آثار و برکات حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
آثار و برکات حکومت امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
![]() | |
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر پس از ظهور / حکومت جهانی امام مهدی / آثار و برکات حکومت امام مهدی |
مدخل اصلی | برکت در عصر ظهور |
آثار و برکات حکومت امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست

آیتالله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «امام مهدی موجود موعود» در اینباره گفته است:
- «احیای صراط نعمت داده شدگان: در سوره مبارکه حمد دعایی هست و ما هر روز چند بار از خدای سبحان میخواهیم که ﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ﴾[۱]. صراط مستقیم، همان راهی است که پویندگان آن نعمت دادهشدگاناند و ما نیز از خدای والا خواستار طی همین راه هستیم. سوره مبارکه نساء بارزترین مصادیق نعمت دادهشدگان را چنین معرفی میکند: ﴿وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا﴾[۲]. هنگامی که مشخص شد که نعمت داده شدگان کیاناند، حقیقت صراط مستقیم نیز شناخته خواهد شد. پیمودن طریق نعمت دادهشدگان لوازمی دارد که برای پیوستن به صف آنها میباید آن لوازم نیز تحصیل شود که "پشتیبان مجرمان نبودن" یکی از آنهاست. پوینده مسیر نعمت دادهشدگان میداند که به پاسداشت نعمتهای الهی نباید پشتوانه یا پشتیبان مجرمان باشد، آنگونه که کلیم الهی موسی (ع) که خود از نعمتدادهشدگان بود، به خدای سبحان عرض میکند: ﴿رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ﴾[۳]. آنگاه که وجود مبارک ولی عصر (ع) ظهور کنند، تمام این راهها احیا میشود و در پرتو این نعمت بزرگ، پویندگان این طریق از اینکه به هر شکلی پشتیبان و پشتوانه مجرمان باشند در امان خواهند بود، چرا که بر اثر این نعمت با تمام توان خود در جهت احیای حق و اماته باطل قیام میکنند. چنین کسانی به هیچگونه پشتیبان مجرمان نخواهند بود، زیرا پشتیبانی از مجرمان تنها بدان معنی نیست که در صف آنها حضور یافته و آنان را پشتیبانی کنند، بلکه سکوت و بیطرفی در جایی که نتیجهای جز انکار یا تضعیف حق و قوت یافتن باطل ندارد، خود از مصادیق پشتیبانی از مجرمان است، همانطور که برخی محدثان از وجود گرامی حضرت خاتمالانبیاء (ص) نقل کردهاند: «الساكِتُ عَنِ الْحَقِّ شَيْطَانٍ أَخْرَسَ »[۴]؛ آنکه رواج باطل را در جامعهای مشاهده کند و بتواند با بیان یا با قلم، حق را اظهار کند ولی نکند، شیطانی دهان بسته است که سخن نمیگوید.
- ظهور، نقطه عطف تاریخ:بیشک، ظهور حضرت ولی عصر (ع) نه تنها آغاز دوران درخشان تاریخ بلکه نقطه عطف تاریخ بشر است، همانگونه که وجود مبارک امیر مؤمنان علی (ع) ظهور آن حضرت را چنانچه قبلاً بیان شد با چنین ویژگیای معرفی میکند:«يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ»[۵]. شاید اصطلاح "نقطه عطف" که امروزه بسیار به کار میرود، برگرفته از همین بیان نورانی باشد. اگر مسیر حرکت جوامع انسانی همچون خطی باشد که در مسیر خود ناگزیر رو به سویی دارد و به سمت غایت و مطلوبی در حرکت است و حوادث اساسی در تاریخ زندگی بشر را هم که هر از گاهی به وقوع میپیوندد، بسان نقاطی برجسته بر روی آن در نظر گیریم، خواهیم دید که برخی حوادث (صرف نظر از بار ارزشی آنها) مسیر حرکت جامعه بشریت را تغییر داده و قافله انسانی را به سمت و سویی دیگر جهت بخشیدهاند؛ گوئیا این خط را به سَمت قبلهای که خاص آنهاست خم کرده و از مسیر قبلی برگرداندهاند. اینگونه حوادث مهم و اثرگذار را "نقطه عطف" مینامند. هر نقطه عطفی، جهتی و گسترهای خاص خود دارد. گاهی جهت و عطفِ این نقاط، بازگرداندن مسیر جامعه انسانی از "عدل" به "ظلم" و "علم" به "جهل" است. چنین نقطه عطفی، جز به سقوط جامعه بشر نمیانجامد. کسانی که چنین نقاط عطفی در جوامع ایجاد میکنند، یا اساساً وحی را انکار میکنند و به کناری مینهند؛ یا آن را بر اندیشه خام خود عطف کرده و "باوری بیبنیان" را به نام دین به جامعه ارائه میدهند و مصداق کسانی میشوند که ﴿يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ﴾[۶]. اینان، هدایت را بر هوس و کلام خدای سبحان را بررأی خود عطف میکنند و از آنجا که معطوف همواره تابع معطوف علیه و فرع بر اوست، رأی خویش را اصل پنداشته و کلام الهی را بر محور زعم خویش تأویل میکنند. در برابر این گروه، انبیای الهی و امامان معصوم و برخی از شاگردان آنان نیز تأثیراتی عمیق و حیاتبخش در تاریخ بشر داشته و جریان حرکت جوامع انسانی را از انحطاط و تیرگی به سوی نور و رستگاری معطوف کردهاند. این نقاط درخشان تاریخ، گرچه در سمت و سو بخشیدن به جوامع انسانی به سوی قبلهای واحد همداستان بودهاند، دامنه تأثیرشان در گوشهای از زمین و زاویهای از زمان متفاوت بوده است. ظهور وجود مبارک امام عصر (ع) همان نقطه عطفِ جهانشمولی است که جریان جامعه بشر را در گسترهای به وسعت تمامی زمین و تمامیت زمان خود، به سوی هدایت و تعالی معطوف میدارد. از آنجا که دو جنبه علم و عمل یا اندیشه و انگیزه، تأمینکننده تمام فراز و فرودهای جوامع انسانی است، وجود مبارک امام عصر (ع) در هر دو جنبه تأثیری شگرف مینهد و نقطه عطفی نهایی میآفریند: در بُعد اندیشه و علم، آن حضرت با اثاره عقول بشر، حس و خیال و وهم را تحت فرمانروایی عقل و عقل را نیز به خدمت وحی درمیآورد و به نور کلام الهی هدایت میکند؛ بدینسان تمامی مجاری ادراکی جامعه را به حق معطوف میکند و به تعالی میرساند. در بعد انگیزه یا عمل نیز گرایشها و گریزها، جذبها و دفعها، شهوتها و غضبها را تحت اراده و اداره عقل عملی میبرد و آنگاه عقل عملی را به رهبری وحی تکمیل و تتمیم میسازد و بدینسان هر کجراههای را بر راه مستقیم نور و هدایت منعطف میکند و بدینگونه جهانیترین نقطه عطف عالم بشر را شکل میدهد؛ نقطه عطفی که هوای نفس را بر هدایت و آرای بشر را بر محور وحی برمیگرداند و سعادت جامعه بشر را تأمین میکند.
- ظهور، روز ثمر دادن جامعه بشر: جامعه بشر در مسیر تکامل و رشد خود هر روز به موفقیتی تازه دست مییابد؛ اما این پیشرفتها یا در حوزه انسانیت انسان نیست مانند رشد صنعتی؛ یا تنها یک جنبه از انسان را متکامل میسازد، حال آنکه درخت جامعه بشر آنگاه به بار خواهد نشست که هم در بُعد اندیشه، رأی صائبی داشته باشد و هم در حوزه انگیزه، بر محور حق و عدالت عمل کند و چنین کمالی که حقیقت حیات انسانی را تأمین میکند، جز در پرتو خورشید وحی و نبوت و شعاع درخشان ولایت و امامت به دست نخواهد آمد. همانطور که زمین با نور خورشید از تیرگی و تاریکی رهایی مییابد و حیاتش مرهون آن است، زمینه قلوب انسانها نیز نیازمند بارقهای الهی است، تا جهل و تیرگی را از آن بزداید و دلها را به نور هدایت روشن سازد و ظلم و تباهی در سرحد عدم قرار گیرد و پرچم عدل و احسان در اوج به اهتزاز درآید و پندارهای باطل به اشراق اندیشههای برآمده از خورشید هدایت الهی مضمحل گردند. چنین میوه شیرینی، محصول ظهور ولی الله اعظم (ع) است که آفات اندیشه و انگیزه را از جامعه بشر دور ساخته و گنجهای پنهان عقل را اثاره میکند و زمینههای مرده را زنده میگرداند. با ظهورش هر آتشی که جنگافروزان ضد بشر برمیافروزند خاموش میشود: ﴿كُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ﴾[۷] و تبلور فروغ الهی از گزند زبان دردزای بدخواهان مصون میگردد: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾[۸] و نور الهی زمینه حیات آدمیان را روشن خواهد کرد: ﴿وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا﴾[۹].
- ظهور، جلوه منت الهی: منت، چنانچه گذشت همان نعمت سنگین الهی است که خدای سبحان به بندگان خاص خود ارزانی میدارد؛ نعمتی بس سنگین که جز خاصان درگاه حق دیگران توان حمل آن را ندارند؛ نعمتی نه مانند سایر نعمتها، چرا که سایر نعمتها گرچه به وسعت آسمان و پهنای زمین باشند، ناپایدارند زیرا روزی بساطشان در هم خواهد پیچید و شیء ناپایدار درخور تکریم الهی نیست، تا از آن به "منت" یاد کند. آفتاب با همه تابشش روزی فرسوده خواهد شد و قانون ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ﴾[۱۰] براو حکومت خواهد کرد؛ ماه با تمام جلوهاش روزی محکومِ ﴿وَخَسَفَ الْقَمَرُ﴾[۱۱] خواهد شد؛ آنچه روزی روشن است و روزی تاریک میشود، شایسته آن نیست که "منت" نام گیرد؛ "منت" آن نعمتی است که افول نمیپذیرد و محکوم زوال نیست و هیچ کسوف و خسوفی را برنمیتابد و هیچ عاملی توان فسرده کردن سراج منیرش را ندارد. خدای سبحان نبوت نبی اعظم (ص) را چنین نعمتی میخواند و آن را منتی بر مسلمانان میشمارد: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ﴾[۱۲]. نبوت و رسالت آن وجود مبارک، چراغ روشنی است که هیچ کس را یارای خاموش کردنش نیست، همانگونه که زینب کبرا (س) در شام به دستگاه فاسد اموی خطاب کرد: «" لَا تَمْحُو ذَكَرْنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا"»[۱۳]؛ هر کار که از شما برمیآید انجام دهید، ممکن نیست بتوانید نور نبوت، رسالت و وحی را خاموش سازید چون نور ایزدفروز دین، نه تنها خاموش شدنی نیست، در نهایت، هر نوری را مقهور نور خویش خواهد کرد: ﴿وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾[۱۴]. امامت نیز که جز فروغ مستمر نبوت نیست از منتهای الهی بر بندگان است و ظهور تام چنین نعمت عظیمی، هنگامی است که خورشید جمال مهدی موجود موعود از پس ابر غیبت به در میآید و عالم را روشنی میبخشد: ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۱۵]»[۱۶].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد بنیهاشمی، در کتاب «انتظار فرج» در اینباره گفته است:
در توضیح همین مطلب امام صادق (ع) به مفضل فرمودند: «"فَوَ اللَّهِ يا مُفَضَّلُ لَيُرفَعُ عَنِ المِلَلِ وَ الاَديانِ الاختِلافُ وَ يَكونُ الدّينُ كُلُّهُ واحِداً، كَما قالَ جَلَّ ذِكرُهُ: ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ﴾[۲۵]"»[۲۶]. با ظهور امام عصر (ع) همه اختلافها و سوء برداشتها و کج فهمیها و انحرافات دینی و اخلاقی از بین میرود و انسانها در روی کره زمین به وحدت کلمه و عقیده بر محور حق و دین صحیح نائل میشوند و به این وسیله راه بندگی صحیح خدا برای همه خلایق هموار میگردد.
آن قدر عقلها کامل میشود که مؤمنان دیگر برای امور مادی و دنیوی ارزشی قائل نمیشوند و به خاطر پول و مقام با یکدیگر به نزاع و اختلاف بر نمیخیزند و کینهها از دلهای ایشان رخت بر میبندد و رأفت و گذشت بین آنها حاکم میشود. امیر مؤمنان (ع) در این خصوص فرمودهاند: «"لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا... لَذَهَبَتِ الشَّحْناءُ مِنْ قُلوبِ الْعِبادِ"»[۲۸]. در فرمایش دیگری امام باقر (ع) آن زمان را چنن توصیف میکنند: «" اذا ظَهَرَ الْقَائِمِ . . . یجیء أَصْحَابِ الزکاة بزکاتهم الی المحاویج مِنْ شیعته فَلَا یقبلونها فیصرونها وَ یذورون فی دُورِهِمْ فیخرجون الیهم فیقولون : لَا حَاجَةَ لَنَا فی دراهمکم"»[۲۹]. آن گاه که حرص پول و مقام و دنیا از انسان رخت بربندد و هر کس فقط به اندازه مایحتاج خود از امکانات مادی بهره ببرد و به همان قناعت ورزد، راه برای ایمان کامل بندگان هموار میگردد. فرد عاقلی خدمت امام صادق (ع) عرض میکند: میترسیم که مؤمن نباشیم. حضرت میفرمایند: چطور چنین میگویید: عرض میکند: برای این که ما در میان مؤمنان، کسی را سراغ نداریم که ارزش برادر ایمانیاش نزد او از پول بیشتر باشد و همواره در میان ما (مؤمنان معتقد به ولایت امیر المؤمنین (ع)) پول مهمتر و عزیزتر از برادر دینیمان است، حضرت در پاسخ میفرمایند: «" کلا ، انکم مُؤْمِنُونَ ، ولکن لَا تکملون ایمانکم حتی یخرج قَائِمُنَا ، فَعِنْدَهَا یجمع اللَّهِ احلامکم فتکونون مؤمنین کاملین"»[۳۰]. چنین نیست، شماها مؤمن هستید، ولی ایمانتان را به کمال نمیرسانید تا وقتی که قائم ما ظهور فرماید. در آن هنگام خداوند خردهای شما را جمع میکند، پس به ایمان کامل میرسید.
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «همراه با مهدی از مکه تا قدس» در اینباره گفته است:
«تمام کرۀ خاکی بلکه تمام اهل آسمان برای روزی لحظهشماری میکنند که امید بشریت و منجی مستضعفان و در هم کوبندۀ قدرت مستکبران یعنی خلیفه خدا روی زمین، حجت بن الحسن العسکری (ع) از پس پرده غیب بیرون آمده و حکومت زیباییها را پایهگذاری کند.
پیامبر (ص) و امامان (ع) از زیباییهای آن دوران طلایی سخن فراوان گفتهاند که برخی از آن سخنان گهربارشان را با هم از نظر میگذرانیم. پیامبر (ص) دربارهاش فرمود: "يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ"[۳۳]؛ ساکنان آسمان و زمین از حضور او (حضرت مهدی (ع)) راضی و خشنود خواهند بود. آسمان هر چه باران و برکات دارد فرو فرستد و زمین آن چه را درون خود دارد، بیرون ریزد و مردگان نیز آرزوی زنده شدن را خواهند داشت[۳۴]. و چه زیبا است وقتی که ببینند در زمان حضور امام مهدی (ع) صحرای بین مکه و مدینه را درختان و نخل خرما پوشانده است[۳۵]. علوم و دانش بشری هر قدر هم پیشرفت کند، در برابر پیشرفت آن زمان بسیار ناچیز و ابتدایی خواهد بود؛ چرا که تمام علوم به بشر ارزانی میشود. امام صادق (ع) فرمود: علم و دانش بیست و هفت حرف است و هر چه را که پیامبران آوردهاند در دو حرف خلاصه شده است اما وقتی که قائم ما ظهور میکند بیست و پنج حرف دیگر را در بین مردم پخش خواهد کرد و آن دو حرف پیشین را نیز ضمیمه میکند تا بیست و هفت حرف کامل گردد[۳۶]. به فرموده امام محمد باقر (ع) امام مهدی (ع) که قیام میکند: دست مبارکش را بر سر بندگان میکشد تا عقل آنان کامل شده و اخلاقشان را به سر حد کمال رساند[۳۷]. همچنین فرمود: "إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّى لَا يَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ بَرِيدٌ- يُكَلِّمُهُمْ فَيَسْمَعُونَ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ"[۳۸]؛ هنگامی که قائم ما قیام میکند، خداوند آنچنان قلب و گوش شیعیان ما را شنوا و بینا کند که بین حضرت و پیروانش هیچ حجاب و پردهای نخواهد بود. ایشان با پیروان خود سخن میگوید و آنها هم سخنش را میشنوند و هم او را میبینند در حالی که حضرت در جایگاه خویش میباشد. و درباره مؤمنان نیز گفتهاند که: "إِنَّ الْمُؤْمِنَ فِي زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ لَيَرَى أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ وَ كَذَا الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ يَرَى أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَشْرِقِ"[۳۹]؛ مؤمن در زمان حضرت قائم اگر در مشرق زمین باشد برادر خود را که در مغرب زمین است میبیند و همچنین آن مؤمنی که در مشرق زمین است برادرش را که در مغرب زمین است از دور خواهد دید. امام زین العابدین (ع) میفرماید: هنگامی که حضرت قائم قیام کند: "أذهب الله عن کل مؤمن العاهة ورد الیه قوته "[۴۰]؛ خداوند هرگونه بیماری را از مؤمن دور گردانده و نیروی بدنیاش را به او برمیگرداند. و در حدیث دیگری امام فرمود:... و قلبهایشان را همانند پارههای آهن میگرداند و توان و قدرت مرد را به اندازه نیروی چهل مرد میگرداند[۴۱]. و چه زیباست آن روزی که اگر نیازمندی پیدا شود، برای برطرف کردن نیاز خود دست در جیب برادر ایمانی خود برده و با برداشتن مبلغی، نیاز مالی خود را رفع کند بدون آن که برادر دینیاش او را از این کار زیبا و خداپسندانه باز داشته یا نکوهش نماید. برید عجلی گوید: به حضرت امام محمد باقر (ع) گفتند که شمار یاران ما در کوفه بسیار است که اگر دستورشان دهی اطاعت و پیروی کنند. امام فرمود: آیا یکی از آنها در صورت نیاز دست به کیسۀ برادرش میبَرَد که رفع نیاز خویش کند؟ عرض کردند: نه. امام فرمود: پس آنها به خون خویشتن بخیلترند. سپس فرمود: اکنون مردم در حال آتش بس هستند، قانون ازدواج و توارث را بین آنها اجرا و حدود الهی را جاری میکنیم، امانتهایشان را بر میگردانیم تا زمانی که حضرت قائم (ع) قیام کند که در آن روز رفاقت و دوستیِ خالصانه جای همه اینها را میگیرد. در آن زمان فرد نیازمند به سوی کیسۀ برادر خویش میرود و مقدار نیاز خود را بر میدارد بدون آن که از این کار، بازداشته شود[۴۲]. خلاصه و در یک کلام باید گفت که اسلام تولدی تازه پیدا خواهد کرد و آن چه که رسول خدا انجام داد، امام نیز انجام میدهد. عبدالله بن عطا گوید: از امام صادق (ع) از سیره امام مهدی (ع) پرسیدم، حضرت در پاسخ فرمود: همان را انجام میدهد که پیامبر خدا (ص) انجام داد؛ یعنی آن چه را که پیش از ظهور بوده است ویران میکند همانگونه که رسول خدا (ص) آثار جاهلیت را ویران ساخت و اسلام را از نو بنیان نهاد[۴۳].
وقتی که رومیان از دور آنها را در چنین حالتی میبینند که روی آب راه میروند، به یکدیگر میگویند اینان یاوران او هستند که از روی آب میآیند، پس خود او چگونه خواهد بود! اینجاست که همان مردم درهای شهر را به روی سپاه امام مهدی (ع) میگشایند. آنان نیز وارد شهر شده و در آن جا تا هر زمان که بخواهند حکومت میکنند[۴۵].
امام باقر (ع) فرمود: آن را نزد خودت نگه دار و در بین همسایگان مسلمان و دیگر برادران بینوا و مستمندت تقسیم کن. سپس فرمود: زمانی که قائم اهل بیت ظهور کند، اموال را برابر تقسیم میکند و عدل را در بین رعیت برقرار میسازد؛ هر که از او پیروی کند، از خدا پیروی کرده و هر که مخالفتش نماید، خدا را معصیت کرده است. به او مهدی گفته میشود، چون همگان را به امری پنهانی هدایت و راهنمایی میکند. او تورات و سایر کتابهای آسمانی را از غار "انطاکیه"[۴۶] بیرون آورده و بین اهل تورات به تورات و بین اهل انجیل به انجیل و بین اهل زبور به زبور و بین اهل قرآن به قرآن، داوری میکند. تمام ثروتها و گنجهای عالم از برون و درون زمین برای او جمع میشود و به مردم میگوید: بیایید به سوی آنچه که به خاطرش قطع رحم کرده و خونهای ناحق ریختید و محرمات خدا را انجام دادید. پس حضرت بخشی از آن اموال را به گونهای در اختیار مردم قرار میدهد که تا آن زمان کسی چنین نکرده باشد. او زمین را پر از عدل و داد و نور میکند، پس از آن که پر از ظلم و شر و جور شده باشد[۴۷].
و حال امام مهدی (ع) نیز چنین است، بدین جهت به حضرتش "صاحب المرئی و السمع " (صاحبِ دید و شنید) گفته میشود. آن حضرت نوری دارد که تمام اشیاء را از دور میبیند، همانگونه که از نزدیک مشاهده میکند و از دور میشنود، همانگونه که از نزدیک میشنود. او تمام جهان را سیر میکند؛ گاهی بر ابر و گاهی بر باد، گاهی هم زمین زیر پایش پیچیده میشود و به این وسیله بلاها و گرفتاریها را از بندگان در شرق و غرب زمین دور میکند[۴۹].(...)
سپس فرمود: به خدا سوگند که عدل امام مهدی (ع) به درون خانههایشان میرود، همانگونه که گرما و سرما به خانههایشان وارد میشود[۵۲].
امام صادق (ع) دست او را گرفته به ساحل دریا برد و آب دریا را مخاطب قرار داد و فرمود: ای بندۀ فرمانبردار پروردگار، برای ما آنچه را که درون توست ظاهر کن. ناگاه آب دریا شکاف عمیقی برداشت و آبی سفیدتر از شیر و شیرینتر از عسل و خوشبوتر از مشک و گواراتر از زنجبیل نمایان شد. آن مرد گفت: ای ابو عبدالله فدایت شوم، این آب گوارا برای کیست؟ مؤمنان دست دعا به سوی آسمان بالا برده، ضجه و فریاد میزنند، خداوند هم این آب [گوارا] را برای آنها میفرستد تا بنوشند و این آب برای مخالفان امام مهدی (ع) حرام است. گوید: سپس امام سر مبارک خود را به سوی آسمان بالا برد و چشمش به اسبهایی بالدار، زین کرده و لگام بسته افتاد. گوید: عرض کردم: ای اباعبدالله این اسبها برای چیست؟
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین علیپور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی علیپور، در مقاله «ظهور» در اینباره گفته است:
«بخشی از روایات معصومان(ع) درباره روزگار شیرین و آکنده از دوستی حکومت حضرت مهدی (ع) در پی میآید.[۵۸]
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین فلاحی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین صفر فلاحی، در کتاب «امام مهدی ذخیره امامت» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین هدایتنیا |
---|
حجت الاسلام و المسلمین فرجالله هدایتنیا، در مقاله «امام مهدی در نگاه امام خمینی» در اینباره گفته است:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین انصاری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالرحمن انصاری، در کتاب «در انتظار خورشید ولایت» در اینباره گفته است:
«وقتی مهدی موعود(ع) ظهور کرد و در جنگ با دشمنان دین پیروز شد و بر شرق و غرب جهان تسلط یافت، تمام زمین را به وسیله یک حکومت جهانی اسلامی اداره میکند، استانداران لایقی با برنامه کار و دستورات لازم به تمام استانها گسیل میدارد[۷۴]. بر اثر کوشش و جدیت چنین استاندارانی تمام زمین آباد میگردد. حضرت مهدی (ع) نیز خود از دور، تمام حوادث و جریانات کشور پهناور اسلامی را زیر نظر دارد و تمام نقاط زمین برایش مانند کف دست نمایان است، اصحاب و یارانش نیز از فاصلههای دور، ایشان را مشاهده کرده، با حضرتش صحبت میکنند. عدل و داد، تمام زمین را فرا میگیرد، مردم با هم را مهربان شده، با صدق و صفا در کنار یکدیگر زندگی میکنند، امنیت عمومی همه جا را فرا میگیرد و کسی در صدد آزار دیگری نیست، وضع اقتصادی مردم بسیار خوب میشود، بطوری که مستحق زکات پیدا نمیشود، بارانهای سودمند پی در پی میبارد، تمام زمین سبز و خرم گشته، برکات و محصولات زمین زیاد میشود، اصلاحات لازم در امور کشاورزی به عمل میآید، توجه مردم به خدا زیاد شده، گرد گناه نمیگردند، اسلام دین رسمی جهان شده، بانگ توحید از همه جا بلند میشود. در امور راه سازی برنامههای جالبی را به مرحله اجرا میگذارند، به قدری جدیت میکنند که حتی مساجدی را که سر راه ساخته شده خراب میکنند، برای خیابانها پیادهرو درست میکنند، به پیادهها دستور میدهند که از پیادهرو عبور کنند و به سوارهها امر میکنند که در وسط خیابان حرکت نمایند، تمام پنجرههایی را که به کوچه باز شده، مسدود میسازند، از ایجاد ناودان در کوچه جلوگیری میکنند، حتی مساجد مشرف و عالی را خراب مینمایند و پیش آمدگیهای ساختمان را خراب میکنند. در عصر حضرت مهدی (ع) عقل مردم کامل میشود و سطح معلومات عمومی بالا میرود، بطوری که زنها در خانه خویش از عهده قضاوت بر میآیند. حضرت صادق (ع) در این زمینه فرمود: علم و دانش به ۲۷ قسم تقسیم شده که بیش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار نگرفته است. وقتی که قائم ما قیام کرد، آن حضرت ۲۵ قسمت دیگر را آشکار جامعه بشری پخش میکند[۷۵]. در آن زمان، ایمان مردم کامل میشود و کینه از دلشان بیرون میرود. ناگفته نماند که هر بخشی از مطالب بالا از روایتی گرفته شده و مدرک بیشتر آنها خبر واحدی بیش نیست»[۷۶]. |
۷. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین ایرانی، در کتاب «منجی موعود از منظر نهج البلاغه» در اینباره گفته است:
«از امام سجاد(ع) نقل شده است: "آنگاه که امام مهدی(ع) قیام کند، خداوند بیماریها را از مؤمنان دور سازد و قوت و تندرستی را به آنان بازگرداند"[۷۷]. و همچنین کینهها از دل مردم بیرون رود و شرّ و بدی از جهان رخت بربسته و تنها خیر و خوبی باقی ماند [۷۸]. "زمین به وسیله حضرت مهدی(ع) آباد و خرم و سرسبز گردد و چشمهها جاری شود"[۷۹]؛ . امام باقر(ع) میفرماید: "در زمان حکومت امام مهدی(ع) در روی زمین ویرانهای نماند مگر آنکه آباد گردد". "امام زمان(ع) بین مردم مساوات برقرار میکند و عطایای او فراوان شود بهگونهای که نیازمند و فقیری پیدا نمیشود...[۸۰] و زمین گنجها و برکات خود را نمایان میکند"[۸۱]»[۸۲]. |
۸. حجت الاسلام و المسلمین الهامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین داوود الهامی، در کتاب «آخرین امید» در اینباره گفته است:
ابوسعید خدری در روایتی از رسول اکرم(ص) نقل میکند که فرمود: "در زمان مهدی نعم الهی روزافزون از آسمان میبارد و زمین نعمتهای خود را بیرون میریزد، نباتات بهترین میوهها را میدهد و آسایش امت اسلام کاملاً در آن عصر تأمین میگردد، دنیا مبدل به کانون صلح و صفا میشود، دشمنیها، کینهها، حسدها، عداوتها از دلهای مردم ریشهکن میگردد"[۸۳]. در دوره حکومت مهدی(ع) همه مردم از نیازمندیهای زندگی به قدر کافی استفاده میکنند در نتیجه، بیماری و بدبختی از اجتماع ریشهکن میشود. امام سجاد(ع) فرماید: "هنگام حکومت قائم آل محمد(ص) خداوند هرگونه بیماری را از جامعه شیعیان برطرف میسازد و دلهای آنان را همچون پارههای آهن استوار مینماید، و به هر مردی از آنها نیروی چهل مرد میدهد و آنها حکام زمین و رؤسای اجتماع خواهند بود"[۸۴]. در دولت حضرت مهدی(ع) همه جای دنیا، سبز و خرم و آباد میگردد، زمین گیاهان و گنجهای خود را آشکار میسازد، بارانهای سودمند و پربرکت پیدرپی از آسمان میبارد، جهان آنچنان آباد میگردد که مردم به هنگام مسافرت از یک نقطه به نقطه دیگر همهجا را پر از گل و سبزه میبینند و در روی زمین حتی یک وجب هم زمین بایر یافت نخواهد شد. مرحوم صدوق در کتاب خصال از اصول اربعمأة از امیرالمؤمنین(ع) روایت نموده که فرمود: "اگر قائم ما قیام کند، آسمان باران خود را فرو میریزد و زمین نباتات خود را بیرون میدهد و کینهها از دل بندگان خدا زائل میشود، و درندگان و حیوانات با هم ساخته، از یکدیگر رم نمیکنند تا جاییکه زنی که میخواهد راه عراق و شام را بپیماید همهجا قدم بر روی سبزه و گیاهان میگذارد و زینتهای خود را بر سر دارد -و کسی طمع به آن نمیکند- نه درندهای به او حمله میآورد و نه او از درندگان وحشت دارد"[۸۵]. مرحوم شیخ مفید در ارشاد از علی بن عقبه و او از پدرش نقل کرده که گفت: "موقعی که قائم قیام کند به عدالت حکم میکند، و در روزگار او ظلم و ستم از میان میرود، و راهها امن میشود، و زمین برکات خود را بیرون میدهد، و هر حقی به صاحب حق داده میشود، و پیروان هیچ دینی نمیماند مگر اینکه اظهار مسلمانی میکنند و با ایمان شناخته میشوند، نشنیدهای که خداوند میفرماید: ﴿وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾[۸۶] و به حکم حضرت داود(ع) و حضرت محمد(ص) در میان مردم حکومت کند، آن روز است که زمین گنجهای خود را ظاهر سازد و برکات خویش را آشکار نماید و کسی از شما در آن زمان جایی برای دادن صدقه و احسان خود نیابد زیرا همه مؤمنان توانگر شدهاند و همگی بینیازند"[۸۷]. سپس فرمود:دولت ما پایان دولتها است، و هیچ خاندانی که بخواهد به دولت و سلطنت رسند به جای نمانند جز اینکه پیش از ما به سلطنت رسند، تا اینکه چون راه و روش ما را ببینند نگویند: چون ما به سلطنت رسیم مانند اینان رفتار کنیم و همین است معنای گفتار خدای تعالی: پایان کارها و نیک فرجامی از آن پرهیزکاران است [۸۸]. از روایات مذکور نکات زیر به دست میآید:
پیامبر اکرم(ص) فرمود: "مهدی از عترت و اهلبیت من است و در آخر زمان قیام میکند، آسمان به برکت او، باران میفرستد و زمین تخمهای خود را میرویاند، زمین را از عدل و داد پر مینماید همچنان که اقوام قبل، از ظلم و جور پر کرده باشند"[۹۱]. پیامبر فرمود: "در آخر الزمان حضرت مهدی(ع) در امتم قیام میکند، خدا باران رحمت برای سیراب کردن زمین میفرستد و زمین نیز نباتات خویش را میرویاند و آن حضرت اموال را به طور صحیح به مردم عطا میکند و گوسفند و دام، فراوان میگردد و امتم عظیم و بزرگ میشود"[۹۲]. و نیز فرمود: "آب در حکومت حضرت مهدی زیاد میشود، نهرها امتداد مییابد و زمین خوردنیها و مواد غذایی خود را فراوان میسازد"[۹۳]. در حدیثی دیگر آمده است که در زمان آن حضرت: "انسان یک مد (۷۵۰ گرم) کشت میکند و هفتصد و پنجاه برابر محصول برداشت میکند، و این همانگونه است که خداوند میفرماید: ﴿كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ﴾[۹۴]"[۹۵]. رسول اکرم(ص) فرمود: "قائم ما مورد تأیید است و زمین را برای او درنوردند و گنجها را به او بنمایانند و حکومت و سیطره او شرق و غرب را فرا گیرد و پروردگار به دست مهدی(ع)دین خویش را بر همه دینها پیروز سازد گرچه مشرکان و بیدینان این را نخواهند، در روزگار حکومت مهدی(ع) همهجا آباد خواهد بود... اما این همه بعد از دوران غیبت طولانی است تا خداوند اطاعت و ایمان مردم را بیازماید"[۹۷]. ابن عباس میگوید: پیامبر(ص) فرمود: مهدی که زمین را پر از عدل میسازد همانگونه که پراز ظلم شده باشد..زمین گنجینههای درون (جگرگوشههای خود را) بیرون میاندازد گفتم: افلاذ کبد چیست؟ فرمود: ستونهایی از طلا و نقره (حاکم میگوید این حدیث صحیح است)[۹۸]. ترمذی در صحیح خود از پیامبر(ص) نقل میکند که فرمود: "زمین گنجینههای درون خود را بیرون میریزد بسان ستونها از شمش طلا و نقره، دزد وقتی که آن را میبیند با تعجب میگوید برای این دستم بریده شد و قاتل میگوید برای همین آدم کشتم و قاطع رحم میگوید وای بر من برای همین قطع رحم کردم، سپس دعوت میشوند که چیزی بردارند"[۹۹]. وضع زندگانی مردم به حدی خوب میشود که فقیری پیدا نمیشود که زکات قبول کند و مردم به آنچه که خداوند از فضل و کرم خویش روی کرده است قانع میشوند و از دیگران بینیاز میگردند[۱۰۰]»[۱۰۱]. |
۹. آقای کامل (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای حیدر کامل ، در کتاب «دجال آخرالزمان» در اینباره گفته است:
«از پیامبر(ص) روایت شده که فرمودند: "امت من در زمان مهدی(ع) به گونهای از نعمتها بهرهمند میگردند که تا قبل از آن هرگز بدین گونه بهرهمند نشده بودند. آسمان پی در پی بر آنان میبارد و زمین هر گیاهی در دل خود داشته باشد، میرویاند[۱۰۲]؛ رسول خدا(ص) فرمودند: "در میان خلفای شما، خلفیهای است که مال را فراوان و بدون حساب و شمارش میبخشد"[۱۰۳]؛ همچنین از ابی سعید خدری روایت شده است که گفت: رسول خدا(ص) فرمودند: "شما را بشارت میدهم به مهدی(ع) که در هنگام اختلاف مردم و حوادث تکان دهنده برانگیخته میشود و زمین را پر از عدل و داد نماید؛ همانگونه که از ظلم و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمانها و زمین از او راضی میگردند و مال را به شیوهای صحاح تقسیم میکند. مردی گفت: صحاح چیست؟ فرمودند: مساوی بین مردم. خداوند در آن زمان، دلهای امت محمد(ص) را آکنده از بینیازی نموده و تحمل عدالت او را به آنان اعطا مینماید تا جایی که منادی فریاد میآورد: چه کسی نیاز مالی دارد؟ هیچ کس بر نمی خیزد؛ مگر تنها یک مرد که میگوید: من. او میگوید: به نزد خزانهدار برو و به او بگو: مهدی تو را امر مینماید که به من مالی ببخشی و به او میگوید: شتاب کن. تا اینکه آن را در دامان او قرار میدهد و شرمنده میشود. پس میگوید: تو شجاعترین فرد امت محمد(ص) هستی. از این وسعت نظر، حضرت به حالت عجز میافتد و آن مال را برمیگرداند؛ اما از او پذیرفته نمیشود و به او گفته میشود: ما چیزی را که میبخشیم پس نمیگیریم. مدت هفت، هشت یا نُه سال همین گونه است. پس از او خیری در کار نیست یا اینکه گفته باشند خیری در زنده بودن بعد او نیست"[۱۰۴]؛ و نیز از ابی سعید خدری روایت شده است که گفت: رسول خدا(ص) فرمودند: "در هنگام سکون و ایستایی زمان و بروز فتنهها، مردی پا به عرصه ظهور خواهد گذاشت که به وی مهدی(ع) گویند، بخشش او گوارا است[۱۰۵]»[۱۰۶].
|
۱۰. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
بر طبق روایات، در عصر حضرت زمین همانند نقرهای که پس از جوشش آرام میگیرد، آماده کشت میشود و گیاهانش را میرویاند، همچنانکه در زمان حضرت آدم (ع) بود[۱۲۲]. زمین گیاهانش را میرویاند، بهگونهای که یک زن از عراق، پیاده به شام میرود و در سراسر راه جز بر سبزی و بوته گام نمیگذارد[۱۲۳]. میان مکه و مدینه را درختهای خرما به هم متصل میکند[۱۲۴] و بالاخره نعمت و برکت، از زمین و آسمان میروید و میبارد[۱۲۵].
|
۱۱. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
«امتیازات ظهور حضرت مهدی (ع) بر چند نوع است:
|
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ سوره حمد، آیات ۶ ـ ۷.
- ↑ سوره نساء، آیه ۶۹.
- ↑ سوره قصص، آیه ۱۷.
- ↑ فقه السنه، ج۲، ص۶۱۱؛ وضوء النبی، ج۱، ص۲۰۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.
- ↑ سوره بقره، آیه ۷۹.
- ↑ سوره مائده، آیه ۶۴.
- ↑ سوره صف، آیه ۸.
- ↑ سوره زمر، آیه ۶۹.
- ↑ سوره تکویر، آیه ۱.
- ↑ سوره قیامت، آیه ۸.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
- ↑ اللهوف، ص ۱۹۴؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص ۱۳۵.
- ↑ سوره صف، آیه ۸.
- ↑ سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص228-233.
- ↑ «وقتی قائم ما (اهل بیت (ع)) قیام کند، خدای عزوجل امراض و ناراحتی را از شیعیان ما دور میکند و دلهای ایشان را هم چون پارههای آهن میگرداند» الخصال، ج ۲، ص ۵۴۱.
- ↑ «اوست برطرف کننده گرفتاری و پریشانی شیعیانش پس از بینوایی و بدبختی سخت و بلای طولانی و ستم. پس خوشا به حال کسانی که آن زمان را درک کنند.» کمال الدین، باب ۵۵، ح ۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۰۲.
- ↑ دعای ندبه، الاقبال، ص ۲۹۷.
- ↑ «آیا دوست ندارید که خداوند متعال حق و عدالت را در همه سرزمینها آشکار گرداند و وحدت کلمه (عقیده) به وجود آورد و بین دلهای جدا و پراکنده الفت برقرارنماید و هیچ کس خداوند را در زمینش نافرمانی نکند؟!» اصول کافی، کتاب الحجة، باب نادر فی حال الغیبة، ح ۲.
- ↑ "اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند" سوره توبه، آیه ۳۳.
- ↑ اوست آن که فرستاده خود را به ولایت وصی خویش فرمان داد. و ولایت همان دین حق است
- ↑ «دین حق را هنگام قیام حضرت قائم (ع) بر همه ادیان چیره میگرداند» اصول کافی، کتاب الحجة، باب فیه نکت و نتف من التنزیل فی الولایة، ح ۹۱.
- ↑ «بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ «ای مفضل، به خدا قسم آن حضرت از آئینها و مذاهب رفع اختلاف میکند و دین (خدا) یکی خواهد بود. همان گونه که خداوند – جل ذکره – فرموده: همانا دین خداوند اسلام است» بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۴.
- ↑ «آن گاه که قائم ما قیام نماید، دست خود را بر سر بندگان میگذارد و به این وسیله عقلهای ایشان را جمع میگرداند و اخلاق ایشان را کامل میفرماید» بحار الانوار، ج ۵۲، صحفه ۳۳۶، ح ۷۱.
- ↑ «آن گاه که قائم ما قیام کند... کینه از دلهای بندگان رخت بر میبندد» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶، ح ۱۱.
- ↑ «آن گاه که حضرت قائم (ع) آشکار شوند... آنها که زکات بر عهده دارند، زکات خود را به نزد نیازمندان شیعه میبرند ولی آنها نمیپذیرند. پس زکاتها را در کیسه میکنند و به در خانههای آنها میبرند ولی آنها (از خانه) خارج میشوند و میگویند: ما نیازی به پولهای شما نداریم» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۰، ح ۲۱۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۳۵۱، ح ۵۴.
- ↑ بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۵۸-۶۴.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۴۰.
- ↑ عصر الظهور، ۳۲۶.
- ↑ عصر الظهور، ۳۲۶.
- ↑ عصر الظهور، ۳۲۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۳۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۳۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۳۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۹۱.
- ↑ غبیه نعمانی، ۳۱۷؛ بحارالانوار، ۵۲، ۳۶۴.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۱۷.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۷۲.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۷۲.
- ↑ غیبة نعمانی، ۳۱۹.
- ↑ غیبة نعمانی، ۳۱۹.
- ↑ انطاکیه، شهری مرزی و خوش آب و هوا در سرزمین شام و سکونتگاه مرزنشینان است.
- ↑ غیبة نعمانی، ۲۳۷؛ فتن ابن حماد، ۹۸.
- ↑ علل الشرایع، ۱، ۴۹.
- ↑ الخرائج و الجرائح، ۲، ۹۳۰.
- ↑ "عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ، كَأَنِّي بِأَصْحَابِ الْقَائِمِ وَ قَدْ أَحَاطُوا بِمَا بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ لَيْسَ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ هُوَ مُطِيعٌ لَهُمْ حَتَّى سِبَاعُ الْأَرْضِ وَ سِبَاعُ الطَّيْرِ تَطْلُبُ رِضَاهُمْ فِي كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى تَفْخَرَ الْأَرْضُ عَلَى الْأَرْضِ وَ تَقُولَ مَرَّ بِي الْيَوْمَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ" شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۶۷۲؛ بحارالانوار، ۵۲، ۳۲۷.
- ↑ دلائل الامامه، ۲۴۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۶۲.
- ↑ دلائل الامام، ۲۴۵.
- ↑ سوره انفال، ۳۹.
- ↑ یکی از محلات کوفه است.
- ↑ تفسیر عیاشی، ۲، ۶۷.
- ↑ همراه با مهدی از مکه تا قدس ص ۶۹-۷۳.
- ↑ ر.ک: بحارالانوار، ج ۵۲؛ شیخ مفید، الارشاد و لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الامام الثاني عشر(ع)
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۸۴ و علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۵.
- ↑ سلیمان قندوزی، ینابیع المودة لذوي القربی، ج ۳، ص ۲۴۰ و لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۷۹.
- ↑ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۳۸۴ و مقدسی شافعی سلمی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، باب ۸.
- ↑ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۸۴.
- ↑ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۳۷۶.
- ↑ علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۵۱-۲۵۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۱، ۲۹۸.
- ↑ فرائد السمطین، ج۲، ۳۳۷.
- ↑ فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۳۴ -۳۵.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ح ۱۰، ص ۱۰۴ و به همین مضمون: الحر العاملی، [الشیخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۰۲، ح ۲۹۴.
- ↑ و اگر مردم شهرها (و آبادیها) ایمان میآوردند و پرهیزکاری پیشه میکردند، حتما میگشودیم بر آنان برکتهایی را از آسمان و زمین؛ سوره الاعراف: ۷/ ۹۶.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۷۹.
- ↑ خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۱، ص ۳۱.
- ↑ هدایتنیا، فرجالله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص384- 385.
- ↑ دلایل الإمامة، محمد بن جرید طبری، ص ۲۴۹، چاپ نجف، ۱۳۶۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ انصاری؛عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۳۸.
- ↑ « إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ الْعَاهَةَ وَ رَدَّ إِلَيْهِ قُوَّتَهُ»بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۴.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۲۴۹؛ روزگار رهایی، ص ۶۴۰.
- ↑ «تُعْمَّرُ الْأَرْضُ وَ تَصْفُو وَ تَزْهُو بِمُهْدِيِّهَا وَ تَجْرِي بِهِ الْأَنْهَارُ»؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۳۶.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، ص ۳۳۱؛ نور الثقلین، ج ۲، ص ۲۱۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۰؛ عقد الدرر، ص ۶۷؛ امالی طوسی، باب ۱۸، ص ۵۱۳.
- ↑ ایرانی، حسین، منجی موعود از منظر نهج البلاغه، ص:۷۰.
- ↑ «تَتَنَعَّمُ أُمَّتِي فِي زَمَنِ الْمَهْدِيِّ نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ يُرْسَلُ السَّمَاءُ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً وَ لَا تَدَعُ الْأَرْضُ شَيْئاً مِنْ نَبَاتِهَا إِلَّا أَخْرَجَتْهُ»اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹۵؛ عقدالدرر، ابویوسف بن یحیی شافعی، باب ۷، ص۱۴۴؛ الزام الناصب، ص۱۶۳ با اندک تفاوتی بحار، ج۵۱، ص۸۳.
- ↑ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا»؛ بحار، ج۵۲، ص۳۱۷.
- ↑ «...وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّى تَمْشِي الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ إِلَى الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَى النَّبَاتِ وَ عَلَى رَأْسِهَا زَبِيلُهَا لَا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ»بحار، ج۵۲، ص۳۱۶.
- ↑ «آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده میشوند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.
- ↑ «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا وَ رَدَّ كُلَّ حَقٍّ إِلَى أَهْلِهِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ دِيْنٍ حَتَّى يُظْهِرُوا الْإِسْلَامَ وَ يَعْتَرِفُوا بِالْإِيمَانِ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ ﴿وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾ وَ حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ وَ حُكْمِ مُحَمَّدٍ صفَحِينَئِذٍ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا وَ تُبْدِي بَرَكَاتِهَا وَ لَا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لَا لِبِرِّهِ لِشُمُولِ الْغِنَى جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ...»
- ↑ «إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾»؛ ارشاد، ص۳۴۳-۳۴۴.
- ↑ الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۲۷۱-۲۷۴
- ↑ «بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ «إِنَّ الْمَهْدِيَّ مِنْ عِتْرَتِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَخْرُجُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ تُنْزِلُ لَهُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ بَذْرَهَا فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مَلَأَهَا الْقَوْمُ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ بحار، ج۵۱، ص۷۴.
- ↑ «يَخْرُجُ فِي آخِرِ اُمَّتِي المَهْدِيُّ يَسْقِيهِ اللَّهُ الْغَيْثَ وَ تُخْرِجُ الأَرْضَ نَبَاتَهَا وَ يُعطي المالَ صِحاحاً وَ تَكْثُرُ الْماشِيةُ وَ تَعْظُمُ الأمة»شافعی، ابویوسف بن یحیی، عقد الدرر، باب ۷، ص۱۴۴.
- ↑ «تَزِيدُ الْمِياهَ فِي دَوْلَتِهِ وَ تَمُدُّ الأَنْهارُ وَ تُضاعَفُ الأَرْضُ اَكلَها»؛ شافعی، ابویوسف بن یحیی، عقد الدرر، باب ۷، ص۱۴۹.
- ↑ «چون دانهای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر میگرداند» سوره بقره، آیه ۲۶۱.
- ↑ «يَزْرَعُ اَلْإِنْسَانُ مُدّاً يَخْرُجُ سَبْعَمِائَةِ مُدّاً كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ﴾»؛ شافعی، ابویوسف بن یحیی، عقد الدرر، باب ۷، ص۲۰۰.
- ↑ «إِنَّهُ يَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ وَ لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ يُعَمِّرُهٌ»؛ اسعاف الراغبین، ص۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ «الْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ يَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دَيْنَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا قَدْ عُمِرَ... إِلی أَن قَالَ: وَ ذَلِكَ بَعْدَ غَيْبَةٍ طَوِيلَةٍ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يُطِيعُهُ بِالْغَيْبِ وَ يُؤْمِنُ بِهِ»؛ کمال الدین، ج۱، ص۳۳۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۷۱۸.
- ↑ « الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً... تَقِيءُ الْأَرْضُ أَفْلَاذَ كَبِدِهَا قَالَ قُلْتُ وَ مَا أَفْلَاذُ كَبِدِهَا قَالَ أَمثَالُ أُسْطُوَانَةٌ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ»؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۴، ص۵۱۴.
- ↑ «تَقِيءُ الْأَرْضُ أَفْلَاذَ كَبِدِهَا مِثْلَ الْأُسْطُوَانِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ فَيَجِيءُ السَّارِقُ فَيَقُولُ فِي هَذَا قُطِعَتْ يَدِي ثُمَّ يَتْرُكُونَهُ وَ لَا يَأْخُذُونَ مِنْهُ شَيْئاً»؛ صحیح ترمذی، ج۳، ص۲۳۴.
- ↑ اعیان الشیعة، حالات امام دوازدهم، ص۱۵۰.
- ↑ الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۲۷۶-۲۷۹
- ↑ "عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: تَتَنَعَّمُ أُمَّتِي فِي زَمَنِ الْمَهْدِيِّ نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ يُرْسِلُ اللَّهُ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً وَ لَا تَدَعِ الْأَرْضُ شَيْئاً مِنْ نَبَاتِهَا إِلَّا أَخْرَجَتْهُ"؛ نجم الثاقب، ص ۳۵۱.
- ↑ "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مِنْ خُلَفَائِكُمْ خَلِيفَةٌ يَحْثُو الْمَالَ حَثْياً لَا يَعُدُّهُ عَدَداً "؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۹۲.
- ↑ «عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زَلَازِلَ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ يَقْسِمُ الْمَالَ صِحَاحاً فَقَالَ رَجُلٌ مَا صِحَاحاً قَالَ بِالسَّوِيَّةِ بَيْنَ النَّاسِ وَ يَمْلَأُ اللَّهُ قُلُوبَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) غِنًى وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ حَتَّى يَأْمُرَ مُنَادِياً يُنَادِي يَقُولُ مَنْ لَهُ فِي الْمَالِ حَاجَةٌ فَمَا يَقُومُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَجُلٌ وَاحِدٌ فَيَقُولُ أَنَا فَيَقُولُ ائْتِ السَّدَّانَ يَعْنِي الْخَازِنَ فَقُلْ لَهُ إِنَّ الْمَهْدِيَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تُعْطِيَنِي مَالًا فَيَقُولُ لَهُ احْثُ حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ فِي حَجْرِهِ وَ أَبْرَزَهُ نَدِمَ فَيَقُولُ كُنْتُ أَجْشَعَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ نَفْساً أَعْجَزَ عَمَّا وَسِعَهُمْ فَيَرُدُّهُ وَ لَا يَقْبَلُ مِنْهُ فَيُقَالُ لَهُ إِنَّا لَا نَأْخُذُ شَيْئاً أَعْطَيْنَاهُ فَيَكُونُ لِذَلِكَ سَبْعَ سِنِينَ أَوْ ثَمَانَ سِنِينَ أَوْ تِسْعَ سِنِينَ ثُمَّ لَا خَيْرَ فِي الْعَيْشِ بَعْدَهُ أَوْ قَالَ ثُمَّ لَا خَيْرَ فِي الْحَيَاةِ بَعْدَهُ»؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۹۲.
- ↑ «عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَكُونُ عِنْدَ انْقِطَاعٍ مِنَ الزَّمَانِ وَ ظُهُورٍ مِنَ الْفِتَنِ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ الْمَهْدِيُّ يَكُونُ عَطَاؤُهُ هَنِيئاً»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۲.استخراج توسط ابو نعیم حافظ، باب الیمان عشر، در رد کسانی که گمان میکنند مهدی موعود(ع) همان عیسی بن مریم(ع) است.
- ↑ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 283-286 .
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۷۱ و ۱۴۱؛ عقد الدرر، ص ۱۶۹.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۱۵۲.
- ↑ همان.
- ↑ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۱۶۷.
- ↑ سوره بقره، ۲۶۱.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۱۲۵.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۶۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۳.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۳۱۷؛ خصال صدوق، ج ۲، ص ۵۴۱.
- ↑ خصال صدوق، ص ۵۰۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۲۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴.
- ↑ فردوس الاخبار، ج ۳، ص ۲۴.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۱۱۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۰۴.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۱۵۲؛ فتن ابن حماد، ص ۱۶۲.
- ↑ تحف العقول، ص ۱۱۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶ و ۳۴۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۴۹؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۴۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۸۸.
- ↑ برگرفته از نشریه موعود، شماره ۱۲، ص ۷۸.
- ↑ عقد الدرر، ص ۴۰.
- ↑ الحاوى للفتاوى، ج ۲، ص ۸۲.
- ↑ صحیح البخارى، ج ۲، ص ۱۳۶.
- ↑ بشارة الاسلام، ص ۲۳۶.
- ↑ المستدرک على الصحیحین، ج ۴، ص ۵۱۴.
- ↑ إعلام الورى، ص ۴۳۳.
- ↑ المستدرک على الصحیحین، ج ۴، ص ۵۱۴.
- ↑ تاریخ ما بعد الظهور، ص ۷۷۴.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۶۵.
- ↑ المحجّة فیما نزل فى القائم الحجة، ص ۱۸۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲.
- ↑ موعودنامه، ص ۳۳.
- ↑ نجم الثاقب، باب دوم.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۱۷.
- ↑ نجم الثاقب، باب سوم.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۲۱.
- ↑ عقد الدرر، ص ۸۴؛ البیان، ص ۱۱۸.
- ↑ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۸؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۲۴.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۲۶۸.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۲۴.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۶۴۵.