچه او از جانب [[خداوند]] آورده، و [[ولایت]] برای ولی ما، و بیزاری از دشمنمان، و گردن نهادن به [[فرمان]] ما، و [[انتظار قائم]] ما، و کوشش در امر [[دین]] و [[پرهیزگاری]]"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صوَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱، باب دعائم الاسلام، ح۱۰.</ref>. | ||
بر اساس این [[روایت]]، [[انتظار]] [[قیام]] [[آخرین امام معصوم]] {{ع}} در ردیف [[شهادت]] به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]]{{صل}} از نزد [[خدا]] آورده است، نیز در کنار [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[تسلیم]] در برابر فرمانشان، از پایههای اساسی [[دین]] [[امامان]] و [[تشیع]] بهشمار است. | بر اساس این [[روایت]]، [[انتظار]] [[قیام]] [[آخرین امام معصوم]] {{ع}} در ردیف [[شهادت]] به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} از نزد [[خدا]] آورده است، نیز در کنار [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]] {{ع}} و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[تسلیم]] در برابر فرمانشان، از پایههای اساسی [[دین]] [[امامان]] و [[تشیع]] بهشمار است. | ||
[[نیک]] پیداست که [[امام باقر]] {{ع}} در این سخن [[نورانی]] درصدد گفتن تمام آنچه [[دین]] [[ائمه]] را تشکیل میداده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در [[مقام]] بیان و روشن کردن اساسیترین پایههای آن بوده است. | [[نیک]] پیداست که [[امام باقر]] {{ع}} در این سخن [[نورانی]] درصدد گفتن تمام آنچه [[دین]] [[ائمه]] را تشکیل میداده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در [[مقام]] بیان و روشن کردن اساسیترین پایههای آن بوده است. | ||
خط ۳۴۷: | خط ۳۴۴: | ||
[[علی]] {{ع}} میفرماید: "[[منتظر]] [[دولت ما]]، مانند تپیده در [[خون]] خود در راه خداست"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.</ref>. | [[علی]] {{ع}} میفرماید: "[[منتظر]] [[دولت ما]]، مانند تپیده در [[خون]] خود در راه خداست"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.</ref>. | ||
از [[امام سجاد]]{{ع}} [[روایت]] است که خطاب به یکی از [[یاران]] خود به نام ابوخالد با اشاره به [[طولانی بودن غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"ای ابوخالد! اهل [[زمان غیبت]] او، قائلان به امامتش و [[منتظران]] ظهورش [[برترین]] اهل هر زمانی هستند زیرا [[خداوند]] بلندمرتبه به آنان از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]] آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، [[غیبت]] نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و [[خداوند]] آنان را در آن زمان همچون [[مجاهدان]] با [[شمشیر]] در پیشروی [[پیامبر خدا]] {{صل}} قرار داده است"<ref>{{متن حدیث| يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.</ref>. | از [[امام سجاد]] {{ع}} [[روایت]] است که خطاب به یکی از [[یاران]] خود به نام ابوخالد با اشاره به [[طولانی بودن غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"ای ابوخالد! اهل [[زمان غیبت]] او، قائلان به امامتش و [[منتظران]] ظهورش [[برترین]] اهل هر زمانی هستند زیرا [[خداوند]] بلندمرتبه به آنان از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]] آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، [[غیبت]] نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و [[خداوند]] آنان را در آن زمان همچون [[مجاهدان]] با [[شمشیر]] در پیشروی [[پیامبر خدا]] {{صل}} قرار داده است"<ref>{{متن حدیث| يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.</ref>. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} ضمن [[حدیثی]] میفرماید: "[[منتظر]] [[امام دوازدهم]] مانند کسی است که [[شمشیر]] خود را در پیشگاه [[پیامبر خدا]] {{صل}} برهنه کرده، از آن [[حضرت]] [[دفاع]] میکند" <ref>{{متن حدیث|...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَذُبُّ عَنْهُ...}}؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴. | [[امام صادق]] {{ع}} ضمن [[حدیثی]] میفرماید: "[[منتظر]] [[امام دوازدهم]] مانند کسی است که [[شمشیر]] خود را در پیشگاه [[پیامبر خدا]] {{صل}} برهنه کرده، از آن [[حضرت]] [[دفاع]] میکند" <ref>{{متن حدیث|...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَذُبُّ عَنْهُ...}}؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴. | ||
</ref>. | </ref>. | ||
خط ۳۶۱: | خط ۳۵۸: | ||
«[[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آینده روشن و تحقّق [[ارزشها]] و خوبیها است. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت میدهد؛ به گونهای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] میکند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار میدهد. [[منتظر]]، ساکت و ساکن نمیماند، بلکه کارها و تلاشهای خود را در جهت [[زمینهسازی]] برای تحقّق [[ظهور]] انجام میدهد. چنین فردی در [[جامعه]]، نه تنها خود را از [[انحرافات اعتقادی]] و عملی به دور نگه میدارد؛ بلکه سعی در ساختن و [[اصلاح]] کردن [[جامعه]] دارد؛ بنابراین، [[انتظار]]، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، [[جامعه]] و افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند ضامن [[سلامت]] [[فکری]] و عملی فرد و [[جامعه]] باشد. نیز [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و سختیها میشود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری میکند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار میکند. | «[[انتظار فرج]]، به معنای [[امید]] به آینده روشن و تحقّق [[ارزشها]] و خوبیها است. چنین نگاهی به [[انسان]]، شور و [[نشاط]] و حرکت میدهد؛ به گونهای که هم برای [[اصلاح]] خود [[اقدام]] میکند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار میدهد. [[منتظر]]، ساکت و ساکن نمیماند، بلکه کارها و تلاشهای خود را در جهت [[زمینهسازی]] برای تحقّق [[ظهور]] انجام میدهد. چنین فردی در [[جامعه]]، نه تنها خود را از [[انحرافات اعتقادی]] و عملی به دور نگه میدارد؛ بلکه سعی در ساختن و [[اصلاح]] کردن [[جامعه]] دارد؛ بنابراین، [[انتظار]]، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، [[جامعه]] و افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند ضامن [[سلامت]] [[فکری]] و عملی فرد و [[جامعه]] باشد. نیز [[انتظار]]، سبب [[استقامت]] و [[پایداری]] [[مسلمانان]] برابر فشارها و سختیها میشود و از [[یأس]] و [[ناامیدی]] آنان، جلوگیری میکند و به این شکل، راه را برای [[غلبه]] و [[پیروزی]] آنان هموار میکند. | ||
*با این | * با این وصف، [[انتظار]]، ظرفیّت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقق [[جامعه آرمانی]] و اسلامی [[موعود]]، ایجاد میکند که در سایه اعمال فردی و جمعی، کمتر به چشم میخورد؛ به همین سبب، با فضیلتترین عملها شمرده شده است»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.</ref>. | ||
}} | }} | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسمان انتظار فرج}} | {{پرسمان انتظار فرج}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۱
چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / فضیلت انتظار |
مدخل اصلی | انتظار افضل اعمال |
تعداد پاسخ | ۱۸ پاسخ |
عبارتهای دیگری از این پرسش
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟
- چرا انتظار فرج بهترین عمل است؟
پاسخ جامع اجمالی
جایگاه ویژه انتظار
- از باورهای اساسی و زیبای جهان اسلام، اعتقاد به ظهور مصلحی بزرگ از جانب خداوند است. مصلحی که تلاشهای شبانه روزی دیگر مصلحان و مشعلداران هدایت را به ثمر برساند و انسان را که گرفتار کجرویها و دلخوشیهای زود گذر و فریبنده شده است و در هالهای از اضطراب و حیرت به سر میبرد نجات بخشد[۱]. مقصود از انتظار فرج، انتظار دگرگونی مثبت و گسترده در زندگی بشر و زدوده شدن ناکامیها و نابسامانیها از چهرۀ غم زدۀ جامعۀ انسانی است و پیروزی حکومت عدالتگستر و معنویتگرای مهدوی بر دولتهای شرک و کفر و ستم است[۲].
- باید توجه داشت وظیفۀ اصلی منتظر "تقویت دائم جبهۀ حق و تلاش برای مشخّصتر کردن مرز حق و باطل" برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه میافکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است[۳].
- انتظار فرج، به معنای انتظار برچیده شدن ظلم و ستم مطلق از جهان هستی و حاکمیت عدل مطلق الهی در جهان هستی است[۴]. در روایات، توصیههای فراوانی در مورد انتظار فرج، ارزش و فضیلتهای بیشمار آن شده است[۵]. برخی از این روایات چنین انتظاری را از برترین عبادتهای مؤمن دانستهاند ودر حدیثی از امیر المؤمنین (ع) آمده است[۶]: «"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"»[۷] و عبادی شمردن آن دلالت بر جایگاه والای انتظار میکند، زیرا کارهای عبادی در معارف اسلامی و شیعه، برتر از کارهای غیرعبادی به حساب میآید[۸]. شارحان دلیل برترین عبادت بودن انتظار را چند امر دانستهاند: حسن ظن به خدا و ناامید نبودن از رحمت الهی بیان کردهاند؛ پذیرفتن حکم و قضای الهی؛ روی آوردن کامل به خداوند و تنها از او انتظار گشایش داشتن و قطع علاقه از سایر اسباب و واگذار کردن امور به خداوند[۹].
- انتظار فرج، از همه عبادتهای فردی و اجتماعی برتر است، چرا که در عبادتهای فردی پاداش آن فقط به خود شخص میرسد و عبادتهای اجتماعیِ دیگر به پایۀ این عبادت نمیرسد؛ زیرا انتظار، اعتراف به حق و اعلام حق را دربردارد و آن در قلمرو حکومتهای باطل چیز آسانی نیست[۱۰]. همچنین "افضل" که معادل فارسی آن واژه "برترین" است و در متن بیشتر روایاتی که از فضیلت انتظار سخن میگوید، قرار دارد، از مادۀ "فضل" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و برتری دلالت دارد و آنگاه که به صورت "افضل" در میآید، برتریسنجی میان دو یا چند چیز را که در وصف یا حالتی همانندی دارند، گزارش میکند. بنابراین، افضل نشان میدهد انتظار فرج، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به اعمال و عبادتهای دیگر برتری و رجحان دارد و نیز اضافه شدن افضل به واژههایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر برتری مطلق انتظار فرج بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد[۱۱].
- با توجه به احادیث و روایات، افضل الاعمال بودن انتظار فرج را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن وجود دارد میتوان تشخیص داد، لذا در دو بخش به بررسی انتظار فرج میپردازیم.
علل افضل الاعمال بودن انتظار فرج
ملزومات انتظار فرج
- ملزومات انتظار فرج: یکی از دلایل افضل الاعمال بودن انتظار فرج به دلیل ملزوماتی است که دارد. انتظار فرج، فراتر از انتظار معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با آگاهی، بصیرت، درایت، معنویت، آمادگی، حقگرایی، عدلخواهی و...[۱۲]. از اینرو مستلزم برخی ویژگی هاست که عبارتند از:
انتظار و داشتن ایمان و اخلاص
- ایمان و اخلاص: از آنجا که انتظار فرج، ایمان به خداوند متعال و اخلاص در راه او و حسن ظن به حکمت آن ذات مقدس و رسیدگی او به امور بندگان را در انسان مؤمن تقویت میکند، عجیب نیست که روایات، از زبان مبارک پیامبر اکرم (ص) آن را: «"أحب الأعمال الی الله"»[۱۳] و در نتیجه: «"أفضل أعمال أمتی"»[۱۴]؛ بخوانند[۱۵].
انتظار و اعتقاد به توحید
- اعتقاد به توحید: هر قدر اعتقاد به توحید در انسان قویتر باشد، انتظار فرج در او بیشتر و شدیدتر میشود، به همان اندازه که یأس از رحمت خداوند، مبغوض ذات مقدسش میباشد، انتظار فرج، محبوب اوست[۱۶]. باید توجه داشت اگر انتظار، چنین پیوندی را با خداوند نداشت، هیچ فضیلتی هم برای آن تحقق پیدا نمیکرد[۱۷]. امام صادق (ع) میفرمایند[۱۸]: «آیا شما را از اموری که خداوند عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطۀ آنها نمیپذیرد آگاه نکنم؟... شهادت به اینکه خداوندی جز الله نیست و اینکه محمد بنده و فرستاده او است، اقرار به آنچه خداوند به آن امر فرموده است، ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما ـ فقط ائمه ـ و تسلیم در برابر آنان، ورع و سختکوشی، وقار و آرامش و انتظار قائم (ع)»[۱۹].
انتظار و تسلیم به قضای الهی
- تسلیم به قضای الهی: هدف از خلقت انسان، بندگی کردن اوست. بهترین بندگی خدا به این است که در گرفتاریها انتظار فرج را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر میشود، انتظار فرج در ما بیشتر و شدیدتر گردد. روح بندگی خدا و رأس طاعات، همین عبادت قلبی است. پس میتوانیم تصدیق کنیم برترین و بالاترین عبادت مؤمن، انتظار فرجی است که در گرفتاریها از خدای متعال دارد و این عبادت قلبی، روح همه عبادات دیگر است[۲۰].
انتظار و پذیرش ولایت
- پذیرش ولایت: انتظار در زمان غیبت امام، نوعی اعلام پذیرش ولایت آخرین حجت خداست و همین انتظار موجب میشود ارتباط شیعیان با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود[۲۱]. به عبارت روشنتر، انتظار فرج، شناخت حق و شناختن رهبر و امام حقّ و انتظار یاری رساندن به او است[۲۲].
انتظار و داشتن آرمان و آروزی بزرگ
- آرمان و آرزوی بزرگ: آرزوها انسان را به حرکت وامیدارد و به طور طبیعی هرچه همت، بلندتر و آرزو، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش انسان نیز از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود[۲۳] و چون انسان منتظر برترین و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، (حاکمیت نهایی دین خدا بر سراسر جهان) لذا از بهترین و والاترین ارزشها نیز برخوردار است[۲۴].
انتظار و تلاش و حرکت مداوم
- تلاش و حرکت مداوم: انتظار فرج، در واقع نوعی آمادگی و استقبال از نیکیهاست. آمادگی برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگیناپذیر همراه با تهذیب نفس، پاک زیستن، حقّخواهی و دور ماندن از زشتیها و آلودگیها... به همین جهت وقتی ابو بصیر از امام صادق (ع) پرسید: فرج کی خواهد بود؟ آن حضرت فرمود[۲۵]: «ای ابو بصیر! تو هم از کسانی هستی که دنیا را طلب میکنند؟ آن کس که قیام امام را بشناسد، برای او به جهت انتظارش فرج شده است».[۲۶] در روایتی از حضرت رسول (ص) آمده است که «انتظار فرج عبادت است. بهترین کارهای امت من انتظار فرج از سوی خداوند است»[۲۷]. انتظار فرج که بهترین عبادت و بهترین عمل در لسان معصومین معرفی شده است، همان ایمان کامل به امام منتظر است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست و عمل نیز تا در تمام احکام نباشد ارزش ندارد[۲۸]. پیامبر در این بیان خود "انتظار فرج" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشۀ خانه خزیدن و تن به ظلم دادن و در آرزوی ظهور امام زمان به سر بردن تا آن حضرت با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نه تنها انتظار نیست بلکه خود ضد انتظار است[۲۹]. همچنین، در روایتهای زیادی با تعبیرهای مختلف، انتظار فرج را مانند شمشیر زدن در خدمت پیامبر یا در راه خدا میدانند. در یک جا دارد: «منتظر فرج مانند کسی است که در زیر پرچم حضرت قائم (ع) بوده است»[۳۰].[۳۱] پس اندیشۀ انتظار و انتظار کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر اعمال، دشوار خواهد بود و همین امر، پیروان امامان معصوم (ع) را استوار نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشدهاند[۳۲].
انتظار و حاضر و ناظر دیدن امام
- امام زمان را حاضر و ناظر بر اعمال خود دیدن: در روایتی از امام سجاد (ع) نقل شده، آن حضرت کسانی را که در زمان غیبت، امامت امام را پذیرا میشوند و در انتظار او به سر میبرند، برترین مردم همۀ زمانها معرفی میکنند و دلیل این برتری را این میدانند که برای آنها غیبت و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در زمان غیبت انجام میدهند[۳۳]. شخص منتظر در غیبت امام، چنان رفتار میکند که گویا در زمان ظهور و حضور او زندگی میکند. به همین جهت شیعه تمامی دشواریها و کاستیها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع انتظار است که دارای فضیلت و ارزش بیشماری است[۳۴].
انتظار و دوری از ناامیدی
- امیدواری و دوری از یأس: یأس به شرک منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه خداوند است، انتظار فرج ـ که ضد آن است ـ محبوبترین اعمال نزد او به شمار میآید[۳۵]. امیر مؤمنان (ع) فرمودهاند[۳۶]: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنیترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است.» [۳۷]
انتظار و صبر
- فضیلتهای بیشماری در روایات برای منتظران شمرده شده است منتها این فضائل به اعتبار صبر و تحمل مشکلاتی است که منتظران واقعی فرج، برخود هموار میکنند. در احادیث، از انتظار در پرتو صبر و انتظار فرج با صبر، سخن گفتهاند. امام رضا (ع) دربارۀ ملازمت صبر و انتظار فرج، فرمودهاند: «بر شما باد صبر، همانا فرج بعد از یأس میآید»[۳۸]. از این سخن معلوم میشود، انتظار بدون عنصر پایداری و شکیبایی در برابر مشکلات، پوستهای است بدون مغز و قالبی است بیمحتوا که در حقیقت انتظار نیست! آن حضرت در جایی دیگر، در همینباره فرمودهاند: «چهقدر نیکوست صبر و انتظار فرج»[۳۹]. نتیجۀ صبر در انتظار، پیروزی است. امام کاظم (ع) در این زمینه میفرمایند: «هرکس صبرکند و انتظار بکشد، به فرج و پیروزی میرسد و انتظار فرج، بخشی از فرج است»[۴۰][۴۱]
انتظار فرج؛ آثار و نتایج
- آثار و نتایج انتظار واقعی: از دلایل دیگر افضل الاعمال بودن انتظار فرج، توجه به آثار و نتایجی است که دار. روایات تصریح میکنند آراستگی به انتظار حقیقی، منتظر را به مقاماتی نایل میگرداند. که در زیر به آنها میپردازیم:
- همراهی با حضرت صاحب: امام صادق (ع) فرمودهاند:[۴۲] «هر کس که از قرار گرفتن در زمره اصحاب قائم شادمان میشود باید انتظار بکشد».[۴۳]
- پاداش شرکت در جهاد: از دیگر مقامات منتظران اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی (ع) است. رسول اکرم (ص) فرمودند: «برترین جهاد امت من انتظار فرج است»[۴۴][۴۵] و امام صادق (ع) میفرماید[۴۶]: «هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم (ع) حضور داشته است».[۴۷]
- اجر شهید در راه خدا: به شخص منتظر اجر شهید داده میشود، حضرت علی (ع) میفرمایند[۴۸]: «هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد».[۴۹]
- پویایی و سازندگی: انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع است. انتظار، انسان را برای رسیدن به آینده مطلوب به حرکت وا میدارد،[۵۰] در حقیقت انسان منتظر با رعایت همۀ شرایط انتظار به همان شأن و منزلتی که مورد انتظار دین اسلام است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل میشود[۵۱]. انتظار فرج، به معنای امید به آیندۀ روشن و تحقّق ارزشها و خوبیهاست. چنین نگاهی به انسان، شور و نشاط و حرکت میدهد؛ به گونهای که هم برای اصلاح خود اقدام میکند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار میدهد[۵۲].
- نجات از یاس: انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختیها میشود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری میکند و به این شکل، راه را برای غلبه و پیروزی آنان هموار میکند[۵۳]. وجود چنین نجات بخشی، دلهای مرده را زنده میکند و مردم را از یأس رها میسازد[۵۴].
نتیجهگیری
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین حکیم؛ |
---|
آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت» در اين باره گفته است:
«روایات شریف با اهتمامی زایدالوصف بر عظمت آثار و نتایج انتظار فرج به صورت کلی تأکید میکند؛ که خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، ظهور حضرت مهدی و انتظار آن را نیز شامل میگردد. برخی از این روایات چنین انتظاری را از برترین عبادتهای مؤمن دانستهاند که در حدیث مروی از حضرت امیر المؤمنین علی (ع) آمده است: «"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"» برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است[۵۷]. و بدون شک عبادت مؤمن از عبادت مطلق مسلمان بافضیلتتر است. پس اگر انتظار فرج با نیت خالص و به قصد تعبد انجام شده، مشوب به هیچ انگیزه مادی و دنیوی نباشد، از میان همه عباداتِ بافضیلت برترینِ آنها است و به همین سبب میتواند از بهترین راههای تقرب به خداوند متعال قرار گیرد. حضرت امام صادق (ع) در خصوص انتظار فرج حضرت مهدی (ع) میفرمایند: خوش به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش انتظار ظهورش را میکشند و در زمان ظهورش از او پیروی میکنند، چنین کسانی دوستان خدا (أولیاءالله) هستند که هیچ ترس و اندوهی در ایشان راه ندارد"[۵۸]. به همین جهت است که به تعبیر حضرت امام سجاد (ع): انتظار فرج خود "بزرگترین فرج" است[۵۹] و منتظر فرج شایستگی وارد شدن در زمره اولیای الهی را پیدا میکند. به تعبیر روایات، انتظار صادقانه یک مؤمن برای ظهور امام زمانش، اخلاص او را افزایش داده، شک و تردید را از دامان ایمانش میزداید. حضرت امام جواد (ع) میفرماید: ... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، مخلصان انتظار فرجش را کشیده و اهل شک و تردید وی را انکار میکنند.[۶۰] و از آنجا که انتظار فرج ایمان به خداوند متعال و اخلاص در راه او و حسن ظن به حکمت آن ذات مقدس و رسیدگی او به امور بندگان را در انسان مؤمن تقویت میکند عجیب نخواهد بود که روایات، از زبان مبارک پیامبر اکرم (ع) آن را: «"أحب الأعمال الی الله"» محبوبترین کارها در نزد خدا[۶۱] و در نتیجه: «"أفضل أعمال أمتی"»[۶۲]"؛ برترین کارهای امت من بخوانند. انتظار فرج، وابستگی و رابطه انسان را با خدای کریم، و ایمانش را به اینکه خداوند عز و جل بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی قادر و توانا است و با حکمت و رحمت امر بندگانش را تدبیر مینماید، مستحکم میسازد. این از مهمترین نتایجی است که صلاح انسان و امکان طی مدارج کمال او در آن است. و هدف از اکثر احکام شرعی و همه عبادات هم چیزی جز این نیست، بلکه این ایمان توحیدی شرط قبولی آنها است و بدون آن، عبادات انسان، هیچ ارزشی نخواهد داشت. انتظار رسوخ دهنده این ایمان در قلب انسان است. این اثر مهم انتظار را در احادیث شریف این گونه میبینیم. امام صادق (ع) میفرمایند: آیا شما را از اموری که خداوند عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطه آنها نمیپذیرد آگاه نکنم؟ ... شهادت به اینکه خداوندی جز الله نیست و اینکه محمد بنده و فرستاده او است، اقرار به آنچه خداوند به آن امر فرموده است، ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما - فقط ائمه - و تسلیم در برابر آنان، ورع و سختکوشی، وقار و آرامش و انتظار قائم (ع) ...[۶۳]. روایات شریفه تصریح میکند که آراستگی به انتظار حقیقی - با توجه به آثار و نتایجی که به آنها اشاره نمودیم - منتظر را به مقامات چندی نایل میگرداند. از آن جمله است مقام همراهی با حضرت مهدی (ع) که امام صادق (ع) در ادامه حدیث فوق به آن این گونه بدان اشاره فرمودهاند: هر کس که از قرار گرفتن در زمره اصحاب قائم شادمان میشود باید انتظار بکشد. از دیگر مقاماتی که منتظران به آن نایل میآیند این است که اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی (ع) نصیب آنان میشود. امام صادق (ع) میفرماید: هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم (ع) حضور داشته است ...[۶۴]. دیگر اینکه به چنین شخصی اجر شهید داده میشود حضرت علی (ع) میفرمایند: هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد.[۶۵] بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب شهدا و مجاهدین نایل خواهد شد که امام صادق (ع) فرمودهاند: هر کدام از شما که در انتظار این امر از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم (ع) حضور داشتهاست. راوی گوید: آن حضرت مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه قائم شمشیر زده است سپس فرمود: نه، به خدا سوگند چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب پیامبر اکرم (ص) به شهادت رسیدهاند[۶۶]. احادیثی که از آثار و فواید انتظار سخن به میان آوردهاند بسیارند و چنین بر میآید که تفاوت مراتبی که برای منتظرین در آنها ذکر شده است کشف از تفاوت عمل مؤمنان به مقتضیات انتظار حقیقی دارد و هر چه مرتبه انتظار مؤمن بالاتر برود فواید و آثار مبارک آن نیز بیشتر خواهد بود. این امر طبیعتاً به میزان پیاده کردن حقیقت و مقتضیات انتظار باز میگردد و به همین دلیل باید معنی حقیقی آن را بشناسیم. در بخش بعد به این مهم خواهیم پرداخت»[۶۷]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد بنیهاشمی، در کتاب «انتظار فرج» در اینباره گفته است:
«چون نشان دهنده بالاترین مرتبه توحید در انسان است و ارزش هر عملی در اسلام با معیار توحید سنجیده میشود. امیر مؤمنان (ع) در این خصوص فرمودهاند: «"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"»[۶۸]. منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنیترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است تا وقتی که مؤمن این حالت خود را حفظ کند. "فرج" یعنی گشایش و راحتی و در گرفتاریها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، فرج برایش بیمعناست، چون فرج به معنای رفع گرفتاری است. انتظار فرج یعنی امید به رحمت خداوند در گرفتاریها. هر قدر اعتقاد به توحید در انسان قویتر باشد، انتظار فرج در او بیشتر و شدیدتر میشود. به همان اندازه که یأس از رحمت خداوند، مبغوض ذات مقدسش میباشد، انتظار فرج، محبوب اوست. چون آن یأس به شرک منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه خداوند است، انتظار فرج – که ضد آن میباشد – محبوبترین اعمال نزد او به شمار میآید. سخن دیگری از امیر مؤمنان (ع) "انتظار فرج" را بالاترین عبادت مؤمن دانسته است: «":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"»[۶۹]. "فرج الله" یعنی "فرج من الله" گشایشی از جانب خداوند. بالاترین عبادت مؤمن، انتظار فرج از جانب خداوند است. این عبادت یک عمل قلبی میباشد که ارزش آن از همه عبادات دیگر بیشتر است. ممکن است انسان عبادتهای زیادی انجام دهد، ولی روح و اساس همه عبادتها "توحید" و اعتقاد قوی به خداوند است که در گرفتاریها عمق آن روشن میشود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به خداوند – به عنوان تنها نقطه امید – چقدر است و حتی خودش هم نمیداند. در گرفتاریها – به خصوص گرفتاریهای سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه صبر خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به قضای الهی حفظ کند، آن گاه معلوم میشود که مؤمن واقعی است. وقتی کسی از امام صادق (ع) میپرسد: «"بِأَيِّ شَيْ ءٍ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"»: به چه چیزی معلوم میشود که شخص مؤمن است؟ حضرت در پاسخ میفرمایند: «"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"»[۷۰]. اگر آن چه در زندگی برای انسان پیش میآید، همیشه شادی بخش باشد، راضی بودن از قضای الهی کار سختی نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی انسان گردند، آن وقت حفظ رضا بسیار مشکل میشود.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد: ۱. انتظار، حلقه اتصال شیعه با امام معصوم. اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر زمان رکن اساسی مکتب تشیع است. انتظار در زمان غیبت امام، نوعی اعلام پذیرش ولایت آخرین حجت خدا است و همین انتظار موجب میشود که ارتباط شیعیان با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود. و آنها در همه اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند. در روایتی از امام سجاد (ع) نقل شده است: «" ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةِ بِوَلِيِّ اللَّهِ –عزوجل - الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولَ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ . يَا أَبَا خَالِدٍ ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانُ غَيْبَتِهِ ، الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لظهوره أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ ؛ لِأَنَّ اللَّهُ –تبارك وَ تَعَالِي - أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الأفهام وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةِ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةَ "»[۷۳]. ۲. انتظار، معیار ارزش انسانها. آرزوهای انسانها معیار خوبی برای سنجش میزان رشد، کمال و تعالی آنهاست. آرزوهای بلند و ارزشمند حکایت از کمال روح و رشد شخصیت انسانها و بلندای همت آنها میکند. آرزوها انسان را به حرکت وامیدارد و بهطور طبیعی هرچه همت، بلندتر و آرزو، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش انسان نیز از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود. و چون انسان منتظر برترین و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، (حاکمیت نهایی دین خدا بر سراسر جهان) لذا از بهترین و والاترین ارزشها نیز برخوردار است. ۳. انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع. انتظار، انسان را برای رسیدن به آینده مطلوب به حرکت وا میدارد»[۷۴]. |
۴. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین احمد زمانی، در کتاب «اندیشه انتظار» در اینباره گفته است:
«از باورهای اساسی و بالنده و زیبای جهان اسلام، اعتقاد به ظهور مصلحی بزرگ از جانب خالق هستی و فیض مطلق است. مصلحی که تلاشهای شبانه روزی دیگر مصلحان و مشعلداران هدایت را به ثمر برساند و انسان را که گرفتار کجرویها و دلخوشیهای زود گذر و فریبنده شده است و در هالهای از اضطراب و حیرت به سر میبرد نجات بخشد. به راستی انتظار وجود چنین نجات بخشی، دلهای مرده را زنده میکند و مردم را از یأس - که بزرگترین مشکل روانی قرن معاصر است - رها میسازد. امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب (ع) فرمود: "شما به فرج و گشایش الهی امیدوار باشید و از کمکهای خداوند ناامید نگردید. همانا برترین اعمال در نزد خالق یکتا انتظار فرج است"[۷۵]. مفضل بن عمر گفته است در محضر امام صادق (ع) بودیم که سخن از انتظار و آمادگی و پذیرش نجاتبخش الهی که از فرزندان رسول خدا (ص) است به میان آمد. حضرت صادق (ع) فرمود: "هر کس در انتظار فرج به سر برد و با آمادگی برای ظهور قائم آل محمد از دنیا برود، همانند کسی است که در خیمه فرماندهی او به سر برده و گوش به فرمان او باشد. بلکه بالاتر، او همانند کسی است که در راه خدا در رکاب پیامبر خدا (ص) جهت اصلاح جامعه و نشر اسلام با شمشیر جهاد کند"[۷۶]. عبدالله بن بکیر گفته است که خدمت امام محمد باقر (ع) راجع به دوازدهمین وصی پیامبر و غیبت طولانی او و چگونگی انتظار، مطالب مختلفی مطرح شد. حضرت باقر (ع) رو به جمع حاضر کرد و فرمود:" بدانید همانا کسی که انتظار فرج [و ظهور قائم آل محمد (ص)] را داشته باشد، برای او پاداش روزهدار و نمازگزار خواهد بود و هر کس توفیق درک فیض ظهورش را پیدا کند و او را همراهی نماید و دشمنان ما را به قتل برساند، برای او پاداش بیست شهید خواهد بود و چنانچه آن شخص در رکاب قائم ما به شهادت برسد به او ثواب ۲۵ شهید داده میشود"[۷۷] پس اندیشه انتظار و انتظار کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسه آن با دیگر اعمال، دشوار خواهد بود و همین امر، پیروان امامان معصوم (ع) را استوار نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشدهاند»[۷۸]. |
۵. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر، در کتاب «مهدویت پیش از ظهور» در اینباره گفته است:
«در روایات شیعه، عبارت و اصطلاح بسیار لطیف و مناسبی برای انتظار در نظر گرفته شده و آن انتظار فرج است. فرج، به معنای نصرت و پیروزی و گشایش گرههای زندگی از جانب خداوند است. مقصود از انتظار فرج، انتظار دگرگونی مثبت و گسترده در زندگی بشر و زدوده شدن ناکامیها و نابسامانیها از چهره غمزده جامعه انسانی است و پیروزی حکومت عدالتگستر و معنویتگرای مهدوی بر دولتهای شرک و کفر و ستم است. در روایات، توصیههای فراوانی در مورد انتظار فرج و ارزش، و فضیلتهای بیشمار آن شده است. پیامبر اکرم (ص) آن را برترین اعمال و عبادات میداند: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛[۷۹]؛ انتظار فرج و گشایش از جانب خدای بلند مرتبه، برترین عمل امت من است و نیز میفرماید: افضل العبادة انتظار الفرج؛[۸۰] بافضیلتترین عبادات، انتظار فرج است. حضرت علی (ع) نیز آن را محبوبترین اعمال در نزد خداوند و منتظر فرج را، همانند شهید راه حق میداند: منتظر فرج باشید و از رحمت خدا مأیوس نشوید که محبوبترین اعمال نزد خداوند انتظار فرج است. کسی که پذیرای امر ما باشد، فرداها در حظیرة القدس با ما است و کسی که منتظر فرج باشد، مانند کسی است که در راه خدا، به خون خود آغشته گشته است.[۸۱] امام جواد (ع) آن را بافضیلتترین و راهگشاترین امور میداند: برترین عمل شیعیان ما انتظار فرج است. هرکس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین انتظار در کارش گشایش و فرج میشود[۸۲]. امام هادی (ع) به روشنی معنای فرج را -که همان انتظار ظهور مهدی موعود است- توضیح میدهد. علی بن مهزیار میگوید: نامهای به امام هادی (ع) نوشتم و از ایشان درباره فرج پرسیدم؛ حضرت فرمود: هرگاه امام شما از بین ظالمان و ستمگران مخفی شد، چشم به راه فرج باشید[۸۳]. امام صادق (ع) نیز حالات شیعیان در دوران غیبت و انتظار گشایش و فرج را چنین بازگو میفرماید: نزدیکترین جایی که خدای متعال به بندگانش هست و نیز بیشترین زمانی که از ایشان راضی است، وقتی است که حجت الهی را از دست بدهند و او بر ایشان ظاهر نشود و جایش را ندانند؛ در عینحال یقین دارند که آن حجّت باقی است و باطل نشده است. پس در آن هنگام، هرصبح و شام، منتظر فرج باشید ...[۸۴]. برآیند این روایات آن است که عموم مردم جهان - به خصوص شیعیان- باید منتظر ظهور و قیام مهدی موعود باشند که از سراپرده غیبت بیرون آید. انتظار فرج، در واقع نوعی آمادگی و استقبال از نیکیها است. آمادگی برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگیناپذیر همراه با تهذیب نفس، پاک زیستن، حقّخواهی و دور ماندن از زشتیها و آلودگیها ... به همین جهت وقتی ابو بصیر از امام صادق (ع) پرسید که: فرج کی خواهد بود؟ آن حضرت فرمود: ای ابو بصیر! تو هم از کسانی هستی که دنیا را طلب میکنند؟ آنکس که قیام امام را بشناسد، برای او به جهت انتظارش فرج شده است[۸۵]. بر این اساس، انتظار فرج، فراتر از انتظار معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با آگاهی، بصیرت، درایت، معنویت، آمادگی، حقگرایی، عدلخواهی و ... به عبارت روشنتر، انتظار فرج، شناخت حق و شناختن رهبر و امام حقّ و انتظار یاری رساندن به او است. چنین شخصی در غیبت امام، چنان رفتار میکند که گویا در زمان ظهور و حضور او زندگی میکند. به همین جهت شیعه تمامی دشواریها و کاستیها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع انتظار است که دارای فضیلت و ارزش بیشماری است. امام سجاد (ع) میفرمود: انتظار فرج، خود از بزرگترین گشایشها است[۸۶]. امام کاظم (ع) هم فرمود: انتظار فرج، نشانه فرج و گشایش است[۸۷]. به صراحت میتوان گفت: از مهمترین رازهای نهفته بقای تشیع همین روح انتظاری است که کالبد شیعه را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وامیدارد. انتظار، ظرفیت و توانایی فراوانی برای تحقّق جامعه آرمانی اسلام ایجاد میکند و رفتارها و برنامهها را بدان سمت سوق میدهد. این والاترین عبادت و بهترین عمل است؛ چنانکه امام علی (ع) فرمود: بهترین عبادت مؤمن، انتظار کشیدن فرج خداوند است[۸۸] به طور خلاصه مؤلّفههای زیر را میتوان از انتظار فرج برداشت کرد:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین شفائی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محبوب شفائی، در کتاب «موعود حق» در اینباره گفته است:
«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد:
در روایتی که از امام سجاد (ع) نقل شده، آن حضرت ضمن پیشبینی دوران غیبت دوازدهمین امام از سلسله جانشینان پیامبر اکرم (ص) کسانی را که در زمان غیبت، امامت امام را پذیرا میشوند و در انتظار او به سر میبرند، برترین مردم همه زمانها معرفی میکنند و دلیل این برتری را این میدانند که برای آنها غیبت و حضور هیچ تفاوتی نداشته و همان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند در زمان غیبت انجام میدهند: «غیبت دوازهمین ولی خدا - صاحب عزت و جلال - از سلسله جانشینان رسول خدا - که درود خدا بر او و خاندانش باد - و امامان بعد از او، به درازا میکشد. ای ابا خالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند برترین مردم در همه زمانها هستند؛ زیرا خداوند - که گرامی و بلندمرتبه است - چنان خرد، درک و شناختی به آنها ارزانی داشته که غیبت {و عدم حضور امام} برای آنها همانند مشاهده {و حضور امام} است. خداوند مردم این زمان را به مانند کسانی قرار داده که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا - که درود خدا بر او و خاندانش باد - جهاد می کنند. آنها مخلصان واقعی، شیعیان راستین ما و دعوتکنندگان به سوی دین خدا در پنهان و آشکار هستند»[۹۱]. بنابراین اگر "انتظار" را از مکتب شیعه بگیریم تفاوت چندانی میان این مکتب و دیگر مکاتب باقی نخواهد ماند؛ البته انتظار به همان مفهوم درست آن؛ یعنی امید به ظهور و قیام عدالتگستر دوازدهمین امام معصوم از خاندان پیامبر اکرم (ص)؛ هم او که در حال حاضر حجت خدا، واسطه فیض الهی، زنده و شاهد و ناظر اعمال شیعیان خود و فریادرس آنها در گرفتاریها و ناملایمات است.
آرزوها انسان را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی هر چه همت، بلندتر و آرزو، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش انسان نیز از ارزش بیشتری برخودار خواهد بود. امام علی (ع) در همین زمینه میفرماید: «"قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ"»[۹۲]. و در جای دیگر میفرماید: «"قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ"»[۹۳]. پس از این مقدمه میتوان گفت که چون انسان منتظر برترین و ارزشمندترین آمال و آرزوهای نهایی انسان منتظ، حاکمیت نهایی دین خدا و مذهب اهل بیت بر سراسر جهان، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در سراسر گیتی، کوتاه شدن دست ظالمان و مستکبران از گوشه گوشه جهان، برقراری نظام قسط و عدالت بر پهنه زمین و گسترش امنیت و رفاه در جای جای کره خاک است؛ یعنی آرزویی که از ابتدای تاریخ تاکنون و در زمان هیچ پیامبری محقق نشده است. قطعاً چنین آرزوی بلندی از ارزش و فضلیتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "منتظر" به تناسب آرزوی بلند خود از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرزو کوتاهی نکند.
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین سوزنچی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین سوزنچی، در مقاله «مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری» در اینباره گفته است:
«وظیفه اصلی منتظر «تقویت دائم جبهه حق و تلاش برای مشخّصتر کردن مرز حق و باطل» برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه میافکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است»[۹۶].
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین کاشانیادیب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین وحید کاشانیادیب، در مقاله «فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات» در اینباره گفته است:
«بر اساس عقاید حقه شیعه که برگرفته از قرآن و فرمودههای حضرت رسول (ص) است، رفتار و گفتار ائمه (ع) فراخور شخصیت ارجمندشان، بسیار متعالی، برجسته و دارای اهمیت راهبردی است. از طرفی آن بزرگواران، امام خلائقاند و دیگران وظیفه تبعیت، تقلید و پیروی از ایشان را دارند: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ﴾[۹۷]. اوج بندگی یک فرد، ولایتمداری اوست؛ زیرا اطاعت تام از قرآن و فرامین رسول الله (ص) که مساوی با بندگی است، این اقتضا را دارد که هیچ چیز بدون ولایت، معنادار نباشد. لذا باید در وقف و سکون، پیرو اهل بیت (ع) بود تا در این رهگذر برترین عمل را نصیب خود کنیم. چون عمل آنان مطابق هدایت الهی و برترین عمل است. از جمله اعمال آن بزرگواران، انتظار فرج است. در کتاب خصال، روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که ایشان راه و روش ائمه اطهار (ع) را برمیشمرند و انتظار فرج به همراه صبر را یکی از فرازهای زندگی خود میدانند[۹۸]. برترین فضیلتی که برای انتظار فرج میتوان برشمرد، همین است که سیره اهل بیت (ع) و اقتداء شیعیان به موالیانشان در این موضوع مصداقی از ولایتمداری آنها است و فضیلتی بزرگ برای آنان محسوب میشود. در کتاب شریف کافی باب دعائم الاسلام حدیثی از امام باقر (ع) نقل شده که در آن از انتظار فرج به عنوان یکی از ستونهای دین و در زمره ارکان دین یاد شده است. شخصی از امام (ع) از دینی سؤال میکند که عمل فرد، با اعتقاد به آن دین مورد قبول است. امام (ع) در پاسخ وی میفرمایند: "شهادت به وحدانیت و بیشریک بودن خدای تعالی و شهادت به بندگی و رسالت حضرت ختمی مرتبت (ص) و اقرار به صحت آنچه از جانب خدا آمده و اقرار به ولایت ما اهل بیت و برائت از دشمنان ما و اطاعت از اوامر ما و پرهیزگاری و فروتنی و انتظار قائم ما. پس همانا برای ما دولت و حکومتی است که هرگاه خداوند بخواهد، میآید"[۹۹]. در کتاب الغیبه نعمانی به حدیثی برمیخوریم که گویی انتظار فرج را سیمای بیرونی و عملی برای تولی و تبری به شمار آورده و آن را وسیلهای برای تقویت روحیه فرمانبرداری از اولیا و کفرستیزی با طاغوت دانسته است. امام صادق (ع) میفرمایند: "هنگامی که صبح و شام یک روز بر تو گذشت و امامی از آل محمد (ص) را در آن روز ندیدی، هر آنچه دوست داری، دوست داشته باش (محبت اهل بیت را در دل زنده نگه دار) و از هر آنچه نفرت داری متنفر باش و بر ولایت موالیانت استوار باش و فرج را هر صبح و شام انتظار بکش"[۱۰۰]. با توجه به حدیثی که از اصول کافی آوردیم و برداشتی که از حدیث الغیبه داشتیم یقین حاصل میکنیم که انتظار فرج از ستونهای نگه دارنده دین و گوهری گرانقیمت در حد ارکان دین است»[۱۰۱]. |
۹. حجت الاسلام و المسلمین سبحانینیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد سبحانینیا، در کتاب «مهدویت و آرامش روان» در اینباره گفته است:
«شاید بتوان گفت: فضیلتهای بیشماری در روایات ما که برای منتظران فرج برشمردهاند، به اعتبار همین صبر و تحمل مشکلاتی است که منتظران واقعی فرج، برخود هموار میکنند. در احادیث، از انتظار در پرتو صبر و انتظار فرج با صبر، سخن گفتهاند. امام رضا (ع) درباره ملازمت صبر و انتظار فرج، فرمودهاند: "بر شما باد صبر، همانا فرج بعد از یأس میآید"[۱۰۲]. از این سخن معلوم میشود، انتظار بدون عنصر پایداری و شکیبایی در برابر مشکلات، پوستهای است بدون مغز و قالبی است بیمحتوا که در حقیقت انتظار نیست! آن حضرت در جایی دیگر، در همینباره فرمودهاند: "چهقدر نیکوست صبر و انتظار فرج"[۱۰۳]؛ . نتیجه صبر در انتظار، پیروزی است. امام کاظم (ع) در این زمینه میفرمایند: "هرکس صبرکند و انتظار بکشد، به فرج و پیروزی میرسد و انتظار فرج، بخشی از فرج است"[۱۰۴][۱۰۵].
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین جواد جعفری در مقاله «معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین» در اینباره گفته است:
«شارحان حدیث دلیل برترین عبادت بودن انتظار را چند امر دانستهاند:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین مقامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امامشناسی» در اینباره گفته است:
«انتظار فرج هم برترین عبادات: «وأَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»[۱۱۳]، هم برترین اعمال: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۱۱۴] و هم محبوبترین اعمال است: «فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»[۱۱۵][۱۱۶]. منتظران حقیقی ولی عصر (ع) از فیض ﴿إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ﴾ برخوردارند؛ زیرا یا به دیدار و ادراک ظهور آن حضرت مفتخر میشوند یا به منزلت کسانی میرسند که همراه حضرتش جهاد کرده باشند. امام صادق (ع) فرمود: "هر کسی در حال انتظار حضرت بمیرد، بسان حاضران در خیمه آن حضرت، هنگام ظهور خواهند بود"[۱۱۷]. منتظر، از مصادیق مؤمنان به غیبت است. پیامبر اسلام (ص) میفرماید:«طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِكَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ﴾[۱۱۸] وَ قَالَ ﴿أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱۱۹]»[۱۲۰]. یاد کردنی است، تنها انسانها نیستند که ظهور و قیام حضرت مهدی (ع) را انتظار میکشند، بلکه همه موجودات و نظام هستی در انتظار برپایی حاکمیت عدل و قسط به سر میبرند؛ زیرا تنها در آن جامعه، نظام آفرینش دقیقاً طبق خواست الهی و دور از هرگونه ظلم و تعدی، اداره خواهد شد. گروهی از این منتظران فرشتگانیاند که برای یاری امام حسین در روز عاشورا به زمین آمدند و خداوند به آنان دستور داد تا هنگام قیام حضرت مهدی (ع) بمانند و آن حضرت را یاری کنند. امام صادق (ع) این انتظار را اینگونه بیان فرموده است: "و آنان نزد قبر او پریشان و گردآلود تا روز رستاخیز گریانند و ایشان در انتظار خروج قائم به سر میبرند"[۱۲۱][۱۲۲].
|
۱۲. آقای مهری؛ |
---|
آقای سید محمد جواد مهری، در مقاله «انتظار فرج» در اینباره گفته است:
«در روایتی از حضرت رسول (ص) نقل شده است که فرمود: "بهترین عبادتها انتظار فرج است"[۱۲۳]. و در روایتی امام زینالعابدین (ع) میفرماید: "انتظار فرج از بزرگترین کارها است"[۱۲۴]. در روایت دیگری از حضرت رسول (ص) آمده است که "انتظار فرج عبادت است. بهترین کارهای امت من انتظار فرج از سوی خداوند است"[۱۲۵]. انتظار فرج که بهترین عبادت و بهترین عمل در لسان معصومین معرفی شده است، همان ایمان کامل به امام منتظر است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست. و عمل نیز تا در تمام احکام نباشد ارزش ندارد. مگر ممکن است کسی نماز بخواند ولی حج نرود یا جهاد را نپذیرد؟ پس انتظار فرج هم ایمان را معنی میدهد و هم عمل دربردارد. ایمان به ولایت که باید پس از ایمان به خدا و رسول (ص) باشد و عمل صالحی که لازمه ایمان است. و چقدر جالب است که حضرت، انتظار را تنها با ایمان ذکر نمیکند بلکه درضمن اینکه انتظار عبادت است، عمل نیز میباشد. آنان که انتظار را جمود و سازش و سکوت بر ظلم میدانند، چگونه این روایتها را تأویل میکنند. و از آن گذشته، در روایتهای زیادی با تعبیرهای مختلف، انتظار فرج را مانند شمشیر زدن در خدمت پیامبر یا در راه خدا میدانند. در یک جا دارد: "منتظر فرج مانند کسی است که در زیر پرچم حضرت قائم (ع) بوده است"[۱۲۶] حضرت امیر (ع) میفرماید: "منتظر فرج مانند کسی است که در راه خدا در خون خود میغلطد"[۱۲۷]. حضرت سیدالشهدا (ع) چنین کسی را مانند آن کس میداند که با شمشیر در رکاب پیامبر (ص) جهاد میکند. و از امام صادق (ع) چندین روایت به همین مضمون آمده است که نیاز به مقاله مفصلی دارد. ولی آنچه از مجموع این روایتها درمییابیم این است که منتظران فرج را با پیکارگران و مجاهدان در راه خدا و شمشیرزنان در رکاب حضرت رسول (ص) معرفی میکنند چرا که انتظار چیزی جز این نیست»[۱۲۸]. |
۱۳. آقای موسوی کاشمری؛ |
---|
آقای سید مهدی موسوی کاشمری، در مقاله «امام خمینی و احیاء انتظار فرج» در اینباره گفته است:
«انتظار مکتب عمل: در حدیثی پیامبر اکرم (ص) میفرماید: برترین عمل امت من انتظار فرج داشتن است[۱۲۹]. پیامبر در این بیان خود "انتظار فرج" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشه خانه خزیدن و تن به ظلم دادن و در آرزوی ظهور امام زمان به سر بردن تا آن حضرت با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نهتنها انتظار نیست بلکه خود ضد انتظار است. گذشته از این،در این حدیث "انتظار فرج" برترین عمل شمرده شده و سر آن هم این است که "انتظار فرج" حرکت و عمل در جهت ایجاد جامعه و حکومتی مبتنی بر دین و ارزشهای اسلامی و عدالت اجتماعی است و چنین اقدامی برترین عملهاست زیرا مقدمه و تلاش برای تحقق حکومت و نظام اسلامی و ولایت امامان معصوم (ع) است. و بر طبق روایت از امام این خود افضل اعمال است، زیرا وسیله آن است که سایر فرایض و احکام الهی عینیت یافته و عملی میگردد. و در حقیقت "انتظار فرج" برای ما که در عصر غیبت واقعیم نوعی آمادهسازی و مهیا شدن برای یاری رساندن به نهضت جهانی حضرت مهدی (ع) و این جز با مبارزه و تلاش مستمر و جهاد بیامان با مظاهر شرک و طاغوت و ایجاد آمادگی صد در صد و همیشگی میسّر نیست»[۱۳۰]. |
۱۴. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «چشم به راه» در اینباره گفته است:
«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد:
بر همین اساس است که برخی صاحبنظران فرمودهاند: انسان در عصر غیبت یا منتظر است یا گرفتار جاهلیت. ما در عصر غیبت، قسم سوم نداریم. یا مردم منتظران راستین ظهور ولی عصر (ع) اند یا اگر منتظر نشدند، در جاهلیت به سر میبرند[۱۳۱]. در روایتی که از امام سجاد (ع) نقل شده است، آن حضرت با پیش بینی دوران غیبت دوازدهمین امام از سلسله جانشینان پیامبر اکرم (ع)، کسانی را که در زمان غیبت، امامت این امام را پذیرا میشوند و در انتظار او به سر میبرند، برترین مردم همه زمانها معرفی میکند. امام سجاد (ع)، دلیل این برتری را این میداند که برای آنها غیبت و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در زمان غیبت انجام میدهند: غیبت دوازدهمین ولی خداوند صاحب عزت و جلال از سلسله جانشینان رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش باد - و امامان پس از او به درازا میکشد. ای اباخالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند، برترین مردم همه زمانها هستند؛ زیرا خداوند که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، درک و شناختی به آنها ارزانی داشته که غیبت [و حضور نداشتن امام] برای آنها همانند مشاهده [و حضور امام] است. خداوند، مردم این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش باد - جهاد میکنند. آنها مخلصان واقعی، شیعیان راستین ما و دعوتکنندگان به سوی دین خدا در پنهان و آشکار هستند[۱۳۲]. بنابراین، اگر "انتظار" را از مکتب شیعه بگیریم، تفاوت چندانی میان این مکتب و دیگر مکتبها باقی نخواهد ماند. البته انتظار به همان مفهوم درست آن؛ یعنی امید داشتن به ظهور و قیام عدالتگستر دوازدهمین امام معصوم از خاندان پیامبر اکرم (ص)، همو که در حال حاضر، حجت خدا، واسطه فیض الهی، زنده و شاهد و ناظر اعمال شیعیان خود و فریادرس آنها در گرفتاریها است.
آرزوی نهایی انسان منتظر، حاکمیت نهایی دین خدا و مذهب اهل بیت (ع) بر سراسر جهان، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در سراسر گیتی، کوتاهشدن دست ستمکاران و مستکبران از جهان، برقراری نظام قسط و عدالت بر پهنه زمین و گسترش امنیت و رفاه در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای تاریخ تاکنون و در زمان هیچ پیامبری محقق نشده است. به یقین، چنین آرزوی بلندی از ارزش و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "منتظر" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرزو کوتاهی نکند.
|
۱۵. آقای رحیمیان (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای محمد حسین رحیمیان، در کتاب «مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر» در اینباره گفته است:
«انتظار فرج، به معنای انتظار برچیده شدن ظلم و ستم مطلق از جهان هستی و حاکمیت عدل مطلق الهی در جهان هستی است. به عبارت دیگر انتظار فرج ایمان به غیب است که انسان را به عمل صالح وامیدارد و او را بر صحیحترین اعتقاد استوار نگه میدارد. انتظار فرج، انتظار ظهور امامی است که جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود و ظلم و ستم را از پهنه گیتی ریشهکن خواهد ساخت. به همین جهت انتظار، انسان را خواهانِ عدالت، و دشمن ستم و ستمگر میسازد. انتظار فرج، با این نقش تربیتی و سازندهای که دارد از همه عبادتهای فردی و اجتماعی برتر خواهد بود، چرا که در عبادتهای فردی پاداش آن فقط به خود شخص میرسد، و عبادتهای اجتماعیِ دیگر به پایه این عبادت نمیرسد؛ زیرا انتظار، اعتراف به حق و اعلام حق را دربردارد، و آن در قلمرو حکومتهای باطل چیز آسانی نیست[۱۳۶]. به راستی که نقش سازنده انتظار را باید حجتهای الهی بیان نمایند. در سخنی از آن بزرگواران، انتظار فرج جزو آیین امامان (ع) قرار گرفته، امام صادق (ع) میفرماید: "از آیین امامان (ع) و تقوا، عفت، صالح بودن و انتظار فرج با صبر و شکیبایی است"[۱۳۷][۱۳۸]. |
۱۶. آقای موسوی؛ |
---|
آقای سید علی موسوی، در مقاله «فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن» در اینباره گفته است:
«سر مطلب این است که مهدیباوران عصر غیبت، در شب دیجور و در سختیها، ایمان گرانسنگ خویش را پایهگذاری میکنند و ثابت قدم میمانند و از برترین اعمال، با وجود سختتر بودنش، بهره میبرند، زیرا «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا»[۱۳۹]؛ برترین اعمال سختترین آنهاست. از سوی دیگر، با انتظار فرج است که انسان میتواند خود را آماده فرج سازد و از یأس و ناامیدی به دور باشد و در این مسیر است که از خدا ناامید و مأیوس نمیگردد، چراکه محبوبترین اعمال نزد خدا انتظار فرج، و کسب آمادگی برای فرج و حکومت حضرت مهدی است، تا اینکه طولانی بودن غیبت و مشکلات آن دوران توان را از منتظران نرباید و آنان را در صف منتظران پابرجا بدارد[۱۴۰]. همچنین، انتظار فرج یک حالت روحی صرف نیست بلکه احوال روحی جریان یافته و شکل گرفتهای است که به اقدام و عمل میانجامد و از همین روست که آن را "افضل الاعمال و احب الأعمال" فرمودهاند و آن در سایه صبر و استقامت باید باشد[۱۴۱]. در زمان غیبت، دشمنان تمامی نقشهها و طراحیهای شیطانی خود را به میدان میآورند تا رهزنی کنند و ایمان پیروان آن عزیز را نشانه روند؛ تنها کسانی میتوانند به دام آنان گرفتار نیایند که ناامید نگشته، صبر پیشه کنند، چراکه در صورت یأس، همه چیز آنان در معرض زوال قرار میگیرد؛ با انتظار فرج، روحیه امید و مقاومت در آنان زنده میماند و راه برای پیروزی و غلبه بر مشکلات فراهم میشود»[۱۴۲].
|
۱۷. آقای رستمی؛ |
---|
آقای حیدر علی رستمی، در مقاله «جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه» در اینباره گفته است:
«انتظار فرج را گاهی از کارها شمردن، و زمانی از عبادتها دانستن، بر آن دلالت دارد که انتظار، عملی عبادی است. چرا که اقتضای جمع عرفی میان این دو گونه تعبیر، آن است که انتظار را از میان کارهای عبادی و غیر عبادی، از جمله کارهای عبادی بهشمار آوریم. و این خود بر جایگاه والای انتظار دلالت میکند، زیرا که کارهای عبادی در معارف اسلامی و شیعه، برتر از کارهای غیرعبادی به حساب میآید. دلیل این امر آن است که عبادت با خدا پیوند دارد، آنچنان پیوندی که اگر لحظهای بریده شود، بنیادش برافکنده میگردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلتساز است. اگر انتظار، چنین پیوندی را با خدا نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در فرهنگ معارف اسلامی، همین پیوند مبارک است که کیمیاگری میکند و عملی ساده و بیارزش را تا اوج بالا میکشد. "افضل" که معادل فارسی آن واژه "برترین" است و در متن بیشتر روایاتی که از فضیلت انتظار سخن میگوید، قرار دارد، از ماده "فضل" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و برتری دلالت دارد و آنگاه که به صورت «افضل» یعنی اسم تفضیل در میآید، برتریسنجی میان دو یا چند چیز را که در وصف یا حالتی همانندی دارند، گزارش میکند و از این جهت، برتری مطلق یا نسبی آنچه را این واژه در مورد آن آمده است، میفهماند. بنابراین، افضل نشان میدهد که انتظار فرج، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به اعمال و عبادتهای دیگر برتری و رجحان دارد. اضافه شدن افضل به واژههایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر برتری مطلق انتظار فرج بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد. توضیح آنکه اسم تفضیل در ادبیات عرب در قالبها و جملههای مختلفی به کار میرود که به طور کلی از لحاظ معنایی بر دو معنا بیشتر دلالت ندارد؛ تفضیل نسبی و تفضیل مطلق. تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در وصف یا حالتی با همدیگر مشترک هستند، فضیلتسنجی شود و برتری آن فضیلت در یکی از آن دو یا چند چیز گزارش شود. در این صورت به جهت محدودیت افرادی که میان آنان فضیلتسنجی شده است، تفضیل نسبی حاصل خواهد شد. و ایرادی نیست که در همین سنجش میان فرد برتر با افراد دیگر، نتیجهای متفاوت به دست آید. به عنوان مثال اگر میان افراد یک مجموعه در میزان بهرهمندی آنان از آگاهیها و دانستنیها مقایسه گردد و شخصی از آن میان، برتر تشخیص داده شود، برتری او در این صورت، نسبی و محدود به همان مجموعه مورد سنجش است. چیزی که میتواند در مقایسه آن شخص با مجموعهای دیگر صادق نباشد. اما تفضیل مطلق آن است که میان یک چیز با تمام افراد مشابه با آن فضیلتسنجی شود و حکم به برتری آن چیز از آن میان گردد. در این حالت برتری به دست آمده در هیچ مقایسه دیگری نقض نخواهد شد و تفضیل به صورت مطلق خود در همه موارد و نسبت به همه افراد صادق خواهد بود، مگر آنکه قرینه خارجی آن را نقض کند. آنچه از نگاه به نحوه چینش الفاظ در روایاتی که از فضیلت انتظار سخن میگوید، به روشنی برای آگاهان از ادبیات عرب هویدا میشود آن است که این تفضیل، تفضیل مطلق است، چرا که از میان همه عبادتها حکم به برتری انتظار فرج شده است، و از میان تمامی اعمال از برتری انتظار فرج سخن به میان آمده است و نتیجه آن میشود که در میان عبادتها و اعمال امت اسلام، عملی و عبادتی دیگر وجود ندارد که برتر و بالاتر از انتظار فرج باشد. مطلق بودن عبادت و نیز عمل در روایات مورد بحث و شمول آن نسبت به عبادتها و اعمال مستحبی و واجب میطلبد تا به حق، انتظار فرج را برترین عمل عبادی واجب بهشمار آوریم، زیرا که این عملها برتر از عملهای عبادی مستحب هستند و با برتری انتظار فرج نسبت به اعمال عبادی واجب، برتری آن نسبت به مستحب نیز محفوظ میماند. ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل میکند که آن حضرت روزی فرمود: "آیا شما را از چیزهایی با خبر نسازم که خداوند عزیز و جلیل کاری را از بندگان جز به سبب آنها نمیپذیرد؟ گفتم: آری، فرمود: شهادت به اینکه هیچ معبودی جز الله نیست، و این که محمد بنده و فرستاده اوست، و اقرار به آنچه خداوند به آن فرمان داده است، و دوستی با ما، و بیزاری از دشمنان ما،... و انتظار قائم..."[۱۴۳]. این روایت، به خوبی و روشنی فرازمندی انتظار فرج و به طور مشخص و خاص، فرج حضرت مهدی (ع) را در معارف شیعه نشان میدهد و آن را یکی از شرایط قبولی اعمال نزد خداوند میشمارد. انتظار ظهور مهدی (ع) همچون توحید، نبوت و تولی و تبری و در شمار آنها نقش محوری و کلیدی در زندگی بنده مؤمن دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و ظهور دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد خداوند ساقط است و عبادت بهشمار نمیرود و طاعت به حساب نمیآید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق پاداش ندارد. چه مناسبت زیبایی دارد یادآوری سخنی از امیر مؤمنان علی (ع) در مورد اهمیت قبول عمل نزد خداوند! آن حضرت میفرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"[۱۴۴]. یکی از اصحاب امام باقر (ع) از آن حضرت خواست تا دینی را که آن حضرت و اهلبیتش به وسیله آن، خدا را میپرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند خدای بزرگ را با آن، دینداری کند. امام در پاسخ او فرمود: "به خدا دین خود و دین پدرانم را که به وسیله آن خدای عزیز و جلیل را میپرستیم برایت بازگو میکنم. شهادت به اینکه هیچ معبودی جز الله نیست، و اینکه محمد (ص) فرستاده خداست، و اقرار به آنچه او از جانب خداوند آورده، و ولایت برای ولی ما، و بیزاری از دشمنمان، و گردن نهادن به فرمان ما، و انتظار قائم ما، و کوشش در امر دین و پرهیزگاری"[۱۴۵]. بر اساس این روایت، انتظار قیام آخرین امام معصوم (ع) در ردیف شهادت به یگانگی خداوند، رسالت پیامبر اسلام (ص) و اقرار به آنچه پیامبر (ص) از نزد خدا آورده است، نیز در کنار پذیرش ولایت امامان معصوم (ع) و بیزاری از دشمنان آنان و تسلیم در برابر فرمانشان، از پایههای اساسی دین امامان و تشیع بهشمار است. نیک پیداست که امام باقر (ع) در این سخن نورانی درصدد گفتن تمام آنچه دین ائمه را تشکیل میداده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در مقام بیان و روشن کردن اساسیترین پایههای آن بوده است. جایگاه والای انتظار مهدی (ع) و نقش تعیینکننده آن در شکلگیری دین و راه و رسم درست خداپرستی، بنابر آنچه روایت یاد شده گویای آن است، نیازمند هیچ توضیح اضافی نیست. قرار گرفتن ظهور آخرین جانشین پیامبر (ص) در ردیف بنیادیترین باورها و رفتارهای دینی با توجه به آنچه گذشت و آنچه در پی خواهد آمد هیچ تعجبی ندارد و هیچ انکاری را برنمیتابد. آگاهی از جایگاه و فضیلت جهاد در معارف شیعه، بلندی جایگاه و فضیلت انتظار فرج در این سخن پیامبر (ص) را روشن میسازد که میفرماید: "برترین جهاد امت من انتظار فرج است"[۱۴۶]. به حساب آوردن انتظار فرج در شمار برترین جهادها تأکیدی دیگر باره است بر آنکه انتظار از جنس عمل است، آن هم نه عملی عادی بلکه عملی بس طاقتفرسا و همراه با خون و خطر. به هر حال این روایت هم جایگاه بلند انتظار را در عبارتی کوتاه بیان میکند و ضمن مقایسه آن با جهاد، با ظرافت خاصی روشن میسازد که آن جایگاه بلند تنها و تنها به انتظار توانمند اختصاص دارد. بسان روایتی که نقل شد، روایات بسیار دیگری در منابع روایی شیعه و سنی به چشم میخورد که از زاویهای دیگر و با بیانی متفاوت، همانندی و برتری انتظار فرج نسبت به جهاد در راه خدا را یادآور میشود. روایاتی که منتظران واقعی حضرت مهدی (ع) را به سپاهیان آن حضرت و مجاهدان سپاه پیامبر خدا (ص) و نیز شهدای در خون تپیده اسلام تشبیه میکند و به این وسیله به جایگاه رفیع انتظار و توانمندی آن اشاره مینماید. علی (ع) میفرماید: "منتظر دولت ما، مانند تپیده در خون خود در راه خداست"[۱۴۷]. از امام سجاد (ع) روایت است که خطاب به یکی از یاران خود به نام ابوخالد با اشاره به طولانی بودن غیبت حضرت مهدی (ع) فرمود:"ای ابوخالد! اهل زمان غیبت او، قائلان به امامتش و منتظران ظهورش برترین اهل هر زمانی هستند زیرا خداوند بلندمرتبه به آنان از عقل و فهم و معرفت آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، غیبت نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و خداوند آنان را در آن زمان همچون مجاهدان با شمشیر در پیشروی پیامبر خدا (ص) قرار داده است"[۱۴۸]. امام صادق (ع) ضمن حدیثی میفرماید: "منتظر امام دوازدهم مانند کسی است که شمشیر خود را در پیشگاه پیامبر خدا (ص) برهنه کرده، از آن حضرت دفاع میکند" [۱۴۹]. در انتظار توانمند از نگاه معصومان (ع) همه ابعاد و ارکان استوار مکتب تجلی دارد، از توحید ناب خداوند رحمان تا رسالت پیامبران و امامت امامان. از برآورده شدن آرزوی همه پیامبران در دادگری و عدالتگستری، و از عملی گردیدن امید همه مستضعفان در رهایی و نجات از ظلم و بیداد، و فحشا و فساد تا برپایی حکومت عادلانه و اقامه نماز و تجلی کامل همه خوبیها و نیکیها و محو کامل همه بدیها و زشتیها»[۱۵۰]. |
۱۸. نویسندگان کتاب آفتاب مهر؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«انتظار فرج، به معنای امید به آینده روشن و تحقّق ارزشها و خوبیها است. چنین نگاهی به انسان، شور و نشاط و حرکت میدهد؛ به گونهای که هم برای اصلاح خود اقدام میکند و هم محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار میدهد. منتظر، ساکت و ساکن نمیماند، بلکه کارها و تلاشهای خود را در جهت زمینهسازی برای تحقّق ظهور انجام میدهد. چنین فردی در جامعه، نه تنها خود را از انحرافات اعتقادی و عملی به دور نگه میدارد؛ بلکه سعی در ساختن و اصلاح کردن جامعه دارد؛ بنابراین، انتظار، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، جامعه و افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند ضامن سلامت فکری و عملی فرد و جامعه باشد. نیز انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختیها میشود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری میکند و به این شکل، راه را برای غلبه و پیروزی آنان هموار میکند.
|
پرسشهای وابسته
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۲.
- ↑ ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۴ و ۱۵.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.
- ↑ ر.ک. جعفری، جواد، معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین.
- ↑ ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۴ و ۱۵.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبۀ حرانی تحف العقول، ۱۰۶.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
- ↑ ر.ک. ررستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.
- ↑ «أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ع»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶:
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳؛ رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴؛ کاشانیادیب، وحید، فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات، ص ۱۷۸.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، انتظار بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، انتظار بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، انتظار بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ «"یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره"». ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»
- ↑ ر.ک. مهری، سید محمد جواد، انتظار فرج، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. موسوی کاشمری، سید مهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص۴۰۴.
- ↑ «بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ»
- ↑ ر.ک. مهری، سید محمد جواد، انتظار فرج، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، انتظار بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴؛ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: «"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"»
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
- ↑ «فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِیءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیَأْسِ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.
- ↑ «مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.
- ↑ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.
- ↑ ر.ک. سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۳۸-۳۹.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: «"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِر"»
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ ۲۱۴.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵: «"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"»
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج ۲، ص ۶۲۵: «"وَ الْآخِذُ بِأَمْرِنَا مَعَنَا غَداً فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"»
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، انتظار بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، انتظار بایدها و نبایدها، ص ۲۴. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳؛ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، انتظار بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ برقی، محاسن و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۳۱.
- ↑ کمال الدین، ۳۵۷.
- ↑ کمال الدین، ۳۲۰.
- ↑ کفایة الأثر، ۲۷۹، کمال الدین، ۳۷۸.
- ↑ شیخ صدوق، خصال ۲، ۶۱۰، کمال الدین، ۶۴۵، تحف العقول، ۱۰۶.
- ↑ کمال الدین، ۶۴۴.
- ↑ غیبت نعمانی، ۲۰۰، اثبات الهداة ۳، ۵۳۶.
- ↑ کمال الدین، ۶۴۵.
- ↑ خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳.
- ↑ برقی، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص ۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶.
- ↑ «برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.
- ↑ «به تسلیم خدا بودن و راضی بودن به آن چه برایش پیش میآید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.
- ↑ «شر طاعت خداوند، صبر و خشنودی از خداست در آن چه بنده دوست میدارد یا ناپسند میشمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.
- ↑ بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۴۰-۴۴.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ غیبت دوازدهمین ولی خداوند –صاحب عزت و جلال- از سلسله جانشینان رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندانش باد- و امامان بعد از او، به درازا میکشد. ای ابا خالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند برترین مردم همه زمانها هستند؛ زیرا خداوند –که گرامی و بلندمرتبه است- چنان خرد، درک و شناختی به آنها ارزانی داشته که غیبت [و عدم حضور امام] برای آنها همانند مشاهده [و حضور امام] است.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۳، ۲۴۴.
- ↑ «"انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»؛ بحارالانوار، ج52، ص123، ح7.
- ↑ « مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ (ع) فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ»؛ بحارالانوار، ج52، ص146، ح69.
- ↑ «"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِينَ شَهِيداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ شَهِيداً"»؛ بحار الانوار، ج 72، ص73، ح21، باب 45 والأصول من الکافی، ج2، ص 222، ح4.
- ↑ زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص61- 63.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۲۶۸.
- ↑ انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله فانّ احبّ الاعمال الی اللّه عزّ و جلّ انتظار الفرج الآخذ بامرنا معنا غدا فی حظیرة القدس و المنتظر للفرج کمتشحّط بدمه فی سبیل اللّه؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۳
- ↑ افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج من عرف هذ الامر فقد فرّج عنه بانتظاره؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
- ↑ اذا غاب صاحبکم عن دار الظّالمین فتوقّعوا الفرج؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۰، ح ۲.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۷، ح ۱۰
- ↑ یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره؛ کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
- ↑ انتظار الفرج من اعظم الفرج؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ انتظار الفرج من الفرج؛ الغیبة طوسی، ص ۴۵۹.
- ↑ افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶
- ↑ برای مطالعه بیشتر ر. ک: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.
- ↑ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ «"ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"» شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۳۲۰؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ «"ارزش مرد به اندازه همیت اوست"» سید شریف رضی، نهج البلاغه، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیرالمؤمنین (ع) ترجمه: مرحوم دشتی، ش ۴۷، ص ۳۶۹.
- ↑ «"مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست"» همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.
- ↑ ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۶۸.
- ↑ سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۲.
- ↑ «آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۲، به نقل از خصال: «فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ (ع) مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ إِلَى قَوْلِهِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ».
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۷۶.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۵۸، ح۳: «إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً».
- ↑ کاشانیادیب، وحید، فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات، ص۱۷۸.
- ↑ «فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِيءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.
- ↑ «مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.
- ↑ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۳۸-۳۹.
- ↑ امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۲، ص۵۷۳.
- ↑ قاری، علی بن سلطان محمد، مرقاة المفاتیح، ج ۴، ص۱۵۲۹.
- ↑ مناوی، محمد عبد الرؤوف، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج ۱، ص۱۸۷.
- ↑ حکیم ترمذی، محمد بن علی، نوادر الأصول فی أحادیث الرسول، ج ۲، ص۲۲۱.
- ↑ عزیزی، علی بن احمد، السراج المنیر، ج ۲، ص۱۸۸.
- ↑ امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۶، ص۴۰۸.
- ↑ جعفری، جواد، معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین.
- ↑ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
- ↑ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸.
- ↑ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۲۴۵.
- ↑ «مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ فِي فُسْطَاطِ الْقَائِمِ (ع)»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
- ↑ «همان کسانی که "غیب" را باور دارند» سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ «آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.
- ↑ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۳.
- ↑ «فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ يَبْكُونَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ يَنْتَظِرُونَ خُرُوجَ الْقَائِمِ (ع)»الغیبة، ص۳۱۰.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۲۴۵-۲۴۷.
- ↑ «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ».
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ».
- ↑ «بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ»
- ↑ «الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا [لِلفَرَجِ] كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
- ↑ مهری، سید محمد جواد، انتظار فرج.
- ↑ «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ».
- ↑ موسوی کاشمری، سید مهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص۴۰۴.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، "امام زمان (ع) خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی (ع)، ش ۴۷، ص ۳۶۹.
- ↑ همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۵۱-۵۵.
- ↑ روزگار رهایی، ج ۱، ص ۳۵۳.
- ↑ «مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ»؛ لطفالله صافی، منتخب الأثر، ص ۴۹۸.
- ↑ رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص 14-15.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج ۶٧، ص ١٩١.
- ↑ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ٢، ص ٢٣۵-٣٢۶.
- ↑ ر.ک. همان؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ٢، ص ١۴۶.
- ↑ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ «أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ (ع)»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۰۰، باب ۱۱، حدیث ۱۶.
- ↑ «كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.
- ↑ «وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صوَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱، باب دعائم الاسلام، ح۱۰.
- ↑ «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.
- ↑ «الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.
- ↑ « يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّيْفِ...»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.
- ↑ «...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) يَذُبُّ عَنْهُ...»؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴.
- ↑ رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص۲۰۲-۲۱۴.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.