محمد (امام مهدی)
مقدمه
- حضرت مهدی(ع) بیشتر با لقب یاد میشود، در برخی روایات نامهایی برای آن حضرت ذکر شده است.
یکی از این نامها محمد است. بر خلاف معمول، در روایاتی چند گفته شده است نام بردن آن حضرت به این نام جایز نیست. البته این، در حالی است که برخی روایات به روشنی از آن حضرت با این نام یاد کرده است.
- این روایات متعارض، سبب دیدگاههای مختلفی شده است؛ گروهی با استناد به روایات حرمت، بردن این نام را ممنوع و حرام دانستهاند؛ عدهای جواز را مقید به زمان غیر از تقیه و ترس دانسته و برخی نیز با استناد به روایاتی که در آنها نام آن حضرت به صراحت ذکر شده است، قائل به جواز شدهاند؛ بنابراین میتوان مستند روایی دیدگاههای فوق را چنین بیان کرد:
- روایاتی که حرمت را مربوط به هر زمان و هر مکان دانسته است؛
- روایاتی که حرمت را تا زمان ظهور حضرت مهدی(ع) دانسته است؛
- روایاتی که نام بردن را فقط در شرایط تقیه و ترس بر آن حضرت جایز نمیداند؛
- روایاتی که بدون هیچ قیدی، نام بردن را جایز میداند و امامان(ع) و یارانشان نیز در آنها به نام آن حضرت تصریح کردهاند.
انواع روایات درباره نام بردن حضرت مهدی(ع) به نام محمد
روایات عدم جواز به صورت مطلق
- روایات دسته اول را میتوان به گروههایی چند تقسیم کرد:
- نام بردن حضرت با نام مخصوص برابر کفر است: امام صادق(ع) فرمود: "صاحب این امر، کسی است که جز کافر، نام او را به اسم خودش نبرد"[۱] این حدیث را شیخ صدوق[۲] و مسعودی[۳] نیز نقل کردهاند و اگر در منابع بعدی نیز ذکر شده، به طور عمده از این منابع است. این روایت صریح در حرمت است؛ اگرچه عدهای آن را حمل بر مبالغه کردهاند. برخی از شارحان کافی، درباره این حدیث گفتهاند: شاید مراد از کافر در این روایت، کسی باشد که اوامر الهی را ترک و نواهی او را انجام میدهد؛ نه کسی که منکر پروردگار یا مشرک به او است. همچنین شاید این، مختص به زمان تقیه باشد؛ چرا که روایات فراوانی، به نام آن حضرت تصریح کرده است[۴]. برخی دیگر از شارحان، همچنان بر استفاده حرمت از اینگونه روایات پافشاری کردهاند[۵].
- نام بردن آن حضرت جایز نیست؛ همانگونه که ولادت او، مخفی است: امام کاظم(ع) فرمود: "او، فرزند سرور کنیزان است؛ کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست ...."[۶].
- نام بردن آن حضرت، جایز نیست؛ همانگونه که جسم او دیدنی نیست: داود بن قاسم جعفری گوید: از امام هادی(ع) شنیدم که فرمود: "جانشین پس از من فرزندم حسن است و شما با جانشین پس از جانشین من چگونه خواهید بود؟ گفتم: فدای شما شوم! چرا؟ فرمود: زیرا شما شخص او را نمیبینید و بردن نام او به اسمش بر شما روا نباشد. گفتم: پس چگونه او را یاد کنم؟» فرمود: بگویید: حجّت از آل محمد(ص)"[۷] در این دسته از روایات نیز به سبب وجود ضمایر مخاطب در " يَغِيبُ عَنْكُمْ " و " لَا يَحِلُ لَكُمْ "، ممکن است گفته شود: حرمت، فقط متوجه مخاطبان آن حضرت بود و این، به دلیل فشارهایی است که ظالمان به سبب نام بردن حضرت بر شیعیان وارد میکردند[۸]. از این دسته روایات، به دلیل وجود احتمالات، نمیتوان حرمت را برای همگان به طور قطعی استفاده کرد.
- کسی که آن حضرت را بین مردم نام ببرد، ملعون است: با این مضمون، توقیعی از امام عصر(ع) صادر شده است که میفرماید: "لعنت خدا بر کسی که مرا در میان جمعی از مردم نام برد!"[۹] در این روایت نیز احتمالاتی وجود دارد. ممکن است مقصود روایت، دوران غیبت صغرا باشد؛ یعنی، زمانی که آن حضرت میان جمعی حضور مییافتند و اگر کسی نام او را افشا میکرد، موجب فاش شدن اسرار میشد و خطری متوجه آن حضرت میگردید؛ وگرنه صرف نام بردن- بدون اشاره به وجود ظاهری آن حضرت ایشان- مایه ضرر و زیانی نخواهد شد. احتمال دیگر اینکه مقصود از " فِي مَجْمَعٍ مِنَ النَّاسِ " مخالفان و اهل سنت باشد.
روایات عدم جواز تا هنگام ظهور
- محمد بن زیاد ازدی از امام موسی بن جعفر(ع) درباره امام غایب(ع) نقل کرده است: " کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست، تا آنگاه که خدای تعالی او را ظاهر ساخته و زمین را از عدل و داد آکنده سازد؛ همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد"[۱۰].
- عبد العظیم حسنی گوید: امام هادی(ع) فرمود: "... و پس از من، پسرم حسن است و مردم، با جانشین او چگونه باشند؟ گفتم: فدای شما شوم برای چه؟ فرمود: زیرا شخص او را نمیبینند و بردن نام او روا نباشد، تا آنکه قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید ...."[۱۱]
روایات جواز بدون بیم خطر
- در این دسته از روایات، به علت نام نبردن حضرت اشاره شده است. در این صورت، اگر آن علت وجود نداشته باشد، نهی نیز ساقط است.
- امام باقر(ع) در پاسخ ابو خالد کابلی که از نام حضرت مهدی(ع) پرسیده بود، فرمود:
به خدا سوگند ای ابا خالد! پرسش سختی پرسیدی که مرا به تکلیف و زحمت میاندازد؛ همانا از امری پرسیدی که هرگز آن را به هیچ کس نگفتهام و اگر آن را به کسی گفته بودم، به طور مسلم، به تو میگفتم. همانا تو از من چیزی را پرسیدی که اگر بنی فاطمه او را بشناسند، حرص ورزند که او را قطعه قطعه کنند[۱۲].
- از این روایت استفاده میشود که اگر خطری برای حضرت پیش نیاید، دانستن و نقل نام آن حضرت، بیاشکال است. از حضرت مهدی(ع) در توقیعی آمده است: پس به درستی که آنان اگر اسم را بدانند، آن را رایج ساخته و اگر بر مکان آگاهی یابند، آن را نشان خواهند داد[۱۳].
- شیخ حر عاملی ذیل این روایت نوشته است: "این دلالت میکند نهی، به ترس و ترتب مفسده اختصاص دارد[۱۴]. این دسته از روایات، در مورد ترس و تقیه است و با منتفی شدن آن، حرمت نام بردن نیز منتفی خواهد شد".
روایات جواز نام بردن
- در روایات فراوانی وقتی سخن از حضرت مهدی(ع) به میان آمده، به نام آن حضرت تصریح شده است. در اینجا به بعضی از این روایات، اشاره میکنیم:
- شیخ صدوق از حضرت علی(ع)، نقل کرده است: "رسول گرامی اسلام(ص)، نام امامان بعد از حضرت علی(ع) را یکی پس از دیگری برای آن حضرت برشمرد، تا اینکه فرمود: مهدی امتم در میان ایشان محمد است که زمین را از عدل وداد آکنده سازد ...."[۱۵]
- شیخ صدوق آورده است که حضرت علی(ع) بر فراز منبر درباره حضرت مهدی(ع) فرمود: "برای او دو نام است: یکی نهان و دیگری آشکار؛ اما نهان، احمد و نام آشکار، محمد است"[۱۶].
- از موارد دیگری که قائلان به جواز نام بردن حضرت، بدان اشاره کردهاند، حدیث لوح حضرت زهرا(س) است[۱۷].
- از امام عسکری(ع) در موارد فراوانی نقل شده که به نام آن حضرت تصریح کرده است. زمانی که مادر حضرت مهدی(ع) به ایشان حامله شد، امام عسکری(ع) به او فرمود: "تو حامل پسری هستی که نامش محمد است و او قائم پس از من است"[۱۸].
- افزون بر روایتهای یاد شده در دعاهای فراوانی نیز از حضرت مهدی(ع) با عنوان محمد یاد شده است[۱۹].
- برخی از بزرگان معاصر، پس از نقل چهار گروه روایات یاد شده، نوشته است: شکی نیست که قول به منع نام بردن از روی تعبّد، خالی از تحقیق است؛ اگرچه برخی از بزرگان بدان تصریح کردهاند ... ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک تقیه است. بنابراین نام بردن از آن حضرت به این نام در زمان ما هیچ منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم روایات که بر جواز دلالت میکرد، از دستههای دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است.
- آنگاه نتیجه میگیرد: حرمت تنها هنگام تقیه بوده و تنها راه جمع بین روایات همین قول است؛ وگرنه باید هردو دسته روایت را قبول نکنیم و به اصطلاح، از اعتبار ساقط بدانیم یا قائل به تخییر شویم- اگر بگوییم روایات ظنی هستند- و حاصل این هم چنین میشود که به جواز قائل شویم.
- در پایان قویترین قرینه بر نظر خود "جواز نام بردن" را همان دسته چهارم از روایات دانسته، احتیاط را نیز لازم نمیداند[۲۰].
- با توجه به آنچه ذکر شد به نظر میرسد، در زمان غیبت کبرا اگر نام بردن آن حضرت موجب ضرر و زیان نشود، جایز است[۲۱].
محمد در موعودنامه
- اسم اصلی و نام اولی الهی آن حضرت است. در اخبار متواتره خاصه و عامه است که رسول خدا (ص) فرمود: "مهدی، همنام من است". در خبر لوح، متواتر معنوی است که جابر برای حضرت باقر (ع) نقل کرد که آن -لوح- را نزد صدیقه طاهره (س) دید. آن را خدای عز و جل برای رسول خدا (ص) هدیه کرده بود و در آن، اسامی اوصیای آن حضرت ثبت بود. به روایت صدوق در "کمال الدین" و "عیون الاخبار" اسامی حضرت مهدی (ع)، اینچنین ضبط شده بود: "ابوالقاسم محمد بن الحسن، هو حجة الله القائم"[۲۲][۲۳].
محمد در فرهنگنامه آخر الزمان
- رسول خدا(ص) فرمود: مهدی(ع) از اولاد من میباشد و اسم او مانند من (محمد) است و کنیه او مانند کنیه من (ابوالقاسم) است و شبیهترین مردم به من خواهد بود، چه در رفتار و چه در شمایل و صورت ظاهری[۲۴]. امام صادق(ع) فرمود: آن فرزند نیکو و پسندیده (مهدی(ع)) از اولاد من خواهد بود و او مهدی (نجاتدهنده) است و نام او محمد و کنیهاش ابوالقاسم است و در آخرالزمان قیام خواهد کرد و نام مادرش «صیقل» میباشد[۲۵].
امام صادق(ع) فرمود: صاحب الامر (حضرت مهدی(ع)) شخصی است که نام اصلی او را جز کافر بر زبان نمیآورد[۲۶].
امام مهدی(ع) در نامهای فرمودند: ملعون است، ملعون است، کسی که در محفلی از مردم اسم مرا ببرد[۲۷]. «محمد» نام اصلی حضرت است که خداوند این نام را برای آن حضرت اختیار نموده است زیرا در حدیث لوح که جناب جابر بن عبدالله انصاری از حضرت زهرا(س) روایت میکند، نام حضرت «محمد» است. در حدیث لوح خداوند نام حضرت مهدی(ع) را اینگونه میفرماید: «وَ أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ محمد رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ»[۲۸]؛ (من امامان دوازدهگانه را با فرزند امام حسن عسکری یعنی «محمد» که رحمت برای جهانیان است، کامل خواهم کرد). در احادیث شیعه و سنی بسیار آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: مهدی هم نام من است. درباره حرمت به زبان آوردن اسم آن جناب نظر فقها مختلف است و در این زمینه روایات مختلفی وارد شده است. برخی از فقها معتقدند در زمانی که تقیه واجب است و در حضور دشمنانی که بردن نام آن حضرت خطری را متوجه آن جناب و یا خاندان و شیعیان آن حضرت میکند، بردن نام ایشان حرام خواهد بود و به القاب دیگر باید ایشان را یاد کرد، مانند زمان غیبت صغری. اما در زمان حاضر که تقیه برداشته شده و از این جهت خطری متوجه آن حضرت نمیشود، بنابر نظر اکثر علماء حرمت برداشته شده است زیرا حرام بودن آن دلیلی داشته که اکنون آن دلیل منتفی شده است. اما درباره کتابت اسم حضرت و به زبان آوردن القاب و کنیه حضرت و اشاره کردن به ایشان با تعابیر مختلف، نظر همه علما جواز میباشد. اسم حضرت را میتوان در دعاها و مناجاتها و راز و نیازهای خویش آورد چون در بعضی ادعیه اسم مبارک آن حضرت آمده است و دلیل حرمت در این مورد موجود نیست و بدین مضمون حدیثی از رسول خدا(ص) آمده است که فرمود: او (مهدی) است که نامش را آشکارا تا قبل از قیام آن حضرت نمیبرد مگر کسی که نسبت به او کافر باشد. از این حدیث میتوان فهمید که آشکارا و در ملأ عام نباید نام آن حضرت را برد و الا در خفا و در مواقع غیر تقیه جایز خواهد بود.
امام صادق(ع) فرمود: سعی کنید که توجه (دشمنان) را به سوی حضرت مهدی(ع) معطوف نکنید. همانا امام شما سالها از میان شما غایب شود و شما به گونهای امتحان شوید که گروهی (ناامید شده و) میگویند: (معلوم نیست) به کدام بیابان رفته و از دنیا رفته است! باید چشمان مؤمنین بر او گریان شود.
از این حدیث نیز میتوان فهمید که ممکن است علت حرمت بردن نام حضرت، جلب نکردن توجه دشمنان به سوی آن جناب است. در مقابل برخی از فقها نیز نام بردن حضرت را حرام میدانند، و میگویند این ویژگی خاصی است که خداوند برای آن جناب قرار داده است و تا قبل از ظهور حضرت بردن نام ایشان جایز نیست. خلاصه دلایلی که این دسته از فقها میآورند این است: روایاتی که ما را از نام بردن حضرت به نام اصلی ایشان نهی میکند، عام است و تا زمان ظهور آن جناب را شامل میشود، و مقید به زمانی خاص نشده است و در بیشتر روایاتی که از ائمه(ع) به نام اصلی یاد کردهاند، از حضرت مهدی(ع) با کنیه یاد شده است. اگر منظور از نگفتن نام حضرت تقیه باشد، روایات زیادی از طریق اهلسنت نقل شده است که در آن تصریح شده، نام حضرت نام رسول خدا(ص) است و کنیه او نیز کنیه پیامبر(ص) است، و همه میدانند که نام رسول خدا(ص) «محمد» است. حتی احادیثی که پیش از ولادت آن حضرت صادر شده است، نام حضرت را نمیبرد و از ایشان با القاب یاد میشود. و نیز تصریح به حرمت نام بردن آن جناب میکند[۲۹].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- آخر الزمان
- آدینه (جمعه)
- آستانه عسکریین
- آستانه قیامت
- آفتاب پشت ابر (خورشید پشت ابر)
- آینده پژوهی
- آیین جدید دین در عصر ظهور
- اَبدال
- ابوالادیان
- ابوصالح
- ابوالقاسم (امام مهدی)
- اثناعشریه
- احمد (امام مهدی)
- احمد بن اسحاق قمی
- احمد بن هلال کرخی
- احمدیه (قادیانیه)
- اخیار
- ادله رجعت
- اسماعیلیه
- أشراط الساعه
- اصحاب قائم (یاران امام مهدی)(ع)
- اصحاب کهف
- اقامتگاه امام مهدی در عصر ظهور (مسجد سهله)
- القاب امام مهدی(ع)
- امامت امام مهدی(ع)
- امامت و مهدویت
- امام حسن عسکری
- امام زمان (صاحب الزمان)
- امام شناسی (مرگ جاهلی)
- امام مهدی از ولادت تا ظهور
- امامیه
- امدادهای غیبی
- امکان رجعت رجعت
- امنیت حکومت جهانی
- انتظار فرج
- انتقام
- انجمن حجتیه
- انطاکیه
- اوتاد
- اهل سنت و امام مهدی موعود
- اهل سنّت و ولادت امام مهدی(ع)
- اهل کتاب در عصر ظهور
- ایام الله
- ایستادن هنگام شنیدن لقب قائم
- باب (علی محمد شیرازی)
- بابیه باب
- باران های پیاپی
- باقریه
- البرهان فی علامات امام مهدی آخر الزمان
- بعثت امام مهدی
- بلالی محمد بن علی بن بلال
- بلالیه
- بهائیت
- البیان فی اخبار صاحب الزمان
- بیت الحمد
- بیت المقدس
- بیدا خسف به بیدا
- بیعت امام مهدی
- بیعت نامه امام مهدی
- البیعه لله
- پایان تاریخ آخرالزمان
- پدر امام مهدی امام حسن عسکری
- پدر امام مهدی و اهل سنّت
- پرچم امام مهدی
- پرچم های سیاه
- پیراهن امام مهدی
- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم
- تاریخ عصر غیبت
- تاریخ غیبت کبرا
- تشرف ملاقات با امام مهدی
- تکذیب وقت گزاران وقت ظهور
- تَناثُرُ النُّجُوم
- توقیع
- جبرئیل
- جده
- جزیره خضرا
- جزیره خضرا در ترازوی نقد
- جعفر کذاب
- جمعه
- جنگ افزارهای امام مهدی سلاح امام مهدی
- حجت
- حجر الاسود
- حدیث غدیر
- حدیث لوح حضرت زهرا لوح حضرت زهرا
- حدیث معراج
- حِرْز امام مهدی
- حرمت نام بردن امام مهدی
- حسن شریعی
- حسین بن روح نوبختی
- حسین بن منصور حلاج
- حکومت جهانی
- حکومت صالحان
- حکومت مستضعفان
- حکیمه خاتون
- حیرت
- خاتم الاوصیاء
- خراسانی (خروج خراسانی)
- خردسال ترین پیشوای معصوم (امامت امام مهدی)
- خروج خراسانی
- خروج دابة الاَرض
- خروج دجال
- خروج سفیانی
- خروج سید حسنی
- خروج شعیب بن صالح
- خروج شیصبانی
- خروج عوف سلمی
- خروج امام مهدی (قیام امام مهدی)
- خروج یأجوج (یأجوج و مأجوج)
- خروج یمانی
- خسف به بیداء
- خسوف و کسوف غیرعادی
- خضر
- خلافت موعود
- خورشید پشت ابر
- خطبه قیام
- خورشید مغرب
- خیمه
- دابه الارض (خروج دابه الارض)
- دادگستر جهان
- دانشمندان عامه و امام مهدی موعود
- دجال خروج دجال
- در انتظار ققنوس
- در فجر ساحل
- دست بر سر گذاشتن
- دعای افتتاح
- دعای عهد
- دعای ندبه
- دعای سمات
- دوازده امامی (اثناعشریه)
- دولت کریمه (حکومت جهانی)
- دین در آخرالزمان آخرالزمان
- دین عصر ظهور
- ذی طوی
- رایات سود (پرچم های سیاه)
- رحلت امام مهدی (فرجام امام مهدی)
- رجعت
- رجعت کنندگان
- رکن و مقام
- رؤیت امام مهدی (ملاقات امام مهدی)
- زبور داود
- زمینه سازان ظهور
- زنان آخرالزمان (آخرالزمان)
- زنان و قیام امام مهدی (یاران امام مهدی)
- زندگی آخرالزمان (آخرالزمان)
- زیارت آل یس
- زیارت ناحیه مقدسه
- زیارت رجبیه
- زیدیه
- سازمان وکالت
- سامرا
- سرداب سامرا
- سلاح امام مهدی
- سفیانی (خروج سفیانی)
- سید حسنی (خروج سید حسنی)
- سیره حکومتی امام مهدی
- سیصد و سیزده
- شاهدان ولادت امام مهدی
- شرایط ظهور
- شرید
- شریعیه
- شعبان
- شعیب بن صالح (خروج شعیب)
- شلمغانیه
- شمائل امام مهدی
- شمشیر سلاح امام مهدی
- شهادت امام مهدی (فرجام امام مهدی)
- شیخیه
- شیطان (کشته شدن شیطان)
- شیصبانی (خروج شیصبانی)
- شیعه
- صاحب الامر
- صاحب الدار
- صاحب الزمان
- صاحب السیف
- صاحب الغیبه
- صاید بن صید (خروج دجال)
- صقیل (مادر امام مهدی)
- صیحه آسمانی (ندای آسمانی)
- طالقان
- طرید
- طلوع خورشید از مغرب
- طویل العمر
- طی الارض
- طیبه
- ظهور
- عاشورا
- عبرتایی (احمد بن هلال)
- عثمان بن سعید عمری
- عدد یاران امام مهدی (سیصد و سیزده)
- عدل و قسط حکومت جهانی
- العرف الوردی فی اخبار الامام مهدی
- عسکریه
- عصائب
- عصر زندگی
- عقد الدرر فی اخبار المنتظر
- علایم ظهور (نشانه های ظهور)
- علائم قیامت اشراط الساعه
- علی بن محمد سمری
- غار انطاکیه (انطاکیه)
- غایب (امام غایب)
- غریم
- غلام
- غیبت (پنهان شدن)
- الغیبه
- غیبت صغرا
- غیبت کبرا
- فترت
- فرید
- فرجام امام مهدی
- فرجام شناسی (آینده پژوهی)
- فضیلت انتظار فرج (انتظار فرج)
- فضیلت منتظران (منتظر)
- فلسفه رجعت (رجعت)
- فلسفه غیبت صغرا (غیبت صغرا)
- فلسفه غیبت (غیبت امام مهدی)
- فواید امام غایب
- فوتوریسم
- قائم
- قادیانیه
- قتل نفس زَکیّه
- قم
- قیامت صغرا (رجعت)
- قیام های پیش از ظهور
- کتاب الغیبه للحجه
- کشته شدن شیطان
- کمال الدین و تمام النعمه
- کوفه
- کنیه امام مهدی (ابوالقاسم)
- کوه رَضْوی
- کیسانیه
- لباس امام مهدی (پیراهن امام مهدی)
- لوح حضرت زهرا
- مادر امام مهدی
- متامام مهدی (مدعیان مهدویت)
- مثلث برمودا (جزیره خضرا)
- محدَّث
- محل بیعت امام مهدی (رکن و مقام)
- محل ظهور امام مهدی (مسجد الحرام)
- محل قتل نفس زکیه رکن و مقام
- محمد
- محمد بن عثمان بن سعید عمری
- محمد بن علی بن هلال
- محمد بن علی شلمغانی
- محمد بن نصیر نمیری
- محمدیه
- مدعیان بابیت
- مدعیان مهدویت
- مرجع تقلید
- مردان آخرالزمان (آخرالزمان)
- مرکز حکومت امام مهدی (مسجد کوفه)
- مرگ جاهلی
- مرگ سرخ
- مرگ سفید
- مستضعف
- مسجد جمکران
- مسجد الحرام
- مسجد سهله
- مسجد صاحب الزمان (مسجد جمکران)
- مسجد کوفه
- مصلای جمعه و جماعات در عصر ظهور (مسجد کوفه)
- مضطر
- معجم احادیث الامام الامام مهدی
- معمرین
- مغیریه
- مقتدای مسیح
- مکیال المکارم فی فواید الدعاء للقائم
- ملاحم و فتن
- ملاقات با امام مهدی
- ملیکه مادر امام مهدی
- منتخب الاثر
- منتظِر
- منتَظَر
- منتقم
- منصور
- موتور
- موسویه
- موعود مسیحیت
- موعود یهود
- امام مهدی
- امام مهدی سودانی
- امام مهدی موعود
- مهدویت
- ممهدون (زمینه سازان ظهور)
- مهدویت پژوهی (آینده پژوهی)
- امام مهدی شخصی و امام مهدی نوعی
- امام مهدیه
- میراث دار پیامبران
- ناحیه مقدسه
- نام های حضرت محمد (احمد)
- ناووسیه
- نجبا
- ندای آسمانی
- نرگس (مادر امام مهدی)
- نزول عیسی
- نشانه های آخرالزمان (آخرالزمان
- نشانه های ظهور
- نفس زکیه
- نماز امام زمان
- نواب خاص
- نیابت خاص
- نیابت عام
- نیمه شعبان
- وقاتون (وقت ظهور)
- وقت ظهور
- وقت معلوم
- وکلای امام مهدی
- ولادت امام مهدی
- ولایت فقیه
- ولی فقیه
- همسر و فرزند امام مهدی
- هیبت امام مهدی
- یأجوج و مأجوج
- یاران امام مهدی
- یالثارات الحسین
منابع
پانویس
- ↑ " صَاحِبُ هذَا الْأَمْرِ لَايُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ إِلَّا كَافِر "، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۳، ح ۴
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۴۸، ح ۱
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۸۰
- ↑ ر.ک: مولی صالح مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص ۲۲۴
- ↑ ر.ک: محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۴، صص ۱۸- ۱۶
- ↑ " ذَلِكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ الَّذِي تَخْفَى عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَ لَا يَحِلُ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۶۸، ح ۶
- ↑ " الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِيَ ابْنِيَ الْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ فَقَالَ لِأَنَّكُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ قُلْتُ وَ كَيْفَ نَذْكُرُهُ قَالَ قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (ص) "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۸۱، ح ۵؛ کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۷۸؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۲۶۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳
- ↑ ر. ک: مولی صالح مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص ۲۲۴
- ↑ " مَنْ سَمَّانِي فِي مَجْمَعٍ مِنَ النَّاسِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ "، مولی صالح مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۳
- ↑ " تَخْفَى عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَ لَا تَحِلُ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۶۸، ح ۶.
- ↑ " وَ مِنْ بَعْدِي الْحَسَنُ ابْنِي فَكَيْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا مَوْلَايَ قَالَ لِأَنَّهُ لَا يُرَى شَخْصُهُ وَ لَا يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۹، ح ۱
- ↑ " سَأَلْتَنِي وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ عَنْ سُؤَالٍ مُجْهِدٍ وَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ مَا كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً وَ لَوْ كُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً لَحَدَّثْتُكَ وَ لَقَد سَأَلْتَنِي عَنْ أَمْرٍ لَوْ أَنَّ بَنِي فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ حَرَصُوا عَلَى أَنْ يَقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَة"، نعمانی، الغیبة، ص ۲۸۸، ح ۲ و نیز ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۳، ح ۲۸۸
- ↑ " فَإِنَّهُمْ إِنْ وَقَفُوا عَلَى الِاسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ وَقَفُوا عَلَى الْمَكَانِ دَلُّوا عَلَيْهِ"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۴، ح ۳۳۱
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۰
- ↑ " مَهْدِيُ أُمَّتِي مُحَمَّدٌ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۸۴، ح ۳۷
- ↑ " لَهُ اسْمَانِ اسْمٌ يَخْفَى وَ اسْمٌ يَعْلُنُ فَأَمَّا الَّذِي يَخْفَى فَأَحْمَدُ وَ أَمَّا الَّذِي يَعْلُنُ فَمُحَمَّدٌ "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۵۳، ح ۱۷؛ ر. ک: طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۶۵؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۲۴۴
- ↑ " وَ أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ محمد رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ عَلَيْهِ كَمَالُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِيسَى وَ صَبْرُ أَيُّوب"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۷، ح ۳
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۷۵
- ↑ سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۵۸
- ↑ ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ج ۱، ص ۵۰۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۳۷۶ ۳۸۱.
- ↑ نجم الثاقب، باب دوم.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۱۷.
- ↑ یأتی: ص ۳۲ و المهدی الموعود المنتظر: ج ۱ ص ۲۷۲.
- ↑ المهدی الموعود المنتظر: ج ۱، ص ۲۸۵.
- ↑ کمال الدین: ص ۶۰۷ و یأتی: ص ۳۳.
- ↑ احتجاج طبرسی: توقیعات حضرت.
- ↑ کافی: ج ۱، ص ۵۲۷.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۷۱.