فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')| ' به ')|')
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{جمع شدن|1. آیت‌‌الله جوادی آملی؛}}
{{جمع شدن|1. آیت‌‌الله جوادی آملی؛}}
[[پرونده:769540432.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالله جوادی آملی]]]]
[[پرونده:769540432.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالله جوادی آملی]]]]
::::::آیت‌‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی موجود موعود (کتاب)| امام مهدی موجود موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::#«'''[[امید]] به آینده:'''[[انتظار ظهور]] [[ولی عصر]] {{ع}} آثار و نتایج فراوان فردی و [[اجتماعی]] دارد. [[امید]] به آینده‌ای روشن که سهم بزرگی در حرکت‌ها، کوشش‌ها و تلاش‌های فردی و [[اجتماعی]] دارد، یکی از این آثار شمرده می‌شود و چه بسا یکی از جهات تأکید و توصیه [[انتظار]] در لسان [[عترت]] طاهرین {{عم}} لحاظ همین فایده بوده است؛ آن‌گونه که [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} [[انتظار فرج]] را [[محبوب]] [[خدای سبحان]] دانسته و [[امید]] به [[رحمت خدا]] را از آثار آن معرفی می‌کند{{عربی|" انْتَظِرُوا الْفَرَجَ‏ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَى اللَّهِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الخصال، ص۶۱۶.</ref> و [[امام سجاد|حضرت سید الساجدین]]{{ع}}، [[انتظار فرج]] را از [[بزرگ‌ترین گشایش‌ها]] می‌شمارد:{{عربی|"انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ الْفَرَجِ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۴۳۷.</ref>.
:::::#«'''[[امید]] به آینده:'''[[انتظار ظهور]] [[ولی عصر]] {{ع}} آثار و نتایج فراوان فردی و [[اجتماعی]] دارد. [[امید]] به آینده‌ای روشن که سهم بزرگی در حرکت‌ها، کوشش‌ها و تلاش‌های فردی و [[اجتماعی]] دارد، یکی از این آثار شمرده می‌شود و چه بسا یکی از جهات تأکید و توصیه [[انتظار]] در لسان [[عترت]] طاهرین {{عم}} لحاظ همین فایده بوده است؛ آن‌گونه که [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} [[انتظار فرج]] را [[محبوب]] [[خدای سبحان]] دانسته و [[امید]] به [[رحمت خدا]] را از آثار آن معرفی می‌کند{{عربی|" انْتَظِرُوا الْفَرَجَ‏ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَى اللَّهِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الخصال، ص۶۱۶.</ref> و [[امام سجاد|حضرت سید الساجدین]]{{ع}}، [[انتظار فرج]] را از [[بزرگ‌ترین گشایش‌ها]] می‌شمارد:{{عربی|"انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ الْفَرَجِ‏‏‏‏‏‏"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۴۳۷.</ref>.
:::::#'''[[اصلاح‌گرایی]] در عرصه‌های فردی و [[اجتماعی]]:''' آن که باور دارد که هیچ تلاشی برای [[اصلاح]] امور در [[غیبت]] [[ولی خدا]] ثمربخش نیست، هرگز برای [[مبارزه]] با طاغوتیان و [[مقاومت]] در برابر دشواری‌ها انگیزه‌ای نخواهد داشت؛ اما آنان که [[دل]] به [[انتظار]] [[راستین]] سپرده و قلبی مملو از [[امید]] به [[ظهور]] امامشان دارند و می‌دانند که دیر یا زود [[صالحان]]، [[حاکمان]] [[زمین]] خواهند بود و [[حق]] به صاحبانش بازمی‌گردد و با محو [[ستم]] و [[بیداد]] امر [[جامعه]] [[اصلاح]] و سامان می‌پذیرد، برای رسیدن به چنین جامعه‌ای خویشتن را [[اصلاح]] خواهند کرد و در [[اصلاح]] [[جامعه]] خود نیز می‌کوشند، تا زمینه ایجاد و تشکیل آن [[دولت کریمه]] را فراهم آورند. بر همین اساس، آن که [[منتظر]] [[راستین]] [[مصلح جهانی]] است، هم [[صالح]] است و هم [[مصلح]]. چنین کسی با [[اقتدا]] به دعای مولای خویش از [[خدای سبحان]] چنین می‌خواهد: {{عربی|"اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ‏ إِلَيْكَ‏ فِي‏ دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ، وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ، وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلى‏ طَاعَتِكَ، وَ الْقَادَةِ فِي سَبِيلِك‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الکافی، ج۳، ص۴۲۴.</ref>. این همان معنای بلندی است که [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} بدان اشاره و در بیان [[وظیفه]] [[شیعیان]] در [[عصر غیبت]] می‌فرماید: {{عربی|" عَلَيْكُمْ‏ بِالدُّعَاءِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مهج الدعوات، ص۳۳۲.</ref> چرا که اگر [[دعا]] ناظر به جنبه فردی و [[خودسازی]] تنها باشد، [[انتظار فرج]] قطعاً ناظر به هر دو جنبه فردی و [[اجتماعی]] یا به سخن دیگر، [[خودسازی]] و دیگرسازی است.
:::::#'''[[اصلاح‌گرایی]] در عرصه‌های فردی و [[اجتماعی]]:''' آن که باور دارد که هیچ تلاشی برای [[اصلاح]] امور در [[غیبت]] [[ولی خدا]] ثمربخش نیست، هرگز برای [[مبارزه]] با طاغوتیان و [[مقاومت]] در برابر دشواری‌ها انگیزه‌ای نخواهد داشت؛ اما آنان که [[دل]] به [[انتظار]] [[راستین]] سپرده و قلبی مملو از [[امید]] به [[ظهور]] امامشان دارند و می‌دانند که دیر یا زود [[صالحان]]، [[حاکمان]] [[زمین]] خواهند بود و [[حق]] به صاحبانش بازمی‌گردد و با محو [[ستم]] و [[بیداد]] امر [[جامعه]] [[اصلاح]] و سامان می‌پذیرد، برای رسیدن به چنین جامعه‌ای خویشتن را [[اصلاح]] خواهند کرد و در [[اصلاح]] [[جامعه]] خود نیز می‌کوشند، تا زمینه ایجاد و تشکیل آن [[دولت کریمه]] را فراهم آورند. بر همین اساس، آن که [[منتظر]] [[راستین]] [[مصلح جهانی]] است، هم [[صالح]] است و هم [[مصلح]]. چنین کسی با [[اقتدا]] به دعای مولای خویش از [[خدای سبحان]] چنین می‌خواهد: {{عربی|"اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ‏ إِلَيْكَ‏ فِي‏ دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ، وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ، وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلى‏ طَاعَتِكَ، وَ الْقَادَةِ فِي سَبِيلِك‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>الکافی، ج۳، ص۴۲۴.</ref>. این همان معنای بلندی است که [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} بدان اشاره و در بیان [[وظیفه]] [[شیعیان]] در [[عصر غیبت]] می‌فرماید: {{عربی|" عَلَيْكُمْ‏ بِالدُّعَاءِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مهج الدعوات، ص۳۳۲.</ref> چرا که اگر [[دعا]] ناظر به جنبه فردی و [[خودسازی]] تنها باشد، [[انتظار فرج]] قطعاً ناظر به هر دو جنبه فردی و [[اجتماعی]] یا به سخن دیگر، [[خودسازی]] و دیگرسازی است.
خط ۴۵: خط ۴۵:
:::::#'''[[شکوفاسازی اندیشه‌ها]]:''' اثاره دفائن [[عقول]] و [[شکوفایی]] گنج‌های [[اندیشه]] [[انسان‌ها]] از [[برترین]] برنامه‌های وجود مبارک [[امام عصر]] {{ع}} است، همان‌گونه که در بسیاری از روایاتِ [[ظهور]] حضرتش به اوج گرفتن سطح [[آگاهی]] در [[عصر ظهور]] تصریح شده است<ref>{{عربی|"إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا، وَضَعَ‏ اللَّهُ‏ يَدَهُ‏ عَلى‏ رُؤُوسِ‏ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُم"}} (الکافی، ج۱، ص ۲۵)؛ {{عربی|" قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}‏ الْعِلْمُ‏ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ‏ جُزْءاً فَجَمِيعُ‏ مَا جَاءَتْ‏ بِهِ‏ الرُّسُلُ‏ جُزْءَانِ‏ لَمْ‏ يَعْرِفِ‏ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمَ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً‏‏‏‏‏‏‏‏"}} (منتخب الانوار، ص ۲۰۱؛ ر.ک: بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۶).</ref>. سیر طبیعی [[علوم]] از سویی و کوشش بی‌وقفه [[علما]] و صاحبان [[عقل]] و [[دانش]] و [[فرهنگ]] از سویی دیگر، سبب گسترش مباحث و [[معارف]] علمی و زمینه رشد [[فکر]] و [[شکوفایی]] [[اندیشه]] را فراهم می‌آورد. این حرکت و جنبش علمی که با تألیف کتاب یا سایر دستاوردهای علمی و [[فکری]] و به دست [[علما]] که [[سربازان واقعی]] و [[منتظران حقیقی]] [[امام عصر]] {{ع}} اند به وجود می‌آید، فتنه‌های برخاسته از خواسته‌های نفسانی برای خاموش کردن چراغ [[عقل]] را ناکام می‌گذارد و سبب تعالی [[اندیشه]] و [[دانش]] خواهد گشت.
:::::#'''[[شکوفاسازی اندیشه‌ها]]:''' اثاره دفائن [[عقول]] و [[شکوفایی]] گنج‌های [[اندیشه]] [[انسان‌ها]] از [[برترین]] برنامه‌های وجود مبارک [[امام عصر]] {{ع}} است، همان‌گونه که در بسیاری از روایاتِ [[ظهور]] حضرتش به اوج گرفتن سطح [[آگاهی]] در [[عصر ظهور]] تصریح شده است<ref>{{عربی|"إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا، وَضَعَ‏ اللَّهُ‏ يَدَهُ‏ عَلى‏ رُؤُوسِ‏ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُم"}} (الکافی، ج۱، ص ۲۵)؛ {{عربی|" قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}‏ الْعِلْمُ‏ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ‏ جُزْءاً فَجَمِيعُ‏ مَا جَاءَتْ‏ بِهِ‏ الرُّسُلُ‏ جُزْءَانِ‏ لَمْ‏ يَعْرِفِ‏ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمَ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً‏‏‏‏‏‏‏‏"}} (منتخب الانوار، ص ۲۰۱؛ ر.ک: بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۶).</ref>. سیر طبیعی [[علوم]] از سویی و کوشش بی‌وقفه [[علما]] و صاحبان [[عقل]] و [[دانش]] و [[فرهنگ]] از سویی دیگر، سبب گسترش مباحث و [[معارف]] علمی و زمینه رشد [[فکر]] و [[شکوفایی]] [[اندیشه]] را فراهم می‌آورد. این حرکت و جنبش علمی که با تألیف کتاب یا سایر دستاوردهای علمی و [[فکری]] و به دست [[علما]] که [[سربازان واقعی]] و [[منتظران حقیقی]] [[امام عصر]] {{ع}} اند به وجود می‌آید، فتنه‌های برخاسته از خواسته‌های نفسانی برای خاموش کردن چراغ [[عقل]] را ناکام می‌گذارد و سبب تعالی [[اندیشه]] و [[دانش]] خواهد گشت.
:::::#'''باریابی به [[مقام]] اعتماد:''' [[انسان]] [[منتظر]] که در پرتو [[یقین]] به حضور [[ذات اقدس الهی]] و [[ادراک]] محضر [[امام عصر]] خویش در میدان [[جهاد]] اوسط و اکبر به [[مبارزه]] با [[شیطان]] درون و بیرون [[قیام]] می‌کند، می‌تواند تا بدان پایه اوج گیرد که [[امام]] [[معصوم]] به منظور [[تجلیل]] از او و [[تشویق]] سایر [[صحابه]] به [[پژوهشگری]] و [[پرهیزکاری]] سخن او را در اثنای قول خویش یادآور می‌شود و از او سخن [[نقل]] کند، همان‌طور که [[امام باقر]] {{ع}} میان شاگردانش به سخنی از [[ابوذر]] استناد فرمودند: {{عربی|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} يَقُولُ‏ كَانَ‏ فِي‏ خُطْبَةِ أَبِي‏ ذَرٍّ ...‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>المحاسن، ج۱، ص۳۵۷؛ بحار الانوار، ج۲، ص۵۱ ـ ۵۲.</ref>. گرچه [[ابوذر]] با همه جلالت شأنش [[معصوم]] نیست تا سخنش چونان [[کلام]] [[معصوم]] {{ع}} [[حجت]] باشد، چون [[معصوم]] {{ع}} سخن او را [[نقل]] فرموده است، روشن می‌شود که بر سخن او صحه گذارده است. هر چند ولی [[معصوم]] به [[نقل]] قول از غیر [[معصوم]] نیاز ندارد، با چنین کاری، الگوسازی می‌کند و می‌آموزاند که [[انسان]] بر اثر [[مجاهده]] با [[نفس]] و [[ادراک]] حضور [[خدای سبحان]] و [[ولی الله]] عصر خویش می‌تواند تا بدان پایه اوج گیرد که مورد اعتماد [[امام]] {{ع}} باشد، به گونه‌ای که [[امام]] [[معصوم]] از او [[نقل]] قول کند.
:::::#'''باریابی به [[مقام]] اعتماد:''' [[انسان]] [[منتظر]] که در پرتو [[یقین]] به حضور [[ذات اقدس الهی]] و [[ادراک]] محضر [[امام عصر]] خویش در میدان [[جهاد]] اوسط و اکبر به [[مبارزه]] با [[شیطان]] درون و بیرون [[قیام]] می‌کند، می‌تواند تا بدان پایه اوج گیرد که [[امام]] [[معصوم]] به منظور [[تجلیل]] از او و [[تشویق]] سایر [[صحابه]] به [[پژوهشگری]] و [[پرهیزکاری]] سخن او را در اثنای قول خویش یادآور می‌شود و از او سخن [[نقل]] کند، همان‌طور که [[امام باقر]] {{ع}} میان شاگردانش به سخنی از [[ابوذر]] استناد فرمودند: {{عربی|" عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} يَقُولُ‏ كَانَ‏ فِي‏ خُطْبَةِ أَبِي‏ ذَرٍّ ...‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>المحاسن، ج۱، ص۳۵۷؛ بحار الانوار، ج۲، ص۵۱ ـ ۵۲.</ref>. گرچه [[ابوذر]] با همه جلالت شأنش [[معصوم]] نیست تا سخنش چونان [[کلام]] [[معصوم]] {{ع}} [[حجت]] باشد، چون [[معصوم]] {{ع}} سخن او را [[نقل]] فرموده است، روشن می‌شود که بر سخن او صحه گذارده است. هر چند ولی [[معصوم]] به [[نقل]] قول از غیر [[معصوم]] نیاز ندارد، با چنین کاری، الگوسازی می‌کند و می‌آموزاند که [[انسان]] بر اثر [[مجاهده]] با [[نفس]] و [[ادراک]] حضور [[خدای سبحان]] و [[ولی الله]] عصر خویش می‌تواند تا بدان پایه اوج گیرد که مورد اعتماد [[امام]] {{ع}} باشد، به گونه‌ای که [[امام]] [[معصوم]] از او [[نقل]] قول کند.
:::::#'''ورود به [[جایگاه]] رفیع {{عربی|" مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}:'''<ref>الکافی، ج۱، ص ۱۸۱.</ref> [[مقام]] والای [[عترت]] طاهره که همان {{عربی|" مَقَامُ مَحْمُودُ عِنْدَ اللَّهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>کامل الزیارات، ص۱۷۷.</ref> است، از بالاترین مراتب [[تقرب]] به [[خدای سبحان]] و آرزوی هر [[مؤمن]] [[صاحب]] معرفتی است. گرچه استقرار در این [[مقام]] یعنی در رتبه [[عترت]] طاهره {{عم}} میسور و مقدور افراد عادی نیست، از آنجا که هر [[حقیقت]] موجودی مراتب فراوانی دارد، ورود به چنین جایگاهی بر حسب مرتبه وجودی هر سالک صادقی، میسور و مقدور است. چه بسا [[منتظران]] [[صالح]] و [[صادق]] [[حجت]] [[منتظر]] {{ع}} که خویش را در عرصه [[جهاد]] اوسط و اکبر پرورده و به بارگاه قبول [[اهل بیت]] {{عم}} باریافته‌اند و مشمول [[نظره رحیمیه]] آنان گشتند و مس وجودشان بر اثر [[نگاه کیمیایی]] [[عترت]] طاهره گرانبها شده است، درخور مرتبه وجودی‌شان به [[مقام محمود]] [[اهل بیت]] باریابند و مدال {{عربی|" مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}} را بر گردن آویزند، همان‌گونه که بزرگانی نظیر [[فضه]] خادمه، [[ابوذر]]، [[سلمان]]، و... به [[لطف]] ارتباط [[راستین]] با ولی زمانشان بدین بارگاه بار یافته و بدان افتخار مفتخر شدند. [[فضه]] خادمه [[خانه نورانی]] [[علوی]] و فاطمی است که روزگاری مس وجودی داشت؛ ولی به [[برکت]] وجود کیمیااثر [[خاندان]] [[عترت]]، طلایش گردانید و تا مقامی بار یافت که در [[فضیلت]] {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>سوره انسان، آیه ۸.</ref> با موالیانش شرکت جست و به افتخار {{عربی|" مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}} رسید»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)| امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۸۳-۱۸۸.</ref>.
:::::#'''ورود به [[جایگاه]] رفیع {{عربی|" مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}:'''<ref>الکافی، ج۱، ص ۱۸۱.</ref> [[مقام]] والای [[عترت]] طاهره که همان {{عربی|" مَقَامُ مَحْمُودُ عِنْدَ اللَّهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>کامل الزیارات، ص۱۷۷.</ref> است، از بالاترین مراتب [[تقرب]] به [[خدای سبحان]] و آرزوی هر [[مؤمن]] [[صاحب]] معرفتی است. گرچه استقرار در این [[مقام]] یعنی در رتبه [[عترت]] طاهره {{عم}} میسور و مقدور افراد عادی نیست، از آنجا که هر [[حقیقت]] موجودی مراتب فراوانی دارد، ورود به چنین جایگاهی بر حسب مرتبه وجودی هر سالک صادقی، میسور و مقدور است. چه بسا [[منتظران]] [[صالح]] و [[صادق]] [[حجت]] [[منتظر]] {{ع}} که خویش را در عرصه [[جهاد]] اوسط و اکبر پرورده و به بارگاه قبول [[اهل بیت]] {{عم}} باریافته‌اند و مشمول [[نظره رحیمیه]] آنان گشتند و مس وجودشان بر اثر [[نگاه کیمیایی]] [[عترت]] طاهره گرانبها شده است، درخور مرتبه وجودی‌شان به [[مقام محمود]] [[اهل بیت]] باریابند و مدال {{عربی|" مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}} را بر گردن آویزند، همان‌گونه که بزرگانی نظیر [[فضه]] خادمه، [[ابوذر]]، [[سلمان]]، و... به [[لطف]] ارتباط [[راستین]] با ولی زمانشان بدین بارگاه بار یافته و بدان افتخار مفتخر شدند. [[فضه]] خادمه [[خانه نورانی]] [[علوی]] و فاطمی است که روزگاری مس وجودی داشت؛ ولی به [[برکت]] وجود کیمیااثر [[خاندان]] [[عترت]]، طلایش گردانید و تا مقامی بار یافت که در [[فضیلت]] {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>سوره انسان، آیه ۸.</ref> با موالیانش شرکت جست و به افتخار {{عربی|" مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}} رسید»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۸۳-۱۸۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
{{جمع شدن|8. خانم شکریان؛}}
{{جمع شدن|8. خانم شکریان؛}}
[[پرونده:152004.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محترم شکریان]]]]
[[پرونده:152004.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محترم شکریان]]]]
::::::خانم '''[[محترم شکریان]]'''، در مقاله ''«[[ مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)| مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::خانم '''[[محترم شکریان]]'''، در مقاله ''«[[ مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)|مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«استاد [[شهید مطهری]] در بخشی از تألیفات گران‌مایه خویش، ویژگی‌های [[انتظار]] بزرگ را به صورت مبسوط مطرح کرده است<ref>ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref>:
::::::«استاد [[شهید مطهری]] در بخشی از تألیفات گران‌مایه خویش، ویژگی‌های [[انتظار]] بزرگ را به صورت مبسوط مطرح کرده است<ref>ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref>:
:::::#'''خوش‌بینی به آینده [[بشر]]:''' درباره آینده [[بشر]] دیدگاه‌ها مختلف است. بعضی معتقدند که شر و [[فساد]] و [[بدبختی]] لازمه لاینفک حیات بشری است. بنابراین، زندگی بی‌ارزش است و عاقلانه‌ترین کار خاتمه دادن به حیات و زندگی است. بعضی دیگر حیات [[بشر]] را ابتر می‌دانند و معتقدند که [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرت‌آور تکنیک‌ و [[ذخیره]] کردن وحشت‌ناک وسایل [[کشتار]] جمعی، به مرحله‌ای رسیده که به اصطلاح با گوری که با دست خود [[کنده]] یک گام بیشتر فاصله ندارد. طبق این دیدگاه، [[بشر]] در نیمه راه [[عمر]] خود، بلکه در آغاز رسیدن به [[بلوغ]] [[فرهنگی]]، به احتمال زیاد نابود خواهد شد. اگر به قراین و شواهد ظاهری بسنده کنیم، این احتمال را نمی‌توان نفی کرد. [[استاد مطهری]] در مقابل این دو نظر، نظریه سومی را مطرح می‌کند و می‌فرماید: "ریشه [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]]، [[نقص]] روحی و معنوی [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی خود را طی می‌کند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر [[عقل]] او [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و معنوی پیش می‌رود. نه شر و [[فساد]]، لازمه لاینفک طبیعت [[بشر]] است و نه [[جبر]] [[تمدن]] فاجعه خودکشی دسته‌جمعی را پیش خواهد آورد. آینده‌ای بس روشن و سعادت‌بخش و انسانی که در آن شر و [[فساد]] از بیخ و بن برکنده خواهد شد.... این نظریه، الهامی است که [[دین]] می‌کند و نوید [[مقدس]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]] در [[اسلام]] در زمینه این [[الهام]] است."<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref> [[ابن بابویه]] به چند واسطه از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>و فراوان کرد بر شما نعمت‌های خود را آشکارا و [[نهان]]؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.</ref>؛ آورده است: "[[نعمت]] ظاهر، [[امام]] ظاهر است و [[نعمت]] [[باطن]]، [[امام غایب]]. از دیدگاه [[مردم]]، شخص او [[غایب]] می‌شود ولی از دل‌های [[مؤمنین]] یاد او [[غایب]] نیست و... [[خدا]] هر دشواری را برای او آسان می‌نماید و هر [[سختی]] را برایش رام می‌سازد و گنج‌های [[زمین]] را برایش [[آشکار]] می‌گرداند. هر دوری را برای او نزدیک می‌نماید و هر سرکش ستیزه‌گر را نابود می‌کند و با دست‌های او هر [[شیطان]] طاغی را هلاک می‌کند..."<ref>الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.</ref>. [[استاد مطهری]]، در بیان حتمی بودن [[قضای الهی]] مبنی بر [[ظهور]] [[حضرت]]، به این [[حدیث شریف]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، استناد می‌کند: "اگر از [[عمر]] [[دنیا]]، بیشتر از یک روز باقی نمانده باشد [[خدا]] آن روز را طولانی می‌کند تا [[مهدی]] از اولاد من [[ظهور]] کند"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.</ref>.
:::::#'''خوش‌بینی به آینده [[بشر]]:''' درباره آینده [[بشر]] دیدگاه‌ها مختلف است. بعضی معتقدند که شر و [[فساد]] و [[بدبختی]] لازمه لاینفک حیات بشری است. بنابراین، زندگی بی‌ارزش است و عاقلانه‌ترین کار خاتمه دادن به حیات و زندگی است. بعضی دیگر حیات [[بشر]] را ابتر می‌دانند و معتقدند که [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرت‌آور تکنیک‌ و [[ذخیره]] کردن وحشت‌ناک وسایل [[کشتار]] جمعی، به مرحله‌ای رسیده که به اصطلاح با گوری که با دست خود [[کنده]] یک گام بیشتر فاصله ندارد. طبق این دیدگاه، [[بشر]] در نیمه راه [[عمر]] خود، بلکه در آغاز رسیدن به [[بلوغ]] [[فرهنگی]]، به احتمال زیاد نابود خواهد شد. اگر به قراین و شواهد ظاهری بسنده کنیم، این احتمال را نمی‌توان نفی کرد. [[استاد مطهری]] در مقابل این دو نظر، نظریه سومی را مطرح می‌کند و می‌فرماید: "ریشه [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]]، [[نقص]] روحی و معنوی [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی خود را طی می‌کند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر [[عقل]] او [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و معنوی پیش می‌رود. نه شر و [[فساد]]، لازمه لاینفک طبیعت [[بشر]] است و نه [[جبر]] [[تمدن]] فاجعه خودکشی دسته‌جمعی را پیش خواهد آورد. آینده‌ای بس روشن و سعادت‌بخش و انسانی که در آن شر و [[فساد]] از بیخ و بن برکنده خواهد شد.... این نظریه، الهامی است که [[دین]] می‌کند و نوید [[مقدس]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی موعود]] در [[اسلام]] در زمینه این [[الهام]] است."<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.</ref> [[ابن بابویه]] به چند واسطه از [[امام کاظم|امام موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>و فراوان کرد بر شما نعمت‌های خود را آشکارا و [[نهان]]؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.</ref>؛ آورده است: "[[نعمت]] ظاهر، [[امام]] ظاهر است و [[نعمت]] [[باطن]]، [[امام غایب]]. از دیدگاه [[مردم]]، شخص او [[غایب]] می‌شود ولی از دل‌های [[مؤمنین]] یاد او [[غایب]] نیست و... [[خدا]] هر دشواری را برای او آسان می‌نماید و هر [[سختی]] را برایش رام می‌سازد و گنج‌های [[زمین]] را برایش [[آشکار]] می‌گرداند. هر دوری را برای او نزدیک می‌نماید و هر سرکش ستیزه‌گر را نابود می‌کند و با دست‌های او هر [[شیطان]] طاغی را هلاک می‌کند..."<ref>الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.</ref>. [[استاد مطهری]]، در بیان حتمی بودن [[قضای الهی]] مبنی بر [[ظهور]] [[حضرت]]، به این [[حدیث شریف]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، استناد می‌کند: "اگر از [[عمر]] [[دنیا]]، بیشتر از یک روز باقی نمانده باشد [[خدا]] آن روز را طولانی می‌کند تا [[مهدی]] از اولاد من [[ظهور]] کند"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.</ref>.
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
:::::#'''برقراری [[مساوات]] در امر تقسیم [[ثروت]]:''' در [[دولت]] آن [[حضرت]]، [[وضع اقتصادی]] [[مردم]] سامان می‌یابد و نعمت‌ها فراوان، آب‌ها مهار و زمین‌ها آباد و حاصل‌خیز و معدن‌ها ظاهر می‌شود؛ تا جایی که فقیری که از [[بیت المال]] چیزی دریافت کند باقی نمی‌ماند و کسی برای دریافت کمک مالی به [[خزانه]] عمومی مراجعه نمی‌کند، و اگر اتفاقا کسی مراجعه کرد به خود او می‌گویند هر اندازه نیاز دارد دریافت کند که او هم پس از دریافت وجه، پشیمان می‌شود و در [[مقام]] رد آن به [[خزانه]] برمی‌آید ولی از او قبول نمی‌شود. [[استاد مطهری]]، بیان [[نهج البلاغه]] را در این زمینه ارائه می‌کند: {{عربی|" يُقَسِّمُ الْمَالَ‏ صِحَاحاً ‏‏‏"}}. زمانی که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} این جمله را فرمود، عده‌ای پرسیدند: یا [[رسول الله]]! صحاحا یعنی چه؟ فرمود: عادلانه و بالسویه تقسیم می‌کند!<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.</ref>
:::::#'''برقراری [[مساوات]] در امر تقسیم [[ثروت]]:''' در [[دولت]] آن [[حضرت]]، [[وضع اقتصادی]] [[مردم]] سامان می‌یابد و نعمت‌ها فراوان، آب‌ها مهار و زمین‌ها آباد و حاصل‌خیز و معدن‌ها ظاهر می‌شود؛ تا جایی که فقیری که از [[بیت المال]] چیزی دریافت کند باقی نمی‌ماند و کسی برای دریافت کمک مالی به [[خزانه]] عمومی مراجعه نمی‌کند، و اگر اتفاقا کسی مراجعه کرد به خود او می‌گویند هر اندازه نیاز دارد دریافت کند که او هم پس از دریافت وجه، پشیمان می‌شود و در [[مقام]] رد آن به [[خزانه]] برمی‌آید ولی از او قبول نمی‌شود. [[استاد مطهری]]، بیان [[نهج البلاغه]] را در این زمینه ارائه می‌کند: {{عربی|" يُقَسِّمُ الْمَالَ‏ صِحَاحاً ‏‏‏"}}. زمانی که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} این جمله را فرمود، عده‌ای پرسیدند: یا [[رسول الله]]! صحاحا یعنی چه؟ فرمود: عادلانه و بالسویه تقسیم می‌کند!<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.</ref>
:::::#'''منتفی شدن کامل [[مفاسد]]:''' روایت‌های زیادی مبنی بر رواج [[فساد]] و فحشا و [[گناهان]] مختلف قبل از [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} وجود دارد که با [[ظهور]] [[حضرت]]، این [[مفاسد]]، کاملا برچیده می‌شود. از جمله [[مفاسد]]، بدعت‌هایی است که در [[دین]] مبین [[اسلام]] توسط شیادان و [[دشمنان]] ایجاد شده است. [[استاد مطهری]] در بحث مقتضیات زمان و مسأله [[خاتمیت]] بر این باور است که هر شریعتی، [[شریعت]] قبل را تکمیل‌ می‌کند و یکی از کارهای [[انبیا]]، احیای اصل [[دین]] است و اصل [[دین]]، از [[آدم]] {{ع}} تا [[خاتم انبیا]]{{صل}} یکی است و هر [[پیغمبری]] که می‌آید یکی از کارهایش، پیرایش است. یعنی اضافه‌ها و تحریف‌های [[بشر]] را مشخص می‌کند و این [[تحریف دین]]، از ویژگی‌های [[بشر]] قبل [[خاتم انبیا]] نیست، بلکه انسان‌های دوره‌های بعد هم این طبیعت را دارند. یعنی در [[دین]] خودشان دخل و [[تصرف]] می‌کنند و [[خرافات]] را وارد می‌کنند. پس معلوم می‌شود که [[بدعت]] در [[دین خاتم]] هم امکان‌پذیر است. [[استاد مطهری]] بعد از این نتیجه‌گیری، می‌فرماید: "چنانکه ما [[شیعه]] هستیم و [[اعتقاد]] داریم به وجود [[مقدس]] [[حضرت]] [[حجة بن الحسن]]{{ع}} می‌گوییم ایشان که می‌آیند یأتی بدین جدید، تفسیرش این است که آنقدر تغییرات و اضافات در [[اسلام]] پیدا شده است که وقتی او می‌آید و [[حقیقت]] [[دین]] جدش را می‌گوید به نظر [[مردم]] می‌رسد که این [[دین]]، غیر از دینی است که داشته‌اند و حال آن‌که [[اسلام حقیقی]] همان است که آن [[حضرت]] می‌آورد. در [[اخبار]] و [[روایات]] آمده است که وقتی ایشان می‌آید خانه‌ها و مساجدی را خراب می‌کند کارهایی می‌کند که [[مردم]] [[فکر]] می‌کنند [[دین]] جدیدی آورده است"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ص ۳۷۷ و ۳۷۸.</ref>.
:::::#'''منتفی شدن کامل [[مفاسد]]:''' روایت‌های زیادی مبنی بر رواج [[فساد]] و فحشا و [[گناهان]] مختلف قبل از [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} وجود دارد که با [[ظهور]] [[حضرت]]، این [[مفاسد]]، کاملا برچیده می‌شود. از جمله [[مفاسد]]، بدعت‌هایی است که در [[دین]] مبین [[اسلام]] توسط شیادان و [[دشمنان]] ایجاد شده است. [[استاد مطهری]] در بحث مقتضیات زمان و مسأله [[خاتمیت]] بر این باور است که هر شریعتی، [[شریعت]] قبل را تکمیل‌ می‌کند و یکی از کارهای [[انبیا]]، احیای اصل [[دین]] است و اصل [[دین]]، از [[آدم]] {{ع}} تا [[خاتم انبیا]]{{صل}} یکی است و هر [[پیغمبری]] که می‌آید یکی از کارهایش، پیرایش است. یعنی اضافه‌ها و تحریف‌های [[بشر]] را مشخص می‌کند و این [[تحریف دین]]، از ویژگی‌های [[بشر]] قبل [[خاتم انبیا]] نیست، بلکه انسان‌های دوره‌های بعد هم این طبیعت را دارند. یعنی در [[دین]] خودشان دخل و [[تصرف]] می‌کنند و [[خرافات]] را وارد می‌کنند. پس معلوم می‌شود که [[بدعت]] در [[دین خاتم]] هم امکان‌پذیر است. [[استاد مطهری]] بعد از این نتیجه‌گیری، می‌فرماید: "چنانکه ما [[شیعه]] هستیم و [[اعتقاد]] داریم به وجود [[مقدس]] [[حضرت]] [[حجة بن الحسن]]{{ع}} می‌گوییم ایشان که می‌آیند یأتی بدین جدید، تفسیرش این است که آنقدر تغییرات و اضافات در [[اسلام]] پیدا شده است که وقتی او می‌آید و [[حقیقت]] [[دین]] جدش را می‌گوید به نظر [[مردم]] می‌رسد که این [[دین]]، غیر از دینی است که داشته‌اند و حال آن‌که [[اسلام حقیقی]] همان است که آن [[حضرت]] می‌آورد. در [[اخبار]] و [[روایات]] آمده است که وقتی ایشان می‌آید خانه‌ها و مساجدی را خراب می‌کند کارهایی می‌کند که [[مردم]] [[فکر]] می‌کنند [[دین]] جدیدی آورده است"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ص ۳۷۷ و ۳۷۸.</ref>.
:::::#'''منتفی شدن [[جنگ]] و برقراری [[صلح]]:''' [[امنیت]] و [[صلح]] واقعی و برقراری [[آرامش]]، از ویژگی‌های [[دولت حضرت مهدی]] است. خوف‌ها زایل می‌شود و [[جان]] و [[مال]] و آبروی اشخاص در [[امان]] خواهد بود. در سراسر [[جهان]] [[امنیت]] عمومی [[حاکم]] می‌شود. اختناق، استبداد، [[استکبار]] و [[استضعاف]] که از آثار حکومت‌های غیر الهی است از [[جهان]] ریشه‌کن می‌گردد و حکومت‌های طواغیت به هر شکل و عنوان برچیده می‌شود. از [[روایت‌ها]] استفاده می‌شود که به سبب [[ظهور]] [[حضرت]] [[ولی عصر]] راه‌ها آن‌قدر امن می‌شود که حتی ضعیف‌ترین [[مردم]] از [[مشرق]] به [[مغرب]] سفر می‌کند و از احدی به او اذیت و [[آزار]] نمی‌رسد<ref>صافی گلپایگانی، [آیت الله‌] لطف الله، منتخب الاثر فی الام الثانی‌عشر، ص ۳۰۸، فصل ۲، باب ۴۳، ح ۲.</ref>. [[استاد مطهری]]، [[ناامنی]] آن دوره را چنین توصیف می‌کند: "[[حضرت]] زمانی [[ظهور]] می‌کند که [[اختلاف]] میان [[بشر]] شدید و [[زلزله‌ها]] برقرار است (مقصود زلزله‌های ناشی از مواد زیر [[زمین]] نیست) [[زمین]] به دست [[بشر]] تکان می‌خورد و این خطر [[بشریت]] را تهدید می‌کند که [[زمین]] نیست و نابود شود. [[طبرانی]] در کتاب "الکبیر" و [[ابو نعیم]] [[نقل]] کرده است که [[پیامبر]] {{صل}} به [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "[[سوگند]] به آن‌که مرا به [[حقیقت]]، [[مبعوث]] گردانید، [[مهدی این امت]]، از نسل این دو نفر است- اشاره به [[حسن]] {{ع}} و [[حسین]] {{ع}}- زمانی که [[دنیا]] آشفته گردد و فتنه‌ها ظاهر شوند و راه‌حل‌ها کوتاه گردند و برخی [[مردم]] بر برخی دیگر هجوم آورند. نه بزرگسالان به خردسالان رحم کنند و نه خردسالان به بزرگسالان [[احترام]] نهند. در آن زمان [[خدا]] از نسل این دو، کسی را می‌انگیزاند که حصارهای [[گمراهی]] را می‌گشاید و دل‌های غفلت‌زده را بیدار می‌کند و در [[آخر الزمان]] [[دین]] را به پا می‌دارد چنان که من در ابتدا آن را به پا داشتم و [[دنیا]] را از [[عدل]] پر می‌سازد چنان‌که از [[ستم]] پر شده باشد". [[استاد مطهری]] هم‌چنین وقایع عجیب [[آخر الزمان]] را از [[کلام]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} چنین [[نقل]] می‌کند: "قبل از [[ظهور]]، آشوب و [[جنگ]] روی پای خودش می‌ایستد و دندان‌هایش را نشان می‌دهد، شیر، پستان خودش را نشان می‌دهد که دوشیدنش خیلی شیرین است اما عاقبتش فوق العاده تلخ"<ref>{{عربی|" حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ‏ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا‏‏‏"}}</ref>  یعنی [[جنگ‌ها]] رخ می‌دهد و ستیزه‌جویان، نگاه می‌کنند و می‌بینند [[جنگ]] خوب شیر می‌دهد، یعنی به نفعشان کار می‌کند، اما نمی‌دانند که [[عاقبت]] این [[جنگ]]، به ضرر خودشان است"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.</ref>. با [[قیام]] آن [[حضرت]]، این ناآرامی‌ها برطرف می‌شود و [[رضایت]] ساکنین [[زمین]] و [[آسمان]] حاصل می‌شود<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۰.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: {{عربی|" يَرْضَى‏ عَنْهُ‏ سَاكِنُ‏ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ‏ الْأَرْضِ‏‏‏‏"}}<ref>الطبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۴۰۱.</ref>؛ آن‌چنان [[امنیت]] حاصل می‌شود که حتی زنان ضعیف هم به تنهایی و در کمال [[امنیت]] می‌توانند سفر کنند". [[استاد مطهری]] به [[نقل]] از [[نهج البلاغه]] می‌فرماید: {{عربی|" حَتَّى يَخْرُجَ الْعَجُوزُ الضَّعِيفَةُ مِنَ‏ الْمَشْرِقِ‏ تُرِيدُ الْمَغْرِبَ‏ وَ لَا يَنْهَاهَا أَحَدٌ ‏‏‏‏"}}<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).</ref>؛ راه‌ها امن می‌شود و پیره‌زنی ناتوان، از [[مشرق]] تا [[مغرب]] [[دنیا]] را مسافرت می‌کند بدون دیدن کوچک‌ترین [[آزار]] و اذیتی". همه راه‌ها (زمینی، دریایی، هوایی) امن می‌شود چون منشأ این ناراحتی‌ها، بی‌عدالتی‌هاست. وقتی که [[عدالت]] برقرار شد دیگر [[ناامنی]] وجود ندارد»<ref>[[محترم شکریان|شکریان، محترم]]، [[مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)| مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]، ص.</ref>.
:::::#'''منتفی شدن [[جنگ]] و برقراری [[صلح]]:''' [[امنیت]] و [[صلح]] واقعی و برقراری [[آرامش]]، از ویژگی‌های [[دولت حضرت مهدی]] است. خوف‌ها زایل می‌شود و [[جان]] و [[مال]] و آبروی اشخاص در [[امان]] خواهد بود. در سراسر [[جهان]] [[امنیت]] عمومی [[حاکم]] می‌شود. اختناق، استبداد، [[استکبار]] و [[استضعاف]] که از آثار حکومت‌های غیر الهی است از [[جهان]] ریشه‌کن می‌گردد و حکومت‌های طواغیت به هر شکل و عنوان برچیده می‌شود. از [[روایت‌ها]] استفاده می‌شود که به سبب [[ظهور]] [[حضرت]] [[ولی عصر]] راه‌ها آن‌قدر امن می‌شود که حتی ضعیف‌ترین [[مردم]] از [[مشرق]] به [[مغرب]] سفر می‌کند و از احدی به او اذیت و [[آزار]] نمی‌رسد<ref>صافی گلپایگانی، [آیت الله‌] لطف الله، منتخب الاثر فی الام الثانی‌عشر، ص ۳۰۸، فصل ۲، باب ۴۳، ح ۲.</ref>. [[استاد مطهری]]، [[ناامنی]] آن دوره را چنین توصیف می‌کند: "[[حضرت]] زمانی [[ظهور]] می‌کند که [[اختلاف]] میان [[بشر]] شدید و [[زلزله‌ها]] برقرار است (مقصود زلزله‌های ناشی از مواد زیر [[زمین]] نیست) [[زمین]] به دست [[بشر]] تکان می‌خورد و این خطر [[بشریت]] را تهدید می‌کند که [[زمین]] نیست و نابود شود. [[طبرانی]] در کتاب "الکبیر" و [[ابو نعیم]] [[نقل]] کرده است که [[پیامبر]] {{صل}} به [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "[[سوگند]] به آن‌که مرا به [[حقیقت]]، [[مبعوث]] گردانید، [[مهدی این امت]]، از نسل این دو نفر است- اشاره به [[حسن]] {{ع}} و [[حسین]] {{ع}}- زمانی که [[دنیا]] آشفته گردد و فتنه‌ها ظاهر شوند و راه‌حل‌ها کوتاه گردند و برخی [[مردم]] بر برخی دیگر هجوم آورند. نه بزرگسالان به خردسالان رحم کنند و نه خردسالان به بزرگسالان [[احترام]] نهند. در آن زمان [[خدا]] از نسل این دو، کسی را می‌انگیزاند که حصارهای [[گمراهی]] را می‌گشاید و دل‌های غفلت‌زده را بیدار می‌کند و در [[آخر الزمان]] [[دین]] را به پا می‌دارد چنان که من در ابتدا آن را به پا داشتم و [[دنیا]] را از [[عدل]] پر می‌سازد چنان‌که از [[ستم]] پر شده باشد". [[استاد مطهری]] هم‌چنین وقایع عجیب [[آخر الزمان]] را از [[کلام]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} چنین [[نقل]] می‌کند: "قبل از [[ظهور]]، آشوب و [[جنگ]] روی پای خودش می‌ایستد و دندان‌هایش را نشان می‌دهد، شیر، پستان خودش را نشان می‌دهد که دوشیدنش خیلی شیرین است اما عاقبتش فوق العاده تلخ"<ref>{{عربی|" حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ‏ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا‏‏‏"}}</ref>  یعنی [[جنگ‌ها]] رخ می‌دهد و ستیزه‌جویان، نگاه می‌کنند و می‌بینند [[جنگ]] خوب شیر می‌دهد، یعنی به نفعشان کار می‌کند، اما نمی‌دانند که [[عاقبت]] این [[جنگ]]، به ضرر خودشان است"<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.</ref>. با [[قیام]] آن [[حضرت]]، این ناآرامی‌ها برطرف می‌شود و [[رضایت]] ساکنین [[زمین]] و [[آسمان]] حاصل می‌شود<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۰.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: {{عربی|" يَرْضَى‏ عَنْهُ‏ سَاكِنُ‏ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ‏ الْأَرْضِ‏‏‏‏"}}<ref>الطبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۴۰۱.</ref>؛ آن‌چنان [[امنیت]] حاصل می‌شود که حتی زنان ضعیف هم به تنهایی و در کمال [[امنیت]] می‌توانند سفر کنند". [[استاد مطهری]] به [[نقل]] از [[نهج البلاغه]] می‌فرماید: {{عربی|" حَتَّى يَخْرُجَ الْعَجُوزُ الضَّعِيفَةُ مِنَ‏ الْمَشْرِقِ‏ تُرِيدُ الْمَغْرِبَ‏ وَ لَا يَنْهَاهَا أَحَدٌ ‏‏‏‏"}}<ref>مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).</ref>؛ راه‌ها امن می‌شود و پیره‌زنی ناتوان، از [[مشرق]] تا [[مغرب]] [[دنیا]] را مسافرت می‌کند بدون دیدن کوچک‌ترین [[آزار]] و اذیتی". همه راه‌ها (زمینی، دریایی، هوایی) امن می‌شود چون منشأ این ناراحتی‌ها، بی‌عدالتی‌هاست. وقتی که [[عدالت]] برقرار شد دیگر [[ناامنی]] وجود ندارد»<ref>[[محترم شکریان|شکریان، محترم]]، [[مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری (مقاله)|مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری]]، ص.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۳

الگو:پرسش غیرنهایی

فواید و آثار انتظار چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج
مدخل اصلیآثار انتظار

فواید و آثار انتظار چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • انتظار فرج چه فوایدی دارد؟
  • چه آثاری بر انتظار مترتب است که این‌ چنین مورد تأکید قرار گرفته است؟
  • انتظار چه ویژگی‌های خاصی دارد؟

پاسخ نخست

ناصر مکارم شیرازی
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «حکومت جهانی مهدی» در اين باره گفته است:
«سازنده‌ترین دستورات و عالی‌ترین مفاهیم هر گاه به دست افراد ناوارد، یا نالایق، یا سوء استفاده‌چی بیفتد ممکن است آن را چنان مسخ کنند که درست نتیجه‌ای بر خلاف هدف اصلی بدهد و در مسیر بر ضدّ آن حرکت کند؛ و این نمونه‌های بسیار دارد و مسأله "انتظار" به‌طوری که خواهیم دید در ردیف همین مسائل است. به هر حال، برای رهایی از هر گونه اشتباه در محاسبه، در این گونه مباحث، باید به اصطلاح آب را از سرچشمه گرفت تا آلودگی‌های احتمالی نهرها و کانال‌های میان راه در آن اثر نگذارد. به همین دلیل، ما در بحث انتظار مستقیماً به سراغ متون اصلی اسلامی ‌رفته و لحن گوناگون روایاتی را که روی مسأله "انتظار" تأکید می‌کند مورد بررسی قرار می‌دهیم تا از هدف اصلی آگاه شویم. اکنون با دقّت به این چند روایات توجّه کنید: کسی از امام صادق(ع) پرسید چه می‌گویید درباره کسی که دارای ولایت امامان(ع) است؛ و انتظار ظهور حکومت حق را می‌کشد و در این حال از دنیا می‌رود؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب در خیمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد سپس کمی‌سکوت کرد و فرمود مانند کسی است که با پیامبر اسلام (در مبارزاتش) همراه بوده است[۱]. این مضمون در روایات زیادی با تعبیرات مختلفی نقل شده است: در بعضی " بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ‏ بِسَيْفِهِ‏ فِي‏ سَبِيلِ‏ اللَّهِ‏‏‏‏‏‏" [۲] و در بعضی دیگر " كَمَنْ قَارَعَ‏ مَعَهُ بِسَيْفِه‏‏‏‏‏‏‏" [۳] در بعضی دیگر " بِمَنْزِلَةِ مَنْ‏ كَانَ‏ قَاعِداً تَحْتَ‏ لِوَائِهِ ‏‏‏‏‏‏‏"[۴] و در بعضی دیگر " بمنزلة المجاهد بين‏ يدي‏ رسول‏ اللّه‏(ص)‏‏‏‏‏‏‏" [۵] و در بعضی دیگر " بِمَنْزِلَةِ مَنِ‏ اسْتُشْهِدَ مَعَ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ (ص)‏‏‏‏‏‏‏" [۶] این تشبیهات که در مورد انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) در این روایات وارد شده بسیار پر معنی و روشنگر این واقعیّت است که یک نوع رابطه و تشابه در میان مسأله "انتظار" و "جهاد" و مبارزه با دشمن، در آخرین شکل خود، وجود دارد. در روایات متعدّدی نیز انتظار چنین حکومتی را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرفی شده است. این مضمون در بعضی از احادیث، از پیامبر(ص) و در بعضی از حضرت علی(ع) نقل شده است؛ از جمله در حدیثی می‌خوانیم که پیامبر(ص) فرمود: " أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ" [۷] و در حدیث دیگری از پیامبر(ص) می‌خوانیم:" أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏" این حدیث اعم از این که انتظار فرج را به معنی وسیع کلمه بدانیم، و یا به مفهوم خاص یعنی انتظار ظهور مصلح جهانی باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن می‌سازد.
  1. خودسازی فردی: حکومت جهانی مهدی(ع) قبل از هر چیز نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان بدوش بکشند؛ و این در درجه اوّل محتاج به بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است؛ تنگ نظری‌ها، کوته بینی‌ها، کج فکری‌ها، حسادت‌ها، اختلافات کودکانه و نابخردانه، و به‌طور کلّی هر گونه نفاق و پراکندگی با موقعیّت منتظران واقعی سازگار نیست. نکته مهم اینجاست که منتظر واقعی برای چنان برنامه مهمی‌ هرگز نمی‌تواند نقش تماشاچی را داشته باشد؛ باید حتماً در صف اصلاح طلبان واقعی قرار گیرد. ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل هرگز به او اجازه نمی‌دهد که در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی پاک و روحی پاکتر، برخورداری از شهامت و آگاهی کافی است. من اگر ناپاک و آلوده‌ام چگونه می‌توانم منتظر تحوّل و انقلابی باشم که شعله اوّلش دامان مرا می‌گیرد! من اگر ظالم و ستمگرم چگونه ممکن است در انتظار کسی بنشینم که طعمه شمشیرش خون ستمگران است و من اگر فاسد و نادرستم چگونه می‌توانم در انتظار نظامی‌ که افراد فاسد و نادرست در آن هیچ گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کنم! آیا این انتظار برای تصفیه روح و فکر و شستشوی جسم و جان من از لوث آلودگی‌ها کافی نیست! ارتشی که در انتظار جهاد آزادی‌بخش به سر می‌برد، حتماً به حالت آماده باش کامل در می‌آید؛ سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است به دست می‌آورد؛ سلاحهای موجود را اصلاح می‌کند؛ سنگرهای لازم را می‌سازد؛ آمادگی رزمی‌ نفرات خود را بالا می‌برد؛ روحیه افراد خود را تقویت می‌کند؛ و شعله عشق و شوق برای چنان مبارزه‌ای را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه می‌دارد؛ ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست هرگز در انتظار به سر نمی‌برد و اگر بگوید دروغ می‌گوید؛ انتظار یک مصلح جهانی به معنی آماده باش کامل فکری و اخلاقی، مادّی و معنوی، برای اصلاح همه جهان است. فکر کنید چنین آماده باشی چقدر سازنده است! اصلاح تمام روی زمین و پایان دادن به همه مظالم و نابسامانی‌ها شوخی نیست! کار ساده‌ای نمی‌تواند باشد! آماده باش برای چنین هدف بزرگی باید متناسب با آن باشد؛ یعنی باید به وسعت و عمق آن باشد. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی مردانی بسیار بزرگ و مصمّم و بسیار نیرومند و شکست ناپذیر، فوق العاده، پاک و بلند نظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق، لازم است؛ و خودسازی برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق‌ترین برنامه‌های اخلاقی و فکری و اجتماعی است؛ این است معنی انتظار واقعی؛ آیا هیچ کس می‌تواند بگوید چنین انتظاری سازنده نیست!
  2. خودیاری‌های اجتماعی: منتظران راستین در عین حال، وظیفه دارند که علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را می‌کشند یک برنامه فردی نیست؛ برنامه‌ای است که تمام عناصر تحوّل باید در آن شرکت جوید؛ باید کار به صورت دسته‌جمعی و همگانی باشد؛ کوشش‌ها و تلاش‌ها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند. در یک میدان وسیع مبارزه دستجمعی هیچ فردی نمی‌تواند از حال دیگران غافل بماند؛ بلکه موظّف است هر نقطه ضعفی را در هر کجا ببیند اصلاح کند؛ و هر موضع آسیب پذیری را ترمیم نماید؛ و هر قسمت ضعیف و ناتوانی را تقویت کند؛ زیرا بدون شرکت فعّالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامه‌ای امکان پذیر نیست. بنابراین منتظران واقعی علاوه بر این که به اصلاح خویش می‌کوشند، وظیفه خود می‌دانند که دیگران را نیز اصلاح کنند. این است اثر سازنده دیگر برای انتظار قیام یک مصلح جهانی! و این است فلسفه آن همه افتخارات و فضیلت‌ها که برای منتظران راستین شمرده شده است.
  3. حل نشدن در فساد محیط: هنگامی‌ که فساد فراگیر می‌شود، و اکثریّت و یا جمع کثیری را به آلودگی می‌کشاند، گاهی افراد پاک در یک بن بست سخت روانی قرار می‌گیرند، بن بستی که از یأس از اصلاحات سرچشمه می‌گیرد. گاهی آنها فکر می‌کنند، کار از کار گذشته و دیگر امیدی برای اصلاح نیست، و تلاش و کوشش برای پاک نگهداشتن خویش بیهوده است؛ این نومیدی و یأس ممکن است آنها را تدریجاً به سوی فساد و همرنگی با محیط بکشاند، و نتوانند خود را به صورت یک اقلّیّت صالح در برابر اکثریّت ناسالم حفظ کنند، و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی بدانند. تنها چیزی که می‌تواند در آنها روح امید بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به اصلاح نهایی است؛ تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و حتّی برای اصلاح دگران بر نخواهند داشت. و اگر می‌بینیم در دستورات اسلامی یأس از آمرزش یکی از بزرگترین گناهان شمرده شده است و ممکن است افراد ناوارد، تعجّب کنند که چرا یأس از رحمت خدا این قدر مهم تلقی شده مهمتر از بسیاری از گناهان فلسفه‌اش در حقیقت همین است که گناهکار مأیوس از رحمت، هیچ دلیلی نمی‌بیند که به فکر جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامه گناه بردارد، و منطق او این است: آب از سر من گذشته است، چه یک قامت چه صد قامت من که رسوای جهانم غم دنیا هیچ است بالاتر از سیاهی، رنگ دگر نباشد؛ آخرش جهنّم است من که هم اکنون آن را برای خود خریده‌ام؛ دیگر از چه چیز می‌ترسم! امّا هنگامی‌ که روزنه امید برای او گشوده شود، امید به عفو پروردگار و امید به تغییر وضع موجود، نقطه عطفی در زندگی او پیدا می‌شود و چه بسیار او را به توقّف کردن در مسیر گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت می‌نماید. به همین دلیل، امید را می‌توان همواره به عنوان یک عامل مؤثّر تربیتی در مورد افراد فاسد شناخت; همچنین افراد صالحی که در محیط‌های فاسد گرفتارند، بدون امید نمی‌توانند خویشتن را حفظ کنند.
  • نتیجه این که، انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر می‌شود امید ظهورش بیشتر می‌گردد اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنها را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه می‌کند؛ آنها نه تنها با گسترش دامنه فساد محیط مأیوستر نمی‌شوند، بلکه به مقتضای: وعده وصل چون شود نزدیک آتش عشق تیزتر گردد وصول به هدف را در برابر خویش می‌بینند و کوششهایشان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب می‌گردد»[۸].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

  1. معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
  3. منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
  4. ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
  5. عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
  6. هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  7. انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
    1. ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
    2. ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
  8. آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
  9. جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
  10. نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
  11. انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
  12. شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  13. لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
    1. آیا زندگی با یاد امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    2. آیا آرزوی یاری کردن امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    3. آیا ایجاد آمادگی برا پیوستن به امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    4. آیا تربیت منتظران راستین از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
  14. دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  15. دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  16. آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  17. آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  18. چرا گفته می‌شود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
  19. دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
  20. آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتاب‌زده هستند؟ (پرسش)
  21. آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم می‌شود؟ (پرسش)
  22. آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی می‌شود؟ (پرسش)
  23. آیا اندیشه انتظار موعود در امت‌های پیشین بوده است؟ (پرسش)
  24. آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقه‌ای دارد؟ (پرسش)
  25. منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  26. آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  27. گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
  28. نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
    1. آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    2. آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    3. آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    4. آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    5. آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    6. آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    7. آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    8. آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    9. آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
  29. چرا کسانی که انتظار امام مهدی را می‌کشیده‌اند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمی‌خیزند؟ (پرسش)
  30. ویژگی‌های اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  31. شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  32. منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
  33. مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
  34. چگونه می‌توان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
  35. آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
  36. منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
  37. منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
  38. شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
  39. انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
  40. آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
  41. آیا انتظار به معنای گوشه‌گیری و احتراز است؟ (پرسش)
  42. آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
  43. مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  44. کامل‌ترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  45. انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
  46. مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
  47. منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
  48. منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  50. منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  51. انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
  52. دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  53. دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  54. دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  55. دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  56. دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  57. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  58. علت برداشت‌های انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
  59. آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
  60. عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
  61. لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
  62. نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  63. رابطه انتظار با شدت گرفتاری‌ها چیست؟ (پرسش)
  64. امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
  65. آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
  66. مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  67. رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  68. بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  69. مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید می‌کند؟ (پرسش)
  70. چه رابطه‌ای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
  71. انتظار منجی در ادوار مختلف دعوت‌های الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
  72. اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
  73. آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
  74. انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
  75. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  76. آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  77. آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
  78. مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  79. چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
  80. آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب می‌‏شود؟ (پرسش)
  81. آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالت‌‏آور است؟ (پرسش)
  82. علت سختی انتظار چیست و چرا می‏‌گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
  83. امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
  84. منتظران امام مهدی که در قرن‏های گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کرده‌اند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
  85. آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمی‌شود؟ (پرسش)
  86. فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
  87. خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجات‏‌دهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
  88. دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
  89. دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  90. آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
  91. انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می‏‌کند؟ (پرسش)
  92. رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
  93. رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
  94. فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
  95. باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه می‌شود؟ (پرسش)
  96. انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
  97. جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
  98. چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟ (پرسش)
  99. چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
  100. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  101. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  102. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  103. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  104. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  105. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  106. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  107. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  108. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  109. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  110. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  111. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  112. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  113. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  114. منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
  115. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  116. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  117. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  118. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
  119. ویژگی‌های انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  120. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
  121. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
  122. فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
  123. آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  124. آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  125. آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
  126. چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش می‌شود؟ (پرسش)
  127. عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
  128. چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  129. آیا انتظار فرج منشأ فرج‌های مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
  130. انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
  131. ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  132. ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. " هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ‏ كَانَ‏ مَعَ‏ الْقَائِمِ‏ فِي‏ فُسْطَاطِهِ‏ ثُمَ‏ سَكَتَ‏ هُنَيْئَةً ثُمَ‏ قَالَ‏ هُوَ كَمَنْ‏ كَانَ‏ مَعَ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ (ص)‏‏‏‏‏"
  2. همانند شمشیر زنی در راه خدا.
  3. همانند کسی است که در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد
  4. همانند کسی است که زیر پرچم قائم بوده باشد
  5. همانند کسی است که پیش روی پیامبر(ص) جهاد کند
  6. همانند کسی است که با پیامبر شهید شود
  7. بالاترین اعمال امّت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است
  8. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ -۱۰۴.
  9. الخصال، ص۶۱۶.
  10. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۴۳۷.
  11. الکافی، ج۳، ص۴۲۴.
  12. مهج الدعوات، ص۳۳۲.
  13. "لَيُعِدَّنَ‏ أَحَدُكُمْ‏ لِخُرُوجِ‏ الْقَائِمِ‏ وَ لَوْ سَهْماً ‏‏‏‏‏‏‏"؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۲۰.
  14. سوره بقره، آیه ۲۹.
  15. سوره اسراء، آیه ۱.
  16. سوره سبأ، آیه ۴۷.
  17. "إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا، وَضَعَ‏ اللَّهُ‏ يَدَهُ‏ عَلى‏ رُؤُوسِ‏ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُم" (الکافی، ج۱، ص ۲۵)؛ " قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)‏ الْعِلْمُ‏ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ‏ جُزْءاً فَجَمِيعُ‏ مَا جَاءَتْ‏ بِهِ‏ الرُّسُلُ‏ جُزْءَانِ‏ لَمْ‏ يَعْرِفِ‏ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمَ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً‏‏‏‏‏‏‏‏" (منتخب الانوار، ص ۲۰۱؛ ر.ک: بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۶).
  18. المحاسن، ج۱، ص۳۵۷؛ بحار الانوار، ج۲، ص۵۱ ـ ۵۲.
  19. الکافی، ج۱، ص ۱۸۱.
  20. کامل الزیارات، ص۱۷۷.
  21. سوره انسان، آیه ۸.
  22. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۸۳-۱۸۸.
  23. غیبت نعمانى، چاپ مکتبة الصدوق، ص ۲۰۰.
  24. آیت اللّه صافى، انتظار عامل مقاومت، ص ۱۱۲- ۹۵.
  25. نهج الفصاحة، ص ۱۸۵، کلمه ۹۳۶.
  26. «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، از فرمایشات امام خمینى.
  27. انبیاء، آیه ۱۰۵.
  28. مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.
  29. خورشید مغرب، محمد رضا حکیمى، نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۷، چاپ ۲۳، ص ۲۷۳.
  30. غیبت نعمانى، ص ۲۰۷، ح ۱۶، ناشر انوار الهدى.
  31. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۷-۳۲۹.
  32. برای آگاهی بیشتر به برخی از این آثار ر.ک به: مکارم شیرازی، انقلاب جهانی مهدی، مبحث انتظار.
  33. همانا زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش بخواهد به ارث می‌دهد و عاقبت از آن متقین است؛ اعراف، آیه ۱۲۸.
  34. بگو منتظر باشید که ما هم منتظریم؛ انعام، آیه ۱۵۸.
  35. منتظر باشید که ما هم با شما منتظریم؛ توبه، آیه ۵۲.
  36. منتظر باشید که من هم با شما منتظرم؛ اعراف، آیه ۷۱.
  37. اگر باقی نماند از دنیا مگر یک روز، خداوند متعال، آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیه‌اش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و قسط کند همچنان که از جور و ظلم پر شده باشد.
  38. مائده، آیه ۴۱.
  39. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۲۱۱ - ۲۱۸.
  40. تفسیر موضوعی پیام قرآن، آیة اللّه مکارم شیرازی، ج ۹، ص ۴۴۷.
  41. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
  42. شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۲۵۹، به نقل از: مرجعیت و روحانیت، ص ۱۶۰.
  43. " لَيْسَ‏ يَغِيبُ‏ عَنَّا مُؤْمِنٌ‏ فِي‏ شَرْقِ‏ الْأَرْضِ‏ وَ لَا فِي‏ غَيْرِهَا‏‏ ‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱۴۰.
  44. " إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ وَ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ (ع) أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عَنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ ‏‏ ‏‏‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۱۹.
  45. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۶۹-۱۷۲.
  46. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  47. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  48. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  49. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  50. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  51. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  52. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۳-۲۱۵.
  53. الغیبه، طوسی، ص۲۸۵، ح۲۴۵؛ احتجاج، ج۲، ص۲۷۸؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، ح۹.
  54. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳-۸۵.
  55. سیماى آفتاب، حبیب الله طاهرى، ص ۲۱۱.
  56. موعودنامه، ص ۲۷.
  57. ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
  58. مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
  59. و فراوان کرد بر شما نعمت‌های خود را آشکارا و نهان؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.
  60. الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.
  61. مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.
  62. سوهر انبیاء: ۲۱/ ۱۰۵.
  63. سوره اعراف: ۷/ ۱۲۸.
  64. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی‌عشر، ص ۱۰۱.
  65. مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
  66. سوره نصر: ۱۱/ ۱.
  67. العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین.
  68. چنان‌چه مردم شهرها، همه ایمان آورده و پرهیزکار می‌شدند همانا ما برکت‌های آسمان و زمین را برای آن‌ها می‌گشودیم؛ سوره اعراف: ۷/ ۹۶.
  69. و برای او تسلیم است هرچه در آسمان‌ها و زمین است، خواه و ناخواه؛ سوره آل عمران: ۳/ ۸۳
  70. صافی گلپایگانی، [آیت الله‌] لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی‌عشر، ص ۴۷۱.
  71. مطهری، [شهید] قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
  72. مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۶.
  73. مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ۵، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۴۸).
  74. مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).
  75. مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.
  76. مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
  77. صافی گلپایگانی، [آیت الله‌] لطف الله، منتخب الاثر فی الام الثانی‌عشر، ص ۳۰۸، فصل ۲، باب ۴۳، ح ۲.
  78. " حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ‏ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا‏‏‏"
  79. مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.
  80. مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۰.
  81. الطبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۴۰۱.
  82. مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).
  83. شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص.
  84. آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۹ - ۱۱۰.
  85. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۴۸ - ۱۴۹.
  86. کمال الدین و تمام النعمة، باب ۱۳، ح ۴۶، ص ۲۵۲.
  87. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.