ویژگی‌های امام علی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (ع)، گنجینه ارزش‌ها و جانش سرشار از ستودنی‌ها و نیکویی‌ها، و زندگی‌اش مظهر بزرگی‌هاست و آنچه در این بخش آورده‌ایم، تنها گوشه‌ای از ویژگی‌های آن امام (ع) است. ویژگی‌های والا و شکوهمند او چون دانش، عصمت و نظایر آن، در ذیل عنوان‌های خاص خودش آمده است. با این حال، آنچه در این جا و دیگر جاها آورده‌ایم، همه آنچه ممکن است در مورد آن پیشوای بی‌همتا گفته شود، نیست؛ چون دریای عظمت شخصیت والای او گسترده‌تر و ژرف‌تر از آن است که به توصیف آید یا قلم، توان بیان آن را داشته باشد و یا اندیشه به ژرفای آن دست یابد. او کسی است که می‌فرمود: «"ینحَدِرُ عَنی السیلُ، ولا یرقی‌ إلَی الطیرُ"»[۱]. علت دیگر، آن است که تاریخ، همه فضایل و بزرگی‌های او را برای نسل‌های بعد، نقل نکرده است، و چه بسیار کسانی که تلاش می‌کردند تا او را از خاطره تاریخ، محو کنند. با این حال، آنچه از آن حضرتْ آشکار شده است، علی رغم همه تلاش‌های ستمگرانِ جفاپیشه برای محو جلوه‌های صفات آن حضرت، دیده‌ها را خیره و خِردها را متحیر ساخته است.

سخن خلیل بن احمد فراهیدی درباره امام (ع) چه زیبا و رساست که می‌گوید: چه گویم درباره مردی که دوستانش از بیم و دشمنانش از کینه، فضایل او را پوشیده داشتند و در بین این دو سرپوش‌گذاری، آن قدر فضایل او بسیار است که شرق و غرب را فرا گرفته است؟![۲].

در این جا اندکی از بسیار متون دینی را که از طریق شیعه و اهل سنت (هر دو) روایت شده، ذکر می‌کنیم؛ چرا که ما را توان احاطه بر ویژگی‌های شخصیتی کسی چون علی (ع) نیست؛ یگانه‌ای که در ایمان، دانش، اخلاق، جوان‌مردی، شجاعت و رحمت، هم‌تراز ندارد؛ بلکه نمی‌توان انسانی چون او یافت که در وجودش ویژگی‌های متضادی- که معمولًا در یک شخص، جمع نمی‌شوند- گِرد آمده باشد. در میدان رزم، هرگاه بر دشمنی می‌نگریست و بر او بانگ می‌زد، بدنش می‌لرزید و جان بر لبش می‌رسید، و هیچ یک از همگنانش به پایگاه او نمی‌رسیدند، و آن گاه که به اشک حلقه زده بر چشم یتیم می‌نگریست و یا به کسی که پشتش از رنج روزگار، خم شده است، نگاه می‌کرد، دلش به لرزه می‌افتاد و اشکش جاری می‌شد... و به این سبب به "گردآورنده اضداد" شناخته شده است. او در سرتاسر تاریخ و در همه زمینه‌ها بی‌نظیر است. او معجزه بزرگ اسلام و پیامبر خداست، و چرا چنین نباشد، در حالی که نبوتْ وی را زیر بال گرفته و رسالت، او را در دامان آن بزرگْ پیامبر افکنده بود و او فانی در جمالِ حق بود. با همه اینها آن حضرت، خود را در برابر پیامبر (ص) چگونه می‌دید؟ این را در پاسخ مولا (ع) به یکی از افرادی که از دانش بسیار و شناخت ژرف او در شگفت شده بود و پنداشت که وی پیامبر است، می‌توان یافت، که گفت: «"أنَا عَبدٌ مِن عَبیدِ مُحَمدٍ"»[۳].

او از آغاز زندگی‌اش همراه و یاور پیامبر خدا بود. تصویر آن حضرت از این همراهی و دوستی‌اش، در خطبه معروف به "قاصعه"، چه قدر دلنشین است![۴] دل علی (ع)، آبشخور وحی صاف و زلال، و روحش عطرآگین از تعالیم ربانی است و همه اینها در میدان جنگ و سیاست، درخشش می‌گرفت. زندگی علی (ع)، آمیزه‌ای شگفت از علم و عمل و زهد و تلاش بود. او شیر جنگ و مبارزه بود و روح بزرگش در دل شب، آویخته بر ملکوت اعلی![۵].

ویژگی‌های امام علی(ع)

در روایتی از جابر بن عبدالله انصاری، ویژگی‌های امیر مؤمنان(ع) از زبان رسول خدا(ص) بیان شده است که هر یک از آنها برای اثبات اینکه امامت و ولایت امام علی(ع) جزء «ما جاء به النبی(ص)» است، کفایت می‌کند. جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید که شنیدم رسول خدا(ص) می‌فرمود: به راستی در علی(ع) چند خصلت است که اگر یکی از آنها در همه مردم بود، در فضل آنها بس بود. این خصلت‌ها از این قرارند: گفتار پیامبر(ص) «هر که من مولای اویم علی مولای او است»، «علی نسبت به من چون هارون است نسبت به موسی»، «علی از من است و من از او»، «علی نسبت به من چون خود من است؛ طاعتش طاعت من و نافرمانی‌اش نافرمانی من است»، «جنگ با علی جنگ با خداست و سازش با علی سازش با خداست»، «دوستدار علی دوستدار خداست و دشمن او دشمن خدا»، «علی حجت خدا و خلیفه او بر بندگانش است»، «دوستی علی ایمان است و بغض او کفر است»، «حزب علی حزب خداست و حزب دشمنانش حزب شیطان»، «علی با حق است و حق با اوست؛ از هم جدا نشوند تا سر حوض بر من در آیند»، «علی قسیم بهشت و دوزخ است»، «هر که از علی جدا شود از من جدا شده و هر که از من جدا شود، از خدای عزوجل جداست» و «شیعیان علی همان رستگاران روز قیامت‌اند»[۶].

برخی سند این روایت را صحیح دانسته‌اند[۷]. تمام خصلت‌ها و ویژگی‌های مذکور در روایت، از طریق عامه به صورت مستند و مستفیض نقل شده و قابل اثبات است[۸]. علاوه بر روایات فوق، صاحب غایة المرام بیش از دویست روایت از شیعه و سنی درباره تصریح پیامبر(ص) به خلافت و وصایت و امامت ائمه اطهار(ع) گرد آورده است[۹]. با توجه به کثرت روایات و تواتر برخی (حدیث غدیر) و صحت بسیاری از آنها تردیدی باقی نمی‌ماند که امامت و خلافت ائمه دوازده‌گانه قطعاً جزء «مَا جَاءَ بِهِ النَّبِيّ(ص)» و در واقع جزء مهم‌ترین و اساسی‌ترین آنهاست. بر این اساس ایمان به آن لازم و ضروری است. پس از آنکه ضرورت ایمان به امامت ائمه اطهار(ع) اثبات شد، در این مسئله اختلاف است که در ایمان به ائمه(ع)، تصدیق امامت آنها و وجوب اطاعت و انقیاد نسبت به آنها کفایت می‌کند یا اینکه علاوه بر آن باید امور دیگری مانند ویژگی‌های ائمه(ع)، همچون عصمت، منصوص بودن امامت، علم و... را هم تصدیق کرد[۱۰].

به نظر می‌رسد در این مورد باید قائل به تفصیل شد. آن دسته از صفات ائمه(ع) مانند عصمت و منصوص بودن که به حد ضرورت رسیده و جزء ضروریات مکتب شیعه امامیه شده است، انکار آنها مستلزم انکار امامت ائمه(ع) است و آدمی را از تشیع بیرون می‌برد؛ چنان‌که انکار ضروری دین اسلام متضمن تکذیب رسول خدا(ص) است و آدمی را از اسلام بیرون می‌برد. اما آن دسته از صفاتی که به حد ضرورت نرسیده و انکار آنها مستلزم انکار امامت نیست، مانند محدث بودن و سخن گفتن ایشان با ملائکه، تصدیق این موارد لازم نیست[۱۱].[۱۲]

جستارهای وابسته

  1. آخرین خطبه امام علی
  2. شهادت آرزوی امام علی
  3. پدر امام علی
  4. از ذو قار تا بصره‌
  5. ازدواج امام علی
  6. امارت امام علی در حدیث
  7. امامت امام علی در حدیث
  8. انواع دانش‌های امام علی
  9. انگیزه‌های دشمنی با امام علی
  10. ایثار امام علی در شب هجرت
  11. بازگشت خورشید برای امام علی
  12. اقدامات امام علی در جنگ بدر
  13. بیعت با امام علی
  14. اقدامات امام علی در جنگ تبوک
  15. ترور امام علی
  16. توطئه برای ترور امام علی
  17. جایگاه علمی امام علی
  18. اقدامات امام علی در جنگ احد
  19. اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
  20. اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
  21. اقدامات امام علی در جنگ حنین
  22. خبر دادن پیامبر از شهادت علی
  23. خلافت امام علی در حدیث
  24. اقدامات امام علی در جنگ خندق
  25. اقدامات امام علی در جنگ خیبر
  26. داوری‌های امام علی
  27. دشمنان امام علی
  28. دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
  29. دلایل تنهایی امام علی
  30. حب امام علی
  31. رویارویی امام علی با ناکثین
  32. زیان‌های دشمنی با امام علی
  33. سیاست‌های اجتماعی امام علی
  34. سیاست‌های اداری امام علی
  35. سیاست‌های اقتصادی امام علی
  36. سیاست‌های امنیتی امام علی
  37. سیاست‌های جنگی امام علی
  38. سیاست‌های حکومتی امام علی
  39. سیاست‌های فرهنگی امام علی
  40. سیاست‌های قضایی امام علی
  41. سیمای امام علی
  42. شکست بت‌ها توسط امام علی
  43. شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
  44. عصمت امام علی در حدیث
  45. علم امام علی در حدیث
  46. امام علی از زبان اهل بیت
  47. امام علی از زبان دشمنانش
  48. امام علی از زبان قرآن
  49. امام علی از زبان همسران پیامبر
  50. امام علی از زبان پیامبر
  51. امام علی از زبان یارانش
  52. امام علی از زبان یاران پیامبر
  53. امام علی از زبان خودش
  54. غلو در دوست داشتن امام علی
  55. اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
  56. فرزندان امام علی
  57. لقب‌های امام علی
  58. مأموریت امام علی
  59. محبوبیت امام علی
  60. محدودیت‌های امام علی در انتخاب کارگزاران
  61. هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
  62. نافرمانی سپاه امام علی
  63. نام‌های امام علی
  64. نسب امام علی
  65. نیرنگ‌های دشمنان امام علی
  66. هدایت امام علی در حدیث
  67. وراثت امام علی در حدیث
  68. وصایت امام علی در حدیث
  69. ولادت امام علی
  70. ولایت امام علی در حدیث
  71. ویژگی‌های اخلاقی امام علی
  72. ویژگی‌های اعتقادی امام علی
  73. ویژگی‌های امام علی
  74. ویژگی‌های جنگی امام علی
  75. ویژگی‌های دشمنان امام علی
  76. ویژگی‌های دوستداران امام علی
  77. ویژگی‌های سیاسی امام علی
  78. ویژگی‌های عملی امام علی
  79. پذیرفته شدن دعاهای امام علی
  80. پرورش امام علی
  81. پس از شهادت امام علی
  82. پیشگویی امام علی
  83. کارگزاران امام علی
  84. کنیه‌های امام علی
  85. کین‌ورزی به امام علی
  86. یاران امام علی
  87. یاری خواستن امام علی از کوفیان‌
  88. یوم‌الدار

منابع

پانویس

  1. فضیلت، چون سیل از کوهسار وجودم سرازیر است و هیچ تیزپروازی به بلندای من نمی‌رسد». نهج البلاغة، خطبه ۳.
  2. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۴۰۳ ش ۳۷۶۹.
  3. «من بنده‌ای از بندگان محمد هستم». التوحید، ص ۱۷۴، ح ۳.
  4. ر. ک: دانش‌نامه امیرالمؤمنین (ع)، ج ۹ (بخش دهم/ فصل یکم/ سخنی درباره زمان اسلام آوردن امام).
  5. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۶۸۱.
  6. «عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ أَنَّهُ قَالَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ إِنَّ فِي عَلِيٍّ خِصَالًا لَوْ كَانَتْ وَاحِدَةٌ مِنْهَا فِي جَمِيعِ النَّاسِ لَاكْتَفَوْا بِهَا فَضْلًا قَوْلُهُ(ص) مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَ قَوْلُهُ(ص) عَلِيٌّ مِنِّي كَهَارُونَ مِنْ مُوسَى وَ قَوْلُهُ(ص) عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ قَوْلُهُ(ص) عَلِيٌّ مِنِّي كَنَفْسِي طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ مَعْصِيَتُهُ مَعْصِيَتِي وَ قَوْلُهُ(ص) حَرْبُ عَلِيٍّ حَرْبُ اللَّهِ وَ سِلْمُ عَلِيٍّ سِلْمُ اللَّهِ وَ قَوْلُهُ(ص) وَلِيُّ عَلِيٍّ وَلِيُّ اللَّهِ وَ عَدُوُّ عَلِيٍّ عَدُوُّ اللَّهِ وَ قَوْلُهُ(ص) عَلِيٌّ حُجَّةُ اللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ قَوْلُهُ(ص) حُبُّ عَلِيٍّ إِيمَانٌ وَ بُغْضُهُ كُفْرٌ وَ قَوْلُهُ(ص) حِزْبُ عَلِيٍّ حِزْبُ اللَّهِ وَ حِزْبُ أَعْدَائِهِ حِزْبُ الشَّيْطَانِ وَ قَوْلُهُ(ص) عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُ لَا يَفْتَرِقَانِ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ وَ قَوْلُهُ(ص) عَلِيٌّ قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ قَوْلُهُ صمَنْ فَارَقَ عَلِيّاً فَقَدْ فَارَقَنِي وَ مَنْ فَارَقَنِي فَقَدْ فَارَقَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَوْلُهُ(ص) شِيعَةُ عَلِيٍّ هُمُ الْفَائِزُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (شیخ صدوق، الأمالی، ص۸۹؛ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۹۶؛ عماد الدین طبری آملی، بشارة المصطفی، ج۲، ص۱۹ و ۲۰؛ شعیری، جامع الأخبار، ص۱۲ و ۱۳؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۸، ص۹۵ و ج۴۰، ص۲۵؛ قندوزی، ینابیع المودة، ج۱، ص۱۷۲).
  7. جامع الأخبار، ص۱۲.
  8. ر.ک: فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة (این کتاب توسط ساعدی خراسانی ترجمه نیز شده است).
  9. بحرانی، غایة المرام، ج۱، ص۱۱۸ - ۲۶۶ و ج۲، ص۱۴۴ - ۲۸۶؛ همچنین می‌توان به حدیث معتبر و متواتر منزلت استناد کرد (ر.ک: علامه حلی، کشف المراد، ص۱۹۲؛ میر حامد حسین، عبقات الأنوار، ج۱۱، ص۶۲-۶۵). «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي‌»؛ «تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی الا اینکه پس از من پیامبری نیست» (ر.ک: کلینی، کافی، ج۱۵، ص۲۶۲؛ خزاز رازی، کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰؛ ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی‌طالب(ع)، ص۴۴ – ۵۵. برای آگاهی تفصیلی از سند و دلالت این روایت ر.ک: عبقات الأنوار، ج۱۱). امیر مؤمنان علی(ع) به منزله رسول خدا(ص) در غیر از مقام نبوت قرار داده شده است. (میلانی، اثبات الولایة العامة، ص۳۱۵؛ مناقب علی بن ابی‌طالب(ع)، ص۲۱۸) از این رو تمام مقامات و فضائل پیامبر(ص)، غیر از مقام نبوت، برای امامت نیز ثابت است (ر.ک: مظفر، دلائل الصدق، ج۶، ص۸۳ – ۸۸؛ کشف المراد، ص۱۹۲). پس امامت و ولایت ائمه(ع) قطعاً جزء اساسی «ما جاء به النبی(ص)» است و لذا ایمان به آن ضروری است. همچنین برای اثبات مطلب مورد نظر:رک کلینی، کافی، ج۲، ص۱۸-۲۴. علامه مجلسی سند روایات دوم، ششم، نهم و چهاردهم را صحیح دانسته است. (مجلسی، مرآة العقول، ج۷، ص۱۰۱ - ۱۱۷) برخی از این روایات به طور مستقیم دلالت دارند که اعتقاد به امامت و ولایت ائمه(ع) جزء ایمان و اسلام است.
  10. شهید ثانی حقائق الإیمان، ص۱۵۰ و ۱۵۱.
  11. مجلسی، حق الیقین، ص۵۴۵؛ شبّر، حق الیقین، ص۵۶۵.
  12. باذلی، رضا، مقاله «ضرورت ایمان به ائمه»، موسوعه رد شبهات ج۱۶ ص ۷۰.