ارکان انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان منبع جامع}} +{{پایان منبع جامع}})) |
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ') |
||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
#'''[[قرآن]]''': [[آیه]] [[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعددی به معرفی "ولی" [[مؤمنان]] پرداخته است که این از آن جمله است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در ادامه این [[آیه]]، کسانی را که [[ولایت]] [[خدا]]، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ولی خدا]] را گردن مینهند، به عنوان "حزب [[الله]]" میستاید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>. براساس [[آیه]] یاد شده، تنها [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[جانشین پیامبر]] که در پایان [[آیه]] به کنایه از وی یاد شده است - و همه میدانیم که او کسی جز [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نیست - صلاحیت [[ولایت]] بر [[مؤمنان]] را دارند<ref>ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، صص ۴۷۵ - ۴۸۷.</ref>. همچنین [[خداوند]] در مورد کسانی که [[مؤمنان]] باید از [[دوستی]] کردن با آنها و پذیرش [[سرپرستی]] و [[ولایت]] شان خودداری کنند، در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید، آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون میآیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیدهاند» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>. | #'''[[قرآن]]''': [[آیه]] [[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعددی به معرفی "ولی" [[مؤمنان]] پرداخته است که این از آن جمله است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در ادامه این [[آیه]]، کسانی را که [[ولایت]] [[خدا]]، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ولی خدا]] را گردن مینهند، به عنوان "حزب [[الله]]" میستاید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>. براساس [[آیه]] یاد شده، تنها [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[جانشین پیامبر]] که در پایان [[آیه]] به کنایه از وی یاد شده است - و همه میدانیم که او کسی جز [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} نیست - صلاحیت [[ولایت]] بر [[مؤمنان]] را دارند<ref>ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، صص ۴۷۵ - ۴۸۷.</ref>. همچنین [[خداوند]] در مورد کسانی که [[مؤمنان]] باید از [[دوستی]] کردن با آنها و پذیرش [[سرپرستی]] و [[ولایت]] شان خودداری کنند، در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید، آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون میآیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیدهاند» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref>. | ||
#'''[[روایات]]''': با توجه به اهمیت و نقش [[ولایتورزی]] و [[برائتجویی]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] اهل [[ایمان]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} در موارد متعددی، درباره دو موضوع یاد شده بحث کردهاند. آنان در مورد کسانی که [[شایسته]] است [[مؤمنان]] آنها را [[دوست]] و [[سرپرست]] خود برگزینند و همچنین کسانی که سزاوار است ایشان از پذیرش [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها خودداری کنند، به تفصیل سخن گفتهاند تا آنجا که در برخی از [[مجموعههای روایی]] [[شیعه]]، بابی با عنوان {{متن حدیث|اَلْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ}}؛ "[[دوستی]] و [[دشمنی]] در [[راه خدا]]" به این موضوع اختصاص یافته است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، صص ۱۲۴ - ۱۲۷؛ بحارالأنوار، ج ۶۶، صص ۲۳۶ - ۲۵۳.</ref>. با بررسی اجمالی روایاتی که در این زمینه از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده است، به روشنی درمییابیم که در [[اندیشه]] [[اسلامی]] [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]]، محور همه دوستیها و [[مخالفت]] با [[ولایت]] آنها محور همه دشمنیهاست. از این رو، اهل [[ایمان]] موظفند با هر کس که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]] {{عم}} را پذیرفته است، [[دوستی]] و با هر کس که از در [[دشمنی]] با این [[خاندان]] وارد شده است، [[دشمنی]] کنند. | #'''[[روایات]]''': با توجه به اهمیت و نقش [[ولایتورزی]] و [[برائتجویی]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] اهل [[ایمان]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} در موارد متعددی، درباره دو موضوع یاد شده بحث کردهاند. آنان در مورد کسانی که [[شایسته]] است [[مؤمنان]] آنها را [[دوست]] و [[سرپرست]] خود برگزینند و همچنین کسانی که سزاوار است ایشان از پذیرش [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها خودداری کنند، به تفصیل سخن گفتهاند تا آنجا که در برخی از [[مجموعههای روایی]] [[شیعه]]، بابی با عنوان {{متن حدیث|اَلْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ}}؛ "[[دوستی]] و [[دشمنی]] در [[راه خدا]]" به این موضوع اختصاص یافته است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۲، صص ۱۲۴ - ۱۲۷؛ بحارالأنوار، ج ۶۶، صص ۲۳۶ - ۲۵۳.</ref>. با بررسی اجمالی روایاتی که در این زمینه از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} وارد شده است، به روشنی درمییابیم که در [[اندیشه]] [[اسلامی]] [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]]، محور همه دوستیها و [[مخالفت]] با [[ولایت]] آنها محور همه دشمنیهاست. از این رو، اهل [[ایمان]] موظفند با هر کس که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[اهل بیت]] {{عم}} را پذیرفته است، [[دوستی]] و با هر کس که از در [[دشمنی]] با این [[خاندان]] وارد شده است، [[دشمنی]] کنند. | ||
::::::[[پیامبر خاتم]]{{صل}} در این زمینه میفرماید: هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند<ref>محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.</ref>. | ::::::[[پیامبر خاتم]]{{صل}} در این زمینه میفرماید: هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند<ref>محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.</ref>. | ||
در [[روایت]] دیگری، [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ کسی که از آن [[حضرت]] خواسته بود او را از [[دینی]] که خود و اهل بیتش بر آنند، [[آگاه]] سازد، فرمود: [[گواهی]] به اینکه خدایی جز [[خدای یکتا]] نیست و اینکه [[محمد]] - [[درود]] بر او و خاندانش باد - فرستاده خداست؛ [[اقرار]] به آنچه از سوی [[خدا]] آمده است؛ [[دوستی]] [[دوستان]] ما؛ [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] ما [[تسلیم]] شدن در برابر [[فرمان]] ما؛ چشم به راه بودن [[قائم]] ما؛ تلاش در راه [[اطاعت خدا]] و [[پاکدامنی]] و [[پرهیزکاری]]<ref>بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.</ref>. اگر به این [[آیات]] و [[روایات]] فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقهای توجه شود، میتوانند معیار تشخیص [[دوستان]] و [[دشمنان]] ما در عصر حاضر و تعیین حدود دوستیها و دشمنیهای ما باشند. بنابراین، میتوان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]] {{ع}} است و ایشان [[حجت الهی]] در زمان هستند، از یک سو [[وظیفه]] داریم به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن [[حضرت]] خودداری کنیم و از هر آنچه در تقابل با این [[ولایت]] است، بیزاری جوییم. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است. بدون [[تردید]]، امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "سکولاریسم" و "لیبرالیسم" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتریطلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است، در تقابل جدی با [[فرهنگ]] ولایتمحور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویتگرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد. از این رو، همه [[منتظران واقعی]] و هواخواهان [[ولایت مهدوی]] باید از این [[فرهنگ]] و [[تمدن]] بیزاری جویند و با سلطهطلبی آن مقابله کنند<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵-۹۴.</ref>. | |||
*«هر کس با مراجعه به خود و بررسی مصداقهای مختلف [[انتظار]] در مییابد که این مفهوم سه پایه اساسی دارد: | *«هر کس با مراجعه به خود و بررسی مصداقهای مختلف [[انتظار]] در مییابد که این مفهوم سه پایه اساسی دارد: | ||
#[[ناخشنودی]] از وضع موجود یا قانع نبودن به آن؛ | #[[ناخشنودی]] از وضع موجود یا قانع نبودن به آن؛ |
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۲
ارکان انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج |
مدخل اصلی | ارکان انتظار |
ارکان انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
خامنهای | ریشهری | سلیمیان | پناهیان | مهریزی | زینتی | دیرباز | |
عرفان | نصرآبادی | شفیعی | رضوانی | باقریزاده | قائمی |
مقدمه
ارکان جمع رکن است و به پایه و بخش اصلی هر چیزی گفته میشود که سبب پایندگی آن میشود [۱]. مراد از ارکان انتظار، عناصر اصلی و پایههای اساسیِ انتظار ظهور و فرج امام مهدی(ع) است که نبودن هر یک از آنها سبب انحراف در معنای راستین انتظار میگردد. به دیگر سخن، ارکان انتظار، بینشها و کنشهایی هستند که تحقق ماهیتِ انتظار راستین وابسته به آنهاست و هر مسلمانی بدون داشتن آنها منتظِر شمرده نمیشود.
ارکان انتظار راستین
انتظار راستین دارای سه رکن اساسی است:
- نارضایتی نسبت به وضع موجود: اصل انتظار فرج به اعتقاد شیعیان در بایستگی حکومت معصوم پس از پیامبر خدا(ص) برمیگردد و از دست رفتن این فرصت در طول تاریخ، تا زمان ولادت آخرین امام معصوم، زمینهساز غیبت صغری و کبرای امام دوازدهم گردیده است. برپایه این اعتقاد، عدم حاکمیت معصوم بر جامعه و جهان، کاستیهای فراوانی ایجاد کرده است و تنها راه سعادت بشر، پذیرش ولایت و حکومت معصوم است. از این رو مشکلات، فتنهها و کاستیها در دوران غیبت امام زمان(ع) هم ادامه دارد که از نبود ظاهری امام(ع) و حکومت جهانی عدلمحور او ناشی میشود. منتظِر واقعی، به سبب محروم بودن از حضور ظاهری امام وضع موجود را نمیپذیرد و پیوسته برای کسب آمادگیهای لازم تلاش میکند تا زمینهساز ظهور امام غائب خویش باشد و در نهایت با ظهور امام مهدی(ع) آن آیده مطلوب و ایدهآل حاصل شود. منتظِر حقیقی ظهور امام مهدی(ع)، از ظلم، فساد، بیعدالتی، بیهویتی و سرگردانی جهان امروز آزرده بوده و به دنبال رهایی از این وضع است و از طرف دیگر مشتاق رسیدن به حکومت حق و عدالت و معنویت است؛ به عبارت دیگر، فرد منتظِر در پی نفی وضعیت نامطلوب موجود و تلاش برای دستیابی به وضعیت مطلوب است. کسی که از وضع موجود راضی باشد، نمیتواند منتظرِ وضعیت بهتر باشد؛ حتی کسی که از وضع موجودش با اندک تغییری، راضی میشود و به وضع موجود معترض نیست، نمیتوان او را منتظِر نامید. منظور از اعتراض به وضع موجود، تنها بهبود وضعیت شخصی منتظران نیست، بلکه اعتراض به وضع موجود جهانی و اعتراض به سردمداران ستمگر جهانی نیز است[۲]. این نارضایتی و اساساً چنین انتظاری همواره یکی از پایههای مهم و زنده مبارزه علیه فساد، در جامعه اسلامی بوده که آن را باید سرچشمه مقاومتها و منبع تحریکات و مبارزات ایجابی و سلبی اهل حق با اهل باطل شمرد. آگاهی نسبی به وضع مطلوبی که منتظر در پی آن است، عنصری مهم برای شکلگیری این رکن انتظار، یعنی اعتراض به وضع موجود است. با آگاهی از ویژگی جامعه مهدوی است که میتوان از وضعیت غیبت) وضعیت موجود) نالان بود و برای ظهور زمینهسازی و آمادگیهای لازم را کسب کرد. کسی که منتظر است، باید در کنار اعتراض به وضع موجود، تصوری از وضع مطلوب-هرچند نسبی- نیز داشته باشد. این دو مکمّل یکدیگر هستند و بایستی با هم فهمیده شوند؛ بدون تصوری آگاهانه از وضعیت مطلوب، نمیتوان بهخوبی وضعیت فعلی را ارزیابی کرد. انسان منتظِر، با بررسی و مقایسه وضعیت کنونی خود و وضعیت مطلوب، در مییابد که کدامیک با عظمت وجودی انسان و شأن او تناسب دارد؛ در نتیجه به وضع فعلی راضی نمیشود و همواره برای رسیدن به آن وضع مطلوب در تلاش و کوشش است و در انتظار روزی است که طعم خوش عدالت و معنویت را حس کند.
- اعتقاد به تحقق وضع مطلوب: مراد از این رکن، اعتقاد به این است که سرانجام، این دنیا طعم عدالت و زیباییها را میچشد. این باور در تمام ادیان وجود دارد؛ در مذهب شیعه، امام مهدی(ع) این اتفاق عظیم را رقم خواهد زد. یکی از عناصر مهم برای شکلگیری این رکن، اشتیاق است؛ چراکه اشتیاق، حاکم بر تمام فعالیتهای ذهنی و روحی و رفتاری شخص منتظر میشود؛ یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و دلهره، شخص منتظر تسلیم حالت مأیوس کنندهای که در آن است نمیشود؛ زیرا او در پس ناملایمات ساحل امن را میبیند و شاید به همین علت است که در روایات، انتظار برترین و با ارزشترین عبادت شمرده شده چنانکه پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ»[۳] اما نکتهای که نباید از آن غفلت کرد این است، انتظار همیشه با اعتماد و اطمینان به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو (انتظار، اعتماد و اطمینان به آیندۀ مطلوب) ملازم امید و اشتیاق به آینده است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمیتوان مدعی شد مفهوم انتظار شکل گرفته است[۴]. امید داشتن به وضع مطلوب، غیر از اعتقاد به آیندۀ مطلوب است. این امید، هرچند میتواند اثر آن اعتقاد باشد، اما خودش فینفسه حقیقت دیگری دارد؛ چراکه موجب میشود اعتقاد انسان لذتبخش شود. در واقع میتوان گفت وقتی یک عقیده، به عرصۀ علاقه و امید راه پیدا میکند، مانند خونی که از قلب در همۀ رگها جاری میشود، حیاتبخش خواهد شد و انسان با تمام وجود گرمای آن را احساس خواهد کرد. البته ممکن است در بعضی اوقات این حیات بخشی تبدیل به ممات بخشی شود؛ چراکه گاهی ممکن است اعتقاد درونی شخص نادرست باشد؛ در این صورت امید و آرزویی که زادۀ همین اعتقاد است فاسد و بی اثر میشود؛ زیرا رابطۀ بین اعتقاد و امید یک رابطۀ درونی است و امید و آرزوی هر شخص براساس اعتقاداتش بسته میشود. نتیجه نهایی چنین اعتقادی، انسان منتظر را وادار به حرکت و تلاش میکند و او را از حالت ایستا و منزوی بودن خارج میکند.
- اقدام برای تحقق وضع مطلوب: آخرین رکن انتظار اقدام عملی برای تحقق وضعیت مطلوب است. عمل و اقدام برای مقدمهسازی ظهور و زمینهسازی فرج، تا آنجا که مقدور است، هم دلیل صداقت ادعای منتظر است و هم مایه تقویت انتظار خواهد بود. اعتقاد انسان منتظِر برای آیندۀ مطلوب نباید غیرمسئولانه باشد، یعنی شخص منتظر اگر چه به وضعیت موجود، معترض است، ولی باید برای بهبود شرایط موجود به اندازۀ وسعش قدم بردارد و تنها چشم به راه آینده نباشد. چنان که در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: هر یک از شما باید برای خروج قائم(ع) آماده باشد، هر چند به اندازه یک تیر [۵]. منتظر واقعی به طور فعّال و شایسته با حضور مستمر و مداوم برای اصلاح وضع موجود در جهت رسیدن به وضع مطلوب در تلاش است؛ زیرا در این حالت، اعتراض را با انتظار به معنای واقعی کلمه درهم آمیخته و بر این باور است که امید به فردای بهتر، بدون حرکت و تلاش عملی بیمعناست. اساساً عملگرا بودن در فرهنگ منتظران نهادینه شده است؛ زیرا منتظر تا به سمت وضعیت مطلوب حرکت نکند، در واقع انتظارش را کامل نکرده است. منتظر واقعی، به میزان توانایی خود برای برپایی جامعهای مطابق با معیارهای مهدوی تلاش میکند و آن را وظیفۀ خویش میداند. تکامل انسان و جامعه، کوشش در مسیر بازسازی جامعه بر اساس قسط و عدل، و مبارزه با ظلم و بیعدالتی از جمله مصادیق مهم و جدیِ اقدام برای تحقق وضع مطلوب است.
این نکته را نیز باید بدان توجه داشت که اقدام و عمل تنها صرف عمل بیرونی برای از بین بردن فتنهها و نفی طاغوتهای زمان، مبارزه با ناعدالتیها و ستمها خلاصه نمیشود، بلکه شامل اقدامات درونی نیز میشود؛ به این معنا که انسان منتظر بایستی نفس خود را مهذّب کند و خود را از هرگونه گناه و رذائل اخلاقی دور کند و پیوسته بر امور معنوی همت گمارد و این نیز شاخهای از اقدام عملی منتظر برای رسیدن به وضع مطلوب است.
نتیجه
انتظار ظهور امام مهدی با سه رکن کامل میشود: نارضایتی از وضع موجود سبب میشود انسان منتظِر به وضع فعلی خود بسنده نکند، بلکه به سبب محروم بودن از حضور ظاهری امام وضع موجود را نمیپذیرد و پیوسته برای کسب آمادگیهای لازم تلاش میکند تا زمینهساز ظهور امام غائب خویش باشد و در نهایت با ظهور امام مهدی(ع) مدینه فاضله مهدوی محقق شود؛ افزونبر این رکن، انسان منتظر باید به وضع مطلوب، اعتقاد و اشتیاق داشته باشد؛ زیرا این شوق و باور، حاکم بر تمام فعالیتهای ذهنی و روحی و رفتاری شخص منتظر میشود و سبب میشود شخص منتظر در برابر موانع و مشکلات پیش رو تسلیم و ناامید نشود و همچنان حرکتهای اصلاحی خودش را انجام دهد؛ رکن آخر و نهایی انتظار، اقدام عملی انسان منتظر است؛ یعنی از مرحله باور و بینش خارج شده و با توجه به آن باورها و عقاید، در میدان کنش و عمل، به اندازه توان و ظرفیتهای موجود در مسیر بازسازی خود و جامعه، بر اساس اخلاق، عدالت، مبارزه با ظلم و ستم و به تعبیری زمینهسازی برای ظهور امام مهدی(ع) گامهای عملیاتی بردارد[۶].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله حسینی خامنهای؛ |
---|
آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در دو کتاب «ما منتظریم» و «آفتاب در سایه» در اینباره گفته است:
امام زمان (ع) برای اینکه فرج برای همه بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعه بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آینده بشر را نجات بدهد. این معنایش این است که آنچه را که امروز وجود دارد؛ این نظم بشری غیرعادلانه، این نظم بشریای که در آن انسانهای بیشماری مظلوم واقع میشوند، دلهای بیشماری گمراه میشوند، انسانهای بیشماری فرصت عبودیت خدا را پیدا نمیکنند، مورد رد و اعتراض بشری است که منتظر ظهور امام زمان (ع) است. انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است[۱۰]. انتظار یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب، که مسلم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولی خدا، حضرت حجت بن الحسن، مهدی صاحب زمان (ع) تحقق پیدا خواهد کرد[۱۱]. یک بُعد دیگر از ابعاد انتظار، دلگرمی مؤمنین نسبت به آینده است. انتظار مؤمن، یعنی اینکه تفکر الهی - این اندیشه روشنی که وحی بر مردم عرضه کرده است - یک روز سراسر زندگی بشر را فرا خواهد گرفت. یک بُعد انتظار این است که منتظر، با شوق و امید حرکت بکند. انتظار، یعنی امید. انتظار، ابعاد گوناگون دیگری هم دارد[۱۲]. یکی از ابعاد انتظار، اعتماد و امیدواری به آینده و مأیوس نبودن است... انتظار واقعی، با اطمینان و اعتماد ملازم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و انتظار کسی که به آمدنش اعتماد و اطمینان ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمه انتظار است و این هر دو، ملازم با امید است[۱۳]. امروز هر فرد شیعه، میداند که در یک آیندهای – آن آینده، ممکن است خیلی نزدیک باشد، ممکن است دوردست باشد، به هر حال قطعی است – این بساط ظلم و بیعدالتی و زورگویی، که امروز در دنیا هست، برچیده خواهد شد. میداند که این وضعی که مستکبران در دنیا به وجود آوردهاند – که هر کسی حرف حقی بزند و راه حقی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار میگیرد و اراده فاسد خودشان را بر ملتها تحمیل میکنند – یک روزی از بین خواهد رفت و گردنکشان، طاغیان، یاغیان و قدرتهای زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل حق، تسلیم بشوند یا از سر راه حرکت حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان – به خصوص هر فرد شیعه – این را میداند و به آن یقین دارد. این خیلی امیدبخش است[۱۴]. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه امید را از دلهای منتظران نمیزداید و خاموش نمیکند. اگر این نقطه امید در زندگی جمعیتی نباشد، چارهای ندارد جز اینکه به آینده بشریت، بدبین باشد[۱۵]. ما به اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (ع) و روی کار آمدن حکومت حق و عدل مطلق در حقیقت معتقد هستیم که آینده دنیا یک آینده امیدبخش و مسرتبخشی است برای انسان... با این اعتقاد، با این امید آینده برای ما روشن است. این آینده اگر چه به نظر کسانی که با عادتهای معمولی خود قضایا را تحلیل میکنند، بعید است؛ اما با توجه به اینکه جریان زندگی انسان به طرف عدل و کمال زندگی انسانی پیش میرود؛ همچنین با توجه به این معجزه در دوران تاریخ به صورت ناقص بارها به وقوع پیوست، این استبعاد هم برطرف میشود. از جمله این دفعاتی که این معجزه به وقوع پیوست، همین انقلاب اسلامی مردم ایران بود[۱۶]. انتظار فرج و اعتقاد به مهدویت علاوه بر ابعاد منطقی، فکری و استدلالی بسیار بارز آن دارای جنبههای عاطفی، معنوی و ایمانی عمیق و بسیار مهمی است[۱۷]. یکی از ابعاد انتظار، اعتماد و امیدواری به آینده و مأیوس نبودن است... امروز ما در دنیا شاهد بیداری ملتها هم هستیم. درست است که با پیشرفت وسایل جدید و تلویزیون و رادیو و تبلیغات و پول و امکانات صنعتی و غیره، تسلط قدرتهای استکباری بر ملتها و بر شئون آنها روزبهروز بیشتر شده است؛ اما سنت الهی بر این قرار گرفته که ملتها هم بیدار بشوند و ما امروز میبینیم که ملتها هم روزبهروز بیدار میشوند و این به خاطر امیدی است که آنها به آینده پیدا کردهاند. امید، در حال بیدار کردن ملتهاست[۱۸]»[۱۹].
|
۲. آیتالله محمدی ریشهری؛ |
---|
آیتالله محمد محمدی ریشهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در اینباره گفته است:
«انتظار فرج، دو رکن اساسی دارد: چگونگی تعامل با این دو عنصر سلبی و ایجابی، چهرههای متفاوت انتظار را پدید میآورد: ۱. انتظار غیر مسئولانه: در این حالت، شخص منتظر اگر چه به وضعیت موجود، معترض است، ولی بدون هیچ گونه تلاش و کوششی، تنها چشم به راه آینده بهتر است. وضعیت موجود، او را سرخورده و منزوی کرده است و او با دوری گزیدن از روال عمومی جامعه و حوادث سیاسی و اجتماعی، اعتراض خویش را از وضعیت موجود، اعلام میکند. او تنها در پی آن است که خود و یا نزدیکانش، تحت تأثیر وضعیت موجود قرار نگیرند؛ ولی تلاش در راه نجات دیگران را وظیفه خویش نمیداند. مطابق این دیدگاه، اصلاح جامعه قبل از ظهور مهدی (ع) اقدامی بیهوده و بینتیجه است و وظیفه ما تنها آن است که چشم به راه موعود و منجی باشیم تا او بیاید و نابهسامانیها را سامان دهد. ۲. انتظار مسئولانه: شخص منتظر مسئول، حالتی سازنده، فعال، پویا و تأثیرگذار دارد، وضعیت موجود را بر نمیتابد و تلاش میکند تا زمینههای اجتماعی و فرهنگی برای ظهور امام (ع) را آماده کند. او نه تنها از منظر ویژگیهای فردی، خود را شخصی آماده برای عصر ظهور تربیت میکند، بلکه از منظر دانش و مهارتهای اداری، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز آمادگی کامل ورود فرد و جامعه به عصر ظهور را در پیشدید خود دارد و توانایی اداره جامعه مهدوی را داراست. جامعه مهدوی، جامعهای پویا، آماده، گوش به فرمان و شایسته آرمان مهدوی است. از این رو، پدید آوردن زمینه و آمادگیهای اجتماعی، تشکیلاتی و فرهنگی نیز میباید مورد توجه باشد. انتظار فرج مسئولانه، به معنای باور داشتن به اهداف جامعه مهدوی است. منتظر مسئول، در محدوده قدرت و عمل خویش، تلاش در برپایی جامعهای مطابق با معیارهای مهدوی را وظیفه خویش میداند. تکامل انسان و جامعه، کوشش در مسیر بازسازی جامعه بر اساس قسط و عدل، و مبارزه با ظلم و بیعدالتی، از جمله نمودهای انتظار مسئولانهاند. با این همه، منتظرِ مسئول میداند که عدالت فراگیر و جهانی، تنها در سایه دولت مهدوی پدید میآید. از این رو، آمادهسازی زمینههای ورود به آن دوره را وظیفه خود میشمرد. امام صادق (ع) به این انتظار مسئولانه اشاره نموده و فرموده است: "لِيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً"[۲۵]. هر یک از شما باید خود را برای خروج قائم آماده کند، هر چند با فراهم آوردن تیری باشد. امام زین العابدین (ع) نیز ضمن برشمردن فضایل منتظران، به مسئولیت آنها اشاره نموده و فرموده است: "أُولَئِكَ اَلْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ اَلدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اَللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً "[۲۶]. آنان مخلصان حقیقی، شیعیان راستین ما و دعوتگران به دین خدا در پیدا و نهان هستند. روشن است که غیبت امام عصر (ع)، سبب کنار نهادن وظایف مسلمانان در امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با ظلم و تلاش در راه گسترش عدالت نخواهد شد[۲۷]. از این رو میگوییم: احادیث مرتبط با انتظار فرج امام عصر (ع)، افزون بر دو رکن پیشین (نارضایتی از وضع موجود و امید به آینده بهتر)، به رکن سوم و مهمتری نیز اشاره دارند، و آن مسئولیتپذیری در دوره انتظار و آمادگی روحی- روانی و تجربهاندوزی علمی و مهارتی در این دوره و زمینهسازی برای ظهور امام مهدی (ع) و دوره پس از ظهور است. رکن سوم انتظار (مسئولیتپذیری)، هویت ویژهای به انتظار میبخشد و آن را از خمودگی و بیتفاوتی نسبت به آینده، متمایز میکند»[۲۸]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «درسنامه مهدویت ج۲» و «فرهنگنامه مهدویت» و نیز مقاله «انتظار و منتظران» در اینباره گفته است:
«دست کم سه مؤلفه در شکلگیری انتظار، نقش اساسی دارد:
این امیدواری، ناگزیر مراحلی را در بر خواهد داشت که برخی بدین قرارند:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین پناهیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا پناهیان، در کتاب «انتظار عامیانه عالمانه عارفانه» در اینباره گفته است:
بعضی وقتها کسی که آگاهی و تصویر دقیقی از وضع مطلوب ندارد، حتی نمیتواند به وضع موجود معترض باشد. تنها با آگاهی از ویژگی جامعه مهدوی است که میتوان از وضعیت غیبت (وضعیت موجود) نالان بود و برای ظهور بیقراری کرد، و الا کسی که به زندگی در این شرایط تلخ عادت کند و از امکان برخورداری از یک زندگی عالی غافل شود، دیگر نمیتواند منتظر وضعیت بهتر باشد. چنین انسانی تمام کاستیهای حیات فردی و اجتماعی خود را میپذیرد و آنها را اجتنابناپذیر تلقی میکند. کسی که منتظر است، باید در کنار "اعتراض به وضع موجود"، تصوری از "وضع مطلوب" نیز داشته باشد. این دو مکمّل یکدیگر هستند و به همراه عناصر دیگری که اکثراً به وضع مطلوب مربوط هستند و در ادامه به آنها اشاره میشود، حالت انتظار را پدید میآورند. اساساً احساس انتظار، به این ادراک و معرفت نسبت به وضعیت مطلوب بسیار وابسته است؛ به حدی که میتوان گفت یکی از راههای تقویت روحیه انتظار، افزایش این معرفت است.
حال چه ما آن اعتقاد را مقدمه عشق و اشتیاق بدانیم، که در این صورت اعتقاد فرع خواهد بود و محبت اصل میشود؛ و چه آن عقیده را اصل بدانیم و عشق و محبت را فرع و میوه آن قلمداد کنیم، که در این صورت تا آن عقیده خود را به این نتیجه نرساند، استحکام نخواهد یافت. اساساً یکی از راههای اثبات وجود یک اعتقاد در دل انسان، همین محبت است، یعنی با توجه به اینکه ممکن است انسان خود را فریب دهد و علیرغم بیاعتقادی، خود را معتقد بداند، اگر بخواهد میزان اعتقاد خود را دریابد، باید به محبت برآمده از آن اعتقاد نگاه کند. اشتیاق هم ثمره محبت است، و هر دو از ثمرات ایمان محسوب میشوند؛ و از چنان جایگاه ارزشمندی در منظومه حقایق معنوی برخوردار هستند که امام رضا(ع) میفرمایند: "کسی که خدا را یاد کند ولی مشتاق ملاقاتش نباشد، خودش را مسخره کرده است؛ «"مَنْ ذَكَرَ اللَّهَ تَعَالَى وَ لَمْ يَشْتَقْ إِلَى لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه"»[۳۴] یعنی در اثر یاد خدا، طبیعتاً باید به این اشتیاق برسد و الا معلوم میشود در جایی از این مسیر درست عمل نکرده و یا خود را فریب داده است.
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین مهریزی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی، در مقاله «انتظار آمیخته با جان و روح آدمی» در اینباره گفته است:
نخست ما باید به یک آگاهی برسیم. آگاهی از اینکه این وضع خشنودکننده نیست یا قانع کننده نیست که این امر نیاز به مقایسه دارد. یعنی انسان زندگی خود و همگنان خود را ببیند و آنها را مقایسه کند و برسد به اینکه این وضع قانع کننده یا راضی کننده نیست. به این معنی که اگر به این آگاهی نرسیده باشد و برسد به اینکه چیزی کم ندارد، مشکلی ندارد، او دیگر منتظر چه چیزی میتواند باشد!؟ رکن دوم باور است. همانکه در همه ادیان وجود دارد. چه آنها که اهل کتابند و چه آنان که اهل کتاب نیستند. باور به اینکه جهان به یک نهایت خوبی ختم خواهد شد. حال این عقیده را ما در دین خودمان اسلام و بهطور خاص در مذهب تشیع نسبت به یک فرد خاص داریم و معتقدیم که وضع بهتر با ظهور او بروز خواهد کرد برخی دیگر معتقدند که بالاخره منجی و نجات دهندهای خواهد آمد و عدالت را با همه ابعادش بدون هیچ ملاحظهای در تمام صحنههای زندگی انسانها پیاده خواهد کرد. رکن سوم حرکت و تلاش است یعنی هر کس به میزان توانایی خود در این زمینه و برای تحقق آن وضع گام بردارد. از این حرکت و تلاش در روایات ما به صورت سه دستور یا سه وظیفه یاد شده است. امام صادق(ع) میفرمایند:"ما دولت و حکومتی داریم و خدا هر گاه بخواهد این دولت ظهور خواهد کرد و اگر کسی خوشحال و خشنود میشود که از یاران مهدی(ع) باشد پس منتظر باشد"[۳۶] و سپس انتظار را تفسیر میکنند. انتظار یعنی چه؟ « وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ». طبق دستور زبان عربی جمله « هُوَ مُنْتَظِرٌ» جمله حالیه است برای فعلهای قبلی، یعنی این کارها را انجام بدهد در حالی که منتظر است.
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین زینتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی زینتی، در مقاله «انتظار و امنیت روانی» در اینباره گفته است:
«انتظار در درون خود چندین جزء مفهومی را نهفته دارد. این اجزای مفهومی به قرار زیر قابل بیان هستند: |
۷. حجت الاسلام و المسلمین دیرباز؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عسکر دیرباز ، در مقاله «روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر» در اینباره گفته است:
«انتظار برای فرد و جامعه یک وضعیت است. وضعیتی که میتواند دستکم دو مؤلفه اساسی داشته باشد:
وضع بهتر میتواند وضعیتی باشد که در آن، حق و پیروانش سربلند بوده، اقتدار یافته و غلبه داشته باشند و باطل و پیروان آن در حال اصلاح یا رو به نابودی باشند. امیدواری به دستیابی به وضع بهتر لوازمی دارد، مانند: شناخت دقیق آن وضع در تمام ابعاد، آشنایی با شیوه رسیدن به آن، آشنایی با موانع و راههای مقابله با آنها. قانع نبودن به وضع موجود نیز افزون بر تلاش برای اصلاح یا دگرگونی آن، شامل آمادگی برای این کار، داشتن برنامه و راهحل و احیاناً اقدام عملی خواهد بود. در این راستا، مطالبی مانند حقیقت، ضرورت، ابعاد، مبانی، بایستهها و پیامدهای انتظار قابل طرح است»[۳۹]. |
۸. حجت الاسلام و المسلمین عرفان؛ |
---|
آقایان امیر محسن عرفان و محمد علی فلاح علیآباد، در مقاله «تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت» در اینباره گفتهاند:
«انتظار که در چارچوب "زمینهسازی ظهور" خواستار اصالتبخشی به مبانی و مؤلفههای هویت اسلامی است؛ میتواند در چارچوبی خلّاقانه و بیبدیل، به بهسازی عناصر درونی فرهنگ مقاومت و پایداری نظیر ظلمستیزی، صبر و ایثار کمک کند. انسداد هویتی ناشی از خودباختگی، غربزدگی، فقدان پایداری در برابر مستکبران، نوعی تمایز و تفکیک میان مرزهای فرهنگ مقاومت و خودباختگی را ایجاد میکند. مقاومت و فرهنگ مقاومتی، در دل انتظار و مؤلفههای آن نهادینه است. امید، نگاه به آینده و انتظارِ برطرف شدن مشکلات، هموارکننده راه مقاومت در رفع آن مشکل است. امید و انتظار در جان انسان، او را در ادامه پایداری و مقاومت در برابر سلطه شیطانصفتان و حکومت تاریکی و اضمحلال، تا رسیدن وعده الاهی توانمند میسازد. انتظار بدون استقامت و پایداری همچون پوستهای بدون مغز و قالبی بیمحتواست. کسی که در مسیر انتظار صبر و مقاومت را از دست بدهد، انتظار را نیز از دست داده است. از اینرو، جوهر اصلی انتظار، "مقاومت و پایداری" است»[۴۰]. |
۹. دکتر نصرآبادی (هیئت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی)؛ |
---|
آقای دکتر علی باقی نصرآبادی، در مقاله «نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب» در اینباره گفته است:
«به نظر میرسد که فرهنگ انتظار با سه رکن مهم تحقق پیدا میکند:
|
۱۰. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «چشم به راه» و مقاله «انسان موجود منتظر» در اینباره گفته است:
«در فرهنگ اسلامی، جهان عرصه تقابل و هم آوردی در "ولایت" است؛ ولایت خدا و دوستان او از یک سو و ولایت شیطان (طاغوت) و پیروان او از سوی دیگر. در این فرهنگ، انسانها یا در خط ولایت خدا و دوستان خدا هستند که خدا، آنها را از تاریکیهای نادانی و گمراهی، خارج و به روشنای دانایی و رستگاری داخل میکند یا در خط ولایت شیطان و دوستان شیطان قرار دارند که اولیایشان، آنها را از روشنایی هدایت به سوی تاریکیهای ضلالت میکشانند: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۴۲]. بر اساس این نگرش، در آموزههای اسلامی، به نقش "ولایت" در زندگی انسانها توجه ویژهای شده است و همه اهل ایمان موظفند از یکسو، سر در گرو ولایت حق و پیروان آن داشته باشند و از سوی دیگر، از ولایت شیطان و پیروان او بیزاری جویند. این همان حقیقت "تولی" و "تبری" است که در مکتب تشیع بر آن بسیار تأکید شده است. اگرچه "تولی" و "تبری" را در اصطلاح از فروع دین شمردهاند، ولی از مجموعه معارف اسلامی، به ویژه آموزههای مکتب اهل بیت: چنین بر میآید که این دو موضوع، نه فرع دین، بلکه همه دین و تمامیت ایمان هستند و به بیان دیگر، دین و ایمان چیزی جز دوستی ورزیدن و بیزاری جستن (دوری گزیدن) به خاطر خدا نیست. فضیل بن یسار، یکی از یاران امام صادق (ع) نقل میکند: از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا دوستی و دشمنی از ایمان است؟ فرمود: آیا ایمان جز دوستی و دشمنی است؟"[۴۳]. در روایت دیگری، امام صادق (ع) فرماید: "آن کس که برای خدا دوستی بورزد، برای خدا دشمنی کند و برای خدا ببخشد، از کسانی است که ایمان او کامل شده است"[۴۴]. و باز میفرماید: "کسی که دوستی و دشمنیاش بر اساس دین نباشد، دین ندارد"[۴۵]. همچنین از آن حضرت نقل شده است رسول خدا - درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد - به یارانش فرمود: استوارترین دستآویزهای ایمان کدام است؟ گفتند: خدا و رسولش بهتر میدانند. بعضی گفتند: نماز؛ بعضی گفتند: زکات؛ بعضی گفتند: روزه؛ بعضی گفتند: حج و عمره و بعضی گفتند: جهاد. پس پیامبر خدا فرمود: برای همه آنچه گفتید فضیلتی است، ولی استوارترین دست آویزهای ایمان نیست، بلکه استوارترین دستآویز ایمان، دوستی در راه خدا، پیروی کردن از اولیای خدا و بیزاری جستن از دشمنان خداست[۴۶]. این همه نیست مگر به دلیل آنکه دوستیها و دشمنیهای آدمی مبدأ همه کنشها و واکنشها و اثرگذاری و اثرپذیریهای او و تعیین کننده منش و روش او در زندگی فردی و اجتماعی است. نجات و رستگاری یا سقوط و گمراهی هر انسانی نیز بستگی تام و تمامی به این موضوع دارد که او در زندگی خود به چه کسی یا چه چیزی دل بسته و به ولایت که سرسپرده است. در فرهنگ شیعی، امامان معصوم (ع) مظهر همه خوبیها و دشمنان آنها مظهر همه بدیها هستند و به طور طبیعی کسی که در پی خوبیها و دوری از بدی هاست، راهی جز دل بستن به حضرات معصومین و برائت (دوری) از دشمنان آنها ندارد. امام صادق (ع) در این زمینه میفرماید: ما ریشه همه خوبیهاییم و همه خوبیها از شاخ و برگ ماست. از جمله خوبیها یگانهپرستی، نماز، روزه و... است. دشمن ما ریشه همه بدیهاست و همه اعمال زشت و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که دروغگویی، تنگنظری، سخنچینی و.... از آن جمله است[۴۷]. در روایت دیگری که از امام موسی کاظم (ع) در تفسیر آیه شریفه ﴿قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ﴾[۴۸]، نقل شده، این موضوع با عبارت دیگری بیان گردیده است: برای قرآن ظاهری است و باطنی. همه آنچه را خداوند در قرآن حرام کرده، ظاهر قرآن است و باطن آن پیشوایان ستمکارند و همه آنچه را خدای تعالی در قرآن حلال فرموده ظاهر قرآن است و باطن آن پیشوایان حق (ائمه معصومین (ع)) هستند[۴۹]. بنابراین، برای همه کسانی که طالب هدایت و رستگاریاند، به ویژه برای کسانی که سر در گرو ولایت آخرین امام از سلسله اولیای خدا، حضرت مهدی (ع) دارند، ضروری است که دوستان و دشمنان اهل ایمان را بشناسند. اینان تا ولایت مهدوی را که استمرار ولایت الهی، ولایت محمدی و ولایت علوی است، و نیز کسانی را که در تقابل با جریان ولایت مهدوی هستند، چنان که بایسته است، نشناسند، نمیتوانند چنان که شایسته است، به ریسمان ولایت مهدوی در آویزند و از دشمنان این ولایت بیزاری جویند. حضرت امام خمینی در این زمینه میفرماید: شرط ورود به صراط نعمت حق، برائت و دوری از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامی باید پیاده شود[۵۰]. با توجه به مطالب یاد شده میتوان گفت ولایتورزی و برائتجویی دو رکن اساسی انتظار هستند و تنها کسانی را میتوان از جمله منتظران واقعی برشمرد که در دوران غیبت تولی و تبری را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند. در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) به صراحت در مورد کسانی که باید مؤمنان به دوستی و ولایت آنها گردن نهند و همچنین کسانی که نباید مؤمنان در پی دوستی و ولایت آنها باشند سخن گفته شده است که در اینجا به مواردی از آنها اشاره میکنیم:
در روایت دیگری، امام باقر (ع) در پاسخ کسی که از آن حضرت خواسته بود او را از دینی که خود و اهل بیتش بر آنند، آگاه سازد، فرمود: گواهی به اینکه خدایی جز خدای یکتا نیست و اینکه محمد - درود بر او و خاندانش باد - فرستاده خداست؛ اقرار به آنچه از سوی خدا آمده است؛ دوستی دوستان ما؛ بیزاری جستن از دشمنان ما تسلیم شدن در برابر فرمان ما؛ چشم به راه بودن قائم ما؛ تلاش در راه اطاعت خدا و پاکدامنی و پرهیزکاری[۵۹]. اگر به این آیات و روایات فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقهای توجه شود، میتوانند معیار تشخیص دوستان و دشمنان ما در عصر حاضر و تعیین حدود دوستیها و دشمنیهای ما باشند. بنابراین، میتوان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر امامت و ولایت امام مهدی (ع) است و ایشان حجت الهی در زمان هستند، از یک سو وظیفه داریم به ریسمان ولایت مهدوی چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و اجتماعی خود را بر اساس خواست و رضایت او سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از تمسک به ولایت دشمنان آن حضرت خودداری کنیم و از هر آنچه در تقابل با این ولایت است، بیزاری جوییم. این موضوع، مبنا و اساس انتظار در تفکر شیعه است. بدون تردید، امروز فرهنگ و تمدن برخاسته از "اومانیسم"، "سکولاریسم" و "لیبرالیسم" غربی که با خوی استکباری و برتریطلبی خود در پی حاکمیت بخشیدن ولایتش بر سراسر جهان است، در تقابل جدی با فرهنگ ولایتمحور شیعی و آرمان "حقیقت مدار"، "معنویتگرا" و "عدالت محور" مهدوی قرار دارد. از این رو، همه منتظران واقعی و هواخواهان ولایت مهدوی باید از این فرهنگ و تمدن بیزاری جویند و با سلطهطلبی آن مقابله کنند[۶۰].
|
۱۱. آقای رضوانی؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«انتظار ظهور منجی هیچ گاه به حقیقت نمیپیوندد مگر در صورتی که سه عنصر اساسی در آن محقق گردد:
|
۱۲. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
آقای محمد باقریزاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در اینباره گفته است:
«انتظار فرج امام مهدی (ع)، سه رکن اساسی دارد: منظور از مسئولیتپذیری در دوره انتظار، آمادگی یافتن روحی–روانی و تجربهاندوزی علمی و مهارتی و زمینهسازی برای ظهور و دوره پس از ظهور امام مهدی (ع) است. این رکن، هویت ویژهای به انتظار میبخشد و آن را از خمودگی و بیتفاوتی به آینده، متمایز میکند[۶۴]»[۶۵]. |
۱۳. آقای دکتر قائمی؛ |
---|
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در اینباره گفته است:
|
۱۴. سرکار خانم کاردان؛ |
---|
سرکار خانم فرزانه کاردان ، در مقاله «نقش سبک زندگی در زمینهسازی ظهور» در اینباره گفته است:
«یکی از ارکان انتظار است که در روایات به آن تأکید شده است، امیدوار بودن به گشایش الهی است. این کلام در خصال از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است: "منتظر فرج باشید و از گشایش الهی و روح الله مأیوس نباشید"[۶۷]. مهمترین مؤلفه انتظار در کنار رکن اعتقادی انتظار و یقین به ظهور صاحب الزمان، داشتن زندگی صالحانه یعنی رفتار و گفتار پاک و با تقوا و عفاف و ورع است. منتظر مصلح خود باید صالح باشد. این نوع نگاه به انتظار، سبک زندگی انسان منتظر را توصیف میکند. انتظاری پویا، فعال و سازنده همراه با تهذیب نفس و اخلاق است. امام صادق(ع) در روایتی به روشنی به این مطلب تأکید کرده است که "حکومت قائم مسلماً تأسیس خواهد شد پس هر کس علاقه دارد از اصحاب و یاران قائم ما باشد باید کاملاً مراقبت کند، تقوا و پرهیزکاری را شیوه خویش گرداند، خودش را به اخلاق نیکوی انسانی مزین سازد و آنگاه در انتظار فرج قائم باشد... کوشش و جدیت کنید و امیدوار فرج و توفیق باشید. ای گروهی که مورد توجه خدا هستید کامیابی و پیروزی گوارایتان باد"[۶۸]»[۶۹]. |
پرسشهای مصداقی
- آیا اعتراض به وضع موجود از ارکان انتظار و وظایف منتظران است؟ (پرسش)
- آیا آگاهی از وضع مطلوب از ارکان انتظار و وظایف منتظران است؟ (پرسش)
- آیا اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب از ارکان انتظار و وظایف منتظران است؟ (پرسش)
- آیا اشتیاق به وضع مطلوب از ارکان انتظار و وظایف منتظران است؟ (پرسش)
- آیا اقدام برای تحقق وضع مطلوب از ارکان انتظار و وظایف منتظران است؟ (پرسش)
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ معجم مقاييس اللغه، ج2، ص430؛ العين، ج1، ص354؛ الصحاح، ج5، ص2126، «ركن»؛ دهخدا، علی اکبر؛ لغتنامه دهخدا، چ۲، ج۲، ص۱۸۸۸.
- ↑ ر.ک:
- ↑ تحف العقول، ص ۳۷.
- ↑ ر.ک: حسینی خامنهای، سید علی، آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
- ↑ الغیبة، ج۱، ص۳۲۰.
- ↑ ر.ک: ناصری، محمد، در انتظار مهدی، موعود؛ حسینی خامنهای، سید علی، انسان ۲۵۰ ساله؛ پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲؛ محمدی، عبدالعلی، جهانیشدن و انتظار و موعود، ص ۱۱۴، ۱۱۵؛ موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ص۲۳۶؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴؛ پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶؛ رجایی، محبوبه، مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت؛ زینتی، علی، نتظار و امنیت روانی، ص۲۹۷-۲۹۸؛ موسوی، سید مهدی، ربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۴؛ قائمی، علی، گاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴؛ [[زهرا سادات مرتضوی|مرتضوی، زهرا سادات]]، فلسفه انتظار، ماهنامه شمیم یاس، ص۳۵، ۳۶.
- ↑ سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی در سالروز میلاد امام عصر (ع)، ۱۱/۱۲/۱۳۶۹.
- ↑ همان.
- ↑ سخنان رهبری در دیدار با اعضای بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (ع) و مرکز تخصصی مهدویت قم، ۱۸/۴/۱۳۹۰.
- ↑ دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۸۷.
- ↑ همان.
- ↑ سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی در سالروز میلاد امام عصر (ع)، ۱۱/۱۲/۱۳۶۹.
- ↑ بیانات در دیدار با جمعی از مسئولان و خانوادههای معظم شهدا، در سالروز ولادت امام زمان (ع)، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.
- ↑ سخنرانی رهبر معظم انقلاب، ۱۵/۹/۱۳۷۷.
- ↑ سخنرانی در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز میلاد حضرت مهدی (ع)، ۳۰/۱۱/۱۳۷۰.
- ↑ در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۲۵۰.
- ↑ سخنان رهبر معظم انقلاب، ۹/۱۱/۱۳۷۲.
- ↑ بیانات در دیدار با جمعی از مسئولان و خانوادههای معظم شهدا، در سالروز ولادت امام زمان (ع)، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۱۶۶-۱۶۹، ۱۷۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۶، باب ۴۱، حدیث ۱۶۲ و ج ۳۸، ص ۱۲۶، باب ۶۱، حدیث ۷۶.
- ↑ در دیدار با مسئولان و خانواده شهدا، ۲۲/ ۱۲/ ۱۳۶۸.
- ↑ دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹.
- ↑ در اجتماع مردم قم به مناسبت میلاد حضرت مهدی (ع)، ۳۰/ ۱۱/ ۱۳۷۰.
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی؛ آفتاب در سایه، ص۱۵-۱۷.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۵۲، ح ۹۴۲.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۴، ح ۹۳۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۶، ص ۱۹ (پژوهشی در باره مهمترین وظیفه پیروان اهل بیت (ع) در عصر غیبت).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۸، ح ۹ و نعمانی، الغيبة، ص ۱۶۶، ح ۶
- ↑ " لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَقُومَ الْقَائِمُ الْحَقُ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي "؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۵۹؛ر.ک: اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة(ع)، ج ۲، ص ۴۵۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص ۱۹۵-۱۹۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۱۰-۲۱۳.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۰ و نیز کنزالفوائد، ج ۱، ص ۳۳۰ با این تفاوت که در کنزالفوائد به جای "و لم یشتق"، "و لم یستبق؛ سبقت و سرعت نگیرد" آمده است.
- ↑ پناهیان؛ علی رضا، انتظار عامیانه عالمانه عارفانه، ص ۱۰۶.
- ↑ « إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ».
- ↑ انتظار آمیخته با جان و روح آدمی.
- ↑ زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۲۹۳.
- ↑ دیرباز، عسکر، روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر، ص۱۱۶.
- ↑ عرفان، امیر محسن و فلاح علیآباد، محمد علی، تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت، ص۱۵-۱۶.
- ↑ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص۱۰۴.
- ↑ «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ و نیز ر.ک: سوره جاثیه، آیه ۱۹.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.
- ↑ همان، ص ۱۲۴، ح ۱.
- ↑ همان، ص ۱۲۷، ح ۱۶.
- ↑ همان، صص ۱۲۵ و ۱۲۶، ح ۶.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.
- ↑ «بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاریهای آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی ناروا را حرام کرده است» سوره اعراف، آیه ۳۳.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۱۰.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۴.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، صص ۴۷۵ - ۴۸۷.
- ↑ «ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید، آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.
- ↑ «ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱.
- ↑ «ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون میآیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیدهاند» سوره ممتحنه، آیه ۱.
- ↑ ر.ک: الکافی، ج ۲، صص ۱۲۴ - ۱۲۷؛ بحارالأنوار، ج ۶۶، صص ۲۳۶ - ۲۵۳.
- ↑ محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵-۹۴.
- ↑ کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱ ؛ انسان موجود منتظر.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۵، ۸۶.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۹–۳۱۱.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۴.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص30-34.
- ↑ «انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ»؛مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۹۴.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه.
- ↑ کاردان، فرزانه، نقش سبک زندگی در زمینهسازی ظهور.